بيدارزنى
4.35K subscribers
5.44K photos
1.25K videos
176 files
4.22K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
📌تار و پود جامعه کماکان بر طبل زن کشی می‌کوبد

✍🏽فاطمه کریمی


 @bidarzani

🔸در هفته‌های گذشته قتل چهار زن کورد به نام‌های سرگل حبیبی ۳۱ ساله اهل سنندج (۳۰ آبان)، زن ۲۲ ساله‌ای اهل یکی از روستاهای شهرستان دهلران (۱۷ آذر)، وفا عبدالله زاده ۴۳ ساله اهل سردشت (۱۸ آذر) و زن ۲۶ ساله‌ای اهل گهواره واقع در استان کرمانشاه (۲۳ آذر) بار دیگر بحث‌های مربوط به خشونت علیه زنان را به میان کشیده است. اگرچه تا این لحظه تنها انگیزه قتل سرگل حبیبی توسط دو برادرش به بهانه دفاع از ناموس تائید شده است اما احتمال می‌رود سه نفر دیگر نیز به بهانه دفاع از ناموس توسط همسر یا برادرانشان جان خود را از دست داده باشند.

🔸 در همین ارتباط، کاوه کرمانشاهی فعال کوییر فمنیست در حساب توییتر خود می‌نویسد: «این خطای ما نیست که با خودکشی و قتل هر زنی، اولین احتمال که به ذهنمان می‌رسد خشونت و قتل ناموسی است. تکرار زن‌ستیزی و زن کشی در جامعه مرد/ پدرسالار تحت حاکمیت و حمایت قوانین تبعیض‌آمیز ما را به این نتیجه می‌رساند. جامعه‌ای که زن را ملک مرد می‌داند و حکومتی که این را قانون می‌کند.»

🔺قتل وفا و سرگل، دو زن جوان بی‌نام و نشان دهلرانی و گهواره‌ای و بسیاری از زنان و دختران نوجوان دیگری که توسط اعضای خانواده خود به قتل می‌رسند، نشان می‌دهد که برخلاف کلیشه‌ای که بر اساس آن، نهاد خانواده نهادی «امن» و «مقدس» با هدف خیر و خوشبختی همه اعضایش است در مواردی روابط حاکم بر این نهاد می‌تواند به تشدید و تقویت خشونت علیه زنان تبدیل شود. خشونت‌هایی که به‌طور روزمره بر کوچکترین رفتارهای زنان اعمال می‌شوند که کمتر دیده می‌شوند و کمتر حرفی از آن‌ها به میان می‌آید. 

#زن_کشی
#خشونت_علیه_زنان
#قتل_ناموسی

👈🏾ادامه‌ی مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏾


https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30718&rhash=3ec4f87be6d7d1
#بیدارزنی: گزارش بیدارزنی از «خودکشی زنان، کارگران و نوجوانان» همراه با تداوم رویه‌ی «زن‌کشی» طی یک هفته‌ی گذشته


ایران، دارای رتبه‌ی نخست خودسوزی زنان در خاورمیانه است. معاون پزشکی و آزمایشگاهی سازمان پزشکی قانونی، مسعود قادی پاشا، آمار خودکشی در سال ۹۸ را ۵۱۴۳ مورد اعلام کرده است که این تعداد نسبت به سال ۹۷، بیش از ۸ درصد افزایش داشته است. از این تعداد ۱۵۱۷ مورد مربوط به زنان بوده است.

🟣 افزایش خودکشی‌ها:

روز شنبه ۲۲ آذرماه، «نسرین جلیلیان»، ۲۷ ساله و مادر دو فرزند، ساکن روستای هرسم کرمانشاه به دلیل اعمال تبعیض در اعطای حضانت فرزندان خود در دادگاه خانواده، دست به خودکشی زد و جان سپرد.

روز پنج‌شنبه ۲۰ آذرماه، «روناک عزیزوند» نوجوان ۱۵ ساله‌ی روستای کانی‌رش ارومیه در اعتراض به افزایش خشونت توسط همسر خود، اقدام به خودسوزی کرد و جان خود را از دست داد. او که در ۱۴ سالگی به ازدواجی تحمیلی محکوم شده بود، با شدت‌گیری آزارهای کلامی و‌ خشونت‌های خانگی، به خودسوزی روی آورد.

روز شنبه ۲۲ آذرماه، «زهرا اسماعیلی» نوجوان ۱۶ ساله‌ی ساکن روستای باوان ارومیه، در اعتراض به خشونت‌های خانگی دست به خودسوزی زد و جان خود را از دست داد.

روز شنبه ۲۲ آذرماه، یک پسر ۱۷ ساله در روستای ابوشانک آبادان و روز یکشنبه ۲۳ آذر، یک پسر ۱۳ ساله ساکن مهاباد، (آریان.ح) در محوطه‌ی جانبی مدرسه‌، دست به خودکشی زدند.

روز شنبه ۲۲ آذرماه، یک پسر نوجوان ۱۶ ساله ساکن غرب تهران با پریدن از ساختمان ۵ طبقه به زندگی خود پایان داد. از سوی دیگر، ماموران آتش‌نشانی توانستند، مانع از خودکشی یک دختر ۱۸ ساله در سمنان شوند. روز پنج‌شنبه، یک دختر ۱۸ ساله با قرارگیری بر روی پل محب شاهدین، قصد پرتاب خود را داشت که با تماس عابرین پیاده با آتش‌نشانی به مراکز درمانی منتقل شد.

🟣 تداوم رویه‌ی «زن‌کشی»

نیمه‌شب دوشنبه ۲۴ آذرماه، «آزاده مروتی» زن ۲۱ ساله ساکن روستای تیلکو دهگلان با ضربات چاقو توسط همسر خود به قتل رسید. این زن که دارای نسبت فامیلی با همسر خود بود، چند ماه پیش، زندگی مشترک خود را آغاز کرده بود.

طی ساعات گذشته، گزارشی با وقفه‌ای ۵ ماهه پیرامون جزییات پرونده‌ی زنی ۲۵ ساله به نام «مریم جعفری» منتشر شد. این زن ساکن بخش گهواره دالاهو، به‌همراه همسر خود در یک رستوران مشغول کار بود‌ که پس از یک مشاجره لفظی، با ضربات مشت و لگد توسط همسر خود مواجه و در نهایت به دلیل ضربات وارده به سر، جان خود را از دست می‌دهد.

درکنار اسامی شهرهای استان‌های غربی کشور، شاید در خلال دو سال اخیر نام «دیشموک» (یکی از روستاهای کوچک استان کهگیلویه و بویراحمد) بیشتر از مابقی شهرها و ‌روستاها با «خودسوزی زنان» گره خورده باشد. اما گستره‌ی خشونت علیه زنان (خشونت‌های کلامی، جسمی، اقتصادی، حقوقی، جنسی و...) و تحمیل شرایط نابرابر بر زیست و معیشت آنان، نه در سازوکار مشخص آماری قرار خواهد گرفت و نه بنا بر افت ‌و خیز خبرهای روز رسانه‌ای، در یک تقسیم‌بندی جغرافیایی جای می‌گیرد. چندی پیش، مسئول اورژانس اجتماعی کیش با بیان افزایش همسرآزاری در ایام قرنطینه ناشی از شیوع ویروس کرونا گفت: «گزارش همسر آزاری روانی و جسمانی در جزیره کیش، جزو دومین گروه پر تکرار گزارش‌‌های اورژانس اجتماعی است».
کیش، منطقه‌ای با تقسیم‌بندی قطبی بومی‌نشینان و مهاجران سرمایه‌گذار غیربومی (طی دهه‌های گذشته) است که سودای آزادسازی منطقه، تجارت و «تفریح»، بر لایه‌های حقیقی محرومیت ساکنان بومی و مشکلات ناشی از مهاجرت زنان به منطقه را در لایه‌ای از فراموشی قرار داده است.

در کنار مجموع بازداشت‌های فعالان زنان عرب و فعالان حقوق کودک طی هفته‌ی گذشته، خودکشی زنان، نوجوانان و کارگران با شدتی هراس‌آور به‌وقوع پیوست. «رضا الکثیر»، کارگر اخراجی شرکت نیشکر هفت‌تپه در پی ناامیدی از بازگشت به کار و عدم توان اقتصادی جهت تامین هزینه‌های دو خواهر دارای معلولیت خود، دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد. نام او در کنار اسامی زنانی قرار خواهد گرفت که به دلیل فقر و تبعیض ریشه‌ای، راهی جز خودکشی را مقابل خود نمی‌بینند. آن‌چیزی که به مخرج مشترک اکثریت خودکشی‌های سال‌های اخیر بدل شده است، نابرابری بنیادین و فقدان دورنمای جامع جهت برون‌رفت از شرایط تحمیلی بر زندگی کارگران و فرودستان و فرزندان آنان بوده است. وضعیتی که صورتبندی آن، نتیجه‌ی توزیع فقر و چپاول‌هایی است که سال‌ها پیش از این با مجموع قوانین جنسیت‌زده، ضد کارگر و ارتجاعی، هر نوع حق اعتراضی را از آنان سلب و انتخاب مرگ را به آنان تحمیل کرده است.

#خودکشی
#زن_کشی
#قتل_ناموسی
#خشونت_علیه_زنان

@bidarzani
📌قتل فجیع زنی در کردستان: دشواری طلاق و تداوم قتل‌های ناموسی

✍🏽مرضیه حسینی

@bidarzani

می‌نویسم هوژان، فرشته، زعفران، روژین، سارا، ترمه، لیلا. نقطه سر خط، می‌نویسم سرگل،سن سی ساله اهل کردستان، مادر دو کودک، که چند روز پیش به دست برادرانش به شکل فجیعی مثله شد و سپس به قتل رسید. سرگل یکی دیگر از قربانیان ناموس است، مفهومی بی‌رحم و سخت و زن‌ستیز که گاهی پیت نفت در دست دارد، گاهی شبیه به تبر است، گاهی داس است و وقتی دیگر دشنه‌ای آخته که از آستین سنت و آبرو بیرون می‌آید تا به اسم کردن پاک کردن لکه ننگ، زنان و دختران را به قتلگاه می‌برد.

🔺طالع نحس

سرگل، عاشق شد! عشق! همان میوه برای زنان ممنوعه‌ای که در دیار سرگل، اعتراف به آن نه تنها گستاخی و وقاحت است، که حتی گاهی خطر تنبیه و مرگ در پی دارد. سرگل اما به زبان آورد و گفت می‌خواهد با مردی که دوست دارد ازدواج کند، خانواده و فامیل و در و همسایه، زبان به دندان گزیدند که چه معنا دارد دختر از این حرف‌ها بزند! بی‌حیایی هم حدی دارد و ...


🔺 آمارهای تکان‌دهنده از زن کشی

قصه تلخ سرگل، نمونه‌ای از فاجعه بزرگ قتل‌های ناموسی در کردستان و البته در ایران و جهان است. در جهان سالانه بیش از ۶۰۰۰ زن قربانی قتل‌های ناموسی می‌شوند. متوسط سن این قربانیان ۲۳ سال است.
در ایران از پیرانشهر و بانه و مهاباد و سنندج تا مریوان و اهواز و سیستان و بلوچستان، زنان قربانی نگرش‌ها و سنت‌های پدرسالار با ماهیت قبیله‌ای هستند. در سال ۱۳۸۸ تنها در مدت ۷ ماه ۱۵ زن در اهواز و بیش از ۱۰ زن در کردستان قربانی قتل‌های ناموسی شدند. در سال ۱۳۹۰  آمار زنان کشته در کل ایران ۳۴۰ زن بوده که بیشتر این قتل‌ها در مناطق کردستان و خوزستان اتفاق افتاده است. 

#خشونت_علیه_زنان
#قتل_ناموسی
#زن_کشی
👈🏾ادامه‌ی مطلب را در INSTANTVIEW بخوانید 👇🏾


https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30735&rhash=3ec4f87be6d7d1
#بیدارزنی: یک دختر ۲۱ ساله در روستای خیرآباد اصفهان توسط پدر خود به‌قتل رسید. پیش‌تر دختر دیگر این خانواده به‌دلیل فضای سرکوب و خشونت، دست به خودکشی زده و جان خود را از دست داده بود.

۲۶ آذر سال جاری، پیکر بی‌جان دختر ۲۱ ساله به‌نام شیدا پس از سه روز در اطراف روستای علی‌آباد نجف‌آباد پیدا شد. پس از رجوع به خانواده، پدر وی به قتل دخترش اعتراف کرد. فاجعه‌ای که دلیل آن از یک‌سو، مشاجره‌ی پدر با دختر و از سوی دیگر انگیزه‌ی وی در «قتل ناموسی» دختر اعلام شده است.

سه سال قبل، خواهر کوچکتر شیدا به دلیل سخت‌گیری‌ها و افزایش خشونت‌های خانگی، دست به خودکشی زده و جان خود را از دست داده بود.

#قتل_ناموسی
#زن_کشی
#خشونت_علیه_زنان

@bidarzani
📌زنی دیگر قربانی ناموس، وفا عبدالله زاده در سردشت به قتل رسید

✍🏽مرضیه حسینی


🔺زن کشی در غرب کشور ادامه دارد، هنوز کفن سرگل از کردستان خشک نشده، خبر رسید که وفا عبدالله‌زاده زن چهل‌ودو ساله در «سردشت» توسط برادرش به قتل رسید. جرم وفا این بود که طلاق گرفته پس از بزرگ کردن دو فرزند با پختن و فروختن نان محلی، با مردی آشنا شده و قصد ازدواج با او را داشته است.

🔸طلاق پس از درد و دل

🔺وفا ۱۸ ساله بود که به پسری علاقه‌مند شد، ازدواجشان سر نگرفت و کمی بعد وفا به عقد مرد دیگری درآمد و صاحب دو پسر شد، روزی یکی از زنهای فامیل نظر وفا را در خصوص عشق پرسید و او هم گفت: آدمی هرگز عشق اولش را فراموش نمی‌کند! این درد و دل به گوش شوهرش «ج» رسید و او هم وفا را طلاق داد. پس از متارکه به اروپا رفت و وفا را با دو پسرشان تنها گذاشت، وفا که از جانب خانواده خشن و زن‌ستیزش هیچ حمایتی دریافت نکرد، ناچار شد خانه محقری اجاره کرده و شروع به پختن نان محلی و فروش آن کند. با پول این کار و کارهای دیگری که در خانه انجام می‌داد، اموراتش را به سختی گذارند.

🔸ناموس چه بر سر زنان می‌آورد

🔺مفهوم ناموس قرن‌هاست که زنان را به قتلگاه‌های هولناک کشانده، در اغلب جوامع خاورمیانه مانند ایران زن ناموس مرد است، زنانی که نسبت خانوادگی با مردان دارند، ناموس آن‌ها به حساب می‌آیند و وظیفه هر مردی است که از ناموس و شرف خود محافظت کند. ناموس و آبرو به ویژه در جوامع سنتی، سرمایه مردان و یکی از ارکان اصلی منزلت اجتماعی آن‌ها به شمار می‌رود، بنابراین زنان موظف‌اند از این میراث حفاظت کنند.

#قتل_ناموسی
#زن_کشی
#خشونت_علیه_زنان

👈🏾ادامه‌ی مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏾

@bidarzani
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30729&rhash=3ec4f87be6d7d1
📌گردهمایی زنان ژیڤانۆ مورخ چهاردهم دی‌ماه بر سر مزار قربانیان خشونت در جامعه

امروز جمعی از زنان ژیڤانۆ بر مزار قربانیان اخیر خشونت، در بهشت محمدی سنندج گرد هم آمده و ضمن محکوم کردن چنین اقداماتی بیانیەای را در اعتراض به قتل های ناموسی و اعمال هر نوع خشونتی بر زنان و سایر گروههای تحت فشار جامعه، قرائت نمودند.
ژیڤانۆ معتقد است هر نوع خشونتی تحت عنوان ناموس و یا نام دیگری، علاوه بر انسان زدایی از وجود زنان، به ابزاری مهیب برای سرکوب و فرودست ساختن آنان و همچنین بازتولید خشونت در میان خانوادەها و جامعه بدل شده است. بنابراین کنشگران اجتماعی باید در جستجوی ساز و کارهایی باشند تا هر نوع اقدام فردی و هیجانی افراد را که به نا امن ساختن زندگی زنان و خانوادەها منجر شده است محدود نمایند.
در ادامه این دیدار با گذاشتن گل بر مزار آزاده مروتی قربانی خشونت خانگی و سرگل حبیبی قربانی قتل ناموسی یاد آنها گرامی داشته شد.

#خشونت_علیه_زنان
#قتل_ناموسی
#زن_کشی

@bidarzani
@jivanowomen
📍جزئیات بیشتر از قتل یک زن جوان به بهانه ناموس توسط اعضای خانواده‌اش

🔸روز گذشته جسد سونیا (فرشته) دهقان توسط اعضای خانواده مادری‌اش در شهر “نلاس” شهرستان سردشت به خاک سپرده شد. این زن جوان ۱۰ روز پیش به دست برادر و پسرعمویش به قتل رسیده بود.

🔸یک منبع مطلع در سردشت در این‌باره به شبکه حقوق بشر کردستان گفت: «سونیا دهقان، ۲۴ ساله، مدتی پیش از دومین همسر خود جدا شده بود و به همراه فرزند ۶ ساله‌اش در منزل قدیمی پدربزرگ و مادربزرگش در سردشت زندگی می‌کرد. وی در تاریخ ۲۴ آذر در حالی که در یک آرایشگاه مشغول به کار بوده از سوی برادر و پسرعمویش به بهانه‌ای به منزلش منتقل و در آنجا پس از شکنجه با ضربات چاقو به قتل رسیده است.»

#قتل_ناموسی
#زن‌کشی

@bidarzani
🔗https://kurdistanhumanrights.org/fa/?p=15173
📌قتل سونیا در سردشت: سایه هولناک قتل‌های ناموسی بر سر زنان

✍🏽بهار عباسی


سردشت شهری کوچک و مرزی، قربانی جنگ و بمباران شیمیایی، بدون امکانات تفریحی و با بافتی سنتی، فضای بی‌رحمی برای زنان ایجاد کرده است. این‌بار سونیا دهقان به بهانه ناموسی به قتل رسید.


چرخه قتل‌های ناموسی در ایران این بار جان سونیا دهقان را گرفت. سونیا ۲۲ ساله و مادر پسری شش ساله، روز ۲۳ دی‌ماه به دست برادر و پسرعمویش به قتل رسید.

مهتاب محبوب، فعال حوزه زنان و فمنیست هم در مورد قتل‌های ناموسی می‌گوید:
« قتل این زنان را باید در چارچوب انسان زدایی از زنان به‌طور کلی در ایران دید. از سویی در قوانین گرفتن جان زنان، به‌ویژه اگر مقتول از اعضای خانواده‌ مرد باشد، مجازات متناسبی ندارد و هیچ نوع بازدارندگی ایجاد نمی‌کند. از سوی دیگر، دسترسی زنان به بازار کار و امکان استقلال اقتصادی و درنتیجه چشم‌انداز خروج از چرخه خشونت نیز بسیار محدود است.»

#قتل_ناموسی
#زن_کشی

@bidarzani
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/571846&rhash=eec6b76cb50965
ولی خداکرمی، دادستان عمومی و انقلاب سردشت خبر از بازجویی قاتل زن جوان سردشتی داد.
این زن ۲۲ ساله به نام سونیا که مادر پسری شش ساله بود، ۲۳ دی‌ سال جاری به دست برادر و پسرعمویش به قتل رسید. دادستان عمومی و انقلاب سردشت گفت برادر او در بازجویی‌های اولیه اعلام کرد که در روز حادثه با خواهرش درگیری لفظی داشته و دیگر او را ندیده اما بعد از بازجویی‌های زیاد و فنی بالاخره به قتل خواهرش اعتراف کرد.
خداکرمی گفته است که متهم با «انگیزه ناموسی» با خواهر خود درگیری لفظی پیدا کرده و در نهایت با زدن یک میله آهنی به سر خواهرش، او را به قتل رسانده و جنازه را در چاهی کنار رودخانه زاب نزدیک شهر نلاس انداخته است.

دادستان عمومی و انقلاب سردشت از جدیت و قاطعیت دستگاه قضایی در برخورد با اشخاصی که اقدام به اخلال در نظم عمومی جامعه از طریق ارتکاب بزه می شوند خبر داده است.

#زن_کشی
#قتل_ناموسی


@bidarzani
@RadioZamaneh
🟣 تجارت مرگ – زنان آرزم


از متن: «ایمنی‌گله»ای یعنی در گرداب و غبار سیاه درد، رنج و مرگ غوطه خوردن: مستاصل، ناتوان، بی پول و بی‌امید، پشت در بیمارستان‌ها، در صف پزشک، دارو و درمان و یا از همه بدتر در صف انجام کفن و دفن عزیزی در گورستان. «ایمنی‌گله»ای یعنی عبور از «مرگ گله»ای. «ایمنی‌گله»ای یعنی هنوز دو هفته سیاه فاجعه در پیش رو داریم تا به پیک پنجم بیماری برسیم و خبر موجی هولناک‌تر را در پاییز نویدمان می‌دهند.  و چه راحت؛ کسانی این سناریو برای گذر از کرونا را برایمان رقم زدند که به راستی ما را «گله»‌ای و «رمه»ای بیش نمی‌بینند.

من سکوت نخواهم کرد. من ِ همراه بیمار، قمه بر روی پرستار نمی‌کشم، منِ بیمار، خستگی کادر درمان را تاب می‌آورم، حتا خطاهای انسانی و طبیعی او را به دلیل کار در چنین جهنمی  می‌بخشم، همان‌گونه که او بیتابی و درد مرا تاب می‌آورد و با مهربانی و همدلی‌اش مرهمی بر دردم بوده و است. ما دست هم را می‌گیریم و علیه این جنایتی که برای ما رقم زده و می‌زنند فریاد برخواهیم آورد؛ نمی‌گذاریم مرگ برای ما عادی شود، این جان‌های عزیز عددهای سه رقمی «پانصد» و «ششصد» ضرب در سه نیستند، بیش از هزار و پانصد نفر انسان‌اند که  نباید بمیرند، اما هر روزه برای سود جانیان، در تجارت آنان جان  خود را از دست می‌دهند.  آنان که مرگ را برایمان رقم زده‌اند، باید مجازات شوند.

#قتل_عام_سیستماتیک

#کرونا

#واکسیناسیون_فوری_استاندارد_سراسری

#دوز_تکمیلی_سوم_با_واکسن_استاندارد_و_مرغوب

 زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان، دوم شهریور ١۴٠٠)

منبع: اخبار روز

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:


https://bit.ly/3muqHPl

@AkhbarRouz
@bidarzani
🟣 قربانی کودک همسری؛ همسرش سر بریده او را در شهر چرخاند


امروز شنبه ۱۶ بهمن‌ماه، یک دختر نوجوان ۱۷ ساله در اهواز، با انگیزه ناموسی توسط همسر و برادر همسرش به قتل رسید. در این رابطه ویدئویی در شبکه های اجتماعی منتشر شده که در آن فرد قاتل، سر بریده همسرش را مقابل چشمان مردم در شهر می‌چرخاند. بنابر این گزارش، ساعت ۱۵ امروز مرد جوانی در میدان کسایی خشیار اهواز سر بریده همسرش را برای چند لحظه در مقابل مردم به نمایش گذاشت و سپس از آن مکان متواری شد.

به‌گزارش هرانا، پس از گزارش این جنایت، ماموران پلیس در صحنه با پیکر دختر ۱۷ ساله ای مواجه شدند که داخل یک خانه سرش از بدن جدا شده و جسد وی در مکان دیگری رها شده بود. تحقیقات بیشتر نشان داد، دختر جوان پس از فرار به ترکیه توسط همسرش به ایران بازگردانده شده و به دست همسر و برادرهمسرش که هر ۲ پسر عموی او بودند به قتل رسیده است.

⚪️ فاجعه‌ی زن‌کشی و روند عادی‌سازی از آن تا جایی پیش رفته است که شنیع‌ترین جنایات وارد آمده علیه زنان، نظیر خشونت و قتل هر روزانه‌ی زنان، بریدن سر با داس و چرخاندن در شهر نیز کم‌کم به تیتری ثابت بدل می‌شود. در چنین گستره‌ای از وضع قوانین نابرابر و جنسیت‌زده، ماهیت ضد زن حاکمیت و تخصیص بودجه‌های کلان جهت پروپگاندای «ناموس انگاری زنان» و‌ «غیرت مردانه»، تنها خشونت علیه زنان ارتقا پیدا کرده و صورت دهشتناک‌تری به خود خواهد گرفت. چرا که‌ «رومینا»های سر بریده شده، تنها در هویت و نام شهرشان متفاوت هستند.


▪️ما از بازنشر تصویرِ مثله‌سازی بدن این کودک به‌دست همسرش، خودداری می‌کنیم.

#قتل_های_ناموسی #زن_کشی #نابرابری_و_تبعیض
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت


@bidarzani
🔶 توقیف خبرگزاری رکنا در پی انتشار فیلم قاتلی با سر بریده همسرش


هیات نظارت بر مطبوعات ایران با اکثریت آرا رای به توقیف پایگاه خبری «رکنا» داد و گفت، پرونده را به دادگاه مطبوعات ارسال خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، هیات نظارت بر مطبوعات ‌به دلیل انتشار فیلم قتل زن ۱۷ ساله در اهواز رای به توقیف رکنا داده است.
یک مرد جوان اهوازی روز گذشته ۱۶ بهمن (۵ فوریه) همسرش را به قتل رساند و سر بریده شده او را با خوشحالی در خیابانی در این شهر چرخاند. خبرگزاری رکنا از این حادثه دهشتناک گزارش و تصویر منتشر کرده بود.
هیات نظارت بر مطبوعات می‌گوید در پاسخ به مطالبات به‌حق مردمی برای جلوگیری از انتشار تصاویر خشونت‌آمیز و مغایر با سلامت روانی جامعه، پایگاه خبری "رکنا" توقیف شد.
مدیر مسئول رکنا می‌گوید این ویدئو پیش از انتشار در تلگرام پخش شده بود.

#قتل_ناموسی #زن_کشی

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 طی سه روز گذشته، در کنار بهت و وحشت جمعی از یک فاجعه‌ی دیگر قتل ناموسی زنان، شاهد تایید و تقویت ریشه‌های خشونت علیه زنان از طیف‌های مختلف نیز بودیم.

مورد اول، مهر تایید همیشگی بر «غیرت مردانه»‌ی سه‌گانه‌ی «همسر، پدر، عمو»ی #مونا_حیدری و پاک کردن صورت مسئله‌ی جنایت، از سوی حاکمیت و رسانه‌های وابسته به آن بود. در گزارش منتشر شده از خبرگزاری فارس، مثله‌سازی تن این کودک، ذیل «خدشه‌دار شدن غیرت همسر» جا زده شد و پدر این کودک نیز از «صدور گواهی رشد از دادگاه» برای روادید عقد و ‌ازدواج او در ۱۲ سالگی گفت. نشریه‌ی سازندگی متعلق به‌طیف اصلاح‌طلب با مدیر مسئولی «محمد قوچانی»، بریدن سر یک کودک‌همسر و کودک مادرِ تحت خشونت را «عشق کور» نامید تا علاوه بر سیاسی‌زدایی از روند قانونی گستره‌ی اعمال خشونت علیه زنان، تمامی این فاجعه‌ی هولناک را به «هیجانات یک شوهر عاشق» تقلیل دهد. در این بین، رسته‌ی سومی با اتکا بر قومیتی خواندن سطح زن‌کشی، باز هم چشم خود را بر گستردگی خشونت علیه زنان بستند و با رویکردی فاشیستی، تقاطعِ جنسیت، اتنیک، طبقه و نژاد را نادیده گرفتند. این همان دیدگاهی است که سایر زن‌کشی‌ها در کلان‌شهرها را این‌بار با تکیه بر «غیرت مردانه‌ی یک مرد فارس» فهم و معنا می‌کند.

▪️طی ساعات گذشته، یکی از آخرین تصاویر مونا حیدری در ترکیه منتشر شده است. او در کنار پدر خود به آرامش رسیده است و چهره‌اش خندان است، چرا که از زبان پدر خود، صحبت‌هایی مبنی بر حمایت و پایان خشونت خانگی را شنیده است. او از عمق جنایت آتی عمو، همسر و پدر خود بی‌اطلاع است. رنج منجمد شده در این تصویر، ستم‌های تقاطعی تحمیل شده بر زیست این کودک و وجود بی‌پناهی حتی در جغرافیایی دیگر، بسیار ویران‌گر است. آیا مکتوب کردن نگاه فروغ فرخزاد، خشم ما از انتخاب و ادای واژگان را تسهیل خواهد کرد؟

«من از جهان بی‌تفاوتی فکرها و حرف‌ها و صداها می‌آیم

و این جهان به لانه‌ی مارانْ مانند است

و این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمی‌ست

که همچنان که تو را می‌بوسند

در ذهن خود طناب دار تو را می بافند...



#زن_کشی #قتل_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت

@bidarzani
📌 «آنها که مانده‌اند استقامت‌ می‌کنند و استقامت، نَفَس طولانی‌ می‌خواهد»

🟣 گفتگو با «پرستو فروهر» درباره فصل دادخواهی قتل‌های سیاسی پاییز ۷۷

🟡 (پرونده‌ی ویژه‌ی بررسی ۴ دهه دادخواهی زنان در ایران)


#بیدارزنی: قتل‌های سیاسی سیستماتیک نویسندگان و روشنفکران در ایران طی دهه‌های پنجاه، شصت و هفتاد شمسی در داخل یا خارج ایران که گاهی با خونبارترین شکل ممکن و اغلب با عاملیت وزارت اطلاعات انجام می‌شد، ابعاد بسیط و مبهمی دارد؛ از تعداد این قتل‌ها گرفته تا شیوه اعمال و دلایل احتمالی آن. اما قتل‌های سیاسی با کاردآجین کردن #پروانه_اسکندری و #داریوش_فروهر در یکم آذرماه ۱۳۷۷ و ربودن و خفه کردن #محمد_مختاری در ۱۲ آذرماه و #محمدجعفر_پوینده در ۱۸ آذرماه شکل دیگری به خود گرفت. نه به دلیل شیوه جنایت، یا مکان یا عاملیت آن بلکه به دلیل آن چه حکومت در نهایت آن‌ها را به عنوان قتل سیاسی توسط نهاد ذیل خود پذیرفت. هر چند این پذیرش با عنوان «نیروهای خودسر» بود و تنها به چند نفری که عامل بودند ختم شد و در نهایت هیچ‌گاه آمرین قتل‌ها محاکمه نشدند، محاکمه‌ها در کل ناتمام ماند و در نهایت این خانواده‌های کشته‌شدگان و حامیان آنها بودند که بارها تهدید و زندانی شدند.

در این میان آذر ۷۷  آبستن فصل جدیدی از دادخواهی قتل‌های سیاسی در ایران شد. این فصل جدید دادخواهی چگونه شکل گرفت؟ چه شد که در میان همه این قتل‌های سیاسی، خانواده‌های کشته‌شدگان آذر ۷۷ پیام‌آوران حق دادخواهی در دهه هفتاد شدند؟ آنها چه مسیری را طی کردند و با دادخواهی در دوره‌های قبل و بعد از خود چه نسبتی دارند؟ برای  پاسخ به این سوالات با پرستو فروهر، دختر زنده‌یادان پروانه اسکندری و داریوش فروهر گفتگویی داشتیم تا نظرات ایشان را نسبت به روند دادخواهی در این مقطع زمانی جویا شویم.


از متن:

▪️__چه شد که در مقطع آذر ۷۷ توانستید حاکمیت را مجاب به موضع‌گیری کنید و این تبدیل به یک صدا شد؛ صدای هماهنگی که در جامعه مثل بمب ترکید و به هر حال واکنش‌های خیلی زیادی به دنبال داشت؟

▪️__ پرستو فروهر: خب، بیش از هر عاملی به شرایط سیاسی-اجتماعی وقوع این جنایت‌ها برمی‌گردد. واقع‌گرایانه که نگاه کنیم، تفاوت را می‌شود در واکنش اجتماعی و حتی واکنش اطرافیان قربانیان دید. مثلاً اگر به مراسم خاکسپاری پدر و مادر من نگاه کنید، که البته در مراسم دیگر قربانیان قتل‌های سیاسی پس از آن دو هم تکرار ‌شد، شاهد یک حضور اجتماعی گسترده در اعتراض به این جنایت‌ها هستیم، که اصلاً در قتل‌های پیش آن امکان بروز نیافت. قتل‌های سیاسی تا پیش از آن، هیچ واکنش اجتماعی‌ای در درون ایران در پی نداشتند؛ حتی گردهم‌آیی برای سوگواری در جمع‌های کوچک خانواده و اطرافیان مقتولان به شدت ممنوع شد و اغلب هم برگزار نشد. اعتراض‌ نتوانست ابعاد بیرونی به خود بگیرد...

اگرچه در آن زمان شبکه‌های مجازی به عنوان بدیلی برای رسانه‌های تحت سانسور وجود نداشتند ولی رادیوهای بیرون از کشور وجود داشتند و بلندگوی بخشی از اپوزوسیون بودند که در درون ایران، صدایش امکان بروز نمی‌یافت. به گزارش‌های این رادیوها در آن دوره که رجوع کنید، از همان ابتدا یک واکنش اعتراضی شدید را بازتاب داده‌اند. گزارش‌ها و گفتگوها پر از خشم و درد هستند و با یک وضوح بی‌سابقه، انگشت اتهام به سمت ساختار قدرت نشانه گرفته است. و این، شرایط اجتماعی دگرگون‌شده‌ای است که در بسترش قتل‌های سیاسی آذر ۷۷ اتفاق ‌افتاد و به چنان واکنش اعتراضی ‌انجامیدند. بدون این بستر اجتماعی، ما بازماندگان قربانیان، به هیچ وجه چنین امکان تاثیرگذاری و کانالیزه کردن اعتراض‌ها را نمی‌توانستیم داشته باشیم.
در آن روز، طبق گزارش بی‌بی‌سی بین‌المللی، پنجاه هزار نفر در مراسم حضور داشتند. مسافت بین مسجد فخرالدوله، سر فخرآباد تا میدان بهارستان، مملو از جمعیت بود و فضایی کاملاً اعتراضی حاکم بود، با آنکه به وضوح حس می‌شد که بسیاری از آدم‌ها می‌ترسند. این به نظر من نمایانگر یک سرمایه اجتماعی-اعتراضی بزرگ بود که از یک سو به حکومت نشان داد که در به پاشنه‌ی دیگری می‌چرخد. از سوی دیگر نیز دستمایه‌ای شد در درون جامعه برای اعتراض به قتل‌ها و پافشاری بر خواست دادخواهی. پس از آن روز هم، علیرغم موج ترس در میان مخالفان سیاسی و جامعه فرهنگی که با قتل‌های سیاسی بعد مجید شریف، محمد مختاری، محمد جعفر پوینده- بسیار سنگین شده بود؛ با این همه وقتی به سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها، یا گزارش‌هایی که داده شده، نگاه‌ می‌کنید، نشان‌دهنده ترس‌خوردگی صرف نیستند، بلکه با وجود التهاب و واهمه، نمایانگر اعتراض و خشمی فروخورده‌ است، که دارد سعی‌ می‌کند مجرای بروز پیدا کند. این مجرا را در پافشاری بر دادخواهی یافت. 


#جنبش_زنان_دادخواه #قتل_های_زنجیره‌ای


ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/43947


@bidarzani
سارا شادی‌‌فر با نامِ شناسنامه‌ای ( راضیه ) زن ۳۳ ساله و مادر دو فرزند نوجوان اواخر اسفند ۱۴۰۰ به دستِ برادر ۳۰ ساله‌‌اش در آمل به قتل رسید.
قتل در اواخر اسفند رخ داده و جسد تقریبا دو هفته بعد در عید نوروز پیدا شد. به دلیل وزن زیاد سارا و دشوار بودن دفن او به تنهایی، احتمال می‌رود کس دیگری هم در قتل همدست بوده. قبل از جنایت، برادر سارا به روابط او شک داشته. گفته شده دوستان برادر هم او را به ‏انجام جنایت تشویق کردند. خود قاتل بعد از قتل، انجام آن را با دوستش در میان گذاشته و همین به لو رفتن جنایت می‌انجامد‌.
آخرین مکالمه سارا و برادرش که به قتل منجر شده بر سر قصد خواهر برای مهاجرت به ترکیه بوده که با مخالفت برادر رو به رو شده. پدر و مادر سارا از هم جدا شده بودند. ‏خود سارا هم سابقه دو بار ازدواج ناموفق و جدایی داشته. خانواده سارا کاملا از شرایط زندگی او ناراضی بودند و به همین دلیل ممکن است قاتل با رضایت ولی دم(پدر) از مجازات معاف شود.


از حساب توئیتر میلاد پورعیسی


#زن_کشی #قتل_ناموسی #ارتجاع #خشونت_علیه_زنان #زن_ناموس_هیچکس_نیست


@Blackfishvoice