بيدارزنى
4.36K subscribers
5.45K photos
1.25K videos
176 files
4.23K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
📌📌مارکسیسم، فمینیسم، و «اینترسکشنالیتی»

✍️شهرزاد مجاب و سارا کارپنتر/ ترجمه جلوه جواهری

«اینترسکشنالیتی» یکی از مفاهیم کلیدی فمینیستی است که برای تبیین چندگانگی تفاوت‌های برساخته‌ی اجتماعی به کار می‌رود. با آنکه این اصطلاح، برآمده از کنشگری فمینسیت‌های سیاه در دهه ۱۹۷۰ است؛ اما به مسئله‌ای اشاره دارد که دهه‌ها در خط مقدم مبارزات جهانی فمینیستی بوده است، اینکه چگونه باید سازمان زندگی انسان را براساس نژاد، جنسیت، سکسوالیته، طبقه، توانایی (جسمی و ذهنی) و موارد دیگر درک کنیم، و پروژه‌های سیاسی ما چطور به تعدد این عوامل در واقعیت زندگی پاسخ می‌دهند؟ مفهوم اینترسکشنالیتی یکی از پاسخ‌هایی است که می‌توان به این پرسش داد.

مفهوم اینترسکشنالیتی ریشه در فمینیسم سیاه دارد. نخست فعالان و محققان این مفهوم را برای بیان تجربه زنان سیاه‌پوستِ آمریکا از اشکال چندگانه و توأمان ستم، به کار بردند. آثار برجسته‌ی باربارا اسمیت، پاتریشیا هیل کالینز و انجمن رودخانه کمباهی تلاش‌هایی در همین راستا است (تیلور، ۲۰۱۷).

سپس، کیمبرلی کرنشاو، حقوقدان فمینیستِ آمریکایی-آفریقایی تبار، این مفهوم را برای گفتگو درباره تلاقی نژاد و جنسیت با خشونت و فقر در نظام عدالت کیفری آمریکا، گسترش داد. تألیف پاتریشیا هیل کالینز (۱۹۹۲) در زمینه‌ی فمینیسم سیاه و تدوین «ماتریس‌های سلطه» نیز به نظریه‌پردازی کامل‌تر مفهوم کمک کرد. در طول سه دهه‌ی گذشته، این اصطلاح در میان [رشته‌های] آموزش‌ انتقادی ضدنژادپرستی، مطالعات فمینیستی و مطالعات فرهنگی و دیگر [رشته‌ها] مقبولیت نظری و روش‌شناختی یافته است.

اما همانطور که آگیلار گوشزد می‌کند، کرنشاو «اینترسکشنالیتی را به عنوان یک نظریه مطرح کرد، اما ابداً آن را به عنوان نظریه‌ای تمامیت‌نگر، یا حتی یک روش‌شناسی در نظر نداشت و مطمئناً نمی‌دانست چه مناقشاتی را دامن می‌زند یا چه اندازه در میان رشته‌ها[ی درسی] و جغرافیاهای مختلف پیش می‌رود» (آگیلار، ۲۰۱۵: ۲۰۸).

#اینترسکشنالیتی

ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:

https://bidarzani.com/34942
بيدارزنى pinned «📌📌مارکسیسم، فمینیسم، و «اینترسکشنالیتی» ✍️شهرزاد مجاب و سارا کارپنتر/ ترجمه جلوه جواهری «اینترسکشنالیتی» یکی از مفاهیم کلیدی فمینیستی است که برای تبیین چندگانگی تفاوت‌های برساخته‌ی اجتماعی به کار می‌رود. با آنکه این اصطلاح، برآمده از کنشگری فمینسیت‌های سیاه…»
🔴 #بیانیه مشترک پانزده تشکل شامل: سندیکاها و دیگر تشکلات مستقل کارگری، کانون‌های صنفی معلمان، تشکلات مستقل بازنشستگان و تشکلات مدافع حقوق زنان به مناسبت اول ماه مه (یازده اردیبهشت)، روز جهانی کارگر


گرامی باد "اول ماه مه" (یازده اردیبهشت)، روز همبستگی بین‌المللی کارگران جهان!

امسال هم در حالی به استقبال "اول ماه مه" روز همبستگی بین‌المللی طبقه‌ی کارگر می‌رویم که بحران جهانی سلامت، زندگی کارگران را تحت‌الشعاع قرار داده است.
واگیری جهانی کرونا (کوید-۱۹) همراه با بحران اقتصادی، کارگران و مزدبگیران و کسبه خرد را در تنگنا قرار داده است. در ایران بر اثر بی‌قابلیتی و ناکارآمدی حاکمیت و دولت، این وضعیت وخیم‌تر از گذشته و هر جای دیگری شده است.

فقدان سیاست‌های کارآمد بهداشتی و عدم اعمال قرنطینه‌های لازم، همراه با تامین هزینه‌های زندگی مردم، از سوی دولت، بحران معیشتی فرودستان را دامن زده است. با وجود آن که کارگران و زحمت‌کشان به درستی خواست اجرای واکسیناسیون فوری، رایگان و عمومی را فریاد می‌زنند و بر آن اصرار می‌ورزند، فرادستان و قدرت‌مداران در تامین واکسن کوتاهی آگاهانه و عامدانه‌ای دارند و می‌کوشند با بحران آفرینی‌ها، منافع گروه‌های خاصی از بدنه حاکمیت را تامین کنند. اصرار بر ساخت واکسن داخلی و واگذاری تامین واکسن به بخش خصوصی در این راستاست.

این مسئله به نوبه خود، بخش‌های وسیعی از جمعیت، به ویژه اقشار متوسط جامعه را در فقر روز افزونی گرفتار کرده و تعداد هر دم فزاینده ای از آنان را حاشیه‌نشین کرده است. در این میان وضع زنانِ کارگر و زحمت‌کش، از همه اسفبارتر است. بنا بر آمارهای موجود، در ادامه‌ی موج افزایش بیکاری‌ها و ‌اخراج‌ها، به‌ بهانه پاندمی کرونا، ۷۰ درصد زنان کارگر اخراج و از کار بیکار شده‌‌اند. در بحث معیشت نیز، این بی‌ثباتی و روندِ فقیرسازی سیستماتیک مزدبگیران، با تبعیض حداکثری، بیش از همه، خود را در وضعیت معیشتی زنان نمایان کرده است که حق اشتغال پایین، قرار گرفتن در صفِ نخست اخراج و بیکارسازی و منزوی‌ شدن زنان کارگر، از تبعات آن بوده، که به نوبه خود، زخم بزرگ دیگری را بر پیکر طبقه‌ی کارگر ایران وارد کرده است. در این میان وضع زنان کارگر خانگی که ممر درآمد خود را از دست داده‌اند از همه بدتر می‌باشد. هم تبعیض جنسیتی و هم بیکاری و ورشکستگی، فشار مضاعفی را بر این بخش از نیروی کار ایران وارد کرده است.

با اینهمه کارگران ایران و متحدانش در سال گذشته، مبارزه‌ی خستگی‌ناپذیر و پیگیری را در شرایطی که توازن قوا حاکم به نفع‌شان نبوده و فعالین کارگری و دیگر جنبش‌های اجتماعی زیر سرکوب چند لایه و نظام‌مندی قرار داشتند، به پیش برده‌اند. کارگران و حقوق‌بگیران در بخش‌های مختلف اقتصاد از صنعت بزرگ همچون پتروشیمی، هپکو، آذرآب، نیشکر هفت‌تپه، شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، فولاد خوزستان و . . . تا معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و زنان به اشکال‌ و طرق مختلف مبارزات خود را به پیش برده و مخالفت خود را با سیاست‌های خشن و نئولیبرالی دولت و حاکمیت نشان داده‌اند که در این میان می توان بطور ویژه از مبارزات خستگی‌ناپذیرِ کارگران هفت‌تپه یاد کرد که مسائل مهم و پایه‌ای چون خصوصی‌سازی، اختلاس‌های بزرگِ سهامداران و صاحبان اصلی هفت‌تپه را در سطح جامعه مطرح کرده و در مقابل، از نقش کارگر در تصمیم‌گیری‌ها و اداره شورائی سخن گفته‌اند. مبارزاتی که از جانب هم طبقه‌ای‌های آنان در اقصا نقاط جهان مورد حمایت قرار گرفته است. تا آن جا که بارها شاهد بیانیه‌ها و کمپین‌های حمایتی از جانب کارگران، سندیکاها و اتحادیه‌های بزرگ کارگری در نقاط دور و نزدیک جهان بوده‌ایم.

در برابر این همبستگی‌های ملی و بین‌المللی، گرایش‌های طرفدار سرمایه‌داری، انواع و اقسام طرح‌ها و آلترناتیوهای خروج از بحران را یکی بعد از دیگری پیشنهاد کرده و می‌کنند. هر روز ترفندی تازه ارائه می‌شود. اما کارگران ایران به تجربه دریافته‌اند که:

- راه چاره‌ی این مشکلات و رهائی از این وضعیت نمی‌تواند از جانب کسانی که خود در ایجاد آن‌ها نقش اصلی را تحت این یا آن نام ایفا کرده و می‌کنند مطرح شود. کارگران دیگر فریب دروغ‌ها و از جمله وعده و وعیدهای انتخاباتی را که هر چند سال یک‌بار تکرار می‌شود نمی‌خورند.

- راه چاره، همچنین از دل‌بستن به قدرت‌های بزرگ جهانی (از هر رنگ و قماشی که باشند) و سیاست‌بازی میان آن‌ها نیز به دست نمی‌آید. چنین دلبستگی‌هایی به قدرت‌هایی در جغرافیای سیاسی - چه جهانی و چه منطقه‌ای - در واقع گروگذاری و بخشیدن پیشاپیشِ دسترنج توده‌های زحمتکش و جاده صاف‌کنی برای سلطه‌گران جهت بهره‌برداری از منابع کشور و همین‌طور نفوذ تعیین کننده بیگانگان در تصمیم‌گیری‌های کلانِ اقتصادی، سیاسی و سوق‌الجیشی است.
ادامه👇
@bidarzani
ادامه 👈🏽مسأله‌ی قدرت‌های سلطه‌گر جهانی، هیچگاه، حفاظت از منافع طبقه‌ی کارگر و توده‌های زحمت‌کش در هیچ نقطه از جهان نبوده و نیست. راه چاره در ایران، مانند مبارزه‌ی طبقاتی در دیگر نقاط جهان، تنها از اتحاد و همبستگی طبقاتی میان خود کارگران و پیوند و همکاری مبارزاتی آن‌ها با دیگر زحمت‌کشان شهر و روستا حاصل می‌شود. کارگران و حقوق بگیران ایران بایستی با تشکیل و حفظ صفوف مستقل خود، اجازه سوءاستفاده به نیروهای غیرکارگری و طرح‌های فریبکارانه و پرطمطراق آن‌ها، در دفاع از سرمایه‌داری - که هیچ نشانی از عدالت اجتماعی و پذیرش نقش کارگران در مدیریت جامعه ندارند را - ندهند.

واقعیت این است که ما کارگران در شرایط کنونی با مشکل پراکندگی مواجه هستیم و این مسئله خود هشداری است که علی‌رغم ادامه کاری و ازخودگذشتگی در مبارزه و علی‌رغم اعلام همبستگی و همدلی آشکار و واقعی میان فعالان جنبش‌های اجتماعی، بدون یک همکاری جدی و سازمان‌یافته و سراسری در میان تمامی کارگران و زحمت‌کشان، قادر به مقابله با سیاست‌های ضدکارگری و تغییر شرایط موجود نخواهیم بود.

بارها تجربه کرده‌ایم که چگونه در نبود سازمان‌ها و نمایندگان مستقل کارگری باز هم مسئله تعیین حقوق حداقل به مضحکه‌ای تکراری و ملال‌آور تبدل شده است. در شرایطی که خط فقر برای یک خانوار ایرانی ساکن شهرهای بزرگ، باید حداقل ۱۲ میلیون تومان باشد و حتی تشکیلات وابسته و حکومتی چون خانه‌ کارگر از ۸ تا ۹ میلیون سخن می‌گوید، از پذیرش هزینه‌ی سبد خانوار برآورد شده‌ی هشت میلیون و دویست هزار تومانی سر باز زد و حتی به ناله‌ها و ضجّه‌های نمایندگان تشکل‌های مورد قبول و وابسته هم توجهی نکرد.

اکنون فقدان تشکیلات درون واحدهای کار و تشکیلات منطقه‌ای و سراسری کارگران با شدتی بیش‌تر از پیش، خود را نمایان ساخته و مبارزه‌ی خستگی ناپذیری را برای ایجاد آن‌ها را می‌طلبد.
بدون چنین تشکیلات منسجم و سراسری، تاثیرات حضور و مبارزه‌ی کارگران خیلی چشم‌گیر نبوده و نتایج کار، حداقلی، بی‌پشتوانه و شکننده خواهد بود.

در شرایط موجود، ایجاد یک شورای همکاری میان بخش‌های مختلف کارگران، کارمندان و مزدبگیران، معلمان، بازنشستگان، زنان، دانشجویان و بیکاران، بیش از پیش ضرورت دارد. این امر نه وظیفه‌ای در میان وظائف دیگر، بلکه حلقه اصلی کار سازمان‌دهی در جامعه و در بین کارگران و زحمت‌کشان است. بدون هماهنگی و رفتن به سوی ایجادِ نهادهای همکاری و سراسری برای هدایت مشترک جنبش‌های مطالباتی، قدرت این حرکات شجاعانه و پیگیر اعتراضی – مطالباتی به هدر می‌رود و راه برای سرکوب آن‌ها هموارتر می‌شود. تلاش برای همگرائی میان مبارزات پراکنده و گسترش همبستگی این مبارزات در سال پیش‌رو، ضرورتی فوری و حیاتی خواهد بود.

اعتصاب، ایجاد تشکل‌های آزاد و مستقل کارگری، حق مسلم کارگران ایران است!
رهائی کارگران تنها به دست خود کارگران ممکن خواهد شد!

۶‌‌ اردیبهشت ۱۴۰۰

۱- سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۲- سندیکای کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه
۳- کانون صنفی فرهنگیان اسلامشهر
۴- کانون صنفی فرهنگیان گیلان
۵- انجمن صنفی معلمان مریوان_کردستان
۶- کانون صنفی فرهنگیان الیگودرز
۷- انجمن صنفی معلمان کردستان/ سقز و زیویه
۸- گروه فعالان زنان "بیدارزنی"
۹- اتحاد بازنشستگان
۱۰- شورای بازنشستگان ایران
۱۱- اتحاد سراسری بازنشستگان ایران
۱۲- گروه اتحاد بازنشستگان
۱۳- کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری
۱۴-کمیته پیگیری ایجاد تشکل‌های کارگری
۱۵- کانون گفتگوی بازنشستگان تامین اجتماعی

https://bidarzani.com/35012
@bidarzani
🔖‏ این روایت‌های زنان از سقط جنین و همراه نبودن مردها خیلی ترسناکه. تازه اینها که در چهارچوب ازدواج قانونیه. اونهایی که خارج از ازدواج چنین تجربه‌هایی داشتن چه دردی کشیدن.


تو هفته ۸‌ام بارداری خونریزی شدیدی کردم. دکترم گفت برو سونوگرافی نرگس اونجا اگه سقط رو تایید کرد، به من زنگ بزن بعد خودت رو برسون بیمارستان عرفان من عصر میام اونجا. تو راه زنگ زدم که وسط خیابونم و خونریزی دارم. هیچ چیز جلودارش نیست.

‏گفت: خانم نجفی رو به زور گیرآوردم و داریم صفحه‌آرایی می‌کنیم. روز دیگه‌ای وقت نداره. از خ آذربایجان پریدم تو یه تاکسی و رفتم بلوار کشاورز. صندلی تاکسی کثیف شد. پول بیشتری دادم و عذر خواهی کردم. داشتم از شرم و درد می‌مردم‌.

مسئول پذیرش تا من رو دید برد تو آبدارخونه یه ملافه پیچید ‏دورم و فرستاد تو اتاق. دکتر تاکید کرد جنین کوچک شده و در حال سقطه.

گواهی نوشت دوباره آژانس گرفتم و با چند ملافه اضافه که از مسئول پذیرش گرفتم سوار ماشین شدم و رفتم سعادت‌آباد. تمام راه از درد به خودم می‌ پیچیدم. راننده مضطرب بود و میگفت: آبجی طاقت بیار الان میرسونمت.

بعد ماشین رو ‏وسط خیابون رها کرد و من رو تا پذیرش بیمارستان همراهی کرد. مرد بیچاره شرم من رو که می‌دید دائما تکرار میکرد: "تو هم مثل خواهر منی ناراحت نباش مریضی مال آدمیزاده."

جواب سونوگرافی را به پذیرش دادم و گفتم دکتر فلاحپور منتظرمه. یه فرم گذاشت جلوم که این رو باید همسرت پر کنه پر کنه.
‏گفتم نیومده
گفت زنگ بزن بیاد.

شدت درد شرم و درد تحقیر طاقتم را طاق کرده بود. خواستم اون کاغذ رو مچاله کنم و بیمارستان رو بذارم روی سرم ولی چشمام سیاهی رفت...
دیدم آقایی با لباس سفید بالای سرم ایستاده میگه: نفیسه خانم بهتری؟ صدام رو میشنوی؟میخوام بیهوشت کنم اگه میتونی تا ده بشمار.

‏ساعت ۹ شب بیدار شدم و دیدم اومده بالای سرم. اصلا نفهمیدم کی و چطوری خبرش کرده بودن.



شبی که سر دخترم درد زایمان اومد سراغم،رفتم بهش گفتم فکر کنم درد زایمانم شروع شده،گفت سردیت کرده بگیر بخواب،بعدم خوابید،من نیمه شب حموم کردم،زنگ زدم مامانم از اونور تهران اومد،مامانم که رسید از خواب بیدار شد که چرا به من نگفتی،تقریبا دیگه داشتم وضع حمل می‌کردم.



‏ شاهکار این قضیه بابای منه. سر هیچ کدوم از ما بیمارستان که‌ نیومد‌ هیچ، تمام هزینه زایمان و بیمارستان رو‌ مامانم از اداره‌اش وام‌ گرفت داد. یک تجربه سقط مشابه هم قبل بچه آخری داشت. اون موقع من ۱۰ سالم بود و اون حال بد مامانم از جلوی چشمم هیچ وقت کنار نمیره و طبق معمول بابام نبود!


‏برخی تو کامنت‌ها می‌نویسن: 《مردها همینن دیگه.》نه عزیزان.
خیلی از مردانی که من می‌شناسم همین نیستن. این 《همین》نبود همدلی یا مراقبت نکردن از دیگری، نتیجه:
۱. آموزش ندادن مردان در خانواده و جامعه
و
۲. احساس نیاز نکردن خود مردان برای یادگیریه.

هر دو هم قابل تغییر.



‏آموزش! آموزش! آموزش!

همسر سابق من با افتخار تعریف می‌کرد که مادرش در شب زایمانش با اینکه از سر شب درد داشته صبوری کرده و ساعت ۲ نیمه شب با هزار رودربایستی شوهرش را از خواب بیدار کرده گفته فاصله‌ی دردهام کم شده و شدیدتر. پدر تا رفته حاضر بشه مادر با اون حالش ‏شیر گرم کرده تا همسرش بخوره چون معلوم نبوده تا کی زایمان طول بکشه و شوهرش معطل بیمارستان بشه.

بعد بچه به خاطر دیر رسیدن مادر به بیمارستان سیاه و کبود به دنیا اومده بوده.

از مردی که در همچی بستری تربیت بشه، چه انتظاری میره؟
پی‌نوشت: خانواده من هم از مردسالاری کم و کسری ندارن‌.



چقد قشنگ، بچه تو بدن ماست، درد و بدبختیش مال ماست، امضاشو یکی دیگه باید بزنه، حالا چی قشنگ‌تره؟ اینکه گاهی اون یکی دیگه یه بی مسئولیته.


#مادری
#بدن_زن
#حضانت
#ولایت_پدر
#سقط_جنین
#توییت

@bidarzani
@Zane_Ruz_Channel
📌صدایمان از دیوار «دانشگاه» بلندتر است

سروناز احمدی، البرز مشیری

📍بیدارزنی: سابقه تبعیض جنسیتی نه‌تنها در ساختار دانشگاه، بلکه در گروه‌های فعال دانشجویی نیز دیرینه است. درحالی‌که ستم جنسیتی موضوع فعالیت بسیاری از این گروه‌هاست، اما بسیاری‌شان به علت تفوق ساختار مردسالار بر گروه و مناسباتشان، با تبعیض دست‌ به‌ گریبان‌اند. بدون شک جنبش دانشجویی معاصر به علت مشارکت روزافزون زنان و افزایش حساسیت‌ها نسبت به ستم جنسیتی و پراتیک‌ها و فعالیت‌های معطوف به مسئله زنان، گامی بلند به‌سوی برابری برداشته است؛ اما گفتمان جریان‌های دانشجویی دغدغه‌مند نسبت به ستم جنسیتی، هنوز تا درونی کردن آگاهی فمینیستی در اعضا و گفتمانش فاصله دارد.


📍پس از برآمدن حرکت #من_هم در ایران بنا داریم در این متن پاره‌ای از ملاحظات را در خصوص گروه‌های دانشجویی فعال دغدغه‌مند نسبت به تبعیض جنسیتی و مورد مشخص آزار جنسی بیان کنیم. ما معتقدیم حرکت به‌سوی راه حلی جمعی بدون عزیمت از خود و نقد درون ماندگار گروه‌های فعال ممکن نیست؛ یعنی ابتدا باید از درون تنگناهای نظم موجود به ستیز علیه همین نظم برخاست تا بتوان افقی برای مبارزات آتی و بازکردن کلاف پیچیده تبعیض جنسیتی ترسیم کرد.

ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:


https://bidarzani.com/35018
📌به مناسبت اول ماه مه (روز کارگر)- از روز جهانی زن تا روز معلم

✍🏽زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
اردیبهشت ١۴٠٠

در چنان اوضاع آشفته و ویرانی به پیشواز روز کارگر و معلم می‌رویم که هر روز جان‌های عزیز بیشماری، قربانی به ظاهر ویروسی وحشی و در واقع قربانی بی‌تدبیری مسوولانی می‌شوند که سودایی جز قدرت و ثروت ندارند. مروری کوتاه بر آنچه که از روز زن (هشت مارس) تا روز کارگر (اول ماه مه) و روز معلم (١٢ اردیبهشت) بر مردم این دیار رفته، نشان از بی‌پناهی فرودستانی دارد که فقط در تلاش برای زنده ماندن‌اند. تعیین حداقل حقوقی چندین برابر زیر خط فقر در میانه‌ی تورمی به عنان گسیختگی ویروس کرونا، زندگی را بیش از پیش برای مردم دشوار کرده، عدم تهیه‌ی واکسن، اعلام پولی شدن و واگذاری ورود واکسن به سه شرکت بخش خصوصی بی‌نام و نشان، انجام ندادن اقدامات پیشگیرانه جدی و موثر برای جلوگیری از اوج مجدد همه گیری … همه وهمه حکایت از کیسه‌های گشادی دارد که قرار است از قِبَل این فاجعه‌ی انسانی پُر شوند و بهای آن را نیروی کار زحمتکش بخش درمان (پرستاران، بهیاران، کمک بهیاران، پزشکان، کارگران خدماتی بیمارستان‌ها) و سایر زحمتکشانی بپردازند که با مایه گذاشتن از جان خود، با دستمزدهای بسیار کم که گاه تا ماه‌ها به تعویق می‌افتد، مشغول کارند. البته اگر جزو آن بخشی باشند که به اصطلاح «خوش شانس‌اند» و کاری دارند! چه زمانه‌ای که استثمار شدن رویای بسیاری شده است!

بدیهی است حاکمانی که خود عامل تمامی این مشکلاتند، نه خواست و نه اراده‌ی پاسخگویی به مشکلات و مسائل مردم و مملکت را دارند و تمام تلاششان تحمیق و فریب مردم و یا سرکوب آنان، در جهت حفظ خود باشد: روزی با بستن قراردادهای بی‌درو پیکر وبی‌سرانجام با ابرسرمایه‌داران شرق، روزی با تلاش برای بازگرداندن تبانی برجام با ابرسرمایه‌داران غرب، تلاش مداوم برای فریب مردم از طریق کشاندن آنان به پای صندوق‌های رای، ایجاد تشکل‌ها و سازمان‌های موازی و ضدمردمی برای منحرف کردن مبارزات مردم … و «راه حل» نهایی: تدارک برای فراهم آوردن امکانات سرکوب و بگیر و ببند. روانه کردن هر روزه‌ی خیل گسترده‌ای از نیروهای انتظامی‌ برای سرکوب بازنشستگان، کارگران، معلمان، پرستاران، کشاورزان، زنان، دانشجویان، فعالین محیط زیست، دادخواهان، اقلیت‌ها و ملیت‌ها، تا غارت شدگان بورس و خودرو و کسانی که برای عزیزان خود دربدر به دنبال دارو هستند؛ اقشار و طبقاتی که چشم اندازی جز گرسنگی، استیصال، ستم و تبعیض روزافزون ندارند و در بلند کردن فریاد حق‌خواهی خود، خطر ابتلای به کرونا را به جان می‌خرند و هر روز جان برکف در خیابان‌ها دست به اعتراض می‌زنند. آن‌هم در مقابله با نظامی که برای «حل» مشکلات آن‌ها به جز تحمیق و فریب، دستگیری، احضار، به بند کشیدن، شکنجه و شلاق و اعدام «راه حلی» ندارد، «راه‌حل‌هایی» که تمامی این سال‌ها در مقابل خواست‌های مردم به کار برده است. اما و به‌رغم فریبکاری و سرکوب گسترده و شدید اعتراضات، نه تنها هیچ صدا و فریادی فروکش نکرده که فریادها روزبه‌روز بلندتر و فراگیرتر می‌شود. در وحشت همین فریاد‌های گسترده و روزافزون است که چه حاکمیت‌داخلی و چه جناح‌های وابسته به سرمایه‌‌ی جهانی در ترس از دست رفتن نظام حاکم و منافعشان، برای حفظ آن به تکاپو افتاده‌اند.

این سه روز (روز جهانی زن، روز کارگر و روز معلم) که نماد مبارزه‌ی بی امان ِ ستم دیدگان و بی‌چیزشدگان برای زندگی بهتر است، به ما یادآوری می‌کند که اگر همچنان استوار بایستیم، بی‌هراس از سرکوب و بگیر و ببند، سِیلی خواهیم شد که نه فقط قدرت جابه‌جا کردن وزیر و وکیل را خواهیم داشت که بنیان هر چه ظلم است درهم خواهیم پیچید.

متن کامل
@bidarzani
‏"چیزی برای از دست دادن نداریم، جز زنجیرهایمان"
دیوارنویسیِ روزِ جهانیِ کارگران-تبریز ۱۳۹۸

#توئیت_خوان
#روزکارگر
@bidarzani
🔴 یازده اردیبهشت روز جهانی کارگر روز تلاش برای مطالبات مشترک آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه برای دنیایی عاری از بهره‌کشی و استبداد است.
یازده اردیبهشت روز اتحاد بزرگ همه‌ی جنبش‌هاست؛ روز اتحاد و همبستگی کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران، زنان، زحمتکشان، بیکاران، فرودستان اعماق فقر و محرومیت و همه‌ی کسانی که برای یک زندگی انسانی، عادلانه و آزاد تلاش می‌کنند.

شنبه ۱۱ اردیبهشت ساعت ۱۰:۳۰
تهران: مقابل وزارت کار
دیگر شهرها: مقابل اداره کل تامین اجتماعی

@bidarzani
🔴 تهدید جانی عملی رضا شهابی و خانواده‌‌اش

بنابر اطلاع از صفحه اینستاگرام آقای رضا شهابی عضو محترم سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، آقای شهابی و خانواده‌اش تهدید جانی عملی شده‌اند. سندیکا نگرانی عمیق خود را از تهدید جانی رضا شهابی و خانواده‌اش اعلام می‌دارد و خواهان رسیدگی سریع و موثر مسئولان قضایی در مورد تهدید جانی این کارگر شریف می‌باشد. در زیر نامه سرگشاده ایشان به مسئولان قضایی آمده است.

نامه‌ی سرگشاده به مسئولان قضایی

سلام
اینجانب رضا شهابی کارگر اخراجی شرکت واحد اتوبوسرانی تهران که برابر با حقوق شناخته شده در قوانین کشور، از سال ۱۳۸۴ به عنوان عضو سندیکای کارگران شرکت واحد از حقوق خود و همکارانم دفاع کرده‌ام و بابت این رفتار کاملا قانونی و مدنی بارها با احکام ناروا به مدت طولانی زندانی بوده‌ام، از سال ۱۳۸۹ در پی بازداشت در محل کار و در پشت فرمان اتوبوس از کار اخراج شده‌ام و همچنان با بازگشت‌بکار اینجانب مخالفت می‌شود.

با کمال تعجب و تاسف به تازگی خود و خانواده و حتی فامیلم مورد تهدید جانی قرار گرفته ایم. به این صورت که مدتی است فردی ناشناس با دو شماره متفاوت به خودم و همسرم از طریق واتس‌آپ و پیامک، پیام‌های تهدید آمیز داده است. ابتدا با این تصور که ممکن است از مزاحمتهای معمول باشد، اهمیت ندادم تا این که دو روز پیش با ارسال چند پیام به همسرم، ایشان، من و پسر و دخترم را تهدید به قتل کرده بود. پس از این تهدیدات تلفنی، دیروز عصر در خیابان جیحون دو نفر موتور سوار به خواهر زاده‌ام هجوم برده و وی را به شدت مرعوب کرده و در حالیکه خواهر‌ زاده‌ام دچار شوک عصبی شده است، او را با تهدید از محل برخورد، به چند کوچه بالاتر می برند و با پیچاندن دست و وخشونت فیزیکی به او می‌گویند که: "به دایی‌ات گفته بودیم تاوان سختی خواهد داد حالا باهات کاری نداریم ولی برو به دایی‌ات بگو حواسش باشد و دست از کارهایش بردارد، در غیر اینصورت هم پسرش و هم دخترش را می‌گیریم و خودش را طوری می‌زنیم که کسی او را نشناسد.

از آنجا که خانواده‌ی اینجانب به شدت نگران هستند و بنده نیز هیچ یک از این عوامل را نمی‌شناسم تا بخواهم بطور رسمی شکایت علیه تهدید و آزار و خشونت را دنبال کنم و هر لحظه بیم آن می‌رود که جان خود و اعضای خانواده‌ام با عملی شدن این تهدیدات با مخاطره جدی و جبران ناپذیری مواجه گردد؛ با توجه به تهدیدات مکرر خودم و خانواده‌ام توسط این فرد ناشناس ،نگرانی جدی در عدم امنیت جانی ‌ما وجود دارد. به عنوان یک کارگر و یک شهروند از مسئولان قضایی و نهادهای امنیتی و انتظامی انتظار دارم به جدیت برای رفع تهدید جانی جدی پیش آمده اقدامات مقتضی را انجام دهند.

لینک کانال
@bidarzani
🟣 محرومیت عالیه مطلب زاده از حق تماس تلفنی، در پی اعلام شکایت نسبت به نگهداری متهمان در سلول انفرادی
@bidarzani
بيدارزنى
🟣 محرومیت عالیه مطلب زاده از حق تماس تلفنی، در پی اعلام شکایت نسبت به نگهداری متهمان در سلول انفرادی @bidarzani
عالیه مطلب زاده، عکاس و فعال حقوق زنان محبوس در زندان اوین که دوران محکومیت دو ساله خود را سپری میکند، روز دوشنبه ۶ اردیبهشت ماه، در پی ثبت دادخواست و اعلام شکایت نسبت به نگهداری متهمان در سلول‌های انفرادی در دفتر دادستانی این زندان، از حق تماس تلفنی محروم شد.

پیشتر ۱۷ تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی زندان‌های اوین و رجایی‌شهر، با حضور در دفاتر بندهای این زندان‌ها نسبت به نگهداری متهمان در سلول‌های انفرادی، اعلام شکایت کردند. در این دادخواست زندانیان با استناد به رای وحدت رویه دیوان عدالت اداری در سال ۸۲ و قانون آئین دادرسی کیفری، نگهداری زندانیان در سلول انفرادی را “مصداق بارز شکنجه” و امری غیرقانونی عنوان کردند و خواهان رسیدگی به این موضوع شدند.

بنا بر گزارش خبرگزاری هرانا، در تاریخ ۱ اردیبهشت ماه، ۱۷ تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی زندان‌های اوین و رجایی‌شهر، با حضور در دفاتر بندهای این زندان‌ها نسبت به نگهداری متهمان در سلول‌های انفرادی، اعلام شکایت کردند. در این دادخواست زندانیان با استناد به رای وحدت رویه دیوان عدالت اداری در سال ۸۲ و قانون آئین دادرسی کیفری، نگهداری زندانیان در سلول انفرادی را “مصداق بارز شکنجه” و امری غیرقانونی عنوان کردند و خواهان رسیدگی به این موضوع شدند.

عالیه مطلب زاده، عکاس و فعال حقوق زنان روز یکشنبه ۲۰ مهر ۹۹ پس از حضور در واحد اجرای احکام دادسرای اوین بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت خود به زندان اوین منتقل شد. خانم مطلب زاده در تاریخ ۶ آذرماه سال ۹۵ در پی احضار تلفنی به وزارت اطلاعات بازداشت و در تاریخ ۲۹ آذرماه همان سال با تودیع قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی، به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین آزاد شد.
وی نهایتا در سال ۹۶ توسط دادگاه انقلاب تهران محاکمه و از بابت اتهامات اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم نهایتا توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی سید احمد زرگر عینا تایید شد.

#زنان_زندانی_سیاسی
#انفرادی_شکنجه_است

@bidarzani
🟣 سمیه کارگر با تودیع قرار وثیقه‌ی ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شد

سمیه کارگر، دانش‌آموخته‌ رشته فلسفه دانشگاه تبریز، روز چهارشنبه ۸ اردیبهشت ماه، با تودیع قرار وثیقه از زندان قرچک ورامین آزاد شد. روز گذشته جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات خانم کارگر در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. خانم کارگر ۲۵ مهرماه ۹۹ توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در تهران بازداشت و پس از حدود چهار ماه از بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند دو الف زندان اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شد.

#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
‏آتنا زنگ زد سر و صدا خيلى زياد بود صداى صلوات و دست زدن،پرسيدم چه خبره؟ آتنا گفت كه يه خانمى بعد از ١٥ سال زندان پر از درد امروز با تنى زخمى داره آزاد ميشه،پرسيدم چرا زخمى؟!گفت صبح امروز قبل آزادى ١٠٠ضربه تازيانه حكمش رو هم خورد و بعد آزاد شد


#آتنا_دائمى
#توئیت_خوان
🗞بیانیۀ انجمن حمایت از حقوق کودکان: خشونت و آزارجنسي عليه كودكان پديده اي ساختاري است

ابعاد اجتماعی تجاوز و تعرض به کودکان اغلب زیر سایۀ گفتمان روانشناختی که بر پدوفیلیا (لذتجویی جنسی از کودکان) و اختلال شخصیت ضداجتماعی تاکید می‌کند، کمتر دیده و بدان پرداخته شده است؛ موضوعی که در بستر خلأهای حمایتی و قانونی از کودکان، پیوندی ناگسستنی با فرهنگ مسلط مردسالار در جامعه و روابط نامتوازن قدرت میان کودک و بزرگسال دارد. مرگ دردناک ساناز ۱۷ ماهه به دلیل تجاوز جنسی پدرش، بیش از هر زمان دیگری ضرورت توجه فعالان حقوق کودک را به سویه‌های اجتماعی و سیاسی مسالۀ #تجاوز و تعرض به کودکان- در محیط خانه و غیر از آن- نشان می‌دهد و زوایای کمتر دیده شدۀ «فرهنگ تجاوز» را که متوجه کودکان است، فاش می‌کند.

ادامه بیانیه
#آزارجنسی
@bidarzani | @irsprcorg
📌تبرئه زنی که همسرش را با تفنگ شکاری کُشت؛ رای دادگاه ترکیه: دفاع مشروع در برابر خشونت خانگی

ملک ایپک، ۳۱ ساله و ساکن آنتالیا در ۷ ژانویه گذشته همسر خود را با شلیک یک قبضه اسلحه شکاری کشت. این اقدام خانم ایپک پس از آن صورت گرفت که او به همراه دو دختر خردسال هفت و نه ساله‌اش ساعت‌ها از سوی همسرش تحت ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفته و تهدید به مرگ شده بودند.
در حالی که خانم ایپک مطابق قوانین ترکیه با خطر صدور حکم زندان تا ۲۴ سال مواجه بود، دادستان برای او تقاضای ۶ سال حبس کرده بود. با این حال، دادگاه با صدور رأیی تأیید کرد که اقدام خانم ایپک دفاع مشروع از خود و فرزندانش بوده و مشمول مجازات قتل عمد نمی‌شود.

خانم ایپک به هنگام خروج از دادگاه گفت: «کلمه‌ای پیدا نمی‌کنم که گویای وصف حالم باشد البته باید تاکید کنم که من هرگز دوست نداشتم این اتفاق رخ بدهد (همسرم را بکشم)؛ در هر صورت از تمام کسانی که از من حمایت کردند، تشکر می‌کنم.»

#خشونت_خانگی


https://per.euronews.com/2021/04/28/turkey-young-woman-acquitted-murder-her-husband-self-defense?utm_medium=Social&utm_source=Twitter#Echobox=1619608238
گرامی باد اول ماه مه روز جهانی کارگر

بیش از ۱۳۰ پرستار در اثر ابتلا به کرونا و خستگی مفرط کار، جان باختند. اما سهم این فداکاری ناامنی شغلی، عدم پرداخت کارانه و حقوق و اخراج است و روند واکسیناسیون آنها به کندی پیش رفت. #پرستاران در سال گذشته بارها در اعتراض به شرایط کار خود تجمع کردند.

#رفع_فقروبیکاری #ایجاد_فرصت_شغلی #دستمزد_مکفی_و_برابر
#همبستگی_زنان_علیه_فقر_و_خشونت

@bidarzani
📌آینا قطبی فعال زنان، مترجم، نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر در گذشت

آینا قطبی فعال زنان و از اعضای کمپین یک میلیون امضا روز جمعه دهم اردیبهشت بعد از یک دوره مبارزه با بیماری سرطان درگذشت.

آینا قطبی یکی از زنانی بود که در تجمع هشت مارس روزجهانی زن سال نود و شش بازداشت و به زندان قرچک منتقل شد.

آینا قطبی در سی و هشتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر با کارگردانی و ایده‌پردازی نمایش «سوختیم، سوختید، سوختند» در بخش دیگرگونه‌های اجرایی حضور داشت که همراه با ۱۵ اثر دیگر این بخش، در اعتراض به سرکوب آبان ۹۸ از شرکت در جشنواره انصراف داد.

رسانه بیدارزنی درگذشت این فعال زنان را به تمامی مبارزین راه آزادی و برابری تسلیت میگوید.

@bidarzani