🟣 فراخوان روز جهانی زن
در همراهی با قیام #زن_زندگی_آزادی و در اعتراض به سرکوب دانشآموزان و زنان
▪️چهارشنبه، ۱۷ اسفند، ساعت ۶ عصر، رشت میادین اصلی شهر
#زنان_گیلان
@bidarzani
در همراهی با قیام #زن_زندگی_آزادی و در اعتراض به سرکوب دانشآموزان و زنان
▪️چهارشنبه، ۱۷ اسفند، ساعت ۶ عصر، رشت میادین اصلی شهر
#زنان_گیلان
@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
📌اقتصاد سیاسی اشتغال زنان (مشاغل غیررسمی و مجموع بیثباتکاران)
✍🏽 شکیبا عسگرپور
#بیدارزنی: بررسی «حاشیهای شدن اشتغال زنان در ایران»، گزارهای متکی بر تحلیل سیاسی، تاریخی، نقش مذهب، تبعات جهانیسازی فقر و اقتصاد بازار آزاد بر حق معیشت و حضور زنان در اجتماع است.
اگر به نیمهی اول دههی ۵۰ رجوع کنیم، با افزایش درآمد نفتی و سپس رکود عمیق آن مواجه خواهیم شد. طوری که سنگبنای هر گونه بررسی وضعیت اشتغال (فراجنسیتی) پیش از دههی ۴۰ را درکنار مابقی وجوه «اقتصاد سرنیزهای» (به تعبیر بیژن جزنی) قرار میدهد. افزایش چشمگیر مهاجرت روستا به شهر، بورژوازی کمپرادورِ حاکم و تقویت صنعتیسازی بدنهی تولید، از عوامل تعیین کنندهی سیاستگذاریهای «جنسیت در مشاغل زنان» در دورهی پهلوی دوم است. در سال ۱۳۵۵، بالغ بر ۱۹۴،۰۰۰ نفر (۱۶ درصد) از زنان در سطوح بالای سلسله مراتب کارْ شاغل بودند که این شامل سرمایهداران، خرده بورژوازی مدرن و طبقهی متوسط بود. مابقی بدنهی یک میلیونی زنان شاغل (یعنی ۸۴ درصد) در سطوح دیگر معلمان، پرستاران، کارگران کارخانجات و «مشاغل غیررسمی» قرار میگرفتند، یعنی همان بدنهی ۴۱ درصدی مشاغل بدون مزد و یا «زنان کارگر و کارکنان فامیلی بدون مزد».
سازمان آمار ایران، وضعیت شغلی را در شش دسته تعریف میکند: «کارفرمایان، کارکنان مستقل، مزد و حقوقبگیران بخش خصوصی، مزد و حقوقبگیران بخش عمومی (بنیادها)، کارکنان فامیلی بدون مزد و کسانی که وضعیت شغلی آنان نامشخص (مشاغل غیررسمی) است».
▪️ متن پیشرو سعی در بررسی دو گزینهی آخر این دستهبندی دارد:
«کار بیمزد کارگران زن در مشاغل خانوادگی و
کارگران تولیدیهای زیر زمینی و بیثباتکاران».
پس از انقلاب ۵۷، جمهوری اسلامی در پی استقرار نظام اقتصادی اسلامی، راه اتوپیایی اسلامی (یا همان حاکمیت مستضعفان) را در پیش گرفت. نمود حقیقی اتکا بر سیاستهای پولیسازی و سلب ید کارگران از ثروت عمومی در پیشنویس قانون کار در سال ۱۳۶۰ تحقق پیدا کرد و سرمایهداری اسلامی بهنام مستضعفان و بهکام حاکمیتِ نوپای مستقر، بازار کار دههی ۶۰ را رقم زد. سیاستهای منزویسازی زنان با اعمال حجاب اجباری، تدوین قانون اساسی نابرابر و قانونی شدن تبعیض جنسیتی در حقوق اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و قضایی علیه زنان، همگی تاثیرات معیشتی خود را بر بدنهی زنان شاغل در هر دو گزارهی دارای قراردادهای کاری و زنان کارگر در مشاغل غیررسمی نشان داد...»
#روز_جهانی_کارگر #زنان_کارگر #اشتغال_زنان #مشاغل_غیررسمی
متن کامل این مقاله را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/35265
@bidarzani | بیدارزنی
✍🏽 شکیبا عسگرپور
#بیدارزنی: بررسی «حاشیهای شدن اشتغال زنان در ایران»، گزارهای متکی بر تحلیل سیاسی، تاریخی، نقش مذهب، تبعات جهانیسازی فقر و اقتصاد بازار آزاد بر حق معیشت و حضور زنان در اجتماع است.
اگر به نیمهی اول دههی ۵۰ رجوع کنیم، با افزایش درآمد نفتی و سپس رکود عمیق آن مواجه خواهیم شد. طوری که سنگبنای هر گونه بررسی وضعیت اشتغال (فراجنسیتی) پیش از دههی ۴۰ را درکنار مابقی وجوه «اقتصاد سرنیزهای» (به تعبیر بیژن جزنی) قرار میدهد. افزایش چشمگیر مهاجرت روستا به شهر، بورژوازی کمپرادورِ حاکم و تقویت صنعتیسازی بدنهی تولید، از عوامل تعیین کنندهی سیاستگذاریهای «جنسیت در مشاغل زنان» در دورهی پهلوی دوم است. در سال ۱۳۵۵، بالغ بر ۱۹۴،۰۰۰ نفر (۱۶ درصد) از زنان در سطوح بالای سلسله مراتب کارْ شاغل بودند که این شامل سرمایهداران، خرده بورژوازی مدرن و طبقهی متوسط بود. مابقی بدنهی یک میلیونی زنان شاغل (یعنی ۸۴ درصد) در سطوح دیگر معلمان، پرستاران، کارگران کارخانجات و «مشاغل غیررسمی» قرار میگرفتند، یعنی همان بدنهی ۴۱ درصدی مشاغل بدون مزد و یا «زنان کارگر و کارکنان فامیلی بدون مزد».
سازمان آمار ایران، وضعیت شغلی را در شش دسته تعریف میکند: «کارفرمایان، کارکنان مستقل، مزد و حقوقبگیران بخش خصوصی، مزد و حقوقبگیران بخش عمومی (بنیادها)، کارکنان فامیلی بدون مزد و کسانی که وضعیت شغلی آنان نامشخص (مشاغل غیررسمی) است».
▪️ متن پیشرو سعی در بررسی دو گزینهی آخر این دستهبندی دارد:
«کار بیمزد کارگران زن در مشاغل خانوادگی و
کارگران تولیدیهای زیر زمینی و بیثباتکاران».
پس از انقلاب ۵۷، جمهوری اسلامی در پی استقرار نظام اقتصادی اسلامی، راه اتوپیایی اسلامی (یا همان حاکمیت مستضعفان) را در پیش گرفت. نمود حقیقی اتکا بر سیاستهای پولیسازی و سلب ید کارگران از ثروت عمومی در پیشنویس قانون کار در سال ۱۳۶۰ تحقق پیدا کرد و سرمایهداری اسلامی بهنام مستضعفان و بهکام حاکمیتِ نوپای مستقر، بازار کار دههی ۶۰ را رقم زد. سیاستهای منزویسازی زنان با اعمال حجاب اجباری، تدوین قانون اساسی نابرابر و قانونی شدن تبعیض جنسیتی در حقوق اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و قضایی علیه زنان، همگی تاثیرات معیشتی خود را بر بدنهی زنان شاغل در هر دو گزارهی دارای قراردادهای کاری و زنان کارگر در مشاغل غیررسمی نشان داد...»
#روز_جهانی_کارگر #زنان_کارگر #اشتغال_زنان #مشاغل_غیررسمی
متن کامل این مقاله را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/35265
@bidarzani | بیدارزنی
بیدارزنی
اقتصاد سیاسی اشتغال زنان (مشاغل غیررسمی و مجموع بیثباتکاران)/ شکیبا عسگرپور - بیدارزنی
این مقاله مروری است به حاشیهای شدن اشتغال زنان در ایران و روند طرد زنان از بازار کار رسمی به بازار کار غیررسمی طی چهار دهه گذشته.
🟣 مواجههی رادیکال با خانهداری
✍🏽 زهره اسدپور
#بیدارزنی : از متن: «راهحلهای مختلفی برای بهبود شرایط زنان خانهدار و یا به طور کلی حل مساله کار خانگی ارائه میشود. جلب مشارکت مردان در انجام امور خانه و یا پرداخت دستمزد به زنان خانهدار دو راهحل معروف برای این مسالهاند که در ادامه به آنها میپردازیم و میگوییم که چرا این دو راهحل، پاسخی رادیکال به مساله کارخانگی و زنان خانهدار نمیدهد.
تردیدی نیست که زنانه کردن کار خانگی در خدمت فرودستسازی بیشتر زنان است و باید با آن مقابله کرد. از این رو جلب مشارکت مردان در کار خانگی در جهت کم کردن بار کار خانگی برای زنان است و از این رو بسیار ضروری و ارزشمند. اما توقف در این نقطه و ندیدن ارتباط میان کار خانگی و جامعهی سرمایهداری و نقشی که کار خانگی و خانهداری در ابقای سرمایهداری دارد، تقلیل مساله کار خانگی به موضوعی میان زنان و مردان است که نقش جامعه را نادیده میگیرد.
پرداخت دستمزد به زنان خانهدار نیز گرچه گامی در جهت به رسمیت شناختن ارزش تولیدی کار خانگی است؛ اما به جای اینکه در جهت کوچک کردن یا محو کار خانگی باشد آن را تثبیت میکند و پاسخی برای اشکالات متعدد این کار، از جمله انجام آن در تنهایی و بدون روابط ارگانیک با دیگر کارگران، نیست. پاسخ رادیکال به مساله زنان خانهدار، نباید نقش جامعه سرمایهداری را نادیده بگیرد و باید بتواند نگاه سودانگارانه به کار خانگی را نیز به چالش بکشد.
پاسخ رادیکال به مساله کار خانگی در درجه اول کوچکتر کردن کار خانگی از طریق اجتماعی کردن آن است. بسیاری از مسئولیتهای زنان خانهدار در اصل مسئولیتهای اجتماع است. وظایفی چون آموزش کودکان یا خدمات مراقبتی از بیماران و سالمندان از حیطهی وظایف خانگی باید خارج شوند. به عبارت سادهتر، تمام آموزش کودکان باید در مدارس رایگان و با کیفیت انجام بگیرد و هیچ وظیفهی تکمیلیای بر دوش مادران در این مورد نباید باشد. آموزش و پرورش رایگان باید به سنین پیش از دبستان نیز کشیده شود...»
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/45182
#روزجهانی_کارگر
#زنان_خانهدار #کار_خانگی #استثمار_و_سرمایهداری
@bidarzani
✍🏽 زهره اسدپور
#بیدارزنی : از متن: «راهحلهای مختلفی برای بهبود شرایط زنان خانهدار و یا به طور کلی حل مساله کار خانگی ارائه میشود. جلب مشارکت مردان در انجام امور خانه و یا پرداخت دستمزد به زنان خانهدار دو راهحل معروف برای این مسالهاند که در ادامه به آنها میپردازیم و میگوییم که چرا این دو راهحل، پاسخی رادیکال به مساله کارخانگی و زنان خانهدار نمیدهد.
تردیدی نیست که زنانه کردن کار خانگی در خدمت فرودستسازی بیشتر زنان است و باید با آن مقابله کرد. از این رو جلب مشارکت مردان در کار خانگی در جهت کم کردن بار کار خانگی برای زنان است و از این رو بسیار ضروری و ارزشمند. اما توقف در این نقطه و ندیدن ارتباط میان کار خانگی و جامعهی سرمایهداری و نقشی که کار خانگی و خانهداری در ابقای سرمایهداری دارد، تقلیل مساله کار خانگی به موضوعی میان زنان و مردان است که نقش جامعه را نادیده میگیرد.
پرداخت دستمزد به زنان خانهدار نیز گرچه گامی در جهت به رسمیت شناختن ارزش تولیدی کار خانگی است؛ اما به جای اینکه در جهت کوچک کردن یا محو کار خانگی باشد آن را تثبیت میکند و پاسخی برای اشکالات متعدد این کار، از جمله انجام آن در تنهایی و بدون روابط ارگانیک با دیگر کارگران، نیست. پاسخ رادیکال به مساله زنان خانهدار، نباید نقش جامعه سرمایهداری را نادیده بگیرد و باید بتواند نگاه سودانگارانه به کار خانگی را نیز به چالش بکشد.
پاسخ رادیکال به مساله کار خانگی در درجه اول کوچکتر کردن کار خانگی از طریق اجتماعی کردن آن است. بسیاری از مسئولیتهای زنان خانهدار در اصل مسئولیتهای اجتماع است. وظایفی چون آموزش کودکان یا خدمات مراقبتی از بیماران و سالمندان از حیطهی وظایف خانگی باید خارج شوند. به عبارت سادهتر، تمام آموزش کودکان باید در مدارس رایگان و با کیفیت انجام بگیرد و هیچ وظیفهی تکمیلیای بر دوش مادران در این مورد نباید باشد. آموزش و پرورش رایگان باید به سنین پیش از دبستان نیز کشیده شود...»
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/45182
#روزجهانی_کارگر
#زنان_خانهدار #کار_خانگی #استثمار_و_سرمایهداری
@bidarzani
بیدارزنی
اجتماعی کردن کار خانگی - مواجههی رادیکال با خانهداری - زهره اسدپور - بیدارزنی
پاسخ رادیکال به خانهداری، کوچک کردن آن از طریق اجتماعی کردن کار خانگی و پرداخت بیمهی بیکاری و حرفهآموزی و جذب زنان در بازار کار است.
🟣 زنان کارگر بلوچ و بیگاری در نخلستانها
از متن: «اما در میان کارگران زن، برخی از زنان کارگر هستند که از ستم مضاعفی رنج میبرند. آنها زنانی هستند که در نظام سنتی کاستی به بردگی گرفته شده بودند و با اصطلاحات تبعیضآمیزی همچون «مولدهای خانهزاد» خوانده میشدند. پس از انقلاب ۱۳۵۷ و با تغییر مناسبات زمینداری و ارباب رعیتی این زنان اصطلاحا «آزاد» شدند، اما ثمره این آزادی دستیبابی به حقوقی برابر با سایرین نبود.
در لایههای زیرین ساختار متصلب کاستی موجود و همچنین به مدد نظام طبقاتی و اقتصاد غارتگرانه که زیست روزمره و امکان زندگی برابر را از انسانها سلب میکند، این مناسبات و نظم کهن به شکلی نو بازتولید میشوند. امروز کارگر «خانهزاد» پیشین، تبدیل به کارگر ارزان سرپرست خانوار شده و همچنان از اجتماع رانده است. این زنان که در روستاها کارگران فصلی هستند، در سایر ماههای سال در خدمت اربابان گذشته خود هستند. آنها کارهای نامرئی زیادی نیز انجام میدهند و در ازای این کارها مبلغی ناچیز و خیلی کمتر از بهای کار و خدمتشان دریافت میکنند.
بدین ترتیب کاست و طبقه تاثیر مستقیمی بر استثمار و بیگاری زنان کارگر دارد. زن کارگر بلوچ به واسطه بیحقسازی ساختاری (از جمله در حوزههای: جنسی و جنسیتی، دولتی، طبقاتی، کاستی، ملی) به نیروی کار ارزانی تبدیل شده است که در طی سالها به انباشت سود برای زمینداران و صاحبان ثروت منجر شده است. او حتی فاقد آن دسته از حقوقی است که نمایشی روی کاغذ به کارگران داده میشود! غارت مضاعفی که او تجربه میکند، کار مولد و سودآور او را در چرخه اقتصاد بیگاری انداخته است. در این میان او نه تنها هیچ پشتوانه تشکیلاتی در برابر این بهرهکشی اقتصادی ندارد، بلکه بدن جنسیتمند او، در درون مناسبات اجتماعی پدرسالارانه به انقیاد تام درآمده است. سیاست رهایی کارگران و مبارزه علیه ستم سرمایهدارانه و استثمارگر، باید رنجها و نیروی کار این زنان را در تحلیلهای خود در نظر بگیرد و برای سرنگونی چنین نظامی با آنها همبستگی داشته باشد...»
▪️منبع: دسگوهاران
https://bit.ly/3Bpb0z7
#زنان_کارگر
#ستم_طبقاتی
#زنان_کارگر_بلوچ
@bidarzani
از متن: «اما در میان کارگران زن، برخی از زنان کارگر هستند که از ستم مضاعفی رنج میبرند. آنها زنانی هستند که در نظام سنتی کاستی به بردگی گرفته شده بودند و با اصطلاحات تبعیضآمیزی همچون «مولدهای خانهزاد» خوانده میشدند. پس از انقلاب ۱۳۵۷ و با تغییر مناسبات زمینداری و ارباب رعیتی این زنان اصطلاحا «آزاد» شدند، اما ثمره این آزادی دستیبابی به حقوقی برابر با سایرین نبود.
در لایههای زیرین ساختار متصلب کاستی موجود و همچنین به مدد نظام طبقاتی و اقتصاد غارتگرانه که زیست روزمره و امکان زندگی برابر را از انسانها سلب میکند، این مناسبات و نظم کهن به شکلی نو بازتولید میشوند. امروز کارگر «خانهزاد» پیشین، تبدیل به کارگر ارزان سرپرست خانوار شده و همچنان از اجتماع رانده است. این زنان که در روستاها کارگران فصلی هستند، در سایر ماههای سال در خدمت اربابان گذشته خود هستند. آنها کارهای نامرئی زیادی نیز انجام میدهند و در ازای این کارها مبلغی ناچیز و خیلی کمتر از بهای کار و خدمتشان دریافت میکنند.
بدین ترتیب کاست و طبقه تاثیر مستقیمی بر استثمار و بیگاری زنان کارگر دارد. زن کارگر بلوچ به واسطه بیحقسازی ساختاری (از جمله در حوزههای: جنسی و جنسیتی، دولتی، طبقاتی، کاستی، ملی) به نیروی کار ارزانی تبدیل شده است که در طی سالها به انباشت سود برای زمینداران و صاحبان ثروت منجر شده است. او حتی فاقد آن دسته از حقوقی است که نمایشی روی کاغذ به کارگران داده میشود! غارت مضاعفی که او تجربه میکند، کار مولد و سودآور او را در چرخه اقتصاد بیگاری انداخته است. در این میان او نه تنها هیچ پشتوانه تشکیلاتی در برابر این بهرهکشی اقتصادی ندارد، بلکه بدن جنسیتمند او، در درون مناسبات اجتماعی پدرسالارانه به انقیاد تام درآمده است. سیاست رهایی کارگران و مبارزه علیه ستم سرمایهدارانه و استثمارگر، باید رنجها و نیروی کار این زنان را در تحلیلهای خود در نظر بگیرد و برای سرنگونی چنین نظامی با آنها همبستگی داشته باشد...»
▪️منبع: دسگوهاران
https://bit.ly/3Bpb0z7
#زنان_کارگر
#ستم_طبقاتی
#زنان_کارگر_بلوچ
@bidarzani
Telegraph
زنان کارگر بلوچ و بیگاری در نخلستانها
در موسم برداشت خرما، زمانی که صاحبان نخلستانها، دلالان و تاجران برای کار بر روی زمین به کارگر نیاز دارند، معادلات به کارگیری نیروی کار متفاوت میشود. کارفرمایان ترجیح میدهند زنان بیشتری را استخدام کنند و از نیروی کار آنان استفاده کنند. در ادامه منطق چنین…
Forwarded from نقد
▫️ زنان کارگر و سناریوهای سرمایهداری:
▫️ ایدئولوژیهای سلطه، منافع مشترک و سیاست همبستگی
28 می 2023
نوشتهی: چاندرا تالپاد موهانتی
ترجمهی: فرزانه راجی
🔸 «ما رؤیای این را داریم که وقتی سخت کار میکنیم بتوانیم لباس مناسب به فرزندانمان بپوشانیم و باز هم کمی وقت و پول برای خودمان باقی بماند. میخواهیم وقتی مانند دیگران کار میکنیم، رفتار یکسانی با ما داشته باشند، و چون شبیه آنها نیستیم ما را تحقیر نکنند. بعد از خود میپرسیم ”چگونه میتوانیم این چیزها را محقق کنیم؟“ و تا الان فقط به دو تا پاسخ ممکن رسیدهام: برنده شدن در بختآزمایی یا سازماندهی. چه میتوانم بگویم جز اینکه هرگز در مورد اعداد خوششانس نبودهام. بنابراین در کتاب خود بگویید: ممکن است طول بکشد که مردم باور کنند شانس ندارند، بنابراین باید سازماندهی کنند! … زیرا تنها راه برای به دست آوردن اندکی قدرت بر زندگی خود این است که آنرا بهصورت جمعی و با پشتیبانی سایر افرادی انجام دهید که همان نیازهای شما را دارند.» (ایرما، کارگری فیلیپینی در سیلیکونولی، کالیفرنیا)
🔸 رؤیاهای ایرما در مورد یک زندگی آبرومندانه برای فرزندانش و خودش، تمایل او به دیدن رفتاری برابر و کرامت بر اساس کیفیت و شایستگی کارش، اعتقاد او به این که مبارزهی جمعی وسیلهای برای «به دست آوردن اندکی قدرت بر زندگی» خود است، بهطور خلاصه مبارزات زنان کارگر فقیر را در عرصهی جهان سرمایهداری به تصویر میکشد. در این مقاله میخواهم بر استثمار زنان فقیر جهان سوم، بر عاملیت آنها بهعنوان کارگر، بر منافع مشترک زنان کارگر بر اساس درک موقعیت و نیازهای مشترک، و بر استراتژیها/روشهای سازماندهی که هدف استوار و نتیجهی آنها دگرگونی زندگی روزمرهی زنان کارگر است، بهطور جدی تمرکز کنم.
🔸 این مقاله موضوعات تحلیلی و سیاسی زیر را در ارتباط با زنان کارگر جهان سوم در عرصهی جهانی برجسته میکند: ۱) گروه خاصی از زنان کارگر را در تاریخ و در حوزهی عملکرد اقتدار سرمایهداری معاصر تشریح و ثبت میکند؛ ۲) پیوندها و پتانسیلِ همبستگی بین زنان کارگر در سراسر مرزهای دولت-ملتها را بر اساس ابهامزدایی از ایدئولوژی مذکرانگاشتنِ کارگر ترسیم میکند؛ ۳) تعریفی بومی شده از کار زنان جهان سوم به نمایش میگذارد که در واقع استراتژی استعمار مجدد سرمایهداری جهانی است؛ ۴) نشان میدهد که زنان بهعنوان کارگر دارای منافعی مشترک هستند، نه فقط در جهت تحول زندگی کاری و محیطهایشان، بلکه در بازتعریف فضاهای خانه بهگونهای که شغل خانگی بهعنوان کاری برای کسب معاش به رسمیت شناخته شود نه بهعنوان فعالیتی مکمل در اوقات فراغت؛ ۵) نیاز به دانش رهاییبخش فمینیستی را بهعنوان مبنای سازماندهی فمینیستی و مبارزات جمعی برای عدالت اقتصادی و سیاسی ایدهآل و بسیار مهم میداند؛ ۶) تعریفی کاربردی از منافع مشترک زنان کارگر جهان سوم بر مبنای نظریهپردازی هویت اجتماعی مشترک زنان جهان سوم بهعنوان زن/کارگر ارائه میکند و در نهایت ۷) عادات مقاومت، اشکال مبارزهی جمعی و راهبردهای سازماندهی زنان کارگر فقیر جهان سوم را بررسی میکند. ایرما درست میگوید که «تنها راه برای بهدست آوردن اندکی قدرت بر زندگی خود این است که این کار را بهصورت جمعی و با حمایت سایر افرادی انجام دهیم که نیازهای مشترکی با ما دارند.»...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3uK
#فمینیسم #جنسیت #زنان_کارگر #سرمایهداری
#فرزانه_راجی #چاندرا_تالپاد_موهانتی
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ ایدئولوژیهای سلطه، منافع مشترک و سیاست همبستگی
28 می 2023
نوشتهی: چاندرا تالپاد موهانتی
ترجمهی: فرزانه راجی
🔸 «ما رؤیای این را داریم که وقتی سخت کار میکنیم بتوانیم لباس مناسب به فرزندانمان بپوشانیم و باز هم کمی وقت و پول برای خودمان باقی بماند. میخواهیم وقتی مانند دیگران کار میکنیم، رفتار یکسانی با ما داشته باشند، و چون شبیه آنها نیستیم ما را تحقیر نکنند. بعد از خود میپرسیم ”چگونه میتوانیم این چیزها را محقق کنیم؟“ و تا الان فقط به دو تا پاسخ ممکن رسیدهام: برنده شدن در بختآزمایی یا سازماندهی. چه میتوانم بگویم جز اینکه هرگز در مورد اعداد خوششانس نبودهام. بنابراین در کتاب خود بگویید: ممکن است طول بکشد که مردم باور کنند شانس ندارند، بنابراین باید سازماندهی کنند! … زیرا تنها راه برای به دست آوردن اندکی قدرت بر زندگی خود این است که آنرا بهصورت جمعی و با پشتیبانی سایر افرادی انجام دهید که همان نیازهای شما را دارند.» (ایرما، کارگری فیلیپینی در سیلیکونولی، کالیفرنیا)
🔸 رؤیاهای ایرما در مورد یک زندگی آبرومندانه برای فرزندانش و خودش، تمایل او به دیدن رفتاری برابر و کرامت بر اساس کیفیت و شایستگی کارش، اعتقاد او به این که مبارزهی جمعی وسیلهای برای «به دست آوردن اندکی قدرت بر زندگی» خود است، بهطور خلاصه مبارزات زنان کارگر فقیر را در عرصهی جهان سرمایهداری به تصویر میکشد. در این مقاله میخواهم بر استثمار زنان فقیر جهان سوم، بر عاملیت آنها بهعنوان کارگر، بر منافع مشترک زنان کارگر بر اساس درک موقعیت و نیازهای مشترک، و بر استراتژیها/روشهای سازماندهی که هدف استوار و نتیجهی آنها دگرگونی زندگی روزمرهی زنان کارگر است، بهطور جدی تمرکز کنم.
🔸 این مقاله موضوعات تحلیلی و سیاسی زیر را در ارتباط با زنان کارگر جهان سوم در عرصهی جهانی برجسته میکند: ۱) گروه خاصی از زنان کارگر را در تاریخ و در حوزهی عملکرد اقتدار سرمایهداری معاصر تشریح و ثبت میکند؛ ۲) پیوندها و پتانسیلِ همبستگی بین زنان کارگر در سراسر مرزهای دولت-ملتها را بر اساس ابهامزدایی از ایدئولوژی مذکرانگاشتنِ کارگر ترسیم میکند؛ ۳) تعریفی بومی شده از کار زنان جهان سوم به نمایش میگذارد که در واقع استراتژی استعمار مجدد سرمایهداری جهانی است؛ ۴) نشان میدهد که زنان بهعنوان کارگر دارای منافعی مشترک هستند، نه فقط در جهت تحول زندگی کاری و محیطهایشان، بلکه در بازتعریف فضاهای خانه بهگونهای که شغل خانگی بهعنوان کاری برای کسب معاش به رسمیت شناخته شود نه بهعنوان فعالیتی مکمل در اوقات فراغت؛ ۵) نیاز به دانش رهاییبخش فمینیستی را بهعنوان مبنای سازماندهی فمینیستی و مبارزات جمعی برای عدالت اقتصادی و سیاسی ایدهآل و بسیار مهم میداند؛ ۶) تعریفی کاربردی از منافع مشترک زنان کارگر جهان سوم بر مبنای نظریهپردازی هویت اجتماعی مشترک زنان جهان سوم بهعنوان زن/کارگر ارائه میکند و در نهایت ۷) عادات مقاومت، اشکال مبارزهی جمعی و راهبردهای سازماندهی زنان کارگر فقیر جهان سوم را بررسی میکند. ایرما درست میگوید که «تنها راه برای بهدست آوردن اندکی قدرت بر زندگی خود این است که این کار را بهصورت جمعی و با حمایت سایر افرادی انجام دهیم که نیازهای مشترکی با ما دارند.»...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3uK
#فمینیسم #جنسیت #زنان_کارگر #سرمایهداری
#فرزانه_راجی #چاندرا_تالپاد_موهانتی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
زنان کارگر و سناریوهای سرمایهداری
ایدئولوژیهای سلطه، منافع مشترک و سیاست همبستگی نوشتهی: چاندرا تالپاد موهانتی ترجمهی: فرزانه راجی این مقاله موضوعات تحلیلی و سیاسی زیر را در ارتباط با زنان کارگر جهان سوم در عرصهی جهانی برجسته …
🟣 حجاب اجباری، عامل مرگ یک زن کارگر ۲۶ ساله
یک زن کارگر ۲۶ ساله اهل نیشابور، حین کار با دستگاه تزریق پلاستیک مصدوم شد و جان خود را از دست داد.
بهگزارش خبرگزاری ایلنا: «این کارگر در حین کار با دستگاه دکل (تزریق پلاستیک )، به علت گیر کردن شال و کشیده شدن به داخل دستگاه، به شدت مصدوم و دقایقی بعد در محل کار جان باخت».
▪️پیشتر در ۱۷ آبان ۱۴۰۰ نیز، #مرضیه_طاهریان کارگر ۲۱سالهی کارخانهی نساجی کویر سمنان، به علت گیر کردن مقنعه در دستگاه و آسیب مغزی جان خود را از دست داد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#زنان_کارگر #حجاب_اجباری
#تبعیض_سیستماتیک
@bidarzani
یک زن کارگر ۲۶ ساله اهل نیشابور، حین کار با دستگاه تزریق پلاستیک مصدوم شد و جان خود را از دست داد.
بهگزارش خبرگزاری ایلنا: «این کارگر در حین کار با دستگاه دکل (تزریق پلاستیک )، به علت گیر کردن شال و کشیده شدن به داخل دستگاه، به شدت مصدوم و دقایقی بعد در محل کار جان باخت».
▪️پیشتر در ۱۷ آبان ۱۴۰۰ نیز، #مرضیه_طاهریان کارگر ۲۱سالهی کارخانهی نساجی کویر سمنان، به علت گیر کردن مقنعه در دستگاه و آسیب مغزی جان خود را از دست داد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#زنان_کارگر #حجاب_اجباری
#تبعیض_سیستماتیک
@bidarzani