Binisim
397 subscribers
45.6K photos
17.8K videos
39 files
1.7K links
عرض سلام خدمت همه دوستان و همشهریان عزیز

با شماره تلگرم09149717798
-09146506899-09197043542 آماده دریافت عکس ها و مطالب و انتقادات و پیشنهادات شما سروران گرامی جهت درج و اشتراک در کانال بینیسیم میباشیم .

با تشکر
محمدرضا امان الهی
مهرداد چوپانیان
Download Telegram
Forwarded from Binisim
@binisim

ای دل به ساز عرش اگر گوش می کنی
از ساکنان فرش فراموش می کنی

گر نای زهره بشنوی ای دل بگوش هوش
آفاق را به زمزمه مدهوش می کنی

چون زلف سایه پنجه درافکن به ماهتاب
گر خواب خود مشوش و مغشوش می کنی

عشق مجاز غنچه عشق حقیقت است
گل گوشکفته باش اگر بوش می کنی

از من خدای را غزل عاشقی مخواه
کز پیریم چو طفل قلمدوش می کنی

زین اخگر نهفته دمیدن خدای را
بس اخگر شکفته که خاموش می کنی

من شاه کشور ادب و شرم و عفتم
با من کدام دست در آغوش می کنی

پیرانه سرمشاهده خط شاهدان
نیش ندامتی است که خود نوش می کنی

من خود خطا به توبه بپوشم تو هم بیا
گر توبه با خدای خطا پوش می کنی

گو جام باده جوش محبت چرا زند
ترکانه یاد خون سیاووش می کنی

دنیا خود از دریچه عبرت عزیز ماست
زین خاک و شیشه آینه هوش می کنی

با شعر سایه چند چو خمیازه های صبح
ما را خمار خمر شب دوش می کنی

تهران بی صبا ثمرش چیست شهریار
نیما نرفته گر سفر یوش می کنی

#شهریار
@binisim 👈👌👌👌
Forwarded from Binisim
@binisim

زین همرهان همراز من تنها توئی تنها بیا
باشد که در کام صدف گوهر شوی یکتا بیا

یارب که از دریا دلی خود گوهر یکتا شوی
ای اشک چشم آسمان در دامن دریا بیا

ما ره به کوی عافیت دانیم و منزلگاه انس
ای در تکاپوی طلب گم کرده ره با ما بیا

ای ماه کنعانی ترا یاران به چاه افکنده اند
در رشته پیوند ما چنگی زن و بالا بیا

مفتون خویشم کردی از حالی که آن شب داشتی
بار دگر آن حال را کردی اگر پیدا بیا

شرط هواداری ما شیدائی و شوریدگیست
گر یار ما خواهی شدن شوریده و شیدا بیا

در کار ما پروائی از طعن بداندیشان مکن
پروانه گو در محفل این شمع بی پروا بیا

کنجی است ما را فارغ از شور و شر دنیای دون
اینجا چو فارغ گشتی از شور و شر دنیا بیا

گر شهریاری خواهی و اقلیم جان از خاکیان
چون قاف دامن باز چین زیر پر عنقا بیا

#شهریار
@binisim 👈👈
Forwarded from Binisim
سن خیال ایله مه کی

گل گئدیشین یوخ ثمری


اولماسا گئت گلیمیز

غم گونی باتماز گوزلیم


#شهریار
@binisim 👈👈
@binisim

تا چشم دل به طلعت آن ماه منظر است
طالع مگو که چشمه خورشید خاورست

کافر نه ایم و بر سرمان شور عاشقی است
آنرا که شور عشق به سر نیست کافر است

بر سردر عمارت مشروطه یادگار
نقش به خون نشسته عدل مظفر است

ما آرزوی عشرت فانی نمی کنیم
ما را سریر دولت باقی مسخر است

راه خداپرستی ازین دلشکستگی است
اقلیم خود پرستی از آن راه دیگر است

یک شعر عاقلی و دگر شعر عاشقی است
سعدی یکی سخنور و حافظ قلندر است

بگذار شهریار به گردون زند سریر
کز خاک پای خواجه شیرازش افسر است

#شهریار

@binisim 👈👈
@binisim

از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست
آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست

آهسته به گوش فلک از بنده بگوئید
چشمت ندود این همه یک شب قمر اینجاست

آری قمر آن قمری خوشخوان طبیعت
آن نغمه سرا بلبل باغ هنر اینجاست

شمعی که به سویش من جانسوخته از شوق
پروانه صفت باز کنم بال و پر اینجاست

تنها نه من از شوق سر از پا نشناسم
یک دسته چو من عاشق بی پا و سر
اینجاست

هر ناله که داری بکن ای عاشق شیدا
جائی که کند ناله عاشق اثر اینجاست

مهمان عزیزی که پی دیدن رویش
همسایه همه سرکشد از بام و در اینجاست

ساز خوش و آواز خوش و باده دلکش
آی بیخبر آخر چه نشستی خبر اینجاست

ای عاشق روی قمر ای ایرج ناکام
برخیز که باز آن بت بیداد گر اینجاست

آن زلف که چون هاله به رخسار قمر بود
بازآمده چون فتنه دور قمر اینجاست

ای کاش سحر ناید و خورشید نزاید
کامشب قمر این جا قمر این جا قمر اینجاست

#شهریار

@binisim 👈👈
پیر اگرباشم چه غم عشقم جوان است‌ای پری
وین جوانی هم هنوزش‌عنفوان است‌ای پری

هرچه عاشق پیرترعشقش جوانتر ای عجب
دل دهدتاوان اگرتن ناتوان‌است ای پری

#شهریار 👌

@binisim 👈👌👌👌👌👌👌
@binisim

زلف او برده قرار خاطر از من یادگاری
من هم از آن زلف دارم یادگاری بیقراری

روزگاری دست در زلف پریشان توام بود
حالیا پامالم از دست پریشان روزگاری

چشم پروین فلک از آفتابی خیره گردد
ماه من در چشم من بین شیوه شب زنده داری

خود چو آهو گشتم از مردم فراری تاکنم رام
آهوی چشم تو ای آهوی از مردم فراری

گر نمی آئی بمیرم زانکه مرگ بی امان را
بر سر بالین من جنگ است با چشم انتظاری

خونبهائی کز تو خواهم گر به خاک من گذشتی
طره مشکین پریشان کن به رسم سوگواری

شهریاری غزل شایسته من باشد و بس
غیر من کس را در این کشور نشاید شهریاری

#شهریار

@binisim 👈👌👌👌👌👌👌
Forwarded from Binisim
حیدربابا!
آلچاقلارون کشگ اولسون
بیزدن سورا قالانلارا عشق اولسون
کشمشلرون گلنلره مشگ اولسون
اولادیمیز مذهبنى دانماسون
هر ایچى بوش سوزلره آلدنماسون

#شهریار

🌸
@binisim 👈🌸
🌸
@binisim

ماهم آمد به در خانه و در خانه نبودم

خانه گوئی به سرم ریخت چو این قصه شنودم

آن که می خواست برویم در دولت بگشاید
با که گویم که در خانه به رویش نگشودم

آمد آن دولت بیدار و مرا بخت فروخفت
من که یک عمر شب از دست خیالش نغنودم

آنکه می خواست غبار غمم از دل بزداید
آوخ آوخ که غبار رهش از پا نزدودم

یار سود از شرفم سر به ثریا و دریغا
که به پایش سر تعظیم به شکرانه نسودم

ای نسیم سحر آن شمع شبستان طرب را
گو به سر می رود از آتش هجران تودودم

جان فروشی مرا بین که به هیچش نخرد کس
این شد ای مایه امید ز سودای تو سودم

به غزل رام توان کرد غزالان رمیده
شهریارا غزلی هم به سزایش نسرودم

#شهریار

@binisim 👈👌👌👌👌👌👌
Forwarded from Binisim
🍃🌸 @binisim

صبح اولدی هر طرفدن اوجالدی اذان سسی!
گـــویا گلیــــر ملائـکه لــــردن قــــرآن سسی!

بیر سس تاپانمیـــرام اونا بنزه ر، قویون دئییم:
بنزه ر بونا اگـر ائشیدیلسیدی جـــان سسی!

سانکی اوشاقلیقیم کیمی ننیمده یاتمیشام ...!
لای لای دئییر منه آنامیـــن مهربـــان سسی !

سـانکی سفرده یم اویادیــرلار کی دور چاتاخ!
زنگ شتر چالیر ، کئچه رک کـــاروان سسی!

سانکی چوبان یاییب قوزونی داغدا نی چالیر !
رؤیا دوغـــور قوزی قولاغیندا چوبـــان سسی!

#شهریار
🍃🌸 @binisim

#ترجمه شعر بالا
👇👇👇👇👇

صبح شد و از هر سمت ، صدای اذان بلند شد !
گویا که از فرشتگان ، صدای قرآن می آید !

صدایی مثل آن نمی یابم ، بگذارید بگویم که اگر صدای جان شنیده می شد ، به آن شبیه بود !

گویا بسان دوران کودکیم که در گاهواره آرمیده ام ، صدای مهربان مادرم برایم لالایی می گوید !

یا اینکه در سفر هستم و بیدارم می کنند که برخیز تا به مقصد برسیم ! زنگ شتر نواخته می شود که کاروان دارد عبور می کند !

یا اینکه چوپان ، گوسفندان را پراکنده است و در کوه نی می زند و این صدای چوپان در گوش گوسفندان رویا می آفریند !

#شهریار

🍃🌸
@binisim 👈🍃🌸
🍃🌸
Forwarded from Binisim
@binisim

💫❤️❤️💋❤️❤️💫

سن یاتیب جنتے رویاده گؤرنده گئجه لر

منده جنتده قوش اوللام ڪے او رویایه گلیم

#شهریار

💫❤️گئجـز اولدوزلي❤️💫

@binisim 👈🙏🙏💫💫🙏🙏
@binisim

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا

بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را

چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان
چو علی که میتواند که بسر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری به من آر توتیا را

به امید آن که شاید برسد به خاک پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را

چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را

«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنائی بنوازد آشنا را»

ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوش ست شهریارا

#شهریار
@binisim 👈👌👌👌👌👌
@binisim

ای غنچه خندان چرا خون در دل ما میکنی
خاری به خود می بندی و ما را ز سر وا میکنی

از تیر کجتابی تو آخر کمان شد قامتم
کاخت نگون باد ای فلک با ما چه بد تا میکنی

ای شمع رقصان با نسیم آتش مزن پروانه را
با دوست هم رحمی چو با دشمن مدارا میکنی

با چون منی نازک خیال ابرو کشیدن از ملال
زشت است ای وحشی غزال اما چه زیبا میکنی

امروز ما بیچارگان امید فردائیش نیست
این دانی و با ما هنوز امروز و فردا میکنی

ای غم بگو از دست تو آخر کجا باید شدن
در گوشه میخانه هم ما را تو پیدا میکنی

ما شهریارا بلبلان دیدیم بر طرف چمن
شورافکن و شیرین سخن اما تو غوغا میکنی

#شهریار
@binisim 👈👌👌👌
Forwarded from Binisim
@binisim

گربه پیرانه سرم بخت جوانی به سر آید
از در آشتیم آن مه بی مهر درآید

آمد از تاب و تبم جان به لب ای کاش که جانان
با دم عیسویم ایندم آخر به سر آید

خوابم آشفت و چنان بود که با شاهد مهتاب
به تماشای من از روزنه کلبه درآید

دلکش آن چهره که چون لاله بر افروخته از شرم
بار دیگر به سراغ من خونین جگر آید

سرو من گل بنوازد دل پروانه و بلبل
گر تو هم یادت ازین قمری بی‌بال و پرآید

شمع لرزان شبانگاهم و جانم به سر دست
تا نسیم سحرم بال و پرافشان ببرآید

رود از دیده چو با یادمنش اشک ندامت
لاله از خاکم و از کالبدم ناله برآید

شهریارا گله از گیسوی یار اینهمه بگذار
کاخر آن قصه به پایان رسد این غصه سرآید

#شهریار
@binisim 👈👈
Forwarded from Binisim
کاش پیوسته گل و سبزه و صحرا باشد
گلرخان را سر گلگشت و تماشا باشد

زلف دوشیزه گل باشد و غماز نسیم
بلبل شیفته شوریده و شیدا باشد

#شهریار
@binisim 👈👈
@binisim

الا ای نوگل رعنا که رشک شاخ شمشادی
نگارین نخل موزونی همایون سرو آزادی

به صید خاطرم هر لحظه صیادی کمین گیرد
کمان ابرو ترا صیدم که در صیادی استادی

چه شورانگیز پیکرها نگارد کلک مشکینت
الا ای خسرو شیرین که خود بی تیشه فرهادی

قلم شیرین و خط شیرین سخن شیرین و لب شیرین
خدا را ای شکر پاره مگر طوطی قنادی

من از شیرینی شور و نوا بیداد خواهم کرد
چنان کز شیوه شوخی و شیدایی تو بیدادی

تو خود شعری و چون سحر و پری افسانه را مانی
به افسون کدامین شعر در دام من افتادی

گر از یادم رود عالم تو از یادم نخواهی رفت
به شرط آن که گه گاهی تو هم از من کنی یادی

خوشا غلطیدن و چون اشک در پای تو افتادن
اگر روزی به رحمت بر سر خاک من استادی

جوانی ای بهار عمر ای رویای سحرآمیز
تو هم هر دولتی بودی چو گل بازیچه بادی

به پای چشمه طبع لطیفی شهریار آخر
نگارین سایه ای هم دیدی و داد سخن دادی

#شهریار
@binisim 👈👌👌👌
@binisim

مه من هنوز عشقت دل من فکار دارد
تو یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد

نه بلای جان عاشق شب هجرتست تنها
که وصال هم بلای شب انتظار دارد

تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی
که شراب ناامیدی چقدر خمار دارد

نه به خود گرفته خسرو پی آهوان ار من
که کمند زلف شیرین هوس شکار دارد

مژه سوزن رفو کن نخ او ز تار مو کن
که هنوز وصله دل دو سه بخیه کار دارد

دل چون شکسته سازم ز گذشته های شیرین
چه ترانه های ه محزون که به یادگار دارد

غم روزگار گو رو پی کار خود که ما را
غم یار بی خیال غم روزگار دارد

گل آرزوی من بین که خزان جاودانیست
چه غم از خزان آن گل که ز پی بهار دارد

دل چون تنور خواهد سخنان پخته لیکن
نه همه تنور سوز دل شهریار دارد

#شهریار

@binisim 👈👌👌👌
Forwarded from Binisim
@binisim

صدای سوز دل شهریار و ساز حبیب
چه دولتی است به زندانیان خاک نصیب

به هم رسیده در این خاکدان ترانه و شعر
چو در ولایت غربت دو همزبان غریب

روان دهد به سر انگشت دلنواز به ساز
که نبض مرده جهد چون مسیح بود طبیب

صفای باغچه قلهک است و از توچال
نسیم همره بوی قرنفل آید و طیب

به گرد آیه توحید گل صحیفه باغ
ز سبزه چون خط زنگار شاهدان تذهیب

دو شاهدند بهشتی بسوی ما نگران
به لعل و گونه گلگون بهشت لاله و سیب

چو دو فرشته الهام شعر و موسیقی
روان ما شود از هر نگاهشان تهذیب

مگر فروشده از بارگاه یزدانند
که بزم ما مرسادش ز اهرمن آسیب

صفای مجلس انس است شهریارا باش
که تا حبیب به ما ننگرد به چشم رقیب

#شهریار
@binisim 👈👌👌
Forwarded from Binisim
@binisim

باز کن نغمه جانسوزی از آن ساز امشب
تا کنی عقده اشک از دل من باز امشب

ساز در دست تو سوز دل من می گوید
من هم از دست تو دارم گله چون ساز امشب

مرغ دل در قفس سینه من می نالد
بلبل ساز ترا دیده هم آواز امشب

زیر هر پرده ساز تو هزاران راز است
بیم آنست که از پرده فتد راز امشب

گرد شمع رخت ای شوخ من سوخته جان
پر چو پروانه کنم باز به پرواز امشب

گلبن نازی و در پای تو با دست نیاز
می کنم دامن مقصود پر از ناز امشب

کرد شوق چمن وصل تو ای مایه ناز
بلبل طبع مرا قافیه پرداز امشب

شهریار آمده با کوکبه گوهر اشک
به گدائی تو ای شاهد طناز امشب

#شهریار
@binisim 👈👈
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ناز ائیلہ میسن
شعر: محمد حسین #شهریار

@binisim 👈👌👌👌👌👌👌👌