بيدارزنى
Photo
🟣 وخامت سلامت رضوانه احمد خانبیگی در ششمین ماه بارداری در زندان اوین
به گزارش خبرگزاری هرانا: «رضوانه احمد خان بیگی، فعال مدنی در حال تحمل دوران محکومیت خود در زندان اوین است. وی که اکنون ششمین ماه از دوران بارداری خود را سپری میکند و از بیماری صرع رنج میبرد، از رسیدگی پزشکی مناسب و اعزام به بیمارستان محروم مانده است.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: «رضوانه به صرع مبتلاست و باردار است، او تنها یکبار در سومین ماه بارداری برای انجام سونوگرافی به بیمارستان منتقل شد و از آن زمان تاکنون، از رسیدگی پزشکی تخصصی محروم مانده است».
رضوانه احمدخان بیگی در تاریخ بیست و هفتم شهریورماه ۱۴۰۲، به همراه همسر خود بهفر لاله زاری، زندانی سیاسی سابق، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت شد.
آنها نهایتا در دی ماه سال گذشته، در یک پرونده مشترک توسط شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، هر کدام از بابت اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی به چهار سال حبس و بابت تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس، مجموعا ده سال زندان محکوم شدند».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
به گزارش خبرگزاری هرانا: «رضوانه احمد خان بیگی، فعال مدنی در حال تحمل دوران محکومیت خود در زندان اوین است. وی که اکنون ششمین ماه از دوران بارداری خود را سپری میکند و از بیماری صرع رنج میبرد، از رسیدگی پزشکی مناسب و اعزام به بیمارستان محروم مانده است.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: «رضوانه به صرع مبتلاست و باردار است، او تنها یکبار در سومین ماه بارداری برای انجام سونوگرافی به بیمارستان منتقل شد و از آن زمان تاکنون، از رسیدگی پزشکی تخصصی محروم مانده است».
رضوانه احمدخان بیگی در تاریخ بیست و هفتم شهریورماه ۱۴۰۲، به همراه همسر خود بهفر لاله زاری، زندانی سیاسی سابق، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت شد.
آنها نهایتا در دی ماه سال گذشته، در یک پرونده مشترک توسط شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، هر کدام از بابت اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی به چهار سال حبس و بابت تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس، مجموعا ده سال زندان محکوم شدند».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 زن چوپان بلوچ ۷۰ ساله در پی انفجار مین جان باخت
«مهر بیبی سیاهانی»، زن بلوچ اهل شهرستان سراوان از توابع سیستان و بلوچستان، بر اثر انفجار مینهای سپاه پاسداران، جان خود را از دست داد. طی شش ماه در مرزهای سیستان و بلوچستان ۷ نفر در اثر انفجار مین جانشان را از دست دادهاند.
به گزارش حال وش: «این زن چوپان در حین چراندن دام در منطقه کلگان سراوان بر اثر انفجار مین بلافاصله جان باخته و جسد وی در محل سکونتش به خاک سپرده شده است».
همچنین با استناد به آمار به ثبت رسیده در مرکز آمار و اسناد سازمان حقوق بشری ههنگاو: «از ابتدای سال ۲۰۲۴ تاکنون (حدوداً ۶ ماه)، دستکم ۱۴ تن در مرزهای استان سیستان و بلوچستان قربانی انفجار مین شدهاند که ۷ نفر از آنها جانشان را از دست دادهاند. از مجموع ۱۴ نفری که قربانی شدهاند ۷ نفر تبعه کشور افغانستان بودهاند».
⚪️ تصویر، تزئینی است
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
«مهر بیبی سیاهانی»، زن بلوچ اهل شهرستان سراوان از توابع سیستان و بلوچستان، بر اثر انفجار مینهای سپاه پاسداران، جان خود را از دست داد. طی شش ماه در مرزهای سیستان و بلوچستان ۷ نفر در اثر انفجار مین جانشان را از دست دادهاند.
به گزارش حال وش: «این زن چوپان در حین چراندن دام در منطقه کلگان سراوان بر اثر انفجار مین بلافاصله جان باخته و جسد وی در محل سکونتش به خاک سپرده شده است».
همچنین با استناد به آمار به ثبت رسیده در مرکز آمار و اسناد سازمان حقوق بشری ههنگاو: «از ابتدای سال ۲۰۲۴ تاکنون (حدوداً ۶ ماه)، دستکم ۱۴ تن در مرزهای استان سیستان و بلوچستان قربانی انفجار مین شدهاند که ۷ نفر از آنها جانشان را از دست دادهاند. از مجموع ۱۴ نفری که قربانی شدهاند ۷ نفر تبعه کشور افغانستان بودهاند».
⚪️ تصویر، تزئینی است
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟣 دخترم را آزاد کنید
درخواست آزادی شریفه محمدی از سوی مادرش
«من مادر شریفه هستم. نزدیک به هفت ماه است که دخترم را بازداشت کردند و به من خبری از او نمیدهند. من چندین بار به رشت آمدم و از مسئولین زندان خواستم به من جوابی بدهند. التماسشان کردم که بگویند گناه دخترم چیست؟
آیا میخواهید همچنان او را در بازداشت نگه دارید؟ خانه، کاشانه, فرزند و همسر شریفه، چشم انتظار و بلاتکلیف هستند.
شریفه شغلش را از دست داده است.
وقتی سیروس را گرفتید، آیدین غصه خورد، ناراحت شد، اذیت شد و مدتهاست دلتنگ مادرش شریفه است. من هم در این مدت عذاب کشیدم و اذیت شدم.
فقط به من بگویید گناه شریفه چیست و به چه جرمی زندانیست؟»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
درخواست آزادی شریفه محمدی از سوی مادرش
«من مادر شریفه هستم. نزدیک به هفت ماه است که دخترم را بازداشت کردند و به من خبری از او نمیدهند. من چندین بار به رشت آمدم و از مسئولین زندان خواستم به من جوابی بدهند. التماسشان کردم که بگویند گناه دخترم چیست؟
آیا میخواهید همچنان او را در بازداشت نگه دارید؟ خانه، کاشانه, فرزند و همسر شریفه، چشم انتظار و بلاتکلیف هستند.
شریفه شغلش را از دست داده است.
وقتی سیروس را گرفتید، آیدین غصه خورد، ناراحت شد، اذیت شد و مدتهاست دلتنگ مادرش شریفه است. من هم در این مدت عذاب کشیدم و اذیت شدم.
فقط به من بگویید گناه شریفه چیست و به چه جرمی زندانیست؟»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 ممانعت مدیر دبیرستان دخترانهٔ حضرت معصومه مسجد سلیمان از حضور تعدادی از دانش آموز دختر پایهٔ دهم در جلسهٔ امتحان نهایی درس دینی
🔸در پی انتشار اخباری مبنی بر ممانعت از ورود ۷ دانشآموز دختر در آزمون ورودی دبیرستان نمونه دولتی #فرهیختگان در تهران به بهانه حجاب، گزارشی همراه با مستندات توسط یکی از اولیای دانش آموزان شهرستان #مسجد_سلیمان به #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران ارسال شده که متأسفانه حاکی از عدم تعهد اخلاقی و رفتار غیر قانونی مدیر دبیرستان حضرت معصومه مسجد سلیمان، خانم #میترا_صالحپور است که با ممانعت از حضور تعدادی از دانش آموز دختر پایهٔ دهم در جلسهٔ امتحان نهایی درس دینی، اسباب رنجش خاطر و آسیبهای روانی شدید به این دختران دانشآموز پایهٔ دهم و اولیای آنان شده، به گونهای که تلاشهای چندین سالهٔ این عزیزان را در هالهای از ابهام قرار داده است!
🔸شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران که همواره حامی دانش آموزان و اولیای آنان به ویژه در نقاط محروم است، این گونه اقدامات را که منجر به وارد نمودن آسیبهای جدی روانی و عاطفی به دانش آموزان و اولیای آنان میشود را به شدت محکوم نموده و از مسئولین ذیربط میخواهد ترتیباتی در جهت رفع و جبران این معضل و موارد مشابه اتخاذ نمایند.
📎 گزارش کامل و مستندات ارائه شده را در لینک زیر ببینید
https://bit.ly/45G777h
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔸در پی انتشار اخباری مبنی بر ممانعت از ورود ۷ دانشآموز دختر در آزمون ورودی دبیرستان نمونه دولتی #فرهیختگان در تهران به بهانه حجاب، گزارشی همراه با مستندات توسط یکی از اولیای دانش آموزان شهرستان #مسجد_سلیمان به #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران ارسال شده که متأسفانه حاکی از عدم تعهد اخلاقی و رفتار غیر قانونی مدیر دبیرستان حضرت معصومه مسجد سلیمان، خانم #میترا_صالحپور است که با ممانعت از حضور تعدادی از دانش آموز دختر پایهٔ دهم در جلسهٔ امتحان نهایی درس دینی، اسباب رنجش خاطر و آسیبهای روانی شدید به این دختران دانشآموز پایهٔ دهم و اولیای آنان شده، به گونهای که تلاشهای چندین سالهٔ این عزیزان را در هالهای از ابهام قرار داده است!
🔸شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران که همواره حامی دانش آموزان و اولیای آنان به ویژه در نقاط محروم است، این گونه اقدامات را که منجر به وارد نمودن آسیبهای جدی روانی و عاطفی به دانش آموزان و اولیای آنان میشود را به شدت محکوم نموده و از مسئولین ذیربط میخواهد ترتیباتی در جهت رفع و جبران این معضل و موارد مشابه اتخاذ نمایند.
📎 گزارش کامل و مستندات ارائه شده را در لینک زیر ببینید
https://bit.ly/45G777h
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
اقدام غیرقانونی و برخورد ناشایست و دون شأن میترا صالحپور مدیر یکی از دبیرستانهای دخترانهٔ مسجد سلیمان و ممانعت از حضور چند دانش…
در پی انتشار اخباری مبنی بر ممانعت از ورود ۷ دانشآموز دختر در آزمون ورودی دبیرستان نمونه دولتی فرهیختگان در تهران به بهانه حجاب، گزارشی همراه با مستندات توسط یکی از اولیای دانش آموزان شهرستان مسجد سلیمان به شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ارسال…
🟣 آرمیتا پاویر و مریم بایرامیان از زندان تبریز به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» پیوستند
بنا بر گزارش منابع مطلع به بیدارزنی: «آرمیتا پاویر و مریم بایرامیان از زندانیان سیاسی که در بند زنان زندان تبریز محبوسند به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» پیوستند. این کارزار در زندانهای ایران وارد “بیستودومین هفته” شده است».
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بنا بر گزارش منابع مطلع به بیدارزنی: «آرمیتا پاویر و مریم بایرامیان از زندانیان سیاسی که در بند زنان زندان تبریز محبوسند به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» پیوستند. این کارزار در زندانهای ایران وارد “بیستودومین هفته” شده است».
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from کانون زنان ایرانی
بيدارزنى
Photo
گفت و گو با زهره دادرس، فعال حقوق زنان/آنچه در بازداشتگاه و زندان لاکان رشت می گذرد
کانون زنان ایرانی
زهره دادرس، فعال حقوق زنان گیلانی به ۹ سال و نیم حبس محکوم شده است، با دو اتهام «تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت ملی» و «اجتماع و تبانی».به گفته زهره:منظور از گروه غیرقانونی، تشکیل یک گروه تلگرامی دوستانه است و نه یک گروه سازمان یافته و مسلح. خواهرش،زهرا دادرس هم بازداشت و محکوم به زندان شده است.زهره بیشتر از اینکه نگران خودش باشد نگران خواهرش است که دو فرزند خردسال دارد.به جز زهره و زهرا دادرس، فروغ سمیعنیا، سارا جهانی، یاسمین حشدری، شیوا شاهسیا، نگین رضایی، متین یزدانی، آزاده چاووشیان از دیگر فعالان رشت به اتهامات «عضویت در گروه» و «اجتماع و تبانی»، هریک به تحمل ۶ سال زندان محکوم شده اند، جلوه جواهری و هومن طاهری نیز در این پرونده به اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال زندان محکوم شده اند.
کانون زنان ایرانی با زهره دادرس در باره روزهای بازداشت، زندان، بازجویی ها و دادگاه خود و هم پروندهایهایش گفت و گویی کرده است که در ادامه می خوانید.
خانم زهره دادرس! شما در روایت بازداشت خود از برخوردهای نامناسب و خشونت آمیز مأموران بازداشت کننده اداره اطلاعات رشت گفتهاید. آیا شبیه این برخوردها با سایر فعالان رشت که با شما هم پرونده هستند، نیز اتفاق افتاده؟ اگر ممکن است درباره چگونگی برخوردها با خود، خواهر و دیگر فعالان حقوق زنان رشت نیز برای ما بگویید؟
آنچه از دوستان و خواهرم شنیدهام به مراتب تکاندهنده تر و شدیدتر از تجربه من بوده است. هیچکدام از افراد بازداشت شده پیش از دستگیری احضاریه نداشتهاند که در صورت عدم حضور، حکم جلب آنها صادر شود. بازداشت افراد با ورود مسلحانه نیروهای متعدد مرد انجام شد و ازآنجاکه این بازداشت صبح روز ۲۵ مرداد انجام شد، برخی از دوستانم و خانواده آنها در هنگام خواب با حمله نیروها مواجه شدند.
در مورد خواهرم زهرا دادرس باید بگویم که دو فرزند او در خانه خواب بودند و با سروصدا و حضور رعبانگیز نیروهای لباس شخصی از خواب بیدار شدند و شاهد بازداشت مادرشان بودند. خواهرم تا بیست روز حتی صدای فرزندانش را نشنید و باآنکه بارها در بازداشتگاه اطلاعات و در زندان درخواست کرد برای چند ثانیه صدای فرزندانش را بشنود با آن موافقت نشد. خواهرم به رئیس زندان میگفت که« فرزندانم از خواب پریدند و دیدند که چندین نفر با کلاشنیکف و کلت مادرشان را از خانه میبرند. آنها ممکن است الآن به این فکر کنند که شاید مادر ما را کشتهاند.» اما اصرار ما برای اندک همراهی دراینارتباط هم، بیفایده بود. زهرا نیز به مانند بقیه ما روزهایی را در سلول انفرادی گذراند. در دوران بازجویی مورد توهینهای رکیک، تمسخر و تهدید قرار گرفت. او را بارها زدند و از روی صندلی پرت کردند. وقتی به زندان منتقل شدیم، در بخش قرنطینه زندان من کبودیهای روی پای او را دیدم. در بازجویی تعداد حاضران مرد در اتاق بسیار زیاد بود و همزمان سؤال میپرسیدند و از او میخواستند به آنها جواب دهد. در تمام مراحل بازجویی با چشم بند بود و فقط زمانی که بازپرس پرونده به اداره اطلاعات میآمد چشمبند از چشمان برداشته میشد.هیچکدام از ما در هیچ مرحلهای از تشکیل پرونده و تفهیم اتهام به دادسرا منتقل نشدیم و تمام کارها در همان اطلاعات انجام شد. هیچکدام از ما در ۲۴ ساعت اول تفهیم اتهام نشدیم.در صحبتی که با دیگر دوستانم داشتهام هم مشابهتهای فراوانی پیدا شد و شرایط بازداشت آنها هم خشن، همراه با فشار و ضرب و شتم حاضران در خانه و خودشان بوده است. همه آنان انفرادی را برای روزهای متمادی تجربه کردند، تعدادی به انتقال به تیمارستان، شلاق زدن، اعدام شدن و … تهدید شدند و برای دو نفر هم اعدام مصنوعی اجرا شد. توهین، تمسخر، تحقیر و ایجاد نگرانی از بابت شرایط خانواده و نزدیکان نیز فصل مشترکهای دیگری از این تجربهها بود.
در هنگام بازداشت، بیش از هر چیز چه موضوعی برای شما آزاردهنده بود؟
در تمام این دوران از روز بازداشت تا زندان و دادگاه و خبر احکام، این ورود مأموران لباس شخصی بدون اجازه و بدون همراهی من به خانه بود که من را آزار داد. من تمام آن لحظات شدیداً نگران حال مادرم و برادرزادهام بودم. میدانم که بسیار ترسیدند، میدانم که بسیار تحت فشار قرار گرفتند. من که در ماشین حبس بودم، نتوانستم جلوی مأموران را بگیرم که بدون زدن زنگ در وارد خانهمان نشوند. من به آنها که در ماشین بودند گفتم که مادرم مسن است و برادرزادهام کودکی شش ساله است. اما بیفایده بود.
ادامه مصاحبه را در لینک زیر بخوانید
https://ir-women.com/19642
کانون زنان ایرانی
زهره دادرس، فعال حقوق زنان گیلانی به ۹ سال و نیم حبس محکوم شده است، با دو اتهام «تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت ملی» و «اجتماع و تبانی».به گفته زهره:منظور از گروه غیرقانونی، تشکیل یک گروه تلگرامی دوستانه است و نه یک گروه سازمان یافته و مسلح. خواهرش،زهرا دادرس هم بازداشت و محکوم به زندان شده است.زهره بیشتر از اینکه نگران خودش باشد نگران خواهرش است که دو فرزند خردسال دارد.به جز زهره و زهرا دادرس، فروغ سمیعنیا، سارا جهانی، یاسمین حشدری، شیوا شاهسیا، نگین رضایی، متین یزدانی، آزاده چاووشیان از دیگر فعالان رشت به اتهامات «عضویت در گروه» و «اجتماع و تبانی»، هریک به تحمل ۶ سال زندان محکوم شده اند، جلوه جواهری و هومن طاهری نیز در این پرونده به اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال زندان محکوم شده اند.
کانون زنان ایرانی با زهره دادرس در باره روزهای بازداشت، زندان، بازجویی ها و دادگاه خود و هم پروندهایهایش گفت و گویی کرده است که در ادامه می خوانید.
خانم زهره دادرس! شما در روایت بازداشت خود از برخوردهای نامناسب و خشونت آمیز مأموران بازداشت کننده اداره اطلاعات رشت گفتهاید. آیا شبیه این برخوردها با سایر فعالان رشت که با شما هم پرونده هستند، نیز اتفاق افتاده؟ اگر ممکن است درباره چگونگی برخوردها با خود، خواهر و دیگر فعالان حقوق زنان رشت نیز برای ما بگویید؟
آنچه از دوستان و خواهرم شنیدهام به مراتب تکاندهنده تر و شدیدتر از تجربه من بوده است. هیچکدام از افراد بازداشت شده پیش از دستگیری احضاریه نداشتهاند که در صورت عدم حضور، حکم جلب آنها صادر شود. بازداشت افراد با ورود مسلحانه نیروهای متعدد مرد انجام شد و ازآنجاکه این بازداشت صبح روز ۲۵ مرداد انجام شد، برخی از دوستانم و خانواده آنها در هنگام خواب با حمله نیروها مواجه شدند.
در مورد خواهرم زهرا دادرس باید بگویم که دو فرزند او در خانه خواب بودند و با سروصدا و حضور رعبانگیز نیروهای لباس شخصی از خواب بیدار شدند و شاهد بازداشت مادرشان بودند. خواهرم تا بیست روز حتی صدای فرزندانش را نشنید و باآنکه بارها در بازداشتگاه اطلاعات و در زندان درخواست کرد برای چند ثانیه صدای فرزندانش را بشنود با آن موافقت نشد. خواهرم به رئیس زندان میگفت که« فرزندانم از خواب پریدند و دیدند که چندین نفر با کلاشنیکف و کلت مادرشان را از خانه میبرند. آنها ممکن است الآن به این فکر کنند که شاید مادر ما را کشتهاند.» اما اصرار ما برای اندک همراهی دراینارتباط هم، بیفایده بود. زهرا نیز به مانند بقیه ما روزهایی را در سلول انفرادی گذراند. در دوران بازجویی مورد توهینهای رکیک، تمسخر و تهدید قرار گرفت. او را بارها زدند و از روی صندلی پرت کردند. وقتی به زندان منتقل شدیم، در بخش قرنطینه زندان من کبودیهای روی پای او را دیدم. در بازجویی تعداد حاضران مرد در اتاق بسیار زیاد بود و همزمان سؤال میپرسیدند و از او میخواستند به آنها جواب دهد. در تمام مراحل بازجویی با چشم بند بود و فقط زمانی که بازپرس پرونده به اداره اطلاعات میآمد چشمبند از چشمان برداشته میشد.هیچکدام از ما در هیچ مرحلهای از تشکیل پرونده و تفهیم اتهام به دادسرا منتقل نشدیم و تمام کارها در همان اطلاعات انجام شد. هیچکدام از ما در ۲۴ ساعت اول تفهیم اتهام نشدیم.در صحبتی که با دیگر دوستانم داشتهام هم مشابهتهای فراوانی پیدا شد و شرایط بازداشت آنها هم خشن، همراه با فشار و ضرب و شتم حاضران در خانه و خودشان بوده است. همه آنان انفرادی را برای روزهای متمادی تجربه کردند، تعدادی به انتقال به تیمارستان، شلاق زدن، اعدام شدن و … تهدید شدند و برای دو نفر هم اعدام مصنوعی اجرا شد. توهین، تمسخر، تحقیر و ایجاد نگرانی از بابت شرایط خانواده و نزدیکان نیز فصل مشترکهای دیگری از این تجربهها بود.
در هنگام بازداشت، بیش از هر چیز چه موضوعی برای شما آزاردهنده بود؟
در تمام این دوران از روز بازداشت تا زندان و دادگاه و خبر احکام، این ورود مأموران لباس شخصی بدون اجازه و بدون همراهی من به خانه بود که من را آزار داد. من تمام آن لحظات شدیداً نگران حال مادرم و برادرزادهام بودم. میدانم که بسیار ترسیدند، میدانم که بسیار تحت فشار قرار گرفتند. من که در ماشین حبس بودم، نتوانستم جلوی مأموران را بگیرم که بدون زدن زنگ در وارد خانهمان نشوند. من به آنها که در ماشین بودند گفتم که مادرم مسن است و برادرزادهام کودکی شش ساله است. اما بیفایده بود.
ادامه مصاحبه را در لینک زیر بخوانید
https://ir-women.com/19642
کانون زنان ایرانی
گفت و گو با زهره دادرس، فعال حقوق زنان/ در بازداشتگاه و زندان رشت چه می گذرد | گفت و گو با زهره دادرس، فعال حقوق زنان/ در بازداشتگاه…
کانون زنان ایرانی زهره دادرس، فعال مدنی گیلانی به ۹ سال و نیم حبس محکوم شده است، با دو اتهام «تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت ملی» و «اجتماع و تبانی».به گفته زهره:منظور از گروه غیرقانونی، تشکیل یک گروه تلگرامی دوستانه است و نه یک گروه سازمان یافته و مسلح.…
Forwarded from کانون زنان ایرانی
بيدارزنى
Photo
فروغ سمیع نیا، فعال حقوق زنان:حالا آن روز رسیده است
کانون زنان ایرانی
یازده فعال حقوق زنان در گیلان، سال گذشته در یورش به خانههایشان بازداشت شدند، یکی از این فعالان فروع سمیع نیا بود که پیشازاین نیز به خاطر فعالیتهایش در حوزه زنان بازداشتشده بود. بازداشت و بازجوییهای او با خشونت زیاد همراه بوده است.او پس از گذراندن روزهایی سخت در بازداشتگاه اطلاعات، پلیس امنیت و زندان لاکان رشت با فرار وثیقه آزاد شد و چندی بعد با حکم سنگین شش سال حبس مواجه شد که بیش از سه سال آن قابلاجراست.حکم فروغ و ده فعال دیگر همگی به اجرای احکام فرستادهشده است و اغلبشان میگویند حکمشان بهزودی اجرا میشود.
خانم سمیع نیا، در آغاز از روز بازداشتتان بگویید؟ دقیقاً چه اتفاقی افتاد؟ چگونه بازداشت شدید؟
نسبتاً اول صبح بود، بدون اینکه در بزنند، بیشتر از هفت-هشت نفر مرد با دیلم درِخانه ام (واحد آپارتمان) را تخریب کردند و وحشیانه وارد خانه شدند. یکی از مأموران زن بود، من حتی لباس مناسب نداشتم. هیچ احضاریهای برای من نیامده بود و هیچ حکمی را هم به من نشان ندادند. یک نفرشان هم دوربین بزرگی داشت و فیلمبرداری میکرد. به من دست بند زدند و از همان اول شروع به کتک زدنم کردند، با خشونت پرتابم کردند گوشه مبل، چشمانم را بسته بودند، صدای فحاشیشان را میشنیدم و همینطور صدای به هم ریختن خانهام را، هر چیزی را به طرفی پرت کردند، خیلی کتک زدند، حتی دستانم خونریزی کرد که به خاطر فشار دست بند و پرت کردنم بود.
چرا فحش میدادند و کتک میزدند؟ از شما چه میخواستند؟
رمز گوشی موبایلم را میخواستند. البته انگار یک عده آدم با عقده شخصی آمده بودند و پر از عقده نسبت به من بودند. فحشهای رکیک جنسی میدادند.
بعد از بازداشت به کجا منتقل شدید؟
بازداشتگاه اطلاعات رشت.
شرایط بازداشتگاه اطلاعات چطور بود؟
بازداشتگاه اطلاعات رشت عبارت از تعدادی سلول انفرادی است. هیچگونه امکانات رفاهی نبود. بعد از چند روز؛ حتی نمیتوانستی خودت را راضی به حمام گرفتن کنی، یک سلول کوچک بسیار کثیف، گوشه سلول یککاسه توالت و دستشویی بسیار کثیف، آب همیشه سرد بود.
حتی برای حمام کردن؟
بله باید با آب سرد حمام میکردیم آنهم در فضایی بسیار غیربهداشتی و کثیف، بعد از چند روز در یک لیوان یکبارمصرف کمی شامپو به ما دادند، آنجا بازداشتگاه مردان بود و نیازهای زنان اصلاً در آن دیده نشده بود. یعنی ما را به بازداشتگاه مردان برده بودند. بهعنوان مثال حتی لباس و یا پد بهداشتی وجود نداشت. با همان لباسی که از خانه آمده بودم، چند روز اول زندان را گذراندم، تا اینکه خانواده موفق شد برایم لباس بیاورد. من مبتلابه دیابت هستم و به همین دلیل باید رژیم غذایی خاصی را رعایت کنم اما آنجا هیچ امکانی برای رعایت کردن این رژیم وجود نداشت.
ادامه مصاحبه را در لینک زیر بخوانید:
https://ir-women.com/19658
کانون زنان ایرانی
یازده فعال حقوق زنان در گیلان، سال گذشته در یورش به خانههایشان بازداشت شدند، یکی از این فعالان فروع سمیع نیا بود که پیشازاین نیز به خاطر فعالیتهایش در حوزه زنان بازداشتشده بود. بازداشت و بازجوییهای او با خشونت زیاد همراه بوده است.او پس از گذراندن روزهایی سخت در بازداشتگاه اطلاعات، پلیس امنیت و زندان لاکان رشت با فرار وثیقه آزاد شد و چندی بعد با حکم سنگین شش سال حبس مواجه شد که بیش از سه سال آن قابلاجراست.حکم فروغ و ده فعال دیگر همگی به اجرای احکام فرستادهشده است و اغلبشان میگویند حکمشان بهزودی اجرا میشود.
خانم سمیع نیا، در آغاز از روز بازداشتتان بگویید؟ دقیقاً چه اتفاقی افتاد؟ چگونه بازداشت شدید؟
نسبتاً اول صبح بود، بدون اینکه در بزنند، بیشتر از هفت-هشت نفر مرد با دیلم درِخانه ام (واحد آپارتمان) را تخریب کردند و وحشیانه وارد خانه شدند. یکی از مأموران زن بود، من حتی لباس مناسب نداشتم. هیچ احضاریهای برای من نیامده بود و هیچ حکمی را هم به من نشان ندادند. یک نفرشان هم دوربین بزرگی داشت و فیلمبرداری میکرد. به من دست بند زدند و از همان اول شروع به کتک زدنم کردند، با خشونت پرتابم کردند گوشه مبل، چشمانم را بسته بودند، صدای فحاشیشان را میشنیدم و همینطور صدای به هم ریختن خانهام را، هر چیزی را به طرفی پرت کردند، خیلی کتک زدند، حتی دستانم خونریزی کرد که به خاطر فشار دست بند و پرت کردنم بود.
چرا فحش میدادند و کتک میزدند؟ از شما چه میخواستند؟
رمز گوشی موبایلم را میخواستند. البته انگار یک عده آدم با عقده شخصی آمده بودند و پر از عقده نسبت به من بودند. فحشهای رکیک جنسی میدادند.
بعد از بازداشت به کجا منتقل شدید؟
بازداشتگاه اطلاعات رشت.
شرایط بازداشتگاه اطلاعات چطور بود؟
بازداشتگاه اطلاعات رشت عبارت از تعدادی سلول انفرادی است. هیچگونه امکانات رفاهی نبود. بعد از چند روز؛ حتی نمیتوانستی خودت را راضی به حمام گرفتن کنی، یک سلول کوچک بسیار کثیف، گوشه سلول یککاسه توالت و دستشویی بسیار کثیف، آب همیشه سرد بود.
حتی برای حمام کردن؟
بله باید با آب سرد حمام میکردیم آنهم در فضایی بسیار غیربهداشتی و کثیف، بعد از چند روز در یک لیوان یکبارمصرف کمی شامپو به ما دادند، آنجا بازداشتگاه مردان بود و نیازهای زنان اصلاً در آن دیده نشده بود. یعنی ما را به بازداشتگاه مردان برده بودند. بهعنوان مثال حتی لباس و یا پد بهداشتی وجود نداشت. با همان لباسی که از خانه آمده بودم، چند روز اول زندان را گذراندم، تا اینکه خانواده موفق شد برایم لباس بیاورد. من مبتلابه دیابت هستم و به همین دلیل باید رژیم غذایی خاصی را رعایت کنم اما آنجا هیچ امکانی برای رعایت کردن این رژیم وجود نداشت.
ادامه مصاحبه را در لینک زیر بخوانید:
https://ir-women.com/19658
کانون زنان ایرانی
فروغ سمیع نیا، فعال حقوق زنان:حالا آن روز رسیده است | کانون زنان ایرانی
🟣 بازداشت عاطفه رنگریز پس از احضار به دادگاه و انتقال او به زندان شاهرود
عاطفه رنگریز، فعال حقوق زنان امروز شنبه ۹ تیر، پس از مراجعه به شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب دامغان بازداشت و به زندان شاهرود منتقل شد.
پیش از این دستگاه قضایی علیه وی پرونده جدیدی را با اتهامات «تشکیل گروه به قصد برهم زدن امنیت ملی» گشوده است. در ابلاغیه صادر شده از سوی شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب دامغان به عاطفه رنگریز مهلت پنج روز داده شده تا خود را به شعبه مذکور معرفی کند.
عاطفه رنگریز سال گذشته بازداشت و در دادگاه بدوی در دامغان به جریمه نقدی محکوم شد. وی تا امروز به قید وثیقه یک میلیارد تومانی آزاد بود.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
عاطفه رنگریز، فعال حقوق زنان امروز شنبه ۹ تیر، پس از مراجعه به شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب دامغان بازداشت و به زندان شاهرود منتقل شد.
پیش از این دستگاه قضایی علیه وی پرونده جدیدی را با اتهامات «تشکیل گروه به قصد برهم زدن امنیت ملی» گشوده است. در ابلاغیه صادر شده از سوی شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب دامغان به عاطفه رنگریز مهلت پنج روز داده شده تا خود را به شعبه مذکور معرفی کند.
عاطفه رنگریز سال گذشته بازداشت و در دادگاه بدوی در دامغان به جریمه نقدی محکوم شد. وی تا امروز به قید وثیقه یک میلیارد تومانی آزاد بود.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 نسرین حسنی، بازداشت و به زندان بجنورد منتقل شد
نسرین حسنی، روزنامهنگار که پیشتر از زندان بجنورد به مرخصی اعزام شده بود، روز گذشته جمعه هشتم تیرماه پیش از پایان ایام مرخصی بازداشت و به زندان بجنورد منتقل شد.
وی که پیشتر از زندان بجنورد به مرخصی اعزام شده بود و باید امروز خود را با پایان ایام مرخصی به این زندان معرفی میکرد به دلایل نامشخصی در منزل شخصی خود در بجنورد بازداشت و راهی زندان این شهر شد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
نسرین حسنی، روزنامهنگار که پیشتر از زندان بجنورد به مرخصی اعزام شده بود، روز گذشته جمعه هشتم تیرماه پیش از پایان ایام مرخصی بازداشت و به زندان بجنورد منتقل شد.
وی که پیشتر از زندان بجنورد به مرخصی اعزام شده بود و باید امروز خود را با پایان ایام مرخصی به این زندان معرفی میکرد به دلایل نامشخصی در منزل شخصی خود در بجنورد بازداشت و راهی زندان این شهر شد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 اعتصاب غذای عاطفه رنگریز در زندان شاهرود
بنا به اطلاعرسانی منابع مطلع به بیدارزنی: «عاطفه رنگریز از لحظهی ورود به زندان شاهرود، دست به اعتصاب غذا زده است.
وی روز شنبه ۹ تیرماه پس از مراجعه به شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب دامغان، بازداشت و به زندان شاهرود منتقل شد.
او با اتهام جدید «تشکیل گروه به قصد برهم زدن امنیت ملی» روبهرو شد. این درحالی است که در پی بازداشت سال گذشته، در دادگاه بدوی دامغان به پرداخت جریمهی نقدی محکوم شده بود».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بنا به اطلاعرسانی منابع مطلع به بیدارزنی: «عاطفه رنگریز از لحظهی ورود به زندان شاهرود، دست به اعتصاب غذا زده است.
وی روز شنبه ۹ تیرماه پس از مراجعه به شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب دامغان، بازداشت و به زندان شاهرود منتقل شد.
او با اتهام جدید «تشکیل گروه به قصد برهم زدن امنیت ملی» روبهرو شد. این درحالی است که در پی بازداشت سال گذشته، در دادگاه بدوی دامغان به پرداخت جریمهی نقدی محکوم شده بود».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from کلکتیو ۹۸
🚩 بیانیه جمعی از زندانیان زن چپ درباره دور دوم انتخابات فرمایشی جمهوری اسلامی:
ما زنان چپ محبوس در زندان اوین
بدیهی است که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمیکنیم.
چرا که:
_ این قبیل انتخابات تلاشی است مذبوحانه برای نجات حکومتی مستاصل که دیگر مشروعیت خود را از دست داده است.
_ کاندیداهای انتخاباتی به مانند هر دوره دیگر نماد پوسیدگی این رژیم فاشیستی هستند.
_ این انتخابات به مانند هر انتخابات دیگر در نظامهای سرمایه داری به این معناست که تنها زمانی به مردم “حق انتخاب” داده میشود که از میان ستمگران یکی را “انتخاب” کنند تا برای چند سال دیگر نظم مستقر ارتجاعی را تداوم بخشند.
_ ما معتقدیم رهایی نه از طریق صندوقهای رای بلکه فقط به دستان خودمان، و از طریق مبارزهی آگاهانه علیه هر شکلی از استثمار، ستم و تبعیض میسر است.
آنیشا اسداللهی
ریحانه انصارینژاد
هستی امیری
گلرخ ایرایی
ناهید تقوی
ناهید خداجو
نسرین خضری جوادی
فرح نساجی
مریم یحیوی
#رای_بی_رای
#کف_خیابان
@collective98
ما زنان چپ محبوس در زندان اوین
بدیهی است که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمیکنیم.
چرا که:
_ این قبیل انتخابات تلاشی است مذبوحانه برای نجات حکومتی مستاصل که دیگر مشروعیت خود را از دست داده است.
_ کاندیداهای انتخاباتی به مانند هر دوره دیگر نماد پوسیدگی این رژیم فاشیستی هستند.
_ این انتخابات به مانند هر انتخابات دیگر در نظامهای سرمایه داری به این معناست که تنها زمانی به مردم “حق انتخاب” داده میشود که از میان ستمگران یکی را “انتخاب” کنند تا برای چند سال دیگر نظم مستقر ارتجاعی را تداوم بخشند.
_ ما معتقدیم رهایی نه از طریق صندوقهای رای بلکه فقط به دستان خودمان، و از طریق مبارزهی آگاهانه علیه هر شکلی از استثمار، ستم و تبعیض میسر است.
آنیشا اسداللهی
ریحانه انصارینژاد
هستی امیری
گلرخ ایرایی
ناهید تقوی
ناهید خداجو
نسرین خضری جوادی
فرح نساجی
مریم یحیوی
#رای_بی_رای
#کف_خیابان
@collective98
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 بیستوسومین هفته پیاپی از اعتصاب غذای کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام در زندانهای مختلف
پیوستن زندان تبریز به کارزار نه به اعدام
در حالیکه تحریم گسترده و قاطع نمایش انتخابات حکومتی توسط مردم ایران پتک محکمی بر تابوت استبداد حاکم بود، و باندها و جناح های حکومتی از اصلاحطلبان تا اصولگرایان با بکارگیری کلیه امکانات نتوانستند مردم آگاه ایران را به پای صندوقهای رأی بکشانند، در مقابل آن مردم شریف ایران در همراهی با زندانیان سیاسی، خانوادهای دادخواه، معلمان، کارگران، زنان و دیگر اقشار تحتستم در جبهه خلق نقش تعیین کنندهای را ایفا کردند. بی گمان حکومت با شکست در نمایش انتخابات و در بحران مشروعیت برای صف بستن در مقابل قیام محتمل به سمت انقباض بیشتر متمایل میشود و خطر آن میرود که آمار سرکوب و اعدام افزایش یابد. احکام ضد انسانی"بغی" دستکم برای ۱۵ زندانی سیاسی در هفته گذشته شاهد این ادعا میباشد.
کارزار "سهشنبههای سیاه نه به اعدام" در حالی وارد بیستوسومین هفته خود شده است که در یک هفته اخیر نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی در یک پرونده برای هشت زندانی سیاسی از جمله: #نسیم_غلامیسیمیاری، #حمیدرضا_سهلآبادی، #احسان_روازژیان، #امین_سخنور، #علی_هراتیمختاری، #حسین_محمدحسینی، #حسین_اردستانی، #امیر_شاهولایتی و در پروندهای دیگر برای هفت زندانی سیاسی از جمله: #وحید_بنیعامریان، #پویا_قبادی، #محمد_تقوی، #مجتبی_تقوی، #بابک_علیپور، #ابوالحسن_منتظر، #اصغر_دانشفر، کیفرخواست با اتهام "بغی" صادر کردهاست؛ اتهامی که میتواند برای این شهروندان و زندانیان سیاسی حکم قرون وسطایی اعدام در پی داشته باشد.
کارزار زندانیان اعتصابی "سهشنبههای نه به اعدام" در زندان اوین (بند زنان، بند ۸، بند ۶ و بند ۴)، زندان قزلحصار (واحد۳ و واحد ۴)، زندان تبریز (بندزنان)، زندان مرکزی کرج، زندان خرمآباد، زندان خوی، زندان نقده ، زندان سقز و زندان مشهد در بیستوسومین هفته اعتصاب غذای خود شاهد پیوستن شماری از زندانیان سیاسی در زندان تبریز به این کارزار علیه اعدام بود. بنا بر گزارشهای منتشر شده #آرمیتا_پاویر و #مریم_بایرامیان، از جمله زندانیان سیاسی زندان تبریز بودند که با صدور بیانیهای پیوستن خود به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" را اعلام کردند. با پیوستن این زندانیان سیاسی تاکنون زندانیان سیاسی در ۹ زندان کشور از کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" حمایت کرده و امروز سهشنبه ۱۲ تیرماه ۱۴۰۳ در این ۹ زندان علیه صدور و اجرای حکم غیرانسانی اعدام توسط جمهوری اسلامی و دستگاههای قضایی و امنیتی آن در اعتصاب غذا به سر میبرند.
کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام
سهشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۳
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
پیوستن زندان تبریز به کارزار نه به اعدام
در حالیکه تحریم گسترده و قاطع نمایش انتخابات حکومتی توسط مردم ایران پتک محکمی بر تابوت استبداد حاکم بود، و باندها و جناح های حکومتی از اصلاحطلبان تا اصولگرایان با بکارگیری کلیه امکانات نتوانستند مردم آگاه ایران را به پای صندوقهای رأی بکشانند، در مقابل آن مردم شریف ایران در همراهی با زندانیان سیاسی، خانوادهای دادخواه، معلمان، کارگران، زنان و دیگر اقشار تحتستم در جبهه خلق نقش تعیین کنندهای را ایفا کردند. بی گمان حکومت با شکست در نمایش انتخابات و در بحران مشروعیت برای صف بستن در مقابل قیام محتمل به سمت انقباض بیشتر متمایل میشود و خطر آن میرود که آمار سرکوب و اعدام افزایش یابد. احکام ضد انسانی"بغی" دستکم برای ۱۵ زندانی سیاسی در هفته گذشته شاهد این ادعا میباشد.
کارزار "سهشنبههای سیاه نه به اعدام" در حالی وارد بیستوسومین هفته خود شده است که در یک هفته اخیر نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی در یک پرونده برای هشت زندانی سیاسی از جمله: #نسیم_غلامیسیمیاری، #حمیدرضا_سهلآبادی، #احسان_روازژیان، #امین_سخنور، #علی_هراتیمختاری، #حسین_محمدحسینی، #حسین_اردستانی، #امیر_شاهولایتی و در پروندهای دیگر برای هفت زندانی سیاسی از جمله: #وحید_بنیعامریان، #پویا_قبادی، #محمد_تقوی، #مجتبی_تقوی، #بابک_علیپور، #ابوالحسن_منتظر، #اصغر_دانشفر، کیفرخواست با اتهام "بغی" صادر کردهاست؛ اتهامی که میتواند برای این شهروندان و زندانیان سیاسی حکم قرون وسطایی اعدام در پی داشته باشد.
کارزار زندانیان اعتصابی "سهشنبههای نه به اعدام" در زندان اوین (بند زنان، بند ۸، بند ۶ و بند ۴)، زندان قزلحصار (واحد۳ و واحد ۴)، زندان تبریز (بندزنان)، زندان مرکزی کرج، زندان خرمآباد، زندان خوی، زندان نقده ، زندان سقز و زندان مشهد در بیستوسومین هفته اعتصاب غذای خود شاهد پیوستن شماری از زندانیان سیاسی در زندان تبریز به این کارزار علیه اعدام بود. بنا بر گزارشهای منتشر شده #آرمیتا_پاویر و #مریم_بایرامیان، از جمله زندانیان سیاسی زندان تبریز بودند که با صدور بیانیهای پیوستن خود به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" را اعلام کردند. با پیوستن این زندانیان سیاسی تاکنون زندانیان سیاسی در ۹ زندان کشور از کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" حمایت کرده و امروز سهشنبه ۱۲ تیرماه ۱۴۰۳ در این ۹ زندان علیه صدور و اجرای حکم غیرانسانی اعدام توسط جمهوری اسلامی و دستگاههای قضایی و امنیتی آن در اعتصاب غذا به سر میبرند.
کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام
سهشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۳
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🟣 مطهره گونهای به یک سال حبس محکوم شد
مطهره گونهای، دانشجوی تعلیقی دانشگاه علوم پزشکی تهران در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به حبس محکوم شد.
او در حساب توییتر (ایکس) خود نوشت: «بنابر حکم بیدادگاه انقلاب، شعبه ۲۹ به ریاست قاضی علی مظلوم، به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام به نفع رسانههای ضدانقلاب" به یک سال حبس تعزیری محکوم شدم.
مصداق آن، اعتراض به حکم اعدام توماج صالحی و سایر نوشتههایم بوده است».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
مطهره گونهای، دانشجوی تعلیقی دانشگاه علوم پزشکی تهران در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به حبس محکوم شد.
او در حساب توییتر (ایکس) خود نوشت: «بنابر حکم بیدادگاه انقلاب، شعبه ۲۹ به ریاست قاضی علی مظلوم، به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام به نفع رسانههای ضدانقلاب" به یک سال حبس تعزیری محکوم شدم.
مصداق آن، اعتراض به حکم اعدام توماج صالحی و سایر نوشتههایم بوده است».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 کاظم مجاوریان از خانوادههای دادخواه و زندانی سیاسی، از میان ما رفت
⚪️ از حساب توییتر منصوره بهکیش
«کاظم مجاوریان متولد ۱۳۱۰ در مشهد بود. زندهیاد بهجت سالیانی، همسرشان نیز متولد ۱۳۱۰ بودند. این دو یار جدا ناشدنی دارای پنج فرزند، سه دختر و دو پسر بودند که متأسفانه یکی از دختران نازنینشان #میترا_مجاوریان را در دیماه سال ۱۳۶۰ در مشهد در سن بیست سالگی اعدام کردند.
همزمان #ماندانا_مجاوریان دختر برادرشان که نوزده سال بیشتر نداشت را نیز در دیماه ۱۳۶۰ در مشهد اعدام کردند. هر دوی این عزیزان هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران بودند.
▪️روز بعد از اعدام میترا، ِآقای مجاوریان را صدا زدند تا اعدام دخترش را به او اطلاع دهند و به او گفتند:«دخترت به درک واصل شد». آقای مجاوریان که در دلش خون بود، ولی با روحیهای مقاوم به پاسداران گفت:«به وجود دخترم که برای عقایدش ایستاده و شهید شده است، افتخار میکنم».
بار اول آقای مجاوریان را حدود اردیبهشت ۱۳۶۰ در مشهد بازداشت کردند. ماندانا مجاوریان (دختر برادرش) را بازداشت کرده بودند و برای پیگیری وضعیت او رفته بود. آن زمان پدر ماندانا بیمار بود و به همین علت آقای مجاوریان برای پیگیری وضعیت ماندانا رفت و نزدیک به ده روز در دادسرای انقلاب مشهد در بازداشت بود.
بهجت خانم و مهشید و میترا نیز برای پیگیری وضعیت آقای مجاوریان به دادسرای انقلاب رفتند و آنها را نیز در کامیونی انداختند و ماموران با زدن حرفهای رکیک به مادر، میترا را تهدید به تجاوز کردند و بهجت خانم از هوش رفت. سپس پدر ماندانا برای پیگیری وضعیت این عزیزان به دادسرای انقلاب رفت و آنها را آزاد کردند. چند ماه بعد در آبان ۱۳۶۰، میترا مجاوریان را نیز دستگیر کردند. آقای مجاوریان نیز یک هفته بعد از دستگیری میترا دوباره بازداشت شد و نزدیک به یکسال در زندان وکیلآباد مشهد زندانی بود. جرم اول او این بود که برای نماز نمیرفت، زیرا اعتقادی به مذهب نداشت. یک هفته دست و پای او را بستند و آزارش دادند تا او را بشکنند. در اواخر مهر یا اوایل آبان سال ۱۳۶۰، من نیز در حالیکه دختر اولم را شش ماهه باردار بودم، در مشهد دستگیر شدم و مدت صد روز زندانی بودم و یک هفته قبل از زایمان دخترم با گذاشتن وثیقه مرخصی سه ماهه دادند، ولی به زندان بازنگشتم و به تهران فرار کردم. فرزندان دیگر آقای مجاوریان و بهجت خانم برای در امان ماندن از شر این حکومت ظالم و پاسدارانش به خارج از کشور رفته بودند. این مادر و پدر در حالی که داغدار دخترشان و دختر برادرشان بودند به ناچار از بودن کنار سایر فرزندان خود نیز محروم شدند و چند بار با مشکلات فراوان و با گذاشتن سند خانه به عنوان وثیقه، توانستند برای معالجه و دیدار فرزندانشان به خارج از کشور بروند. البته آقای مجاوریان نزدیک به ده سال ممنوعالخروج بود و پاسپورت نداشت و عاقبت در سال ۲۰۰۴ غیر قانونی از طریق پاکستان به سوئد رفتند و دیگر نتوانستند به ایران باز گردند».
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#جنبش_دادخواهی_ایران
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
⚪️ از حساب توییتر منصوره بهکیش
«کاظم مجاوریان متولد ۱۳۱۰ در مشهد بود. زندهیاد بهجت سالیانی، همسرشان نیز متولد ۱۳۱۰ بودند. این دو یار جدا ناشدنی دارای پنج فرزند، سه دختر و دو پسر بودند که متأسفانه یکی از دختران نازنینشان #میترا_مجاوریان را در دیماه سال ۱۳۶۰ در مشهد در سن بیست سالگی اعدام کردند.
همزمان #ماندانا_مجاوریان دختر برادرشان که نوزده سال بیشتر نداشت را نیز در دیماه ۱۳۶۰ در مشهد اعدام کردند. هر دوی این عزیزان هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران بودند.
▪️روز بعد از اعدام میترا، ِآقای مجاوریان را صدا زدند تا اعدام دخترش را به او اطلاع دهند و به او گفتند:«دخترت به درک واصل شد». آقای مجاوریان که در دلش خون بود، ولی با روحیهای مقاوم به پاسداران گفت:«به وجود دخترم که برای عقایدش ایستاده و شهید شده است، افتخار میکنم».
بار اول آقای مجاوریان را حدود اردیبهشت ۱۳۶۰ در مشهد بازداشت کردند. ماندانا مجاوریان (دختر برادرش) را بازداشت کرده بودند و برای پیگیری وضعیت او رفته بود. آن زمان پدر ماندانا بیمار بود و به همین علت آقای مجاوریان برای پیگیری وضعیت ماندانا رفت و نزدیک به ده روز در دادسرای انقلاب مشهد در بازداشت بود.
بهجت خانم و مهشید و میترا نیز برای پیگیری وضعیت آقای مجاوریان به دادسرای انقلاب رفتند و آنها را نیز در کامیونی انداختند و ماموران با زدن حرفهای رکیک به مادر، میترا را تهدید به تجاوز کردند و بهجت خانم از هوش رفت. سپس پدر ماندانا برای پیگیری وضعیت این عزیزان به دادسرای انقلاب رفت و آنها را آزاد کردند. چند ماه بعد در آبان ۱۳۶۰، میترا مجاوریان را نیز دستگیر کردند. آقای مجاوریان نیز یک هفته بعد از دستگیری میترا دوباره بازداشت شد و نزدیک به یکسال در زندان وکیلآباد مشهد زندانی بود. جرم اول او این بود که برای نماز نمیرفت، زیرا اعتقادی به مذهب نداشت. یک هفته دست و پای او را بستند و آزارش دادند تا او را بشکنند. در اواخر مهر یا اوایل آبان سال ۱۳۶۰، من نیز در حالیکه دختر اولم را شش ماهه باردار بودم، در مشهد دستگیر شدم و مدت صد روز زندانی بودم و یک هفته قبل از زایمان دخترم با گذاشتن وثیقه مرخصی سه ماهه دادند، ولی به زندان بازنگشتم و به تهران فرار کردم. فرزندان دیگر آقای مجاوریان و بهجت خانم برای در امان ماندن از شر این حکومت ظالم و پاسدارانش به خارج از کشور رفته بودند. این مادر و پدر در حالی که داغدار دخترشان و دختر برادرشان بودند به ناچار از بودن کنار سایر فرزندان خود نیز محروم شدند و چند بار با مشکلات فراوان و با گذاشتن سند خانه به عنوان وثیقه، توانستند برای معالجه و دیدار فرزندانشان به خارج از کشور بروند. البته آقای مجاوریان نزدیک به ده سال ممنوعالخروج بود و پاسپورت نداشت و عاقبت در سال ۲۰۰۴ غیر قانونی از طریق پاکستان به سوئد رفتند و دیگر نتوانستند به ایران باز گردند».
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#جنبش_دادخواهی_ایران
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 با رای جدید دادگاه انقلاب رشت به ریاست قاضی احمد درویشگفتار، شریفه محمدی به «اعدام» محکوم شد
شعبه اول دادگاه انقلاب رشت، پس از اطلاق اتهام «بغی» به علت عضویت در «کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری»، شریفه محمدی را به #اعدام محکوم کرد. این رای مبتنی بر اتهامی امنیتی است که ذیل آن، فعالیت این کمیته وابسته به کومله منتصب شده است.
⚪️ در این میان، کمپین دفاع از شریفه محمدی با هدف آگاهسازی جامعه از وضعیت و حفظ جان او شکل گرفته است. در متن این کمپین آمده است:
« کمپین دفاع از شریفه محمدی، ضمن محکوم کردن این حکم ظالمانه و بیاساس، خواهان تبرئه شریفه و آزادی بیقید و شرط اوست. به باور ما این حکم تنها علیه شریفه صادره نشده، بلکه اعلام جنگ و صدور حکم مرگ علیه همهی فعالین اجتماعی و مدنی است».
▪️جان #شریفه_محمدی در خطر است، صدایش باشیم
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
شعبه اول دادگاه انقلاب رشت، پس از اطلاق اتهام «بغی» به علت عضویت در «کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری»، شریفه محمدی را به #اعدام محکوم کرد. این رای مبتنی بر اتهامی امنیتی است که ذیل آن، فعالیت این کمیته وابسته به کومله منتصب شده است.
⚪️ در این میان، کمپین دفاع از شریفه محمدی با هدف آگاهسازی جامعه از وضعیت و حفظ جان او شکل گرفته است. در متن این کمپین آمده است:
« کمپین دفاع از شریفه محمدی، ضمن محکوم کردن این حکم ظالمانه و بیاساس، خواهان تبرئه شریفه و آزادی بیقید و شرط اوست. به باور ما این حکم تنها علیه شریفه صادره نشده، بلکه اعلام جنگ و صدور حکم مرگ علیه همهی فعالین اجتماعی و مدنی است».
▪️جان #شریفه_محمدی در خطر است، صدایش باشیم
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 رعنا کورکوری توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد
صبح روز پنجشنبه ۱۴ تیرماه، رعنا کورکوری، خواهر عباس (مجاهد) کورکوری، از بازداشتشدگان قیام ژینا که به اعدام محکوم شده است، توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
از وضعیت سلامت و اتهامات وارد شده علیه او، اطلاعی در دست نیست.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
صبح روز پنجشنبه ۱۴ تیرماه، رعنا کورکوری، خواهر عباس (مجاهد) کورکوری، از بازداشتشدگان قیام ژینا که به اعدام محکوم شده است، توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
از وضعیت سلامت و اتهامات وارد شده علیه او، اطلاعی در دست نیست.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from کانون نویسندگان ایران
خبر
محکومیت یک فعال مدنی به اعدام
به گزارش خبرگزاریها روز پنجشنبه ۱۴ تیرماه ۱۴۰۳ شعبهی اول دادگاه انقلاب رشت «شریفه محمدی» فعال کارگری و مدنی محبوس در زندان لاکان را با اتهام «بغی» محاکمه و به اعدام محکوم کرده است.
شریفه محمدی به دلیل عضویت ده سال پیش خود در «کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» متهم و محکوم شده است. چنانکه در خبرها آمده است دادگاه برای صدور حکم اعدام به مادهی ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی استناد کرده است. بر اساس این ماده: «گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام مسلحانه کند باغی محسوب میشود و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محکوم میگردند.»
شریفه محمدی ۱۴ آذر سال ۱۴۰۲ بازداشت شد و چند ماه را در سلول انفرادی گذراند.
گزارشها حاکی از شکنجه و فشارهای جسمی و روحی شدید او برای اخذ اعترافات اجباری است. همچنین این فعال کارگری و مدنی از حق ملاقات با خانواده و تماس تلفنی نیز محروم بوده است.
حکم اعدام محمدی در حالی صادر شده که در هفتههای اخیر برخوردهای امنیتی و قضایی با فعالان کارگری، معلمان و بازنشستگان شدت یافته است.
محکومیت یک فعال مدنی به اعدام
به گزارش خبرگزاریها روز پنجشنبه ۱۴ تیرماه ۱۴۰۳ شعبهی اول دادگاه انقلاب رشت «شریفه محمدی» فعال کارگری و مدنی محبوس در زندان لاکان را با اتهام «بغی» محاکمه و به اعدام محکوم کرده است.
شریفه محمدی به دلیل عضویت ده سال پیش خود در «کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» متهم و محکوم شده است. چنانکه در خبرها آمده است دادگاه برای صدور حکم اعدام به مادهی ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی استناد کرده است. بر اساس این ماده: «گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام مسلحانه کند باغی محسوب میشود و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محکوم میگردند.»
شریفه محمدی ۱۴ آذر سال ۱۴۰۲ بازداشت شد و چند ماه را در سلول انفرادی گذراند.
گزارشها حاکی از شکنجه و فشارهای جسمی و روحی شدید او برای اخذ اعترافات اجباری است. همچنین این فعال کارگری و مدنی از حق ملاقات با خانواده و تماس تلفنی نیز محروم بوده است.
حکم اعدام محمدی در حالی صادر شده که در هفتههای اخیر برخوردهای امنیتی و قضایی با فعالان کارگری، معلمان و بازنشستگان شدت یافته است.