بيدارزنى
4.37K subscribers
5.45K photos
1.25K videos
176 files
4.23K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
🟣 ممانعت از اعطای مرخصی درمانی «زارا محمدی» مدرس زبان کردی


به گزارش هرانا، با درخواست اعزام به مرخصی درمانی زهرا محمدی مخالفت شده است و اداره اطلاعات سنندج و مسئولان بند کانون اصلاح و تربیت از اعطای مرخصی به این معلم زندانی ممانعت می‌کنند.
زارا محمدی، فعال مدنی، مدرس زبان و ادبیات کُردی و از اعضای انجمن فرهنگی-اجتماعی نوژین که دوران محکومیت ۵ ساله خود را بدون رعایت اصل تفکیک جرائم در بند زنان کانون اصلاح و تربیت سنندج سپری می‌کند، علی‌رغم مشکلات روده و معده تاکنون از رسیدگی مناسب پزشکی و اعزام به مرخصی درمانی محروم مانده است.

▪️تدریس زبان کردی او به کودکان، از سوی وزارت اطلاعات و نهاد قضایی، «اقدام علیه امنیت ملی»، ترجمه شد. آموزگاران بسیاری همچون زارا محمدی، به جرم آموزش زبان مادری با اتهامات تجزیه‌طلبی و امنیتی، راهی زندان‌ها شدند. همان حقی که از سوی اپوزیسیون راست نیز زایل شده و هر نوع صحبت از زبان مادری و حق تعیین سرنوشت اقوام تحت ستم را با اسم رمز «حفظ تمامیت ارضی»، سرکوب می‌کنند.

#حق_زبان_مادری
#سرکوب_و_تبعیض


@bidarzani
🟣 دو‌ کودکِ سوخت‌بر، تنها به جرم حمل یک بطری ۱ و نیم لیتری بنزین، با شلیک ماموران انتظامی کشته و زخمی شدند


طی بیش از ۱۰ روز گذشته، کشتار کولبران و سوخت‌بران با شدتی حداکثری در جریان است. پیش از این نیز، شلیک مستقیم به قلب کولبران، سقوط از ارتفاع و انفجار ماشین سوخت‌بران، به اخباری روزمره بدل شده بود.

⚪️ به گزارش «کوله‌بر نیوز» روز چهارشنبه اول تیرماه ١٤٠۱ بر اثر تیراندازی نیروهای مرزبانی در حوالی بازارچه مرزی میلک در مرز با افغانستان، دو تن از جمله یک کودک کشته و یک سوخت‌بر دیگر مجروح شدند. بر اساس این گزارش، این دو کودک در حال جابجایی دو بطری ۱/۵ لیتری کوچک بنزین از داخل مرز ایران بودند که ماموران برجک بازارچه مرزی به آنان شلیک کردند.

سیاست‌های فقیرسازی سیستماتیک، محرومیت عامدانه و بیکاری در بسیاری از مناطق سیستان و بلوچستان باعث شده تا حتی کودکان نیز به ناچار به سوختبری روی بیاورند.

در سال ۲۰۲۱ دستکم ۸٧ سوختبر هنگام سوختبری با تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی و یا بر اثر سانحه و انفجار جان خود را از دست داده‌اند که از میان جان باختگان، سه مورد کودک زیر ۱۸ سال بوده‌اند. همچنین طی سال ۲۰۲۱ بیش از ۳۱ سوختبر بلوچ به اشکال مختلف زخمی شده‌اند.


⚪️ ما از انتشار تصاویر این «کودکانِ غرق در خون»، خودداری می‌کنیم.


@bidarzani
🟣 ۵۵ روز از بازداشت جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی، اسکندر لطفی و رسول بداقی می‌گذرد.

بنا بر دستور بازپرس به خانواده‌ی معلمان بازداشتی و همچنین خانواده‌های «#آنیشا_اسداللهی» و «#کیوان_مهتدی»، آنها از حق ملاقات حضوری، حق تماس و حق داشتن کتاب، محروم شدند.

▪️استوری از صفحه‌ی «سمانه عابدینی»، همسر جعفر ابراهیمی»

@bidarzani
Forwarded from زاگاه
Forwarded from زاگاه
بيدارزنى
Photo
🟤دادگاه عالی آمریکا حق سقط جنین را پس از ۵۰ سال ملغی اعلام کرد


زاگاه - این تصمیم که حق قانونی سقط خودخواسته جنین را پس از تقریبا ۵۰ سال ملغی می‌کند، منجر به ممنوعیت کامل این عمل در حدود نیمی از ایالت‌های آمریکا خواهد شد. این تصمیم به گفته کارشناسان، زندگی آمریکایی را متحول و باعث تغییراتی در سیاست این کشور خواهد شد.

◽️این یکی از میراث‌های #دونالد_ترامپ رئیس‌جمهور سابق آمریکا است که قول داده بود قضاتی را که مخالف «روو در برابر وید» هستند در دادگاه عالی انتخاب کند. هر سه منصوب او در دیوان عالی علیه این قانون رای داده‌اند.

◽️این دادگاه هم‌راستا با اعتقادات ایدئولوژیک قضات، با ۶ رای در برابر ۳ رای از قانون ایالت می‌سی‌سی‌پی که سقط جنین را پس از ۱۵ هفتگی ممنوع می‌کند، حمایت کرد، و با ۵ رای در برابر ۴ رای به لغو صریح «رو در برابر وید» و حقی که در قانون اساسی آمریکا آمده بود، رأی داد.

◽️این حکم دادگاه عالی میلیون‌ها زن در این کشور را از حق قانونی #سقط_جنین محروم خواهد کرد و به ایالت‌ها این اجازه را می‎دهد که هر یک جداگانه در مورد ممنوعیت سقط جنین تصمیم بگیرند. در حال حاضر سیزده ایالت قوانینی را وضع کرده‌اند که اکنون با لغو «روو»، سقط جنین را ممنوع می‎کند. اما تنها در سه ایالت یعنی کنتاکی، لوئیزیانا، و داکوتای جنوبی این قانون بلافاصله اجرا خواهد شد.

◽️قاضی «ساموئل آلیتو»، (یکی از ۹ قاضی دیوان عالی آمریکا) که از مخالفان آزادی سقط جنین در آمریکا است و امروز نیز این حکم را تقریر کرده است، چندی پیش در پیش‌نویس و سند محرمانه‎ای که به رسانه‌ها راه یافت، نوشته بود: «رو از ابتدا اشتباهی فاحش بود. استدلال آن بسیار ضعیف بود و عواقب مخربی داشت. پرونده‌های رو و کیسی بدون ایجاد یک راه حل ملی برای موضوع #سقط_جنین، تنها باعث ملتهب شدن مباحثات و عمیق‌تر شدن شکاف‌ها شده است.»

◽️پرونده معروف «رو در برابر وید» که به قانونی شدن سقط جنین در آمریکا انجامید، در ژانویه ۱۹۷۳ مطرح شد و طی آن دادگاه عالی آمریکا تصمیم خود را اعلام کرد. این پرونده که توسط جین رو، زن مجردی که قصد داشت بطور قانونی و ایمن به بارداری‌اش پایان دهد، تشکیل شده بود با حمایت دادگاه عالی مواجه شد و بدین صورت قانون #تگزاس را که سقط جنین را تنها در صورت تهدید جانی بارداری برای مادر مجاز می‌دانست، لغو کرد.

◽️دادگاه عالی در حکم خود برای اولین‌بار اعلام کرد که آنچه در قانون اساسی به عنوان حق حفظ حریم خصوصی افراد آمده آنقدر گسترده است که تصمیم یک زن در مورد خاتمه یا ادامه دادن به بارداری‌اش را نیز در برمی‌گیرد. در زمان صدور این حکم، سقط جنین تقریبا در اکثر ایالت‌ها مگر در موارد تهدید جانی برای زن، موارد بارداری ناشی از تجاوز جنسی، ناهنجاری جنین یا بارداری حاصل از زنای محارم ممنوع بود. پرونده «رو» باعث شد تا قوانین ایالتی در خصوص سقط جنین مغایر با قانون اساسی تشخیص داده شود و خدمات دسترسی به سقط جنین امن بیشتر در دسترس قرار گیرد. این تصمیم همچنین یک رویه قضایی ایجاد کرد که بر ۳۰ پرونده بعدی دادگاه عالی در خصوص محدودیت دسترسی به خدمات سقط جنین تاثیر گذاشت.

◽️پس از اعلام این تصمیم دادگاه عالی، زنان بسیاری در شبکه‌های اجتماعی به این تصمیم واکنش نشان داده‌اند. برخی با ارجاع به سریال سرگذشت ندیمه نوشته‌اند که این داستان در حال تبدیل شدن به واقعیت است. برخی نوشته‌اند که آمریکا دهه‌ها به عقب برگشته است. کاربری نیز نوشته است:«امروز روزی سیاه در تاریخ زنان است. »

#زاگاه

@zaagaah
🟣 نان به قیمت جان

شابلون‌های «خیابان، تریبون زندانی سیاسی» در اعتراض به #طرح_سهمیه_بندی_نان، خالی‌تر شدن سفره کارگران، کشتار معترضان و سرکوب خیزش‌ گرسنگان طی دو ماه گذشته

#رانت_و_چپاول
#فقر_و_تبعیض
#اعتراضات_سراسری

▪️از صفحه‌ی اینستاگرام خیابان، تریبون زندانی سیاسی

@bidarzani
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟣 درخواست مادر «آنیشا اسدللهی» پیرامون پایان پرونده‌سازی‌های امنیتی و آزادی آنیشا و کیوان مهتدی

طی ۹ روز گذشته، معلمان دربند و آنیشا اسداللهی و کیوان محمدی، از حق تماس و ملاقات نیز محروم شدند.

▪️ویدئو از صفحه اینستاگرام علی اسداللهی

@bidarzani
🟣 نازنین محمدنژاد به مرخصی اعزام شد

بنا بر اطلاع‌رسانی الهام محمدنژاد، وی پس از ۶ ماه از گذران حبس، به مرخصی کوتاه مدت از زندان اوین، اعزام شد.

@bidarzani
Forwarded from نقد
▫️ نوزایی اندام‌واره‌های اقتدار توده‌ای -۲
▫️ بخش دوم: مجامع عمومی کارگری و اجتماعات مردمی

نوشته‌ی: همایون ایوانی

25 ژوئن 2021‏

🔸 آغازگاه و تلاش نوشته‌ی کنونی، نه حرکت از طرح‌واره‌های عمومی، بلکه از روند تجربی و بلوغ طبقاتی – سازمانی طبقه‌ی کارگر و جنبش عمومی ایران در سال‌های اخیر است. بخش نخست این نوشته، در گیرودارِ گسترش بیماری کرونا در کشور، روی کار آمدن دولت رئیسی و نیز اعتصاب فراگیر کارگران پیمانی صنعت نفت و پتروشیمی آماده شد. در آن بخش، بازآفرینی «کمیته»ها، به عنوان شکلی از سازمان‌یابی در مقابله با «مسئولیت ناپذیری» دولت در حفظ جان شهروندان کشورش، مورد بررسی قرار گرفت. اگر با اعتصابات هفت تپه، بعد از سال‌ها شورا و تشکل شورایی، توجه فعالان جنبش‌های کارگری و اجتماعی را دوباره به سوی خود جلب کرد، در بحران کرونا، شکل‌گیری کمیته‌های شهری و کمیته‌های همیاری، ساختار دیگری را در ادامه‌ی سازمان‌یابی شورایی به توانایی‌های جنبش توده‌ای افزود. در دوره‌ی اخیر، روند بازآفرینی و رویشِ نهال‌های دیگرِ سازمان‌یابی جنبش‌های فعال در ایران ادامه یافته و طبقه کارگر، کنش‌گران اجتماعی و نیز اعتراضات و اجتماعات شهری، ساختارهای دیگری را برای خودسازمان‌گری رزمنده از نو آفریده است. در موج کنونی، مجامع عمومی به عنوان شکلِ مکملِ سایرِ ساختارهای سازمان‌یابی قابل رویت هستند. این مجامع، برای گردهمایی و تصمیم‌گیری مستقیم و یا انتخاب نمایندگان اعتصابیون یا شوراهای هماهنگی و… ایفای وظیفه می‌کنند.

🔸 مجمع عمومی در این نوشته به مفهوم گسترده‌ی آن، اعم از جلسه، اجتماع، گردهمایی و… به کار برده می‌شود که در آن معمولاً اغلبِ حاضران/همراهان دارای حق و رأی برابرند. البته به‌طور کلی، مجامع عمومی در نهادها، انجمن‌ها، تعاونی‌ها، پارلمان‌ها، سازمان‌های غیردولتی و مؤسسات آموزشی و سایر مکان‌ها برگزار می‌شوند؛ اما چنین کاربرد و تعریفی از مجمع عمومی، نمی‌تواند به‌طور کامل در این‌جا مورد استفاده قرار گیرد. دلیل آن هم روشن است: شکل‌گیری رسمی و ادامه‌ی فعالیت مستقل و آزادِ نهادها یا تشکل‌ها و نیز سازمان‌ها و احزاب در شرایط سرکوب‌گرانه حکومت جمهوری اسلامی، شانسی ندارند. اقدام مستقل کارگران و یا جنبش‌های مردمی از آغاز تا به امروز، به‌طور تکرار‌شونده مورد حمله‌ی نهادهای امنیتی قرار گرفته‌، فعالان آن مجرم شناخته شده‌اند. در تلخ‌ترین شرایط، بایستی خبر قتل‌های خیابانی و یا شکنجه و اعدام در زندانِ سخن‌گویان چنین ابتکاراتی را دریافت کرد. چنین فضای مسموم امنیتی و نظامی‌ای، امکانی برای رشد نهادها و ارگان‌های مستقل و آزاد نمی‌دهد.

🔸 این روزها، دستگیری‌های وسیع و فله‌ای فعالان جنبش‌ها در داخل کشور، نشان از بلاتکلیفی نیروهای امنیتی دارد. بازجویان و پرونده‌سازان، با پیوند دادنِ دروغینِ تلاش‌های کنش‌گران به جریانات مختلف «اپوزیسیون ممنوع»، برای پرونده‌سازی سنگین‌تر و هراس‌افکنی در میان کنش‌گران جنبش‌های مختلف کارگری و اجتماعی می‌کوشند. در این میان، به‌روشنی دیده می‌شود که به‌رغم مطرح کردن «اپوزیسیون ممنوع»، حتی‌الامکان از اشاره به اپوزیسیون چپ و سوسیالیست امتناع می‌شود. از نگاه حکومت و طراحان امنیتی‌اش، اپوزیسیون چپ و سوسیالیست، شبحی است که نباید دوباره به سرزمین ایران احضار شود! شبحی که می‌دانیم، شهر به شهر و محله به محله، در حال گشت‌و‌گذار است ولی نامش را نباید برد! باری، برای امنیتی‌ها قطعی است که بیدار کردن اپوزیسیون چپ و سوسیالیست در اذهان مردم، «شگون ندارد»!

🔸 اینک، هنگام نوشتن بخش دوم، موج اعتراضات جنبش‌های کارگری و اجتماعی نظیر رانندگان شرکت واحد، معلمان، بازنشستگان و… به همراه اعتراضات علیه گرانی و قطع سوبسید آرد در جریان است. جنبش‌ها و اعتراضاتی برای حداقل‌های ضروری زندگی می‌رویند و به سوی خواسته‌هایی فراتر از نان می‌روند. از پسِ پشت خواستِ نان، خواستِ آب، خواست مسکن، کار و یا دستمزد و… خواست‌هایی هم‌چون رهایی و عدالت خود را نمایان می‌سازند… علاوه بر آن، کشته شدن مردم زیر آوار در آبادان و ده‌ها فاجعه دیگر، نیز زخم‌های دیگری را بر جان و روان مردم کشور وارد می‌آورد. راهی سخت، راهی ناپیموده، راهی ناهموار با حاکمانی خشمگین از ناتوانی خویش، سراپا مسلح و ‌با زندان‌هایی بزرگ به وسعت ایران در پیش است؛ اما کسی چه می‌داند، این سرنوشت خشمگین، چه میزان شانس به ما ارزانی می‌کند تا امید به دادگری و رهایی را در این روزگار سخت و خشمگین به این سرزمین نفرین شده بازگردانیم…

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:‏

https://wp.me/p9vUft-31i

#همایون_ایوانی
#مجمع_عمومی #اعتصاب #کمیته_مردمی
#جنبش_کارگری

👇🏽

🖋@naghd_com
Forwarded from زاگاه
🟤چگونه برنامه‌‏های ردگیری قاعدگی می‌‎توانند به جرم‌انگاری زنان کمک کنند


زاگاه- در روزهای گذشته بسیاری از استفاده‎‌کنندگان از برنامه‎‌های ردگیری #قاعدگی و کارشناسان حریم خصوصی نسبت به اینکه چگونه داده‌های جمع‌آوری‌شده از برنامه‌های ردیابی چرخه قاعدگی زنان، به همراه سایر برنامه‌ها، می‌تواند به طور بالقوه برای مجازات افرادی که به دنبال پایان خودخواسته بارداری هستند استفاده شود، ابراز نگرانی کرده‌‎اند.

در چند روز گذشته و پس از حکم دادگاه عالی آمریکا بر ممنوعیت سقط خودخواسته جنین و لغو قانون «رو در برابر وید»، بسیاری از کاربران در توییتر و دیگر شبکه‌های اجتماعی، می نویسند که« اگر ساکن آمریکا هستید و از این برنامه‌ها استفاده می‌کنید، همین امروز آن را پاک کنید.» دامنه این نگرانی‌‎ها تا حدی بوده است که اکانت‌‎های متعددی نیز با همین عنوان Delete Your Period Tracking App در شبکه‌های اجتماعی باز شده است.

زنان می‌نویسند «این #پارانویا نیست. همین حالا هم ایالت‌ها به اطلاعات شما در این برنامه‌ها دسترسی دارند. اگر شما در حالی که پریودتان عقب افتاده، سفر کنید می‌توانید به دلیل سقط جنین مورد محاکمه قرار بگیرید.»

امروزه میلیون‌ها نفر برای کمک به ردیابی چرخه قاعدگی خود از اپلیکیشن‌ها استفاده می‌کنند. از جمله Flo که خود را به عنوان محبوب‌ترین برنامه رصد پریود معرفی می‌کند و ۴۳ میلیون کاربر فعال جمع‌آوری کرده است. یا اپلیکیشن دیگری به نام Clue که ادعا می‌کند ۱۲ میلیون کاربر فعال ماهانه دارد. داده‌های سلامت شخصی ذخیره شده در این برنامه‌ها از جمله محرمانه‌ترین اطلاعاتی است که یک فرد می‌تواند به اشتراک بگذارد و یا از آن‌ها حرفی بزند. برنامه‌ها می‌توانند زمان توقف و شروع قاعدگی و زمان توقف و شروع بارداری را نشان دهند. حالا این امر متخصصان حفظ حریم خصوصی را حساس کرده است، زیرا این داده ها - چه احضار شود و چه به شخص ثالث فروخته شود – می‌تواند برای نشان دادن اینکه شخصی سقط جنین داشته یا در حال انجام آن است مورد استفاده قرار گیرد.

#زاگاه

@zaagaah
🔻ادامه مطلب:

https://zaagaah.com/w6bf
بيدارزنى
Photo
🟣 فرزانه زیلابی وکیل «روناک رضایی»: او هنوز در بازداشتگاه امنیتی سپاه قرار دارد

در حالی که هفته‌ها از بازداشت روناک رضایی، دانشجوی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی در آبادان گذشته، خبرها از تداوم بازداشت این دانشجو که همزمان با فاجعه فروریختن برج #متروپل برای تحقیق بر پایان‌نامه خود به این شهر سفر کرده بود، حکایت دارد.

در همین رابطه، فرزانه زیلابی، وکیل دادگستری در گفتگویی با امتداد، ضمن اشاره به وضعیت این دانشجوی بازداشتی، اظهار داشت: روناک رضایی دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد علوم اجتماعی، گرایش مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی بوده که ششم خردادماه پس از حادثه متروپل و بازداشت‌های پس از آن در آبادان دستگیر شد.

⭕️این دانشجوی بازداشتی در بازداشتگاه امنیتی سپاه نگهداری می‌شود

ابتدا پرونده این دانشجوی بازداشتی در شعبه سوم دادسرای آبادان مطرح بود که پس از آن به شعبه دوازدهم بازپرسی دادسرای اهواز ارجاع شد. ایشان در حدود یک ماه اخیر در بازداشت بسر برده و حسب اعلام دادسرای آبادان به خانواده، اکنون در بازداشتگاه امنیتی سپاه نگهداری می‌شود.

⭕️او از زمان دستگیری، تنها دو بار با خانواده‌اش تماس تلفنی داشته و ممنوع‌الملاقات است

از زمان دستگیری تاکنون، دو بار در هفته اول بازداشت با خانواده تماس داشته و آن‌ها پس از آن در بیخبری محض از وضعیت فرزند خود به سر می برند. این دانشجوی بازداشتی، دو بار و آن هم در ساعت ۱۱ شب روز دستگیری و باردوم، یک هفته پس از دستگیری با خانواده خود تماس داشته و آن‌ها از ملاقات با فرزندشان محروم هستند. به عبارت دیگر، خانواده او در دو هفته گذشته، کاملا از فرزند خود و وضعیت او بیخبر هستند.

⭕️به استناد تبصره ناعادلانه ماده ۴۸ با ورود من در این مرحله از دادرسی به پرونده مخالفت شد

پس از درخواست خانواده روناک رضایی، پنجم تیرماه در مراجعه به بازپرس شعبه دوازدهم دادسرای اهواز، طی لایحه‌ای تقاضای دیدار با او برای اعطای وکالت و امضای وکالت نامه را داشتم.

بر اساس اعلام شعبه بازپرسی در حال حاضر، اتهام انتسابی این دانشجوی بازداشتی، فعالیت تبلیغی علیه نظام بوده که متأسفانه به استناد همان تبصره ناعادلانه ماده ۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری با ورود من در این مرحله از دادرسی مخالفت شد.

مسلما، وکالت یک قرارداد خصوصی بوده و وکیل، باید مورد اعتماد موکلش باشد نه نهاد قضایی و امنیتی که خودشان برای اشخاص تشکیل پرونده می‌دهند. به هر حال که این امر، خلاف منطق، عدالت و انصاف است. حالا که قانونگذاری، تناسبی با خواست و نیاز مردم ندارد، دست کم خود مردم تا جایی که در عمل به آن ها بسته است، اجازه تحمیل قوانینی که به تبعیض و دوگانگی دامن می‌زنند را ندهند.

با عدم دسترسی به وکیل در واقع، حق دفاع از متهم به ویژه وقتی از قوانین اطلاع نداشته باشد، سلب می شود. دادرسی در حالی که، متهم دربازداشتگاه امنیتی به سر می‌برد، دسترسی آزادانه به وکیل نداشته و از حق ملاقات و تماس تلفنی با خانواده نیز محروم است، بدون شک به انصاف و عدالت منجر نخواهد شد.


▪️منبع: امتداد

#دانشجوی_زندانی
#فاجعه‌‌_متروپل
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
📌 زنان، جنس و جنسیت در تاریخ‌نگاری ایران مدرن

مانا کیا، افسانه نجم‌آبادی، سیما شاخساری

✍🏽 مترجم: طه رادمنش


#بیدارزنی:  این مقاله که در پی ارزیابی سهم تاریخ‌نگاری فمینیستی در شکل‌گیری تاریخ‌نگاری و فرهنگ سیاسی ایران در قرن بیستم است یکی از مجموعه مقالات کتاب «ایران در قرن بیستم: تاریخ‌نگاری و فرهنگ سیاسی» به ویرایش ایرج اتابکی است که توسط مانا کیا، افسانه نجم‌آبادی و سیما شاخساری به نگارش درآمده است. نویسندگان این مقاله به دنبال طرح و پاسخ به این پرسش هستند که تاریخ‌نگاری فمینیستی چه تاثیری بر دانش تاریخی ما داشته است.


طرح موضوع

مریلین بوث، در ارزیابی خود از تاریخ جنسیت و تاریخ زنان در خاورمیانه، نتیجه‌گیری می‌کند که به‌رغم رشد فزاینده و گاه ساختارشکن بخش زیادی از آثار تاریخی فمینیستی که در دهۀ قبل منتشر شده، بخش زیادی از حوزۀ تخصصی تاریخی که دغدغۀ خود را متوجه بحث جنسیت کرده، همچنان در راستای مباحث کلانِ رشتۀ تاریخ در منطقۀ شاخ آفریقا و خاورمیانه پیش رفته است. این قبیل آثار در بین مورخان خاورمیانه، همچون مقاومتی خاموش در برابر مفهوم جنس، به‌عنوان شاخصۀ سازنده، رقم‌زنندۀ تفاوت‌های اجتماعی در حوزۀ ارتباط ساختارهای قدرت است و در اغلب موارد تاریخ، زنان همواره دالی بر رویکرد «زن را داخل تاریخ اضافه کنید و تکان‌اش دهید» ارزیابی شده است.

هدف ما در این مقاله، ارزیابی سهم تاریخ‌نگاری فمینیستی در شکل‌گیری تاریخ‌نگاری و فرهنگ سیاسی ایران در قرن بیستم است. بدین منظور کار خود را با این سوالات آغاز می‌کنیم:

اگر اصلا تاریخ‌نگاری فمینیستی دانش تاریخی ما را تغییر داده، این تغییر به چه صورت بوده است؟ آیا این نوع از تاریخ‌نگاری، جریان اصلی تاریخ‌نگاری در ایران مدرن را تغییر داده؟ آیا تاریخ‌نگاری فمینیستی توانسته در عناوین مباحث تاریخی یا این منطق – که چه موضوعات تاریخی برای پژوهش مناسب هستند – دگرگونی ایجاد کند؟

به‌رغم حرکت سازنده از «تاریخ زنان» به سمت «تاریخ جنسیتی»، حوزۀ علمی و تخصصی فمینیستی همچنان به عنوان دغدغه‌ای خاص باقی مانده که چندان مورد توجه آن دسته از مورخانِ شیفتۀ نگارش تاریخ عمومی قرار نگرفته و فقط، توجه مورخان متخصص حوزۀ زنان و جنسیت را جلب کرده است. موضوع جنسیت، حتی در بین افرادی که دغدغۀ مطالعات جنسیتی دارند و بیشتر در باب سیاست‌های هویت پژوهش می‌کنند نیز به حاشیه رانده شده است. این دستور کارِ سیاسیِ مفروض، اغلب همچون تهدیدی علیه عینیت بی‌طرفانۀ تاریخ واقعی قلمداد شده که سعی دارد تا در برابر تفاسیر و اظهارات سیاسی، خود را مصون دارد؛ و این گونه است که این مورخان واقعی‌نویس، تاریخ‌های عمومی ما را می‌نویسند.

▪️در این مقاله‌ی جامع، کتاب‌های بسیاری از جمله «ایران بین دو انقلاب» یرواند آبراهامیان، «زنان و فرآیند سیاسی در ایران، سده‌ی ۲۰» پروین پایدار، «انقلاب مشروطه ۱۹۰۶ _ ۱۹۱۱، دموکراسی توده‌ای، دموکراسی اجتماعی و ریشه‌های فمینیسم» ژانت آفاری، «شکل‌گیری ملیت ایرانی ۱۸۰۴ _ ۱۹۴۶» فیروزه کاشانی ثابت، «بازسازی ایران، شرق‌شناسی، غرب‌شناسی، تاریخ‌نگاری» محمد توکلی طرقی، «مدرن بودن در ایران» فریبا عدالتخواه و مقالاتی از شیرین مهدوی و رستم کلایی با هدف بررسی #تاریخ_نگاری_زنان و #نقد همه جانبه‌ی فقدان این مهم در پژوهش‌های تاریخی/سیاسی صورت گرفته است.


#تاریخ_سیاسی_زنان
#زنان_مبارز
#تاریخ‌نگاری_فمینیستی


ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/44152


@bidarzani
Forwarded from نقد
▫️ خاستگاه‌های جنگ، نقش ناتو و آینده‌ی سناریوها در اوکراین
▫️ میزگردی با حضور اتین بالیبار، سیلویا فدریچی و میشل لووی

مارچلو موستو
ترجمه‌ی: بهرام صفایی

28 ژوئن 2021‏

📝 توضیح مارچلو موستو:

🔸 جنگ در اوکراین چهار ماه قبل آغاز شد. بنا به اعلام دفتر کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، جنگ تا همین حالا به مرگ بیش از 4500‌ غیرنظامی انجامیده و حدود پنج‌ میلیون نفر را از خانه‌هایشان بیرون رانده و تبدیل به پناهجو کرده است. این شمار شامل مرگ نظامیان ــ دست‌کم ده‌ هزار اوکراینی احتمالاً شماری بیش‌تر در سمت روسیه ــ و چندین میلیون نفری نیست که درون اوکراین آواره شده‌اند. تهاجم به اوکراین منجر به نابودی پُردامنه‌‌ی شهرها و زیرساخت‌های غیرنظامی شده که بازسازی‌شان نسل‌ها به درازا می‌کشد، و هم‌چنین جنایات جنگی چشم‌گیر، همانند مواردی که در خلال محاصره‌ی ماریوپل به دست سربازان روسیه رخ داد.

🔸 با هدف مرور رخدادها از هنگام آغاز جنگ، تأمل پیرامون نقش ناتو، و بازبینی سناریوهای محتمل در آینده، میزگردی برگزار کردم با سه پژوهش‌گر مشهور در سطح بین‌الملل از سنت مارکسیستی: اتین بالیبار، صاحب کرسی سالانه‌ی فلسفه‌ی معاصر اروپایی در دانشگاه کینگستون (لندن، بریتانیا)، سیلویا فدریچی، استاد بازنشسته‌ی فلسفه‌ی سیاسی در دانشگاه هوفسترا (همپستد، ایالات متحد)، و میشل لووی، پژوهش‌گر ارشد بازنشسته‌ی مرکز ملی پژوهش علمی (پاریس، فرانسه).
بحثی که خلاصه‌ی آن در ادامه می‌آید حاصل گفت‌وگوهای پرشماری است که در چند هفته‌ی گذشته از طریق ایمیل و تماس تلفنی داشتیم.

🔹 متن این میزگرد را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-31C


#میشل_لووی #مارچلو_موستو #اتین_بالیبار، #سیلویا_فدریچی
#بهرام_صفایی #جنگ_در_اوکراین

👇🏽

🖋@naghd_com
Forwarded from The Catcher in the Rye
«بدون نان و بدون کار»
نقاشی مربوط به دورانیه که آرژانتین دچار بحران اقتصادی شده، کلی آدم بیکار و شروع به تظاهرات کردن.
اثر، یک خونواده‌ی فقیر رو نشون می‌ده. ابزار کار مرد روی میزه که نشان از بیکارشدن‌شه. به بیرون نگاه می‌کنه. منظره‌ی بیرون کارخونه‌هایی رو نشون می‌ده که ازشون دودی خارج نمی‌شه و به معنی تعطیل‌شدن‌شونه. عده‌ای پلیس اسب‌سوار در حال سرکوب معترضینن... مرد با عصبانیت بر میز مشت می‌کوبه.


© Ernesto de la Cárcova - Without Bread and Without Work, 1894.
🔴نامه سرگشاده خانواده‌های: جعفر ابراهیمی، آنیشا اسداللهی، رسول بداقی، محمد حبیبی، حسن سعیدی، رضا شهابی، اسکندر لطفی، شعبان محمدی، کیوان مهتدی، مسعود نیکخواه

چنان که پیش‌تر در خبرها آمده است، اردیبهشت ماه سال جاری، نیروهای امنیتی با یورش به منزل فرهنگیان و فعالان کارگری، بسیاری از آنان را بازداشت و به زندان اوین منتقل کردند. این بازداشتی‌ها، از اعضای خانوادهٔ ما و پاره‌های تنمان بودند. به محض دستگیری عزیزان ما، شبکه‌های مختلف صدا و سیما با همکاری دستگاه‌های اطلاعاتی، پرونده‌سازی علیه آنان را آغاز و انواع اتهامات را به ایشان وارد ساختند. تمام علائم، از همان ابتدا، نشان از تلاش عبث دستگاه‌های امنیتی برای فراهم کردن اسباب افترا و تهمت داشت. از همین رو، طی نزدیک به دوماه، اعضای خانوادهٔ ما را در بازداشت موقت نگاه داشته و با انفرادی و بازجویی‌های مکرر تحت فشار قرار داده‌اند. در کجای دنیا چند معلم و‌ کارگر زحمتکش و خوشنام را که هیچ جنایتی نکرده‌اند، در خیابان جوانان مردم را با گلوله نکشته‌اند، حق دیگران از زندگی را نزدیده‌اند، اختلاس نکرده‌اند، مال مردم را نخورده‌اند، سرمایه‌های عمومی را بالا نکشیده‌اند و خانه مردم را روی سرشان ویران نکرده‌اند، اینگونه آزار می‌دهند؟ جرم پاره‌های تن ما جز انسان‌دوستی و دفاع از ابتدایی‌ترین حقوق کارگران و فرهنگیان چیست؟ چرا عزیزان ما که به حق‌طلبی و دیگرخواهی زبانزد عام و خاص‌اند، باید طی سال‌های متمادی اینچنین آزار ببینند، زندانی شوند، با انفرادی شکنجه ببینند و هدف پرونده‌سازی‌های دروغین نهادهای اطلاعاتی و نمایش‌های شرم‌آور و غیرقانونی صدا و سیما قرار بگیرند؟ 

حال با گذشت حدود دوماه، نه تنها فشار بر عزیزان ما پایان نیافته، بلکه مسئولین زندان ملاقات ما با این عزیزان را نیز ممنوع کرده‌اند. طی روزهای اخیر، برخورد مسئولین قضایی پرونده با ما خانواده‌های بازداشتی‌ها، پر از اهمال و بی‌توجهی بوده است. در عین حال، ما را تهدید می‌کنند که در صورت سکوت نکردن، ماجرا پیچیده‌تر خواهد شد.
چرا دست از اذیت و آزار کارگران و معلمان و‌اعضای خانواده‌شان برنمی‌دارید؟ چرا این نمایش بی‌شرمانه را پایان نمی‌دهید. چرا نمی‌خواهید بفهمید که دیگر این دروغ‌ها خریداری ندارد؟
ما به عنوان اعضای خانواده بازداشت شدگان اخیر، خواستار توقف فوری پرونده‌سازی‌های دروغین علیه عزیزانمان و پایان یافتن بازجویی‌های مکرر و موهن و تهدیدآمیز آن‌ها هستیم. هیچ توجیهی برای برای تداوم بازداشت آنها وجود ندارد. تهدیدها و توهین‌های مقامات زندان و بازجوها در برخورد با بازداشتی‌ها و اعضای خانواده‌شان، مصداق بارز آزار و شکنجه‌ است و باید فوراً خاتمه بیابد. از تمام همکاران و همراهان و نهادهای مدافع حقوق کارگران و‌ معلمان در ایران و‌ جهان تقاضا داریم تا ضمن دفاع از حقوق اولیه و ابتدایی این عزیزان، از مقامات جمهوری اسلامی و مسئولان قضایی بخواهند تا فوراً آنان را آزاد کنند و بیش از این آن‌ها و‌ ما را عذاب ندهند. از رسانه‌های جمعی نیز درخواست داریم که دادخواهی و‌ مطالبهٔ ما خانواده‌های کارگران و معلمان بازداشتی را بدون معذوریت انعکاس دهند.

اسامی به ترتیب حروف الفبا

خانواده‌های: جعفر ابراهیمی، آنیشا اسداللهی، رسول بداقی، محمد حبیبی، حسن سعیدی، رضا شهابی، اسکندر لطفی، شعبان محمدی، کیوان مهتدی، مسعود نیکخواه

۷ تیر ۱۴۰۱

چاره زحمت کشان وحدت وتشکیلات

#سندیکای_کارگران_شرکت_واحد_اتوبوسرانی_تهران_و_حومه
@pvsyndica
@vahedsyndica ارتباط با سندیکا
t.me/vahedsyndica
https://www.instagram.com/vahedsyndica/
https://twitter.com/VahedSyndicate
www.vahedsyndica.com
بيدارزنى
Photo
ترزا دولارتیس، از نظریه‌پردازان فمینیستی فیلم، در مقاله «تکنولوژی جنسیت» (منتشرشده در سال ۱۹۸۷)، مفهوم «تفاوت جنسی» را مورد بازبینی قرار می‌دهد و محدود شدن تفاوت جنسی به دوگانه مرد و زن در روان‌کاوی را به چالش می‌کشد و مطرح می‌کند که روان‌کاوی همیشه زن را در رابطه با مرد تعریف و بر اساس ارجاعات یکسانی درک می‌کند و از این‌رو سخن گفتن از تفاوت‌ها میان و درون خود زنان را ناممکن می‌سازد. دولارتیس لفظ جنسیت (gender) را به تفاوت جنسی (sexual differnce) ترجیح می‌دهد و آن را نه عنصری ذاتی درون انسان‌ها، بلکه به عنوان یک محصول ایدئولوژیک- تکنولوژیک توصیف می‌کند که وظیفه‌اش ساختن افرادی واقعی به عنوان زن و مرد است.

او از سینمای بدنه به عنوان یکی از ابزارهایی یاد می‌کند که نحوه درونی شدن و ساخته شدن جنسیت از سوی افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آن‌ها را به سمت این‌که خود را فقط در دوگانه مرد یا زن تعریف کنند، هدایت می‌کند. اما دولارتیس معتقد است عاملیت و خودمختاری فردی می‌تواند بر ساختار اجتماعی جنسیت تأثیر بگذارد و آن را دگرگون کند. فیلم اسیر ساخته شانتال آکرمن (اقتباسی از مارسل پروست) را می‌توان نمونه‌ای از سینمای زنان تلقی کرد که دولارتیس از آن به عنوان سینمای آلترناتیو نام‌ می‌برد که از روایت در راستای ساختن اشکال تازه‌ای برای بازنمایی متفاوتی از زنان بهره می‌برد.


▪️ادامه‌ی متن را در وبسایت کایه‌دو فمینیسم بخوانید:

https://cahiersdufeminisme.com//عاملیت-جنسی-زنان-به-مثابه-مقاومت


@cahiersdufeminisme
@bidarzani