بيدارزنى
Photo
🟣 زندان زنان قرچک، شکنجهگاه زنان زندانی
نوشته: صدرا عبداللهی، همسر عالیه مطلبزاده
«در چند هفته گذشته، مقامات مختلف قضایی از ریاست قوه قضائیه جمهوری اسلامی تا ریاست سازمان زندانهای کشور و بسیار مقامات ریز و درشت از زندان زنان قرچک بازدید داشتهاند و همهشان از رعایت حقوق انسانی زندانیان و رافت اسلامی داده سخن کردهاند، اما متاسفانه وضعیت زندانیان و زندان هرگز بهتر که نشده بلکه بسیار بدتر هم شده است.
سه روز است چاههای فاضلاب زندان زنان قرچک به تمام بندها و حیاط بندها سرریز شده است و در این گرمای شدید کویری که همیشه همراه آلایندههای مختلف شیمیایی خطرناک فضای آنجا را مسموم میکند، اینبار بوی تعفن شدید وحشرات موذی را هم به جان بیش از هزار زن زندانی در بندهای مختلف انداخته است.
هوای سمی و آلوده زندان قرچک همه زندانیان را در معرض خطر ابتلا به انواع بیماریها قرار داده است. وضعیت تنفسی و جسمی بعضی از زندانیان با بیماریهای پیشینی از جمله عالیه مطلبزاده و نرگس محمدی به شدت نگران کننده است.
با سرریز شدن فاضلاب زندان و گسترش حشرات موذی در محیط زندان، گزش حشرات موذی باعث بروز انواع بیماریهای عفونی و مسری شده است.
متاسفانه علیرغم پیگیری زندانیان در این سه روز، هیچ اقدام عاجل و موثری از طرف مسئولان زندان و سازمان زندانهای کشور و مقامات قضایی برای حل این مشکل نشده است.
اما به نظر وضعیت در زندان زنان قرچک اینروزها حتی بدتر از این بحث هاست؛ فیلترها و سیستم فرسوده تسویه آب زندان دوباره از کار افتاده است. کیفیت و عرضه غذا به زندانیان و محدودیتهای اعمال شده برای تهیه مواد غذایی و خوراکی و دارویی و خدمات پزشکی از بیرون به خاطر مخالفتهای مسئولان زندان شرایط را برای زندانیان بدتر از قبل کرده است.
با این وضعیت، به نظر زنان زندانی در قرچک به شکل سیستماتیک و فرسایشی از سه عنصر حیاتی نیاز انسانی (آب، هوا و غذای سالم) محروم هستند. آنجا جان و سلامتی همه زندانیان در خطر است.»
#شکنجهگاه_قرچک
▪️منبع: رادیو زمانه
@bidarzani
نوشته: صدرا عبداللهی، همسر عالیه مطلبزاده
«در چند هفته گذشته، مقامات مختلف قضایی از ریاست قوه قضائیه جمهوری اسلامی تا ریاست سازمان زندانهای کشور و بسیار مقامات ریز و درشت از زندان زنان قرچک بازدید داشتهاند و همهشان از رعایت حقوق انسانی زندانیان و رافت اسلامی داده سخن کردهاند، اما متاسفانه وضعیت زندانیان و زندان هرگز بهتر که نشده بلکه بسیار بدتر هم شده است.
سه روز است چاههای فاضلاب زندان زنان قرچک به تمام بندها و حیاط بندها سرریز شده است و در این گرمای شدید کویری که همیشه همراه آلایندههای مختلف شیمیایی خطرناک فضای آنجا را مسموم میکند، اینبار بوی تعفن شدید وحشرات موذی را هم به جان بیش از هزار زن زندانی در بندهای مختلف انداخته است.
هوای سمی و آلوده زندان قرچک همه زندانیان را در معرض خطر ابتلا به انواع بیماریها قرار داده است. وضعیت تنفسی و جسمی بعضی از زندانیان با بیماریهای پیشینی از جمله عالیه مطلبزاده و نرگس محمدی به شدت نگران کننده است.
با سرریز شدن فاضلاب زندان و گسترش حشرات موذی در محیط زندان، گزش حشرات موذی باعث بروز انواع بیماریهای عفونی و مسری شده است.
متاسفانه علیرغم پیگیری زندانیان در این سه روز، هیچ اقدام عاجل و موثری از طرف مسئولان زندان و سازمان زندانهای کشور و مقامات قضایی برای حل این مشکل نشده است.
اما به نظر وضعیت در زندان زنان قرچک اینروزها حتی بدتر از این بحث هاست؛ فیلترها و سیستم فرسوده تسویه آب زندان دوباره از کار افتاده است. کیفیت و عرضه غذا به زندانیان و محدودیتهای اعمال شده برای تهیه مواد غذایی و خوراکی و دارویی و خدمات پزشکی از بیرون به خاطر مخالفتهای مسئولان زندان شرایط را برای زندانیان بدتر از قبل کرده است.
با این وضعیت، به نظر زنان زندانی در قرچک به شکل سیستماتیک و فرسایشی از سه عنصر حیاتی نیاز انسانی (آب، هوا و غذای سالم) محروم هستند. آنجا جان و سلامتی همه زندانیان در خطر است.»
#شکنجهگاه_قرچک
▪️منبع: رادیو زمانه
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 یک رویکرد رئالیستی انتقادیِ جایگاهمند به مسالهی تلاقی (اینترسکشنالیتی)
✍🏽 نویسندگان:
آنجلا مارتینز دی، لی مارتین، سوزان مارلو
ترجمه: سارا امیریان
توضیح کارگاه دیالکتیک: #رئالیسم_انتقادی مدخل ارزشمندی برای بازبینی انتقادیِ مباحث فمینیستیِ معاصر و کاوش در مبانی فلسفیِ آنها میگشاید. پژوهشگران سنت رئالیسم انتقادی در مقالات متعددی از همین منظرِ فلسفی برخی روایتهای مسلطِ #فمینیسم را مورد واکاویِ انتقادی قرار دادهاند. در راستای معرفی بیشتر کاربستهای نظری رئالیسم انتقادی – بهعنوان یکی از اهداف نظریِ کارگاه – تاکنون علاوهبر مطالبی دیگر، در حوزهی فمینیسم ترجمهی سه مقالهی مهم از کارولین نیو* (بههمت سارا امیریان) در اختیار علاقمندان قرار گرفته است. امید است ترجمهی حاضر نیز – در امتداد متون قبلی – بتواند بهسهم خود اهمیت رئالیسم انتقادی را نزد مخاطبان برجسته سازد و مشخصاً کارکردهای مفید و ضروریِ آن برای بسط رهاییبخشِ نظریهي فمینیستی را روشن نماید.
▪️ فهرست سرفصلها:
مقدمه
۱. پیچیدگی #اینترسکشنال و محدودیتهای رویکردهای فعلی
۲. پوزیتیویسم در نظریهی تلاقی
۳. سنت هرمنوتیکی و هویت اینترسکشنال
۴. بهسوی یک نظریهی تلاقیِ انتقادیِ رئالیستی
۵. فمینیسم انتقادی رئالیستی در یک چارچوب اینترسکشنال
۶. ساختار و عاملیت در نظریهي تلاقی
۷. رئالیسم انتقادی و یک رویکرد جایگاهمند به پیچیدگیِ روششناختی
جمعبندی
--------------------------------------------------
لینک دسترسی به متن: 👇🏾
https://kaargaah.net/?p=1142
دریافت متن در فرمت پی.دی.اف. : 👇🏾
http://pdf.kaargaah.net/136_Martinez_CR_and_Intersectionality_Farsi_SAmirian.pdf
--------------------------------------------------
@kdialectic
@bidarzani
✍🏽 نویسندگان:
آنجلا مارتینز دی، لی مارتین، سوزان مارلو
ترجمه: سارا امیریان
توضیح کارگاه دیالکتیک: #رئالیسم_انتقادی مدخل ارزشمندی برای بازبینی انتقادیِ مباحث فمینیستیِ معاصر و کاوش در مبانی فلسفیِ آنها میگشاید. پژوهشگران سنت رئالیسم انتقادی در مقالات متعددی از همین منظرِ فلسفی برخی روایتهای مسلطِ #فمینیسم را مورد واکاویِ انتقادی قرار دادهاند. در راستای معرفی بیشتر کاربستهای نظری رئالیسم انتقادی – بهعنوان یکی از اهداف نظریِ کارگاه – تاکنون علاوهبر مطالبی دیگر، در حوزهی فمینیسم ترجمهی سه مقالهی مهم از کارولین نیو* (بههمت سارا امیریان) در اختیار علاقمندان قرار گرفته است. امید است ترجمهی حاضر نیز – در امتداد متون قبلی – بتواند بهسهم خود اهمیت رئالیسم انتقادی را نزد مخاطبان برجسته سازد و مشخصاً کارکردهای مفید و ضروریِ آن برای بسط رهاییبخشِ نظریهي فمینیستی را روشن نماید.
▪️ فهرست سرفصلها:
مقدمه
۱. پیچیدگی #اینترسکشنال و محدودیتهای رویکردهای فعلی
۲. پوزیتیویسم در نظریهی تلاقی
۳. سنت هرمنوتیکی و هویت اینترسکشنال
۴. بهسوی یک نظریهی تلاقیِ انتقادیِ رئالیستی
۵. فمینیسم انتقادی رئالیستی در یک چارچوب اینترسکشنال
۶. ساختار و عاملیت در نظریهي تلاقی
۷. رئالیسم انتقادی و یک رویکرد جایگاهمند به پیچیدگیِ روششناختی
جمعبندی
--------------------------------------------------
لینک دسترسی به متن: 👇🏾
https://kaargaah.net/?p=1142
دریافت متن در فرمت پی.دی.اف. : 👇🏾
http://pdf.kaargaah.net/136_Martinez_CR_and_Intersectionality_Farsi_SAmirian.pdf
--------------------------------------------------
@kdialectic
@bidarzani
🟣 «مصطفی نیلی» وکیل دادگستری با قرار کفالت آزاد شد
امتداد-گروه خبر: مصطفی نیلی وکیل دادگستری امروز در شعبه ۳ بازپرسی دادسرای کارکنان دولت از بابت نشر اکاذیب تفهیم اتهام شد.
▪️دلیل این اتهام مصاحبه وی در مورد "تهدید زندانیان سیاسی زندان قرچک"با پایگاه خبری امتداد بوده است.
▪️بازپرس پس از تفهیم اتهام و اخذ دفاع،قرار کفالت برای ایشان صادر کرد که با تودیع قرار هم اکنون آزاد است.
⚪️ منبع: امتداد
@bidarzani
امتداد-گروه خبر: مصطفی نیلی وکیل دادگستری امروز در شعبه ۳ بازپرسی دادسرای کارکنان دولت از بابت نشر اکاذیب تفهیم اتهام شد.
▪️دلیل این اتهام مصاحبه وی در مورد "تهدید زندانیان سیاسی زندان قرچک"با پایگاه خبری امتداد بوده است.
▪️بازپرس پس از تفهیم اتهام و اخذ دفاع،قرار کفالت برای ایشان صادر کرد که با تودیع قرار هم اکنون آزاد است.
⚪️ منبع: امتداد
@bidarzani
Forwarded from سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
🔴دیدار تعدادی از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد و فعالان کارگری و کنشگران مدنی با خانواده های رضا شهابی و حسن سعیدی جمعه بیستم خردادماه ۱۴۰۱.
جمعه بیستم خردادماه تعدادی از اعضای سندیکا و چندتن از فعالان کارگری و کنشگران مدنی با خانواده های رضا شهابی و حسن سعیدی دوعضو زندانی سندیکا دیدار داشته اند .
دراین دیدار خانم منیره عبدی ، همسر اسماعیل عبدی معلم زندانی و خانم ژاله روح زاد همسر اسماعیل گرامی از کارگران بازنشسته زندانی نیز حضور داشتند .
رضا شهابی وحسن سعیدی به ترتیب در تاریخ ۲۲ و ۲۸ اردیبهشت توسط هجوم ماموران اطلاعات به منازلشان دستگیر و همچنان در بند ۲۰۹ زندان اوین محبوس میباشند
t.me/vahedsyndica
@pvsyndica
@vahedsyndica ارتباط با سندیکا
https://instagram.com/stories/vahedsyndica
www.vahedsyndica.com
جمعه بیستم خردادماه تعدادی از اعضای سندیکا و چندتن از فعالان کارگری و کنشگران مدنی با خانواده های رضا شهابی و حسن سعیدی دوعضو زندانی سندیکا دیدار داشته اند .
دراین دیدار خانم منیره عبدی ، همسر اسماعیل عبدی معلم زندانی و خانم ژاله روح زاد همسر اسماعیل گرامی از کارگران بازنشسته زندانی نیز حضور داشتند .
رضا شهابی وحسن سعیدی به ترتیب در تاریخ ۲۲ و ۲۸ اردیبهشت توسط هجوم ماموران اطلاعات به منازلشان دستگیر و همچنان در بند ۲۰۹ زندان اوین محبوس میباشند
t.me/vahedsyndica
@pvsyndica
@vahedsyndica ارتباط با سندیکا
https://instagram.com/stories/vahedsyndica
www.vahedsyndica.com
🟣 صبح امروز «مریم کریمبیگی» با یورش ماموران اطلاعات در منزل بازداشت شد
«شهناز اکملی» مادر دادخواه «مصطفی کریمبیگی» در صفحهی اینستاگرام خود، ضمن اطلاعرسانی این خبر اعلام کرد: «بچهام را کشتند و حالا دخترم را با خود بردند».
مریم کریمبیگی، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی دانشگاه آزاد (واحد علوم تحقیقات تهران) است که پیشتر از جانب حراست دانشگاه اخراج شده بود. اخراجی که پس از رسانهای شدن گسترده، از سوی ریاست دانشگاه، تکذیب شد.
▪️ویدئو و تصویر از صفحهی اینستاگرام «شهناز اکملی»
@bidarzani
«شهناز اکملی» مادر دادخواه «مصطفی کریمبیگی» در صفحهی اینستاگرام خود، ضمن اطلاعرسانی این خبر اعلام کرد: «بچهام را کشتند و حالا دخترم را با خود بردند».
مریم کریمبیگی، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی دانشگاه آزاد (واحد علوم تحقیقات تهران) است که پیشتر از جانب حراست دانشگاه اخراج شده بود. اخراجی که پس از رسانهای شدن گسترده، از سوی ریاست دانشگاه، تکذیب شد.
▪️ویدئو و تصویر از صفحهی اینستاگرام «شهناز اکملی»
@bidarzani
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
⛔️ #ملیحه_جعفری دانشجوی نمایش عروسکی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران برای اجرای حبس ۶ ماهه مربوط به #آبان_۹۸ خود را به زندان اوین معرفی کرد.
ملیحه جعفری آبان ۱۳۹۸ هنگام خروج از دانشگاه بازداشت شده بود و پس از گذراندن دوران بازداشت به اتهام اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت داخلی کشور از سوی دادسرای عمومی و انقلاب تهران ناحیه ۳۳ دادگاه شعبه ۲۶ محکوم شد به:
۱- شش ماه حبس با احتساب ایام بازداشت قبلی
۲- ارائهی خدمات عمومی رایگان به مدت ۲ ماه تحت نظر شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی
۳- پژوهش پیرامون حجاب اسلامی و آثار آن در نود صفحهی دستنویس تحت نظارت شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی
۴- رونویسی از کتاب «پسرک فلافل فروش»، «سه دقیقه در قیامت» و «خاطرات سفیر» به صورت دستنویس در مدت سه ماه!
↩️منبع:
@utfineartssenfi | شورای صنفی پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران
1⃣3⃣8⃣7⃣
🆔 @senfi_uni_iran
ملیحه جعفری آبان ۱۳۹۸ هنگام خروج از دانشگاه بازداشت شده بود و پس از گذراندن دوران بازداشت به اتهام اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت داخلی کشور از سوی دادسرای عمومی و انقلاب تهران ناحیه ۳۳ دادگاه شعبه ۲۶ محکوم شد به:
۱- شش ماه حبس با احتساب ایام بازداشت قبلی
۲- ارائهی خدمات عمومی رایگان به مدت ۲ ماه تحت نظر شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی
۳- پژوهش پیرامون حجاب اسلامی و آثار آن در نود صفحهی دستنویس تحت نظارت شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی
۴- رونویسی از کتاب «پسرک فلافل فروش»، «سه دقیقه در قیامت» و «خاطرات سفیر» به صورت دستنویس در مدت سه ماه!
↩️منبع:
@utfineartssenfi | شورای صنفی پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران
1⃣3⃣8⃣7⃣
🆔 @senfi_uni_iran
بيدارزنى
Photo
🟣 یادبود «ساره حجازی»، لزبین و فعال سیاسی کوئیر مصری
✍🏽 شهین غلامی
دو سال از روزی که ساره حجازی، لزبین و فعال سیاسی کوییر مصری به زندگی خود پایان داد میگذرد. ساره در سال ۲۰۱۷ در کنسرت مشروع لیلی پرچم پراید را که نماد جامعه الجیبیتیکیوای+ است تکان داد؛ حرکتی که به بازداشت سه ماهه و شکنجه او منجر شد. ساره در نهایت به دلیل شکنجه، آزار جسمی، روانی و نیز قلدری و طرد اجتماعی، مصر را به مقصد کانادا ترک کرد. او اما در آنجا نیز همچون بسیاری از پناهندگان لزبین و جامعه الجیبیتیکیوای+ با تبعیضهای فراوانی از جمله انتظار برای درخواست پناهندگی، فشارهای روانی ناشی از زندگی در تبعید و نیز تالمات روحی ناشی از فشارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جامعه مبدا روبرو بود. ساره در نهایت در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۰ تصمیم گرفت به زندگی خود پایان دهد.
امسال در سالگرد او، دوستانش با همکاری موسسههای Outright Action International و HuMENA وبسایتی را به زبانهای عربی و انگلیسی به نام او به راه انداختهاند که در آن عکسها، پستها و نیز خاطرات روزانه او از زندان القناطر را به اشتراک گذاشتهاند. آنها هدف از این تلاش را علاوه بر تحقق آرزوی ساره برای انتشار این یادداشتها، «ایجاد انگیزه برای زنان لزبین، کوییر و مشاهدهپذیری آنان در منطقه و در دیاسپورا و همچنین ماندگاری نام ساره حجازی» عنوان کردهاند.
دوستان ساره در این صفحه درباره اش نوشتهاند:
«ساره تنها یک فعال حقوق الجیبیتینبود، او یک مبارز اینترسکشنال نیز بود. ساره سوسیالیستی ثابت قدم، مدافع حقوق زنان، فلسطین، آزادی مردم سوریه و همبستگی با انقلابیون لبنان بود. او مواضعی در خصوص توقف مجازات اعدام در مصر و همچنین آزادی زندانیان سیاسی داشت و از محیط زیست نیز حمایت میکرد.»
ساره در یادداشتی پیش از مرگ خود نوشت:
«به خواهرانم:
کوشیدم زنده بمانم اما نتوانستم، مرا ببخشید.
به دوستانم:
آن تجربه هولناک بود و من ضعیفتر از آن بودم که در برابرش مقاومت کنم، مرا ببخشید.
به دنیا،
به طرز وحشتناکی بیرحم بودی، اما میبخشمت.»
برای مشاهده وبسایتی که به یاد او به راه افتاده است به آدرس زیر مراجعه کنید:
https://sarahhegazi.space
@bidarzani
✍🏽 شهین غلامی
دو سال از روزی که ساره حجازی، لزبین و فعال سیاسی کوییر مصری به زندگی خود پایان داد میگذرد. ساره در سال ۲۰۱۷ در کنسرت مشروع لیلی پرچم پراید را که نماد جامعه الجیبیتیکیوای+ است تکان داد؛ حرکتی که به بازداشت سه ماهه و شکنجه او منجر شد. ساره در نهایت به دلیل شکنجه، آزار جسمی، روانی و نیز قلدری و طرد اجتماعی، مصر را به مقصد کانادا ترک کرد. او اما در آنجا نیز همچون بسیاری از پناهندگان لزبین و جامعه الجیبیتیکیوای+ با تبعیضهای فراوانی از جمله انتظار برای درخواست پناهندگی، فشارهای روانی ناشی از زندگی در تبعید و نیز تالمات روحی ناشی از فشارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جامعه مبدا روبرو بود. ساره در نهایت در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۰ تصمیم گرفت به زندگی خود پایان دهد.
امسال در سالگرد او، دوستانش با همکاری موسسههای Outright Action International و HuMENA وبسایتی را به زبانهای عربی و انگلیسی به نام او به راه انداختهاند که در آن عکسها، پستها و نیز خاطرات روزانه او از زندان القناطر را به اشتراک گذاشتهاند. آنها هدف از این تلاش را علاوه بر تحقق آرزوی ساره برای انتشار این یادداشتها، «ایجاد انگیزه برای زنان لزبین، کوییر و مشاهدهپذیری آنان در منطقه و در دیاسپورا و همچنین ماندگاری نام ساره حجازی» عنوان کردهاند.
دوستان ساره در این صفحه درباره اش نوشتهاند:
«ساره تنها یک فعال حقوق الجیبیتینبود، او یک مبارز اینترسکشنال نیز بود. ساره سوسیالیستی ثابت قدم، مدافع حقوق زنان، فلسطین، آزادی مردم سوریه و همبستگی با انقلابیون لبنان بود. او مواضعی در خصوص توقف مجازات اعدام در مصر و همچنین آزادی زندانیان سیاسی داشت و از محیط زیست نیز حمایت میکرد.»
ساره در یادداشتی پیش از مرگ خود نوشت:
«به خواهرانم:
کوشیدم زنده بمانم اما نتوانستم، مرا ببخشید.
به دوستانم:
آن تجربه هولناک بود و من ضعیفتر از آن بودم که در برابرش مقاومت کنم، مرا ببخشید.
به دنیا،
به طرز وحشتناکی بیرحم بودی، اما میبخشمت.»
برای مشاهده وبسایتی که به یاد او به راه افتاده است به آدرس زیر مراجعه کنید:
https://sarahhegazi.space
@bidarzani
🟣 دومین روز از اعتصاب غذا/ جان «رضا شهابی» در خطر است
از روز گذشته، رضا شهابی از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران در اعتراض به تمدید قرار بازداشت، پروندهسازی، سناریوسازی امنیتی، بازجوییهای متعدد و طولانی و تهدیدهای بازجویان وزرات اطلاعات، همچنین عدم ظرفیت بند ۲۰۹ اوین، دست به اعتصاب غذا زده است.
▪️طی یک ماه گذشته، رضا شهابی بارها در حالت بیهوشی قرار گرفته و زندان اوین، ملزم به اعزام پزشک شده است. او دارای فشار خون بالاست و شدت فشارهای ناشی از پروندهسازیهای کذب و امنیتی، منجر به افتادگی نیمهی صورت او شده است.
▪️رضا شهابی، تبعات ناشی از سالهای حبس و بیماریهای متعدد ناشی از اعتصاب غذا را در سالهای گذشته بهدوش کشیده است. جان رضا شهابی در خطر است و مسئولیت تبعاتِ تداوم اعتصاب غذا، حادتر شدن وضعیت سلامتی و در خطر قرار گرفتن جان او با حاکمیت و تمامی ارگانهای ذیربط قضایی، امنیتی و سازمان امور زندانهاست.
#جان_رضا_شهابی_در_خطر_است
@bidarzani
از روز گذشته، رضا شهابی از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران در اعتراض به تمدید قرار بازداشت، پروندهسازی، سناریوسازی امنیتی، بازجوییهای متعدد و طولانی و تهدیدهای بازجویان وزرات اطلاعات، همچنین عدم ظرفیت بند ۲۰۹ اوین، دست به اعتصاب غذا زده است.
▪️طی یک ماه گذشته، رضا شهابی بارها در حالت بیهوشی قرار گرفته و زندان اوین، ملزم به اعزام پزشک شده است. او دارای فشار خون بالاست و شدت فشارهای ناشی از پروندهسازیهای کذب و امنیتی، منجر به افتادگی نیمهی صورت او شده است.
▪️رضا شهابی، تبعات ناشی از سالهای حبس و بیماریهای متعدد ناشی از اعتصاب غذا را در سالهای گذشته بهدوش کشیده است. جان رضا شهابی در خطر است و مسئولیت تبعاتِ تداوم اعتصاب غذا، حادتر شدن وضعیت سلامتی و در خطر قرار گرفتن جان او با حاکمیت و تمامی ارگانهای ذیربط قضایی، امنیتی و سازمان امور زندانهاست.
#جان_رضا_شهابی_در_خطر_است
@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 طی سه روز گذشته، اعتصاب کسبه و بازاریان در مناطق (جمهوری، سهراهامین و لالهزار) تهران و بخشهایی از کسبهی شهرهای کازرون، میناب، اصفهان و اراک ادامه داشته است.
این اعتصاب در اعتراض به افزایش قیمت دلار تا مرز ۳۳ هزار تومان، وضعیت دریافت مالیات و سقوط بازار طی سه ماه گذشته صورت پذیرفته است.
در مناطق جمهوری و لالهزار تهران، پلیس ضد شورش، معترضان را مورد ضرب و شتم قرار داد و ماموران ناجا، گوشی همراه معترضان را ضبط کرده و با اعمال تهدید، از کسبه خواستند تا مغازههای خود را باز کنند.
▪️ویدئو از اعتصاب کسبه میناب، امروز سهشنبه ۲۴ خردادماه، ۱۵۰۰ تصویر
@bidarzani
این اعتصاب در اعتراض به افزایش قیمت دلار تا مرز ۳۳ هزار تومان، وضعیت دریافت مالیات و سقوط بازار طی سه ماه گذشته صورت پذیرفته است.
در مناطق جمهوری و لالهزار تهران، پلیس ضد شورش، معترضان را مورد ضرب و شتم قرار داد و ماموران ناجا، گوشی همراه معترضان را ضبط کرده و با اعمال تهدید، از کسبه خواستند تا مغازههای خود را باز کنند.
▪️ویدئو از اعتصاب کسبه میناب، امروز سهشنبه ۲۴ خردادماه، ۱۵۰۰ تصویر
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 بدن و پوشش زنان، سرکوب و مبارزه
ویدئوی «روایتی از چهار دهه حضور پلیسِ حجاب» ساختهی #کلکتیو_لیلیت، بر اساس مقالهی «تاریخ مختصر انقیاد بدن زنانه: برآمدن گشت ارشاد و سرکوب زنان در فضای عمومی» ساخته شده است که حاصل یک سال تحقیق جمعی در مورد تاریخ ۴۰ سالهی پلیس حجاب در جمهوری اسلامی است.
از متن: «انقیاد بدن زنان نه با گشتهای ارشاد آغاز شده و نه احتمالا با انحلال و یا فراموشی آنها به پایان خواهد رسید. اما آنچه پرداختن به این مسئله را در برههی زمانی فعلی برای ما ضروری میسازد، تصریح و تاکید بر رابطهی ارگانیک این شکل عریان از سرکوب بدن با دیگر اشکال سیستماتیک خشونت (نه صرفا علیه زنان) در ایران کنونی است. بازگشت به این تاریخ(ها)، که حامل تجربهی میلیونها زن در ایران پس از انقلاب است، در حکم فراخوانی است برای یادآوری و همرسانی دیگر اشکال خشونت بر بدن که به حکم تکرار به امری «عادی» (Normal) و طبیعی بدل گشته و در نتیجه از خاطرهی مشترک بدنها و حافظهی جمعی ما بالاجبار رانده شدهاند.
قانونی شدن حجاب اجباری و جرمنگاری از بی/بدحجابان: تفوق برخورد تعزیری قهری با بدنهای «نامتعارف» زنانه (۶۲-۶۸)
سرانجام در ۱۸ مردادماه ۱۳۶۲ فراگیرترین قانون مربوط به حجاب اجباری تا آن زمان، که تمامی فضاهای عمومی را دربرمیگرفت، تحت مادهی ۱۰۲ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) به تصویب رسید. بر اساس این ماده که در ذیل جرائم «بر ضد عفت و اخلاق عمومي و تكاليف خانوادگي» درج شده بود، ظاهر شدن زنان در اماکن عمومی بدون حجاب شرعی (البته بدون ذکر مصادیق) مستوجب تعزیر تا ۷۴ ضربه شلاق شد (آرشیو مرکز پژوهشهای مجلس، ۱۸ مرداد ۱۳۶۲). به موازات تصویب قانون فوقالذکر، کمیتهها مسئول نظارت بر اماکن عمومی و دستگیری اشاعهدهندگان اعمال خلاف عفت و منجمله آن زنان بدون پوشش شرعی شدند. این گشتهای مبارزه با منکرات (متعلق به دادگاه منکرات) در آن زمان تحت عنوان گشتهای ثارالله یا گشتهای جندالله شناخته میشدند (ایسنا، ۱ اردیبهشت ۱۳۹۵). همچنین در اسفندماه ۱۳۶۲ قانون «هیاتهای رسیدگی به تخلفات اداری» جایگزین قانون پیشین «بازسازی نیروی انسانی» شد. با این حال به موجب نص صریح این قانون جدید (بند ۱۳ ماده ۱۰) عدم رعایت حجاب شرعی همچنان یک «تخلف» و در نتیجه مشمول مجازاتهای اداری شناخته میشد (همان، ۹اسفند ۱۳۶۲). بدین واسطه حراست سازمانها و ادارات دولتی، یا بهعبارتی بدنهی عقیدتی و امنیتی ادارات، بهعنوان پلیس اداری مسئول کنترل مستقیم عقاید، بدنها و نحوهی پوشش مراجعان و کارمندان شدند.
تصویب این دو قانون تعیینکننده در سال ۶۲ و همزمانی آن با شدت گرفتن جنگ میان ایران و عراق، که از یک طرف مستلزم گسیل نیروهای بیشتر (اعم از مردان سپاهی و بسیجی) به جبهههای جنگ بود و از طرف دیگر به تشدید بحران اقتصادی به ویژه در میان خانوادههایی منجر شده بود که سرپرستی آنان را زنان به عهده داشتند، راه را برای ورود نیروی سازمانیافتهای از زنان در هیبت زنان بسیجیِ کمیتههای منکرات هموار ساخت. زین پس بدنهی قابلتوجهی از دستگاه سرکوب و پلیس بدنهای «نامتعارف» زنانه (از نگاه شرعی جمهوری اسلامی) را زنانی از طبقات محرومتر جامعه و به لحاظ ایدئولوژیک همسوتر با حکومت تشکیل میدادند. بسیاری از این زنان حزباللهی- بسیجی بهدلیل اعزام مردان به جنگ و در فقدان نانآوران ذکور خانواده، سرپرستی اقتصادی خانواده را به عهده گرفته و بنابراین نه فقط بهدلیل همسویی ایدئولوژیک، بلکه به قصد کسب درآمد و بهرهمندی از مزایای اجتماعی- اقتصادی همراهی با بدنهی نظامی حکومت به کمیتهها پیوسته بودند. جالب آنکه حضور در کمیتههای منکرات برای بخش قابل توجهی از این زنان اولین تجربهی فعالیت اقتصادی نیز محسوب میشد (Sedghi, 2007, 215-216)»
▪️متن کامل این #مقاله و #ویدئو، در وبسایت «کلکتیو لیلیت» در دسترس است:
https://bit.ly/3mIGpW3
@bidarzani
ویدئوی «روایتی از چهار دهه حضور پلیسِ حجاب» ساختهی #کلکتیو_لیلیت، بر اساس مقالهی «تاریخ مختصر انقیاد بدن زنانه: برآمدن گشت ارشاد و سرکوب زنان در فضای عمومی» ساخته شده است که حاصل یک سال تحقیق جمعی در مورد تاریخ ۴۰ سالهی پلیس حجاب در جمهوری اسلامی است.
از متن: «انقیاد بدن زنان نه با گشتهای ارشاد آغاز شده و نه احتمالا با انحلال و یا فراموشی آنها به پایان خواهد رسید. اما آنچه پرداختن به این مسئله را در برههی زمانی فعلی برای ما ضروری میسازد، تصریح و تاکید بر رابطهی ارگانیک این شکل عریان از سرکوب بدن با دیگر اشکال سیستماتیک خشونت (نه صرفا علیه زنان) در ایران کنونی است. بازگشت به این تاریخ(ها)، که حامل تجربهی میلیونها زن در ایران پس از انقلاب است، در حکم فراخوانی است برای یادآوری و همرسانی دیگر اشکال خشونت بر بدن که به حکم تکرار به امری «عادی» (Normal) و طبیعی بدل گشته و در نتیجه از خاطرهی مشترک بدنها و حافظهی جمعی ما بالاجبار رانده شدهاند.
قانونی شدن حجاب اجباری و جرمنگاری از بی/بدحجابان: تفوق برخورد تعزیری قهری با بدنهای «نامتعارف» زنانه (۶۲-۶۸)
سرانجام در ۱۸ مردادماه ۱۳۶۲ فراگیرترین قانون مربوط به حجاب اجباری تا آن زمان، که تمامی فضاهای عمومی را دربرمیگرفت، تحت مادهی ۱۰۲ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) به تصویب رسید. بر اساس این ماده که در ذیل جرائم «بر ضد عفت و اخلاق عمومي و تكاليف خانوادگي» درج شده بود، ظاهر شدن زنان در اماکن عمومی بدون حجاب شرعی (البته بدون ذکر مصادیق) مستوجب تعزیر تا ۷۴ ضربه شلاق شد (آرشیو مرکز پژوهشهای مجلس، ۱۸ مرداد ۱۳۶۲). به موازات تصویب قانون فوقالذکر، کمیتهها مسئول نظارت بر اماکن عمومی و دستگیری اشاعهدهندگان اعمال خلاف عفت و منجمله آن زنان بدون پوشش شرعی شدند. این گشتهای مبارزه با منکرات (متعلق به دادگاه منکرات) در آن زمان تحت عنوان گشتهای ثارالله یا گشتهای جندالله شناخته میشدند (ایسنا، ۱ اردیبهشت ۱۳۹۵). همچنین در اسفندماه ۱۳۶۲ قانون «هیاتهای رسیدگی به تخلفات اداری» جایگزین قانون پیشین «بازسازی نیروی انسانی» شد. با این حال به موجب نص صریح این قانون جدید (بند ۱۳ ماده ۱۰) عدم رعایت حجاب شرعی همچنان یک «تخلف» و در نتیجه مشمول مجازاتهای اداری شناخته میشد (همان، ۹اسفند ۱۳۶۲). بدین واسطه حراست سازمانها و ادارات دولتی، یا بهعبارتی بدنهی عقیدتی و امنیتی ادارات، بهعنوان پلیس اداری مسئول کنترل مستقیم عقاید، بدنها و نحوهی پوشش مراجعان و کارمندان شدند.
تصویب این دو قانون تعیینکننده در سال ۶۲ و همزمانی آن با شدت گرفتن جنگ میان ایران و عراق، که از یک طرف مستلزم گسیل نیروهای بیشتر (اعم از مردان سپاهی و بسیجی) به جبهههای جنگ بود و از طرف دیگر به تشدید بحران اقتصادی به ویژه در میان خانوادههایی منجر شده بود که سرپرستی آنان را زنان به عهده داشتند، راه را برای ورود نیروی سازمانیافتهای از زنان در هیبت زنان بسیجیِ کمیتههای منکرات هموار ساخت. زین پس بدنهی قابلتوجهی از دستگاه سرکوب و پلیس بدنهای «نامتعارف» زنانه (از نگاه شرعی جمهوری اسلامی) را زنانی از طبقات محرومتر جامعه و به لحاظ ایدئولوژیک همسوتر با حکومت تشکیل میدادند. بسیاری از این زنان حزباللهی- بسیجی بهدلیل اعزام مردان به جنگ و در فقدان نانآوران ذکور خانواده، سرپرستی اقتصادی خانواده را به عهده گرفته و بنابراین نه فقط بهدلیل همسویی ایدئولوژیک، بلکه به قصد کسب درآمد و بهرهمندی از مزایای اجتماعی- اقتصادی همراهی با بدنهی نظامی حکومت به کمیتهها پیوسته بودند. جالب آنکه حضور در کمیتههای منکرات برای بخش قابل توجهی از این زنان اولین تجربهی فعالیت اقتصادی نیز محسوب میشد (Sedghi, 2007, 215-216)»
▪️متن کامل این #مقاله و #ویدئو، در وبسایت «کلکتیو لیلیت» در دسترس است:
https://bit.ly/3mIGpW3
@bidarzani
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟣 دادخواهی جرم نیست، حاکمیت محکوم است
صحبتهای «شهناز اکملی»، مادر دادخواه «مصطفی کریمبیگی» پیرامون بازداشت «مریم کریمبیگی» و انتقال او به زندان اوین
▪️از صفحهی اینستاگرام شهناز اکملی
@bidarzani
صحبتهای «شهناز اکملی»، مادر دادخواه «مصطفی کریمبیگی» پیرامون بازداشت «مریم کریمبیگی» و انتقال او به زندان اوین
▪️از صفحهی اینستاگرام شهناز اکملی
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 منیره عربشاهی از زندان کچویی کرج به بیمارستان اعزام شد
به گزارش خبرگزاری هرانا، امروز سه شنبه ۲۴ خردادماه ۱۴۰۱، منیره عربشاهی، از معترضان به #حجاب_اجباری از زندان کچویی کرج به بیمارستان مدنی اعزام شد.
اعزام این زندانی به مرکز درمانی خارج از زندان، در پی افت شدید میزان کلسیم و بی حسی موضعی در بدن وی صورت گرفته است.
پیشتر یک منبع مطلع از وضعیت خانم عربشاهی به هرانا گفته بود: “پزشکان تاکید داشتند که خانم عربشاهی پس از انجام عمل جراحی تیروئید و تخلیه کامل آن، میبایست هر ۱۰ روز یکبار به جهت انجام آزمایشاتی به بیمارستان خارج از زندان اعزام شود؛ امری که با کارشکنی مسئولان زندان نهایتا هر ماه یکبار صورت می گیرد”.
دختر خانم عربشاهی، #یاسمن_آریانی از مخالفان حجاب اجباری در حالی که در تاریخ ۲۵ بهمن ۹۷ با پایان حبس از بابت محکومیت پیشین خود از زندان اوین آزاد شده بود، در تاریخ ۲۱ فروردین ۹۸ مجددا بازداشت و به بازداشتگاه وزرا در تهران منتقل شد. خانم عربشاهی یک روز پس از او بازداشت و به همراه فرزندش به زندان قرچک ورامین منتقل شدند. آنها نهایتا در تاریخ ۲۲ مرداد ۹۸ از زندان قرچک ورامین به بند زنان زندان اوین منتقل شدند و مجددا در تاریخ ۳۰ مهرماه سال گذشته از بند زنان زندان اوین به زندان کچویی کرج تبعید شدند.
▪️این دختر و مادر زندانی مردادماه ۹۸ توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی محمد مقیسه محاکمه و هرکدام از بابت اتهامات “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام و تشویق و فراهم نمودن موجبات فساد و فحشا” به ۱۶ سال حبس تعزیری و در مرحله تجدیدنظر هرکدام مجموعا به ۹ سال و ۷ ماه حبس محکوم شدند. با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۵ سال و شش ماه زندان در خصوص هر یک از آنها قابل اجرا است.
#حجاب_اجباری
#سرکوب_سیستماتیک_زنان
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
به گزارش خبرگزاری هرانا، امروز سه شنبه ۲۴ خردادماه ۱۴۰۱، منیره عربشاهی، از معترضان به #حجاب_اجباری از زندان کچویی کرج به بیمارستان مدنی اعزام شد.
اعزام این زندانی به مرکز درمانی خارج از زندان، در پی افت شدید میزان کلسیم و بی حسی موضعی در بدن وی صورت گرفته است.
پیشتر یک منبع مطلع از وضعیت خانم عربشاهی به هرانا گفته بود: “پزشکان تاکید داشتند که خانم عربشاهی پس از انجام عمل جراحی تیروئید و تخلیه کامل آن، میبایست هر ۱۰ روز یکبار به جهت انجام آزمایشاتی به بیمارستان خارج از زندان اعزام شود؛ امری که با کارشکنی مسئولان زندان نهایتا هر ماه یکبار صورت می گیرد”.
دختر خانم عربشاهی، #یاسمن_آریانی از مخالفان حجاب اجباری در حالی که در تاریخ ۲۵ بهمن ۹۷ با پایان حبس از بابت محکومیت پیشین خود از زندان اوین آزاد شده بود، در تاریخ ۲۱ فروردین ۹۸ مجددا بازداشت و به بازداشتگاه وزرا در تهران منتقل شد. خانم عربشاهی یک روز پس از او بازداشت و به همراه فرزندش به زندان قرچک ورامین منتقل شدند. آنها نهایتا در تاریخ ۲۲ مرداد ۹۸ از زندان قرچک ورامین به بند زنان زندان اوین منتقل شدند و مجددا در تاریخ ۳۰ مهرماه سال گذشته از بند زنان زندان اوین به زندان کچویی کرج تبعید شدند.
▪️این دختر و مادر زندانی مردادماه ۹۸ توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی محمد مقیسه محاکمه و هرکدام از بابت اتهامات “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام و تشویق و فراهم نمودن موجبات فساد و فحشا” به ۱۶ سال حبس تعزیری و در مرحله تجدیدنظر هرکدام مجموعا به ۹ سال و ۷ ماه حبس محکوم شدند. با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۵ سال و شش ماه زندان در خصوص هر یک از آنها قابل اجرا است.
#حجاب_اجباری
#سرکوب_سیستماتیک_زنان
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani