🟣 زنان لهستان با خروج از پیمان «منع خشونت خانگی» و تهدید جانی فعالان حق سقط جنین قانونی مواجهند
نمایندگان پارلمان لهستان، هفتهی گذشته با رای اولیه خود به لایحهای که «بله به خانواده، نه به جنسیت» نامیده میشود، موافقت کردند که این لایحه برای بررسی بیشتر به یکی از کمیتههای پارلمانی فرستاده شود. در این لایحه از دولت لهستان خواسته شده است تا از پیمان استانبول خارج شود.
این اقدام پارلمان، واکنش فعالان زنان را در پی داشته است. آنها تصویب چنین لایحهای را یک تهدید جدی در راه تلاشها برای مبارزه با خشونت خانگی و خشونت علیه زنان اعلام کردند. «کنوانسیون استانبول» در سال ۲۰۱۱ در جریان نشست شورای اروپا در شهر استانبول ترکیه، برای امضای کشورها آماده شد.
بنا بر گزارش یورونیوز، این پیمان که تا کنون به امضای ۴۵ کشور همچنین اتحادیه اروپا رسیده، دولتها را موظف میکند تا در پارلمانهای ملی خود قوانینی را برای پیشگیری از وقوع خشونتهای خانگی و سایر انواع سوء استفاده از زنان همچنین برای مبارزه با چنین خشونتهایی تصویب کنند.
پیش از این در اوایل ماه مارس نیز دولت اردوغان، خروج خود از این پیمان را اعلام کرده بود که با اعتراضات وسیع فعالان سیاسی و فعالان زنان ترکیه همراه شد.
دولت راستگرای لهستان تابستان گذشته اعلام کرد که قصد دارد از این پیمان خارج شود؛ دولت ادعا میکند که این پیمان به ادیان احترام نمیگذارد و ایدئولوژیهای بحث برانگیزی را در مورد جنسیت ترویج میکند.
بر اساس اسناد دولتی که به دست شبکه گزارش تحقیقی بالکان (BIRN) رسیده، مقامات لهستان میخواهند معاهده جدیدی را جایگزین كنوانسیون استانبول کنند؛ با این تفاوت که در این معاهده جدید موضوعاتی همچون «ازدواج همجنسگرایان» و « حق سقط جنین» ممنوع اعلام خواهد شد.
این گروهها در بیانیهای اعلام کردند: «تهدید به بمب گذاری و مرگ که دستکم هفت گروه حامی حقوق زنان و حق سقط جنین در لهستان را هدف قرار دادهاند، رو به افزایش است و یادآوری کننده تشدید خطرات برای مدافعان حقوق زنان است».
«با این وجود مقاومت فعالان حقوق زنان، مقابل تصمیمات حکومت راستگرای لهستان همچنان ادامه دارد و از اکتبر سال گذشته یعنی از زمانی که دادگاه قانون اساسی این کشور حکم به ممنوعیت سقط جنین در صورت وجود نقص و ناهنجاری در جنین را داد، تجمعات اعتراضی هزاران نفری را در این کشور برگزار کردهاند»
@bidarzani
نمایندگان پارلمان لهستان، هفتهی گذشته با رای اولیه خود به لایحهای که «بله به خانواده، نه به جنسیت» نامیده میشود، موافقت کردند که این لایحه برای بررسی بیشتر به یکی از کمیتههای پارلمانی فرستاده شود. در این لایحه از دولت لهستان خواسته شده است تا از پیمان استانبول خارج شود.
این اقدام پارلمان، واکنش فعالان زنان را در پی داشته است. آنها تصویب چنین لایحهای را یک تهدید جدی در راه تلاشها برای مبارزه با خشونت خانگی و خشونت علیه زنان اعلام کردند. «کنوانسیون استانبول» در سال ۲۰۱۱ در جریان نشست شورای اروپا در شهر استانبول ترکیه، برای امضای کشورها آماده شد.
بنا بر گزارش یورونیوز، این پیمان که تا کنون به امضای ۴۵ کشور همچنین اتحادیه اروپا رسیده، دولتها را موظف میکند تا در پارلمانهای ملی خود قوانینی را برای پیشگیری از وقوع خشونتهای خانگی و سایر انواع سوء استفاده از زنان همچنین برای مبارزه با چنین خشونتهایی تصویب کنند.
پیش از این در اوایل ماه مارس نیز دولت اردوغان، خروج خود از این پیمان را اعلام کرده بود که با اعتراضات وسیع فعالان سیاسی و فعالان زنان ترکیه همراه شد.
دولت راستگرای لهستان تابستان گذشته اعلام کرد که قصد دارد از این پیمان خارج شود؛ دولت ادعا میکند که این پیمان به ادیان احترام نمیگذارد و ایدئولوژیهای بحث برانگیزی را در مورد جنسیت ترویج میکند.
بر اساس اسناد دولتی که به دست شبکه گزارش تحقیقی بالکان (BIRN) رسیده، مقامات لهستان میخواهند معاهده جدیدی را جایگزین كنوانسیون استانبول کنند؛ با این تفاوت که در این معاهده جدید موضوعاتی همچون «ازدواج همجنسگرایان» و « حق سقط جنین» ممنوع اعلام خواهد شد.
این گروهها در بیانیهای اعلام کردند: «تهدید به بمب گذاری و مرگ که دستکم هفت گروه حامی حقوق زنان و حق سقط جنین در لهستان را هدف قرار دادهاند، رو به افزایش است و یادآوری کننده تشدید خطرات برای مدافعان حقوق زنان است».
«با این وجود مقاومت فعالان حقوق زنان، مقابل تصمیمات حکومت راستگرای لهستان همچنان ادامه دارد و از اکتبر سال گذشته یعنی از زمانی که دادگاه قانون اساسی این کشور حکم به ممنوعیت سقط جنین در صورت وجود نقص و ناهنجاری در جنین را داد، تجمعات اعتراضی هزاران نفری را در این کشور برگزار کردهاند»
@bidarzani
✅هزینه بیماران سرطانی ماهانه ۳۰ میلیون تومان در ایران
📌بنیان گذار پویش آگاهی، پیشگیری و مبارزه با سرطان سینه در ایران:
📌۳۰ میلیون تومان بطور میانگین هزینه درمان بیماران سرطانی طی یک ماه است.
📌بیشتر بیماران سرطانی مبتلا به سرطان سینه طی دوره 28 روزه باید یک آمپول را تزریق کنند که هزینه های سرطان در دوران تحریم کشورمان، بسیار افزایش یافته است
📌 بسیاری از خانم ها و خانواده های آنان قادر به تامین هزینه های درمان نیستند و طی ماه های گذشته، برخی از خانم ها با خروج از فرآیند درمان به شکل دردناک و غمناکی از بین رفتند./ایلنا
@bidarzani
📌بنیان گذار پویش آگاهی، پیشگیری و مبارزه با سرطان سینه در ایران:
📌۳۰ میلیون تومان بطور میانگین هزینه درمان بیماران سرطانی طی یک ماه است.
📌بیشتر بیماران سرطانی مبتلا به سرطان سینه طی دوره 28 روزه باید یک آمپول را تزریق کنند که هزینه های سرطان در دوران تحریم کشورمان، بسیار افزایش یافته است
📌 بسیاری از خانم ها و خانواده های آنان قادر به تامین هزینه های درمان نیستند و طی ماه های گذشته، برخی از خانم ها با خروج از فرآیند درمان به شکل دردناک و غمناکی از بین رفتند./ایلنا
@bidarzani
🟣 صبا کردافشاری به مرخصی ۷ روزه اعزام شد
صبا کردافشاری، فعال مدنی محبوس در زندان قرچک ورامین، امروز شنبه ۱۴ فروردین، به مرخصی هفت روزه اعزام شد. او در خردادماه سال ۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در شهریورماه همان سال به ۲۴ سال حبس تعزیری محکوم شد. با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی و با اعمال بخشنامه کاهش مجازات حبس تعزیری، ۷ سال و شش ماه از دوران محکومیت وی قابل اجرا است.
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
صبا کردافشاری، فعال مدنی محبوس در زندان قرچک ورامین، امروز شنبه ۱۴ فروردین، به مرخصی هفت روزه اعزام شد. او در خردادماه سال ۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در شهریورماه همان سال به ۲۴ سال حبس تعزیری محکوم شد. با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی و با اعمال بخشنامه کاهش مجازات حبس تعزیری، ۷ سال و شش ماه از دوران محکومیت وی قابل اجرا است.
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
🔹 نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ «چهرهی عریان زن عرب»
▫️ بهبهانهی مرگ نوال سعداوی
نوشتهی: شکیبا عسگرپور
3 آوریل 2021
🔸 متن پیشرو بیش از آنکه سعی در پرداخت به کارنامهی درخشان نوال السعداوی، پزشک، نویسنده و فمینیستی قدرتمند در تابوشکنیها بر سر مسئلهی زن و جنسیت در جامعهی مصر داشته باشد، خواهان نقد بیچون و چرای ابعاد سیاسی زندگی سعداوی در بازه بهار عربی ۲۰۱۱ و روزهای پسا کودتای ۳۰ ژوئن ۲۰۱۳ است. سعداوی، صدای رسای فریاد برابری و مقابله با ارتجاع بود، اما چنین کارنامهای به معنای آن نیست که او تنها سوژهی سیاسی رادیکال در فضای مبارزاتی مصر بوده است. در واقعیت امر، با گذار از دهمین سال انقلاب مصر و با اتکا بر مرور بیانیههای صریح فعالان سوسیالیست حاضر در آن، میتوان با دست بازتری به بررسی علل ناکامیهای سیاسی، جهتگیریهای شتابزده و فقدان تحلیلی کارآمد از پیوند زنجیرهوار سلسله اعتراضات و اعتصابات زنان و مردان کارگر و نقش آن در انقلاب ۲۰۱۱ مصر پرداخت. چرا که اهرم پیشبَرندهی روشنگری، جز با نقد بیواسطهی علل عقبنشینی نیروهای چپ، آن هم در بزنگاههای تاریخیْ میسر نخواهد شد و بدینترتیب، ساخت آلترناتیو رهاییبخشِ اتحاد مبارزاتی زنان فمینیست منطقه را در هالهای از تمجیدها و چشمپوشانیها محصور نگاه نخواهد داشت.
🔸 اگر کرونولوژی بیش از ۵۰ اثر تالیفی سعداوی، پیرامون دامنهی تبعات ارتجاع مذهبی علیه جان، معیشت و حق بر بدن زنان را در یکسو بگذاریم، میتوانیم کارنامهی فعالیتی او را در سه گزارهی ورود به مذهب، جنسیت و سیاستْ مورد بررسی قرار دهیم.
🔸 سعداوی در طول حیات خود، بهصورت پیوسته علیه مذهب و آپارتاید جنسیتی علیه زنانْ دست به تالیف آثار گوناگون زد، از کشور رانده شد و با خطر مرگی هر روزه زندگی کرد. از این روست که نمیتوان تلاشهای وی جهت پایاندادن به مثلهسازی اندام جنسی زنان (ختنه کودکان دختر) را تنها در حوزهی جنسیت بررسی کرد. شاید تجسد عینی این فعالیتها در کتابهای «زن و سکس» و یا «خاطرات یک زن پزشک» جای گرفته باشند. او که هرگز لبخند بر لب مادر و داغِ مثلهسازی خود در شش سالگی را از خاطر نبرد، با تجمیع مشاهداتش در قالب پزشک و بررسی سیطرهی قوانین و سنتهای جنسیتزده علیه کودکان دختر و زنان، همواره مورد غضب، تهدید و شکایات رسمی نهاد مذهبی الازهر قرار داشت. درجشدن نام سعداوی در فهرست کسانیکه میبایست از سوی اسلامگرایان تندرو ترور میشدند هم، مانع از آن نشد که او مبارزه علیه «بنیادگرایی اسلامی» را رها کند. به باور سعداوی، مذهب ابزاری در دست قدرتمندان و نهادی در خدمت طبقات حاکم برای ممانعت و بیاثر ساختن کوششهای روشنفکران در جوامع سنتی بوده است. در این بین تاسیس «اتحادیهی همبستگی زنان عرب» و «اتحادیهی عربی حقوقبشر» در راستای اعتقاد وی به ایجاد جنبش رهاییبخش فراطبقاتی زنان بازمیگشت. برای ایجاد مخرج مشترک مطالباتی با محوریت فراطبقاتی نیز، دو گزارهی «مذهب» (و قوانین جنسیتزدهی برآمده از آن) و «حجاب اجباری» مورد تاکید سعداوی بود، که زیر سایهی تهدیدهای روزمرهی اسلامگرایان به بسط آن میپرداخت...
🔹متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-26G
#شکیبا_عسگرپور #نوال_سعداوی
#فمینیسم #مبارزه_طبقاتی #جنبش_کارگری #جنبش_زنان
@bidarzani
@naghd_com
▫️ «چهرهی عریان زن عرب»
▫️ بهبهانهی مرگ نوال سعداوی
نوشتهی: شکیبا عسگرپور
3 آوریل 2021
🔸 متن پیشرو بیش از آنکه سعی در پرداخت به کارنامهی درخشان نوال السعداوی، پزشک، نویسنده و فمینیستی قدرتمند در تابوشکنیها بر سر مسئلهی زن و جنسیت در جامعهی مصر داشته باشد، خواهان نقد بیچون و چرای ابعاد سیاسی زندگی سعداوی در بازه بهار عربی ۲۰۱۱ و روزهای پسا کودتای ۳۰ ژوئن ۲۰۱۳ است. سعداوی، صدای رسای فریاد برابری و مقابله با ارتجاع بود، اما چنین کارنامهای به معنای آن نیست که او تنها سوژهی سیاسی رادیکال در فضای مبارزاتی مصر بوده است. در واقعیت امر، با گذار از دهمین سال انقلاب مصر و با اتکا بر مرور بیانیههای صریح فعالان سوسیالیست حاضر در آن، میتوان با دست بازتری به بررسی علل ناکامیهای سیاسی، جهتگیریهای شتابزده و فقدان تحلیلی کارآمد از پیوند زنجیرهوار سلسله اعتراضات و اعتصابات زنان و مردان کارگر و نقش آن در انقلاب ۲۰۱۱ مصر پرداخت. چرا که اهرم پیشبَرندهی روشنگری، جز با نقد بیواسطهی علل عقبنشینی نیروهای چپ، آن هم در بزنگاههای تاریخیْ میسر نخواهد شد و بدینترتیب، ساخت آلترناتیو رهاییبخشِ اتحاد مبارزاتی زنان فمینیست منطقه را در هالهای از تمجیدها و چشمپوشانیها محصور نگاه نخواهد داشت.
🔸 اگر کرونولوژی بیش از ۵۰ اثر تالیفی سعداوی، پیرامون دامنهی تبعات ارتجاع مذهبی علیه جان، معیشت و حق بر بدن زنان را در یکسو بگذاریم، میتوانیم کارنامهی فعالیتی او را در سه گزارهی ورود به مذهب، جنسیت و سیاستْ مورد بررسی قرار دهیم.
🔸 سعداوی در طول حیات خود، بهصورت پیوسته علیه مذهب و آپارتاید جنسیتی علیه زنانْ دست به تالیف آثار گوناگون زد، از کشور رانده شد و با خطر مرگی هر روزه زندگی کرد. از این روست که نمیتوان تلاشهای وی جهت پایاندادن به مثلهسازی اندام جنسی زنان (ختنه کودکان دختر) را تنها در حوزهی جنسیت بررسی کرد. شاید تجسد عینی این فعالیتها در کتابهای «زن و سکس» و یا «خاطرات یک زن پزشک» جای گرفته باشند. او که هرگز لبخند بر لب مادر و داغِ مثلهسازی خود در شش سالگی را از خاطر نبرد، با تجمیع مشاهداتش در قالب پزشک و بررسی سیطرهی قوانین و سنتهای جنسیتزده علیه کودکان دختر و زنان، همواره مورد غضب، تهدید و شکایات رسمی نهاد مذهبی الازهر قرار داشت. درجشدن نام سعداوی در فهرست کسانیکه میبایست از سوی اسلامگرایان تندرو ترور میشدند هم، مانع از آن نشد که او مبارزه علیه «بنیادگرایی اسلامی» را رها کند. به باور سعداوی، مذهب ابزاری در دست قدرتمندان و نهادی در خدمت طبقات حاکم برای ممانعت و بیاثر ساختن کوششهای روشنفکران در جوامع سنتی بوده است. در این بین تاسیس «اتحادیهی همبستگی زنان عرب» و «اتحادیهی عربی حقوقبشر» در راستای اعتقاد وی به ایجاد جنبش رهاییبخش فراطبقاتی زنان بازمیگشت. برای ایجاد مخرج مشترک مطالباتی با محوریت فراطبقاتی نیز، دو گزارهی «مذهب» (و قوانین جنسیتزدهی برآمده از آن) و «حجاب اجباری» مورد تاکید سعداوی بود، که زیر سایهی تهدیدهای روزمرهی اسلامگرایان به بسط آن میپرداخت...
🔹متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-26G
#شکیبا_عسگرپور #نوال_سعداوی
#فمینیسم #مبارزه_طبقاتی #جنبش_کارگری #جنبش_زنان
@bidarzani
@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
«چهرهی عریان زن عرب»
بهبهانهی مرگ نوال سعداوی نوشتهی: شکیبا عسگرپور سعداوی در طول حیات خود، بهصورت پیوسته علیه مذهب و آپارتاید جنسیتی علیه زنانْ دست به تالیف آثار گوناگونی زد، از کشور رانده شد و با خطر مرگی هر روزه…
🟣 بیدارزنی : تجمع سراسری بازنشستگان کشوری، علیرغم تهدید و بازداشت پیشگیرانهی مستمریبگیران برگزار شد
@bidarzani
@bidarzani
🟣بیدارزنی : تجمع سراسری بازنشستگان کشوری، علیرغم تهدید و بازداشت پیشگیرانهی مستمریبگیران برگزار شد
@bidarzani
روز گذشته، ۱۴ فروردینماه، #اسماعیل_گرامی با ورود ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت و به دادسرای اوین، منتقل شد. دو تجمع اخیر #بازنشستگان در ۱۷ اسفند و ۲۶ بهمنماه ۹۹ با سرکوب و ورود ماموران انتظامی، بازداشت اسماعیل گرامی و کامیار فکور و ضرب و شتم بازنشستگان صورت پذیرفت. اما تمامی این موارد، مانع از ضرورت تشکلیابی مستمریبگیران و فریاد مطالبات خود نشد.
بنا بر گزارشات متعدد «شورای بازنشستگان کشوری»، تجمع بازنشستگان علیه عدم اجرایی شدن طرح همسانسازی حقوق و فقر حداکثری در شهرهای شوشتر، گرگان، قزوین، رشت، نیشابور، شیراز، اهواز، اصفهان، اردبیل، ایلام و... مقابل سازمان تامین اجتماعی هر استان و در تهران، روبهروی ساختمان وزارت کار انجام شد.
تعیین حداقل دستمزد ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان در روزهای پایانی اسفندماه، افزایش سبد معیشت خانوار کارگری به ۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و مجموع خط فقر مطلق ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی، تبعات اقتصادی خود را بر تثبیت فقر مستمریبگیران نمایان کرده است. از اینرو، ضرورت مطالبهی همسانسازی حقیقی رقم مستمری با تورم پلهای ماهانه در جامعه، خواستهای حیاتی و روزانه است، چرا که جان و دورنمای اقتصادی بازنشستگان را در خطر قرار داده است.
@bidarzani
@bidarzani
روز گذشته، ۱۴ فروردینماه، #اسماعیل_گرامی با ورود ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت و به دادسرای اوین، منتقل شد. دو تجمع اخیر #بازنشستگان در ۱۷ اسفند و ۲۶ بهمنماه ۹۹ با سرکوب و ورود ماموران انتظامی، بازداشت اسماعیل گرامی و کامیار فکور و ضرب و شتم بازنشستگان صورت پذیرفت. اما تمامی این موارد، مانع از ضرورت تشکلیابی مستمریبگیران و فریاد مطالبات خود نشد.
بنا بر گزارشات متعدد «شورای بازنشستگان کشوری»، تجمع بازنشستگان علیه عدم اجرایی شدن طرح همسانسازی حقوق و فقر حداکثری در شهرهای شوشتر، گرگان، قزوین، رشت، نیشابور، شیراز، اهواز، اصفهان، اردبیل، ایلام و... مقابل سازمان تامین اجتماعی هر استان و در تهران، روبهروی ساختمان وزارت کار انجام شد.
تعیین حداقل دستمزد ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان در روزهای پایانی اسفندماه، افزایش سبد معیشت خانوار کارگری به ۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و مجموع خط فقر مطلق ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی، تبعات اقتصادی خود را بر تثبیت فقر مستمریبگیران نمایان کرده است. از اینرو، ضرورت مطالبهی همسانسازی حقیقی رقم مستمری با تورم پلهای ماهانه در جامعه، خواستهای حیاتی و روزانه است، چرا که جان و دورنمای اقتصادی بازنشستگان را در خطر قرار داده است.
@bidarzani
🔸 زنان چگونه به برابری میرسند؟
بار مسئولیت کار خانگی که با پاندمی کرونا و قرنطینه از همیشه سنگینتر شده عمدتاً بر دوش زنان است، با این حال ۴۵ سال پیش زنان خانهدار ایسلند به ما نشان دادند که تغییر امکانپذیر است.
روز ۲۴ اکتبر سال ۱۹۷۵، ۷۵ هزار زن در ایسلند محل کار، کودک و خانه خود را ترک کردند و برای اعتصاب عمومی به خیابانها آمدند. روزی که به «یک روز تعطیل برای زنان» معروف شد.
در ریکیاویک ۳۰ هزار زن همگام با پخش موسیقی سریال بریتانیایی «شانه به شانه» به سمت جاده Laugavegur حرکت میکردند و میخواندند: «ما راهپیمایی میکنیم چون در مورد زنان خانهدار میگویند «او کار نمی کند، او فقط از خانه مراقبت میکند.» ما راهپیمایی میکنیم چون سابقه کار یک زن خانهدار در بازار کار هیچ ارزشی ندارد.» این روز برای مردان ایسلندی به «جمعه طولانی» معروف شد.
بدون وجود زنان پشت میز کار، بانکها، کارخانهها و بسیاری از مغازهها نیز نظیر مدارس و مهدکودکها مجبور به تعطیلی شدند و بسیاری از پدران چارهای جز بردن فرزندان خود به سر کار نداشتند.
گزارشهایی مبنی بر مسلح شدن مردان به شیرینی و مدادشمعیهای رنگی برای سرگرم کردن کودکان در محل کار وجود داشت! برخی از آنها بچههای بزرگتر را برای مراقبت از کوچکترها با خود برده بودند.
سوسیس و کالباس (به دلیل طبخ آسان و البته مورد پسند کودکان در سراسر جهان) به قدری تقاضا داشت که دیگر در مغازهها پیدا نمیشد و در حالی که خوانندگان اخبار مرد رویدادهای روز را در رادیو گزارش میکردند صدای خنده کودکان در پسزمینه به گوش میرسید.
واقعیت این است که بسیاری از بزرگترین موفقیتهای فمینیسم در لحظاتی رقم خورده است که زنان به خیابانها آمدهاند.
به گزارش اعتمادآنلاین، به نقل از گاردین، در بریتانیا واکنش عمومی نسبت به خشونت جنسی علیه ۳۰۰ زنی که در ۱۸ نوامبر سال ۱۹۱۰ در روز جمعه سیاه به سمت پارلمان راهپیمایی کرده بودند در به دست آوردن رأی زنان نقش اساسی داشت.
اعتصاب سال ۱۹۶۸ توسط زنان کارگر خیاطی فورد در داگنهام و به دنبال آن اعتصابات ۱۹۷۰ از سوی زنان کارگر کارخانههای تولید لباس در لیدز موجب تصویب قانون حقوق برابر ۱۹۷۰ شد.
با وجود این، بیعدالتی کار خانگی همیشه موضوعی دشوار برای اعتراض بوده است. این بیعدالتی در خلوت خانه اتفاق میافتد و برای زنان سخت است که یکدیگر را در حال انجام این کار ببینند و به این باور جمعی برسند که مردان به طور مساوی در تحمل این بار شریک نیستند. و البته اگر این کار را کنار بگذاریم، عواقب ناگواری نیز به دنبال خواهد داشت: کودکان بدون سرپرست و اعضای خانواده آسیبپذیر.
در حال حاضر در بریتانیا ۶۰ درصد شستوشو، تمیز کردن و مراقبت از کودکان همچنان بر عهده زنان است، پاندمی کار خانگی را به حدود ۹ ساعت در روز افزایش داده است.
اعتصاب زنان غیرممکن است و به همین دلیل ضروری است.
در مانیفستی که در ماه نوامبر منتشر شد سازمان WSA نوشت: «ما اعتصاب میکنیم زیرا از اینکه کار ما بدیهی شمرده میشود خسته شدهایم. ما اعتصاب میکنیم زیرا اکنون مجبوریم سه شیفت کار کنیم: کار با حقوق، کار خانگی بدون حقوق و آموزش فرزندانمان در دوره شیوع کرونا.»
#کارخانگی #زنان_کارگر
ادامه مطلب را در اعتماد آنلاین بخوانید: https://v.gd/CrRvM6
@bidarzani
بار مسئولیت کار خانگی که با پاندمی کرونا و قرنطینه از همیشه سنگینتر شده عمدتاً بر دوش زنان است، با این حال ۴۵ سال پیش زنان خانهدار ایسلند به ما نشان دادند که تغییر امکانپذیر است.
روز ۲۴ اکتبر سال ۱۹۷۵، ۷۵ هزار زن در ایسلند محل کار، کودک و خانه خود را ترک کردند و برای اعتصاب عمومی به خیابانها آمدند. روزی که به «یک روز تعطیل برای زنان» معروف شد.
در ریکیاویک ۳۰ هزار زن همگام با پخش موسیقی سریال بریتانیایی «شانه به شانه» به سمت جاده Laugavegur حرکت میکردند و میخواندند: «ما راهپیمایی میکنیم چون در مورد زنان خانهدار میگویند «او کار نمی کند، او فقط از خانه مراقبت میکند.» ما راهپیمایی میکنیم چون سابقه کار یک زن خانهدار در بازار کار هیچ ارزشی ندارد.» این روز برای مردان ایسلندی به «جمعه طولانی» معروف شد.
بدون وجود زنان پشت میز کار، بانکها، کارخانهها و بسیاری از مغازهها نیز نظیر مدارس و مهدکودکها مجبور به تعطیلی شدند و بسیاری از پدران چارهای جز بردن فرزندان خود به سر کار نداشتند.
گزارشهایی مبنی بر مسلح شدن مردان به شیرینی و مدادشمعیهای رنگی برای سرگرم کردن کودکان در محل کار وجود داشت! برخی از آنها بچههای بزرگتر را برای مراقبت از کوچکترها با خود برده بودند.
سوسیس و کالباس (به دلیل طبخ آسان و البته مورد پسند کودکان در سراسر جهان) به قدری تقاضا داشت که دیگر در مغازهها پیدا نمیشد و در حالی که خوانندگان اخبار مرد رویدادهای روز را در رادیو گزارش میکردند صدای خنده کودکان در پسزمینه به گوش میرسید.
واقعیت این است که بسیاری از بزرگترین موفقیتهای فمینیسم در لحظاتی رقم خورده است که زنان به خیابانها آمدهاند.
به گزارش اعتمادآنلاین، به نقل از گاردین، در بریتانیا واکنش عمومی نسبت به خشونت جنسی علیه ۳۰۰ زنی که در ۱۸ نوامبر سال ۱۹۱۰ در روز جمعه سیاه به سمت پارلمان راهپیمایی کرده بودند در به دست آوردن رأی زنان نقش اساسی داشت.
اعتصاب سال ۱۹۶۸ توسط زنان کارگر خیاطی فورد در داگنهام و به دنبال آن اعتصابات ۱۹۷۰ از سوی زنان کارگر کارخانههای تولید لباس در لیدز موجب تصویب قانون حقوق برابر ۱۹۷۰ شد.
با وجود این، بیعدالتی کار خانگی همیشه موضوعی دشوار برای اعتراض بوده است. این بیعدالتی در خلوت خانه اتفاق میافتد و برای زنان سخت است که یکدیگر را در حال انجام این کار ببینند و به این باور جمعی برسند که مردان به طور مساوی در تحمل این بار شریک نیستند. و البته اگر این کار را کنار بگذاریم، عواقب ناگواری نیز به دنبال خواهد داشت: کودکان بدون سرپرست و اعضای خانواده آسیبپذیر.
در حال حاضر در بریتانیا ۶۰ درصد شستوشو، تمیز کردن و مراقبت از کودکان همچنان بر عهده زنان است، پاندمی کار خانگی را به حدود ۹ ساعت در روز افزایش داده است.
اعتصاب زنان غیرممکن است و به همین دلیل ضروری است.
در مانیفستی که در ماه نوامبر منتشر شد سازمان WSA نوشت: «ما اعتصاب میکنیم زیرا از اینکه کار ما بدیهی شمرده میشود خسته شدهایم. ما اعتصاب میکنیم زیرا اکنون مجبوریم سه شیفت کار کنیم: کار با حقوق، کار خانگی بدون حقوق و آموزش فرزندانمان در دوره شیوع کرونا.»
#کارخانگی #زنان_کارگر
ادامه مطلب را در اعتماد آنلاین بخوانید: https://v.gd/CrRvM6
@bidarzani
✅مروری بر عملکرد، سیاستها و چالشهای برخی از کنشگران در جریان «منهم ایران»
پیشروی در مسیری ناهموار
✍تنظیم گزارش: دلارام علی
📍بیدارزنی: آزار و خشونت جنسی مجموعهای از رفتارهاست که بسیاری از انسانها در موقعیتهای نابرابر قدرت آن را تجربه میکنند. اما زنان و کسانی که خود را در دوگانه صفر و یکی جنسی/جنسیتی (محدود به زن و مرد، زنانه/مردانه) تعریف نمیکنند، بیش از سایرین در معرض مواجهه با چنین رفتارهایی هستند. آزار و خشونت جنسی تجربهای است که با وجود گستردگی، پرتکرار بودن و پیامدهای طولانی مدتی که گاه برای بازماندگان به دنبال دارد، کمتر به طور عمومی روایت شده یا مجال و فضایی برای شنیدهشدن پیدا کرده است.
📍موضوع مقابله با آزار و خشونت جنسی برای کنشگران و گروههای فمینیستی بحث تازهای نیست و برخی از آنان سالهاست که فعالیتهای خود در نقاط مختلف دنیا را بر آگاهیبخشی و پیشگیری، خدماترسانی و حمایت از بازماندگان و نیز مقابله با ساختارهای تقویتکننده و بازتولیدکننده چنین رفتارها و مناسباتی متمرکز کردهاند، اما حرکتی که با عنوان «منهم»در سال ۲۰۱۷ آغاز شد، فضای تازهای در این حوزه ایجاد کرد و توانست در زمان کوتاهی افشاگری خشونت جنسی و بحثهای پیرامون آن را به موضوعی پر سر و صدا در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی مجازی تبدیل کند.
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/34859&rhash=3ec4f87be6d7d1
پیشروی در مسیری ناهموار
✍تنظیم گزارش: دلارام علی
📍بیدارزنی: آزار و خشونت جنسی مجموعهای از رفتارهاست که بسیاری از انسانها در موقعیتهای نابرابر قدرت آن را تجربه میکنند. اما زنان و کسانی که خود را در دوگانه صفر و یکی جنسی/جنسیتی (محدود به زن و مرد، زنانه/مردانه) تعریف نمیکنند، بیش از سایرین در معرض مواجهه با چنین رفتارهایی هستند. آزار و خشونت جنسی تجربهای است که با وجود گستردگی، پرتکرار بودن و پیامدهای طولانی مدتی که گاه برای بازماندگان به دنبال دارد، کمتر به طور عمومی روایت شده یا مجال و فضایی برای شنیدهشدن پیدا کرده است.
📍موضوع مقابله با آزار و خشونت جنسی برای کنشگران و گروههای فمینیستی بحث تازهای نیست و برخی از آنان سالهاست که فعالیتهای خود در نقاط مختلف دنیا را بر آگاهیبخشی و پیشگیری، خدماترسانی و حمایت از بازماندگان و نیز مقابله با ساختارهای تقویتکننده و بازتولیدکننده چنین رفتارها و مناسباتی متمرکز کردهاند، اما حرکتی که با عنوان «منهم»در سال ۲۰۱۷ آغاز شد، فضای تازهای در این حوزه ایجاد کرد و توانست در زمان کوتاهی افشاگری خشونت جنسی و بحثهای پیرامون آن را به موضوعی پر سر و صدا در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی مجازی تبدیل کند.
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/34859&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
آزار و خشونت جنسی، پیشروی در مسیری ناهموار-دلارام علی/ - بیدارزنی
این مقاله درباره عملکرد کنشگران جریان منهم ایران در زمینه آزار و خشونت جنسی، سیاستها، چالشهاو انتقاداتی که به عملکردشان است.
🟣 با تعویق مجازات حبس، سمانه نوروزمرادی از زندان لاکان رشت آزاد شد
سمانه نوروزمرادی، زندانی سیاسی، دوشنبه ۱۶ فروردینماه به دنبال موافقت نماینده دادستان تهران با تعویق مجازات حبس، با تودیع قرار کفالت از زندان لاکان رشت آزاد شد. خانم نوروزمرادی که از بیماری لوپوس مفصلی رنج می برد و علیرغم نیاز به بستری جهت تخلیه عفونت سینه و درمان کیست مویی تاکنون از رسیدگی پزشکی محروم مانده بود.
به گزارش خبرگزاری هرانا، پس از پیگیریهای مکرر خانواده نوروزمرادی، پیشتر نهایتا نماینده دادستان تهران موافقت خود را نسبت به تعویق مجازات، به دلیل عدم تحمل حبس این زندانی سیاسی اعلام کرد. با این وجود با کارشکنی و عدم هماهنگی مسئولان خانم نوروز مرادی تا دقایقی پیش در زندان لاکان رشت در حال تحمل دوران محکومیت خود بود.
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
سمانه نوروزمرادی، زندانی سیاسی، دوشنبه ۱۶ فروردینماه به دنبال موافقت نماینده دادستان تهران با تعویق مجازات حبس، با تودیع قرار کفالت از زندان لاکان رشت آزاد شد. خانم نوروزمرادی که از بیماری لوپوس مفصلی رنج می برد و علیرغم نیاز به بستری جهت تخلیه عفونت سینه و درمان کیست مویی تاکنون از رسیدگی پزشکی محروم مانده بود.
به گزارش خبرگزاری هرانا، پس از پیگیریهای مکرر خانواده نوروزمرادی، پیشتر نهایتا نماینده دادستان تهران موافقت خود را نسبت به تعویق مجازات، به دلیل عدم تحمل حبس این زندانی سیاسی اعلام کرد. با این وجود با کارشکنی و عدم هماهنگی مسئولان خانم نوروز مرادی تا دقایقی پیش در زندان لاکان رشت در حال تحمل دوران محکومیت خود بود.
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
🖋 ویژه نامه انجمن حمایت از حقوق کودکان به مناسبت روز جهانی پذیرش اوتیسم
به مناسبت روز جهانی پذیرش اوتیسم، ۱۳ فروردین، گروه ترجمه کمیته پژوهش انجمن حمایت از #حقوق_کودکان درباره #اوتیسم اقدام به ترجمه و تولید محتوا کرده است. تلاش ما بر آن بوده تا این محتواها برآمده از خود جامعه افراد اوتیستیک باشد.
اسلاید های فوق اولین بخش از این مجموعه محتوا هستند و به معرفی جنبش تنوع عصبشناختی میپردازند.
@irsprcorg
@bidarzani
به مناسبت روز جهانی پذیرش اوتیسم، ۱۳ فروردین، گروه ترجمه کمیته پژوهش انجمن حمایت از #حقوق_کودکان درباره #اوتیسم اقدام به ترجمه و تولید محتوا کرده است. تلاش ما بر آن بوده تا این محتواها برآمده از خود جامعه افراد اوتیستیک باشد.
اسلاید های فوق اولین بخش از این مجموعه محتوا هستند و به معرفی جنبش تنوع عصبشناختی میپردازند.
@irsprcorg
@bidarzani
📌 اجتماع دستها
برای همسایگان، همسنگران و همباوران
✍🏽نوشتهی: افسون همصدایی
در این جستار که حاصل گفتگوی جمعی ماست از خشونت میگوییم، اما از امکانهای مقاومت، گفتوگو و زیست جمعی آغاز خواهیم کرد، زیرا به باور ما خشونت چیزی نیست جز ابزاری برای سرکوب زندگی. سرکوبِ تمایل ما انسانها به با هم بودن و با هم کار کردن، مراقبت از هم و شریک بودن با همدیگر.
گفتگو مقاومت را امکانپذیر میکند
گفتگو کمک میکند جور دیگری به مسائل فکر کنیم یا چیز تازهای یاد بگیریم، به دانش عملیمان چیزی اضافه شود، به این نتیجه برسیم که مثلا باید کارهایمان را تقسیم کنیم یا اصلا روش یا ابزار جدیدی بسازیم، از هم مراقبت کنیم و رسوم و آیینهای جمعی را برگزار کنیم.
گفتوگوهای ما بخشی از همدستی ما است. ما از دل این گفتگوکردنها، روایتکردنها، تولیدکردنها و بهطور خلاصه این همجواری بدنهایمان یاد میگیریم که چطور در برابر خواستههای جنسی صاحب کار بایستیم، چطور شبها دیرتر به خوابگاه برویم، در مواجهه با گشت ارشاد چگونه برخورد کنیم، چطور به بارداری ناخواستهمان پایان دهیم و در این راه دروغهایی سر هم کنیم که شاید ماجرا را پنهان کند.
زنان گاه میپندارند که راه نجات از موقعیت فرودستشان این است که رفتارهای مردانه را الگوبرداری کنند. یعنی از طریق خاموشکردن صدای دیگران صدای خود را بلند کنند و بهزور، تهدید، تحقیر و دیگریسازی متوسل شوند. یعنی بهجای اینکه رابطه ستمی که زن را زن و مرد را مرد کرده است به هم بزنیم، میخواهیم خود به ستمگر دیگری تبدیل شویم.
خشونت ابزاری است برای درهم شکستن مقاومت
خشونت در مقابل مقاومت ما برای بازپسگیری و ساخت فضاهای جدید بوده است. مگر میتوانستند و میتوانند بدون خشونت حجاب را اجباری کنند؟ مگر میتوانند بدون خشونت ساعت ورودمان را به خوابگاه تنظیم کنند؟ آب، غذا، هوا و محل زندگی را پولی کنند؟
خشونت ابزاریست برای رامکردن بدنها و در دست گرفتن تولیدهای ما انسانها. تولیداتی که منشأ میل ما به زندگی است. بدن زن که خود تولیدگر است در طول تاریخ بهطور مستقیم هدف این خشونت بودهاست. از این روست که خشونت جنسی فقط خشونت یک فرد علیه دیگری نیست. در نظام مردسالار بدن زنانه به شیای قابل تصرف و مصرف تبدیل شده است.
این تهدیدشدگی بدنها منحصر به بدن زنان نیست. هر بدنی که در سلسلهمراتب اجتماعی در جایگاه فرودست قرار میگیرد و با استانداردهای تعریفشده در تضاد است بهنحوی هدفِ خشونت است؛ برای مثال کودکی که در مدرسه آزار میبیند، فردی که روی صندلی چرخدار مینشیند و فضای شهری جایی برای او ندارد، بدنی با هویت جنسی متفاوت که برچسب بیماری میخورد، مهاجری که رد مرز میشود و بدنهایی که در کوهستانها و نیزارها هدف گلوله قرار میگیرند.
پتانسیلهای حوزهی عمومی و جمعها برای شکلدادن به گفتگو
با وجود تمام اینها، ما باید به سمت ساختن جمعهای خود پیش برویم. جمعهایی حول محلی که زندگی میکنیم، فضایی که کار میکنیم، فضایی که درس میخوانیم و … . جاییکه میتوانیم دربارهی تجربههای زیست مشترکمان با هم گفتگو کنیم، همدردی کنیم، دانش خلق کنیم و دست به تولید بزنیم. جمعهایی که به ما امکان خلق فضاهای جدید و بازپسگیری فضاهای پیشین را میدهد. جمعهایی که به ما این امکان را بدهد که فراتر از گفتگو برویم، در آنها احساس امنیت کنیم، بتوانیم خودِ واقعیمان را فارغ از قضاوتها روایت کنیم، همدستانی پیدا کنیم، مشکلاتمان را برای هم مطرح کنیم، برای آنها راهحل پیدا کنیم و با هم برای حل آنها اقدام کنیم.
شعار «شخصی سیاسی است» از مهمترین شعارهای فمینیستی از دهه هفتاد به این سو است. بیان خشونت و زور، اَشکال روزمره سلطه و مرئیکردن سازوکارهای پنهان ستم از اولین قدمها برای نشاندادن ابعاد سیاسی و ساختاری خشونت علیه زنان است و در همین فرایند است که جایگزین رهاییبخش خود را مییابیم.
متن کامل این نوشتار را در #نقد بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-271
#مقاومت #همبستگی #افسون_همصدایی #جنبش_زنان #سازمانیابی
@naghd_com
@bidarzani
برای همسایگان، همسنگران و همباوران
✍🏽نوشتهی: افسون همصدایی
در این جستار که حاصل گفتگوی جمعی ماست از خشونت میگوییم، اما از امکانهای مقاومت، گفتوگو و زیست جمعی آغاز خواهیم کرد، زیرا به باور ما خشونت چیزی نیست جز ابزاری برای سرکوب زندگی. سرکوبِ تمایل ما انسانها به با هم بودن و با هم کار کردن، مراقبت از هم و شریک بودن با همدیگر.
گفتگو مقاومت را امکانپذیر میکند
گفتگو کمک میکند جور دیگری به مسائل فکر کنیم یا چیز تازهای یاد بگیریم، به دانش عملیمان چیزی اضافه شود، به این نتیجه برسیم که مثلا باید کارهایمان را تقسیم کنیم یا اصلا روش یا ابزار جدیدی بسازیم، از هم مراقبت کنیم و رسوم و آیینهای جمعی را برگزار کنیم.
گفتوگوهای ما بخشی از همدستی ما است. ما از دل این گفتگوکردنها، روایتکردنها، تولیدکردنها و بهطور خلاصه این همجواری بدنهایمان یاد میگیریم که چطور در برابر خواستههای جنسی صاحب کار بایستیم، چطور شبها دیرتر به خوابگاه برویم، در مواجهه با گشت ارشاد چگونه برخورد کنیم، چطور به بارداری ناخواستهمان پایان دهیم و در این راه دروغهایی سر هم کنیم که شاید ماجرا را پنهان کند.
زنان گاه میپندارند که راه نجات از موقعیت فرودستشان این است که رفتارهای مردانه را الگوبرداری کنند. یعنی از طریق خاموشکردن صدای دیگران صدای خود را بلند کنند و بهزور، تهدید، تحقیر و دیگریسازی متوسل شوند. یعنی بهجای اینکه رابطه ستمی که زن را زن و مرد را مرد کرده است به هم بزنیم، میخواهیم خود به ستمگر دیگری تبدیل شویم.
خشونت ابزاری است برای درهم شکستن مقاومت
خشونت در مقابل مقاومت ما برای بازپسگیری و ساخت فضاهای جدید بوده است. مگر میتوانستند و میتوانند بدون خشونت حجاب را اجباری کنند؟ مگر میتوانند بدون خشونت ساعت ورودمان را به خوابگاه تنظیم کنند؟ آب، غذا، هوا و محل زندگی را پولی کنند؟
خشونت ابزاریست برای رامکردن بدنها و در دست گرفتن تولیدهای ما انسانها. تولیداتی که منشأ میل ما به زندگی است. بدن زن که خود تولیدگر است در طول تاریخ بهطور مستقیم هدف این خشونت بودهاست. از این روست که خشونت جنسی فقط خشونت یک فرد علیه دیگری نیست. در نظام مردسالار بدن زنانه به شیای قابل تصرف و مصرف تبدیل شده است.
این تهدیدشدگی بدنها منحصر به بدن زنان نیست. هر بدنی که در سلسلهمراتب اجتماعی در جایگاه فرودست قرار میگیرد و با استانداردهای تعریفشده در تضاد است بهنحوی هدفِ خشونت است؛ برای مثال کودکی که در مدرسه آزار میبیند، فردی که روی صندلی چرخدار مینشیند و فضای شهری جایی برای او ندارد، بدنی با هویت جنسی متفاوت که برچسب بیماری میخورد، مهاجری که رد مرز میشود و بدنهایی که در کوهستانها و نیزارها هدف گلوله قرار میگیرند.
پتانسیلهای حوزهی عمومی و جمعها برای شکلدادن به گفتگو
با وجود تمام اینها، ما باید به سمت ساختن جمعهای خود پیش برویم. جمعهایی حول محلی که زندگی میکنیم، فضایی که کار میکنیم، فضایی که درس میخوانیم و … . جاییکه میتوانیم دربارهی تجربههای زیست مشترکمان با هم گفتگو کنیم، همدردی کنیم، دانش خلق کنیم و دست به تولید بزنیم. جمعهایی که به ما امکان خلق فضاهای جدید و بازپسگیری فضاهای پیشین را میدهد. جمعهایی که به ما این امکان را بدهد که فراتر از گفتگو برویم، در آنها احساس امنیت کنیم، بتوانیم خودِ واقعیمان را فارغ از قضاوتها روایت کنیم، همدستانی پیدا کنیم، مشکلاتمان را برای هم مطرح کنیم، برای آنها راهحل پیدا کنیم و با هم برای حل آنها اقدام کنیم.
شعار «شخصی سیاسی است» از مهمترین شعارهای فمینیستی از دهه هفتاد به این سو است. بیان خشونت و زور، اَشکال روزمره سلطه و مرئیکردن سازوکارهای پنهان ستم از اولین قدمها برای نشاندادن ابعاد سیاسی و ساختاری خشونت علیه زنان است و در همین فرایند است که جایگزین رهاییبخش خود را مییابیم.
متن کامل این نوشتار را در #نقد بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-271
#مقاومت #همبستگی #افسون_همصدایی #جنبش_زنان #سازمانیابی
@naghd_com
@bidarzani
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
اجتماع دستها
برای همسایگان، همسنگران و همباوران نوشتهی: افسون همصدایی کنش رسانهای بدون مواجهه فیزیکی و گفتگوی رودررو، ما را بهسمت کنشهای فستفودی هدایت میکند. چرا که وقتی کنشی از رسانه آغاز میشود و به رسا…
صد روایت، یک روایت؛ حرکتی جمعی برای ایجاد همدلی میان دادخواهان
در روزهای گذشته برنامه آنلاین «صد روایت، یک روایت» برای بازگو کردن «چهار دهه مقاومت و دادخواهی، سرکوب و شکنجه» در زندانهای جمهوری اسلامی برگزار شد. برخی از شرکت کنندگان در این برنامه جمعی، ایجاد همدلی و همبستگی در میان دادخواهان را از جمله دستاوردهای این برنامه میدانند.
https://www.radiozamaneh.com/663543/
@bidarzani
در روزهای گذشته برنامه آنلاین «صد روایت، یک روایت» برای بازگو کردن «چهار دهه مقاومت و دادخواهی، سرکوب و شکنجه» در زندانهای جمهوری اسلامی برگزار شد. برخی از شرکت کنندگان در این برنامه جمعی، ایجاد همدلی و همبستگی در میان دادخواهان را از جمله دستاوردهای این برنامه میدانند.
https://www.radiozamaneh.com/663543/
@bidarzani
Radiozamaneh
صد روایت، یک روایت؛ حرکتی جمعی برای ایجاد همدلی میان دادخواهان
در روزهای گذشته برنامه آنلاین «صد روایت، یک روایت» برای بازگو کردن «چهار دهه مقاومت و دادخواهی، سرکوب و شکنجه» در زندانهای جمهوری اسلامی برگزار شد. برخی از شرکتکنندگان در این برنامه جمعی، ایجاد همدلی و همبستگی در میان دادخواهان را از جمله دستاوردهای این…