بيدارزنى
4.36K subscribers
5.44K photos
1.25K videos
176 files
4.22K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
بيدارزنى pinned «🗣شکست سکوت اولین قدم است ✍🏽جلوه جواهری @bidarzani 🔺چرا شکست سکوت در ایران اهمیت دو چندان دارد؟ 🔸این جنبش به ایران هم رسید. هر چند به دلیل شرایط سیاسی بسته در ایران و قوانین بسیار ناکارآمد با زور بسیار کمی به ایران قدم گذاشت. ولی بسیاری تشویق شدند از رنجی…»
📌‏به دنبال روایت روز گذشته، روایت‌های مشابه‌ای به دست بیدارزنی رسیده است که به خواست راویان بدون اسم منتشر می‌شود.

🔷روایت دوم:

🔺من تو دوره تحصیلم تو دانشگاه جزو استعدادهای درخشان بودم. تمام دغدغه م بعد از فارغ‌التحصیلیم این بود که بتونم رزومه‌ی درخشانی برای خودم بسازم. پر بودم از ایده واسه انجام تحقیق‌های مربوط به آسیب‌های اجتماعی و سرشار از انرژی برای رسیدن به هدفم.

🔺من خودم قربانی سنت‌های اشتباه هستم. در کودکی ختنه شدم و حالا به‌عنوان یه فارغ‌التحصیل دانشگاهی می‌خواستم یه تغییری برای بقیه‌ی زن‌ها ایجاد کنم. می‌خواستم همه بدونن چی به من گذشته و چقدر این سنت اشتباهه. وقتی در حین تحقیق در مورد موارد ختنه در ایران بودم، دیدم شخصی که خودش رو انسان‌شناس و مدافع حقوق زنان معرفی کرده داره در خصوص چنین موضوعی که دغدغه‌ی منم هست تحقیق می‌کنه. برای همین پروپوزال و رزومه در دست برای دیدمش به شهر مهاباد رفتم. بهش ایده‌ی تحقیقم رو ارائه کردم و ایشون هم از من دعوت کرد که وارد تیم تحقیقش بشم و حالا که دغدغه‌ی مشترک داریم، دانش و انرژیم رو به اشتراک بذارم. موقعیت شغلی‌ای که به من داده شد شامل سفرهای کاری برای جمع‌آوری داده می‌شد و من با همه وجود و تمام‌وقت شروع به مطالعه و تحقیق و کار میدانی شدم.

🔺همون اوايل متوجه شدم که رفتارش زیاد مؤدبانه و حرفه‌ای نیست. شوخی‌ها و عبارات نامناسبی بکار می‌برد، در مورد بدن من (خودم ختنه شده بودم) سؤال شخصی می‌پرسید و به بهانه‌ی “روشنفکری و باسوادی و علمی بودن” با این رفتارها منو آزار می‌داد. ولی من سنم خیلی کم بود (۲۲ سال)و همه‌ی این رفتارها رو به‌حساب این می‌داشتم که «خارج تحصیل‌کرده و من نباید ناراحت بشم چون منظور بدی نداره لابد. چون این آدم هم جبهه‌ی منه نه علیه من.»

🔺یک‌بار برای یه آزمون به تهران رفتم، اون موقع چند ماهی بود که براش کار می‌کردم. بهم گفت که به‌عنوان پاداش و به خاطر سخت‌کوشی هام و کارهای زیادی که براش انجام دادم به جای خوابگاه دخترانه میتونم برم هتل (بیشتر شبیه مسافرخونه بود)، و اون یک شبی که تهران هستم رو توی هتل استراحت کنم و فرداش به شهرستان برگردم و هزینه‌اش رو به حقوقم اضافه می کنه.
🔺خوشحال شدم و پیش خودم گفتم چه مرد قدرشناس و مهربونی! چقدر سخاوتمند.
قرار گذاشت جلوی هتل و کمی حرف زدیم و ازم پرسید آزمون چطور بود و غیره. منتظر بودم که خداحافظی کنیم و برم هتل، کوله پشتیمو برداشت و باهام اومد پیش متصدی که اتاق رو بگیره. فکر کردم اومده میخواد خودش پرداخت کنه اصلاً به هیچ‌چیزی فکر نکردم. جلوی متصدی هتل وانمود کرد پدر منه، چون واقعا همسن پدرم هم بود. کلید اتاق رو گرفتم و دیگه گفتم الآن دیگه خداحافظی می‌کنه میره. اما بازم کوله پشتیم دستش بود و باهام اومد تا اتاق. اینجا دیگه داشتم شک می‌کردم حس می‌کردم این رفتار نرمال نیست. چه لزومی داره بیاد بالا؟
اما باز خودمو خوردم و سرکوب کردم.

🔺ک.الف هم همش داشت شوخی می‌کرد که من به چیزی شک نکنم. مثلاً می‌گفت ببین چه هتلی اومدی شهرستانی! یه وقت آبرومونو نبری ندونی کجا بری کجا بیایی. به زور خندیدم و با روی خوش وارد اتاق شد. دیگه می‌دانستم. این لحظه دیگه می‌دانستم جام امن نیست. از اضطراب داشت قلبم توی دهنم می‌زد اما به روی خودم نمیاوردم.
نمیدونم چرا. چون شهرستانی و ساده بودم؟ چون تا حالا به غیر از خوابگاه جایی نمونده بودم و نمی‌دانستم واسه اتاق گرفتن توی مسافر خونه یا هتل لازم نیست اون بیاد بالا...

🔺عاجز و مستأصل شدم. نمیخوام جزيیات تجاوزش رو بنویسم. هنوزم بعد این همه سال از یادآوریش آتیش می‌گیرم. اون شب به من تجاوز کرد. و این اولین رابطه‌ی جنسی من بود. وقتی کارش تموم شد بهم فحش داد و گفت کارت همینه، دفعه اولت نبود.
🔺تا سال‌ها بعدش احساس حقارت و پست بودن کردم. اینکه چطور نفهمیدم. چطور باور کردم. چقدر دلم به حال پدر و مادرم سوخت که به من افتخار می‌کردند ولی من آرزوی مرگ داشتم.

🔺تمام راه برگشت به شهرم رو گریه کردم. به هیچکسی نمیتونستم بگم چی شده. چون می‌ترسیدم. چون شبانه‌روز در مورد آشناهاش و دوستای گردن کلفتش می‌گفت. مطمئن بودم که اگه کاری کنم یا حرفی بزنم بلایی به سرم می‌آید و آبروم میره و نهایتش خودم متهم میشم.

🔺بعد از این اتفاق مشکلات جسمی و روحی زیادی پیدا کردم. عفونت گرفتم و حتی نمی‌توانستم پیش دکتر زنان برم که مبادا خانواده‌ام بفهمن چی به سرم اومده. به لحاظ روحی هم افسردگی و احساس بی‌قدرتی سال‌هاست که با منه.

🔺اما امشب که دارم داستان زندگیمو می‌نویسم احساس می‌کنم دوباره همون دختر دانشجوی با انگیزه و سخت کوشم که امیدوار بود دنیا رو عوض کنه.
الآن احساس قدرت می‌کنم از نوشتن چیزی که اتفاق افتاد. امید دارم.


⭕️روایت ارسالی از طرف یکی از مخاطبین بیدارزنی در خصوص #تجاوز و آزار جنسی


@bidarzani
🔴 کاف‌.الف؛ متهم پر سروصدای تجاوزهای تهران بازداشت شد

▪️حسین رحیمی،رئيس پلیس تهران بزرگ، خبر داده متهم #تجاوز به دختران دانشجو دستگیر شد.

▫️این مقام ارشد پلیس «از شاکیان درخواست کرد با اطمینان از حفظ‌شدن هویت‌شان نزد پلیس، برای شکایت از این مرد به پلیس امنیت عمومی تهران سر بزنند.

▫️بیش‌تر شاکیان این فرد درفضای مجازی شکایت‌های دردناکی علیه این مرد مطرح کردند.»/ همشهری

@bidarzani
🔷روایت سوم

تازه از محضر با همسرم برگشتم. روی صندلی نشسته بودم و به همه سختی‌هایی که این مدت کشیدیم فکر کردم. ناگهان در اینستا پیامی دیدم.

پستی از صفحه بیدار زنی و روایت یک تجاوز. پیام دهنده نوشته بود این مرد را شما هم میشناسید. ناگهان همه آنچه بر سرم آمده بود دوباره آوار شدند.

فکر کردم دارم زندگی تازه‌ای شروع میکنم اما #تجاوز تجاوز همیشه با آدم همراه است. سالها طول کشیده بود عدم بکارتم در پریودی را فراموش کنم.

آن شب را فراموش کنم. در همه لحظه‌ها تنها بودم. با بسیاری از فمینیست‌های خیلی مطرح و مشهور از تجاوز آن مرد گفتم. برایشان نوشتم و دست آخر من طرد شدم.

دوباره تنها شدم. در بسیاری از نشست‌ها دیدمش و من بودم که جلسه را ترک میکردم. عکس‌های بزرگ و رنگی‌اش از گرفتن جایزه تا سخنرانی تا کار با دولت تا کتابهایش روی ختنه زنان و ازدواج کودکان و زباله‌گردی کودکان و تراجنسیتی‌ها و غیره را که میدیدم به جهان بی عدالتی‌ها تنها فکر میکردم.

من روایت چند زن دیگر از دزدی‌های ادبی و تجاوزش را شنیدم و سکوت کردم چون تنها بودم.

اما دیشب پیام قربانی دیگر ساعت‌ها من را به فکر فرو برد. تازه روز اول متاهلی من بود و همسرم همه چیز را از قبل میدانست. به او گفتم مینویسم.

حالا دارم می نویسم شما بخوانید. بخوانید هر کس که رفت بی بی سی، هر کس روی حقوق زنان کار کرد، هر کس زن و بچه داشت، هر کس فمینیست‌های دیگر ازش حمایت کردند امن نیست.

ک.الف با من روی موضوع مشترکی کار میکردیم. مدتی بود که با دخترهای دیگر هم آشنا شده بودم و هرگز امکان نداشت که با او جایی تنها باشم.

اما در یکی از سفرها از عمد برنامه ریخته بود تنها باشیم و من یکی از دختران فامیل را با خودم همراه کردم. رفتیم منزلش و شب در قلیون من حشیش ریخت.

خودش هم مست کرد. من آن شب پریود بودم تقریبا هیچ چیزی یادم نیست. یادم می‌آید در اتاق را روی خودمان قفل کرد من روی تخت بودم و دایم ناله می کردم نه نه...

وقتی کارش تمام شد جمله‌ای که گفت این بود از حرکات پاهایت معلوم بود چندان هم ناوارد نبودی.

می‌دانست باکره‌ام اما در پریودی بکارتم را برد و من هرگز مفهوم سکس بار اول را متوجه نشدم. هرگز با دختر فامیلمان در مورد آن شب حرف نزدیم.

مجبور بودم برای ادامه تحقیقاتی که عطش به ثمر رسیدنش را داشتم با او همراه شوم و از آن به بعد به شدت با سردی و عصبانیت با او حرف میزدم و همیشه پنهان از دیگران دستی به صورتم میکشید و می خندید و یا در باز دوش میگرفت یا لخت می‌پرید در آب دریا!!!

روشنفکری لندنی‌اش را با خودش آورده بود ایران...یک روز نشست و رک و راست به من گفت مگه چند میشود خرج عمل بکارت؟ هفتصد هشتصد تومان میدهم برو ترمیم کن!!!

من ارتباطمان را قطع کردم اگر چه مزاحمت‌هایی برای من در کار، در روابط و در دانشگاه ایجاد کرد و عناوین کتاب‌های همیشه جامع‌ترین و اولین‌اش خودش تجاوزی بود به زحمات همه محققین پیش از او اما چاره‌ای نبود چون باور کننده‌ای نبود...


اگر پیام شجاعانه آن قربانی نبود من همچنان سکوت میکردم تا طرد نشوم...شما اما سکوت نکنید...

⭕️روایت ارسالی از طرف یکی از مخاطبین بیدارزنی در خصوص #تجاوز و آزار جنسی


@bidarzani
📢📢📢

#پیشخوان_خبر

🔹#آیناز_زارع، زندانی سیاسی که به همراه مادرش، شهناز صادقی‌فر در بند زنان زندان مرکزی ارومیه به‌سر می‌برد به دلیل وخامت وضعیت سلامتی‌اش و داشتن علائم ویروس کرونا به بیمارستان منتقل شد.


🔹#رضوانه_احمدخانبیگی، فعال مدنی که  روز چهارشنبه ۲۹ مرداد، از زندان اوین به مرخصی کوتاه مدت اعزام شد،دوشنبه ۳ شهریور با پایان ایام مرخصی به زندان بازگشت.


🔹#کارگران_نیشکر_هفت_تپه در هفتاد و دومین روز از اعتصابشان با تجمع در مقابل ساختمان فرمانداری شهر شوش خواستار رسیدگی به مطالباتشان شدند. در جریان این تجمع نیروهای امنیتی و انتظامی با حضور در محل سعی در متفرق کردن کارگران معترض و ممانعت از برگزاری آن داشتند.


🔹#حسین_هاشمی، یکی از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ در پی احضار جهت اجرای حکم ۶ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق روز شنبه ۸ شهریور راهی زندان خواهد شد. آقای هاشمی پیش از بازداشت جراحی دیسک کمر داشته و سه مهره وی به شدت آسیب دیده‌اند. بیم آن می‌رود که اجرای این حکم منجر به آسیب جدی و از دست رفتن توانایی حرکتی او شود.


🔹#حیدر_قربانی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام در زندان سنندج، از ملاقات با خانواده محروم شد. اخیرا حکم اعدام حیدر قربانی، در دیوان عالی کشور در قم تأیید و جهت اجرا به دادسرای عمومی و انقلاب کامیاران ارسال شد. آقای قربانی توسط دادگاه انقلاب سنندج از بابت اتهام “بغی” به اعدام محکوم و این حکم در بهمن ۹۸ به وی ابلاغ شد.


🔹#کارگران_ذوب‌آهن_اردبیل، در مقابل استانداری اردبیل تجمع کردند. کارگران اعم مطالبات خود را معوقات مزدی، پایین بودن حقوق، مشکلات بیمه‌ای و درخواست بازنشستگی در موعد مقرر عنوان کردند.


🔹قرار بازداشت #احمد_صبری، شهروند اهل روستای پسوه از توابع شهرستان پیرانشهر برای دومین بار به مدت ۲۰ روز دیگر تمدید شد. آقای صبری روز یکشنبه ۱ تیر در منزل پدری بازداشت شد و هم اکنون در بازداشتگاه المهدی اطلاعات سپاه در ارومیه به سر می‌برد.


🔹 در ۲۴ ساعت گذشته ۱۲۵ نفر نیز بر اثر ابتلا به کرونا جان باخته‌اند. طبق آمار ارائه‌شده، مجموع جان‌باختگان بیماری کووید۱۹ در ایران اکنون به ۲۰ هزار و ۹۰۱ نفر رسیده است.


🔷 وضعیت قرمز در استان‌های تهران، قم، مازندران، گیلان، خراسان شمالی، اصفهان، خراسان رضوی، کرمان، سمنان، زنجان، قزوین، آذربایجان شرقی و یزد ادامه دارد. همچنین استان‌های آذربایجان غربی، البرز، فارس، لرستان، هرمزگان، اردبیل، بوشهر، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی، مرکزی، ایلام، چهارمحال و بختیاری، گلستان و خوزستان در وضعیت هشدار قرار دارند.


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
📚شکنجه‌ی سفید، کتابی از نرگس محمدی

📍مجموعه گفت‌وگویی از نرگس محمدی با شماری از فعالان سیاسی در زندان با نام «شکنجه‌ی سفید» توسط نشر باران در سوئد منتشر شده است.
این فعال فعال حقوق بشر که در حال حاضر در زندان زنجان به‌سر می‌برد، در کتاب «شکنجه‌ی سفید» با ۱۲ زن زندانی سیاسی گفت‌و‌گو کرده است.

موضوع محوری این گفت‌وگوها وضعیت سلول انفرادی در زندان‌های ایران به عنوان یکی از مصاديق بارز شکنجه است.
تاکید بر «شکنجه‌ی سفید» با سه خاطره از خود نرگس محمدی در زندان‌های حکومت اسلامی آغاز می‌شود و با گفت‌وگو با نیگارا افشارزاده، آتنا دائمی، زهرا ذهتابچی، نازنین زاغری، مهوش شهریاری، هنگامه شهیدی، ریحانه طباطبایی، سیما کیانی، فاطمه محمدی، صدیقه مرادی، نازیلا نوری و شکوفه یداللهی ادامه می‌یابد.

این دوازده زندانی سیاسی، از طیف‌های مختلف فکری و عقیدتی هستند؛ از فعالان حقوق مدنی، بهاییان، دراویش، کودکان و نوکیشان مسیحی و همچنین فعالان اصلاح‌طلب گرفته، تا جامعه‌شناس و فرزند یکی از جانباختگان سیاسی ده ۶۰، و همچنین فعال حقوق بشری که در دهه ۶۰ مدت‌ها حبس و شکنجه را تاب آورده است.

کتاب «شکنجه‌ی سفید» با مقدمه کوتاه شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل آغاز می‌شود. او در این یادداشت تاکید است که
علی‌رغم تمام زنجیرهایی که به دست و پای نرگس محمدی زده‌اند، «هنوز مانند شیر می‌غرد و به همین دلیل حکومت سعي دارد تا او را بشکند».
شیرین عبادی پیرامون گفت‌وگوهای نرگس محمدی در زندان با شماری از زندانیان زن نوشته است: «موضوع محوری این گفت‌وگوها وضعیت سلول انفرادی در زندان‌های ایران به عنوان یکی از مصاديق بارز شکنجه است. نرگس محمدی، از سال‌ها پیش، پیش از اینکه زندانی بشود، همواره پرچم‌دار مخالفت با سلول انفرادی بود. اين پرچم را حتي در زندان هم بر زمین نگذاشته و به روش‌هاي گوناگون مخالفت خودش را با آن بیان كرده است.

حالا برای ابراز این مخالفت، با تعدادی از هم‌بندان خود، یعنی زنان سیاسی-عقیدتی زندان اوین مصاحبه‌هایی انجام داده و گوشه‌اي از خاطرات آنها را ثبت کرده است.
از آنجایی که اين خاطرات در حصار زندان به رشته تحریر درآمده، به مثابه سند گویایی از تلاش در راه اجرای عدالت در ایران است.»
نرگس محمدی (زاده ۱۳۵۱ در شهر زنجان)، فعال حقوق بشر، روزنامه‌نگار، عضو شورای عالی سیاستگذاری ادوار تحکیم وحدت، و نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر است.
او بارها بازداشت شده و در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی با اتهاماتی چون «فعالیت تبلیغی علیه نظام»، تشکیل کمپین «لغو گام به گام اعدام»، و «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» به ۱۶ سال زندان محکوم شده که ده سال آن قابل اجراست.
او در حال گذراندن دوره‌ی محکومیت خود در زندان اوین تهران بود که بعد از اعتراض به کشتار معترضان در آبان‌ماه ۱۳۹۸ به زندان زنجان تبعید شد.



@bidarzani
https://t.me/shirinebadiofficial
📌جنایتی از جنس تجاوز

شهرزاد همتی

«من هم آزار دیده‌ام». «کسی در تاریکی، به بدنم دست زد»، «دوستی که به او اطمینان داشتم در خانه‌اش به من نوشیدنی مسموم خوراند و به من تجاوز کرد». «معلم مدرسه‌ام، در ماشین من را‌ آزار داد». «آقای وکیل خبره و سرشناس، ‌در دفترش دستانش را روی تنم گذاشت». «کسی به من دست‌درازی کرد» و... .


📍جامعه در  کسوت هیئت‌منصفه


زهرا مینویی، فعال حوزه زنان و وکیل دادگستری، در گفت‌وگو با «شرق»، به سؤال‌هایی درباره واکنش‌های درست به آزار جنسی،‌ و صحبت‌کردن درباره آن در فضای مجازی پاسخ داد. مینویی در پاسخ به این پرسش که آیا تصمیم‌گیری درباره یک اتهام مانند تجاوز و آزار که تشخیص آن در کشور ما پیچیدگی دارد،‌ می‌تواند بر عهده جامعه باشد؟ به بیان دیگر در شرایط فعلی آیا ما باید جرم را اثبات‌شده بدانیم؟ یا باید نتیجه را به دادگاه بسپاریم؟ گفت: «به‌عنوان وکیل باید بگویم تا وقتی حکم قطعی راجع به یک مسئله صادر نشده، جامعه نباید حکم قطعی درباره‌اش صادر کند؛ ولی اگر بخواهم به‌عنوان یک زن و فعال حقوق زنان به این سؤال جواب بدهم، می‌گویم از پیچیدگی‌های اثبات تجاوز در سیستم قضائی آگاهم، به این آگاهم که قربانی همیشه در چه جایگاهی قرار می‌گیرد که حتی خودش را مقصر می‌داند و چه بار نکوهشی همراه خود حمل می‌کند و چقدر این نگاه فرودستانه به زنان قربانی، راه را برای یک زن سخت می‌کند تا شکایت از چنین جنایتی را به دادگاه ببرد. همه مسائل دیگری که این روزها خیلی درباره آنها حرف زده‌اند، بار سنگینی به‌لحاظ اجتماعی و فرهنگی روی دوش قربانی می‌گذارد. همه اینها باعث می‌شود موکول‌کردن همه‌چیز به دادگاه دشوار باشد. اینکه اجتماع هیچ نقشی این وسط نداشته باشد، برای قربانی و آزاردیده دشوار است. برای همین به نظرم جامعه می‌تواند نقش هیئت‌منصفه داشته باشد و همه ادله طرفین را بشنود و با دانسته‌هایش در نهایت بتواند تصمیم بگیرد. به‌هرحال همه باید بدانیم، وقتی چیزی در فضای مجازی منتشر می‌شود، ما تنها ادله یک نفر را می‌شنویم و همه حقیقت را نمی‌دانیم؛ بنابراین کمی احتیاط بد نیست، اما این به آن معنا نیست که جامعه نمی‌تواند نسبت به یک فرد متجاوز که روایتی درباره او منتشر می‌شود، قضاوتی نداشته باشد».


@bidarzani
http://sharghdaily.com/fa/Main/Detail/269794/%D8%AC%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%D8%B3-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D9%88%D8%B2
🔴 کارزار «من_هم» در ایران: دستاوردها و چالش‌ها

✍🏻 مرضیه حسینی

📌سال ۲۰۱۷ بود که هشتک «me too» یا «من ـ هم» با هدف شکستن سکوت زنان در برابر شیوع گسترده آزار جنسی خاصه در محیط‌های کاری مطرح شد.

📌این هشتک نخستین‌بار توسط فعال مدنی «تارانا بورک» در پی اثبات اتهامات «هاروی واین استاین» تهیه کننده آمریکایی مبنی بر آزار و اذیت جنسی زنان، به اشتراک گذاشته شد.

📌هشتک و کارزار «من ـ هم» در ایران نیز آغاز شده است. هزاران زن سکوت‌شان را شکسته و تجربه آزار و اذیت جنسی‌شان را به اشتراک می‌گذراند.

📌این کارزار در ایران نیز مانند آمریکا و اروپا از حوزه هنرمندان و کارگردانان سینما شروع شد. چند هنرجو با سخن گفتن از آزار جنسی خود توسط استادشان، زمینه را برای شکل‌گیری کارزار «سکوت نمی‌کنم ـ متجاوزت را رسوا کن ـ من ـ هم» فراهم کردند

📌این کارزار با کشیده شدن پای چهره‌های معرفی، چون «آ. آ»، «ک. ا»، «ج. پ» و «م. گ» به مساله تعرض یا آزار جنسی، گسترده‌تر و بزرگتر شد.

📌دامنه کارزار به سرعت گسترش یافت، به طوری که روزانه شاهد مطرح شدن نام صد‌ها نویسنده، عکاس، موزیسین، معلم ساز و آواز، کارگردان و تهیه کننده، مدیر تور‌های گردشگری، روانشناسان، مدرسان کنکور و ... به‌عنوان متعرض و متجاوز هستیم.

📌دختر نوجوانی که رژلب بنفش تیره‌ای به لب داشت، خطاب به دوستش گفت: «این هشتکِ خیلی باحاله! نمی‌دونی این چند وقته چقدر احساس قدرت می‌کنم،

📌تمام این سال‌ها از ترس اینکه کتک بخورم از مادرم و کسی حرفهام را باور نکنه یا ارتباط بین فامیل خراب شده سکوت کردم، حتی می‌ترسیدم پسر خاله‌ام آبرومو ببره یا بلایی سرم بیاره، اما به خدا دیگه نمی‌ترسم!

📌کارزار «من ـ هم» به چند دلیل نقطه عطفی در جنبش اجتماعی و حقوقی زنان است. هزاران زن روایت آزار جنسی خود را منتشر کرده و در خصوص حسی که تجربه کرده‌اند با سایر زنان صحبت می‌کنند،

📌این قصه‌گویی و همدلی زنانه‌ای که به دنبال آن می‌آید، نشان می‌دهد که زنان فارغ از تمایزات طبقه‌ای، قومی، مذهبی، اقلیمی، سنی و ... تنها به دلیل زن بودن تجربیات مشترکی در آزار جنسی دارند

📌کارزار «می تو» در ایران علی‌رغم اینکه عمری بیشتر از یک ماه ندارد، در حال تجربه نوعی از سازمان‌دهی و در پیش گرفتن روندی آموزشی به صورت گام به گام است.

📌این کارزار چند هدف عمده را دنبال می‌کند، هدف اول، توانمندسازی زنان و القای حس خودباوری و شجاعت به آن‌ها برای شکستن تابو‌های کلیشه‌ای در حوزه تجاوز‌ها و آزار‌های جنسی است،

📌این کارزار از زاویه حق خواهی زنانه نیز بسیار حائز اهمیت است. دهه‌هاست که زنان سرخورده و ناامید از رویه‌های قضایی و ضعف قوانین کیفریِ اثبات و مجازات مجرم در جرائم جنسی، آزار و خشونت جنسی متحمل شده را پنهان می‌کنند

📌سخن گفتن از متجاوز، اما فرصتی را فراهم می‌کند که قربانی آزار در کنار سایر زنان دست به مطالبه عدالت زده و حتی متجاوز را مجازات کند

📌هدف بعدی کارزار «من ـ هم» کمک حقوقی به قربانیان تجاوز برای طرح و پیگیری شکایت در مراجع قانونی و راه‌های اثبات جرم با توجه به خلاء‌های قانونی نظام قضا در ایران است.

📌ویژگی دیگری که این کارزار دارد، ورود تعداد زیادی از وکلا و حقوقدانان زن و اخیرا مرد به ماجرا و آموزش گام به گام برای مواجهه با آزار جنسی و شکایت با حفظ اثرات آزار است.

📌گسترده شدن موج افشاگری‌ها در عین اینکه نقطه قوت کارزار «می ـ تو» است، می‌تواند نقطه ضعف آن نیز باشد، اگر به تسویه حساب‌های شخصی، انتقام‌جویی‌ها، تهمت و افترا زدن‌ها بینجامد، به‌ویژه اینکه در فضای متشنج فعلی کسانی که به عنوان متجاوز معرفی شده‌اند، فضا و حتی شهامتی برای بیان روایت خود ندارند.

👈🏻 ادامه این مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید‌.

@bidarzani
@BashgaheZanan
📌توضیح هیئت تحریریه بیدارزنی درخصوص انتشار روایت‌های آزار جنسی روزهای گذشته

ما به دنبال راهکاری جمعی هستیم

📍بیدارزنی: روزهای قبل شاهد موجی از انتشار روایت‌های افراد از تجربه‌های آزارجنسی خود توسط دیگران در شبکه‌های اجتماعی آنلاین از جمله توییتر و اینستاگرام بودیم. رسانه بیدارزنی نیز در راستای خط مشی خود و دفاع از حقوق افراد آزاردیده و تلاش برای اصلاح نگاه جامعه و قانون به این افراد، در ابتدا  برخی از روایت‌های منتشرشده را بازنشر کرد. در کنار آن برخی از تحلیل ها و دیدگاههای کارشناسی در ارتباط با ضرورت شکستن سکوت در مورد این  تجربیات و لزوم حمایت قانونی و اجتماعی از آزاردیدگان را در قالب کار تولیدی منتشر کرد و خواهد کرد.

📍پس از مدتی برخی از مخاطبان بیدارزنی از طریق ایمیل یا شبکه‌های اجتماعی بیدارزنی اقدام به ارسال روایت‌های خود در ارتباط با این موضوع کردند. با توجه به آنکه معتقدیم درابتدا باید به سخن آزاردیده اعتماد و از او حمایت کنیم تاکنون اقدام به انتشار برخی از روایت‌های ارسالی که با نام واقعی افراد آزاردیده به دستمان رسیده بدون هیچ قضاوتی کردیم، روندی که در روزهای آتی نیز ادامه خواهیم داد.

📍اما براین باور هستیم که باید حقوق متهم را رعایت کنیم بنابراین در جریان انتشار این روایت‌ها براساس نگاه حقوقی و انسانی از انتشار نام کامل افرادی که به عنوان آزارگر معرفی شده‌اند خودداری می‌کنیم. چرا که به عنوان یک رسانه نمی‌توانیم خود را در جایگاه قاضی و هیئت منصفه قرار دهیم و این حق را نیز برای افرادی که به صورت غیرمستقیم در این روایت‌ها اشاره‌ای به آنها شده است قائل هستیم که در صورت تمایل از خود دفاع کنند. ضمن آنکه معتقدیم هر فردی اگر مجرم هم باشد قابلیت تغییر دارد.

📍برای همین در هنگام دریافت روایت‌های ارسالی تاکید کرده‌ایم که از انتشار اسم افرادی که  اتهام آزار دادن متوجه آن‌ها است معذوریم و مخاطبان نیز با پذیرش این اصل اقدام به ارسال روایتهای خود کرده‌اند. با انتشار این روایت‌ها برخی از مخاطبان با توجه به محتوای روایت‌های ارسالی در کامنت‌های خود  نام برخی از افراد را به عنوان آزارگر مطرح کردند که این صرفاً نظر شخصی آنهاست.

📍در نهایت ما به دنبال راهکار جمعی برای برون رفت از این مساله اجتماعی هستیم. امیدواریم با درایت جمعی بتوانیم به راهکارهایی برسیم که در آینده کمتر بتوانیم شاهد این ماجرا باشیم. باور داریم که افراد آزارگر یا آزاردیده به دنیا نیامده‌اند و فراموش نکنیم که هر کدام از ما به عنوان تک تک افراد جامعه در برابر این مسئله اجتماعی مسئول هستیم.

📍معتقدیم وظیفه ما مجازات متهم نیست بلکه لازم است به پرسش های پیش‌رویمان برای برون رفت از این معضل پاسخ بگوییم. جامعه چه برخوردی باید با چنین جرایمی داشته باشد؟ آیا هدف ما از پیوستن به این جنبش مجازات آزارگر است و با این مجازات مسئله حل می‌شود؟ آیا آزارگر امکان تغییر ندارد و نباید فرصت این را داشته باشد تا متوجه رفتار خشونت‌آمیز خود شود و در صورت امکان رفتارش را تغییر دهد یا خسارت وارده را جبران کند؟ افشاگری واقعیت‌هایی در مورد آزارگران با نام بردن از آنها آیا باعث نمی شود زندگی اطرافیان آنها (فرزندان، همسر، مادر، پدر و دوستان) تحت شعاع قرار بگیرد و در مواردی آسیب‌های جبران‌ناپذیر به آنها وارد کند؟ مسئولیت ما در این باره چیست؟ آیا میتوانیم روایت‌هایمان را طوری بیان کنیم که به جای تقابل و بازتولید خشونت در جامعه، به پیشگیری از خشونت و آزارگری بینجامد؟ برای حمایت از آزاردیده چه باید کرد؟ بسیاری از آزاردیدگان پیش از روایت ممکن است به هر کدام از ما روایت خود را گفته باشند. در چنین مواقعی ما چگونه می‌توانیم از آنها حمایت کنیم؟ در نهایت مطالبه عمومی ما چه می‌تواند باشد؟

⚡️⚡️بدیهی است هیئت تحریریه بیدارزنی از پیشنهادات و پاسخ‌های خوانندگان خود در این خصوص استقبال می‌کند. می‌توانید مطالب خود را به آدرس ایمیل ما bidarzani@gmail.com ارسال نمائید.⚡️⚡️

https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30331&rhash=3ec4f87be6d7d1
بيدارزنى pinned «📌توضیح هیئت تحریریه بیدارزنی درخصوص انتشار روایت‌های آزار جنسی روزهای گذشته ما به دنبال راهکاری جمعی هستیم 📍بیدارزنی: روزهای قبل شاهد موجی از انتشار روایت‌های افراد از تجربه‌های آزارجنسی خود توسط دیگران در شبکه‌های اجتماعی آنلاین از جمله توییتر و اینستاگرام…»
🔷روایت چهارم

تازه با اکسم ( همسر قبلیم ) آشنا شدم و قرار بود به زودی ازدواج کنیم. من باخواهرم اینا همخونه بودم. اونم بعضی موقع‌ها میاومد اونجا میموند. یه شب خیلی اصرار کرد که با هم سکس کنیم من اصلا و ابدا آمادگی رو نداشتم. همیشه یه فانتازیهایی واسه اولین سکسم داشتم و خیلی التماسش کردم که الان نمیشه، ولی او خیلی اصرار کرد و در آخر گفت پس فقط اجازه بده من به ارگاسم برسم. و بهم قول داد که دخول کامل رو انجام نمیده، منم قبول کردم.

یه کم درد داشتم اما از ترس اینکه خواهرم اینا بیدار نشند خیلی استرس داشتم و اهمیتی به درد ندادم. بعداز ده دقیقه که کارش تموم شد گفت که دخول کامل انجام داده. تا این رو شنیدم خیلی خیلی ناراحت و عصبی شدم سریع لباسم رو پوشیدم و رفتم تو جام و تا صبح گریه کردم. اونم همش میخندید میگفت تو چرا ناراحتی ، چرا دهاتی و امل بازی در میارم. ( بخاطر کم سن و سال بودند و اطلاعات غلطی که داشتم فکر میکردم که اولین سکس آدم خیلی درد داره و خیلی خون ریزی میکنه) بعدها که با هم ازدواج کردیم چن بار بهش گفتم که اون کاری که اون با من کرده اسمش تجاوز و اونم برگشت گفت که خونی ندیده و اولین تجربه‌ی سکسیسم نبوده و با این توهین احساس کردم دوباره بهم تجاوز کرده.
و من الان بعد از اون همه سال تو سکس و ارگاسم مشکل دارم و در کل از سکس بدم میاد و بعنوان یه چیز منزجرکننده بهش نگاه میکنم 😔پیش سکسولوژ رفتم و اونم بهم گفت بخاطر اولین تجربه‌ی سکسی که داشتم اینجوریم. این آقا الان تو دنیای مجازی خود را فعال حقوق بشر و زنان میدونه. و هرگز بخاطر این ضربه ای که به من زد ازم معذرت خواهی نکرد.


⭕️روایت ارسالی از طرف یکی از مخاطبین بیدارزنی در خصوص #تجاوز و #آزارجنسی


@bidarzani
بيدارزنى
Video
📆امروز پنج شهریور چهاردمین سالگرد کمپین یک میلیون امضا علیه تغییر قوانین تبعض‌آمیز است

🔹گروه‎هایی از فعالان جنبش زنان پس از تجمع ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۵ (در ميدان هفت تير)، که در اعتراض به قوانین تبعیض آمیز علیه زنان برگزار شده بود، بر آن شدند كه در ادامه‎ی پيگيری اهدافی که در قطعنامه آن تجمع اعلام شده بود و پس از بحث و بررسی‌های فراوان با حضور نمایندگانی از طیف‌های مختلف و در جهت تلاش براي تغيير قوانين ناعادلانه و زن‎ستيز در ايران، حركتي ‎جمعي و هدف‎مند (كمپين) را در دستور كار خود قرار دهند.

🔹کمپین یک میلیون امضا در حدود بیست شهر ایران (اصفهان، سنندج، تبریز، رشت، همدان، زاهدان، شیراز، همدان‌و ... ) فعال بود.

🔸کمپین یک میلیون امضا ابتدا با طرحی با امضاء ۵۴ نفر و پس از آن و در مدت کوتاهی با حمایت ۱۱۸ نفرکار خود را آغاز کرد.


🔺کمپین در صدد تغییر کدام قوانین بود؟

کمپین خواستار تغییر هر گونه قانون تبعیض‌آمیز علیه زنان است.

🔹از جمله مطالبات قانونی كه در يك جزوه آموزشی حقوقی، به زبان ساده تشريح شده بود:


🔸حقوق برابر برای زنان در ازدواج

🔸حق برابر در طلاق

🔸لغو قانون چند همسری و صیغه

🔸تغییر سن مسئولیت کیفری به ۱۸ سال برای دختران و پسران

🔸حق انتقال تابعیت زنان به فرزندان خود

🔸دیه برابر برای زنان

🔸حق ارث برای زنان

🔸اصلاح قوانین که تسهیل گر قتل‌های ناموسی است

🔸حق شهادت برابر

🔸کلیه موارد تعبیض آمیز قانون بر علیه زنان

#تاریخ_جنبش_زنان
#کمپین_یک_میلیون_امضا

@bidarzani
📢📢📢
#پیشخوان_خبر

🔹#کیوان_صمیمی در صفحه شخصی خود نوشته است که این تعویق با دستور قاضی پرونده و پس از ارائه درخواست عدم توانایی تحمل کیفر بر اساس مستندات پزشکی توسط وکیل، به صورت موقت صورت گرفته است. به گفته او، رییس اجرای احکام طی نامه‌ای وی را به سازمان پزشکی قانونی کشور که زیر نظر رئیس‌ قوه قضائیه است معرفی کرده و بر این اساس تا اعلام نظر نهایی پزشکی قانونی، حکم اجرا نخواهدشد.



🔹#کارگران_نیشکرهفت_تپه در هفتاد و سومین روز از اعتصابشان با تجمع در مقابل ساختمان فرمانداری شهر شوش خواستار رسیدگی به مطالباتشان شدند.



🔹گروهی از بازنشستگان اهواز در اعتراض به لحاظ نکردن سختی کار و عدم اجرای طرح همسان سازی در اداره تامین اجتماعی این شهرستان تجمع کردند.


🔹جمعی از رانندگان تاکسی مشهد در اعتراض به پایین بودن نرخ کرایه در خیابان احمد آباد این شهرستان تجمع کردند.


🔹#اردشیر_فناییان، شهروند بهایی روز سه‌شنبه ۲۸ مرداد با پایان ایام مرخصی به زندان سمنان بازگشت. آقای فناییان پیشتر توسط دادگاه انقلاب سمنان به ۱۱ سال حبس تعزیری، ۱ سال تبعید به خاش و ۱ سال منع حضور در سمنان محکوم شد. این حکم در مرحله تجدیدنظر به ۶ سال زندان تقلیل یافت.


🔹#ژوزف_شهبازیان شهروند مسیحی پس از حدود دو ماه بازداشت با تودیع قرار وثیقه دو میلیارد تومانی آزاد شد. آقای شهبازیان در تاریخ ۱۰ تیرماه در یک مراسم کلیسای خانگی در منطقه یافت آباد تهران بازداشت شده بود.


🔹جمعی از مرغداران استان کردستان در اعتراض به عدم دسترسی به خوراک طیور با قیمت های مصوب و تخلفات سازمان صنعت، معدن و تجارت و سازمان جهاد کشاورزی تجمع کردند.

🔹گروهی از حواله‌داران شرکت خودروسازی آذویکوی تبریز در اعتراض بە عدم تحویل خودروهای ثبت نامی علیرغم گذشت دوسال در مقابل ساختمان استانداری آذربایجان شرقی تجمع کردند.


🔹 در ۲۴ ساعت گذشته ۱۱۹ نفر نیز بر اثر ابتلا به کرونا جان باخته‌اند. طبق آمار ارائه‌شده، مجموع جان‌باختگان بیماری کووید۱۹ در ایران اکنون به ۲۱ هزار و ۲۰ نفر رسیده است.


@bidarzani
بيدارزنى
دستور تخریب خانه‌های مستضعفان به دست بنیاد مستضعفان! با حکم صادر شده، بنیاد مستضعفان خود را مالک یک روستا در اهواز معرفی کرده و حالا درحال تخریب خانه‌های ۳۰۰ خانوار روستاست. اهالی می‌گویند برخی ساکنین به دلیل ایستادگی در مقابل تخریب خانه‌هایشان دستگیر شده‌اند…
🔺گزارش ميداني «شرق» از روستاي ابوالفضل كه با حكم تخليه روبه‌رو شد
دو راهی بنياد با مستضعفان

🔹لیلا مرگن: كار بنیاد مستضعفان از بازپس‌گیری كاخ مرمر و املاك خیابان فرشته، نیاوران، كوهك و... به شوره‌زارهای خوزستان رسیده است.

🔹روزی كه پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان، روی كار آمد، وعده داد كه اموال این مجموعه را پس می‌گیرد. او گفت اموال بنیاد متعلق به مستضعفان بوده و گلوگیر است و به دنبال اين اظهارنظر در اقدامي پسنديده شناسايی و بازپس‌گيری املاك بنياد مستضعفان را در دستور كار قرار داد. اما جاي تعجب است كه در ادامه از اقدامات به سراغ روستايی رفته كه ساكنان آن كشاورزان و كم‌بضاعتان هستند.

🔹ساكنان روستای ابوالفضل واقع در شهرك زردشت خبر از اقدامات بنیاد مستضعفان برای تخریب روستایشان داده‌‎اند؛ خبری كه با توجه به مواضع اولیه رئیس بنیاد مستضعفان، درباره حفظ حقوق مظلومان، باورش هم كمی سخت است. ساكنان روستای ابوالفضل كه در مجموع ۲۵ هكتار وسعت دارد، اسنادی در دست دارند كه نشان می‌دهد از سال ۶۴ تا ۷۰، بخشی از اهالی روستا از طریق طرح سلمان، آب كشاورزی برای كشت گندم و جو و سبزی و صیفی در اختیار داشته‌اند، اما بعد از تخریب كانال فرعی برای ساخت‌وساز شهرك زردشت، آبرسانی به آنها متوقف می‌شود.

🔹این سند نشان می‌دهد اهالی روستا سابقه‌ای نزدیك به سكونت ۴۰ ساله در محل دارند اما بنیاد مستضعفان خود را مالك زمین آنها معرفی كرده و مانع ارائه خدمات و كد روستایی به محل سكونتشان می‌شود.

🔹مهم‌ترین سؤال این روزهای مردم روستای ابوالفضل كه نزدیك به ۳۰۰ خانوار هستند، این است كه اگر وظیفه بنیاد مستضعفان رسیدگی به قشر محروم است، چه كسی محروم‌تر از ما؟ سیدیوسف موسوی، امام جماعت مسجد امیرالمؤمنین و نماینده اهالی این روستا، در گفت‌وگو با «شرق» می‌گوید: «بنیاد مستضعفان در كل ایران زمین دارد. ویلاهایی در تهران و جاهای دیگر دارد كه كلیپ‌های آن منتشر شده. وقتی نگاه می‌كنید، تعجب می‌كنید. نمی‌دانم چطور گیر داده‌اند به این تكه زمین».

🔹او به نمایندگی از طرف مردم روستا با محمد سعیدی‌كیا، رئیس سابق بنیاد مستضعفان هم دیدار داشته و قرار بوده كه در واگذاری اراضی روستا به مردم مساعدت لازم انجام شود، اما با تغییر مدیریت در این مجموعه، تلاش‌هایش به نتیجه‌ای نمی‌رسد.

🔹چندی پیش برخی از اهالی روستا به صورت موقت بازداشت شده‌ و ناچار شده‌اند با فروش طلای همسرانشان، فیش حقوقی خریداری كنند كه از زندان بیرون بیایند. ساكنان این روستا خواسته غیرمعقولی ندارند؛ آنها می‌خواهند سابقه سكونتشان از سوی تصمیم‌سازان به رسمیت شناخته شود.

🔹وارد روستا كه می‌شوم حدود ساعت هشت‌ونیم صبح است. اهالی روستا خرابه‌ای را نشانم می‌دهند و می‌گویند فرماندار تخریب خانه‌های روستا را تكذیب كرده است؛ اگر تكذیب می‌كنند، پس این خانه كه خراب شده، چیست؟ خانه نماینده اهالی روستا درست روبه‌روی ملك تخریب‌شده قرار دارد.

🔹نماینده اهالی، در گفت‌وگو با «شرق» از صدور سند ۳۰۰ هكتار از اراضی منطقه به نام بنیاد خبر می‌دهد. او می‌گوید: آن‌طور كه شنیده‌ایم بنیاد از جاده راه‌آهن تا پادگان و از پمپ ‌بنزین تا شركت یونیتای نفت را سند گرفته است. كل روستا ۲۵ هكتار است و ارتش هم ادعا می‌كند اراضی روستا متعلق به این مجموعه است و جزء حریم روستا واقع شده است. به گفته موسوی، روستا ۳۰۰ خانوار دارد و قدمت سكونت در آن، دست‌كم ۳۰ سال است.


@bidarzani
برای خواندن گزارش بر روی لینک کلیک کنید:

https://plink.ir/qzNyr
🔷روایت پنجم:

🔹روایت من روایت تجاوز نیست. اما من هم ک. ا رو از نزدیک دیدم شاهد این رفتاراش بودم. شاید مطرح کردن تجربه‌ی من به شناخت بیشتر این متجاوز کمک کنه. حالا که این دخترای معصوم دارن داستان زندگیشونو میگن شجاعانه، وجدانم منو وادار کرد همین یه خاطره‌ای که از او دارم رو بنویسم. به من تجاوز نکرد. اما خیلی به آسونی منم میتونستم یکی از این دخترها باشم.

🔹من رشته‌م به جامعه شناسی ربطی نداشت، اما بهترین دوستم داشت برای ک.الف کار می کرد و به من میگفت که چقدر کارش رو دوست داره، چقدر سفر می رن، هربار کل اعضای تیم میرن رستوران و هتل و غیره. دوستم پاک و ساده دل بود ، بیست و سه چهار سالش بود و هر موقع میدیدمش بی وقفه داشت در مورد الف حرف میزد. من چند سالی از این دوست بزرگتر بودم و اصلا حس خوشی به حرفهایی که ازش می شنیدم نداشتم.

🔹من خودم اون موقع میخواستم اقدام کنم و از طریق تحصیلی از ایران خارج شم. هدفم انگلستان بود و این آقای الف هم که میگفت انگلستان بزرگ شده قرار شد من رو راهنمایی کنه. با دوستم رفتیم ببینیمش، هدفم از دیدار فقط پرسیدن یه سری سوال بود. ما رو به صبحونه دعوت کرد یه رستوران خارج از شهر. داشتیم آدرس می گرفتیم که بریم گفت خودم میام دنبالتون. با ماشین آخرین مدلی که حتی اسمش رو نمیدونستم و حتی بلد نبودم درش رو باز کنم اومد دنبال ما. به من گفت جلو بشین خانوم محقق آینده. و من دونه به دونه ی این رفتاراش رو داشتم تو ذهنم یادداشت می کردم که بعدا به دوستم بگم چه معنیایی داره. از همین لحظه به بعد شاخکهام حساس شده بود به رفتارای نامناسب و معنی دارش.

🔹وسط صرف صبحونه یه کاغذ درآورد و چهار مدل از واژن کشید. پرسید واژن من کدوم شکلیه؟ یکه خوردم! نمیدونستم الان باید چه واکنشی داشته باشم. از کسی که دفعه اول میبینمش و هنوز نیم ساعت نشده نشستیم با هم، انتظار این حرکت رو نداشتم. داشت از دستپاچه شدنم لذت می برد. خندید گفت زنها نباید از بدن خودشون خجالت بکشند. بگو کدوم مدل واژن؟

🔹بحث رو برگردوندم به موضوع اصلی که همون مهاجرت تحصیلی من به انگلستان بود. گفت میتونه کمکم کنه، اگه براش کار کنم میتونه من رو با خودش به سفرهای خارجی ببره. گفت میتونم کاری کنم یک سال دیگه همین موقع انگلستان باشی.
گفتم آخه من رشته‌م محققی و جامعه‌شناسی نیست چطور براتون کار کنم، خودم الان یه شغلی دارم و راضی‌ام.

🔹پیشنهاد کاریش رو رد کردم. قلیون سفارش داد و حین کشیدنش به چشمای من زل میزد دود رو فوت می کرد به طرفم و به ادامه ی وعده و وعیدهاش پرداخت! اینکه تو دانشگاه کنت کلی استاد می شناسه که میتونه من رو معرفی کنه بهشون و در ازاش میتونم یکی دو سفر میدانی باهاش برم.

🔹دیگه از هر ثانیه ی این مکالمه داشت چندشم میشد و میخواستم به هر بهونه ای دست دوستم رو بگیرم و بکشمش بیرون و ببرمش خونه.
بعد اون دیدار یکی دو بار به دوستم گفته بود منو بیاره توی جمعشون برای سفر. من به دوستم گفتم چیزایی که از رفتار این آدم تشخیص دادم رو. بهم میگفت الف بهش گفته: تو کارمند مورد علاقه م هستی بقیه رو با اتوبوس می فرستم اینور اونور اما تو رو سوار هواپیما می کنم.

🔹شاید اگه منم میرفتم براش کار می کردم این اتفاقا برام میفتاد. این آدم خودش در مورد ازدواج کودکان با مردهای سن بالا تحقیق و سخنرانی می کرد، اما خودش با دخترای نصف عمر خودش لاس میزد و این از نظر من نابرابری قدرت و یه جور اعمال قدرت بود.


⭕️روایت ارسالی از طرف یکی از مخاطبین بیدارزنی در خصوص #تجاوز و #آزار_جنسی


@bidarzani
📌وارد هفدهمین روز اعتصاب غذای نسرین شدیم. حدود ۶ کیلو از وزن ۵۳ کیلویی‌اش کم شده است. نوسان فشار و به ویژه میزان قند خون‌ بسیار بالاست. حالت تهوع اجازه نمی‌دهد به اندازه‌ی کافی آب و قند استفاده کند که این خود بسیار خطرناک است. قند خون یکبار ۴۴ و چند روز بعد تا ۵۵ پایین آمده بود. حال عمومی‌اش هم در نوسان است. سومین و دهمین روز اعتصاب غذا بدترین وضعیت را داشته است.

منبع: فیس‌بوک رضا خندان

#نسرین_ستوده
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
📌دلم میخواهد هرگز آرزویش نکنم

نوشته: فرزانه راجی

بیدارزنی:

مقدمه نویسنده:

با توجه به موجی که درباره خشونت علیه زنان و به ویژه تعدی، تعرض و تجاوز به زنان راه افتاده فکر کردم این کتاب من که در سال ١٣٨۵ منتشر شد برای مخاطبانتان جالب و خواندنی باشد. کتاب در واقع خشونت و تبعیض علیه دختران و زنان را از زوایای مختلف و نه لزوما تمامی زوایا به گونه‌ای به تصویر می‌کشد.  کتاب در ایران مجوز نگرفت و در امریکا توسط یک ناشر گمنام منتشر شد. کتاب در محافل مردانه عموما بازخورد خوبی نداشت و قطعا یکی از دلایلش پرداختن به زوایایی از مردسالاری و تبعیض و خشونت مردان علیه زنان بود. در محافل زنانه نیز با گذشت چندین سال از انتشار کتاب مورد توجه عده‌ای از زنان قرار گرفت. شاید انتشار کتاب در سال ٨۵ به نوعی تابوشکنی محسوب می‌شد و طرح تعرض ، تعدی و خشونت علیه زنان با این جزئیات خوشایند مردسالاران نبود: چه زنان و چه مردان.

کتاب را از لینک زیر دانلود کنید:

https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30326&rhash=3ec4f87be6d7d1