بيدارزنى
Photo
🟣 پاکستان ششمین کشور خطرناک جهان برای زنان است
خشم عمومی مردم پاکستان از آزار جنسی یک زن توسط ۴۰۰ مرد
از متن: «پلیس پاکستان در پی آزار جنسی بیش از ۴۰۰ مرد ناشناس به یک زن که قصد داشت در پارکی در لاهور ویدیویی برای اپلیکیشن Tik Tok درست کند، صدها پرونده قضایی باز کرده است. این اتفاق تکاندهنده توسط چندین ویدیو ضبط و در اینترنت پخش شده است و نشان میدهد عدهای روی زنی به نام «عایشه اکرم» افتادهاند که در مینار پاکستان، بنای ملی در لاهور، به همراه دوستانش مشغول تهیه ویدیویی برای Tik Tok در جشن روز استقلال پاکستان بود.
این زن پرونده شکایتی را علیه ۳۰۰ تا ۴۰۰ فرد ناشناس در پلیس لاهور ثبت کرده است. او در شکواییهاش به پلیس گفته است: «جمعیت مرا از هر طرف به قدری میکشیدند که لباسهایم پاره شد. من را به هوا پرتاب و وحشیانه به من حمله کردند. من با هیچ لباس بدی به آنجا نرفته بودم و یک لباس مناسب به تن داشتم.» او همچنین گفته که آنها پول، گوشواره و تلفنش را هم به سرقت بردهاند.
▪️اگرچه گزارش میشود که پلیس لاهور صدها مردی را که در این حمله و آزار جنسی دست داشتهاند تحت تعقیب قرار داده است اما نیروهای پلیس هم به دلیل عدم پاسخگویی به موقع در موارد خشونت علیه زنان با انتقاد مواجه شدهاند.
کاربری به نام «بینیش زمان» در توییتر نوشته است: «من مصاحبه آن دختر را دیدم که گفته بود چندین تماس با پلیس گرفته بوده اما آنها پاسخ ندادند. پلیس را نیز به دلیل سهلانگاری مجرمانه خود پاسخگو بدانید.»
▪️در ماه جولای، دولت عمران خان از سوی فعالان حقوق بشر مورد انتقاد قرار گرفت؛ زیرا اخباری مبنی بر ارسال لایحه پیشگیری از خشونت خانگی که برای حمایت از زنان در معرض تهدید خشونت خانگی در سال ۲۰۲۱ تدوین شده بود، برای بازبینی به شورای ایدئولوژی اسلامی (CII) منتشر شده بود. ساختاری کاملاً مردانه، می بایست این قوانین را بررسی کند تا از مطابقت آنها با ارزشها و احکام اسلام اطمینان حاصل کند. چند هفته گذشته، (CII) از این لایحه انتقاد و نگرانیهای خود را درباره «دستورات غیر اسلامی» آن بیان کرد و گفت که این لایحه نهاد خانواده را از بین میبرد».
ادامهی متن را در وبسایت دیدهبان آزار بخوانید:
https://bit.ly/3yjs3ig
@bidarzani
خشم عمومی مردم پاکستان از آزار جنسی یک زن توسط ۴۰۰ مرد
از متن: «پلیس پاکستان در پی آزار جنسی بیش از ۴۰۰ مرد ناشناس به یک زن که قصد داشت در پارکی در لاهور ویدیویی برای اپلیکیشن Tik Tok درست کند، صدها پرونده قضایی باز کرده است. این اتفاق تکاندهنده توسط چندین ویدیو ضبط و در اینترنت پخش شده است و نشان میدهد عدهای روی زنی به نام «عایشه اکرم» افتادهاند که در مینار پاکستان، بنای ملی در لاهور، به همراه دوستانش مشغول تهیه ویدیویی برای Tik Tok در جشن روز استقلال پاکستان بود.
این زن پرونده شکایتی را علیه ۳۰۰ تا ۴۰۰ فرد ناشناس در پلیس لاهور ثبت کرده است. او در شکواییهاش به پلیس گفته است: «جمعیت مرا از هر طرف به قدری میکشیدند که لباسهایم پاره شد. من را به هوا پرتاب و وحشیانه به من حمله کردند. من با هیچ لباس بدی به آنجا نرفته بودم و یک لباس مناسب به تن داشتم.» او همچنین گفته که آنها پول، گوشواره و تلفنش را هم به سرقت بردهاند.
▪️اگرچه گزارش میشود که پلیس لاهور صدها مردی را که در این حمله و آزار جنسی دست داشتهاند تحت تعقیب قرار داده است اما نیروهای پلیس هم به دلیل عدم پاسخگویی به موقع در موارد خشونت علیه زنان با انتقاد مواجه شدهاند.
کاربری به نام «بینیش زمان» در توییتر نوشته است: «من مصاحبه آن دختر را دیدم که گفته بود چندین تماس با پلیس گرفته بوده اما آنها پاسخ ندادند. پلیس را نیز به دلیل سهلانگاری مجرمانه خود پاسخگو بدانید.»
▪️در ماه جولای، دولت عمران خان از سوی فعالان حقوق بشر مورد انتقاد قرار گرفت؛ زیرا اخباری مبنی بر ارسال لایحه پیشگیری از خشونت خانگی که برای حمایت از زنان در معرض تهدید خشونت خانگی در سال ۲۰۲۱ تدوین شده بود، برای بازبینی به شورای ایدئولوژی اسلامی (CII) منتشر شده بود. ساختاری کاملاً مردانه، می بایست این قوانین را بررسی کند تا از مطابقت آنها با ارزشها و احکام اسلام اطمینان حاصل کند. چند هفته گذشته، (CII) از این لایحه انتقاد و نگرانیهای خود را درباره «دستورات غیر اسلامی» آن بیان کرد و گفت که این لایحه نهاد خانواده را از بین میبرد».
ادامهی متن را در وبسایت دیدهبان آزار بخوانید:
https://bit.ly/3yjs3ig
@bidarzani
هرس واچ | دیدهبان آزار
خشم عمومی مردم پاکستان از آزار جنسی یک زن توسط 400 مرد
دیدبان آزار: پلیس پاکستان در پی آزار جنسی بیش از 400 مرد ناشناس به یک زن که قصد داشت در پارکی در لاهور ویدیویی برای اپلیکیشن Tik Tok درست کند، صدها پرونده قضایی باز کرده است.
🟣 مرکز آمار ایران اعلام کرد ۹۶ درصد از کسانی که در سال ۹۹ پس از گزارشکردن خشونت خانگی فیزیکی، برای معاینه به پزشکی قانونی مراجعه کردند، زن هستند.
براساس این گزارش که سهشنبه دوم شهریور منتشر شده و تنها جنسیت دوگانه زن و مرد را مبنا قرار داده، از مجموع ۸۰ هزار و ۱۸۷ مورد معاینه افرادی که در سال ۹۹ خشونت خانگی فیزیکی موسوم به «همسرآزاری جسمی» را گزارش کردهاند، تنها ۴ درصد را مردان تشکیل میدهند. براین اساس ۷۷ هزار و ۹۶ زن و ۲ هزار و ۹۹۱ مرد بهدنبال گزارش کردن خشونت خانگی فیزیکی در پزشکی قانونی معاینه شدهاند.
تعداد کلی موارد ثبتشده خشونت خانگی فیزیکی در سال ۹۹، اعم از مواردی که به پزشکی قانونی مراجعه نکردهاند، در این آمار مشخص نشده است.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#خشونت_علیه_زنان
@bidarzani
براساس این گزارش که سهشنبه دوم شهریور منتشر شده و تنها جنسیت دوگانه زن و مرد را مبنا قرار داده، از مجموع ۸۰ هزار و ۱۸۷ مورد معاینه افرادی که در سال ۹۹ خشونت خانگی فیزیکی موسوم به «همسرآزاری جسمی» را گزارش کردهاند، تنها ۴ درصد را مردان تشکیل میدهند. براین اساس ۷۷ هزار و ۹۶ زن و ۲ هزار و ۹۹۱ مرد بهدنبال گزارش کردن خشونت خانگی فیزیکی در پزشکی قانونی معاینه شدهاند.
تعداد کلی موارد ثبتشده خشونت خانگی فیزیکی در سال ۹۹، اعم از مواردی که به پزشکی قانونی مراجعه نکردهاند، در این آمار مشخص نشده است.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#خشونت_علیه_زنان
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 آخرین وضعیت «وکلا و فعالان اجتماعی» پس از یازده روز بازداشت خودسرانه
#بیدارزنی : پس از یازده روز، همچنان مصطفی نیلی، مهدی محمودیان، آرش کیخسروی، محمدرضا فقیهی و مریم افرا فراز در بازداشت هستند.
روز شنبه، ۲۳ مردادماه، جمعی از وکلا و فعالان اجتماعی توسط نیروهای امنیتی در دفتر انجمن «حمایت از حقوق شهروندی» در تهران بازداشت شدند. همان شب اول دو تن از وکلا آزاد شدند، اما کماکان مریم افرافراز، مصطفی نیلی، مهدی محمودیان، آرش کیخسروی و محمدرضا فقیهی در بازداشت هستند.
▪️فاطمه نیلی، خواهر مصطفی نیلی که طی این روزها پیگیر وضعیت بازداشت برادر خود بوده است گفت: «در این مدت پاسخ روشنی دریافت نکردیم. یکشنبه هفته گذشته، بههمراه خانوادههای دیگر به دادسرای اوین مراجعه کردیم. اما هیچ کدام از ما را راه ندادند و حتی به ما گفتند که بازداشتیها را به اوین نیاوردهاند. عصر آن روز با من تماس گرفتند که وسایل مصطفی (سوئیچ و مدارک ماشین) را از دادسرا تحویل بگیرم».
وی با اشاره به تعطیلی یک هفتهای دادسرا به دلیل کرونا در شرح ادامه پیگیری خانوادهها افزود: «با توجه به اینکه بازداشت قبل از تعطیلیها صورت گرفت، تا روز یکشنبه دادسرا تعطیل بود. در این سه روز بعد از تعطیلی، باز هم بازپرس ما را نپذیرفت. روز گذشته درخواست ملاقات با سرپرست دادسرا را دادیم که دو نفر از خانوادهها را پذیرفتند و من را صدا نکردند. ولی توانستم شماره پرونده را بگیرم و وکیل ایشان اعلام وکالت کردند. اما امروز حتی حاضر نشدند فرم ملاقات با سرپرست دادسرا را تحویل بگیرند».
بنا به گفته خانوادهها، روز گذشته بازداشتشدگان را برای بازپرسی آوردند. اما همچنان به خانوادهها و وکیل ایشان درباره اتهام و ادامه وضعیت بازداشت اطلاعی داده نشده است.
فاطمه نیلی نگرانی خود را در این زمینه چنین مطرح کرد: «مصطفی و باقی بازداشتشدگان جز یک تماس بسیار کوتاه در همان روز بازداشت، تماسی دیگری با ما نداشتهاند. نمیدانیم به چه اتهامی بازداشت شدهاند. نمیدانیم در مدت بازداشت کجا نگهداری میشوند و حالشان چطور است. به عنوان خانواده حق ماست که به ما دلیل بازداشت و محل نگهداری را ابلاغ کنند».
▪️#زهرا_مینویی وکیل مصطفی نیلی، نیز به نگرانی دیگری که در رابطه با وکلای بازداشتی و عدم تماس تلفنی آنها وجود دارد، اشاره کرد و گفت: «یکی از نگرانیهای ما وضعیت پروندههای بازی است كه وکلای بازداشت شده پیگیری میکردند. وضعیت پروندههای موکلانشان به چه صورت خواهد شد؟ ممکن است پروندهای در موعد قانونیِ رفع نقص یا تجدیدنظرخواهی باشد و حقی از آنها ضايع شود. این نگرانیها همواره در مورد وکلای بازداشت شده وجود دارد».
#مصطفی_نیلی #مریم_افرافراز #مهدی_محمودیان #محمدرضا_فقیهی #آرش_کیخسروی #دادخواهی #دادخواهان_سلامت
@bidarzani
#بیدارزنی : پس از یازده روز، همچنان مصطفی نیلی، مهدی محمودیان، آرش کیخسروی، محمدرضا فقیهی و مریم افرا فراز در بازداشت هستند.
روز شنبه، ۲۳ مردادماه، جمعی از وکلا و فعالان اجتماعی توسط نیروهای امنیتی در دفتر انجمن «حمایت از حقوق شهروندی» در تهران بازداشت شدند. همان شب اول دو تن از وکلا آزاد شدند، اما کماکان مریم افرافراز، مصطفی نیلی، مهدی محمودیان، آرش کیخسروی و محمدرضا فقیهی در بازداشت هستند.
▪️فاطمه نیلی، خواهر مصطفی نیلی که طی این روزها پیگیر وضعیت بازداشت برادر خود بوده است گفت: «در این مدت پاسخ روشنی دریافت نکردیم. یکشنبه هفته گذشته، بههمراه خانوادههای دیگر به دادسرای اوین مراجعه کردیم. اما هیچ کدام از ما را راه ندادند و حتی به ما گفتند که بازداشتیها را به اوین نیاوردهاند. عصر آن روز با من تماس گرفتند که وسایل مصطفی (سوئیچ و مدارک ماشین) را از دادسرا تحویل بگیرم».
وی با اشاره به تعطیلی یک هفتهای دادسرا به دلیل کرونا در شرح ادامه پیگیری خانوادهها افزود: «با توجه به اینکه بازداشت قبل از تعطیلیها صورت گرفت، تا روز یکشنبه دادسرا تعطیل بود. در این سه روز بعد از تعطیلی، باز هم بازپرس ما را نپذیرفت. روز گذشته درخواست ملاقات با سرپرست دادسرا را دادیم که دو نفر از خانوادهها را پذیرفتند و من را صدا نکردند. ولی توانستم شماره پرونده را بگیرم و وکیل ایشان اعلام وکالت کردند. اما امروز حتی حاضر نشدند فرم ملاقات با سرپرست دادسرا را تحویل بگیرند».
بنا به گفته خانوادهها، روز گذشته بازداشتشدگان را برای بازپرسی آوردند. اما همچنان به خانوادهها و وکیل ایشان درباره اتهام و ادامه وضعیت بازداشت اطلاعی داده نشده است.
فاطمه نیلی نگرانی خود را در این زمینه چنین مطرح کرد: «مصطفی و باقی بازداشتشدگان جز یک تماس بسیار کوتاه در همان روز بازداشت، تماسی دیگری با ما نداشتهاند. نمیدانیم به چه اتهامی بازداشت شدهاند. نمیدانیم در مدت بازداشت کجا نگهداری میشوند و حالشان چطور است. به عنوان خانواده حق ماست که به ما دلیل بازداشت و محل نگهداری را ابلاغ کنند».
▪️#زهرا_مینویی وکیل مصطفی نیلی، نیز به نگرانی دیگری که در رابطه با وکلای بازداشتی و عدم تماس تلفنی آنها وجود دارد، اشاره کرد و گفت: «یکی از نگرانیهای ما وضعیت پروندههای بازی است كه وکلای بازداشت شده پیگیری میکردند. وضعیت پروندههای موکلانشان به چه صورت خواهد شد؟ ممکن است پروندهای در موعد قانونیِ رفع نقص یا تجدیدنظرخواهی باشد و حقی از آنها ضايع شود. این نگرانیها همواره در مورد وکلای بازداشت شده وجود دارد».
#مصطفی_نیلی #مریم_افرافراز #مهدی_محمودیان #محمدرضا_فقیهی #آرش_کیخسروی #دادخواهی #دادخواهان_سلامت
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 گرافیتیهایی با مضمون کردستان، نقش شریف باجور بر کوهستانهای مریوان
بهیاد #انجمن_سبز_چیا و شریفباجور، محمد پژوهی، رحمت حکیمینیا و امید کهنهپوشی که در ۳ شهریور ۹۷ در پی اطفای حریق جنگلهای سلسی جان باختند. متن پیشرو در نخستین سالگرد آنان در نشریه #ناوخت منتشر شد.
از متن: «در اولین سالگرد جانباختن چند فعال محیطزیست در کردستان، گرافیتی شریف باجور با ارتفاعی حدود ۳ متر از سوی حمید نیکخواه، هنرمند کردستانی، بر کوهستانهای اطراف مریوان نقش بست.
شریف باجور به همراه چند فعال دیگر محیطزیست کردستان در تابستان سال ۱۳۹۷، هنگام اطفای حریق جنگلهای مریوان جان باختند. باجور، عضو انجمن محیطزیست "سبز چیا" و مسئول کمیتهی اطفای حریق این انجمن بود. او در ۳ شهریور ۱۳۹۷ به همراه امید کهنهپوشی از اعضای انجمن سبز چیا، محمد پژوهی و رحمت حکیمینیا از جنگلبانان منطقه، در هنگام مهار آتشسوزی جنگلهای روستای پیله و سلسی، در حادثهای مبهم جان باخت.
حمید نیکخواه که اکنون در نخستین سالگرد این رویداد تلاش کرده بهواسطهی گرافیتی، یاد این فعالان محیط زیستی را گرامی بدارد به ناوخت میگوید: "ایده این کار بلافاصله بعد از رویداد جانباختن فعالان محیط زیستی در مریوان شکل گرفت، اما اجرای آن به شرایط مناسب موکول شد. امسال در نخستین سالگرد این رویداد، شرایط اجرای کار فراهم شد."
ایدهی این گرافیتی، آنطور که حمید نیکخواه میگوید مبتنی بر یک آموزهی فرهنگعامه چینی منسوب به کونفسیوس است که میگوید "بهجای لعنت کردن تاریکی، شمعی بیافروز." نیکخواه میگوید: "پیام زندگی و فعالیتهای کاک شریف باجور، از نظر من چیزی جز محتوای این آموزه نبود."
گرافیتی شریف باجور براساس عکسی از شریف طراحیشده که سال ۱۳۹۵ در حین راهپیمایی اعتراضیاش در مسیر مریوان به ثلاث باوجانی با دوربین "سمکو عظیمی" ثبت شد.
در آبان ۱۳۹۵، خبری مبنی بر کشته شدن فجیع یک سگ ماده که مادرِهفت تولهی شیرخوار بود در ثلاث باوجانی کرمانشاه منتشر شد؛ خبری که با واکنشهای فراوانی در شبکههای اجتماعی روبرو شد.
این خبر، بهویژه بعدازآن رسانهای شد که شریف باجور، اعلام اعتصاب غذا کرد و در اعتراض به خشونت علیه حیوانات تصمیم گرفت از مریوان تا ثلاث باوجانی راهپیمایی کند».
ادامهی متن را در وبسایت #ناوخت بخوانید:
https://bit.ly/2Wo5qw2
@bidarzani
بهیاد #انجمن_سبز_چیا و شریفباجور، محمد پژوهی، رحمت حکیمینیا و امید کهنهپوشی که در ۳ شهریور ۹۷ در پی اطفای حریق جنگلهای سلسی جان باختند. متن پیشرو در نخستین سالگرد آنان در نشریه #ناوخت منتشر شد.
از متن: «در اولین سالگرد جانباختن چند فعال محیطزیست در کردستان، گرافیتی شریف باجور با ارتفاعی حدود ۳ متر از سوی حمید نیکخواه، هنرمند کردستانی، بر کوهستانهای اطراف مریوان نقش بست.
شریف باجور به همراه چند فعال دیگر محیطزیست کردستان در تابستان سال ۱۳۹۷، هنگام اطفای حریق جنگلهای مریوان جان باختند. باجور، عضو انجمن محیطزیست "سبز چیا" و مسئول کمیتهی اطفای حریق این انجمن بود. او در ۳ شهریور ۱۳۹۷ به همراه امید کهنهپوشی از اعضای انجمن سبز چیا، محمد پژوهی و رحمت حکیمینیا از جنگلبانان منطقه، در هنگام مهار آتشسوزی جنگلهای روستای پیله و سلسی، در حادثهای مبهم جان باخت.
حمید نیکخواه که اکنون در نخستین سالگرد این رویداد تلاش کرده بهواسطهی گرافیتی، یاد این فعالان محیط زیستی را گرامی بدارد به ناوخت میگوید: "ایده این کار بلافاصله بعد از رویداد جانباختن فعالان محیط زیستی در مریوان شکل گرفت، اما اجرای آن به شرایط مناسب موکول شد. امسال در نخستین سالگرد این رویداد، شرایط اجرای کار فراهم شد."
ایدهی این گرافیتی، آنطور که حمید نیکخواه میگوید مبتنی بر یک آموزهی فرهنگعامه چینی منسوب به کونفسیوس است که میگوید "بهجای لعنت کردن تاریکی، شمعی بیافروز." نیکخواه میگوید: "پیام زندگی و فعالیتهای کاک شریف باجور، از نظر من چیزی جز محتوای این آموزه نبود."
گرافیتی شریف باجور براساس عکسی از شریف طراحیشده که سال ۱۳۹۵ در حین راهپیمایی اعتراضیاش در مسیر مریوان به ثلاث باوجانی با دوربین "سمکو عظیمی" ثبت شد.
در آبان ۱۳۹۵، خبری مبنی بر کشته شدن فجیع یک سگ ماده که مادرِهفت تولهی شیرخوار بود در ثلاث باوجانی کرمانشاه منتشر شد؛ خبری که با واکنشهای فراوانی در شبکههای اجتماعی روبرو شد.
این خبر، بهویژه بعدازآن رسانهای شد که شریف باجور، اعلام اعتصاب غذا کرد و در اعتراض به خشونت علیه حیوانات تصمیم گرفت از مریوان تا ثلاث باوجانی راهپیمایی کند».
ادامهی متن را در وبسایت #ناوخت بخوانید:
https://bit.ly/2Wo5qw2
@bidarzani
nawext
گرافیتیهایی با مضمون کردستان (۳)؛ نقش شریف باجور بر کوهستانهای مریوان
ناوخت
🟣 تجارت مرگ – زنان آرزم
از متن: «ایمنیگله»ای یعنی در گرداب و غبار سیاه درد، رنج و مرگ غوطه خوردن: مستاصل، ناتوان، بی پول و بیامید، پشت در بیمارستانها، در صف پزشک، دارو و درمان و یا از همه بدتر در صف انجام کفن و دفن عزیزی در گورستان. «ایمنیگله»ای یعنی عبور از «مرگ گله»ای. «ایمنیگله»ای یعنی هنوز دو هفته سیاه فاجعه در پیش رو داریم تا به پیک پنجم بیماری برسیم و خبر موجی هولناکتر را در پاییز نویدمان میدهند. و چه راحت؛ کسانی این سناریو برای گذر از کرونا را برایمان رقم زدند که به راستی ما را «گله»ای و «رمه»ای بیش نمیبینند.
من سکوت نخواهم کرد. من ِ همراه بیمار، قمه بر روی پرستار نمیکشم، منِ بیمار، خستگی کادر درمان را تاب میآورم، حتا خطاهای انسانی و طبیعی او را به دلیل کار در چنین جهنمی میبخشم، همانگونه که او بیتابی و درد مرا تاب میآورد و با مهربانی و همدلیاش مرهمی بر دردم بوده و است. ما دست هم را میگیریم و علیه این جنایتی که برای ما رقم زده و میزنند فریاد برخواهیم آورد؛ نمیگذاریم مرگ برای ما عادی شود، این جانهای عزیز عددهای سه رقمی «پانصد» و «ششصد» ضرب در سه نیستند، بیش از هزار و پانصد نفر انساناند که نباید بمیرند، اما هر روزه برای سود جانیان، در تجارت آنان جان خود را از دست میدهند. آنان که مرگ را برایمان رقم زدهاند، باید مجازات شوند.
#قتل_عام_سیستماتیک
#کرونا
#واکسیناسیون_فوری_استاندارد_سراسری
#دوز_تکمیلی_سوم_با_واکسن_استاندارد_و_مرغوب
زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان، دوم شهریور ١۴٠٠)
منبع: اخبار روز
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3muqHPl
@AkhbarRouz
@bidarzani
از متن: «ایمنیگله»ای یعنی در گرداب و غبار سیاه درد، رنج و مرگ غوطه خوردن: مستاصل، ناتوان، بی پول و بیامید، پشت در بیمارستانها، در صف پزشک، دارو و درمان و یا از همه بدتر در صف انجام کفن و دفن عزیزی در گورستان. «ایمنیگله»ای یعنی عبور از «مرگ گله»ای. «ایمنیگله»ای یعنی هنوز دو هفته سیاه فاجعه در پیش رو داریم تا به پیک پنجم بیماری برسیم و خبر موجی هولناکتر را در پاییز نویدمان میدهند. و چه راحت؛ کسانی این سناریو برای گذر از کرونا را برایمان رقم زدند که به راستی ما را «گله»ای و «رمه»ای بیش نمیبینند.
من سکوت نخواهم کرد. من ِ همراه بیمار، قمه بر روی پرستار نمیکشم، منِ بیمار، خستگی کادر درمان را تاب میآورم، حتا خطاهای انسانی و طبیعی او را به دلیل کار در چنین جهنمی میبخشم، همانگونه که او بیتابی و درد مرا تاب میآورد و با مهربانی و همدلیاش مرهمی بر دردم بوده و است. ما دست هم را میگیریم و علیه این جنایتی که برای ما رقم زده و میزنند فریاد برخواهیم آورد؛ نمیگذاریم مرگ برای ما عادی شود، این جانهای عزیز عددهای سه رقمی «پانصد» و «ششصد» ضرب در سه نیستند، بیش از هزار و پانصد نفر انساناند که نباید بمیرند، اما هر روزه برای سود جانیان، در تجارت آنان جان خود را از دست میدهند. آنان که مرگ را برایمان رقم زدهاند، باید مجازات شوند.
#قتل_عام_سیستماتیک
#کرونا
#واکسیناسیون_فوری_استاندارد_سراسری
#دوز_تکمیلی_سوم_با_واکسن_استاندارد_و_مرغوب
زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان، دوم شهریور ١۴٠٠)
منبع: اخبار روز
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3muqHPl
@AkhbarRouz
@bidarzani
Telegraph
تجارت مرگ – زنان آرزم
معنای «ایمنیگله»ای را پس از گذشت بیش از یک سال و نیم از شروع بیماری، در اوج پیک پنجم و هنگامی دریافتم که از نزدیک با بیماری دست و پنچه نرم کردم، همراه هزاران هزار انسان دیگر. «ایمنیگله»ای یعنی در گرداب و غبار سیاه درد، رنج و مرگ غوطه خوردن: مستاصل، ناتوان،…
🟣 گزارش زهرا مینویی از وضعیت مصطفی نیلی و سایر وکلای بازداشت شده
زهرا مینویی وکیل مصطفی نیلی مطرح کرد: موکل من جز تماس ۱۰ ثانیهای شب اول دیگر تماسی با خانواده خود نداشته/چون از وکلای مورد پذیرش قوه قضاییه در پرونده های امنیتی نیستم اجازه ورود در پرونده را ندارم.
ما هنوز نمیدانیم چه مرجعی و چرا همکاران ما را بازداشت کرده است. امیدوارم کانون وکلا با پیگیریهای مستمر بتواند از حقوق صنفی و قانونی وکلا دفاع کرده و روند این بلاتکلیفی را با کمک نهادهای قضایی کوتاه کند. با توجه به آزادی برخی از حاضرین در جلسه روز ۲۳ مرداد به نظر می رسد جلسه به منظور بررسی از امکان شکایت و اعلام جرم به دادستان به استناد مواد قانونی جهت رسیدگی به اهمال و قصور در موضوع تشدید و شیوع کرونا بوده تا شکایتی تسلیم مراجع قضایی و در یک فرایند کاملا قانونی به این شکایت رسیدگی شود. درحال حاضر برای من بعنوان وکیل این سوال مطرح است که آیا پناه بردن به مراجع قضایی می تواند مصداق امری خلاف قانون تلقی گردد؟؟ چگونه ممکن است با انگیزه خوانی و پیش فرض انگاری جرمی را به فرد یا افرادی منتسب کرد؟ و بر همان مبنا ایشان را بازداشت نمود؟ گمانهزنیهای برخی رسانههای خارجی و مراجع داخلی در خصوص انگیزه موکل و سایر همکاران و انتساب هدفی خاص به آنها با اصول حاکم بر حقوق کیفری در تعارض است.»
گفته میشود این افراد در حال برگزاری جلسه ای به منظور بررسی امکان طرح یک شکایت از قصور مسئولان مربوطه در موضوع کرونا بودند که دستگیر شدند و برخی دیگر از افراد حاضر در این جلسه ، همان روز آزاد شدند از جمله لیلا حیدری وکیل مدافع . تاکنون سابقه نداشته است که در یک زمان مشخص این تعداد وکیل دستگیر شده باشند و در عین حال اطلاعی درباره وضعیت پرونده آنها به وکلایشان داده نشود.
چند روز بعد از دستگیری آنان ، بیش از ۵۰ وکیل در نامه ای به ریاست قوه قضاییه، درخواست آزادی فوری آنها را کردند. در نامه آنها به اصل ۳۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی مبنی بر حق دادخواهی استناد شده است . در این اصل آمده است : «اقدام به تدارک دادخواهی در رابطه با بحران مدیریت کرونا و نقصها و تقصیرهای عاملان آن، توسط جمعی از وکلا و فعالان مدنی، به حق و فاقد هرگونه وصف مجرمانه است.»
منبع: امتداد
ادامهی متن در لینک زیر:
https://bit.ly/2WsX0Ds
#مصطفی_نیلی #مریم_افرافراز #مهدی_محمودیان #محمدرضا_فقیهی #آرش_کیخسروی #دادخواهی #دادخواهان_سلامت
@bidarzani
زهرا مینویی وکیل مصطفی نیلی مطرح کرد: موکل من جز تماس ۱۰ ثانیهای شب اول دیگر تماسی با خانواده خود نداشته/چون از وکلای مورد پذیرش قوه قضاییه در پرونده های امنیتی نیستم اجازه ورود در پرونده را ندارم.
ما هنوز نمیدانیم چه مرجعی و چرا همکاران ما را بازداشت کرده است. امیدوارم کانون وکلا با پیگیریهای مستمر بتواند از حقوق صنفی و قانونی وکلا دفاع کرده و روند این بلاتکلیفی را با کمک نهادهای قضایی کوتاه کند. با توجه به آزادی برخی از حاضرین در جلسه روز ۲۳ مرداد به نظر می رسد جلسه به منظور بررسی از امکان شکایت و اعلام جرم به دادستان به استناد مواد قانونی جهت رسیدگی به اهمال و قصور در موضوع تشدید و شیوع کرونا بوده تا شکایتی تسلیم مراجع قضایی و در یک فرایند کاملا قانونی به این شکایت رسیدگی شود. درحال حاضر برای من بعنوان وکیل این سوال مطرح است که آیا پناه بردن به مراجع قضایی می تواند مصداق امری خلاف قانون تلقی گردد؟؟ چگونه ممکن است با انگیزه خوانی و پیش فرض انگاری جرمی را به فرد یا افرادی منتسب کرد؟ و بر همان مبنا ایشان را بازداشت نمود؟ گمانهزنیهای برخی رسانههای خارجی و مراجع داخلی در خصوص انگیزه موکل و سایر همکاران و انتساب هدفی خاص به آنها با اصول حاکم بر حقوق کیفری در تعارض است.»
گفته میشود این افراد در حال برگزاری جلسه ای به منظور بررسی امکان طرح یک شکایت از قصور مسئولان مربوطه در موضوع کرونا بودند که دستگیر شدند و برخی دیگر از افراد حاضر در این جلسه ، همان روز آزاد شدند از جمله لیلا حیدری وکیل مدافع . تاکنون سابقه نداشته است که در یک زمان مشخص این تعداد وکیل دستگیر شده باشند و در عین حال اطلاعی درباره وضعیت پرونده آنها به وکلایشان داده نشود.
چند روز بعد از دستگیری آنان ، بیش از ۵۰ وکیل در نامه ای به ریاست قوه قضاییه، درخواست آزادی فوری آنها را کردند. در نامه آنها به اصل ۳۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی مبنی بر حق دادخواهی استناد شده است . در این اصل آمده است : «اقدام به تدارک دادخواهی در رابطه با بحران مدیریت کرونا و نقصها و تقصیرهای عاملان آن، توسط جمعی از وکلا و فعالان مدنی، به حق و فاقد هرگونه وصف مجرمانه است.»
منبع: امتداد
ادامهی متن در لینک زیر:
https://bit.ly/2WsX0Ds
#مصطفی_نیلی #مریم_افرافراز #مهدی_محمودیان #محمدرضا_فقیهی #آرش_کیخسروی #دادخواهی #دادخواهان_سلامت
@bidarzani
Telegraph
گزارش زهرا مینویی از وضعیت مصطفی نیلی و سایر وکلای بازداشت شده
زهرا مینویی وکیل مصطفی نیلی مطرح کرد: موکل من جز تماس ۱۰ ثانیهای شب اول دیگر تماسی با خانواده خود نداشته/چون از وکلای مورد پذیرش قوه قضاییه در پرونده های امنیتی نیستم اجازه ورود در پرونده را ندارم ما نمیدانیم آیا همکاران ما در مدت بازداشت وقت رسیدگی مر…
🟣 از کاوهی آهنگر تا الههی ایشتار: برساخت جنسیت در گفتمانهای ایدئولوژیک- سیاسی جنبش کورد در ترکیه پس از دههی 80 ؛ امکانها و تنگناه
خندان کاگلایان
ترجمه: مهتاب حاتمی طاهر
از متن: «تلاش های جنبش کورد برای از میان برداشتن آن دست از موانع پدرسالارانه که زنان را در خانه حبس میکرد در اواخر دهه 1980 نتایجی به بارآورد. زنان در جلسات و اعتراضات خیابانی که مطالبات سیاسی کوردها بیان میشد حضور یافتند. علاوه بر تبلیغات ایدئولوژیک جنبش کورد، سرکوب شدید نیروهای امنیتی، تخریب و تخلیه روستاها، نقض حقوق بشر، بازداشتها و دستگیریها در ترغیب زنان به پیوستن به تظاهرات سیاسی موثر بود (کاگلایان 2007).
سیاسی شدن جنبش هویت خواهی کورد و تنشها در منطقه سرانجام به درگیری داخلی منجر شد. هزاران کشته بر جای گذاشت و بیش از یک میلیون کورد وادار به ترک روستاهای خود و مهاجرت به شهرهای بزرگ شدند. در نتیجه در آغاز دههی 1990 تظاهرات گستردهتری با عنوان سهرههلدان {12} پس از انتفاضهی فلسطین به راه افتاد.
جشنهای نوروز 1991، 1992 و 1993 از این حیث از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند که مردم را در معرض مواجههی مستقیم با نیروهای امنیتی قرار داد. این تظاهرات برای جنبش کورد که زنان در آن مشارکت داشتند به آنها احساس قدرت جمعی و حس وجود داشتن میبخشید. مشارکت زنان در افکار عمومی بازتاب و واکنشهایی در پی داشت. پاسخ های شدید از سوی نیروهای امنیتی و کشته شدن بسیاری از تظاهرکنندگان در نتیجهی تیراندازی منجر به برپایی تظاهرات بیشتر و کشته شدن بیشتر غیرنظامیان از جمله زنان شد. {13} گرچه در تظاهرات سالهای بعد خشونت و فشار بیشتری حادث نشد اما فعالیتهای نوروز به بستری مهم برای هرچه بیشتر دیده شدن و رویتپذیری سیاسی زنان تبدیل شد.
با این وجود مشارکت زنان به تظاهرات خیابانی و فعالیتهای نوروز محدود نبود. در آغاز دههی 1990 بسیاری از زنان روستایی و زنان دانشجو در شهرهای بزرگ به کوهستان رفتند و در نقش «جنگاور» به نیروهای مسلح جنبش پیوستند. مشارکت زنان به چنان وسعتی رسید که ترکیب جنسیتی میلیشیاهای جنبش را تحت تاثیر قرار داد. در این سالها یک سوم میلیشیاها، زنان بودند (اوزجان 1999).
به رغم این تصور که شرایط دشوار کوهستان با وضعیت مردان سازگارتر است تا زنان، حضور زنان در کوهستان به موقعیتهای حمایتی و پشتیبانی کنندهی پشت جبهه محدود نشد. زنان، ، یک بار دیگر در موقعیتی که مردانه خوانده میشد، حضور یافتند. چنانکه لاله یالچین هکمن و پی. ون گلدر (2000: 313-318) نیز اظهار میکنند، تصاویر منتشر شده از زنان گریلا در کوهها، محبوبترین تصاویر برای فراخواندن کوردها به پیوستن به جنبش بودند. مرگ زنان جوان در درگیریهای مسلحانه نیز به عاملی احساسی در ایجاد تحرک سیاسی در جامعه بدل شد. ترانههای حماسی سروده شده در وصف زنان جوان کشته شده در درگیریهای نظامی و زنانی که با فعالیتهای سیاسیشان شناخته میشدند، محبوبیت زیادی در میان مردم یافتند».
ادامهی متن را در وبسایت ناوخت بخوانید:
https://bit.ly/3zmEZVH
@bidarzani
خندان کاگلایان
ترجمه: مهتاب حاتمی طاهر
از متن: «تلاش های جنبش کورد برای از میان برداشتن آن دست از موانع پدرسالارانه که زنان را در خانه حبس میکرد در اواخر دهه 1980 نتایجی به بارآورد. زنان در جلسات و اعتراضات خیابانی که مطالبات سیاسی کوردها بیان میشد حضور یافتند. علاوه بر تبلیغات ایدئولوژیک جنبش کورد، سرکوب شدید نیروهای امنیتی، تخریب و تخلیه روستاها، نقض حقوق بشر، بازداشتها و دستگیریها در ترغیب زنان به پیوستن به تظاهرات سیاسی موثر بود (کاگلایان 2007).
سیاسی شدن جنبش هویت خواهی کورد و تنشها در منطقه سرانجام به درگیری داخلی منجر شد. هزاران کشته بر جای گذاشت و بیش از یک میلیون کورد وادار به ترک روستاهای خود و مهاجرت به شهرهای بزرگ شدند. در نتیجه در آغاز دههی 1990 تظاهرات گستردهتری با عنوان سهرههلدان {12} پس از انتفاضهی فلسطین به راه افتاد.
جشنهای نوروز 1991، 1992 و 1993 از این حیث از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند که مردم را در معرض مواجههی مستقیم با نیروهای امنیتی قرار داد. این تظاهرات برای جنبش کورد که زنان در آن مشارکت داشتند به آنها احساس قدرت جمعی و حس وجود داشتن میبخشید. مشارکت زنان در افکار عمومی بازتاب و واکنشهایی در پی داشت. پاسخ های شدید از سوی نیروهای امنیتی و کشته شدن بسیاری از تظاهرکنندگان در نتیجهی تیراندازی منجر به برپایی تظاهرات بیشتر و کشته شدن بیشتر غیرنظامیان از جمله زنان شد. {13} گرچه در تظاهرات سالهای بعد خشونت و فشار بیشتری حادث نشد اما فعالیتهای نوروز به بستری مهم برای هرچه بیشتر دیده شدن و رویتپذیری سیاسی زنان تبدیل شد.
با این وجود مشارکت زنان به تظاهرات خیابانی و فعالیتهای نوروز محدود نبود. در آغاز دههی 1990 بسیاری از زنان روستایی و زنان دانشجو در شهرهای بزرگ به کوهستان رفتند و در نقش «جنگاور» به نیروهای مسلح جنبش پیوستند. مشارکت زنان به چنان وسعتی رسید که ترکیب جنسیتی میلیشیاهای جنبش را تحت تاثیر قرار داد. در این سالها یک سوم میلیشیاها، زنان بودند (اوزجان 1999).
به رغم این تصور که شرایط دشوار کوهستان با وضعیت مردان سازگارتر است تا زنان، حضور زنان در کوهستان به موقعیتهای حمایتی و پشتیبانی کنندهی پشت جبهه محدود نشد. زنان، ، یک بار دیگر در موقعیتی که مردانه خوانده میشد، حضور یافتند. چنانکه لاله یالچین هکمن و پی. ون گلدر (2000: 313-318) نیز اظهار میکنند، تصاویر منتشر شده از زنان گریلا در کوهها، محبوبترین تصاویر برای فراخواندن کوردها به پیوستن به جنبش بودند. مرگ زنان جوان در درگیریهای مسلحانه نیز به عاملی احساسی در ایجاد تحرک سیاسی در جامعه بدل شد. ترانههای حماسی سروده شده در وصف زنان جوان کشته شده در درگیریهای نظامی و زنانی که با فعالیتهای سیاسیشان شناخته میشدند، محبوبیت زیادی در میان مردم یافتند».
ادامهی متن را در وبسایت ناوخت بخوانید:
https://bit.ly/3zmEZVH
@bidarzani
nawext
از کاوهی آهنگر تا الههی ایشتار: برساخت جنسیت در گفتمانهای ایدئولوژیک- سیاسی جنبش کورد در ترکیه پس از دههی 80 ؛ امکانها و تنگناه
خندان کاگلایان
🟣 سومین روز از هفته سوم دادگاه حمید نوری در استکهلم در جریان است
عفت ماهباز، زندانی سیاسی سابق و فعال حقوق زنان، با پلاکاردی که تصویر همسر و هفت تن از دوستان اعدام شدهاش در سال ۱۳۶۷ را در دست دارد مقابل دادگاه حمید نوری حضور دارد.
همسر او علیرضا اسکندری در سال ۶۷ و برادرش علی ماهباز در سال ۶۰ اعدام شدند.
عفت ماهباز در دهه ۶۰ به مدت هفت سال زندانی سیاسی بود.
#جنبش_دادخواهی_ایران
@RadioZamaneh
@bidarzani
عفت ماهباز، زندانی سیاسی سابق و فعال حقوق زنان، با پلاکاردی که تصویر همسر و هفت تن از دوستان اعدام شدهاش در سال ۱۳۶۷ را در دست دارد مقابل دادگاه حمید نوری حضور دارد.
همسر او علیرضا اسکندری در سال ۶۷ و برادرش علی ماهباز در سال ۶۰ اعدام شدند.
عفت ماهباز در دهه ۶۰ به مدت هفت سال زندانی سیاسی بود.
#جنبش_دادخواهی_ایران
@RadioZamaneh
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : عضو شورای شهر تهران، کارتنخوابی را «سبک زندگی» دانست!
روزنامه همشهری امروز پنجشنبه ۴ شهریور ۱۴۰۰، در گزارشی به موضوع «حمایت از زنان آسیبدیده و کاهش آسیبهای اجتماعی» پرداخت و در بخشی از آن با «زهرا شمساحسان»، عضو ششمین شورای شهر تهران گفتگو کرده است.
زهرا شمساحسان در این گفتگو اعلام کرد: «درحقیقت کارتنخوابی، نوعی سبک زندگی است که الزاما با اعتیاد گره نمیخورد؛ بنابراین وقتی درخصوص موضوع کارتنخوابی زنان صحبت میشود باید حتما مدل اقدام و عمل برای تغییر سبک زندگی آنها ارائه دهیم. مثلا خانمی که بنا به هر دلیلی و در یک فرایند خاصی ۲۰ سال در خیابان کارتنخوابی را تجربه کرده است را نمیتوان یکدفعه از چنین سبک زندگی جدا کرد و به کانون خانه و خانواده سوق داد».
سلب مسئولیت ساختاری شورای شهر تهران در کنار سازمان شهرداری، سازمان بهزیستی و عدم شفافیت در بودجههای تخصیص یافته جهت برپایی گرمخانههای سطح کشور، به گونهای بوده است که تنها با افزایش آمار کارتنخوابی و کاهش سن اعتیاد و زنان کارتنخواب مواجهیم.
پیشتر، مدیر مرکز زنان سرای مهر در گفتگو با رکنا اعلام کرده بود: «سن شروع کارتن خوابی در میان دختران نوجوان دارای اعتیاد به ۱۵ سال رسیده است. این نوسان سنی تا ۶۰ سال نیز وجود دارد. حدود ۱۵۶ هزار زن دارای اعتیاد وجود دارد که از این میان ۱۵۰۰ نفر در خیابان دیده میشوند. اما آمار حقیقی ۶۰ تا ۸۰ هزار نفر است. آمار زنان مهاجر افغانستانی که دارای اعتیاد و کارتنخواب هستند هم افزایش یافته است».
بر اساس آمار سازمان بهزیستی، ۱۴۰ «مرکز گذری» کاهش آسیب اعتیاد در سطح کشور وجود دارد که از این میان ۲۸ مورد مربوط به زنان است. ۱۰۵ مرکز سرپناه برای اقامت شبانه وجود دارد که ۱۶ مرکز آن مختص زنان است. با توجه به آمار بیش از ۱۰۰۰ زن دارای اعتیاد در تهران و ظرفیت ۵۰۰ نفری برای زنان، میتوان گفت که نیمی از این زنان، هیچ سرپناهی را برای گذران شب به روز ندارند. البته این آمار منوط به آن است که درب این مراکز در فصول سال به روی زنان و مردان بیسرپناه و دارای اعتیاد باز و پلمپ نباشد.
روی آوردن به کارتنخوابی، افزایش فقر و حاشیهنشینی و تثبیت زندگی در زاغهها و فقدان #حق_سرپناه ، «سبک زندگی» نیست! حالا این فقر ساختاری و سلب مسئولیت ریشهای شهرداری، شورای شهر و سیاستهایی که هر ساله به تحمیل فقر حداکثری در جامعه دامن زده است را ذیل «لایف استایل» و انتخاب شخصی جا زدهاند. وضعیتی دهشتناک که تنها نظارهگر تشدید فجایع اجتماعی بر افراد آسیبپذیر است و مجموعهی محرومیت آنان را نیز «سبک زندگی» نامگذاری میکنند.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
روزنامه همشهری امروز پنجشنبه ۴ شهریور ۱۴۰۰، در گزارشی به موضوع «حمایت از زنان آسیبدیده و کاهش آسیبهای اجتماعی» پرداخت و در بخشی از آن با «زهرا شمساحسان»، عضو ششمین شورای شهر تهران گفتگو کرده است.
زهرا شمساحسان در این گفتگو اعلام کرد: «درحقیقت کارتنخوابی، نوعی سبک زندگی است که الزاما با اعتیاد گره نمیخورد؛ بنابراین وقتی درخصوص موضوع کارتنخوابی زنان صحبت میشود باید حتما مدل اقدام و عمل برای تغییر سبک زندگی آنها ارائه دهیم. مثلا خانمی که بنا به هر دلیلی و در یک فرایند خاصی ۲۰ سال در خیابان کارتنخوابی را تجربه کرده است را نمیتوان یکدفعه از چنین سبک زندگی جدا کرد و به کانون خانه و خانواده سوق داد».
سلب مسئولیت ساختاری شورای شهر تهران در کنار سازمان شهرداری، سازمان بهزیستی و عدم شفافیت در بودجههای تخصیص یافته جهت برپایی گرمخانههای سطح کشور، به گونهای بوده است که تنها با افزایش آمار کارتنخوابی و کاهش سن اعتیاد و زنان کارتنخواب مواجهیم.
پیشتر، مدیر مرکز زنان سرای مهر در گفتگو با رکنا اعلام کرده بود: «سن شروع کارتن خوابی در میان دختران نوجوان دارای اعتیاد به ۱۵ سال رسیده است. این نوسان سنی تا ۶۰ سال نیز وجود دارد. حدود ۱۵۶ هزار زن دارای اعتیاد وجود دارد که از این میان ۱۵۰۰ نفر در خیابان دیده میشوند. اما آمار حقیقی ۶۰ تا ۸۰ هزار نفر است. آمار زنان مهاجر افغانستانی که دارای اعتیاد و کارتنخواب هستند هم افزایش یافته است».
بر اساس آمار سازمان بهزیستی، ۱۴۰ «مرکز گذری» کاهش آسیب اعتیاد در سطح کشور وجود دارد که از این میان ۲۸ مورد مربوط به زنان است. ۱۰۵ مرکز سرپناه برای اقامت شبانه وجود دارد که ۱۶ مرکز آن مختص زنان است. با توجه به آمار بیش از ۱۰۰۰ زن دارای اعتیاد در تهران و ظرفیت ۵۰۰ نفری برای زنان، میتوان گفت که نیمی از این زنان، هیچ سرپناهی را برای گذران شب به روز ندارند. البته این آمار منوط به آن است که درب این مراکز در فصول سال به روی زنان و مردان بیسرپناه و دارای اعتیاد باز و پلمپ نباشد.
روی آوردن به کارتنخوابی، افزایش فقر و حاشیهنشینی و تثبیت زندگی در زاغهها و فقدان #حق_سرپناه ، «سبک زندگی» نیست! حالا این فقر ساختاری و سلب مسئولیت ریشهای شهرداری، شورای شهر و سیاستهایی که هر ساله به تحمیل فقر حداکثری در جامعه دامن زده است را ذیل «لایف استایل» و انتخاب شخصی جا زدهاند. وضعیتی دهشتناک که تنها نظارهگر تشدید فجایع اجتماعی بر افراد آسیبپذیر است و مجموعهی محرومیت آنان را نیز «سبک زندگی» نامگذاری میکنند.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
🟣 رشته تئاتر برای دختران هنرستان سوره که زیر نظر حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی است، حذف شد
همزمان، طوماری اینترنتی برای مقابله با این اقدام مسئولان هنرستان سوره به راه افتاده است.
در همین رابطه مونا احمدی بازیگر تئاتر و تلویزیون با انتشار تصویری از دوران تحصیل خود نوشته است: «هنرستان سورهی دختران، در انتهای بنبست خوشبختی با دیوارهای بلند و درهای تو در تویی که ساخته بودند تا هرچه بیشتر پنهانمان کنند، با هِدبندهایی که زیر مقنعههای بلندمان یک بار دیگر تک تک موهایمان را میپوشاند، با تمام توبیخها و تحقیرهایی که به خاطر چند تار ابرو، عکسهای رنگی، گوشی موبایل و… متحمل میشدیم، جایی برای رویابافی ما بود. حالا با همان برچسب بیحیایی میخواهند همین چند وجب زمین را هم غصب کنند. حق تحصیل در رشتهای که هر دختری در این سرزمین رویایش را دارد دست شما نیست که بخواهید سلبش کنید. ما نیاز به صیانت نداریم، فقط دستتان را از گلویمان بردارید.»
هنرستان سوره تنها هنرستانی است که در ایران رشته تئاتر برای دختران دارد.
@bidarzani
همزمان، طوماری اینترنتی برای مقابله با این اقدام مسئولان هنرستان سوره به راه افتاده است.
در همین رابطه مونا احمدی بازیگر تئاتر و تلویزیون با انتشار تصویری از دوران تحصیل خود نوشته است: «هنرستان سورهی دختران، در انتهای بنبست خوشبختی با دیوارهای بلند و درهای تو در تویی که ساخته بودند تا هرچه بیشتر پنهانمان کنند، با هِدبندهایی که زیر مقنعههای بلندمان یک بار دیگر تک تک موهایمان را میپوشاند، با تمام توبیخها و تحقیرهایی که به خاطر چند تار ابرو، عکسهای رنگی، گوشی موبایل و… متحمل میشدیم، جایی برای رویابافی ما بود. حالا با همان برچسب بیحیایی میخواهند همین چند وجب زمین را هم غصب کنند. حق تحصیل در رشتهای که هر دختری در این سرزمین رویایش را دارد دست شما نیست که بخواهید سلبش کنید. ما نیاز به صیانت نداریم، فقط دستتان را از گلویمان بردارید.»
هنرستان سوره تنها هنرستانی است که در ایران رشته تئاتر برای دختران دارد.
@bidarzani
⚠️ هشدار در مورد تصویر
🟣 در پی حملات تروریستی نیروهای داعش به فرودگاه کابل، دهها تن کشته و بیش از ۱۴۰ نفر زخمی شدند.
همچنین در شب گذشت تیراندازیهای پراکنده در مناطق دارلامان، چهارراه زنبق، کارتهسه و کارتهچهار، بههمراه مجموع ۶ انفجار، وحشت و بیثباتی پس از استقرار نیروهای طالبان را با حملات نیروهای داعش نیز همراه کرده است.
#افغانستان #ارتجاع #انفجار_کابل
@bidarzani
🟣 در پی حملات تروریستی نیروهای داعش به فرودگاه کابل، دهها تن کشته و بیش از ۱۴۰ نفر زخمی شدند.
همچنین در شب گذشت تیراندازیهای پراکنده در مناطق دارلامان، چهارراه زنبق، کارتهسه و کارتهچهار، بههمراه مجموع ۶ انفجار، وحشت و بیثباتی پس از استقرار نیروهای طالبان را با حملات نیروهای داعش نیز همراه کرده است.
#افغانستان #ارتجاع #انفجار_کابل
@bidarzani
🟣 #بیدارزنی : ۵ شهریور ۱۳۸۵، آغاز فعالیت «کمپین یک میلیون امضا» برای تغییر قوان نابرابر و زنستیز است که توسط شماری از فعالان حقوق زنان داخل ایران راهاندازی شد.
تلاش و باور به مشارکت بخشهای وسیعی از مردم، آشنایی و گفتگوی رو در رو و ایجاد زمینه برای انعکاس صدای زنان خاموش (بیصدایان) و باور دموکراتیک به تغییرات از پایین به بالا، در ردهی مهمترین اسلوب این کمپین بوده است.
لینک پیشرو از وبسایت «مدرسه فمینیستی» آرشیوی از فعالیتها، گزارشها و اخبار این کمپین را در بر دارد:
▪️کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز
http://www.feministschool.com/campaign/
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
تلاش و باور به مشارکت بخشهای وسیعی از مردم، آشنایی و گفتگوی رو در رو و ایجاد زمینه برای انعکاس صدای زنان خاموش (بیصدایان) و باور دموکراتیک به تغییرات از پایین به بالا، در ردهی مهمترین اسلوب این کمپین بوده است.
لینک پیشرو از وبسایت «مدرسه فمینیستی» آرشیوی از فعالیتها، گزارشها و اخبار این کمپین را در بر دارد:
▪️کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز
http://www.feministschool.com/campaign/
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
🟣 فمینیسم کوردی، زنانگی، کوردبودگی و مسئله تفاوت
--------------------------------------------------------------
👤 نویسنده: فردوس حاتمی طاهر
--------------------------------------------------------------
چکیده مقاله:
▶️ مســئله اصلی این مطالعه، پروبلماتیک تفاوت اســت. پیشنیاز هرگونه انســجام و یگانگی میان زنان به طور کل، و میان مردان و زنان کورد به طور خاص، شــناخت تفاوتها و روشــن شدن این مسئله است که گروههای مختلف اجتماعی خواهان تغییر چه چیزی هســتند و از چه دریچەای به مســئله عدالت و برابری مینگرند. تلاش من در راســتای تحلیلی تقاطعی با فاصلەگیری از الگوهای افزودنی یا حاصل جمعی بوده است. برای این کار از سه شکل از تقاطع یافتگی در اندیشه کرنشاو(1991) یعنی تقاطع یافتگی بازنمایانه، ســاختاری و سیاسی استفاده کردەام؛ اگرچه عمده تمرکزم بر تقاطع یافتگی بازنمایانه و سیاسی بوده است.
⏯ برای تحلیل دو حوزه خشونت و کار زنان را انتخاب کرده ام و دو دسته متفاوت از داده ها را برای هر یک برگزیدەام. تحلیلها در ارتباط با کار زنان کورد به پشتوانه دادەها و مصاحبەهایی صورت میگیرد که توسط فعالان زن کورد اعم از آکادمیک و غیرآکادمیک قبلًا در دسترس قرار گرفته است. تحلیلها در این حوزه با استفاده از مفهوم تقاطع یافتگی بازنمایانه است و در آن به نحوه برساخت زنانگی زنان کورد در فرهنگ مســلط میپردازم. با توجه به گستردگی مسئله خشونت، قتل ناموسی را برای ارائه تحلیلی تقاطعی در حوزه خشــونت علیه زنان کورد برگزیدەام.
⏭ دادەهای انتخابی، برخی از شمارەهای روزنامه کوردستان است که با شکلگیری جمهوری کوردستان به عنوان اولین حکومت نیمه خودمختار کوردی، اولین شمارەهای آن نیز به چاپ رســید. با بررســی این دادەها و با اســتفاده از مفهوم تقاطع یافتگی سیاسی نشان دادەام که تمرکز بــر عنصر فرهنگ به عنوان یکی از ضوابط مبارزاتــی، دخالت ندادن زنان کورد در تعیین ضوابط جدید و راهکارهــا، و قــرار گرفتن آنها در فضایی هم درونی و بیرونی از هــر دو جنبش هویت خواهی کوردی و جنبش مرکز به تشدید خشونت علیه زنان کورد منجر شده است. در نهایت به بحث در مورد فمینیسم کوردی، الزامات و راهبردهای آن در وضعیت موجود پرداختەام.
@politeiajournal
@bidarzani
--------------------------------------------------------------
👤 نویسنده: فردوس حاتمی طاهر
--------------------------------------------------------------
چکیده مقاله:
▶️ مســئله اصلی این مطالعه، پروبلماتیک تفاوت اســت. پیشنیاز هرگونه انســجام و یگانگی میان زنان به طور کل، و میان مردان و زنان کورد به طور خاص، شــناخت تفاوتها و روشــن شدن این مسئله است که گروههای مختلف اجتماعی خواهان تغییر چه چیزی هســتند و از چه دریچەای به مســئله عدالت و برابری مینگرند. تلاش من در راســتای تحلیلی تقاطعی با فاصلەگیری از الگوهای افزودنی یا حاصل جمعی بوده است. برای این کار از سه شکل از تقاطع یافتگی در اندیشه کرنشاو(1991) یعنی تقاطع یافتگی بازنمایانه، ســاختاری و سیاسی استفاده کردەام؛ اگرچه عمده تمرکزم بر تقاطع یافتگی بازنمایانه و سیاسی بوده است.
⏯ برای تحلیل دو حوزه خشونت و کار زنان را انتخاب کرده ام و دو دسته متفاوت از داده ها را برای هر یک برگزیدەام. تحلیلها در ارتباط با کار زنان کورد به پشتوانه دادەها و مصاحبەهایی صورت میگیرد که توسط فعالان زن کورد اعم از آکادمیک و غیرآکادمیک قبلًا در دسترس قرار گرفته است. تحلیلها در این حوزه با استفاده از مفهوم تقاطع یافتگی بازنمایانه است و در آن به نحوه برساخت زنانگی زنان کورد در فرهنگ مســلط میپردازم. با توجه به گستردگی مسئله خشونت، قتل ناموسی را برای ارائه تحلیلی تقاطعی در حوزه خشــونت علیه زنان کورد برگزیدەام.
⏭ دادەهای انتخابی، برخی از شمارەهای روزنامه کوردستان است که با شکلگیری جمهوری کوردستان به عنوان اولین حکومت نیمه خودمختار کوردی، اولین شمارەهای آن نیز به چاپ رســید. با بررســی این دادەها و با اســتفاده از مفهوم تقاطع یافتگی سیاسی نشان دادەام که تمرکز بــر عنصر فرهنگ به عنوان یکی از ضوابط مبارزاتــی، دخالت ندادن زنان کورد در تعیین ضوابط جدید و راهکارهــا، و قــرار گرفتن آنها در فضایی هم درونی و بیرونی از هــر دو جنبش هویت خواهی کوردی و جنبش مرکز به تشدید خشونت علیه زنان کورد منجر شده است. در نهایت به بحث در مورد فمینیسم کوردی، الزامات و راهبردهای آن در وضعیت موجود پرداختەام.
@politeiajournal
@bidarzani
🟣 #بیدارزنی : در روز هفتم شهریور ۱۳۵۹، شهلا کعبی ۳۴ ساله و نسرین کعبی ۲۷ ساله، دو پرستار کُرد به جرم «مداوای معترضان» در بیمارستان سقز با دستور صادق خلخالی تیرباران شدند.
بر اساس گزارش بنیاد برومند، شهلا و نسرین کعبی (ساکن سقز) پس از دستگیری در پاییز ۱۳۵۸ به قزوین تبعید شدند. پس از چند ماه و طی روند مذاکرات نمایندگان دولت با هیئت نمایندگی خلق کرد، جمعیت بسیاری از معلمان، پزشکان و پرستاران به کردستان بازگشتند. شهلا و نسرین برای بار دوم در ۲۴ خرداد ۱۳۵۹ بازداشت شدند و به زندانهای سقز، سنندج، اوین و کرمان منتقل شدند. در طول مدت سه ماه بازداشت، بازجویی ایشان توسط پاسداران محلی و غیر محلی انجام میشد و از دسترسی به وکیل یا اجازه تماس و ملاقات محروم بودند. این دو پرستار بههمراه گروه دیگری در ۷ شهریور ۱۳۵۹ در پادگان سنندج، تنها به جرم مداوای نیروهای معترض در بیمارستانهای سقز به صورت شبانه تیرباران شدند.
@bidarzani
بر اساس گزارش بنیاد برومند، شهلا و نسرین کعبی (ساکن سقز) پس از دستگیری در پاییز ۱۳۵۸ به قزوین تبعید شدند. پس از چند ماه و طی روند مذاکرات نمایندگان دولت با هیئت نمایندگی خلق کرد، جمعیت بسیاری از معلمان، پزشکان و پرستاران به کردستان بازگشتند. شهلا و نسرین برای بار دوم در ۲۴ خرداد ۱۳۵۹ بازداشت شدند و به زندانهای سقز، سنندج، اوین و کرمان منتقل شدند. در طول مدت سه ماه بازداشت، بازجویی ایشان توسط پاسداران محلی و غیر محلی انجام میشد و از دسترسی به وکیل یا اجازه تماس و ملاقات محروم بودند. این دو پرستار بههمراه گروه دیگری در ۷ شهریور ۱۳۵۹ در پادگان سنندج، تنها به جرم مداوای نیروهای معترض در بیمارستانهای سقز به صورت شبانه تیرباران شدند.
@bidarzani
🟣 فعالان صنفی معلمان در مناظرهای مطرح کردند:
فوقالعاده ویژه معلمان در شهریور ماه اجرا میشود؟/ تامین مالی از راه فروش املاک و خصوصی سازی آموزش قابل پذیرش نیست
معلمان و بازنشستگان فرهنگی چندی است که نسبت به عدم اجرای فوقالعاده ویژه و رتبهبندی معلمان و همسانسازی حقوق بازنشستگان فرهنگی اعتراض دارند.
اقتصاد۲۴- مریم وحیدیان: اعمال فوقالعاده ویژه طرح طبقهبندی مشاغل معلمان قرار بود براساس بند ۱۰ ماده ۴۸ قانون مدیریت خدمات کشوری، با توجه به مصوبهی هیأت وزیران به میزان حداقل ۲۱ درصد و حداکثر ۲۷ درصدی با رعایت مفاد این مصوبه و ترتیبات مندرج در جزء (۵) بند الف تبصره ۱۲ قانون بودجه سال ۱۴۰۰ کل کشور و سایر قوانین و مقررات مربوط به آن، از ابتدای سال جاری در سقف اعتبارات مصوب پرداخت شود. با اینحال هنوز این مصوبه به طور کامل اجرایی نشده است. یکی از این دلایل عدم پرداخت فوقالعاده ویژه معلمان در این خصوص عدم تامین اعتبار از سوی سازمان برنامه و بودجه عنوان شد. از سوی دیگر رتبهبندی معلمان نیز هنوز اجرایی نشده و صرفاً وعدههایی مبنی بر اجرای آن تاکنون از سوی مسئولان عنوان شده است. این درحالی است که فعالان صنفی مستقل کانون صنفی معلمان ایران و نمایندگان مستقل بازنشستگان در طی سالهای اخیر از طریق تحصن در مدارس و تجمعات اعتراضات خود را اعلام کردهاند. شب گذشته اتاقی در کلاب هاوس با عنوان «چرا نوبخت به معلمان شاغل و بازنشسته خیانت کرد؟» با حضور اعضای کانون صنفی معلمان ایران و یک عضو مجمع فرهنگیان ایران اسلامی برگزار شد که مختصری از مباحث آن را در ادامه میخوانید:
تامین مالی رتبه بندی معلمان فوق العاده ویژه
محمد حبیبی، عضو کانون صنفی معلمان ایران در ابتدا با تاکید بر ضرورت اجرای کامل رتبهبندی معلمان و فوقالعاده ویژه به برخی مشکلات بودجهای اجرای این قوانین اشاره کرده و اظهار داشت: درحالی برای اجرای طرح رتبه بندی معلمان نیاز به ۲۰۰ هزار میلیارد تامین مالی از سوی سازمان برنامه و بودجه خواهد بود که کسری بودجه دولت نزدیک به ۴۰۰ هزار میلیارد تومان است. دولت دوازدهم برای رفع مسئولیت بر زمین مانده تنها در روزهای آخر وعده اجرای طرح رتبه بندی معلمان را داده و مسئولیت تصویب آن را به مجلس یازدهم سپرده است. حال آنکه میداند به احتمال زیاد مجلس به علت بودجه بالای مورد نیاز برای اجرای رتبه بندی جلوی آن را خواهد گرفت.
جعفر ابراهیمی، عضو کانون صنفی معلمان ایران در پاسخ به صحبتهای کمیجانی در خصوص شیوه تامین مالی قوانین مربوط به معلمان اظهار داشت: اتفاقا فعالان صنفی مستقل معلمان با فروش املاک عمومی که بخشی از پروژه خصوصی سازی در کشور است، مشکل دارند و اعتقاد دارند که این مسئله خیانت به مردم است. برخی از اینها بخشی از داراییهای آموزش و پرورش است و دولت ذیل سیاستهای پولیسازی آموزش و ارزان سازی نیروی کار به فروش آنها اقدام میکند. خصوصیسازی از دولت محمود احمدی نژاد شروع شد و در دولت جدید و دوره نوبخت نیز ادامه پیدا کرد که انتقاد جدی نسبت به آن داریم و اصلا قابل توجیه نیست.
ادامهی گزارش در وبسایت اقتصاد ۲۴ در دسترس است:
https://bit.ly/2WvlRqg
@bidarzani
فوقالعاده ویژه معلمان در شهریور ماه اجرا میشود؟/ تامین مالی از راه فروش املاک و خصوصی سازی آموزش قابل پذیرش نیست
معلمان و بازنشستگان فرهنگی چندی است که نسبت به عدم اجرای فوقالعاده ویژه و رتبهبندی معلمان و همسانسازی حقوق بازنشستگان فرهنگی اعتراض دارند.
اقتصاد۲۴- مریم وحیدیان: اعمال فوقالعاده ویژه طرح طبقهبندی مشاغل معلمان قرار بود براساس بند ۱۰ ماده ۴۸ قانون مدیریت خدمات کشوری، با توجه به مصوبهی هیأت وزیران به میزان حداقل ۲۱ درصد و حداکثر ۲۷ درصدی با رعایت مفاد این مصوبه و ترتیبات مندرج در جزء (۵) بند الف تبصره ۱۲ قانون بودجه سال ۱۴۰۰ کل کشور و سایر قوانین و مقررات مربوط به آن، از ابتدای سال جاری در سقف اعتبارات مصوب پرداخت شود. با اینحال هنوز این مصوبه به طور کامل اجرایی نشده است. یکی از این دلایل عدم پرداخت فوقالعاده ویژه معلمان در این خصوص عدم تامین اعتبار از سوی سازمان برنامه و بودجه عنوان شد. از سوی دیگر رتبهبندی معلمان نیز هنوز اجرایی نشده و صرفاً وعدههایی مبنی بر اجرای آن تاکنون از سوی مسئولان عنوان شده است. این درحالی است که فعالان صنفی مستقل کانون صنفی معلمان ایران و نمایندگان مستقل بازنشستگان در طی سالهای اخیر از طریق تحصن در مدارس و تجمعات اعتراضات خود را اعلام کردهاند. شب گذشته اتاقی در کلاب هاوس با عنوان «چرا نوبخت به معلمان شاغل و بازنشسته خیانت کرد؟» با حضور اعضای کانون صنفی معلمان ایران و یک عضو مجمع فرهنگیان ایران اسلامی برگزار شد که مختصری از مباحث آن را در ادامه میخوانید:
تامین مالی رتبه بندی معلمان فوق العاده ویژه
محمد حبیبی، عضو کانون صنفی معلمان ایران در ابتدا با تاکید بر ضرورت اجرای کامل رتبهبندی معلمان و فوقالعاده ویژه به برخی مشکلات بودجهای اجرای این قوانین اشاره کرده و اظهار داشت: درحالی برای اجرای طرح رتبه بندی معلمان نیاز به ۲۰۰ هزار میلیارد تامین مالی از سوی سازمان برنامه و بودجه خواهد بود که کسری بودجه دولت نزدیک به ۴۰۰ هزار میلیارد تومان است. دولت دوازدهم برای رفع مسئولیت بر زمین مانده تنها در روزهای آخر وعده اجرای طرح رتبه بندی معلمان را داده و مسئولیت تصویب آن را به مجلس یازدهم سپرده است. حال آنکه میداند به احتمال زیاد مجلس به علت بودجه بالای مورد نیاز برای اجرای رتبه بندی جلوی آن را خواهد گرفت.
جعفر ابراهیمی، عضو کانون صنفی معلمان ایران در پاسخ به صحبتهای کمیجانی در خصوص شیوه تامین مالی قوانین مربوط به معلمان اظهار داشت: اتفاقا فعالان صنفی مستقل معلمان با فروش املاک عمومی که بخشی از پروژه خصوصی سازی در کشور است، مشکل دارند و اعتقاد دارند که این مسئله خیانت به مردم است. برخی از اینها بخشی از داراییهای آموزش و پرورش است و دولت ذیل سیاستهای پولیسازی آموزش و ارزان سازی نیروی کار به فروش آنها اقدام میکند. خصوصیسازی از دولت محمود احمدی نژاد شروع شد و در دولت جدید و دوره نوبخت نیز ادامه پیدا کرد که انتقاد جدی نسبت به آن داریم و اصلا قابل توجیه نیست.
ادامهی گزارش در وبسایت اقتصاد ۲۴ در دسترس است:
https://bit.ly/2WvlRqg
@bidarzani
📌 همراه با وکلای بازداشتی از حق دادخواهی خود دفاع میکنیم
جمعی از فعالان اجتماعی در بیانیهای بازداشت پنج وکیل حقوق بشر و فعال اجتماعی، مصطفی نیلی، آرش کیخسروی، محمدرضا فقیهی، مهدی محمودیان و مریم افرافراز را محکوم کردند و خواستار آزادی آنها شدهاند.
امضاکنندگان بیانیه، ضمن حمایت از خواست این وکلا و فعالان اجتماعی مبنی بر «دادخواهی» دربارهی حق عمومی تضییع شده در دسترسی به واکسیناسیون استاندارد و به موقع، این حق را طبق اصل ۳۴ قانون اساسی حق همگان خواندند.
▪️در صورت تمایل به امضای بیانیه به صفحه زیر وارد شوید:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSdrFgmsCSWpeM1JKW4HVDpXpjnoyI13XOH0wyZbG9jDfyNauA/viewform
از متن: «روز شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، پنج وکیل حقوق بشر و فعال اجتماعی، مصطفی نیلی، آرش کیخسروی، محمدرضا فقیهی، مهدی محمودیان و مریم افرافراز توسط ماموران امنیتی در دفتر انجمن حمایت از حقوق شهروندی بازداشت شدند. این بازداشت که به منظور ممانعت از «دادخواهی» دربارهی حق عمومی تضییع شده در دسترسی به واکسیناسیون استاندارد و بهموقع انجام شده است، در تضاد با اصل ۳۴ قانون اساسی است. بنابر این اصل، «دادخواهی» حق اساسی همگان است و هیچکس را نمیتوان از این حق منع کرد.
از ابتدای شیوع پاندمی کرونا تا بهامروز در کنار تبعات ویرانگر اقتصادی آن و افزایش فقر در جامعه، شاهد سیاستهای ناکارآمد خصوصیسازی بهداشت و درمان، کمبود تخت، دارو و نیروی درمان در بیمارستانها و بازار سیاه دارو بودیم که فشار مضاعفی را بر بدنهی مراقبین سلامت، کارگران و بیثباتکاران تحمیل کرده است.
در این روزها که آمار رسمی مرگ روزانهی ناشی از همهگیری کرونا از مرز ۷۰۰ نفر نیز عبور کرده است. در چنین شرایطی که بسیاری از مرگها تنها به دلیل عدم وارادت به موقع و مکفیِ واکسن و دسترسی عادلانه و بدون تبعیض به یک نظام سلامت رخ داده است، تضییع حقوق مردم را با پروندهسازیهای امنیتی و بازداشت وکلای مستقل همراه کردهاند.
▪️فاجعهی مرگومیر بالای ناشی از کرونا کماکان با فقدان واکسیناسیون فوری و بهموقع و نبود تجهیزات درمانی و بیمارستانی در جریان است و همراهی و تاکید بر حق دادخواهی از عاملان این فاجعه، حق و وظیفهی قانونی و مدون هر فردی است».
#دادخواهان_سلامت
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43037
@bidarzani
جمعی از فعالان اجتماعی در بیانیهای بازداشت پنج وکیل حقوق بشر و فعال اجتماعی، مصطفی نیلی، آرش کیخسروی، محمدرضا فقیهی، مهدی محمودیان و مریم افرافراز را محکوم کردند و خواستار آزادی آنها شدهاند.
امضاکنندگان بیانیه، ضمن حمایت از خواست این وکلا و فعالان اجتماعی مبنی بر «دادخواهی» دربارهی حق عمومی تضییع شده در دسترسی به واکسیناسیون استاندارد و به موقع، این حق را طبق اصل ۳۴ قانون اساسی حق همگان خواندند.
▪️در صورت تمایل به امضای بیانیه به صفحه زیر وارد شوید:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSdrFgmsCSWpeM1JKW4HVDpXpjnoyI13XOH0wyZbG9jDfyNauA/viewform
از متن: «روز شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، پنج وکیل حقوق بشر و فعال اجتماعی، مصطفی نیلی، آرش کیخسروی، محمدرضا فقیهی، مهدی محمودیان و مریم افرافراز توسط ماموران امنیتی در دفتر انجمن حمایت از حقوق شهروندی بازداشت شدند. این بازداشت که به منظور ممانعت از «دادخواهی» دربارهی حق عمومی تضییع شده در دسترسی به واکسیناسیون استاندارد و بهموقع انجام شده است، در تضاد با اصل ۳۴ قانون اساسی است. بنابر این اصل، «دادخواهی» حق اساسی همگان است و هیچکس را نمیتوان از این حق منع کرد.
از ابتدای شیوع پاندمی کرونا تا بهامروز در کنار تبعات ویرانگر اقتصادی آن و افزایش فقر در جامعه، شاهد سیاستهای ناکارآمد خصوصیسازی بهداشت و درمان، کمبود تخت، دارو و نیروی درمان در بیمارستانها و بازار سیاه دارو بودیم که فشار مضاعفی را بر بدنهی مراقبین سلامت، کارگران و بیثباتکاران تحمیل کرده است.
در این روزها که آمار رسمی مرگ روزانهی ناشی از همهگیری کرونا از مرز ۷۰۰ نفر نیز عبور کرده است. در چنین شرایطی که بسیاری از مرگها تنها به دلیل عدم وارادت به موقع و مکفیِ واکسن و دسترسی عادلانه و بدون تبعیض به یک نظام سلامت رخ داده است، تضییع حقوق مردم را با پروندهسازیهای امنیتی و بازداشت وکلای مستقل همراه کردهاند.
▪️فاجعهی مرگومیر بالای ناشی از کرونا کماکان با فقدان واکسیناسیون فوری و بهموقع و نبود تجهیزات درمانی و بیمارستانی در جریان است و همراهی و تاکید بر حق دادخواهی از عاملان این فاجعه، حق و وظیفهی قانونی و مدون هر فردی است».
#دادخواهان_سلامت
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43037
@bidarzani
Google Docs
همراه با وکلای بازداشتی از حق دادخواهی خود دفاع میکنیم
روز شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، پنج وکیل حقوق بشر و فعال اجتماعی، مصطفی نیلی، آرش کیخسروی، محمدرضا فقیهی، مهدی محمودیان و مریم افرافراز توسط ماموران امنیتی در دفتر انجمن حمایت از حقوق شهروندی بازداشت شدند. این بازداشت که به منظور ممانعت از «دادخواهی» دربارهی حق…