🟣 برای «بل هوکس»
اگر امروز ما از اینترسکشنالیتی، درهم تنیدگی ستمها و تبعیضها حرف میزنیم، اگر از تاثیر و تاثر جنسیت، نژاد و طبقه میگوییم، روی شانههای بزرگانی همچون بل هوکس ایستادهایم. او نویسنده و فمینیست آمریکایی بود که از جمله مهمترین متون را دربارهی تجربهی زیستهی مردم به حاشیه رانده شده در جامعهی آمریکا نوشت و از ضرورت مبارزه با نژادپرستی، نابرابری طبقاتی و تبعیض جنسیتی توامان حرف زد.
او نویسنده پرکار و پر تلاشی بود که بیش از ۳۰ کتاب و تعداد زیادی مقالههای دانشگاهی و ژورنالیستی منتشر کرد و در سخنرانیهای بسیاری حضور داشت.
بل هوکس در بخشی از مقالهی خود به نام «خواهرانگی، اتحاد سیاسی میان زنان» نوشت:
«نژادگرایی، یکی از موانع مهم در مسیر اتحاد زنان است. ایدئولوژی خواهری اخیری که توسط کنشگران فمینیست معاصر تعریف شد، نشان داد که زنان سفید، تبعیضها، بهرهکشیها و ستمی را که به زنان از نژادهای مختلف روا داشته میشود، به رسمیت نمیشناسند و همین موجب شده تا این دوگروه نتوانند با یکدیگر، دغدغههای سیاسی مشترک داشته باشند».
#فاشیسم #نژاد #طبقه
▪️منبع: intersectionalwriting
@bidarzani
اگر امروز ما از اینترسکشنالیتی، درهم تنیدگی ستمها و تبعیضها حرف میزنیم، اگر از تاثیر و تاثر جنسیت، نژاد و طبقه میگوییم، روی شانههای بزرگانی همچون بل هوکس ایستادهایم. او نویسنده و فمینیست آمریکایی بود که از جمله مهمترین متون را دربارهی تجربهی زیستهی مردم به حاشیه رانده شده در جامعهی آمریکا نوشت و از ضرورت مبارزه با نژادپرستی، نابرابری طبقاتی و تبعیض جنسیتی توامان حرف زد.
او نویسنده پرکار و پر تلاشی بود که بیش از ۳۰ کتاب و تعداد زیادی مقالههای دانشگاهی و ژورنالیستی منتشر کرد و در سخنرانیهای بسیاری حضور داشت.
بل هوکس در بخشی از مقالهی خود به نام «خواهرانگی، اتحاد سیاسی میان زنان» نوشت:
«نژادگرایی، یکی از موانع مهم در مسیر اتحاد زنان است. ایدئولوژی خواهری اخیری که توسط کنشگران فمینیست معاصر تعریف شد، نشان داد که زنان سفید، تبعیضها، بهرهکشیها و ستمی را که به زنان از نژادهای مختلف روا داشته میشود، به رسمیت نمیشناسند و همین موجب شده تا این دوگروه نتوانند با یکدیگر، دغدغههای سیاسی مشترک داشته باشند».
#فاشیسم #نژاد #طبقه
▪️منبع: intersectionalwriting
@bidarzani
🟣 #بیدارزنی: پداگوژی جنبشها: آن سوی بنبست طبقه/هویت
نویسندگان:
دیوید آی. بکر و کیت کارینز
✍🏽 ترجمه: فروغ قرهداغی
از متن: «در این مقاله چگونگی ایجاد ائتلاف بین مفاهیمی ظاهراً نامتجانس، از طریق تفکر پداگوژیکی درباره سازماندهی، بررسی خواهد شد. تفکر پداگوژیکی، ائتلافی بین عامگرایی در مبارزات طبقاتی، و موقعیتمندی -که کلید دستیابی به سیاست هویتی رادیکال است- ایجاد میکند. به باور نویسندگان، حوزه علوم تربیتی، در بردارندهی درسهای مهمی برای کنشگران امروزی است. اگر به آرایش واقعی صداها، ذهنها و بدنها در کلاسهای درس و جنبشها نگاه کنیم، آنچه مردم به واقع هنگام جمع شدن برای مبارزه و از بین بردن مناسبات ظالمانه تولید انجام میدهند، پیوندی را میبینیم که در اکثر ایدئولوژیهای مطرح امروزی اشارهای به آن نشده است. با نگاهی به تاریخچهی نقطهی برخورد جنبشها و کلاسهای درس -پداگوژی انتقادی- میتوان نمونههایی از نحوه تلاقی عامگرایی و موقعیتمندی برای تشکیل ائتلاف را مشاهده کرد.
جریان چپ، به گواه دو درونمایه آشکار، با قدرت؛ اما به آهستگی در حال گسترش است: نخست، افزایش محبوبیت عقاید سوسیالیستی و دوم، بنبست آشکاری که بین سیاست طبقاتی و سیاست هویتی دیده میشود. این دو درونمایه با هم در تعامل و تقابل هستند؛ یکی حیات بخش است و دیگری تهدید کننده. بن بست فرضی بین طبقه و هویت را میتوان یکی از بزرگترین تهدیدها برای مبارزات جنبشهای معاصر دانست –قدیمیترین ترفند برای تضعیف جریان چپ، واداشتن کنشگران به مبارزه، صرفاً در یکی از حوزههای طبقه، نژاد و جنسیت، بوده است تا ائتلاف لازم برای ایجاد یک دنیای بهتر، غیر ممکن شود. با این وجود، احتمالاً همان عواملی که تهدید کننده جنبشهای کنونی هستند، بیش از هر عامل دیگری، به آنها حیات میبخشند: فعالیت همزمان کنشگران در درون و مابین حوزههای مختلف، کلید دستیابی به اقدام جمعی تودههاست.
در ادامه، داستانی مربوط به ۳۰ سال پیش روایت میشود. داستانی درباره اینکه چگونه یک کلاس دانشگاهی که در تلاش برای مطالعه نابرابری ساختاری و سازماندهی فعالیتی بر علیه آن بود، در میانه راه، ناچار به تغییر شیوه خود شد. در اواسط ترم، استاد و دانشجویان، پداگوژی و برنامه درسی اولیه خود را کنار گذاشتند و حتی نام دوره را تغییر دادند تا نشان دهنده تغییر راهبرد آنها برای ایجاد تغییرات اجتماعی باشد. با این کار، آنها نمونهای از یک رویکرد پداگوژیکی در قبال سازماندهی را ارائه کردند: چگونه میتوان بین گروههایی با هویتهای متفاوت و یا بین مفاهیم هویت و عمومیتگرایی، ائتلاف ایجاد کرد.»
#پداگوژی_جنبش
#نژاد #ملیت #طبقه #جنسیت
#سیاست_هویت
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44651/
@bidarzani
نویسندگان:
دیوید آی. بکر و کیت کارینز
✍🏽 ترجمه: فروغ قرهداغی
از متن: «در این مقاله چگونگی ایجاد ائتلاف بین مفاهیمی ظاهراً نامتجانس، از طریق تفکر پداگوژیکی درباره سازماندهی، بررسی خواهد شد. تفکر پداگوژیکی، ائتلافی بین عامگرایی در مبارزات طبقاتی، و موقعیتمندی -که کلید دستیابی به سیاست هویتی رادیکال است- ایجاد میکند. به باور نویسندگان، حوزه علوم تربیتی، در بردارندهی درسهای مهمی برای کنشگران امروزی است. اگر به آرایش واقعی صداها، ذهنها و بدنها در کلاسهای درس و جنبشها نگاه کنیم، آنچه مردم به واقع هنگام جمع شدن برای مبارزه و از بین بردن مناسبات ظالمانه تولید انجام میدهند، پیوندی را میبینیم که در اکثر ایدئولوژیهای مطرح امروزی اشارهای به آن نشده است. با نگاهی به تاریخچهی نقطهی برخورد جنبشها و کلاسهای درس -پداگوژی انتقادی- میتوان نمونههایی از نحوه تلاقی عامگرایی و موقعیتمندی برای تشکیل ائتلاف را مشاهده کرد.
جریان چپ، به گواه دو درونمایه آشکار، با قدرت؛ اما به آهستگی در حال گسترش است: نخست، افزایش محبوبیت عقاید سوسیالیستی و دوم، بنبست آشکاری که بین سیاست طبقاتی و سیاست هویتی دیده میشود. این دو درونمایه با هم در تعامل و تقابل هستند؛ یکی حیات بخش است و دیگری تهدید کننده. بن بست فرضی بین طبقه و هویت را میتوان یکی از بزرگترین تهدیدها برای مبارزات جنبشهای معاصر دانست –قدیمیترین ترفند برای تضعیف جریان چپ، واداشتن کنشگران به مبارزه، صرفاً در یکی از حوزههای طبقه، نژاد و جنسیت، بوده است تا ائتلاف لازم برای ایجاد یک دنیای بهتر، غیر ممکن شود. با این وجود، احتمالاً همان عواملی که تهدید کننده جنبشهای کنونی هستند، بیش از هر عامل دیگری، به آنها حیات میبخشند: فعالیت همزمان کنشگران در درون و مابین حوزههای مختلف، کلید دستیابی به اقدام جمعی تودههاست.
در ادامه، داستانی مربوط به ۳۰ سال پیش روایت میشود. داستانی درباره اینکه چگونه یک کلاس دانشگاهی که در تلاش برای مطالعه نابرابری ساختاری و سازماندهی فعالیتی بر علیه آن بود، در میانه راه، ناچار به تغییر شیوه خود شد. در اواسط ترم، استاد و دانشجویان، پداگوژی و برنامه درسی اولیه خود را کنار گذاشتند و حتی نام دوره را تغییر دادند تا نشان دهنده تغییر راهبرد آنها برای ایجاد تغییرات اجتماعی باشد. با این کار، آنها نمونهای از یک رویکرد پداگوژیکی در قبال سازماندهی را ارائه کردند: چگونه میتوان بین گروههایی با هویتهای متفاوت و یا بین مفاهیم هویت و عمومیتگرایی، ائتلاف ایجاد کرد.»
#پداگوژی_جنبش
#نژاد #ملیت #طبقه #جنسیت
#سیاست_هویت
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44651/
@bidarzani
بیدارزنی
false
29