بيدارزنى
Photo
🟣 نامهی سپیده کاشانی از زندان اوین: ساعتها در اتاق تاریک و خونی بازجویی شدم
سپیده کاشانی یکی از فعالان محیط زیست است که در اواخر سال ۹۶ از سوی اطلاعات سپاهپاسداران بازداشت شد. او به اتهام "جاسوسی" به ۶ سال زندان محکوم شد. سپیده کاشانی در آغاز این نامه مینویسد: «قصد داشتیم از معدود کسانی باشیم که برای وطن بمانیم. از طبیعت و خاک و شرفمان محافظت کنیم. در عمل، نه با شعار. ۲۵ سال از عمر و جوانیمان را در راه حفاظت از میهن صرف کردیم. گنبد و ترکمن صحرا، گلستان، ارس، ارومیه، طبس، بافق، مسجدسلیمان، شوشتر، هجیج، ملکان، فرزندانمان شدند. تا اینکه در ۴ بهمن ۱۳۹۶ توسط افراد اطلاعات سپاه بهطور وحشیانه و با خدعه و نیرنگ دستگیر و زندانی شدیم.»
در بهمن ۹۶، هفت کنشگر محیط زیست - هومن جوکار (همسر سپیده کاشانی)، امیرحسین خالقی، سام رجبی، طاهر قدیریان، نیلوفر بیانی، سپیده کاشانی، مراد طاهباز و کاووس سیدامامی - از سوی اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شدند. چندی بعد مسئولان زندان اوین اعلام کردند که کاووس سیدامامی در زندان خودکشی کرده است. مرگ سیدامامی هنوز در پردهای از ابهام است. نهادهای حقوق بشری، حکومت جمهوری اسلامی را مسئول مرگ کاووس سیدامامی در زندان میدانند.
▪️سپیده کاشانی در این نامه میگوید، بازجو به او عکس بیجان سیدامامی را نشان داده است: «باور نکردم. ممکن نبود کاووس مرده باشد. او پر از شور زندگی و امید بود. نه، او زنده است. کاووس نمرده. من اعتراف نمیکنم. به کار نکرده اعتراف نمیکنم. اعدامم کنید. بازجو موبایلش را به من میدهد، فیلم جسد بیجان و شریف کاووس را نشان میدهد. مریم در اطرافش مویه میکرد و او را صدا میزد کاووسی بلند شو، کاووسی جوابمو بده. بیحال و بیرمق و بیامید به سلولم بازگشتم. بازجو گفت فیلم بعد جسد هومن هست.»
▪️ او در ادامه این نامه مینویسد: «یک به ظاهر روحانی حکم اعدام هومن جوکار جانخستهام را میخواند... همان هومنی که وجب به وجب این خاک را میبوید و میپرستد و میشناسد. باور کرده بودم. هر روز و هر لحظه فکر میکردم چوبهای برپا میشود و بازجو آنچه گفته عملی میکند.
▪️ «بازجوییها طولانی و همراه با داد و بیداد و فحاشی، هتک حرمت، دروغ تهدید، تهمت، تفتیش عقاید بود. بازجو اصرار داشت که من کلیمیبهایی مخفی هستم. ساعت ها ایستاده بازجویی میشدم. حتی اجازه نداشتم سرم را به دیوار تکیه بدهم. دائما و ساعتهای متوالی از پلههای ترسناک بازجویی مجبور به بالا و پایین شدنم میکرد. در اتاق تاریک بازجویی میشدم. صدای ترسناک بازجو را از بلندگو میشنیدم. در اتاقی که در و دیوار آن خونی بود بازجویی میشدم. نکند این خون هومن باشد، یا خون سام یا امیرحسین و طاهر یا آقای طاهباز، بازجو میگفت، شاید شما رو نزنیم، ولی به پسرها رحم نمیکنیم.»
▪️بازجوی اطلاعات سپاه به او گفته بود، چهار نفر از بازداشتیها را اعدام خواهند کرد: «مراد، طاهر، نیلوفر، هومن عزیزم. هرچه بازجو گفته بود، شد. نکند این هم ... نه ممکن نیست، اصلا نمیتوانستم نه غذا بخورم، نه بخوابم، فقط به فقدان عزیزانم میاندیشیدم.
🔵 به بازجو میگفتم بالاخره دادگاهی هست، قاضی هست. حقانیت ما ثابت میشود. ولی [بازجو] میگفت توی دهن قاضی میزنم اگر حکمی غیر از حکم مرا قرائت کند. قاضی کیه؟ اونم آدم خودمونه، و بود. حکمی را قرائت کرد که بازجو خواسته بود. دفاعی هم در کار نبود. دادگاهی نمایشی و کیفرخواست ساختگی. بدون ادله محکمه پسند. هومن به من گفت، اوائل بازداشت، نیمههای شب برای بازجویی میرفت. در راه بازجویی، زیر پلهها در نقطه کور دوربینها، با چشمبند رو به دیوار متوقفش کردند و بعد از پشت سر مورد ضرب و شتم قرار گرفته، از شخصی به نام "سلطان" نام میبرد که با انبردست او را به کشیدن ناخن تهدید می کرده، سلطان آنها را به هر کار غیرانسانی تهدید میکرده است. بازجو میگفت من [کاشانی] مهره سوختهام، اگر هم آزاد شوم، یا با گلوله کشته میشم یا در یک تصادف ساختگی...حکم بازداشت تنها خواهرم را نشانم دادند. عکس او را هنگام بازجویی دیدم، خواستند مطمئن شوم که بازداشت شده، تیر خلاص را به من زدند. ولی من چیزی برای گفتن نداشتم. تمام واقعیتها را گفته بودم، نوشته بودم، بارها و بارها ولی نه آنچه آنها میخواستند...نمیدانم چندین انسان با چنین دسیسهها و نیرنگها و فشار و شکنجه پای اعترافات ساختگی نشستند و به موجب آن اعترافات پای چوبههای دار رفتند و یا احکام سنگین گرفتند و از نعمت آزادی محروم شدند. امیدوارم دیگر شاهد چنین بیعدالتیها نباشیم و حق و حقیقت جاری شود.
سپیده کاشانی در پایان نامه خود میگوید: «گرچه ما کارشناسان محیط زیست رنج غیرقابل تصور و طولانی را متحمل شدیم اما در واقع عزت و شرفمان را حتی برای آزادی که حقمان بود از دست ندادیم.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
سپیده کاشانی یکی از فعالان محیط زیست است که در اواخر سال ۹۶ از سوی اطلاعات سپاهپاسداران بازداشت شد. او به اتهام "جاسوسی" به ۶ سال زندان محکوم شد. سپیده کاشانی در آغاز این نامه مینویسد: «قصد داشتیم از معدود کسانی باشیم که برای وطن بمانیم. از طبیعت و خاک و شرفمان محافظت کنیم. در عمل، نه با شعار. ۲۵ سال از عمر و جوانیمان را در راه حفاظت از میهن صرف کردیم. گنبد و ترکمن صحرا، گلستان، ارس، ارومیه، طبس، بافق، مسجدسلیمان، شوشتر، هجیج، ملکان، فرزندانمان شدند. تا اینکه در ۴ بهمن ۱۳۹۶ توسط افراد اطلاعات سپاه بهطور وحشیانه و با خدعه و نیرنگ دستگیر و زندانی شدیم.»
در بهمن ۹۶، هفت کنشگر محیط زیست - هومن جوکار (همسر سپیده کاشانی)، امیرحسین خالقی، سام رجبی، طاهر قدیریان، نیلوفر بیانی، سپیده کاشانی، مراد طاهباز و کاووس سیدامامی - از سوی اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شدند. چندی بعد مسئولان زندان اوین اعلام کردند که کاووس سیدامامی در زندان خودکشی کرده است. مرگ سیدامامی هنوز در پردهای از ابهام است. نهادهای حقوق بشری، حکومت جمهوری اسلامی را مسئول مرگ کاووس سیدامامی در زندان میدانند.
▪️سپیده کاشانی در این نامه میگوید، بازجو به او عکس بیجان سیدامامی را نشان داده است: «باور نکردم. ممکن نبود کاووس مرده باشد. او پر از شور زندگی و امید بود. نه، او زنده است. کاووس نمرده. من اعتراف نمیکنم. به کار نکرده اعتراف نمیکنم. اعدامم کنید. بازجو موبایلش را به من میدهد، فیلم جسد بیجان و شریف کاووس را نشان میدهد. مریم در اطرافش مویه میکرد و او را صدا میزد کاووسی بلند شو، کاووسی جوابمو بده. بیحال و بیرمق و بیامید به سلولم بازگشتم. بازجو گفت فیلم بعد جسد هومن هست.»
▪️ او در ادامه این نامه مینویسد: «یک به ظاهر روحانی حکم اعدام هومن جوکار جانخستهام را میخواند... همان هومنی که وجب به وجب این خاک را میبوید و میپرستد و میشناسد. باور کرده بودم. هر روز و هر لحظه فکر میکردم چوبهای برپا میشود و بازجو آنچه گفته عملی میکند.
▪️ «بازجوییها طولانی و همراه با داد و بیداد و فحاشی، هتک حرمت، دروغ تهدید، تهمت، تفتیش عقاید بود. بازجو اصرار داشت که من کلیمیبهایی مخفی هستم. ساعت ها ایستاده بازجویی میشدم. حتی اجازه نداشتم سرم را به دیوار تکیه بدهم. دائما و ساعتهای متوالی از پلههای ترسناک بازجویی مجبور به بالا و پایین شدنم میکرد. در اتاق تاریک بازجویی میشدم. صدای ترسناک بازجو را از بلندگو میشنیدم. در اتاقی که در و دیوار آن خونی بود بازجویی میشدم. نکند این خون هومن باشد، یا خون سام یا امیرحسین و طاهر یا آقای طاهباز، بازجو میگفت، شاید شما رو نزنیم، ولی به پسرها رحم نمیکنیم.»
▪️بازجوی اطلاعات سپاه به او گفته بود، چهار نفر از بازداشتیها را اعدام خواهند کرد: «مراد، طاهر، نیلوفر، هومن عزیزم. هرچه بازجو گفته بود، شد. نکند این هم ... نه ممکن نیست، اصلا نمیتوانستم نه غذا بخورم، نه بخوابم، فقط به فقدان عزیزانم میاندیشیدم.
🔵 به بازجو میگفتم بالاخره دادگاهی هست، قاضی هست. حقانیت ما ثابت میشود. ولی [بازجو] میگفت توی دهن قاضی میزنم اگر حکمی غیر از حکم مرا قرائت کند. قاضی کیه؟ اونم آدم خودمونه، و بود. حکمی را قرائت کرد که بازجو خواسته بود. دفاعی هم در کار نبود. دادگاهی نمایشی و کیفرخواست ساختگی. بدون ادله محکمه پسند. هومن به من گفت، اوائل بازداشت، نیمههای شب برای بازجویی میرفت. در راه بازجویی، زیر پلهها در نقطه کور دوربینها، با چشمبند رو به دیوار متوقفش کردند و بعد از پشت سر مورد ضرب و شتم قرار گرفته، از شخصی به نام "سلطان" نام میبرد که با انبردست او را به کشیدن ناخن تهدید می کرده، سلطان آنها را به هر کار غیرانسانی تهدید میکرده است. بازجو میگفت من [کاشانی] مهره سوختهام، اگر هم آزاد شوم، یا با گلوله کشته میشم یا در یک تصادف ساختگی...حکم بازداشت تنها خواهرم را نشانم دادند. عکس او را هنگام بازجویی دیدم، خواستند مطمئن شوم که بازداشت شده، تیر خلاص را به من زدند. ولی من چیزی برای گفتن نداشتم. تمام واقعیتها را گفته بودم، نوشته بودم، بارها و بارها ولی نه آنچه آنها میخواستند...نمیدانم چندین انسان با چنین دسیسهها و نیرنگها و فشار و شکنجه پای اعترافات ساختگی نشستند و به موجب آن اعترافات پای چوبههای دار رفتند و یا احکام سنگین گرفتند و از نعمت آزادی محروم شدند. امیدوارم دیگر شاهد چنین بیعدالتیها نباشیم و حق و حقیقت جاری شود.
سپیده کاشانی در پایان نامه خود میگوید: «گرچه ما کارشناسان محیط زیست رنج غیرقابل تصور و طولانی را متحمل شدیم اما در واقع عزت و شرفمان را حتی برای آزادی که حقمان بود از دست ندادیم.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 آمار بالای «قتلهای ناموسی» و «خشونت سیستماتیک» علیه زنان
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از روزنامه خراسان، مردی در مشهد همسر خود را با ضربات متعدد قمه به قتل رساند.
▪️بر اساس این گزارش، «مریم.ب» پرستار ۲۶ ساله بخش کرونایی بیمارستان امدادی مشهد در حالیکه صبح زود به سمت محل کارش در حرکت بود، در خیابان با ضربات پیدرپی قمه توسط همسرش به شدت زخمی میشود.
در پی تماس همسایگان حاضر در محل، پیکر نیمه جان او به بیمارستان رضوی مشهد منتقل شده و ساعاتی بعد به دلیل شدت جراحات وارده جان خود را از دست میدهد.
یکی از شاهدان عینی که در محل واقعه حضور داشته است، گفت: «حدود ساعت ۶ صبح از محل کارم به منزل بازگشتم، وقتی از خودرو پیاده شدم ناگهان مردی را با چاقویی دیدم که ضربات متعددی را بر پیکر زن جوان فرود میآورد. آن مرد جوان پیراهنی مشکی و شلواری خاکستری بر تن داشت که در یک لحظه به سمت پراید قرمز رنگ دوید و سوار بر آن متواری شد.»
در این گزارش آمده است که بنابر تحقیقات صورت گرفته، این زن جوان کشته شده، پرستار بخش کرونایی بیمارستان “شهید کامیاب” مشهد بوده که اخیرا به دلیل اختلاف با همسرش در ملک پدری به همراه خواهرش در همان نزدیکی زندگی میکرد.
خواهر “مریم.ب” اعلام کرده است: «من و خواهرم هر دو شاغل هستیم و با هم در یک خانه زندگی میکردیم. خواهرم از مدتها قبل با همسرش اختلاف داشت و در کشاکش طلاق بودند».
همچنین بر اساس این گزارش، پزشکی قانونی سلامت روانی متهم را تایید کرده است.
▪️خشونت سیستماتیک و زنکشی و موارد متعدد «قتلهای ناموسی» بهعنوان رویهای همیشگی، جان و حیات زنان و دختران را در خطر مرگ قرار میدهد. از ابتدای سال جاری بیش از ۷۱ مورد گزارش قتلهای ناموسی و زنکشی توسط رسانههای حقوق بشری و ارگانهای خبری ذیربط، منتشر شده است که در اکثریت موارد، خشونتهای جسمی، روانی و کلامی، عدم دسترسی به حق طلاق برای زن، مشکلات ناشی از عدم حضانت فرزند به مادر، تهدید بر منع از حق اشتغال، تحصیل و حضور در اجتماع، در ردهی عوامل اصلی خشونت سیستماتیک علیه زنان بوده است. در کنار آن، «ناموس انگاری» زنان، کنترل بیمارگونه روابط دختران و زنان توسط مردان خانواده، به تقویت گزارهی ارتجاعی «ناموس» و قتل فجیع زنان انجامیده است. در این میان، فقدان قوانین برابر و انسانی، دست جامعهی مردان را در اعمال اشد خشونت علیه زنان، دختران و اعضای جامعهی LGBTQ باز گذاشته و تمامی آنان تحت حمایت مفاد قانون، شرع و عرف، به جنایات خود ادامه میدهند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#زن_ناموس_هیچکس_نیست
@bidarzani
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از روزنامه خراسان، مردی در مشهد همسر خود را با ضربات متعدد قمه به قتل رساند.
▪️بر اساس این گزارش، «مریم.ب» پرستار ۲۶ ساله بخش کرونایی بیمارستان امدادی مشهد در حالیکه صبح زود به سمت محل کارش در حرکت بود، در خیابان با ضربات پیدرپی قمه توسط همسرش به شدت زخمی میشود.
در پی تماس همسایگان حاضر در محل، پیکر نیمه جان او به بیمارستان رضوی مشهد منتقل شده و ساعاتی بعد به دلیل شدت جراحات وارده جان خود را از دست میدهد.
یکی از شاهدان عینی که در محل واقعه حضور داشته است، گفت: «حدود ساعت ۶ صبح از محل کارم به منزل بازگشتم، وقتی از خودرو پیاده شدم ناگهان مردی را با چاقویی دیدم که ضربات متعددی را بر پیکر زن جوان فرود میآورد. آن مرد جوان پیراهنی مشکی و شلواری خاکستری بر تن داشت که در یک لحظه به سمت پراید قرمز رنگ دوید و سوار بر آن متواری شد.»
در این گزارش آمده است که بنابر تحقیقات صورت گرفته، این زن جوان کشته شده، پرستار بخش کرونایی بیمارستان “شهید کامیاب” مشهد بوده که اخیرا به دلیل اختلاف با همسرش در ملک پدری به همراه خواهرش در همان نزدیکی زندگی میکرد.
خواهر “مریم.ب” اعلام کرده است: «من و خواهرم هر دو شاغل هستیم و با هم در یک خانه زندگی میکردیم. خواهرم از مدتها قبل با همسرش اختلاف داشت و در کشاکش طلاق بودند».
همچنین بر اساس این گزارش، پزشکی قانونی سلامت روانی متهم را تایید کرده است.
▪️خشونت سیستماتیک و زنکشی و موارد متعدد «قتلهای ناموسی» بهعنوان رویهای همیشگی، جان و حیات زنان و دختران را در خطر مرگ قرار میدهد. از ابتدای سال جاری بیش از ۷۱ مورد گزارش قتلهای ناموسی و زنکشی توسط رسانههای حقوق بشری و ارگانهای خبری ذیربط، منتشر شده است که در اکثریت موارد، خشونتهای جسمی، روانی و کلامی، عدم دسترسی به حق طلاق برای زن، مشکلات ناشی از عدم حضانت فرزند به مادر، تهدید بر منع از حق اشتغال، تحصیل و حضور در اجتماع، در ردهی عوامل اصلی خشونت سیستماتیک علیه زنان بوده است. در کنار آن، «ناموس انگاری» زنان، کنترل بیمارگونه روابط دختران و زنان توسط مردان خانواده، به تقویت گزارهی ارتجاعی «ناموس» و قتل فجیع زنان انجامیده است. در این میان، فقدان قوانین برابر و انسانی، دست جامعهی مردان را در اعمال اشد خشونت علیه زنان، دختران و اعضای جامعهی LGBTQ باز گذاشته و تمامی آنان تحت حمایت مفاد قانون، شرع و عرف، به جنایات خود ادامه میدهند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#زن_ناموس_هیچکس_نیست
@bidarzani
🟣 #نغمه_رجبیفر که در روز نهم مهر در خانهاش در تهران دستگیر شده بود، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام به تحمل ۲ سال حبس تعزیری محکوم شد.
او همچنین به عنوان مجازات تکمیلی به ۲ سال ممنوعالخروجی، دوسال منع استفاده از شبکههای اجتماعی و تلفن هوشمند و همچنین تهیه پژوهشنامهای در مورد فساد و جنایات رژیم پهلوی به صورت دستنویس محکوم شده است.
نغمه رجبیفر ۱۶ روز در بازداشت بود و هماکنون با قرار وثیقه آزاد است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
او همچنین به عنوان مجازات تکمیلی به ۲ سال ممنوعالخروجی، دوسال منع استفاده از شبکههای اجتماعی و تلفن هوشمند و همچنین تهیه پژوهشنامهای در مورد فساد و جنایات رژیم پهلوی به صورت دستنویس محکوم شده است.
نغمه رجبیفر ۱۶ روز در بازداشت بود و هماکنون با قرار وثیقه آزاد است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 پیام بیدارزنی به مناسبت درگذشت صغری شرفالدین مادر پروین و مریم محمدی
این روزها ما مادر دو نفر از همراهانمان را از دست دادیم و در غم از دست دادن ایشان همراه با فرزندانشان به سوگ نشستهایم.
صغری شرفالدین در دهه ۶۰ قریب به ۱۰ سال مقابل زندانهای جمهوری اسلامی، پیگیر وضعیت فرزندش بود. وی در این مدت از پیگیری و کمک به مابقی زندانیان نیز دریغ نمیکرد.
هم اکنون نیز دخترش «مریم محمدی» از اعضای انجمن «ندای زنان ایران» در زندان به سر میبرد و از آخرین دیدار با مادر نیز محروم بوده است.
زندگی پررنج صغری شرفالدین، تکرار زندگی مادران زیادی در این سرزمین است و این وضعیت پردرد کماکان با مادران دیگر ادامه پیدا میکند.
ما ضمن تسلیت به مریم و «پروین محمدی» و ابراز همدردی با ایشان، امیدواریم که با تحقق آزادی و عدالت، گوشهای از رنج این مادران نیز جبران شود.
@bidarzani
این روزها ما مادر دو نفر از همراهانمان را از دست دادیم و در غم از دست دادن ایشان همراه با فرزندانشان به سوگ نشستهایم.
صغری شرفالدین در دهه ۶۰ قریب به ۱۰ سال مقابل زندانهای جمهوری اسلامی، پیگیر وضعیت فرزندش بود. وی در این مدت از پیگیری و کمک به مابقی زندانیان نیز دریغ نمیکرد.
هم اکنون نیز دخترش «مریم محمدی» از اعضای انجمن «ندای زنان ایران» در زندان به سر میبرد و از آخرین دیدار با مادر نیز محروم بوده است.
زندگی پررنج صغری شرفالدین، تکرار زندگی مادران زیادی در این سرزمین است و این وضعیت پردرد کماکان با مادران دیگر ادامه پیدا میکند.
ما ضمن تسلیت به مریم و «پروین محمدی» و ابراز همدردی با ایشان، امیدواریم که با تحقق آزادی و عدالت، گوشهای از رنج این مادران نیز جبران شود.
@bidarzani
🟣 صدور حکم ۲ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق برای نگار داودی، دانشجوی کرد اهل ایلام
به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان، نگار داودی، دانشجوی کُرد که در تاریخ ۲۴ آبان در جریان اعتراضات مردمی ایلام توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از یک ماه با قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد، از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب و دادگاه شعبه ۱۰۳ کیفری دو ایلام به اتهام «اخلال در نظم و آسایش عمومی»، «توهین به رهبر جمهوری اسلامی» و «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی/خارجی» مجموعا به ۲ سال و ۳ ماه حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور، یک سال فعالیت رایگان برای اداره بهزیستی و ۲۰۰ ساعت شرکت در کلاسهای آموزش و تفسیر قرآن محکوم شده است.
بر اساس دادنامه صادره، حکم ۳ ماه حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق به دلیل عدم سابقه کیفری متهم به ۲۴۰ میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت تبدیل شده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان، نگار داودی، دانشجوی کُرد که در تاریخ ۲۴ آبان در جریان اعتراضات مردمی ایلام توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از یک ماه با قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد، از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب و دادگاه شعبه ۱۰۳ کیفری دو ایلام به اتهام «اخلال در نظم و آسایش عمومی»، «توهین به رهبر جمهوری اسلامی» و «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی/خارجی» مجموعا به ۲ سال و ۳ ماه حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور، یک سال فعالیت رایگان برای اداره بهزیستی و ۲۰۰ ساعت شرکت در کلاسهای آموزش و تفسیر قرآن محکوم شده است.
بر اساس دادنامه صادره، حکم ۳ ماه حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق به دلیل عدم سابقه کیفری متهم به ۲۴۰ میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت تبدیل شده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 منشور زنان آفریقای جنوبی
#بیدارزنی: مبارزات آفریقای جنوبی برای برابری جنسیتی را میتوان در دو منشور تهیه شده توسط گروههای پیشروی زنان در این کشور، مشاهده کرد. اولین منشور ۱۷ آوریل ۱۹۵۴ در کنفرانس افتتاحیه فدراسیون زنان آفریقای جنوبی (FSAW) به تصویب رسید که بیانکنندهی فلسفه و اهداف این نهاد تازه تأسیس بود. این منشور در یک مقدمه و یازده بند، شامل «جامعه واحد، آزمون مدنیت، سهم زنان، فقیر و غنی، آزادی ملی، برابری برای زنان، زنان کارگر، اقلیت همیشگی، موانع پیشرفت، نیاز به آموزش، یک درخواست و اهداف ما» تهیه شده بود. آنها در این منشور از همه «سازمانهای مترقی، اعضای جنبشهای بزرگ آزادیبخش ملی، اتحادیههای کارگری و سازمانهای طبقه کارگر، کلیساها، سازمانهای آموزشی و رفاهی، و مردان و زنان مترقی که منافع مردم را در دل دارند» درخواست همراهی در این تلاش کرده بودند.
در اهداف ذکر شده در این منشور به حقوقی نظیر
حق رای دادن و نمایندگی در تمام نهادهای دولتی و عمومی، بدون محدودیت یا تبعیض،حق برخورداری از فرصتهای کامل شغلی با دستمزد برابر و امکان ارتقاء در تمام زمینههای کاری،حقوق برابر با مردان در رابطه با اموال، ازدواج و فرزندان و حذف کلیه قوانین و آداب و رسومی که زنان را از این حقوق برابر محروم میکند،آموزش اجباری و رایگان برای همه کودکان و برخورداری مادران و کودکان از خدمات زایشگاهها، کلینیکهای بهزیستی، مهدکودکها و شیرخوارگاهها در روستاها و شهرها و برخورداری همگان از مسکن مناسب، آب، برق، حمل و نقل، سرویس بهداشتی و سایر امکانات تمدن مدرن،رفع کلیه قوانینی که حرکت آزادانه را محدود میکند و مانع حق تشکل و فعالیت آزاد در سازمانهای دموکراتیک میشود،ایجاد و تقویت بخشهای زنان در جنبشهای آزادیبخش ملی، سازماندهی زنان در اتحادیههای کارگری و سازمانهای مختلف مردمی،همکاری با سایر سازمانهایی که اهداف مشابهی در آفریقای جنوبی و همچنین در سراسر جهان دارند؛ وتلاش برای صلح دائمی در سراسر جهان، اشاره شده بود.
پیشنویس دومین منشور زنان آفریقای جنوبی که متن کامل آن در ادامه آمده است توسط نهادهای ائتلاف ملی زنان [در آفریقای جنوبی] تهیه و در کنفرانس ملی این کشور در ۲۷ فوریه ۱۹۹۴ تصویب شد. فعالان زنان با تدوین و تلاش برای تصویب این منشورها سعی کردهاند تا چشماندازی را برای یک جامعه دموکراتیک بیان کنند و محتوایی را برای ایده برابری جنسیتی که رسیدن به آن را در بافتار پسااستعماری و پساآپارتایدیِ آفریقای جنوبی ممکن میدیدند، فراهم کنند. منشور دوم به نوعی نشان از تداوم آرمانهای مبارزان فمینیست در این کشور دارد...
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44361
@bidarzani
#بیدارزنی: مبارزات آفریقای جنوبی برای برابری جنسیتی را میتوان در دو منشور تهیه شده توسط گروههای پیشروی زنان در این کشور، مشاهده کرد. اولین منشور ۱۷ آوریل ۱۹۵۴ در کنفرانس افتتاحیه فدراسیون زنان آفریقای جنوبی (FSAW) به تصویب رسید که بیانکنندهی فلسفه و اهداف این نهاد تازه تأسیس بود. این منشور در یک مقدمه و یازده بند، شامل «جامعه واحد، آزمون مدنیت، سهم زنان، فقیر و غنی، آزادی ملی، برابری برای زنان، زنان کارگر، اقلیت همیشگی، موانع پیشرفت، نیاز به آموزش، یک درخواست و اهداف ما» تهیه شده بود. آنها در این منشور از همه «سازمانهای مترقی، اعضای جنبشهای بزرگ آزادیبخش ملی، اتحادیههای کارگری و سازمانهای طبقه کارگر، کلیساها، سازمانهای آموزشی و رفاهی، و مردان و زنان مترقی که منافع مردم را در دل دارند» درخواست همراهی در این تلاش کرده بودند.
در اهداف ذکر شده در این منشور به حقوقی نظیر
حق رای دادن و نمایندگی در تمام نهادهای دولتی و عمومی، بدون محدودیت یا تبعیض،حق برخورداری از فرصتهای کامل شغلی با دستمزد برابر و امکان ارتقاء در تمام زمینههای کاری،حقوق برابر با مردان در رابطه با اموال، ازدواج و فرزندان و حذف کلیه قوانین و آداب و رسومی که زنان را از این حقوق برابر محروم میکند،آموزش اجباری و رایگان برای همه کودکان و برخورداری مادران و کودکان از خدمات زایشگاهها، کلینیکهای بهزیستی، مهدکودکها و شیرخوارگاهها در روستاها و شهرها و برخورداری همگان از مسکن مناسب، آب، برق، حمل و نقل، سرویس بهداشتی و سایر امکانات تمدن مدرن،رفع کلیه قوانینی که حرکت آزادانه را محدود میکند و مانع حق تشکل و فعالیت آزاد در سازمانهای دموکراتیک میشود،ایجاد و تقویت بخشهای زنان در جنبشهای آزادیبخش ملی، سازماندهی زنان در اتحادیههای کارگری و سازمانهای مختلف مردمی،همکاری با سایر سازمانهایی که اهداف مشابهی در آفریقای جنوبی و همچنین در سراسر جهان دارند؛ وتلاش برای صلح دائمی در سراسر جهان، اشاره شده بود.
پیشنویس دومین منشور زنان آفریقای جنوبی که متن کامل آن در ادامه آمده است توسط نهادهای ائتلاف ملی زنان [در آفریقای جنوبی] تهیه و در کنفرانس ملی این کشور در ۲۷ فوریه ۱۹۹۴ تصویب شد. فعالان زنان با تدوین و تلاش برای تصویب این منشورها سعی کردهاند تا چشماندازی را برای یک جامعه دموکراتیک بیان کنند و محتوایی را برای ایده برابری جنسیتی که رسیدن به آن را در بافتار پسااستعماری و پساآپارتایدیِ آفریقای جنوبی ممکن میدیدند، فراهم کنند. منشور دوم به نوعی نشان از تداوم آرمانهای مبارزان فمینیست در این کشور دارد...
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44361
@bidarzani
بیدارزنی
منشور زنان آفريقای جنوبی - بیدارزنی
منشور زنان آفریقای جنوبی توسط جنبش زنان در سال ۱۹۵۴ تصویب و در سال ۱۹۹۴ تکمیل شد که نشان از تداوم آرمانهای مبارزان فمینیست در این کشور دارد.
🟣 #سمینه_بلیده دانشجوی ۲۴ ساله بلوچ به ۱ سال حبس تعزیری محکوم شد. این دانشجو در تاریخ ۹ مهرماه ۱۴۰۱، در #چابهار به اتهام حمایت از اعتراضات سراسری توسط اطلاعات سپاه، بازداشت شده بود.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 #فاطمه_گرجی، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه سمنان در روز ۲۲ مهر توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد.
این دانشجو در دادگاه به تحمل ۱ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و ممنوعیت عضویت در احزاب سیاسی محکوم شده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
این دانشجو در دادگاه به تحمل ۱ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و ممنوعیت عضویت در احزاب سیاسی محکوم شده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Video
🟣 #بیدارزنی : از «کف خیابان» تا «کف گالری»، فرسنگها فاصله است
این تصویر، بخشی از پروژه هنری جدید «شیرین نشاط» با عنوان «آشفته» است که نمایش آن از دیروز در گالری گِلَدستون در نیویورک آغاز شده است.
در این تصویر که گفته میشود با اقتباس از سالو پازولینی صحنهپردازی و عکاسی شده، زنی را میبینیم که بدنش به مثابه میدان نبرد و قدرتنمایی مردان بازنمایی شده است.
تصویری اگزوتیک از سرکوب و انقیاد بدن زن که هیچ نسبتی با کنش انقلابی زنان ایران به ویژه در چند ماه اخیر ندارد. زنی که در مرکز تصویر، مقابل نگاه خیره مردانی با لباس نظامی و نگاه خیره مخاطبان قرار گرفته، با القای حس رنج و اسارت زن ایرانی در چنگال حکومت جمهوری اسلامی، صرفا یک سوژهی قربانیشده، مورد تحقیر قرار گرفته و رقتانگیز است؛ آمیزهای از خشونت و زیباییشناسی فرهنگ تصویری اسلامی ایران و کاملا مطابق با ذائقه مخاطب غربی و بازار هنر مسلط بینالمللی. ذائقهای که شخص شیرین نشاط در طول دو دهه گذشته با ارائه آثاری مشابه در ساخته شدن آن برای تماشاگر و خریدار غربی نقش به سزایی داشته است.
زنانِ منفعل و صرفا آسیبپذیر و شکنندهی آثار او، نه تنها تهدیدی برای جمهوری اسلامی محسوب نمیشوند، بلکه دقیقا به همان شکل ارتجاعی مطلوب حکومت بازنمایی میشوند؛ درست برخلاف زنان مبارز، شجاع و آزادیخواه داخل ایران که تحت سرکوب وحشیانه و روزانه حکومت، نقشی پررنگ در بافتار مبارزات و مقاومت علیه وضع موجود دارند و تاسفآور است که آنها علاوه بر جنگیدن علیه مردسالاری و حکومتِ تا بنِ دندان زنستیز و کودککش، ناچارند تا علیه تصویری که از آنها برای سلیقه مخاطب غربی ساخته میشود نیز واکنش نشان دهند.
هنرمندانی چون شیرین نشاط با تولید چنین آثاری به نام و یاد زنان ایران، به مدد برخورداری از بازتاب رسانهای گسترده در غرب و حمایتهای مالی و نهادی متعدد، در حال مصرف بدن زنان و کالاییسازیآن برای کسب سرمایه اجتماعی و مادی بیشتر خود هستند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
این تصویر، بخشی از پروژه هنری جدید «شیرین نشاط» با عنوان «آشفته» است که نمایش آن از دیروز در گالری گِلَدستون در نیویورک آغاز شده است.
در این تصویر که گفته میشود با اقتباس از سالو پازولینی صحنهپردازی و عکاسی شده، زنی را میبینیم که بدنش به مثابه میدان نبرد و قدرتنمایی مردان بازنمایی شده است.
تصویری اگزوتیک از سرکوب و انقیاد بدن زن که هیچ نسبتی با کنش انقلابی زنان ایران به ویژه در چند ماه اخیر ندارد. زنی که در مرکز تصویر، مقابل نگاه خیره مردانی با لباس نظامی و نگاه خیره مخاطبان قرار گرفته، با القای حس رنج و اسارت زن ایرانی در چنگال حکومت جمهوری اسلامی، صرفا یک سوژهی قربانیشده، مورد تحقیر قرار گرفته و رقتانگیز است؛ آمیزهای از خشونت و زیباییشناسی فرهنگ تصویری اسلامی ایران و کاملا مطابق با ذائقه مخاطب غربی و بازار هنر مسلط بینالمللی. ذائقهای که شخص شیرین نشاط در طول دو دهه گذشته با ارائه آثاری مشابه در ساخته شدن آن برای تماشاگر و خریدار غربی نقش به سزایی داشته است.
زنانِ منفعل و صرفا آسیبپذیر و شکنندهی آثار او، نه تنها تهدیدی برای جمهوری اسلامی محسوب نمیشوند، بلکه دقیقا به همان شکل ارتجاعی مطلوب حکومت بازنمایی میشوند؛ درست برخلاف زنان مبارز، شجاع و آزادیخواه داخل ایران که تحت سرکوب وحشیانه و روزانه حکومت، نقشی پررنگ در بافتار مبارزات و مقاومت علیه وضع موجود دارند و تاسفآور است که آنها علاوه بر جنگیدن علیه مردسالاری و حکومتِ تا بنِ دندان زنستیز و کودککش، ناچارند تا علیه تصویری که از آنها برای سلیقه مخاطب غربی ساخته میشود نیز واکنش نشان دهند.
هنرمندانی چون شیرین نشاط با تولید چنین آثاری به نام و یاد زنان ایران، به مدد برخورداری از بازتاب رسانهای گسترده در غرب و حمایتهای مالی و نهادی متعدد، در حال مصرف بدن زنان و کالاییسازیآن برای کسب سرمایه اجتماعی و مادی بیشتر خود هستند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 «نه سلطنت، نه رهبری، دموکراسی، برابری»
تجمع امروز ۷ بهمن ۱۴۰۱ #زاهدان که علیرغم فضای امنیتی و بازداشتهای گسترده باز هم علیه ارتجاع حاکم و اعلام موضع در قبال ارتجاع پهلوی، به خیابان آمدند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
@bidarzani
تجمع امروز ۷ بهمن ۱۴۰۱ #زاهدان که علیرغم فضای امنیتی و بازداشتهای گسترده باز هم علیه ارتجاع حاکم و اعلام موضع در قبال ارتجاع پهلوی، به خیابان آمدند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
@bidarzani
🟣 #زهرا_مهرابی دانشجوی ورودی ۱۴۰۰ مشاوره دانشکدهی روانشناسی و علومتربیتی دانشگاه تهران که در تاریخ ۴آبان بازداشت شده بود، طبق حکم بدوی شعبهی ۲۹ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مظلوم، به ۵ سال حبس تعلیقی محکوم شد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 نازیلا معروفیان، روزنامهنگار در توییتر خود خبر داده که بر اساس رای شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی افشاری، با اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی از طریق انتشار مصاحبه با پدر #مهسا_امینی به ۲ سال حبس تعزیری، ۱۵ میلیون تومان جریمه و ۵ سال ممنوع الخروجی از کشور محکوم شده است.
نازیلا معروفیان ۲۳ ساله و اهل سقز در استان کردستان و روزنامهنگار «رویداد ۲۴» است. او بعد از انتشار مصاحبهاش با امجد امینی، پدر ژینا (مهسا) امینی در تاریخ هشتم آبان ماه سال جاری در منزل یکی از دوستانش در تهران بازداشت شده بود. نازیلا معروفیان پس از بازداشت به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد و بعد از مدتی نیز به زندان قرچک ورامین منتقل شد.
مصاحبه نازیلا معروفیان با پدر ژینا (مهسا) امینی در وبسایت «مستقلآنلاین» منتشر شده بود. این مصاحبه سپس بدون ارائه هیچ توضیحی از وبسایت این خبرگزاری حذف شد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
نازیلا معروفیان ۲۳ ساله و اهل سقز در استان کردستان و روزنامهنگار «رویداد ۲۴» است. او بعد از انتشار مصاحبهاش با امجد امینی، پدر ژینا (مهسا) امینی در تاریخ هشتم آبان ماه سال جاری در منزل یکی از دوستانش در تهران بازداشت شده بود. نازیلا معروفیان پس از بازداشت به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد و بعد از مدتی نیز به زندان قرچک ورامین منتقل شد.
مصاحبه نازیلا معروفیان با پدر ژینا (مهسا) امینی در وبسایت «مستقلآنلاین» منتشر شده بود. این مصاحبه سپس بدون ارائه هیچ توضیحی از وبسایت این خبرگزاری حذف شد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 #سروناز_احمدی در دادگاه بدوی، به ریاست قاضی صلواتی، مجموعا به ۶ سال حبس محکوم شد. حکم صادر شده علیه او، ۵ سال بابت اتهام اجتماع و تبانی و ۱ سال برای اتهام تبلیغ علیه نظام است.
وی در صفحه اینستاگرامخود نوشت: «شش سال زندان گرفتم تو دادگاه بدوی. میارزيد. به احساس تعلق به یک جمع بزرگ قدرتمند كه در تلاش هست تا سرنوشتش رو دست خودش بگيره میارزه.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
وی در صفحه اینستاگرامخود نوشت: «شش سال زندان گرفتم تو دادگاه بدوی. میارزيد. به احساس تعلق به یک جمع بزرگ قدرتمند كه در تلاش هست تا سرنوشتش رو دست خودش بگيره میارزه.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 یک قدم عقب نخواهیمرفت
#بیدارزنی: چندی پیش متن «مطالبات زنان» توسط جمعی از فعالان زن در داخل ایران، تدوین و برای انتشار در اختیار سایت بیدارزنی قرار گرفت. نویسندگان متن از تمام فعالان حقوق زنان برای بحث و گفتوگو پیرامون مطالبات مطذح شده دعوت کردند. پیرو آن، نقدهایی توسط فرزانه راجی در وبسایت رادیو زمانه، شیلا فراهانی و انوشه گلشن در سایت اخبارروز منتشر و در سایت بیدارزنی بازنشر شدند.
مقدمه
ما به عنوان جمعی از فعالان زنان مشتاقانه از نگارش جمعی چنین متنی استقبال میکنیم و تلاش خواهیمکرد که علاوه بر این حوزه، در دیگر حوزهها نیز، محرک چنین اقدامی باشیم. «ما معتقدیم تخیل فردایی برابر و مترقی، نیروی پیشبرندهایست برای ایستادن در برابر ظلم.» همچنین معتقد به درهمتنیدگی حوزههای ستم، تقاطعهای آن و زیربنایی بودن مسئلهی اقتصاد هستیم، اما این بدان معنا نیست که رفع تمامی اشکال ظلم را به فردای انقلاب موکول کنیم. زنان نیمی از جهاناند که به طول تاریخ با همدستی مردسالاری، مذهب، سرمایه و… از حق آزادی و شکوفایی محروم شدهاند. امروز اگاهانه باید کوشید تا در همه حوزههای سیاسی و اجتماعی، زنان سهم برابری از قدرت را به دست گیرند و همچنین با تشکیل شوراهای مختص زنان، تصمیمگیران در حوزهی مسائل خود باشند. ما معتقدیم که همگان در حوزهای که در آن فعال هستند، میتوانند شوراها را ایجادکنند، و ابتکار عمل را برای تصمیمگیری و اجرای تصمیمات در دست گیرند. اجتماع اتحادیه شوراهای کارگران، کشاورزان، زنان، معلمان، پرستاران، ملیتها، مهاجران، رنگین کمانیها و.. حکومت شورایی را محقق خواهدکرد.
ما خواستار تشکیل شوراها نیستیم، این یک مطالبه نیست، یک دستورکار است و باید انضمامیتر به آن پرداخت. تمام این مای خواهان تغییر، انسانهایی فردی، بیثباتشده، رسانهایشده و جداافتاده از تجربیات مبارزات اجتماعی گذشته خود هستیم؛ بنابرین راه دشواری درپیشداریم.
ما نیز معتقدیم که شوراهای فراگیر ذیل حکومت کنونی و با توجه به شدت سرکوب نهادهای امنیتی آن، امکان شکلگیری ندارند، اما بر این باوریم که جنبشها و انقلابهای جامعهی غیرمتشکل و تودهوار، همواره توسط #رهبر_شاه_نماینده مصادره میشود.
عدم وجود شوراها، مردسالاران و سرمایهداران صاحب رسانه را مسلط خواهدکرد. اما ما امیدواریم که این متن و اصلاح نهایی آن به محل اجماع گروهها و شوراهای موجود زنان تبدیل شود؛ این اجماع میتواند مسیر تغییر وضع موجود را تسهیل کند؛ در اولین فرصت ممکن، هسته ی اولیهای را شکل دهد، با حفظ اصل «دموکراسی از پایین» به ارتباط گرفتن با شوراهای بوجود آمده و کمک به تشکیل شوراها، بپردازد و در نهایت به اتحادیهی شوراهای زنان دستیابد. این مسیری است که دیگر حوزهها نیز میتوانند بپیمایند.
ما تلاش کردیم که بر اساس فرم متن اصلی، نظرات و انتقادات خود را تبیین کنیم، اما لازم است پیش فرضهایی را اضافه کنیم. اولا ما از عنوان «مطالبه» استفاده نخواهیمکرد. زنان همواره در حال مبارزه برای بهدستآوردن این حقوق بودهاند و با اطمینان میتوان گفت که با سرعت و قدرت بیشتری ادامه خواهندداد. دوما، ستم جنسیتی، مختص زنان نیست و نپرداختن به مسائل جامعه رنگینکمانی نیز خطای بزرگیست. ما با در نظر داشتن این مهم به تدوین بحثهای خود ادامه خواهیمداد و ایشان را به تکمیل این متن یا تهیه متنی مشابه و ایجاد شوراهای مختص خود دعوت میکنیم. سوما، لغو قوانین براساس شریعت و فقه را بدیهی فرض کردهایم، اما در برخی بندها برای نشان دادن اهمیت موضوع، به آن پرداختهایم. همچنین معتقدیم که لازم و کافی است که این متن، به حقوقی که در فرایند مبارزه بدیهی شدهاست، بپردازد و دیگر مسائل به تصمیم شوراها موکول خواهدشد.
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44374
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzni
#بیدارزنی: چندی پیش متن «مطالبات زنان» توسط جمعی از فعالان زن در داخل ایران، تدوین و برای انتشار در اختیار سایت بیدارزنی قرار گرفت. نویسندگان متن از تمام فعالان حقوق زنان برای بحث و گفتوگو پیرامون مطالبات مطذح شده دعوت کردند. پیرو آن، نقدهایی توسط فرزانه راجی در وبسایت رادیو زمانه، شیلا فراهانی و انوشه گلشن در سایت اخبارروز منتشر و در سایت بیدارزنی بازنشر شدند.
مقدمه
ما به عنوان جمعی از فعالان زنان مشتاقانه از نگارش جمعی چنین متنی استقبال میکنیم و تلاش خواهیمکرد که علاوه بر این حوزه، در دیگر حوزهها نیز، محرک چنین اقدامی باشیم. «ما معتقدیم تخیل فردایی برابر و مترقی، نیروی پیشبرندهایست برای ایستادن در برابر ظلم.» همچنین معتقد به درهمتنیدگی حوزههای ستم، تقاطعهای آن و زیربنایی بودن مسئلهی اقتصاد هستیم، اما این بدان معنا نیست که رفع تمامی اشکال ظلم را به فردای انقلاب موکول کنیم. زنان نیمی از جهاناند که به طول تاریخ با همدستی مردسالاری، مذهب، سرمایه و… از حق آزادی و شکوفایی محروم شدهاند. امروز اگاهانه باید کوشید تا در همه حوزههای سیاسی و اجتماعی، زنان سهم برابری از قدرت را به دست گیرند و همچنین با تشکیل شوراهای مختص زنان، تصمیمگیران در حوزهی مسائل خود باشند. ما معتقدیم که همگان در حوزهای که در آن فعال هستند، میتوانند شوراها را ایجادکنند، و ابتکار عمل را برای تصمیمگیری و اجرای تصمیمات در دست گیرند. اجتماع اتحادیه شوراهای کارگران، کشاورزان، زنان، معلمان، پرستاران، ملیتها، مهاجران، رنگین کمانیها و.. حکومت شورایی را محقق خواهدکرد.
ما خواستار تشکیل شوراها نیستیم، این یک مطالبه نیست، یک دستورکار است و باید انضمامیتر به آن پرداخت. تمام این مای خواهان تغییر، انسانهایی فردی، بیثباتشده، رسانهایشده و جداافتاده از تجربیات مبارزات اجتماعی گذشته خود هستیم؛ بنابرین راه دشواری درپیشداریم.
ما نیز معتقدیم که شوراهای فراگیر ذیل حکومت کنونی و با توجه به شدت سرکوب نهادهای امنیتی آن، امکان شکلگیری ندارند، اما بر این باوریم که جنبشها و انقلابهای جامعهی غیرمتشکل و تودهوار، همواره توسط #رهبر_شاه_نماینده مصادره میشود.
عدم وجود شوراها، مردسالاران و سرمایهداران صاحب رسانه را مسلط خواهدکرد. اما ما امیدواریم که این متن و اصلاح نهایی آن به محل اجماع گروهها و شوراهای موجود زنان تبدیل شود؛ این اجماع میتواند مسیر تغییر وضع موجود را تسهیل کند؛ در اولین فرصت ممکن، هسته ی اولیهای را شکل دهد، با حفظ اصل «دموکراسی از پایین» به ارتباط گرفتن با شوراهای بوجود آمده و کمک به تشکیل شوراها، بپردازد و در نهایت به اتحادیهی شوراهای زنان دستیابد. این مسیری است که دیگر حوزهها نیز میتوانند بپیمایند.
ما تلاش کردیم که بر اساس فرم متن اصلی، نظرات و انتقادات خود را تبیین کنیم، اما لازم است پیش فرضهایی را اضافه کنیم. اولا ما از عنوان «مطالبه» استفاده نخواهیمکرد. زنان همواره در حال مبارزه برای بهدستآوردن این حقوق بودهاند و با اطمینان میتوان گفت که با سرعت و قدرت بیشتری ادامه خواهندداد. دوما، ستم جنسیتی، مختص زنان نیست و نپرداختن به مسائل جامعه رنگینکمانی نیز خطای بزرگیست. ما با در نظر داشتن این مهم به تدوین بحثهای خود ادامه خواهیمداد و ایشان را به تکمیل این متن یا تهیه متنی مشابه و ایجاد شوراهای مختص خود دعوت میکنیم. سوما، لغو قوانین براساس شریعت و فقه را بدیهی فرض کردهایم، اما در برخی بندها برای نشان دادن اهمیت موضوع، به آن پرداختهایم. همچنین معتقدیم که لازم و کافی است که این متن، به حقوقی که در فرایند مبارزه بدیهی شدهاست، بپردازد و دیگر مسائل به تصمیم شوراها موکول خواهدشد.
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44374
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzni
بیدارزنی
یک قدم عقب نخواهیمرفت - بیدارزنی
همگان در حوزهای که در آن فعال هستند، میتوانند شوراها را ایجادکنند، و ابتکار عمل را برای تصمیمگیری و اجرای تصمیمات در دست گیرند.
🟣 ۱۰ سال حبس «برای توی كوچه رقصيدن»
#آستياژ_حقيقی متولد ١٣٨٠ و نامزدش #اميرمحمد_احمدی متولد ١٣٧٩، دو بلاگر در فضای مجازی صبح روز ۱۰ آبان ماه همراه با ضرب و شتم در منزل شخصی خود توسط مامورين لباس شخصی بازداشت شده و به بند ٢٠٩ وزارت اطلاعات منتقل شدهاند.
طی اين سه ماه خانوادهی اين دو نفر تحت فشار نيروهای امنيتی سكوت كردهاند.
بازداشت آنها در پی انتشار کلیپ رقصيدنشان در نزديكی ميدان آزادی در پيج شخصيشان اتفاق افتادهاست.
دادگاه آنها در شعبه ١٥ به ریاست قاضی صلواتی، برای بررسی اتهامات تشويق به فساد و فحشا، اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنيت ملی و فعالیت تبليغی عليه نظام برگزار شده و در نهايت هر کدام به ۱۰ سال و نيم حبس تعزيری، ۲ سال ممنوعيت استفاده از فضای مجازی و ۲ سال ممنوعالخروجی از كشور، محكوم شدهاند. قابل ذکر است که در این دادگاه، آستياژ حقيقی توسط قاضی صلواتی مورد تهديد و تحقير قرارگرفته است.
از ابتدای بازداشت اين دو نفر تا به امروز با تبديل قرار بازداشت موقت آنها به قرار وثيقه موافقت نشده است و از حق داشتن وکیل در دادگاه نیز محروم بودهاند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
#آستياژ_حقيقی متولد ١٣٨٠ و نامزدش #اميرمحمد_احمدی متولد ١٣٧٩، دو بلاگر در فضای مجازی صبح روز ۱۰ آبان ماه همراه با ضرب و شتم در منزل شخصی خود توسط مامورين لباس شخصی بازداشت شده و به بند ٢٠٩ وزارت اطلاعات منتقل شدهاند.
طی اين سه ماه خانوادهی اين دو نفر تحت فشار نيروهای امنيتی سكوت كردهاند.
بازداشت آنها در پی انتشار کلیپ رقصيدنشان در نزديكی ميدان آزادی در پيج شخصيشان اتفاق افتادهاست.
دادگاه آنها در شعبه ١٥ به ریاست قاضی صلواتی، برای بررسی اتهامات تشويق به فساد و فحشا، اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنيت ملی و فعالیت تبليغی عليه نظام برگزار شده و در نهايت هر کدام به ۱۰ سال و نيم حبس تعزيری، ۲ سال ممنوعيت استفاده از فضای مجازی و ۲ سال ممنوعالخروجی از كشور، محكوم شدهاند. قابل ذکر است که در این دادگاه، آستياژ حقيقی توسط قاضی صلواتی مورد تهديد و تحقير قرارگرفته است.
از ابتدای بازداشت اين دو نفر تا به امروز با تبديل قرار بازداشت موقت آنها به قرار وثيقه موافقت نشده است و از حق داشتن وکیل در دادگاه نیز محروم بودهاند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani