Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
قیام علیه اعدام: چگونه میتوان ماشین اعدام را متوقف کرد؟ گفتن "نه مطلق به اعدام"
همزمان با موج اعدامهای اخیر، رادیو زمانه به بهانه انتشار دو بیانه از سوی تشکلهای صنفی و کارگری و گروهی از فمینیستها درباره لغو اعدام با شیوا عاملیراد، فعال صنفی معلمان و فمینیست گفتوگو کردهاست.
بخشهایی از این مصاحبه:
تفکیک اعدام به سیاسی و غیرسیاسی آسیبزا است و به نفع حاکمیت و قربانیان اعدام فرودستان و به حاشیهراندهشدگان هستند.
وقتی ما از اعدام حرف میزنیم، لازم است با ارجاع به تمامی اعدامها، آن را یک قانون غیرانسانی، قتل حکومتی و قتل عمد بدانیم؛ پس تفکیک اعدام به سیاسی و غیرسیاسی، مذهبی یا [مرتبط با جرایم] مواد مخدر ما را از اصل مساله و غیرانسانی بودن اعدام منحرف میکند. ضروری است که نه مطلق به اعدام گفته شود.
نمیتوان با اعدام مخالف بود بدون اینکه قائل بودن به اینکه اعدام سازوکاری طبقاتی، ملی، مذهبی دارد و در کل یک ساز و کار آپارتایدی است.
میدانیم و تکرار میکنیم اعدام وحشیانهترین قانون در سیستم قضایی کشور است، که مستقیم به زندگی هزاران انسان ربط دارد، انسانهایی که محصول ستمهای چند لایه هستند. در بیانیه تشکلها، روند کلی پیگیری اعدامها و واکنشهای عمومی، در جاهایی کم و جاهایی زیاد یک تمایلهایی بر لایههای مختلف ستم دارد. اما در بیانیه فمینیستها خیلی به درستی و دقیق گفته شده بود: "گذر نمیکنیم از این حقیقت اکثر آنهایی که با اجرای حکم اعدام مواجههاند به طبقات فرودست، به ملیتهای تحت ستم، جمعیت مهاجران و کودک همسرانی تعلق دارند که نه به وکیل دسترسی پیدا میکنند و نه بدیهیترین حقوقی که یک متهم در روند دادرسی طی میکند." این پاراگراف خیلی دقیق است و به درستی به این مسئله اشاره کرده است. ما در جنبش ژن، ژیان، ئازادی دیدیم جنبههایی که فمینیستها میدیدند، تشکلهای کارگری و صنفی خیلی بر آن تاکید نداشتند و حتی میتوان گفت گاهی بیتوجه به آن بودند. اما این جنبش باید این تغییرات را ایجاد کرده باشد و نگاه را انقدر عمق داده باشد که اگر رویکردی تقاطعی نداشته باشیم دیگر نمیتوانیم به مبارزه در هیچ مسیری امیدوار باشیم.
اعدامها مداوم و پیوسته هستند اما هیچ جنبشی سراسری و پروسهای مداوم برای ممانعت یا ابراز مخالفت با این مساله نداریم. نیز به جای امید واهی به دولتهای غربی، باید امیدمان به افراد و گروههای مترقی جوامع مختلف باشد که با ما همراه شوند و دولتهایشان ناچار شوند که در راستای خواستههای ما تبعیت و اقدام کنند. واکنشهای بینالمللی تا حدودی صورت میگیرد اما آیا کافی است؟ نه! ما میبینیم که نرخ اعدامها همچنان بالا میرود. کمیته حقیقت یاب شکل میگیرد و اعدامها ثبت میشوند اما در واقع سازمان ملل مشخصا ثابت کرده است که با مردم ایران نیست.
ما این را در بیانیههایمان میگوییم اما برگردیم به واقعیت؛ کجا این مساله به واقعیت پیوسته؟ در یک سال گذشته روزانه به صورت میانگین دو اعدام در ایران انجام شده است. کجا در تمام این روزها مانند امروز (اشاره به روز بعد از اعدام فرهاد سلیمی و محمد قبادلو) یا تمام آن روزهایی که افرادی که جانشان گرفته شده است متاثر شدیم؟ کجا مردم آمدند به تمام اعدامها واکنش نشان دادند؟ کجا همین تشکلها و همین فمینیستها که بیانیهشان خیلی بهجا است، علیه تمامی اعدامها بیانیه دادهاند !!.
اعتراضهای کارگری، صنفی معلمان و بازنشستگان را بصورت روزانه در سطح کشوری داریم، بازنشستگان هر سهشنبه تجمع داشتهاند و اعتراضات کارگران هم تقریبا روزانه است، در کجای این اعتراضات "نه به اعدام" به عنوان یک مطالبه اصلی تکرار شده است؟ آیا باید منتظر شد اعدامی که سیاسی خوانده میشود اجرا شود و بعد چند روز به اعتراض به آن واکنش نشان بدهیم؟!ضروری است که "نه مطلق به اعدام" به یک مطالبه عمومی برای همه تشکلها در تمامی تجمعات آنان تبدیل گردد.
و در پایان همانطور که در بیانیه فمینیستها آمده بود: «اعدام هرگز و برای هیچکس» و هیچ دستگاه قضایی صلاحیت تصمیمگیری درباره زندگی، این رمز مبارزه ما را ندارد.
متن صوتی و نوشتاری کامل این مصاحبه را در لینک زیر بخوانید:
bit.ly/48SwlA0
#نه_به_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#خیابان_از_آن_ماست
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
همزمان با موج اعدامهای اخیر، رادیو زمانه به بهانه انتشار دو بیانه از سوی تشکلهای صنفی و کارگری و گروهی از فمینیستها درباره لغو اعدام با شیوا عاملیراد، فعال صنفی معلمان و فمینیست گفتوگو کردهاست.
بخشهایی از این مصاحبه:
تفکیک اعدام به سیاسی و غیرسیاسی آسیبزا است و به نفع حاکمیت و قربانیان اعدام فرودستان و به حاشیهراندهشدگان هستند.
وقتی ما از اعدام حرف میزنیم، لازم است با ارجاع به تمامی اعدامها، آن را یک قانون غیرانسانی، قتل حکومتی و قتل عمد بدانیم؛ پس تفکیک اعدام به سیاسی و غیرسیاسی، مذهبی یا [مرتبط با جرایم] مواد مخدر ما را از اصل مساله و غیرانسانی بودن اعدام منحرف میکند. ضروری است که نه مطلق به اعدام گفته شود.
نمیتوان با اعدام مخالف بود بدون اینکه قائل بودن به اینکه اعدام سازوکاری طبقاتی، ملی، مذهبی دارد و در کل یک ساز و کار آپارتایدی است.
میدانیم و تکرار میکنیم اعدام وحشیانهترین قانون در سیستم قضایی کشور است، که مستقیم به زندگی هزاران انسان ربط دارد، انسانهایی که محصول ستمهای چند لایه هستند. در بیانیه تشکلها، روند کلی پیگیری اعدامها و واکنشهای عمومی، در جاهایی کم و جاهایی زیاد یک تمایلهایی بر لایههای مختلف ستم دارد. اما در بیانیه فمینیستها خیلی به درستی و دقیق گفته شده بود: "گذر نمیکنیم از این حقیقت اکثر آنهایی که با اجرای حکم اعدام مواجههاند به طبقات فرودست، به ملیتهای تحت ستم، جمعیت مهاجران و کودک همسرانی تعلق دارند که نه به وکیل دسترسی پیدا میکنند و نه بدیهیترین حقوقی که یک متهم در روند دادرسی طی میکند." این پاراگراف خیلی دقیق است و به درستی به این مسئله اشاره کرده است. ما در جنبش ژن، ژیان، ئازادی دیدیم جنبههایی که فمینیستها میدیدند، تشکلهای کارگری و صنفی خیلی بر آن تاکید نداشتند و حتی میتوان گفت گاهی بیتوجه به آن بودند. اما این جنبش باید این تغییرات را ایجاد کرده باشد و نگاه را انقدر عمق داده باشد که اگر رویکردی تقاطعی نداشته باشیم دیگر نمیتوانیم به مبارزه در هیچ مسیری امیدوار باشیم.
اعدامها مداوم و پیوسته هستند اما هیچ جنبشی سراسری و پروسهای مداوم برای ممانعت یا ابراز مخالفت با این مساله نداریم. نیز به جای امید واهی به دولتهای غربی، باید امیدمان به افراد و گروههای مترقی جوامع مختلف باشد که با ما همراه شوند و دولتهایشان ناچار شوند که در راستای خواستههای ما تبعیت و اقدام کنند. واکنشهای بینالمللی تا حدودی صورت میگیرد اما آیا کافی است؟ نه! ما میبینیم که نرخ اعدامها همچنان بالا میرود. کمیته حقیقت یاب شکل میگیرد و اعدامها ثبت میشوند اما در واقع سازمان ملل مشخصا ثابت کرده است که با مردم ایران نیست.
ما این را در بیانیههایمان میگوییم اما برگردیم به واقعیت؛ کجا این مساله به واقعیت پیوسته؟ در یک سال گذشته روزانه به صورت میانگین دو اعدام در ایران انجام شده است. کجا در تمام این روزها مانند امروز (اشاره به روز بعد از اعدام فرهاد سلیمی و محمد قبادلو) یا تمام آن روزهایی که افرادی که جانشان گرفته شده است متاثر شدیم؟ کجا مردم آمدند به تمام اعدامها واکنش نشان دادند؟ کجا همین تشکلها و همین فمینیستها که بیانیهشان خیلی بهجا است، علیه تمامی اعدامها بیانیه دادهاند !!.
اعتراضهای کارگری، صنفی معلمان و بازنشستگان را بصورت روزانه در سطح کشوری داریم، بازنشستگان هر سهشنبه تجمع داشتهاند و اعتراضات کارگران هم تقریبا روزانه است، در کجای این اعتراضات "نه به اعدام" به عنوان یک مطالبه اصلی تکرار شده است؟ آیا باید منتظر شد اعدامی که سیاسی خوانده میشود اجرا شود و بعد چند روز به اعتراض به آن واکنش نشان بدهیم؟!ضروری است که "نه مطلق به اعدام" به یک مطالبه عمومی برای همه تشکلها در تمامی تجمعات آنان تبدیل گردد.
و در پایان همانطور که در بیانیه فمینیستها آمده بود: «اعدام هرگز و برای هیچکس» و هیچ دستگاه قضایی صلاحیت تصمیمگیری درباره زندگی، این رمز مبارزه ما را ندارد.
متن صوتی و نوشتاری کامل این مصاحبه را در لینک زیر بخوانید:
bit.ly/48SwlA0
#نه_به_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#خیابان_از_آن_ماست
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
Radiozamaneh
قیام علیه اعدام: چگونه میتوان ماشین اعدام را متوقف کرد؟ ــ گفتوگو با شیوا عاملیراد
به بهانه انتشار دو بیانه از سوی تشکلهای صنفی و کارگری و گروهی از فمینیستها درباره لغو اعدام با شیوا عاملیراد، فعال صنفی معلمان و فمینیست گفتوگو کردهایم. او میگوید تفکیک اعدام به سیاسی و غیرسیاسی آسیبزا است و به نفع حاکمیت و قربانیان اعدام فرودستان…
🟣 محکومیت بهاره شیری، مادر دادخواه علی عباسی به شش سال حبس تعزیری
به گزارش کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان: «بهاره شیری مادر علی عباسی از جانباختگان قیام ژینا توسط شبعه اول دادگاه انقلاب سمیرم به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس و برای اتهام «تحریک مردم به جنگ و آشوب به قصد برهم زدن امنیت» به پنج سال حبس، و در مجموع به شش سال حبس تعزیری محکوم شد.
طبق ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد مندرج در دادنامه یعنی پنج سال حبس قابل اجرا خواهد بود.
علی عباسی در جریان قیام ژینا، در روز ۲۵ آبان ۱۴۰۱ با شلیک نیروهای امنیتی به گردنش کشته شد. در ماههای گذشته تعداد قابل توجهی از خانوادههای دادخواه به حبسهای طولانیمدت محکوم شدهاند.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
به گزارش کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان: «بهاره شیری مادر علی عباسی از جانباختگان قیام ژینا توسط شبعه اول دادگاه انقلاب سمیرم به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس و برای اتهام «تحریک مردم به جنگ و آشوب به قصد برهم زدن امنیت» به پنج سال حبس، و در مجموع به شش سال حبس تعزیری محکوم شد.
طبق ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد مندرج در دادنامه یعنی پنج سال حبس قابل اجرا خواهد بود.
علی عباسی در جریان قیام ژینا، در روز ۲۵ آبان ۱۴۰۱ با شلیک نیروهای امنیتی به گردنش کشته شد. در ماههای گذشته تعداد قابل توجهی از خانوادههای دادخواه به حبسهای طولانیمدت محکوم شدهاند.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 بازداشت دایه شریفه در کامیاران
دایه شریفه، مادر دادخواه رامین حسینپناهی توسط ماموران امنیتی در کامیاران بازداشت شد.
وی که برای دومین بار همراه با دختر و دامادش برای دیدار با مادر «پژمان فاتحی» یکی از چهار زندانی سیاسی کورد اعدام شده، عازم کامیاران بود، توسط ماموران امنیتی بازداشت و به اداره اطلاعات سنندج، منتقل شده است.
به گزارش کولبر نیوز: «نیروهای اطلاعات سنندج، دایە شریفە را تهدید میکنند و بە طور شفاهی از ممنوع الخروج وی از محل سکونتش خبر میدهند و در ادامە اشارە میکنند کە تحت هیچ شرایطی نباید از قروچای یعنی محل سکونت خود خارج شود در غیر این صورت بازداشت و روانە زندان خواهد شد».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
دایه شریفه، مادر دادخواه رامین حسینپناهی توسط ماموران امنیتی در کامیاران بازداشت شد.
وی که برای دومین بار همراه با دختر و دامادش برای دیدار با مادر «پژمان فاتحی» یکی از چهار زندانی سیاسی کورد اعدام شده، عازم کامیاران بود، توسط ماموران امنیتی بازداشت و به اداره اطلاعات سنندج، منتقل شده است.
به گزارش کولبر نیوز: «نیروهای اطلاعات سنندج، دایە شریفە را تهدید میکنند و بە طور شفاهی از ممنوع الخروج وی از محل سکونتش خبر میدهند و در ادامە اشارە میکنند کە تحت هیچ شرایطی نباید از قروچای یعنی محل سکونت خود خارج شود در غیر این صورت بازداشت و روانە زندان خواهد شد».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 لغو مجازات اعدام بهمثابه مسئلهای فمینیستی
| لورا هیویی | مترجم: محمدجواد فرخی
امان ای جوخه، ماشه را نچکان، هنوز اندکی شب است ... – بهرام اردبیلی
سخن کوتاهی با مخاطبان پیرامون تهیهی ترجمه حاضر:
متن پیش رو نمایانگر گوشه کوچکی از تلاشهای جمعی نسبت به لغو مجازات اعدام است. نگارنده مقاله، «لورا هیویی» جرمشناس و استاد گروه جامعهشناسی در دانشگاه «وسترن اُنتاریو» است. قصد و تلاش بر طرح، شناخت و پاسخ به حکم مذکور بوده و امید آنکه تاثیری در اندازه توان خود داشته باشم.
از متن: «فمینیستها بهشکل تاریخی نسبت به کارکرد تبعیض در ارتباط با جنسیت و اخیرا بهعلت تقاطع آن با مسائلی از قبیل «نژاد»/قومیت، طبقه، سکسوالیته و دیگر موقعیتهای حاشیهسازی (دیگریسازی) شده دغدغهمند بودهاند. افزون بر این، فمینیستها مدتهاست که دربارهی دامنه گستردهای از مسائل بیرون از آنچه که میتوان بهسختی بهعنوان دغدغههای زنان درنظر گرفت، از جمله درباره مسائل مرتبط با اقتصاد، توسعه و کارکرد نهادهایی نظیر سیستم عدالت کیفری بحث کردهاند.
ما بهمنظور دستیابی با هدف بهوجود آوردن جامعهای بر پایهی برابری و علیه سیاستهای جاری و نهادهایی که نابرابری و تاثیرات ویرانگر آن را تشدید میکنند، انتقاد کرده و مبارزه میکنیم و جایگزینهایی را پیشنهاد کردهایم. بنابراین درمورد برابری در اجرای عدالت دغدغهمند هستیم و موظفیم هنگامی که مسائل مطرح شده در رابطه با مرگ خواهران و برادرانمان است، نه فقط در غرب، بلکه در سرتاسر جهان بیشتر نگران باشیم. این نگرانی باید تبدیل به خشمی شود که ما را برانگیزاند…»
⚪️ متن ارسالی به بیدارزنی
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/iwCQ4
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
| لورا هیویی | مترجم: محمدجواد فرخی
امان ای جوخه، ماشه را نچکان، هنوز اندکی شب است ... – بهرام اردبیلی
سخن کوتاهی با مخاطبان پیرامون تهیهی ترجمه حاضر:
متن پیش رو نمایانگر گوشه کوچکی از تلاشهای جمعی نسبت به لغو مجازات اعدام است. نگارنده مقاله، «لورا هیویی» جرمشناس و استاد گروه جامعهشناسی در دانشگاه «وسترن اُنتاریو» است. قصد و تلاش بر طرح، شناخت و پاسخ به حکم مذکور بوده و امید آنکه تاثیری در اندازه توان خود داشته باشم.
از متن: «فمینیستها بهشکل تاریخی نسبت به کارکرد تبعیض در ارتباط با جنسیت و اخیرا بهعلت تقاطع آن با مسائلی از قبیل «نژاد»/قومیت، طبقه، سکسوالیته و دیگر موقعیتهای حاشیهسازی (دیگریسازی) شده دغدغهمند بودهاند. افزون بر این، فمینیستها مدتهاست که دربارهی دامنه گستردهای از مسائل بیرون از آنچه که میتوان بهسختی بهعنوان دغدغههای زنان درنظر گرفت، از جمله درباره مسائل مرتبط با اقتصاد، توسعه و کارکرد نهادهایی نظیر سیستم عدالت کیفری بحث کردهاند.
ما بهمنظور دستیابی با هدف بهوجود آوردن جامعهای بر پایهی برابری و علیه سیاستهای جاری و نهادهایی که نابرابری و تاثیرات ویرانگر آن را تشدید میکنند، انتقاد کرده و مبارزه میکنیم و جایگزینهایی را پیشنهاد کردهایم. بنابراین درمورد برابری در اجرای عدالت دغدغهمند هستیم و موظفیم هنگامی که مسائل مطرح شده در رابطه با مرگ خواهران و برادرانمان است، نه فقط در غرب، بلکه در سرتاسر جهان بیشتر نگران باشیم. این نگرانی باید تبدیل به خشمی شود که ما را برانگیزاند…»
⚪️ متن ارسالی به بیدارزنی
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/iwCQ4
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Telegraph
لغو مجازات اعدام بهمثابه مسئلهای فمینیستی | لورا هیویی | مترجم: محمدجواد فرخی
امان ای جوخه، ماشه را نچکان، هنوز اندکی شب است ... – بهرام اردبیلی سخن کوتاهی با مخاطبان پیرامون تهیهی ترجمه حاضر: متن پیش رو نمایانگر گوشه کوچکی از تلاشهای جمعی نسبت به لغو مجازات اعدام است. نگارنده مقاله، «لورا هیویی» جرمشناس و استاد گروه جامعهشناسی…
بيدارزنى
Photo
🟣 محکومیت حوریه محسنی، شهروند بهائی ساکن مشهد به ۴ سال حبس
شعبه ۴ دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی حکم بدوی چهار سال حبس حوریه محسنی، شهروند بهائی ساکن مشهد را تایید کرد.
به گزارش خبرگزاری هرانا: «بر اساس حکمی که سهشنبه دهم بهمن، شعبه چهار دادگاه تجدیدنظر به حوریه محسنی ابلاغ کرده است، او به خاطر اتهام «عضویت در دستهها و جمعیتها با هدف برهمزدن امنیت کشور» به تحمل سه سال حبس تعزیری و به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم شده است.
با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی سه سال زندان قابل اجرا خواهد بود.
حوریه محسنی، آبان سال جاری، به شعبه ۹۰۳ دادسرای مشهد احضار شده بود. او را نهایتاً پس از تفهیم اتهام با تودیع وثیقه آزاد کرده بودند. در اوایل دیماه سال جاری، شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی مشهد به ریاست هادی منصوری این شهروند بهائی را به چهار حبس محکوم کرده بود.
همچنین به گفته منبع مطلع هرانا، دادگاه انقلاب وکیل تعیینی محسنی را نپذیرفته بود. پیشتر نیز محمدهادی عرفیان کاسب، وکیل دادگستری با انتشار مطلبی در این رابطه اعلام کرده بود که با وجود اعلام وکالت از حوریه محسنی، دادگاه با استناد تبصره ماده ۴۸ از پذیرش وکالت او خودداری کرده بود».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
شعبه ۴ دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی حکم بدوی چهار سال حبس حوریه محسنی، شهروند بهائی ساکن مشهد را تایید کرد.
به گزارش خبرگزاری هرانا: «بر اساس حکمی که سهشنبه دهم بهمن، شعبه چهار دادگاه تجدیدنظر به حوریه محسنی ابلاغ کرده است، او به خاطر اتهام «عضویت در دستهها و جمعیتها با هدف برهمزدن امنیت کشور» به تحمل سه سال حبس تعزیری و به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم شده است.
با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی سه سال زندان قابل اجرا خواهد بود.
حوریه محسنی، آبان سال جاری، به شعبه ۹۰۳ دادسرای مشهد احضار شده بود. او را نهایتاً پس از تفهیم اتهام با تودیع وثیقه آزاد کرده بودند. در اوایل دیماه سال جاری، شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی مشهد به ریاست هادی منصوری این شهروند بهائی را به چهار حبس محکوم کرده بود.
همچنین به گفته منبع مطلع هرانا، دادگاه انقلاب وکیل تعیینی محسنی را نپذیرفته بود. پیشتر نیز محمدهادی عرفیان کاسب، وکیل دادگستری با انتشار مطلبی در این رابطه اعلام کرده بود که با وجود اعلام وکالت از حوریه محسنی، دادگاه با استناد تبصره ماده ۴۸ از پذیرش وکالت او خودداری کرده بود».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 نسرین حسنی، روزنامهنگار، جهت تحمل حبس راهی زندان بجنورد شد
نسرین حسنی، روزنامه نگار ساکن بجنورد، روز یکشنبه پانزدهم بهمنماه پس از مراجعه به شعبه دوم اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب این شهر، جهت تحمل دوران محکومیت هفت ماه حبس خود بازداشت و به زندان بجنورد منتقل شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا: «محکومیت نسرین حسنی به حبس در شرایطی به اجرا در آمده که فرزند سیزدهساله وی سرپرست دیگری جز مادر خود ندارد.
این روزنامهنگار در تاریخ ۲۰ آبانماه سال جاری، توسط شعبه ۱۰۳ دادگاه کیفری دو شهرستان بجنورد از بابت اتهام نشر اکاذیب به هفت ماه حبس و از بابت عدم رعایت حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی به یک میلیون تومان جزای نقدی محکوم شد.
در آذرماه سال امسال، نسرین حسنی در خصوص بخش دیگری از پرونده خود توسط شعبه اول دادگاه انقلاب بجنورد به یک سال حبس محکوم شد. این پرونده پس از اعتراض متهم به حکم صادره به دادگاه تجدیدنظر استان خراسان شمالی ارجاع داده شد».
نسرین حسنی، روزنامهنگار و مدیر مسئول هفتهنامه سیاحت شرق که در جریان قیام ژینا، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۲، در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای بجنورد تفهیم اتهام و با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
نسرین حسنی، روزنامه نگار ساکن بجنورد، روز یکشنبه پانزدهم بهمنماه پس از مراجعه به شعبه دوم اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب این شهر، جهت تحمل دوران محکومیت هفت ماه حبس خود بازداشت و به زندان بجنورد منتقل شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا: «محکومیت نسرین حسنی به حبس در شرایطی به اجرا در آمده که فرزند سیزدهساله وی سرپرست دیگری جز مادر خود ندارد.
این روزنامهنگار در تاریخ ۲۰ آبانماه سال جاری، توسط شعبه ۱۰۳ دادگاه کیفری دو شهرستان بجنورد از بابت اتهام نشر اکاذیب به هفت ماه حبس و از بابت عدم رعایت حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی به یک میلیون تومان جزای نقدی محکوم شد.
در آذرماه سال امسال، نسرین حسنی در خصوص بخش دیگری از پرونده خود توسط شعبه اول دادگاه انقلاب بجنورد به یک سال حبس محکوم شد. این پرونده پس از اعتراض متهم به حکم صادره به دادگاه تجدیدنظر استان خراسان شمالی ارجاع داده شد».
نسرین حسنی، روزنامهنگار و مدیر مسئول هفتهنامه سیاحت شرق که در جریان قیام ژینا، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۲، در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای بجنورد تفهیم اتهام و با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران "نه به اعدام"
دانشآموزان عزیز، معلمان شجاع و آگاه و مردم شریف ایران
در طول تاریخ تنها یک پدیده تغییر نکرده و آن هم خود تغییر بوده است نیک میدانیم تغییر اراده مردم میباشد. هر جامعه و سیستمی ارادهای برای تغییر نداشته باشد محکوم به نیستی خواهد بود.
اعتراضات مردم ایران در سالهای اخیر نشان از آن دارد که خواهان ایجاد تعییرات اساسی هستند، آنها همواره برای رسیدن به اهداف، تحرکات مدنی و اجتماعي را سرلوحهی کار خود قرار دادهاند.
آنچه که حاکمیت آن را اغتشاش میخواند همانا اراده جمعی برای تغییر میباشد و نباید با مجازاتهای غیرقابل برگشت مواجه شود.
آنچه در این میان سبب تحمیل مجازاتهای سنگین به مردم و اراده عمومی جامعه میشود، وجود قوانینی است که حاصل اراده عمومی نیستند.
بر کسی پوشیده نیست که قوانین مجازات در مجالسی مصوب شده که نماینده اکثریت مردم نیست و این قوانین با اصول اساسی حقوق بشر ناسازگاری دارند و به همین دلایل باعث رویارویی اراده عمومی جامعه که خواهان تغییر هست با اراده عدهای قانونگذار میگردد که شدیدترین مجازات را به معترضانی که ارادهی عمومی جامعه هستند، تحمیل میکنند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، معتقد است نهاد حقوق مدرن برای مجازات ابزارهای متعدی در اختیار دارد که براساس میزان تاثیر آن بسته به شرایط و موقعیت میتوان دست به انتخاب زد. مهمترین رکن مجازات در نهاد حقوقی مدرن قبول اشتباه از سوی نهاد صادر کننده حکم است و پیوسته این را مدنظر قرار داده است. اگر نهاد مجازات کننده اشتباهی کسی را مجازات کرد اولا باید بتواند مانع اجرای مجازات شود و دوما تا سرحد توان برای جبران اشتباه نهاد حقوق و مجری، خسارت برای مجازات شونده را جبران کند. اما صرف مبنا قرار دادن "حد" برای تمام نهاد حقوق و تسری دادن آن مجازاتها در دنیای مدرن پذیرفتنی نیست. از سوی دیگر به دلیل اینکه مجازات شدید و غیرقابل جبران اعدام مورد قبول اراده عمومی جامعه نیست و خواهان لغو مجازات اعدام میباشد.
در سال ۱۴۰۱، در اوج اعتراضات چون احتمال شکست را پیشبینی میکردند مسئولین در مورد حق اعتراض، شنیدن صدای اعتراضات و اختصاص مکانهایی برای اعتراض مردم را بیان کردند که نشانهای از پذیرش اراده عمومی از سوی مسئولین بود. اما در کوتاهمدت با استیلای قدرت نظامی و سرکوب شاهد چرخش این گفتهها و وعدهها بودیم.
در سال ۱۴۰۲ شاهد سرکوب شدید، ایجاد جو رعب و وحشت، اخراج، زندان و اعدام معترضانی بودیم که بصورت مسالمتآمیز اراده عمومی برای تغییر در شیوه اداره مملکت را در خیابان فریاد زدند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکوم کردن اقدامات و اعدامهای اخیر اعلام مینماید که مجازات اعدام عملی غیر انسانی، غیرعقلانی، غیراخلاقی و از همه مهمتر محصول اراده اقلیت حاکم است که باعث وهنشان مردم متمدن و شریف است. هر حاکمیتی که بخواهد با گسترش مجازات و استیلای سلطه به بقای خود ادامه بدهد بر مردم مغلوبی حکومت خواهد کرد که فاقد اراده بوده و در نتیجه حتی از سقوط آن نظام و دفاع از شان خود قاصر هستند. تا امروز مجازات اعدام نتوانسته مردم ایران را مغلوب کند اما چون حکومتهای محکوم به شکست در منتهیالیه عمر خود تنها راه بقای خود را استفاده از مجازاتهای خشن در دادگاههایی میدانند که با قانون اساسی آن کشور سازگاری ندارد. با توجه به این که تفکیک قوا در حاکمیت امروز ایران حتی به صورت صوری وجود ندارد و دستگاههای اجرایی، قضایی و قانونگذاری بصورت مداوم در کار یکدیگر مداخله مینمایند و نماینده اکثریت نسبی جامعه نیستند، فاقد وجاهت و مشروعیت برای اجرای احکام سنگین اعدام میباشند.
تجربه لغو مجازات اعدام در بسیاری از کشورها نشان داده است که لغو اعدام به هیچعنوان سبب افزایش جرم و جنایت نشده و بنابراین از مجامع جهانی و کشورهای توسعه یافته میخواهیم که تجربه و دستاوردهای خود را در اختیار تشکلهای مردم نهاد بگذارند تا با علم و اطلاعات بیشتر در جهت لغو مجازات اعدام در ایران گام بردارند. بدیهی است تداوم سرکوب، زندان و اعدام نمیتواند مانع از بیان خواستههای بحق مردم شود، بلکه موجب خشم، نفرت عمومی و بازتولید خشونت میگردد. بنابراین از حاکمیت جمهوری اسلامی میخواهیم بیشتر از این با اراده عمومی جامعه تقابل و دشمنی نکند و در اسرع وقت دستگاه یکدست شده حاکمیت، اراده مردم در لغو مجازات اعدام را پذیرفته و در جهت لغو مجازات اعدام اقدام نماید.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
#نه_به_اعدام
#نه_به_زندان_معلمان
#خیابان_از_آن_ماست
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
دانشآموزان عزیز، معلمان شجاع و آگاه و مردم شریف ایران
در طول تاریخ تنها یک پدیده تغییر نکرده و آن هم خود تغییر بوده است نیک میدانیم تغییر اراده مردم میباشد. هر جامعه و سیستمی ارادهای برای تغییر نداشته باشد محکوم به نیستی خواهد بود.
اعتراضات مردم ایران در سالهای اخیر نشان از آن دارد که خواهان ایجاد تعییرات اساسی هستند، آنها همواره برای رسیدن به اهداف، تحرکات مدنی و اجتماعي را سرلوحهی کار خود قرار دادهاند.
آنچه که حاکمیت آن را اغتشاش میخواند همانا اراده جمعی برای تغییر میباشد و نباید با مجازاتهای غیرقابل برگشت مواجه شود.
آنچه در این میان سبب تحمیل مجازاتهای سنگین به مردم و اراده عمومی جامعه میشود، وجود قوانینی است که حاصل اراده عمومی نیستند.
بر کسی پوشیده نیست که قوانین مجازات در مجالسی مصوب شده که نماینده اکثریت مردم نیست و این قوانین با اصول اساسی حقوق بشر ناسازگاری دارند و به همین دلایل باعث رویارویی اراده عمومی جامعه که خواهان تغییر هست با اراده عدهای قانونگذار میگردد که شدیدترین مجازات را به معترضانی که ارادهی عمومی جامعه هستند، تحمیل میکنند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، معتقد است نهاد حقوق مدرن برای مجازات ابزارهای متعدی در اختیار دارد که براساس میزان تاثیر آن بسته به شرایط و موقعیت میتوان دست به انتخاب زد. مهمترین رکن مجازات در نهاد حقوقی مدرن قبول اشتباه از سوی نهاد صادر کننده حکم است و پیوسته این را مدنظر قرار داده است. اگر نهاد مجازات کننده اشتباهی کسی را مجازات کرد اولا باید بتواند مانع اجرای مجازات شود و دوما تا سرحد توان برای جبران اشتباه نهاد حقوق و مجری، خسارت برای مجازات شونده را جبران کند. اما صرف مبنا قرار دادن "حد" برای تمام نهاد حقوق و تسری دادن آن مجازاتها در دنیای مدرن پذیرفتنی نیست. از سوی دیگر به دلیل اینکه مجازات شدید و غیرقابل جبران اعدام مورد قبول اراده عمومی جامعه نیست و خواهان لغو مجازات اعدام میباشد.
در سال ۱۴۰۱، در اوج اعتراضات چون احتمال شکست را پیشبینی میکردند مسئولین در مورد حق اعتراض، شنیدن صدای اعتراضات و اختصاص مکانهایی برای اعتراض مردم را بیان کردند که نشانهای از پذیرش اراده عمومی از سوی مسئولین بود. اما در کوتاهمدت با استیلای قدرت نظامی و سرکوب شاهد چرخش این گفتهها و وعدهها بودیم.
در سال ۱۴۰۲ شاهد سرکوب شدید، ایجاد جو رعب و وحشت، اخراج، زندان و اعدام معترضانی بودیم که بصورت مسالمتآمیز اراده عمومی برای تغییر در شیوه اداره مملکت را در خیابان فریاد زدند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکوم کردن اقدامات و اعدامهای اخیر اعلام مینماید که مجازات اعدام عملی غیر انسانی، غیرعقلانی، غیراخلاقی و از همه مهمتر محصول اراده اقلیت حاکم است که باعث وهنشان مردم متمدن و شریف است. هر حاکمیتی که بخواهد با گسترش مجازات و استیلای سلطه به بقای خود ادامه بدهد بر مردم مغلوبی حکومت خواهد کرد که فاقد اراده بوده و در نتیجه حتی از سقوط آن نظام و دفاع از شان خود قاصر هستند. تا امروز مجازات اعدام نتوانسته مردم ایران را مغلوب کند اما چون حکومتهای محکوم به شکست در منتهیالیه عمر خود تنها راه بقای خود را استفاده از مجازاتهای خشن در دادگاههایی میدانند که با قانون اساسی آن کشور سازگاری ندارد. با توجه به این که تفکیک قوا در حاکمیت امروز ایران حتی به صورت صوری وجود ندارد و دستگاههای اجرایی، قضایی و قانونگذاری بصورت مداوم در کار یکدیگر مداخله مینمایند و نماینده اکثریت نسبی جامعه نیستند، فاقد وجاهت و مشروعیت برای اجرای احکام سنگین اعدام میباشند.
تجربه لغو مجازات اعدام در بسیاری از کشورها نشان داده است که لغو اعدام به هیچعنوان سبب افزایش جرم و جنایت نشده و بنابراین از مجامع جهانی و کشورهای توسعه یافته میخواهیم که تجربه و دستاوردهای خود را در اختیار تشکلهای مردم نهاد بگذارند تا با علم و اطلاعات بیشتر در جهت لغو مجازات اعدام در ایران گام بردارند. بدیهی است تداوم سرکوب، زندان و اعدام نمیتواند مانع از بیان خواستههای بحق مردم شود، بلکه موجب خشم، نفرت عمومی و بازتولید خشونت میگردد. بنابراین از حاکمیت جمهوری اسلامی میخواهیم بیشتر از این با اراده عمومی جامعه تقابل و دشمنی نکند و در اسرع وقت دستگاه یکدست شده حاکمیت، اراده مردم در لغو مجازات اعدام را پذیرفته و در جهت لغو مجازات اعدام اقدام نماید.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
#نه_به_اعدام
#نه_به_زندان_معلمان
#خیابان_از_آن_ماست
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🟣 استمرار تحمیل محرومیت به دانشجویان و تعلیقهای غیرقانونی؛ ادامه محرومیت از تحصیل نرگس فداکار، دانشجوی دانشگاه ارومیه
نرگس فداکار دانشجوی ورودی سال ۹۸ رشته اقتصاد دانشگاه ارومیه در اکانت اینستاگرام خود از تحمیل تعلیق از تحصیل برای چهارمین ترم تحصیلی خبر داد.
او نیز مانند خیل عظیمی از دانشجویان تعلیقی هیچگونه ابلاغ رسمی و قانونی مبنی بر تعلیق خود دریافت نکرده و تنها در سامانه آموزشی دانشگاه امکان دسترسی به انتخاب واحد و حق ادامه تحصیل از وی سلب شده است».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
نرگس فداکار دانشجوی ورودی سال ۹۸ رشته اقتصاد دانشگاه ارومیه در اکانت اینستاگرام خود از تحمیل تعلیق از تحصیل برای چهارمین ترم تحصیلی خبر داد.
او نیز مانند خیل عظیمی از دانشجویان تعلیقی هیچگونه ابلاغ رسمی و قانونی مبنی بر تعلیق خود دریافت نکرده و تنها در سامانه آموزشی دانشگاه امکان دسترسی به انتخاب واحد و حق ادامه تحصیل از وی سلب شده است».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 شریفه محمدی در محرومیت کامل از ملاقات و سایر حقوق اساسی خود است
شصتوپنج روز از بازداشت شریفه محمدی، فعال کارگری ساکن رشت میگذرد. او پس از بازداشت و انتقال چند روزه به ادارهی اطلاعات رشت، به زندان سنندج منتقل شد.
طی این مدت، این فعال کارگری با عدم دسترسی به تلفن، محرومیت از ملاقات با فرزند و خانواده و ضربوشتم در زمان بازجویی مواجه بوده است.
برشماری تمامی این موارد، نگرانیها پیرامون جان و سلامت شریفه محمدی را افزایش داده است. وضعیتی که مسئولیت آن با مقامات قضایی استان گیلان، نهاد امنیتی اطلاعات و سازمان امور زندانها است.
⚪️ تصویرسازی پوستر و طرح ارسالی: روشنک روزبهانی
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
شصتوپنج روز از بازداشت شریفه محمدی، فعال کارگری ساکن رشت میگذرد. او پس از بازداشت و انتقال چند روزه به ادارهی اطلاعات رشت، به زندان سنندج منتقل شد.
طی این مدت، این فعال کارگری با عدم دسترسی به تلفن، محرومیت از ملاقات با فرزند و خانواده و ضربوشتم در زمان بازجویی مواجه بوده است.
برشماری تمامی این موارد، نگرانیها پیرامون جان و سلامت شریفه محمدی را افزایش داده است. وضعیتی که مسئولیت آن با مقامات قضایی استان گیلان، نهاد امنیتی اطلاعات و سازمان امور زندانها است.
⚪️ تصویرسازی پوستر و طرح ارسالی: روشنک روزبهانی
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 وریشه مرادی، عضو جامعه آزاد زنان شرق کوردستان (کژار) و فعال حقوق زنان کورد در دادگاه انقلاب به بغی محکوم شد
به گزارش زمانه: «وریشه مرادی را مرداد ۱۴۰۲ بازداشت کردند اما یک «انجمن» وابسته به نهادهای امنیتی، آبان ۱۴۰۲ در یک خبر دروغین بازداشت او را به درگیری نیروهای نظامی ایران با گریلاهای پژاک نسبت داد.
شش ماه پس از بازداشت وریشه مرادی، عضو جامعه آزاد زنان شرق کردستان (کژار)، دادگاه انقلاب تهران او را به «بغی» متهم کرد؛ اتهامی که ممکن است به صدور محکومیت قضایی سنگین و حتی اعدام بینجامد.
شبکه حقوق بشر کردستان گفت که شعبه پنجم بازپرسی دادگاه انقلاب تهران پس از دو مرتبه «تفهیم اتهام» به وریشه مرادی، پرونده او را با اتهام «بغی» به دلیل عضویت در حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتی ارجاع داده است.
⚪️ وریشه مرادی در ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ به دست مأموران امنیتی بازداشت شد. او را از آن زمان بدون اینکه حق دسترسی به وکیل و ملاقات داشته باشد، در بازداشتگاههای دو زندان سنندج و اوین تهران حبس کردهاند.
به گفته شبکه حقوق بشر کردستان، وریشه مرادی برای اعتراف اجباری در زندان شکنجه و ضرب و شتم شده است.
انجمن بیتاوان استان آذربایجان غربی که با حمایت نهادهای امنیتی به تبلیغ و انتشار اخبار دروغین علیه گروههای کرد در ایران و ترکیه میپردازد آبان ۱۴۰۲، سه ماه پس از بازداشت مرادی، خبر بازداشت او و دو تن دیگر را بدون اعلام زمان دستگیری منتشر کرد و مدعی شدند که آنها در درگیری با نیروهای نظامی جمهوری اسلامی در بانه «به دام افتادهاند». این خبر را هم پژاک و هم کژار تکذیب کردند.
کژار همان زمان بازداشت وریشه مرادی با نام سازمانی «جوانا سنه» را «ناپدیدسازی قهری» دانسته و گفته بود که مسئولیت جان این زندانی با جمهوری اسلامی ایران است.
نهادهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران پس از سرکوب قیام ژینا چندین تن از بازداشت شدگان را به محاربه و فساد فیالارض متهم و به استناد همین اتهام ساختگی به اعدام محکوم کردند.
پیش از این هم منابع نزدیک به فعالان حقوق بشر گفته بودند «مرضیه فارسی» و «فروغ تقیپور» به اتهام همکاری با یکی از گروههای مخالف جمهوری اسلامی با اتهام بغی که میتواند به صدور حکم قضایی سنگین بیانجامد، محاکمه شدهاند.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
به گزارش زمانه: «وریشه مرادی را مرداد ۱۴۰۲ بازداشت کردند اما یک «انجمن» وابسته به نهادهای امنیتی، آبان ۱۴۰۲ در یک خبر دروغین بازداشت او را به درگیری نیروهای نظامی ایران با گریلاهای پژاک نسبت داد.
شش ماه پس از بازداشت وریشه مرادی، عضو جامعه آزاد زنان شرق کردستان (کژار)، دادگاه انقلاب تهران او را به «بغی» متهم کرد؛ اتهامی که ممکن است به صدور محکومیت قضایی سنگین و حتی اعدام بینجامد.
شبکه حقوق بشر کردستان گفت که شعبه پنجم بازپرسی دادگاه انقلاب تهران پس از دو مرتبه «تفهیم اتهام» به وریشه مرادی، پرونده او را با اتهام «بغی» به دلیل عضویت در حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتی ارجاع داده است.
⚪️ وریشه مرادی در ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ به دست مأموران امنیتی بازداشت شد. او را از آن زمان بدون اینکه حق دسترسی به وکیل و ملاقات داشته باشد، در بازداشتگاههای دو زندان سنندج و اوین تهران حبس کردهاند.
به گفته شبکه حقوق بشر کردستان، وریشه مرادی برای اعتراف اجباری در زندان شکنجه و ضرب و شتم شده است.
انجمن بیتاوان استان آذربایجان غربی که با حمایت نهادهای امنیتی به تبلیغ و انتشار اخبار دروغین علیه گروههای کرد در ایران و ترکیه میپردازد آبان ۱۴۰۲، سه ماه پس از بازداشت مرادی، خبر بازداشت او و دو تن دیگر را بدون اعلام زمان دستگیری منتشر کرد و مدعی شدند که آنها در درگیری با نیروهای نظامی جمهوری اسلامی در بانه «به دام افتادهاند». این خبر را هم پژاک و هم کژار تکذیب کردند.
کژار همان زمان بازداشت وریشه مرادی با نام سازمانی «جوانا سنه» را «ناپدیدسازی قهری» دانسته و گفته بود که مسئولیت جان این زندانی با جمهوری اسلامی ایران است.
نهادهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران پس از سرکوب قیام ژینا چندین تن از بازداشت شدگان را به محاربه و فساد فیالارض متهم و به استناد همین اتهام ساختگی به اعدام محکوم کردند.
پیش از این هم منابع نزدیک به فعالان حقوق بشر گفته بودند «مرضیه فارسی» و «فروغ تقیپور» به اتهام همکاری با یکی از گروههای مخالف جمهوری اسلامی با اتهام بغی که میتواند به صدور حکم قضایی سنگین بیانجامد، محاکمه شدهاند.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 وارطان، نشریهی دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس
دانشجویان تربیتمدرس، نخستین شماره نشریه خود را اینگونه معرفی میکنند:
«با سلام.
وارطان ادامهی همان راهی است که از قبل شروع شده بود و در شهریور و مهر 1401 با ژینا شدت گرفت. وارطان یک گام بعد از اعتصاب 22 آبان در دانشگاه تربیت مدرس است. همان اعتصابی که شما رقم زدید.
در سه بخش طراحی شد. محتوایی، فرمی و تطبیق فرم و محتوا. انتخاب عکس مطابق با محتوا بود.
مسئله اصلی این شماره «زنان و شروع حرکت آنان به سمت دستیابی به حقوقشان» است. یعنی یک سیر تاریخی، سیاسی از دوره قاجار تا جنبش ژینا را در مقاله اول با منابع فراوان و معتبر علمی مورد پوشش قرار دادیم.
در مقاله گفتگو تلاش شد مواجههی دانشجویان را از جنبش بهطور مستقیم بیان کنیم. این مقاله به هیچ وجه انحصار صدا یا تکگویی یک گروه را اعمال نکرد. صدای هر سه گروه در متن شنیده میشود.
هم به خواستگاه زایش زن، زندگی، آزادی یعنی کردستان توجه کردیم و هم به کارگران افغانستانی در کنار بی مسکنی کارگران ایرانی توجه کردیم.
شورای نویسندگان از مجموع عملکرد معترضین تربیت مدرس، چهرهای نمادینی مثل سیما، شقایق، آبتین، آرمان، معید، خداشاه و فرشاد را به عنوان چهرهی موثر از بین 10 هزار دانشجو و استاد تربیتمدرس انتخاب کرد.
و در پایان این اثر فرمی و این شماره که از سارینا شروع شد با یادی از سپیده قلیان زندانی سیاسی-کارگری اهل دزفول به تمام زنان تقدیم شد.»
⚪️ پیدیاف نشریه جهت مطالعه در دسترس است:
@bidarzani
دانشجویان تربیتمدرس، نخستین شماره نشریه خود را اینگونه معرفی میکنند:
«با سلام.
وارطان ادامهی همان راهی است که از قبل شروع شده بود و در شهریور و مهر 1401 با ژینا شدت گرفت. وارطان یک گام بعد از اعتصاب 22 آبان در دانشگاه تربیت مدرس است. همان اعتصابی که شما رقم زدید.
در سه بخش طراحی شد. محتوایی، فرمی و تطبیق فرم و محتوا. انتخاب عکس مطابق با محتوا بود.
مسئله اصلی این شماره «زنان و شروع حرکت آنان به سمت دستیابی به حقوقشان» است. یعنی یک سیر تاریخی، سیاسی از دوره قاجار تا جنبش ژینا را در مقاله اول با منابع فراوان و معتبر علمی مورد پوشش قرار دادیم.
در مقاله گفتگو تلاش شد مواجههی دانشجویان را از جنبش بهطور مستقیم بیان کنیم. این مقاله به هیچ وجه انحصار صدا یا تکگویی یک گروه را اعمال نکرد. صدای هر سه گروه در متن شنیده میشود.
هم به خواستگاه زایش زن، زندگی، آزادی یعنی کردستان توجه کردیم و هم به کارگران افغانستانی در کنار بی مسکنی کارگران ایرانی توجه کردیم.
شورای نویسندگان از مجموع عملکرد معترضین تربیت مدرس، چهرهای نمادینی مثل سیما، شقایق، آبتین، آرمان، معید، خداشاه و فرشاد را به عنوان چهرهی موثر از بین 10 هزار دانشجو و استاد تربیتمدرس انتخاب کرد.
و در پایان این اثر فرمی و این شماره که از سارینا شروع شد با یادی از سپیده قلیان زندانی سیاسی-کارگری اهل دزفول به تمام زنان تقدیم شد.»
⚪️ پیدیاف نشریه جهت مطالعه در دسترس است:
@bidarzani
بيدارزنى
🟣 وارطان، نشریهی دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس دانشجویان تربیتمدرس، نخستین شماره نشریه خود را اینگونه معرفی میکنند: «با سلام. وارطان ادامهی همان راهی است که از قبل شروع شده بود و در شهریور و مهر 1401 با ژینا شدت گرفت. وارطان یک گام بعد از اعتصاب 22…
وارطان_شماره_اول_زمستان_1402_دانشگاه_تربیت_مدرس.pdf
4.5 MB
🟣 تایید حکم یکسال حبس تعزیری سمانه اصغری، فعال حقوق کودکان
سمانه اصغری، فعال حقوق کودکان امروز ۲۱ بهمنماه با رای تجدیدنظر شعبه ۳۶ دادگاه انقلاب به یک سال حبس تعزیری (با احتساب ایام بازداشت) محکوم شد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
سمانه اصغری، فعال حقوق کودکان امروز ۲۱ بهمنماه با رای تجدیدنظر شعبه ۳۶ دادگاه انقلاب به یک سال حبس تعزیری (با احتساب ایام بازداشت) محکوم شد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 ۲۲ ماه و ۱۷ روز حبس ِ آرمیتا پاویر، دانشجوی زندانی در زندان تبریز
بهگزارش دادبان: «آرمیتا پاویر از فعالان دانشجویی دانشگاه شهید مدنی تبریز، توسط دادگاه انقلاب آذرشهر، به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام، در مجموع به بیست و دوماه و هفده روز حبس محکوم شده است.
او از شهریور ۱۴۰۲ در زندان تبریز تحت شکنجههای روحی و با شدیدترین محدودیتها در حبس است.
این فعال دانشجویی دانشگاه تبریز، به صورت غیرحضوری، در حالی که اجازه تعیین وکیل و امکان دفاع حقوقی نداشته، محاکمه شده است».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بهگزارش دادبان: «آرمیتا پاویر از فعالان دانشجویی دانشگاه شهید مدنی تبریز، توسط دادگاه انقلاب آذرشهر، به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام، در مجموع به بیست و دوماه و هفده روز حبس محکوم شده است.
او از شهریور ۱۴۰۲ در زندان تبریز تحت شکنجههای روحی و با شدیدترین محدودیتها در حبس است.
این فعال دانشجویی دانشگاه تبریز، به صورت غیرحضوری، در حالی که اجازه تعیین وکیل و امکان دفاع حقوقی نداشته، محاکمه شده است».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani