بيدارزنى
4.36K subscribers
5.43K photos
1.25K videos
176 files
4.22K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
بيدارزنى
Photo
🟣 #اعتصاب_سراسری_معلمان کشور در سومین روز، با پیوستن بازنشستگان به آن‌ها در خیابان‌های کشور همراه شد. درحالیکه از قبل قرار بود سرنوشت تغییرات لایحه رتبه‌بندی امروز تعیین تکلیف شود، مجلس با به تعویق انداختنش مجدداً سعی کرد وقت تنفسی برای این بازی فرسایشی بخرد.
تصاویر و ویدیوهایی که در سه روز اخیر از اعتصابات معلمان بیرون آمده، نشان از حساسیت بسیار زیاد معلمان بر ارقام و اعداد و اعشار #بودجه۱۴۰۱ دارد:

◾️معلمی که بر روی تخته با مقایسه پاداش مزدی وزارتخانه‌های امنیتی مثل قوه قضائیه با آموزش و پرورش، «بی‌عدالتی» را به زبان ریاضی به دانش‌آموزانش تشریح می‌کند.
◾️کنایه‌سازی از «مدارس ضایعاتی» در گروه‌ها و کانال‌های معلمان در واکنش به آب رفتن بودجه #سرانه_دانش‌آموزی و توصیه دولت به تأمین هزینه‌ها از دو مجرای شهریه‌های اجباری و ضایعات کاغذ مدارس.
◾️اعتراض در قطعنامه‌های اعتصاب به جهش موشک‌وار بودجه نظامی، حوزه علمیه، صدا و سیما، افزایش سن بازنشستگی معلمان و همچنین اولویت به استخدام طلاب در مدارس و غیره.

مصادیق بالا نشان می‌دهد که در این اعتصاب خود معلمان خوب می‌دانند که #رتبه‌بندی و #همسانسازی یا به عبارتی مبارزه مزدی‌شان هم ضرورتاً به مبارزه بزرگتر سیاسی و طبقاتی گره خورده. فریاد چندین و چندبارۀ شعار #معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد در تجمعات امروز شیراز، اراک، تهران و... نیز مهر تأییدی بر به رسمیت شناختن چنین پیوندی است.
گذشته از حضور پرشور و چشمگیر معلمان (خصوصاً در شهرهایی مثل شیراز، مریوان، سقز، قم و غیره)، منحصر به فردترین ویژگی این اعتصابِ سه روزه را می‌توان در تأکیدش به دادنِ اولتیماتوم و تهدید به استمرار اعتصاب در صورت خروجی نامناسب لایحه رتبه‌بندی دانست. چنین اولتیماتوم و فوریتی است که ماهیت این اعتصابات را نسبت به سال ۹۷ متمایز می‌کند. اتمام حجتی که البته نه فقط از سوی تشکل‌ها، بلکه از سوی خود بدنه معلمان نیز در تجمعات امروز با فریاد مکرر چنین شعارهایی تأکید شد:

◾️رتبه‌بندی حل نشه، کلاس‌ها تعطیل می‌شه!
◾️مشکل ما حل نشه مدرسه تعطیل میشه!


منبع: کمیته عمل سازمانده کارگری


@KSazmandeh
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 فقر و محرومیت سیستماتیک از بخش بهداشت و درمان در سیستان و بلوچستان


نماینده سراوان: سراوان با ۴۸۰ هزار نفر جمعیت تنها یک پزشک متخصص عفونی دارد

عین‌الدین سعیدی، نماینده سراوان در مجلس شورای اسلامی گفت: «سراوان با جمعیت ۴۸۰ هزار نفری تنها یک پزشک متخصص عفونی دارد که رئیس بیمارستان رازی است و تنها دو الی سه پزشک متخصص داخلی دارد. سعیدی در ادامه افزود: «حتی اگر هر پزشک بتواند هر پنج دقیقه یک بیمار را ویزیت کند در ساعت می‌تواند ۱۲ بیمار را ویزیت کند که اگر هشت ساعت نیز بدون استراحت کار کند تنها می‌تواند کمتر از ۱۰۰ بیمار را ویزیت کند؛ روز گذشته من بازدیدی از بیمارستان رازی سراوان داشتم که گفته شد روزانه ۴۰۰ نفر بیمار سرپایی به پزشک مراجعه می‌کنند که ۸۰ درصد بیماران علائم بیماری کرونا را دارند. حتی در تنها بیمارستان سراوان نیز بخش مجزای کرونا وجود ندارد و چند تخت به این بیماران اختصاص یافته است.» نماینده سراوان شاخص سرانه تخت بیمارستانی در این منطقه را به ازای هر هزار نفر، کمتر از ۰.۴ عنوان کرد.

▪️فقر ریشه‌ای و محرومیت ساختاری در این استان باعث شده است تا همواره حقوق ابتدایی و اساسی نظیر حق برخورداری از صدور شناسنامه و اوراق هویت، حق برخورداری از آب شرب سالم، گاز رسانی و برق نیز از درصد قابل توجهی از ساکنان سیستان و بلوچستان، سلب شود. فقدان آب، کشاورزی و دامداری را با رکود حداکثری مواجه کرده است. ساخت صنایع دستی و سوزن‌دوزی، تنها گزینه‌ی شغلی زنان محروم است و جوانان بسیاری که لاجرم به «سوخت‌بری» روی آوردند، با شلیک ماموران انتظامی جان خود را از دست می‌دهند.
در اواخر بهمن ۹۹ بود که با حمله‌ی نیروهای سپاه به سوخت‌بران مرز سراوان، بیش از ۵۰ سوختبر زخمی و ۱۰ نفر‌ (شامل کودکان سوختبر) کشته شدند‌. #کشتار_سراوان با مقاومت نیروهای مردمی و عدم عقب‌نشینی در برابر گلوله‌‌های ماموران سپاه و انتظامی، ورود به فرمانداری و تجمعات اعتراضی در سطح شهرها همراه بود.

#فقر_و_تبعیض

@bidarzani
🟣 لیلا حسین‌زاده را آزاد کنید

@barkhi_az_honarmandaan
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 هیچ نسخه‌ی حاضر و آماده‌ای وجود ندارد:
نقطه‌ی شروعِ مبارزه، ضرورت است!

⚪️ گفتگو با دِبورا نونِس Débora Nunes
از اعضای سازمان‌دهنده‌ی «جنبش کارگران بی‌زمین» - برزیل


✍🏽 ترجمه: امین حصوری


در جریان یک نشست آموزشی حول موضوع ملزومات «سیاست از پایین» (تلویحا: «کار توده‌ای»)، که تابستان ۲۰۲۱ توسط چند گروه سیاسی فعال در این حوزه – در آلمان– برگزار گردید، از یکی از #زنان_سازمان‌دهنده ‌ی «جنبش کارگران بی‌زمین» (برزیل) دعوت شد تا به‌طور آنلاین در این نشست شرکت نماید و تجارب مبارزاتی خویش در کار توده‌ای و فرآیند سازمان‌یابی فرودستان را با شرکت‌کنندگان در میان بگذارد. متن پیش رو ترجمه‌ی همین گفتگوی زنده است.

از آنجا که زمینه‌های انضمامی–تاریخیِ خاص هر جامعه، شرایط پیشبرد مبارزه در آن کشور را تعیین می‌کنند، روشن است که آموزه‌ها و دستاوردهای مبارزاتی «جنبش کارگران بی‌زمین» (MST) در برزیل مستقیماً در جوامعی مثل آلمان یا #ایران قابل کاربست نیستند. با این همه، نظام سرمایه‌داری خصلت‌ها و روندهای جهان‌شمولی دارد که درس‌آموزی کارگران و ستمدیدگانِ جوامع مختلف از مبارزات یکدیگر را ضروری می‌سازد. به‌همین دلیل، آنچه از انترناسیونالیسم کارگری و مبارزات جهانی و هم‌بسته‌ی ضدسرمایه‌داری می‌شناسیم، پیش از هرچیز در گروِ این درس‌آموزی‌های متقابل است.{توفیق در پی‌ریزیِ همبستگی و حمایت‌های انترناسیونالیستی و برپایی سازمان‌‌های جهانیِ مشترک، وابسته به رشد مبارزات در هر یک از این جوامع است، که خود نیازمند بازخوانی مستمر تجارب یکدیگر است}.

اما برای اینکه خواننده‌ی متأثر از فراز و فرودهای حاد جامعه‌ی ایران ارتباط معنادارتری با مضمون این گفتگو برقرار کند، شاید بتوان متن حاضر را در پرتو تأمل در یک پرسش باز و تعیین‌کننده برای وضعیت کنونیِ ایران خوانش کرد؛ و آن اینکه: گسترش روزافزون جمعیت تهیدستان و حاشیه‌نشینان شهری و روستایی را چگونه می‌توان تحلیل کرد؟ و مهم‌تر آن‌که: مبارزات جاری و بالقوه در این حوزه چه نسبتی با سیاست طبقاتی رادیکال می‌یابند؟ 
درک فشرده‌ی من آن است که رشد مشهود این پدیدهْ پیامدی‌ست از روندهای هم‌پیوند پرولتریزه‌سازی و سلب مالکیت در سرمایه‌داری متاخر، که به‌طور فزآینده‌ای به طرد و محروم‌سازی و حاشیه‌راندگی می‌انجامند؛ و به‌همین اعتبار، این جمعیت فراگیر را می‌باید همچون نمودهایی از چهره‌ی ناهمگون پرولتاریای عصر حاضر بازشناسی کرد (شرح مفصل‌تر این دیدگاه در متن دیگری آمده است). اما به‌نظر نمی‌رسد که چنین دیدگاهی درباره‌ی جایگاه طبقاتی تهیدستان، در فضای فکری چپ ایران مقبولیت وسیعی داشته باشد*. یعنی رویکرد غالب، تأکید بر تمایزگذاری میان طبقه‌ی کارگر و تهیدستان شهری‌ و روستایی‌ست. با این همه، دست‌کم تجربه‌ی بلندمدت «جنبش کارگران بی‌زمین» در برزیل مؤید آن است که جنبش توده‌ای تهیدستان نه‌فقط بخش مهمی از پیکار طبقاتی کارگران است، بلکه می‌تواند و می‌باید سازمان‌یافته و ضدسرمایه‌دارانه باشد.


▪️ادامه‌ی مطلب را در وبسایت کارگاه دیالکتیک بخوانید:

https://kaargaah.net/?p=1216


#جنبش_تهیدستان
#کار_توده‌ای
#سیاست_از_پایین
#سازماندهی
#تجارب_جهانی_سازماندهی
#مبارزات_ضدسرمایه‌داری
#سیاست_طبقاتی_رادیکال

@kdialectic
@bidarzani
🟣 دکتر محمود بهزادی‌راد: «شنود» در اتاق خصوصی کلاب‌هاوس / تداوم بازداشت، قانونی نیست

محمود بهزادی راد، وکیل مدافع مصطفی نیلی با غیرقانونی خواندن تداوم بازداشت دادخواهان سلامت از شنود غیرقانونی اتاق‌های کلاب هاوس آنان خبر داد. این وکیل دادگستری ضمن بیان مخالفت دادستان با بازداشت این فعالین مدنی گفت: «دستور دادستان برای دستگیری افراد وجود نداشته است».


#دادخواهان_سلامت


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3dP2CgD

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 مطالبات صنفی ما و حقوق کودکان

✍🏽 #جعفرابراهیمی ، معلم و عضو انجمن یاری کودکان



با تعمیق مطالبات معلمان و فراگیر شدن اعتراضات صنفی، اشکال مختلفی از مطالبه‌گری ظهور کرده‌است به عنوان نمونه معلمان شاعر مطالبات را به نظم در می‌آورند یا حتی فراخوان را به صورت شعر می‌سرایند این خلاقیت‌ها جای بسی خوشحالی دارد.

اینکه برخی زنان یا مردان معلم مجبورند با کودکان خود در برنامه‌های اعتراضی شرکت کنند نشان از تعهد آنان برای مطالبه‌گری است اما اگر کودک به وسیله‌ای برای تبلیغ و مطالبه‌گری و نوعی مظلوم‌نمایی گردد امری نادرست است.

▪️به عنوان نمونه برخی همکاران برای بیان مطالبات از کودکان خود یا دانش‌آموزان استفاده می‌کنند. مثلا بر روی پیشانی یک کودک خردسال شعار می‌چسبانند یا یک خواسته را نوشته به دست کودک می‌دهند از آن عکس می‌گیرند. نوشته‌ای که کودک اصلا هیچ درکی از آن ندارد یا برخی، کودکان را تشویق می‌کنند که متنی اعتراضی را بخوانند و سپس در فضای مجازی منتشر می‌کنند متنی که کودک در نوشتن آن نقشی ندارد و حتی به سختی روخوانی می‌کند.

این قبیل کارها با هر نیت خوبی هم انجام شود نادیده گرفتن حقوق کودکان است. صرف پدر و مادر بودن یا معلم بودن این حق را به ما نمی‌دهد که از کودکان برای اهداف خود به عنوان وسیله تبلیغی استفاده کنیم اگر ما یک بار پیمان‌نامه حقوق‌ کودک را خوانده‌ باشیم می‌دانیم این استفاده‌ها در تضاد با حقوق کودکان است.

▪️متاسفانه برخی فعالان صنفی بدون توجه به حق و حقوق کودکی این تصاویر را بازنشر می‌کنند در این میان برخی از این افراد کسانی هستند که در جای دیگر به درستی سواستفاده از کودکان در مراسم‌های مذهبی را به نقد می‌کشند ولی اینجا خود به عنصر ناقض حقوق کودکان تبدیل می‌گردند. همانطور که استفاده از کودکان در صنعت مد، در جنگ و در کارناوال‌های مذهبی و حکومتی مردود و نوعی سواستفاده است، قرار دادن کودکان در میان کنشی که حق انتخاب ندارند، نوعی سواستفاده است.
البته این مساله و نقد صرفا متوجه فعالان صنفی معلمان نیست متاسفانه فعالان کارگری و حتی برخی مدعیان حقوق بشر از عکس کودکان برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کنند.

یکی از سوژه ‌هایی که برخی فعالان حوزه‌های مختلف از آنها برای تحقق اهداف خود و تبلیغ استفاده می‌کنند، کودکان زندانیان سیاسی و مدنی است. اگر گشت و گذاری در فضای مجازی داشته باشیم متوجه می‌شویم که عکس و ویدئوی کودکان زیادی در شرایط گوناگون و برخی مواقع نامناسب وجود دارد و معلوم نیست کودکی که انتخاب نکرده در این عکس و فیلم‌ها باشد، فردا با دیدن عکس خود در شرایط خاص دچار چه حالتی خواهد شد و چه حسی در او به وجود خواهد آمد.

▪️اما شاید برخی این مساله را مطرح کنند که کودکانی هستند که خودشان می‌خواهند در این برنامه‌ها و مراسم‌ها حضور داشته باشند یا کنجکاو هستند که بدانند. آیا ما باید مانع آنها شویم؟
به زعم نگارنده ما همانگونه که حق نداریم از کودکان بهره‌برداری کنیم نباید مانع دانستن و مشارکت آنان شویم. بسیاری از دانش‌آموزان دوره متوسطه دوم، کودکان بین ۱۵ تا ۱۸ ساله هستند و بسیاری از آنان امروز به مدد شبکه‌های اجتماعی درکی متفاوت از نسل‌های قبل نسبت به مسائل پیرامون و حقوق خود دارند و نسبت به برخی از حقوق خود آگاه هستند حال اگر این کودکان یک کار فردی یا جمعی در راستای منافع خود انجام دهند مانند اعتراض به امتحانات حضوری در شرایط کرونایی، نه تنها نباید سانسور شوند بلکه باید مورد حمایت قرار بگیرند یا اگر کودکانی بنابر رشد و آگاهی خود فقر خانوادگی خود را ناشی از دستمزد پایین مادر یا پدر بداند و به آن اعتراض کند هیچ کس حق ندارد مانع عمل آنان شود. اینجا مساله مهم آن است که به استقلال فکری و تصمیم و عمل کودک احترام بگذاریم هر چند موافق نباشیم.

مساله حمایت دانش‌آموزان از معلمان خود وقتی قابل دفاع است که کودکان به اجبار یا با تشویق و تحریک دیگران همراه نباشد و الا اگر کودکی آگاهانه سازش را بردارد و برای حمایت از معلمانش بنوازد یا یک گروه موسیقی رپ در مورد مشکلات مدرسه کلیپ و ترانه بسازند یا حتی فراتر از آن ضمن حمایت از معلمان خود مطالبه خود را مطرح کنند بعید می‌دانم کارشان ناپسند باشد. اما بی‌شک چسباندن شعار بر ‌پیشانی کودکان کاری ناپسند و نافی حقوق کودکان است و با شعار پیچ کردن کودکان در راهپیمایی‌های حکومتی فرقی ندارد.

ما معلمان از آنجایی که هر یک باید یک مدافع حقوق کودکان باشیم ضروری است در همراه کردن کودکان یا دانش‌آموزان خود در اعتراضات صنفی دقت و وسواس داشته باشیم و هرگز جذابیت و برد تبلیغاتی را بر حقوق کودکان ترجیح ندهیم. اگر به جای کلاس‌های بی‌محتوای ضمن خدمت، تمام معلمان با حقوق کودکان و پیمان‌نامه حقوق کودک آشنا بودند، بی‌شک ما شاهد استفاده نادرست از کودکان در تصاویر در برنامه‌های اعتراضی نمی‌شدیم.

@kahimeh
@bidarzani
🟣 رتبه‌بندی، سرهم‌بندی شد

در جلسه امروز مجلس، نمایندگان با تصویب ماده ۶ لایحه رتبه‌بندی، تیر خلاص را به این لایحه زدند.

طبق مصوبات روز چهارشنبه ۲۴ آذر، دولت فقط ۱۲.۵ هزار میلیارد تومان برای شش ماه اختصاص می‌دهد و به جای #رتبه‌بندی‌شاغلان_حداقل_هشتاددرصد_حقوق‌هیات‌علمی صرفا درصدهای ناچیزی به حقوق معلمان اضافه خواهد شد که پس از اعمال این درصدها حقوق فرهنگیان بین یک‌ونیم تا دو میلیون تومان افزایش خواهد یافت و با توجه به تورم و بودجه انقباضی سال بعد تمام معلمان زیر خط فقر باقی می‌مانند.

فرهنگیان عزیز!
پس از این همه پیگیری، نامه نگاری و مذاکره و تحصن و تجمع این حق معلمان شریف ایران نیست و نباید به این حقوق ناچیز دل‌خوش کنیم.
منتظر اعلام برنامه شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران برای پیگیری مطالبات و ادامه اعتراضات باشید.

▪️تصویر: کمیته عمل سازمانده کارگری

@kashowra
@bidarzani
‏۲۳ آذر ۹۹ گارد ‎زندان قرچک به دستور سپاه به بند هشت این زندان که محل نگهداری زندانیان سیاسی و تعدادی از رای کاران زندان بود حمله کرد. ‎#گلرخ_ایرایی با ضرب و شتم از بند ربوده شد و بعد از یک ماه نگهداری در سلول انفرادی، بازجویی و گشودن پرونده جدید به زندان آمل تبعید شد.
‏۲۳ آذر ۹۹ گارد ‎#زندان_قرچک به دستور سپاه به بند هشت این زندان که محل نگهداری زندانیان سیاسی و تعدادی از رای کاران زندان بود حمله کرد. ‎#گلرخ_ایرایی با ضرب و شتم از بند ربوده شد و بعد از یک ماه نگهداری در سلول انفرادی، بازجویی و گشودن پرونده جدید به زندان آمل تبعید شد.
‏بعدها علت درگیری با زندانیان را مقاومت بند عنوان کردند و به این علت بازخواست شدیم که چرا در برابر ربودن هم بندی مان از بند بی تفاوت نماندیم!
بعد از این حمله به مدت ۲ روز امکان برقراری تماس تلفنی نداشتیم و نگهبان ها برای تحویل غذا دسته جمعی میآمدند مبادا خبری از بند به بیرون ‌‏برسد. و بعد هم تلفن بند به ۲ نوبت در هفته و هربار ۱۰ دقیقه محدود شد و اعمال فشارها و محدودیت ها به بند افزایش یافت.
نه تنها تهدید به محاکمه ی مجدد میشدیم که به این بهانه با آزادی مشروط و مرخصی تعدادی از اعضای بند مخالفت کردند و گفتند تا شما باشید پشت هم درنیایید.
‏شخصی به نام جواد فعلی گری همراه دست کم بیست پاسیار زن (که نام یکی از آنها سپیده خوش رفتار بود) سرپرست یگان بود و در جریان ضرب و شتم زندانیان پاسیاران زن راهمراهی میکرد.
وقتی یکی از زندانیان تشنج کرده و روی زمین افتاده بود همین شخص شوکر را به بدن بی دفاعش چسباند و بلند بلند خندید.
‏بعد از این واقعه اعضای همین گارد با بهانه های مختلف دیگر به بند هجوم اورند و هربار یکی از هم بندیهایمان را از کنارمان بردند.
در عرض کمتر از یک سال دست کم پنج بار به بند سیاسیِ تازه تاسیسِ زندان قرچک حمله شده و رسانه ها بی تفاوت از کنار آن عبور کردند.
‏در حالیکه کوچکترین درگیری فیزیکی در بند آقایان بازتاب گسترده ی خبری دارد.
#گلرخ_ایرایی
#پریزاد_حمیدی_شفق
#زهرا_صفایی
#پرستو_معینی
#فروغ_تقی_پور
#مرضیه_فارسی
#صبا_کردافشاری
#نوشین_جعفری
#سهیلا_حجاب



از حساب توئیتر سپیده فرهان

#زنان_زندانی_سیاسی


@Blackfishvoice
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی : یکی از اعضای گروه تروریستی طالبان در توییتی نسبت به حق معیشت و اشتغال زنان افغانستان گفت: «کار زن در بیرون از خانه، تن‌فروشی است».

اعضای کمیته‌ی اتحاد و هم‌بستگی زنان افغانستان در اعتراض به سرکوب، رویکرد ارتجاعی، به رسمیت شناخته شدن طالبان از سوی دیگر کشورها و سیاست‌های ضد انسانی این گروه در قبالِ جان و تمامی حقوقِ زنان، پیامی ویدئویی را منتشر کردند.

▪️تاریخ، گواهی خواهد داد که فعالان حقوق زنان و زنان ساکن در افغانستان، با استمرار و مقاومتی هر روزه، تمام‌قد علیه نیروهای سراپا مسلح طالبان ایستادند. آنها دستان مصادره‌گر دولت‌ها در غارت معادن و ذخایر و‌ اعتبار و مشروعیت‌بخشی به مرتجعان طالبان را از یاد نمی‌برند، چرا که خواهان برپایی حکومتی بر پایه‌ی #برابری هستند.

#ارتجاع_طالبان
#زنان_حذف_شدنی_نیستند

@bidarzani
در چنین روزی ۱۵ دسامبر ۱۸۹۷، مری بروکسبانک* کارگر اسکاتلندی ترانه سرا و سوسیالیست در آبردین(َAberdeen)متولد شد. او در فقر بزرگ شد و برادر کوچکش قبل از سه سالگی بر اثر بیماری دیفتری درگذشت.
بروکسبانک در سن یازده سالگی کار خود را در کارخانه های کنف بافی شروع کرد و در چهارده سالگی با دعوت زنی جوان که در اطراف کارخانه های منطقه قدم زد و با دمیدن سوت کارگران را به اعتصاب فرامی خواند، در اولین اعتصاب خود برای افزایش حقوق شرکت کرد.
بروکسبانک بعداً در اعتراضاتی برای مخالفت با جنگ جهانی اول شرکت کرد و انجمن زنان کارگر را برای مبارزه در جهت کسب خدمات بهداشتی و اجتماعی بهتر تأسیس کرد و همینطور در سازماندهی کارگران زن راه آهن فعال بود. او سه بار در طول زندگی خود به زندان افتاد و تا زمان مرگش در سن ۸۲ سالگی به فعالیت ادامه داد.
ترانه‌های بروکسبانک بیشتر درباره زندگی طبقه کارگر بود و اثر او با عنوان «کارخانه کنف بافی» که شاید معروف ترین اثرش باشد، شامل این سطرها است:
«اوه عزیزم، دنیا بد تقسیم شده است/آنهایی که سخت‌ترین کارها را انجام می‌دهند کمتر از همه به دست می آورند./منظورم این است که هر چه سخت تر کار می کنم روزگارم سیاه تر است/ تا به بچه های نه ده ساله ام غذا بدهم.»

* Mary Brooksbank

@TarTaKar
در چنین روزی ۲۴ آذر ۱۳۹۹، مکیه نیسی زندانی زن عرب که در رابطه با حادثه شهریور اهواز در زندان سپیدار بود، به دلیل بی اعتنایی سیستم زندان به وضعیت سلامتش جان خود را از دست داد.

سپیده قلیان در کتابی با عنوان «تیلاپیلا خون هورالعظیم را قورت می کشد» که در آن روایت هایی نوشتاری و تصویری از زندانیان زن عرب در زندان سپیدار اهواز را ثبت کرده است، درباره این زن نوشته است و به اطلاعاتی درباره بازداشت و نحوه برخوردهای علیه او اشاره کرده است.

@TarTaKar
بيدارزنى
Photo
🟣 به‌مناسبت درگذشت «بل هوکس»

فمینیسم انقلابی

✍🏽 بل هوکس bell hooks

ترجمه: مهدیس صادقی پویا


بل هوکس، فمینیست سوسیالیست آمریکایی است که به سبب مطالعات پساساختاری‌اش درباره درهم‌تنیدگی نژاد، سرمایه‌داری و جنسیت شهرت یافته است. وی در مقاله «خواهرانگی؛ اتحاد سیاسی میان زنان» به مقوله خواهرانگی میان زنان در جنبش رهایی‌بخش زنان پرداخته و توضیح داده که چرا و چگونه باید از نهادینه شدن ساختار سلطه و سلسله مراتب میان زنان جلوگیری شود. وی در مقدمه این مقاله که در شماره ۲۳ ژورنال Feminist Review، در تابستان ۱۹۸۶ به انتشار رسیده است، به انتشار کتابش تحت عنوان «نظریه فمینیستی، از حاشیه تا مرکز» اشاره می‌کند و بازخوردها به این کتاب را نشانه‌ای از وجود ساختار سلسله مراتبی میان فمینیست‌ها می‌داند.

مقدمه: ۱۲ ژانویه ۱۹۸۶

صدای آرام گریه‌ام با صدای موسیقی لول ای. مانوئل، پاکو دو لوسیا و کامرون که همگی به سبک فلامنکو می‌خوانند، مخلوط می‌شود. با ترسی که همیشه پیش از نوشتن دارم، باز هم روبرو شده‌ام؛ ترس از این که کلمات مناسب را برای آن چه می‌خواهم بگویم، پیدا نکنم. ترسی که همواره موجب شده تا نتوانم آن چه می‌خواهم بگویم را بنویسم. می‌دانم که نمی‌توانم هم‌زمان به موسیقی گوش دهم و بنویسم. صداها به من غلبه خواهند کرد و مرا به دنیایی خواهند برد مملو از سخنرانی‌های پرشور، ورای کلمات. این‌ها آوازهایی هستند که از تنش، قدرت -در این سال جدید حس می‌کنم که کنشگران فمینیست به اهمیت مبارزه پی برده‌اند- و مبارزه‌ای چشم‌گیر در عرصه‌های سیاست، چه در سطوح فردی و چه در سطوح جمعی اشباعند. باور رادیکال ما به مبارزه، همراه با پذیرش مسئولیت تضادهای ساختاری‌مان است؛ راهی که شاید از طریق آن بتوانیم فهم خود از دیگری را افزایش داده و مؤلفه‌هایی برای اتحاد سیاسی‌مان ابداع کنیم.

تضادهای رادیکال میان فمینیست‌های سفید و فمینیست‌های رنگین‌پوست در جنبش زنان، خود عرصه‌ای برای مبارزه ایجاد کرد. اغلب این تضادها این‌قدر زیاد بودند که ما از این که بتوانیم در یک محیط عمومی و مشترک که آلوده به سلسله مراتب سلطه نباشد، با یک‌دیگر زندگی یا کار کنیم، ناامید می‌شدیم. هنگامی که انرژی‌هایمان تقلیل می‌رود و امیدهایمان را از دست می‌دهیم، ما کنشگران فمینیست باید تعهدشان به مبارزه سیاسی و افزایش اتحادشان را تقویت کنیم. این بدان معناست که باید در مقابله با نژادگرایی و تضادهایی که موجب می‌شوند تا تعهدات‌مان نسبت به مبارزه تضعیف شود، بیشتر تلاش کنیم؛ از این طریق می‌توانیم به سمت خلق یک برنامه رهایی بخش سیاسی فمینیستی گام برداریم.
کتاب نظریه فمینیستی: از حاشیه تا مرکز یکی از مصداق‌های چنین تلاشی برای فرمول‌بندی یک نظریه رهایی‌بخش توسط کنشگران فمینیست است؛ نظریه‌ای که شمول‌گراست و سلطه دائمی را به چالش می‌کشد. نژادگرایی تا حدودی به شکل‌گیری یک نظریه فمینیستی از حاشیه تا مرکز کمک کرده است.

بر خلاف اولین کتابم «من یه زن نیستم؟: زنان سیاه و فمینیسم»، که در زمانی که زنان سفید حکم کرده بودند که ‘نژاد’، موضوع خوبی برای مباحثه های فمینیستی است، برای انتشار پذیرفته شد، کتاب دوم را زمانی منتشر کردم که زنان سفید چنین می‌پنداشتند که هیچ نیازی به حضور زنان سیاه در نظریه‌پردازی سیاسی فمینیستی وجود ندارد. اگرچه در این میان به صداهایی ارجاع می‌دهند که دارای امتیازات بیشتر هم هستند، (مانند آدری لرد یا باربارا اسمیت)، اما قسمت بیشتر نظریات سیاسی فمینیستی را که توسط زنان رنگین‌پوست ناشناس یا کمتر شناخته شده نوشته شده است، نادیده می‌گیرند؛ به خصوص که این نوشته‌ها، ایدئولوژی‌های غالب را نیز نادیده گرفته باشند. در سراسر کلاس‌های رشته مطالعات زنان در آمریکا، کارهای زنان رنگین‌پوست نادیده گرفته می‌شود و بیشترین ارجاع به خودبیوگرافی‌های داستانی و تخیلی داده می‌شود. کتاب نظریه فمینیستی: از حاشیه تا مرکز از آغاز انتشارش تا کنون تنها چند بازخورد گرفته است که من دوتایشان را دیده‌ام. بر خلاف به رسمیت نشناختن و نبود نقدها و مباحثات جدی روی این کتاب توسط فمینیست‌ها، من از خوانندگانم بازخوردهای خوبی دریافت کرده‌ام.

#اینترسکشنالیتی #مبارزه_طبقاتی #فمینیسم_سیاه #LGBTQ

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:


https://revoltfem.com/post/sisterhood-political-solidarity-between-women-1/

@bidarzani
🟣 برای «بل هوکس»

اگر امروز ما از اینترسکشنالیتی، درهم تنیدگی ستم‌ها و تبعیض‌ها حرف می‌زنیم، اگر از تاثیر و تاثر جنسیت، نژاد و طبقه می‌گوییم، روی شانه‌های بزرگانی همچون بل هوکس ایستاده‌ایم. او نویسنده و فمینیست آمریکایی بود که از جمله مهمترین متون را درباره‌ی تجربه‌ی زیسته‌ی مردم به حاشیه رانده شده در جامعه‌ی آمریکا نوشت و از ضرورت مبارزه با نژادپرستی، نابرابری طبقاتی و تبعیض جنسیتی توامان حرف زد.

او نویسنده پرکار و‌ پر تلاشی بود که بیش از ۳۰ کتاب و تعداد زیادی مقاله‌های دانشگاهی و ژورنالیستی منتشر کرد و در سخنرانی‌های بسیاری حضور داشت.

بل هوکس در بخشی از مقاله‌ی خود به نام «خواهرانگی، اتحاد سیاسی میان زنان» نوشت:

«نژادگرایی، یکی از موانع مهم در مسیر اتحاد زنان است. ایدئولوژی خواهری اخیری که توسط کنشگران فمینیست معاصر تعریف شد، نشان داد که‌ زنان سفید، تبعیض‌ها، بهره‌کشی‌ها و ستمی را که به زنان از نژادهای مختلف روا داشته می‌شود، به رسمیت نمی‌شناسند و همین موجب شده تا این دو‌گروه نتوانند با یکدیگر، دغدغه‌های سیاسی مشترک داشته باشند».


#فاشیسم‌ #نژاد #طبقه

▪️منبع: intersectionalwriting


@bidarzani