📞بیسیم چی👣
1.02K subscribers
14.5K photos
2.21K videos
273 files
2.75K links
اسیرزمان شده ایم!
مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد
اماواماندگان وادی حیرانی
هنوزبین عقل وعشق جامانده اند
اگراسیرزمان نشوی
زمان شهادتت فراخواهدرسید.
نظرات:
@bisimchi1


مدیر
@A_Sanjari


دریافت محتوا
@Bisimchi_photo_text
Download Telegram
.





تقدیم به همه ی سربازان سرزمین ام👆
#تسلیت_هموطن
#سرباز
طرح از :کاربران

@bisimchi1
جمعی از دانشجویان تهرانی با اهدای گل در مقابل سازمان وظیفه عمومی به روح سربازان جان‌ باخته ارتش ادای احترام کردند.
#تسلیت_هموطن
#سرباز
@bisimchi1
Forwarded from KHAMENEI.IR
📢پيام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت جوانان عزيز #سرباز

🏴حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت غم‌انگیز جوانان عزیز سرباز در سانحه جاده‌ای را تسلیت گفتند و تأکید کردند مسئولان در قبال این حوادث باید همه پیگیریهای لازم را انجام دهند.

متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
📝بسم الله الرّحمن الرّحیم
خبر غم‌انگیز سانحه‌ی جادّه‌ئی برای جوانان عزیزی که در حال خدمت سربازی بوده‌اند، موجب تأسف عمیق اینجانب شد. به خانواده‌های داغدیده‌ی آنان از صمیم دل تسلیت می‌گویم و بارش رحمت الهی را در این شبها و روزهای پر برکت بر همه‌ی آنان مسألت می‌کنم. مسئولان نظامی و غیر نظامی در قبال این حوادث باید همه‌ی پیگیریهای لازم را انجام دهند. جان عزیز جوانان ما نباید در معرض چنین خطراتی قرار بگیرد.
سیّد علی خامنه‌ای
۵ تیر ماه ۱۳۹۵

☑️اخبار و مطالب درباره رهبر انقلاب👇
http://telegram.me/joinchat/BVJQOTudY71xuff_eM03yg
#سرباز_شهید_محمد_باقری

فرزند : مهدی
متولد۱۳۴۷
تاریخ ومحل شهادت : ۱۳۶۷ مهاباد

شهید محمد باقری در روستای حسین آباد دفتری دیده به جهان گشود. دوران ابتدایی را در مدرسه حسین آباد به پایان رساند و بعد از ترک تحصیل به شغل آزاد پرداخت .این شهید بزرگوار برای خانواده خصوصاً پدر و مادر شان احترام خاصی قائل بودند این شهید عزیز درسن ۱۹ سالگی برای خدمت مقدس سربازی به جبهه های حق علیه باطل اعزام شدند وسرانجام درتاریخ ۲۷/۵/۱۳۶۷براثر کمین دشمن بعثی دعوت حق را لبیک وبه فیض شهادت نائل آمدند. و پیکر پاکشان در بهشت سجاد حسین اباد به خاک سپرده شد.
روحش شاد وراهش پررهرو باد...


@bisimchi1
دقایقی قبل
بیت رهبری معظم
#سرباز_صفر
@bisimchi1
بخشی از مکالمات تلگرامی مادر مصطفی صدرزاده با فرزندش
#سرباز_امام_زمان
@bisimchi1
#دلنوشته_همسر

السلام علیک یا شیب الخضيب
السلام علیک یا مرمل باالدماع

وای از عاشورا
وای از التهاب و بی قراری عصر عاشورا...
وای که هرگز از یاد نمیرود و عادی نمیشود عاشورای حسین (ع)...
وای از این غم که با رفتنت تمام وقت عاشوراست در دلم....
دلم هر لحظه برای روی چون ماهت تنگ می شود و تنها نام حسین است که آرامم میکند...
امسال محرم هم برای تو متفاوت بود هم برای من ...
برای تو که #امسال کنار اربابت و کنار علی اکبر حسین بودی و من که

امسال فهمیدم روضه #رقیه را، فهمیدم روضه #رباب را ، فهمیدم روضه #علی_اکبر را ، امان از دل #زینب ...
چه کشیدی خانوم،شاید امسال محرم توانستم گوشه کوچکی از #مصیبت های خانم زینب را درک کنم...
#خداروشکر که لایق بودم برای درک مصیبت اهل بیت ...

دلتنگی و نبودنت روز به روز بیشتر میشود
خاطراتمان در شب های #محرم ، در هیئت،در روضه ارباب ...
و تو هم چنان دور ، دور ، دورتری...
حداقل این محرم #بیا و نمان
من بی تو نمیتوانم غروب های تلخ را شیرین کنم
این محرم بیا...
بیا و مرهمي باش بر دل شکسته ام، روزهای سختی را گذرانده ام اما هیچ کدام به اندازه محرم ارباب قلبم را به درد نیاورد...
به دل
به دست ،
به جان !
مَحرَمم بودی.

و رفتنت ؛
به الم
به مرثیه
به زنجیر
مُحَرّمم شد…

امید آمدنی هست ؛
به نذر
به نذر
به نذر..
قرارمان به
برگشتنت بود...
به دوباره دیدنت...
اما
نمیدانم در این ده ماه کجا
آرام گرفته ای...
بی آن که بدانی من هنوز چشم به راهم برای آمدنت...

در تمام لحظه ها یادت کردم،کنار اربابت یادی از ما چشم انتظاران کن ای سرباز زينب...

#شهید_جبهه_مقاومت_اسلامی
#شهید_جاویدالاثر_محمد_اینانلو
#سرباز_زینب
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#همسران_بهشتی
@bisimchi1
تو را تیرباران کردند ،
تنها لباس هایت به من رسید !
ماه هاست
از سوراخ های روی پیراهن ات
دنیا را نگاه می کنم . . .

#سرباز_شهید_سید_علی_نیاستی
#درگیری_با_اشرار_مرداد_95
@bisimchi1
#سرباز_قديمي_جنگ
# ﺷﯿﺮﺯﻥ_ﺟﺒﻬﻪ_ﻫﺎﯼ_ﺟﻨﮓ
#دختر_تکاور_دیروز
#جانباز_فراموش_شده_امروز
ﮐﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﺍﻣﺪﺍﺩﮔﺮ، ﺗﮏ ﺗﯿﺮﺍﻧﺪﺍﺯ، ﺁﺭﭘﯽ جی ﺯﻥ ﻭ ﻫﻤﺮﺯﻡ شهيدان همت،چمران و صياد شيرازي ﺑﻮﺩ،
در میان این زنان، شیرزنانی هم بودند که پا را از این فراتر نهاده و در جبهه های نبرد حق علیه باطل همراه با دیگر رزمندگان بر علیه دشمن غاصب می 4جنگیدند. شاید آنان را نشناسید یا اصلا ندیده باشید ، ولی زنان آزاده و جانباز که گمنام و بی ریا در کنارمان زندگی می کنند
#و_اما.....

#آمنه_وهاب_زاده یکی از این شیرزنان دوران دفاع مقدس است. #جانباز 70 درصد شیمیایی . آن #دختر جوان، ورزشکار، تکاور و آرپی جی زن خط مقدم #دیروز،  #امروز به اتکای دستگاه اکسیژن ساز و عصای فلزی اش می تواند در اتاق 12 متری خانه اش قدم بزند. خانه اش با وجود یک لامپ مهتابی تاریک بود و از پنجره هایی که از بیرون غبار آلودگی هوای تهران را در آغوش گرفته بود نوری متصاعد نمی شد. عصایش را به دیوار تکیه داد و روی مبل های راحتی خانه اش که بسیار فرسوده و شکننده شده بودند، نشست.
  .
#جانباز_شیمیایی_آمنه_وهاب_زاده گلدانهای خانه اش را آب می داد گفت: این گلدانها مرا یاد آن #پنج_شهیدی می اندازد که بعد از عملیات آنها را در سنگری منفجر شده پیدا کردم. همگی زنده بودند ولی وقتی به هریک #آب تعارف می کردم می گفتند اول به دوستم بده تا اینکه وقتی نوبت به پنجمین نفر رسید همگی شهید شدند در حالی که سرهایشان روی شانه یکدیگر بود.

@bisimchi1
#لقب_شهید

بابا رحمان وارد خانه شد و سینه پوش نم گرفته اش را انداخت بالای بخاری و در حالی که دستان یخ زده اش را به دهانش نزدیگ کرده بود تا گرم شود ، گفت : عجب سرمای بی وقت و موقعی ! خیلی هوای سوزناکی شده است !
ننه نساء داشت تنور کنار اتاق را برای پختن نان تازه آماده می کرد که رفت کنار پنجره ایستاد ، در حالی که به بیرون خیره شده بود و دانه های برف یکی یکی جلوی چشمانش به زمین میرسید ، گفت : امشب را خدا به دل طیبه خانم رحم کند !
سوز امشب و حرف ننه نساء همه ی ما را به یاد بهزاد و سرمای روز آمدنش انداخت . خدا رحم کند به دل مادرش ، معلوم نیست با هر سوزی که روستا را فرا میگیرد چه سوزی به دل مادرش می افتد ...! علی مردان غیر از بهزاد پسران دیگری هم داشت ولی خب همه ی اهالی روستا می دانستند که بهزاد چقدر ساکت و صبور و مظلوم بود . انگار قواره ی او را از طاقه ی دیگری بریده بودند .
هنوز هم روزی که بهزاد برمیگشت را به خوبی به یاد دارم . آن روز همه ی مردم روستا نگاهشان به علی مردان بود ، تا بحال نه او را ، و نه روستا را انقدر ساکت و خاموش و بهت زده ندیده بودم . حتی گنجشکان و رودخانه ها هم در سکوت خود غرق شده بودند ، فقط باران بود که داشت کوچه ها را برای آمدن بهزاد آب و جارو میکرد .
علی مردان تقریبا معلم همه ی جوانان روستا بود که عمرش را در همان مدرسه ی کوچک ده صرف آنها کرده بود . معلم سختگیر و بی آلایشی که همه ی شاگردانش ضرب شصت امتحانهای سختش را در دوران کودکی چشیده بودند ، اما کسی چه می دانست او امتحان دوران جوانی شاگردانش را هم خودش میگیرد ! آن روز علی مردان سختترین امتحان عمرش را از جوانان روستا گرفت ، امتحان جوانمردی و میهن دوستی ، که با آمدن پیکر بهزاد همه ی جوانان روستا شرمنده ی این پدر داغدار و معلم پیر شدند .
بهزاد بعد از ایکه عصای دست پدر شد تصمیم گرفت عصای دست مردم کشورش باشد و بشود #سرباز_وطن ، اما خب سرمای مرگبار کوهستانهای مرزی امانش نداد و ... به قول بابا رحمان : حیف نبود جوان به این نازنینی لقب " #شهید " جلوی اسمش نباشد ؟
با خودم فکر میکنم بهزاد در آن دقایق آخر سرمای عمرش شاید داشت برای مردم روستا دعا می کرد ، برای آتش پر فروغ کرسی و خانه های گرمشان ، برای چای داغ و سینه ی پرمهرشان . بابا رحمان میگوید : بهزاد رفت تا ضامن بقای همین نان گندم تازه ای بشود که بویش از تنور داغ ننه نساء می آید .

نوشته ی #سید_مصطفی_محمدپور

@bisimchi1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خوش بخواب ‌ای آخرین #سرباز من
خوش بخواب ‌ای عاشق #جانباز من

روی دستم وه چه زیبا خفته ای
#غنچه نازم عجب بشکفته ای

#شب_بخیر

@bisimchi1
قدیر جان
تو رفتی و باز کردی این راه را،
از این به بعد زیارتی نیست که تو در آن سهیم نباشی ....منم نايب تو...

#سرباز_در_محضر_فرمانده
حرم حضرت زینب سلام الله علیها
ارسالی از همسر شهید

@bisimchi1
مولای عاشقان فرمود:
أَيْنَ الْمَانِعُ لِلذِّمَارِ وَ الْغَائِرُ عِنْدَ نُزُولِ الْحَقَائِقِ مِنْ أَهْلِ الْحِفَاظِ:
کجایند #آزاد_مردانی که به حمایت مردم خویش بر خیزند؟ کجایند غیور مردانی که به هنگام نزول بلا و مشکلات مبارزه می کنند؟
#نهج‌البلاغه_خطبه۱۷۱

و نیز مولای متقیان گفت: پیکار کنید
و بگذارید دامانِ کفنِ‌تان به جای لکه سیاه ننگ آغشتِه به #خون سُرختان باشد

پ.ن ۱ :
یک عده می روند می شوند
#سرباز
#رزمنده
#شهید
یک عده هم هستند
#رئیس
#وزیر
#دیپلمات
یک عده جان می دهند برای
#عزت
#شرافت
#ایستادگی
یک عده هم جان می دهند برای
#شکم
#تحقیر
#وادادگی

پ.ن ۲:
سلام به مصطفی ها
#مصطفی_احمدی‌روشن‌ها
#مصطفی_صدرزاده‌ها
#مصطفی_چمران‌ها
#احدمقیمی‌ها
بر گردید اینجا همچنان خط مقدم استکبار است مبارزه کنید

پ.ن ۳:
کفن آغشته به خون شهید احد مقیمی
#لشکر_عاشورا

@bisimchi1
#نامه‌ای_دیگر

گویا لازم است تا نامه دیگری برای حضرت عشق نوشته شود اما این بار متن بدین گونه باشد:
"حقیر به عنوان #سرباز_مکلف از جانب حضرتعالی در این میدان، با اتمام عملیات نابودی کامل #اسرائیل و پایین کشیدن پرچم این رژیم شیطانی و برافراشتن پرچم #حزب_الله، پایان سیطره این شجره خبیثه ملعونه را اعلام می کنم..."

#و_من_الله_التوفیق

@bisimchi1
ندای #لبیک_یا_خمینی را
چه فرقی می کند
که سپاهی بگوید یا ارتشی؟
وقتی همه #سرباز_امام_روح‌الله بودند...

@bisimchi1
مراسم تشییع و تدفین #سرباز_شهید حامد محمدی از شهدای مرزبانی نیروی انتظامی

زمان: امروز بعد از نماز جمعه
مکان: مصلی امام خمینی تبریز

@bisimchi1
#خبره_ویژه
#سرباز بود
اما #سردار شد
سرباز مخلص اسلام پای رکاب رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا آسمانی شد...
#عارف_نوریان از حافظان مرزهای شمالغرب کشور دیروز حین ماموریت به درجه رفیع شهادت نائل آمد...
ضمن عرض تبریک و تعزیت خدمت مردم ولایتمدار مازندران، به خصوص شهرستان ساری؛ با خانواده عارف عزیز ابراز همدردی می نماییم...

@bisimchi1
#سرباز_گمنام_امام_زمان_(عج)
#شهید_حسین_غفاری_نژاد

روز ۲۶ مرداد ۱۳۸۹ در خیابان دانشجو ۱۱ زاهدان هنگامی که سربازان گمنام امام زمان(عج) پس از اقدامات اطلاعاتی و امنیتی قصد ورود به یک خانه تیمی که در آن گروگان محمود شهرکی که مدتها قبل توسط افراد ناشناس ربوده شده بود؛ نگهداری می شد را داشتند متوجه دیده بان دشمن در پشت بام نمی شوند و متاسفانه پسر سردار سرافراز غفاری فرمانده اسبق انتظامی و قرارگاه فتح استان سیستان و بلوچستان که از نیروهای گمنام بوده به شهادت می رسد همچنین محمود شهرکی گروگان در بند اشرار نیز شهید و دو نفر از گروگان گیران به درک واصل شده و تعدادی نیز دستگیر می شوند لازم به ذکر است این شهید تنها پسر سردار غفاری بود...

سردار غفاری: اگر هر تعداد فرزند دیگر هم می داشتم تقدیم اهل بیت(ع) می کردم...

#وصیت_نامه_شهید:
"خدایا تو می دانی که بارها دست بر قلم برده ام وصیت نامه نوشته ام اما این فراق به وصال تبدیل و تغییر نیافت خدایا محبتی فرما تا این بار به سمت تو آیم یا امام رئوف، یا علی بن موسی الرضا علیه السلام آقا جان؛ من به شوق وصال شما و نوشیدن شهد شهادت بود که به این منطقه از کشور آمدم تا در حد توان خود از منافقین و دشمنان این حکومت اسلامی که یقیناً همان حکومت حضرت بقیه الله است انتقام مادر شما و اهل بیت را بگیرم دعایی بفرمایید که در این مسیر اگر قدم کوچکی هم برداشته ام خداوند تعالی آن را قبول فرماید پدرم! از شما می خواهم که باز هم به اِفشاگری بپردازید دست از این خدمت نکشید که امروز مقام معظم رهبری روحی فداه می فرماید: "أین عمّار؟" پس عاجزانه از شما و تمامی همرزمانتان می خواهم که #عمارگونه دست به بیان حقایق بزنید آن دوستان دیروز و دشمنان امروز را رسوا بگردانید قبل از آنکه قرآن را بر سر نیزه بزنند صحبتی هم دارم با مسئولان نظام؛ و تمام کسانی که در حفظ این انقلاب وظایفی را بر گردن گرفته اند: یادتان باشد ما هر چه داریم از جان فشانی شهدا داریم پس یادشان را از خاطرتان نشوئید که آنها شاهد اعمال ما هستند و آخرین حرف این برادر کوچک شما این است در حفظ و نگهداری این نظام بکوشید که به یقین می گویم این نظام تأیید شده وجودِ مقدس حضرت بقیه الله(عج) است و این کشور شیعه، خانه اوست مبادا اجازه بدهید که دشمنان خدشه ای به بدنه این نظام وارد کنند کسانی که به ولایت و امام اعتقاد ندارند، بر جنازه من حاضر نشوند در آخر اینکه سلام مرا هم به رهبر عزیزم آیت الله العظمی خامنه ای روحی فداه برسانید."

@bisimchi1