بيدارزنى
Photo
🟣 رئالیسم، واسازی و (نظریهی) منظر فمینیستی
نویسنده: کارولین نیو
برگردان: سارا امیریان
از یادداشت مترجم:
«مباحث نظری فمینیستی در فضای فکری سالهای اخیرِ ایران عمدتا از دیدگاههای پسامدرن و پساساختارگرا تاثیر گرفتهاند. این تاثیرپذیریِ نظری و گفتمانی محصولی بود از تلاقی تاریخی روند تحولات سیاسی ایرانِ پساانقلابی -بهمنزلهی بستر مادی احیاء و رشد اندیشهی فمینیستی- و روند تحولات جهانی در نظریهی فمینیستی.
از آنجا که این هر دو روند کمابیش در دورهی افول تاریخی-جهانیِ چپ شکل گرفتند، اغلب بهطور آشکاری از پیامدهای سیاسی و نظریِ آن متأثر بودهاند. در چنین بافتار تاریخیای، در فضای فکری و روشنفکری نسلهای پساانقلابی ایران (بهطور عام) گرایش به نظریات جدید در حوزهی دانش اجتماعی اغلب بهسان پادزهری دیده میشد که بنا بود سموم جزمیات نظری و کاستیها و غفلتهای پراتیک مارکسیستی را خنثی یا جبران کند. مشخصا در فضای نسبتا پویای اندیشهی فمینیستی، این وضعیت (در همپوشانی با دیگر زمینههای تاریخی و سیاسی) موجب شد تا اغلب فمینیستهای نوجو بدینسو گرایش بیابند که نظریهی فمینیستی را از منظر رهیافتهای پسامدرن و پساساختارگرایانه بازخوانی کنند و حتی پرسشهای محوری و خطوط کلی استراتژی فمینیستی خود را بر اساس این الگوهای نظری (باز)تعریف کنند.
در همین راستا، در حوزهی ادبیات و گفتمان فمینیستی ایران مدتهاست که -برای مثال- نام #جودیت_باتلر یا استناد به آموزههای او بسامد بالایی داشته است. متأثر از چنین نظریاتی، در ایران نیز خوانش رایج فمینیستها از مقولهی #جنسیت عمدتا بر کارکردهای زبانی و گفتمانی و برساختههای اجتماعی تمرکز داشته و بهموازات آن، مرکز ثقل اندیشهی فمینیستی از جنبشهای اجتماعی به سمت مقولهی «تفاوت جنسی»، رهیافتهای هویتی و فرهنگی مثل #فمینیسم_اسلامی و مقاومتهای فردی چرخش یافته است.
شکلگیری موج دوم فمینیسم در اروپای غربی و آمریکای شمالی بخشا واکنشی بود به توقف ارتدوکسیِ رایج در چارچوب نظریه و پراتیک مارکسیستی برای اندیشیدن به «مسالهی زن» در ساحتهای نظری و سیاسی. در این بافتار تاریخی، دیدگاههای مختلف، از نظریهی منظر فمینیستی، #فمینیسم_رادیکال ، #فمینیسم_سیاه و نظریهی تلاقی #اینترسکشنالیتی و #فمینیسم_سوسیالیستی تا دلالتهای فمینیستی پساساختارگرایی و غیره، هر یک بهسهم خویش و اغلب در تعامل انتقادی با یکدیگر بر کاستیهای بینش مسلط مارکسیستی روشنی انداختند و تکانهها و بصیرتهای مهمی برای تعمیق درک بشر از پیچیدگی سازوکارهای ستم جنسیتی و تداوم تاریخی آن عرضه کردند.
اما همانطور که باسکار نشان میدهد نظریهی اجتماعی خصلتی گذرا و شالودهای اجتماعی دارد. هم از این روست که در دهههای گذشته هم نظریهی مارکسیستی و هم نظریهی فمینیستی در دیالوگ انتقادی مستمر با یکدیگر (و دیگر حوزههای نظری) دستخوش بازسازی و تحول مداوم بودهاند. در امتداد همین پویشها، مؤلفِ متن حاضر میکوشد از منظر رئالیسم انتقادی روی باسکار و بهمیانجی بازخوانی انتقادی نظریهی منظر فمینیستی، کاستیهای بینش نظری منتقدان پساساختارگرای نظریهی منظر را واکاوی کند. او بدینطریق (همانند مقالهی دیگرش)، سیطرهی نسبی پیشانگاشتهای پساساختارگرایانه بر نظریهی فمینیستی معاصر و یکسویگی آنها را به چالش میکشد.
مقالهی کارولین نیو درواقع دعوتی است برای اندیشیدن به برخی پرسشهای بنیادی فمینیستی از منظر فلسفهی رئالیسم انتقادی باسکار؛ فلسفهای که به باور من شالودهی قابلاتکاتری برای دانش اجتماعی رهاییبخش بهطور عام و بهطور خاص برای بازاندیشی و تعمق دربارهی پرسشها و چالشهای فمینیسم امروز فراهم میسازد. بر این اساس، هدف مشخصتر من در ترجمهی این متن (و مقالهی پیشین کارولین نیو) انتقال این پیام به مخاطب فمینیست بوده است که نظریهی فمینیستی معاصر در پساساختارگرایی توقف نکرده است؛ بلکه بنا به خصلت گذرا و اجتماعی-تاریخیِ دانش (ازجمله، در پاسخ به ضرورتهای تاریخیِ مبارزات زنان)، مدام درگیر ارائهی سنتزهای جامعتر و کارآمدتری از نظریههای گذشته درجهت شناخت بهتر واقعیت اجتماعی و نیز فهم و تدارک امکانات عینیِ غلبه بر سازوکارهای درهمتنیدهی ستم بوده است.»
لینک دسترسی به متن:
https://kaargaah.net/?p=966
دریافت نسخهی پی. دی. اف.:👇
http://pdf.kaargaah.net/110_Caroline_New_Realism_Deconstruction_Feminist_Standpoint_Farsi_SAmirian.pdf
-------------------------------------------
▪️منبع: وبسایت کارگاه دیالکتیک
@kdialectic
@bidarzani
نویسنده: کارولین نیو
برگردان: سارا امیریان
از یادداشت مترجم:
«مباحث نظری فمینیستی در فضای فکری سالهای اخیرِ ایران عمدتا از دیدگاههای پسامدرن و پساساختارگرا تاثیر گرفتهاند. این تاثیرپذیریِ نظری و گفتمانی محصولی بود از تلاقی تاریخی روند تحولات سیاسی ایرانِ پساانقلابی -بهمنزلهی بستر مادی احیاء و رشد اندیشهی فمینیستی- و روند تحولات جهانی در نظریهی فمینیستی.
از آنجا که این هر دو روند کمابیش در دورهی افول تاریخی-جهانیِ چپ شکل گرفتند، اغلب بهطور آشکاری از پیامدهای سیاسی و نظریِ آن متأثر بودهاند. در چنین بافتار تاریخیای، در فضای فکری و روشنفکری نسلهای پساانقلابی ایران (بهطور عام) گرایش به نظریات جدید در حوزهی دانش اجتماعی اغلب بهسان پادزهری دیده میشد که بنا بود سموم جزمیات نظری و کاستیها و غفلتهای پراتیک مارکسیستی را خنثی یا جبران کند. مشخصا در فضای نسبتا پویای اندیشهی فمینیستی، این وضعیت (در همپوشانی با دیگر زمینههای تاریخی و سیاسی) موجب شد تا اغلب فمینیستهای نوجو بدینسو گرایش بیابند که نظریهی فمینیستی را از منظر رهیافتهای پسامدرن و پساساختارگرایانه بازخوانی کنند و حتی پرسشهای محوری و خطوط کلی استراتژی فمینیستی خود را بر اساس این الگوهای نظری (باز)تعریف کنند.
در همین راستا، در حوزهی ادبیات و گفتمان فمینیستی ایران مدتهاست که -برای مثال- نام #جودیت_باتلر یا استناد به آموزههای او بسامد بالایی داشته است. متأثر از چنین نظریاتی، در ایران نیز خوانش رایج فمینیستها از مقولهی #جنسیت عمدتا بر کارکردهای زبانی و گفتمانی و برساختههای اجتماعی تمرکز داشته و بهموازات آن، مرکز ثقل اندیشهی فمینیستی از جنبشهای اجتماعی به سمت مقولهی «تفاوت جنسی»، رهیافتهای هویتی و فرهنگی مثل #فمینیسم_اسلامی و مقاومتهای فردی چرخش یافته است.
شکلگیری موج دوم فمینیسم در اروپای غربی و آمریکای شمالی بخشا واکنشی بود به توقف ارتدوکسیِ رایج در چارچوب نظریه و پراتیک مارکسیستی برای اندیشیدن به «مسالهی زن» در ساحتهای نظری و سیاسی. در این بافتار تاریخی، دیدگاههای مختلف، از نظریهی منظر فمینیستی، #فمینیسم_رادیکال ، #فمینیسم_سیاه و نظریهی تلاقی #اینترسکشنالیتی و #فمینیسم_سوسیالیستی تا دلالتهای فمینیستی پساساختارگرایی و غیره، هر یک بهسهم خویش و اغلب در تعامل انتقادی با یکدیگر بر کاستیهای بینش مسلط مارکسیستی روشنی انداختند و تکانهها و بصیرتهای مهمی برای تعمیق درک بشر از پیچیدگی سازوکارهای ستم جنسیتی و تداوم تاریخی آن عرضه کردند.
اما همانطور که باسکار نشان میدهد نظریهی اجتماعی خصلتی گذرا و شالودهای اجتماعی دارد. هم از این روست که در دهههای گذشته هم نظریهی مارکسیستی و هم نظریهی فمینیستی در دیالوگ انتقادی مستمر با یکدیگر (و دیگر حوزههای نظری) دستخوش بازسازی و تحول مداوم بودهاند. در امتداد همین پویشها، مؤلفِ متن حاضر میکوشد از منظر رئالیسم انتقادی روی باسکار و بهمیانجی بازخوانی انتقادی نظریهی منظر فمینیستی، کاستیهای بینش نظری منتقدان پساساختارگرای نظریهی منظر را واکاوی کند. او بدینطریق (همانند مقالهی دیگرش)، سیطرهی نسبی پیشانگاشتهای پساساختارگرایانه بر نظریهی فمینیستی معاصر و یکسویگی آنها را به چالش میکشد.
مقالهی کارولین نیو درواقع دعوتی است برای اندیشیدن به برخی پرسشهای بنیادی فمینیستی از منظر فلسفهی رئالیسم انتقادی باسکار؛ فلسفهای که به باور من شالودهی قابلاتکاتری برای دانش اجتماعی رهاییبخش بهطور عام و بهطور خاص برای بازاندیشی و تعمق دربارهی پرسشها و چالشهای فمینیسم امروز فراهم میسازد. بر این اساس، هدف مشخصتر من در ترجمهی این متن (و مقالهی پیشین کارولین نیو) انتقال این پیام به مخاطب فمینیست بوده است که نظریهی فمینیستی معاصر در پساساختارگرایی توقف نکرده است؛ بلکه بنا به خصلت گذرا و اجتماعی-تاریخیِ دانش (ازجمله، در پاسخ به ضرورتهای تاریخیِ مبارزات زنان)، مدام درگیر ارائهی سنتزهای جامعتر و کارآمدتری از نظریههای گذشته درجهت شناخت بهتر واقعیت اجتماعی و نیز فهم و تدارک امکانات عینیِ غلبه بر سازوکارهای درهمتنیدهی ستم بوده است.»
لینک دسترسی به متن:
https://kaargaah.net/?p=966
دریافت نسخهی پی. دی. اف.:👇
http://pdf.kaargaah.net/110_Caroline_New_Realism_Deconstruction_Feminist_Standpoint_Farsi_SAmirian.pdf
-------------------------------------------
▪️منبع: وبسایت کارگاه دیالکتیک
@kdialectic
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : شمار مادران باردار و شیرده دارای سوءتغذیه، رو به افزایش است
طی هفتهی گذشته، آمار بالای مادران و نوزادانِ محروم از ارزش غذایی در سه استان البرز، قزوین و کرمان، ابعاد دیگری از تاثیرات فقر حداکثری بر سلامت جامعه و خاصه زنان باردار و شیرده را نمایان کرده است.
۱۱ هزار و ۸۰۰ کودک مبتلا به سوء تغذیه و ۷ هزار و ۵۵۸ مادر شیرده در کرمان، ۳۰۰ زن باردار و محروم از سبد معیشت غذایی سلامت در البرز و یک چهارم زنان باردار در قزوین، بخشی از آمار گسترده و تنها در ۳ استان کشوری است، طوری که آمار بالای سوء تغذیه زنان و کودکان در سیستان و بلوچستان و وضعیت سلامت مادران در مناطق سیلزده طی سالهای گذشته را شامل نشده است.
جلال رحمانی معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی استان قزوین در مصاحبه با ایرنا اعلام کرد: «۷ درصد از مادران قزوینی قبل از بارداری کم وزن بوده و با وزن کم باردار می شوند و ۵ درصد نیز دچار کم خونی هستند. هم اکنون یک چهارم مادران باردار و شیرده واقع در حاشیه شهرها و یک چهارم مادران نیز در مناطق روستایی استان قزوین به علت محرومیت و بضاعتهای مالی در معرض سوء تغذیه قرار دارند و بیشترین مشکل سوء تغذیهای در مادران باردار در مناطق حاشیههای شهر هستند. مناطق حاشیهنشین شهر، علاوه بر مشکلاتی نظیر سوء تغذیه دچار سایر مشکلات بهداشتی در تمام حوزهها هستند و نیاز به مراقبت و حمایتهای بیشتری دارند».
▪️از سوی دیگر، نگاه روبنایی به فقر و تبعات آن بر سلامت و جانِ جمعیت محروم و فرودست شهری و روستایی، باعث شده است که آمار افراد تحت پوشش کمیتهی امداد، به عنوان مرجع اصلی محرومیت استانی قرار گیرد و دامنهی تهدید سلامت زنان و مردان کارگر و کودکان مناطق حاشیهنشین، کمتر جایی در سازمان بهداشت و درمان و آمارهای استانی داشته باشد.
یحیی صادقی، مدیرکل کمیته امداد استان کرمان اعلام کرده است: «آن دسته از مادران دچار سوءتغذیه که از طریق مراکز بهداشتی به کمیته معرفی میشوند میتوانند به فروشگاههای طرف قرارداد مراجعه و به میزان ۱۰۰ هزار تومان کالا خریداری کنند. مادران باردار از ابتدای ماه چهارم بارداری تا ۲۴ ماه پس از زایمان، مشمول بهرهمندی از مزایای این طرح خواهند شد تا بدین ترتیب، دوره بارداری و شیردهی موفقی را سپری کنند».
نگاهی به میانگین ۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی «سبد معیشت خانوار کارگری» در سطح کشور و تورم پلهای جاری در اقلام حیاتی نان، پروتئینها و لبنیات، خاطرنشان میسازد که تهیهی تخممرغ و روغن نیز با «توان مالی» بسیاری از بیثباتکاران و فرودستانْ مغایرت دارد.
استفاده از غذاهای دارای کالری استاندارد و استفاده از مواد مغذی مانند آهن، اسید فولیک و انواع ویتامینها، اصول یک تغذیه مناسب در بارداری است. با این همه، سیاستهای کلان و پروپگاندای طرح «فرزند آوری»، محدودیت در دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری و اجباری نبودن طرح غربالگری در کنار افزایش فقر حداکثری در جامعه، تبعات ویرانگر این طرح را ذیل گزارهی کلی «سلب مالکیت حق بر بدن» و «تهدید سلامت زنان» قرار خواهد داد. سیاستهایی که در سلبیترین وضعیت ممکن، تنها افزایش جمعیت را خواستار است و سوتغذیه و تاثیرات آن بر رشد جنین، رشد نوزاد و سلامت زنان شیرده و مادران را «دورهای» و در فقدان یک برنامهی جامع سلامتْ بررسی خواهد کرد.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#حق_بارداری_آگاهانه
#حق_بر_بدن
@bidarzani
طی هفتهی گذشته، آمار بالای مادران و نوزادانِ محروم از ارزش غذایی در سه استان البرز، قزوین و کرمان، ابعاد دیگری از تاثیرات فقر حداکثری بر سلامت جامعه و خاصه زنان باردار و شیرده را نمایان کرده است.
۱۱ هزار و ۸۰۰ کودک مبتلا به سوء تغذیه و ۷ هزار و ۵۵۸ مادر شیرده در کرمان، ۳۰۰ زن باردار و محروم از سبد معیشت غذایی سلامت در البرز و یک چهارم زنان باردار در قزوین، بخشی از آمار گسترده و تنها در ۳ استان کشوری است، طوری که آمار بالای سوء تغذیه زنان و کودکان در سیستان و بلوچستان و وضعیت سلامت مادران در مناطق سیلزده طی سالهای گذشته را شامل نشده است.
جلال رحمانی معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی استان قزوین در مصاحبه با ایرنا اعلام کرد: «۷ درصد از مادران قزوینی قبل از بارداری کم وزن بوده و با وزن کم باردار می شوند و ۵ درصد نیز دچار کم خونی هستند. هم اکنون یک چهارم مادران باردار و شیرده واقع در حاشیه شهرها و یک چهارم مادران نیز در مناطق روستایی استان قزوین به علت محرومیت و بضاعتهای مالی در معرض سوء تغذیه قرار دارند و بیشترین مشکل سوء تغذیهای در مادران باردار در مناطق حاشیههای شهر هستند. مناطق حاشیهنشین شهر، علاوه بر مشکلاتی نظیر سوء تغذیه دچار سایر مشکلات بهداشتی در تمام حوزهها هستند و نیاز به مراقبت و حمایتهای بیشتری دارند».
▪️از سوی دیگر، نگاه روبنایی به فقر و تبعات آن بر سلامت و جانِ جمعیت محروم و فرودست شهری و روستایی، باعث شده است که آمار افراد تحت پوشش کمیتهی امداد، به عنوان مرجع اصلی محرومیت استانی قرار گیرد و دامنهی تهدید سلامت زنان و مردان کارگر و کودکان مناطق حاشیهنشین، کمتر جایی در سازمان بهداشت و درمان و آمارهای استانی داشته باشد.
یحیی صادقی، مدیرکل کمیته امداد استان کرمان اعلام کرده است: «آن دسته از مادران دچار سوءتغذیه که از طریق مراکز بهداشتی به کمیته معرفی میشوند میتوانند به فروشگاههای طرف قرارداد مراجعه و به میزان ۱۰۰ هزار تومان کالا خریداری کنند. مادران باردار از ابتدای ماه چهارم بارداری تا ۲۴ ماه پس از زایمان، مشمول بهرهمندی از مزایای این طرح خواهند شد تا بدین ترتیب، دوره بارداری و شیردهی موفقی را سپری کنند».
نگاهی به میانگین ۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی «سبد معیشت خانوار کارگری» در سطح کشور و تورم پلهای جاری در اقلام حیاتی نان، پروتئینها و لبنیات، خاطرنشان میسازد که تهیهی تخممرغ و روغن نیز با «توان مالی» بسیاری از بیثباتکاران و فرودستانْ مغایرت دارد.
استفاده از غذاهای دارای کالری استاندارد و استفاده از مواد مغذی مانند آهن، اسید فولیک و انواع ویتامینها، اصول یک تغذیه مناسب در بارداری است. با این همه، سیاستهای کلان و پروپگاندای طرح «فرزند آوری»، محدودیت در دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری و اجباری نبودن طرح غربالگری در کنار افزایش فقر حداکثری در جامعه، تبعات ویرانگر این طرح را ذیل گزارهی کلی «سلب مالکیت حق بر بدن» و «تهدید سلامت زنان» قرار خواهد داد. سیاستهایی که در سلبیترین وضعیت ممکن، تنها افزایش جمعیت را خواستار است و سوتغذیه و تاثیرات آن بر رشد جنین، رشد نوزاد و سلامت زنان شیرده و مادران را «دورهای» و در فقدان یک برنامهی جامع سلامتْ بررسی خواهد کرد.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#حق_بارداری_آگاهانه
#حق_بر_بدن
@bidarzani
Forwarded from شهرِ زنان، شهرِ امن
Ketabche - Azar va Aziyat khiyabani.pdf
2.5 MB
کتابچه چکونگی مواجه با آزار و اذیت خیابانی
(چند توصیه برای ایمنی زنان در فضای شهر)
🔻مزاحمت و آزار و اذیت خیابانی، براى بسیارى از زنان و دختران رخ میدهد و همگى کم یا زیاد تجربیاتى داریم و ممکن است خاطرات ناراحت کنندهای براى همه ما تداعى شود.
🔻برایاینکه بتوانیم از آثار ناراحتکننده این آسیبها کم کنیم، بهتر است #آگاهى خود را بالا برده و به خودمان اعتماد کنیم و در ذهن خود توصیههایى را که در ادامه به همت گروه #شهر_زنان و #دفتر_توسعه_محله_طیب تدوین شده، مرور و آنها را به کار ببریم.
🔻در سالها و روزهای سخت و کمنوری زیست میکنیم، ویروس و بیماری، مرگ، زندان و فشارهای سیاسی همه را خسته و افسرده کرده، اما باید به حسهای کمنور و به آگاهی ایمان داشت و کورسوهای عشق و دانش را روشن نگه داشت ...
🔻امید است که این کتابچه نوری در تاریکیها باشد و تا آنجا که در توان هر یک از ماست منتشر و در اختیار دختران، زنان و همه اعضای خانوادهها قرار گیرد.
@Shahr_Zanan
(چند توصیه برای ایمنی زنان در فضای شهر)
🔻مزاحمت و آزار و اذیت خیابانی، براى بسیارى از زنان و دختران رخ میدهد و همگى کم یا زیاد تجربیاتى داریم و ممکن است خاطرات ناراحت کنندهای براى همه ما تداعى شود.
🔻برایاینکه بتوانیم از آثار ناراحتکننده این آسیبها کم کنیم، بهتر است #آگاهى خود را بالا برده و به خودمان اعتماد کنیم و در ذهن خود توصیههایى را که در ادامه به همت گروه #شهر_زنان و #دفتر_توسعه_محله_طیب تدوین شده، مرور و آنها را به کار ببریم.
🔻در سالها و روزهای سخت و کمنوری زیست میکنیم، ویروس و بیماری، مرگ، زندان و فشارهای سیاسی همه را خسته و افسرده کرده، اما باید به حسهای کمنور و به آگاهی ایمان داشت و کورسوهای عشق و دانش را روشن نگه داشت ...
🔻امید است که این کتابچه نوری در تاریکیها باشد و تا آنجا که در توان هر یک از ماست منتشر و در اختیار دختران، زنان و همه اعضای خانوادهها قرار گیرد.
@Shahr_Zanan
🟣 وی (ایو انسلر سابق) نمایشنامهنویس و فعال و بنیانگذار V-Day، یک جنبش جهانی برای پایان دادن به خشونت علیه زنان و دختران است. مقالهی «مرد سالاری فاجعه، چگونه همهگیری جنگی علیه زنان بهراه انداخت»، روز گذشته ۱ ژوئن ۲۰۲۱ در گاردین منتشر شد. ترجمهی این مقاله از وبسایت رادیو زمانه در دسترس است:
«همزمان که کووید۱۹ جهان را فرا گرفته، خشونت علیه زنان و حمله به حقوق آنها هم رخ داده است. زمان آن رسیده که با سیستمی مقابله کنیم که اجازه میدهد زنان قربانی شوند و حقوقشان زیر پا گذاشته شود.
کووید شدیدترین عقب گرد را برای آزادی زنان در طول زندگی من ایجاد کرده است. در حین تماشای این اتفاق، شاهد شیوع «مردسالاری فاجعه» هستیم.
#نائومی_کلاین اولین کسی بود که مفهرم «سرمایهداری فاجعه» را شناسایی کرد؛ عبارتی به این معنا که سرمایهداران از یک فاجعه برای تحمیل تدابیری استفاده میکنند که در زمانهای عادی نمیتوانند از پس آن بر بیایند و از آن سود بیشتری برای خود بهدست آورند. مردسالاری فاجعه یک روند موازی و مکمل است؛ جایی که مردان برای برقراری مجدد کنترل و تسلط خود از یک بحران سوءاستفاده میکنند و به سرعت حقوق زنان را از بین میبرند. در سراسر جهان، مردسالاری از این ویروس نهایت استفاده را کرده تا قدرت خود را بازپس بگیرد - از یک طرف، خطر و خشونت را برای زنان افزایش میدهد و از سوی دیگر، به عنوان کنترل کننده و محافظ مفروض آنها وارد عمل میشود.
در پرو، صدها زن و دختر از زمان وضع قرنطینه مفقود شدهاند و ترس از مرگ آنها وجود دارد. بر اساس آمار رسمی گزارش شده توسط الجزیره ، ۶۰۶ دختر و ۳۰۹ زن از ۱۶ مارس تا ۳۰ ژوئن سال گذشته مفقود شدند. در سراسر جهان، تعطیلی مدارس احتمال بروز انواع خشونت را افزایش داده است. شبکه ملی سوءاستفاده از تجاوز به عنف و زنای با محارم میگوید که خط تلفن راهنما برای بازماندگان حمله جنسی، در تاریخ ۲۶ ساله خود هرگز تا این حد تماس نداشته است زیرا کودکان در محاصره سوءاستفاده کنندگان قرار دارند و توانایی اعلام خطر به معلمان یا دوستان خود را ندارند. در ایتالیا، تماس با شماره ملی ضد خشونت ملی از اول مارس تا ۱۶ آوریل ۲۰۲۰، ۷۳ درصد افزایش یافته است. در مکزیک، مراکز تماس اضطراری بیشترین تماس را در طول تاریخ این کشور دریافت کردهاند و تعداد زنانی که به دنبال خانههای امن هستند چهار برابر شده است.
اوضاع برای زنان در سایر نقاط جهان شدیدتر است. شبنم هاشمی، یکی از فعالان برجسته زنان از هند، میگوید که تا آوریل سال ۲۰۲۰ ، ۳۹،۵ درصد از زنان کار خود را از دست دادهاند. هاشمی می گوید:
«کار در خانه برای زنان بسیار پرهزینه است زیرا فضای شخصی آنها از بین رفته و بار کارشان سه برابر شده است.»
وقتی صحبت از زنان میشود با دو ایده ناسازگار مواجه میشویم: اینکه آنها برای همه جنبههای زندگی ضروری هستند و اینکه حقوقشان به راحتی قابل نق نقض است اما خودشان آماده فداکاری هستند. این همان دوگانهای است که مرد سالاری در تار و پود هستی فرو ریخته و کرونا آن را آشکارتر کرده است. اما اگر بخواهیم به عنوان یک گونه انسانی به زندگی ادامه دهیم، این تناقض باید بهبود یابد و کامل شود»
▪️ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3iacgh3
@bidarzani
«همزمان که کووید۱۹ جهان را فرا گرفته، خشونت علیه زنان و حمله به حقوق آنها هم رخ داده است. زمان آن رسیده که با سیستمی مقابله کنیم که اجازه میدهد زنان قربانی شوند و حقوقشان زیر پا گذاشته شود.
کووید شدیدترین عقب گرد را برای آزادی زنان در طول زندگی من ایجاد کرده است. در حین تماشای این اتفاق، شاهد شیوع «مردسالاری فاجعه» هستیم.
#نائومی_کلاین اولین کسی بود که مفهرم «سرمایهداری فاجعه» را شناسایی کرد؛ عبارتی به این معنا که سرمایهداران از یک فاجعه برای تحمیل تدابیری استفاده میکنند که در زمانهای عادی نمیتوانند از پس آن بر بیایند و از آن سود بیشتری برای خود بهدست آورند. مردسالاری فاجعه یک روند موازی و مکمل است؛ جایی که مردان برای برقراری مجدد کنترل و تسلط خود از یک بحران سوءاستفاده میکنند و به سرعت حقوق زنان را از بین میبرند. در سراسر جهان، مردسالاری از این ویروس نهایت استفاده را کرده تا قدرت خود را بازپس بگیرد - از یک طرف، خطر و خشونت را برای زنان افزایش میدهد و از سوی دیگر، به عنوان کنترل کننده و محافظ مفروض آنها وارد عمل میشود.
در پرو، صدها زن و دختر از زمان وضع قرنطینه مفقود شدهاند و ترس از مرگ آنها وجود دارد. بر اساس آمار رسمی گزارش شده توسط الجزیره ، ۶۰۶ دختر و ۳۰۹ زن از ۱۶ مارس تا ۳۰ ژوئن سال گذشته مفقود شدند. در سراسر جهان، تعطیلی مدارس احتمال بروز انواع خشونت را افزایش داده است. شبکه ملی سوءاستفاده از تجاوز به عنف و زنای با محارم میگوید که خط تلفن راهنما برای بازماندگان حمله جنسی، در تاریخ ۲۶ ساله خود هرگز تا این حد تماس نداشته است زیرا کودکان در محاصره سوءاستفاده کنندگان قرار دارند و توانایی اعلام خطر به معلمان یا دوستان خود را ندارند. در ایتالیا، تماس با شماره ملی ضد خشونت ملی از اول مارس تا ۱۶ آوریل ۲۰۲۰، ۷۳ درصد افزایش یافته است. در مکزیک، مراکز تماس اضطراری بیشترین تماس را در طول تاریخ این کشور دریافت کردهاند و تعداد زنانی که به دنبال خانههای امن هستند چهار برابر شده است.
اوضاع برای زنان در سایر نقاط جهان شدیدتر است. شبنم هاشمی، یکی از فعالان برجسته زنان از هند، میگوید که تا آوریل سال ۲۰۲۰ ، ۳۹،۵ درصد از زنان کار خود را از دست دادهاند. هاشمی می گوید:
«کار در خانه برای زنان بسیار پرهزینه است زیرا فضای شخصی آنها از بین رفته و بار کارشان سه برابر شده است.»
وقتی صحبت از زنان میشود با دو ایده ناسازگار مواجه میشویم: اینکه آنها برای همه جنبههای زندگی ضروری هستند و اینکه حقوقشان به راحتی قابل نق نقض است اما خودشان آماده فداکاری هستند. این همان دوگانهای است که مرد سالاری در تار و پود هستی فرو ریخته و کرونا آن را آشکارتر کرده است. اما اگر بخواهیم به عنوان یک گونه انسانی به زندگی ادامه دهیم، این تناقض باید بهبود یابد و کامل شود»
▪️ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3iacgh3
@bidarzani
Telegraph
«مردسالاری فاجعه»: چگونه همهگیری جنگی علیه زنان به راه انداخت
در «مردسالاری فاجعه»، زنان امنیت، قدرت اقتصادی، خودمختاری و حق تحصیل خود را از دست میدهند و بدون محافظت به جبهههای جنگ هدایت میشوند تا فدا شوند. همزمان که کووید۱۹ جهان را فرا گرفته، خشونت علیه زنان و حمله به حقوق آنها هم رخ داده است. زمان آن رسیده که با…
Forwarded from ديدبان آزار
🔻فشار استرالیا برای جرمانگاری برداشتن غیرتوافقی کاندوم حین رابطه جنسی
🔶«مخفیکاری هنگام سکس» مصداق تجاوز است
🔹دیدبان آزار: یک نفر از هر سه زن در سراسر دنیا اقدام به برداشتن غیرتوافقی کاندوم حین رابطه جنسی را تجربه کردهاند. با وجود بالا بودن درصد افرادی که چنین خشونتی را تجربه کردهاند این اصطلاحی است که به تازگی وارد ادبیات عمومی و دادگاهها شده است. «الیزابت لی»، رهبر اپوزیسیون لیبرال استرالیا میگوید: «به طور خلاصه، برداشتن کاندوم حین سکس کاری گیجکننده، خشونتآمیز و اشتباه است. اما افرادی که چنین خشونتی را تجربه کردهاند حتی نمیدانستند که اسمی برای این رفتار وجود دارد چه برسد به این که متوجه باشند که این کار عملا رضایت آنها را نقض کرده است.»
🔹«مونیکا تن»، در سال ۲۰۱۵ این عمل را نوعی تجاوز تعبیر کرد. دو سال بعد، «الکساندرا برادسکی» وکیل حقوق مدنی آمریکا، در مجله حقوق و جنسیت از واژه «برداشتن غیرتوافقی کاندوم به جای معادل محاورهای آن یعنی «مخفیکاری» در فضای آکادمیک استفاده کرد. در همان سال، هم مجرمان و هم بازماندگان این رفتار، «داستانهای مخفیکاری» خود را با پادکست Triple J’s Hack درمیان گذاشتند.
🔹هم اکنون این رفتار به شکل آشکار در سریال «من میتوانم نابودت کنم» ساخته «میشلا کول» به تصویر کشیده شده است. همچنین با صدور اولین حکم قضایی حبس برای مجرم پروندهای با این عنوان در هفته گذشته در نیوزیلند، موج فزایندهای از شاکیان پروندههای مربوط به اقدام به درآوردن کاندوم بدون توافق به دادگاههای قضایی در سراسر دنیا مراجعه کردهاند. یکی از نتایج چنین اتفاقی این است که اقدام به درآوردن غیرتوافقی کاندوم، به تدریج وارد گفتمان عمومی پیرامون مسئله رضایت میشود.
🔹در حال حاضر لی، طرح پیشنهادی لیبرالهای کانبرا را به مجلس قانونگذاری ACT میبرد و به این مجلس فشار میآورد تا در قانون رضایت تغییر ایجاد کنند و این عمل را جرمانگاری کنند. او توضیح میدهد: «رابطه جنسی بدون رضایت، تعرض جنسی است و تعرض یک جرم است. بنابراین درآوردن کاندوم بدون رضایت هم در ذات خود، یک نوع تجاوز است.» او توضیح میدهد پیشنویس لایحهاش تضمین میکند که به موجب قانون، درآوردن کاندوم بدون توافق، به عنوان یکی از مصادیق بیاعتبارکننده رضایت در نظر گرفته شود.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
http://harasswatch.com/news/1779/
🔶«مخفیکاری هنگام سکس» مصداق تجاوز است
🔹دیدبان آزار: یک نفر از هر سه زن در سراسر دنیا اقدام به برداشتن غیرتوافقی کاندوم حین رابطه جنسی را تجربه کردهاند. با وجود بالا بودن درصد افرادی که چنین خشونتی را تجربه کردهاند این اصطلاحی است که به تازگی وارد ادبیات عمومی و دادگاهها شده است. «الیزابت لی»، رهبر اپوزیسیون لیبرال استرالیا میگوید: «به طور خلاصه، برداشتن کاندوم حین سکس کاری گیجکننده، خشونتآمیز و اشتباه است. اما افرادی که چنین خشونتی را تجربه کردهاند حتی نمیدانستند که اسمی برای این رفتار وجود دارد چه برسد به این که متوجه باشند که این کار عملا رضایت آنها را نقض کرده است.»
🔹«مونیکا تن»، در سال ۲۰۱۵ این عمل را نوعی تجاوز تعبیر کرد. دو سال بعد، «الکساندرا برادسکی» وکیل حقوق مدنی آمریکا، در مجله حقوق و جنسیت از واژه «برداشتن غیرتوافقی کاندوم به جای معادل محاورهای آن یعنی «مخفیکاری» در فضای آکادمیک استفاده کرد. در همان سال، هم مجرمان و هم بازماندگان این رفتار، «داستانهای مخفیکاری» خود را با پادکست Triple J’s Hack درمیان گذاشتند.
🔹هم اکنون این رفتار به شکل آشکار در سریال «من میتوانم نابودت کنم» ساخته «میشلا کول» به تصویر کشیده شده است. همچنین با صدور اولین حکم قضایی حبس برای مجرم پروندهای با این عنوان در هفته گذشته در نیوزیلند، موج فزایندهای از شاکیان پروندههای مربوط به اقدام به درآوردن کاندوم بدون توافق به دادگاههای قضایی در سراسر دنیا مراجعه کردهاند. یکی از نتایج چنین اتفاقی این است که اقدام به درآوردن غیرتوافقی کاندوم، به تدریج وارد گفتمان عمومی پیرامون مسئله رضایت میشود.
🔹در حال حاضر لی، طرح پیشنهادی لیبرالهای کانبرا را به مجلس قانونگذاری ACT میبرد و به این مجلس فشار میآورد تا در قانون رضایت تغییر ایجاد کنند و این عمل را جرمانگاری کنند. او توضیح میدهد: «رابطه جنسی بدون رضایت، تعرض جنسی است و تعرض یک جرم است. بنابراین درآوردن کاندوم بدون رضایت هم در ذات خود، یک نوع تجاوز است.» او توضیح میدهد پیشنویس لایحهاش تضمین میکند که به موجب قانون، درآوردن کاندوم بدون توافق، به عنوان یکی از مصادیق بیاعتبارکننده رضایت در نظر گرفته شود.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
http://harasswatch.com/news/1779/
هرس واچ | دیدبان آزار
«مخفیکاری هنگام رابطه جنسی» مصداق تجاوز است
نفر از هر سه زن در سراسر دنیا اقدام به برداشتن غیرتوافقی کاندوم حین رابطه جنسی را تجربه کردهاند. با وجود بالا بودن درصد افرادی که چنین خشونتی را تجربه کردهاند این اصطلاحی است که به تازگی وارد ادبیات عمومی و دادگاهها شده است
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : دوم ژوئن، روز جهانی کارگران جنسی است
صحبت از کارگران جنسی، مصائب، تهدیدهای جانی و سود تریلیون دلاری فروش سکس و استثمار جنسی کودکان، به موازات جغرافیا و قوانین اساسی هر کشور در رسمی یا غیر رسمی شمردن آن متفاوت است. اما آنچه که عیان است، آمار حقیقی ارزش افزودهی تنفروشی و سیاستهای کاپیتالیستی حول آن است.
بیش از ۴۲ میلیون کارگر جنسیِ رسمی در جهان وجود دارد. تجارت سالانه سکس، رقمی ۱۸۰ بیلیون دلاری است و ۹۰ درصد این کارگران را زنان تشکیل میدهند. آمار ۸ میلیون نفری مردان کارگر جنسی، میلیونها کودک زیر ۱۸ سال که در شبکههای «نت سیاه» و ابر کمپانیهای تولید پورن کودکان به استثمار جنسی وادار شدهاند و کارگران جنسی جامعهی LGBT، آماری دهشتناک است.
در پرداخت و صحبت از مسائل کارگران جنسی، سوالاتی از این دست بسیار مطرح میشود:
▪️آیا قانونی شدن فعالیت کارگران جنسی، خدمت به آنان است؟
▪️آیا تداوم کاری کارگران جنسی جهت رسیدن به نیازهای اولیه زندگی، بهمعنای رضایت خاطر آنان است؟
▪️آیا غیرقانونی اعلام کردن فعالیت کارگران جنسی در برخی کشورهای اروپایی و یا جمهوری اسلامی ایران، بهمعنای ریشهکن شدن خرید و فروش سکس است؟
فرانسه در سال ۲۰۱۸ با تصویب یک قانون، خرید خدمات جنسی را ممنوع اعلام کرد. طی این سالها این قانون تنها به مخفی شماردن روسپیگریْ ختم شده است.
طی نظرسنجی دویچهوله با کارگران جنسی فرانسه، این قانونْ روسپیگری را به امری جنایی تبدیل میکند و باعث میشود که کارگران جنسی کار خود را در خفا و در شرایط بدتر انجام دهند و بیش از پیش مورد سوءاستفاده زورگیرها و بردهداران جنسی قرار گیرند. آنها اعلام کردند که وادار به تحمل فتیشهای جنسی شکنجهآور مشتریان خود شدند و سایهی کار در خفا، به ناامنی حداکثری آنان دامن زده است.
سوئد در سال ۱۹۹۹ با تصویب یک قانون مشابه، به عنوان نخستین کشور جهان، خرید خدمات جنسی را جرم خواند، اما فروش آنها را قابل مجازات ندانست. حدود ۱۱ سال بعد، دولت به این نتیجه رسید که قانون نامبرده "موفق" بوده و فحشای خیابانی در این کشور را به میزان ۵۰ درصد کاهش داده است. چندی بعد مخالفان این قانون، از جمله کارگران جنسی، نتیجهگیری دولت را نادرست خواندند. کارگران جنسی زن و مرد اعلام کردند که پس از تصویب قانون، خدمات جنسی خود را دیگر در ملاء عرضه نمیکنند بلکه در خفا به روسپیگری میپردازند.
▪️کارگران جنسی در ایران هم بهصورت مخفیانه کار میکنند و بر اساس گزارشهای رسانههای داخلی، شمار آنها در سالهای اخیر افزایش چشمگیری یافته است.
روز ۲۴ فروردین ۱۳۹۹، وبسایت خبری اقتصاد ۲۴ گزارشی منتشر کرد که ابعاد دیگر روسپیگری در ایران را منعکس میکرد: «پس از مراجعه و ثبت نام در یکی از این سایتها تحت عنوان صیغهیابی با این پیغام مواجه شدیم: تعداد بانوان آماده به ازدواج از شهر تهران ۷۳۵۰ نفر و تعداد بانوان آماده به ازدواج از استان تهران ۸۶۳۳ نفر است».
در ادامه گزارش به چند سرویس در شبکههای اجتماعی نیز اشاره شده است: «یکی از صفحات اینستاگرامی با همین عنوان بیش از ۴۴ هزار عضو دارد. یک کانال تلگرامی ۸۱ هزار عضو و کانال تلگرامی دیگری ۳۲ هزار عضو دارد. این اعداد و ارقام نشان میدهد که دلالان تحت عنوان ازدواج موقت با چه وسعتی در ایران در حال فعالیت هستند».
استثمار جنسی و ورود بیاختیار کودکان زیر ۱۸ سال، بیش از همه در کشورهای کنیا و آفریقای جنوبی جریان دارد. پس از آن، هند، بنگلادش و چین در صدر کشورهای دارای آمار بالای فروش سکس و استثمار جنسی کودکان هستند. خرید و فروش سکس و سرمایهی وابسته به تولیدات پورن کودکان، علیرغم تمامی اعتراضات و صحبت از حداقلهای حقوق کودک در صربستان و آمریکا همراه با تجارت کارگران جنسی و کودکان آسیایی، بهقوت خود باقی است.
وضعیت کارگران جنسی در هر کشور و بنا بر هر گزارهی قانونی و غیرقانونی، دارای جنبههایی متفاوت است. از این منظر، بررسی تبعات پاندمی کرونا بر وضعیت کارگران جنسی نیز بسیار متفاوت است. به عنوان نمونه، طی یک سال گذشته، کمکهایی از طرف دولت استرالیا در اختیار کسانی که درآمد خود را به دلیل بحران کووید-۱۹ از دست دادهاند، قرار گرفته است، اما کارگران جنسی برای اینکه مشمول این کمکها قرار بگیرند، باید ثابت کنند که مالیات پرداخت میکردند. شرطی که باعث میشود کارگران جنسی غیررسمی از جمله مهاجران و تراجنسیتیها در بیشتر موارد از این کمکها محروم شوند.
🟣 دوم ژوئن، روز جهانی کارگران جنسی است. این روز برای کاهش خشونت پلیس علیه کارگرانجنسی، کاهش تحقیر و توهین عمومی به آنها و همچنین برای آشنایی با حقوق کارگران جنسی نامگذاری شده است. روزی که نماد آن چتر قرمز است.
@bidarzani
صحبت از کارگران جنسی، مصائب، تهدیدهای جانی و سود تریلیون دلاری فروش سکس و استثمار جنسی کودکان، به موازات جغرافیا و قوانین اساسی هر کشور در رسمی یا غیر رسمی شمردن آن متفاوت است. اما آنچه که عیان است، آمار حقیقی ارزش افزودهی تنفروشی و سیاستهای کاپیتالیستی حول آن است.
بیش از ۴۲ میلیون کارگر جنسیِ رسمی در جهان وجود دارد. تجارت سالانه سکس، رقمی ۱۸۰ بیلیون دلاری است و ۹۰ درصد این کارگران را زنان تشکیل میدهند. آمار ۸ میلیون نفری مردان کارگر جنسی، میلیونها کودک زیر ۱۸ سال که در شبکههای «نت سیاه» و ابر کمپانیهای تولید پورن کودکان به استثمار جنسی وادار شدهاند و کارگران جنسی جامعهی LGBT، آماری دهشتناک است.
در پرداخت و صحبت از مسائل کارگران جنسی، سوالاتی از این دست بسیار مطرح میشود:
▪️آیا قانونی شدن فعالیت کارگران جنسی، خدمت به آنان است؟
▪️آیا تداوم کاری کارگران جنسی جهت رسیدن به نیازهای اولیه زندگی، بهمعنای رضایت خاطر آنان است؟
▪️آیا غیرقانونی اعلام کردن فعالیت کارگران جنسی در برخی کشورهای اروپایی و یا جمهوری اسلامی ایران، بهمعنای ریشهکن شدن خرید و فروش سکس است؟
فرانسه در سال ۲۰۱۸ با تصویب یک قانون، خرید خدمات جنسی را ممنوع اعلام کرد. طی این سالها این قانون تنها به مخفی شماردن روسپیگریْ ختم شده است.
طی نظرسنجی دویچهوله با کارگران جنسی فرانسه، این قانونْ روسپیگری را به امری جنایی تبدیل میکند و باعث میشود که کارگران جنسی کار خود را در خفا و در شرایط بدتر انجام دهند و بیش از پیش مورد سوءاستفاده زورگیرها و بردهداران جنسی قرار گیرند. آنها اعلام کردند که وادار به تحمل فتیشهای جنسی شکنجهآور مشتریان خود شدند و سایهی کار در خفا، به ناامنی حداکثری آنان دامن زده است.
سوئد در سال ۱۹۹۹ با تصویب یک قانون مشابه، به عنوان نخستین کشور جهان، خرید خدمات جنسی را جرم خواند، اما فروش آنها را قابل مجازات ندانست. حدود ۱۱ سال بعد، دولت به این نتیجه رسید که قانون نامبرده "موفق" بوده و فحشای خیابانی در این کشور را به میزان ۵۰ درصد کاهش داده است. چندی بعد مخالفان این قانون، از جمله کارگران جنسی، نتیجهگیری دولت را نادرست خواندند. کارگران جنسی زن و مرد اعلام کردند که پس از تصویب قانون، خدمات جنسی خود را دیگر در ملاء عرضه نمیکنند بلکه در خفا به روسپیگری میپردازند.
▪️کارگران جنسی در ایران هم بهصورت مخفیانه کار میکنند و بر اساس گزارشهای رسانههای داخلی، شمار آنها در سالهای اخیر افزایش چشمگیری یافته است.
روز ۲۴ فروردین ۱۳۹۹، وبسایت خبری اقتصاد ۲۴ گزارشی منتشر کرد که ابعاد دیگر روسپیگری در ایران را منعکس میکرد: «پس از مراجعه و ثبت نام در یکی از این سایتها تحت عنوان صیغهیابی با این پیغام مواجه شدیم: تعداد بانوان آماده به ازدواج از شهر تهران ۷۳۵۰ نفر و تعداد بانوان آماده به ازدواج از استان تهران ۸۶۳۳ نفر است».
در ادامه گزارش به چند سرویس در شبکههای اجتماعی نیز اشاره شده است: «یکی از صفحات اینستاگرامی با همین عنوان بیش از ۴۴ هزار عضو دارد. یک کانال تلگرامی ۸۱ هزار عضو و کانال تلگرامی دیگری ۳۲ هزار عضو دارد. این اعداد و ارقام نشان میدهد که دلالان تحت عنوان ازدواج موقت با چه وسعتی در ایران در حال فعالیت هستند».
استثمار جنسی و ورود بیاختیار کودکان زیر ۱۸ سال، بیش از همه در کشورهای کنیا و آفریقای جنوبی جریان دارد. پس از آن، هند، بنگلادش و چین در صدر کشورهای دارای آمار بالای فروش سکس و استثمار جنسی کودکان هستند. خرید و فروش سکس و سرمایهی وابسته به تولیدات پورن کودکان، علیرغم تمامی اعتراضات و صحبت از حداقلهای حقوق کودک در صربستان و آمریکا همراه با تجارت کارگران جنسی و کودکان آسیایی، بهقوت خود باقی است.
وضعیت کارگران جنسی در هر کشور و بنا بر هر گزارهی قانونی و غیرقانونی، دارای جنبههایی متفاوت است. از این منظر، بررسی تبعات پاندمی کرونا بر وضعیت کارگران جنسی نیز بسیار متفاوت است. به عنوان نمونه، طی یک سال گذشته، کمکهایی از طرف دولت استرالیا در اختیار کسانی که درآمد خود را به دلیل بحران کووید-۱۹ از دست دادهاند، قرار گرفته است، اما کارگران جنسی برای اینکه مشمول این کمکها قرار بگیرند، باید ثابت کنند که مالیات پرداخت میکردند. شرطی که باعث میشود کارگران جنسی غیررسمی از جمله مهاجران و تراجنسیتیها در بیشتر موارد از این کمکها محروم شوند.
🟣 دوم ژوئن، روز جهانی کارگران جنسی است. این روز برای کاهش خشونت پلیس علیه کارگرانجنسی، کاهش تحقیر و توهین عمومی به آنها و همچنین برای آشنایی با حقوق کارگران جنسی نامگذاری شده است. روزی که نماد آن چتر قرمز است.
@bidarzani
📌درهمتنیدگی روابط اجتماعی: جنسیت و اتنیسیته
✍🏽 فاطمه کریمی
#بیدارزنی: «به دنبال انتقادهای جدی برخی از گروههای فمینیستی از جملههای فمینیستهای سیاه، تعریف یک دست و هموژن از زنان، مسائل و مطالبات آنها از دهه ۱۹۷۰ به بعد به طور جدی به چالش کشیده شد. اگرچه زنان در هر گروه اجتماعی بنابر عامل جنسیت و به عنوان «زن» مورد تبعیض قرار میگیرند و نسبت به مردان همان گروه از جایگاه فرودستتری برخوردارند اما دامنه تبعیض و سرکوب علیه زنان لزوما یکسان نیست. عواملی چون نژاد، طبقه، اتنیک، مذهب و مهاجرت در همپوشانی با عامل جنسیت، میزان سرکوب و تبعیض علیه برخی از زنان را نسبت به دیگر گروههای زنان افزایش میدهند. جهت روشنتر شدن این مباحث که جای خالی آن در بین فمینیستهای ایرانی (ترجمه و تولید) به شدت احساس میشود، این نوشته گردآوریِ مباحث تئوریک مربوط به روابط درهمتنیده عامل #جنسیت و #اتنیسیته با تاکید ویژه بر نظریات فمینیستهای فرانسوی زبان است.
صحبت در مورد جنسیت وجود اختلافات بیولوژیکی بین زن و مرد و یا وجود رفتارها، مهارتها و موقعیتهایی که بیشتر در مردان یا زنان مشاهده میشود را انکار نمیکند. اما این ایده که این اختلافات از «ماهیت» مردان یا «طبیعت» زنان ناشی میشود را به چالش میکشد. «جنسیت» در واقع بر جنبه رابطهایِ تعاریف هنجاری زنانگی و یا مردانگی تأکید دارد و از این ایده دفاع میکند که این تفاوتها از طریق مجموعهای از سازوکارهای پیچیده اجتماعی ساخته میشوند. مفهوم جنسیت به ویژه بر مفهوم «تقسیم جنسی کار» تاکید دارد که بر دو اصل عمده بنا شده است: نخست، طبق اصل «تفکیک» (Séparation)، مشاغل ویژهای به زنان و مردان اختصاص یافته است. به عبارتی، تخصیص مردان به حوزه تولیدی (فعالیتهای حرفهای) و زنان به حوزه بازتولیدی (کار خانگی). دوم، طبق اصل «اولویتبندی» (Hiérarchisation) به نقشها و فعالیتهای مردان در مقایسه با نقشها و فعالیتهای زنان ارزش بیشتری داده میشود.
مفهوم «روابط اجتماعی جنسیت» منتج از رویکرد مارکسیستی که توسط دانیل کرگوات ابداع شده است، عنوان میکند که یک جهان زنانه و یا یک جهان مردانه وجود ندارد، بلکه این سیستم روابط اجتماعی جنسیت است که زنانگی و مردانگی را تولید و بازتولید میکند. در واقع، یک « نظام اجتماعی» است که همگان را از این که در رابطه قدرت میبایست نقش سلطهگر یا سلطهپذیر را به عهده بگیرند، آگاه میکند».
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42701
@bidarzani
✍🏽 فاطمه کریمی
#بیدارزنی: «به دنبال انتقادهای جدی برخی از گروههای فمینیستی از جملههای فمینیستهای سیاه، تعریف یک دست و هموژن از زنان، مسائل و مطالبات آنها از دهه ۱۹۷۰ به بعد به طور جدی به چالش کشیده شد. اگرچه زنان در هر گروه اجتماعی بنابر عامل جنسیت و به عنوان «زن» مورد تبعیض قرار میگیرند و نسبت به مردان همان گروه از جایگاه فرودستتری برخوردارند اما دامنه تبعیض و سرکوب علیه زنان لزوما یکسان نیست. عواملی چون نژاد، طبقه، اتنیک، مذهب و مهاجرت در همپوشانی با عامل جنسیت، میزان سرکوب و تبعیض علیه برخی از زنان را نسبت به دیگر گروههای زنان افزایش میدهند. جهت روشنتر شدن این مباحث که جای خالی آن در بین فمینیستهای ایرانی (ترجمه و تولید) به شدت احساس میشود، این نوشته گردآوریِ مباحث تئوریک مربوط به روابط درهمتنیده عامل #جنسیت و #اتنیسیته با تاکید ویژه بر نظریات فمینیستهای فرانسوی زبان است.
صحبت در مورد جنسیت وجود اختلافات بیولوژیکی بین زن و مرد و یا وجود رفتارها، مهارتها و موقعیتهایی که بیشتر در مردان یا زنان مشاهده میشود را انکار نمیکند. اما این ایده که این اختلافات از «ماهیت» مردان یا «طبیعت» زنان ناشی میشود را به چالش میکشد. «جنسیت» در واقع بر جنبه رابطهایِ تعاریف هنجاری زنانگی و یا مردانگی تأکید دارد و از این ایده دفاع میکند که این تفاوتها از طریق مجموعهای از سازوکارهای پیچیده اجتماعی ساخته میشوند. مفهوم جنسیت به ویژه بر مفهوم «تقسیم جنسی کار» تاکید دارد که بر دو اصل عمده بنا شده است: نخست، طبق اصل «تفکیک» (Séparation)، مشاغل ویژهای به زنان و مردان اختصاص یافته است. به عبارتی، تخصیص مردان به حوزه تولیدی (فعالیتهای حرفهای) و زنان به حوزه بازتولیدی (کار خانگی). دوم، طبق اصل «اولویتبندی» (Hiérarchisation) به نقشها و فعالیتهای مردان در مقایسه با نقشها و فعالیتهای زنان ارزش بیشتری داده میشود.
مفهوم «روابط اجتماعی جنسیت» منتج از رویکرد مارکسیستی که توسط دانیل کرگوات ابداع شده است، عنوان میکند که یک جهان زنانه و یا یک جهان مردانه وجود ندارد، بلکه این سیستم روابط اجتماعی جنسیت است که زنانگی و مردانگی را تولید و بازتولید میکند. در واقع، یک « نظام اجتماعی» است که همگان را از این که در رابطه قدرت میبایست نقش سلطهگر یا سلطهپذیر را به عهده بگیرند، آگاه میکند».
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42701
@bidarzani
بیدارزنی
درهمتنیدگی روابط اجتماعی: جنسیت و اتنیسیته/ فاطمه کریمی - بیدارزنی
نویسنده در این مطلب مباحث تئوریک مربوط به روابط درهمتنیده عامل جنسیت و اتنیسیته را با تاکید بر نظریات فمینیستهای فرانسوی زبان گردآورده است
🟣 اعتصاب غذای «ویان محمدی» دانشجوی مریوانی در بازداشتگاه اطلاعات سپاه ارومیه
بهگزارش ههنگاو، ویان محمدی، دانشجوی اهل مریوان که اردیبهشتماه در تهران بازداشت شده بود، از روز یکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ به نشانهی اعتراض به تمدید قرار بازداشت در بازداشتگاه اطلاعات سپاه ارومیه، دست به اعتصاب غذا زده است.
یکی از نزدیکان خانواده محمدی در این رابطه به ههنگاو اعلام کرد که پس از اعتصاب غذای ویان، وی از حق تماس تلفنی با خانوادهاش نیز محروم شده است.
ویان محمدی، دانشجوی رشته مدیریت دانشگاه تهران و اهل مریوان، روز جمعه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ توسط نیروهای اطلاعات سپاه در تهران بازداشت شد.
فرامرز محمدی، همسر ویان محمدی نیز روز شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹ در جریان بازداشتهای گسترده شهروندان کُرد در دی ماه سال گذشته بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سپاه سنندج منتقل شده بود. وی پس از نزدیک به ٤٠ روز بازداشت با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی و موقتاً از زندانآزاد شد.
@bidarzani
بهگزارش ههنگاو، ویان محمدی، دانشجوی اهل مریوان که اردیبهشتماه در تهران بازداشت شده بود، از روز یکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ به نشانهی اعتراض به تمدید قرار بازداشت در بازداشتگاه اطلاعات سپاه ارومیه، دست به اعتصاب غذا زده است.
یکی از نزدیکان خانواده محمدی در این رابطه به ههنگاو اعلام کرد که پس از اعتصاب غذای ویان، وی از حق تماس تلفنی با خانوادهاش نیز محروم شده است.
ویان محمدی، دانشجوی رشته مدیریت دانشگاه تهران و اهل مریوان، روز جمعه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ توسط نیروهای اطلاعات سپاه در تهران بازداشت شد.
فرامرز محمدی، همسر ویان محمدی نیز روز شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹ در جریان بازداشتهای گسترده شهروندان کُرد در دی ماه سال گذشته بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سپاه سنندج منتقل شده بود. وی پس از نزدیک به ٤٠ روز بازداشت با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی و موقتاً از زندانآزاد شد.
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 فمینیسم تجاری، ابزار سرکوب زنان
نویسنده: ایو لیوینگستون
روزنامه گاردین، سپتامبر 2016
برگردان: نسرین ثبوت
▪️از متن:
«مدلِ «فمینیسم تجاری»، مختصِ زنان عالیرتبه در اتاقهای جلسات با شعار توزیعِ برابرِ جنسیِ میلیونرها، توجهات بسیاری را در چند سال گذشته توسط زنان تاجر برجستهی فیسبوک و یاهو، نظیر «شریل سندبرگ» و «ماریسا مایر» مطرح شده به خود جلب کرده است.
فلسفهی سخت تلاش کنید، بلند پرواز باشید و با تمام وجود اراده کنید، به هرچه بخواهید میرسید چیزی است که بارها از زبان این دست زنان ثروتمند سفیدپوست تحصیلکرده شنیدهایم.
برابری جنسیتی برای بازارگرمی در دنیای تجارت، البته جذاب است: هر کسی خودش وظیفه دارد بیشتر تلاش کند در حالیکه ساختارهای نابرابر اقتصادی همچنان دستنخورده ماندهاند. در نتیجه از پیش روشن است تنها زنانی که از پیش از امتیازات «سیستماتیک اجتماعی» برخوردارند مستعد آن هستند تا خود را به جایگاه الگوی زنان موفق که «همه چیز دارند» برسانند. نکته اینجاست که موانع ساختاری و نابرابریهای اقتصادی اجتماعی به سادگی و تنها با ارادهکردن برای موفقیت محو نمیشوند. چنین زنانی هرگز نمیتوانند الگوی رهایی برای دیگر زنان باشند. در واقع پژوهشها نشان میدهد که شمار فزایندهی زنان موفق، تقریباً بهجز خودشان سودی برای کسی ندارد.
این باور رایج که فمینیسم چیزی جز برابری زنان با مردان نیست، در نتیجهگیری نهاییاش حضور زنان در هر حوزهی مصادره شده توسط مردان را به خودی خود موفقیت میداند. این دسته زنان موفق، که در تثبیت نقش مردانه از خود مردان نیز سبقت گرفتهاند، هرگز به رابطهی سمبلیک شرکتهای بزرگ و نابرابری اقتصادی اشاره نمیکنند. فمینیسم باید این نابرابری را از ریشه به چالش بکشد نه اینکه تنها جای چهرهها را عوض کند. بنابراین، اهمیت پژوهش «ال ای سی» برای فمینیسم باید از این زاویه باشد که بهجای پرداختن به محدودیتهای چند زن تاجر معروف در امکان استعمارِ هر چه بیشتر دیگران، چه حرفی در رابطه با نابرابریهای ساختاری و اقتصادی برای گفتن دارد.
در واقع رسیدن به جامعهای که در آن هر کسی به اندازهی نیازش برای امرار و معاش داشته باشد اولویت بسیار مهمتری از ثروتمندتر کردن ثروتمندان است».
دریافت نسخه ی «ورد» مقاله:👇
http://pdf.kaargaah.net/109b_Corporate_Feminism_Guardian_Farsi_NasrinS.docx
دریافت نسخهی پی. دی. اف.:👇
http://pdf.kaargaah.net/109b_Corporate_Feminism_Guardian_Farsi_NasrinS.pdf
-------------------------------------------
▪️منبع: وبسایت کارگاه دیالکتیک، منتشر شده در اسفند ۱۳۹۸
@kdialectic
@bidarzani
نویسنده: ایو لیوینگستون
روزنامه گاردین، سپتامبر 2016
برگردان: نسرین ثبوت
▪️از متن:
«مدلِ «فمینیسم تجاری»، مختصِ زنان عالیرتبه در اتاقهای جلسات با شعار توزیعِ برابرِ جنسیِ میلیونرها، توجهات بسیاری را در چند سال گذشته توسط زنان تاجر برجستهی فیسبوک و یاهو، نظیر «شریل سندبرگ» و «ماریسا مایر» مطرح شده به خود جلب کرده است.
فلسفهی سخت تلاش کنید، بلند پرواز باشید و با تمام وجود اراده کنید، به هرچه بخواهید میرسید چیزی است که بارها از زبان این دست زنان ثروتمند سفیدپوست تحصیلکرده شنیدهایم.
برابری جنسیتی برای بازارگرمی در دنیای تجارت، البته جذاب است: هر کسی خودش وظیفه دارد بیشتر تلاش کند در حالیکه ساختارهای نابرابر اقتصادی همچنان دستنخورده ماندهاند. در نتیجه از پیش روشن است تنها زنانی که از پیش از امتیازات «سیستماتیک اجتماعی» برخوردارند مستعد آن هستند تا خود را به جایگاه الگوی زنان موفق که «همه چیز دارند» برسانند. نکته اینجاست که موانع ساختاری و نابرابریهای اقتصادی اجتماعی به سادگی و تنها با ارادهکردن برای موفقیت محو نمیشوند. چنین زنانی هرگز نمیتوانند الگوی رهایی برای دیگر زنان باشند. در واقع پژوهشها نشان میدهد که شمار فزایندهی زنان موفق، تقریباً بهجز خودشان سودی برای کسی ندارد.
این باور رایج که فمینیسم چیزی جز برابری زنان با مردان نیست، در نتیجهگیری نهاییاش حضور زنان در هر حوزهی مصادره شده توسط مردان را به خودی خود موفقیت میداند. این دسته زنان موفق، که در تثبیت نقش مردانه از خود مردان نیز سبقت گرفتهاند، هرگز به رابطهی سمبلیک شرکتهای بزرگ و نابرابری اقتصادی اشاره نمیکنند. فمینیسم باید این نابرابری را از ریشه به چالش بکشد نه اینکه تنها جای چهرهها را عوض کند. بنابراین، اهمیت پژوهش «ال ای سی» برای فمینیسم باید از این زاویه باشد که بهجای پرداختن به محدودیتهای چند زن تاجر معروف در امکان استعمارِ هر چه بیشتر دیگران، چه حرفی در رابطه با نابرابریهای ساختاری و اقتصادی برای گفتن دارد.
در واقع رسیدن به جامعهای که در آن هر کسی به اندازهی نیازش برای امرار و معاش داشته باشد اولویت بسیار مهمتری از ثروتمندتر کردن ثروتمندان است».
دریافت نسخه ی «ورد» مقاله:👇
http://pdf.kaargaah.net/109b_Corporate_Feminism_Guardian_Farsi_NasrinS.docx
دریافت نسخهی پی. دی. اف.:👇
http://pdf.kaargaah.net/109b_Corporate_Feminism_Guardian_Farsi_NasrinS.pdf
-------------------------------------------
▪️منبع: وبسایت کارگاه دیالکتیک، منتشر شده در اسفند ۱۳۹۸
@kdialectic
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : انجمن سبز چیا، آماج آتش و سرکوبها
بیش از پنج روز از آتشسوزی وسیع در منطقهی جنگلی لیلانی و سردشت میگذرد. اطفای حریق این مناطق در فقدان هلیکوپترهای آبپاش و کمبود نیروهای لجستیکی، توسط اعضای انجمن «بلوط زاگرس» صورت پذیرفته است.
ساعتی پیش «انجمن سبز چیا» در اطلاعیهی خود اعلام کرد:
«اعضای گروە کوەنوردی انجمن سبز چیا که بەمنظور محکوم نمودن آتشسوزی جنگلهای زاگرۆس و رساندن صدای اعتراض، برای صعود مشترک همراە گروە کوەنوردی انجمن زیست محیطی پاژین بانە، عازم این شهر بودند؛ نزدیک شهر سقز دچار تصادف شده و ۴ تن از اعضای گروە انجمن سبز چیا با اسامی ذیل، جان خود را از دست دادند:
▪️ شعلە قادری
▪️ آرشام عزیزی
▪️داود باخیش
▪️ کاوە خسروزادە
طی سالهای گذشته، در کنار بازداشت و پروندهسازیهای امنیتی علیه فعالان محیطزیست، کماکان اعضای حاضر در گروهها و سازمانهای محیطزیستی بودند که بهوقت آتشسوزیهای گسترده و یا نجات جان کولبرانِ محبوس در کورهراههای صعبالعبور، وارد عمل شدند.
سال گذشته، سه فعال محیطزیستی انجمن سبز ژیوای پاوه بهنامهای «یاسین کریمی»، «بلال امینی» و «مختار خندانی»، حین اطفای حریق آتشسوزی جنگلهای بوزین و مرهخیل پاوه، جان خود را از دست دادند.
پیشتر، «آمانج نیکپی» فعال مدنی و از اعضای انجمن سبز چیا توسط نیروهای اطلاعات سپاه مریوان بازداشت و با پروندهسازی امنیتی مواجه شد. «آرمان غفوری» فعال مدنی و عضو دیگر انجمن سبز چیا مریوان نیز به ۶ ماه حبس و ۲۰ ضربه شلاق تعزیری، به اتهام اخلال در نظم عمومی شرکت در تجمع اعتراضی حمله ارتش ترکیه به کُردهای عفرین (در سال ۱۳۹۶) محکوم شده بود.
نام انجمن سبز چیا، عجین شده با نام «شریف باجور» و «دکهی کوچک یارانکو» است. در تاریخ ۳ شهریور ۱۳۹۷، شریف باجور همراه با «امید کهنهپوشی»، «محمد پژوهی» و «رحمت حکیمینیا» در پی اطفای حریق جنگلهای روستای پیله و سلسی جان خود را از دست دادند. اعضا و جمعیتهایی که زیر سایهی تهدیدها و سرکوب فعالیتی خود، هر روزشان مقاومت است.
#سرکوب_فعالان_محیطزیست
@bidarzani
بیش از پنج روز از آتشسوزی وسیع در منطقهی جنگلی لیلانی و سردشت میگذرد. اطفای حریق این مناطق در فقدان هلیکوپترهای آبپاش و کمبود نیروهای لجستیکی، توسط اعضای انجمن «بلوط زاگرس» صورت پذیرفته است.
ساعتی پیش «انجمن سبز چیا» در اطلاعیهی خود اعلام کرد:
«اعضای گروە کوەنوردی انجمن سبز چیا که بەمنظور محکوم نمودن آتشسوزی جنگلهای زاگرۆس و رساندن صدای اعتراض، برای صعود مشترک همراە گروە کوەنوردی انجمن زیست محیطی پاژین بانە، عازم این شهر بودند؛ نزدیک شهر سقز دچار تصادف شده و ۴ تن از اعضای گروە انجمن سبز چیا با اسامی ذیل، جان خود را از دست دادند:
▪️ شعلە قادری
▪️ آرشام عزیزی
▪️داود باخیش
▪️ کاوە خسروزادە
طی سالهای گذشته، در کنار بازداشت و پروندهسازیهای امنیتی علیه فعالان محیطزیست، کماکان اعضای حاضر در گروهها و سازمانهای محیطزیستی بودند که بهوقت آتشسوزیهای گسترده و یا نجات جان کولبرانِ محبوس در کورهراههای صعبالعبور، وارد عمل شدند.
سال گذشته، سه فعال محیطزیستی انجمن سبز ژیوای پاوه بهنامهای «یاسین کریمی»، «بلال امینی» و «مختار خندانی»، حین اطفای حریق آتشسوزی جنگلهای بوزین و مرهخیل پاوه، جان خود را از دست دادند.
پیشتر، «آمانج نیکپی» فعال مدنی و از اعضای انجمن سبز چیا توسط نیروهای اطلاعات سپاه مریوان بازداشت و با پروندهسازی امنیتی مواجه شد. «آرمان غفوری» فعال مدنی و عضو دیگر انجمن سبز چیا مریوان نیز به ۶ ماه حبس و ۲۰ ضربه شلاق تعزیری، به اتهام اخلال در نظم عمومی شرکت در تجمع اعتراضی حمله ارتش ترکیه به کُردهای عفرین (در سال ۱۳۹۶) محکوم شده بود.
نام انجمن سبز چیا، عجین شده با نام «شریف باجور» و «دکهی کوچک یارانکو» است. در تاریخ ۳ شهریور ۱۳۹۷، شریف باجور همراه با «امید کهنهپوشی»، «محمد پژوهی» و «رحمت حکیمینیا» در پی اطفای حریق جنگلهای روستای پیله و سلسی جان خود را از دست دادند. اعضا و جمعیتهایی که زیر سایهی تهدیدها و سرکوب فعالیتی خود، هر روزشان مقاومت است.
#سرکوب_فعالان_محیطزیست
@bidarzani
🟣 #بیدارزنی : مینا خیری، مجری رادیو و تلویزیون آریانا در انفجار روز پنجشنبه کابل کشته شد.
مینا خیری، مادر وی، همراه با ۲ تن دیگر در انفجار منطقهی پل سوختهی کابل جان خود را از دست دادند.
در پی افزایش ترور کارمندان زن تلویزیون و تهدید به قتلهای هدفمند طالبان و گروهکهای نظامی، تا کنون بیش از ۳۰۰ روزنامهنگار زن افغانستان مجبور به ترک شغل و شهر خود شدند.
شهناز رووفی، سعدیه سادات و مرسل وحیدی، سه کارمند تلویزیون افغانستان بودند که پوشش ارتجاع و جنگ حاضر در کشور را در دست داشتند. هر سه این کارمندان در دو عملیات تروریستی در شهر جلالآباد مرکز ولایت ننگرهار جان خود را از دست دادند.
کمیته ایمنی روزنامهنگاران افغانستان نیز گزارش داده است که چندین خبرنگار زن از ۳۴ ولایت، به دلیل تهدیدها و آزارهایی که متحمل شدهاند، این کشور را ترک کردهاند. در این گزارش همچنین موج اخیر «قتلهای هدفمند» به عنوان یکی از دلایل اصلی توقف کار زنان عنوان شده است.
کمیته ایمنی روزنامهنگاران افغانستان اعلام کرده که «روزنامهنگاران زن باقیمانده در رسانهها خواستار اجرای اقدامات ایمنی بیشتر برای ادامه کار هستند».
@bidarzani
مینا خیری، مادر وی، همراه با ۲ تن دیگر در انفجار منطقهی پل سوختهی کابل جان خود را از دست دادند.
در پی افزایش ترور کارمندان زن تلویزیون و تهدید به قتلهای هدفمند طالبان و گروهکهای نظامی، تا کنون بیش از ۳۰۰ روزنامهنگار زن افغانستان مجبور به ترک شغل و شهر خود شدند.
شهناز رووفی، سعدیه سادات و مرسل وحیدی، سه کارمند تلویزیون افغانستان بودند که پوشش ارتجاع و جنگ حاضر در کشور را در دست داشتند. هر سه این کارمندان در دو عملیات تروریستی در شهر جلالآباد مرکز ولایت ننگرهار جان خود را از دست دادند.
کمیته ایمنی روزنامهنگاران افغانستان نیز گزارش داده است که چندین خبرنگار زن از ۳۴ ولایت، به دلیل تهدیدها و آزارهایی که متحمل شدهاند، این کشور را ترک کردهاند. در این گزارش همچنین موج اخیر «قتلهای هدفمند» به عنوان یکی از دلایل اصلی توقف کار زنان عنوان شده است.
کمیته ایمنی روزنامهنگاران افغانستان اعلام کرده که «روزنامهنگاران زن باقیمانده در رسانهها خواستار اجرای اقدامات ایمنی بیشتر برای ادامه کار هستند».
@bidarzani
🟣 نامهی جمعی از خانوادههای دادخواه خاوران
از متن:
«ما مصرانه میخواهیم بدانیم:
۱) چرا و چگونه زندانیان سیاسی را در دهه شصت، به ویژه در تابستان ۶۷، پشت درهای بسته و بدون اطلاع زندانیان سیاسی و خانوادهها مخفیانه کشتند و در گورهای فردی و جمعی خاوران و دیگر گورستان های بی نام و نشان، به خاک سپردند، بدون این که حتی کرامت انسانی اعدام شدگان و حق ما خانواده ها برای برگزاری مراسم محترمانه خاک سپاری و سوگواری به رسمیت شناخته شود؟
۲) چرا گورهای فردی و جمعی خاوران و دیگر گورستانهای بی نام و نشان را بارها تخریب کردند و ما خانوادههای خاوران برای سادهترین حق خود برای برگزاری مراسم آزادانه و دانستن حقیقت بی وقفه مورد اذیت و آزار حکومت بوده ایم و وصیت نامه عزیزان ما را نیز به ما تحویل نمیدهند؟
۳) چرا اسامی بسیاری از فعالان سیاسی اعدام شده در زندان یا کشته شده خارج از زندان در دهه شصت و قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، در «سامانه جستجوی متوفی» سازمان بهشت زهرای تهران و شهرستانها ثبت نشده است و چرا ما هنوز نمیدانیم که چه تعداد از زندانیان سیاسی در دهه شصت کشته شدند؟
۴) چرا تمامی مسئولان نظام در زمان وقوع جنایت، متحدانه تلاش کردند که این جنایت را انکار، تحریف و پردهپوشی کنند و این پرده پوشی و تحریف حقایق تا به اکنون ادامه دارد؟
۵) چرا سازمان ملل، گزارشگران ویژه سازمان ملل در ایران و دیگر گزارشگران ویژه شکنجه درباره جنایت های حکومت در دههی شصت و به ویژه درباره قتل عام تابستان ۶۷ و آزار و شکنجه خانوادهها سکوت کردند؟»
▪️ادامهی متن در لینک زیر در دسترس است:
https://bit.ly/2SVHduW
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@bidarzani
از متن:
«ما مصرانه میخواهیم بدانیم:
۱) چرا و چگونه زندانیان سیاسی را در دهه شصت، به ویژه در تابستان ۶۷، پشت درهای بسته و بدون اطلاع زندانیان سیاسی و خانوادهها مخفیانه کشتند و در گورهای فردی و جمعی خاوران و دیگر گورستان های بی نام و نشان، به خاک سپردند، بدون این که حتی کرامت انسانی اعدام شدگان و حق ما خانواده ها برای برگزاری مراسم محترمانه خاک سپاری و سوگواری به رسمیت شناخته شود؟
۲) چرا گورهای فردی و جمعی خاوران و دیگر گورستانهای بی نام و نشان را بارها تخریب کردند و ما خانوادههای خاوران برای سادهترین حق خود برای برگزاری مراسم آزادانه و دانستن حقیقت بی وقفه مورد اذیت و آزار حکومت بوده ایم و وصیت نامه عزیزان ما را نیز به ما تحویل نمیدهند؟
۳) چرا اسامی بسیاری از فعالان سیاسی اعدام شده در زندان یا کشته شده خارج از زندان در دهه شصت و قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، در «سامانه جستجوی متوفی» سازمان بهشت زهرای تهران و شهرستانها ثبت نشده است و چرا ما هنوز نمیدانیم که چه تعداد از زندانیان سیاسی در دهه شصت کشته شدند؟
۴) چرا تمامی مسئولان نظام در زمان وقوع جنایت، متحدانه تلاش کردند که این جنایت را انکار، تحریف و پردهپوشی کنند و این پرده پوشی و تحریف حقایق تا به اکنون ادامه دارد؟
۵) چرا سازمان ملل، گزارشگران ویژه سازمان ملل در ایران و دیگر گزارشگران ویژه شکنجه درباره جنایت های حکومت در دههی شصت و به ویژه درباره قتل عام تابستان ۶۷ و آزار و شکنجه خانوادهها سکوت کردند؟»
▪️ادامهی متن در لینک زیر در دسترس است:
https://bit.ly/2SVHduW
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@bidarzani
اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ
دادخواهان خاوران: خاوران به عنوان حافظه تاریخی جنایت های جمهوری اسلامی ایران باید حفظ و در اسناد بین المللی ثبت شود
اخیرا انتشار اخباری مبنی بر تخریب دوباره گورستان خاوران و اجبار شهروندان بهایی برای دفن فوت شدگان شان در این گورستان، موجب نگرانی شدید خانوادههای خاوران و دیگر بازماندگانی شده که خاوران را سندی و …
🟣 تداوم اعتصاب غذای ۱۱ زندانی سیاسی در زندانهای مختلف
بنا بر گزارش خبرگزاری هرانا، طی روزها و هفتههای اخیر دستکم ۱۱ زندانی و فعال سیاسی بازداشت شده در زندانهای مختلف کشور، در اعتراض به برخوردهای سلیقهای و فراقانونی مسئولان و همچنین عدم رسیدگی به مطالباتشان دست به اعتصاب غذا زدند. زندانیان سیاسی همواره بهعنوان آخرین راه برای رسیدن به خواستههایشان دست به اعتصاب غذای اعتراضی میزنند.
▪️ویان محمدی
▪️خالد پیرزاده
▪️محمد ترکمانی
▪️ایرج حاتمی
▪️فرزاد سامانی
▪️رضا تالشیان جلودارزاده
▪️ابوالفضل غسالی
▪️حسین هاشمی
▪️محمدعلی عموری
▪️مختار آلبوشوکه و
▪️قاسم سنجری از جمله این زندانیان هستند.
دانشجویان معترض، بازداشت شدگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸، خبرنگار و فعالان سیاسی و مدنی در این لیست قرار دارند. آنان با مخرج مشترک «اقدام علیه امنیت ملی» و «تلاش جهت برهم زدن نظم عمومی جامعه» در اعتراض به ماهها تمدید بازداشت موقت و عدم رسیدگی به مطالبات خود، دست به اعتصاب غذا زدند.
@bidarzani
بنا بر گزارش خبرگزاری هرانا، طی روزها و هفتههای اخیر دستکم ۱۱ زندانی و فعال سیاسی بازداشت شده در زندانهای مختلف کشور، در اعتراض به برخوردهای سلیقهای و فراقانونی مسئولان و همچنین عدم رسیدگی به مطالباتشان دست به اعتصاب غذا زدند. زندانیان سیاسی همواره بهعنوان آخرین راه برای رسیدن به خواستههایشان دست به اعتصاب غذای اعتراضی میزنند.
▪️ویان محمدی
▪️خالد پیرزاده
▪️محمد ترکمانی
▪️ایرج حاتمی
▪️فرزاد سامانی
▪️رضا تالشیان جلودارزاده
▪️ابوالفضل غسالی
▪️حسین هاشمی
▪️محمدعلی عموری
▪️مختار آلبوشوکه و
▪️قاسم سنجری از جمله این زندانیان هستند.
دانشجویان معترض، بازداشت شدگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸، خبرنگار و فعالان سیاسی و مدنی در این لیست قرار دارند. آنان با مخرج مشترک «اقدام علیه امنیت ملی» و «تلاش جهت برهم زدن نظم عمومی جامعه» در اعتراض به ماهها تمدید بازداشت موقت و عدم رسیدگی به مطالبات خود، دست به اعتصاب غذا زدند.
@bidarzani
🟣 سن کارتنخوابی زنان به ۱۵ سال رسیده است، در این بین، آمار زنان مهاجر افغانستانی هم شدت یافته است
مدیر مرکز زنان سرای مهر در گفتگو با رکنا اعلام کرد: «سن شروع کارتن خوابی در میان دختران نوجوان دارای اعتیاد به ۱۵ سال رسیده است. این نوسان سنی تا ۶۰ سال نیز وجود دارد. حدود ۱۵۶ هزار زن دارای اعتیاد وجود دارد که از این میان ۱۵۰۰ نفر در خیابان دیده میشوند. اما آمار حقیقی ۶۰ تا ۸۰ هزار نفر است. آمار زنان مهاجر افغانستانی که دارای اعتیاد و کارتنخواب هستند هم افزایش یافته است».
بر اساس آمار سازمان بهزیستی، ۱۴۰ «مرکز گذری» کاهش آسیب اعتیاد در سطح کشور وجود دارد که از این میان ۲۸ مورد مربوط به زنان است. ۱۰۵ مرکز سرپناه برای اقامت شبانه وجود دارد که ۱۶ مرکز آن مختص زنان است. با توجه به آمار بیش از ۱۰۰۰ زن دارای اعتیاد در تهران و ظرفیت ۵۰۰ نفری برای زنان، میتوان گفت که نیمی از این زنان، هیچ سرپناهی را برای گذران شب به روز ندارند. البته این آمار منوط به آن است که درب این مراکز در فصول سال به روی زنان و مردان بیسرپناه و دارای اعتیاد باز و پلمپ نباشد.
#نابرابری #فقر #تبعیض
@bidarzani
مدیر مرکز زنان سرای مهر در گفتگو با رکنا اعلام کرد: «سن شروع کارتن خوابی در میان دختران نوجوان دارای اعتیاد به ۱۵ سال رسیده است. این نوسان سنی تا ۶۰ سال نیز وجود دارد. حدود ۱۵۶ هزار زن دارای اعتیاد وجود دارد که از این میان ۱۵۰۰ نفر در خیابان دیده میشوند. اما آمار حقیقی ۶۰ تا ۸۰ هزار نفر است. آمار زنان مهاجر افغانستانی که دارای اعتیاد و کارتنخواب هستند هم افزایش یافته است».
بر اساس آمار سازمان بهزیستی، ۱۴۰ «مرکز گذری» کاهش آسیب اعتیاد در سطح کشور وجود دارد که از این میان ۲۸ مورد مربوط به زنان است. ۱۰۵ مرکز سرپناه برای اقامت شبانه وجود دارد که ۱۶ مرکز آن مختص زنان است. با توجه به آمار بیش از ۱۰۰۰ زن دارای اعتیاد در تهران و ظرفیت ۵۰۰ نفری برای زنان، میتوان گفت که نیمی از این زنان، هیچ سرپناهی را برای گذران شب به روز ندارند. البته این آمار منوط به آن است که درب این مراکز در فصول سال به روی زنان و مردان بیسرپناه و دارای اعتیاد باز و پلمپ نباشد.
#نابرابری #فقر #تبعیض
@bidarzani
📌پیشنهاد و معرفی کتاب برای کنشگران اجتماعی، سیاسی
روایت و کنش جمعی؛ چرا فراخوانهای اجتماعی و سیاسی به داستان نیاز دارند؟
✍️ژینا مدرس گرجی
#بیدارزنی: کتاب روایت و کنش جمعی؛ چرا فراخوانهای اجتماعی و سیاسی به داستان نیاز دارند، نوشتهی «فردریک دبلیو میر» نویسنده و استاد علوم سیاسی دانشگاه دوک در کارولینا و ترجمهی «الهام شوشتریزاده» است که توسط نشر اطراف در چند ماه گذشته چاپ شده است.
برای کسانی که خارج از ایران هستند عنوان انگلیسی و اصلی کتاب Narrative politics: stories and collective action است.
▪️«دور نرویم، وقتی اتفاقاتی مثل چندین قتلناموسی پشت سر هم روی داد، روایتها بود که باعث ایجاد کمپینهای مبارزه با خشونت علیه زنان و علیه قتل ناموسی شد. افشای آزارگران جنسی و روایتهایشان بود که جنبش میتو را به راه انداخت، روایت مادران داغدار که فرزندانشان کشته شدند در سالهای گذشته، کمپینهایی برای زندانیها و کشتهشدگان شکل داد، روایت خانوادهها و دوستان مسافران هواپیمای پی اس هفتصد و پنجاه و دو و هر بار تظاهرات، راهپیماییها و اعتراضات، ایجاد شور بسیجی در هر جنگی برای سربازان و فرماندهان، در هر مکان جغرافیایی و هر زمان همه اینها از روایتها نشات میگیرند. اسم بعضی از ما که الهام از بعضی اشخاص قهرمان یا نشان از یک دوره یا واقعهی تاریخی است همه و همه نشان از قدرت روایت است که در طول تاریخ همیشه عدهای سعی در یادآوری یک سری اتفاقات را دارند. حالا در قالب کتاب، فیلم، موسیقی یا گروههای گفتگو در کلاب هاوس. روایتها باعث برساختن خیر جمعی میشود».
ادامهی یادداشت در سایت بیدارزنی در دسترس است:
https://bidarzani.com/42715
@bidarzani
روایت و کنش جمعی؛ چرا فراخوانهای اجتماعی و سیاسی به داستان نیاز دارند؟
✍️ژینا مدرس گرجی
#بیدارزنی: کتاب روایت و کنش جمعی؛ چرا فراخوانهای اجتماعی و سیاسی به داستان نیاز دارند، نوشتهی «فردریک دبلیو میر» نویسنده و استاد علوم سیاسی دانشگاه دوک در کارولینا و ترجمهی «الهام شوشتریزاده» است که توسط نشر اطراف در چند ماه گذشته چاپ شده است.
برای کسانی که خارج از ایران هستند عنوان انگلیسی و اصلی کتاب Narrative politics: stories and collective action است.
▪️«دور نرویم، وقتی اتفاقاتی مثل چندین قتلناموسی پشت سر هم روی داد، روایتها بود که باعث ایجاد کمپینهای مبارزه با خشونت علیه زنان و علیه قتل ناموسی شد. افشای آزارگران جنسی و روایتهایشان بود که جنبش میتو را به راه انداخت، روایت مادران داغدار که فرزندانشان کشته شدند در سالهای گذشته، کمپینهایی برای زندانیها و کشتهشدگان شکل داد، روایت خانوادهها و دوستان مسافران هواپیمای پی اس هفتصد و پنجاه و دو و هر بار تظاهرات، راهپیماییها و اعتراضات، ایجاد شور بسیجی در هر جنگی برای سربازان و فرماندهان، در هر مکان جغرافیایی و هر زمان همه اینها از روایتها نشات میگیرند. اسم بعضی از ما که الهام از بعضی اشخاص قهرمان یا نشان از یک دوره یا واقعهی تاریخی است همه و همه نشان از قدرت روایت است که در طول تاریخ همیشه عدهای سعی در یادآوری یک سری اتفاقات را دارند. حالا در قالب کتاب، فیلم، موسیقی یا گروههای گفتگو در کلاب هاوس. روایتها باعث برساختن خیر جمعی میشود».
ادامهی یادداشت در سایت بیدارزنی در دسترس است:
https://bidarzani.com/42715
@bidarzani
بیدارزنی
روایت و کنش جمعی؛ چرا فراخوانهای اجتماعی و سیاسی به داستان نیاز دارند - بیدارزنی
این مطلب معرفی و پیشنهاد مطالعهی کتاب «روایت و کنش جمعی؛ چرا فراخوانهای...» است که به قدرت تاثیرگذاری روایت در کنشهای جمعی میپردازد.
🟣 #بیدارزنی : تظاهرات در پاریس، علیه «زنکشی» و افزایش «خشونت علیه زنان»
از سال ۲۰۱۹ به عنوان «سال سیاه» افزایش خشونت علیه زنان یاد میکنند. ۱۴۶ زن در این سال توسط همسر و یا شریک زندگی خود بهقتل رسیدند، یعنی ۲۵ مورد بیش از سال ۲۰۱۸.
سلین پیکس سخنگوی Osez le féminisme در مصاحبه با فرانس۲۴ گفته است: «در سال ۲۰۲۰، ۹۰ زن توسط همسران خود بهقتل رسیدند. حالا زمانی است که اصطلاح «زنکشی» کاملا جا افتاده است. در سال ۲۰۱۴ که ما تمام قوای خود را بر سر رسانهای شدن تبعات این رویه و صحبت پیرامون «زنکشی» انجام داده بودیم، اکثریت جامعه به ما میخندیدند. مردم در برابر خشونت، واکنشهای متفاوتی نشان میدهند، بهویژه همسایگان و اطرافیان. ممکن است آنها بهتر بتوانند خشونت علیه زنان را تشخیص داده و به زبان بیاورند».
آمار بالای زنکشی در شهرهای فرانسه باعث شده است تا تظاهراتی در روز ۸ ژوئن در تروکادرو پاریس برگزار شود. طی سالهای گذشته، خاصه در ۲۵ نوامبر، اسامی قربانیان زنکشی بهعنوان اصلیترین تراکت در دست فعالان زنان قرار داشته است.
@bidarzani
از سال ۲۰۱۹ به عنوان «سال سیاه» افزایش خشونت علیه زنان یاد میکنند. ۱۴۶ زن در این سال توسط همسر و یا شریک زندگی خود بهقتل رسیدند، یعنی ۲۵ مورد بیش از سال ۲۰۱۸.
سلین پیکس سخنگوی Osez le féminisme در مصاحبه با فرانس۲۴ گفته است: «در سال ۲۰۲۰، ۹۰ زن توسط همسران خود بهقتل رسیدند. حالا زمانی است که اصطلاح «زنکشی» کاملا جا افتاده است. در سال ۲۰۱۴ که ما تمام قوای خود را بر سر رسانهای شدن تبعات این رویه و صحبت پیرامون «زنکشی» انجام داده بودیم، اکثریت جامعه به ما میخندیدند. مردم در برابر خشونت، واکنشهای متفاوتی نشان میدهند، بهویژه همسایگان و اطرافیان. ممکن است آنها بهتر بتوانند خشونت علیه زنان را تشخیص داده و به زبان بیاورند».
آمار بالای زنکشی در شهرهای فرانسه باعث شده است تا تظاهراتی در روز ۸ ژوئن در تروکادرو پاریس برگزار شود. طی سالهای گذشته، خاصه در ۲۵ نوامبر، اسامی قربانیان زنکشی بهعنوان اصلیترین تراکت در دست فعالان زنان قرار داشته است.
@bidarzani