بيدارزنى
4.19K subscribers
5.32K photos
1.24K videos
174 files
4.2K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
ایمیل:
bidarzani@gmail.com
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی : وضعیت زنان دستفروش و ماهی‌فروشان بازار عبدالحمید اهواز

«می‌بینی وضعیت رو؟ بازار که نیست. شهرداری هم نمی‌ذاره بساط کنیم. خب؟ ما زورکی با جنگ و دعوا بساط می‌کنیم. مردم هیچی ندارن. چی دارن مگه الان؟ همه دارن از گرسنگی می‌میرن. نه کار میدن به مردم، نه می‌ذارن بساط کنن. آدمی که کار داره می‌شینه توی خیابون کار کنه؟ همینه کرایه‌نشینی، پول آب و برق. من یکی‌اش، اون خیابون همه‌شون زن هستن».

🟣 تحمیل فقر حداکثری و افزایش تورم پله‌ای، نمود عینی خود را بیش از همه بر زیست و معیشت مجموع بی‌ثبات‌کاران و زنان دستفروش نمایان کرده است. وضعیتی از مصادره‌ی کالاها توسط ماموران شهرداری، ضرب و شتم دستفروشان و فقدان دورنمای معیشتی که آنان مجبورند نان خود را به‌صورت روزانه و روزمزدی و با سرکوبی هر روزه به‌دست آورند.


▪️ویدئو از کانال دستفروشان
@Dastforoushaan

#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی : ۳۷۸ روز از انتقال «زینب جلالیان» به زندان‌های مختلف می‌گذرد

در تاریخ ۱۰ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۹، زینب جلالیان بدون اطلاع قبلی به خود و خانواده‌اش در ابتدا به زندان دیزل آباد و پس از ممانعت زندان از پذیرش به زندان قرچک ورامین منتقل شد. انتقال‌های مکرر به زندان قرچک، بهداری زندان اوین، زندان مرکزی کرمان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه ‌و سپس «زندان مرکزی یزد»، بخشی از اعمال شکنجه‌های نهادهای امنیتی و سازمان امور زندان‌ها علیه وی بوده است.

▪️روایت ضمیمه شده با قرائت «منصوره بهکیش» از نامه‌ی مشترک زینب جلالیان و سهیلا حجاب است که در تاریخ ۳ تیر ۱۳۹۹ در زندان قرچک ورامین به‌نگارش درآورده بودند‌:

«بازرسی‌های وحشتناک بدنی و غیر انسانی و استفاده از دستبند و پابند، به شیوه‌های قرون وسطایی و مطابق اصول برده‌داری، بخشی از رنجنامه‌های ماست. یعنی جنسیت زنانه ما، آنقدر برای جمهوری ضدزن، وحشت به‌همراه دارد که برای جا‌به‌جایی ما از محافظان متعدد، همراه در غل و زنجیر کردن دست و پاهایمان باید استفاده شود؟»

▪️ویدئو از صفحه‌ی توییتر «۱۰۰ روایت، ۱ روایت»

#زنان_زندانی_سیاسی

@bidarzani
📌به مناسبت دوازدهم ماه مه روزجهانی پرستار:

بانوی چراغ به دست


فلورانس نایتینگل به‌شدت علیه جامعه‌ای که دو جنس را از هم تفکیک می‌کرد و زندگی زنان را محدود می‌ساخت، مبارزه می‌کرد. او دختر خانواده‌ای ثروتمند و اشراف‌زاده بود و به همین دلیل شکایت می‌کرد که زندگی او قربانی تنبلی‌های زنانه مرسوم به این طبقه و آنچه از آن به‌عنوان نجابت یاد می‌شد، شده است.

نایتینگل ناامیدانه می‌پرسد: «آیا استفاده از پارچه‌های ابریشمی و سفرهای هرروزه‌ی زنان با درشکه به همان اندازه برای آن‌ها مسخره است که برای مردان؟»؛ و «چرا دیدن گروهی از مردان که در صبحگاه دور میزی نشسته‌اند، برایمان موضوعی خنده‌آور است، درحالی‌که آن را برای زنان امری طبیعی می‌دانیم؟»

به نظر می‌آید نایتینگل پس از انجام کارهای زنانه‌ی مرسوم آن دوران، مانند مراقبت از مادربزرگ و پرستار پیرش، متوجه علاقه‌ی خود به پرستاری شد؛ اما افزایش علاقه‌ی او به پرستاری با مخالفت‌های کلامی مادر و خواهرش همراه بود که از او می‌خواستند زمان بیشتری را به آن‌ها اختصاص دهد.

او به‌تلخی می‌گوید: «هیچ‌چیز همانند استبداد خانواده‌ی خوش‌نام انگلیسی نیست.»؛ و «اغلب زنان هیچ خدایی، هیچ کشوری و هیچ مسئولیتی ندارند، مگر در قبال همین خانواده‌ی خوش‌نام.»


فلورانس در قسمتی از رمان خود این سؤال را مطرح می‌کند: «چرا جایگاه اجتماعی زنان به‌گونه‌ای است که هیچ فضایی برای به‌کارگیری اشتیاق، هوش و فضایل اخلاقی که دارند در آن وجود ندارد؟»

زندگی نایتینگل در ۱۸۵۳، زمانی تغییر کرد که پدرش - علی‌رغم مخالفت‌های گسترده‌ی مادرش - تصمیم گرفت به او سالیانه ۵۰۰ پوند بدهد.

سرانجام او از قید و بند استبداد خانگی رهایی یافت و در اوت همان سال، سرپرست بنیاد عام‌المنفعه «زنان نجیب بی‌اعتبار» در خیابان هرلی شد.

نایتینگل مصمم، به یادگیری هر آنچه مرتبط با پرستاری بود، پرداخت. اگرچه همچنان گاهی این افکار آزاردهنده به سراغش می‌آمد که شاید انجام کارهای خیریه‌ای و حضور در بیمارستان برای زنان کارهایی نامناسب باشند.

سرانجام، در ۱۸۵۴ و با شیوع بیماری وبا، نایتینگل در بیمارستان میدل‌سکس لندن مشغول به کار شد.

نایتینگل پس از کار در آن بیمارستان کوچک به شهرت و اعتبار دست یافت و به همین دلیل به‌همراه تعدادی پرستار دیگر و در جریان جنگ‌های کریمه به اسکوتاری دعوت شد. خیلی زود به‌دلیل خدماتی که در طول جنگ انجام داد، تبدیل به قهرمانی ملی شد.

نکته‌ی جالب توجه این بود که در آن‌زمان، نایتینگل کاملاً احساساتی و همان‌طور که در آن دوره از یک زن انتظار می‌رفت - همانند یک فرشته‌ی واقعی - زندگی تجملاتی خود را رها کرده بود تا به مراقبت از سربازان زخمی شده در جنگ کریمه بپردازد.

تصویر «بانوی چراغ به دست» که به‌طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته است، در حقیقت، نمادی از شفقت و دلسوزی نایتینگل و تجلیلی از «فداکاری و از خودگذشتگی زنانه» او است.

نایتینگل عمیقاً نگران بیمارانش بود و به‌خصوص همدردی بیشتری با سربازان معمولی داشت؛ اما شاید بیشترین سهم او در جنگ به مدیریت مؤثر و خردمندانه او برمی‌گردد.

پس از جنگ پیشنهاد توقف کارش در ارتش را نپذیرفت و در عوض، مسئولیت انجام تحقیقاتی بلندپروازانه در سازمان بهداشت ارتش بریتانیا را به‌عهده گرفت.

بعدها او برای اینکه زمان بیشتری داشته باشد تا صرف انجام کارهای مؤثرتری کند، مجبور به دست کشیدن از حرفه‌اش برای مدت‌های طولانی شد. این کناره‌گیری‌ در آن‌زمان به‌عنوان رفتاری غیرقابل قبول که «شکنندگی زنانه» لقب گرفته بود، تعبیر شد.

فمینیسم (درآمدی کوتاه)
مارگارت والترز
ترجمه بنفشه جمالی
@bidarzani
@NashrAfkar
تعدادی از توئیتهایی که زنان در خصوص پوشش اجباری در خانواده نوشته‌اند:

📌‏من حتی برا نپوشیدن روسری هم تو این خونه جنگیدم، خونه خودموناا. بعد انتظار دارن دچار اختلالات روانی نشیم یا بر ضد سنت‌های متحجرانه‌اشون حرف نزنیم.


📌‏سوم راهنمایی، دوستم پشت تلفن: کژال یه لحظه وایسا، زینب آجی! بابا اومد اون روسری من رو بده.
یه سحر هم داشتیم از سوم ابتدایی باید روسری و دامن می‌پوشید جلوی باباش.

📌‏خیلی از دخترهایی که تو قم باهاشون همکلاسی بودم اجازه نداشتن تو خونه جلو پدرشون شلوار بپوشن. یکی از هم‌مدرسه‌ای‌هامون هم که باباش یه پزشک معروف بود دوره دبیرستان با یه دانشجوی پزشکی ازدواج کرد چند سال بعد جدا شد چون شوهرش می‌گفت باید جلوی باباش حجاب داشته باشه.

📌‏انقدر میجنگی و میجنگی، اولش متوجه نیستی چه انرژی داری میذاری. جوونی داغی ...
بعد کم کم میبینی همه انرژیت صرف جنگیدن شده و برات فقط اضطراب و افسردگی مونده. رسما ته میکشی.


#توییت_خوان
#حق_بربدن
#پوشش_انتخابی

@bidarzani
📌تصویری آینه‌وار از سلسله مراتب قدرت
نقد فیلم «رنگ ارغوانی» ساخته استیون اسپیلبرگ

✍🏽فرزانه راجی

فیلم رنگ ارغوانی درامی آمریکایی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ بر پایه رمانی به همین نام از آلیس واکر، نویسنده آمریکایی، است. فیلم در جشنواره فیلم کن ۱۹۸۶ به نمایش درآمد و برای ۱۱ جایزه اسکار نامزد شد؛ بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول زن برای گلدبرگ و بهترین بازیگر نقش مکمل زن به طور مشترک برای آوری و وینفری و علاوه بر اسکار، نامزد چهار جایزه گلدن‌گلوب نیز شد؛ بهترین فیلم، بهترین کارگردانی برای اسپیلبرگ و بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای ووپی گلدبرگ، که درنهایت ووپی گلدبرگ جایزه بهترین بازیگر زن فیلم درام را به دست آورد و هم‌چنین فیلم برای بهترین فیلمنامه اقتباسی نامزد جایزه بفتا شد و اسپیلبرگ جایزه انجمن کارگردانان آمریکا را برای نخستین بار کسب کرد.

این فیلم، داستانی از فقر، تبعیض جنسیتی و نژاد‌پرستی است و به زندگی دختر جوان آمریکایی- آفریقایی به نام سِلی جکسن در سال ۱۹۰۹ در جورجیا می‌پردازد. در آن‌ سال‌ها نه‌تنها او، که بسیاری از دختران خانواده‌های فقیرِ سیاه‌پوست از سوی مردان خانواده مورد سوءاستفاده جنسی قرار می‌گرفتند و سلی نیز مستثنا نیست. او دو بار از پدرش باردار می‌شود و هر دو بار پدرش بچه‌های او را به خانواده‌های متمول ساموئل می‌فروشد. پدرش وقتی زنی جوان می‌گیرد، سلی را به آلبرت ‌جانسن، مرد سیاه‌پوست بیوه‌ای، واگذار می‌کند که در واقع خواستگار خواهر او، نتی است. سلی با وجود آزار و اذیت مدام آلبرت و فرزندانش چاره‌ای جز اطاعت و تمکین نمی‌بیند. نتی به واسطه‌ دست‌درازی‌های پدر از خانه پدر فرار می‌کند و نزد سلی می‌آید. اما آلبرت وقتی در کام‌جویی از او شکست می‌خورد، او را با خشونت و بی‌رحمی بیرون می‌کند. نتی قول می‌دهد برای سلی نامه بنویسد، ولی هیچ‌گاه نامه‌ای به دستش نمی‌رسد.

مطلب کامل

#نژادپرستی #فقر #تبعیض_جنسیتی #نقد_فیلم
@bidarzani
پرونده‌سازی علیه فرزانه زیلابی وکیل کارگران هفت‌تپه

بنا به خبر منتشر شده، پرونده جدیدی علیه فرزانه زیلابی، وکیل کارگران هفت‌تپه، باز شده است. اتهام مطرح شده علیه وکیل کارگران هفت‌تپه، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام است.

در زمانی که کارگران هفت‌تپه طی مبارزاتی طولانی موفق شده ‌اند خصوصی‌سازی هفت‌تپه را لغو کنند دور جدیدی از فشارها همانند کاهش سهم آب کشاورزی شرکت هفت‌تپه، پرونده‌‌سازی برای خانم زیلابی #وکیل کارگران هفت‌تپه و ... علیه کارگران هفت‌تپه شروع شده است تا مبارزات #کارگران هفت‌تپه را به حاشیه بکشانند.


@bidarzani | @khamahangy
🟣 رحم زنان، ابزار تحقق آرزوهای سران


از متن: «تصویب طرح‌هایی چون «جوانی جمعیت و حمایت از خانواده» در کنار عضویت ایران در کمیسیون مقام زن(موقعیت زن) تصوری متناقض از حکومتی ارائه می‌دهد که بدن زنان را ابزاری برای ترویج ایدئولوژی خود کرده است.

اما در ایران با این مساله به شیوه‌ای کاملا متفاوت برخورد می‌شود. رهبر جمهوری اسلامی اعتقاد دارد که جایگاه اصلی زن در کانون خانواده است و وظیفه اصلی زنان فرزندآوری و تربیت فرزندان است. نتیجه چنین دیدگاهی طرحی است که در مجلس شورای اسلامی ایران تحت عنوان «طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده» در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۹۹ به تصویب رسیده است که بدن زنان را جزو دارایی‌های دولت دانسته و رحم آنان را وسیله تحقق آرزوهای سران کشور می‌داند.

از موارد چشمگیر این طرح می‌توان به عدم توزیع رایگان اقلام مرتبط با پیشگیری از بارداری در شبکه بهداشت درمانی و همچنین ممنوعیت دسترسی آزاد به این اقلام در داروخانه‌ها، حذف غربالگری اجباری، برخورد وزارت اطلاعات ایران و سایر سازمان‌های امنیتی با مساله سقط جنین به عنوان یک مساله امنیتی اشاره کرد که با توجه به آنها تاثیرات منفی این طرح بر اعضای خانواده به طور ویژه زنان بر هیچ کس پوشیده نمی‌ماند.

در حالی که نظام جمهوری اسلامی ایران ابتدایی‌ترین حقوق زنان را به رسمیت نمی‌شناسد و طرحی را به تصویب می‌رساند که کنترل خصوصی‌ترین بخش از زندگی‌شان را در دستان دولت قرار می‌دهد و بدون در نظر گرفتن خواست و اراده آنها نقش مادری را به آن‌ها تحمیل می کند، روز سه شنبه ۲۰ آوریل مصادف با ۳۱ فروردین، ایران به عضویت کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد انتخاب شده است. این عضویت خود نشان‌دهنده خطی مشی متناقض ایران در عرصه بین‌المللی و قوانین موجود کشور است».

▪️منبع: یادداشت سارا افراسیابی، منتشر شده در رادیو زمانه


▪️تصویر: بروشورهای #بیدارزنی در ارتباط با حقوق باروری که به‌مناسبت هشتم مارس توزیع شد.

ادامه‌ی متن در لینک زیر در دسترس است:

https://bit.ly/3w8P6eY

@bidarzani
از مجموعه مطالب ویژه‌نامه جمعی از فعالین زنان: «هم‌صدایی علیه سکوت» به مناسبت روز جهانی زن

📌بعضی از انتقادات به جنبش افشاگری، برای سرکوب زنان است

✍🏽 آزاده کیان، الهه محمدی

#بیدارزنی : «آزاده کیان در این گفتگو انتقادات به جنبش افشاگری را روشی برای سرکوب زنان می‌داند. او از لزوم ادامه تابوشکنی از سوی زنان می‌گوید. اما معتقد است روابط قدرت یا روابط جنسیتی را که در تمام ساختارها، نهادها و افراد وجود دارد، نمی‌توان با یک افشاگری سرنگون کرد.

«آزاده کیان»، استاد جامعه‌شناسی و مدیر مرکز مطالعات جنسیتی و فمینیستی در دانشگاه پاریس ۷، این انتقادات را روشی برای سرکوب زنان می‌داند؛ روشی که به عقیده او اغلب از سوی مردان آزارگر به کار بسته می‌شود اما می‌تواند در بین زنان اتحادساز باشد.

او در این گفت‌وگو از لزوم ادامه تابوشکنی از سوی زنان می‌گوید اما معتقد است روابط قدرت یا روابط جنسیتی را که در تمام ساختارها، نهادها و افراد وجود دارد، نمی‌توان با یک افشاگری سرنگون کرد.

کیان می گوید اگر شش ماه قبل ایران را با حالا مقایسه کنید، متوجه می‌شوید که شکل‌گیری گفتمان پیرامون آزار جنسی تاثیر داشته است. به گفته او افشاگری حالت گفتمانی دارد و همین گفتمان قدرت را به چالش می‌کشد؛ «من به هیچ وجه به سیستم قضایی ایران امیدوار نیستم اما فکر می‌کنم که افشاگری زنان، به فرهنگ‌سازی کمک می‌کند و جامعه را به لحاظ فرهنگی تکان می‌دهد. امید من به این تغییرات مثبت فرهنگی به نفع زنان است.»
متن گفت‌وگو با آزاده کیان درباره پا گرفتن جنبش «من هم» در ایران، چالش‌های پیش روی آن، وظایف کنشگران، چگونگی برخورد با متهمان و … را در سایت بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/34853

@bidarzani
🟣 آنها مقاومت را زندگی می‌کنند

تصویر مریم عاصف، اکتیویست فلسطینی که به‌دست ماموران اسرائیل دستگیر شد، یادآور تصویر جورج فلوید و زانوی پلیس مینیاپولیس بر گردن او بود. در نخستین روزهای اعتراضی ساکنان شیخ جراح نسبت به دستور تخلیه‌ی خانه‌ها و کشتار جوانان و کودکان خود، فعالان فلسطینی با بهره‌گیری از شعار معروف «نمی‌توانم نفس بکشم» از جرج فلوید و بعدها جنبش BLM (Black Lives Matters) اعلام کردند: «ما از ۱۹۴۸ نمی‌توانیم نفس بکشیم».

بنا بر گزارش رویترز، از روز دوشنبه تا شامگاه جمعه، ۱۲۱ فلسطینی از جمله ۳۱ کودک جان خود را از دست داده و بیش از ۹۰۰ فلسطینی زخمی شدند. طی روزهای گذشته، کاربران شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های خبری بسیاری در سطح جهان در فیس‌بوک، اینستاگرام و توییتر، به‌دلیل پوشش اخبار مقاومت فلسطینیان با مسدود شدن اکانت‌ها و صفحات خود روبه‌رو شدند.

اعلام حکم تخلیه‌ی اجباری فلسطینیان از شیخ جراح به رای دادگاهی در اسرائیل بازمیگردد که به موجب آن، ۴ خانواده‌ی فلسطینی ملزم به تخلیه‌ی خانه به نفع شهرک‌نشینان یهودی شده بودند.

@bidarzani
▫️ نژاد و ماتریس سلطه
از نگاه پاتریشیا هیل کالینز

نوشته‌ی: کنت دی. آلن
ترجمه‌ی: مهتاب حاتمی‌طاهر

🔸 دغدغه‌ی پاتریشیا‌ هیل کالینز، عمدتا معطوف به نسبت‌مندی و پیوند میان توانمندسازی، خودتعیین‌گری {خودـ‌‌تعریفی} و دانش است؛ و دغدغه‌اش به طور مشخص، معطوف به #زنان_سیاه است: او با سرکوب آنها کاملا آشناست. اما کالینز یکی از معدود اندیشمندان اجتماعی‌ای است که توان فراروی از تجربه‌های خود را دارد؛ تا از این رهگذر، ما را با دیدگاه مهمی نسبت به سلطه و سیاست هویت به چالش بکشد؛ دیدگاهی که نه تنها امکان تغییر جهان را دارد بلکه می‌تواند افقی برای تغییری مستمر پدید آورد.

🔸 تغییر برای آنکه استمرار و دوام داشته باشد، نمی‌تواند صرفا بر یک گروه اجتماعی متمرکز باشد. به عبارت دیگر، جنبش اجتماعی‌ای که صرفا معطوف به نابرابری نژادی است، به محض آنکه گروه مزبور به برابری دست یافت نفوذ و تاثیرش را از کف خواهد داد. آنچه پاتریشیا هیل کالینز به ما ارائه می‌دهد، نوعی فرارروی از سیاست خاص گروهی‌ست که بر شناخت‌شناسی #فمینیستی_سیاه {پوستان} استوار است. اما، ذکر این نکته مهم است که کالینز می‌خواهد تجربه‌های زنان سیاه‌پوست را، بی‌آنکه شأنیت و امتیاز ویژه‌ای برای این تجربیات قائل شود، در کانون تحلیل‌های خود قرار دهد. کالینز می‌گوید می‌توانیم از دانش زنان سیاه‌پوست بسیار بیاموزیم.

🔸 جایگاه زنان سیاه‌پوست، از حیث نظری، بسیار جالب توجه است. کالینز می‌گوید موقعیت زنان سیاه‌پوست از آن حیث که در نقطه کانونی تلاقی‌ِ دو سیستم سرکوب‌گر به شدت قدرتمند و رایج قرار دارند منحصربه‌فرد است: نژاد و جنسیت. توانایی درک این موقعیت به منزله‌ی آنچه او «تقاطع ‌یافتگی» می‌نامد، امکان دیدن و درک فضاهای بسیار بیشتری را پدید می‌آورد که در آن‌ها منافع به هم گره خورده‌اند. به این معنا که درک موقعیت اجتماعی زنان سیاه باید ما را وادار سازد، درصدد فهم ­­و جست‌و‌جوی فضاهای دیگری که در آن‌ها سیستم‌های نابرابری گرد هم آمده‌اند، برآییم.

🔸 رویکرد کالینز، از پیوند میان دانش، توانمندسازی و قدرت گره‌گشایی می‌کند و فضایی مفهومی را ایجاد می‌کند که بتوان پیوندهای تازه‌ی درون ماتریس سلطه را شناسایی کرد. ایده‌ی ماتریس سلطه بر نقاط پیوند و وابستگی متقابل ساختارها بیش از ساختارهای نابرابر مجزا و منفرد تاکید می‌کند. این ایده به‌خودی‌خود، ما را به این پرسش ترغیب می‌سازد که دسته‌بندی‌های اجتماعی (نژاد، جنسیت، ملیت، اتنیک، مذهب، سن، معلولیت و تمایلات جنسی) چگونه به هم مرتبط بوده و یکدیگر را بر‌می‌سازند. برای مثال، نژاد و گرایش جنسی چه برهمکنشی دارند؟ چنین پرسشی ممکن است منجر به پی بردن به این امر شود که دیدگاه و واکنش فرهنگ‌های نژادی متفاوت نسبت به همجنس‌خواهی متفاوت است، در این صورت آیا تجربه‌ی زیسته‌ی یک مرد هم‌جنس‌خواه سیاه‌پوست با تجربه‌ی یک مرد سفیدپوست هم‌جنس‌خواه متفاوت است؟ ازهمین‌رو، ممکن است یک گام دیگر پیش رفته و بپرسیم طبقه چگونه بر تفاوت تجربه‌ی آنها تأثیر می‌گذارد؟ یا، اگر این تجربه‌های زیسته متفاوت هستند، ممکن است به پرسش دیگری برسیم: آیا در فرهنگ‌های نژادی یا طبقاتی مختلف، مردانگی‌های متفاوتی وجود دارد؟

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-2cV

#کنت_دی_آلن #مهتاب_حاتمی‌طاهر
#فمینیسم #فمینیسم_سیاه #تقاطع‌یافتگی #شناخت‌شناسی


@bidarzani | @naghd_com
🟣 به‌‌مناسبت تولد «مصطفی کریم‌بیگی» یکی از جان‌باختگان عاشورای ۸۸، مادران پژمان قلی‌پور، رضا معظمی و مهرداد معین‌فر از جان‌باختگان آبان خونین ۹۸ بر سر مزار وی حاضر شدند.

🔵 آنها رنگ آبی (رنگ جهانی دادخواهی) را به‌عنوان سمبل دادخواهی برگزیدند: «نمادی برای یافتن یکدیگر»

▪️از صفحه‌ی «۱۵۰۰ تصویر»

#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم

@bidarzani
🟣 توییت «مصطفی نیلی» در اعتراض به پرونده‌سازی‌ علیه جامعه‌ی وکلا

« ▪️‏۱-اولین جلسه دادگاهی که در سال جاری شرکت کردم برای دفاع از همکار عزیزم آقای ‎#محمدهادی_عرفانیان بود. رای ایشان هفته گذشته ابلاغ و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۹۵ روز حبس تعزیری توسط دادگاه بدوی محکوم شدند.

▪️‏۲-مصداق اصلی فعالیت تبلیغی مصاحبه‌های ایشان در مورد قتل موکلش آقای ‎#علیرضا_شیرمحمدعلی در زندان تهران بزرگ بوده است.

▪️‏۳-هفته گذشته نیز خبری مبنی بر احضار همکار گرانقدر خانم ‎#فرزانه_زیلابی منتشر شد. ایشان هم بابت دفاع از موکلینشان با اتهام‌های اجتماع و تبانی و فعالیت تبلیغی مواجه شده‌اند.

▪️‏۴- در سوگند وکالت، وکلا شرافتشان را وثیقه قسم‌شان قرار داده‌اند و پیش از این نیز بسیاری از همکاران محترم بابت ایستادگی و دفاع از حقوق موکلین‌شان به زندان رفته‌اند.

▪️‏۵-ولی پرونده‌سازان به هدف‌شان که کناره‌گیری وکلا و عدم دفاع در پرونده‌های سیاسی و عقیدتی است نرسیده‌اند و تا زمانی که چنین همکاران شجاعی در عرصه هستند نیز نخواهند رسید.

#شرافت_من_وثیقه_این_قسم_است »

#توییت_خوان

▪️از صفحه‌ی توییتر مصطفی نیلی

@bidarzani
🟣 عالیه مطلب‌زاده از زندان اوین به مرخصی اعزام شد

عالیه مطلب زاده، عکاس و فعال حقوق زنان امروز یکشنبه ۲۶ اردیبهشت‌ماه از زندان اوین به مرخصی ۵ روزه اعزام شد. خانم مطلب زاده پیشتر در سال ۹۶ توسط دادگاه انقلاب تهران به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۲ سال حبس تعزیری برای وی قابل اجرا است.


به گزارش خبرگزاری هرانا، عالیه مطلب زاده در تاریخ ۶ آذرماه سال ۹۵ در پی احضار تلفنی به وزارت اطلاعات بازداشت و در تاریخ ۲۹ آذرماه همان سال با تودیع قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی، به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین آزاد شد.

#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
📌 هشت‌ماه جنبش #MeToo در ایران


✍🏽 هادی صفری (پژوهشگر و تحلیل‌گر شبکه‌های اجتماعی)


جنبش MeToo ایرانی چند روز پیش هشت‌ماهه شد. این جنبش که با توییت کاربری به نام یگانه در ۱۶ مرداد ۱۳۹۹ در پاسخ به توییت یک کاربری مشهور آغاز شد مسیری طولانی و سخت پیموده است و دستاوردهای قابل‌توجهی نیز داشته است، اما راهی دراز و چالش‌هایی دشوار در پیش دارد و باید پاسخ مناسبی برای انتقادات پیدا کند؛ انتقاداتی که سال‌هاست درباره‌ی نسخه غربی این جنبش نیز مطرح می‌شود. مسائل قانونی خاص ایران و توفق نسبی فضای مردسالار، در مقایسه با نسخه‌ی غربی، مسیری پرسنگلاخ پیش روی جنبش MeToo ایرانی قرار داده است؛ اما کنشگران ناامید نشده‌اند.

جنبش MeToo در آن زمان در رسانه‌های فارسی بازتاب چندانی نداشت. حساب انگلیسی توییتر «علی خامنه‌ای»، رهبر جمهوری اسلامی، یک سال پس از آغاز این جنبش در توییتی حاوی هشتگ MeToo، ضمن اشاره به گزارش‌های فراوان زنان غربی از تجاوزهای جنسی، #حجاب را به عنوان راه‌حل اسلام برای این مشکل معرفی کرد:

«The disaster of countless sexual assaults on Western women—including incidents leading
to #Metoo campaign— and Islam’s proposal to resolve it

https://english.khamenei.ir/news/5986
Khamenei.ir»

با آن که صبحت درباره‌ی آزار جنسی در توییتر فارسی سابقه داشت، اما – مانند ماجرای یک #قاری_مشهور_قرآن، پرونده‌ی اتهام تجاوز جنسی یکی از #نمایندگان_مجلس_دهم به یک زن که خبر آن چند روز پیش از این توییت‌ها دوباره در توییتر فارسی داغ شده بود و ماجرای مشهور به #دختر_آبادانی که چند ماه بعد رخ داد – معمولاً جنبه‌ی سیاسی ماجرا بر جنبه‌ی مرتبط با آزار جنسی و حقوق زنان غلبه می‌کرد. اما توییت یگانه بازی را عوض کرد و آغازگر جریانی شد که بسیار گسترده‌تر بود، هدف متفاوتی را دنبال می‌کرد و به جنبش جهانی MeToo شباهت بسیار بیشتری داشت.

برای خواندن مطلب کامل نسخه پی دی اف مقاله را از سایت بیدارزنی دانلود کنید:

https://bidarzani.com/36643

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : ‏۱۷ ماه‌می، روز جهانی مبارزه با دگرباش‌هراسی (هموفوبیا، ترنس‌فوبیا و بای‌فوبیا) است


در ۱۷ می ۱۹۹۰ سازمان بهداشت جهانی همجنسگرایی را از لیست بیماری‌ها خارج کرد. به همین مناسبت این روز به‌عنوان روز جهانی مقابله با همجنسگرا، دوجنسگرا و ترنس‌ستیزی نامیده شده است.

در ایران، حقوق افراد جامعه‌ی LGBT نه‌تنها به‌رسمیت شناخته نمی‌شود، بلکه هراس از این گرایش‌های جنسی منجر به تمسخر، ادبیات جنسیت‌زده، برخوردهای قهری و قضایی، آزارهای جنسی و چه‌بسا قتل افراد دارای گرایش‌های جنسی متفاوت می‌شود‌.
روز سه‌شنبه ۱۴ اردیبهشت‌ماه، «#علیرضا_فاضلی‌منفرد» جوان هم‌جنس‌گرای ۲۰ ساله، ساکن محله‌ی مسیر تصفیه شکر اهواز توسط چند نفر از مردان خانواده‌ی خود به‌قتل رسید. قتل وی، خوانشی از کلیت «ناموس‌انگاری» است که سالهاست تنها مربوط به جامعه‌ی زنان نمی‌شود. علیرضا منفرد بر اساس تعریف و ایدئولوژی مسلط، به‌دلیل گرایش جنسی خود، «ننگ خانواده» نامیده شده بود و آنچه بر سر حق آگاهی جنسی و زیستی او آوردند، همان مخرج‌مشترک قتل‌های ناموسی بوده است.

صبح امروز ۲۷ اردیبهشت‌ماه، جسد مثله شده‌ی «#بابک_خرم‌دین» کارگردان جوان در فاز سه اکباتان پیدا شد. عاملین این قتل فجیع، پدر و مادر وی بودند که دلیل این جنایت را «مجرد بودن» فرزند خود اعلام کردند.

سال ۹۹ که مملو از قتل‌های ناموسی ذیل خشونت‌های خانوادگی بود، اسامی بسیاری را در لیست کشته‌شدگان به دست پدر و اعضای ذکور خانواده به ثبت رساند. رومینا اشراقی، آزاده مروتی، مریم جعفری، روژین خدری و...تنها بخشی از اسامی زنان و دخترانی هستند که به نام ناموس، حفاظت از آبروی خانواده، خوانش مذهبی و یا خشونت بی‌حد خانوادگی کشته شدند.

کشته و مثله‌سازی بابک خرم‌دین در کنار قتل علیرضا منفرد، روی دیگر سکه‌ی عادی‌سازی از کشتار طی چهار دهه گذشته است. طبق‌ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲، ماده ۳۰۱، قیومیت پدر بر فرزند حتی در صورت قتل وی، معادل با ۳ تا ۱۰ سال حبس تعزیری است. جامعه‌ی فعالان زنان، فعالان سیاسی، وکلا و سایر فعالین مدنی، بارها موضع قاطعانه‌ی خود را در قبال مجازات ارتجاعی و ضد انسانی «اعدام» اعلام کرده و خواهان لغو آن در تمامی جرایم هستند. از این منظر درخواست برابری در قانون اساسی و یا تغییر مفاد جنسیت‌زده‌ای که مرد را در تمامی سطوحْ مالک زن و خون فرزندان خود تعریف کرده است، یکی از اصلی‌ترین مطالبات طیف کثیری از فعالان بوده است.

انگلس در کتاب «منشا خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» به نقل از باکوفن می‌گوید: «این تکامل شرایط بالفعل زندگی انسان‌ها نیست که تغییرهای تاریخی را در جایگاه اجتماعی دو سویه‌ی زن و مرد به‌وجود می‌اورد، بلکه بازتاب مذهبی این شرایط در ذهن انسان‌هاست که چنین می‌کند».
جامعه‌ی LGBT در ایران، خشونت‌های کلامی، جنسی و قضایی بی‌شماری را طی دوران مدرسه، دانشگاه، محل کار، اجتماع و حضور در بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها تجربه می‌کند. وضعیتی که با وجود خشونت‌های سیستماتیک اخیر، واجد بررسی گسترده‌تر، بازتعریف حقوقی و حمایت از حق آگاهی جنسی نه تنها برای دگرباشان که تمامی جامعه است.

#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
🟣 برچسب‌های اعتراضی به‌مناسبت روز جهانی مبارزه با دگرباش‌هراسی (هموفوبیا، ترنس‌فوبیا و بای‌فوبیا) و قتل «علیرضا فاضلی‌منفرد»


▪️از صفحه‌ی اینستاگرام «خیابان، تریبون زندانی سیاسی»

@bidarzani