📌مبارزه زنان کارگر کشاورزی برای حمل و نقل ایمن در تونس
✍🏽 برگردان: جلوه جواهری
#بیدارزنی: زنان کارگر کشاورزی در تونس، با مسائلی هم چون حمل و نقل پرخطر به مزارع با وسایل نقلیه قراضه، آزار جنسی، صدمه و حتی مرگ رو به رو هستند.
در شرایطی که اکثر مصرفکنندگان موقع انتخاب گوجهفرنگی، انگور یا سایر محصولات تازه که در فروشگاههای مواد غذایی موجود است لحظهای فکر نمیکنند، اغلب کارگران کشاورزی در سراسر جهان که این روزهای خود را صرف برداشت سبزیجات، میوهها و غلات برای پر کردن بشقاب دیگران میکنند، نمیتوانند از عهده تهیه آنها برآیند.
مبروكة يحياوي ۷۳ ساله که در مزارع کشاورزی تونس کار میکند، میگوید: «گاهی ممکن است پول کافی برای خرید نان از یک فروشنده خیابانی داشته باشم؛ گاهی اوقات هم نه».
يحياوي یکی از ۱.۵ میلیون کارگر کشاورزی در تونس است که بیش از ۶۰۰ هزار نفر آنها زن هستند. آنها بیش از ۱۰ ساعت در روز از گرمای شدید تابستانی و بارانهای سرد زمستانی رنج میبرند و دستمزد روزانه آنها بین ۵.۵ تا ۶ دلار است. آنها مجبور میشوند بخشی از دستمزد خود را صرف رفتوآمد روزانه به مزارع آنهم با اتومبیلهای قراضه کنند. مزارعی که به گفته زنان برای آنها امن نیست و در معرض آزار جنسی، صدمات و حتی مرگ هستند. سالانه صدها کارگر کشاورزی در تونس در میان رفتوآمد به مزارع کشته میشوند.
عفيف فياتشي، یکی دیگر از کارگران کشاورزی در تونس میگوید: «پشت ماشین، ما را مثل کیسههای سیبزمینی میچپانند و از همه بدتر، مردان را هم با ما سوار میکنند. آنها بدن ما را میخواهند لمس کنند با قسم و التماس یا فحاشی. مردان از هر لحاظ زنان را آزار میدهند. تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که غر نزنیم و ساکت بمانیم».
اما حالا اتحادیه عمومی کار تونس (UGTT)، از حقوق کارگران کشاورزی در حمل و نقل ایمن، دستمزدهای عادلانه و کار مناسب در تونس دفاع میکنند.
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42720
@bidarzani
✍🏽 برگردان: جلوه جواهری
#بیدارزنی: زنان کارگر کشاورزی در تونس، با مسائلی هم چون حمل و نقل پرخطر به مزارع با وسایل نقلیه قراضه، آزار جنسی، صدمه و حتی مرگ رو به رو هستند.
در شرایطی که اکثر مصرفکنندگان موقع انتخاب گوجهفرنگی، انگور یا سایر محصولات تازه که در فروشگاههای مواد غذایی موجود است لحظهای فکر نمیکنند، اغلب کارگران کشاورزی در سراسر جهان که این روزهای خود را صرف برداشت سبزیجات، میوهها و غلات برای پر کردن بشقاب دیگران میکنند، نمیتوانند از عهده تهیه آنها برآیند.
مبروكة يحياوي ۷۳ ساله که در مزارع کشاورزی تونس کار میکند، میگوید: «گاهی ممکن است پول کافی برای خرید نان از یک فروشنده خیابانی داشته باشم؛ گاهی اوقات هم نه».
يحياوي یکی از ۱.۵ میلیون کارگر کشاورزی در تونس است که بیش از ۶۰۰ هزار نفر آنها زن هستند. آنها بیش از ۱۰ ساعت در روز از گرمای شدید تابستانی و بارانهای سرد زمستانی رنج میبرند و دستمزد روزانه آنها بین ۵.۵ تا ۶ دلار است. آنها مجبور میشوند بخشی از دستمزد خود را صرف رفتوآمد روزانه به مزارع آنهم با اتومبیلهای قراضه کنند. مزارعی که به گفته زنان برای آنها امن نیست و در معرض آزار جنسی، صدمات و حتی مرگ هستند. سالانه صدها کارگر کشاورزی در تونس در میان رفتوآمد به مزارع کشته میشوند.
عفيف فياتشي، یکی دیگر از کارگران کشاورزی در تونس میگوید: «پشت ماشین، ما را مثل کیسههای سیبزمینی میچپانند و از همه بدتر، مردان را هم با ما سوار میکنند. آنها بدن ما را میخواهند لمس کنند با قسم و التماس یا فحاشی. مردان از هر لحاظ زنان را آزار میدهند. تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که غر نزنیم و ساکت بمانیم».
اما حالا اتحادیه عمومی کار تونس (UGTT)، از حقوق کارگران کشاورزی در حمل و نقل ایمن، دستمزدهای عادلانه و کار مناسب در تونس دفاع میکنند.
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42720
@bidarzani
بیدارزنی
مبارزه زنان کارگر کشاورزی برای حمل و نقل ایمن در تونس/ برگردان جلوه جواهری - بیدارزنی
زنان کارگر کشاورزی در تونس، با مسائلی هم چون حمل و نقل پرخطر به مزارع با وسایل نقلیه قراضه، آزار جنسی، صدمه و حتی مرگ مواجهند.
🟣 #بیدارزنی : تصاویری از تجمعات بیست و دوم خرداد سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۸۴
#همبستگی_جنبش_زنان_ایران
@bidarzani
#همبستگی_جنبش_زنان_ایران
@bidarzani
بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی : تصاویری از تجمعات بیست و دوم خرداد سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۸۴ #همبستگی_جنبش_زنان_ایران @bidarzani
🟣 #بیدارزنی : تاریخچهی بیست و دوم خرداد در جنبش زنان ایران
دههی هشتاد دورهی ظهور ائتلافها و کارزارهایی از جمله کمپین زنان و مردان علیه خشونت تا ۸ مارس، کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز، کمپین قانون بیسنگسار، کمپین حق ورود به استادیومها، کمپین علیه خشونتهای ناموسی، ائتلاف اعتراضی به لایحه حمایت از خانواده، ائتلاف علیه طرحهای تبعیضآمیز جنسیتی در دانشگاهها، در تاریخ جنبش زنان بوده است.
▪️روز بیست و دوم خرداد روز #همبستگی_جنبش_زنان_ایران نامگذاری شده است.
برگزاری تجمع ۲۲ خرداد سال ۸۴ از سوی گروهی از زنان به نام «جمع همانديشی فعالان جنبش زنان» مطرح شد و در ادامه حدود ۹۰ گروه و ۳۵۰ فعال سیاسی و مدنی برای این تجمع فراخوان دادند.
در ۲۲ خرداد ۱۳۸۴ با عنوان «نقض حقوق زنان در قانون اساسی ايران» مقابل دانشگاه تهران در آستانهی انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد.
اين تجمع با استقبال و حمايت گروههای مختلف زنان، انجمنها و سازمانهای اجتماعی و فرهنگی و سياسی روبرو بود، اگر چه با خشونت پلیس آغاز شد اما به دلیل شرایط پیش از انتخابات و فشار تجمعکنندگان برگزار شد.
تجمع ۲۲ خرداد سال ۸۵ را با حمایت طيف وسيعی از فعالان دانشجويی و سنديکايی برگزار شد و خواست مشخص آن، تغيير قوانين تبعيض آميز در جمهوری اسلامی بود.
همزمان متن حقوقی سادهای دربارهی قوانین تبعیضآمیز در رابطه با چندهمسری، طلاق، ولایت و حضانت فرزند، ارث، تابعیت، سن مسئولیت کیفری و ... منتشر و توزیع شد.
این تجمع با حمله نيروهای پليس و ضرب و شتم زنان و مردان شرکتکننده مواجه شد و حدود ۷۰ نفر بازداشت شدند که گرچه به تدريج آزاد شدند اما برای آنها پروندههای قضايی تشکيل شد. اولین حضور زنان نیروی انتظامی بود که برای پراکندن تجمعکنندگان به میدان آمده بودند.
شیرین عبادی، نسرین ستوده و لیلی علی کرمی به عنوان وکلای این زنان شکایتی را علیه «اقدام غیرقانونی نیروی انتظامی» تنظیم کردند. به گفتهی نسرین ستوده، پزشک قانونی آثار ضرب و جرح را روی بدن شاکیان تأیید کرده بود و بازپرس سه بار نماینده نیروی انتظامی را خواسته بود، اما «هر سه بار نماینده نیروی انتظامی از حضور در مرجع قضایی خودداری کرد.» در نهایت قرار منع تعقیب علیه متهمان صادر شد و در عوض دستگیرشدگان میدان هفت تیر برای محاکمه به دادگاه انقلاب سپرده شدند.
🟣 آن چه که به عقيده فعالان جنبش زنان، اهميت ۲۲ خرداد را برجسته میکند به وجود آمدن تشکلهای زنان (کمپين جمعآوری يک ميليون امضا برای تغيير قوانين تبعيض آمیز و گروه مادران صلح) از دل آن تجمع است.
▪️برخی از شعارها و پلاکاردها عبارت بودند از:
«ما زنیم، انسانیم، اما حقی نداریم»، «قانون ضد زن منسوخ باید گردد»، «قانون ضد انسانی ملغی باید گردد».
👈 جزئیات تجمعات بیست و دوم خرداد سال ٨۴ و ٨۵ را در مصاحبهی جلوه جواهری، گزارش ژیلا بنییعقوب و گزارش مریم حسینخواه میتوانید مطالعه کنید.
#جنبش_زنان
#بیستودومخردادماه
@bidarzani
دههی هشتاد دورهی ظهور ائتلافها و کارزارهایی از جمله کمپین زنان و مردان علیه خشونت تا ۸ مارس، کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز، کمپین قانون بیسنگسار، کمپین حق ورود به استادیومها، کمپین علیه خشونتهای ناموسی، ائتلاف اعتراضی به لایحه حمایت از خانواده، ائتلاف علیه طرحهای تبعیضآمیز جنسیتی در دانشگاهها، در تاریخ جنبش زنان بوده است.
▪️روز بیست و دوم خرداد روز #همبستگی_جنبش_زنان_ایران نامگذاری شده است.
برگزاری تجمع ۲۲ خرداد سال ۸۴ از سوی گروهی از زنان به نام «جمع همانديشی فعالان جنبش زنان» مطرح شد و در ادامه حدود ۹۰ گروه و ۳۵۰ فعال سیاسی و مدنی برای این تجمع فراخوان دادند.
در ۲۲ خرداد ۱۳۸۴ با عنوان «نقض حقوق زنان در قانون اساسی ايران» مقابل دانشگاه تهران در آستانهی انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد.
اين تجمع با استقبال و حمايت گروههای مختلف زنان، انجمنها و سازمانهای اجتماعی و فرهنگی و سياسی روبرو بود، اگر چه با خشونت پلیس آغاز شد اما به دلیل شرایط پیش از انتخابات و فشار تجمعکنندگان برگزار شد.
تجمع ۲۲ خرداد سال ۸۵ را با حمایت طيف وسيعی از فعالان دانشجويی و سنديکايی برگزار شد و خواست مشخص آن، تغيير قوانين تبعيض آميز در جمهوری اسلامی بود.
همزمان متن حقوقی سادهای دربارهی قوانین تبعیضآمیز در رابطه با چندهمسری، طلاق، ولایت و حضانت فرزند، ارث، تابعیت، سن مسئولیت کیفری و ... منتشر و توزیع شد.
این تجمع با حمله نيروهای پليس و ضرب و شتم زنان و مردان شرکتکننده مواجه شد و حدود ۷۰ نفر بازداشت شدند که گرچه به تدريج آزاد شدند اما برای آنها پروندههای قضايی تشکيل شد. اولین حضور زنان نیروی انتظامی بود که برای پراکندن تجمعکنندگان به میدان آمده بودند.
شیرین عبادی، نسرین ستوده و لیلی علی کرمی به عنوان وکلای این زنان شکایتی را علیه «اقدام غیرقانونی نیروی انتظامی» تنظیم کردند. به گفتهی نسرین ستوده، پزشک قانونی آثار ضرب و جرح را روی بدن شاکیان تأیید کرده بود و بازپرس سه بار نماینده نیروی انتظامی را خواسته بود، اما «هر سه بار نماینده نیروی انتظامی از حضور در مرجع قضایی خودداری کرد.» در نهایت قرار منع تعقیب علیه متهمان صادر شد و در عوض دستگیرشدگان میدان هفت تیر برای محاکمه به دادگاه انقلاب سپرده شدند.
🟣 آن چه که به عقيده فعالان جنبش زنان، اهميت ۲۲ خرداد را برجسته میکند به وجود آمدن تشکلهای زنان (کمپين جمعآوری يک ميليون امضا برای تغيير قوانين تبعيض آمیز و گروه مادران صلح) از دل آن تجمع است.
▪️برخی از شعارها و پلاکاردها عبارت بودند از:
«ما زنیم، انسانیم، اما حقی نداریم»، «قانون ضد زن منسوخ باید گردد»، «قانون ضد انسانی ملغی باید گردد».
👈 جزئیات تجمعات بیست و دوم خرداد سال ٨۴ و ٨۵ را در مصاحبهی جلوه جواهری، گزارش ژیلا بنییعقوب و گزارش مریم حسینخواه میتوانید مطالعه کنید.
#جنبش_زنان
#بیستودومخردادماه
@bidarzani
رادیو فردا
سالگرد تجمع ۲۲ خرداد؛ کامیابی ها و ناکامی جنبش زنان
روز بيست و دوم خرداد در ميان طيف وسيعی از فعالان مدافع برابری حقوق زن و مرد در ايران، «روز همبستگی زنان» نام گرفته است.
🟣 امروز شنبه ۲۲ خرداد خانواده افکاری به همراه تعدادی از بستگان و فعالین اجتماعی در اعتراض به ۲۸۰ روز انفرادی برادران افکاری مقابل زندان عادل آباد شیراز حضور یافتند.
بنا بر گزارش اتحادیه آزاد کارگران، «جعفر عظیمزاده»، «نرگس محمدی»، «ناهید شیربیشه» مادر پویا بختیاری، «سکینه احمدی» مادر ابراهیم کتابدار، «پوران ناظمی» و «سعید محمدی» در جریان تجمع حمایت از برادران افکاری مقابل زندان عادل آباد شیراز دستگیر شدند.
#سرکوب_فعالان
#اعتتراضات_سراسری_آبان۹۸
@bidarzani
بنا بر گزارش اتحادیه آزاد کارگران، «جعفر عظیمزاده»، «نرگس محمدی»، «ناهید شیربیشه» مادر پویا بختیاری، «سکینه احمدی» مادر ابراهیم کتابدار، «پوران ناظمی» و «سعید محمدی» در جریان تجمع حمایت از برادران افکاری مقابل زندان عادل آباد شیراز دستگیر شدند.
#سرکوب_فعالان
#اعتتراضات_سراسری_آبان۹۸
@bidarzani
بيدارزنى
🟣 امروز شنبه ۲۲ خرداد خانواده افکاری به همراه تعدادی از بستگان و فعالین اجتماعی در اعتراض به ۲۸۰ روز انفرادی برادران افکاری مقابل زندان عادل آباد شیراز حضور یافتند. بنا بر گزارش اتحادیه آزاد کارگران، «جعفر عظیمزاده»، «نرگس محمدی»، «ناهید شیربیشه» مادر پویا…
🟣 به گزارش اتحادیه آزاد کارگران، بنابر تماس تلفنی کوتاهی که جعفر عظیم زاده با خانواده داشته است، او از آزادی خود و دیگر دستگیرشدگان خبر داده است.
@bidarzani
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 «روزانه، هزار انقلاب کوچک»
گفتگویی با برخی فعالین «کارزار فمینیستی» در روژاوا
تهیهکنندگان: مایا چومی و یوهانا بروزه
برگرفته از نشریهی ریوُلت
برگردان: قباد بخشی
برشی از متن:
یک هیئت نمایندگی فمینیستی متشکل از شماری از زنان ساکن مناطق مختلف آلمان بهمدت سه ماه در سرزمین خودمختار روژاوا در سفر بود، با این هدف که #انقلاب_زنان در شمالشرقی سوریه را به چشم جهانیان آشکارتر کند. ما در یک بازهی زمانی طولانی، حول تجربیات، چالشها و چشماندازهای جنبش زنان با برخی اعضای این هیئت تبادل نظر کرده و پرسشها و دغدغههایی را در رابطه با وضعیت [جنبش] زنان در اروپا و روژاوا رد و بدل کردیم. حاصل کار، بحث وسیع و جامعی با زنان شرکتکننده در این کارزار شد که بخشی از گزارش مستند آن در اینجا ارائه میشود.
▪️در این رسانهها بهسختی میتوان یک گزارش پیدا کرد که در آن از تکوین و تکامل یک آلترناتیو در روژاوا حرفی به میان بیاید و همچنین از نقشی که زنان در آن به عهده گرفتهاند. نزد افکار عمومی چپ نیز طیف وسیع و متفاوتی از دیدگاهها در این زمینه وجود دارد: از آرمانیسازیِ کلیشهایِ روژاوا، که بهترین مثال برای آن، زنی جوان با گیسوان سیاه و کلاشینکوفی در دست است، تا مرزبندی کامل با روژاوا و نفی آن. در گفتگو با خبرنگاران و روزنامهنگاران متوجه شدیم که علاقه و کنجکاوی زیادی نسبت به حوزهی عملیات نظامی و مقاومت وجود دارد، ولی نه در موضوع خود پروژهی روژاوا.
▪️این پرسش، که «انقلاب چگونه میتواند یک چشمانداز دائمی و پایدار ارائه کند، امنیت ایجاد کند»؟ روز به روز بهطور برجستهتری مطرح میشود. ضمانت حفظ و یا ایجاد زیرساختهایی که پاسخگوی نیازهای عمومی باشند، در سایهی تهدید دائمی جنگ و تحریم اقتصادی، بهرسمیت شناختهنشدن روژاوا از جانب بسیاری از دولتها و مشخصا کمبود نیروهای متخصص، تعهد بسیار دشوار است.
در این رابطه و اینجا ما هنوز به مسئلهی ضدتبلیغات اصلا نپرداختهایم. من شخصا بارها در مقالههای مختلف خواندهام که جنبش در اینجا درحقیقت کاملا اقتدارگرا و وهنِ انسان است و #آزادی_زنان فقط یک پوشش تبلیغاتی برای پنهانکردن واقعیت آن محسوب میشود. این نگاه، یک رسوایی وحشتناک و یک رویکرد آشکارا سکسیستی است. چون این نگاه دوباره زنی را به تصویر میکشد که اساساً نمیتواند برای خود تصمیم بگیرد.
▪️متن کامل این ترجمه که در اسفند ۱۳۹۷ تهیه شده، در وبسایت کارگاه دیالکتیک در دسترس است:
https://kaargaah.net/?p=795
@kdialectic
@bidarzani
گفتگویی با برخی فعالین «کارزار فمینیستی» در روژاوا
تهیهکنندگان: مایا چومی و یوهانا بروزه
برگرفته از نشریهی ریوُلت
برگردان: قباد بخشی
برشی از متن:
یک هیئت نمایندگی فمینیستی متشکل از شماری از زنان ساکن مناطق مختلف آلمان بهمدت سه ماه در سرزمین خودمختار روژاوا در سفر بود، با این هدف که #انقلاب_زنان در شمالشرقی سوریه را به چشم جهانیان آشکارتر کند. ما در یک بازهی زمانی طولانی، حول تجربیات، چالشها و چشماندازهای جنبش زنان با برخی اعضای این هیئت تبادل نظر کرده و پرسشها و دغدغههایی را در رابطه با وضعیت [جنبش] زنان در اروپا و روژاوا رد و بدل کردیم. حاصل کار، بحث وسیع و جامعی با زنان شرکتکننده در این کارزار شد که بخشی از گزارش مستند آن در اینجا ارائه میشود.
▪️در این رسانهها بهسختی میتوان یک گزارش پیدا کرد که در آن از تکوین و تکامل یک آلترناتیو در روژاوا حرفی به میان بیاید و همچنین از نقشی که زنان در آن به عهده گرفتهاند. نزد افکار عمومی چپ نیز طیف وسیع و متفاوتی از دیدگاهها در این زمینه وجود دارد: از آرمانیسازیِ کلیشهایِ روژاوا، که بهترین مثال برای آن، زنی جوان با گیسوان سیاه و کلاشینکوفی در دست است، تا مرزبندی کامل با روژاوا و نفی آن. در گفتگو با خبرنگاران و روزنامهنگاران متوجه شدیم که علاقه و کنجکاوی زیادی نسبت به حوزهی عملیات نظامی و مقاومت وجود دارد، ولی نه در موضوع خود پروژهی روژاوا.
▪️این پرسش، که «انقلاب چگونه میتواند یک چشمانداز دائمی و پایدار ارائه کند، امنیت ایجاد کند»؟ روز به روز بهطور برجستهتری مطرح میشود. ضمانت حفظ و یا ایجاد زیرساختهایی که پاسخگوی نیازهای عمومی باشند، در سایهی تهدید دائمی جنگ و تحریم اقتصادی، بهرسمیت شناختهنشدن روژاوا از جانب بسیاری از دولتها و مشخصا کمبود نیروهای متخصص، تعهد بسیار دشوار است.
در این رابطه و اینجا ما هنوز به مسئلهی ضدتبلیغات اصلا نپرداختهایم. من شخصا بارها در مقالههای مختلف خواندهام که جنبش در اینجا درحقیقت کاملا اقتدارگرا و وهنِ انسان است و #آزادی_زنان فقط یک پوشش تبلیغاتی برای پنهانکردن واقعیت آن محسوب میشود. این نگاه، یک رسوایی وحشتناک و یک رویکرد آشکارا سکسیستی است. چون این نگاه دوباره زنی را به تصویر میکشد که اساساً نمیتواند برای خود تصمیم بگیرد.
▪️متن کامل این ترجمه که در اسفند ۱۳۹۷ تهیه شده، در وبسایت کارگاه دیالکتیک در دسترس است:
https://kaargaah.net/?p=795
@kdialectic
@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی : در طول نشست #G7 فعالان محیطزیست و هنرمندان بسیاری با حضور در سواحل کورنوال انگلستان، نسبت به سیاستهای ضد محیطزیستی کشورهای قدرتمند جهانی دست به اعتراض زدند.
در این بین گروهی از اکولوژیستها با طراحی یک پرفورمنس اعتراضی، تاثیرات نفت خام بر محیط زیست را با اجرایی از ریختن (نفت مصنوعی) بر دهان انسانها نمایان کردند. بیش از ۹۰ درصد نفت خام، مخلوطی از هیدروکربنها شامل (پارافینها، الفینها و...) است. این مواد نفتی به محض ورود به هوا، آب و خاک، اثرات مخرب زیستمحیطی متفاوتی را ایجاد میکنند. ورود مواد به آبهای سطحی و زیرزمینی، اثرات بیولوژیکی آلودگی نفتی بر محیطزیست آبزیان و همچنین اختلال در تغذیهی طبیعی و تولیدمثل جانداران، بخشی از اصلیترین تبعات محیطزیستی است.
فعالان محیطزیست در این اجرا سعی کردند تا سیاستهای ضدمحیطزیستی سرمایهداری را با جابهجایی کالبد انسان به جای حیوانات و آبزیانْ برجستهتر کرده و دقیقهای از زوال محیطزیستی هر روزه را به تصویر بکشند.
@bidarzani
در این بین گروهی از اکولوژیستها با طراحی یک پرفورمنس اعتراضی، تاثیرات نفت خام بر محیط زیست را با اجرایی از ریختن (نفت مصنوعی) بر دهان انسانها نمایان کردند. بیش از ۹۰ درصد نفت خام، مخلوطی از هیدروکربنها شامل (پارافینها، الفینها و...) است. این مواد نفتی به محض ورود به هوا، آب و خاک، اثرات مخرب زیستمحیطی متفاوتی را ایجاد میکنند. ورود مواد به آبهای سطحی و زیرزمینی، اثرات بیولوژیکی آلودگی نفتی بر محیطزیست آبزیان و همچنین اختلال در تغذیهی طبیعی و تولیدمثل جانداران، بخشی از اصلیترین تبعات محیطزیستی است.
فعالان محیطزیست در این اجرا سعی کردند تا سیاستهای ضدمحیطزیستی سرمایهداری را با جابهجایی کالبد انسان به جای حیوانات و آبزیانْ برجستهتر کرده و دقیقهای از زوال محیطزیستی هر روزه را به تصویر بکشند.
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 نامه آتنا دائمی از زندان رشت؛ انتخابات پیش روست، ما را تبعید کردند تا آنچه را که باید نگوییم
آتنا دائمی، کنشگر مدنی، در زندان لاکان رشت، در اعتراض به تبعید زندانیان زن از زندانهای تهران به سایر شهرستانها پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، با نوشتن نامهای واکنش نشان داده است. آتنا دائمی در تاریخ ۲۶ اسفندماه ۹۹ از زندان اوین به زندان لاکان رشت تبعید شد. وی از آذرماه ۹۵ تا پیش از تبعید، دوره محکومیت خود را در بند زنان زندان اوین و بدون یک روز مرخصی سپری کرده است.
▪️متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته در ادامه می آید:
«سال ٩٩، پس از آنکه تعداد زیادى از دوستان و هم بندیانم را به زندانهاى دیگر ایران تبعید کردند، مرا نیز به تبعیدگاه لاکان رشت منتقل کردند تا از بودن زنان فعال و پیشرو در کنار یکدیگر آن هم پیش از انتخابات ١۴٠٠ جلوگیرى کنند، غافل از اینکه با این قبیل اعمال عجولانه و کورکورانه پیش از هر چیز براى هر یک از ما تجربهاى مفید خلق و ما را به اهدافمان نزدیکتر و در هر یک از شهرهاى ایران تکثیرمان کردند!
طى سالیان گذشته من و خانوادهام شاهد بیشترین اعمال فشارها از سوى نهادهاى امنیتى (وزارت اطلاعات و سپاه) بودهایم، همانگونه که در دیماه ٩٨ وقتى حین تحصن اعتراضی به کشتار بی امان آبان آن سال به مقر سپاه در اوین منتقل شدم، عمالشان اعتراف کردند که از سال ٩٣ تاکنون از هر راهى برای به قول خودشان “رام کردنم” استفاده کردند اما جز “افسار گسیختگى” بیشتر نتیجهای عایدشان نشده!
از گزینههاى عبث و باقى ماندهشان گفتند که هزاران بار علیه افراد و گروههاى مخالف خود به کار بردهاند که از آن جمله ترور شخصیتى و حیثیتى و صدور و اجراى حکم شلاق و تبعید به شهرستان و در نهایت حذف فیزیکى بود که پاسخهاى لازم را به آنها دادم و در اینجا نیز تاکید مى کنم که با هیچ یک از این شیوههاى منسوخ نمیتوانند مرا از راه مبارزه با ظلم و تلاش براى احقاق حقوق انسانها بازدارند! در هر زندانى، آزادم چرا که هرگز نمىتوانند افکارم را به زنجیر کشند! و تکرار مى کنم که تماشاى این ترس و سردرگمى در برابر زنان و مردان فعال در عرصههاى گوناگون سیاسى، مدنى و عقیدتى برایم خوشایند است چرا که نشان دهندهى ضعف روزافزون مدعیان قدرت است!
حال در آستانهى کمدى انتخاباتى دیگر شاهدیم که طبق معمول بازیگران و طنزپردازان ثابت این کمدى، با رنگها و اسمها و شعارهاى گوناگون، اما با یک هدف که همان نجات و بقاى حکومت جمهورى اسلامى است وارد میدان شدهاند و سعى در فریب افکار عمومى دارند. اما بسیارى از مردم آگاهند که هر یک راى در صندوقها، چه پر و چه خالى، تنها به معنای آری به تکرار تاریخ و سیاستهای غیر انسانی ۴۲ ساله حکومت است و دورههای ۴ سالهی ریاست جمهوری و انتخابات، تنها نمایشی دروغین از حضور و نقش مردم در سیاست است! من و دوستانم را به نقاط مختلف ایران تبعید کردند که آنچه را که باید نگوییم. اما من در کنار مردم به این انتخابات نمایشی نه خواهم گفت!
آتنا دائمی / خردادماه ۱۴۰۰/ زندان لاکان رشت.»
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
آتنا دائمی، کنشگر مدنی، در زندان لاکان رشت، در اعتراض به تبعید زندانیان زن از زندانهای تهران به سایر شهرستانها پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، با نوشتن نامهای واکنش نشان داده است. آتنا دائمی در تاریخ ۲۶ اسفندماه ۹۹ از زندان اوین به زندان لاکان رشت تبعید شد. وی از آذرماه ۹۵ تا پیش از تبعید، دوره محکومیت خود را در بند زنان زندان اوین و بدون یک روز مرخصی سپری کرده است.
▪️متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته در ادامه می آید:
«سال ٩٩، پس از آنکه تعداد زیادى از دوستان و هم بندیانم را به زندانهاى دیگر ایران تبعید کردند، مرا نیز به تبعیدگاه لاکان رشت منتقل کردند تا از بودن زنان فعال و پیشرو در کنار یکدیگر آن هم پیش از انتخابات ١۴٠٠ جلوگیرى کنند، غافل از اینکه با این قبیل اعمال عجولانه و کورکورانه پیش از هر چیز براى هر یک از ما تجربهاى مفید خلق و ما را به اهدافمان نزدیکتر و در هر یک از شهرهاى ایران تکثیرمان کردند!
طى سالیان گذشته من و خانوادهام شاهد بیشترین اعمال فشارها از سوى نهادهاى امنیتى (وزارت اطلاعات و سپاه) بودهایم، همانگونه که در دیماه ٩٨ وقتى حین تحصن اعتراضی به کشتار بی امان آبان آن سال به مقر سپاه در اوین منتقل شدم، عمالشان اعتراف کردند که از سال ٩٣ تاکنون از هر راهى برای به قول خودشان “رام کردنم” استفاده کردند اما جز “افسار گسیختگى” بیشتر نتیجهای عایدشان نشده!
از گزینههاى عبث و باقى ماندهشان گفتند که هزاران بار علیه افراد و گروههاى مخالف خود به کار بردهاند که از آن جمله ترور شخصیتى و حیثیتى و صدور و اجراى حکم شلاق و تبعید به شهرستان و در نهایت حذف فیزیکى بود که پاسخهاى لازم را به آنها دادم و در اینجا نیز تاکید مى کنم که با هیچ یک از این شیوههاى منسوخ نمیتوانند مرا از راه مبارزه با ظلم و تلاش براى احقاق حقوق انسانها بازدارند! در هر زندانى، آزادم چرا که هرگز نمىتوانند افکارم را به زنجیر کشند! و تکرار مى کنم که تماشاى این ترس و سردرگمى در برابر زنان و مردان فعال در عرصههاى گوناگون سیاسى، مدنى و عقیدتى برایم خوشایند است چرا که نشان دهندهى ضعف روزافزون مدعیان قدرت است!
حال در آستانهى کمدى انتخاباتى دیگر شاهدیم که طبق معمول بازیگران و طنزپردازان ثابت این کمدى، با رنگها و اسمها و شعارهاى گوناگون، اما با یک هدف که همان نجات و بقاى حکومت جمهورى اسلامى است وارد میدان شدهاند و سعى در فریب افکار عمومى دارند. اما بسیارى از مردم آگاهند که هر یک راى در صندوقها، چه پر و چه خالى، تنها به معنای آری به تکرار تاریخ و سیاستهای غیر انسانی ۴۲ ساله حکومت است و دورههای ۴ سالهی ریاست جمهوری و انتخابات، تنها نمایشی دروغین از حضور و نقش مردم در سیاست است! من و دوستانم را به نقاط مختلف ایران تبعید کردند که آنچه را که باید نگوییم. اما من در کنار مردم به این انتخابات نمایشی نه خواهم گفت!
آتنا دائمی / خردادماه ۱۴۰۰/ زندان لاکان رشت.»
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
🟣 تجربهی تلخ زنان پناهجوی ایرانی در ترکیه: آوار تنهایی و رنج بیپناهی
در گزارش پیشرو، زنان پناهجو و سیاسی، اعضای جامعه LGBT، هنرمندان، زنان خانهدار و...همگی از سیاستهای ضد مهاجر، تبعات منفی کار سیاه، رویهی همیشگی آزار جنسی در محیطکار و خشونت خانگی و طرد همسران خود گفتند. در کنار این روایات، به فعالیتهای شکل گرفته در قالب «حمایت زنان از زنان» هم اشاره شده است.
متن این گزارش که از سوی وبسایت رادیو زمانه تهیه شده است در دسترس است:
▪️«حمایت زنان از زنان
مریم که یک زن پناهجوی ۴۷ ساله پژوهشگر و نویسنده است، میگوید:
«وقتی از ترکیه آمدم و اعلام پناهندگی کردم بارها با زنانی مواجه شدم که مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند، یا قربانی خشونت خانگی میشوند، برخی دنبال کار مناسب میگردند و برخی هم ناگزیر شدند برای تامین مخارج زندگی تنفروشی کنند. اما وقتی زندگی این افراد و شرایط آنها را خوب بررسی کردم دیدم، آنچه باعث میشود این زنها آسیبپذیرتر شوند، عدم آگاهی و دانش کافی از حقوق خودشان است.
برای همین بود که تصمیم گرفتم یک گروه تلگرامی در شهری که خودم هستم تشکیل بدهم که همه اعضای آن زنان ساکن این شهر باشند. در این گروه درباره همه چیز با هم صحبت میکنیم از اطلاعات حقوقی گرفته تا آشپزی و خرید. بعضی از دوستان از طرق همین گروه موفق شدند کار مناسبی پیدا کنند.»
مریم میگوید همین گروه تلگرامی ساده یک حلقه حمایتی زنان از زنان ایجاد کرد و باعث شد زنان پناهجوی ساکن شهر بدانند تنها نیستند و در صورتی که با مشکلی مواجه شدند میتوانند روی کمک هم حساب کنند:
▪️«در این گروه همه طیفها هستند، از پزشک و روانشناس گرفته تا خانمهای خانهدار، هرکسی هر سوالی داشته باشد مطرح میکند و دیگران بیدریغ پاسخ میدهند. خیلیها که دوست و همدمی نداشتند از طریق همین گروه از تنهایی درآمدند و چندنفری هم که مورد خشونت خانگی قرار گرفته بودند به دلیل آشنایی با حقوق خود و قوانین ترکیه در شرایط بهتری قرار گرفتهاند.»
پیشنهاد مریم به زنان پناهجو و پناهنده ایرانی در دیگر شهرها و کشورها نیز این است که از طریق همین حلقههای دوستی به ظاهر ساده از همدیگر مراقبت و حمایت کنند.
▪️اپلیکیشن پشتیبانی اضطراری از زنان
زنان پناهجوی ساکن ترکیه در صورتی که مورد آزار و خشونت قرار بگیرند میتوانند از طریق اپلیکیشن KADES از پلیس این کشور کمک بگیرند. اپلیکیشن پشتیبانی اضطراری از زنان و کودکان در ترکیه به شش زبان ترکی، انگلیسی، فارسی، عربی، فرانسوی و روسی خدمات ارائه میکند پناهجویان فارسیزبان نیز با فعال کردن این نرمافزار بر روی گوشی همراه خود در صورتی که در معرض هرنوعی از خشونت میتوانند درخواست کمک کنند.
ادامهی متن در لینک زیر:
https://bit.ly/3gsLaPX
@bidarzani
در گزارش پیشرو، زنان پناهجو و سیاسی، اعضای جامعه LGBT، هنرمندان، زنان خانهدار و...همگی از سیاستهای ضد مهاجر، تبعات منفی کار سیاه، رویهی همیشگی آزار جنسی در محیطکار و خشونت خانگی و طرد همسران خود گفتند. در کنار این روایات، به فعالیتهای شکل گرفته در قالب «حمایت زنان از زنان» هم اشاره شده است.
متن این گزارش که از سوی وبسایت رادیو زمانه تهیه شده است در دسترس است:
▪️«حمایت زنان از زنان
مریم که یک زن پناهجوی ۴۷ ساله پژوهشگر و نویسنده است، میگوید:
«وقتی از ترکیه آمدم و اعلام پناهندگی کردم بارها با زنانی مواجه شدم که مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند، یا قربانی خشونت خانگی میشوند، برخی دنبال کار مناسب میگردند و برخی هم ناگزیر شدند برای تامین مخارج زندگی تنفروشی کنند. اما وقتی زندگی این افراد و شرایط آنها را خوب بررسی کردم دیدم، آنچه باعث میشود این زنها آسیبپذیرتر شوند، عدم آگاهی و دانش کافی از حقوق خودشان است.
برای همین بود که تصمیم گرفتم یک گروه تلگرامی در شهری که خودم هستم تشکیل بدهم که همه اعضای آن زنان ساکن این شهر باشند. در این گروه درباره همه چیز با هم صحبت میکنیم از اطلاعات حقوقی گرفته تا آشپزی و خرید. بعضی از دوستان از طرق همین گروه موفق شدند کار مناسبی پیدا کنند.»
مریم میگوید همین گروه تلگرامی ساده یک حلقه حمایتی زنان از زنان ایجاد کرد و باعث شد زنان پناهجوی ساکن شهر بدانند تنها نیستند و در صورتی که با مشکلی مواجه شدند میتوانند روی کمک هم حساب کنند:
▪️«در این گروه همه طیفها هستند، از پزشک و روانشناس گرفته تا خانمهای خانهدار، هرکسی هر سوالی داشته باشد مطرح میکند و دیگران بیدریغ پاسخ میدهند. خیلیها که دوست و همدمی نداشتند از طریق همین گروه از تنهایی درآمدند و چندنفری هم که مورد خشونت خانگی قرار گرفته بودند به دلیل آشنایی با حقوق خود و قوانین ترکیه در شرایط بهتری قرار گرفتهاند.»
پیشنهاد مریم به زنان پناهجو و پناهنده ایرانی در دیگر شهرها و کشورها نیز این است که از طریق همین حلقههای دوستی به ظاهر ساده از همدیگر مراقبت و حمایت کنند.
▪️اپلیکیشن پشتیبانی اضطراری از زنان
زنان پناهجوی ساکن ترکیه در صورتی که مورد آزار و خشونت قرار بگیرند میتوانند از طریق اپلیکیشن KADES از پلیس این کشور کمک بگیرند. اپلیکیشن پشتیبانی اضطراری از زنان و کودکان در ترکیه به شش زبان ترکی، انگلیسی، فارسی، عربی، فرانسوی و روسی خدمات ارائه میکند پناهجویان فارسیزبان نیز با فعال کردن این نرمافزار بر روی گوشی همراه خود در صورتی که در معرض هرنوعی از خشونت میتوانند درخواست کمک کنند.
ادامهی متن در لینک زیر:
https://bit.ly/3gsLaPX
@bidarzani
Telegraph
تجربه تلخ زنان پناهجوی ایرانی در ترکیه: آوار تنهایی و رنج بیپناهی
شبنم، غزاله، مونا و رها چهار زن پناهجوی ایرانی در ترکیه هستند و نمونهای از هزاران زن پناهجوی ایرانی که در کشورهایی مثل ترکیه و یونان، از شرایط نابهسامان، نا امنی، خشونت خانگی و آزارهای اجتماعی رنج میبرند. شبنم زنی ۳۱ ساله است به عنوان پناهجو در شهر اسکی…
🟣 ملاحظاتی دربارهی سیاستگذاریهای مربوط به مساله کار کودک
حمید فراهانی
از متن: «هرچند حساسیت عمومی به مساله کودکان کار در دو دهه گذشته افزایش یافته است و نهادهای دولتی و غیردولتی در رابطه با آن اقدامات بیشتری در مقایسه با گذشته انجام میدهند، نمیتوان الزاماً این اقدامات را مفید و موثر دانست. چه بسا اغلب این اقدامات حاصل فهم انتزاعی و غیرواقعی از مساله هستند و در نتیجه یا بدل به اعمال نمایشی میشوند یا اقداماتی که اثربخشی ندارند و حتی اثرات سوئی بر زندگی فقرا خواهند داشت. در مقاله پیشرو، پنج ملاحظه اساسی که گمان میکنم باید هنگام بررسی، تحلیل و طراحی سیاست و برنامه عمل مد نظر داشت را مطرح میکنم.
1- نگاهی به سیاستها، برنامهها و عملکرد نهادهای رسمی نشان میدهد که این نهادها کودکان کار را مساله میدانند، نه کار کودک را. به عبارت دیگر کار کردن کودکان مساله این نهادها نیست و بیشتر کودکان کار را مشکلساز و مسالهدار میدانند. نمونه بارز این فهم وارونه را میتوان در طرحهای ساماندهی دید که در واقع جمعآوری و بازداشت کودکان کاری است که در خیابانها کار میکنند. میدانیم که کودکان کار تنها در خیابان نیستند، بلکه درصد قابل توجهی از کودکان کار در کارگاهها، و بخشهای صنعت، کشاورزی و دامداری، صنایع دستی، خدمات و … کار میکنند و دور از انظار عمومی هستند. وقتی تنها به کودکان کاری که در خیابان کار میکنند پرداخته میشود، یعنی نهادهای ذیربط بیشتر نگران این هستند که کودکان در انظار عمومی کار کنند. دلیل این امر البته کمابیش روشن است، حضور کودکان کار در خیابان نشانهای آشکار از وجود فقر است و احتمالاً درک طراحان چنان برنامههایی این است که میتوان با پاک کردن نتیجه و حاصل فقر، فقر را از میان برداشت. البته در حالت بدتر هم میتوان گفت که طراحان چنان برنامههایی قصد دارند که نتایج عملکرد خود و همگنانشان در مدیریت کشور را پنهان کنند. بر خلاف چنین درکی، مشکل نه کودکان کار، بلکه کار کودک است. اما خود کار کودک را نیز باید در بستر مسائل اقتصادی و اجتماعی و عوامل تشدیدکننده و موثر بر آن فهم کرد».
منبع: انجمن یاری کودکان در معرض خطر
http://yarikoodak.com/?p=7433
ادامهی متن در لینک زیر نیز در دسترس است:
https://bit.ly/3xfOTaj
@bidarzani
حمید فراهانی
از متن: «هرچند حساسیت عمومی به مساله کودکان کار در دو دهه گذشته افزایش یافته است و نهادهای دولتی و غیردولتی در رابطه با آن اقدامات بیشتری در مقایسه با گذشته انجام میدهند، نمیتوان الزاماً این اقدامات را مفید و موثر دانست. چه بسا اغلب این اقدامات حاصل فهم انتزاعی و غیرواقعی از مساله هستند و در نتیجه یا بدل به اعمال نمایشی میشوند یا اقداماتی که اثربخشی ندارند و حتی اثرات سوئی بر زندگی فقرا خواهند داشت. در مقاله پیشرو، پنج ملاحظه اساسی که گمان میکنم باید هنگام بررسی، تحلیل و طراحی سیاست و برنامه عمل مد نظر داشت را مطرح میکنم.
1- نگاهی به سیاستها، برنامهها و عملکرد نهادهای رسمی نشان میدهد که این نهادها کودکان کار را مساله میدانند، نه کار کودک را. به عبارت دیگر کار کردن کودکان مساله این نهادها نیست و بیشتر کودکان کار را مشکلساز و مسالهدار میدانند. نمونه بارز این فهم وارونه را میتوان در طرحهای ساماندهی دید که در واقع جمعآوری و بازداشت کودکان کاری است که در خیابانها کار میکنند. میدانیم که کودکان کار تنها در خیابان نیستند، بلکه درصد قابل توجهی از کودکان کار در کارگاهها، و بخشهای صنعت، کشاورزی و دامداری، صنایع دستی، خدمات و … کار میکنند و دور از انظار عمومی هستند. وقتی تنها به کودکان کاری که در خیابان کار میکنند پرداخته میشود، یعنی نهادهای ذیربط بیشتر نگران این هستند که کودکان در انظار عمومی کار کنند. دلیل این امر البته کمابیش روشن است، حضور کودکان کار در خیابان نشانهای آشکار از وجود فقر است و احتمالاً درک طراحان چنان برنامههایی این است که میتوان با پاک کردن نتیجه و حاصل فقر، فقر را از میان برداشت. البته در حالت بدتر هم میتوان گفت که طراحان چنان برنامههایی قصد دارند که نتایج عملکرد خود و همگنانشان در مدیریت کشور را پنهان کنند. بر خلاف چنین درکی، مشکل نه کودکان کار، بلکه کار کودک است. اما خود کار کودک را نیز باید در بستر مسائل اقتصادی و اجتماعی و عوامل تشدیدکننده و موثر بر آن فهم کرد».
منبع: انجمن یاری کودکان در معرض خطر
http://yarikoodak.com/?p=7433
ادامهی متن در لینک زیر نیز در دسترس است:
https://bit.ly/3xfOTaj
@bidarzani
Telegraph
ملاحظاتی درباره سیاستگذاریهای مربوط به مساله کار کودک
حمید فراهانی هرچند حساسیت عمومی به مساله کودکان کار در دو دهه گذشته افزایش یافته است و نهادهای دولتی و غیردولتی در رابطه با آن اقدامات بیشتری در مقایسه با گذشته انجام میدهند، نمیتوان الزاماً این اقدامات را مفید و موثر دانست. چه بسا اغلب این اقدامات حاصل…
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی: یکسال پس از خودکشی «ساره حجازی»، سوسیالیست و کنشگر دگرباش جنسی، وضعیت جامعهی کوئیر مصر به چه شکل است؟
در تاریخ ۱۴ ژوئن ۲۰۲۰، ساره حجاری در پی افسردگی ناشی از دوران بازداشت و شکنجههای روانی، جسمی و جنسی در زندان قاهره به زندگی خود پایان داد. ساره، یکی از فعالان مطرح در بررسی و بسط فمینیسم روشنگری، جنسیت و ساختار جامعهی طبقاتی بود.
سابقهی بازداشت وی به شرکت در کنسرت ۲۰۱۷ گروه «مشروع لیلی» باز میگردد. او که پرچم رنگینکمانی را در طول اجرا بالا نگه داشته بود، به جرم حمایت از جامعهی کوئیر مصر، بازداشت شد.
طی یک سال گذشته، وضعیت دگرباشان مصر، ایران و عراق با خشونت حداکثری همراه شده است. روزنامهها و برنامههای تلویزیونی در مصر با تولید محتواهایی در جهت اشاعهی هوموفوبیا و عدم امنیت جانی دگرباشان، حضور آنان در خیابان، کافهها و رستورانها را با وحشت همراه کرده است. طبق نظرسنجی سال ۲۰۱۳ توسط مرکز تحقیقات پیو، ۹۵ درصد از مردم مصر معتقدند که همجنسگرایی نباید توسط جامعه پذیرفته شود. طی سالهای گذشته، تقویت سویههای اسلامیستی در جامعه و «گناه کبیره» خواندن حق آزادی جنسی توسط دولتهای مصر به پروپگاندای وسیع و دگرباشستیزی در جامعه دامن زده است.
احمد اعلا و ساره حجازی، هر دو پس از ماهها شکنجه و سرکوب نهادهای امنیتی، پس از آزادی به کانادا مهاجرت کرده و پناهنده شدند. اما تبعات ناشی از تحقیر، تجسس در حریم خصوصی و تخریب شخصیتی، ساره حجازی را نیز مانند بسیاری از اعضای جامعهی LGBT به خودکشی کشاند.
در نخستین سال پس از خودکشی ساره حجازی، کنشگران و فارغالتحصیلان حوزهی جنسیت، ضرورت ادامه دادن اهداف و پیگیری مطالبات او را یکی از اصلیترین برنامههای خود در جهت ارتفای حق آزادی جنسیِ تمامیِ جمعیت مصر عنوان کردند. او که در اخرین یادداشت خود، خطاب به جهان پیرامون خود نوشت:
«دنیا، بهطرز وحشتناکی بیرحم بودی...اما میبخشمت».
@bidarzani
در تاریخ ۱۴ ژوئن ۲۰۲۰، ساره حجاری در پی افسردگی ناشی از دوران بازداشت و شکنجههای روانی، جسمی و جنسی در زندان قاهره به زندگی خود پایان داد. ساره، یکی از فعالان مطرح در بررسی و بسط فمینیسم روشنگری، جنسیت و ساختار جامعهی طبقاتی بود.
سابقهی بازداشت وی به شرکت در کنسرت ۲۰۱۷ گروه «مشروع لیلی» باز میگردد. او که پرچم رنگینکمانی را در طول اجرا بالا نگه داشته بود، به جرم حمایت از جامعهی کوئیر مصر، بازداشت شد.
طی یک سال گذشته، وضعیت دگرباشان مصر، ایران و عراق با خشونت حداکثری همراه شده است. روزنامهها و برنامههای تلویزیونی در مصر با تولید محتواهایی در جهت اشاعهی هوموفوبیا و عدم امنیت جانی دگرباشان، حضور آنان در خیابان، کافهها و رستورانها را با وحشت همراه کرده است. طبق نظرسنجی سال ۲۰۱۳ توسط مرکز تحقیقات پیو، ۹۵ درصد از مردم مصر معتقدند که همجنسگرایی نباید توسط جامعه پذیرفته شود. طی سالهای گذشته، تقویت سویههای اسلامیستی در جامعه و «گناه کبیره» خواندن حق آزادی جنسی توسط دولتهای مصر به پروپگاندای وسیع و دگرباشستیزی در جامعه دامن زده است.
احمد اعلا و ساره حجازی، هر دو پس از ماهها شکنجه و سرکوب نهادهای امنیتی، پس از آزادی به کانادا مهاجرت کرده و پناهنده شدند. اما تبعات ناشی از تحقیر، تجسس در حریم خصوصی و تخریب شخصیتی، ساره حجازی را نیز مانند بسیاری از اعضای جامعهی LGBT به خودکشی کشاند.
در نخستین سال پس از خودکشی ساره حجازی، کنشگران و فارغالتحصیلان حوزهی جنسیت، ضرورت ادامه دادن اهداف و پیگیری مطالبات او را یکی از اصلیترین برنامههای خود در جهت ارتفای حق آزادی جنسیِ تمامیِ جمعیت مصر عنوان کردند. او که در اخرین یادداشت خود، خطاب به جهان پیرامون خود نوشت:
«دنیا، بهطرز وحشتناکی بیرحم بودی...اما میبخشمت».
@bidarzani
📌هدیه شیرپور دختری که رویاهایش ناتمام ماند
✍🏽فروغ سمیع نیا
اولین بار در زندان لاکان رشت دیدمش؛ روز اولی که در زندان بودم، ۷ دی ۹۸. اول صبح بود. یکی از زندانیها که با من صحبت میکرد وقتی اتهامم را فهمید با چشم به دختری جوان اشاره کرد و گفت او هم اتهامش سیاسی است، از اواخر آبان اینجاست، امروز هم تولدش است. بلند شدم و به طرف دختر جوان رفتم که لباسهایش را جمع میکرد.
گفتم «تولدت مبارک، چند ساله شدی؟»
تشکر کرد و گفت:
- ۱۹ سال. تو چند سالته؟
- من متولد شصت و یکم
- مادر منم متولد شصت و یکه. کارگر کشاورزیه و کار می کنه.
- چه جالب پس من هم میتونستم یه دختر داشته باشم که زندانی سیاسی باشه.
خندید. من هم خندیدم. واقعا چه آیندهای میتوانستم برای دختر نداشتهام متصور شوم وقتی هدیه روز تولد ۱۹ سالگیاش را در زندان مشغول تحمل حبس یک سالهاش باشد. این دیالوگ کوتاه مقدمه دوستی من با دختری جوان شد که پر از شور زندگی و شور و عشق برای مبارزه بود.
هدیه شیرپور ابتدا در ۱۰ مهرماه ۹۸ به دنبال فراخوانی به خیابان آمد و در چهارراه گلسار رشت دستگیر و به اطلاعات سپاه تحویل داده شد. پس از گذراندن دوره بازجویی بعد از ۱۰ روز با ضمانت آزاد شد. هدیه دوباره ۲۶ آبان به خیابان آمد و ۲۷ آبان، صبح با صدای مامورین اطلاعات سپاه که او را شناسایی کرده بودند از خواب بیدار شد. هدیه برای بار دوم بازداشت شد و سریعا در دادگاه محاکمه شد.
بازپرس پروندهاش اتهامات زیادی را به واسطه حضورش در دنیای مجازی و خیابان علیه او وارد کرده بود. اما نهایتا قاضی پرونده هدیه را به خاطر توهین به قوه قضاییه به یکسال حبس تعزیری و به خاطر پرونده دیگرش نیز به سه سال حبس تعلیقی محکوم کرد.
هدیه از یکی از محلات حاشیه شهر رشت میآمد؛ جایی که فقر و انواع آسیبهای اجتماعی همراه همیشگی مردم است. تعداد زیادی از هم محلهایها و دوستانش زندانیان عادی زندان لاکان رشت بودند. کلا هدیه با همه زندانیان روابط بسیار خوبی داشت چون از جنس خود آنها بود. او میگفت وقتی غم و درد مردم را میبیند به مرز جنون میرسد و میخواهد کاری انجام دهد.
همه دغدغهاش رسیدن به آزادی بود. در جواب زندانیان عادی که به ما میگفتند بعد از خروج از زندان حتما از کشور خارج میشوید میگفت من هرگز ایران را ترک نمیکنم، باید ایستاد و مبارزه کرد و من در دل چقدر او را تحسین میکردم.
#آبان۹۸ #زنان_زندانی_سیاسی
ادامه مطلب
#bidarzani
✍🏽فروغ سمیع نیا
اولین بار در زندان لاکان رشت دیدمش؛ روز اولی که در زندان بودم، ۷ دی ۹۸. اول صبح بود. یکی از زندانیها که با من صحبت میکرد وقتی اتهامم را فهمید با چشم به دختری جوان اشاره کرد و گفت او هم اتهامش سیاسی است، از اواخر آبان اینجاست، امروز هم تولدش است. بلند شدم و به طرف دختر جوان رفتم که لباسهایش را جمع میکرد.
گفتم «تولدت مبارک، چند ساله شدی؟»
تشکر کرد و گفت:
- ۱۹ سال. تو چند سالته؟
- من متولد شصت و یکم
- مادر منم متولد شصت و یکه. کارگر کشاورزیه و کار می کنه.
- چه جالب پس من هم میتونستم یه دختر داشته باشم که زندانی سیاسی باشه.
خندید. من هم خندیدم. واقعا چه آیندهای میتوانستم برای دختر نداشتهام متصور شوم وقتی هدیه روز تولد ۱۹ سالگیاش را در زندان مشغول تحمل حبس یک سالهاش باشد. این دیالوگ کوتاه مقدمه دوستی من با دختری جوان شد که پر از شور زندگی و شور و عشق برای مبارزه بود.
هدیه شیرپور ابتدا در ۱۰ مهرماه ۹۸ به دنبال فراخوانی به خیابان آمد و در چهارراه گلسار رشت دستگیر و به اطلاعات سپاه تحویل داده شد. پس از گذراندن دوره بازجویی بعد از ۱۰ روز با ضمانت آزاد شد. هدیه دوباره ۲۶ آبان به خیابان آمد و ۲۷ آبان، صبح با صدای مامورین اطلاعات سپاه که او را شناسایی کرده بودند از خواب بیدار شد. هدیه برای بار دوم بازداشت شد و سریعا در دادگاه محاکمه شد.
بازپرس پروندهاش اتهامات زیادی را به واسطه حضورش در دنیای مجازی و خیابان علیه او وارد کرده بود. اما نهایتا قاضی پرونده هدیه را به خاطر توهین به قوه قضاییه به یکسال حبس تعزیری و به خاطر پرونده دیگرش نیز به سه سال حبس تعلیقی محکوم کرد.
هدیه از یکی از محلات حاشیه شهر رشت میآمد؛ جایی که فقر و انواع آسیبهای اجتماعی همراه همیشگی مردم است. تعداد زیادی از هم محلهایها و دوستانش زندانیان عادی زندان لاکان رشت بودند. کلا هدیه با همه زندانیان روابط بسیار خوبی داشت چون از جنس خود آنها بود. او میگفت وقتی غم و درد مردم را میبیند به مرز جنون میرسد و میخواهد کاری انجام دهد.
همه دغدغهاش رسیدن به آزادی بود. در جواب زندانیان عادی که به ما میگفتند بعد از خروج از زندان حتما از کشور خارج میشوید میگفت من هرگز ایران را ترک نمیکنم، باید ایستاد و مبارزه کرد و من در دل چقدر او را تحسین میکردم.
#آبان۹۸ #زنان_زندانی_سیاسی
ادامه مطلب
#bidarzani
Telegraph
هدیه شیرپور دختری که رویاهایش ناتمام ماند
اولین بار در زندان لاکان رشت دیدمش؛ روز اولی که در زندان بودم، ۷ دی ۹۸. اول صبح بود. یکی از زندانیها که با من صحبت میکرد وقتی اتهامم را فهمید با چشم به دختری جوان اشاره کرد و گفت او هم اتهامش سیاسی است، از اواخر آبان اینجاست، امروز هم تولدش است. بلند شدم…
🔴 انجمن زنان ژیوانو همراه با فعالین مدنی و صنفی سقز روز دوشنبه ۲۴ خرداد ماه در اعتراض به فرهنگ مردسالار و تکرار مداوم اعمال خشونت بر زنان، بر مزار #گلاله_شیخی گرد آمدند.
#زن_کشی #خشونت_علیه_زنان
گزارش کامل
@bidarzani
#زن_کشی #خشونت_علیه_زنان
گزارش کامل
@bidarzani