بيدارزنى
4.37K subscribers
5.44K photos
1.25K videos
176 files
4.22K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
🟣 #بیدارزنی : روزشمار زن‌کشی در سال ۱۴۰۲


بیدارزنی: گزارش پیش‌رو، روزشمار زن‌کشی توسط یکی از اعضای خانواده/ آشنایان در سال ۱۴۰۲ است.

از متن: "از ابتدای سال تا پایان تیرماه خبر قتل دست کم ۳۴ زن / دختربچه به دست یک یا چند نفر از اعضای خانواده یا آشنایان از جمله پدر، برادر، همسر، همسر پیشین، دوست پسر یا خواستگار منتشر شده است:

۶ قتل در فروردین ماه، ۱۰ قتل در اردیبهشت، ۸ قتل در خرداد و ۱۰ قتل دیگر در تیرماه.

انتشار این اخبار موجی از نگرانی نسبت به افزایش زن‌کشی به ویژه با عنوان یا بهانه «ناموس‌پرستی» را به دنبال داشته است.
نگاهی کوتاه به این خبرها چند نکته را یادآوری می‌کند: از یک سو، پلیس در همه قتل‌ها بنا به اعتراف متهمین «اختلاف خانوادگی» را به عنوان انگیزه قتل معرفی کرده است. حتی در قتل دردناک دو دختربچه ۳ و ۸ ساله در سنندج. همین امر باعث شده که مسئله شخصی/روانی دیده شود تا اجتماعی.

از سوی دیگر، برخی رسانه‌های حکومتی با رویکرد بسیار جنسیت‌زده به این قتل‌ها نگاه کرده‌اند. تا جایی که در مورد قتل یک زن ۲۷ ساله در اسلامشهر (۱۵ تیرماه) خبرگزاری رکنا این تیتر را برای خبر خود انتخاب کرده است: <قتل زن خائن در صحنه اعتراف شرم‌آور.>

در حالی که براساس این خبر، مرد متواری شده و زن دیگر زنده نیست تا از خود دفاع کند. ضمن اینکه حتی اگر این اعتراف صحت داشت، راه جبران رابطه خارج از ازدواج، خاتمه دادن به ازدواج است،‌ نه قتل.
پیرو همین نگاه، بسیاری از مردان برای آنکه حمایت قانون و عرف را داشته باشند از بهانه دفاع از ناموس به عنوان یک حربه استفاده می‌کنند. در چنین شرایطی، تیتر خبرگزاری رکنا و نظایر آن، نه تنها چهره زن‌کشی را سفید جلوه کرده است، بلکه با یک رویکرد زن‌ستیزانه و متهم کردن زنی که به قتل رسیده است، قتل به بهانه ناموس‌پرستی را ترویج و راه را به دیگر زن‌ستیزان نشان می‌دهد.

قتل زنان به بهانه ناموس در سال گذشته نیز بسیار نگران‌کننده بود. به گونه‌ای که برخی تحلیل‌گران به رابطه‌ی میان زن‌کشی و مبارزات زنان برای به دست گرفتن حق تمامیت جسمانی‌شان به ویژه در اعتراضات ۱۴۰۱ رابطه نزدیکی می‌بینند. به این معنا مبارزه با مردسالاری تنها مبارزه‌ای برای تغییر یک حکومت ایدئولوژیک اسلامی نیست بلکه نیاز به عمق بیشتری دارد.

در ادامه، روزشمار زن‌کشی در سال ۱۴۰۲ (چهارماه اول) را مشاهده می‌کنید..."


#ژن_ژیان_ئازادی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
#زن‌کشی #قتل‌های_ناموسی


ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:

https://bidarzani.com/46278/


@bidarzani
🟣 #بیدارزنی : حس تعلق دانشجویان به خوابگاه و مقاومت دانشجویان در برابر آموزش مجازی


✍🏽 سمر نیکو


از متن: تعلق مفهومی است که تقریباً هر کسی در زندگی خود آن را از نزدیک چشیده، احساس کرده و به درک متفاوتی از آن رسیده است. در وهله‌ی اول تعلق حسی از دیرینگی، وفاداری و اشتیاق به بودن در یک مکان خاص را در خاطرمان زنده می‌کند و در ادامه در بازنمود هویت ما و ساخت الگوهای ایده‌آلی که برای زندگی خود خواهان هستیم، نقش اساسی دارد.
در تاریخ سوم اسفندماه ۱۴۰۱ رئیس دانشگاه تهران در گفتگویی اختصاصی با تلویزیون اینترنتی این دانشگاه، اعلام کرد که تمامی کلاس‌های دانشگاه تهران قرار است از تاریخ ۱۴ فروردین تا ۷ اردیبهشت به صورت مجازی دایر باشند و در این بازه‌ی زمانی سلف دانشگاه غیر فعال و خوابگاه‌ها تعطیل هستند.
پخش شدن این خبر ضربه‌ی روحی سنگینی را به دانشجویان به خصوص آن‌هایی که خوابگاهی بودند وارد کرد. و با وجود اینکه مسئولین پس از اعتراض‌های پی در پی دانشجویان به ناچار حرف خود را پس گرفتند، حس پایمال شدن حقوق دانشجویی، آن هم پس از دو سال آموزش مجازی و طرد شدن از مکانی که حکم خانه را داشت، چنان رد عمیقی از خشم و نفرت از سیستم آموزشی بر جای گذاشت که دانشجویان همچنان با بهتی حزن‌آلود از آن واقعه یاد می‌کنند و اعتراضات شبانه‌ی خود در خوابگاه‌ها را نقطه‌ی عطف آن روزهای هراس‌انگیز می‌دانند...


شروع

خبر به ناگاه مثل بمب ترکید و صدایش گوش همه را کر کرد. تعطیلی بیست روزه‌ی عید قرار بود کش بیاید و تا هفتم اردیبهشت به طول بیانجامد. همه سراسیمه این سو و آن سو می‌دویدند. ولوله‌ای به پا شده بود که آتش به جان همه می‌انداخت. خیلی زود محوریت همه‌ی حرف‌ها شد تعطیلی اجباری یک ماه و نیمه. به اسم راحتی و آسایش دانشجویان و خدا می‌داند به کام چه کسانی. لطف زیاد از حدی که کسی خواهانش نبود؛ و البته نمی‌شد با گفتن «ممنون نمی خواهیم!» آن را از سر گذراند.
زمزمه‌ی همه این بود که شاید هنوز قطعی نشده باشد، شاید در حد حرف است، مثل خیلی از حرف های بی‌پایه و اساس دیگری که نتیجه‌ی اختلاف‌نظر و سلیقه‌ی آن دیگری‌ها است. شورای عمومی در سریع‌ترین زمان ممکن تشکیل شد. حرف همه‌ی آن‌هایی که آمده بودند یکی بود: «ما آسایش اجباری نمی‌خواهیم، آموزش مجازی نمی‌خواهیم، نمی‌توانید ما را از بدیهی‌ترین حقوق خودمان محروم کنید.» ترس همه از یک چیز بود. اینکه این تعطیلی بهانه‌ای شود برای تعطیلی‌های بعدی و بعدی. اول به بهانه‌ی ماه رمضان است. بعد می‌شود به بهانه‌ی گرما و کمبود برق و چه و چه. و در عرض چشم بر هم زدنی این ترم هم در سکوت نیست و نابود می‌شود.
در این بین بار عمده‌ی استرس بر دوش ما بچه‌های خوابگاهی بود...

#ژن_ژیان_ئازادی
#مقاومت_دانشجویان
#اعتراضات_سراسری

ادامه‌ی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/46366


@bidarzani
One-Million-Signatures-Campaign-Persian.pdf
1.1 MB
🟣 هفدهمین سالگرد راه‌اندازی کمپین یک‌ میلیون امضا توسط جمعی از فعالین حقوق زنان در ایران

#بیدارزنی: امروز هفدهمین سالگرد آغاز به کار «کمپین یک میلیون امضا» است، کمپینی مستقل که در تاریخ ۵ شهریور ۱۳۸۵، توسط شماری از فعالان حقوق زنان داخل ایران برای تغییر قوانین نابرابر و زن‌ستیز راه‌اندازی شد.

تلاش و باور به مشارکت بخش‌های وسیعی از مردم از طریق آشنایی و گفتگوی رو در رو و ایجاد زمینه برای انعکاس صدای زنان خاموش (بی‌صدایان) و باور عینی به تغییرات از پایین به بالا، از مهم‌ترین اصول این کمپین بوده است.

کتاب الکترونیک «جنبش یک میلیون امضا: روایتی از درون»، نوشته‌ی نوشین احمدی خراسانی در سال ۱۳۸۶، به خواسته‌های حقوقی این کمپین، چالش‌های درونی آن و رابطه‌ی کمپین یک میلیون امضا با جنبش‌های اجتماعی آن دوره می‌پردازد که فایل pdf آن به این پست الصاق شده است.


#ژن_ژیان_ئازادی
#کمپین_یک_میلیون_امضا

@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی: «قابل تکثیر در خیابان»

#زن_زندگی_آزادی محدود شده در ایستادگی علیه حجاب اجباری نیست، بلکه قیامی برای رهایی و برابری است.

زن، زندگی، آزادی یعنی:

▪️از خانه تا خیابان، امنیتْ حق زنان
▪️همبسته تا رهایی
▪️شرایط کار منصفانه و برابر
▪️نه به خشونت علیه زنان از خانه تا خیابان
▪️نه به زن‌کشی
▪️نه به ازدواج کودکان

زن، زندگی، آزادی، یعنی تلاش جهت تحقق حق تعیین سرنوشت و ارتقای یک قیام به #شرایط_انقلابی. یعنی فضایی برای گسترش تمامی مطالبات برابری‌طلبانه‌ی زنان از خانه تا خیابان.

از این‌رو، شابلون‌های این مهم جهت تکثیر در خیابان‌ها در دسترس است

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی: قتل حکومتی آرمیتا گراوند، حامل پیام سرکوب مضاعفِ حاکمیت به جامعه است

⚪️ ما در «گروه زنان بیدارزنی» تا ابد دادخواه خون عزیزمان خواهیم بود


بالاخره پس از ۲۸ روز، مرگ و پایان علائم حیاتی آرمیتا گراوند توسط پزشکان و رسانه‌های وابسته اعلام شد. ۲۸ روزی که هر روز آن، حکومت از ترس اعتراضات مردمی، نیروهایش را مقابل درب بیمارستان فجر، به‌صف کرد تا مانع از رشد دوباره‌ی جنبش «زن زندگی آزادی» شود که با قتل حکومتی ژینا امینی آغاز شده بود.

▪️قتل آرمیتا اما هشدار به جنبشی بود که چند ماه گذشته فروکش کرده بود. قتل آرمیتا یعنی اگر شما در خانه بمانید هم ما دست از قتل شما و فرزندانتان نخواهیم کشید. قتل آرمیتا یعنی زنانی که بدون حجاب اجباری و با پوشش اختیاری در خیابان‌ها هستند در معرض کشته شدن قرار دارند. یعنی این جنگ، تازه آغاز شده و هنوز باید قربانی بگیرد.

▪️قتل آرمیتا هشدار به دانش آموزان مدارس است که تاوان اعتراض و جسارت‌شان در جنبش ژینا را با جان‌شان پرداختند، مورد حملات شیمیایی واقع شدند و امروز این پیام را دریافت کردند که هنوز قرار است تاوان بدهند.

▪️قتل آرمیتا هشدار به معلمان است که برای دانش آموزان خود به دفعات به خیابان آمدند اما با حبس‌های طولانی مدت و اخراج گسترده مواجه شدند. این یعنی حکومت علاوه بر حبس و اخراج، هنوز جان دانش آموزان‌تان را در خیابان‌ها می‌ستاند.

▪️و اما قتل آرمیتا گراوند، هشدار به جامعه است که با سکوت در قبال خون‌های ریخته شده و عدم همراهی با جنبش دادخواهی، مرگ هر روزه عزیزانمان را شاهد است.

⚪️ما در «گروه زنان بیدارزنی» ضمن همدردی با خانواده، دوستان و معلمان آرمیتا گراوند و اعلام انزجار از این قتل حکومتی، یک‌بار دیگر تکرار می‌کنیم که برای توقف چنین فجایعی در کنار مردم هستیم و تا ابد دادخواه خون عزیزانمان خواهیم بود.

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣 #بیدارزنی : گزارشی از وضعیت اشتغال زنان

(از هشت مارس تا هشت مارس)


متن پیش‌رو گزارشی از بررسی وضعیت اشتغال و معیشت زنان (خاصه زنان کارگر) طی یک سال گذشته است. یادداشتی با سه محوریت اصلی:

⚪️ قوانین بدون نظارت

⚪️ ایمنی در محیط کار برای زنان

⚪️ آزار جنسی در محیط کار


متن کامل را در لینک زیر بخوانید:



https://shorturl.at/otTX8



#هشت_مارس
#معیشت_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی : ویدئویی از وضعیت اشتغال زنان

(از هشت مارس تا هشت مارس)


ویدئوی پیش‌رو بر اساس گزارشی از بررسی وضعیت اشتغال و معیشت زنان (خاصه زنان کارگر) طی یک سال گذشته با سه محوریت اصلی:

⚪️ قوانین بدون نظارت

⚪️ ایمنی در محیط کار برای زنان

⚪️ آزار جنسی در محیط کار

تهیه شده است.

#هشت_مارس
#معیشت_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
🟣 #بیدارزنی : ۱۳۳ مورد زن‌کشی و قتل ناموسی (از بازه زمانی اسفند ۱۴۰۱ تا امروز)

گزارشی از افزایش خشونت سیستماتیک علیه زنان


طی یک سال گذشته و با استناد به اخبار منتشر شده از سوی رسانه‌های حقوق‌بشری، ۱۳۳ مورد قتل‌ زنان با انگیزه‌های ناموسی و یا زن‌کشی صورت گرفته است؛ پر واضح است که این آمار، فقط متکی بر موارد و شهرهایی است که این جنایات در آن، مورد پوشش رسانه‌ای قرار گرفته‌اند.

تراکم اصلی این قتل‌ها در شهرهای ارومیه، تهران، نجف‌آباد اصفهان، کارزون، مشهد، خوی، سردشت، دامغان، محلات،،پیرانشهر، الشتر، کرج (کمالشهر)، دماوند، نوشهر، اهواز، ماهدشت، هیدج (زنجان) و انزلی بوده است.

همچنین بالاترین آمار زن‌کشی و قتل‌های ناموسی در ۶ ماه نخست سال برای ۵۲ مورد نخست، متعلق به ارومیه و سپس تهران بوده است.


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:


https://shorturl.at/kDQS2

#هشت_مارس
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
#زن‌کشی #قتل‌های_ناموسی
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
بيدارزنى
Video
🟣#بیدارزنی : ویدئویی از گزارش افزایش خشونت سیستماتیک علیه زنان

۱۳۳ مورد زن‌کشی و قتل ناموسی (از بازه زمانی اسفند ۱۴۰۱ تا امروز)




طی یک سال گذشته و با استناد به اخبار منتشر شده از سوی رسانه‌های حقوق‌بشری، ۱۳۳ مورد قتل‌ زنان با انگیزه‌های ناموسی و یا زن‌کشی صورت گرفته است؛ پر واضح است که این آمار، فقط متکی بر موارد و شهرهایی است که این جنایات در آن، مورد پوشش رسانه‌ای قرار گرفته‌اند.


#هشت_مارس
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
#زن‌کشی #قتل‌های_ناموسی
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی: آمدن بهار و سال نو مبارک


سال ۱۴۰۲ را از سر گذراندیم. همچون سال‌های گذشته، باز هم سرکوب، زندان، شکنجه و اعدام را تجربه کردیم و به‌موازات آن نیز ایستادن و‌ مقاومت را در کنار یکدیگر آموختیم.

بهاری دیگر در حالی از راه می‌رسد که خانواده‌های دادخواه، باز هم با قاب عکس‌ها و یاد عزیزانشان، سفره‌ی هفت‌سین را تزیین می‌کنند. مادران دیگری، امسال داغدار شدند و رنج نوروزِ بدون فرزند را تجربه می‌کنند.

بسیاری از آزاد اندیشان و عدالت‌خواهان، سال نو را در زندان‌های سراسر کشور، آغاز می‌کنند و عده‌ای دیگر نیز با انبوهی از پرونده‌سازی‌های امنیتی مواجهند.

در همین حال، جنگ در غزه همچنان ادامه دارد و جمهوری اسلامی نیز در کنار دیگر قدرت‌ها، در حال کسب اعتبار و منفعت خویش است و در این میان، این کودکان و مردم غزه هستند که قربانی تمامیت‌خواهی این حکومت‌ها می‌شوند.

اگرچه در چنین شرایط اسفناکی، شاید تبریک به مناسبت آمدن بهار و نوروز، دیگر در ذهن‌ها نگنجد، اما ما باز هم آمدن سال نو را تبریک می‌گوییم.

⚪️ تبریک به همه‌ی انسان‌های آزاده که با مقاومتشان در سالی که گذشت، تمام معادلات حکومت را برهم زدند. تبریک به مادران دادخواهی که صبر و ایستادگی را به ما آموختند و بزرگوارانه در کنار مردم و پیشروتر از سایرین، مبارزه می‌کنند. تبریک به همه‌ی زنانی که همچنان در خیابان با پوشش اختیاری، مقابل ماموران و طیف کثیر آتش‌به‌اختیارها ایستاده‌اند.

تبریک به فعالان حقوق ‌زنان که امسال، بیش از سال‌های گذشته هدف سرکوب حکومت قرار گرفتند اما کماکان با قدم‌های استوار در راه برابری‌خواهی گام برمی‌دارند.

و در نهایت، تبریک به کارگران، معلمان، دانشجویان، بازنشستگان، پرستاران و … که همواره در عدالت‌خواهی، پیشگام بوده‌اند.

روزی بهار آزادی، به بهای رنجِ این دوران، خواهد آمد.

زنده‌باد زندگی
زنده‌باد آزادی

▪️ نقاشی از «بهجت صدر»



#ژن_ژیان_ئازادی

@bidarzani
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
با گذشت ۴۵ سال از استقرار نظام اسلامی در ایران، زن‌ستیزانِ حاکم کماکان و به زبونانه‌ترین وجهی در صددِ سرکوبِ زنان و ایده‌ی برابری هستند.

در تازه‌ترین این اقداماتِ امنیتی-قضایی، صبح روز هشتم فروردین ۱۴۰۳، بیش از ۶۰ سال حبس برای فعالان حقوق زنان و فعالان سیاسی در گیلان صادر شد.

بر اساس گزارش #بیدارزنی
#زهره_دادرس به ۹ سال و ۶ ماه حبس (به اتهام تشکیل ‌گروه با هدف برهم زدن امنیت ملی به ۶ سال و یک روز حبس تعزیری
و‌ به اتهام اجتماع و تبانی، به ۳ سال و شش ماه و یک روز حبس تعزیری) محکوم شده است.

#فروغ_سمیع‌_نیا #سارا_جهانی #یاسمین_حشدری #شیوا_شاه_سیا #نگین_رضایی #متین_یزدانی #آزاده_چاووشیان» و‌ #زهرا_دادرس هریک به ۶ سال و ‌۳ ماه و ۱۷ روز حبس (اجتماع و تبانی به سه سال و شش ماه و یک روز حبس برای اتهام عضویت در گروه، به دو سال و هفت ماه و شانزده روز حبس) محکوم شده‌اند.

هم‌چنین #جلوه_جواهری و #هومن_طاهری به اتهام تبلیغ علیه نظام به ۱ سال حبس تعزیری محکوم شدند.


#زن_زندگی_آزادی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #علیه_بی_تفاوتی

@Blackfishvoice1
Forwarded from بيدارزنى
🟣 اوتیسم: مدل اجتماعی معلولیت و تنوع عصب‌شناختی و برخی پژوهش‌های جدید


«به ندا که نام فامیلی نداشت،
به عاطفه رجبی سهاله
و به همه‌ی زندگی‌های عزیزِ از دست رفته در ستم‌گری و تباه‌کاری جمهوری اسلامی»



🟣 #بیدارزنی: سال گذشته اولین کتابچه از مجموعه کتابچه‌های مطالعات انتقادی معلولیت با عنوان دو مکتوب، ترجمه و در وبسایت بیدارزنی منتشر شد که شامل ترجمه سخنرانی «به خاطر ما ماتم نگیرید» از جیم سینکلر و فصل اتوبیوگرافیک پایان‌نامه جودی سینگر بود.‌‌‌ دومین مجلد این مجموعه، نگاهی است به اوتیسم با توجه به پژوهش‌های تجربی کیفی و کَمّی و نظریه‌های جدید و از منظر مدل اجتماعی معلولیت و پارادایم تنوع عصبی (نورودایورسیتی). برخی بخش‌های این کتابچه پیش‌تر در کانال تلگرامی مطالعات انتقادی معلولیت به صورت جداگانه منتشر شده‌اند. به این مطالب ارجاعات افزوده و از نو ویرایش شده‌اند.

مقبولیت و استفاده از مدل اجتماعی معلولیت و پارادایم تنوع عصبی (نورودایورستی) در فهم معلولیت‌ و همچنین بازنگری در خدمات، برنامه‌ها و سیاست‌های رفاهی، اجتماعی و آموزشی با سرعت زیادی درحال گسترش است و خوشبختانه تاثیرگذاری آن در بسیاری از کشورها در مورد اقدامات مرتبط با اوتیسم شروع شده‌است. به عنوان مثال در انگلستان رویکرد تنوع عصبی وارد نظام سلامت شده و طیف وسیعی از امکانات با هدف دربرگیرندگی، حقوق افراد اوتیستیک، حمایت از خانواده، توجه به نیازها و اقدامات متناسب با وضعیت خانواده و فرد و با هماهنگی و نظر فرد اوتیستیک انجام می‌شوند رو به گسترش هستند. البته این اقدامات کافی نیست زیرا همچنان بیشتر به سطح فردی مربوط هستند و از تغییرات کلان و در سطح اجتماعی کمابیش غفلت می‌شود.

هم موضوعات متعددی وجود دارد که در این کتابچه مورد بحث قرار نگرفته‌اند و هم با توجه به سرعت تحقیقات، دانش درباره اوتیسم درحال روزآمد شدن است. بنابراین این کتابچه ویراست‌های بعدی خواهد داشت و تلاش می‌شود که محتوای آن سالی یک‌بار مورد بازبینی قرار گیرد.

همچنین با توجه به این که والدین و دوستان و نزدیکان افراد اوتیستیک نیازبه راهنمایی‌های عملی نیز دارند، در ویراست‌های بعدی تلاش خواهد شد تا راهنمایی‌هایی عملی نیز فراهمb شود.


⚪️ فساد‌ و غارت‌گری و معلولیت‌ستیزی ساختاری حاکم بر ایران، خشک‌مغزی پزشکانی که بر سازمان بهزیستی حکومت می‌کنند، تاریخ‌گذشتگی روان‌شناسان، روان‌پزشکان و عصب‌شناسان صاحب‌نام و پوسیدگی نظری تاروپود قلمروهای خیالی که برای خود در دانشگاه‌ها، کلینیک‌ها و بیمارستان‌ها ساخته‌اند، صنعتی-کالایی شدن توانبخشی و حوزه سلامتn روان و انجمن‌ها و خیریه‌های وابستگان به منابع رانت و قدرت در حکومت جمهوری اسلامی، همچنان سدی محکم دربرابر ترویج و به کار بسته‌شدن یافته‌های پژوهش‌های جدید میان‌رشته‌ای و خلاف جریان اصلی هستند.

اما جامعه در سکون نیست، بلکه آوردگاه نبرد طبقات و گروه‌های ستم‌دیده با قدرتمندان زورگو و استثمارگر، و میدانِ چشم‌درچشم ستم‌گران دوختن، «نه» گفتن و مقاومت است. جنبش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی» و مردم، بالاخص دختران نوجوان و زنان مبارز کرد و بلوچ که در صف اول این خیزش ایستاده‌اند، نشان می‌دهند که با وجود دهه‌ها ستم و سرکوب ساختاری و پلیسی-نظامی اقلیت‌ها، زنان و کارگران در دو رژیم پهلوی و اسلامی، ستم‌ستیزی و میل جامعه به برابری و عدالت اجتماعی و آزادی و حقوق انسانی، همچنان نفس می‌کشد....


▪️طرح روی جلد کتابچه: «زمین و سبز» اثر «مارک روتکو»



ادامه‌ی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/44448

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی: روز جهانی کارگر، روز تمامی زحمت‌کشان و مزدبگیران، مبارک باد

اول ماه ‌می، روز جهانی کارگر، فقط تاریخی تقویمی برای درج تبریک‌ها به جامعه‌ی کارگری نیست. این روز که در دل خود بیش از دو قرن مبارزه‌ و مقاومت و اعتصاب کارگران برای احقاق حقوق انسانی و مادی‌شان را جای داده است، بر پای‌بست تلاش نیروهای کار و خون کارگران در مسیر مبارزات و اعتصابات شکل گرفته است.

طی یک سال گذشته، خیابان‌ها، کارخانجات و واحدهای تولیدی شهرهای کشور مملو از کارگران، بازنشستگان، معلمان و پرستارانی بود که برای دریافت معوقات مزدی، اعتراض علیه اخراج (با ادبیات بازار آزاد که تعدیل نیرو می‌نامند) و بازپس‌گیری شان انسانی که توسط سیاست‌های نئولیبرالیستی حاکم، به یغما رفته است، باز هم دست به اعتصاب زدند و تجمعات اعتراضی خود را پیش بردند.

روز جهانی کارگر، فرصتی دیگر باره برای گفتن از تبعیض‌های شدید علیه زنان کارگر است. بنا بر آخرین گزارش مرکز آمار ایران، سهم اشتغال زنان در بازار کار، کماکان ۱۳/۱ است که نشان از «تبعیض جنسیتی» عیان در بازار کار دارد. از اردیبهشت سال گذشته تا کنون، «عدم ایمنی در محیط ‌کار» برای زنان کارگر با شدتی حداکثری همراه بوده است و مرگ دو کارگر زن در پی فقدان ایمنی در محیط کار، همچنین آمار مصدومیت‌های جبران‌ناپذیر زنان کارگر، حاکی از آن است که جان کارگر، هیچ‌گونه ارزشی برای کارفرمایان و حاکمیت قانون‌گذار ندارد.

زنان کارگر در ایران با کفه‌ی سنگین محرومیت از قراردادهای کاری و بیمه مواجهند. ذکر این نکته لازم است که ۶۳/۴ درصد از جمعیت زنان مشغول به کار در شهرهای کشور در رده‌ی «مشاغل غیررسمی» جای می‌گیرند! این بدان معنی است که هیچ‌گونه قرارداد کاری، حق بیمه و به تبع آن، برخورداری از حقوق بازنشستگی و یا حق درمان کارآمد، برای آنان درنظر گرفته نشده است.

نکته‌ی دیگر، محرومیت از «کنوانسیون منع‌خشونت و آزار زنان کارگر» برای زنان کارگر در ایران است. خشونت‌ها و آزارهای جنسی علیه نیروهای کار زن یکی از عوامل خشونت‌باری است که در گستره‌ی دیگر تبعیض‌های صورت گرفته بر سر دستمزد، موقعیت شغلی برابر و رشد توانایی‌های زنان، کمتر مورد بررسی قرار می‌گیرد. بر اساس نظرسنجی صورت گرفته توسط کنفدراسیون بین‌المللی اتحادیه‌های کارگری از ۱۰۴ اتحادیه کارگری عضو این مجموعه در ۶۶ کشور، بیش از ۹۲ درصد از آن‌ها برای تضمین تصویب و اجرای کنوانسیون ۱۹۰ و اصلاحیه ۲۰۶ سازمان جهانی کار در تلاشند.

اول ماه می، زمانی برای یاد کردن از تمامی زنان کارگر است. زنانِ مشغول به‌کار در واحدهای تولیدی، کارگاه‌ها، کارخانجات، بخش‌های مختلف خدماتی و درمانی، زنان کشاورز، زنان دستفروش و‌ تمامی زنان مشغول به کار در «مشاغل غیررسمی» و «بی‌ثبات‌کاری» که زیر سایه‌ی تبعیض‌های جنسیتی، اقتصادی و نژادی، برای گذران زندگی به کار مشغولند.

اول ماه می، فرصتی برای تاکید بر حقوق از دست‌رفته‌ی زنان مهاجر -به‌ویژه افغانستانی- و ستم مضاعف علیه آنهاست. زنانی که درصد عمده‌ای از آمار نیروهای کار در بخش‌های تولیدی پوشاک و خدماتی را عهده‌دار هستند و از تمامی حقوق اساسی خود محرومند.

همچنین در این روز، از فعالان کارگری که به‌خاطر فعالیت‌های خود در جهت احقاق حقوق کارگران و زحمت‌کشان با بازداشت، پرونده‌سازی امنیتی و حبس مواجه شدند، یاد می‌کنیم.

ما در کنار بی‌شمار برادران کارگر و فعالان کارگری محبوس در زندان‌ها، از زنان فعالان کارگری محبوس در زندان‌ها می‌گوییم.

اول ماه ‌می بر تمامی زنان کارگر و‌ همچنین «شریفه محمدی»، «ریحانه انصاری»، «ناهید خداجو» و «آنیشا اسداللهی» گرامی باد. زنانی محبوس در زندان که برابری در تمامی سطوح را برای زنان، طلب می‌کنند.

زنده‌باد آزادی و برابری


#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : مروری بر وضعیت زنان دستفروش در متروی تهران


دستفروشی در متروی تهران از دو دهه گذشته، چندی پس از راه‌اندازی اولین خط مترو با تعداد اندکی از زنان در داخل واگن‌های ویژه زنان شروع شد و رفته‌رفته بر تعداد این کارگرانِ بخش اقتصاد غیررسمی افزوده شد.

طی سال‌های اخیر، آمارهای ضد و نقیضی از جمله ۴۵۰۰ نفر تا ۲۰۰۰۰ نفر از تعداد دستفروشان مترو در رسانه‌های رسمی منتشر شده است که طبعا با افزایش نرخ تورم، زنان و مردان دستفروش بیش‌‌تری بر این تعداد افزوده شده و می‌شوند.
بر اساس گفت‌وگوهای انجام‌شده با این زنان، اکثریت آنان به‌دلیل پیدا نکردن شغلی دیگر و یا به اجبار زندگی به چنین کاری روی آورده‌اند. برخی به‌طور تمام‌وقت و حتی جمعه‌‌ها و روزهای تعطیل را نیز در مترو سپری می‌کنند و بعضی دیگر مانند دانشجویان بطور پاره‌وقت از راه دستفروشی هزینه‌هایشان را تامین می‌کنند. تعدادی دیگر از فروشندگان مترو نیز زنان و مردان سالخورده و یا کم‌توان هستند. حمایت اجتماعی ناکافی مانند بیمه‌های تامین اجتماعی و بازنشستگی مهم‌ترین دلیلی است که افراد سالمند را به سوی دستفروشی در مترو  سوق می‌دهد. البته در مواردی اساسا افراد سالمند دستفروش مشمول چنین بیمه‌هایی نیستند و در موارد معدودی هم که این افراد در زمره مستمری‌بگیرانِ بیمه‌های بازنشستگی قرا می‌گیند، میزان ناچیز مستمری کفاف زندگی آن‌ها را نمی‌دهد.

 شغلی چون دستفروشی آن هم در زیرِ زمین، عوارض جسمانی متعدد و متنوعی را در پی دارد که میزان و شدت آن‌ها بسته به سن، جنسیت و نوع کالاهایی که دستفروش‌ها به لحاظ وزن و ابعاد با خود حمل می‌کنند متغیر است. بخشی از این عوارض ناشی از گذران مدت زمان طولانی در محوطه ایستگاه‌هاست.

عوارضی چون اختلالات شنوایی به دلیل وجود صدای بلند قطارها و بلندگوهای ایستگاه‌ها و ازدحام جمعیت در ایستگاه‌های شلوغ، سردرد و سرگیجه به دلیل عدم تهویه و جابجایی مناسب هوا در محوطه‌ی سکوها که محل تجمع گاز رادون هستند و طی سال‌های ممتد ممکن است باعث ایجاد عوارض ریوی و بیماری‌های صعب‌العلاج شود. یکی از دیگر تبعات کار دستفروشانی که در معرض آلاینده‌های شیمیایی محیط مترو قرا می‌گیرند، مشکلات حنجره و سرفه‌های مزمن است. همچنین بسیاری از زنان دستفروش به دلیل حمل بار سنگین در طی ساعت‌کاری‌شان (بین ۹ تا ۱۲ ساعت) دچار کمردرد و پادردهای مزمن می‌شوند. با همه این مشکلات و عوارض جسمی متعدد، دستفروشان به ندرت تحت پوشش بیمه‌های درمانی هستند و این در حالی‌ست که دستفروشان مهاجر افغانستانی مطلقا از هرگونه بیمه‌ای بی‌بهره‌اند.

زنان دستفروشی که مادر نیز هستند، با چالش نگهداری از فرزند یا فرزندان‌کوچک‌شان در طول ساعت‌های کاری‌، روبه‌رو هستند. از طرفی نه توان مالی فرستادن کودکان‌شان به مهدکودک را دارند و نه در منزل کسی را دارند که از بچه نگهداری کند. آن‌ها مجبورند کودکان‌شان را تنها در خانه رها کنند و یا آن‌ها را همراه خودشان به سر کار بیاورند که در این صورت بسیاری از این کودکان‌به نحوی همراه مادرشان درگیر کار دستفروشی می‌شوند.

در میان زنان دستفروش مترو، زنان باردار هم دیده می‌شوند که مجبور به حمل کیسه‌های سنگین کارشان هستند.

⚪️ علاوه بر مشکلات مذکور، آنچه کار زنان دستفروش را طاقت‌فرساتر می‌کند، اِعمال سیاست‌های موسوم به «انضباط شهری» و رفتارهای خشنی است که به نام طرح‌‌های ساماندهی با دستفروشان صورت می‌گیرد. مامورانی که در پوشش حراست مترو و یا با لباس رسمی نیروی انتظامی و حتی گاهی در قالب لباس شخصی مانع از ادامه کار آن‌ها می‌شوند و به بهانه غیرقانونی بودن این کار، اجناس زنان را که تنها سرمایه‌ی بسیاری از آنان است توقیف می‌کنند. در مواردی نیز زنان دستفروش با آزارهای کلامی همین ماموران روبرو می‌شوند و حتی گاهی نیز در موقعیت آزار جنسی توسط «ماموران قانون» قرار می‌گیرند.

جسم و جان زنان دستفروش مترو علی‌رغم تمام مشکلات و مصائب این کار، سال‌هاست که برای امرار معاش روزانه بر روی سکوها و در داخل واگن‌ها از‌ قطاری به قطار دیگر فرسوده می‌شود. این در حالی‌ست که نه‌تنها آن‌ها سهمی از اشتغال و بازار رسمی کار ندارند، بلکه به‌طور مداوم باید علاوه بر مقاومت روزانه در برابر فشار فقر زنانه‌شده، در برابر فشارهای مسئولین شهری که در حال مقابله با دستفروش‌ها هستند، مقاومت کنند و راهکارهایی را برای تداوم کار بی‌ثبات‌شان پیدا کنند.

#روز_جهانی_کارگر
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی: «جنگ علیه زنان» از نخستین روز تشکیل دولت موقت و استقرار جمهوری اسلامی تا امروز


بعدازظهر روز شنبه ۱۴ تیر ۱۳۵۹، حدود ۳ هزار نفر از طیف‌های گسترده‌ی زنان در‌ اعتراض به حجاب اجباری در اطراف کاخ نخست‌وزیری، دست به تجمع اعتراضی زدند و شعارهایی نظیر:

⚪️ آزادگی، فرهنگ ماست، خاموش ماندن، ننگ ماست

⚪️ حجاب اجباری، ملغی باید گردد

⚪️ بیکاری و گرانی با «حجاب» حل نمی‌شود

و

⚪️ زنانْ زحمتکش‌اند، زحمتکشانْ آزاداند، را سر دادند.

گزارش این تجمع از حضور گسترده‌ی زنان فعال در سازمان‌های سیاسی، کارمندان، کارگران، دانشجویان، دانش‌آموزان، وکلا و سایر زنان معترض به حجاب اجباری در روزنامه‌ی اطلاعات، مورخ یکشنبه ۱۵ تیرماه ۵۹، با جعل و وارونه‌سازی، اینگونه تیتر زده شد:

«رقاصه کاباره‌ها و اشراف در تظاهرات علیه پوشش اسلامی».

▪️حکومت نوپای جمهوری اسلامی در خلال تظاهرات زنان معترض به حجاب اجباری طی سال‌های ۵۷ تا ۶۲، بارها با تحقیرِ زنان شاغل در کاباره‌ها و ارزش‌گذاری ایدئولوژیک از تعریف زن و حدود او، از «رقاص‌های کاباره‌ها» به عنوان پست‌ترین مرتبه‌ی زن در جامعه استفاده کرده است. از سوی دیگر، اتهام بی‌اساس طرفداری از «اشراف» نیز، به اکثریت زنان مخالف حجاب اجباری در تظاهرات، اطلاق می‌شد.


⚪️ عکس‌ها از رضا دقتی، کاوه کاظمی و محمد صیاد

#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣متن کامل نامەی سرگشادەی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کورد محکوم بە اعدام


هفتەی گذشتە بخش‌هایی از نامه سرگشادەی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کورد محکوم بە اعدام، تحت عنوان «کتمان حقیقت و آلترناتیو آن» در شبکەهای اجتماعی منتشر شدە بود. متن پیش‌رو نسخەی کامل این نامە است کە برای انتشار در اختیار #بیدارزنی گذاشتە شدە است. این زندانی سیاسی در نامەی خود بە روایت نحوەی بازداشت خشونت‌آمیز خود و خانوادەاش از سوی نیروهای امنیتی، شکنجەهای اعمال شدە در دوران بازداشت و همچنین مواضع و فعالیت‌های سیاسی خود پرداختە است.


⚪️ متن کامل این نامە را در ادامە بخوانید:


▪️کتمان حقیقت و آلترناتیو آن


«دستانش را بە دیوارەی رحم‌اش چسباندە بود تا نیافتد، در برابر داروهای سقط مقاومت می‌کرد. از همان کودکی برای ماندن و با صدای مادری زجرکشیدە کە درس مقاومت و زندگی می‌داد، چگونە بودن را قد می‌کشید:
«بۆیەت دەبەستم تا خووی پێ بگری، نەک تا من ماوم لە بەندا بمری».

میبندمت تا عادت کنی، تا زندە هستم در بند نمیری.

بین زندگی و زمان جنگی در حال وقوع است!
دستانش را بە دیوار سلول گرفتە بود تا نیافتد. مدت‌ها بود کە برای ماندن و یافتن راهی برای بودن و فراتر چگونە بودن، شب و روز نمی‌شناخت. با شیوەی ارعاب دولتی و بیست سلاح بالای سرشان کە بە زعم خود تروریست گرفتەاند (همان تروریسمی کە ارعاب در ملاء عام یکی از مبادی آن است!).
پسر نوجوان ١٧ سالەای کە خالەاش را بعد از سال‌ها دوری می‌دید، بە همراە پدر، خواهر و دامادش بە زمین خواباندە می‌شوند. دست از پشت بستە، سلاح بر سر، یک خانوادەی مقدس را (همان خانوادەی مقدسی کە بنیان‌های مقدس جمهوری اسلامی بر پایەی آن شکل گرفتە) با سوار شدن بر پشت‌شان بە زنجیر می‌کشند. لبخندی کە نشانەی اقتدار و پیروزی «دولت خانوادە» است؛ عملیات با موفقیت انجام شد.
بە سمت بالا حرکت می‌کنند و بالاتر...
صحنەهای کشتار و ازهم پاشیدن هزاران خانوادە در جلوی چشمانش بە مانند فیلمی تراژیک می‌گذرد. در ضعف شدید جسمانی دستانش را بە دیوار سلول ٣٣ اوین (بالا) کلید می‌کند. همان سلولی کە ٨٨ نیز با همان اتهام «کورد بودن» و «زن بودن» و تلاش برای «خود بودن»، بستە بودندش. صدای سرفەهای پدر را کە سە بار سکتە کردە، بە دلیل سرطان، تازە جراحی داشتە و تنش هنوز آثار گلولەهای دهەی ٦٠ را یدک می‌کشد، از بند ٤ می‌شنود. و از بندهای دیگر صدای فریاد خواهری کە بارها تقاضای دیدن تنها فرزند وحشت‌زده‌اش را دارد.
در همان روز اول بازجویی، پیشنهاد قضایی نشدن پرونده و فیصله‌ی همه چیز بی‌سروصدا، داده می‌شود! پیشنهادی کە بە سرانجام نمی‌رسد….»

#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


⚪️ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://shorturl.at/lv3PO



@bidarzani
🟣‌ نامه و دفاعیه‌ی وریشه مرادی، زندانی سیاسی کورد برای «اطلاع افکار عمومی»


⚪️ داعش سر می‌بُرد،‌ جمهوری اسلامی نیز سر به دار می‌کِشد
 

▪️#وریشه_مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت و به «بغی» متهم شده است، اعلام کرده است که در اعتراض به صدور حکم اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی از حضور در دومین جلسه دادگاه خود که قرار بود، «امروز ۱۴ مرداد» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شود، خودداری کرده است.

وی از بند زندان زنان اوین، دفاعیه‌ای را برای اطلاع افکار عمومی نوشته که برای انتشار در اختیار #بیدارزنی قرار گرفته است.


▪️متن دفاعیه: «احکام ناعادلانه‌ی اعدام فعالین زن (شریفه‌ محمدی و پخشان عزیزی) در فاصله‌ی کمتر از یک ماه،‌ اقرار جمهوری اسلامی به ناکارآمدی و درماندگیِ سیاسی‌اش است. تظاهر به قدرت‌مند بودن دولت جدید،‌ ایجاد رعب و وحشت و گسترش سرکوب در آستانه‌ی انقلاب ژن، ژیان، آزادی، خیالی باطل بیش نیست. در همین راستا من به جرم زن بودن،‌ کورد بودن و جست‌جوی حیات آزاد، به «بغی» متهم شده‌ام. هم‌اکنون نیز پس از گذشت یک سال از بازداشت موقت، در صف انتظار  برای برگزاری دومین جلسه‌ی دادگاه، در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی ‌به ریاست قاضی صلواتی در تاریخ ۱۴ مرداد،‌ قرار دارم. اگر چه می‌دانم عدم حضور در دادگاه، شاید به عدم خواست دفاع از خویش تعبیر گردد،‌ اما به نشانه‌ی اعتراض به صدور حکم اعدام برای رفقایم شریفه محمدی و پخشان عزیزی،‌ به دادگاه نخواهم رفت و چنین دادگاهی را که حکم عادلانه‌ای در آن صادر نمی‌گردد، به رسمیت نمی‌شناسم. بارها در شرایط دشوار بازجویی‌ها و بازپرسی‌ها‌ دفاعیاتم را ارائه داده‌ام، اما این بار این نامه‌ی دفاعیه‌‌ی من است که خطاب به مردم و جامعه‌ی همیشه هشیار و آگاه و آزادیخواه به نگارش درمی‌آورم. از آنان می‌خواهم مرا و فعالیت‌هایم را مطابق عدالت اجتماعی قضاوت کنند.
زیستن در قرن بیست‌ویکم در خاورمیانه‌ای که نیروهای هژمونیک جهانی و دولت‌-ملت‌های دیکتاتور منطقه سعی در غصب ارزش‌ها و فرهنگ‌ها داشته و خواهان بازسازی هژمونی خویش بر آن هستند، به معنای زیستن در جغرافیایی است که به خاک و خون کشیده شده و شاهد هرروزه‌ی نسل‌کشی، همگون‌سازی و ادغام و الحاق اجباری است. زیستن در کوردستان نیز یعنی حیاتی فاقد ضمانت قانونی، اقتصادی، سیاسی، ‌آموزشی و ...، و به عبارتی یعنی بی‌کاری، فقر، تبعیض، بازداشت، شکنجه، اعدام و کشته‌ شدن کولبرها (شهدای نان)!….»


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://shorturl.at/nOo1z



#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣‌ دومین نامه‌ی وریشه مرادی از زندان اوین: «به افکار عمومی، به نام زندگی، به نام انسانیت، به نام زیبایی»، جهت انتشار در اختیار #بیدارزنی قرار گرفته است. متن کامل نامه به شرح زیر است:


از متن: «من وریشه مرادی، زندانی سیاسی که در مرداد ۱۴۰۲ در مسیر کرمانشاه-سنندج توسط نیروهای اطلاعات بازداشت شده و در بازداشتگاه اطلاعات سنندج و بند ۲۰۹ زندان اوین تهران، دوره‌ای از بازداشت و شکنجه را گذراندم، در روز ۵ دی‌ ۱۴۰۳ به بند زنان زندان اوین تهران منتقل شدم. من به‌عنوان زنی که خود درد زن بودن در جامعه‌ای ناعادلانه را چشیده و آشنا به محنت‌های زنان دیگر نیز بودم، در طول زندانی بودن در میان زنان، با افراد بسیاری هم‌بند گشتم و هم‌بند هستم که سرگذشت هر یک از آنان روایت محنتی است که زنان در نظامی زن‌ستیز دارند. نظامی که شاخه‌های اجتماعی، سنتی، تاریخی دارد. نظامی که «بهشت زیر پای مادران» را به گونه‌ای متفاوت و دل‌بخواهی ترسیم و تعریف کرده و تنها در چارچوب خدمتگزاری زنان به این چرخه‌ی مردسالارانه اجازه‌ی استفاده از «بهشت»شان را می‌دهند! با زنان هم‌بند هستم و هر لحظه را با کسانی می‌زیم که هرکدام به نوعی قربانی این نظام مردسالارانه هستند. و ما نیز آنانی هستیم که در مقابل این ستم سر بلند کرده و چشم در چشم موضع قدرت، علم مخالفت با زن‌ستیزی و زن‌کشی را برافراشته‌ایم. 
زندگی ما در اینجا یکی است. پیر فرزانه‌مان گفته که «زنان اولین ملت مستعمره شده هستند» و ما افراد این ملت مستعمره‌گشته، فارغ از زبان و تعلق ملیتی و اعتقادی خویش همچون یک روح در چندین جسم هستیم…»

▪️متن کامل نامه را در لینک زیر بخوانید:


https://shorturl.at/xdUsa



#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani