🟣 شدتگیری اعتراضات در #تهران، توسط ساکنان محرومِ شهرک #رضویه (کاروان سابق) صورت گرفته است.
رضویه، واقع در جنوب شرقی منطقه ۱۵ تهران و یکی از محرومترین مناطق منتهی به بزرگراه امامرضا است. از شب گذشته، اعتراضات علیه گرانیهای افسارگسیخته و سالها زندگی در فقر و تبعیض سیستماتیک، منجر به پیوستن ساکنان این منطقه در اعتراضات سراسری بوده است. کسانی که از #حق_سرپناه امن و غیر فرسوده نیز محرومند.
#قیام_گرسنگان
#فقر_و_تبعیض
#اعتراضات_سراسری
▪️ویدئوها از صفحهی اینستاگرام ۱۵۰۰ تصویر
@bidarzani
رضویه، واقع در جنوب شرقی منطقه ۱۵ تهران و یکی از محرومترین مناطق منتهی به بزرگراه امامرضا است. از شب گذشته، اعتراضات علیه گرانیهای افسارگسیخته و سالها زندگی در فقر و تبعیض سیستماتیک، منجر به پیوستن ساکنان این منطقه در اعتراضات سراسری بوده است. کسانی که از #حق_سرپناه امن و غیر فرسوده نیز محرومند.
#قیام_گرسنگان
#فقر_و_تبعیض
#اعتراضات_سراسری
▪️ویدئوها از صفحهی اینستاگرام ۱۵۰۰ تصویر
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣نگاهی به جنبش معلمان در کردستان در متن جنبش سرتاسری
⚪️ از شعارهای این جنبش: «معلم / کریکار / یک ههلویست / یک بریار» (کارگر، معلم، اتحاد)
در آخرین تجمعِ اعتراضی معلمان در کردستان، همچون سراسر ایران، تهدیدها، خشونت و ارعاب بر ضدِ آنها همچنان تداوم داشته. پیش از این شعبان محمدی، مسعود نیکخواه و سوران (اسکندر) لطفی از مریوان و صلاح سرخی از سقز بازداشت شده بودند. سایرین هم اغلب تهدید شدهاند. برخیها چند ساعتی را در ادارههای امنیتی بودهاند و با همراه با کولهباری از فشار روانی و تهدید آزاد شدهاند. موبایلهاشان را گشتهاند و با هر روشی که توانستهاند به آنها آزار روانی وارد کردهاند. پیش از تجمع با آنها تماس میگیرند و هشدار میدهند که در تجمع شرکت نکنند و پس از تجمع هم تهدیدهایشان را تکرار میکنند. به ویژه معلمهای تازهکار و کمسابقه را که هنوز رسمی نشدهاند بیشتر از همه تهدید میکنند و میگویند اخراجشان میکنند. به همین دلیل هم جوانترها با احتیاط بیشتری عمل میکنند و میانگین سِنی شرکتکنندگان در اعتراضها بیشتر از ۳۵ سال است.
اما بازداشتها و تهدیدها نتوانستهاند شعله اعتراضها را کمفروغ کنند. شاید همین تداوم، جدیت و جمعیت پرشمار معلمان معترض در کردستان بود که وزیر آموزش و پرورش را وادار کرد شخصاً به کردستان سفر کند و با معلمها صحبت کند. اما صحبتهایش بیشتر از جنسِ همان تهدیدهای همیشگی بود تا ارادهای واقعی برای حل مسئله.
اعتراضهای معلمان کردستان با مرکزیت سه شهر سقز، سنندج و مریوان برگزار میشود. معلمانِ منطقه سارال و زیویه در سقز، معلمانِ منطقه کلاترزان و کامیاران در سنندج و معلمهای سروآباد و هورمان هم در مریوان به هم میپیوندند و حلقههای همبستگی را تشکیل میدهند. بیشترین بازداشتها و احضارها هم در همین سه شهر اتفاق میافتد.
جنبش معلمان ریشهدارتر و جدیتر از آن است که با زندان و تهدید و کنترل بتوان آن را پَس راند یا ضعیفش کرد.
در کردستان هرچه این جنبش بیشتر بر مطالبههایش پافشاری میکند، افزون بر خاص بودن به عنوان حرکت معلمان در پیوند با وضعیت عمومی محسوس برای همگان است و از این نظر نیز مدام حامیان مدنی بیشتری را جلب میکند.
در آخرین تجمعِ اعتراضی معلمان در شهرهای کردستان، دستههایی از مردم به چشم میخوردند که در دیگر صنفها و شغلها هستند. آنان به حمایت از معترضان برخاسته و در گوشه و کنارِ تجمع، به معلمان پیوستند.
در شهرهای مریوان و سنندج برخی از دانشجویان، چندین نفر از خانوادههای فرهنگیان و چند انجمنِ فرهنگی و هنری که در زمینه تئاتر و فعالیتهای زیستمحیطی و مدنی فعالیت دارند از جنبش معلمان حمایت کردهاند. خودِ معلمان هم اکنون در افقی فراختر عمل میکنند.
این را میتوان از شعارهایی تشخیص داد که در حال تبدیل شدن به شعارهای غالب در تجمعهای معلمان کردستان هستند. مثلا این شعار: «معلم / کریکار / یک ههلویست / یک بریار» که همان شعارِ «کارگر، معلم، اتحاد» است.
⚪️ این موضوع را فرزاد صفیخانپور، دبیر علوم اجتماعی در تجمع روز پنجشنبه در سنندج با وضوحِ بیشتری تبیین کرد. او برای همصنفیهایش توضیح داد که نباید در دامِ نامگذاریهای مرسوم در ادبیاتِ سیاسی راستگراها بیافتند و خود را به اصطلاح «یقهسفید» بنامند و در برابرِ کارگران یا همان «یقه آبیها» خود را تعریف کنند. به گفته او معلمان نه تنها در موضعگیری اجتماعیشان خود را به کارگران نزدیکتر مییابند، بلکه باید پیونددهنده منافع و مطالباتِ مجموعه طبقهای اجتماعی باشند که خواه یقهاش سفید باشد یا آبی، در یک جایگاه قرار میگیرند.
معلمان مسائلی را مطرح میکنند که حل آنها مسلتزم همکاری و همبستگی همه قشرهای مزدبگیر است. برای مثال مسئله #آموزش_رایگان چیزی نیست که ضرورتا تنها منافع معلمان را پیش بکشد. بلکه مربوط به یک منفعتِ همگانی برای اکثریت جامعهای است که فرزندانش هر سال باید پول بیشتری برای آموزش عمومیشان پرداخت کنند.
یکی از مسائلی که به طور مشخص در جنبش معلمانِ کردستان مطرح شده، موضوع حق #آموزش_زبان_مادری است که در جاهای دیگر کمتر دیده شده یا اصلا مطرح نبوده است.
مطالبه حقِ آموزش به زبان مادری میتواند خواستِ بسیاری از گروههای زبانی و اتنیکی در ایران را پوشش دهد که در کنار زبان رسمی میخواهند توانایی بیان اندیشه و احساس به زبان مادری را هم یاد بگیرند، از مردمِ عربزبانِ خوزستان، تا مردمِ آذرباییجان و کردستان.
▪️منبع: زمانه
@bidarzani
⚪️ از شعارهای این جنبش: «معلم / کریکار / یک ههلویست / یک بریار» (کارگر، معلم، اتحاد)
در آخرین تجمعِ اعتراضی معلمان در کردستان، همچون سراسر ایران، تهدیدها، خشونت و ارعاب بر ضدِ آنها همچنان تداوم داشته. پیش از این شعبان محمدی، مسعود نیکخواه و سوران (اسکندر) لطفی از مریوان و صلاح سرخی از سقز بازداشت شده بودند. سایرین هم اغلب تهدید شدهاند. برخیها چند ساعتی را در ادارههای امنیتی بودهاند و با همراه با کولهباری از فشار روانی و تهدید آزاد شدهاند. موبایلهاشان را گشتهاند و با هر روشی که توانستهاند به آنها آزار روانی وارد کردهاند. پیش از تجمع با آنها تماس میگیرند و هشدار میدهند که در تجمع شرکت نکنند و پس از تجمع هم تهدیدهایشان را تکرار میکنند. به ویژه معلمهای تازهکار و کمسابقه را که هنوز رسمی نشدهاند بیشتر از همه تهدید میکنند و میگویند اخراجشان میکنند. به همین دلیل هم جوانترها با احتیاط بیشتری عمل میکنند و میانگین سِنی شرکتکنندگان در اعتراضها بیشتر از ۳۵ سال است.
اما بازداشتها و تهدیدها نتوانستهاند شعله اعتراضها را کمفروغ کنند. شاید همین تداوم، جدیت و جمعیت پرشمار معلمان معترض در کردستان بود که وزیر آموزش و پرورش را وادار کرد شخصاً به کردستان سفر کند و با معلمها صحبت کند. اما صحبتهایش بیشتر از جنسِ همان تهدیدهای همیشگی بود تا ارادهای واقعی برای حل مسئله.
اعتراضهای معلمان کردستان با مرکزیت سه شهر سقز، سنندج و مریوان برگزار میشود. معلمانِ منطقه سارال و زیویه در سقز، معلمانِ منطقه کلاترزان و کامیاران در سنندج و معلمهای سروآباد و هورمان هم در مریوان به هم میپیوندند و حلقههای همبستگی را تشکیل میدهند. بیشترین بازداشتها و احضارها هم در همین سه شهر اتفاق میافتد.
جنبش معلمان ریشهدارتر و جدیتر از آن است که با زندان و تهدید و کنترل بتوان آن را پَس راند یا ضعیفش کرد.
در کردستان هرچه این جنبش بیشتر بر مطالبههایش پافشاری میکند، افزون بر خاص بودن به عنوان حرکت معلمان در پیوند با وضعیت عمومی محسوس برای همگان است و از این نظر نیز مدام حامیان مدنی بیشتری را جلب میکند.
در آخرین تجمعِ اعتراضی معلمان در شهرهای کردستان، دستههایی از مردم به چشم میخوردند که در دیگر صنفها و شغلها هستند. آنان به حمایت از معترضان برخاسته و در گوشه و کنارِ تجمع، به معلمان پیوستند.
در شهرهای مریوان و سنندج برخی از دانشجویان، چندین نفر از خانوادههای فرهنگیان و چند انجمنِ فرهنگی و هنری که در زمینه تئاتر و فعالیتهای زیستمحیطی و مدنی فعالیت دارند از جنبش معلمان حمایت کردهاند. خودِ معلمان هم اکنون در افقی فراختر عمل میکنند.
این را میتوان از شعارهایی تشخیص داد که در حال تبدیل شدن به شعارهای غالب در تجمعهای معلمان کردستان هستند. مثلا این شعار: «معلم / کریکار / یک ههلویست / یک بریار» که همان شعارِ «کارگر، معلم، اتحاد» است.
⚪️ این موضوع را فرزاد صفیخانپور، دبیر علوم اجتماعی در تجمع روز پنجشنبه در سنندج با وضوحِ بیشتری تبیین کرد. او برای همصنفیهایش توضیح داد که نباید در دامِ نامگذاریهای مرسوم در ادبیاتِ سیاسی راستگراها بیافتند و خود را به اصطلاح «یقهسفید» بنامند و در برابرِ کارگران یا همان «یقه آبیها» خود را تعریف کنند. به گفته او معلمان نه تنها در موضعگیری اجتماعیشان خود را به کارگران نزدیکتر مییابند، بلکه باید پیونددهنده منافع و مطالباتِ مجموعه طبقهای اجتماعی باشند که خواه یقهاش سفید باشد یا آبی، در یک جایگاه قرار میگیرند.
معلمان مسائلی را مطرح میکنند که حل آنها مسلتزم همکاری و همبستگی همه قشرهای مزدبگیر است. برای مثال مسئله #آموزش_رایگان چیزی نیست که ضرورتا تنها منافع معلمان را پیش بکشد. بلکه مربوط به یک منفعتِ همگانی برای اکثریت جامعهای است که فرزندانش هر سال باید پول بیشتری برای آموزش عمومیشان پرداخت کنند.
یکی از مسائلی که به طور مشخص در جنبش معلمانِ کردستان مطرح شده، موضوع حق #آموزش_زبان_مادری است که در جاهای دیگر کمتر دیده شده یا اصلا مطرح نبوده است.
مطالبه حقِ آموزش به زبان مادری میتواند خواستِ بسیاری از گروههای زبانی و اتنیکی در ایران را پوشش دهد که در کنار زبان رسمی میخواهند توانایی بیان اندیشه و احساس به زبان مادری را هم یاد بگیرند، از مردمِ عربزبانِ خوزستان، تا مردمِ آذرباییجان و کردستان.
▪️منبع: زمانه
@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 روایت گردآفرید تقوی در #سوق کهگیلویه از هجوم به خانه و بازداشت فرزندانش:
«لختم کردند، به دخترم گفتند مادر...، دخترم گفت: «مادرم، مادر شهیده، چرا فحش میدهید؟»
به دل زینب قسم...خودم قرآن را گرفتم جلوشون ولی توجه نکردند بیحجابم کردند، بیحرمتم کردند، لختم کردند..»
#قیام_گرسنگان
#فقر_و_تبعیض
#اعتراضات_سراسری
@Blackfishvoice
@bidarzani
«لختم کردند، به دخترم گفتند مادر...، دخترم گفت: «مادرم، مادر شهیده، چرا فحش میدهید؟»
به دل زینب قسم...خودم قرآن را گرفتم جلوشون ولی توجه نکردند بیحجابم کردند، بیحرمتم کردند، لختم کردند..»
#قیام_گرسنگان
#فقر_و_تبعیض
#اعتراضات_سراسری
@Blackfishvoice
@bidarzani
Forwarded from فراسوی کندوکاو
🔴نقش و جایگاه معلم در جامعهی سرمایهداری
«هستندهگی طبقه کارگر»
✍🏻فرنگیس بختیاری
نقش اجتماعی
منظور از نقش اجتماعی یک فرد یا یک گروه از افراد، کارکرد معینی است که آن فرد یا گروه عموماً در تولید و بازتولید شرایط زیست جامعه به عهده دارد. نقش اجتماعی مختص جامعهای معین نیست و در تمام طول تاریخ، مستقل از زمان و مکان و روابطِ نابرابر وجود داشته و خواهد داشت. فردی که توانایی در انجام کار معین -مانند درس دادن، خیاطی، آشپزی، ماهیگیری، نویسندگی، نقاشی، خواننده، دانشمند و ...- دارد، در جامعه کار میکند و بهواسطه کارش امکانات زندگی خود و دیگر افراد جامعه را -که کار نمیکنند- فراهم میکند، نقش اجتماعیاش کار برای تولید و بازتولید شرایط زیست است. مهمترین مشخصه نقش اجتماعی این است که ناشی از روابط اجتماعی نابرابر نیست، در جامعهای انسانی نیز که روابط انسانها رها از سلطه و استثمار باشد، این نقش یا کارکرد معین انسان کماکان وجود خواهد داشت. انسانِ چندهزارسال پیش در هر نقطهای از جهان، فارغ از جنسیت، رنگ پوست و همهی دیگر مشخصات متفاوتش با انسانهای دیگر، دارای توانایی انجام کار مشخصی بوده است و این توانایی را بسته به نیازش مصرف میکرد یا نمیکرد. استفاده انسان از تواناییاش در انجام کاری مشخص، نقش اجتماعی واقعی او در جامعه بود، هست و خواهد بود. در مقابل نقشهای اجتماعی در جوامع مختلف طبقاتی ایجادشدهاند که ناشی از سلطهی فردی و گروهی است و در طول تاریخ در مقاطعی به وجود میآیند سپس از بین میروند. بهطور مثال متعدد پدر خانواده، رئیس بنگاه زراعی، عضو فلان حزب و گروه سیاسی، همسر، مدیر شرکت، بورکرات، بسیجی، سرباز، سپاهی و … این نقشها که در روابط ِسلطه و ناشی از آن بهوجود آمدهاند لازمه زندگی طبیعی و آزاد بشر نیستند. همسر نقشیاست که فرد را تابع سلطهی خانواده، سنن و قوانین میکند، مدیرِ یکشرکت نقشی است جهت اعمال سلطهی یک فرد بر گروهی که استخدام میکند، یا نقش افراد در نظام حوزوی یا ارتشی، همه نقشهایی هستند که ناشی از حاکم بودن سلطه در جامعهای معین به وجود آمدهاند. این نقشها، ایجابی و غیرواقعی است. نقش اجتماعی یک سرمایهدار، یک مقام دولتی، یک زندانبان، یک بازرگان یا یک بسیجی، برای سازمان دادن جامعهای با روابط اجتماعی نابرابر و سلسله مراتبی ایجادشدهاند؛ یعنی پیششرط وجود نقش آنها، جامعهای مبتنی بر روابط سلطه است وقتی سلطه سرمایه بر روابط انسانها از بین برود، این
نقشها هم از بین خواهند رفت.
📌 ادامه گفتگو را در لینک زیر بخوانید :
https://bit.ly/3yCmqiU
📌 لطفا کامنت بگذارید.
🔻🔻🔻
فراسوی کندوکاو
نگاهی نقادانه به آموزش و پرورش
https://t.me/farasookandokav
«هستندهگی طبقه کارگر»
✍🏻فرنگیس بختیاری
نقش اجتماعی
منظور از نقش اجتماعی یک فرد یا یک گروه از افراد، کارکرد معینی است که آن فرد یا گروه عموماً در تولید و بازتولید شرایط زیست جامعه به عهده دارد. نقش اجتماعی مختص جامعهای معین نیست و در تمام طول تاریخ، مستقل از زمان و مکان و روابطِ نابرابر وجود داشته و خواهد داشت. فردی که توانایی در انجام کار معین -مانند درس دادن، خیاطی، آشپزی، ماهیگیری، نویسندگی، نقاشی، خواننده، دانشمند و ...- دارد، در جامعه کار میکند و بهواسطه کارش امکانات زندگی خود و دیگر افراد جامعه را -که کار نمیکنند- فراهم میکند، نقش اجتماعیاش کار برای تولید و بازتولید شرایط زیست است. مهمترین مشخصه نقش اجتماعی این است که ناشی از روابط اجتماعی نابرابر نیست، در جامعهای انسانی نیز که روابط انسانها رها از سلطه و استثمار باشد، این نقش یا کارکرد معین انسان کماکان وجود خواهد داشت. انسانِ چندهزارسال پیش در هر نقطهای از جهان، فارغ از جنسیت، رنگ پوست و همهی دیگر مشخصات متفاوتش با انسانهای دیگر، دارای توانایی انجام کار مشخصی بوده است و این توانایی را بسته به نیازش مصرف میکرد یا نمیکرد. استفاده انسان از تواناییاش در انجام کاری مشخص، نقش اجتماعی واقعی او در جامعه بود، هست و خواهد بود. در مقابل نقشهای اجتماعی در جوامع مختلف طبقاتی ایجادشدهاند که ناشی از سلطهی فردی و گروهی است و در طول تاریخ در مقاطعی به وجود میآیند سپس از بین میروند. بهطور مثال متعدد پدر خانواده، رئیس بنگاه زراعی، عضو فلان حزب و گروه سیاسی، همسر، مدیر شرکت، بورکرات، بسیجی، سرباز، سپاهی و … این نقشها که در روابط ِسلطه و ناشی از آن بهوجود آمدهاند لازمه زندگی طبیعی و آزاد بشر نیستند. همسر نقشیاست که فرد را تابع سلطهی خانواده، سنن و قوانین میکند، مدیرِ یکشرکت نقشی است جهت اعمال سلطهی یک فرد بر گروهی که استخدام میکند، یا نقش افراد در نظام حوزوی یا ارتشی، همه نقشهایی هستند که ناشی از حاکم بودن سلطه در جامعهای معین به وجود آمدهاند. این نقشها، ایجابی و غیرواقعی است. نقش اجتماعی یک سرمایهدار، یک مقام دولتی، یک زندانبان، یک بازرگان یا یک بسیجی، برای سازمان دادن جامعهای با روابط اجتماعی نابرابر و سلسله مراتبی ایجادشدهاند؛ یعنی پیششرط وجود نقش آنها، جامعهای مبتنی بر روابط سلطه است وقتی سلطه سرمایه بر روابط انسانها از بین برود، این
نقشها هم از بین خواهند رفت.
📌 ادامه گفتگو را در لینک زیر بخوانید :
https://bit.ly/3yCmqiU
📌 لطفا کامنت بگذارید.
🔻🔻🔻
فراسوی کندوکاو
نگاهی نقادانه به آموزش و پرورش
https://t.me/farasookandokav
Telegraph
نقش و جایگاه معلم در جامعهی سرمایهداری
فرنگیس بختیاری نقش اجتماعی منظور از نقش اجتماعی یک فرد یا یک گروه از افراد، کارکرد معینی است که آن فرد یا گروه عموماً در تولید و بازتولید شرایط زیست جامعه به عهده دارد. نقش اجتماعی مختص جامعهای معین نیست و در تمام طول تاریخ، مستقل از زمان و مکان و روابطِ…
بيدارزنى
Photo
🟣 بیانیهی مشترک سه انجمن فعال در سینمای مستند
صبح روز بیستم اردیبهشت با ورود و بازرسی گسترده به خانهها و محلهای کار دستکم ۱۰ تن از مستندسازان، گوشیهای همراه، هاردها، لپتاپها و برخی دیگر از وسایل کارشان بدون توضیحی رسمی ضبط و دو تن از آنها، مینا کشاورز و فیروزه خسروانی، بازداشت شدهاند.
در چند روز گذشته به خواست وکلا و خانوادههای این عزیزان، از هرگونه واکنش عمومی، حتی در حد اطلاعرسانی خودداری کردیم، به این امید که کمترین بخت احتمالی برای گشایش وضعیت را از آنها دریغ نکنیم؛
اما بهرغم وعدههایی چند، بعد از ۵ روز هیچ چشمانداز روشنی از وضعیت همکارانمان پیش روی ما قرار نگرفته و توضیحی رسمی درباره این بازداشتها و نحوه رسیدگی به آن بیان نشده است.
امروز ما اعضای هیئت مدیرههای سه انجمن فعال در حوزه سینمای مستند ایران بنا بر وظیفهی صنفی و انجمنی خود، خواستار اعلام روشن دلایل بازداشت همکارانمان و آزادی فوری آنها هستیم؛
ما میخواهیم روند رسیدگی و تعیین تکلیف کاملاً شفاف و علنی و در کوتاهترین زمان ممکن طی شود؛
ما نگران گرفتار شدن همکارانمان در هزارتوی سؤتفاهمهای فزاینده سیاسی هستیم؛
ما خواهان بازگرداندن بیقید و شرط و هرچه زودتر وسایل و لوازم کاری و شخصی همهی همکاران خود هستیم؛ این وسایل همهی سرمایه و زندگی یک مستندساز است و بدون آنها زندگیشان مختل میشود؛
ما نگران مصائب تشدیدشدهی خانوادههای همکارانمان هستیم که راه دور و کسالت و کهولت امکان پیگیریهای بیپاسخ را درباره وضعیت فرزندشان دشوارتر و ناگوارتر کرده و میخواهیم به نگرانیها و شرایط ویژهی آنها توجه شده و به خواستها و انتظاراتشان پاسخ روشن داده شود؛
ما خواهان از میان برداشتن فضای آکنده از ترس و ناامنی مدام از زندگی و کار فیلمسازان مستند به عنوان بخش مهمی از تاریخنگاری کشورمان هستیم؛
و در این راه همراهی و همگامی همهی دستاندرکاران سینمای ایران را در بیان خواستی جمعی برای آزادی همکارانمان خواستاریم
هیئتمدیره انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند
هیئتمدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران
هیئتمدیره انجمن صنفی تهیهکنندگان سینمای مستند
▪️منبع: انجمن مستندسازان سینمای ایران
@bidarzani
صبح روز بیستم اردیبهشت با ورود و بازرسی گسترده به خانهها و محلهای کار دستکم ۱۰ تن از مستندسازان، گوشیهای همراه، هاردها، لپتاپها و برخی دیگر از وسایل کارشان بدون توضیحی رسمی ضبط و دو تن از آنها، مینا کشاورز و فیروزه خسروانی، بازداشت شدهاند.
در چند روز گذشته به خواست وکلا و خانوادههای این عزیزان، از هرگونه واکنش عمومی، حتی در حد اطلاعرسانی خودداری کردیم، به این امید که کمترین بخت احتمالی برای گشایش وضعیت را از آنها دریغ نکنیم؛
اما بهرغم وعدههایی چند، بعد از ۵ روز هیچ چشمانداز روشنی از وضعیت همکارانمان پیش روی ما قرار نگرفته و توضیحی رسمی درباره این بازداشتها و نحوه رسیدگی به آن بیان نشده است.
امروز ما اعضای هیئت مدیرههای سه انجمن فعال در حوزه سینمای مستند ایران بنا بر وظیفهی صنفی و انجمنی خود، خواستار اعلام روشن دلایل بازداشت همکارانمان و آزادی فوری آنها هستیم؛
ما میخواهیم روند رسیدگی و تعیین تکلیف کاملاً شفاف و علنی و در کوتاهترین زمان ممکن طی شود؛
ما نگران گرفتار شدن همکارانمان در هزارتوی سؤتفاهمهای فزاینده سیاسی هستیم؛
ما خواهان بازگرداندن بیقید و شرط و هرچه زودتر وسایل و لوازم کاری و شخصی همهی همکاران خود هستیم؛ این وسایل همهی سرمایه و زندگی یک مستندساز است و بدون آنها زندگیشان مختل میشود؛
ما نگران مصائب تشدیدشدهی خانوادههای همکارانمان هستیم که راه دور و کسالت و کهولت امکان پیگیریهای بیپاسخ را درباره وضعیت فرزندشان دشوارتر و ناگوارتر کرده و میخواهیم به نگرانیها و شرایط ویژهی آنها توجه شده و به خواستها و انتظاراتشان پاسخ روشن داده شود؛
ما خواهان از میان برداشتن فضای آکنده از ترس و ناامنی مدام از زندگی و کار فیلمسازان مستند به عنوان بخش مهمی از تاریخنگاری کشورمان هستیم؛
و در این راه همراهی و همگامی همهی دستاندرکاران سینمای ایران را در بیان خواستی جمعی برای آزادی همکارانمان خواستاریم
هیئتمدیره انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند
هیئتمدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران
هیئتمدیره انجمن صنفی تهیهکنندگان سینمای مستند
▪️منبع: انجمن مستندسازان سینمای ایران
@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 تداوم اعتراضات سراسری در شهرکرد، سورشجان، طاقانک و کارزون
با وسیعتر شدن اعتراضات مردمی و حضور گسترده مردم شهرکرد، اینترنت این شهر به کلی قطع شده است. قطعی اینترنتِ توامان با شلیک ماموران انتظامی به معترضان، حاکی از قیام تشنگان (خوزستان) و آبانی دیگر است. اعتراضات مردمی علیه گرانیهای افسارگسیخته، حق ابتدایی آنان در پایان دادن به دههها فقر و تبعیض است.
#قیام_گرسنگان
#فقر_و_تبعیض
#اعتراضات_سراسری
▪️ویدئو، اعتراضات امشب شهرکرد، ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱، از صفحهی اینستاگرام ۱۵۰۰ تصویر
@bidarzani
با وسیعتر شدن اعتراضات مردمی و حضور گسترده مردم شهرکرد، اینترنت این شهر به کلی قطع شده است. قطعی اینترنتِ توامان با شلیک ماموران انتظامی به معترضان، حاکی از قیام تشنگان (خوزستان) و آبانی دیگر است. اعتراضات مردمی علیه گرانیهای افسارگسیخته، حق ابتدایی آنان در پایان دادن به دههها فقر و تبعیض است.
#قیام_گرسنگان
#فقر_و_تبعیض
#اعتراضات_سراسری
▪️ویدئو، اعتراضات امشب شهرکرد، ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱، از صفحهی اینستاگرام ۱۵۰۰ تصویر
@bidarzani
🟣 جنبش معلمان، رو به جامعه حرکت میکند
بازنشرِ بخشهایی از گفتگوی بیدارزنی با «جعفر ابراهیمی»
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#ملغی_سازی_آموزش_خصوصی
#حق_تشکل
@bidarzani
بازنشرِ بخشهایی از گفتگوی بیدارزنی با «جعفر ابراهیمی»
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#ملغی_سازی_آموزش_خصوصی
#حق_تشکل
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 پروندهسازی امنیتی علیه رضا شهابی، آنیشا اسداللهی و کیوان مهتدی
در ادامه اتهامزنی به فعالان کارگری و مدافعان حقوق کارگران، رسانههای همسو با نهادهای امنیتی، رضا شهابی، عضو هیئت سندیکای اتوبوسرانی شرکت واحد تهران، کیوان مهتدی معلم و پژوهشگر و آنیشا اسداللهی، پژوهشگر و مدافع حقوق کارگران را نشانه گرفتهاند.
منابع نزدیک به وزارت اطلاعات و سپاه ایران در یک خبر به نقل از وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، رضا شهابی و آنیشا اسداللهی را که ۲۲ اردیبهشت ماه بازداشت شدند به «همکاری با یک تیم خارجی» متهم کردند. همکاری با تیم خارجی یا گروههای خارج از کشور در سالهای گذشته نیز بارها از سوی وزارت اطلاعات و قوه قضاییه برای سرکوب و صدور احکام قضایی بلندمدت علیه فعالان مدنی و معترضان استفاده شده است.
در اطلاعیه منسوب به وزارت اطلاعات ایران شهابی و اسداللهی به ارتباط با سسیل کولر، عضو فدراسیون آموزش و فرهنگ نیروی کار فرانسه و همسر او متهم شده اند که هر دو نفر با ویزای گردشگری به ایران آمده و هنگام خروج بازداشت شدند و به همین بهانه مقامهای امنیتی جمهوری اسلامی اتهام تلاش «برای براندازی نظام» را علیه این افراد مطرح کرده اند.
رضا شهابی فعال باسابقه کارگری سندیکای اتوبوسرانی تهران است و آنیشا اسداللهی، مترجم و نویسنده و حامی حقوق کارگران. همزمان با بازداشت اسداللهی و شهابی، کیوان مهتدی نویسنده، مترجم و مدافع حقوق کارگران و همسر آنیشا اسداللهی، و نیز ریحانه انصارینژاد، از فعالان کارگری بازداشت شدهاند.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ۲۱ اردیبهشت در اطلاعیه ای از بازداشت دو تبعه خارجی خبر داد و ادعا کرد این افراد «با هدف ساماندهی و سوء استفاده از مطالبات به حق برخی از صنوف و تغییر آن به آشوب و بی ثباتی و ساماندهی اعتراض و اغتشاش وارد کشور شدهاند».
وزارت اطلاعات و رسانههای همسو با سپاه پاسداران پیش از این اطلاعیه، معلمان و اعضای کانونهای صنفی معلمان را به ارتباط با «گروه های بیگانه» و «شرکت در جلسه مشترک با نمایندگان یک دولت خارجی» متهم کرده بودند؛ اتهامی که شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان آن را «تکراری و نخ نما» خوانده است.
▪️منبع: زمانه
@bidarzani
در ادامه اتهامزنی به فعالان کارگری و مدافعان حقوق کارگران، رسانههای همسو با نهادهای امنیتی، رضا شهابی، عضو هیئت سندیکای اتوبوسرانی شرکت واحد تهران، کیوان مهتدی معلم و پژوهشگر و آنیشا اسداللهی، پژوهشگر و مدافع حقوق کارگران را نشانه گرفتهاند.
منابع نزدیک به وزارت اطلاعات و سپاه ایران در یک خبر به نقل از وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، رضا شهابی و آنیشا اسداللهی را که ۲۲ اردیبهشت ماه بازداشت شدند به «همکاری با یک تیم خارجی» متهم کردند. همکاری با تیم خارجی یا گروههای خارج از کشور در سالهای گذشته نیز بارها از سوی وزارت اطلاعات و قوه قضاییه برای سرکوب و صدور احکام قضایی بلندمدت علیه فعالان مدنی و معترضان استفاده شده است.
در اطلاعیه منسوب به وزارت اطلاعات ایران شهابی و اسداللهی به ارتباط با سسیل کولر، عضو فدراسیون آموزش و فرهنگ نیروی کار فرانسه و همسر او متهم شده اند که هر دو نفر با ویزای گردشگری به ایران آمده و هنگام خروج بازداشت شدند و به همین بهانه مقامهای امنیتی جمهوری اسلامی اتهام تلاش «برای براندازی نظام» را علیه این افراد مطرح کرده اند.
رضا شهابی فعال باسابقه کارگری سندیکای اتوبوسرانی تهران است و آنیشا اسداللهی، مترجم و نویسنده و حامی حقوق کارگران. همزمان با بازداشت اسداللهی و شهابی، کیوان مهتدی نویسنده، مترجم و مدافع حقوق کارگران و همسر آنیشا اسداللهی، و نیز ریحانه انصارینژاد، از فعالان کارگری بازداشت شدهاند.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ۲۱ اردیبهشت در اطلاعیه ای از بازداشت دو تبعه خارجی خبر داد و ادعا کرد این افراد «با هدف ساماندهی و سوء استفاده از مطالبات به حق برخی از صنوف و تغییر آن به آشوب و بی ثباتی و ساماندهی اعتراض و اغتشاش وارد کشور شدهاند».
وزارت اطلاعات و رسانههای همسو با سپاه پاسداران پیش از این اطلاعیه، معلمان و اعضای کانونهای صنفی معلمان را به ارتباط با «گروه های بیگانه» و «شرکت در جلسه مشترک با نمایندگان یک دولت خارجی» متهم کرده بودند؛ اتهامی که شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان آن را «تکراری و نخ نما» خوانده است.
▪️منبع: زمانه
@bidarzani