📞بیسیم چی👣
1.01K subscribers
14.5K photos
2.21K videos
273 files
2.75K links
اسیرزمان شده ایم!
مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد
اماواماندگان وادی حیرانی
هنوزبین عقل وعشق جامانده اند
اگراسیرزمان نشوی
زمان شهادتت فراخواهدرسید.
نظرات:
@bisimchi1


مدیر
@A_Sanjari


دریافت محتوا
@Bisimchi_photo_text
Download Telegram
#کتابخوانی

📚 حرمان هـور

[ #احمدرضا_احدی دانشجوی سال دوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی بود و ورودی سال 64. این کتاب دست نوشته های آن #شهید است.]

@bisimchi1
بخوانید👇👇
#کتابخوانی

برشی از ڪتاب:

امروز بچه های ضربت به عکس روزهای پیش که عصرها در جلوی چادرهایشان جمع می شدند و تعریف می کردند ومی خندیدند، هر کدام گوشه ای کز کرده بودند و گاهی آرام صحبتی میان دو نفر رد و بدل می شد و .... آن گاه سرهایشان تکان می خورد. امروز دیگر کسی شوخی نمی کند، نمی خندد. همه محزون و این حزن بر حزن تو می افزاید. 😥

دیروز همین موقع، بچه های ضربت به گشت رفتند، ولی در میان راه، که جاده از دره ای می گذشت، منافقان خودفروخته که در پشت بوته های انبوه و شیارهای پی در پی منطقه مخفی شده بودند، بچه ها را غافلگیر می کنند و سه تن شهید می شوند که مجید هم یکی از این سه نفر است. تا دیروز با ما بود، اما امروز ...

📚 حرمان هـور
#شهید_احمدرضا_احدی

@bisimchi1
#کتابخوانی

📚 بیـن دنیا وبهشت

[ حڪایت ۱۷ ساله ای ڪه ۱۸ سال دم ِ در بهشت انتظار ڪشید، همراه بازوایای دلدادگی پدر نسبت به پسر.]

#جانباز_شهید_محمدتقی_طاهرزاده

@bisimchi1
بخوانید ⇩⇩⇩
#کتابخوانی

برشی از ڪتاب:

#مقام_معظم_رهبری در چهاردهمین سال بی هوشی #محمدتقی_طاهرزاده بر بالینش حاضر شدند، دستی بر پیشانی اش کشیدند و این جملات نغز را ادا کردند:

محمدتقی، محمدتقی!
می شنوی آقا جون؟!، می شنوی عزیز؟!
محمدتقی می شنوی؟ می شنوی؟
درآستانه بهشت؛ دم در بهشت
بین دنیا و بهشت قرار داری شما!
خوشا به حالت
خوشا به حالت
خوشا به حالت

📚 بین دنیاو بهشـت

@bisimchi1
#کتابخوانی

📚 ڪنار رود خیّن

[یادداشت های روزانه یک مادر: وی بیشتر جبهه هارا می گردد تا عاقبت سال ۶۹ جنازه پسرش #شهید_مهرداد_سیستانی کناررود خیّن پیدا میشود.]

@bisimchi1
بخوانید ⇩⇩⇩
#کتابخوانی

برشی از ڪتاب:

وقتی به کنار کانتینرها می رسیم، با باز شدنِ اولین کانتینر، چشمم به پیکر چند شهید می افتد که سوخته اند و پوست بدنشان مثل چادرم سیاه شده. از این همه ظلم، اشک هایم روان می شود. خود را وابسته به آنها می بینم. همه همان مهرداد من هستند. می خواهم آنها را ببوسم و ببویم و با تک تکشان دردل کنم اما خجالت می کشم. همراه ما جوانی است که از آمل آمده و دنبال برادرش می گردد.
اولین شهید، کنار در کانتینر قرار دارد. جوان می گوید:
«این برادر من است؛ چون جورابی که پای اوست، مال من است. آن را موقع رفتن به جبهه، از من گرفت.»😭

📚 ڪنار رود خیّن

@bisimchi1
#کتابخوانی

📚 خاڪهای نرم ڪوشک

[منتخبی از خاطرات خانواده و همرزمان #شهید_عبدالحسین_برونسی در مورد ویژگی‌ها و خصوصیات شهید.]

@bisimchi1
#کتابخوانی

📚 اسمِ من علی اصغراسـت

گروه سنی: د (متوسطه اول)
نویسنده: #مصطفی_رحماندوست

خلاصه ڪتاب:

این بار روایت تعزیه از زبان یکی از بازیگران خردسال در نقش علی اصغر بیان می شود. در گذر زمان و با برپایی حکومت نظامی، زندگی او و خانواده اش گویی تعزیه ای واقعی می شود و پدرش به دست سربازان شاه در حکومت نظامی شهید می شود.
آنگاه او احساس می کند که لباسهای پدرش اکنون اندازه او شده است و… .

@bisimchi1
#کتابخوانی

📚 ساعت ۱۶ به وقت حلب

[خاطرات « #ابووهب»، فرمانده محبوب محور مقاومت سوریه در آینه دیگران.]

@bisimchi1
#کتابخوانی

📚 معـلّم فـراری

[زندگینامه #شهید_محمدابراهیم_همت، فرمانده لشکر ۲۷محمدرسول الله (ص)، که پس از ۲۸ سال زندگى الهى، در #جزیره_مجنون به شهادت رسید]

@bisimchi1
#کتابخوانی

📚پاییزدر قطار

[ماجرای شهادت یک جوان از خانواده ای روستایی همراه با نگاه قدسی به شهید وخانواده اش]

@bisimchi1
#کتابخوانی

📚 شهدای غریـب

[خاطرات کوتاه از شهیدانی که دراسارت غریبانه و مظلومانه سر به آسمان ملکوت ساییدند و جرعه جرعه از چشمه ی فیض الهی سیراب شدند.]

@bisimchi1
بخوانید👇👇
#کتابخوانی

برشی از ڪتاب:

تیر به پشت سرش خورده بود، از زیر چشمش بیرون آمده بود.
روز اول #اسارت مان بود. بیشتر بچه ها جراحت داشتند. او روی زمین افتاده بود، نه می توانست چشم باز کند و نه می توانست حرف بزند.
چند ساعت بعد که شهید شد، حتی نامش را هم ندانستیم. آن قدر گمنام و #غریب.

📚 شهدای غریب

@bisimchi1
#کتابخوانی

📚آن بیست وسه نفر

[روایت هشت ماه از اسارت نه‌ساله‌ احمد یوسف زاده، که با قلمی روان و ساده و در عین حال جذاب و توصیف‌گر نوشته شده. ماجرای نوجوان‌هایی پانزده تا هفده سال.]

@bisimchi1
#کتابخوانی

📚آن بیست وسه نفر

#مقام_معظم_رهبری در #تقریظ خود بر این کتاب نوشته‌اند:

(در روزهاي پايانی ۹۳ و آغازين ۹۴ با شيرينی اين نوشته‌ شيوا و جذاب و هنرمندانه، شيرين‌كام شدم و لحظه‌ها را با اين مردان كم سال و پرهمت گذراندم.
به اين نويسنده‌ خوش ذوق و به آن بيست و سه نفر و به دست قدرت و حكمتی كه همه‌ اين زيبائيها، پرداخته‌ سرپنجه‌ معجزه‌گر اوست درود می فرستم و جبهه‌ سپاس بر خاك ميسايم.  يك بار ديگر كرمان را از دريچه‌ اين كتاب، آنچنان كه از ديرباز ديده و شناخته‌ام، ديدم و منشور هفت رنگ زيبا و درخشان آن را تحسين كردم. ۹۴/۱/۵)

@bisimchi1
#اطلاع_رسانی

اختتامیه هنر ماندگار...
و مسابقه بزرگ #کتابخوانی آب و مهتاب
#پنجشنبه
#همدان


@bisimchi1