بيدارزنى
Photo
🟣 شمار زنان کارگر جانباخته در بروجن به ۵ نفر رسید
یک هفته پس از آتشسوزی در خودروی حامل کارگران سردخانه بهار، شمار قربانیان این فاجعه به پنج نفر رسید. فرماندار بروجن تاخیر در امدادرسانی به کارگران حادثهدیده را تایید کرد.
دو زن کارگر دیگر که در آتشسوزی خودرو حامل کارگران سردخانه بهار بروجن مصدوم شده بودند جانشان را از دست دادند و شمار قربانیان این حادثه مرگبار به پنج نفر رسیده است.
حادثه مرگباری که تا به حال جان پنج زن کارگر را گرفته است، صبح ۲۱ آذر رخ داد. کارگران برای گرم شدن یک پیکنیکی را روشن کردند و همین سبب شد خودروی حامل آنها دچار آتشسوزی بشود. بنا به گفته کارگران، نیروهای امداد و نجات با تاخیر به محل حادثه رسیدند و همین سبب شد یک تن از کارگران به نام #مقدس_میرخانی در روز حادثه جانش را از دست بدهد و ۸ کارگر دیگر به بیمارستان منتقل شوند.
سرپرست فرمانداری بروجن هم به صورت تلویحی تاخیر در امدادرسانی به مصدومان را تایید کرد. او ۲۹ آذر گفت: «سرعت عمل بعد از وقوع حادثه قابل قبول نبوده و به جد پیگیر هستیم تا چنانچه قصوری صورت گرفته است برخورد جدی شود.»
دو کارگر دیگر به نامهای #میترا_بخشیزاده و #خاطره_رضایی که مادر و دختر بودند طی روزهای ۲۴ و ۲۵ آذر در بیمارستان جان باختند.
#شهلا_فرهادی هم که به بیمارستان منتقل شده بود، روز ۲۷ آذر به دلیل شدت جراحت فوت کرد و یک روز بعد از آن رسانههای داخلی از جان باختن #زهرا_چراغی در بیمارستان خبر دادند.
«خبرگزاری ایلنا» به نقل از منابع کارگری وضعیت جسمانی کارگرانی که همچنان در بیمارستان بستری هستند را نامساعد گزارش کرد و نوشت احتمال افزایش شمار قربانیان وجود دارد.
فرماندار بروجن، نماینده این حوزه انتخابیه در مجلس و امام جمعه این شهر در یک اطلاعیه مشترک روز پنجشنبه یکم دی را در بروجن عزای عمومی اعلام کردهاند. مهدی حاجیآقامعمار دادستان عمومی و انقلاب بروجن هم از تشکیل پرونده قضایی و بازداشت راننده مینیبوس حامل کارگران سردخانه بهاران خبر داده است.
بر اساس گزارشها، زنان کارگر در سردخانه بهار بروجن، #روزمزد و #بدون_قرارداد_کار و #بیمه، با #حداقل_دستمزد مشغول به کار هستند.
ایران به لحاظ حوادث کاری یکی از ناامنترین کشورها برای کارگران به شمار میرود. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی شمار کارگرانی که بر اثر حوادث کاری جانشان را از دست دادند، در سال ۱۴۰۰ کمتر از ۸۰۰ نفر گزارش کرد. این آمار به دلیل اینکه کارگران خارج از شمول قانون کار را در بر نمیگیرد غیرواقعی است. سازمان پزشکی قانونی بیش از ۲۸ هزار حادثه کاری در سال ۱۴۰۰ ثبت کرده است.
#زنان_کارگر
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
یک هفته پس از آتشسوزی در خودروی حامل کارگران سردخانه بهار، شمار قربانیان این فاجعه به پنج نفر رسید. فرماندار بروجن تاخیر در امدادرسانی به کارگران حادثهدیده را تایید کرد.
دو زن کارگر دیگر که در آتشسوزی خودرو حامل کارگران سردخانه بهار بروجن مصدوم شده بودند جانشان را از دست دادند و شمار قربانیان این حادثه مرگبار به پنج نفر رسیده است.
حادثه مرگباری که تا به حال جان پنج زن کارگر را گرفته است، صبح ۲۱ آذر رخ داد. کارگران برای گرم شدن یک پیکنیکی را روشن کردند و همین سبب شد خودروی حامل آنها دچار آتشسوزی بشود. بنا به گفته کارگران، نیروهای امداد و نجات با تاخیر به محل حادثه رسیدند و همین سبب شد یک تن از کارگران به نام #مقدس_میرخانی در روز حادثه جانش را از دست بدهد و ۸ کارگر دیگر به بیمارستان منتقل شوند.
سرپرست فرمانداری بروجن هم به صورت تلویحی تاخیر در امدادرسانی به مصدومان را تایید کرد. او ۲۹ آذر گفت: «سرعت عمل بعد از وقوع حادثه قابل قبول نبوده و به جد پیگیر هستیم تا چنانچه قصوری صورت گرفته است برخورد جدی شود.»
دو کارگر دیگر به نامهای #میترا_بخشیزاده و #خاطره_رضایی که مادر و دختر بودند طی روزهای ۲۴ و ۲۵ آذر در بیمارستان جان باختند.
#شهلا_فرهادی هم که به بیمارستان منتقل شده بود، روز ۲۷ آذر به دلیل شدت جراحت فوت کرد و یک روز بعد از آن رسانههای داخلی از جان باختن #زهرا_چراغی در بیمارستان خبر دادند.
«خبرگزاری ایلنا» به نقل از منابع کارگری وضعیت جسمانی کارگرانی که همچنان در بیمارستان بستری هستند را نامساعد گزارش کرد و نوشت احتمال افزایش شمار قربانیان وجود دارد.
فرماندار بروجن، نماینده این حوزه انتخابیه در مجلس و امام جمعه این شهر در یک اطلاعیه مشترک روز پنجشنبه یکم دی را در بروجن عزای عمومی اعلام کردهاند. مهدی حاجیآقامعمار دادستان عمومی و انقلاب بروجن هم از تشکیل پرونده قضایی و بازداشت راننده مینیبوس حامل کارگران سردخانه بهاران خبر داده است.
بر اساس گزارشها، زنان کارگر در سردخانه بهار بروجن، #روزمزد و #بدون_قرارداد_کار و #بیمه، با #حداقل_دستمزد مشغول به کار هستند.
ایران به لحاظ حوادث کاری یکی از ناامنترین کشورها برای کارگران به شمار میرود. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی شمار کارگرانی که بر اثر حوادث کاری جانشان را از دست دادند، در سال ۱۴۰۰ کمتر از ۸۰۰ نفر گزارش کرد. این آمار به دلیل اینکه کارگران خارج از شمول قانون کار را در بر نمیگیرد غیرواقعی است. سازمان پزشکی قانونی بیش از ۲۸ هزار حادثه کاری در سال ۱۴۰۰ ثبت کرده است.
#زنان_کارگر
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 از شوشتر تا بروجن؛ زنانِ حاشیهها «صدا» ندارند
«کارگاههای غیررسمی بسیاری در حاشیهی شهرها برپا میشوند که از نیروی کارِ ارزان زنان به خصوص زنان سرپرست خانوار و حاشیهنشین به عنوان ابزار سودجویی بیشتر سود میبرند؛ مریم، یکی از این زنان است که در یک کارگاه سبزیپاککنی در حاشیهی تهران در حوالی اسلامشهر به صورت روزمزدی کار میکند؛ دستمزد او در صورت اینکه تمام ماه را سر کار بیاید، به پنج میلیون تومان نمیرسد؛ نه از بیمه خبری هست و نه از لباس کار و غذا و نه سرویس رفت و آمد دارند.
او که به نوعی تمثیل حضور رنجآور زنان در فضای غیررسمی اقتصاد کشور است؛ مشاغل مقطعی، فصلی و بدون آتیهی بسیاری را در ظرف کمی بیشتر از پنج سال تجربه کرده است؛ اول، یک کارگاه خیاطی زنانه که به اعتقاد او، یکی از بهترینها بود چراکه کارفرما هم زن بود و شرایط خانمهای کارگر را بهتر میفهمید اما به خاطر ورشکستگی و ورود اینهمه لباس ارزان چینی به بازار، تعطیل شد؛ بعد یک کارگاه کشاورزی که کار بسیار سخت بود، بعد مزرعهی پرورش ماهی که بعد چند ماه دست به تعدیل زد و حالا هم سبزی پاککنی در اسلامشهر تهران.
«از خانه پنج صبح با مینیبوس میروم؛ غذایم معمولاً نان و پنیر است و به خانه که برمیگردم هوا تاریک شده؛ دو بچه دارم که مجبورم هر جور شده خرجشان را دربیاورم؛ من یک مادر تنها و مستاجر هستم اما هیچ نهاد یا ارگانی به فکر من نیست، حتی یک چهاردیواری ۳۰ متری سهم من نشده....»
اینها بخشی از درد دلهای پر از بغضِ زنی به نام مریم است، زنی مثل هزاران زن دیگر که حتی به اندازهی یک شمارهی بیمهی تامین اجتماعی، هویت اجتماعی ندارند؛ حق مشارکت این زنان در تعیین سرنوشت و در مداخله برای بهتر کردن شرایط، در حد صفر است....
⚪️ حوادث کار برای زنان کارگرِ غیررسمی
«بیصدایی زنان کارگر» و عدم تاثیرگذاری آنها در معادلات اقتصادی و شغلی، یک نتیجهی دردناک دیگر هم دارد: زنانی که در این بیصدایی، جان عزیز خود را بابت سهلانگاری کارفرمایان در حوادث کار از دست میدهند. زنانی که همان فقدانِ هویت اجتماعی تاثیرگذار، مرگ آنها را فقط به دو سطر خبر کوتاه در کانالهای فضای مجازی و رسانهها محدود میکند؛ درحالیکه «چرا میمیرند» و «در شرایطی که یک بیمهی تامین اجتماعی ندارند، خانوادههای بیسرپرست آنها پس از این فقدان ناعادلانه چطور قرار است امرار معاش کنند» هرگز پاسخی نمییابد.
▪️«ساعت ۱۴:۴۴ ۱۰ دیماه ۱۴۰۱ یک زن کارگر در شهرک صنعتی #یزد غرق شده که علت حادثه هنوز مشخص نیست اما این کارگر قبل از رسیدن نیروهای اورژانس فوت شد.»
این جملهی کوتاه ۱۱ دیماه، در رسانهها منتشر شد؛ اخباری که اورژانس و نهادهای متولی دادند، فاقد هر نوع جزئیاتیست؛ مشخصات فردی این زن و کارگاه محل اشتغال، اعلام نشده؛ این درحالیست که مطالبهگری برای علت مرگ و لزوم پرداخت خسارت توسط مقصران حادثه، به دلیل بیصدایی و بیتشکلی زنان کارگر ابداً به جایی نمیرسد.
▪️زنان حاشیهها و شهرستانهای دورافتاده، مدام در معرض این دست حادثههای مرگبار قرار دارند؛ در روزهای انتهایی آذر، حادثهی آتشسوزی مینیبوس کارگران فصلی زن در #بروجنِ چهارمحال و بختیاری، یکی از دلخراشترین حوادث کار در ماهها و سالهای اخیر بود؛ در این حادثه، شش زن کارگر فصلی، از قماش همان بیصدایان که هم روستایی بودند و هم فاقد بیمه، جان خود را از دست دادند؛ از خیل حادثهدیدگانِ آن روز، هنوز دو زن با سوختگی بالا در بیمارستان بستری هستند؛ آینده و معیشت فرزندانِ بازماندهی این هشت زن، در ابهام سنگین قرار دارد؛ چه کسی متولیِ «تامین نان» برای این بازماندگان داغدیده است؟
▪️مرگ بیصدای زنان کارگرِ فصلی و حاشیهنشین، اتفاق نادری نیست؛ ۸ شهریور بر اثر برخورد یک دستگاه تریلی با مینیبوس حامل کارگران فصلی در محور جادهای شهرک اندیشه و پل کابلی شهر #شوشتر در استان خوزستان، ۱۶نفر کشته و ۹نفر مصدوم شدند. جان باختگان این حادثه از کارگران مزرعه کشاورزی بودند که از محل سکونت خود در حال حرکت به محل کار بودند.
۱۰ نفر از کارگران متوفی، زن بودند؛ همگی زنان سرپرست خانوار و هیچکدام بیمه نداشتند.»
بخشهایی گزارش نسرین هزاره مقدم، منبع: ایلنا
#زنان_کارگر
#معیشت_زنان
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
«کارگاههای غیررسمی بسیاری در حاشیهی شهرها برپا میشوند که از نیروی کارِ ارزان زنان به خصوص زنان سرپرست خانوار و حاشیهنشین به عنوان ابزار سودجویی بیشتر سود میبرند؛ مریم، یکی از این زنان است که در یک کارگاه سبزیپاککنی در حاشیهی تهران در حوالی اسلامشهر به صورت روزمزدی کار میکند؛ دستمزد او در صورت اینکه تمام ماه را سر کار بیاید، به پنج میلیون تومان نمیرسد؛ نه از بیمه خبری هست و نه از لباس کار و غذا و نه سرویس رفت و آمد دارند.
او که به نوعی تمثیل حضور رنجآور زنان در فضای غیررسمی اقتصاد کشور است؛ مشاغل مقطعی، فصلی و بدون آتیهی بسیاری را در ظرف کمی بیشتر از پنج سال تجربه کرده است؛ اول، یک کارگاه خیاطی زنانه که به اعتقاد او، یکی از بهترینها بود چراکه کارفرما هم زن بود و شرایط خانمهای کارگر را بهتر میفهمید اما به خاطر ورشکستگی و ورود اینهمه لباس ارزان چینی به بازار، تعطیل شد؛ بعد یک کارگاه کشاورزی که کار بسیار سخت بود، بعد مزرعهی پرورش ماهی که بعد چند ماه دست به تعدیل زد و حالا هم سبزی پاککنی در اسلامشهر تهران.
«از خانه پنج صبح با مینیبوس میروم؛ غذایم معمولاً نان و پنیر است و به خانه که برمیگردم هوا تاریک شده؛ دو بچه دارم که مجبورم هر جور شده خرجشان را دربیاورم؛ من یک مادر تنها و مستاجر هستم اما هیچ نهاد یا ارگانی به فکر من نیست، حتی یک چهاردیواری ۳۰ متری سهم من نشده....»
اینها بخشی از درد دلهای پر از بغضِ زنی به نام مریم است، زنی مثل هزاران زن دیگر که حتی به اندازهی یک شمارهی بیمهی تامین اجتماعی، هویت اجتماعی ندارند؛ حق مشارکت این زنان در تعیین سرنوشت و در مداخله برای بهتر کردن شرایط، در حد صفر است....
⚪️ حوادث کار برای زنان کارگرِ غیررسمی
«بیصدایی زنان کارگر» و عدم تاثیرگذاری آنها در معادلات اقتصادی و شغلی، یک نتیجهی دردناک دیگر هم دارد: زنانی که در این بیصدایی، جان عزیز خود را بابت سهلانگاری کارفرمایان در حوادث کار از دست میدهند. زنانی که همان فقدانِ هویت اجتماعی تاثیرگذار، مرگ آنها را فقط به دو سطر خبر کوتاه در کانالهای فضای مجازی و رسانهها محدود میکند؛ درحالیکه «چرا میمیرند» و «در شرایطی که یک بیمهی تامین اجتماعی ندارند، خانوادههای بیسرپرست آنها پس از این فقدان ناعادلانه چطور قرار است امرار معاش کنند» هرگز پاسخی نمییابد.
▪️«ساعت ۱۴:۴۴ ۱۰ دیماه ۱۴۰۱ یک زن کارگر در شهرک صنعتی #یزد غرق شده که علت حادثه هنوز مشخص نیست اما این کارگر قبل از رسیدن نیروهای اورژانس فوت شد.»
این جملهی کوتاه ۱۱ دیماه، در رسانهها منتشر شد؛ اخباری که اورژانس و نهادهای متولی دادند، فاقد هر نوع جزئیاتیست؛ مشخصات فردی این زن و کارگاه محل اشتغال، اعلام نشده؛ این درحالیست که مطالبهگری برای علت مرگ و لزوم پرداخت خسارت توسط مقصران حادثه، به دلیل بیصدایی و بیتشکلی زنان کارگر ابداً به جایی نمیرسد.
▪️زنان حاشیهها و شهرستانهای دورافتاده، مدام در معرض این دست حادثههای مرگبار قرار دارند؛ در روزهای انتهایی آذر، حادثهی آتشسوزی مینیبوس کارگران فصلی زن در #بروجنِ چهارمحال و بختیاری، یکی از دلخراشترین حوادث کار در ماهها و سالهای اخیر بود؛ در این حادثه، شش زن کارگر فصلی، از قماش همان بیصدایان که هم روستایی بودند و هم فاقد بیمه، جان خود را از دست دادند؛ از خیل حادثهدیدگانِ آن روز، هنوز دو زن با سوختگی بالا در بیمارستان بستری هستند؛ آینده و معیشت فرزندانِ بازماندهی این هشت زن، در ابهام سنگین قرار دارد؛ چه کسی متولیِ «تامین نان» برای این بازماندگان داغدیده است؟
▪️مرگ بیصدای زنان کارگرِ فصلی و حاشیهنشین، اتفاق نادری نیست؛ ۸ شهریور بر اثر برخورد یک دستگاه تریلی با مینیبوس حامل کارگران فصلی در محور جادهای شهرک اندیشه و پل کابلی شهر #شوشتر در استان خوزستان، ۱۶نفر کشته و ۹نفر مصدوم شدند. جان باختگان این حادثه از کارگران مزرعه کشاورزی بودند که از محل سکونت خود در حال حرکت به محل کار بودند.
۱۰ نفر از کارگران متوفی، زن بودند؛ همگی زنان سرپرست خانوار و هیچکدام بیمه نداشتند.»
بخشهایی گزارش نسرین هزاره مقدم، منبع: ایلنا
#زنان_کارگر
#معیشت_زنان
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 آمار بالای «قتلهای ناموسی» و «خشونت سیستماتیک» علیه زنان
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از روزنامه خراسان، مردی در مشهد همسر خود را با ضربات متعدد قمه به قتل رساند.
▪️بر اساس این گزارش، «مریم.ب» پرستار ۲۶ ساله بخش کرونایی بیمارستان امدادی مشهد در حالیکه صبح زود به سمت محل کارش در حرکت بود، در خیابان با ضربات پیدرپی قمه توسط همسرش به شدت زخمی میشود.
در پی تماس همسایگان حاضر در محل، پیکر نیمه جان او به بیمارستان رضوی مشهد منتقل شده و ساعاتی بعد به دلیل شدت جراحات وارده جان خود را از دست میدهد.
یکی از شاهدان عینی که در محل واقعه حضور داشته است، گفت: «حدود ساعت ۶ صبح از محل کارم به منزل بازگشتم، وقتی از خودرو پیاده شدم ناگهان مردی را با چاقویی دیدم که ضربات متعددی را بر پیکر زن جوان فرود میآورد. آن مرد جوان پیراهنی مشکی و شلواری خاکستری بر تن داشت که در یک لحظه به سمت پراید قرمز رنگ دوید و سوار بر آن متواری شد.»
در این گزارش آمده است که بنابر تحقیقات صورت گرفته، این زن جوان کشته شده، پرستار بخش کرونایی بیمارستان “شهید کامیاب” مشهد بوده که اخیرا به دلیل اختلاف با همسرش در ملک پدری به همراه خواهرش در همان نزدیکی زندگی میکرد.
خواهر “مریم.ب” اعلام کرده است: «من و خواهرم هر دو شاغل هستیم و با هم در یک خانه زندگی میکردیم. خواهرم از مدتها قبل با همسرش اختلاف داشت و در کشاکش طلاق بودند».
همچنین بر اساس این گزارش، پزشکی قانونی سلامت روانی متهم را تایید کرده است.
▪️خشونت سیستماتیک و زنکشی و موارد متعدد «قتلهای ناموسی» بهعنوان رویهای همیشگی، جان و حیات زنان و دختران را در خطر مرگ قرار میدهد. از ابتدای سال جاری بیش از ۷۱ مورد گزارش قتلهای ناموسی و زنکشی توسط رسانههای حقوق بشری و ارگانهای خبری ذیربط، منتشر شده است که در اکثریت موارد، خشونتهای جسمی، روانی و کلامی، عدم دسترسی به حق طلاق برای زن، مشکلات ناشی از عدم حضانت فرزند به مادر، تهدید بر منع از حق اشتغال، تحصیل و حضور در اجتماع، در ردهی عوامل اصلی خشونت سیستماتیک علیه زنان بوده است. در کنار آن، «ناموس انگاری» زنان، کنترل بیمارگونه روابط دختران و زنان توسط مردان خانواده، به تقویت گزارهی ارتجاعی «ناموس» و قتل فجیع زنان انجامیده است. در این میان، فقدان قوانین برابر و انسانی، دست جامعهی مردان را در اعمال اشد خشونت علیه زنان، دختران و اعضای جامعهی LGBTQ باز گذاشته و تمامی آنان تحت حمایت مفاد قانون، شرع و عرف، به جنایات خود ادامه میدهند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#زن_ناموس_هیچکس_نیست
@bidarzani
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از روزنامه خراسان، مردی در مشهد همسر خود را با ضربات متعدد قمه به قتل رساند.
▪️بر اساس این گزارش، «مریم.ب» پرستار ۲۶ ساله بخش کرونایی بیمارستان امدادی مشهد در حالیکه صبح زود به سمت محل کارش در حرکت بود، در خیابان با ضربات پیدرپی قمه توسط همسرش به شدت زخمی میشود.
در پی تماس همسایگان حاضر در محل، پیکر نیمه جان او به بیمارستان رضوی مشهد منتقل شده و ساعاتی بعد به دلیل شدت جراحات وارده جان خود را از دست میدهد.
یکی از شاهدان عینی که در محل واقعه حضور داشته است، گفت: «حدود ساعت ۶ صبح از محل کارم به منزل بازگشتم، وقتی از خودرو پیاده شدم ناگهان مردی را با چاقویی دیدم که ضربات متعددی را بر پیکر زن جوان فرود میآورد. آن مرد جوان پیراهنی مشکی و شلواری خاکستری بر تن داشت که در یک لحظه به سمت پراید قرمز رنگ دوید و سوار بر آن متواری شد.»
در این گزارش آمده است که بنابر تحقیقات صورت گرفته، این زن جوان کشته شده، پرستار بخش کرونایی بیمارستان “شهید کامیاب” مشهد بوده که اخیرا به دلیل اختلاف با همسرش در ملک پدری به همراه خواهرش در همان نزدیکی زندگی میکرد.
خواهر “مریم.ب” اعلام کرده است: «من و خواهرم هر دو شاغل هستیم و با هم در یک خانه زندگی میکردیم. خواهرم از مدتها قبل با همسرش اختلاف داشت و در کشاکش طلاق بودند».
همچنین بر اساس این گزارش، پزشکی قانونی سلامت روانی متهم را تایید کرده است.
▪️خشونت سیستماتیک و زنکشی و موارد متعدد «قتلهای ناموسی» بهعنوان رویهای همیشگی، جان و حیات زنان و دختران را در خطر مرگ قرار میدهد. از ابتدای سال جاری بیش از ۷۱ مورد گزارش قتلهای ناموسی و زنکشی توسط رسانههای حقوق بشری و ارگانهای خبری ذیربط، منتشر شده است که در اکثریت موارد، خشونتهای جسمی، روانی و کلامی، عدم دسترسی به حق طلاق برای زن، مشکلات ناشی از عدم حضانت فرزند به مادر، تهدید بر منع از حق اشتغال، تحصیل و حضور در اجتماع، در ردهی عوامل اصلی خشونت سیستماتیک علیه زنان بوده است. در کنار آن، «ناموس انگاری» زنان، کنترل بیمارگونه روابط دختران و زنان توسط مردان خانواده، به تقویت گزارهی ارتجاعی «ناموس» و قتل فجیع زنان انجامیده است. در این میان، فقدان قوانین برابر و انسانی، دست جامعهی مردان را در اعمال اشد خشونت علیه زنان، دختران و اعضای جامعهی LGBTQ باز گذاشته و تمامی آنان تحت حمایت مفاد قانون، شرع و عرف، به جنایات خود ادامه میدهند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#زن_ناموس_هیچکس_نیست
@bidarzani
🟣 انجمن زنان مریوان: «این صدا، صدای آزادی است، این ندا، طغیان آگاهی است»
▪️تجمع فعالان حقوق زنان، ۲۲ خرداد ۱۳۸۴ مقابل دانشگاه تهران
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
▪️تجمع فعالان حقوق زنان، ۲۲ خرداد ۱۳۸۴ مقابل دانشگاه تهران
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
طی ۴۸ ساعت گذشته، ۳ زن در شهرهای کامیاران، مریوان و اهواز در پی #زن_کشی بهقتل رسیدند.
⚪️ صبح امروز ۱۱ بهمنماه، #رضواح_ندیمی اهل کامیاران توسط همسر سابق خود به قتل رسید.
رضوان، صبح روز سهشنبه یازدهم بهمنماه بر اثر تیراندازی همسر سابق خود، اصابت گلوله و شدت جراحات وارده، جان خود را از دست داد.
⚪️ #زهره_لند میکآپ آرتیست جوان ساکن اهواز بود که دو ماه قبل با #علی_خواجوی از ورزشکاران بدنساز شناخته شده این شهر ازدواج کرد. زهره و برادرش یحیی، امروز با شلیک گلوله به دست علی خواجوی کشته شدند. همسر زهره بعد از اقدام به قتل این دو، خودکشی کرد.
⚪️ روز ۹ بهمنماه، #نگین_رستمی اهل روستای "نی" از توابع مریوان که روز ۳ بهمن توسط همسر سابقش سوزانده شده بود، جان خود را ازدست داد. نگین به علت به سوختگی ۹۵ درصدی در بیمارستان کوثر سنندج جان سپرد.
وی در کودکی به علت ناامنی و فضای غیرقابل تحمل خانواده و کتک کاریهای مکرر پدر خود، در سن حدود ۱۲ سالگی تن به ازدواج اجباری داده بود. خشونتی که در خانهی همسر نیز تکرار و منجر به طلاق وی شده بود.
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_کشی
#اعتصاب_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
⚪️ صبح امروز ۱۱ بهمنماه، #رضواح_ندیمی اهل کامیاران توسط همسر سابق خود به قتل رسید.
رضوان، صبح روز سهشنبه یازدهم بهمنماه بر اثر تیراندازی همسر سابق خود، اصابت گلوله و شدت جراحات وارده، جان خود را از دست داد.
⚪️ #زهره_لند میکآپ آرتیست جوان ساکن اهواز بود که دو ماه قبل با #علی_خواجوی از ورزشکاران بدنساز شناخته شده این شهر ازدواج کرد. زهره و برادرش یحیی، امروز با شلیک گلوله به دست علی خواجوی کشته شدند. همسر زهره بعد از اقدام به قتل این دو، خودکشی کرد.
⚪️ روز ۹ بهمنماه، #نگین_رستمی اهل روستای "نی" از توابع مریوان که روز ۳ بهمن توسط همسر سابقش سوزانده شده بود، جان خود را ازدست داد. نگین به علت به سوختگی ۹۵ درصدی در بیمارستان کوثر سنندج جان سپرد.
وی در کودکی به علت ناامنی و فضای غیرقابل تحمل خانواده و کتک کاریهای مکرر پدر خود، در سن حدود ۱۲ سالگی تن به ازدواج اجباری داده بود. خشونتی که در خانهی همسر نیز تکرار و منجر به طلاق وی شده بود.
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_کشی
#اعتصاب_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 ناقصسازی جنسی زنان، کابوس ادامهدار زندگی بدون داشتن حق بر بدن
ناقصسازی جنسی زنان به عنوان یک رسم همچنان در استانهای کردستان، بوشهر، لرستان، هرمزگان، خوزستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان انجام میشود. عمل ختنه از پستوی خانهها به کلینیکهای مجهز پزشکی راه پیدا کرده و در سایه خشونت پذیرفتهشده علیه زنان، تحت عنوان عمل زیباسازی اندام جنسی انجام میشود.
قوانین جمهوری اسلامی به صورت صریح ناقصسازی جنسی زنان را جرمانگاری نکردهاند. برخی از فعالان و پژوهشگران به ماده ۶۶۴ و ۷۰۷ قانون مجازات اسلامی اشاره میکنند که به موجب آنها برای برش «اندام تناسلی» زنان به هر شکلی که آسیب بزند دیه تعیین شده است. طبق ماده ۶۶۴ قطع و از بین بردن هریک از دو طرف اندام تناسلی زن، موجب نصف دیه کامل زن است و قطع و از بین بردن بخشی از آن، به همان نسبت دیه دارد. برای این ماده اما ضمانت اجرایی تعریف نشده و به تأیید فعالان اجرا نمیشود. در این ماده برای معاونین جرم هم مجازاتی مشخص نشده است.
در عین حال بسیاری از مراجع تقلید در ایران بر خلاف مقامهای مذهبی مانند پاپ یا برخی از روحانیون سنی، ناقصسازی جنسی زنان را منع نکرده و به گفتن «واجب نیست» اکتفا کردهاند. «واجب نیست»ی که طبق شرع اسلام اگر شوهر زن درخواست کند، «واجب» میشود.
گرچه پژوهشهای انجام شده در ۲۰ سال اخیر حاکی از آن است که دین تنها یکی از نهادهای مردسالارست که با آنچه به صورت یک سنت وارد نقاط مختلف ایران، بهویژه استانهای سنینشین و مرزی شده، درهم آمیخته و آنرا تقویت کرده است.
در فقدان آمارهای رسمی، جمع معدودی از پژوهشگران دادهها و اطلاعات پراکندهای از ناقصسازی جنسی زنان جمعآوری کردهاند. این پژوهشها با بررسی نقاط مختلف ایران نشان میدهند ناقصسازی جنسی زنان به عنوان یک رسم همچنان در استانهای کردستان، بوشهر، لرستان، هرمزگان، خوزستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان انجام میشود.
اجبار کودکان به ازدواج که سیاستهای جمعیتی مورد نظر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی و گسترش فقر در ایران به آن دامن زده، خود رابطه معناداری با ناقصسازی جنسی دختران دارد. از این جهت که در بسیاری از مناطق یک دختر تنها وقتی واجد شرایط ازدواج است که کلیتوریسش بریده شده یا واژنش دوخته شده باشد. بهخاطر فقر، تبعات اقتصادی ناشی از فساد مقامها و نهادهای جمهوری اسلامی، همهگیری کرونا از یک سو و قوانین موسوم به «تعالی جمعیت و خانواده» که برای ازدواج در سنین پایین وامهای بیشتری تصویب کردهاند، خانوادههای کمدرآمدی که تحصیل و حتی هزینههای معیشتی دخترانشان را «بار» تلقی میکنند، حتی بیشتر از گذشته آنها را به اجبار وادار به ازدواج میکنند. ازدواجی که فقط بعد از ختنهشدن میسر است.
▪️منبع: رادیو زمانه
#ژن_ژیان_ئازادی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#Female_Genital_Mutilation
@bidarzani
ناقصسازی جنسی زنان به عنوان یک رسم همچنان در استانهای کردستان، بوشهر، لرستان، هرمزگان، خوزستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان انجام میشود. عمل ختنه از پستوی خانهها به کلینیکهای مجهز پزشکی راه پیدا کرده و در سایه خشونت پذیرفتهشده علیه زنان، تحت عنوان عمل زیباسازی اندام جنسی انجام میشود.
قوانین جمهوری اسلامی به صورت صریح ناقصسازی جنسی زنان را جرمانگاری نکردهاند. برخی از فعالان و پژوهشگران به ماده ۶۶۴ و ۷۰۷ قانون مجازات اسلامی اشاره میکنند که به موجب آنها برای برش «اندام تناسلی» زنان به هر شکلی که آسیب بزند دیه تعیین شده است. طبق ماده ۶۶۴ قطع و از بین بردن هریک از دو طرف اندام تناسلی زن، موجب نصف دیه کامل زن است و قطع و از بین بردن بخشی از آن، به همان نسبت دیه دارد. برای این ماده اما ضمانت اجرایی تعریف نشده و به تأیید فعالان اجرا نمیشود. در این ماده برای معاونین جرم هم مجازاتی مشخص نشده است.
در عین حال بسیاری از مراجع تقلید در ایران بر خلاف مقامهای مذهبی مانند پاپ یا برخی از روحانیون سنی، ناقصسازی جنسی زنان را منع نکرده و به گفتن «واجب نیست» اکتفا کردهاند. «واجب نیست»ی که طبق شرع اسلام اگر شوهر زن درخواست کند، «واجب» میشود.
گرچه پژوهشهای انجام شده در ۲۰ سال اخیر حاکی از آن است که دین تنها یکی از نهادهای مردسالارست که با آنچه به صورت یک سنت وارد نقاط مختلف ایران، بهویژه استانهای سنینشین و مرزی شده، درهم آمیخته و آنرا تقویت کرده است.
در فقدان آمارهای رسمی، جمع معدودی از پژوهشگران دادهها و اطلاعات پراکندهای از ناقصسازی جنسی زنان جمعآوری کردهاند. این پژوهشها با بررسی نقاط مختلف ایران نشان میدهند ناقصسازی جنسی زنان به عنوان یک رسم همچنان در استانهای کردستان، بوشهر، لرستان، هرمزگان، خوزستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان انجام میشود.
اجبار کودکان به ازدواج که سیاستهای جمعیتی مورد نظر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی و گسترش فقر در ایران به آن دامن زده، خود رابطه معناداری با ناقصسازی جنسی دختران دارد. از این جهت که در بسیاری از مناطق یک دختر تنها وقتی واجد شرایط ازدواج است که کلیتوریسش بریده شده یا واژنش دوخته شده باشد. بهخاطر فقر، تبعات اقتصادی ناشی از فساد مقامها و نهادهای جمهوری اسلامی، همهگیری کرونا از یک سو و قوانین موسوم به «تعالی جمعیت و خانواده» که برای ازدواج در سنین پایین وامهای بیشتری تصویب کردهاند، خانوادههای کمدرآمدی که تحصیل و حتی هزینههای معیشتی دخترانشان را «بار» تلقی میکنند، حتی بیشتر از گذشته آنها را به اجبار وادار به ازدواج میکنند. ازدواجی که فقط بعد از ختنهشدن میسر است.
▪️منبع: رادیو زمانه
#ژن_ژیان_ئازادی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#Female_Genital_Mutilation
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی: قانونیسازی ازدواج کودکانِ دختر ۱۱ ساله با رضایت پدر با استناد به لایحهی مجلس شورای اسلامی
طیبه سیاوشی، نماینده سابق مجلس با اشاره به لایحه «ارتقای امنیت زنان»، گفت: «بر اساس ماده ۱۰۴۱ این لایحه، ازدواج دختر ۱۲-۱۱ ساله، با رضایت پدر به صورت قانونی انجام می شود.»
دادههای سال ۱۴۰۱ مرکز آمار ایران نشان میدهد که در پنج سال گذشته بیش از ۱۳۱ هزار دختر زیر ۱۵ سال ازدواج کردهاند که از این تعداد فقط بیش از هفت هزار و پانصد مورد مربوط به تابستان سال گذشته بوده است.
بر اساس گزارشی که وبسایت تجارتنیوز روز سهشنبهٰ، ۹ فروردین سال جاری، از اطلاعات مرکز آمار ایران منتشر کرد، از سال ۱۳۹۶ به بعد متوسط ازدواج دختران زیر ۱۵ سال سالانه حدود ۳۰ هزار نفر بوده در حالی که فقط ۱۲۳ پسر زیر ۱۵ سال در پنج سال گذشته جزو این آمار قرار گرفتهاند.
پیشتر نیز مرکز آمار ایران از افزایش ۱۰.۵ درصدی آمار ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله در سال ۹۹ در مقایسه با سال پیش از آن خبر داده بود.
همچنین سال گذشته، خبرگزاری ایسنا نیز گزارش داده بود که در شش ماه اول سال ۱۴۰۰ تعداد ۷۹۱ کودک از مادرانی با سن ۱۰ تا ۱۴ سال متولد شدند و استان سیستان و بلوچستان با تولد ۲۴۸ نوزاد از مادران ۱۰ تا ۱۴ ساله در صدر این آمار قرار داشت. این برآوردها تنها مربوط به ازدواجهای ثبتشده در سازمان ثبت احوال کشور است و احتمال دارد که آمار واقعی بیش از این موارد باشد.
این در حالی است که در ماههای اخیر چندین گزارش از خودکشی کودکهمسرها در پی خشونتهای خانگی و یا قتل این کودکان توسط همسر و مردان خانواده بهثبت رسیده است.
همزمان با پررنگ شدن سیاستهای تشویقی برای ازدواج و افزایش نرخ باروری در کشور که «علی خامنهای» بر آن تأکید دارد، در سالهای گذشته تلاشهای هدفمندی برای کاهش سن ازدواج در دختران و تشویق خانوادهها برای آسانگیری ازدواج دختران از سوی نمایندگان مجلس و دولت ابراهیم رئیسی و نهادهای فرهنگی و آموزشی در حال انجام است.
نهادها و سیاستهای اجرایی حکومت، در حالی که اعلام کردند ۱۳ سال، سن مناسبی برای ازدواج است، حالا به سن ۱۱ سال نیز رسیدند و این، نشانهی بارز تضییع حق کودکی، حق حیات و حق تحصیل کودکانی است که ذیل سیاستهای جنونآمیز جمهوری اسلامی در طرح جوانی جمعیت، نه فقط آینده که از حق زندگی نیز محرومند. رویهای از «خشونت سیستماتیک قانونی» که جز با برچیده شدن تمامی اشکال قضایی سرکوب و نابرابری و «تحقق انقلابی همهجانبه»، از بین نخواهد رفت.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
طیبه سیاوشی، نماینده سابق مجلس با اشاره به لایحه «ارتقای امنیت زنان»، گفت: «بر اساس ماده ۱۰۴۱ این لایحه، ازدواج دختر ۱۲-۱۱ ساله، با رضایت پدر به صورت قانونی انجام می شود.»
دادههای سال ۱۴۰۱ مرکز آمار ایران نشان میدهد که در پنج سال گذشته بیش از ۱۳۱ هزار دختر زیر ۱۵ سال ازدواج کردهاند که از این تعداد فقط بیش از هفت هزار و پانصد مورد مربوط به تابستان سال گذشته بوده است.
بر اساس گزارشی که وبسایت تجارتنیوز روز سهشنبهٰ، ۹ فروردین سال جاری، از اطلاعات مرکز آمار ایران منتشر کرد، از سال ۱۳۹۶ به بعد متوسط ازدواج دختران زیر ۱۵ سال سالانه حدود ۳۰ هزار نفر بوده در حالی که فقط ۱۲۳ پسر زیر ۱۵ سال در پنج سال گذشته جزو این آمار قرار گرفتهاند.
پیشتر نیز مرکز آمار ایران از افزایش ۱۰.۵ درصدی آمار ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله در سال ۹۹ در مقایسه با سال پیش از آن خبر داده بود.
همچنین سال گذشته، خبرگزاری ایسنا نیز گزارش داده بود که در شش ماه اول سال ۱۴۰۰ تعداد ۷۹۱ کودک از مادرانی با سن ۱۰ تا ۱۴ سال متولد شدند و استان سیستان و بلوچستان با تولد ۲۴۸ نوزاد از مادران ۱۰ تا ۱۴ ساله در صدر این آمار قرار داشت. این برآوردها تنها مربوط به ازدواجهای ثبتشده در سازمان ثبت احوال کشور است و احتمال دارد که آمار واقعی بیش از این موارد باشد.
این در حالی است که در ماههای اخیر چندین گزارش از خودکشی کودکهمسرها در پی خشونتهای خانگی و یا قتل این کودکان توسط همسر و مردان خانواده بهثبت رسیده است.
همزمان با پررنگ شدن سیاستهای تشویقی برای ازدواج و افزایش نرخ باروری در کشور که «علی خامنهای» بر آن تأکید دارد، در سالهای گذشته تلاشهای هدفمندی برای کاهش سن ازدواج در دختران و تشویق خانوادهها برای آسانگیری ازدواج دختران از سوی نمایندگان مجلس و دولت ابراهیم رئیسی و نهادهای فرهنگی و آموزشی در حال انجام است.
نهادها و سیاستهای اجرایی حکومت، در حالی که اعلام کردند ۱۳ سال، سن مناسبی برای ازدواج است، حالا به سن ۱۱ سال نیز رسیدند و این، نشانهی بارز تضییع حق کودکی، حق حیات و حق تحصیل کودکانی است که ذیل سیاستهای جنونآمیز جمهوری اسلامی در طرح جوانی جمعیت، نه فقط آینده که از حق زندگی نیز محرومند. رویهای از «خشونت سیستماتیک قانونی» که جز با برچیده شدن تمامی اشکال قضایی سرکوب و نابرابری و «تحقق انقلابی همهجانبه»، از بین نخواهد رفت.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی: حضور جمعی از «فعالین زنان گیلان» بر مزار #رومینا_اشرفی در سالگرد قتل این نوجوان ۱۴ساله به دست پدر، همچنین حضور همزمان جمعی از «فعالین زنان مریوان» بر مزار #فرشته_نجاتی برای یادبود این قربانیان قتلهای ناموسی و اعتراض علیه خشونت سیستماتیک علیه زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#قتلهای_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
#ژن_ژیان_ئازادی
#قتلهای_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
🟣 به گزارش "ههنگاو"، یک دختر پانزده ساله ساکن کرمانشاه (کرماشان) به نام #شکیلا_غلامی، به دلیل فشارهای مضاعف خانواده برای پذیرش #ازدواج_اجباری دست به خودکشی زده و جان باخت.
شکیلا به ادامه تحصیل علاقهمند بوده، با این وجود از طرف پدرش وادار به پذیرش ازدواج شده و در حالی که نامزد داشته به دلیل فشارهای روانی با شلیک از طریق اسلحه پدرش به زندگی خود پایان داده است.
جسد شکیلا غلامی در بعدازظهر روز شنبه ١٣ خرداد ماه در قبرستان عالی قلندربیگ روستای قلعه زنجیر شهرستان #دالاهو به خاک سپرده شد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
@bidarzani
شکیلا به ادامه تحصیل علاقهمند بوده، با این وجود از طرف پدرش وادار به پذیرش ازدواج شده و در حالی که نامزد داشته به دلیل فشارهای روانی با شلیک از طریق اسلحه پدرش به زندگی خود پایان داده است.
جسد شکیلا غلامی در بعدازظهر روز شنبه ١٣ خرداد ماه در قبرستان عالی قلندربیگ روستای قلعه زنجیر شهرستان #دالاهو به خاک سپرده شد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
@bidarzani
🟣 دو زن در شهرهای ارومیه و خوی با انگیزه ناموسی توسط پدر و همسر سابق خود به قتل رسیدند
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اعتماد، یک زن با انگیزه ناموسی در ارومیه به قتل رسید.
در این گزارش در خصوص قتل این زن آمده است: “در تاریخ نهم اردیبهشت ماه سال جاری یک زن بیست و چهار ساله به نام «شیروان.ه» و اهل روستای صفاییه خوی با انگیزه ناموسی به قتل رسید. در جریان این حادثه پسرعموی شیروان نیز به دلیل ارتباطی که با شیروان داشت، کشته شد.”
⚪️ همچنین یک زن با انگیزه ناموسی توسط شوهر سابق خود به قتل رسید.
بر اساس این گزارش، “در تاریخ سیزدهم اردیبهشت، یک زن به نام «غزال.م» اهل روستای راژان از توابع ارومیه توسط همسر سابق خود مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به قتل رسیده است”.
#ژن_ژیان_ئازادی
#قتلهای_ناموسی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اعتماد، یک زن با انگیزه ناموسی در ارومیه به قتل رسید.
در این گزارش در خصوص قتل این زن آمده است: “در تاریخ نهم اردیبهشت ماه سال جاری یک زن بیست و چهار ساله به نام «شیروان.ه» و اهل روستای صفاییه خوی با انگیزه ناموسی به قتل رسید. در جریان این حادثه پسرعموی شیروان نیز به دلیل ارتباطی که با شیروان داشت، کشته شد.”
⚪️ همچنین یک زن با انگیزه ناموسی توسط شوهر سابق خود به قتل رسید.
بر اساس این گزارش، “در تاریخ سیزدهم اردیبهشت، یک زن به نام «غزال.م» اهل روستای راژان از توابع ارومیه توسط همسر سابق خود مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به قتل رسیده است”.
#ژن_ژیان_ئازادی
#قتلهای_ناموسی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 حجاب اجباری زنان را میکشد: روایت جانباختن زهرا قرباغی، کارگر کارگاه تولید لوله پولیکا
حجاب اجباری یک عامل ناامنکننده در فضاهای کارگری است. تاکنون چند زن به دلیل حجاب اجباری جان خود را در محیطهای کاری از دست دادهاند. این روایتی درباره زهرا قرباغی است:
⚪️ زهرا قرباغی، کارگر ۲۶ ساله، متولد روستای تقی آباد سالار از توابع شهر فیروزه در استان خراسان رضوی، از مدتی پیش بههمراه همسرش، ابوالفضل و دو فرزند خردسالش، برای کار در یک کارگاه تولید لولههای پولیکا به نیشابور نقل مکان کرده بود. او روز یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، بهدلیل گیر کردن شال (حجاب اجباری) در دستگاه دکلِ تزریق پلاستیک، جان خود را از دست داد و یکروز بعد در روستای زادگاهش بهخاک سپرده شد.
این روایت، خلاصهای از زندگی و مرگ یک زن کارگر در نیشابور است که توسط زمانه احراز هویت شده است.
یک منبع نزدیک به این کارگر جانباخته در نیشابور که نخواست نامش فاش شود، درباره چگونگی جانباختن زهرا قرباغی به زمانه میگوید:
▪️زهرا همیشه با مقنعه باید سرکار حاضر میشد اما آن روز برای اینکه فرزند خود را به دکتر ببرد، مرخصی ساعتی گرفت و یک ربع مانده به پایان شیفت کاری به کارگاه بازگشت. زهرا با عجله به سرکار خود برگشت و فرصت نداشت تا شال خود را با مقنعه عوض کند.
بهگفته این منبع مطلع، شال زهرا ناگهان داخل دستگاه تزریق پلاستیک گیر کرد و سر او کاملا متلاشی شد. همسر کارفرما هم همانموقع در کارگاه بود که با دیدن این صحنه غش کرد. پس از جانباختن این کارگر جوان، بهدنبال تماس با مرکز ۱۱۰، مأموران انتظامی به کارگاه آمده و بعد از تنظیم صورتجلسه، کارگاه را پلمپ کردند.
برپایه اعلام رسانههای دولتی در ایران، رضا علیزاده، جانشین فرمانده انتظامی شهرستان نیشابور، روز یکشنبه ۱۴ خرداد ماه، از تشکیل پرونده قضائی برای این رویداد خبر داده است.
یکی از منابع مطلع اما در رابطه با آغاز روند قضائی این پرونده به زمانه میگوید:
کارفرما در برابر مأموران انتظامی اعلام کرد که تا فیلم دوربینهای مداربسته بازبینی نشود، هیچ چیزی را نمیپذیرد. یک روز بعد و بهدنبال شکایت خانواده زهرا قرباغی، پس از بررسی فیلم دوربینها توسط قاضی دادگاه، کارفرما، "اتفاقی بودن حادثه" را تأیید و پرداخت غرامت نقدی را قبول کرد.
این منبع نزدیک به زهرا قرباغی، درباره وضعیت بیمه این کارگر جانباخته به زمانه میگوید:
زهرا پیش از این در یک تالار پذیرایی مشغول بهکار بود و همسرش هم در یک مبلشویی کار میکرد. او قبلا بیمه نداشت و کارفرمای تولید لوله پولیکا برای زهرا بیمه رد نکرده بود و فقط کارگاه خودش را بیمه کرده بود.
طبق تحقیقات انجام شده، در منطقه صنعتی کریمآباد، واقع در بلوار رسالت در شهرستان نیشابور، شمار زیادی کارگاه غیر مجاز، عمدتا برای تبدیل ضایعات پلاستیک به لوازم پلاستیکی نظیر لولههای آبیاری، جعبههای میوه و تولید کلید و پریز وجود دارد که اکثر کارگران شاغل در این کارگاهها، فاقد بیمه و با حداقل دستمزد مشغول بهکار هستند. همچنین پرس و جوها نشان میدهد درصد بالایی از این کارگران، زن هستند که کارفرمایان برای پرداخت دستمزد کمتر، آنها را استخدام کردهاند.
▪️برپایه اعلام منابع نزدیک به خانواده زهرا قرباغی، برادر ۱۶ ساله این زن کارگر هم که زیر سن قانونی و احتمالا بدون بیمه در پروژه در حال ساختِ «پدیده شاندیز» مشغول بهکار بوده، بهدلیل سقوط از ارتفاع، جان خود را از دست داده است.
⚪️ منبع: زمانه
#ژن_ژیان_ئازادی
#زنان_کارگر
#تبعیض_سیستماتیک
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
حجاب اجباری یک عامل ناامنکننده در فضاهای کارگری است. تاکنون چند زن به دلیل حجاب اجباری جان خود را در محیطهای کاری از دست دادهاند. این روایتی درباره زهرا قرباغی است:
⚪️ زهرا قرباغی، کارگر ۲۶ ساله، متولد روستای تقی آباد سالار از توابع شهر فیروزه در استان خراسان رضوی، از مدتی پیش بههمراه همسرش، ابوالفضل و دو فرزند خردسالش، برای کار در یک کارگاه تولید لولههای پولیکا به نیشابور نقل مکان کرده بود. او روز یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، بهدلیل گیر کردن شال (حجاب اجباری) در دستگاه دکلِ تزریق پلاستیک، جان خود را از دست داد و یکروز بعد در روستای زادگاهش بهخاک سپرده شد.
این روایت، خلاصهای از زندگی و مرگ یک زن کارگر در نیشابور است که توسط زمانه احراز هویت شده است.
یک منبع نزدیک به این کارگر جانباخته در نیشابور که نخواست نامش فاش شود، درباره چگونگی جانباختن زهرا قرباغی به زمانه میگوید:
▪️زهرا همیشه با مقنعه باید سرکار حاضر میشد اما آن روز برای اینکه فرزند خود را به دکتر ببرد، مرخصی ساعتی گرفت و یک ربع مانده به پایان شیفت کاری به کارگاه بازگشت. زهرا با عجله به سرکار خود برگشت و فرصت نداشت تا شال خود را با مقنعه عوض کند.
بهگفته این منبع مطلع، شال زهرا ناگهان داخل دستگاه تزریق پلاستیک گیر کرد و سر او کاملا متلاشی شد. همسر کارفرما هم همانموقع در کارگاه بود که با دیدن این صحنه غش کرد. پس از جانباختن این کارگر جوان، بهدنبال تماس با مرکز ۱۱۰، مأموران انتظامی به کارگاه آمده و بعد از تنظیم صورتجلسه، کارگاه را پلمپ کردند.
برپایه اعلام رسانههای دولتی در ایران، رضا علیزاده، جانشین فرمانده انتظامی شهرستان نیشابور، روز یکشنبه ۱۴ خرداد ماه، از تشکیل پرونده قضائی برای این رویداد خبر داده است.
یکی از منابع مطلع اما در رابطه با آغاز روند قضائی این پرونده به زمانه میگوید:
کارفرما در برابر مأموران انتظامی اعلام کرد که تا فیلم دوربینهای مداربسته بازبینی نشود، هیچ چیزی را نمیپذیرد. یک روز بعد و بهدنبال شکایت خانواده زهرا قرباغی، پس از بررسی فیلم دوربینها توسط قاضی دادگاه، کارفرما، "اتفاقی بودن حادثه" را تأیید و پرداخت غرامت نقدی را قبول کرد.
این منبع نزدیک به زهرا قرباغی، درباره وضعیت بیمه این کارگر جانباخته به زمانه میگوید:
زهرا پیش از این در یک تالار پذیرایی مشغول بهکار بود و همسرش هم در یک مبلشویی کار میکرد. او قبلا بیمه نداشت و کارفرمای تولید لوله پولیکا برای زهرا بیمه رد نکرده بود و فقط کارگاه خودش را بیمه کرده بود.
طبق تحقیقات انجام شده، در منطقه صنعتی کریمآباد، واقع در بلوار رسالت در شهرستان نیشابور، شمار زیادی کارگاه غیر مجاز، عمدتا برای تبدیل ضایعات پلاستیک به لوازم پلاستیکی نظیر لولههای آبیاری، جعبههای میوه و تولید کلید و پریز وجود دارد که اکثر کارگران شاغل در این کارگاهها، فاقد بیمه و با حداقل دستمزد مشغول بهکار هستند. همچنین پرس و جوها نشان میدهد درصد بالایی از این کارگران، زن هستند که کارفرمایان برای پرداخت دستمزد کمتر، آنها را استخدام کردهاند.
▪️برپایه اعلام منابع نزدیک به خانواده زهرا قرباغی، برادر ۱۶ ساله این زن کارگر هم که زیر سن قانونی و احتمالا بدون بیمه در پروژه در حال ساختِ «پدیده شاندیز» مشغول بهکار بوده، بهدلیل سقوط از ارتفاع، جان خود را از دست داده است.
⚪️ منبع: زمانه
#ژن_ژیان_ئازادی
#زنان_کارگر
#تبعیض_سیستماتیک
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی: «قابل تکثیر در خیابان»
#زن_زندگی_آزادی محدود شده در ایستادگی علیه حجاب اجباری نیست، بلکه قیامی برای رهایی و برابری است.
زن، زندگی، آزادی یعنی:
▪️از خانه تا خیابان، امنیتْ حق زنان
▪️همبسته تا رهایی
▪️شرایط کار منصفانه و برابر
▪️نه به خشونت علیه زنان از خانه تا خیابان
▪️نه به زنکشی
▪️نه به ازدواج کودکان
زن، زندگی، آزادی، یعنی تلاش جهت تحقق حق تعیین سرنوشت و ارتقای یک قیام به #شرایط_انقلابی. یعنی فضایی برای گسترش تمامی مطالبات برابریطلبانهی زنان از خانه تا خیابان.
از اینرو، شابلونهای این مهم جهت تکثیر در خیابانها در دسترس است
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
#زن_زندگی_آزادی محدود شده در ایستادگی علیه حجاب اجباری نیست، بلکه قیامی برای رهایی و برابری است.
زن، زندگی، آزادی یعنی:
▪️از خانه تا خیابان، امنیتْ حق زنان
▪️همبسته تا رهایی
▪️شرایط کار منصفانه و برابر
▪️نه به خشونت علیه زنان از خانه تا خیابان
▪️نه به زنکشی
▪️نه به ازدواج کودکان
زن، زندگی، آزادی، یعنی تلاش جهت تحقق حق تعیین سرنوشت و ارتقای یک قیام به #شرایط_انقلابی. یعنی فضایی برای گسترش تمامی مطالبات برابریطلبانهی زنان از خانه تا خیابان.
از اینرو، شابلونهای این مهم جهت تکثیر در خیابانها در دسترس است
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
Forwarded from نقد
▫️سکسوالیته، بیگانگی و سرمایهداری
5 مارس 2024
نوشتهی: شیلا مکگرگور
ترجمهی: فرزانه راجی
🔸 در دههی 1980 سوسیالیستهای انقلابی با استدلالهای فمینیسم رادیکال مخالفت کردند که در آن فرض میشد مردان ذاتاً تهاجمی و خشن هستند و تجاوز جنسی سلاحی است که مردان برای سرکوب زنان از آن استفاده میکنند. بحثهای امروزی بسیار متفاوت است، اما هنوز هم واکاویای از تمایلات جنسی انسان ارائه میکنیم که ریشه در درک ماتریالیستی از توسعهی جامعهی انسانی و در نتیجه طبیعت انسانی دارد. من واقعیت رفتار جنسی را امری مسلم میدانم، زیرا تکامل بشریت بدون آن ممکن نبود. روند تکاملیای که باعث پیدایش انسانهای مدرن شد هم جنسیت انسان را به وجود آورد و هم به آن شکل داد.
🔸 سالهای پس از جنگ جهانی دوم شاهد ورود انبوه زنان به مشاغل دستمزدی خارج از خانه و تحصیل انبوه زنان جوان در کنار مردان در دانشگاه بود. اخلاق محافظهکارانهی حاکم بر دههی 1950 بهزودی با آرمانهای زنان طبقهی کارگر و دانشجویان زن به منازعه برخاست. این منازعات در نهایت به جنبش آزادی زنان انجامید که در اواخر دههی 1960 در کنار سایر جنبشهای آزادیبخش پدید آمد. مطالبات اصلی جنبش آزادی زنانْ دستمزد برابر، مهدکودکهای ٢٤ ساعته، پایان دادن به تبعیضجنسی و حق سقطجنین و پیشگیری از بارداری بود. افزون بر این، جنبش آزادی زنانْ کلیشههای جنسیتی دربارهی توانایی ذهنی، شغل و تمایلات جنسی را به چالش کشید.
🔸 زنان جوان نهتنها میخواستند مشاغل مختصِ مردان به رویشان گشوده شود، بلکه میخواستند بتوانند روابط جنسی خارج از ازدواج را بهطور برابر با مردان تجربه کنند بدون اینکه «زن هرزه» قلمداد شوند. فضایی ایجاد شد که در آن تمایلات جنسی زنان میتوانست بهطور جدی از سوی زنان و مردان مورد بحث قرار گیرد. کلیشههای جنسیتی به تدریج کم شدند و این امکان برای زنان و مردان فراهم شد تا تواناییهای خود را متناسب با فردیت خود درک کنند تا بر اساس جنسیتشان. زیرا ستم بر زنان اگر رشد زنان را بهطور جدی محدود میکرد، رشد مردان را نیز محدود میکرد.
🔸 تقریباً در همان زمان در بریتانیا، طبقهی کارگری با اعتمادبهنفس فزاینده در نبردهای کلیدی علیه کارفرمایان و دولت وقت پیروز میشد. همبستگی طبقهی کارگر خود را از طریق احترام به اعتصابکنندگان، اجتماعات و اعتصاباتِ همبستگی نشان داد. و آن تجربهی همبستگی طبقهی کارگر همچنین به سوسیالیستها و فمینیستها این امکان را داد تا لایههای گستردهای از جنبش سندیکاییِ تحت سلطهی مردان را متقاعد کنند که زنان حق کنترلِ تمایلات جنسی خود را از طریق دسترسی به سقطجنین و پیشگیری از بارداری دارند.
🔸 با این که بسیاری از این تغییرات در نقش زنان پایدار بودهاند، شماری از ایدههای دیگر دربارهی آزادی زنان با کاهش خوشبینی جنبشها در حدود سال 1968 از بین رفت. واکنشها علیه آزادی زنان از جهات مختلفی صورت گرفت و زیربنای تحولات گستردهتری در کل جامعه بود. چالشهای طبقهی کارگر برای کنترل مزد و قوانین اتحادیهی کارگری در اواخر دههی 1970 تضعیف و در نهایت به دولت محافظهکار مارگارت تاچر منجر شد. با تضعیف همبستگی طبقهی کارگر، لایهای از فمینیستها شروع به استدلال کردند که ریشههای سرکوب زنان در بیولوژی مردان نهفته است و تجاوز بهعنوان سلاح انتخابی برای حفظ انقیاد زنان است. صداهای غالب بیشتری این دیدگاه را مطرح کردند که مطالبات جنبش زنان باعث ایجاد «بحران» در مردانگی شده است. همچنین این ایده که رفتار انسان را میتوان با ارجاع به ژنها یا مغز توضیح داد، از نو مطرح شد، که به ایدهی «مردها اینطوریاند دیگر» دامن زد، دیدگاهی که کلیشههای جنسیتی را ذاتی میداند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3Yn
#شیلا_مکگرگور #فرزانه_راجی
#فمینیسم #همبستگی_طبقاتی #سکسوالیته
👇🏽
🖋@naghd_com
5 مارس 2024
نوشتهی: شیلا مکگرگور
ترجمهی: فرزانه راجی
🔸 در دههی 1980 سوسیالیستهای انقلابی با استدلالهای فمینیسم رادیکال مخالفت کردند که در آن فرض میشد مردان ذاتاً تهاجمی و خشن هستند و تجاوز جنسی سلاحی است که مردان برای سرکوب زنان از آن استفاده میکنند. بحثهای امروزی بسیار متفاوت است، اما هنوز هم واکاویای از تمایلات جنسی انسان ارائه میکنیم که ریشه در درک ماتریالیستی از توسعهی جامعهی انسانی و در نتیجه طبیعت انسانی دارد. من واقعیت رفتار جنسی را امری مسلم میدانم، زیرا تکامل بشریت بدون آن ممکن نبود. روند تکاملیای که باعث پیدایش انسانهای مدرن شد هم جنسیت انسان را به وجود آورد و هم به آن شکل داد.
🔸 سالهای پس از جنگ جهانی دوم شاهد ورود انبوه زنان به مشاغل دستمزدی خارج از خانه و تحصیل انبوه زنان جوان در کنار مردان در دانشگاه بود. اخلاق محافظهکارانهی حاکم بر دههی 1950 بهزودی با آرمانهای زنان طبقهی کارگر و دانشجویان زن به منازعه برخاست. این منازعات در نهایت به جنبش آزادی زنان انجامید که در اواخر دههی 1960 در کنار سایر جنبشهای آزادیبخش پدید آمد. مطالبات اصلی جنبش آزادی زنانْ دستمزد برابر، مهدکودکهای ٢٤ ساعته، پایان دادن به تبعیضجنسی و حق سقطجنین و پیشگیری از بارداری بود. افزون بر این، جنبش آزادی زنانْ کلیشههای جنسیتی دربارهی توانایی ذهنی، شغل و تمایلات جنسی را به چالش کشید.
🔸 زنان جوان نهتنها میخواستند مشاغل مختصِ مردان به رویشان گشوده شود، بلکه میخواستند بتوانند روابط جنسی خارج از ازدواج را بهطور برابر با مردان تجربه کنند بدون اینکه «زن هرزه» قلمداد شوند. فضایی ایجاد شد که در آن تمایلات جنسی زنان میتوانست بهطور جدی از سوی زنان و مردان مورد بحث قرار گیرد. کلیشههای جنسیتی به تدریج کم شدند و این امکان برای زنان و مردان فراهم شد تا تواناییهای خود را متناسب با فردیت خود درک کنند تا بر اساس جنسیتشان. زیرا ستم بر زنان اگر رشد زنان را بهطور جدی محدود میکرد، رشد مردان را نیز محدود میکرد.
🔸 تقریباً در همان زمان در بریتانیا، طبقهی کارگری با اعتمادبهنفس فزاینده در نبردهای کلیدی علیه کارفرمایان و دولت وقت پیروز میشد. همبستگی طبقهی کارگر خود را از طریق احترام به اعتصابکنندگان، اجتماعات و اعتصاباتِ همبستگی نشان داد. و آن تجربهی همبستگی طبقهی کارگر همچنین به سوسیالیستها و فمینیستها این امکان را داد تا لایههای گستردهای از جنبش سندیکاییِ تحت سلطهی مردان را متقاعد کنند که زنان حق کنترلِ تمایلات جنسی خود را از طریق دسترسی به سقطجنین و پیشگیری از بارداری دارند.
🔸 با این که بسیاری از این تغییرات در نقش زنان پایدار بودهاند، شماری از ایدههای دیگر دربارهی آزادی زنان با کاهش خوشبینی جنبشها در حدود سال 1968 از بین رفت. واکنشها علیه آزادی زنان از جهات مختلفی صورت گرفت و زیربنای تحولات گستردهتری در کل جامعه بود. چالشهای طبقهی کارگر برای کنترل مزد و قوانین اتحادیهی کارگری در اواخر دههی 1970 تضعیف و در نهایت به دولت محافظهکار مارگارت تاچر منجر شد. با تضعیف همبستگی طبقهی کارگر، لایهای از فمینیستها شروع به استدلال کردند که ریشههای سرکوب زنان در بیولوژی مردان نهفته است و تجاوز بهعنوان سلاح انتخابی برای حفظ انقیاد زنان است. صداهای غالب بیشتری این دیدگاه را مطرح کردند که مطالبات جنبش زنان باعث ایجاد «بحران» در مردانگی شده است. همچنین این ایده که رفتار انسان را میتوان با ارجاع به ژنها یا مغز توضیح داد، از نو مطرح شد، که به ایدهی «مردها اینطوریاند دیگر» دامن زد، دیدگاهی که کلیشههای جنسیتی را ذاتی میداند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3Yn
#شیلا_مکگرگور #فرزانه_راجی
#فمینیسم #همبستگی_طبقاتی #سکسوالیته
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
سکسوالیته، بیگانگی و سرمایهداری
نوشتهی: شیلا مکگرگور ترجمهی: فرزانه راجی یکی از جنبههای رهایی، هم برای مردان و هم برای زنان، رشد و گسترش کامل پتانسیل ما بهعنوان افراد، بدون توجه به جنسیت است. دوم، بینش ما از روابط جنسی انسا…