بيدارزنى
Photo
🟣 پنج درس از مبارزه جنبش فمینیستی آرژانتین برای دستیابی به حق پایان دادن خودخواسته بارداری
در ماه دسامبر سال ۲۰۲۰، پارلمان آرژانتین لایحه قانونیسازی سقط جنین خودخواسته تا سقف هفته چهاردهم بارداری را تصویب کرد. پایان خودخواسته بارداری اکنون در دومین کشور بزرگ آمریکای جنوبی، قانونی، رایگان و امن صورت میگیرد. در حالی که کشورهای دیگر در تلاشند تا سقط خودخواسته را محدود و جرمانگاری کنند، این یک پیروزی بزرگ برای جنبشهای فمینیستی آرژانتین است. این جنبشها که در دوران کرونا و در بلندمدتترین و سختگیرانهترین قرنطینه، همچنان به فعالیت و کمپینسازی ادامه دادند، به ما یاد میدهند که چگونه در سختترین شرایط و با وجود موانع و چالشهای طاقتفرسا، ادامه بدهیم و پیروز شویم.
افرادی با سنین متکثر و پیشینه و اتنیسیته متفاوت تقریبا به طور روزانه مهمانی، جلسه و تجمع سازماندهی میکردند. پیباس(نوجوانان)، هیستوریکاس(فمینیستهای بالای ۷۰ سال)، زنان بومی و زنان مهاجر و افراد ترنس همگی با هدفی مشترک گرد هم آمدند: دفاع از خودمختاری جسمانیشان. تمامی شواهد حاکی از آن بود که لایحه سقط خودخواسته قانونی در ماههای اولیه سال ۲۰۲۰ به تصویب میرسد.
اما دنیا ناگهان متوقف شد. پاندمی کرونا به آرژانتین رسید و بر آنچه که فمینیستها سالها فریاد میزدند صحه گذاشت؛ اهمیت کار زنان و بدنهای زنانه همچون پرستاری، مراقبت از کودکان و سالمندان، نظافت و تمامی کارهایی که ناچیز به حساب میآیند و یا به عنوان کار به رسمیت شناخته نمیشوند. پاندمی همچنین آنچه که این جنبشها مدتهاست محکوم کردهاند را نمایان کرد: «بحران بازتولید اجتماعی و نابرابری.»
دولت دستور قرنطینه اجباری را صادر کرد. همهچیز به تعلیق درآمد. فقط خدماتی که حیاتی تلقی میشدند(سوپرمارکتها، داروخانهها، کلینیکها و بیمارستانها) به فعالیت ادامه دادند و افراد تنها برای اهداف ضروری میتوانند تا شعاع ۵۰۰ متری محل سکونت خود از خانه خارج شوند. دورهمیها و گردهماییها ممنوع شدند و از ساعت ۸ شب به بعد حکومت نظامی اعلام شد. تمامی اینها شکاف نابرابری را عمیقتر کرد. همانطور که «جورجینا مانسیلا» از جنبش مقاومت «قدرتمند» به من گفت: «چگونه میتوانند به ما بگویند در خانه بمانید وقتی پول کافی برای خرید خورد و خوراک نداریم؟ چطور میگویند دستانتان را بشویید وقتی از آب و مواد شوینده ابتدایی محرومیم؟»
در چنین بستری، جنبشهای فمینیستی در آرژانتین باید در استراتژیهای خود بازاندیشی میکردند. «روث زوربریگن»از بنیانگذاران مجمع فمینیستی «شورش» که زنانی که قصد سقط خودخواسته دارند را همراهی و حمایت میکند، به من گفت: «جنبشهای فمینیستی آرژانتین جایشان مشخص است، جایی از آن خودمان که همان خیابانهاست. جایی برای جلسات، گردهماییها و مطالبهگریها.»
#حق_سقط_جنین_امن #اینترسکشنالیتی #باروری_آگاهانه
ادامهی متن را در وبسایت زاگاه بخوانید:
https://zaagaah.com/xvd2
@bidarzani
در ماه دسامبر سال ۲۰۲۰، پارلمان آرژانتین لایحه قانونیسازی سقط جنین خودخواسته تا سقف هفته چهاردهم بارداری را تصویب کرد. پایان خودخواسته بارداری اکنون در دومین کشور بزرگ آمریکای جنوبی، قانونی، رایگان و امن صورت میگیرد. در حالی که کشورهای دیگر در تلاشند تا سقط خودخواسته را محدود و جرمانگاری کنند، این یک پیروزی بزرگ برای جنبشهای فمینیستی آرژانتین است. این جنبشها که در دوران کرونا و در بلندمدتترین و سختگیرانهترین قرنطینه، همچنان به فعالیت و کمپینسازی ادامه دادند، به ما یاد میدهند که چگونه در سختترین شرایط و با وجود موانع و چالشهای طاقتفرسا، ادامه بدهیم و پیروز شویم.
افرادی با سنین متکثر و پیشینه و اتنیسیته متفاوت تقریبا به طور روزانه مهمانی، جلسه و تجمع سازماندهی میکردند. پیباس(نوجوانان)، هیستوریکاس(فمینیستهای بالای ۷۰ سال)، زنان بومی و زنان مهاجر و افراد ترنس همگی با هدفی مشترک گرد هم آمدند: دفاع از خودمختاری جسمانیشان. تمامی شواهد حاکی از آن بود که لایحه سقط خودخواسته قانونی در ماههای اولیه سال ۲۰۲۰ به تصویب میرسد.
اما دنیا ناگهان متوقف شد. پاندمی کرونا به آرژانتین رسید و بر آنچه که فمینیستها سالها فریاد میزدند صحه گذاشت؛ اهمیت کار زنان و بدنهای زنانه همچون پرستاری، مراقبت از کودکان و سالمندان، نظافت و تمامی کارهایی که ناچیز به حساب میآیند و یا به عنوان کار به رسمیت شناخته نمیشوند. پاندمی همچنین آنچه که این جنبشها مدتهاست محکوم کردهاند را نمایان کرد: «بحران بازتولید اجتماعی و نابرابری.»
دولت دستور قرنطینه اجباری را صادر کرد. همهچیز به تعلیق درآمد. فقط خدماتی که حیاتی تلقی میشدند(سوپرمارکتها، داروخانهها، کلینیکها و بیمارستانها) به فعالیت ادامه دادند و افراد تنها برای اهداف ضروری میتوانند تا شعاع ۵۰۰ متری محل سکونت خود از خانه خارج شوند. دورهمیها و گردهماییها ممنوع شدند و از ساعت ۸ شب به بعد حکومت نظامی اعلام شد. تمامی اینها شکاف نابرابری را عمیقتر کرد. همانطور که «جورجینا مانسیلا» از جنبش مقاومت «قدرتمند» به من گفت: «چگونه میتوانند به ما بگویند در خانه بمانید وقتی پول کافی برای خرید خورد و خوراک نداریم؟ چطور میگویند دستانتان را بشویید وقتی از آب و مواد شوینده ابتدایی محرومیم؟»
در چنین بستری، جنبشهای فمینیستی در آرژانتین باید در استراتژیهای خود بازاندیشی میکردند. «روث زوربریگن»از بنیانگذاران مجمع فمینیستی «شورش» که زنانی که قصد سقط خودخواسته دارند را همراهی و حمایت میکند، به من گفت: «جنبشهای فمینیستی آرژانتین جایشان مشخص است، جایی از آن خودمان که همان خیابانهاست. جایی برای جلسات، گردهماییها و مطالبهگریها.»
#حق_سقط_جنین_امن #اینترسکشنالیتی #باروری_آگاهانه
ادامهی متن را در وبسایت زاگاه بخوانید:
https://zaagaah.com/xvd2
@bidarzani
زاگاه
پنج درس از مبارزه جنبش فمینیستی آرژانتین برای دستیابی به حق پایان دادن خودخواسته بارداری - زاگاه
زاگاه- در ماه دسامبر سال 2020، پارلمان آرژانتین لایحه قانونیسازی سقط جنین خودخواسته تا سقف هفته چهاردهم بارداری را تصویب کرد. پایان خودخواسته بارداری اکنون در […]
🟣 آیا ستم جنسیتی و طبقاتی در هم تنیدهاند؟
✍🏽 سمیه رستمپور: «طبقه، جنسیت و بازتولید سرمایهداری
✍🏽 شهین غلامی: «درهمتنیدگی ستم جنسیتی و طبقاتی از منظر اینترسکشنالیتی»
اکثریت شرکتکنندگان در نظرسنجی زمانه بر این باورند که ستم طبقاتی و ستم جنسیتی در هم تنیدهاند. سمیه رستمپور، پژوهشگر و فعال حوزه زنان، و شهین غلامی، پژوهشگر حوزه جنسیت، درباره درهمتنیدگی ستم جنسیتی و طبقاتی در نسبت با وضعیت ایران توضیح میدهند.
▪️سمیه رستمپور: «گرایشهای چپ اینترسکشنالیتی به شکل مشخص با دست گذاشتن بر همتنیدگی فرودستی طبقاتی با سرکوب جنسیتی و نژادی، از سرمایهداری نژادپرستانه یا سرمایهداری جنسیتزده سخن میگویند. باید به این موضوع توجه کرد که مناسبات مرد-پدرسالار نظامی واحد، مجزا و «خودآیین» نیست که به نحو بیرونی با مناسبات طبقاتی و استثمار پیوند خورده باشد، بلکه بازتولید نظام سرمایهداری به شکلی درونماندگار بر ستم جنسیتی استوار است و ستم جنسیتی عنصر برسازنده بازتولید سرمایهداری است. این بدین معناست که رانه اجتماعی تولید و بازتولید مردسالاری مدرن، مناسبات سرمایه دارانه است، و همچنین پرداختن به تاریخ سرمایهداری (استثمار)، بدون لحاظ کردن انقیاد (و ستم-سلطه) جنسیتی و نظام مردسالارانهای که شرط بازتولید نیروی کار است، مخدوش و یکسویه باقی میماند.به عبارت دیگر، سرمایه داری بدون ستم جنسیتی قادر به شکلگیری و تداوم خود نیست. این موضوعی است که مورد بحث نظریه «بازتولید اجتماعی» (social reproduction theory) به عنوان یکی از مهمترین گرایشات فمینیسم مارکسیستی نیز است».
▪️شهین غلامی: «جامعه ایران ساختاری همگن و یکدست ندارد. تنوع گروههای قومیتی، مذهبی، جنسی و جنسیتی باعث میشود زنان از امکانهای مادی متفاوتی برای ورود به بازار اشتغال برخوردار باشند. اغلب زنان مناطق حاشیهای، که بر اساس سیاستهای مرکزگرا از توسعه اقتصادی کمتری برخوردار و به اصطلاح «محرومسازی» میشوند، از نابرابریهای مضاعفی همچون عدم دسترسی عادلانه به آموزشِ (خصوصا آموزش عالی) رنج میبرند و در نتیجه شانس کمتری برای ورود به بازار اشتغال دارند. فهم لیبرال و مرکزگرا عموما با نادیده گرفتن وضعیت این زنان، شانسهای نابرابر آنان را به عواملی همچون فرهنگ و سنت نسبت میدهد و از دولت به عنوان مهمترین عامل توزیع منابع قدرت سلب مسئولیت میکند. قضیه آنجایی پیچیدهتر میشود که شانس نابرابر در دسترسی به آموزش، چرخهای از نابرابریهای دیگر از جمله، ازدواج کودکان دختر، بارداری و زایمانهای اجباری و نیز خشونتهایی از جمله خشونت خانگی را با خود به همراه میآورد که رهایی از آن برای اغلب زنان در این مناطق میسر نیست. تحلیل جنسیت به عنوان فاکتوری مستقل از طبقه، پیشاپیش تجربه چنین زنانی را حذف و به عبارت دقیقتر طرد میکند و به حاشیه میراند. اگر بخواهیم به پرسش بالا برگردیم باید بپرسیم وقتی از افزایش جذب زنان به بازار کار سخن میگوییم دقیقا از چه زنانی صحبت میکنیم؟ انتشار اخبار #فروش_موی_زنان طبقات فرودست اقتصادی در این روزها را شاید بتوان بارزترین مثال برای گیر افتادن در چرخه نابرابری و محرومیت اقتصادی دانست؛ چرخهای که به هیچ عنوان در تحلیلهای مرکزگرا که با تاکید بر آمار افزایش ورود زنان به دانشگاه، افزایش ورود آنان به بازار کار را نتیجه میگیرند در نظر گرفته نمیشود. پس همانگونه که جایگاه طبقاتی زنان متفاوت است، نمیتوان از کلیتی یکدست و همگن به نام زنان حرف زد».
#اینترسکشنالیتی
#فقر_و_تبعیض #مارکسیسم_فمینیسم
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3mN6kfy
@bidarzani
✍🏽 سمیه رستمپور: «طبقه، جنسیت و بازتولید سرمایهداری
✍🏽 شهین غلامی: «درهمتنیدگی ستم جنسیتی و طبقاتی از منظر اینترسکشنالیتی»
اکثریت شرکتکنندگان در نظرسنجی زمانه بر این باورند که ستم طبقاتی و ستم جنسیتی در هم تنیدهاند. سمیه رستمپور، پژوهشگر و فعال حوزه زنان، و شهین غلامی، پژوهشگر حوزه جنسیت، درباره درهمتنیدگی ستم جنسیتی و طبقاتی در نسبت با وضعیت ایران توضیح میدهند.
▪️سمیه رستمپور: «گرایشهای چپ اینترسکشنالیتی به شکل مشخص با دست گذاشتن بر همتنیدگی فرودستی طبقاتی با سرکوب جنسیتی و نژادی، از سرمایهداری نژادپرستانه یا سرمایهداری جنسیتزده سخن میگویند. باید به این موضوع توجه کرد که مناسبات مرد-پدرسالار نظامی واحد، مجزا و «خودآیین» نیست که به نحو بیرونی با مناسبات طبقاتی و استثمار پیوند خورده باشد، بلکه بازتولید نظام سرمایهداری به شکلی درونماندگار بر ستم جنسیتی استوار است و ستم جنسیتی عنصر برسازنده بازتولید سرمایهداری است. این بدین معناست که رانه اجتماعی تولید و بازتولید مردسالاری مدرن، مناسبات سرمایه دارانه است، و همچنین پرداختن به تاریخ سرمایهداری (استثمار)، بدون لحاظ کردن انقیاد (و ستم-سلطه) جنسیتی و نظام مردسالارانهای که شرط بازتولید نیروی کار است، مخدوش و یکسویه باقی میماند.به عبارت دیگر، سرمایه داری بدون ستم جنسیتی قادر به شکلگیری و تداوم خود نیست. این موضوعی است که مورد بحث نظریه «بازتولید اجتماعی» (social reproduction theory) به عنوان یکی از مهمترین گرایشات فمینیسم مارکسیستی نیز است».
▪️شهین غلامی: «جامعه ایران ساختاری همگن و یکدست ندارد. تنوع گروههای قومیتی، مذهبی، جنسی و جنسیتی باعث میشود زنان از امکانهای مادی متفاوتی برای ورود به بازار اشتغال برخوردار باشند. اغلب زنان مناطق حاشیهای، که بر اساس سیاستهای مرکزگرا از توسعه اقتصادی کمتری برخوردار و به اصطلاح «محرومسازی» میشوند، از نابرابریهای مضاعفی همچون عدم دسترسی عادلانه به آموزشِ (خصوصا آموزش عالی) رنج میبرند و در نتیجه شانس کمتری برای ورود به بازار اشتغال دارند. فهم لیبرال و مرکزگرا عموما با نادیده گرفتن وضعیت این زنان، شانسهای نابرابر آنان را به عواملی همچون فرهنگ و سنت نسبت میدهد و از دولت به عنوان مهمترین عامل توزیع منابع قدرت سلب مسئولیت میکند. قضیه آنجایی پیچیدهتر میشود که شانس نابرابر در دسترسی به آموزش، چرخهای از نابرابریهای دیگر از جمله، ازدواج کودکان دختر، بارداری و زایمانهای اجباری و نیز خشونتهایی از جمله خشونت خانگی را با خود به همراه میآورد که رهایی از آن برای اغلب زنان در این مناطق میسر نیست. تحلیل جنسیت به عنوان فاکتوری مستقل از طبقه، پیشاپیش تجربه چنین زنانی را حذف و به عبارت دقیقتر طرد میکند و به حاشیه میراند. اگر بخواهیم به پرسش بالا برگردیم باید بپرسیم وقتی از افزایش جذب زنان به بازار کار سخن میگوییم دقیقا از چه زنانی صحبت میکنیم؟ انتشار اخبار #فروش_موی_زنان طبقات فرودست اقتصادی در این روزها را شاید بتوان بارزترین مثال برای گیر افتادن در چرخه نابرابری و محرومیت اقتصادی دانست؛ چرخهای که به هیچ عنوان در تحلیلهای مرکزگرا که با تاکید بر آمار افزایش ورود زنان به دانشگاه، افزایش ورود آنان به بازار کار را نتیجه میگیرند در نظر گرفته نمیشود. پس همانگونه که جایگاه طبقاتی زنان متفاوت است، نمیتوان از کلیتی یکدست و همگن به نام زنان حرف زد».
#اینترسکشنالیتی
#فقر_و_تبعیض #مارکسیسم_فمینیسم
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3mN6kfy
@bidarzani
Telegraph
آیا ستم جنسیتی و طبقاتی در هم تنیدهاند؟
در سی و پنجمین نظرسنجی زمانه که با موضوع «ریشهها و نمودهای زنستیزی و خشونت علیه زنان» (زاز ۱۶ آذر / ۷ دسامبر تا ۲۳ آذر / ۱۴ دسامبر) برگزار شد از اعضای پنل نظرسنجی زمانه و دیگر مخاطبان زمانه پرسیدیم: چه نسبتی میان ستم جنسیتی و ستم طبقاتی وجود دارد؟ ۶۸۲…