Forwarded from نقد
▫️ زنان و انقلاب: مارکس و دیالکتیک
به مناسبت روز جهانی زن
نوشتهی: لیلیا دی. مونزو
ترجمهی: فرزانه راجی
8 مارس 2023
🔸 در این مقاله استدلال میکنم که جنبشهای زنان برای درک ستم بر زنان باید به مارکس و روش دیالکتیکی او توجه کنند تا مسیری را نهتنها به سوی رهایی زنان، بلکه به سوی رهایی بشریت و همهی موجودات زنده هموار کنند. من به عمدهترین انتقاداتی که جنبش فمینیستی، به نظر من بهاشتباه، به مارکس وارد کرده است، پاسخ میدهم، اما در عین حال تصدیق میکنم که پژوهشهای فمینیستی درک مهمی از تاریخ ستم بر زنان ارائه کرده است که به اعتقاد من میتواند برای تکمیل بهتر نظریههای مارکس و توجه به ستم بر زنان، به ما کمک کند و ما را به سمت بدیلی سوسیالیستی سوق دهد. بهطور خلاصه استدلال میکنم که جنبشهای رهاییبخش زنان به مبارزهی طبقاتی و مبارزهی طبقاتی به رهایی زنان نیاز دارد.
🔸 یکی از انتقادات عمدهی فمینیستها، و همچنین کسانی که بر ستم نژادی تمرکز دارند، این است که دیدگاه ماتریالیستی تاریخی همهچیز را به طبقه تقلیل میدهد. آنها استدلال میکنند که اگر چنین بود ما برابری جنسیتی و نژادی را در دولتهای سوسیالیستیِ تجربهشده شاهد میبودیم، که اینطور نبوده است؛ همانطور که بسیاری دیگر از مارکسیستها و فمینیستهای مارکسیست اشاره کردهاند، این برداشتی اشتباه از ماتریالیسم تاریخی است، چرا که در رابطه با ستم جنسی یا نژادی قائل به رابطهای علّی نیست. بلکه، ماتریالیسم تاریخی بر این باور است که شیوهی تولیدْ ویژگی کلیدی و پایدار هر جامعه است، زیرا شرایط را برای بازتولید خود از طریق نیاز مادیِ غذا، آب و سایر منابع ضروری تعیین میکند. با این حال، آگاهی از لحاظ دیالکتیکی با مادیت مرتبط است. ستم جنسیتی (و همچنین ستم نژادی) در یک شیوهی تولید معین به روشهای خاصی شکل میگیرد. بیتردید ستم جنسیتی در شیوههای قبلی تولید، از جمله فئودالیسم، نیز وجود داشته است، اما از زمانی که سرمایهداری بهعنوان شیوهی تولید مسلط مطرح شد (اگرچه شیوههای دیگر تولید نیز همزمان وجود داشته باشند)، روابط جنسیتی و ستم بر زنان به منبع مهمی برای انباشت سرمایه تبدیل شده و به کنترلِ بدن زنان و الگوهای اجتماعی شدن برای توسعهی نسل بعدی کارگران گره خورده است.
🔸با اینکه استدلالهای مارکسیستی وضعیت کنونی ستم بر زنان را توضیح میدهند، تعداد کمی از آنها فرایندهای تاریخیای که ستم بر زنان را ممکن کردهاند، از نزدیک مورد واکاوی قرار دادهاند. این غیبت در ادبیات مارکسیستی به فمینیستها این اجازه را داده است که رویکرد غیرتاریخیای را اتخاذ کنند که مارکس نسبت به آن هشدار داد: انتساب ویژگیها خاص به طبیعت انسان بدون شواهدی از تغییر اجتماعی و مادی. در واقع این رویکردی رایج در میان کسانی بوده است که استدلال میکنند ساختاری مردسالارانه موازی با طبقه وجود دارد و مبنای آن در موقعیت ممتاز و قدرت مردان و تمایل آنان به حفظ این ساختار نهفته است. در اینجا نقد فمینیستی علیه گرایش طبیعی و زیستشناختی زنان به کار بازتولیدی بهعنوان توضیحی برای سلطهی مردان مطرح میشود. درعین حال، سلطهای که کانون نقد است، پیشینی تلقی میشود و منجر به استدلالی دایرهای میشود که روش دیالکتیکی مارکس ما را از آن نجات میدهد و آشکار میکند که آنچه ما «طبیعی» میپنداریم، همیشه تحتتأثیر نیروهای مادی و ایدئولوژیک قرار دارد.
🔸 آنچه ما نیاز داریم آموختن همبستگی است، بهگونهای که انقلابی که میسازیم متضمن تلاشهای مشترک درجهت مبارزهی طبقاتی و رهایی زنان باشد. به نظر من این دو باید یک مبارزه باشند، زیرا هریک دیگری را ایجاب میکند. من رؤیای جهانی را میبینم که در آن همهی زنان و مردان میتوانند به رفیعترین قلههای عظمت انسانی خود برسند. برای من این بدان معناست که همهی انسانها میتوانند به یکدیگر و همهی شکلهای هستی عشق بورزند و احساس شفقت کنند. هر فردی میتواند با عزت زندگی کند و ظرفیتهای خلاقانه و فکری خود را شکوفا کند. و اینکه در کنار یکدیگر میتوانیم جهانی دموکراتیک، بیطبقه و بر پایهی مسئولیت اجتماعی، برابری و آزادی واقعی برای همه بنا کنیم که در آن هر فردی مهم است و دوگانههای برساختهی اجتماعی که روابط سلطه و قدرت را برقرار میکنند به نفع فرایند پیچیدهی «شدن» ریشهکن میشوند...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3qr
#روز_جهانی_زن
#جنبش_زنان
#فمینیسم
#مارکسیسم
#انقلاب
👇🏼
🖋@naghd_com
به مناسبت روز جهانی زن
نوشتهی: لیلیا دی. مونزو
ترجمهی: فرزانه راجی
8 مارس 2023
🔸 در این مقاله استدلال میکنم که جنبشهای زنان برای درک ستم بر زنان باید به مارکس و روش دیالکتیکی او توجه کنند تا مسیری را نهتنها به سوی رهایی زنان، بلکه به سوی رهایی بشریت و همهی موجودات زنده هموار کنند. من به عمدهترین انتقاداتی که جنبش فمینیستی، به نظر من بهاشتباه، به مارکس وارد کرده است، پاسخ میدهم، اما در عین حال تصدیق میکنم که پژوهشهای فمینیستی درک مهمی از تاریخ ستم بر زنان ارائه کرده است که به اعتقاد من میتواند برای تکمیل بهتر نظریههای مارکس و توجه به ستم بر زنان، به ما کمک کند و ما را به سمت بدیلی سوسیالیستی سوق دهد. بهطور خلاصه استدلال میکنم که جنبشهای رهاییبخش زنان به مبارزهی طبقاتی و مبارزهی طبقاتی به رهایی زنان نیاز دارد.
🔸 یکی از انتقادات عمدهی فمینیستها، و همچنین کسانی که بر ستم نژادی تمرکز دارند، این است که دیدگاه ماتریالیستی تاریخی همهچیز را به طبقه تقلیل میدهد. آنها استدلال میکنند که اگر چنین بود ما برابری جنسیتی و نژادی را در دولتهای سوسیالیستیِ تجربهشده شاهد میبودیم، که اینطور نبوده است؛ همانطور که بسیاری دیگر از مارکسیستها و فمینیستهای مارکسیست اشاره کردهاند، این برداشتی اشتباه از ماتریالیسم تاریخی است، چرا که در رابطه با ستم جنسی یا نژادی قائل به رابطهای علّی نیست. بلکه، ماتریالیسم تاریخی بر این باور است که شیوهی تولیدْ ویژگی کلیدی و پایدار هر جامعه است، زیرا شرایط را برای بازتولید خود از طریق نیاز مادیِ غذا، آب و سایر منابع ضروری تعیین میکند. با این حال، آگاهی از لحاظ دیالکتیکی با مادیت مرتبط است. ستم جنسیتی (و همچنین ستم نژادی) در یک شیوهی تولید معین به روشهای خاصی شکل میگیرد. بیتردید ستم جنسیتی در شیوههای قبلی تولید، از جمله فئودالیسم، نیز وجود داشته است، اما از زمانی که سرمایهداری بهعنوان شیوهی تولید مسلط مطرح شد (اگرچه شیوههای دیگر تولید نیز همزمان وجود داشته باشند)، روابط جنسیتی و ستم بر زنان به منبع مهمی برای انباشت سرمایه تبدیل شده و به کنترلِ بدن زنان و الگوهای اجتماعی شدن برای توسعهی نسل بعدی کارگران گره خورده است.
🔸با اینکه استدلالهای مارکسیستی وضعیت کنونی ستم بر زنان را توضیح میدهند، تعداد کمی از آنها فرایندهای تاریخیای که ستم بر زنان را ممکن کردهاند، از نزدیک مورد واکاوی قرار دادهاند. این غیبت در ادبیات مارکسیستی به فمینیستها این اجازه را داده است که رویکرد غیرتاریخیای را اتخاذ کنند که مارکس نسبت به آن هشدار داد: انتساب ویژگیها خاص به طبیعت انسان بدون شواهدی از تغییر اجتماعی و مادی. در واقع این رویکردی رایج در میان کسانی بوده است که استدلال میکنند ساختاری مردسالارانه موازی با طبقه وجود دارد و مبنای آن در موقعیت ممتاز و قدرت مردان و تمایل آنان به حفظ این ساختار نهفته است. در اینجا نقد فمینیستی علیه گرایش طبیعی و زیستشناختی زنان به کار بازتولیدی بهعنوان توضیحی برای سلطهی مردان مطرح میشود. درعین حال، سلطهای که کانون نقد است، پیشینی تلقی میشود و منجر به استدلالی دایرهای میشود که روش دیالکتیکی مارکس ما را از آن نجات میدهد و آشکار میکند که آنچه ما «طبیعی» میپنداریم، همیشه تحتتأثیر نیروهای مادی و ایدئولوژیک قرار دارد.
🔸 آنچه ما نیاز داریم آموختن همبستگی است، بهگونهای که انقلابی که میسازیم متضمن تلاشهای مشترک درجهت مبارزهی طبقاتی و رهایی زنان باشد. به نظر من این دو باید یک مبارزه باشند، زیرا هریک دیگری را ایجاب میکند. من رؤیای جهانی را میبینم که در آن همهی زنان و مردان میتوانند به رفیعترین قلههای عظمت انسانی خود برسند. برای من این بدان معناست که همهی انسانها میتوانند به یکدیگر و همهی شکلهای هستی عشق بورزند و احساس شفقت کنند. هر فردی میتواند با عزت زندگی کند و ظرفیتهای خلاقانه و فکری خود را شکوفا کند. و اینکه در کنار یکدیگر میتوانیم جهانی دموکراتیک، بیطبقه و بر پایهی مسئولیت اجتماعی، برابری و آزادی واقعی برای همه بنا کنیم که در آن هر فردی مهم است و دوگانههای برساختهی اجتماعی که روابط سلطه و قدرت را برقرار میکنند به نفع فرایند پیچیدهی «شدن» ریشهکن میشوند...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3qr
#روز_جهانی_زن
#جنبش_زنان
#فمینیسم
#مارکسیسم
#انقلاب
👇🏼
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
زنان و انقلاب: مارکس و دیالکتیک
نوشتهی: لیلیا دی. مونزو ترجمهی: فرزانه راجی این مقاله استدلال میکند که مارکسیسم ذاتاً ضد تبعیض جنسیتی، ضد نژادپرستی و علیه همهی شکلهای بهرهکشی و ستم است. مارکسیسم بهعنوان فلسفهی انقلاب، صرف…
🟣 #بیدارزنی: برساختن زن خانهدار تحصیلکرده در ایران
✍🏽 نویسنده: افسانه نجمآبادی
✍🏽 برگردان: زهره اسدپور
از متن: «ترجمهی این مقاله، به سالها پیش و جستجویی جمعی برای دریافتن رابطهی میان جنسیت و ملیت، باز میگردد. این که چگونه در هنگامهی مشروطه و خیزش مردمی برای برساختن ایران مدرن، مسالهی زن، صورتبندی و به شكل زن خانهدار تحصیلکرده، در خدمت ایدهی پیشرفت قرار میگیرد، به خوبی در این مقاله بحث و بررسی شده است. انتشار این ترجمه، در این هنگامه، که طرح مسالهی زن، طلایهدار درافکندن طرحی جدید از ایران شده است، در حد خود، تاکیدی است برپیشینهی پیوند مسالهی زن با ایدهی پیشرفت. (توضیح مترجم)
⚪️ برساختن زن خانهدار تحصیلکرده در ایران
از میان مطالبی که این سالها دربارهی زنان خاورمیانه در آغاز قرن بیستم نوشته شده شماری توجه داشتهاند که در این دوره موضوع مادری و همسری، بهویژه ساماندهی آن به مدد راهنماهای علوم خانهداری، در مباحث مربوط به مفهوم «زن» اهمیت محوری داشته است. خواه گفته شود زنان خود این فرایند مدرنسازی و علمیکردن را برای بالا بردن منزلتشان در جامعه به کار بستند، یا بگویند این فرایند کارمایههای فمینیستیِ ممکن برای بیداری زنان را مهار و بیاثر کرد، یا حتی علمیشدن را فرایندی انضباطی و سامانبخش بدانند که استادانه زنانگی مدرنی در تقابل کامل با زنانگی سنتی پدید آورد، در هر صورت هیچ یک از این استدلالها توجه کافی به تغییرات مهمی ندارند که مفاهیم مادری و همسری از سر گذراندند تا این گفتمان را به وجود آورند....»
#ژن_ژیان_ئازادی #جنبش_زنان
#کار_خانگی #تبعیض_سیستماتیک
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46145/
@bidarzani
✍🏽 نویسنده: افسانه نجمآبادی
✍🏽 برگردان: زهره اسدپور
از متن: «ترجمهی این مقاله، به سالها پیش و جستجویی جمعی برای دریافتن رابطهی میان جنسیت و ملیت، باز میگردد. این که چگونه در هنگامهی مشروطه و خیزش مردمی برای برساختن ایران مدرن، مسالهی زن، صورتبندی و به شكل زن خانهدار تحصیلکرده، در خدمت ایدهی پیشرفت قرار میگیرد، به خوبی در این مقاله بحث و بررسی شده است. انتشار این ترجمه، در این هنگامه، که طرح مسالهی زن، طلایهدار درافکندن طرحی جدید از ایران شده است، در حد خود، تاکیدی است برپیشینهی پیوند مسالهی زن با ایدهی پیشرفت. (توضیح مترجم)
⚪️ برساختن زن خانهدار تحصیلکرده در ایران
از میان مطالبی که این سالها دربارهی زنان خاورمیانه در آغاز قرن بیستم نوشته شده شماری توجه داشتهاند که در این دوره موضوع مادری و همسری، بهویژه ساماندهی آن به مدد راهنماهای علوم خانهداری، در مباحث مربوط به مفهوم «زن» اهمیت محوری داشته است. خواه گفته شود زنان خود این فرایند مدرنسازی و علمیکردن را برای بالا بردن منزلتشان در جامعه به کار بستند، یا بگویند این فرایند کارمایههای فمینیستیِ ممکن برای بیداری زنان را مهار و بیاثر کرد، یا حتی علمیشدن را فرایندی انضباطی و سامانبخش بدانند که استادانه زنانگی مدرنی در تقابل کامل با زنانگی سنتی پدید آورد، در هر صورت هیچ یک از این استدلالها توجه کافی به تغییرات مهمی ندارند که مفاهیم مادری و همسری از سر گذراندند تا این گفتمان را به وجود آورند....»
#ژن_ژیان_ئازادی #جنبش_زنان
#کار_خانگی #تبعیض_سیستماتیک
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46145/
@bidarzani
بیدارزنی
برساختن زن خانهدار تحصیلکرده در ایران - بیدارزنی
افسانه نجم آبادی در این مقاله نشان میدهد که چطور مفهوم زن مدرن به عنوان زن خانهدار تحصیلکرده به نفع مدرنیته به کار گرفته شد.
🟣 #بیدارزنی: چرایی شکلگیری جنش سراسری زن، زندگی، آزادی
تحلیل جنبش سراسری ژینا (بخش اول)
از متن: «طی ماههای گذشته شاهد قیام کمنظیر ژینا با شعار محوری زن زندگی آزادی در تاریخ مبارزات اجتماعی-سیاسی ایران بودیم. قیامی که مشابه آن در تاریخ مبارزات مردمی در سراسر جهان نیز به لحاظ عاملیت و موضوعیت، کمتر مشاهده شده است. به طوریکه از همان روزهای آغازین، بسیاری از کنشگران اجتماعی-سیاسی و اندیشمندان علوم اجتماعی به تحلیل این جنبش اجتماعی پرداختند و کوشیدند چرایی و چگونگی آن را در این برههی زمانی دریابند و توضیح دهند. اکنون که نه ماه از این قیام گذشته است و به نظر میرسد برخی خصلتهای آن وضوح بیشتری یافته است، ما نیز در تحریریهی بیدارزنی به عنوان یک تریبون فمینیستی بر آن شدیم که طی یک گفتگوی جمعی و با پاسخ به چند پرسش محوری به تحلیل جنبش سراسری ژینا از نظرگاه خود برآییم.
در مسیر پاسخ به این پرسشها تردیدهایی نیز از سوی ما مطرح بود؛ به نظرمان آمد که نیاز به مجال و ابزار بررسی بیشتر و دقیقتری داریم و از خود پرسیدیم که هر کدام از ما چقدر این بستر را میشناسیم یا چقدر حضور میدانی داشتیم. با این وجود با همین شناختی که نسبت به شرایط پیش رویمان داریم لازم دیدیم که پاسخهایمان را در لحظهی کنونی ثبت کنیم. چرا که در حال بررسی یک جنبش اجتماعی سراسری در جامعهای هستیم که سالها ستم جنسیتی در آن برقرار و نهادینه شده است. اما پاسخهای ما صرفاً رویکرد ما در این مقطع زمانی است که میتواند توسط دیگران و یا خود ما حتی در آیندهای نزدیک به چالش کشیده یا تکمیل شود.
این متن پاسخ گروه بیدارزنی به پرسش آغازینی است که به گفتگو گذاشتیم؛ چه شد که ستم جنسیتی علیه یک زن کُرد قیام سراسری ژینا را رقم زد؟»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان #انقلاب
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46188/
@bidarzani
تحلیل جنبش سراسری ژینا (بخش اول)
از متن: «طی ماههای گذشته شاهد قیام کمنظیر ژینا با شعار محوری زن زندگی آزادی در تاریخ مبارزات اجتماعی-سیاسی ایران بودیم. قیامی که مشابه آن در تاریخ مبارزات مردمی در سراسر جهان نیز به لحاظ عاملیت و موضوعیت، کمتر مشاهده شده است. به طوریکه از همان روزهای آغازین، بسیاری از کنشگران اجتماعی-سیاسی و اندیشمندان علوم اجتماعی به تحلیل این جنبش اجتماعی پرداختند و کوشیدند چرایی و چگونگی آن را در این برههی زمانی دریابند و توضیح دهند. اکنون که نه ماه از این قیام گذشته است و به نظر میرسد برخی خصلتهای آن وضوح بیشتری یافته است، ما نیز در تحریریهی بیدارزنی به عنوان یک تریبون فمینیستی بر آن شدیم که طی یک گفتگوی جمعی و با پاسخ به چند پرسش محوری به تحلیل جنبش سراسری ژینا از نظرگاه خود برآییم.
در مسیر پاسخ به این پرسشها تردیدهایی نیز از سوی ما مطرح بود؛ به نظرمان آمد که نیاز به مجال و ابزار بررسی بیشتر و دقیقتری داریم و از خود پرسیدیم که هر کدام از ما چقدر این بستر را میشناسیم یا چقدر حضور میدانی داشتیم. با این وجود با همین شناختی که نسبت به شرایط پیش رویمان داریم لازم دیدیم که پاسخهایمان را در لحظهی کنونی ثبت کنیم. چرا که در حال بررسی یک جنبش اجتماعی سراسری در جامعهای هستیم که سالها ستم جنسیتی در آن برقرار و نهادینه شده است. اما پاسخهای ما صرفاً رویکرد ما در این مقطع زمانی است که میتواند توسط دیگران و یا خود ما حتی در آیندهای نزدیک به چالش کشیده یا تکمیل شود.
این متن پاسخ گروه بیدارزنی به پرسش آغازینی است که به گفتگو گذاشتیم؛ چه شد که ستم جنسیتی علیه یک زن کُرد قیام سراسری ژینا را رقم زد؟»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان #انقلاب
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46188/
@bidarzani
بیدارزنی
تحلیل جنبش سراسری ژینا (۱)-چرایی شکلگیری جنش سراسری زن، زندگی، آزادی - بیدارزنی
این متن پاسخ گروه بیدارزنی به این پرسش است که چطور ستم جنسیتی علیه یک زن کُرد جنبش سراسری ژینا و زن زندگی آزادی را رقم زد.
🟣 #بیدارزنی: جنبش با سرکوب، به محاق نمیرود
گفتگوی بیدارزنی با «نشریهی فراسوی کندوکاو»
▪️بیدارزنی: متن پیشرو حاصل گفتگوی بیدارزنی با «نشریهی فراسوی کندوکاو» است. این گفتگو با محوریت بررسی نقش معلمان و تشکلهای صنفی معلمان در پیشروی قیام ژیناست. قرارگیری در شرایط اوج و حضیض این قیام، ما را بر آن داشت تا با طرح سوالاتی پیرامون جنبش مبارزاتی دانشآموزان در مدرسه و از سوی دیگر سرکوبهای حداکثری حاکمیت، به تحلیل چشمانداز قیام ژینا در مدرسه بپردازیم. گفتگویی با محوریت پیوند جنبش صنفی معلمان با قیام «زن، زندگی، آزادی»، سوژگی سیاسی دانشآموزان و روند بالفعلشدگی آنان در مدرسه، تبعات ستم ملی و روند آسیمیلاسیون و مبارزات معلمان در پیش و پس از قیام ژینا، از محورهای اصلی این گفتگوی جمعی است.
«از متن:
_ #بیدارزنی: ما در شماره چهارم نشریهی کندوکاو، در بخش بیانیهی تحلیلی «در مورد نحوهی ادامه مطالبهگری و اعتراضات» که در سیزده بند ارائه شده، میخوانیم: «شرایط کرونا، نزول سطح آموزش و نبود زیرساختهای ضروری برای آموزش مجازی، تبعات وحشتناکی داشته که رانده شدن بیش از سه میلیون دانشآموز از مدرسه، آن هم بنا بر آمار ادعایی مسئولان که بدون شک آمیخته با پنهانکاری بوده، یکی از آنهاست. امروز در شرایطی قرار داریم که مدتها از پایان اپیدمی کرونا و مجازی شدن آموزش میگذرد، اما ترک تحصیل اجباری و نزول سطح آموزش بنا بر نابرابریهای ساختاری، کماکان یک معضل جدی در آموزش عمومی محسوب میشود…. حملات شیمیایی اخیر، عملا بیشتر فرزندان خانوادههای تهیدست را از تحصیل محروم کرده و یا کیفیت آموزش آنان را تنزل داده است.» به نظر شما چه رانههای اعتراضی و یا اتحادی بین تشکلهای صنفی باید صورت پذیرد تا آمار میلیونی ترک تحصیل اجباری کودکانِ متعلق به طبقهی کارگر و تهیدست، تنها یک آمار اسفبار باقی نماند؟ و آیا به نظر شما این فاجعه، خود یکی از قویترین دلایل برای اتحادی در جهت پایان روند فقیرسازی سیستماتیک در تمامی ارکان آن نیست؟
_ #فراسوی_کندوکاو: این سوال برای ما سؤال مهمی است. چون اتفاقا در همین سؤال ما آلترناتیو خود را مطرح میکنیم، یعنی آلترناتیو فراسو را. در واقع به هویت خود اینجا اشاره میکنیم. ببینید دربارهی آموزش رایگان و بازماندگی از تحصیل، اینها همواره مطالبهی اصلی شورا و کانونها بوده و واقعا ماهیت جنبش معلمان با این مطالبات گره خورده است. در جنبش معلمان، «نه به خصوصیسازی» هم مطرح بوده و متقابلا در کارگرها هم مثلا در کانونهای فعالی مانند هفتتپه، فولاد در گذشته یا هپکو و آذرآب ما “نه به خصوصیسازی” را شاهد بودیم و پیرامون این مطالبه کنشگری کردهاند. این نشان میدهد که مدارهایی برای همبستگی بین فرودستان و بهطور کلی طبقه کارگر وجود دارد و بر سر همین دارد اعتراض و کنشگری صورت میگیرد و در درون آن، دغدغههای ایجابیای برای آینده هم نهفته است. وقتی ما خواهان این نیستیم که خصوصیسازی صورت بگیرد، از یک سو خواهان این هم نیستیم که همه چیز در دست دولت قرار بگیرد چون میبینیم که دولت هم در این زمینه نهاد ناکارآمدی است و این میتواند آلترناتیوهایی هم در دل خود داشته باشد، مانند ادارهی شورایی مدرسه و این شکلی از امر ایجابی علیه منطق سرمایه است که میتواند گروههای مختلف ستمدیده را گرد هم بیاورد و متحد کند...»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان #حملات_شیمیایی_به_مدارس
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46216/
@bidarzani
گفتگوی بیدارزنی با «نشریهی فراسوی کندوکاو»
▪️بیدارزنی: متن پیشرو حاصل گفتگوی بیدارزنی با «نشریهی فراسوی کندوکاو» است. این گفتگو با محوریت بررسی نقش معلمان و تشکلهای صنفی معلمان در پیشروی قیام ژیناست. قرارگیری در شرایط اوج و حضیض این قیام، ما را بر آن داشت تا با طرح سوالاتی پیرامون جنبش مبارزاتی دانشآموزان در مدرسه و از سوی دیگر سرکوبهای حداکثری حاکمیت، به تحلیل چشمانداز قیام ژینا در مدرسه بپردازیم. گفتگویی با محوریت پیوند جنبش صنفی معلمان با قیام «زن، زندگی، آزادی»، سوژگی سیاسی دانشآموزان و روند بالفعلشدگی آنان در مدرسه، تبعات ستم ملی و روند آسیمیلاسیون و مبارزات معلمان در پیش و پس از قیام ژینا، از محورهای اصلی این گفتگوی جمعی است.
«از متن:
_ #بیدارزنی: ما در شماره چهارم نشریهی کندوکاو، در بخش بیانیهی تحلیلی «در مورد نحوهی ادامه مطالبهگری و اعتراضات» که در سیزده بند ارائه شده، میخوانیم: «شرایط کرونا، نزول سطح آموزش و نبود زیرساختهای ضروری برای آموزش مجازی، تبعات وحشتناکی داشته که رانده شدن بیش از سه میلیون دانشآموز از مدرسه، آن هم بنا بر آمار ادعایی مسئولان که بدون شک آمیخته با پنهانکاری بوده، یکی از آنهاست. امروز در شرایطی قرار داریم که مدتها از پایان اپیدمی کرونا و مجازی شدن آموزش میگذرد، اما ترک تحصیل اجباری و نزول سطح آموزش بنا بر نابرابریهای ساختاری، کماکان یک معضل جدی در آموزش عمومی محسوب میشود…. حملات شیمیایی اخیر، عملا بیشتر فرزندان خانوادههای تهیدست را از تحصیل محروم کرده و یا کیفیت آموزش آنان را تنزل داده است.» به نظر شما چه رانههای اعتراضی و یا اتحادی بین تشکلهای صنفی باید صورت پذیرد تا آمار میلیونی ترک تحصیل اجباری کودکانِ متعلق به طبقهی کارگر و تهیدست، تنها یک آمار اسفبار باقی نماند؟ و آیا به نظر شما این فاجعه، خود یکی از قویترین دلایل برای اتحادی در جهت پایان روند فقیرسازی سیستماتیک در تمامی ارکان آن نیست؟
_ #فراسوی_کندوکاو: این سوال برای ما سؤال مهمی است. چون اتفاقا در همین سؤال ما آلترناتیو خود را مطرح میکنیم، یعنی آلترناتیو فراسو را. در واقع به هویت خود اینجا اشاره میکنیم. ببینید دربارهی آموزش رایگان و بازماندگی از تحصیل، اینها همواره مطالبهی اصلی شورا و کانونها بوده و واقعا ماهیت جنبش معلمان با این مطالبات گره خورده است. در جنبش معلمان، «نه به خصوصیسازی» هم مطرح بوده و متقابلا در کارگرها هم مثلا در کانونهای فعالی مانند هفتتپه، فولاد در گذشته یا هپکو و آذرآب ما “نه به خصوصیسازی” را شاهد بودیم و پیرامون این مطالبه کنشگری کردهاند. این نشان میدهد که مدارهایی برای همبستگی بین فرودستان و بهطور کلی طبقه کارگر وجود دارد و بر سر همین دارد اعتراض و کنشگری صورت میگیرد و در درون آن، دغدغههای ایجابیای برای آینده هم نهفته است. وقتی ما خواهان این نیستیم که خصوصیسازی صورت بگیرد، از یک سو خواهان این هم نیستیم که همه چیز در دست دولت قرار بگیرد چون میبینیم که دولت هم در این زمینه نهاد ناکارآمدی است و این میتواند آلترناتیوهایی هم در دل خود داشته باشد، مانند ادارهی شورایی مدرسه و این شکلی از امر ایجابی علیه منطق سرمایه است که میتواند گروههای مختلف ستمدیده را گرد هم بیاورد و متحد کند...»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان #حملات_شیمیایی_به_مدارس
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46216/
@bidarzani
بیدارزنی
جنبش با سرکوب، به محاق نمیرود - بیدارزنی
متن پیشرو گفتگوی بیدارزنی با نشریهی فراسوی کندوکاو است. این گفتگو با محوریت بررسی نقش معلمان و تشکلهای صنفی معلمان در پیشروی قیام ژیناست.
بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی: چرایی شکلگیری جنش سراسری زن، زندگی، آزادی تحلیل جنبش سراسری ژینا (بخش اول) از متن: «طی ماههای گذشته شاهد قیام کمنظیر ژینا با شعار محوری زن زندگی آزادی در تاریخ مبارزات اجتماعی-سیاسی ایران بودیم. قیامی که مشابه آن در تاریخ مبارزات مردمی در…
🟣 #بیدارزنی: خاستگاه و مطالبات معترضان در جنبش سراسری ژینا (بخش دوم)
#بیدارزنی: در تحریریه بیدارزنی بر آن شدیم که طی یک گفتگوی جمعی و با پاسخ به چند پرسش محوری، به تحلیل جنبش سراسری ژینا از نظرگاه خود برآییم. بخش اول به این پرسش پرداختیم که چه شد ستم جنسیتی علیه یک زن کُرد قیام سراسری ژینا را رقم زد. در پاسخ به این پرسش چند مقوله مورد توجه ما قرار گرفت؛ شکاف جنسیتی و کنشگری زنان؛ سرکوب گروههای تحت ستم و سابقه سیاسی مبرزین کردستان، پیوند جنبش ژینا با خیزشها و اعتراضات پیشین و نقش شبکههای اجتماعی. یکی از موضوعات محوری که بسیاری از تحلیلها تا کنون به آن پرداختهاند، شناخت و بررسی عاملیت در قیام ژینا است، متن پیشرو پیرامون همین موضوع است. سوال محوری ما این است که زنان چه نقشی را در طول قیام ژینا ایفا کردند؟ کدام گروه از زنان و با چه مطالباتی و چگونه در این جنبش فعال بودند؟
از متن:
▪️مطالبات زنان معترض در قیام و جنبش سراسری ژینا
«در طول قیام مطالبات متنوعی مطرح شد اما همگی ذیل شعار «زن، زندگی» آزادی» معنا یافتند. بخشی از مطالبات کلی و مربوط به ساختار نظام بود و برخی مشخصتر بود. به کمک متون، بیانیهها و فراخوانها از یک سو و شعارهایی که در خیابانها و پشت بامها سرداده شد یا دیوارنویسیها و از همه مهمتر اکتهای اعتراضی تا حدود زیادی میتوان گفت که خواستهها چه بودند.
⚪️ تفاوتی که این اعتراضات به طور خاص داشتند بیان واضح «نخواستن جمهوری اسلامی» با صدای بلند بود. از همان لحظه کشته شدن ژینا، «رفتن کلیت نظام» یک مطالبهی جمعی بود. کسانی که روسری خود را آتش زدند یا حجاب از سر برداشتند، تنها خواستهشان رفتن گشت ارشاد نبود، بلکه درهمتنیدگی تمامی ستمها از جمله ستمهای جنسیتی، اتنیکی|ملی، طبقاتی و انباشت چهار دهه سرکوب و تبعیض و کشتار و فقر سیستماتیک کاری کرد که رادیکالترین وجه شعار و ادیکالترین وجه مطالبات در سطح دانشگاه، مدارس و خیابان، سرداده شود. این موضوع را میتوان حتی در بازنمایی رسانههایی که تا قبل از این سویههای دیگری داشتند، مشاهده کرد.
⚪️ اما جدا از شعار «زن، زندگی، آزادی» که در سراسر اعتراضات ستم جنسیتی را نشانه گرفته بود و به جز لغو حجاب اجباری، آیا مسائل دیگر زنان هم بیان شد؟ چه دریافتی از شعار زن زندگی آزادی وجود داشت و چرا به یکباره شعار «مرد میهن آبادی» در کنار آن حتی در چندین دانشگاه سرداده شد؟ به نظر میرسد محتوای شعارهایی که در خیابان سرداده میشد با متون و ادبیات منتشر شده توسط فمینیستها در رسانهها یا اقدامات خیابانیشان متفاوت بود.
محتوای برخی از شعارهای سرداده شده در خیابانها سکسیستی و ضد زن بودند -به جز بلوچستان و کردستان. بسیاری هم نقد کردند که شعارها بیانگر خواستههای جنبش نیست؛ اما خشم بسیاری که از سرکوب وجود داشت به گسترش این شعارها کمک کردند. خصوصا در ابتدای قیام، مطالبات دیگر زنان -به غیر از مقابله با حجاب اجباری- فرصت طرح نیافت. شاید این موضوع طبیعی بود، چرا که در کشاکش اعتراضاتی که مقابل آن اسلحه بود، فرصت کمتری برای همراهی با شعارهای سازمانیافته بود. شاید به همین دلیل در بلوچستان و کردستان شعارهای سکسیستی سرداده نشد، چون مبارزه در آنجا شکل سازمانیافتهتری داشت.
⚪️ مدتی کوتاه بعد از اینکه اعتراضات خیابانی تب و تاب قبلی را به دلیل سرکوب گسترده از دست داد، مطالبات زنان راه خود را در تحلیلهای کمیتهها و گروههای کوچک و بزرگ و رسانهها باز کرد؛ راه درازی که همچنان پیش روی ماست. بسیاری از همان ابتدا طرح موضوع کردند که آیا «ژن، ژیان، ئازادی» به تنهایی کفایت میکند یا لازم است مفهوم آن را بشکافیم و مسائل زنان را به طور خاصتر مشخص کنیم. این موضوع مسئلهای بود که ما را در گروه کوچک بیدارزنی بارها به چالش کشاند.
به نظر میرسد این چالشی بود که در میان گروههای زنان دیگر نیز مطرح بود به طوری که در بسیاری از متنها این شعار کلیدی بازتعریف شد. چندین منشور زنان نوشته شد، بروشورهایی تهیه و بیانیههای مشترکی منتشر شد که در همگی بر آنچه که برای آینده زنان میخواستند، اشاره داشت. شعارهایی در توضیح زن زندگی آزادی مطرح و دیوارنویسی شدند از ربط پدرسالاری به دولت و تضییع حق بر بدن، تا منع خشونت علیه زنان و جداماندگی زنان از بازار کار. این را فعالان زنان به صورت ساختارمند انجام دادند...»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان #انقلاب
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46223/
@bidarzani
#بیدارزنی: در تحریریه بیدارزنی بر آن شدیم که طی یک گفتگوی جمعی و با پاسخ به چند پرسش محوری، به تحلیل جنبش سراسری ژینا از نظرگاه خود برآییم. بخش اول به این پرسش پرداختیم که چه شد ستم جنسیتی علیه یک زن کُرد قیام سراسری ژینا را رقم زد. در پاسخ به این پرسش چند مقوله مورد توجه ما قرار گرفت؛ شکاف جنسیتی و کنشگری زنان؛ سرکوب گروههای تحت ستم و سابقه سیاسی مبرزین کردستان، پیوند جنبش ژینا با خیزشها و اعتراضات پیشین و نقش شبکههای اجتماعی. یکی از موضوعات محوری که بسیاری از تحلیلها تا کنون به آن پرداختهاند، شناخت و بررسی عاملیت در قیام ژینا است، متن پیشرو پیرامون همین موضوع است. سوال محوری ما این است که زنان چه نقشی را در طول قیام ژینا ایفا کردند؟ کدام گروه از زنان و با چه مطالباتی و چگونه در این جنبش فعال بودند؟
از متن:
▪️مطالبات زنان معترض در قیام و جنبش سراسری ژینا
«در طول قیام مطالبات متنوعی مطرح شد اما همگی ذیل شعار «زن، زندگی» آزادی» معنا یافتند. بخشی از مطالبات کلی و مربوط به ساختار نظام بود و برخی مشخصتر بود. به کمک متون، بیانیهها و فراخوانها از یک سو و شعارهایی که در خیابانها و پشت بامها سرداده شد یا دیوارنویسیها و از همه مهمتر اکتهای اعتراضی تا حدود زیادی میتوان گفت که خواستهها چه بودند.
⚪️ تفاوتی که این اعتراضات به طور خاص داشتند بیان واضح «نخواستن جمهوری اسلامی» با صدای بلند بود. از همان لحظه کشته شدن ژینا، «رفتن کلیت نظام» یک مطالبهی جمعی بود. کسانی که روسری خود را آتش زدند یا حجاب از سر برداشتند، تنها خواستهشان رفتن گشت ارشاد نبود، بلکه درهمتنیدگی تمامی ستمها از جمله ستمهای جنسیتی، اتنیکی|ملی، طبقاتی و انباشت چهار دهه سرکوب و تبعیض و کشتار و فقر سیستماتیک کاری کرد که رادیکالترین وجه شعار و ادیکالترین وجه مطالبات در سطح دانشگاه، مدارس و خیابان، سرداده شود. این موضوع را میتوان حتی در بازنمایی رسانههایی که تا قبل از این سویههای دیگری داشتند، مشاهده کرد.
⚪️ اما جدا از شعار «زن، زندگی، آزادی» که در سراسر اعتراضات ستم جنسیتی را نشانه گرفته بود و به جز لغو حجاب اجباری، آیا مسائل دیگر زنان هم بیان شد؟ چه دریافتی از شعار زن زندگی آزادی وجود داشت و چرا به یکباره شعار «مرد میهن آبادی» در کنار آن حتی در چندین دانشگاه سرداده شد؟ به نظر میرسد محتوای شعارهایی که در خیابان سرداده میشد با متون و ادبیات منتشر شده توسط فمینیستها در رسانهها یا اقدامات خیابانیشان متفاوت بود.
محتوای برخی از شعارهای سرداده شده در خیابانها سکسیستی و ضد زن بودند -به جز بلوچستان و کردستان. بسیاری هم نقد کردند که شعارها بیانگر خواستههای جنبش نیست؛ اما خشم بسیاری که از سرکوب وجود داشت به گسترش این شعارها کمک کردند. خصوصا در ابتدای قیام، مطالبات دیگر زنان -به غیر از مقابله با حجاب اجباری- فرصت طرح نیافت. شاید این موضوع طبیعی بود، چرا که در کشاکش اعتراضاتی که مقابل آن اسلحه بود، فرصت کمتری برای همراهی با شعارهای سازمانیافته بود. شاید به همین دلیل در بلوچستان و کردستان شعارهای سکسیستی سرداده نشد، چون مبارزه در آنجا شکل سازمانیافتهتری داشت.
⚪️ مدتی کوتاه بعد از اینکه اعتراضات خیابانی تب و تاب قبلی را به دلیل سرکوب گسترده از دست داد، مطالبات زنان راه خود را در تحلیلهای کمیتهها و گروههای کوچک و بزرگ و رسانهها باز کرد؛ راه درازی که همچنان پیش روی ماست. بسیاری از همان ابتدا طرح موضوع کردند که آیا «ژن، ژیان، ئازادی» به تنهایی کفایت میکند یا لازم است مفهوم آن را بشکافیم و مسائل زنان را به طور خاصتر مشخص کنیم. این موضوع مسئلهای بود که ما را در گروه کوچک بیدارزنی بارها به چالش کشاند.
به نظر میرسد این چالشی بود که در میان گروههای زنان دیگر نیز مطرح بود به طوری که در بسیاری از متنها این شعار کلیدی بازتعریف شد. چندین منشور زنان نوشته شد، بروشورهایی تهیه و بیانیههای مشترکی منتشر شد که در همگی بر آنچه که برای آینده زنان میخواستند، اشاره داشت. شعارهایی در توضیح زن زندگی آزادی مطرح و دیوارنویسی شدند از ربط پدرسالاری به دولت و تضییع حق بر بدن، تا منع خشونت علیه زنان و جداماندگی زنان از بازار کار. این را فعالان زنان به صورت ساختارمند انجام دادند...»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان #انقلاب
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46223/
@bidarzani
بیدارزنی
بررسی عاملیت در قیام ژینا، خاستگاه و مطالبات معترضان در جنبش زن زندگی آزادی - بیدارزنی
در این متن به بررسی عاملیت در قیام ژینا (نقش و گونهشناسی معترضان) به ویژه زنان و مطالبات آنها پرداختهایم.
🟣 #بیدارزنی: زنان در قیام ژینا
✍🏽 فروغ سمیعنیا
از متن: «دستاوردهای این قیام فراتر از این یادداشت است، چون این قیام در ادامهٔ آبان و دی و قیامهای پیشین بود و به نوعی از تجارب پیشین استفاده کرد. اما موضوعی که قیام ژینا را از قیامهای دیگر متمایز میکرد این بود که علاوه بر مطالبات معیشتی که در همه حرکتهای ایران مشهود است این قیام تاکید زیادی بر آزادیخواهی داشت و مسئلهٔ زنان از مطالبات اصلی این حرکت بود. قیام با قتل یک زن آغاز شد، با فراخوان فعالین جنبش زنان از کردستان به پایتخت رسید، نیروی محرکهٔ اصلی آن زنان بودند و شعار اصلی آن زن زندگی آزادی بود.
شعاری که به رغم گذشت ۹ ماه از شروع جنبش همچنان در همه شهرها و حتی روستاها نیز باقی مانده و موضوع شعارنویسی، هرگونه اعتراض و حتی شادیهای مردمی است.
زنانه خطاب کردن انقلاب ما را بر آن داشت تا فکر کنیم که آیا صرف یک شعار زن زندگی آزادی کافی است یا باید آن را در تمام مطالبات بر حق زنان جستجو و فهم کرد؟ در این جنبش افراد زیادی شرکت کردند که به گفتهٔ خودشان زندگیشان دیگر به حالت سابق باز نگشت اما موضوع این یادداشت زنانیاند که پیش از قیام ژینا فعالیت جنبشی نداشتند و با این قیام وارد عرصه شدند و به عنوان یک زن حقخواهی کردند. شمار زیادی از آنان هنوز بدون حجاب اجباری در خیابان تردد میکنند و با این کار هنوز به حکومت اعلان مبارزه میکنند. با ۵ نفر از ایشان دربارهٔ چرایی ورودشان به مبارزات و مطالباتشان گفتگو کردیم تا بتوانیم نمایی دیگر از این قیام بزرگ را باز شناسیم و مطالبات و دلیل حضور در قیام را از دید کسانی ببینیم که خیابان را از آن خود کردند.
افرادی که با آنها گفتگو کردیم از دو شهر تهران و رشت بودند. دو شهری که مانند بسیاری دیگر از شهرها تمام روزها محل اعتراضات بودند و هنوز زنان بدون حجاب اجباری خیابانها را در دست دارند. همهٔ مصاحبهشوندگان از روزهای اول در خیابان بودند و از نزدیک در جریان اعتراضات قرار داشتند.
▪️حضور در خیابان
⚪️ در شروع مصاحبه از آنها دربارهٔ دلیل حضورشان در خیابان پرسیدیم که در پاسخها بیشتر بر از بین رفتن جمهوری اسلامی و به دست آوردن آزادی تأکید داشتند. یکی از پاسخدهندگان با ژینا همذاتپنداری میکرد و گفت: «شاید چون ظلم به ژینا رو ظلم به خودم و همهٔ گروههای اجتماعی به حاشیه کشیده شده و تحت ستم میدونستم به همین دلیل اون روزها به خیابان رفتم.»
⚪️ یکی دیگر از پاسخدهندگان میگوید: «برای اینکه جمهوری اسلامی بره، برای اینکه بتونم زندگی کنم، دیگه تحت فشار نباشم. من قبلاً هم توی اعتراضها شرکت میکردم. آخریش تجمع سر هواپیمای اوکراینی بود.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان #انقلاب
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46235/
@bidarzani
✍🏽 فروغ سمیعنیا
از متن: «دستاوردهای این قیام فراتر از این یادداشت است، چون این قیام در ادامهٔ آبان و دی و قیامهای پیشین بود و به نوعی از تجارب پیشین استفاده کرد. اما موضوعی که قیام ژینا را از قیامهای دیگر متمایز میکرد این بود که علاوه بر مطالبات معیشتی که در همه حرکتهای ایران مشهود است این قیام تاکید زیادی بر آزادیخواهی داشت و مسئلهٔ زنان از مطالبات اصلی این حرکت بود. قیام با قتل یک زن آغاز شد، با فراخوان فعالین جنبش زنان از کردستان به پایتخت رسید، نیروی محرکهٔ اصلی آن زنان بودند و شعار اصلی آن زن زندگی آزادی بود.
شعاری که به رغم گذشت ۹ ماه از شروع جنبش همچنان در همه شهرها و حتی روستاها نیز باقی مانده و موضوع شعارنویسی، هرگونه اعتراض و حتی شادیهای مردمی است.
زنانه خطاب کردن انقلاب ما را بر آن داشت تا فکر کنیم که آیا صرف یک شعار زن زندگی آزادی کافی است یا باید آن را در تمام مطالبات بر حق زنان جستجو و فهم کرد؟ در این جنبش افراد زیادی شرکت کردند که به گفتهٔ خودشان زندگیشان دیگر به حالت سابق باز نگشت اما موضوع این یادداشت زنانیاند که پیش از قیام ژینا فعالیت جنبشی نداشتند و با این قیام وارد عرصه شدند و به عنوان یک زن حقخواهی کردند. شمار زیادی از آنان هنوز بدون حجاب اجباری در خیابان تردد میکنند و با این کار هنوز به حکومت اعلان مبارزه میکنند. با ۵ نفر از ایشان دربارهٔ چرایی ورودشان به مبارزات و مطالباتشان گفتگو کردیم تا بتوانیم نمایی دیگر از این قیام بزرگ را باز شناسیم و مطالبات و دلیل حضور در قیام را از دید کسانی ببینیم که خیابان را از آن خود کردند.
افرادی که با آنها گفتگو کردیم از دو شهر تهران و رشت بودند. دو شهری که مانند بسیاری دیگر از شهرها تمام روزها محل اعتراضات بودند و هنوز زنان بدون حجاب اجباری خیابانها را در دست دارند. همهٔ مصاحبهشوندگان از روزهای اول در خیابان بودند و از نزدیک در جریان اعتراضات قرار داشتند.
▪️حضور در خیابان
⚪️ در شروع مصاحبه از آنها دربارهٔ دلیل حضورشان در خیابان پرسیدیم که در پاسخها بیشتر بر از بین رفتن جمهوری اسلامی و به دست آوردن آزادی تأکید داشتند. یکی از پاسخدهندگان با ژینا همذاتپنداری میکرد و گفت: «شاید چون ظلم به ژینا رو ظلم به خودم و همهٔ گروههای اجتماعی به حاشیه کشیده شده و تحت ستم میدونستم به همین دلیل اون روزها به خیابان رفتم.»
⚪️ یکی دیگر از پاسخدهندگان میگوید: «برای اینکه جمهوری اسلامی بره، برای اینکه بتونم زندگی کنم، دیگه تحت فشار نباشم. من قبلاً هم توی اعتراضها شرکت میکردم. آخریش تجمع سر هواپیمای اوکراینی بود.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان #انقلاب
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46235/
@bidarzani
بیدارزنی
زنان در قیام ژینا - فروغ سمیعنیا - بیدارزنی
انقلاب زنانه خطاب کردن این جنبش آیا صرف یک شعار زن زندگی آزادی کافی است یا باید آن را در تمام مطالبات بر حق زنان جستجو و فهم کرد؟
بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی: خاستگاه و مطالبات معترضان در جنبش سراسری ژینا (بخش دوم) #بیدارزنی: در تحریریه بیدارزنی بر آن شدیم که طی یک گفتگوی جمعی و با پاسخ به چند پرسش محوری، به تحلیل جنبش سراسری ژینا از نظرگاه خود برآییم. بخش اول به این پرسش پرداختیم که چه شد ستم جنسیتی…
🟣 #بیدارزنی: تجسمی از ضرورت تداوم جنبش ژینا؛ از سرکوب تا امید و مقاومت مردمی
تحلیل جنبش سراسری ژینا (۳)
⚪️ تداوم این قیام تنها به پویایی زنان و پیشرویشان برای یک مطالبهی جمعی خلاصه نمیشود. همه جانهای باخته، چشمان ساچمهخورده و زندانیان در بند، تجسمی از ضرورت تداوم جنبش ژینا هستند.
در تحریریهی #بیدارزنی طی یک گفتگوی جمعی سعی کردهایم از زاویهی دید خود جنبش سراسری ژینا را تحلیل کنیم. در بخش اول، به این پرسش پرداختیم که چه شد ستم جنسیتی علیه یک زن کُرد قیام سراسری ژینا را رقم زد. در بخش دوم به خاستگاه و مطالبات معترضان در جنبش ژینا پرداختیم.
در بخش سوم و پایانی این گفتگوی جمعی به دستاوردها و وضعیت فعلی این جنبش نگاهی انداختهایم؛ آیا این جنبش همچنان ادامه دارد یا از آن عبور کردهایم؟
پاسخهای ما صرفاً رویکرد ما در این مقطع زمانی است که میتواند توسط دیگران و یا خود ما حتی در آیندهای نزدیک به چالش کشیده یا تکمیل شود.
▪️از متن:
«ایجاد گروههای کوچک در فرصت فروکش کردن اعتراضات بزرگ
اگرچه در حال حاضر اعتراضات خیابانی -جز در بلوچستان- افول کرده است، اما بسیاری از تحلیلها، خیزشهای دوباره به دلیل وخامت اوضاع اقتصادی را پیشبینی کردهاند. از همین رو اکنون با افول اعتراضات خیابانی فرصت بیشتری برای کنشگران این جنبش به وجود آمده که تأمل کنند، نیرویشان را بازیابند و گروههای کوچکی را سازماندهی کنند. نشانگان این گروههای کوچک را کمابیش میتوان در حرکتهای کوچک میدانی در میان مادران و خانوادههای دادخواه دید که به دیدار یکدیگر میروند و به یاد و خاطره کشتهشدگان بر مزار عزیزانشان جمع میشوند و شعار میدهند.
همچنین این نشانگان را میتوانیم در میان گروههای کوچک مردمی معترض هم ببینیم؛ که در دفاع از زندانیان قیام، اعتراض علیه اعدامها و یا حتی زنکشی به خیابان میآیند یا حتی در انواع صفحات شبکههای اجتماعی از شهرهای مختلف و تحلیلهایی که ارائه میدهند میتوان نشانههایی از سازمانیابی را دریافت.
در نهایت هر چه فرصت سازمانیابی بیشتر باشد، نیروی معترض بهتر میتواند در بزنگاه بعدی مؤثر عمل کند چرا که جامعهی مدنی در ایران، سالها تحت سرکوب بوده و تشکلهای محدودی از گذشته برجای مانده است. به این ترتیب، این توقف اعتراضات خیابانی میتواند به نفع معترضان به وضع موجود نیز باشد تا شروع دوباره اعتراضات در بزنگاه بعدی متفاوتتر و حسابشدهتر از شهریور ۱۴۰۱ یا آبان ۱۳۹۸ باشد.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان
#اعتراضات_سراسری
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46268/
@bidarzani
تحلیل جنبش سراسری ژینا (۳)
⚪️ تداوم این قیام تنها به پویایی زنان و پیشرویشان برای یک مطالبهی جمعی خلاصه نمیشود. همه جانهای باخته، چشمان ساچمهخورده و زندانیان در بند، تجسمی از ضرورت تداوم جنبش ژینا هستند.
در تحریریهی #بیدارزنی طی یک گفتگوی جمعی سعی کردهایم از زاویهی دید خود جنبش سراسری ژینا را تحلیل کنیم. در بخش اول، به این پرسش پرداختیم که چه شد ستم جنسیتی علیه یک زن کُرد قیام سراسری ژینا را رقم زد. در بخش دوم به خاستگاه و مطالبات معترضان در جنبش ژینا پرداختیم.
در بخش سوم و پایانی این گفتگوی جمعی به دستاوردها و وضعیت فعلی این جنبش نگاهی انداختهایم؛ آیا این جنبش همچنان ادامه دارد یا از آن عبور کردهایم؟
پاسخهای ما صرفاً رویکرد ما در این مقطع زمانی است که میتواند توسط دیگران و یا خود ما حتی در آیندهای نزدیک به چالش کشیده یا تکمیل شود.
▪️از متن:
«ایجاد گروههای کوچک در فرصت فروکش کردن اعتراضات بزرگ
اگرچه در حال حاضر اعتراضات خیابانی -جز در بلوچستان- افول کرده است، اما بسیاری از تحلیلها، خیزشهای دوباره به دلیل وخامت اوضاع اقتصادی را پیشبینی کردهاند. از همین رو اکنون با افول اعتراضات خیابانی فرصت بیشتری برای کنشگران این جنبش به وجود آمده که تأمل کنند، نیرویشان را بازیابند و گروههای کوچکی را سازماندهی کنند. نشانگان این گروههای کوچک را کمابیش میتوان در حرکتهای کوچک میدانی در میان مادران و خانوادههای دادخواه دید که به دیدار یکدیگر میروند و به یاد و خاطره کشتهشدگان بر مزار عزیزانشان جمع میشوند و شعار میدهند.
همچنین این نشانگان را میتوانیم در میان گروههای کوچک مردمی معترض هم ببینیم؛ که در دفاع از زندانیان قیام، اعتراض علیه اعدامها و یا حتی زنکشی به خیابان میآیند یا حتی در انواع صفحات شبکههای اجتماعی از شهرهای مختلف و تحلیلهایی که ارائه میدهند میتوان نشانههایی از سازمانیابی را دریافت.
در نهایت هر چه فرصت سازمانیابی بیشتر باشد، نیروی معترض بهتر میتواند در بزنگاه بعدی مؤثر عمل کند چرا که جامعهی مدنی در ایران، سالها تحت سرکوب بوده و تشکلهای محدودی از گذشته برجای مانده است. به این ترتیب، این توقف اعتراضات خیابانی میتواند به نفع معترضان به وضع موجود نیز باشد تا شروع دوباره اعتراضات در بزنگاه بعدی متفاوتتر و حسابشدهتر از شهریور ۱۴۰۱ یا آبان ۱۳۹۸ باشد.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان
#اعتراضات_سراسری
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46268/
@bidarzani
بیدارزنی
تداوم جنبش ژینا؛ از سرکوب تا امید و مقاومت مردمی عاملیت تغییر - بیدارزنی
مقاومت هر روز زنان در برابر حجاب اجباری و همه جانهای باخته، چشمان ساچمهخورده و زندانیان در بند، تجسمی از ضرورت تداوم جنبش ژینا است.
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برای #فروغ_سمیع_نیا؛ راویِ روایتِ تبعیض
بر اساس متنی از #زهره_اسدپور منتشر شده در "دیدهبان آزار"
(نسخهی کمحجم)
#زن_زندگی_آزادی #زن_زیوش_ازایی #زنان_گیلان #جنبش_زنان #علیه_انقیاد #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
بر اساس متنی از #زهره_اسدپور منتشر شده در "دیدهبان آزار"
(نسخهی کمحجم)
#زن_زندگی_آزادی #زن_زیوش_ازایی #زنان_گیلان #جنبش_زنان #علیه_انقیاد #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
🟣 جنبش زنان و انتخاب روشهای مبارزه
نویسنده: فروغ سمیعنیا
از متن: «جنبش زنان در ایران از نیمهی دوم دهه هفتاد همراه با دیگر جریانات روشنفکری به مرحله بیرون آمدن از محافل رسید. زیرا فمنیستها در ایران مانند دیگر فعالین پس از سرکوبهای بعد از انقلاب 57 و خصوصا دهه شصت به نشستهای محفلی محدود میشدند. تشکیل انجیاوها و یا جمعیتهای زنان با مطالبهی مشخص حقوقی زنان خصوصا پس از روی کار آمدن دولت خاتمی و حمایت دولت از سازمانهای مردم نهاد بیشتر شد و همزمان نشریاتی با موضوع زنان در کشور منتشر شد.
نشریات اصلاح طلب نیز ستونی را عموما به مطالبات فمینیستها اختصاص دادند و برای گرداندن ستون از فعالین زنان استفاده کردند. هر چند در آن دوران با وجود کار علنی استفاده از واژه «فمنیست» هنوز جاافتاده و عادی نبود. عموما فعالین تلاش میکردند بگویند ما معترض به وضعیت زنان هستیم اما فمنیست نیستیم. با اینکار ضمانتی برای ادامه فعالیت پیدا میکردند.
در چنین فضایی که مختص دوره اصلاحات بود، زنان با فعالیت علنی وارد عرصه شدند و از جمله گفتمانهای غالب بین آنان این بود که ما فعال مدنی هستیم نه سیاسی. این نیز از جملاتی بود که ضریب خطر را برای فعالیت در این حوزه پایین میآورد. فعالین زنان هوشمندانه چندین سال فعالیت کردند و تجمعی را جلوی درب دانشگاه تهران تشکیل دادند که نشان از قدرت این فعالین در کشور و مشخصا شهر تهران بود. اسفند سال 1384 دومین تجمع باشکوه زنان در پارک دانشجوی تهران انجام شد که با خشونت پلیس پایان یافت. در حقیقت درسال 1384 حکومت تلاش کرد تا حضور زنان در خیابان را متوقف سازد…»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#جنبش_زنان
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/iExw4
@bidarzani
نویسنده: فروغ سمیعنیا
از متن: «جنبش زنان در ایران از نیمهی دوم دهه هفتاد همراه با دیگر جریانات روشنفکری به مرحله بیرون آمدن از محافل رسید. زیرا فمنیستها در ایران مانند دیگر فعالین پس از سرکوبهای بعد از انقلاب 57 و خصوصا دهه شصت به نشستهای محفلی محدود میشدند. تشکیل انجیاوها و یا جمعیتهای زنان با مطالبهی مشخص حقوقی زنان خصوصا پس از روی کار آمدن دولت خاتمی و حمایت دولت از سازمانهای مردم نهاد بیشتر شد و همزمان نشریاتی با موضوع زنان در کشور منتشر شد.
نشریات اصلاح طلب نیز ستونی را عموما به مطالبات فمینیستها اختصاص دادند و برای گرداندن ستون از فعالین زنان استفاده کردند. هر چند در آن دوران با وجود کار علنی استفاده از واژه «فمنیست» هنوز جاافتاده و عادی نبود. عموما فعالین تلاش میکردند بگویند ما معترض به وضعیت زنان هستیم اما فمنیست نیستیم. با اینکار ضمانتی برای ادامه فعالیت پیدا میکردند.
در چنین فضایی که مختص دوره اصلاحات بود، زنان با فعالیت علنی وارد عرصه شدند و از جمله گفتمانهای غالب بین آنان این بود که ما فعال مدنی هستیم نه سیاسی. این نیز از جملاتی بود که ضریب خطر را برای فعالیت در این حوزه پایین میآورد. فعالین زنان هوشمندانه چندین سال فعالیت کردند و تجمعی را جلوی درب دانشگاه تهران تشکیل دادند که نشان از قدرت این فعالین در کشور و مشخصا شهر تهران بود. اسفند سال 1384 دومین تجمع باشکوه زنان در پارک دانشجوی تهران انجام شد که با خشونت پلیس پایان یافت. در حقیقت درسال 1384 حکومت تلاش کرد تا حضور زنان در خیابان را متوقف سازد…»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#جنبش_زنان
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/iExw4
@bidarzani
Telegraph
جنبش زنان و انتخاب روشهای مبارزه
bidarzani نویسنده: فروغ سمیعنیا جنبش زنان در ایران از نیمهی دوم دهه هفتاد همراه با دیگر جریانات روشنفکری به مرحله بیرون آمدن از محافل رسید. زیرا فمنیستها در ایران مانند دیگر فعالین پس از سرکوبهای بعد از انقلاب 57 و خصوصا دهه شصت به نشستهای محفلی محدود…