🟣 انتقال آرام فتحی به بند قرنطینهی زندان مریوان و محرومیت وی از دسترسی به دارو
برپایه گزارش سازمان حقوق بشری ههنگاو، آرام فتحی شاعر، نویسنده و فعال مدنی اهل مریوان که روز پنجشنبه ٢٧ خرداد ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، به بند قرنطینه زندان عمومی مریوان منتقل شده است.
به گفته یک منبع نزدیک به خانواده فتحی، دادستان مریوان به خانواده آرام فتحی گفته است که وی با شکایت اداره اماکن و به دلیل فیلمرداری از هرآنچه که مکان ممنوعه عنوان شده، بازداشت شده است. همچنین این منبع اعلام کرد: «آرام فتحی دچار بیماری روماتیسم است و نارحتی کبد و کلیه نیز دارد و هماکنون از حق دسترسی به داروهای خود محروم مانده است».
@bidarzani
برپایه گزارش سازمان حقوق بشری ههنگاو، آرام فتحی شاعر، نویسنده و فعال مدنی اهل مریوان که روز پنجشنبه ٢٧ خرداد ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، به بند قرنطینه زندان عمومی مریوان منتقل شده است.
به گفته یک منبع نزدیک به خانواده فتحی، دادستان مریوان به خانواده آرام فتحی گفته است که وی با شکایت اداره اماکن و به دلیل فیلمرداری از هرآنچه که مکان ممنوعه عنوان شده، بازداشت شده است. همچنین این منبع اعلام کرد: «آرام فتحی دچار بیماری روماتیسم است و نارحتی کبد و کلیه نیز دارد و هماکنون از حق دسترسی به داروهای خود محروم مانده است».
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 آزار جنسی زنان دارای معلولیت/چرا این زنان نمیتوانند «نه» بگویند؟
خشونت علیه زنان دارای معلولیت به ندرت گزارش میشود و هنگامی هم که گزارش میشوند، موانع متعددی اجرای عدالت را تهدید میکند؛ همچنین به نظر میرسد مسئولان اجرای قانون، ابزار و تجهیزات لازم برای مقابله با خشونت علیه این زنان را ندارند.
رویکردهای مشترک حقوق معلولیت، حقوق زنان و برابری جنسیتی هنوز به طور متمرکز زندگی زنان دارای معلولیت را مورد نظر قرار نداده است. نهاد زنان سازمان ملل هنگام مشاورهها به این نتیجه رسیده است که این زنان در مسیر عدالتخواهی با موانع مضاعفی روبرو میشوند..
«مارین کروس میکر» در کتابش با عنوان «درهای قفل شده، سوءاستفادههای جنسی بنیادی» نوشته است: «قدرت و عوامل دیگری وجود دارد که خطرات سوءاستفاده را برای افراد دارای معلولیت افزایش میدهد.
به عنوان مثال، اگر این افراد به طور مداوم در مراقبت شخصی، مانند استحمام و لباس پوشیدن کمک دریافت کنند و یا اینکه ارزیابیهای بدنی و درمانهای معمولی شامل لمس را زیاد تجربه کنند، ممکن است نسبت به لمس شدن بیحس و بیتفاوت شوند.
حتی در درمانهای نظارتشده هم، افراد دارای معلولیت در معرض خطر بیشتری هستند؛ چرا که نمیدانند آیا میتوانند به لمسهای دردناک یا مشکوک به سوءاستفاده جنسی نه بگویند؟ به عنوان مثال یک زن دارای معلولیت، نمیداند در تماس با فرد کمک کنندهای که خود را دوست میخواند ولی از مرزها عبور میکند و خواستار بوسه است و او را نوازش جنسی میکند باید چه برخوردی کند.»
نابینایان عموما مورد لمسهای ناخواسته و حرفهای درگوشی جنسی قرار میگیرند و ناشنوایان شاهد حرکات جنسی با زبان اشاره و یا «لب زدن» آزارگرانند. آنطور که ائتلاف کالیفرنیا علیه تجاوز جنسی (CALCASA) در توصیهنامهای که برای مراکز بحران تجاوز در آمریکا تهیه کرده نوشته، اگر فرد مبتلا به ناتوانی ذهنی و شناختی در سنین پایین مورد آزار قرار گیرد و هیچ کس مداخله نکند، این سوءاستفاده میتواند تا بزرگسالی ادامه یابد.
آزار و اذیت جنسی در بازار کار و دانشگاهها، تحقق حقوق اساسی از جمله حق اشتغال در محیطی بدون خشونت و حق تحصیل را تضعیف میکند.
با نقض چنین حقوقی، بسیاری از زنان دارای معلولیت، دسترسی کامل به دنیای کار یا تحصیل ندارند. محیطهای کاری و دانشگاهها موظف به جلوگیری از آزار جنسی هستند و باید آگاه باشند که تبعیض ساختاری مانع احساس اطمینان و امنیت زنان در راستای گزارش آزار جنسی میشود.
@dscampaign | کمپین معلولان
@bidarzani
خشونت علیه زنان دارای معلولیت به ندرت گزارش میشود و هنگامی هم که گزارش میشوند، موانع متعددی اجرای عدالت را تهدید میکند؛ همچنین به نظر میرسد مسئولان اجرای قانون، ابزار و تجهیزات لازم برای مقابله با خشونت علیه این زنان را ندارند.
رویکردهای مشترک حقوق معلولیت، حقوق زنان و برابری جنسیتی هنوز به طور متمرکز زندگی زنان دارای معلولیت را مورد نظر قرار نداده است. نهاد زنان سازمان ملل هنگام مشاورهها به این نتیجه رسیده است که این زنان در مسیر عدالتخواهی با موانع مضاعفی روبرو میشوند..
«مارین کروس میکر» در کتابش با عنوان «درهای قفل شده، سوءاستفادههای جنسی بنیادی» نوشته است: «قدرت و عوامل دیگری وجود دارد که خطرات سوءاستفاده را برای افراد دارای معلولیت افزایش میدهد.
به عنوان مثال، اگر این افراد به طور مداوم در مراقبت شخصی، مانند استحمام و لباس پوشیدن کمک دریافت کنند و یا اینکه ارزیابیهای بدنی و درمانهای معمولی شامل لمس را زیاد تجربه کنند، ممکن است نسبت به لمس شدن بیحس و بیتفاوت شوند.
حتی در درمانهای نظارتشده هم، افراد دارای معلولیت در معرض خطر بیشتری هستند؛ چرا که نمیدانند آیا میتوانند به لمسهای دردناک یا مشکوک به سوءاستفاده جنسی نه بگویند؟ به عنوان مثال یک زن دارای معلولیت، نمیداند در تماس با فرد کمک کنندهای که خود را دوست میخواند ولی از مرزها عبور میکند و خواستار بوسه است و او را نوازش جنسی میکند باید چه برخوردی کند.»
نابینایان عموما مورد لمسهای ناخواسته و حرفهای درگوشی جنسی قرار میگیرند و ناشنوایان شاهد حرکات جنسی با زبان اشاره و یا «لب زدن» آزارگرانند. آنطور که ائتلاف کالیفرنیا علیه تجاوز جنسی (CALCASA) در توصیهنامهای که برای مراکز بحران تجاوز در آمریکا تهیه کرده نوشته، اگر فرد مبتلا به ناتوانی ذهنی و شناختی در سنین پایین مورد آزار قرار گیرد و هیچ کس مداخله نکند، این سوءاستفاده میتواند تا بزرگسالی ادامه یابد.
آزار و اذیت جنسی در بازار کار و دانشگاهها، تحقق حقوق اساسی از جمله حق اشتغال در محیطی بدون خشونت و حق تحصیل را تضعیف میکند.
با نقض چنین حقوقی، بسیاری از زنان دارای معلولیت، دسترسی کامل به دنیای کار یا تحصیل ندارند. محیطهای کاری و دانشگاهها موظف به جلوگیری از آزار جنسی هستند و باید آگاه باشند که تبعیض ساختاری مانع احساس اطمینان و امنیت زنان در راستای گزارش آزار جنسی میشود.
@dscampaign | کمپین معلولان
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : پناهجویانْ شجاعند
بیست ژوئن، روز جهانی پناهجویان است. نام بردن از این روز، سنگینی رنج، آوارگی ناشی از جنگها، سرکوب سیاسی، فاشیسم، آپارتاید مذهبی و جنسیتی، تبعات ویرانگر فقر و تلاش جهت رسیدن به حق زندگی را خاطرنشان میکند.
در دوران پاندمی کرونا، مشکلات اقتصادی و از دست دادن شغل، بیش از همه تاثیرات حداکثری خود را بر مادران مجرد و دختران جوان پناهجو نمایان کرد. بنا بر گزارش سازمان ملل، در حال حاضر ۸۲,۴ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰ یا در کشور خود یا در خارج از آن «آواره» شدهاند. این تعداد در مقایسه با سال قبل از آن (۲۰۱۹) چهار درصد افزایش داشته است. بیسرپناهی و چشمانتظاری جهت گذران بروکراسی پذیرش پناهندگی در انگلیس و کشورهای اروپایی با آغاز پاندمی کرونا شدت پیدا کرده است.
در این میان، طی ۳ سال گذشته، سیاستهای اتخاذی دولت ترکیه در دیپورت پناهجویان سیاسی ایرانی و تحویل آنان به نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی، همچنین وضعیت غیرانسانی کمپهای پناهندگان در یونان، این دو شاهراه اصلی تجمیع پناهنگان را به جهنم زیستی آنان بدل کرده است.
پس از اعتراضات سراسری آبان ۹۸، #محمد_رجبی و #سعید_تمجیدی با تلاش فراوان از کشور خارج شده و خود را به آنتالیا میرسانند. پس از اعلام در خطر بودن جان خود و اعلام پناهندگی به کمپی در آنتالیا منتقل میشوند. اما ذیل انعقاد تفاهمنامهی مشترک امنیتی جمهوری اسلامی با دولت ترکیه، دستور دیپورت آنان به ایران صادر میشود. آنان در تاریخ ۲۹ آذر ۹۸ به کمپ «آقری» ترکیه منتقل شده و سپس به ایران منتقل میشوند. هر دو این بازداشتیان به همراه #امیرحسین_مرادی که طی ۶ روز گذشته از زندان فشافویه به «کلانتری شاپور» منتقل شده است، در تیرماه ۹۹ به اعدام محکوم شدند. هرچند حکم اولیهی اعدامْ لغو شدهست، اما سلامت و جان آنان با خطری هر روزه روبهروست.
پناهجویان، تنها بهدلیل ویرانی ناشی از جنگ، حق آزادی بیان، حق آزادی جنسیتی و...از کشور خود رانده نمیشوند. خشکسالی، آتشسوزی جنگلها، طغیان آب و طوفانهای سهمگین پیامدهای تغییرات اقلیمیاند و جمعیت زیادی را ناگزیر به ترک خانه میکنند. طبق ارزیابی "سازمان بینالمللی مهاجرت" تا سال ۲۰۵۰ بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون انسان در نتیجه تغییرات اقلیمی آواره خواهند شد. خشکسالی، آتشسوزی جنگلها، گردبادها و سیلها نتیجه مستقیم تغییرات اقلیمیاند و در کشورهای در حال توسعه بیش از همه گریبانگیر کسانی میشوند که کمتر از همه در ایجاد بحران اقلیمی نقش داشتهاند. مهاجرت روستاییان به شهرها در نتیجه خشکسالی و نابودی کشاورزی، یکی از جلوههای آشکار تغییرات اقلیمی است که ما در ایران نیز شاهد آن هستیم.
سال ۲۰۱۹، ۲۰۲۰ و سال جاری ۲۰۲۱ برای قایقهای پناهجویان و یا پناهندگان حاضر در کمپها با مرگ، سرکوب، ویرانی کانکسها و افزایش سیاستهای ضدمهاجر کشورهای میزبان همراه بوده است. در تاریخ ۴ مارس ۲۰۲۱، سازمان بینالمللی مهاجرت اعلام کرد که قاچاقچیان انسان در تنگه باب المندب، میان جیبوتی و یمن ۸۰ پناهجو را از قایقهای خود به دریا پرتاب کردند که بر اثر آن دستکم ۲۰ پناهجو در دریا غرق شدند. آتشسوزیها در اردوگاه نایاپارا در جنوب بنگلادش، سرپناه بیش از ۳۰۰۰ پناهجو را ویران کرد. دیپورت پناهجویان افغان از آلمان با شدت بیشتری صورت گرفت. از دسامبر ۲۰۱۶ در مجموع ۹۶۳ پناهجو در ۳۵ پرواز از شهرهای آلمان دیپورت شدند. در این میان، دیگر کشورهای اروپایی نیز، اخراج و بازگشت پناهجویان را از سر گرفتند. این دیپورتها در حالی شکل گرفت که بسیاری از مدافعان حقوق پناهجویان و فعالان سیاسی با برگزاری اکسیون در شهرها و فرودگاه دوسلدورف، اعتراض خود را نسبت به خطر دیپورت این پناهندگان به ویرانهی حاصل از جنگ در افغانستان، اعلام کرده بودند. در این میان، پیدا شدن پیکر #آرتین_ایراننژاد کودک ۱۵ ماههی سردشتی در ساحل نوروژ، پس از ۸ ماه سرگردانی در دریاهای جهان، یکبار دیگر وضعیت اسفبار تحمیل شده علیه پناهندگان و فرزندان آنان را برجستهتر کرد.
در این بین، سازمان ملل اعلام کرده است که بیش از ۸۲ میلیون نفر در سراسر جهان، آواره هستند. کسانی که جمعیت عظیمی از آنان جهت دریافت برگهی اقامت، برخورداری از تابعیت، خروج از کمپها و رسیدن به حقوق اولیهی شهروندی، سالهاست که در رنجاند. برخی از کشورهای میزبان حتی امکان آموزش برای کودکان این آوارگان را فراهم نمیکنند. به گزارش سازمان ملل در حال حاضر بزرگترین گروه فاقد تابعیت، اقلیت "روهینگیا" در میانمار است که بیش از یک میلیون تن از آنان در اردوگاههای پناهندگی در بنگلادش زندگی میکنند.
▪️تصویر: نقاشی برگزیده از «دیالا بریسلی» مهاجر سوری بهمناسبت ۲۰ ژوئن ۲۰۲۱. او نام این نقاشی را ضمیمهی اثر خود کرده بود: «پناهجویانْ شجاعند».
#ناشهروندان #پناهجویان
@bidarzani
بیست ژوئن، روز جهانی پناهجویان است. نام بردن از این روز، سنگینی رنج، آوارگی ناشی از جنگها، سرکوب سیاسی، فاشیسم، آپارتاید مذهبی و جنسیتی، تبعات ویرانگر فقر و تلاش جهت رسیدن به حق زندگی را خاطرنشان میکند.
در دوران پاندمی کرونا، مشکلات اقتصادی و از دست دادن شغل، بیش از همه تاثیرات حداکثری خود را بر مادران مجرد و دختران جوان پناهجو نمایان کرد. بنا بر گزارش سازمان ملل، در حال حاضر ۸۲,۴ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰ یا در کشور خود یا در خارج از آن «آواره» شدهاند. این تعداد در مقایسه با سال قبل از آن (۲۰۱۹) چهار درصد افزایش داشته است. بیسرپناهی و چشمانتظاری جهت گذران بروکراسی پذیرش پناهندگی در انگلیس و کشورهای اروپایی با آغاز پاندمی کرونا شدت پیدا کرده است.
در این میان، طی ۳ سال گذشته، سیاستهای اتخاذی دولت ترکیه در دیپورت پناهجویان سیاسی ایرانی و تحویل آنان به نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی، همچنین وضعیت غیرانسانی کمپهای پناهندگان در یونان، این دو شاهراه اصلی تجمیع پناهنگان را به جهنم زیستی آنان بدل کرده است.
پس از اعتراضات سراسری آبان ۹۸، #محمد_رجبی و #سعید_تمجیدی با تلاش فراوان از کشور خارج شده و خود را به آنتالیا میرسانند. پس از اعلام در خطر بودن جان خود و اعلام پناهندگی به کمپی در آنتالیا منتقل میشوند. اما ذیل انعقاد تفاهمنامهی مشترک امنیتی جمهوری اسلامی با دولت ترکیه، دستور دیپورت آنان به ایران صادر میشود. آنان در تاریخ ۲۹ آذر ۹۸ به کمپ «آقری» ترکیه منتقل شده و سپس به ایران منتقل میشوند. هر دو این بازداشتیان به همراه #امیرحسین_مرادی که طی ۶ روز گذشته از زندان فشافویه به «کلانتری شاپور» منتقل شده است، در تیرماه ۹۹ به اعدام محکوم شدند. هرچند حکم اولیهی اعدامْ لغو شدهست، اما سلامت و جان آنان با خطری هر روزه روبهروست.
پناهجویان، تنها بهدلیل ویرانی ناشی از جنگ، حق آزادی بیان، حق آزادی جنسیتی و...از کشور خود رانده نمیشوند. خشکسالی، آتشسوزی جنگلها، طغیان آب و طوفانهای سهمگین پیامدهای تغییرات اقلیمیاند و جمعیت زیادی را ناگزیر به ترک خانه میکنند. طبق ارزیابی "سازمان بینالمللی مهاجرت" تا سال ۲۰۵۰ بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون انسان در نتیجه تغییرات اقلیمی آواره خواهند شد. خشکسالی، آتشسوزی جنگلها، گردبادها و سیلها نتیجه مستقیم تغییرات اقلیمیاند و در کشورهای در حال توسعه بیش از همه گریبانگیر کسانی میشوند که کمتر از همه در ایجاد بحران اقلیمی نقش داشتهاند. مهاجرت روستاییان به شهرها در نتیجه خشکسالی و نابودی کشاورزی، یکی از جلوههای آشکار تغییرات اقلیمی است که ما در ایران نیز شاهد آن هستیم.
سال ۲۰۱۹، ۲۰۲۰ و سال جاری ۲۰۲۱ برای قایقهای پناهجویان و یا پناهندگان حاضر در کمپها با مرگ، سرکوب، ویرانی کانکسها و افزایش سیاستهای ضدمهاجر کشورهای میزبان همراه بوده است. در تاریخ ۴ مارس ۲۰۲۱، سازمان بینالمللی مهاجرت اعلام کرد که قاچاقچیان انسان در تنگه باب المندب، میان جیبوتی و یمن ۸۰ پناهجو را از قایقهای خود به دریا پرتاب کردند که بر اثر آن دستکم ۲۰ پناهجو در دریا غرق شدند. آتشسوزیها در اردوگاه نایاپارا در جنوب بنگلادش، سرپناه بیش از ۳۰۰۰ پناهجو را ویران کرد. دیپورت پناهجویان افغان از آلمان با شدت بیشتری صورت گرفت. از دسامبر ۲۰۱۶ در مجموع ۹۶۳ پناهجو در ۳۵ پرواز از شهرهای آلمان دیپورت شدند. در این میان، دیگر کشورهای اروپایی نیز، اخراج و بازگشت پناهجویان را از سر گرفتند. این دیپورتها در حالی شکل گرفت که بسیاری از مدافعان حقوق پناهجویان و فعالان سیاسی با برگزاری اکسیون در شهرها و فرودگاه دوسلدورف، اعتراض خود را نسبت به خطر دیپورت این پناهندگان به ویرانهی حاصل از جنگ در افغانستان، اعلام کرده بودند. در این میان، پیدا شدن پیکر #آرتین_ایراننژاد کودک ۱۵ ماههی سردشتی در ساحل نوروژ، پس از ۸ ماه سرگردانی در دریاهای جهان، یکبار دیگر وضعیت اسفبار تحمیل شده علیه پناهندگان و فرزندان آنان را برجستهتر کرد.
در این بین، سازمان ملل اعلام کرده است که بیش از ۸۲ میلیون نفر در سراسر جهان، آواره هستند. کسانی که جمعیت عظیمی از آنان جهت دریافت برگهی اقامت، برخورداری از تابعیت، خروج از کمپها و رسیدن به حقوق اولیهی شهروندی، سالهاست که در رنجاند. برخی از کشورهای میزبان حتی امکان آموزش برای کودکان این آوارگان را فراهم نمیکنند. به گزارش سازمان ملل در حال حاضر بزرگترین گروه فاقد تابعیت، اقلیت "روهینگیا" در میانمار است که بیش از یک میلیون تن از آنان در اردوگاههای پناهندگی در بنگلادش زندگی میکنند.
▪️تصویر: نقاشی برگزیده از «دیالا بریسلی» مهاجر سوری بهمناسبت ۲۰ ژوئن ۲۰۲۱. او نام این نقاشی را ضمیمهی اثر خود کرده بود: «پناهجویانْ شجاعند».
#ناشهروندان #پناهجویان
@bidarzani
🟣 دهها اکتیویست اروپایی در اعتراض به اخراج پناهجویان، مرز کرواسی با بوسنی را بستند
دهها فعال سیاسی و اجتماعی از کشورهای مختلف اروپایی در اعتراض به رویکرد «پناهجو ستیز» آژانس مرزبانی اروپا، مرز کرواسی با بوسنی را بستند. معترضان از اتحادیه اروپا خواستند تا فرونتکس (آژانس مرزبانی اروپا) را منحل و به رویه بازپس فرستادن هزاران پناهجو به خارج از مرزهای کشورهای عضو، پایان دهد.
▪️این فعالان دستنوشتههایی چون «هیچ انسانی غیرقانونی نیست» و «به اخراج پایان دهید» را با خود حمل کردند.
فرانچسکو چیباتی، یکی از سازماندهندگان این برنامه از ایتالیا به یورونیوز گفت: «رفقای ما از اسپانیا، آلمان، فرانسه، اتریش و اسلوونی در این برنامه شرکت کردند. اینها مردم را وحشیانه به آن سوی مرزها باز میگردانند و پلیس کرواسی به نمایندگی از اتحادیه اروپا و با پول اتحادیه اروپا این کار را میکند. ما به این وضعیت غیرقابل تحمل معترضیم».
#ناشهروندان
@bidarzani
دهها فعال سیاسی و اجتماعی از کشورهای مختلف اروپایی در اعتراض به رویکرد «پناهجو ستیز» آژانس مرزبانی اروپا، مرز کرواسی با بوسنی را بستند. معترضان از اتحادیه اروپا خواستند تا فرونتکس (آژانس مرزبانی اروپا) را منحل و به رویه بازپس فرستادن هزاران پناهجو به خارج از مرزهای کشورهای عضو، پایان دهد.
▪️این فعالان دستنوشتههایی چون «هیچ انسانی غیرقانونی نیست» و «به اخراج پایان دهید» را با خود حمل کردند.
فرانچسکو چیباتی، یکی از سازماندهندگان این برنامه از ایتالیا به یورونیوز گفت: «رفقای ما از اسپانیا، آلمان، فرانسه، اتریش و اسلوونی در این برنامه شرکت کردند. اینها مردم را وحشیانه به آن سوی مرزها باز میگردانند و پلیس کرواسی به نمایندگی از اتحادیه اروپا و با پول اتحادیه اروپا این کار را میکند. ما به این وضعیت غیرقابل تحمل معترضیم».
#ناشهروندان
@bidarzani
بيدارزنى
Video
🟣 راجر واترز از بنیانگذاران گروه موسیقی «پینک فلوید»، در مراسم آنلاین اهدای جایزه که توسط دانشگاهی در ترکیه و با حمایت وزارت فرهنگ این کشور برگزار شد، خواستار آزادی نودم دوراک (Nûdem Durak) شد. این خواننده زن کورد، تنها به جرم آوازخواندن به زبان مادریاش (کوردی) از سوی دولت ترکیه به ۱۹ سال حبس محکوم شده است.
او در این سخنرانی می گوید: «میدانم که نودم دوراک فلسطینی نیست، اما او یک انسان است و در زندان است و باید آزاد شود…»
این درس بزرگی برای هنرمندان ایرانی است که بجای اینکه از جایگاه خود برای کمک به جنبش آزادیخواهی مردمی و رساندن صدای محکومین بی گناه استفاده کنند، از آن برای کسب رانت بیشتر و نزدیکی به حاکمان ستمگر بهره میگیرند.
🟣 #بیدارزنی : لازم به یادآوری است که راجر واترز در ردهی هنرمندانی است که از سال ۲۰۱۱ در حمایت از حقوق فلسطینیان، اجراهای خود در اسرائیل را کاملا لغو و به جنبش BDS پیوست. واترز در سال ۲۰۰۶، به درخواست فعالان سیاسی و فلسطینیها، اجرای کنسرت خود را از شهر تلآویو در اسرائیل، به دهکده عربنشین نوه شالوم منتقل کرد. او پیشتر پیرامون همراهی با جنبش BDS گفته بود: «اشغال مناطق فلسطينی مثل اعمال آپارتايد در آفريقای جنوبی است. هنرمندانی که در آن زمان حاضر نبودند در شهر توریستی «سان سيتی» آفريقای جنوبی، کنسرت برگزار کنند، کاملا حق داشتند. آنها به آفریقا نرفتند تا روزی که آپارتايد از بين رفت و سياهان و سفيدان از حقوق مساوی برخوردار شدند». در این بازه زمانی «پیت سیگر» خوانندهی دیگر آمریکایی نیز به جنبش بایکوت اسرائیل پیوسته بود.
@collective98
@bidarzani
او در این سخنرانی می گوید: «میدانم که نودم دوراک فلسطینی نیست، اما او یک انسان است و در زندان است و باید آزاد شود…»
این درس بزرگی برای هنرمندان ایرانی است که بجای اینکه از جایگاه خود برای کمک به جنبش آزادیخواهی مردمی و رساندن صدای محکومین بی گناه استفاده کنند، از آن برای کسب رانت بیشتر و نزدیکی به حاکمان ستمگر بهره میگیرند.
🟣 #بیدارزنی : لازم به یادآوری است که راجر واترز در ردهی هنرمندانی است که از سال ۲۰۱۱ در حمایت از حقوق فلسطینیان، اجراهای خود در اسرائیل را کاملا لغو و به جنبش BDS پیوست. واترز در سال ۲۰۰۶، به درخواست فعالان سیاسی و فلسطینیها، اجرای کنسرت خود را از شهر تلآویو در اسرائیل، به دهکده عربنشین نوه شالوم منتقل کرد. او پیشتر پیرامون همراهی با جنبش BDS گفته بود: «اشغال مناطق فلسطينی مثل اعمال آپارتايد در آفريقای جنوبی است. هنرمندانی که در آن زمان حاضر نبودند در شهر توریستی «سان سيتی» آفريقای جنوبی، کنسرت برگزار کنند، کاملا حق داشتند. آنها به آفریقا نرفتند تا روزی که آپارتايد از بين رفت و سياهان و سفيدان از حقوق مساوی برخوردار شدند». در این بازه زمانی «پیت سیگر» خوانندهی دیگر آمریکایی نیز به جنبش بایکوت اسرائیل پیوسته بود.
@collective98
@bidarzani
🟣 #بیدارزنی: همه افراد حق دارند بدون تحمل خشونت، اجبار و تبعیض درباره بارداری و مسائل مرتبط با آن تصمیم بگیرند. اگر این حق رعایت نشود، سلامت جسمی و روحی افراد به خطر میافتد. اصل نهم قانون اساسی ایران نیز بر حقوق و آزادیهای فردی تاکید دارد. اما در ایران همواره این حقوق با مفاد قانونی مربوط به ازدواج، بارداری و سقط جنین نقض شده است.
سقط جنین در ایران جز در موارد سقط درمانی، ممنوع است. در سال ۱۳۸۴، قانون سقط درمانی به تصویب رسید که بر اساس آن در مواردی از جمله حفظ سلامتی مادر و نوزاد، با تایید پزشک و مراحل ویژه حقوقی، سقط انجام میگیرد. اما اگر زن اقدام به سقط عمدی کند که مجوز درمانی نداشته باشد، محکوم به پرداخت دیه به پدر جنین است و مجازات کسانی مانند پزشکان هم که این عمل را انجام میدهند؛ دو تا پنج سال حبس است.
تشویق به ازدواج و فرزندآوری در سنین پایین، یکی دیگر از برنامههای افزایش جمعیت است. این موضوع نه تنها تعداد ازدواج کودکان بلکه تعداد دختربچههایی را که مادر میشوند نیز بالا میبرد؛ در حالی که ازدواج کودکان یک ازدواج اجباری به حساب میآید و رابطه جنسی با کودک ممنوع است. ضمن آنکه این کودکان و نوزادان آنها در هنگام بارداری و بعد از آن با خطرات جدی سلامتی رو به رو میشوند.
در این کتابچه سعی داریم نشان دهیم چرا تصمیمگیری درباره بارداری باید آزدانه باشد و همه درباره آن اطلاعات و آگاهی کافی داشته باشند؟ و در صورتی که این خدمات به صورت یکسان در اختیار همه نباشد چه تاثیری بر افراد و جامعه خواهد گذاشت؟
▪️متن کتابچه در وبسایت بیدارزنی در دسترس است:
https://bidarzani.com/34642
#سقط_جنین
#حقوق_باروری
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
سقط جنین در ایران جز در موارد سقط درمانی، ممنوع است. در سال ۱۳۸۴، قانون سقط درمانی به تصویب رسید که بر اساس آن در مواردی از جمله حفظ سلامتی مادر و نوزاد، با تایید پزشک و مراحل ویژه حقوقی، سقط انجام میگیرد. اما اگر زن اقدام به سقط عمدی کند که مجوز درمانی نداشته باشد، محکوم به پرداخت دیه به پدر جنین است و مجازات کسانی مانند پزشکان هم که این عمل را انجام میدهند؛ دو تا پنج سال حبس است.
تشویق به ازدواج و فرزندآوری در سنین پایین، یکی دیگر از برنامههای افزایش جمعیت است. این موضوع نه تنها تعداد ازدواج کودکان بلکه تعداد دختربچههایی را که مادر میشوند نیز بالا میبرد؛ در حالی که ازدواج کودکان یک ازدواج اجباری به حساب میآید و رابطه جنسی با کودک ممنوع است. ضمن آنکه این کودکان و نوزادان آنها در هنگام بارداری و بعد از آن با خطرات جدی سلامتی رو به رو میشوند.
در این کتابچه سعی داریم نشان دهیم چرا تصمیمگیری درباره بارداری باید آزدانه باشد و همه درباره آن اطلاعات و آگاهی کافی داشته باشند؟ و در صورتی که این خدمات به صورت یکسان در اختیار همه نباشد چه تاثیری بر افراد و جامعه خواهد گذاشت؟
▪️متن کتابچه در وبسایت بیدارزنی در دسترس است:
https://bidarzani.com/34642
#سقط_جنین
#حقوق_باروری
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
بیدارزنی
حقوق باروری: بارداری آگاهانه و آزادانه حق همه انسانهاست - بیدارزنی
در این کتابچه به این موضوع مهم میپردازیم که چرا حقوق باروری مهم است. چرا بارداری باید آگاهانه و آزادانه باشد.
بيدارزنى
Photo
🟣 «مهری نبیزاده» پناهجوی ۲۷ ساله اهل سردشت در مرز ترکیه به یونان بر اثر خستگی مسیر، جان خود را از دست داد
بر اساس گزارش سازمان حقوق بشری ههنگاو، روز دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۰، یک پناهجوی زن با هویت “مهری نبیزاده” ۲۷ ساله و اهل سردشت در مسیر رفتن به کشور یونان در اثر سکته قلبی ناشی از خستگی جان باخت.
به گفته یک منبع مطلع، مهری نبیزاده به همراه همسر و دو دختر ۴ و ۷ سالهاش از مسیر خشکی مرز مابین ترکیه و یونان قصد داشتند که خود را به مرزهای یونان برسانند که به دلیل مسافت طولانی و خستگی ناشی از از پیادهروی دچار سکته قلبی شده است.
«سردار ابراهیمنژاد» همسر مهری نبیزاده در این خصوص به ههنگاو گفت: «در مسیر خشکی مابین ترکیه و یونان، همسرم از شدت خستگی مفرط، قادر به پیادهروی نبود و افرادی که در این مسیر همسفر ما بودند، ما را همکاری نکرده و تنها گذاشتند و در نهایت همسرم دچار ایست قلبی شد و جلوی چشم خودم و فرزندانم جانش را از دست داد».
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: «من بیش از دو ساعت جسد همسرم را کول کردم و همراه با دو دختر خردسالم گریه کنان در جنگلهای یونان پیاده روی کردهایم تا به فردی رسیدیم و پلیس را مطلع کرده است».
آقای ابراهیمنژاد همچنین اظهار داشت که: «پس از مطلع شدن پلیس، جسد همسرم را به سردخانه یکی از بیمارستانها برده و من و دو کودک خردسالم را بازداشت کردند و هم اکنون در کمپ فلایکو نگهداری میشویم و میگویند تا پایان اتمام دوره ۱۴ روزه قرنطینه اجازه دیدن جسد همسرت را ندارید».
طی شش ماه گذشته دستکم ۱۱ پناهجوی کُرد ایرانی در حین رفتن به كشورهای اروپایی جانشان را از دست دادهاند که ۹ نفر از آنها اهل سردشت بودهاند. «سردار ابراهیمنژاد» همراه با دو کودک خود در وضعیت نامناسب روحی در قرنطینه کمپ “فلایکو” حضور دارند.
در تاریخ ۹ آبان ۹۹ نیز یک خانوادهی پنج نفرهی اهل سردشت بهنامهای «رسول ایراننژاد» کارگر ۳۵ ساله، «شیوا محمد پناهی» ۳۵ ساله، «آنیتا ایراننژاد» ۹ ساله و «آرمین ایراننژاد» ۶ ساله از اعضای غرقشده در قایق پناهجویان بهسوی بریتانیا بودند. پس از ۸ ماه، پیکر آرتین ۱۵ ماهه نیز به ساحل نوروژ رسید.
#ناشهروندان
#پناهجویان
@bidarzani
بر اساس گزارش سازمان حقوق بشری ههنگاو، روز دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۰، یک پناهجوی زن با هویت “مهری نبیزاده” ۲۷ ساله و اهل سردشت در مسیر رفتن به کشور یونان در اثر سکته قلبی ناشی از خستگی جان باخت.
به گفته یک منبع مطلع، مهری نبیزاده به همراه همسر و دو دختر ۴ و ۷ سالهاش از مسیر خشکی مرز مابین ترکیه و یونان قصد داشتند که خود را به مرزهای یونان برسانند که به دلیل مسافت طولانی و خستگی ناشی از از پیادهروی دچار سکته قلبی شده است.
«سردار ابراهیمنژاد» همسر مهری نبیزاده در این خصوص به ههنگاو گفت: «در مسیر خشکی مابین ترکیه و یونان، همسرم از شدت خستگی مفرط، قادر به پیادهروی نبود و افرادی که در این مسیر همسفر ما بودند، ما را همکاری نکرده و تنها گذاشتند و در نهایت همسرم دچار ایست قلبی شد و جلوی چشم خودم و فرزندانم جانش را از دست داد».
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: «من بیش از دو ساعت جسد همسرم را کول کردم و همراه با دو دختر خردسالم گریه کنان در جنگلهای یونان پیاده روی کردهایم تا به فردی رسیدیم و پلیس را مطلع کرده است».
آقای ابراهیمنژاد همچنین اظهار داشت که: «پس از مطلع شدن پلیس، جسد همسرم را به سردخانه یکی از بیمارستانها برده و من و دو کودک خردسالم را بازداشت کردند و هم اکنون در کمپ فلایکو نگهداری میشویم و میگویند تا پایان اتمام دوره ۱۴ روزه قرنطینه اجازه دیدن جسد همسرت را ندارید».
طی شش ماه گذشته دستکم ۱۱ پناهجوی کُرد ایرانی در حین رفتن به كشورهای اروپایی جانشان را از دست دادهاند که ۹ نفر از آنها اهل سردشت بودهاند. «سردار ابراهیمنژاد» همراه با دو کودک خود در وضعیت نامناسب روحی در قرنطینه کمپ “فلایکو” حضور دارند.
در تاریخ ۹ آبان ۹۹ نیز یک خانوادهی پنج نفرهی اهل سردشت بهنامهای «رسول ایراننژاد» کارگر ۳۵ ساله، «شیوا محمد پناهی» ۳۵ ساله، «آنیتا ایراننژاد» ۹ ساله و «آرمین ایراننژاد» ۶ ساله از اعضای غرقشده در قایق پناهجویان بهسوی بریتانیا بودند. پس از ۸ ماه، پیکر آرتین ۱۵ ماهه نیز به ساحل نوروژ رسید.
#ناشهروندان
#پناهجویان
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 چگونه هنر میتواند خشونت تحملناپذیری که قرنها بر زنان اِعمال شده است را بیان کند؟
کار «پینا باوش» پاسخ کوبندهای به این پرسش است، زیرا که به ما امکان میدهد در باب حرکت عمقی هنر شگفتزده شویم.
خشونت بر روی بدن زن یکی از مضامین مکرر در کار پینا باوش است؛ این مضمون در آثار او گاه در بافت کشمکشی پیوسته در زندگی نشان داده میشود و گاه از طریق شی انگاشتنِ بدن و محروم نشان دادن آن از یک زندگی بهنجار.
«آنه لینسل» کارگردان مستندی دربارهی پینا باوش، رویاهای رقصان (Tanzträume)، توضیح میدهد که وقتی مادرش برای اولین بار فیلم او را دیده، میتوانسته شباهتهایی بین آنچه که دیده و آنچه که در زمان جنگ جهانی دوم و در اردوگاههای کار اجباری تجربه کرده است، بشمارد. مشخصاًَ دو کار «ریش آبی» و «کافه مولر» که در سالهای ۱۹۷۷ و ۱۹۷۸ نوشته و اجرا شدند از این نظر حائز اهمیت هستند.
در کافه مولر صحنهی اجرا پر از صندلی است. در این بین مردی در تلاش است تا به سرعت از مسیر حرکت زنی خوابگرد [پینا باوش] که به دلیل بسته بودن چشمهایش مدام به دیوارها برخورد میکند، منحرف شود. در اینجا باوش با کوبیدن بدن رنجورش به دیوارها اعمال قدرت معماری بر روی بدنها را تائید میکند. کمی بعد، مردی-شبیه به فرشتهی فیلم بالهای هوس ویم وندرس-بدنِ یک زن را در آغوش مردی میگذارد که هر بار به زمین میافتد.
اما ریش آبی که بر اساس حکایتی به همین نام نوشته و اجرا شده ذاتی جز اعمال خشونت بر روی بدن زن ندارد: در این حکایت ریش آبی نجیبزادهای است که زناناش را یک به یک در اتاقی در قصر محل سکونتش سلاخی میکند. پینا باوش در این اجرا هنر رقصش را بر روی خشونت بیان شده از جانب اصطکاک ایجاد شده مابین بدن مرد و زن بنیان میگذارد. در اینجا مورد دوم (بدن زن) مدام مورد تعرض قرار میگیرد و در حین فرار از دست متجاوز/قاتل به اشیای درون صحنه برخورد میکند؛ آن سپس بر روی زمین کشیده میشود، به سمت دیوار پرتاب میشود و ناگهان در آغوش مردی غریبه میافتد ...
▪️در اینجا تحمل آنچه که ما به عنوان تماشاگر میبینیم حقیقتاً دشوار است، زیرا که میدانیم بدن رقصنده عملاً در معرض این حد از خشونت است: به واقع هیچگونه تقلبی وجود ندارد و خشونت توسط هیچ چیز به غیر از خودش بیان نمیشود. همچنین باید توجه کرد که محیط مادیای که این بدنها را احاطه کرده است هرگز خود نمیتواند منزه باشد. نویز بدن، بیپرده با این محیط؛ کف یا دیوار، برخورد میکند و به بطن تماشاگر ضربه میزند.
▪️در هر صورت چگونه هنر میتواند نیروهای امر واقع را که خشونت را نیز شامل میشوند، بیان کند؟ پاسخ این سوال احتمالاً چیزی است که ما، تماشاگران و حتی رقصندهها بدان بیتوجهیم. پینا باوش ما را وادار میسازد که به خشونت (که در اجرای او در قالب یک تجربهی زیباشناختی درآمده است) به منزلهی بخشی از تعاملات بشری نگاهی دوباره بیندازیم. حاصل کار برانگیختن حس تنفر عمیق ماست نسبت به هر آنچه که میبینیم. حسی که هیچ متنی را یارای توصیف آن نیست.
@CineManiaa
@bidarzani
کار «پینا باوش» پاسخ کوبندهای به این پرسش است، زیرا که به ما امکان میدهد در باب حرکت عمقی هنر شگفتزده شویم.
خشونت بر روی بدن زن یکی از مضامین مکرر در کار پینا باوش است؛ این مضمون در آثار او گاه در بافت کشمکشی پیوسته در زندگی نشان داده میشود و گاه از طریق شی انگاشتنِ بدن و محروم نشان دادن آن از یک زندگی بهنجار.
«آنه لینسل» کارگردان مستندی دربارهی پینا باوش، رویاهای رقصان (Tanzträume)، توضیح میدهد که وقتی مادرش برای اولین بار فیلم او را دیده، میتوانسته شباهتهایی بین آنچه که دیده و آنچه که در زمان جنگ جهانی دوم و در اردوگاههای کار اجباری تجربه کرده است، بشمارد. مشخصاًَ دو کار «ریش آبی» و «کافه مولر» که در سالهای ۱۹۷۷ و ۱۹۷۸ نوشته و اجرا شدند از این نظر حائز اهمیت هستند.
در کافه مولر صحنهی اجرا پر از صندلی است. در این بین مردی در تلاش است تا به سرعت از مسیر حرکت زنی خوابگرد [پینا باوش] که به دلیل بسته بودن چشمهایش مدام به دیوارها برخورد میکند، منحرف شود. در اینجا باوش با کوبیدن بدن رنجورش به دیوارها اعمال قدرت معماری بر روی بدنها را تائید میکند. کمی بعد، مردی-شبیه به فرشتهی فیلم بالهای هوس ویم وندرس-بدنِ یک زن را در آغوش مردی میگذارد که هر بار به زمین میافتد.
اما ریش آبی که بر اساس حکایتی به همین نام نوشته و اجرا شده ذاتی جز اعمال خشونت بر روی بدن زن ندارد: در این حکایت ریش آبی نجیبزادهای است که زناناش را یک به یک در اتاقی در قصر محل سکونتش سلاخی میکند. پینا باوش در این اجرا هنر رقصش را بر روی خشونت بیان شده از جانب اصطکاک ایجاد شده مابین بدن مرد و زن بنیان میگذارد. در اینجا مورد دوم (بدن زن) مدام مورد تعرض قرار میگیرد و در حین فرار از دست متجاوز/قاتل به اشیای درون صحنه برخورد میکند؛ آن سپس بر روی زمین کشیده میشود، به سمت دیوار پرتاب میشود و ناگهان در آغوش مردی غریبه میافتد ...
▪️در اینجا تحمل آنچه که ما به عنوان تماشاگر میبینیم حقیقتاً دشوار است، زیرا که میدانیم بدن رقصنده عملاً در معرض این حد از خشونت است: به واقع هیچگونه تقلبی وجود ندارد و خشونت توسط هیچ چیز به غیر از خودش بیان نمیشود. همچنین باید توجه کرد که محیط مادیای که این بدنها را احاطه کرده است هرگز خود نمیتواند منزه باشد. نویز بدن، بیپرده با این محیط؛ کف یا دیوار، برخورد میکند و به بطن تماشاگر ضربه میزند.
▪️در هر صورت چگونه هنر میتواند نیروهای امر واقع را که خشونت را نیز شامل میشوند، بیان کند؟ پاسخ این سوال احتمالاً چیزی است که ما، تماشاگران و حتی رقصندهها بدان بیتوجهیم. پینا باوش ما را وادار میسازد که به خشونت (که در اجرای او در قالب یک تجربهی زیباشناختی درآمده است) به منزلهی بخشی از تعاملات بشری نگاهی دوباره بیندازیم. حاصل کار برانگیختن حس تنفر عمیق ماست نسبت به هر آنچه که میبینیم. حسی که هیچ متنی را یارای توصیف آن نیست.
@CineManiaa
@bidarzani
📌اشتغال زنان در خاورمیانه (بخش دوم)
✍🏽 برگردان: بنفشه جمالی
#بیدارزنی: «این مطلب بخش دوم از خلاصه گزارشی است که بر اساس تحقیقات جهانی مککنزی تحت عنوان «آینده اشتغال» نوشته شده است. گزارش به تاثیر انقلاب چهارم صنعتی در خاورمیانه چه تأثیری بر اشتغال زنان میپردازد. بخش اول گزارش بیشتر متمرکز بر نابرابری جنسیتی در مشاغل فنی و حرفهای در خاورمیانه است. در بخش اول گفتیم مشارکت زنان در مشاغل فنی و حرفهای در خاورمیانه به چهار فاکتور مهم وابسته است:
۱) آموزش ۲) شمول مالی ۳) شکافزدایی دیجیتالی ۴) حمایتهای قانونی.
کشورهای مورد مطالعه ما در خصوص برخی از این شاخصها برای ایجاد برابری جنسیتی کوتاهی کردهاند. برابری جنسیتی در این حوزهها در حقیقت در زنان به ایجاد انگیزه برای مشارکت در مشاغل با مهارت بالا میانجامد.
نکته جالبتوجه اینکه، زنان و مردان دارای سطح تحصیلات مشابه در این کشورها هستند. نرخ تحصیلات زنان در لبنان (۱)، اردن (۰٫۹۹) مصر (۰٫۹۲) درصد که نتیجه سرمایهگذاری چشمگیر آموزش زنان در این کشورها بوده است.
در بحث شمول مالی، نابرابری جنسیتی در اردن با نرخ (۰٫۴۷) و عربستان (۰٫۵) بسیار رایج است در حالیکه امارات و کویت بالاترین برابری جنسیتی در این حوزه را به ترتیب (۰٫۷۷) و (۰٫۸۹) دارا هستند. بعلاوه در خصوص حمایتهای قانونی کشورهای مورد مطالعه در مقایسه با کشورهای پیشرفته در رتبههای بسیار ضعیفی قرار دارند.
در خصوص شکافزدایی دیجیتالی نیز آمارها نشان میدهند برخی از کشورهای خاورمیانه توانستهاند به موفقیتهایی دست یابند.(مصر ۰٫۹۵، امارات و کویت ۱)
بررسی این شاخصهها بهتنهایی نمیتواند راه گشا باشد؛ بنابراین ما در ادامه این چهار شاخصه را مورد بررسی قرار میدهیم تا بتوانیم تصویری جامعتر از چگونگی تأثیر آنها بر زنان و مردان و مشارکت فعال زنان در بازار کار در آینده داشته باشیم».
#اشتغال_زنان #خاورمیانه
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42767
✍🏽 برگردان: بنفشه جمالی
#بیدارزنی: «این مطلب بخش دوم از خلاصه گزارشی است که بر اساس تحقیقات جهانی مککنزی تحت عنوان «آینده اشتغال» نوشته شده است. گزارش به تاثیر انقلاب چهارم صنعتی در خاورمیانه چه تأثیری بر اشتغال زنان میپردازد. بخش اول گزارش بیشتر متمرکز بر نابرابری جنسیتی در مشاغل فنی و حرفهای در خاورمیانه است. در بخش اول گفتیم مشارکت زنان در مشاغل فنی و حرفهای در خاورمیانه به چهار فاکتور مهم وابسته است:
۱) آموزش ۲) شمول مالی ۳) شکافزدایی دیجیتالی ۴) حمایتهای قانونی.
کشورهای مورد مطالعه ما در خصوص برخی از این شاخصها برای ایجاد برابری جنسیتی کوتاهی کردهاند. برابری جنسیتی در این حوزهها در حقیقت در زنان به ایجاد انگیزه برای مشارکت در مشاغل با مهارت بالا میانجامد.
نکته جالبتوجه اینکه، زنان و مردان دارای سطح تحصیلات مشابه در این کشورها هستند. نرخ تحصیلات زنان در لبنان (۱)، اردن (۰٫۹۹) مصر (۰٫۹۲) درصد که نتیجه سرمایهگذاری چشمگیر آموزش زنان در این کشورها بوده است.
در بحث شمول مالی، نابرابری جنسیتی در اردن با نرخ (۰٫۴۷) و عربستان (۰٫۵) بسیار رایج است در حالیکه امارات و کویت بالاترین برابری جنسیتی در این حوزه را به ترتیب (۰٫۷۷) و (۰٫۸۹) دارا هستند. بعلاوه در خصوص حمایتهای قانونی کشورهای مورد مطالعه در مقایسه با کشورهای پیشرفته در رتبههای بسیار ضعیفی قرار دارند.
در خصوص شکافزدایی دیجیتالی نیز آمارها نشان میدهند برخی از کشورهای خاورمیانه توانستهاند به موفقیتهایی دست یابند.(مصر ۰٫۹۵، امارات و کویت ۱)
بررسی این شاخصهها بهتنهایی نمیتواند راه گشا باشد؛ بنابراین ما در ادامه این چهار شاخصه را مورد بررسی قرار میدهیم تا بتوانیم تصویری جامعتر از چگونگی تأثیر آنها بر زنان و مردان و مشارکت فعال زنان در بازار کار در آینده داشته باشیم».
#اشتغال_زنان #خاورمیانه
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42767
بیدارزنی
اشتغال زنان در خاورمیانه- بخش دوم/ ترحمه بنفشه جمالی - بیدارزنی
گزارش شکافزدایی دیجیتالی را موثر و آموزش و مهارتآموزی را لازم در پایان دادن به نابرابری جنسیتی در اشتغال زنان در خاورمیانه میداند.
🟣 اعتصاب سراسری کارگران پروژهای صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در پیوند با اعتصابات خرداد سال جاری قرار خواهد گرفت.
در روز ۵ خرداد ۱۴۰۰، صدها تن از #زنان و مردان (کارکنان قرارداد موقت) و کارگران شرکت نفت ایران، دستکم در پنج شهر، مناطق عسلویه، لاوان و بهرگان و یک سکوی نفتی در خلیجفارس دست به #اعتصاب و تجمع زدند.
روز گذشته در #پالایشگاه_نفتتهران ، ۷۰۰ کارگر پیمانکاری این مجموعه، در پاسخ به اعتراضات و بیان مطالبات خود، اخراج شدند. اخراجی که گرچه هدف غایی آن، سیاست تزریق رعب و وحشت، جهت سرکوب اتحاد و تشکلیابی دیگر واحدهای صنعت عظیم نفتی است، اما کارآمد نیست. چرا که از صبح امروز:
✔️شرکت تهران جنوب ماهشهر
✔️پالایشگاه آبادان (اکسیر، اریادژ، سکاف)
✔️ فاز ۲۲ و ۲۴ شرکت پتونیا و
✔️ پالایشگاه نفت اصفهان نیز به اعتصابات ۲۵ واحد نفتی در روز گذشته پیوستند.
__________________________
متن پیشرو از وبسایت «کمیته عمل سازمانده کارگری» انتخاب شده است:
▪️از متن: «سازماندهی یک اعتصاب سراسری برای دومین سال متوالی در یکی از بیثباتترین، پراکندهترین و ناامنترین بخشهای طبقۀ کارگر ایران قطعاً یکی از نقاط درخشان جنبش کارگری در سالهای اخیر بوده. سرعت پیوستن واحدهای پتروشیمی-نیروگاهی به اعتصاب سراسری امسال، به نسبت پارسال جهش قابل ملاحظهای پیدا کرده که قطعاً از دستاوردهای اعتصاب سال گذشته است.
اعتصابی که اهمیتش نه فقط در متحدکردن هزاران کارگر:
▫️۱- در جغرافیای پراکندۀ کشور (شمال تا جنوب: تهران تا بوشهر)
▫️۲- در یکی از امنیتیترین و سنگینترین صنایع مادر کشور
▫️۳- در کاری ماهیتاً موقت و بیثبات،
بلکه در عین حال در متحد کردن کارگرانی با دهها کارفرما و پیمانکار مختلف است.
سلاح #پیمانکاری در دهههای اخیر از مهمترین ابزارهای دولت و سرمایهداران بزرگ برای تجزیه کردن #طبقه_کارگر بوده است و به تبعش تا سالهای متوالی این اسطوره در اذهان جا افتاده بود که پیوند کارگرانی با کارفرماهای مختلف به یکدیگر اگر ناممکن نباشد، در شرایط استبدادی نزدیک به محال است».
ادامهی متن در لینک زیر در دسترس است:
https://bit.ly/3zKQoiV
@KSazmandeh
@bidarzani
در روز ۵ خرداد ۱۴۰۰، صدها تن از #زنان و مردان (کارکنان قرارداد موقت) و کارگران شرکت نفت ایران، دستکم در پنج شهر، مناطق عسلویه، لاوان و بهرگان و یک سکوی نفتی در خلیجفارس دست به #اعتصاب و تجمع زدند.
روز گذشته در #پالایشگاه_نفتتهران ، ۷۰۰ کارگر پیمانکاری این مجموعه، در پاسخ به اعتراضات و بیان مطالبات خود، اخراج شدند. اخراجی که گرچه هدف غایی آن، سیاست تزریق رعب و وحشت، جهت سرکوب اتحاد و تشکلیابی دیگر واحدهای صنعت عظیم نفتی است، اما کارآمد نیست. چرا که از صبح امروز:
✔️شرکت تهران جنوب ماهشهر
✔️پالایشگاه آبادان (اکسیر، اریادژ، سکاف)
✔️ فاز ۲۲ و ۲۴ شرکت پتونیا و
✔️ پالایشگاه نفت اصفهان نیز به اعتصابات ۲۵ واحد نفتی در روز گذشته پیوستند.
__________________________
متن پیشرو از وبسایت «کمیته عمل سازمانده کارگری» انتخاب شده است:
▪️از متن: «سازماندهی یک اعتصاب سراسری برای دومین سال متوالی در یکی از بیثباتترین، پراکندهترین و ناامنترین بخشهای طبقۀ کارگر ایران قطعاً یکی از نقاط درخشان جنبش کارگری در سالهای اخیر بوده. سرعت پیوستن واحدهای پتروشیمی-نیروگاهی به اعتصاب سراسری امسال، به نسبت پارسال جهش قابل ملاحظهای پیدا کرده که قطعاً از دستاوردهای اعتصاب سال گذشته است.
اعتصابی که اهمیتش نه فقط در متحدکردن هزاران کارگر:
▫️۱- در جغرافیای پراکندۀ کشور (شمال تا جنوب: تهران تا بوشهر)
▫️۲- در یکی از امنیتیترین و سنگینترین صنایع مادر کشور
▫️۳- در کاری ماهیتاً موقت و بیثبات،
بلکه در عین حال در متحد کردن کارگرانی با دهها کارفرما و پیمانکار مختلف است.
سلاح #پیمانکاری در دهههای اخیر از مهمترین ابزارهای دولت و سرمایهداران بزرگ برای تجزیه کردن #طبقه_کارگر بوده است و به تبعش تا سالهای متوالی این اسطوره در اذهان جا افتاده بود که پیوند کارگرانی با کارفرماهای مختلف به یکدیگر اگر ناممکن نباشد، در شرایط استبدادی نزدیک به محال است».
ادامهی متن در لینک زیر در دسترس است:
https://bit.ly/3zKQoiV
@KSazmandeh
@bidarzani
Telegraph
اعتصاب سراسری ۱۴۰۰ کارگران پروژهای صنایع نفت، گاز و نیروگاهی
سازماندهی یک اعتصاب سراسری برای دومین سال متوالی در یکی از بیثباتترین، پراکندهترین و ناامنترین بخشهای طبقۀ کارگر ایران قطعاً یکی از نقاط درخشان جنبش کارگری در سالهای اخیر بوده. سرعت پیوستن واحدهای پتروشیمی-نیروگاهی به اعتصاب سراسری امسال، به نسبت پارسال…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی : صحبتهای دادا زلیخا و کاک عثمان، مادر و پدر «گلاله شیخی»، قربانی #زن_کشی در سقز
گلاله شیخی، ۲۶ ساله، دانشآموختهی حقوق و مشغول بهکار در یک دفتر وکالت بود. روز سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰، جسد سوختهی وی در جاده سنندج به سقز و در محلی به نام “چاپان سفلی” توسط ماموران اداره آگاهی کشف شد. او توسط نامزدش و در پی مخالفت با #حق_اشتغال خود کشته شد.
ویدئوی پیشرو، صحبتهای پدر و مادر گلاله شیخی است که توسط انجمن زنان ژیوانو تهیه شده است. آنها اعلام کردند که: «برای خرج تحصیل هر سه دخترمان، خانهمان را فروختیم. تاکید کرده بودیم که دخترمان باز هم قصد ادامه تحصیل دارد و هیچکس نباید مانع او باشد، آنها هم قبول کرده بودند».
همچنین اعضای این انجمن روز دوشنبه ۲۴ خردادماه در اعتراض به رویهی زنکشی و افزایش خشونت علیه زنان با قرائت بیانیه یر سر مزار گلاله شیخی، حضور پیدا میکنند.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
⚫️ ترجمه و زیرنویس از #بیدارزنی و #ژيوانو
@bidarzani
گلاله شیخی، ۲۶ ساله، دانشآموختهی حقوق و مشغول بهکار در یک دفتر وکالت بود. روز سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰، جسد سوختهی وی در جاده سنندج به سقز و در محلی به نام “چاپان سفلی” توسط ماموران اداره آگاهی کشف شد. او توسط نامزدش و در پی مخالفت با #حق_اشتغال خود کشته شد.
ویدئوی پیشرو، صحبتهای پدر و مادر گلاله شیخی است که توسط انجمن زنان ژیوانو تهیه شده است. آنها اعلام کردند که: «برای خرج تحصیل هر سه دخترمان، خانهمان را فروختیم. تاکید کرده بودیم که دخترمان باز هم قصد ادامه تحصیل دارد و هیچکس نباید مانع او باشد، آنها هم قبول کرده بودند».
همچنین اعضای این انجمن روز دوشنبه ۲۴ خردادماه در اعتراض به رویهی زنکشی و افزایش خشونت علیه زنان با قرائت بیانیه یر سر مزار گلاله شیخی، حضور پیدا میکنند.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
⚫️ ترجمه و زیرنویس از #بیدارزنی و #ژيوانو
@bidarzani