بيدارزنى
4.35K subscribers
5.44K photos
1.25K videos
176 files
4.22K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
🟣 تظاهرات هزاران نفری با عنوان «راهپیمایی زنان» در دفاع از حق سقط جنین در واشنگتن

به‌گزارش واشنگتن‌پست، هزاران نفر از زنان در پی تصمیمات محافظه‌کارانه‌ی دادگاه عالی، به خیابان‌ها آمدند. پیشتر لایحه ۸ مجلس سنای ایالتی، سقط جنین را پس از تشخیص فعالیت قلبی جنین که در حدود شش هفتگی است، ممنوع کرد و هیچ استثنائی برای تجاوز یا محارم ارائه نمی‌دهد. تگزاس اولین ایالتی است که سقط جنین را در اوایل بارداری ممنوع کرد و تلاش‌های لحظه آخری برای متوقف کردن آن از طریق درخواست تجدیدنظر در دادگاه عالی آمریکا به نتیجه نرسید.

▪️در این تظاهرت «الین بیجال» یک دانشجوی ۱۹ ساله، با شروع مراسم، با نشان دادن عکس‌هایی اعلام کرد که مادرش در دهه ۱۹۷۰ با مادر خود به راهپیمایی سقط جنین قانونی رفته است:
«ناراحت کننده است که ما هنوز بعد از ۴۰ سال باید برای حقوق خود بجنگیم. اما این مبارزه‌ای است که می‌خواهم آن را ادامه دهم».

#حق_بر_بدن #باروری_آگاهانه
#حق_سقط_جنین_امن_و_قانونی

@bidarzani
🟣 «معصومه دولتی» آموزگار دوره متوسطه در کابل با برپایی کلاس درس خانگی به دختران علاقه‌مند آموزش می‌دهد.
پس از به قدرت رسیدن دوباره طالبان در افغانستان، عملاً دختران از تحصیلات متوسطه منع شده‌‌‌اند. یکی از معلمان مقطع متوسطه با وجود خطرات احتمالی برای دختران علاقه‌مند در کابل کلاس‌های درس خانگی دایر می‌کند.

عکاس: حسن شیروانی
منبع: زمانه


#زنان_حذف_شدنی_نیستند
#ارتجاع #طالبان

@bidarzani
🟣 پنجم اکتبر، روز جهانی معلم

روز جهانی معلم ۲۰۲۱ با شعار (Teachers at the heart of education recovery) «معلمان قلب تپنده بازیابی آموزشی» همراه شده است.

نابرابری آموزشی، تبعیض جنسیتی، روند کالایی‌سازی آموزش، جنگ، فقر و سیاست‌های اجرایی قدرت‌های مرتجع از جمله مواردی است که حق تحصیل رایگان و استاندارد کودکان در جهان را زایل می‌کند.

در ایران، تشکل‌های صنفی معلمان (همچنین معلمان کارنامه سبز و‌ سرباز معلم‌ها) در صف نخست مبارزه جهت احقاق حقوق خود و ضرورت برپایی عدالت آموزشی با ایستادگی علیه خصوصی‌سازی آموزش هستند. این روز فرصتی است تا از ۱۵ فعال صنفی و معلم زندانی و دربند یاد کنیم:

حجت اله رافعی، حسن حسین‌خانی، هاشم خواستار، محمدرضا رمضان‌زاده، محمد حسین سپهری، اسماعیل عبدی، معصومه عسکری، غلامرضا غلامی، ناهید فتحعلیان، مهدی فتحی، ‎عزیز‌ قاسم‌زاده، زینب همرنگ، یعقوب یزدانی، محمد ارکیان و نصرت بهشتی.

#آموزش_رایگان_و_برابر
#معلمان_زندانی
#کالایی_سازی_آموزش

@bidarzani
🟣 در باب نواقص لایحه بارگذاری شده
✍🏽 جعفر ابراهیمی / معلم

🔹باب سوم: تراژدی بازنشستگان (سناریو اول)

وضعیت بازنشستگان در ایران یک تراژدی تمام و کمال است. در سنی که باید این سرمایه‌های فرهنگی جامعه، تجربیات خود را به نسل جوان منتقل کنند و پس از سی سال خدمت صادقانه استراحت نموده و به سلامت خود توجه نمایند با سرکوب معیشت و سلامت و منزلت روبرو هستند. به خاطر حقوق دو برابر زیرخط فقر آنان که هنوز توانایی دارند مجبورند به شغل‌های جدید رو بیاورند و فشار مضاعفی را تحمل نمایند. این ظلم و ستم آشکار به بازنشستگان باعث شده است که آنان در یک دهه گذشته به‌خصوص در پنج سال اخیر با کوشش فراوان متشکل شوند تا صدای خود را به گوش قدرتمندان آرمیده در ناز و نعمت برسانند. به‌طوری‌که می‌توان امروز حرکت و مطالبه گری آنان را در قالب یک جنبش عدالتخواهانه بررسی نمود چرا که دارای بدنه فعال، اهداف، روش و سازماندهی برای تحقق مطالبات مشخص دارند که می‌توان در یادداشتی مستقل به آن پرداخت اما در این یادداشت می‌کوشم نشان دهم چگونه لایحه فعلی بارگذاری شده در مجلس مسئله بازنشستگی و بازنشستگان سال‌های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ را نادیده گرفته است.

در ماده هشتم لایحه قبلی به تاریخ ۱۵ تیرماه ۱۴۰۰ آمده بود: «در اجرای ماده ۳۰ قانون برنامه پنج ساله ششم ... حقوق و مزایای معلمان بازنشسته وزارت آموزش و پرورش، متناسب با حقوق و مزایای معلمان شاغل با رتبه متناظر آنان می باشد.» این ماده در لایحه بارگذاری شده جدید کلا حذف شده است با این استدلال که مساله بازنشستگان جداگانه بررسی خواهد شد. در اینباره باید این توضیح را داد که بازنشستگان کلماتی مانند متناسب‌سازی را جعلی و نوعی همسان‌سوزی می‌دانند که نوبخت و تیم مذاکره‌کننده با وی به بازنشستگان تحمیل نمودند. طبیعی است وقتی تیم مذاکره‌کننده از بدنه فعال بازنشستگان نباشد پای امضای موافقت‌هایی می‌رود که برخلاف منافع بازنشستگان است.
بازنشستگان به‌طور واضح و شفاف گفته‌اند که خواهان همسان‌سازی کامل با شاغلان بر مبنای قانون مدیریت خدمات کشوری هستند. انتظار می‌رود پس از اجرای رتبه‌بندی به صورتی که تشکل‌های صنفی و شورای هماهنگی پیشنهاد داده است، بایستی همسان‌سازی کامل صورت پذیرد.
اما با توجه به گمانه‌زنی‌ها و اخبار مختلف در مورد لایحه بارگذاری شده، ملاحظاتی در مورد فرهنگیانی که از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ بازنشسته می‌شوند وجود دارد و سناریوهای متفاوتی را می‌توان بررسی و پیش‌بینی نمود. در اینجا سناریوی اول را ذکر می‌کنم و در قسمت دوم به بررسی سناریوهای دوم و سوم می‌پردازم.

🔹 سناریو اول: در تبصره ۳ ماده هفتم آمده است اجرای رتبه‌بندی «از تاریخ ۱۴۰۰,۶,۳۱ در سقف منابع پیش‌بینی‌شده در بند (و) تبصره دو قانون بودجه ۱۴۰۰ کل کشور پرداخت می‌شود و از ابتدای سال ۱۴۰۱ منوط به‌پیش بینی بار مالی در قوانین بودجه سنواتی، به‌صورت کامل اعمال خواهد شد.» اگر این تبصره در لایحه بارگذاری شده به‌صورت فعلی با توجه به نظر معلمان و شورای هماهنگی اصلاح گردد و تاریخ اجرا از ۱۴۰۰,۱,۱ در نظر گرفته شود و اجرای آن «منوط به‌پیش بینی بار مالی» نگردد در آن صورت حدود ۶۵ هزار فرهنگی که در سال ۱۴۰۰ بازنشسته می‌شوند از مزایای رتبه‌بندی برخوردار خواهند شد. این سناریو مطلوب معلمان و تشکل‌های صنفی مستقل است. اما اگر این تبصره و ماده ۷ به شکل کنونی تصویب شود عملا رتبه‌بندی رخ نداده و امکان تحقق سناریوی دوم بالا می‌رود.

۱۳ مهر ۱۴۰۰

مصادف با روز جهانی معلم ، این روز را به معلمان عزیز خود و بازنشستگان گرامی تبریک می‌گویم.


@kahimeh
@bidarzani
🟣 حکم نهایی اخراج و بازخرید اجباری محمد حبیبی


سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران، در آستانه‌ی روز جهانی معلم، مجددا از آموزش و پرورش اخراج شد.
هیات تجدید نظر بررسی تخلفات وزارت آموزش و پرورش، با ارسال نامه‌ای به اداره‌ی آموزش و پرورش شهریار، با اعلام حکم قطعی رای به بازخرید اجباری و اخراج این معلم از آموزش و پرورش داد‌‌‌.

لازم به ذکر است که در اردیبهشت‌ماه سال ۹۹، هیات تخلفات وزارت آموزش و پرورش در شرایطی که این فعال صنفی، دوران حبس خود را می‌گذراند، حکم بازخرید و اخراج را صادر کرده بود که با شکایت به دیوان عدالت اداری و بنا برحکم دیوان، حکم اخراج و بازخرید به صورت موقت متوقف شده بود.

باحکم جدید هیات تجدید نظر، این معلم و فعال صنفی برای بار دوم از آموزش و پرورش اخراج شد و امکان حضور در فضای آموزشی از ایشان سلب شد.

@kashowra
@bidarzani
در چنین روزی ۵ اکتبر ۱۷۸۹ هزاران زن در پاریس که بر سر افزایش قیمت و کمیابی نان خشمگین بودند، زراد‌خانه شهر را برای تصاحب اسلحه‌ها غارت کردند و دروازه کاخ ورسای* را محاصره کردند که این حرکت اولین شلیک‌ انقلاب فرانسه شد.

*Versailles

@TarTaKar
بيدارزنى
Photo
🟣 گزارش زنان ژیوانو از «زن‌کشی» اخیر سنندج، «فائزه ملکی‌نیا»


پیرو خبر رسیده در فضای مجازی توسط پزشک معالج فائزه ملکی‌نیا، زنان ژیوانو فقط به انتشار خبر قتل بسنده نکردند و وظیفه‌ی انسانی خود دانستند که وارد عمل شوند و به‌صورت میدانی مورد را پیگیری کنند.
در روزهای اخیر خانواده‌ی ملکی نیا در روستای دولت‌آباد( کورکوره) اعلام کردند که فائزه دچار افسردگی بوده و خودکشی کرده است! این سناریوی جدیدی نیست. فعالین حقوق زنان و حقوق بشر، بارها شاهد این تغییر روایت بوده‌اند که بسیاری از زن‌کشی‌ها به خودکشی توجیه می‌شوند.
زنان ژیوانو با خانواده‌ی فائزه، اهالی محله و پسری که فائزه قصد ازدواج با او را داشت داشت، (به نام آ.ص) صحبت کردند. متاسفانه خواهرهای فائزه خبر رسیده مبنی بر قتل فائزه را خودسوزی دانستند و از پدر دفاع کردند، ولی با پیگیری زنان ژیوانو و مصاحبه با آ.ص ما متوجه تناقضات مهمی در صحبت‌های خانواده‌ی فائزه شدیم.

او اعلام کرد: «فائزه اصلا افسردگی نداشته و او امید به زندگی داشت و قرار بود با هم ازدواج کنیم. من به خواستگاری فائزه رفتم ولی پدرش مخالفت کرد». به گفته‌ی وی: «پدرش دو روز قبل از سوزاندن دخترش، فائزه را در دستشویی باغ‌شان حبس کرد و سپس او را به آتش کشیده است». آ.ص می‌گوید: «شب پس از فاجعه به محل می‌رود و فیلم می‌گیرد». او می‌گوید: «فائزه با دکتر صحبت کرده و دکتر همه‌ی حرف‌های فائزه را شنیده که پدرش او را سوزانده و خودسوزی نکرده است. در روزهای اخیر پزشک فائزه تهدید به برخورد جدی از طرف سیستم قضایی شده و همین امر باعث شده پزشک، فیلم موجود که صحبت‌های فائزه است را پخش نکند. وی می‌گوید که حاضر است شهادت بدهد که فائزه از نظر روحی سالم و امیدوار به زندگی بود و هیچ برنامه‌ای برای خودکشی نداشت». به گفته‌ی آ.ص : «مسئول این جنایت پدرش می‌باشد».

زنان ژیوانو 
 @jivanowomen
@bidarzani
🟣 تجمع فعالین حقوق زنان و فعالین مدنی شهر سنندج، مقابل دادگاه این شهر در اعتراض به خشونت علیه زنان و قتل «فائزه ملکی‌نیا»

#زن_ناموس_هیچ‌کس_نیست
#خشونت_علیه_زنان
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت


@kolbarnews
@bidarzani
🟣 گلزار قباخلو، یکی دیگر از مادران خاوران درگذشت

گلزار قباخلو مادر «حمید قباخلو» از جانباختگان تابستان ۶۷، پس سال‌ها حضور در خاوران، تبعید و پیگیری دادخواهی، دوشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۰ در منزل‌شان در شهری نزدیک کلن آلمان درگذشت.

#جنبش_دادخواهی_خاوران
#مادران_دادخواه
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم

@bidarzani
🟣 نامه‌ وکیل آرش کیخسروی و وکیل مصطفی نیلی و مهدی محمودیان به قوه‌قضاییه


ابوذر نصرالهی وکیل آرش کیخسروی از نامه‌ی وکلای بازداشتی مصطفی نیلی و آرش کیخسروی و مهدی محمویان فعال حقوق‌بشر به قوه‌قضاییه خبر داد.

این وکیل دادگستری درباره‌ی محتوای این نامه به انصاف نیوز گفت: در پی تماسی که موکل بنده از زندان داشتند؛ اعلام کردند نامه‌ای را تحت عنوان گزارش نقض قانون به هیأت نظارت مرکزی حسن اجرای قانون احترام به آزادی‌های مشروع و حقوق شهروندی آماده کردند.

از طریق مسوولین زندان قصد ارسال آن را داشته‌اند که به ایشان اعلام کردند؛ می‌بایست درباره‌ی تحویل این نامه از مقامات ذی‌ربط کسب تکلیف نمایند.

این وکیل دادگستری با اشاره به اینکه این نامه در نُه محور تنظیم شده است، گفت: اولین محور سلب آزادی شخصی و ممانعت از احقاق حق دادخواهی و دسترسی به مراجع قضایی، عدم پشتیبانی از حقوق فردی و اجتماعی شهروندان توسط مقامات ذی‌ربط و سو استفاده از قدرت است. دومین محور برخورد دور از شان و خلاف اخلاقی و موازین قانونی، توسط ماموران حفاظت اطلاعات قوه‌قضاییه است که ضابط قضایی محسوب نمی‌شوند. سومین محور نیز صدور دستور جلب غیر قانونی است.

چهارمین محور این گزارش خروج بازپرس از اصل بی‌طرفی بوده است.
پنجمین محور هم عدم تفهیم اتهام فوری و به سرعت بوده است. ششمین محور هم نقض قانون و عدم توجه به درخواست‌های مکرر آنها برای دسترسی به وکیل بوده است.

او ادامه داد: هفتمین محور عدم ارائه‌ی عدله و صدور قرار بازداشت موقت برخلاف قانون است و در محور هشتم به نگهداری به مدت ۲۳ روز در انفرادی اشاره کرده‌اند. نهمین و آخرین محور هم بی‌توجهی به حریم خصوصی و تفتیش منازل افراد بازداشتی است.

این وکیل دادگستری در انتها تاکید کرد: این‌ نامه را وکلای بازداشتی به همراه آقای مهدی محمودیان تهیه کرده‌اند. هیچ مسئولی نمی‌تواند از پذیرش نامه‌ها به هر بهانه‌ای خودداری کند، مخاطب این نامه ارگان‌های رسمی قوه‌قضاییه است و هر دلیلی برای عدم پذیرش این نامه غیرموجه است.

وی گفت که زمان دادگاه مشخص شده و قرار است که ۲۱ مهرماه برگزار شود.

#دادخواهان_سلامت


@Tarikhkanounvokala
@bidarzani
«زیلابی، زیلابی؛ حمایتت می‌کنیم»

این شعار کارگران هفت‌تپه، چیزی فراتر از اعلام پشتیبانی‌های رسانه‌ای دیگری است، که البته همه‌ی آن‌ها نیز مهم، ضروری و ارجمندند. این شعار از محتوا و شکل ویژه و نیز سطح مبارزه‌ی کارگران هفت‌تپه ریشه می‌گیرد. در تنیدگی زندگی واقعی و جاری با مبارزه، عبارت «زندگی مبارزه است» دیگر فقط یک شعار نیست، بلکه برعکس به شعار «مبارزه، زندگی است» جان و پیکری تازه و واقعی بخشیده است. شعار «زیلابی، زیلابی؛ حمایتت می‌کنیم» را باید به مثابه عضوی زنده از این پیکر پویا فهمید. از منظر این مبارزه، زیلابی همراه و یاور کارگران نیست، یکی از خود آن‌هاست.

چنین است، و چنین باد همبستگی مبارزاتی کارگران.

✊🏽✊🏽✊🏽

#هفت_تپه
#جنبش_کارگران
#مبارزه_زندگی_است

@naghd_com
@bidarzani
🟣 اعتراض زنان مریوان و کمیته‌های مردمی محلات این شهر، امروز پنج‌شنبه ۱۵مهرماه، علیه ارتجاع، زن‌کشی و قتل «فائزه ملکی‌نیا» شکل گرفت.

#زن_ناموس_هیچکس_نیست
#خشونت_علیه_زنان
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : ۶۰ درصد برندهای جهان، شفافیتی درباره وضعیت حقوق کارگران خود ارائه نمی‌دهند

داده‌های جدید «بازرسان صنعت مُد» نشان می‌دهد که داشتن شفافیت آماری، همچون یک کلید برای مسئول دانستن برندها نسبت به وضعیت کارگران عمل می‌کند. اتحادیه‌ها و فعالان حقوق کارگران از برندها می‌خواهند که در شرایط پاندمی، کارگران خود را در فقر رها نکنند.

همه برندهای مورد بررسی توسط بازرسان صنعت مد، علی‌رغم وعده‌هایی که برای رعایت حقوق کارگران در زنجیره تامین خود داده‌اند، هنوز نمی‌توانند تضمین کنند که این کارگران دستمزد ماقبل پاندمی را گرفته باشند، چه رسد به آنکه دستمزد معیشتی در طول پاندمی را دریافت کنند. این داده‌ها بر ضرورت توافقات الزام‌آوری همچون ائتلاف جهانی «حقوق کارگران خود را بدهید» (#PayYourWorkers) تاکید می‌کند، ائتلافی که برندها را به امضای «تضمین دستمزد» فرا می‌خواند. 

بسیاری از برندها بدون هیچ شفافیتی صرفا وعده‌ها و ادعاهایی درباره احترام به حقوق کارگران و پرداخت دستمزد معیشتی آنها دارند، اما بدون شفافیت وعده‌هایشان توخالی باقی می‌ماند و کارگران، اتحادیه‌ها و سازمان‌های جامعه مدنی نمی‌توانند برندها را در برابر این وعده‌ها متهم کنند. داده‌های به روز شده‌ی بازرسان مد که با همکاری «انقلاب مد» (Fashion Revolution) جمع‌آوری شده است، به طور خاص بر شفافیت تمرکز دارد و حقیقتی نگران‌کننده را آشکار می‌کند؛ تعداد بسیار زیاد و ناامید کننده‌ای از برندها هنوز هیچ کاری در زمینه شفافیت نکرده‌اند یا کار بسیار کمی انجام داده‌اند.

۱۵۹ برند  (۶۰ درصد) رتبه ۱ یا ۲ ستاره گرفتند، به این معنی که از تعهد شفافیت پیروی نمی‌کنند. فقط ۴۶ مورد از ۲۶۴ برند (۱۷ درصد) پنج ستاره دریافت کردند، به این معنی که اطلاعات بیشتری در مورد زنجیره تامین خود فاش می‌کنند، به عنوان مثال در مورد اینکه اتحادیه‌ای در محل کار آنها وجود دارد یا خیر.

پل رولند، هماهنگ‌کننده شفافیت از «کمپین لباس تمیز (سی‌سی‌سی)» (Clean Clothes Campaign ) می‌گوید: «برندها باید به پنهان‌‌سازی زنجیره تامین خود پایان دهند. لباس‌های آنها توسط افراد واقعی ساخته می‌شود که وضعیت دشوار آنها در اثر پاندمی پنهان شده است. هنگامی که نقض حقوق کارگران رخ می‌دهد، آنها باید بدانند که به کجا برای جبران مراجعه کنند و این حقِ خریداران است که بدانند لباس تولیدی در کجا و چگونه تولید می‌شود». 

▪️برندها به طور خاص در مورد تعهدات دستمزد و پرداخت دستمزد معیشتی (دستمزد کافی برای تامین سبد معیشت و امرار معاش) در طول پاندمی کووید -۱۹ وارسی نشدند، در حالی که به آنها فرصت داده شد تا سی‌سی‌سی را از هرگونه تغییر موثر بر امتیازات دستمزد معیشتی خود مطلع کنند. اما چنانچه گزارش‌ها نشان می‌دهد آنها حتی در پرداخت حداقل دستمزد قانونی [در زمان کرونا] یا دستمزد ماقبل پاندمی نیز حقوق کارگران خود را پرداخت نکردند. در حال حاضر، تنها ۵ برند ادعا می‌کنند که دستمزد معیشتی را حداقل به برخی از کارگران زنجیره تامین خود پرداخت می‌کنند. عدم پیشرفت در پرداخت دستمزد معیشتی به کارگران پوشاک در طول پاندمی این ضرب‌المثل را ثابت می‌کند؛ از دل [خاطر] برود هر آنچه از دیده برفت.

یکی از کارگران کامبوج که برای برند پریمارک کار می‌کند، گفت: «من مجبورم ماهیانه صورتحساب وام، آب و برق را بپردازم، اما دستمزد من کافی نیست و به‌هیچ جا نمی‌رسد. نمی‌خواهم ببینم که برای رسیدن به اهداف تولید بالایشان، تعداد کارگران را کاهش دهند. ما درآمد کافی برای تأمین هزینه‌های اولیه زندگی خود را هم نداریم.» 

▪️عدم شفافیت در زنجیره تامین جهانی مد، به برندها اجازه داده است تا کارگران را از دستمزد و قطع کار قانونی [به دلیل قرنطینه در زمان پاندمی] محروم کنند. به عنوان مثال، در طول قرنطینه آوریل و مه ۲۰۲۱، کارگران در کامبوج از دستمزد قانونی خود محروم شدند (که مجموعا معادل ۱۰۹ میلیون دلار آمریکا برآورد شده است). سی‌سی‌سی تخمین می‌زند در طول پاندمی از مارس ۲۰۲۰ تا مارس ۲۰۲۱، بدهی کارگران در سراسر جهان حداقل ۱۱.۸۵ میلیارد دلار آمریکا بوده است.

منبع مقاله: https://cleanclothes.org براساس داده‌های https://fashionchecker.org (۲۰ سپتامبر ۲۰۲۱)


@bidarzani