Forwarded from ديدبان آزار
بيدارزنى
Video
ویدئوی ارسالی به دیدبان آزار
حمایت سیلویا فدریچی از سروناز احمدی
سیلویا فدریچی، پژوهشگر و فعال فمینیست ایتالیایی در ویدئویی حمایت خود را از سروناز احمدی، فعال مدنی و مترجم کتاب «انقلاب در نقطه صفر» اعلام کرده است. او در این ویدئو خواستار آزادی سروناز و دیگر زندانیان سیاسی شده است و فعالان فمینیست را در دیگر نقاط دنیا به حمایت از زندانیان سیاسی در ایران فرا میخواند.
روز اول مهر، سروناز احمدی در زندان اوین دچار حمله عصبی پانیک شد و علیرغم درخپاست مکرر همبندیانش تا دو ساعت از رسیدگی پزشکی محروم ماند و سپس به بهداری منتقل شد. او هفته گذشته در اعتراض به تبعید همسرش به زندان قزلحصار چند روز در اعتصاب غذا بود.
متن پیام:
بسیار دردناک است که باخبر شدم سروناز احمدی بازداشت شده و در زندان حکم سه سال و نیم حبس را میگذراند. او در اعتصاب غذاست چون همسرش را به همراه ۱۲ زندانی دیگر به زندانی دیگر انتقال دادهاند. سروناز احمدی یک فمینیست پرتلاش است که با شجاعت و تعهد بسیار برای حقوق کارگران و کودکان فعالیت کرده است. و من پیوندی خاص با او دارم چون تعدادی از مقالات و کتابهایی را که در این سالها منتشر کردهام، به زبان فارسی ترجمه کرده است. از مقامات ایرانی میخواهم که تمام افرادی را که برای اعتراض به کشتهشدن مهسا (ژینا) امینی به خیابان آمدند و بازداشت شدند آزاد کنند. و همچنین درخواست ویژه برای آزادی سروناز احمدی دارم، بهخاطر زحماتش، برای ترجمههایش و مهمتر از آن دسترسپذیر کردن تجربه و دانش زنان دیگر نقاط دنیا برای زنان ایرانی. چنین روح بخشندهای نباید مجازات شود، بلکه باید ستایش و قدردانی شود. از طریق این ویدئو از زنان سراسر دنیا میخواهم که متحد شوند و آزادی سروناز احمدی و تمامی زنانی را که با شجاعت فراوان، زندگی خود را به خطر انداختند، به خیابان آمدند و برای عدالت اجتماعی مبارزه و ایستادگی کردند، مطالبه کنند. تعهد و عدالتخواهی این زنان باید به رسمیت شناخته شود و آنها باید فورا آزاد شوند.
#سروناز_احمدی
#سیلویا_فدریچی
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
@harasswatch
حمایت سیلویا فدریچی از سروناز احمدی
سیلویا فدریچی، پژوهشگر و فعال فمینیست ایتالیایی در ویدئویی حمایت خود را از سروناز احمدی، فعال مدنی و مترجم کتاب «انقلاب در نقطه صفر» اعلام کرده است. او در این ویدئو خواستار آزادی سروناز و دیگر زندانیان سیاسی شده است و فعالان فمینیست را در دیگر نقاط دنیا به حمایت از زندانیان سیاسی در ایران فرا میخواند.
روز اول مهر، سروناز احمدی در زندان اوین دچار حمله عصبی پانیک شد و علیرغم درخپاست مکرر همبندیانش تا دو ساعت از رسیدگی پزشکی محروم ماند و سپس به بهداری منتقل شد. او هفته گذشته در اعتراض به تبعید همسرش به زندان قزلحصار چند روز در اعتصاب غذا بود.
متن پیام:
بسیار دردناک است که باخبر شدم سروناز احمدی بازداشت شده و در زندان حکم سه سال و نیم حبس را میگذراند. او در اعتصاب غذاست چون همسرش را به همراه ۱۲ زندانی دیگر به زندانی دیگر انتقال دادهاند. سروناز احمدی یک فمینیست پرتلاش است که با شجاعت و تعهد بسیار برای حقوق کارگران و کودکان فعالیت کرده است. و من پیوندی خاص با او دارم چون تعدادی از مقالات و کتابهایی را که در این سالها منتشر کردهام، به زبان فارسی ترجمه کرده است. از مقامات ایرانی میخواهم که تمام افرادی را که برای اعتراض به کشتهشدن مهسا (ژینا) امینی به خیابان آمدند و بازداشت شدند آزاد کنند. و همچنین درخواست ویژه برای آزادی سروناز احمدی دارم، بهخاطر زحماتش، برای ترجمههایش و مهمتر از آن دسترسپذیر کردن تجربه و دانش زنان دیگر نقاط دنیا برای زنان ایرانی. چنین روح بخشندهای نباید مجازات شود، بلکه باید ستایش و قدردانی شود. از طریق این ویدئو از زنان سراسر دنیا میخواهم که متحد شوند و آزادی سروناز احمدی و تمامی زنانی را که با شجاعت فراوان، زندگی خود را به خطر انداختند، به خیابان آمدند و برای عدالت اجتماعی مبارزه و ایستادگی کردند، مطالبه کنند. تعهد و عدالتخواهی این زنان باید به رسمیت شناخته شود و آنها باید فورا آزاد شوند.
#سروناز_احمدی
#سیلویا_فدریچی
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
@harasswatch
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 #جعفر_ابراهیمی، معلم زندانی بازخرید و اخراج شد
عرفان کرم ویسی، وکیل جعفر ابراهیمی از صدور رای بدوی هیات تخلفات اداری اموزش و پروش استان تهران برای این معلم زندانی خبر داد .
بر اساس رای این هیات که بدوی و قابل اعتراض میباشد. جعفر ابراهیمی بخاطر شرکت در تحصنهای صنفی، با ۲۳ سال سابقه کار رسمی اخراج و بازخرید شده است.
عرفان کرمویسی در توییت خود نوشته است:
در ادامۀ فشارها بر موکلم جعفر ابراهیمی
رای هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری اداره کل آموزش پرورش استان تهران مبنی بر بازخرید خدمت ایشان پس از ٢٣سال سابقۀ کار صادر و ابلاغ گردید که مبنای رای نیز شرکت در تحصن غیر قانونی عنوان شده است.
این رای بدوی بوده و قابل پژوهش (تجدیدنظر) است.
#قادین_یاشام_آزادلیق
#جنین_زند_آجویی
#زن_زندگی_آزادی
#امرأة_حياة_حرية
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
عرفان کرم ویسی، وکیل جعفر ابراهیمی از صدور رای بدوی هیات تخلفات اداری اموزش و پروش استان تهران برای این معلم زندانی خبر داد .
بر اساس رای این هیات که بدوی و قابل اعتراض میباشد. جعفر ابراهیمی بخاطر شرکت در تحصنهای صنفی، با ۲۳ سال سابقه کار رسمی اخراج و بازخرید شده است.
عرفان کرمویسی در توییت خود نوشته است:
در ادامۀ فشارها بر موکلم جعفر ابراهیمی
رای هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری اداره کل آموزش پرورش استان تهران مبنی بر بازخرید خدمت ایشان پس از ٢٣سال سابقۀ کار صادر و ابلاغ گردید که مبنای رای نیز شرکت در تحصن غیر قانونی عنوان شده است.
این رای بدوی بوده و قابل پژوهش (تجدیدنظر) است.
#قادین_یاشام_آزادلیق
#جنین_زند_آجویی
#زن_زندگی_آزادی
#امرأة_حياة_حرية
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
🔴 #دانشگاه_زنده_است
امروز دانشجویان دانشگاه علم و صنعت با نصب پوسترهای #آرمیتا_گراوند بر روی دیوارهای دانشگاه خود، یاد او را گرامی داشتند و یادآوری کردند که جامعه پیگیری وضعیت آرمیتا را فراموش نخواهد کرد.
#اعتراضات_فراگیر
#زن_زندگی_آزادی
#دانشگاه_علموصنعت
5⃣1⃣6⃣2⃣
🆔 @senfi_uni_iran
امروز دانشجویان دانشگاه علم و صنعت با نصب پوسترهای #آرمیتا_گراوند بر روی دیوارهای دانشگاه خود، یاد او را گرامی داشتند و یادآوری کردند که جامعه پیگیری وضعیت آرمیتا را فراموش نخواهد کرد.
#اعتراضات_فراگیر
#زن_زندگی_آزادی
#دانشگاه_علموصنعت
5⃣1⃣6⃣2⃣
🆔 @senfi_uni_iran
Forwarded from نقد
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️مدرسه بهمثابه ظرف مقاومت و رهایی
▫️نگاهی متفاوت به نقش و کارکرد مدرسه
21 اکتبر 2023
نوشتهی: جعفر ابراهیمی
📝 توضیح« نقد»: متن پیش رو به عنوان نوشتهی کوتاهی از جعفر ابراهیمی، آموزگار مبارز زندانی، به نشانی «نقد» ارسال شده است. هم به لحاظ مضمون و هم شواهد دیگر، به این نتیجه رسیدیم که مولف آن جعفر ابراهیمی عزیز است. به همین دلیل آن را بدون کوچکترین تغییر، حک و اصلاح و ویرایشی با کمال میل به خوانندگان «نقد» عرضه میکنیم.
🔸 تا پیش از طرح اشکال مقاومت و سویه رهاییبخش مدرسه، دو رویکرد غالب و متضاد در مورد کارکرد مدرسه وجود داشت. در یکطرف کارکردگرایان و محافظهکاران قرار داشتند که معتقد بودند/هستند که «کارکرد و وظیفه اصلی مدارس جامعهپذیری کودکان» است. در این نگاه ارزشهای فرهنگی جامعه باید از طریق مدرسه از نسلی به نسل دیگر منتقل گردد. مدرسه در این رویکرد نقش مهمی در نظم بخشیدن به جامعه دارد. آنان مدعی هستند که مدرسه با الگوهای محافظهکارانه ظرفیت مناسبی برای رشد دموکراسی و شایستهسالاری است طرفداران آموزشوپرورش لیبرالی نیز در این موضع با محافظهکاران همعقیده هستند آنان بر وجه خنثی بودن آموزش و مدرسه تأکید میکنند و از همین منظر مدرسه را ابزاری برای ارتقای طبقاتی میدانند.
🔸 در مقابل بخشی از صاحبنظران رادیکال و مارکسیست با طرح پرسشهای بنیادین این دیدگاه را به چالش کشیدهاند. آنها معتقدند کودکان با توجه به اینکه از کدام طبقه اجتماعی هستند و به چه میزان به امکانات و فرصتهای آموزشی دسترسی دارند میتوانند از طریق مدرسه به موقعیتهای شغلی بهتر دست پیدا نمایند. آنها بر این عقیده هستند که مدارس نهتنها خنثی نیستند بلکه بهشدت تحت تأثیر ایدئولوژی طبقه مسلط قرار دارند. آنها این بحث را مطرح میکنند که در ساختار اقتصادی سرمایهداری این مناسبات سود و بازار است که به مدرسه جهت میدهد. آنان این پرسش کلیدی را مطرح میکنند که در مدرسه قرار است دانش کدام طبقه و چگونه تدریس شود و مدرسه قرار است فرهنگ کدام طبقه را حفظ و منتقل نماید؟ آنان معتقدند «کارکرد مدرسه بازتولید نابرابری» است و ازآنجاییکه زیربنا و اقتصاد را اصل قرار میدهند عاملیتی برای عرصههای فرهنگی قائل نیستند پس امیدی به تغییر از درون نهادهای فرهنگی ازجمله مدرسه ندارند. لویی آلتوسر نظریهپرداز برجسته مارکسیست در این طیف قرار دارد.
🔸 اما صاحبنظرانی در ادامه سنت رادیکال و مارکسیستی وجود دارند که ضمن پذیرش اینکه «کارکرد مدرسه بازتولید نابرابری است» رویکرد پیشینیان را موردانتقاد قرار داده و وجه «رهاییبخش» و «فرمهای مقاومت» در مدرسه را مورد تأکید قرار میدهند. مایکل اپل که در این حوزه به بررسی نقش «ایدئولوژی و برنامه درسی» و رابطه «قدرت و آموزشوپرورش» پرداخته است مدرسه را نهاد بازتولید کننده صرف تلقی نمیکند در این رویکرد دانش آموزان و معلمان منفعل نیستند و در برابر پیامهای آشکار و پنهان ایدئولوژیک میتوانند مقاومت کنند.
🔸 پس از جنبش ژینا و به دنبال اعتراضات در پاییز 1401، مدارس نقش کلیدی در گسترش و تداوم جنبش ایفا نمودند. دانش آموزان بهیکباره به یکی از اصلیترین نیروهای اعتراض تبدیل شدند. مدرسه به ظرفی برای هماهنگی، سازماندهی برای اعتراض خیابانی تبدیل شد و نیروهای سرکوبگر درون نظام آموزشی و مدرسه ابتکار عمل را از دست دادند. عاملیت مدرسه و دانش آموزان در تداوم و گسترش یک جنبش سراسری و رادیکال نشان داد که مدرسه قادر است به فرمهای فرهنگی مقاومت معنا ببخشد. کسانی که از حضور گسترده دانش آموزان و همراهی معلمان پیشرو انگشت تعجب به دهان گرفتند یا کسانی بودند که از مدرسه نقش جامعهپذیری داشتند یا مدرسه را صرفاً نهادی بازتولید کننده سلطه تلقی میکردند...
🔹متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3Jp
#جعفر_ابراهیمی #آموزش_رهاییبخش
#مدرسه
#جنبش_ژینا
#زن_زندگی_آزادی
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️مدرسه بهمثابه ظرف مقاومت و رهایی
▫️نگاهی متفاوت به نقش و کارکرد مدرسه
21 اکتبر 2023
نوشتهی: جعفر ابراهیمی
📝 توضیح« نقد»: متن پیش رو به عنوان نوشتهی کوتاهی از جعفر ابراهیمی، آموزگار مبارز زندانی، به نشانی «نقد» ارسال شده است. هم به لحاظ مضمون و هم شواهد دیگر، به این نتیجه رسیدیم که مولف آن جعفر ابراهیمی عزیز است. به همین دلیل آن را بدون کوچکترین تغییر، حک و اصلاح و ویرایشی با کمال میل به خوانندگان «نقد» عرضه میکنیم.
🔸 تا پیش از طرح اشکال مقاومت و سویه رهاییبخش مدرسه، دو رویکرد غالب و متضاد در مورد کارکرد مدرسه وجود داشت. در یکطرف کارکردگرایان و محافظهکاران قرار داشتند که معتقد بودند/هستند که «کارکرد و وظیفه اصلی مدارس جامعهپذیری کودکان» است. در این نگاه ارزشهای فرهنگی جامعه باید از طریق مدرسه از نسلی به نسل دیگر منتقل گردد. مدرسه در این رویکرد نقش مهمی در نظم بخشیدن به جامعه دارد. آنان مدعی هستند که مدرسه با الگوهای محافظهکارانه ظرفیت مناسبی برای رشد دموکراسی و شایستهسالاری است طرفداران آموزشوپرورش لیبرالی نیز در این موضع با محافظهکاران همعقیده هستند آنان بر وجه خنثی بودن آموزش و مدرسه تأکید میکنند و از همین منظر مدرسه را ابزاری برای ارتقای طبقاتی میدانند.
🔸 در مقابل بخشی از صاحبنظران رادیکال و مارکسیست با طرح پرسشهای بنیادین این دیدگاه را به چالش کشیدهاند. آنها معتقدند کودکان با توجه به اینکه از کدام طبقه اجتماعی هستند و به چه میزان به امکانات و فرصتهای آموزشی دسترسی دارند میتوانند از طریق مدرسه به موقعیتهای شغلی بهتر دست پیدا نمایند. آنها بر این عقیده هستند که مدارس نهتنها خنثی نیستند بلکه بهشدت تحت تأثیر ایدئولوژی طبقه مسلط قرار دارند. آنها این بحث را مطرح میکنند که در ساختار اقتصادی سرمایهداری این مناسبات سود و بازار است که به مدرسه جهت میدهد. آنان این پرسش کلیدی را مطرح میکنند که در مدرسه قرار است دانش کدام طبقه و چگونه تدریس شود و مدرسه قرار است فرهنگ کدام طبقه را حفظ و منتقل نماید؟ آنان معتقدند «کارکرد مدرسه بازتولید نابرابری» است و ازآنجاییکه زیربنا و اقتصاد را اصل قرار میدهند عاملیتی برای عرصههای فرهنگی قائل نیستند پس امیدی به تغییر از درون نهادهای فرهنگی ازجمله مدرسه ندارند. لویی آلتوسر نظریهپرداز برجسته مارکسیست در این طیف قرار دارد.
🔸 اما صاحبنظرانی در ادامه سنت رادیکال و مارکسیستی وجود دارند که ضمن پذیرش اینکه «کارکرد مدرسه بازتولید نابرابری است» رویکرد پیشینیان را موردانتقاد قرار داده و وجه «رهاییبخش» و «فرمهای مقاومت» در مدرسه را مورد تأکید قرار میدهند. مایکل اپل که در این حوزه به بررسی نقش «ایدئولوژی و برنامه درسی» و رابطه «قدرت و آموزشوپرورش» پرداخته است مدرسه را نهاد بازتولید کننده صرف تلقی نمیکند در این رویکرد دانش آموزان و معلمان منفعل نیستند و در برابر پیامهای آشکار و پنهان ایدئولوژیک میتوانند مقاومت کنند.
🔸 پس از جنبش ژینا و به دنبال اعتراضات در پاییز 1401، مدارس نقش کلیدی در گسترش و تداوم جنبش ایفا نمودند. دانش آموزان بهیکباره به یکی از اصلیترین نیروهای اعتراض تبدیل شدند. مدرسه به ظرفی برای هماهنگی، سازماندهی برای اعتراض خیابانی تبدیل شد و نیروهای سرکوبگر درون نظام آموزشی و مدرسه ابتکار عمل را از دست دادند. عاملیت مدرسه و دانش آموزان در تداوم و گسترش یک جنبش سراسری و رادیکال نشان داد که مدرسه قادر است به فرمهای فرهنگی مقاومت معنا ببخشد. کسانی که از حضور گسترده دانش آموزان و همراهی معلمان پیشرو انگشت تعجب به دهان گرفتند یا کسانی بودند که از مدرسه نقش جامعهپذیری داشتند یا مدرسه را صرفاً نهادی بازتولید کننده سلطه تلقی میکردند...
🔹متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3Jp
#جعفر_ابراهیمی #آموزش_رهاییبخش
#مدرسه
#جنبش_ژینا
#زن_زندگی_آزادی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
مدرسه بهمثابه ظرف مقاومت و رهایی
نگاهی متفاوت به نقش و کارکرد مدرسه نوشتهی: جعفر ابراهیمی پس از جنبش ژینا و بهدنبال اعتراضات در پاییز 1401، مدارس نقش کلیدی در گسترش و تداوم جنبش ایفا نمودند. دانش آموزان بهیکباره به یکی از اصلی…
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در اعتراض به قتل حکومتی #آرمیتا_گراوند
مهرماه امسال هم با قتل یک دانشآموز دختر دیگر آغاز شد. غم و اندوه از دست دادن دختران و پسران نوجوان و جوانانمان کافی نبود که باز باید در اندوه یکی دیگر از فرزندان شریف این سرزمین مینشستیم.
دختری که جانش را برای دفاع از حق مشروع حجاب اختیاری داد تا بار دیگر به ما ثابت شود که در این سرزمین و با چنین حکومتی، رسیدن به مطالبه برحق جز از راه پرداخت هزینههای گزاف ممکن نیست.
البته که ما به عنوان جزیی از جنبش معلمان در این سالها با هزینه و سرکوب دمخور و آشناییم.
با این همه پرسش اساسی ما از حاکمیت این است که واقعا جرم آرمیتا گراوند و دیگر دختران این سرزمین چیست! که باید هر دم شاهد به زیر خاک کشیده شدن یکی از آنها باشیم؟
اگر واقعا آنگونه که میگویید، آرمیتا درگذشته است و کشته نشده است، باید پاسخی صریح به این سوالات بدهید، اگر چه ما میدانیم شما هرگز پاسخگو نیستید؟!
چرا اجازه بررسی دقیق موضوع از طرف رسانه هایداخلی بیطرف را ندادید؟
هراس شما از چه بود که در همان ساعات اولیه با بازداشت خبرنگار شرق مانع از اطلاعرسانی صحیح ماجرا شدید؟
چرا اجازه ورود هیچکدام از نهادهای مدنی مستقل و بیطرف از جامعه پزشکان و پرستاران و متخصصان امر را برای ارایه اطلاعات دقیق به مردم در مورد حادثه پیش آمده برای آرمیتا داده نشد؟
ترس شما از چه بود که در طول ۲۸ روز از وقوع حادثه و حتی تا لحظه خاکسپاری، به صورت دایم خانواده این دانشآموز بیگناه را مورد کنترل و تهدید قرار دادید؟
از چه چیز نگران بودید که معلمان و همکلاسیهای آرمیتا را تهدید کردید که درصورت هرگونه اطلاعرسانی مورد برخورد انضباطی قرار خواهند گرفت؟
شما که برای نظارت بر موی دختران این سرزمین هر روز در حال قانونگذاری و به رخ کشیدن تکنولوژیهای مدرن تصویربرداری هستید، چگونه است که نتوانستید یک فیلم کامل از لحظه ورود آرمیتا به مترو تا لحظه وقوع حادثه ارایه کنید؟ آیا انتظار دارید ما باور کنیم که در داخل واگنهای مترو دوربین نداشتهاید؟
شما به هیچکدام از این سوالات پاسخ ندادید و البته که در گذشته نیز در مقابل حوادثی چون مسمومیتسازی مدارس و مرگ دیگر دانش آموزان در طول جنبش زن زندگی آزادی و قتل دلخراش ژینا مهسا امینی هرگز نتوانستید، افکار عمومی را قانع کنید.
ما به عنوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، وظیفه خود میدانیم که از دانشآموزان و فرزندان این سرزمین دفاع کنیم. وظیفه ما است که در مقابل مرگ دلخراش دخترانمان به شما اعتراض کنیم و هشدار دهیم که در مقابل سیل خروشان مطالبات مردم ایران، بویژه جوانان و نوجوانان نمیتوانید ایستادگی کنید و مردم ایران مطالبات خود را به چنگ خواهند آورد. مطالبه حجاب اختیاری یکی از مهمترین این مطالبات است و هر بار که شما مانعی ایجاد کنید، گامی به پیش برداشته خواهد شد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، مرگ جانسوز آرمیتا گراوند را به خانوادهی ایشان و همه مردم شریف ایران تسلیت عرض نموده و تاکید مینماید که برای ما ارمیتا، ژینا مهسا ،نیکا ، سارینا و ... قهرمانان شجاع مطالبهگری برای دستیابی به دمکراسی، حقوق بشر و عدالت اجتماعی برای مردمان این سرزمین هستند.
#آرمیتا_گراوند
#زن_زندگی_آزادی
#عادی_سازی_خیابان
#خیابان_از_آن_ماست
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
مهرماه امسال هم با قتل یک دانشآموز دختر دیگر آغاز شد. غم و اندوه از دست دادن دختران و پسران نوجوان و جوانانمان کافی نبود که باز باید در اندوه یکی دیگر از فرزندان شریف این سرزمین مینشستیم.
دختری که جانش را برای دفاع از حق مشروع حجاب اختیاری داد تا بار دیگر به ما ثابت شود که در این سرزمین و با چنین حکومتی، رسیدن به مطالبه برحق جز از راه پرداخت هزینههای گزاف ممکن نیست.
البته که ما به عنوان جزیی از جنبش معلمان در این سالها با هزینه و سرکوب دمخور و آشناییم.
با این همه پرسش اساسی ما از حاکمیت این است که واقعا جرم آرمیتا گراوند و دیگر دختران این سرزمین چیست! که باید هر دم شاهد به زیر خاک کشیده شدن یکی از آنها باشیم؟
اگر واقعا آنگونه که میگویید، آرمیتا درگذشته است و کشته نشده است، باید پاسخی صریح به این سوالات بدهید، اگر چه ما میدانیم شما هرگز پاسخگو نیستید؟!
چرا اجازه بررسی دقیق موضوع از طرف رسانه هایداخلی بیطرف را ندادید؟
هراس شما از چه بود که در همان ساعات اولیه با بازداشت خبرنگار شرق مانع از اطلاعرسانی صحیح ماجرا شدید؟
چرا اجازه ورود هیچکدام از نهادهای مدنی مستقل و بیطرف از جامعه پزشکان و پرستاران و متخصصان امر را برای ارایه اطلاعات دقیق به مردم در مورد حادثه پیش آمده برای آرمیتا داده نشد؟
ترس شما از چه بود که در طول ۲۸ روز از وقوع حادثه و حتی تا لحظه خاکسپاری، به صورت دایم خانواده این دانشآموز بیگناه را مورد کنترل و تهدید قرار دادید؟
از چه چیز نگران بودید که معلمان و همکلاسیهای آرمیتا را تهدید کردید که درصورت هرگونه اطلاعرسانی مورد برخورد انضباطی قرار خواهند گرفت؟
شما که برای نظارت بر موی دختران این سرزمین هر روز در حال قانونگذاری و به رخ کشیدن تکنولوژیهای مدرن تصویربرداری هستید، چگونه است که نتوانستید یک فیلم کامل از لحظه ورود آرمیتا به مترو تا لحظه وقوع حادثه ارایه کنید؟ آیا انتظار دارید ما باور کنیم که در داخل واگنهای مترو دوربین نداشتهاید؟
شما به هیچکدام از این سوالات پاسخ ندادید و البته که در گذشته نیز در مقابل حوادثی چون مسمومیتسازی مدارس و مرگ دیگر دانش آموزان در طول جنبش زن زندگی آزادی و قتل دلخراش ژینا مهسا امینی هرگز نتوانستید، افکار عمومی را قانع کنید.
ما به عنوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، وظیفه خود میدانیم که از دانشآموزان و فرزندان این سرزمین دفاع کنیم. وظیفه ما است که در مقابل مرگ دلخراش دخترانمان به شما اعتراض کنیم و هشدار دهیم که در مقابل سیل خروشان مطالبات مردم ایران، بویژه جوانان و نوجوانان نمیتوانید ایستادگی کنید و مردم ایران مطالبات خود را به چنگ خواهند آورد. مطالبه حجاب اختیاری یکی از مهمترین این مطالبات است و هر بار که شما مانعی ایجاد کنید، گامی به پیش برداشته خواهد شد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، مرگ جانسوز آرمیتا گراوند را به خانوادهی ایشان و همه مردم شریف ایران تسلیت عرض نموده و تاکید مینماید که برای ما ارمیتا، ژینا مهسا ،نیکا ، سارینا و ... قهرمانان شجاع مطالبهگری برای دستیابی به دمکراسی، حقوق بشر و عدالت اجتماعی برای مردمان این سرزمین هستند.
#آرمیتا_گراوند
#زن_زندگی_آزادی
#عادی_سازی_خیابان
#خیابان_از_آن_ماست
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Forwarded from نقد
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ تاملات پیرامون مونیسیپالیسم لیبرترین
27 سپتامبر 2023
نوشتهی: ماری بوکچین
ترجمهی: علی کیا
🔸 در سال اخیر «زن، زندگی، آزادی» شعار محوری جنبش زنان ایران بوده است. گروههای مختلف سیاسی از پسزمینههای مختلف، تفاسیر گوناگونی از این شعار ارائه دادهاند. در این میان ریشههای فکری و سیاسی این شعار عمدتاً مورد غفلت قرار گرفته است و حکایت: «هر کسی از ظن خود شد یار من، از درون من نجست اسرار من». طبیعی است که یک شعار میتواند در جریان یک جنبش معنایی جدید بیابد و بازتعریف شود. با این حال لازمهی اقتباس، آشنایی با ریشهها و تاریخچهی آن موضوع است.
🔸 من معتقدم این ریشهها به آرای ماری بوکچین میرسند. «زن، زندگی، آزادی» عصارهی «ژنولوژی» بهعنوان عنصری فمینیستی در «کنفدرالیسم دموکراتیک» بوده است که بازاندیشی مونیسیپالیسم لیبرترین یا کمونالیسم بوکچین توسط عبدالله اوجالان در بافتار جغرافیای سیاسی کردستان است. بالطبع، کاربستپذیری این ایدهها و نسبتشان با شرایط ایران میتواند از زوایای مختلف موضوع نقد و بررسی علاقهمندان باشد... ترجمهی متن زیر تلاشی برای بازخوانی خاستگاه نظری «زن، زندگی، آزادی» است، با این امید که تلاش جمعی ما برای خواندن، بازخوانی و به کار بستن نظریههای انقلابی باریکهای از پرتگاه مرگ به سوی زن، زندگی و آزادی بیابد.
🔸 مونیسیپالیتی در فارسی معمولا معادل «شهرداری» در نظر گرفته میشود. با این حال شهرداریها در ایران با برداشت بوکچین از مونیسیپالیتی که بر مبنای دموکراسی ریشهای شکل گرفته متفاوت است و بیشتر دنبالهای از نهاد قدرت و سرمایه هستند. به همین دلیل و برای جلوگیری از تداعی منفی، واژهی انگلیسی نویسهگردانی شده است.
🔸 برخلاف کمونیتاریانیسم، یکی از دغدغههای مونیسیپالیسم لیبرترین مسئلهی قدرت است. مخصوصاً اینکه چگونه مردم عادی میتوانند صاحب قدرت شوند. در اینجا منظور از قدرت احساس روانشناختی توانمندسازی که فرد از شرکت در یک تظاهرات الهامبخش دریافت میکند نیست. برخی از انواع محبوب «خود-توانمندسازی» معمولاً چیزی بیشتر از نعشگیِ احساسی نیستند که میتوان آنها را کموبیش از طریق مواد مخدر هم دریافت کرد. در عوض منظور من قدرتِ ملموس است که در اشکالِ سازمانیافتهی آزادی به شکل منطقی و دموکراتیک ساخته میشوند. در تقابل با آنانی که مطالبهی قدرت را صرفاً به عنوان ابزاری برای پروپاگاندا و نمایش میخواهند، یا آنان که از قبول قدرت ــ حتی اگر به آنها پیشنهاد شود ــ خودداری میکنند، حتی اگر به شکل بالقوه بتوانند آن را برای توانمند کردن مردم در انجمنهای عمومی استفاده کنند، مونیسیپالیسم لیبرترین به دنبال کسب قدرت جمعی و اشتراکی است...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3GA
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
#ماری_بوکچین #علی_کیا
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ تاملات پیرامون مونیسیپالیسم لیبرترین
27 سپتامبر 2023
نوشتهی: ماری بوکچین
ترجمهی: علی کیا
🔸 در سال اخیر «زن، زندگی، آزادی» شعار محوری جنبش زنان ایران بوده است. گروههای مختلف سیاسی از پسزمینههای مختلف، تفاسیر گوناگونی از این شعار ارائه دادهاند. در این میان ریشههای فکری و سیاسی این شعار عمدتاً مورد غفلت قرار گرفته است و حکایت: «هر کسی از ظن خود شد یار من، از درون من نجست اسرار من». طبیعی است که یک شعار میتواند در جریان یک جنبش معنایی جدید بیابد و بازتعریف شود. با این حال لازمهی اقتباس، آشنایی با ریشهها و تاریخچهی آن موضوع است.
🔸 من معتقدم این ریشهها به آرای ماری بوکچین میرسند. «زن، زندگی، آزادی» عصارهی «ژنولوژی» بهعنوان عنصری فمینیستی در «کنفدرالیسم دموکراتیک» بوده است که بازاندیشی مونیسیپالیسم لیبرترین یا کمونالیسم بوکچین توسط عبدالله اوجالان در بافتار جغرافیای سیاسی کردستان است. بالطبع، کاربستپذیری این ایدهها و نسبتشان با شرایط ایران میتواند از زوایای مختلف موضوع نقد و بررسی علاقهمندان باشد... ترجمهی متن زیر تلاشی برای بازخوانی خاستگاه نظری «زن، زندگی، آزادی» است، با این امید که تلاش جمعی ما برای خواندن، بازخوانی و به کار بستن نظریههای انقلابی باریکهای از پرتگاه مرگ به سوی زن، زندگی و آزادی بیابد.
🔸 مونیسیپالیتی در فارسی معمولا معادل «شهرداری» در نظر گرفته میشود. با این حال شهرداریها در ایران با برداشت بوکچین از مونیسیپالیتی که بر مبنای دموکراسی ریشهای شکل گرفته متفاوت است و بیشتر دنبالهای از نهاد قدرت و سرمایه هستند. به همین دلیل و برای جلوگیری از تداعی منفی، واژهی انگلیسی نویسهگردانی شده است.
🔸 برخلاف کمونیتاریانیسم، یکی از دغدغههای مونیسیپالیسم لیبرترین مسئلهی قدرت است. مخصوصاً اینکه چگونه مردم عادی میتوانند صاحب قدرت شوند. در اینجا منظور از قدرت احساس روانشناختی توانمندسازی که فرد از شرکت در یک تظاهرات الهامبخش دریافت میکند نیست. برخی از انواع محبوب «خود-توانمندسازی» معمولاً چیزی بیشتر از نعشگیِ احساسی نیستند که میتوان آنها را کموبیش از طریق مواد مخدر هم دریافت کرد. در عوض منظور من قدرتِ ملموس است که در اشکالِ سازمانیافتهی آزادی به شکل منطقی و دموکراتیک ساخته میشوند. در تقابل با آنانی که مطالبهی قدرت را صرفاً به عنوان ابزاری برای پروپاگاندا و نمایش میخواهند، یا آنان که از قبول قدرت ــ حتی اگر به آنها پیشنهاد شود ــ خودداری میکنند، حتی اگر به شکل بالقوه بتوانند آن را برای توانمند کردن مردم در انجمنهای عمومی استفاده کنند، مونیسیپالیسم لیبرترین به دنبال کسب قدرت جمعی و اشتراکی است...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3GA
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
#ماری_بوکچین #علی_کیا
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
تاملات پیرامون مونیسیپالیسم لیبرترین
نوشتهی: ماری بوکچین ترجمهی: علی کیا اگر میخواهیم با نظریهای به مصاف قرن جدید برویم که بتواند سرعتش را با تحولات جدید مطابق کند (یا فراتر از این تحولات را ببیند)، باید تلاش کنیم تا بهترین مسائل …
Forwarded from ديدبان آزار
#شریفه_محمدی، فعال کارگری از تاریخ ۱۴ آذرماه در رشت بازداشت شده است. علیرغم تعیین وثیقه و تامین آن توسط خانواده، بازپرس شعبه چهار دادسرای عمومی رشت از پذیرش وثیقه و آزادی او خودداری کرده است. همسر شریفه محمدی برایش نوشته است:
«در جایی خوانده بودم که از یک زندانی پرسیدند چیزی لازم داری برایت بیاوریم، در جواب گفته بود برایم نامه بنویسید. عزیز دلم، شریفه جان، میدانم که ممنوع الملاقات هستی و حتی اجازه تلفن هم نداری، با این وصف من برایت مینویسم و امیدوارم به دستت برسد و خوشحالت کند. امروز ۱۵ روز از بازداشت تو میگذرد، آیدین و من هرلحظه چشمانتظار دیدن روی ماهت و شنیدن صدایت هستیم. شب اول دستگیریات از بازداشتگاه تماس گرفتند و گفتند که حالت خوب نیست. اورژانس برایت دارو نوشت تا من بروم و تهیه کنم.
تا امروز که برایت مینویسم به همه مراجع سر زدهام و کسی پاسخ درستی از علت بازداشتت به من نداده است. هرروز که مراجعه میکنم جوابهای سربالا میدهند و میگویند ده روز دیگر بیا. حتی بازپرس از روبروشدن با من خودداری میکند. از چند روز پیش دیگر مرا به دادسرا هم راه نمیدهند. نمیدانم چرا به تو اجازه تلفن نمیدهند. یقین دارم که هیچ کار خلافی انجام ندادهای، تو انسان مهربان، پرتلاش و زحمتکشی هستی، تا زندگی خوبی برای خودت و خانوادهات بسازی. تو هیچ جرمی مرتکب نشدهای، جز تلاش برای زندگی بهتر و انسانی.
یادم میآید سالها پیش چقدر برای جمعآوری سابقه پدرت تلاش کردی. پیرمرد ۴۰ سال، در شهرهای مختلف تحت شرایط سخت کارگری کرده بود و بیمهاش را کامل رد نکرده بودند. میدانم از آن روز با خودت عهد بستهای که هرکجا حقی از دوستان و آشنایانت ضایع شد، پیگیری کنی. عزیز دلم، این را خوب میدانم که زمستان تمام میشود و روسیاهی برای زغال خواهد ماند. من و آیدین بیصبرانه منتظر دیدارت هستیم تا تو را در آغوش بگیریم.»
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
«در جایی خوانده بودم که از یک زندانی پرسیدند چیزی لازم داری برایت بیاوریم، در جواب گفته بود برایم نامه بنویسید. عزیز دلم، شریفه جان، میدانم که ممنوع الملاقات هستی و حتی اجازه تلفن هم نداری، با این وصف من برایت مینویسم و امیدوارم به دستت برسد و خوشحالت کند. امروز ۱۵ روز از بازداشت تو میگذرد، آیدین و من هرلحظه چشمانتظار دیدن روی ماهت و شنیدن صدایت هستیم. شب اول دستگیریات از بازداشتگاه تماس گرفتند و گفتند که حالت خوب نیست. اورژانس برایت دارو نوشت تا من بروم و تهیه کنم.
تا امروز که برایت مینویسم به همه مراجع سر زدهام و کسی پاسخ درستی از علت بازداشتت به من نداده است. هرروز که مراجعه میکنم جوابهای سربالا میدهند و میگویند ده روز دیگر بیا. حتی بازپرس از روبروشدن با من خودداری میکند. از چند روز پیش دیگر مرا به دادسرا هم راه نمیدهند. نمیدانم چرا به تو اجازه تلفن نمیدهند. یقین دارم که هیچ کار خلافی انجام ندادهای، تو انسان مهربان، پرتلاش و زحمتکشی هستی، تا زندگی خوبی برای خودت و خانوادهات بسازی. تو هیچ جرمی مرتکب نشدهای، جز تلاش برای زندگی بهتر و انسانی.
یادم میآید سالها پیش چقدر برای جمعآوری سابقه پدرت تلاش کردی. پیرمرد ۴۰ سال، در شهرهای مختلف تحت شرایط سخت کارگری کرده بود و بیمهاش را کامل رد نکرده بودند. میدانم از آن روز با خودت عهد بستهای که هرکجا حقی از دوستان و آشنایانت ضایع شد، پیگیری کنی. عزیز دلم، این را خوب میدانم که زمستان تمام میشود و روسیاهی برای زغال خواهد ماند. من و آیدین بیصبرانه منتظر دیدارت هستیم تا تو را در آغوش بگیریم.»
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی