This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸کمپین فعالین بلوچ از ادامه "اعتراضات پراکنده" در چند شهر استان سیستان و بلوچستان خبر داده است. بنابر تصاویری که به دست بیبیسی فارسی رسیده است دیشب ۸ اسفند گروهی از معترضان در ساختمان بخشداری آشار را به آتش کشیدند و معترضانی به صورت تک یا چند نفره از مواد آتشزا برای مسدود کردن خیابانها استفاده کردهاند.
🔺همچنین تصاویری از انتقال نیروهای ضدشورش از استانهای همجوار و همینطور گشت هوایی با هلی کوپتر بر فراز مناطق بروز اعتراضها در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود.
🔺نماینده چابهار در مجلس امروز گفت: "اتفاقاتی مانند کشته شدن سوختبران در سیستان و بلوچستان موجب ناامیدی مردم خواهد شد."
🔺همچنین در میان واکنشها، انتقاد از مرکزگرایی در رسانهها و همچنین فعالان حقوق بشر، با اشاره به آنچه "غفلت از حاشیهها و طبقات فرودست" خوانده شده، دیده میشود که آنها "تصور و درکی از عمق فقر، تبعیض و وضعیت زندگی در مناطق سیستان بلوچستان ندارند."
https://www.instagram.com/p/CLzLjyCJl4G/?igshid=qqqveivm47xz
@bidarzani
🔺همچنین تصاویری از انتقال نیروهای ضدشورش از استانهای همجوار و همینطور گشت هوایی با هلی کوپتر بر فراز مناطق بروز اعتراضها در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود.
🔺نماینده چابهار در مجلس امروز گفت: "اتفاقاتی مانند کشته شدن سوختبران در سیستان و بلوچستان موجب ناامیدی مردم خواهد شد."
🔺همچنین در میان واکنشها، انتقاد از مرکزگرایی در رسانهها و همچنین فعالان حقوق بشر، با اشاره به آنچه "غفلت از حاشیهها و طبقات فرودست" خوانده شده، دیده میشود که آنها "تصور و درکی از عمق فقر، تبعیض و وضعیت زندگی در مناطق سیستان بلوچستان ندارند."
https://www.instagram.com/p/CLzLjyCJl4G/?igshid=qqqveivm47xz
@bidarzani
دادگاه تجدید نظر حکم ۱۱ سال زندان آرش گنجی را عیناً تأیید کرد.
نهم اسفند ماه، حکم دادگاه تجدید نظر آرش گنجی، منشی هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران به وکلای او، ناصر زرافشان و راضیه زیدی ابلاغ شد.
آرش گنجی در دادگاه بدوی که حکم آن دهم دی ماه سال جاری ابلاغ شده بود، با اتهامهای بیاساسی چون «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» به ۵ سال، «تبلیغ علیه نظام» به یک سال، «عضویت و همکاری با گروهک مخالف نظام» به ۵ سال و جمعاً به ۱۱ سال زندان محکوم شده بود. مصداق این اتهامها "ترجمه"ی کتابی دربارهی تحولات کردستان سوریه (کلید کوچک دروازهای بزرگ) بود.
حکم دادگاه بدوی که دو روز پس از آخرین جلسهی دادگاه گنجی در شعبهی ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی عموزاد صادر شده بود، در دادگاه تجدید نظر عیناً تأیید شد.
آرش گنجی روز یکم دی ماه ۱۳۹۸ بازداشت و پس از چهار هفته با تأمین قرار وثیقهی ۴۵۰ میلیون تومانی تا برگزاری دادگاه از زندان اوین آزاد شد. نخستین جلسهی دادگاه او ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد که به دلیل مبهم بودن برخی موارد، دادگاه زمان دیگری را برای رسیدگی به پرونده تعیین کرد. با این همه محمد مقیسه وثیقهی گنجی را به ۳ میلیارد تومان افزایش داد که منجر به بازداشت مجدد او شد. گنجی پس از تأمین وثیقه روز ۳۱ خرداد موقتاً و تا پایان مراحل دادرسی از بازداشتگاه اوین آزاد شد.
@bidarzani
https://scontent-waw1-1.xx.fbcdn.net/v/t1.0-9/p843x403/154818086_283848419766844_5955868716678904948_o.jpg?_nc_cat=111&ccb=3&_nc_sid=730e14&_nc_ohc=gFedQKNaqQYAX-C6Q0g&_nc_ht=scontent-waw1-1.xx&tp=6&oh=ebee701f66395733e5e35b8a18cb70a3&oe=605FC7C0
نهم اسفند ماه، حکم دادگاه تجدید نظر آرش گنجی، منشی هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران به وکلای او، ناصر زرافشان و راضیه زیدی ابلاغ شد.
آرش گنجی در دادگاه بدوی که حکم آن دهم دی ماه سال جاری ابلاغ شده بود، با اتهامهای بیاساسی چون «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» به ۵ سال، «تبلیغ علیه نظام» به یک سال، «عضویت و همکاری با گروهک مخالف نظام» به ۵ سال و جمعاً به ۱۱ سال زندان محکوم شده بود. مصداق این اتهامها "ترجمه"ی کتابی دربارهی تحولات کردستان سوریه (کلید کوچک دروازهای بزرگ) بود.
حکم دادگاه بدوی که دو روز پس از آخرین جلسهی دادگاه گنجی در شعبهی ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی عموزاد صادر شده بود، در دادگاه تجدید نظر عیناً تأیید شد.
آرش گنجی روز یکم دی ماه ۱۳۹۸ بازداشت و پس از چهار هفته با تأمین قرار وثیقهی ۴۵۰ میلیون تومانی تا برگزاری دادگاه از زندان اوین آزاد شد. نخستین جلسهی دادگاه او ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد که به دلیل مبهم بودن برخی موارد، دادگاه زمان دیگری را برای رسیدگی به پرونده تعیین کرد. با این همه محمد مقیسه وثیقهی گنجی را به ۳ میلیارد تومان افزایش داد که منجر به بازداشت مجدد او شد. گنجی پس از تأمین وثیقه روز ۳۱ خرداد موقتاً و تا پایان مراحل دادرسی از بازداشتگاه اوین آزاد شد.
@bidarzani
https://scontent-waw1-1.xx.fbcdn.net/v/t1.0-9/p843x403/154818086_283848419766844_5955868716678904948_o.jpg?_nc_cat=111&ccb=3&_nc_sid=730e14&_nc_ohc=gFedQKNaqQYAX-C6Q0g&_nc_ht=scontent-waw1-1.xx&tp=6&oh=ebee701f66395733e5e35b8a18cb70a3&oe=605FC7C0
تجارت عادلانه و حق زنان بر شهر
حق بر شهر، حق رشد و تغییر خودمان همراه با تحول فضای شهریست.
🔹در یک ارزیابی کلی به نظر میرسد هنوز سه محور زنان، تجارت و فضای شهری در حوزه اقتصاد، جامعهشناسی و مطالعات جنسیت قرابت چندانی با هم ندارند. چرا که در طول تاریخ نه تنها در ایران که در سایر کشورها نیز اساسا فضای شهری، قلمرویی صرفا مردانه بوده است. زنان نه برای داد و ستد که حتی برای آمد و شد هم کمتر در شهرها حضور داشتهاند و یا حضورشان در تصاویر و مدارک تاریخی ثبت نشده است. بنابراین ایجاد ارتباط میان این سه حوزه، کمک به تجدیدنظر و سیاستگذاری درست در تعیین رابطه همه شهروندان با شهر و تجارت عادلانه است. در این رویکرد، هدف، ایجاد شهری است که در آن دسترسی همگان به عدالت اقتصادی، حق مشارکت در توسعه شهر و امکان حضور همه از جمله کارگران، تولیدکنندگان محصول و خردهفروشان تضمین شود. مهمترین گام برای این منظور، امکان حضور گروههای حاشیهای از جمله زنان دستفروش در فضایی است که توسط مردان اشغال شده و انگار حوزه بیچون و چرای اقتصادی آنها است. نمونه تاریخی آرواد بازاری -بازار زنان به زبان ترکی- است که زمانی در شهر بناب در آذربایجان شرقی، محل کسب و کار و فروش محصولات توسط زنان بوده، اما امروز تبدیل به مکانی برای تجارت مردان شده است. یا زنانه بازار شفت -اطراف فومن- که هنوز زنده فعال است و محل حضور و تجارت زنان فومنی اما در یکی از فرعیهای بازار که گذرگاه اصلی در قرق مردان فروشنده است.
🔹تجارت عادلانه یعنی ایجاد فضا برای همه گروهها از جمله زنان و گروههای حاشیهای برای شراکت و تاثیرگذاری بر شهرسازی و شهرنشینی. در این دیدگاه، شهر نه فقط جای تردد و گشت و گذار که محل حضور و فعالیت همه افراد جامعه است که در حال خرید و فروش و در نتیجه سهیم بودن در تعاملات اقتصادی و ساخت فضاهای شهریاند. زنان و سایر گروههای در حاشیه هم صرفا رهگذر یا مصرفکننده کالاهای به فروش گذاشته شده، نیستند. بلکه در مقام فعال، تولیدکننده و تاثیرگذار بر نیروهای شکلدهنده تجارت شهر هستند. حق بر شهر یعنی تقویت و پشتیبانی از اراده و خواست همگان به تغییر و حضور کنشگرانه در معادلات اقتصادی و سیاسی جریان ساز در شهر است.
🔗 (لینک)
@bidarzani
@Parto_School
حق بر شهر، حق رشد و تغییر خودمان همراه با تحول فضای شهریست.
🔹در یک ارزیابی کلی به نظر میرسد هنوز سه محور زنان، تجارت و فضای شهری در حوزه اقتصاد، جامعهشناسی و مطالعات جنسیت قرابت چندانی با هم ندارند. چرا که در طول تاریخ نه تنها در ایران که در سایر کشورها نیز اساسا فضای شهری، قلمرویی صرفا مردانه بوده است. زنان نه برای داد و ستد که حتی برای آمد و شد هم کمتر در شهرها حضور داشتهاند و یا حضورشان در تصاویر و مدارک تاریخی ثبت نشده است. بنابراین ایجاد ارتباط میان این سه حوزه، کمک به تجدیدنظر و سیاستگذاری درست در تعیین رابطه همه شهروندان با شهر و تجارت عادلانه است. در این رویکرد، هدف، ایجاد شهری است که در آن دسترسی همگان به عدالت اقتصادی، حق مشارکت در توسعه شهر و امکان حضور همه از جمله کارگران، تولیدکنندگان محصول و خردهفروشان تضمین شود. مهمترین گام برای این منظور، امکان حضور گروههای حاشیهای از جمله زنان دستفروش در فضایی است که توسط مردان اشغال شده و انگار حوزه بیچون و چرای اقتصادی آنها است. نمونه تاریخی آرواد بازاری -بازار زنان به زبان ترکی- است که زمانی در شهر بناب در آذربایجان شرقی، محل کسب و کار و فروش محصولات توسط زنان بوده، اما امروز تبدیل به مکانی برای تجارت مردان شده است. یا زنانه بازار شفت -اطراف فومن- که هنوز زنده فعال است و محل حضور و تجارت زنان فومنی اما در یکی از فرعیهای بازار که گذرگاه اصلی در قرق مردان فروشنده است.
🔹تجارت عادلانه یعنی ایجاد فضا برای همه گروهها از جمله زنان و گروههای حاشیهای برای شراکت و تاثیرگذاری بر شهرسازی و شهرنشینی. در این دیدگاه، شهر نه فقط جای تردد و گشت و گذار که محل حضور و فعالیت همه افراد جامعه است که در حال خرید و فروش و در نتیجه سهیم بودن در تعاملات اقتصادی و ساخت فضاهای شهریاند. زنان و سایر گروههای در حاشیه هم صرفا رهگذر یا مصرفکننده کالاهای به فروش گذاشته شده، نیستند. بلکه در مقام فعال، تولیدکننده و تاثیرگذار بر نیروهای شکلدهنده تجارت شهر هستند. حق بر شهر یعنی تقویت و پشتیبانی از اراده و خواست همگان به تغییر و حضور کنشگرانه در معادلات اقتصادی و سیاسی جریان ساز در شهر است.
🔗 (لینک)
@bidarzani
@Parto_School
Parto Tarvij
تجارت عادلانه و حق زنان بر شهر | Parto Tarvij
اولین ایدههای مربوط به زمینهسازی برای فعالیت اقتصادی برابر معمولا تصویب قوانین و مقررات حمایتکننده از همه، اعطای وام و اعتبارات مالی یا برنامهریزیهای آموزشی-مهارتی برای گروههای به حاشیه رانده…
🔷هدف اصلی مبارزات زنان: سرمایهداری و مردسالاری
✍🏽فرزانه راجی
🔹خاستگاه عمده ستم، نابرابری و خشونتی که تمامی زنان تحمل میکنند ناشی از دو نظام و ساختار است: سرمایهداری و مردسالاری که توسط انواع و اقسام مذاهب و ایدئولوژیهای زنستیزانه حمایت میشوند. زنان ستم و خشونت اعمال شده از جانب این نظامها را در ابعادی بسیار وسیعتر و گاه به اشکالی متفاوت از آنچه که مردان تحمل میکنند، تجربه میکنند. به همین دلیل لازم است که زنان همچون سایر اقشار، طبقات و یا گروههایی که به طور خاص مورد ستم و خشونت قرار میگیرند جنبش مستقل خود را برای مبارزه و رهایی از این ستم، نابرابری و خشونت داشته باشند.
از سوی دیگر با توجه به این واقعیت که زنان نیز همچون مردان متشکل از طبقات و اقشار متفاوت هستند، جنبش زنان نیز به ناچار از بخشهای متفاوت و گاه متعارض تشکیل میشود. زنان طبقات بورژوا، اقشار و طبقات متوسط و زنان زحمتکش این ستم و خشونت را به اشکال و در ابعاد متفاوت تجربه میکنند و به ناچار باید تشکلهای مستقل خود را درون جنبش زنان داشته باشند.
طرح خواست تشکل مستقل زنان به طور عام و زنان زحمتکش بطور خاص همواره با دو بهانه مورد مخالفت «جنبش کارگری» قرار گرفته است. بخشی از به اصطلاح جنبش کارگری جنبش زنان را اساسا بورژوایی دانسته و با آن مخالفند و اگر کسانی هم در این طیف موافق این جنبش باشند مطالبات این زنان را در چارچوب حقوق «دموکراتیک» بورژوایی دانسته و آن را جنبشی متمایز و مستقل از جنبش کارگران و زحمتکشان و در چارچوب ساختار سرمایهداری ارزیابی میکنند.
اما این فرض به دلایل زیر نادرست است: اولا در مورد این امر که سرمایهداری قادر به تامین حقوق زنان است یعنی «بورژوا ـ دموکراتیک» خواندن مبارزات زنان، امروزه حتی خود فمینیستهای لیبرالها هم دچار تردید شدهاند و برای تدوین استراتژی و تئوری خود به آموزههای مارکس و انگلس روی آوردهاند. شگفتآور است که در بین چپ و «جنبش کارگری» هنوز کسانی به دموکراتیک بودن بورژوازی باور داشته باشند.
✅تریبون آزاد
@bidarzani
✍🏽فرزانه راجی
🔹خاستگاه عمده ستم، نابرابری و خشونتی که تمامی زنان تحمل میکنند ناشی از دو نظام و ساختار است: سرمایهداری و مردسالاری که توسط انواع و اقسام مذاهب و ایدئولوژیهای زنستیزانه حمایت میشوند. زنان ستم و خشونت اعمال شده از جانب این نظامها را در ابعادی بسیار وسیعتر و گاه به اشکالی متفاوت از آنچه که مردان تحمل میکنند، تجربه میکنند. به همین دلیل لازم است که زنان همچون سایر اقشار، طبقات و یا گروههایی که به طور خاص مورد ستم و خشونت قرار میگیرند جنبش مستقل خود را برای مبارزه و رهایی از این ستم، نابرابری و خشونت داشته باشند.
از سوی دیگر با توجه به این واقعیت که زنان نیز همچون مردان متشکل از طبقات و اقشار متفاوت هستند، جنبش زنان نیز به ناچار از بخشهای متفاوت و گاه متعارض تشکیل میشود. زنان طبقات بورژوا، اقشار و طبقات متوسط و زنان زحمتکش این ستم و خشونت را به اشکال و در ابعاد متفاوت تجربه میکنند و به ناچار باید تشکلهای مستقل خود را درون جنبش زنان داشته باشند.
طرح خواست تشکل مستقل زنان به طور عام و زنان زحمتکش بطور خاص همواره با دو بهانه مورد مخالفت «جنبش کارگری» قرار گرفته است. بخشی از به اصطلاح جنبش کارگری جنبش زنان را اساسا بورژوایی دانسته و با آن مخالفند و اگر کسانی هم در این طیف موافق این جنبش باشند مطالبات این زنان را در چارچوب حقوق «دموکراتیک» بورژوایی دانسته و آن را جنبشی متمایز و مستقل از جنبش کارگران و زحمتکشان و در چارچوب ساختار سرمایهداری ارزیابی میکنند.
اما این فرض به دلایل زیر نادرست است: اولا در مورد این امر که سرمایهداری قادر به تامین حقوق زنان است یعنی «بورژوا ـ دموکراتیک» خواندن مبارزات زنان، امروزه حتی خود فمینیستهای لیبرالها هم دچار تردید شدهاند و برای تدوین استراتژی و تئوری خود به آموزههای مارکس و انگلس روی آوردهاند. شگفتآور است که در بین چپ و «جنبش کارگری» هنوز کسانی به دموکراتیک بودن بورژوازی باور داشته باشند.
✅تریبون آزاد
@bidarzani
اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ
هدف اصلی مبارزات زنان: سرمایهداری و مردسالاری - فرزانه راجی - اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ
اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ هدف اصلی مبارزات زنان: سرمایهداری و مردسالاری - فرزانه راجی تريبون آزاد -
🔺صدور ماهیانه قبضهای ۵۰۰هزار تومانی برای مردم دیشموک
عضو شورای شهر دیشموک گفت: مردم این شهرستان توان پرداخت قبوض گاز و برق را ندارند.
سلمان بینا در اینباره اظهار داشت:هفتاد درصد جمعیت ۲۳ هزار نفری دیشموک تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند و شرایط مالیشان به گونهای است که نمی توانند هزینه قبوض گاز و برق خانگیشان را پرداخت کنند.
وی ادامه داد: دیشموک منطقهای سردسیر است و معمولا در مناطق سردسیری هزینه مصرف گاز و برق باید به نسبت اقلیم دیگر کمتر باشد.اما با کمال تعجب هزینه قبوض گاز و برق ماهیانه مردم منطقه بیش از ۵۰۰ هزار تومان می شود.در حالی که در بازدیدی که از منازل مردم انجام شد در هر خانهای یک بخاری بیشتر روشن نیست. برای بررسی و پیگیری موضوع قبوض را با خودم به تهران آوردم تا به سازمان گاز نشان دهم.
بینا افزود: وقتی در شهرهای بزرگ نهایتا ماهیانه ۵۰ هزارتومان هزینه مصرف گاز مردم می شود پس چطور در شهر محرومی که مردم استفاده چندانی از گاز ندارند برایشان چنین قبوضی صادر می شود.
بینا گفت: برای هزینه قبوض از اداره هواشناسی استعلام بگیرند تا ببینند دیشموک جزو مناطق گرمسیر است و نه سردسیر و طبق اقلیم آب و هوایی فیش صادر کنند تا مردم برای پرداخت تحت فشار نباشند. برای نجات طبیعت به این منطقه گازکشی کردند ولی با این شرایط بیشتر خانواده ها نمی توانند هر ۳۰ الی ۴۰ روز هزینه بالای قبوض را بپردازند.
وی ادامه داد: مردم دیشموک زیر خط فقرند. مردمی که برای گذران زندگیشان تحت حمایت کمیته امداد و بهزیستی هستند چطور میتوانند هزینههای کمرشکن گاز و برق را بپردازند.
عضو شورای شهر دیشموک عنوان کرد: اگر مسئولان قصد برطرف کردن مشکل را ندارند گاز منطقه را قطع کنند تا خیال همه راحت شود بارها برای حل مشکل از مسئولان استانی پیگیری کردهایم ولی تاکنون هیچ نتیجه نگرفتیم.
عضو شورای شهر دیشموک تصریح کرد: فقر در اینجا بیداد میکند به جای کمک به مردم منطقه جلوی پایشان سنگ می اندازند کاش عوض این کارها گاز و برق مصرفی مردم را رایگان میکردند.
@bidarzani
عضو شورای شهر دیشموک گفت: مردم این شهرستان توان پرداخت قبوض گاز و برق را ندارند.
سلمان بینا در اینباره اظهار داشت:هفتاد درصد جمعیت ۲۳ هزار نفری دیشموک تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند و شرایط مالیشان به گونهای است که نمی توانند هزینه قبوض گاز و برق خانگیشان را پرداخت کنند.
وی ادامه داد: دیشموک منطقهای سردسیر است و معمولا در مناطق سردسیری هزینه مصرف گاز و برق باید به نسبت اقلیم دیگر کمتر باشد.اما با کمال تعجب هزینه قبوض گاز و برق ماهیانه مردم منطقه بیش از ۵۰۰ هزار تومان می شود.در حالی که در بازدیدی که از منازل مردم انجام شد در هر خانهای یک بخاری بیشتر روشن نیست. برای بررسی و پیگیری موضوع قبوض را با خودم به تهران آوردم تا به سازمان گاز نشان دهم.
بینا افزود: وقتی در شهرهای بزرگ نهایتا ماهیانه ۵۰ هزارتومان هزینه مصرف گاز مردم می شود پس چطور در شهر محرومی که مردم استفاده چندانی از گاز ندارند برایشان چنین قبوضی صادر می شود.
بینا گفت: برای هزینه قبوض از اداره هواشناسی استعلام بگیرند تا ببینند دیشموک جزو مناطق گرمسیر است و نه سردسیر و طبق اقلیم آب و هوایی فیش صادر کنند تا مردم برای پرداخت تحت فشار نباشند. برای نجات طبیعت به این منطقه گازکشی کردند ولی با این شرایط بیشتر خانواده ها نمی توانند هر ۳۰ الی ۴۰ روز هزینه بالای قبوض را بپردازند.
وی ادامه داد: مردم دیشموک زیر خط فقرند. مردمی که برای گذران زندگیشان تحت حمایت کمیته امداد و بهزیستی هستند چطور میتوانند هزینههای کمرشکن گاز و برق را بپردازند.
عضو شورای شهر دیشموک عنوان کرد: اگر مسئولان قصد برطرف کردن مشکل را ندارند گاز منطقه را قطع کنند تا خیال همه راحت شود بارها برای حل مشکل از مسئولان استانی پیگیری کردهایم ولی تاکنون هیچ نتیجه نگرفتیم.
عضو شورای شهر دیشموک تصریح کرد: فقر در اینجا بیداد میکند به جای کمک به مردم منطقه جلوی پایشان سنگ می اندازند کاش عوض این کارها گاز و برق مصرفی مردم را رایگان میکردند.
@bidarzani
خبرگزاری ایلنا
قبوض گاز و برق کمر مردم دیشموک را شکست/ صدور ماهیانه قبضهای ۵۰۰ هزارتومانی برای مردم منطقه/ یک مسئول: گاز را قطع کنید تا خیال…
عضو شورای شهر دیشموک گفت: مردم این شهرستان توان پرداخت قبوض گاز و برق را ندارند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی : سال ۹۹ یکی از خشونتبارترین سالها علیه جان و معیشت زنان بود. افزایش فقر و تبعیض، آمار بالای «زنکُشی» و قتل دختران به بهانههای «ناموسی» در کنار انواع افزایش خشونتهای دستگاه قضایی علیه فعالان زنان، افزایش آمار ازدواج کودکان، خشونتهای خانگی و افزایش ناامنسازی خیابانها، همگی سال ۹۹ را به سالی بحرانی بدل کرده است.
در این ویدئو نگاهی به آمار کودکان قربانی خواهیم داشت که تحت لوای «حفاظت از آبروی خانواده» بهقتل رسیدند.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#به_خشونت_علیه_زنان_پایان_دهید
#زنکشی
#هشتم_مارس
@bidarzani
در این ویدئو نگاهی به آمار کودکان قربانی خواهیم داشت که تحت لوای «حفاظت از آبروی خانواده» بهقتل رسیدند.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#به_خشونت_علیه_زنان_پایان_دهید
#زنکشی
#هشتم_مارس
@bidarzani
🔴 صدور حکم غیابی زندان برای پروین محمدی
روز ۲۹ آذر ابلاغیهای در سامانه ثنای #پروین_محمدی قرار گرفت که طبق آن به پروین محمدی ۵ روز فرصت داده شده بود تا جهت اجرای حکم، خود را به شعبه ۱ اجرای احکام شهید مقدس تهران معرفی نماید.
اجرای حکمی که پروین محمدی نه تنها از آن اطلاعی نداشت بلکه حتی یک ابلاغیه یا اطلاعی برای او هیچگاه صادر نشده بود.
سپس وکیل پروین محمدی به شعبه ۱ اجرای احکام شهید مقدس مراجعه میکند و متوجه میشود پروین برای پروندهای که سال ۹۶ برای او گشوده شده است به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به یکسال حبس محکوم شده است و در این راستا هم قرار جلب و هم قرار ممنوعالخروجی نیز برایش صادر شده است.
"ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید"
@bidarzani
https://bit.ly/3bKQqvY
روز ۲۹ آذر ابلاغیهای در سامانه ثنای #پروین_محمدی قرار گرفت که طبق آن به پروین محمدی ۵ روز فرصت داده شده بود تا جهت اجرای حکم، خود را به شعبه ۱ اجرای احکام شهید مقدس تهران معرفی نماید.
اجرای حکمی که پروین محمدی نه تنها از آن اطلاعی نداشت بلکه حتی یک ابلاغیه یا اطلاعی برای او هیچگاه صادر نشده بود.
سپس وکیل پروین محمدی به شعبه ۱ اجرای احکام شهید مقدس مراجعه میکند و متوجه میشود پروین برای پروندهای که سال ۹۶ برای او گشوده شده است به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به یکسال حبس محکوم شده است و در این راستا هم قرار جلب و هم قرار ممنوعالخروجی نیز برایش صادر شده است.
"ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید"
@bidarzani
https://bit.ly/3bKQqvY
Telegraph
🔴 صدور حکم غیابی زندان برای پروین محمدی
روز ۲۹ آذر ابلاغیهای در سامانه ثنای پروین محمدی قرار گرفت که طبق آن به پروین محمدی ۵ روز فرصت داده شده بود تا جهت اجرای حکم، خود را به شعبه ۱ اجرای احکام شهید مقدس تهران معرفی نماید. اجرای حکمی که پروین محمدی نه تنها از آن اطلاعی نداشت بلکه حتی یک ابلاغیه…
🔻چیدمان هنری برای انعکاس تجربههای آزار جنسی
🔶«اولین خاطرهات از آزار خیابانی چیست؟»
🔹«اولین خاطرهات از آزار خیابانی چیست؟» این پرسشی است که کلمانس وازارد، هنرمند فرانسوی در سال ۲۰۱۶ از تعدادی دوستان و اطرافیانش پرسید. او تمامی داستانها را گردآوری و به چیدمانی صوتی و تصویری تبدیل کرد و این چیدمان را #monpremierharcelement به معنی «اولین آزار من» نامید.
🔹وازارد در مصاحبهای با آرتکریتیک میکوید: «اولین بار ۱۰ سال پیش مورد آزار جنسی قرار گرفتم و کسی برایم نگفت که چطور باید مقابله کنم. پس آن تجربه را دفن کردم. حتی ماموران پلیسی که به حرفهایم گوش میدادند مسئله را جدی نمیگرفتند. به من اجازه نداند داستانم را کامل تعریف کنم تا دستکم احساس رهایی کنم، حس باور شدن و مورد حمایت قرار گرفتن. ۱۰ سال گذشت تا بالاخره برای دوستانم تعریف کردم. به من گوش دادند، باورم کردند، بدون هیچگونه پرسشی. و البته داستانهایی مشابه را روایت کردند. هر بار که تجربهام را بازگو کردم دهها روایت از زنانی که با آنا گفتوگو میکردم به من بازمیگشت. داستانهایی از آزار خیابانی، آزار جنسی و جنسیتی در محیط کار و خانواده. حس کردم که باید این رایات را به اثری قدرتمند تبدیل کنم.»
🔹وازارد با زنان زیادی ملاقات کرده و همچنین فراخوانی در شبکههای اجتماعی منتشر کرده است. پس از دریافت روایتها تلاش کرده که زنان را تشویق و قانع به مشارکت در این پروژه کند. و اینگونه تعدادی از زنان حاضر شدند جلوی دوربین بنشینند و ثبت شوند. او در فرآیند روایتگری به زنان کمک میکرده که از ابتدا تا انتهای داستان را بازگو کنند و از در متد شوندگی خود از مفهوم آلیس میلر الهام گرفته است. وازارد میگویه در انتهای جلسه ضبط از حالات چهره زنان شگفتزده میشده است. ترکیبی از آرامش، قاطعیت و غم. و در این لحظه خاص تصمیم گرفته تصاویر را هم ثبت کند را اثر را به چیدمانی صورتی و تصویری تبدیل کند.
🔹وازارد درباره اهمیت اولین تجربه آزار توضیح میدهد: «اولین آزاری که تجربه میکنیم اولین ترومای جنسیتی ما است. اولین باری است که فرد با جنسیت و جایگاه تحت سلطه خود مواجه میشود و خود را به پرسش میکشد: آیا من مقصر بودم؟ آیا باید ظاهر و رفتاری متفاوت از آنچه هستم داشته باشم؟ پروژه قبلی به من یاد داد که صحبت کردن از رنج، آغاز فرآیند بهبودی است.» وازارد در پروژههایش از تجربههای خود و زنانی که با آنها صحبت میکند الهام میگیرد. او معتقدست نیمی از تاریخ بشر نادیده گرفته شده و این صداها باید شنیده شوند: «تاریخ راوی تجربه مردانه است که به نادیدن زنان منجر شده است. این تاریخ را باید بازنویسی کنیم. من میخواهم به میانجی هنر ناشنیدهها شنیده شوند، فراموششدهها دیده شوند و روایتهای
محوشده تاریخ به نمایش گذاشته شوند.»
@bidarzani
http://harasswatch.com/news/1655/
🔶«اولین خاطرهات از آزار خیابانی چیست؟»
🔹«اولین خاطرهات از آزار خیابانی چیست؟» این پرسشی است که کلمانس وازارد، هنرمند فرانسوی در سال ۲۰۱۶ از تعدادی دوستان و اطرافیانش پرسید. او تمامی داستانها را گردآوری و به چیدمانی صوتی و تصویری تبدیل کرد و این چیدمان را #monpremierharcelement به معنی «اولین آزار من» نامید.
🔹وازارد در مصاحبهای با آرتکریتیک میکوید: «اولین بار ۱۰ سال پیش مورد آزار جنسی قرار گرفتم و کسی برایم نگفت که چطور باید مقابله کنم. پس آن تجربه را دفن کردم. حتی ماموران پلیسی که به حرفهایم گوش میدادند مسئله را جدی نمیگرفتند. به من اجازه نداند داستانم را کامل تعریف کنم تا دستکم احساس رهایی کنم، حس باور شدن و مورد حمایت قرار گرفتن. ۱۰ سال گذشت تا بالاخره برای دوستانم تعریف کردم. به من گوش دادند، باورم کردند، بدون هیچگونه پرسشی. و البته داستانهایی مشابه را روایت کردند. هر بار که تجربهام را بازگو کردم دهها روایت از زنانی که با آنا گفتوگو میکردم به من بازمیگشت. داستانهایی از آزار خیابانی، آزار جنسی و جنسیتی در محیط کار و خانواده. حس کردم که باید این رایات را به اثری قدرتمند تبدیل کنم.»
🔹وازارد با زنان زیادی ملاقات کرده و همچنین فراخوانی در شبکههای اجتماعی منتشر کرده است. پس از دریافت روایتها تلاش کرده که زنان را تشویق و قانع به مشارکت در این پروژه کند. و اینگونه تعدادی از زنان حاضر شدند جلوی دوربین بنشینند و ثبت شوند. او در فرآیند روایتگری به زنان کمک میکرده که از ابتدا تا انتهای داستان را بازگو کنند و از در متد شوندگی خود از مفهوم آلیس میلر الهام گرفته است. وازارد میگویه در انتهای جلسه ضبط از حالات چهره زنان شگفتزده میشده است. ترکیبی از آرامش، قاطعیت و غم. و در این لحظه خاص تصمیم گرفته تصاویر را هم ثبت کند را اثر را به چیدمانی صورتی و تصویری تبدیل کند.
🔹وازارد درباره اهمیت اولین تجربه آزار توضیح میدهد: «اولین آزاری که تجربه میکنیم اولین ترومای جنسیتی ما است. اولین باری است که فرد با جنسیت و جایگاه تحت سلطه خود مواجه میشود و خود را به پرسش میکشد: آیا من مقصر بودم؟ آیا باید ظاهر و رفتاری متفاوت از آنچه هستم داشته باشم؟ پروژه قبلی به من یاد داد که صحبت کردن از رنج، آغاز فرآیند بهبودی است.» وازارد در پروژههایش از تجربههای خود و زنانی که با آنها صحبت میکند الهام میگیرد. او معتقدست نیمی از تاریخ بشر نادیده گرفته شده و این صداها باید شنیده شوند: «تاریخ راوی تجربه مردانه است که به نادیدن زنان منجر شده است. این تاریخ را باید بازنویسی کنیم. من میخواهم به میانجی هنر ناشنیدهها شنیده شوند، فراموششدهها دیده شوند و روایتهای
محوشده تاریخ به نمایش گذاشته شوند.»
@bidarzani
http://harasswatch.com/news/1655/
هرس واچ | دیدهبان آزار
«اولین خاطرهات از آزار خیابانی چیست؟»
«اولین خاطرهات از آزار خیابانی چیست؟» این پرسشی است که کلمانس وازارد، هنرمند فرانسوی در سال 2016 از تعدادی دوستان و اطرافیانش پرسید. او تمامی داستانها را گردآوری و به چیدمانی صوتی و تصویری تبدیل کرد و این چیدمان را #monpremierharcelement به معنی «ا
#حداقل_دستمزد به نفع #کارگران یا به ضرر آنها؟
هر ساله شاهد چانهزنی در شورای عالی کار برای تعیین حداقل دستمزد هستیم، شورایی که اعضای آن نمایندگان کارگری،کارفرماها و دولت هستند. مناظره فرشاد اسماعیلی و محمد ماشینچیان را از لینک زیر ببینید.
@bidarzani
https://youtube.com/watch?v=dW89I1OxzMs&feature=share
هر ساله شاهد چانهزنی در شورای عالی کار برای تعیین حداقل دستمزد هستیم، شورایی که اعضای آن نمایندگان کارگری،کارفرماها و دولت هستند. مناظره فرشاد اسماعیلی و محمد ماشینچیان را از لینک زیر ببینید.
@bidarzani
https://youtube.com/watch?v=dW89I1OxzMs&feature=share
YouTube
حداقل دستمزد به نفع کارگران یا به ضرر آنها؟
مناظره فرشاد اسماعیلی و محمد ماشینچیان
#توییت_خوان
قصابی برخی محلههای تهران به بعضی کارمندان در ازای چک کارمندی یا ضمانت فرد معتمد گوشت قسطی میفروشند.
به گفته رئیس اتحادیه گوشت گوسفندی تهران، این روزها وضعیت بازار گوشت بحرانی است و شب عید کمبود گوشت داریم./تجارت نیوز
@bidarzani
https://twitter.com/tejaratnews/status/1366355040596852738?s=21
قصابی برخی محلههای تهران به بعضی کارمندان در ازای چک کارمندی یا ضمانت فرد معتمد گوشت قسطی میفروشند.
به گفته رئیس اتحادیه گوشت گوسفندی تهران، این روزها وضعیت بازار گوشت بحرانی است و شب عید کمبود گوشت داریم./تجارت نیوز
@bidarzani
https://twitter.com/tejaratnews/status/1366355040596852738?s=21
Twitter
تجارت نیوز
#قصابی برخی محلههای تهران به بعضی #کارمندان در ازای #چک_کارمندی یا ضمانت فرد معتمد #گوشت_قسطی میفروشند. به گفته رئیس اتحادیه #گوشت_گوسفندی تهران، این روزها وضعیت بازار گوشت بحرانی است و #شب_عید کمبود #گوشت داریم.| #تجارت_نیوز
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : طی ۵۴ روز گذشته، زنان بند سیاسی قرچک ورامین در اعتصاب تماس تلفنی بهسر میبرند.
از روز ۱۷ دیماه، زنان زندانی سیاسی حاضر در بند ۸ سیاسی زندان قرچک ورامین، بهنشانهی اعتراض در مدت زمان بسیار پایین تلفنها، از حق ابتدایی تماسهای خود ممانعت ورزیدند.
این اعتراض جمعی در تمامی ۵۴ روز گذشته با بیتوجهی رئیس جدید زندان قرچک، صغری خدادادی همراه بوده است.
روز چهارشنبه ۱ بهمنماه، تعداد بسیاری از خانوادههای زندانیان بند ۸ قرچک، با حضور مقابل دفتر مددکاری زندان، اعتراض خود را علیه پایین بودن زمان تماسهای تلفنی و ضرورت رسیدگی به این مهم بیان کردند که با برخورد غیرمسئولانهی کارمندان سازمان امور زندانها مواجه شدند.
ماموران در برابر خواست جمعی خانوادگان اعلام کردند که: «مسئله به ما مربوط نیست و اگر ناراحت هستید، به دادگاه شکایت کنید». دادگاهی که نه نام آن و نه پرسشگری پیرامون چراییِ این سلب مسئولیت ساختاری نیز از خانوادهها سلب شد.
پیش از ورود صغری خدادادی، تماس زندانیان قرچک بهصورت هر روزه و با مدت زمان ۲۰ دقیقه برقرار بود که طی سه ماه گذشته به دو روز در هفته و مدت ۱۰ دقیقه کاهش یافته است. زندانیان بند ۸ سیاسی قرچک، از حق ابتدایی تماس تلفنی خود کناره گرفتند و تنها از ملاقات حضوری اعضای درجهیک خانواده در چهارشنبهی هر هفته برخوردارند.
#زندان_قرچک
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
از روز ۱۷ دیماه، زنان زندانی سیاسی حاضر در بند ۸ سیاسی زندان قرچک ورامین، بهنشانهی اعتراض در مدت زمان بسیار پایین تلفنها، از حق ابتدایی تماسهای خود ممانعت ورزیدند.
این اعتراض جمعی در تمامی ۵۴ روز گذشته با بیتوجهی رئیس جدید زندان قرچک، صغری خدادادی همراه بوده است.
روز چهارشنبه ۱ بهمنماه، تعداد بسیاری از خانوادههای زندانیان بند ۸ قرچک، با حضور مقابل دفتر مددکاری زندان، اعتراض خود را علیه پایین بودن زمان تماسهای تلفنی و ضرورت رسیدگی به این مهم بیان کردند که با برخورد غیرمسئولانهی کارمندان سازمان امور زندانها مواجه شدند.
ماموران در برابر خواست جمعی خانوادگان اعلام کردند که: «مسئله به ما مربوط نیست و اگر ناراحت هستید، به دادگاه شکایت کنید». دادگاهی که نه نام آن و نه پرسشگری پیرامون چراییِ این سلب مسئولیت ساختاری نیز از خانوادهها سلب شد.
پیش از ورود صغری خدادادی، تماس زندانیان قرچک بهصورت هر روزه و با مدت زمان ۲۰ دقیقه برقرار بود که طی سه ماه گذشته به دو روز در هفته و مدت ۱۰ دقیقه کاهش یافته است. زندانیان بند ۸ سیاسی قرچک، از حق ابتدایی تماس تلفنی خود کناره گرفتند و تنها از ملاقات حضوری اعضای درجهیک خانواده در چهارشنبهی هر هفته برخوردارند.
#زندان_قرچک
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : مریم اکبری منفرد، عالیه مطلب زاده، راحله اصل احمدی، حدیث صبوری، زینب همرنگ، شیوا اسمعیلی، پریسا رفیعی و آتنا دائمی هشت تن از زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین طی نامهای سرگشاده ضمن اعلام همدردی و همبستگی با خانواده و نزدیکان بهنام محجوبی، نسبت به نقض حقوق زندانیان اعتراض کردند.
متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است، عینا در ادامه میآید:
«سال ۹۹ با وقوع فاجعه ای دیگر به پایان خود نزدیک میشود.
درگذشت بهنام محجوبی، درویش گنابادی محبوس در زندان اوین که یکی از صدها زندانی سیاسی، عقیدتی زندانهای ایران است، این خبر تلخ اگر چه داغ درد و رد خشمی است ابدی بر پیکر زخم آگین جامعهای آرمان خواه و آزادی طلب، زنجیرهای از اعمال سرکوبهای سیستماتیک علیه فعالان سیاسی، صنفی، مدنی و هزاران زندانی بی نام و نشان یا به اصطلاح عمومی زندانهای ایران را پشت سر دارد. فشارهایی که نه تنها سلب حقوق اولیه و ضروری، بلکه مرگ، فقدان و خاموشی انسانی را در پی داشته است که از آن جمله میتوان به کاووس سید امامی، علیرضا شیر محمد علی، ستار بهشتی، محسن دگمه چی، محمد راجی، شاهرخ زمانی، سینا قنبری و…. اشاره کرد.
این در حالیست که در قریب به اتفاق این موارد، نظیر مورد اخیر پیش از وقوع هر اتفاق ناگواری از سوی زندانیان و خانواده های آنان به اشکال گوناگونِ تحمیلِ فشارهایِ عامدانه که نیتی جز حذف افراد و افکار ندارند، مجدانه اشاره گردیده است هر چند تنها پاسخ، تداوم مانع تراشیها و نادیده انگاریها بوده است.
ما اعضای بند زنان زندان اوین، ضمن اعلام همدردی و همبستگی با خانواده و عزیزان بهنام محجوبی و تمامی آنانی که جان خود را در راه آرمان جهانی نکوتر فدا کردند، به عنوان ناظران عینی فشارهای هدفمند دستگاه های قضایی و امنیتی شهادت میدهیم که علیرغم تبلیغات دروغین و هر روزه ی حاکمیت با شعار “احقاق حقوق زندانیان” این حقوق اولیه ی انسانی ست که به سهولت پایمال میشود.
از این جمله میتوان موارد زیر را برشمرد:
تبعید ۱۳ تن از زندانیان این بند- مسئله ای که پیش تر بر دیگر زندانیان از جمله درویشان گنابادی نیز اعمال شده بود- با دلایل کذایی و فریبکاری هایی نظیر فراخواندن به اعزام های دروغین، تنها با هدف پراکنده سازی زندانیان سیاسی، ایجاد نا امنی و امید واهیِ شکستن حلقه های مقاومت در میان آنان. افزایش چشمگیر جمعیت زندانها علیرغم توصیهی پروتکل های بهداشتی از طریق سرکوب همه جانبه و بازداشت فراگیر فعالان که غالبا امکان تودیع مبالغ هنگفت قرارهای وثیقه را ندارند، به انضمام اجرای طرح “تعیین تکلیف پروندههای قضایی” که بسیاری از محکومان سالیان گذشته را روانه زندانها کرده است.
دخالتهای غیرقانونی ضابطین و تشدید حساسیتهای بی اساس امنیتی در راستای سلب حقوق ابتدایی محکومان نظیر مرخصی، آزادی مشروط و تخفیف مجازاتها، همچنین پرونده سازیهای مکرر، تهدیدهای بی رویه و دخالتهای فراقانونی بی حد و مرز که حتی سعی در کنترل مسائل داخلی بند و مخدوش سازی روابط انسانی میان زندانیان دارند.
و در آخر بی توجهی به وضعیت بیماران و روند درمانشان، اهمال و تاخیر در اعزام به مراکز درمانی (بهداری و بیمارستان) و دریافت هزینه های درمانی گزاف از آنان، استفاده از علم روانپزشکی به مثابه ابزار بازجویی و کنترل افراد با روش هایی چون انتقال اجباری به بیمارستان رازی (امین آباد) حتی جهت تحقیر شخص و تقلیل مسائل وی به معضلات روحی – روانی ، تجویز داروهای خواب آور بدون نام مشخص و بسته بندی استاندارد به تعداد زیاد و با اجبارِ افراد به بلعیدن یکجا و همزمان چندین قرص در حضور زندانبان ها، همه همه در تکمیل یکدیگر زمینه ها را برای بروز فجایعی دیگر در آینده ای نه چندان دور مهیا می سازد.
ما امضاکنندگان این نامه ضمن تاکید مجدد بر اهمیت پافشاری بر احقاق حقوق مفقودهی زندانیان، فشارها و تهدیدهای روزافزون دستگاه قضا و ضابطین امنیتی در جهت سانسور وضعیت بازداشتگاه ها و زندان ها و سرکوب هر گونه دادخواهی از خون جان باختگان را عبث و بیهوده دانسته و با امید و ممارست در راه نیل به آینده ای روشن، این جنایات را محکوم میکنیم.
مریم اکبری منفرد، عالیه مطلب زاده، راحله اصل احمدی (مادر صبا کرد افشاری)، حدیث صبوری، زینب همرنگ، شیوا اسمعیلی، پریسا رفیعی و آتنا دائمی/ اسفندماه ۹۹/ بند زنان زندان اوین.»
@bidarzani
متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است، عینا در ادامه میآید:
«سال ۹۹ با وقوع فاجعه ای دیگر به پایان خود نزدیک میشود.
درگذشت بهنام محجوبی، درویش گنابادی محبوس در زندان اوین که یکی از صدها زندانی سیاسی، عقیدتی زندانهای ایران است، این خبر تلخ اگر چه داغ درد و رد خشمی است ابدی بر پیکر زخم آگین جامعهای آرمان خواه و آزادی طلب، زنجیرهای از اعمال سرکوبهای سیستماتیک علیه فعالان سیاسی، صنفی، مدنی و هزاران زندانی بی نام و نشان یا به اصطلاح عمومی زندانهای ایران را پشت سر دارد. فشارهایی که نه تنها سلب حقوق اولیه و ضروری، بلکه مرگ، فقدان و خاموشی انسانی را در پی داشته است که از آن جمله میتوان به کاووس سید امامی، علیرضا شیر محمد علی، ستار بهشتی، محسن دگمه چی، محمد راجی، شاهرخ زمانی، سینا قنبری و…. اشاره کرد.
این در حالیست که در قریب به اتفاق این موارد، نظیر مورد اخیر پیش از وقوع هر اتفاق ناگواری از سوی زندانیان و خانواده های آنان به اشکال گوناگونِ تحمیلِ فشارهایِ عامدانه که نیتی جز حذف افراد و افکار ندارند، مجدانه اشاره گردیده است هر چند تنها پاسخ، تداوم مانع تراشیها و نادیده انگاریها بوده است.
ما اعضای بند زنان زندان اوین، ضمن اعلام همدردی و همبستگی با خانواده و عزیزان بهنام محجوبی و تمامی آنانی که جان خود را در راه آرمان جهانی نکوتر فدا کردند، به عنوان ناظران عینی فشارهای هدفمند دستگاه های قضایی و امنیتی شهادت میدهیم که علیرغم تبلیغات دروغین و هر روزه ی حاکمیت با شعار “احقاق حقوق زندانیان” این حقوق اولیه ی انسانی ست که به سهولت پایمال میشود.
از این جمله میتوان موارد زیر را برشمرد:
تبعید ۱۳ تن از زندانیان این بند- مسئله ای که پیش تر بر دیگر زندانیان از جمله درویشان گنابادی نیز اعمال شده بود- با دلایل کذایی و فریبکاری هایی نظیر فراخواندن به اعزام های دروغین، تنها با هدف پراکنده سازی زندانیان سیاسی، ایجاد نا امنی و امید واهیِ شکستن حلقه های مقاومت در میان آنان. افزایش چشمگیر جمعیت زندانها علیرغم توصیهی پروتکل های بهداشتی از طریق سرکوب همه جانبه و بازداشت فراگیر فعالان که غالبا امکان تودیع مبالغ هنگفت قرارهای وثیقه را ندارند، به انضمام اجرای طرح “تعیین تکلیف پروندههای قضایی” که بسیاری از محکومان سالیان گذشته را روانه زندانها کرده است.
دخالتهای غیرقانونی ضابطین و تشدید حساسیتهای بی اساس امنیتی در راستای سلب حقوق ابتدایی محکومان نظیر مرخصی، آزادی مشروط و تخفیف مجازاتها، همچنین پرونده سازیهای مکرر، تهدیدهای بی رویه و دخالتهای فراقانونی بی حد و مرز که حتی سعی در کنترل مسائل داخلی بند و مخدوش سازی روابط انسانی میان زندانیان دارند.
و در آخر بی توجهی به وضعیت بیماران و روند درمانشان، اهمال و تاخیر در اعزام به مراکز درمانی (بهداری و بیمارستان) و دریافت هزینه های درمانی گزاف از آنان، استفاده از علم روانپزشکی به مثابه ابزار بازجویی و کنترل افراد با روش هایی چون انتقال اجباری به بیمارستان رازی (امین آباد) حتی جهت تحقیر شخص و تقلیل مسائل وی به معضلات روحی – روانی ، تجویز داروهای خواب آور بدون نام مشخص و بسته بندی استاندارد به تعداد زیاد و با اجبارِ افراد به بلعیدن یکجا و همزمان چندین قرص در حضور زندانبان ها، همه همه در تکمیل یکدیگر زمینه ها را برای بروز فجایعی دیگر در آینده ای نه چندان دور مهیا می سازد.
ما امضاکنندگان این نامه ضمن تاکید مجدد بر اهمیت پافشاری بر احقاق حقوق مفقودهی زندانیان، فشارها و تهدیدهای روزافزون دستگاه قضا و ضابطین امنیتی در جهت سانسور وضعیت بازداشتگاه ها و زندان ها و سرکوب هر گونه دادخواهی از خون جان باختگان را عبث و بیهوده دانسته و با امید و ممارست در راه نیل به آینده ای روشن، این جنایات را محکوم میکنیم.
مریم اکبری منفرد، عالیه مطلب زاده، راحله اصل احمدی (مادر صبا کرد افشاری)، حدیث صبوری، زینب همرنگ، شیوا اسمعیلی، پریسا رفیعی و آتنا دائمی/ اسفندماه ۹۹/ بند زنان زندان اوین.»
@bidarzani
✅با حضور در دفاترقضایی صورت گرفت؛ اعلام شکایت جمعی از شهروندان نسبت به اعمال سلول انفرادی
📌جمعی از فعالان سیاسی و مدنی صبح امروز دوشنبه یازدهم اسفند ماه، با حضور در دفتر خدمات قضایی نسبت به اعمال سلول انفرادی اعلام شکایت کردند. این شهروندان در دادخواست مشترک خود، با استناد به قوانین جاری و مصرح کشور آورده اند: طبق مقررات داخلی و بین المللی نگهداری متهمین در سلول انفرادی بر خلاف مقررات قانونی و برخلاف قانون اساسی جمهوری اسلامی و از مصادیق بارز شکنجه و بزه های موضوع مواد ۵۷۰و ۵۷۹قانون مجازات اسلامی می باشد. لذا تقاضای تعقیب کلیه آمرین و عاملین و مامورین و مقامات صادر کننده دستور نگهداری در سلول انفرادی را دارد.”
📌همچنین دربخشی از بیانیه شاکیان آمده است: “علی رغم اعتراضات مدنی و حقوق بشری برای توقف نگهداری متهمان در سلول انفرادی، این رویه همچنان پابرجاست و این در حالی است که نگهداری متهمان در سلول های انفرادی در هیچ کدام از مقررات قانونی پیش بینی نشده است.”
📌همچنین هاشمی شاهرودی رئیس سابق قوه قضائیه نیز پیش تر، در گفت وگویی تاکید کرده بود که بازداشت انفرادی خلاف است. از سوی دیگر هیات عمومی دیوان عدالت اداری هم در سال ۸۲ با استناد به اصول ۳۶ و ۳۹ قانون اساسی و ماده ۵۷۹ قانون مجازات اسلامی و بند ۴ ماده ۱۶۹ آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها مبنی بر اعمال مجازات حبس به صورت انفرادی تا یک ماه به عنوان تنبیه انضباطی فرد زندانی خلاف قانون… تشخیص داده می شود.»
@bidarzani
http://emtedad.news/?p=1469
📌جمعی از فعالان سیاسی و مدنی صبح امروز دوشنبه یازدهم اسفند ماه، با حضور در دفتر خدمات قضایی نسبت به اعمال سلول انفرادی اعلام شکایت کردند. این شهروندان در دادخواست مشترک خود، با استناد به قوانین جاری و مصرح کشور آورده اند: طبق مقررات داخلی و بین المللی نگهداری متهمین در سلول انفرادی بر خلاف مقررات قانونی و برخلاف قانون اساسی جمهوری اسلامی و از مصادیق بارز شکنجه و بزه های موضوع مواد ۵۷۰و ۵۷۹قانون مجازات اسلامی می باشد. لذا تقاضای تعقیب کلیه آمرین و عاملین و مامورین و مقامات صادر کننده دستور نگهداری در سلول انفرادی را دارد.”
📌همچنین دربخشی از بیانیه شاکیان آمده است: “علی رغم اعتراضات مدنی و حقوق بشری برای توقف نگهداری متهمان در سلول انفرادی، این رویه همچنان پابرجاست و این در حالی است که نگهداری متهمان در سلول های انفرادی در هیچ کدام از مقررات قانونی پیش بینی نشده است.”
📌همچنین هاشمی شاهرودی رئیس سابق قوه قضائیه نیز پیش تر، در گفت وگویی تاکید کرده بود که بازداشت انفرادی خلاف است. از سوی دیگر هیات عمومی دیوان عدالت اداری هم در سال ۸۲ با استناد به اصول ۳۶ و ۳۹ قانون اساسی و ماده ۵۷۹ قانون مجازات اسلامی و بند ۴ ماده ۱۶۹ آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها مبنی بر اعمال مجازات حبس به صورت انفرادی تا یک ماه به عنوان تنبیه انضباطی فرد زندانی خلاف قانون… تشخیص داده می شود.»
@bidarzani
http://emtedad.news/?p=1469
امتدادنو
با حضور در دفاترقضایی صورت گرفت؛ اعلام شکایت جمعی از شهروندان نسبت به اعمال سلول انفرادی
<p>همچنین دربخشی از بیانیه شاکیان آمده است: “علی رغم اعتراضات مدنی و حقوق بشری برای توقف نگهداری متهمان در سلول انفرادی، این رویه همچنان پابرجاست و این در حالی است که نگهداری متهمان در سلول های انفرادی در هیچ کدام از مقررات قانونی پیش بینی نشده است.”</p>
🔴بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان سراسر ایران در محکومیت کشتار اخیر #سوختبران_سراوان:
به نام خداوند جان و خرد
بلوچستان این روزها سوگناک تر از همیشه روزگار می گذراند.مردمی فراموش شده و به حساب نامده از سوی حاکمان که در منتهای فقر و تنگدستی و بیکاری روزگار پر از رنج و شکنج را طی می کنند،در میان بهت و ناباوری،تصویری دردناک تر از همیشه را این بار عیان دیدند و بر آن سخت گریستند و شوریدند.آری در صحنه ای دردناک چند نفر از زحمت کشان این سامان که برای لقمه نانی به حمل سوخت مشغول بودند، به ضرب مستقیم گلوله نیروهای نظامی سراوان به شهادت رسیدند.
حاکمیت سالهاست که اداره کشور و سامان آن را با گسترش اختلاس هایی که دیگر در حساب اعداد نمی گنجد،به دست چپاولگرانی سپرده که از تمام آزادی های اساسی برای از بین بردن منابع ایران بهره مندند و دست هیچ کسی هم برای قطع تعدی های آنان کارگر نمی افتد.در میانه همه ی این غارت گری ها وجود کلاس ها و مدارس کپری در مناطق مختلف سیستان و بلوچستان همچون:زاهدان،خاش،میرجاو،
زابل،بنجار و درجنوب استان یعنی
بلوچستان:چاه بهار.سرباز.ایرانشهر و نهایتا سراوانی که این روزها داغ دار شده است،حکایت از قصور مضاعف حاکمیت در مهیا کردن حداقلی ترین امکانات حقوق شهروندی در طی سالیان سال برای این منطقه محروم و مستضعف بوده است.
دریغا و شگفتا در منظر چشم مردم بلوچ، قطار قطار کامیون های سوخت در نهایت آزادی به کشورهای همسایه گسیل می شود اما هم وطنان به ستوه آمده برای لقمه نانی جزئی، چنین به تیر مستقیم گلوله از پای در می آیند.
نظامی که در بدو تأسیس خود با شعار حمایت از محرومان و تأسیس بنیاد مستضعفان و کمیته امداد امام خمینی، مدعی حمایت از محرومان بود،امروز بیشترین وجه همت خود را در برخورد با محروم ترین و مظلوم ترین قشر سرزمین ما نهاده است.کولبران را به حال خود رها کرده و در سرمای سخت یکی از پس دیگری تلف می شوند و گاه آنها هم به تیر مستقیم مأموران گرفتار می آیند.متاسفانه با گذشت زمان و دیدن تصاویر دردناکی که بر کولبران و سوختبران رفته،حاکمیت روند برخوردهای خود را شدت بخشید که در آخرین مورد بنا بر پاره ای از گزارش ها ده نفر از سوختبران سراوان به ضرب مستقیم گلوله ماموران از پای در آمدند و پس از این واقعه که موجی از اعتراضات بلوچ های مظلوم را در پی داشت،با قطع اینترنت دست به سرکوب معترضان زده شد که هنوز از چند و چون میزان این سرکوب و کشته ها و زخمی های احتمالی خبر دقیقی در دست نیست.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان سراسر ایران با عرض تسلیت خدمت خانواده های جان باختگان اخیر سراوان،انتظار دارد مقامات تصمیم ساز در لایه های فوقانی قدرت با تجدید نظر در روند سرکوب اقوام و اقلیت های قومی و مذهبی،به جای ادامه روند خشونت بار برخورد با معترضان،تغییر رویه های نامناسب پیشین را با بازخوانی دقیق چگونگی شکل گیری این اعتراض ها، در دستور کار قرار دهند و با تجدید نظر اساسی در روش های آزمون شده پیشین خود که به شکاف حداکثری حکومت_ملت منجر شده،با در پیش گیری رشته کوشش های مردم سالارانه،به رغم در هم شکسته شدن جدول ارزش های انسانی و اخلاقی، به رنج و اندوه قوم دردمند بلوچ و سایر رنج دیدگان مستمر از کارگر تا کولبر و دانشجو و معلم و روزنامه نگار و کنشگران مدنی و فعالان محیط زیست و انجمن های مردم نهادی چون جمعیت امام علی پایان دهند.اگر حاکمیت نخواهد بپذیرد که راه حل پایان دادن به شکاف ملت_حکومت نه سرکوب معترضان بل شنیدن صدای آنهاست،دیری نخواهد گذشت که نتایج و عواقب خطرناک این نشنیدن ها گریبان حاکمان را چاک چاک خواهد کرد و از قول سعدی باید به آنها گوشزد کرد:مکن که مظلمه خلق را جزایی هست.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان سراسر ایران/ ۱۱ اسفند ۹۹
@bidarzani
@kasenfi
به نام خداوند جان و خرد
بلوچستان این روزها سوگناک تر از همیشه روزگار می گذراند.مردمی فراموش شده و به حساب نامده از سوی حاکمان که در منتهای فقر و تنگدستی و بیکاری روزگار پر از رنج و شکنج را طی می کنند،در میان بهت و ناباوری،تصویری دردناک تر از همیشه را این بار عیان دیدند و بر آن سخت گریستند و شوریدند.آری در صحنه ای دردناک چند نفر از زحمت کشان این سامان که برای لقمه نانی به حمل سوخت مشغول بودند، به ضرب مستقیم گلوله نیروهای نظامی سراوان به شهادت رسیدند.
حاکمیت سالهاست که اداره کشور و سامان آن را با گسترش اختلاس هایی که دیگر در حساب اعداد نمی گنجد،به دست چپاولگرانی سپرده که از تمام آزادی های اساسی برای از بین بردن منابع ایران بهره مندند و دست هیچ کسی هم برای قطع تعدی های آنان کارگر نمی افتد.در میانه همه ی این غارت گری ها وجود کلاس ها و مدارس کپری در مناطق مختلف سیستان و بلوچستان همچون:زاهدان،خاش،میرجاو،
زابل،بنجار و درجنوب استان یعنی
بلوچستان:چاه بهار.سرباز.ایرانشهر و نهایتا سراوانی که این روزها داغ دار شده است،حکایت از قصور مضاعف حاکمیت در مهیا کردن حداقلی ترین امکانات حقوق شهروندی در طی سالیان سال برای این منطقه محروم و مستضعف بوده است.
دریغا و شگفتا در منظر چشم مردم بلوچ، قطار قطار کامیون های سوخت در نهایت آزادی به کشورهای همسایه گسیل می شود اما هم وطنان به ستوه آمده برای لقمه نانی جزئی، چنین به تیر مستقیم گلوله از پای در می آیند.
نظامی که در بدو تأسیس خود با شعار حمایت از محرومان و تأسیس بنیاد مستضعفان و کمیته امداد امام خمینی، مدعی حمایت از محرومان بود،امروز بیشترین وجه همت خود را در برخورد با محروم ترین و مظلوم ترین قشر سرزمین ما نهاده است.کولبران را به حال خود رها کرده و در سرمای سخت یکی از پس دیگری تلف می شوند و گاه آنها هم به تیر مستقیم مأموران گرفتار می آیند.متاسفانه با گذشت زمان و دیدن تصاویر دردناکی که بر کولبران و سوختبران رفته،حاکمیت روند برخوردهای خود را شدت بخشید که در آخرین مورد بنا بر پاره ای از گزارش ها ده نفر از سوختبران سراوان به ضرب مستقیم گلوله ماموران از پای در آمدند و پس از این واقعه که موجی از اعتراضات بلوچ های مظلوم را در پی داشت،با قطع اینترنت دست به سرکوب معترضان زده شد که هنوز از چند و چون میزان این سرکوب و کشته ها و زخمی های احتمالی خبر دقیقی در دست نیست.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان سراسر ایران با عرض تسلیت خدمت خانواده های جان باختگان اخیر سراوان،انتظار دارد مقامات تصمیم ساز در لایه های فوقانی قدرت با تجدید نظر در روند سرکوب اقوام و اقلیت های قومی و مذهبی،به جای ادامه روند خشونت بار برخورد با معترضان،تغییر رویه های نامناسب پیشین را با بازخوانی دقیق چگونگی شکل گیری این اعتراض ها، در دستور کار قرار دهند و با تجدید نظر اساسی در روش های آزمون شده پیشین خود که به شکاف حداکثری حکومت_ملت منجر شده،با در پیش گیری رشته کوشش های مردم سالارانه،به رغم در هم شکسته شدن جدول ارزش های انسانی و اخلاقی، به رنج و اندوه قوم دردمند بلوچ و سایر رنج دیدگان مستمر از کارگر تا کولبر و دانشجو و معلم و روزنامه نگار و کنشگران مدنی و فعالان محیط زیست و انجمن های مردم نهادی چون جمعیت امام علی پایان دهند.اگر حاکمیت نخواهد بپذیرد که راه حل پایان دادن به شکاف ملت_حکومت نه سرکوب معترضان بل شنیدن صدای آنهاست،دیری نخواهد گذشت که نتایج و عواقب خطرناک این نشنیدن ها گریبان حاکمان را چاک چاک خواهد کرد و از قول سعدی باید به آنها گوشزد کرد:مکن که مظلمه خلق را جزایی هست.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان سراسر ایران/ ۱۱ اسفند ۹۹
@bidarzani
@kasenfi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی : در میان آمار جانباختگان دههی شصت، کمتر به حدفاصل سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴ پرداخت شده است. در این بازه زمانی ۱۱ هزار زندانی سیاسی در زندانها اعدام و یا زیر شکنجه جان باختند که از میان آنان، ۱۵۰۰ نفر زن بودند.
در این ویدئو همچنین نگاهی کوتاه خواهیم داشت به آمار زنان جانباخته و کودکان دختری که زیر ۱۳ سال داشتند. به آمار ۳۰ خرداد ۶۰ و ۲۸ خرداد ۶۲ میدان چوگان شیراز خواهیم پرداخت تا از یاد نبریم که طی دهههای گذشته، چه تعداد زنان بارداری هم بودند که تحت یک خشونت فراگیر به دار آویخته شدند.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#به_خشونت_علیه_زنان_پایان_دهید
#هشتم_مارس
@bidarzani
در این ویدئو همچنین نگاهی کوتاه خواهیم داشت به آمار زنان جانباخته و کودکان دختری که زیر ۱۳ سال داشتند. به آمار ۳۰ خرداد ۶۰ و ۲۸ خرداد ۶۲ میدان چوگان شیراز خواهیم پرداخت تا از یاد نبریم که طی دهههای گذشته، چه تعداد زنان بارداری هم بودند که تحت یک خشونت فراگیر به دار آویخته شدند.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#به_خشونت_علیه_زنان_پایان_دهید
#هشتم_مارس
@bidarzani
✅بیانیه فعالان مدنی در ایران در اعتراض به درگیریهای اخیر در مرز شمسر با سوختبران بلوچ
📌جمعی از فعالان مدنی در ایران در اعتراض به درگیریهای اخیر در مرز شمسر با سوختبران بلوچ در بیانیهای اعلام کردند:
📌صبح روز دوشنبه ۴ اسفند ۹۹ در گذر مرزی شمسر در شهرستان #سراوان، بنا به اعلام رسمی و غیررسمی به صف سوختبرانی که به دلیل مسدود بودن گذر مرزی چندین شبانهروز در معرض گرسنگی و تشنگی شدید بودند تیراندازی میشود تعدادی مجروح و تعدادی کشته میشوند، هر چند تفاوت معناداری میان آمار حاضران در صحنه و آمار رسمی وجود دارد اما تیراندازی واقعی است و تصاویر دلخراش این درگیری موجود است.
📌در کنار شدت خشونتی که در مرز شمسر اتفاق افتاد، برخورد انکارگرایانه و غیرصادقانه مقامات رسمی و دولتی، خشمی جمعی و عمومی را برافروخت که اتفاقاتی چون تسخیر فرمانداری سراوان و حمله به پاسگاه کورین را شکل داد که صحبت از کشته شدن سه نفر در آن میرود.
📌#بلوچستان بالاترین آمار بیکاری، سوءتغذیه، بازماندگان از تحصیل و … را دارد و مردم آنجا از حداقل ضروریات زندگی در مقیاس کشوری برخوردار نیستند. در فضایی که به دلیل فقدان زیرساختهای صنعتی و تجاری و نیز خشکسالیهای اخیر در منطقه بلوچستان فقر عمومی به شدت گسترش یافته است اقشاری از فقیرترین لایههای اجتماعی برای بقا و رهایی از گرسنگی مجبور به سوختبری شدهاند که جانشان همیشه در اثر تعقیب و گریز نیروهای انتظامی و نظامی، تصادف و واژگونی و آتش گرفتن در معرض خطر است و این چنین به گلوله بسته میشوند. البته بنا بر آمار رسمی فقط حدود یکسوم سوختی که از کشور به پاکستان میرود توسط سوخت بران حمل میشود.
📌انحصاری کردن و مداخله نیروهای نظامی در امر سوختبری نه راهحل بلکه ریشه پیش آمدن اتفاق کنونی است که نیازمند بازنگری جدی و ساختاری در سیاست کنونی بخصوص طرح موسوم به رزاق است. برای مدیریت سوخت بری راهحلهای اجتماعی جواب میدهند نه نظامی و امنیتی.
📌نگاهی به آمارها و درصد بیکاری و وضعیت معیشت و محرومیت این استان خبر از انواع نابرابری و تبعیض در بخش بزرگی از این استان میدهند که ضرورت توجه ویژه به این استان در مرکز و پرهیز از نگاه امنیتی در سیاستگذاریهای کلان در سیستان و بلوچستان میدهد. بدون ارائه تعریفی فراگیر از هویت ملی که ظرفیت جا دادن تمامی اقوام و مذاهب کشور را داشته باشد نمیتوان انتظار برطرف شدن فقر و بهبود شاخصهای رفاه اجتماعی را در مناطق قومی ایران داشت؛ بنابراین لازم است با تزریق خرد جمعی در سیاستهای کلان اداره کشور راهی برای بهبود زندگی مردمان پیرامونی ایران از جمله بلوچها جست.
📌ما امضاکنندگان این بیانیه ضمن نگرانی نسبت به تداوم سیاستهای امنیتی و سرکوب احتمالی در منطقه و با تأکید بر ضرورت پرهیز از خشونتهای ساختاری و اتخاذ برنامههایی برای بهبود وضعیت معیشتی مردمان بلوچ مخصوصا مرزنشینان، مصرانه میخواهیم؛ منطقه هر چه سریعتر از شرایط امنیتی کنونی خارج شود و مقامات خاطی که منجر به شکلگیری اتفاق اولیه و نیز اتفاقات بعدی شدند شناسایی شوند و برخورد قانونی لازم صورت گیرد. ما همچنین ضمن اعلام همدردی با خانوادههای کشتهشدگان، خواهان حق دادخواهی و پاسخگویی به آنها هستیم تا از افتادن جامعه در گرداب خشونت جلوگیری شود.
🔺متن کامل به همراه امضاها:
http://emtedad.news/?p=1500
@bidarzani
📌جمعی از فعالان مدنی در ایران در اعتراض به درگیریهای اخیر در مرز شمسر با سوختبران بلوچ در بیانیهای اعلام کردند:
📌صبح روز دوشنبه ۴ اسفند ۹۹ در گذر مرزی شمسر در شهرستان #سراوان، بنا به اعلام رسمی و غیررسمی به صف سوختبرانی که به دلیل مسدود بودن گذر مرزی چندین شبانهروز در معرض گرسنگی و تشنگی شدید بودند تیراندازی میشود تعدادی مجروح و تعدادی کشته میشوند، هر چند تفاوت معناداری میان آمار حاضران در صحنه و آمار رسمی وجود دارد اما تیراندازی واقعی است و تصاویر دلخراش این درگیری موجود است.
📌در کنار شدت خشونتی که در مرز شمسر اتفاق افتاد، برخورد انکارگرایانه و غیرصادقانه مقامات رسمی و دولتی، خشمی جمعی و عمومی را برافروخت که اتفاقاتی چون تسخیر فرمانداری سراوان و حمله به پاسگاه کورین را شکل داد که صحبت از کشته شدن سه نفر در آن میرود.
📌#بلوچستان بالاترین آمار بیکاری، سوءتغذیه، بازماندگان از تحصیل و … را دارد و مردم آنجا از حداقل ضروریات زندگی در مقیاس کشوری برخوردار نیستند. در فضایی که به دلیل فقدان زیرساختهای صنعتی و تجاری و نیز خشکسالیهای اخیر در منطقه بلوچستان فقر عمومی به شدت گسترش یافته است اقشاری از فقیرترین لایههای اجتماعی برای بقا و رهایی از گرسنگی مجبور به سوختبری شدهاند که جانشان همیشه در اثر تعقیب و گریز نیروهای انتظامی و نظامی، تصادف و واژگونی و آتش گرفتن در معرض خطر است و این چنین به گلوله بسته میشوند. البته بنا بر آمار رسمی فقط حدود یکسوم سوختی که از کشور به پاکستان میرود توسط سوخت بران حمل میشود.
📌انحصاری کردن و مداخله نیروهای نظامی در امر سوختبری نه راهحل بلکه ریشه پیش آمدن اتفاق کنونی است که نیازمند بازنگری جدی و ساختاری در سیاست کنونی بخصوص طرح موسوم به رزاق است. برای مدیریت سوخت بری راهحلهای اجتماعی جواب میدهند نه نظامی و امنیتی.
📌نگاهی به آمارها و درصد بیکاری و وضعیت معیشت و محرومیت این استان خبر از انواع نابرابری و تبعیض در بخش بزرگی از این استان میدهند که ضرورت توجه ویژه به این استان در مرکز و پرهیز از نگاه امنیتی در سیاستگذاریهای کلان در سیستان و بلوچستان میدهد. بدون ارائه تعریفی فراگیر از هویت ملی که ظرفیت جا دادن تمامی اقوام و مذاهب کشور را داشته باشد نمیتوان انتظار برطرف شدن فقر و بهبود شاخصهای رفاه اجتماعی را در مناطق قومی ایران داشت؛ بنابراین لازم است با تزریق خرد جمعی در سیاستهای کلان اداره کشور راهی برای بهبود زندگی مردمان پیرامونی ایران از جمله بلوچها جست.
📌ما امضاکنندگان این بیانیه ضمن نگرانی نسبت به تداوم سیاستهای امنیتی و سرکوب احتمالی در منطقه و با تأکید بر ضرورت پرهیز از خشونتهای ساختاری و اتخاذ برنامههایی برای بهبود وضعیت معیشتی مردمان بلوچ مخصوصا مرزنشینان، مصرانه میخواهیم؛ منطقه هر چه سریعتر از شرایط امنیتی کنونی خارج شود و مقامات خاطی که منجر به شکلگیری اتفاق اولیه و نیز اتفاقات بعدی شدند شناسایی شوند و برخورد قانونی لازم صورت گیرد. ما همچنین ضمن اعلام همدردی با خانوادههای کشتهشدگان، خواهان حق دادخواهی و پاسخگویی به آنها هستیم تا از افتادن جامعه در گرداب خشونت جلوگیری شود.
🔺متن کامل به همراه امضاها:
http://emtedad.news/?p=1500
@bidarzani
امتدادنو
بیانیه فعالان مدنی در ایران در اعتراض به درگیریهای اخیر در مرز شمسر با سوختبران بلوچ
<p>انحصاری کردن و مداخله نیروهای نظامی در امر سوختبری نه راهحل بلکه ریشه پیش آمدن اتفاق کنونی است که نیازمند بازنگری جدی و ساختاری در سیاست کنونی بخصوص طرح موسوم به رزاق است. برای مدیریت سوخت بری راهحلهای اجتماعی جواب میدهند نه نظامی و امنیتی</p>
🔴روایتی تازه از آزار جنسی در مطبوعات ایران
بعدا به ما میگویند خائن/ اگر برای شفافیت در محیط مطبوعات گامی برنداریم، اعتباری برایش نمیماند [۱]
◽گزارش تحقیقی که در ادامه میخوانید توسط ۶ نفر از روزنامهنگاران تهیه شده که درباره یکی از روایتگریهای آزار جنسی در مطبوعات است. این گزارش میتواند شروعی برای کسب و گسترش آگاهی از حقوق افراد باشد. چنانکه بسیاری از افراد از حوادث سیاه مطبوعات مانند اصناف دیگر نیز مطلع هستند اما به دلایل مختلف از بیان آن پرهیز دارند.
◽از آنجا که زنان در مقایسه با مردان، به دلیل آن که نیروی کار ارزان قیمتتری محسوب میشوند، جایگاه شغلی متزلزلی دارند و از حقوق قانونی محدودتری برخوردارند، نخستین گزینه برای آسیب هستند. همچنین نیروهای کار پاره وقت، کمدرآمد، بدون قرارداد یا دارای قراردادهای غیر رسمی و کارآموزان بیشتر میتوانند در معرض آزار و اذیت جنسی قرار گیرند. دشواری اثبات آزار جنسی و عدم حمایت عمومی و دعوت قربانیان به سکوت، به تشدید فشارها بر قربانی میافزاید.
◽از این رو، تشکلهای صنفی باید توجه ویژهای به جایگاه این گروه داشته باشند و برای رفع فوری عوامل زمینهای که ممکن است افراد را در معرض آسیب و آزار جنسی قرار دهد، تمهیدات لازم را پیشبینی کنند.
@bidarzani
@IRFreeJournalist
https://telegra.ph/2282021-02-28
بعدا به ما میگویند خائن/ اگر برای شفافیت در محیط مطبوعات گامی برنداریم، اعتباری برایش نمیماند [۱]
◽گزارش تحقیقی که در ادامه میخوانید توسط ۶ نفر از روزنامهنگاران تهیه شده که درباره یکی از روایتگریهای آزار جنسی در مطبوعات است. این گزارش میتواند شروعی برای کسب و گسترش آگاهی از حقوق افراد باشد. چنانکه بسیاری از افراد از حوادث سیاه مطبوعات مانند اصناف دیگر نیز مطلع هستند اما به دلایل مختلف از بیان آن پرهیز دارند.
◽از آنجا که زنان در مقایسه با مردان، به دلیل آن که نیروی کار ارزان قیمتتری محسوب میشوند، جایگاه شغلی متزلزلی دارند و از حقوق قانونی محدودتری برخوردارند، نخستین گزینه برای آسیب هستند. همچنین نیروهای کار پاره وقت، کمدرآمد، بدون قرارداد یا دارای قراردادهای غیر رسمی و کارآموزان بیشتر میتوانند در معرض آزار و اذیت جنسی قرار گیرند. دشواری اثبات آزار جنسی و عدم حمایت عمومی و دعوت قربانیان به سکوت، به تشدید فشارها بر قربانی میافزاید.
◽از این رو، تشکلهای صنفی باید توجه ویژهای به جایگاه این گروه داشته باشند و برای رفع فوری عوامل زمینهای که ممکن است افراد را در معرض آسیب و آزار جنسی قرار دهد، تمهیدات لازم را پیشبینی کنند.
@bidarzani
@IRFreeJournalist
https://telegra.ph/2282021-02-28
Telegraph
در آینده به ما میگویند خائن/ اگر برای شفافیت در محیط مطبوعات گامی برنداریم، اعتباری برایش نمیماند
«او همزمان با چند نفر در رابطه بود»؛ «همه درباره روابط او میدانستند»؛ «بارها شاهد این بودم که زنها را در محیط کار، ج... ده خطاب میکرد»؛ « تنها راهی که به ذهنم میرسید این بود که سعی کنم با گذاشتن دستم روی دهانم، مانع بشوم، چون او قصد بوسیدن من را داشت»؛…
#توییت_خوان
سه کارمند زن یک تلویزیون خصوصی در ننگرهار ترور شدند
منابع امنیتی در ولایت ننگرهار تأیید کردهاند که سه کارمند تلویزیون خصوصی انعکاس در شهر جلالآباد، مرکز این ولایت از سوی افراد مسلح ناشناس ترور شدهاند.
این رویدادها بعد از ظهر امروز و با تفاوت اندک زمانی در کوچهی «بنگری وال» ناحیهی اول و ساحهی قصبهی ناحیهی چهارم شهر جلالآباد رخ داده است.
فرید خان، سخنگوی فرماندهی پولیس ننگرهار گفته است که در این رویدادها سه کارمند زن تلویزیون انعکاس کشته شدهاند.
@bidarzani
https://twitter.com/rukhshanamedia/status/1366741090934665216?s=12
سه کارمند زن یک تلویزیون خصوصی در ننگرهار ترور شدند
منابع امنیتی در ولایت ننگرهار تأیید کردهاند که سه کارمند تلویزیون خصوصی انعکاس در شهر جلالآباد، مرکز این ولایت از سوی افراد مسلح ناشناس ترور شدهاند.
این رویدادها بعد از ظهر امروز و با تفاوت اندک زمانی در کوچهی «بنگری وال» ناحیهی اول و ساحهی قصبهی ناحیهی چهارم شهر جلالآباد رخ داده است.
فرید خان، سخنگوی فرماندهی پولیس ننگرهار گفته است که در این رویدادها سه کارمند زن تلویزیون انعکاس کشته شدهاند.
@bidarzani
https://twitter.com/rukhshanamedia/status/1366741090934665216?s=12
Twitter
Rukhshana Media
سه کارمند زن یک تلویزیون خصوصی در ننگرهار ترور شدند منابع امنیتی در ولایت ننگرهار تأیید کردهاند که سه کارمند تلویزیون خصوصی انعکاس در شهر جلالآباد، مرکز این ولایت از سوی افراد مسلح ناشناس ترور شدهاند.
📷عکس روز- کیمیا علیزاده، تنها زن ایرانی دارنده مدال المپیک، در مسابقات المپیک توکیو با تیم پناهندگان المیپک و با پرچم سفید در رشته تکواندو شرکت خواهد کرد. او و همسرش به آلمان پناهنده شدهاند. المپیک توکیو قرار است در تابستان پیشرو برگزار شود.
عکس و توضیح از رویترز
@bidarzani
@radiofarda
عکس و توضیح از رویترز
@bidarzani
@radiofarda