سلسه گفتگوها درباره برساختن برنامههای ایجابی و متقاطع:
تنها راهکار موجود همراهی و همرأیی است/ هاله صفرزاده
در دنیایی زندگی میکنیم که #سرمایهداری نولیبرال سعی دارد تمام عرصههای زندگی انسانها را در تسخیر خود بگیرد. همه چیز کالا شده و مورد خرید و فروش قرار میگیرد. از #محیطزیست گرفته تا نیروی کار، از بدن زنان گرفته تا آموزش و پرورش و بهداشت و…
در دنیایی زندگی میکنیم که عصر ارتباطات نام گرفته و انواع و اقسام وسایل ارتباطی کمک میکنند که ارتباط میان انسانها در لحظه ممکن باشد، خبرها دستچین میشود و در اختیار مردم قرار میگیرد و حجم بسیار بالای اطلاعات امکان تشخیص آسان و درست سره از ناسره را از مردم میگیرد و رسانهها با انواع و اقسام تبلیغات بسیار آشکار و پنهان فردگرایی و مصرفگرایی و بیعملی را تبلیغ میکنند.
در دنیایی زندگی میکنیم که خیل عظیم مردم (۹۹ درصدیها) روزبهروز از حداقلهایی که داشتهاند محروم و محرومتر میشوند. همهی امکانات و تسهیلات در اختیار یک درصدیهاست. شکاف طبقاتی آنقدر عمیق شده که عبور از آن امکانناپذیر است. انواع و اقسام جنگها (نیابتی و…) جان هزاران انسان را میگیرند و تمام زیرساختهای کشورهای درگیر جنگ را نابود میکنند…
در دنیایی زندگی میکنیم که محیطزیست دچار چنان صدمات جبرانناپذیری شده و میشود که اگر نجنبیم راه بازگشتی نخواهد بود.
در چنین دنیایی وظیفه کسانی که تن به این شرایط نمیدهند و علیه این همه تبعیض و نابرابری و خشونت مبارزه میکنند چیست؟ طبیعی است که همهی اینها را نفی کنیم. اما چه میخواهیم؟ چه جایگزینهایی برای اینها داریم؟ و از همه مهمتر چگونه میخواهیم به آن برسیم؟
کلیدیترین مسئله در این مسیر، #آگاهی و همراهی و #همکاری است.
آگاهانه و دستهجمعی حرکت کردن به معنای متشکل بودن است. طبیعی است که در ابتدا هر قشر و گروهی حول مسایل و مشکلات روزمره خود جمع شوند: حقوقهای معوقه، بیکاری، یکسانسازی حقوقها، بیمه، بازنشستگی، امکانات رفاهی و مزایای شغلی مانند تاسیس مهدکودک، آموزش رایگان و برابر برای همه، مقابله با انواع و اقسام خشونتها و آزارهای جنسی، هوای پاک و…
این اولین سطح مبارزه و تن ندادن به شرایط وحشتناکی است که با آن روبرویند. اما در سطحی بالاتر، برخی از این مشکلات ریشههای مشترک دارند. بدون پرداختن به این ریشهها نمیتوان آنها را حل کرد. در اینجاست که این گروههای متشکل و آگاه به هم نزدیک میشوند. خشک کردن این ریشهها از توان تک تک آنها خارج است. پس باید هماهنگ و از جوانب مختلف ریشههای این علفهای هرز را خشک کرد.
ادامه مطلب 👇🏽👇🏽👇🏽
کانال بیدارزنی @bidarzani
تنها راهکار موجود همراهی و همرأیی است/ هاله صفرزاده
در دنیایی زندگی میکنیم که #سرمایهداری نولیبرال سعی دارد تمام عرصههای زندگی انسانها را در تسخیر خود بگیرد. همه چیز کالا شده و مورد خرید و فروش قرار میگیرد. از #محیطزیست گرفته تا نیروی کار، از بدن زنان گرفته تا آموزش و پرورش و بهداشت و…
در دنیایی زندگی میکنیم که عصر ارتباطات نام گرفته و انواع و اقسام وسایل ارتباطی کمک میکنند که ارتباط میان انسانها در لحظه ممکن باشد، خبرها دستچین میشود و در اختیار مردم قرار میگیرد و حجم بسیار بالای اطلاعات امکان تشخیص آسان و درست سره از ناسره را از مردم میگیرد و رسانهها با انواع و اقسام تبلیغات بسیار آشکار و پنهان فردگرایی و مصرفگرایی و بیعملی را تبلیغ میکنند.
در دنیایی زندگی میکنیم که خیل عظیم مردم (۹۹ درصدیها) روزبهروز از حداقلهایی که داشتهاند محروم و محرومتر میشوند. همهی امکانات و تسهیلات در اختیار یک درصدیهاست. شکاف طبقاتی آنقدر عمیق شده که عبور از آن امکانناپذیر است. انواع و اقسام جنگها (نیابتی و…) جان هزاران انسان را میگیرند و تمام زیرساختهای کشورهای درگیر جنگ را نابود میکنند…
در دنیایی زندگی میکنیم که محیطزیست دچار چنان صدمات جبرانناپذیری شده و میشود که اگر نجنبیم راه بازگشتی نخواهد بود.
در چنین دنیایی وظیفه کسانی که تن به این شرایط نمیدهند و علیه این همه تبعیض و نابرابری و خشونت مبارزه میکنند چیست؟ طبیعی است که همهی اینها را نفی کنیم. اما چه میخواهیم؟ چه جایگزینهایی برای اینها داریم؟ و از همه مهمتر چگونه میخواهیم به آن برسیم؟
کلیدیترین مسئله در این مسیر، #آگاهی و همراهی و #همکاری است.
آگاهانه و دستهجمعی حرکت کردن به معنای متشکل بودن است. طبیعی است که در ابتدا هر قشر و گروهی حول مسایل و مشکلات روزمره خود جمع شوند: حقوقهای معوقه، بیکاری، یکسانسازی حقوقها، بیمه، بازنشستگی، امکانات رفاهی و مزایای شغلی مانند تاسیس مهدکودک، آموزش رایگان و برابر برای همه، مقابله با انواع و اقسام خشونتها و آزارهای جنسی، هوای پاک و…
این اولین سطح مبارزه و تن ندادن به شرایط وحشتناکی است که با آن روبرویند. اما در سطحی بالاتر، برخی از این مشکلات ریشههای مشترک دارند. بدون پرداختن به این ریشهها نمیتوان آنها را حل کرد. در اینجاست که این گروههای متشکل و آگاه به هم نزدیک میشوند. خشک کردن این ریشهها از توان تک تک آنها خارج است. پس باید هماهنگ و از جوانب مختلف ریشههای این علفهای هرز را خشک کرد.
ادامه مطلب 👇🏽👇🏽👇🏽
کانال بیدارزنی @bidarzani
📌 خانهداری، شغل بدون مزد
✍🏼 فخری شادآور
http://telegra.ph/Whw-06-23
📍 خانهداری کار مشترکی که زنان بصورت انفرادی در خانههای جدا از هم انجام میدهند کارهایی نظیر بچهداری، آشپزی، خرید، نظافت منزل، نگهداری از سالمندان و غیره. بیشک اگر این کارها در خارج از خانه صورت میگرفت تکتکشان مزد معینی داشت. اما خانهداری در نظام مردسالار #سرمایهداری جهانی کار بیمزد و حقوقی تلقی میشود و ارزش افزوده ناشی از انجام این کارها غیر مستقیم به جیب سرمایه دار وارد میشود.
📍 این نظام مردسالار زنان را همواره فرودست میانگارد و بر اساس چنین نگرشی است که انواع و اقسام قوانین تبعیضآمیز را بر زنان تحمیل میکند و ارزش کارهایی را که زنان در خانه انجام میدهند به هیچ میگیرد. این در حالی است که اگر زنی بیرون از خانه شاغل است بعد از اتمام کار بیرون از خانه زمانی که وارد منزل میشود، شیفت دوم کار روزانه او در خانه شروع میشود و این یعنی کار مضاعف.
📍 گفته می شود که زنان خانه دار رئیس خود هستنند و مدیریت و زمان بندی انجام کارهای خانه را در دست دارند حال آنکه چنین نیست و اگر زمانی کم یا کاستی در انجام کارها دیده شود اعضای خانواده به این کم و کاستی های غیر عمدی اعتراض می کنند.
#مردسالاری
#تبعیض_جنسیتی
#کار_خانگی
⚡️ برای خواندن ادامه مطلب به INSTANT VIEW بروید ⬇️
@filmcollective
@bidarzani
✍🏼 فخری شادآور
http://telegra.ph/Whw-06-23
📍 خانهداری کار مشترکی که زنان بصورت انفرادی در خانههای جدا از هم انجام میدهند کارهایی نظیر بچهداری، آشپزی، خرید، نظافت منزل، نگهداری از سالمندان و غیره. بیشک اگر این کارها در خارج از خانه صورت میگرفت تکتکشان مزد معینی داشت. اما خانهداری در نظام مردسالار #سرمایهداری جهانی کار بیمزد و حقوقی تلقی میشود و ارزش افزوده ناشی از انجام این کارها غیر مستقیم به جیب سرمایه دار وارد میشود.
📍 این نظام مردسالار زنان را همواره فرودست میانگارد و بر اساس چنین نگرشی است که انواع و اقسام قوانین تبعیضآمیز را بر زنان تحمیل میکند و ارزش کارهایی را که زنان در خانه انجام میدهند به هیچ میگیرد. این در حالی است که اگر زنی بیرون از خانه شاغل است بعد از اتمام کار بیرون از خانه زمانی که وارد منزل میشود، شیفت دوم کار روزانه او در خانه شروع میشود و این یعنی کار مضاعف.
📍 گفته می شود که زنان خانه دار رئیس خود هستنند و مدیریت و زمان بندی انجام کارهای خانه را در دست دارند حال آنکه چنین نیست و اگر زمانی کم یا کاستی در انجام کارها دیده شود اعضای خانواده به این کم و کاستی های غیر عمدی اعتراض می کنند.
#مردسالاری
#تبعیض_جنسیتی
#کار_خانگی
⚡️ برای خواندن ادامه مطلب به INSTANT VIEW بروید ⬇️
@filmcollective
@bidarzani
Telegraph
خانهداری، شغل بدون مزد
توضیح: آشنایی با سیلویا فدریچی و فعالیت های او در کمپین دستمزد برای کار خانگی، و همچنین شیوهی مفهوم پردازی او درباره ی بازتولید اجتماعی، می تواند نقطه ی عطفی برای دغدغهمندان حوزه ی زنان به حساب بیاید. واقعیت این است که ـ همچون هر مفهومی جهانشمول و بُرندهی…
📌نقشه این است: بگذاریم مردم بمیرند تا سرمایهداری را نجات دهیم
✍نویسنده: همیلتون نولان
برگردان: سیمین فروهر
@bidarzani
بیایید لحظهای تصور کنیم که ما میتوانیم سیاستمداران را کنار بزنیم و خودمان بر مبنای عقل سلیم عمل کنیم.
دولت فدرال [در ایالات متحدهی آمریکا] چه کاری انجام میدهد تا اثر ویرانگر بیماری همهگیر کووید ۱۹ را بر انسانها به بهترین نحو کاهش دهد؟
قبل از هر چیز باید دسترسی به خدمات درمانی رایگان را برای همهی افراد فراهم کند. دولت باید منابع دارویی و پزشکی را بر اساس بیشترین نیاز افراد در سطح ملی توزیع کند.
همچنین باید از انسانها در برابر آسیبهای اقتصادی گریزناپذیری محافظت کند که در پی طرح فاصلهگذاری اجتماعی بر آنها بار میشود.
دولت باید تدابیری بیندیشد که همه بتوانند این دوران را به بهترین شکل به سرانجام برسانند: باید به حقوقبگیران و دستمزدبگیران یارانه پرداخت کند، به این ترتیب کارگران میتوانند سرِ کار خود باقی بمانند و کسبوکارها هم میتوانند بهراحتی از سر گرفته شوند؛ باید دریافت اجاره را از افراد و از کسبوکارها به تعویق بیندازد؛ ماهانه به هر فرد حقوق ثابتی برای برآوردن ضروریات زندگی پرداخت کند تا زمانیکه این وضع به سر آید؛ همچنین باید از ورشکسته شدن کسبوکارهای کوچک جلوگیری کند زیرا در این کسبوکارها میلیونها موقعیت شغلی نهفته هستند که متصدیان آنها باید به آنها بازگردند.
اینها گامهایی بدیهی هستند که شما باید طی کنید اگر هدف شما حمایت از مردم باشد.
حالا به جای آن، وضعیتی را تصور کنید که شما هدف اساساً متفاوتی را دنبال میکنید: حفظ سرمایه.
در آن صورت شما چه میکنید؟ خب، شما باید سلامت ترازنامههای شرکت را نسبت به سلامت انسانها در اولویت قرار دهید. صنعت خدمات درمانی را، که حالا [کمکم] دارد رونق میگیرد، در دست بخش خصوصی نگه دارید؛ شما باید به جای آنکه امنیت شغلی کارگران را فراهم و حقوق و دستمزد آنها را پرداخت کنید از مزایایی بهره ببرید که بیکاری آنها برایتان به ارمغان میآورد و تقاضای مصرفکننده را تحریک کنید تا موجی از نیروی کار ارزان و بهشدت محتاج در برابر خود داشته باشید.
#کرونا
#سرمایهداری
✅ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29884&rhash=3ec4f87be6d7d1
✍نویسنده: همیلتون نولان
برگردان: سیمین فروهر
@bidarzani
بیایید لحظهای تصور کنیم که ما میتوانیم سیاستمداران را کنار بزنیم و خودمان بر مبنای عقل سلیم عمل کنیم.
دولت فدرال [در ایالات متحدهی آمریکا] چه کاری انجام میدهد تا اثر ویرانگر بیماری همهگیر کووید ۱۹ را بر انسانها به بهترین نحو کاهش دهد؟
قبل از هر چیز باید دسترسی به خدمات درمانی رایگان را برای همهی افراد فراهم کند. دولت باید منابع دارویی و پزشکی را بر اساس بیشترین نیاز افراد در سطح ملی توزیع کند.
همچنین باید از انسانها در برابر آسیبهای اقتصادی گریزناپذیری محافظت کند که در پی طرح فاصلهگذاری اجتماعی بر آنها بار میشود.
دولت باید تدابیری بیندیشد که همه بتوانند این دوران را به بهترین شکل به سرانجام برسانند: باید به حقوقبگیران و دستمزدبگیران یارانه پرداخت کند، به این ترتیب کارگران میتوانند سرِ کار خود باقی بمانند و کسبوکارها هم میتوانند بهراحتی از سر گرفته شوند؛ باید دریافت اجاره را از افراد و از کسبوکارها به تعویق بیندازد؛ ماهانه به هر فرد حقوق ثابتی برای برآوردن ضروریات زندگی پرداخت کند تا زمانیکه این وضع به سر آید؛ همچنین باید از ورشکسته شدن کسبوکارهای کوچک جلوگیری کند زیرا در این کسبوکارها میلیونها موقعیت شغلی نهفته هستند که متصدیان آنها باید به آنها بازگردند.
اینها گامهایی بدیهی هستند که شما باید طی کنید اگر هدف شما حمایت از مردم باشد.
حالا به جای آن، وضعیتی را تصور کنید که شما هدف اساساً متفاوتی را دنبال میکنید: حفظ سرمایه.
در آن صورت شما چه میکنید؟ خب، شما باید سلامت ترازنامههای شرکت را نسبت به سلامت انسانها در اولویت قرار دهید. صنعت خدمات درمانی را، که حالا [کمکم] دارد رونق میگیرد، در دست بخش خصوصی نگه دارید؛ شما باید به جای آنکه امنیت شغلی کارگران را فراهم و حقوق و دستمزد آنها را پرداخت کنید از مزایایی بهره ببرید که بیکاری آنها برایتان به ارمغان میآورد و تقاضای مصرفکننده را تحریک کنید تا موجی از نیروی کار ارزان و بهشدت محتاج در برابر خود داشته باشید.
#کرونا
#سرمایهداری
✅ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29884&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
نقشه این است: بگذاریم مردم بمیرند تا سرمایهداری را نجات دهیم - بیدارزنی
امروز انسانها در درجهی دومِ اهمیت هستند، ابزاری که بر اساس تأثیری که بر سرمایه میگذارند به حساب آورده میشوند. در این دورهی خطیر باید از سرمایه محافظت و آن را تغذیه کنیم، ما باید منابعمان را از سطح جامعه بیرون بکشیم و آن را به سمتی هدایت کنیم تا به نجات…
📌سرمایهداری و پدرسالاری، دو سیستمی که همدیگر را قوت میبخشند
✍نویسنده: کریستین وندن دیلن و کامیل برونیو
✍🏽برگردان: شمیم شرافت
@bidarzani
🔺مقدمهی مترجم: آنچه این مطلب به ما میآموزد، اول ضرورت بازاندیشی در توان محدود نیروهای «رهاییبخش، منتقد و…» در مقابل نیروهای سیاسی قدرتمند و موثر در شرایط کنونی یعنی دو جریان اصلی براندازان و مدافعان شرایط و دوم ضرورت فراتر رفتن نیروهای منتقد از حوزهی محدود خود و اتحاد ایجابی در راستای خواستهای مشترک است. بسیاری از کنشگران حوزههای مختلف همچون محیط زیست، فمینیسم، فعالان معلمان و کارگران در شرایط کنونی که ستم، استثمار و نابرابری در سطوح ملی، منطقهای و جهانی به برهنهترین شکل خود را نمایان ساخته است، از یک سو به ناتوانی خود در تغییر تمام و کمال و درست شرایط پی بردهاند و به این باور رسیدهاند که به تنهایی به رهایی نخواهند رسید، و از سوی دیگر در فهم ضرورت پیوستن ایجابی به یکدیگر به دنبال راهکار هستند. تمام تلاشهایی که در این مقاله و مقالات مشابه و حتی در پیوند دادن عملی جنبشها انجام شده است، نشاندهندهی همین ضرورت است.
📍تکبعدیاندیشی جنبشها (توجه تام به صرف زنان، محیط زیست، اقلیتهای نژادی و یا حتی ترکیب دو یا سه مورد از آنها) از یک سو ناکامی، استیصال، یاس و وادادگی به شرایط برایشان به همراه خواهد داشت و از سوی دیگر در نگاه سلبی هریک از این گروهها به یکدیگر و یا در بهترین شرایط ائتلاف سلبی این گروهها با یکدیگر (که تاکتیک براندازی در شرایط فعلی است) مانع از شکلگیری اتحادی ایجابی میشود.
📍پدرسالاری به عنوان نظمی اجتماعی که مبتنی بر حفظ قدرت و منافع مردان است، نه تقدیر ما بلکه واقعیتی برساختهی اجتماع است، واقعیتی به غایت قدرتمند که در شیوهی اندیشیدن ما در فرهنگ، رفتار و مناسباتمان ریشه دوانده است. خشونت، گفتمان غالب و کلیشهها نیز آن را طبیعی جلوه میدهد و مناسبات نابرابر جنسیتی را در قانون، محیط کار و زندگی هر روزه توجیه میکنند.
#پدرسالاری
#سرمایهداری
#فمینیسم
👈🏽ادامه مطلب را در لینک زیر مطالعه کنید👇🏼
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30292&rhash=3ec4f87be6d7d1
✍نویسنده: کریستین وندن دیلن و کامیل برونیو
✍🏽برگردان: شمیم شرافت
@bidarzani
🔺مقدمهی مترجم: آنچه این مطلب به ما میآموزد، اول ضرورت بازاندیشی در توان محدود نیروهای «رهاییبخش، منتقد و…» در مقابل نیروهای سیاسی قدرتمند و موثر در شرایط کنونی یعنی دو جریان اصلی براندازان و مدافعان شرایط و دوم ضرورت فراتر رفتن نیروهای منتقد از حوزهی محدود خود و اتحاد ایجابی در راستای خواستهای مشترک است. بسیاری از کنشگران حوزههای مختلف همچون محیط زیست، فمینیسم، فعالان معلمان و کارگران در شرایط کنونی که ستم، استثمار و نابرابری در سطوح ملی، منطقهای و جهانی به برهنهترین شکل خود را نمایان ساخته است، از یک سو به ناتوانی خود در تغییر تمام و کمال و درست شرایط پی بردهاند و به این باور رسیدهاند که به تنهایی به رهایی نخواهند رسید، و از سوی دیگر در فهم ضرورت پیوستن ایجابی به یکدیگر به دنبال راهکار هستند. تمام تلاشهایی که در این مقاله و مقالات مشابه و حتی در پیوند دادن عملی جنبشها انجام شده است، نشاندهندهی همین ضرورت است.
📍تکبعدیاندیشی جنبشها (توجه تام به صرف زنان، محیط زیست، اقلیتهای نژادی و یا حتی ترکیب دو یا سه مورد از آنها) از یک سو ناکامی، استیصال، یاس و وادادگی به شرایط برایشان به همراه خواهد داشت و از سوی دیگر در نگاه سلبی هریک از این گروهها به یکدیگر و یا در بهترین شرایط ائتلاف سلبی این گروهها با یکدیگر (که تاکتیک براندازی در شرایط فعلی است) مانع از شکلگیری اتحادی ایجابی میشود.
📍پدرسالاری به عنوان نظمی اجتماعی که مبتنی بر حفظ قدرت و منافع مردان است، نه تقدیر ما بلکه واقعیتی برساختهی اجتماع است، واقعیتی به غایت قدرتمند که در شیوهی اندیشیدن ما در فرهنگ، رفتار و مناسباتمان ریشه دوانده است. خشونت، گفتمان غالب و کلیشهها نیز آن را طبیعی جلوه میدهد و مناسبات نابرابر جنسیتی را در قانون، محیط کار و زندگی هر روزه توجیه میکنند.
#پدرسالاری
#سرمایهداری
#فمینیسم
👈🏽ادامه مطلب را در لینک زیر مطالعه کنید👇🏼
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30292&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
سرمایهداری و پدرسالاری، دو سیستمی که همدیگر را قوت میبخشند - بیدارزنی
سرمایهداری ذاتا نمیتواند موجب کاهش نابرابریها شود. فکر اینکه نابرابریهای جنسیتی بتوانند بدون مبارزه با سرمایهداری و دیگر روابط اجتماعی مربوط به آن همچون نژادپرستی و بهرهکشی به چالش کشیده شوند، تصور موهومی بیش نیست. اینها همه از جنس همدیگر بوده و خود…
نقد عملکرد فروشگاههای زنجیرهای شهر کتاب؛
فاجعه زیر پوشش نامِ کارِ فرهنگی
✍🏽میثم بابایی
#بیدارزنی : #سرمایهداری ذاتاً از هر بهانهای برای بالا کشیدن خود استفاده میکند. در جایی زیر لوای نام کار خیر، در جایی با عنوان کارآفرینی و در جایی دیگر به بهانه فعالیت فرهنگی.
تأسیس فروشگاهی مجلل با زرقوبرقی هوسانگیز که در گوشهای از شهر ژستی فرهیخته به خود گرفته است، راهیست برای در اختیار گرفتن نیروی جوان و با استعدادی که برای گذران دوران تحصیلش جویای کاری است که شأنی درخور داشته باشد. غافل از اینکه بطن کار با فروشگاههای زنجیرهای دیگر فرقی نمیکند و چهبسا در لوای کار فرهنگی فاجعهای در اینجا در جریان است. ساعات طولانی کار، بهعلاوهی دستمزدهای اهانتآمیزی که حتی به نرخ تحقیرآمیز وزارت کار هم نمیرسد.
#استثمار #شهرکتاب #اشتغال
ادامه مطلب:https://bidarzani.com/36631
@bidarzani
فاجعه زیر پوشش نامِ کارِ فرهنگی
✍🏽میثم بابایی
#بیدارزنی : #سرمایهداری ذاتاً از هر بهانهای برای بالا کشیدن خود استفاده میکند. در جایی زیر لوای نام کار خیر، در جایی با عنوان کارآفرینی و در جایی دیگر به بهانه فعالیت فرهنگی.
تأسیس فروشگاهی مجلل با زرقوبرقی هوسانگیز که در گوشهای از شهر ژستی فرهیخته به خود گرفته است، راهیست برای در اختیار گرفتن نیروی جوان و با استعدادی که برای گذران دوران تحصیلش جویای کاری است که شأنی درخور داشته باشد. غافل از اینکه بطن کار با فروشگاههای زنجیرهای دیگر فرقی نمیکند و چهبسا در لوای کار فرهنگی فاجعهای در اینجا در جریان است. ساعات طولانی کار، بهعلاوهی دستمزدهای اهانتآمیزی که حتی به نرخ تحقیرآمیز وزارت کار هم نمیرسد.
#استثمار #شهرکتاب #اشتغال
ادامه مطلب:https://bidarzani.com/36631
@bidarzani
🟣 سرِزمین: گزارشی از وضعیت زنان کشاورز افغانستانی حاشیهی تهران
بریدهای از متن:
«در اکثر موارد یا بهتر است بگوییم در همهی موارد زنان کارگر مجبوراند که دستهجمعی به سرویس بهداشتی بروند؛ سرویس بهداشتیهای کثیفی که اغلب در ندارند و یک پتو یا پرده نقشِ در را بازی میکند. از آنجایی که محیط کار آنها به قول خودشان در بیابان است و محل گذرِ کسی نیست، امنیت کمی دارد. همیشه این امکان وجود دارد که از سوی صاحبکار یا رانندگان یا بقیهی مردان کارگر که خودشان نیز مهاجر هستند، آزار ببینند. در آن محیطهای سوت و کور، پیشنهادهای جنسی دادن و دستدرازی کردن اتفاقات رایجی است که زنان را تهدید میکند. زنان نیز به دلیل ترس از قرارگیری در محیط دورافتاده، ترس از دست دادن کار و همین طور مهاجر بودن خود و عدم وجود پشتیبانیهای قانونی از آنها، اغلب این امکان را ندارند که واکنشی به آزارها نشان دهند. حرکت دستهجمعی راه ابداعی این زنان برای کمتر در معرض آزار قرار گرفتن است».
https://bit.ly/3z7blTT
#طبقه_کارگر #کارگران_مهاجر #زنان_کارگر #زنان_کارگر_افغانستانی #استثمار_مضاعف #سرمایهداری #استثمار
@Blackfishvoice
@bidarzani
بریدهای از متن:
«در اکثر موارد یا بهتر است بگوییم در همهی موارد زنان کارگر مجبوراند که دستهجمعی به سرویس بهداشتی بروند؛ سرویس بهداشتیهای کثیفی که اغلب در ندارند و یک پتو یا پرده نقشِ در را بازی میکند. از آنجایی که محیط کار آنها به قول خودشان در بیابان است و محل گذرِ کسی نیست، امنیت کمی دارد. همیشه این امکان وجود دارد که از سوی صاحبکار یا رانندگان یا بقیهی مردان کارگر که خودشان نیز مهاجر هستند، آزار ببینند. در آن محیطهای سوت و کور، پیشنهادهای جنسی دادن و دستدرازی کردن اتفاقات رایجی است که زنان را تهدید میکند. زنان نیز به دلیل ترس از قرارگیری در محیط دورافتاده، ترس از دست دادن کار و همین طور مهاجر بودن خود و عدم وجود پشتیبانیهای قانونی از آنها، اغلب این امکان را ندارند که واکنشی به آزارها نشان دهند. حرکت دستهجمعی راه ابداعی این زنان برای کمتر در معرض آزار قرار گرفتن است».
https://bit.ly/3z7blTT
#طبقه_کارگر #کارگران_مهاجر #زنان_کارگر #زنان_کارگر_افغانستانی #استثمار_مضاعف #سرمایهداری #استثمار
@Blackfishvoice
@bidarzani
Telegraph
سرِزمین: گزارشی از وضعیت زنان کشاورز افغانستانی حاشیهی تهران
شاید با شنیدن کلمهی سرزمین اولین چیزی که به ذهن خطور کند کشور باشد، اما در اینجا سرزمین به معنای کشور نیست. سرزمین اصطلاحی است که زنان کشاورز مهاجر افغانستانی برای زمینهای کشاورزی استفاده میکنند. تقریبا نیمی از زنان مهاجر افغانستانی که ساکن شهرهای اطراف…
▫️ مارکسیسم و فمینیسم
نوشتهی: مارتا ای. خیمهنس
ترجمهی: فرزانه راجی
4 نوامبر2021
🔸 فمینیسم همانا مبارزه با تبعیض جنسیتی، یا اقدامات و ایدئولوژیهای تبعیضآمیز اجتماعی است که منجر به برتری مردان و ستم بر زنان میشود. تبعیض جنسیتی بهعنوان شکلی از ستم اجتماعی پدیدهای مدرن نیست. به نقل از مارکس و انگلس میتوان تصریح کرد که تاریخِ تمامی جوامعِ تاکنون موجود، تاریخ مبارزات طبقاتی و مبارزات جنسیتی است زیرا وجود طبقات پیشفرضِ مالکیت خصوصی بر ابزار تولید، تکهمسری و بنابراین تبعیض جنسیتی است. وجود تبعیض جنسیتی در سراسر تاریخ، به سادگی ویژگی جهانشمولِ همهی جوامع یا ماحصل تفاوتهای ذاتی بین دوجنس مسلم انگاشته شده است. این امر همچنین توضیح میدهد که چرا امروز زنان برای فهمیدن مظاهر فعلی این تبعیض در صدد درک ریشههای تاریخی آن هستند. در علوم اجتماعی تفهیم تبعیض جنسیتی بستگی دارد به مفروضات اساسی دربارهی طبیعت انسان، جامعه و روابطشان که مبنای نظریههای رایج دربارهی جامعه و رفتار اجتماعی هستند؛ نظریههایی که براساس تاکیدشان بر طبیعتِ انسان یا جامعه، متفاوت میشوند. اگر اولویت با ذات انسان باشد، افراد دارای صفاتی ذاتی همچون خودخواهی، رقابتجویی و منفعتطلبی تلقی میشوند. در نتیجه روابط و نهادهای اجتماعی بهعنوان ماحصل این صفات فردی مورد توجه قرار میگیرند. مردان و زنان در این بافتار واجد صفات ذاتیای در نظر گرفته میشوند که آنها را از یکدیگر متفاوت میکند. به عنوان مثال، درحالی که مردان پرخاشگر، قوی، ابزارگرا و غیرهاند، زنان ضعیف، مطیع، احساساتی، تغذیهکننده و غیره هستند. تفاوتهای جنسیتی در قدرت و مشارکت اجتماعی همچون پیامدهای این تفاوتهای ذاتی بین دو جنس تصور میشوند. وقتی تاکید بر جامعه باشد، افراد به عنوان لوحهایی سفید و خالی تلقی میشوند، ماحصل فرآیند اجتماعپذیری که آنان را در واقعیتِ اجتماعی اجباری و قدرتمند ادغام میکند. تبعیض جنسیتی در این بافتار به عنوان ماحصل سازمان اجتماعی پدید میآید؛ مردان و زنان متفاوتند و قدرت و مشارکت اجتماعی متفاوت دارند زیرا جامعهپذیری آنان متفاوت است. بنابراین الگوهای جامعهپذیری بر حسب نیازهای اجتماعی و/ یا تمایزِ فرایندهایِ کارکردی و تقسیم کار توضیح داده میشوند.
🔸علوم اجتماعی از دیدگاه مارکسیستی، تبیینهای ایدهآلیستی و ماتریالیستیِ متضادی دربارهی تبعیض جنسیتی ارائه میکنند که مانع ترکیب آنها در تبیینهایی نمیشود که هردو عامل اجتماعی و فردی را در نظر بگیرد. مارکسیسم از دوگانگی بین صفات ذاتی و اکتسابی فراتر میرود و بهجای آن این مفهوم را مطرح میکند که «انسان مجموعهی مناسبات اجتماعی است.»
🔸 این مفهوم، اساس نظریهی مارکسیستی دربارهی طبیعت انسان است؛ مفهومی که طبیعت تکافتادهی انسان را نفی کرده و وحدت لاینفک بین افراد و محیطهای طبیعی و اجتماعی آنان را تایید میکند. مارکسیسم مطرح میکند که نه افراد را میتوان جداگانه بررسی کرد نه محیط طبیعی و اجتماعیشان، همچون چیزهایی فینفسه که با یکدیگر «تعامل» دارند یا «علت» و «معلول» دیگری هستند. کانون نظری از انتزاعات «اشخاص» و «محیط» (طبیعی و اجتماعی) به فرآیندهایی تغییر جهت میدهد که بهواسطهی آنها افراد، طبیعت و جامعه به اشکال عینی مشخص خود دست مییابند. این فرآیندها تاریخاً مشخصاند و میتوان آنها را برای اهداف تحلیلِ علمی تشخیص داد. کلیدِ فهم تبعیض جنسیتی در این بافتار مبتنی است بر کاوشِ شکلهای تاریخاً خاص آن درون شیوههای مشخص تولید. بنابراین، امروزه پیشفرضِ درک و مفهومسازیِ تبعیض جنسیتی همانا درکِ جایگاه آن درون شیوهی تولید سرمایهداری است.
🔸 این فصل ادای سهمی است در تکوینِ تحلیلی مارکسیستی از ریشههای سرمایهدارانهی تبعیض جنسیتی و معنا و مفهوم تغییرات در وضعیت کنونی و آینده زنان براساس آنچه این تجزیه و تحلیل نشان میدهد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2AT
#مارتا_ای_خیمهنس #فرزانه_راجی
#فمینیسم #مارکسیسم #سرمایهداری
🖋@naghd_com
@bidarzani
نوشتهی: مارتا ای. خیمهنس
ترجمهی: فرزانه راجی
4 نوامبر2021
🔸 فمینیسم همانا مبارزه با تبعیض جنسیتی، یا اقدامات و ایدئولوژیهای تبعیضآمیز اجتماعی است که منجر به برتری مردان و ستم بر زنان میشود. تبعیض جنسیتی بهعنوان شکلی از ستم اجتماعی پدیدهای مدرن نیست. به نقل از مارکس و انگلس میتوان تصریح کرد که تاریخِ تمامی جوامعِ تاکنون موجود، تاریخ مبارزات طبقاتی و مبارزات جنسیتی است زیرا وجود طبقات پیشفرضِ مالکیت خصوصی بر ابزار تولید، تکهمسری و بنابراین تبعیض جنسیتی است. وجود تبعیض جنسیتی در سراسر تاریخ، به سادگی ویژگی جهانشمولِ همهی جوامع یا ماحصل تفاوتهای ذاتی بین دوجنس مسلم انگاشته شده است. این امر همچنین توضیح میدهد که چرا امروز زنان برای فهمیدن مظاهر فعلی این تبعیض در صدد درک ریشههای تاریخی آن هستند. در علوم اجتماعی تفهیم تبعیض جنسیتی بستگی دارد به مفروضات اساسی دربارهی طبیعت انسان، جامعه و روابطشان که مبنای نظریههای رایج دربارهی جامعه و رفتار اجتماعی هستند؛ نظریههایی که براساس تاکیدشان بر طبیعتِ انسان یا جامعه، متفاوت میشوند. اگر اولویت با ذات انسان باشد، افراد دارای صفاتی ذاتی همچون خودخواهی، رقابتجویی و منفعتطلبی تلقی میشوند. در نتیجه روابط و نهادهای اجتماعی بهعنوان ماحصل این صفات فردی مورد توجه قرار میگیرند. مردان و زنان در این بافتار واجد صفات ذاتیای در نظر گرفته میشوند که آنها را از یکدیگر متفاوت میکند. به عنوان مثال، درحالی که مردان پرخاشگر، قوی، ابزارگرا و غیرهاند، زنان ضعیف، مطیع، احساساتی، تغذیهکننده و غیره هستند. تفاوتهای جنسیتی در قدرت و مشارکت اجتماعی همچون پیامدهای این تفاوتهای ذاتی بین دو جنس تصور میشوند. وقتی تاکید بر جامعه باشد، افراد به عنوان لوحهایی سفید و خالی تلقی میشوند، ماحصل فرآیند اجتماعپذیری که آنان را در واقعیتِ اجتماعی اجباری و قدرتمند ادغام میکند. تبعیض جنسیتی در این بافتار به عنوان ماحصل سازمان اجتماعی پدید میآید؛ مردان و زنان متفاوتند و قدرت و مشارکت اجتماعی متفاوت دارند زیرا جامعهپذیری آنان متفاوت است. بنابراین الگوهای جامعهپذیری بر حسب نیازهای اجتماعی و/ یا تمایزِ فرایندهایِ کارکردی و تقسیم کار توضیح داده میشوند.
🔸علوم اجتماعی از دیدگاه مارکسیستی، تبیینهای ایدهآلیستی و ماتریالیستیِ متضادی دربارهی تبعیض جنسیتی ارائه میکنند که مانع ترکیب آنها در تبیینهایی نمیشود که هردو عامل اجتماعی و فردی را در نظر بگیرد. مارکسیسم از دوگانگی بین صفات ذاتی و اکتسابی فراتر میرود و بهجای آن این مفهوم را مطرح میکند که «انسان مجموعهی مناسبات اجتماعی است.»
🔸 این مفهوم، اساس نظریهی مارکسیستی دربارهی طبیعت انسان است؛ مفهومی که طبیعت تکافتادهی انسان را نفی کرده و وحدت لاینفک بین افراد و محیطهای طبیعی و اجتماعی آنان را تایید میکند. مارکسیسم مطرح میکند که نه افراد را میتوان جداگانه بررسی کرد نه محیط طبیعی و اجتماعیشان، همچون چیزهایی فینفسه که با یکدیگر «تعامل» دارند یا «علت» و «معلول» دیگری هستند. کانون نظری از انتزاعات «اشخاص» و «محیط» (طبیعی و اجتماعی) به فرآیندهایی تغییر جهت میدهد که بهواسطهی آنها افراد، طبیعت و جامعه به اشکال عینی مشخص خود دست مییابند. این فرآیندها تاریخاً مشخصاند و میتوان آنها را برای اهداف تحلیلِ علمی تشخیص داد. کلیدِ فهم تبعیض جنسیتی در این بافتار مبتنی است بر کاوشِ شکلهای تاریخاً خاص آن درون شیوههای مشخص تولید. بنابراین، امروزه پیشفرضِ درک و مفهومسازیِ تبعیض جنسیتی همانا درکِ جایگاه آن درون شیوهی تولید سرمایهداری است.
🔸 این فصل ادای سهمی است در تکوینِ تحلیلی مارکسیستی از ریشههای سرمایهدارانهی تبعیض جنسیتی و معنا و مفهوم تغییرات در وضعیت کنونی و آینده زنان براساس آنچه این تجزیه و تحلیل نشان میدهد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2AT
#مارتا_ای_خیمهنس #فرزانه_راجی
#فمینیسم #مارکسیسم #سرمایهداری
🖋@naghd_com
@bidarzani
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
مارکسیسم و فمینیسم
نوشتهی: مارتا ای. خیمهنس ترجمهی: فرزانه راجی دو گزینهی مورد بحث، گزینههایی تاریخیاند که اهمیت آنها در بستر رشد آگاهی و مبارزهی فمینیستی در کشوری معین و در زمانی مشخص بهتر درک خواهد شد. رشد …
📌 منشا کار خانگی در نظام سرمایهداری
کار از روی عشق، عشق به مثابه کار
✍🏽 ارغوان فراهانی
بیدارزنی: کتاب کار از روی عشق، عشق به مثابه کار: منشا کار خانگی در نظام سرمایهداری (نوشته گیزلا بک و باربارا دودن، ترجمه ارغوان فراهانی) که به تازگی در نشر خرد سرخ منتشر شده، کتابی است در مورد پیدایش کار خانگی زنان، آن طور که امروز میشناسیم، و رابطه تنگاتنگش با نظام سرمایهداری. این کتاب در واقع ترجمه متنی است که از بطن گردهماییهای تابستانه دانشگاه برلین در سال ۱۹۷۶میلادی متولد شد؛ جایی که فعالان زنی که دهه قبل از آن، در موج دوم فمینیسم آلمان، به اتحادی جدید دست یافته بودند، به فعالان کمپین «دستمزد برای کار خانگی» پیوستند و طی هفت سال نشستهایی عمومی با امکان شرکت همه زنان علاقمند سازمان دادند و موضوعاتی متنوع را به بحث گذاشتند.
در این کتاب با جزئیاتی جالب توجه از زندگی واقعی زنان مواجهیم؛ زندگیهایی واقعی از اولین دهههای ظهور سرمایهداری در اروپا تا اواسط قرن بیستم آمریکا. این زندگیها البته در تاریخ و جغرافیایی متفاوت از ایران سپری شدهاند، اما برای فهم شرایط امروزمان و نقش زنان در بازتولید اجتماعی حیاتیاند. در این باره در مقدمه کتاب میخوانیم که «شکافها و تفاوتها مخصوصا در موضوع مورد تحقیق ما کمرنگاند: نه به این دلیل که ما همه زنان را، در هر جا و هر زمان، به یک اندازه تحت انقیاد در نظر میگیریم، بلکه به این دلیل که معتقدیم ظهور و پیشرفت سرمایهداری تشابهاتی فرامکانی بین وضعیت زنان در سرتاسر دنیا به وجود آورده است.»
#کار_خانگی #سرمایهداری #نابرابری_و_تبعیض
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43255
@bidarzani
کار از روی عشق، عشق به مثابه کار
✍🏽 ارغوان فراهانی
بیدارزنی: کتاب کار از روی عشق، عشق به مثابه کار: منشا کار خانگی در نظام سرمایهداری (نوشته گیزلا بک و باربارا دودن، ترجمه ارغوان فراهانی) که به تازگی در نشر خرد سرخ منتشر شده، کتابی است در مورد پیدایش کار خانگی زنان، آن طور که امروز میشناسیم، و رابطه تنگاتنگش با نظام سرمایهداری. این کتاب در واقع ترجمه متنی است که از بطن گردهماییهای تابستانه دانشگاه برلین در سال ۱۹۷۶میلادی متولد شد؛ جایی که فعالان زنی که دهه قبل از آن، در موج دوم فمینیسم آلمان، به اتحادی جدید دست یافته بودند، به فعالان کمپین «دستمزد برای کار خانگی» پیوستند و طی هفت سال نشستهایی عمومی با امکان شرکت همه زنان علاقمند سازمان دادند و موضوعاتی متنوع را به بحث گذاشتند.
در این کتاب با جزئیاتی جالب توجه از زندگی واقعی زنان مواجهیم؛ زندگیهایی واقعی از اولین دهههای ظهور سرمایهداری در اروپا تا اواسط قرن بیستم آمریکا. این زندگیها البته در تاریخ و جغرافیایی متفاوت از ایران سپری شدهاند، اما برای فهم شرایط امروزمان و نقش زنان در بازتولید اجتماعی حیاتیاند. در این باره در مقدمه کتاب میخوانیم که «شکافها و تفاوتها مخصوصا در موضوع مورد تحقیق ما کمرنگاند: نه به این دلیل که ما همه زنان را، در هر جا و هر زمان، به یک اندازه تحت انقیاد در نظر میگیریم، بلکه به این دلیل که معتقدیم ظهور و پیشرفت سرمایهداری تشابهاتی فرامکانی بین وضعیت زنان در سرتاسر دنیا به وجود آورده است.»
#کار_خانگی #سرمایهداری #نابرابری_و_تبعیض
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43255
@bidarzani
بیدارزنی
کار از روی عشق، عشق به مثابه کار: منشا کار خانگی در نظام سرمایهداری - بیدارزنی
کتاب کار از روی عشق، عشق به مثابه کار نوشته گیزلا بک و باربارا دودن به پیدایش کار خانگی زنان و رابطه تنگاتنگش با نظام سرمایهداری میپردازد.
🟣 مبارزهی طبقاتی و آزادی زن
✍🏽 تونی کلیف
از متن: «برای پیروزی نسبی بر خشونت سرمایهداری، زنان باید چه بهایی بپردازند؟ ساختار خانوادهی کنونی حمایتگرایانه است یا ستمکارانه، یا هردو؟
آیا در جامعهای که تمامی روابط شخصی و انسانی تحریف شده است، خانواده میتواند حریم عشق و محبت باشد؟ طبقه چگونه بر خانواده تاثیر میگذارد؟»
#سرمایهداری #زنان_کارگر #مبارزه_طبقاتی
▪️فایل کتاب جهت مطالعه در دسترس است:
@bidarzani
✍🏽 تونی کلیف
از متن: «برای پیروزی نسبی بر خشونت سرمایهداری، زنان باید چه بهایی بپردازند؟ ساختار خانوادهی کنونی حمایتگرایانه است یا ستمکارانه، یا هردو؟
آیا در جامعهای که تمامی روابط شخصی و انسانی تحریف شده است، خانواده میتواند حریم عشق و محبت باشد؟ طبقه چگونه بر خانواده تاثیر میگذارد؟»
#سرمایهداری #زنان_کارگر #مبارزه_طبقاتی
▪️فایل کتاب جهت مطالعه در دسترس است:
@bidarzani
🟣 دربارهی فمینیسم سرمایهدارانه:
مسیرهای ادغام کنشگری فمینیستیِ فردگرایانه در سرمایهداری
✍🏽 مانیا بهروزی
اسفند ۱۴۰۰
------------------------------
#سرمایهداریِ_جهانیشده قادر است به تمامی «زبانهای زندهی اجتماعی» تکلم کند. اگر پیچیدگی و سیالیت سرمایهداری را جدی نگیریم، در تمامیِ مبارزاتمان محکوم به تکرار بیپایان شکست هستیم.
«مقدمه: در این نوشتار کوتاه میکوشم نشان دهم که چرا امروزه #فمینیسم و #جنبش_فمینیستی بیش از همیشه در معرض گزند سرمایهداری و سازوکارهای ادغام و مستحیلسازیِ آن قرار دارند. هدف متن حاضر برجستهسازی این تهدید و بهدستدادن یک زمینهی تحلیلی مقدماتی (در حد طرح بحث) برای تأمل دربارهی خاستگاه و خطرات این وضعیت است. نقطهی عزیمت این بحث، بازاندیشی در تشدید و تعمیق شکافهای درون جنبش فمینیستی در پی ظهور و عروج نسبتاً سریع نوعی فمینیسم تمامیتطلب در فضای رسانهایست که بهرغم رتوریک و نمایشهای ظاهراً رادیکالاش، عمیقا با سازوکارهای سرمایهداری خویشاوندی دارد و بعضا حتی با داعیهی چپْ نسخهی امروزی «فمینیسم سرمایهدارانه» را نمایندگی میکند؛ نسخهای که از بسیاری جهات متفاوت و فراتر از آن چیزیست که از دیرباز #فمینیسم_لیبرال خوانده میشود.
امیدوارم مضمون خود متن نشان دهد که قصدم بههیچرو کمرنگسازی اهمیت مبارزات روزمرهی فمینیستها و دستاوردهای جنبش فمینیستی نیست؛ بهعکس، این نوشتار – درست از منظر باور به اهمیت تاریخی رشد و تعمیق این مبارزات – میکوشد نشان دهد که چندپارگی کنونی جنبش فمینیستی نتیجهی طبیعی پویش تکاملی آن در بستر سرمایهداری و خصوصا نتیجهی مواجههی ناگزیر و فزآیندهی آن با خود سرمایهداریست؛ و لذا با نظر به ماهیت قطببندیهای موجود در این چندپارگی، و سازوکارهای پشتیبانیِ گزینشی سرمایهداری، وضعیت حاضر بخشی از فرآیند عامتر ادغام سرمایهدارانهی فمینیسم و جنبش فمینیستیست.
دغدغهی نوشتار حاضر آن است که این فرآیند ادغام امروزه تا مرز هشداردهندهای پیش رفته است و تداوم آن نهفقط میتواند گرایشهای مترقی در درون جنبش فمینیستی را بهحاشیه براند، بلکه تهدیدیست برای اهداف اصلیِ فمینیسم در مبارزه با بنیادهای مردسالاری. بر این اساس، قصد نهایی این متن پشتیبانی از رویکردیست که بر ضرورت پیکارهای هدفمند ضدهژمونیک در درون خود جنبش فمینیستی پای میفشارد.
▪️شواهد تاریخی گواهی میدهند که مهمترین عامل بازتولید سرمایهداری متاخر، توان ادغامکنندگیِ مخوف آن است، که خصوصا به ادغام هر آن چیزی گرایش دارد که از دل پویش تضادمند سرمایهداری نخست در هیات ناسازهای خلافآمد ظاهر شده و بهتدریج به یک منبع نیرو برای بسیج اجتماعی–سیاسی بدل میشود. از همین روست که امروزه با پدیدههای تماما متناقضنمایی چون کارگرگرایی یا اتحادیهگراییِ سرمایهدارانه، چپگراییِ سرمایهدارانه (نظیر جریانات چپ آنتیامپ/ در ایران: چپ #محور_مقاومت، اومانیسم یا حقوقبشرگراییِ سرمایهدارانه، محیطزیستگراییِ سرمایهدارانه، دینگرایی سرمایهدارانه، و نظایر آنها مواجه بودهایم/هستیم. بنابراین، چرا باید از ظهور و رواج فمینیسم سرمایهدارانه (و کوییرگرایی سرمایهدارانه)، که درجهت مهار و مدیریت پیامدهای بیداریِ گریزناپذیرِ فمینیستی عمل میکند متعجب شویم؟ و اگر چنین است، چرا باید از ترس امکان سوءاستفاده مردسالاران و مرتجعان یا چندپارهشدن جنبش فمینیستی، دربارهی ضرورت سخنگفتن از آن دچار تردید گردیم؟ حال آنکه بهواقع جایی برای اینگونه تردیدها و احتیاطهای خیرخواهانه نمانده است، چون گسترهی فمینیسم در امتداد رشد تاریخیاش، بیش از آنچه تصور کنیم دچار چندپارگی و همستیزی شده است؛ ستیزی که با نظر به پهنهی تضادمند حیات سرمایهداری و سازوکارهای ادغامکنندهی آن، خاستگاهی اجتنابناپذیر دارد و لاجرم شدت میگیرد. در همین راستاست که امروزه شاهد فشاری روزافزون برای همنواسازی فمینیسم با ملزومات نظم سرمایهدارانه هستیم. درنتیجه، با نظر به گرایش درونی سرمایه بهسمت کسب جایگاه سوژگیِ تاریخیِ مطلق، آنچه حافظان نظم موجود در این رویارویی دنبال میکنند، تصاحب انحصاریِ میراث تاریخی فمینیسم و اهلیسازیِ سرمایهدارنهی آن است.
----------------
ادامهی متن را در وبسایت کارگاه دیالکتیک بخوانید:
https://kaargaah.net/?p=1233
#فمینیسم_لیبرال #ارتجاع
#محور_مقاومت
#سرمایهداری #حقوق_بشرگرایی_سرمایهدارانه
@bidarzani
مسیرهای ادغام کنشگری فمینیستیِ فردگرایانه در سرمایهداری
✍🏽 مانیا بهروزی
اسفند ۱۴۰۰
------------------------------
#سرمایهداریِ_جهانیشده قادر است به تمامی «زبانهای زندهی اجتماعی» تکلم کند. اگر پیچیدگی و سیالیت سرمایهداری را جدی نگیریم، در تمامیِ مبارزاتمان محکوم به تکرار بیپایان شکست هستیم.
«مقدمه: در این نوشتار کوتاه میکوشم نشان دهم که چرا امروزه #فمینیسم و #جنبش_فمینیستی بیش از همیشه در معرض گزند سرمایهداری و سازوکارهای ادغام و مستحیلسازیِ آن قرار دارند. هدف متن حاضر برجستهسازی این تهدید و بهدستدادن یک زمینهی تحلیلی مقدماتی (در حد طرح بحث) برای تأمل دربارهی خاستگاه و خطرات این وضعیت است. نقطهی عزیمت این بحث، بازاندیشی در تشدید و تعمیق شکافهای درون جنبش فمینیستی در پی ظهور و عروج نسبتاً سریع نوعی فمینیسم تمامیتطلب در فضای رسانهایست که بهرغم رتوریک و نمایشهای ظاهراً رادیکالاش، عمیقا با سازوکارهای سرمایهداری خویشاوندی دارد و بعضا حتی با داعیهی چپْ نسخهی امروزی «فمینیسم سرمایهدارانه» را نمایندگی میکند؛ نسخهای که از بسیاری جهات متفاوت و فراتر از آن چیزیست که از دیرباز #فمینیسم_لیبرال خوانده میشود.
امیدوارم مضمون خود متن نشان دهد که قصدم بههیچرو کمرنگسازی اهمیت مبارزات روزمرهی فمینیستها و دستاوردهای جنبش فمینیستی نیست؛ بهعکس، این نوشتار – درست از منظر باور به اهمیت تاریخی رشد و تعمیق این مبارزات – میکوشد نشان دهد که چندپارگی کنونی جنبش فمینیستی نتیجهی طبیعی پویش تکاملی آن در بستر سرمایهداری و خصوصا نتیجهی مواجههی ناگزیر و فزآیندهی آن با خود سرمایهداریست؛ و لذا با نظر به ماهیت قطببندیهای موجود در این چندپارگی، و سازوکارهای پشتیبانیِ گزینشی سرمایهداری، وضعیت حاضر بخشی از فرآیند عامتر ادغام سرمایهدارانهی فمینیسم و جنبش فمینیستیست.
دغدغهی نوشتار حاضر آن است که این فرآیند ادغام امروزه تا مرز هشداردهندهای پیش رفته است و تداوم آن نهفقط میتواند گرایشهای مترقی در درون جنبش فمینیستی را بهحاشیه براند، بلکه تهدیدیست برای اهداف اصلیِ فمینیسم در مبارزه با بنیادهای مردسالاری. بر این اساس، قصد نهایی این متن پشتیبانی از رویکردیست که بر ضرورت پیکارهای هدفمند ضدهژمونیک در درون خود جنبش فمینیستی پای میفشارد.
▪️شواهد تاریخی گواهی میدهند که مهمترین عامل بازتولید سرمایهداری متاخر، توان ادغامکنندگیِ مخوف آن است، که خصوصا به ادغام هر آن چیزی گرایش دارد که از دل پویش تضادمند سرمایهداری نخست در هیات ناسازهای خلافآمد ظاهر شده و بهتدریج به یک منبع نیرو برای بسیج اجتماعی–سیاسی بدل میشود. از همین روست که امروزه با پدیدههای تماما متناقضنمایی چون کارگرگرایی یا اتحادیهگراییِ سرمایهدارانه، چپگراییِ سرمایهدارانه (نظیر جریانات چپ آنتیامپ/ در ایران: چپ #محور_مقاومت، اومانیسم یا حقوقبشرگراییِ سرمایهدارانه، محیطزیستگراییِ سرمایهدارانه، دینگرایی سرمایهدارانه، و نظایر آنها مواجه بودهایم/هستیم. بنابراین، چرا باید از ظهور و رواج فمینیسم سرمایهدارانه (و کوییرگرایی سرمایهدارانه)، که درجهت مهار و مدیریت پیامدهای بیداریِ گریزناپذیرِ فمینیستی عمل میکند متعجب شویم؟ و اگر چنین است، چرا باید از ترس امکان سوءاستفاده مردسالاران و مرتجعان یا چندپارهشدن جنبش فمینیستی، دربارهی ضرورت سخنگفتن از آن دچار تردید گردیم؟ حال آنکه بهواقع جایی برای اینگونه تردیدها و احتیاطهای خیرخواهانه نمانده است، چون گسترهی فمینیسم در امتداد رشد تاریخیاش، بیش از آنچه تصور کنیم دچار چندپارگی و همستیزی شده است؛ ستیزی که با نظر به پهنهی تضادمند حیات سرمایهداری و سازوکارهای ادغامکنندهی آن، خاستگاهی اجتنابناپذیر دارد و لاجرم شدت میگیرد. در همین راستاست که امروزه شاهد فشاری روزافزون برای همنواسازی فمینیسم با ملزومات نظم سرمایهدارانه هستیم. درنتیجه، با نظر به گرایش درونی سرمایه بهسمت کسب جایگاه سوژگیِ تاریخیِ مطلق، آنچه حافظان نظم موجود در این رویارویی دنبال میکنند، تصاحب انحصاریِ میراث تاریخی فمینیسم و اهلیسازیِ سرمایهدارنهی آن است.
----------------
ادامهی متن را در وبسایت کارگاه دیالکتیک بخوانید:
https://kaargaah.net/?p=1233
#فمینیسم_لیبرال #ارتجاع
#محور_مقاومت
#سرمایهداری #حقوق_بشرگرایی_سرمایهدارانه
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
padcast5f
<unknown>
چرخش ظالمانه ی جنبش زنان (پادکست) - نانسی فریزر - ترجمه فیروزه مهاجر
این پادکست متن مقالهی #نانسی_فریزر است با عنوان «چهگونه #فمینیسم خدمتکار #سرمایهداری شد و چهگونه باید آن را بازپس بگیریم». وی در این مقاله بحث میکند که آمال جنبش فمینیستی مترقی چهگونه در مقطعی در خدمت #سرمایهداری_نولیبرالی قرار گرفت.
وی میگوید اندیشههای فمینیستی که زمانی بخشی از دیدگاهی رادیکال بود در سالهای بعد مدام بیشتر در چارچوبهای فردگرایانه بیان شد. در حالی که فمینیستها زمانی منتقد جامعهای بودند که بلندپروازیهای شغلی را تشویق میکرد، در ادامه، نه همبستگی اجتماعی بلکه بهاصطلاح «کارآفرینان» زن را ستایش کردند و مشوق بهاصطلاح پیشرفت و شایستهسالاری شدند.
مقالهی حاضر بهرغم کوتاهی بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین متنهای فمینیستی سالهای اخیر و در تجدیدحیات جنبش رادیکال فمینیستی مؤثر بوده است.
@Marxismstudies
این پادکست متن مقالهی #نانسی_فریزر است با عنوان «چهگونه #فمینیسم خدمتکار #سرمایهداری شد و چهگونه باید آن را بازپس بگیریم». وی در این مقاله بحث میکند که آمال جنبش فمینیستی مترقی چهگونه در مقطعی در خدمت #سرمایهداری_نولیبرالی قرار گرفت.
وی میگوید اندیشههای فمینیستی که زمانی بخشی از دیدگاهی رادیکال بود در سالهای بعد مدام بیشتر در چارچوبهای فردگرایانه بیان شد. در حالی که فمینیستها زمانی منتقد جامعهای بودند که بلندپروازیهای شغلی را تشویق میکرد، در ادامه، نه همبستگی اجتماعی بلکه بهاصطلاح «کارآفرینان» زن را ستایش کردند و مشوق بهاصطلاح پیشرفت و شایستهسالاری شدند.
مقالهی حاضر بهرغم کوتاهی بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین متنهای فمینیستی سالهای اخیر و در تجدیدحیات جنبش رادیکال فمینیستی مؤثر بوده است.
@Marxismstudies