زینب جلالیان پس از حدود یکسال جابجایی از زندانی به زندان دیگر، روز پنجشنبه از زندانی در کرمان به زندان دیزلآباد کرمانشاه منتقل شده است. او پیش از این نیز مدتی در این زندان در بازداشت بود.
#زینب_جلالیان
@bidarzani
#زینب_جلالیان
@bidarzani
📍سه عضو کانون نویسندگان ایران جهت تحمل حبس به زندان منتقل شدند
بکتاش آبتین، رضا خندان مهابادی و کیوان باژن، سه تن از اعضای کانون نویسندگان ایران امروز شنبه ۵ مهر پس از حضور در واحد اجرای احکام دادسرای اوین بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت خود به زندان اوین منتقل شدند.
پیشتر دادگاه تجدیدنظر استان تهران در دی ماه ۹۸ بکتاش آبتین و رضا خندان مهابادی، هر یک را به ۶ سال حبس و کیوان باژن را به ۳ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کرد.
این شهروندان پیشتر در تاریخ ۱ تیرماه امسال به شعبه ۱ اجرای احکام دادسرای اوین احضار شدند، اما اجرای حکم تا تاریخ ۵ مهرماه به تعویق افتاد. آنان نهایتا امروز پس از حضور در واحد اجرای احکام دادسرای اوین بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت خود به زندان منتقل شدند./هرانا
@bidarzani
بکتاش آبتین، رضا خندان مهابادی و کیوان باژن، سه تن از اعضای کانون نویسندگان ایران امروز شنبه ۵ مهر پس از حضور در واحد اجرای احکام دادسرای اوین بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت خود به زندان اوین منتقل شدند.
پیشتر دادگاه تجدیدنظر استان تهران در دی ماه ۹۸ بکتاش آبتین و رضا خندان مهابادی، هر یک را به ۶ سال حبس و کیوان باژن را به ۳ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کرد.
این شهروندان پیشتر در تاریخ ۱ تیرماه امسال به شعبه ۱ اجرای احکام دادسرای اوین احضار شدند، اما اجرای حکم تا تاریخ ۵ مهرماه به تعویق افتاد. آنان نهایتا امروز پس از حضور در واحد اجرای احکام دادسرای اوین بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت خود به زندان منتقل شدند./هرانا
@bidarzani
📌چهگونه بیزاری از فمینیسم را نهادینه میکنند؟ / شیرین کریمی
آرش نراقی دانشآموختهی فلسفه و «نواندیش دینی» در یادداشتی زیر عنوانِ «دربارهی زنانی که شریک نظام مردسالارند» چند نکته را دربارهی «نقش زنان در شکلبخشی و تداوم ساختارهای تبعیضآمیز» برمیشمرد و در پایان نتیجه میگیرد که «تغییر و اصلاح نظام تبعیض مردسالار مستلزم مشارکت فعالانهی مردان و زنان است و در این راه توجه به نقش مردان مطلقاً نباید نقشی را هم که زنان در شکلگیری، تحکیم و تداوم این نظام تبعیض دارند، نادیده گرفت.»
نراقی پیش از این نتیجهگیری نکاتی را طرح کرده است که درنگی کوتاه روی آن لازم است.
از آنجایی که ما زنان (زنانی که در فضاهای اجتماعی و علمی و فرهنگی فعالتر هستیم)، چه فمینیست باشیم چه نباشیم از دَم برچسبِ «فمینیست ایرانی» خوردهایم، و از آنجایی که نوشتارهایی از نوع متن آرش نراقی همین طیف را نشانه میروند، خوب است ابتدا روشن کنم که من از سوی فمینیستها یا از زبان یک فمینیست برای یادداشت آرش نراقی پاسخ نمینویسم.
فمینیستها، اگر اصلاً بخواهند پاسخ بدهند، از منظر مطالعات جنسیت و نظریههای فمینیستی، پاسخی درخور خواهند داد. اما من قبل از هر چیز، برمبنای فهمی که از تجربهی زیسته در این جامعه و پیگیری مسائل زنان و دنبالکردن فعالیتهای فمینیستها دارم مینویسم.
ابتدا بسیار خرسندم که سرانجام سکوت مردانه شکست و صدایی هم از میان مردان به گوش رسید.
یادداشت آرش نراقی در روزگاری منتشر میشود که شماری از زنان ایران در حرکتی نویدبخش افتادهاند به افشاگری «و چنین روزگار کس به یاد نداشت». زنان تجربهی شخصیشان را از تجاوز و آزار جنسی روایت میکنند.
در میان روایتهای زنان تعدادی از مردان نیز روایاتی از تجاوز زنان به مردان منتشر کردهاند. روایتها تکاندهندهاند، اگر بتوانید بخوانیدشان. موضوعی که در این قیلوقال بسیار به چشمم آمد سکوت مردان بود؛ علیالخصوص مردانی که در حوزهی اندیشه و فلسفه و اخلاق و جامعه و حقوق بشر تقریباً همیشه حرف برای گفتن دارند. اکنون اینطور که از این یادداشت پیداست مردان در این بحث به حرف آمدهاند. امیدوارکننده است.
@bidarzani
https://pecritique.com/2020/09/23/چه%e2%80%8cگونه-بیزاری-از-فمینیسم-را-نهادینه/
آرش نراقی دانشآموختهی فلسفه و «نواندیش دینی» در یادداشتی زیر عنوانِ «دربارهی زنانی که شریک نظام مردسالارند» چند نکته را دربارهی «نقش زنان در شکلبخشی و تداوم ساختارهای تبعیضآمیز» برمیشمرد و در پایان نتیجه میگیرد که «تغییر و اصلاح نظام تبعیض مردسالار مستلزم مشارکت فعالانهی مردان و زنان است و در این راه توجه به نقش مردان مطلقاً نباید نقشی را هم که زنان در شکلگیری، تحکیم و تداوم این نظام تبعیض دارند، نادیده گرفت.»
نراقی پیش از این نتیجهگیری نکاتی را طرح کرده است که درنگی کوتاه روی آن لازم است.
از آنجایی که ما زنان (زنانی که در فضاهای اجتماعی و علمی و فرهنگی فعالتر هستیم)، چه فمینیست باشیم چه نباشیم از دَم برچسبِ «فمینیست ایرانی» خوردهایم، و از آنجایی که نوشتارهایی از نوع متن آرش نراقی همین طیف را نشانه میروند، خوب است ابتدا روشن کنم که من از سوی فمینیستها یا از زبان یک فمینیست برای یادداشت آرش نراقی پاسخ نمینویسم.
فمینیستها، اگر اصلاً بخواهند پاسخ بدهند، از منظر مطالعات جنسیت و نظریههای فمینیستی، پاسخی درخور خواهند داد. اما من قبل از هر چیز، برمبنای فهمی که از تجربهی زیسته در این جامعه و پیگیری مسائل زنان و دنبالکردن فعالیتهای فمینیستها دارم مینویسم.
ابتدا بسیار خرسندم که سرانجام سکوت مردانه شکست و صدایی هم از میان مردان به گوش رسید.
یادداشت آرش نراقی در روزگاری منتشر میشود که شماری از زنان ایران در حرکتی نویدبخش افتادهاند به افشاگری «و چنین روزگار کس به یاد نداشت». زنان تجربهی شخصیشان را از تجاوز و آزار جنسی روایت میکنند.
در میان روایتهای زنان تعدادی از مردان نیز روایاتی از تجاوز زنان به مردان منتشر کردهاند. روایتها تکاندهندهاند، اگر بتوانید بخوانیدشان. موضوعی که در این قیلوقال بسیار به چشمم آمد سکوت مردان بود؛ علیالخصوص مردانی که در حوزهی اندیشه و فلسفه و اخلاق و جامعه و حقوق بشر تقریباً همیشه حرف برای گفتن دارند. اکنون اینطور که از این یادداشت پیداست مردان در این بحث به حرف آمدهاند. امیدوارکننده است.
@bidarzani
https://pecritique.com/2020/09/23/چه%e2%80%8cگونه-بیزاری-از-فمینیسم-را-نهادینه/
نقد اقتصاد سیاسی
چهگونه بیزاری از فمینیسم را نهادینه میکنند؟ / شیرین کریمی
پاسخی به «دربارهی زنانی که شریک نظام مردسالارند» نوشتهی آرش نراقی: یادداشت آرش نراقی نشان میدهد که چطور میتوان نوشتاری را با مقدماتی کلی و مورد قبول همگان آغاز کرد و بعد دلخوریهای خود را از چن…
🔶جنبش مقابله با آزار جنسی باید از فمینیسم مجازاتمحور اجتناب کند
✍🏻نویسنده: الکس پرس
برگردان: غنچه قوامی
🔹«الیزابت برنشتاین»، استاد جامعهشناسی و مطالعات جنسیت در دانشگاه بارنارد، اولین کسی بود که تعبیر فمینیسم حبسمحور را در مقاله خود به کار برد. تعریف او از فمینیسم حبسمحور در واقع عدم توجه به ضرورت هدف قرار دادن شرایط اقتصادیای است که خشونت مبتنی بر جنسیت را تقویت و تشدید میکند. برنشتاین معتقد است نئولیبرالیسم منجر به چرخشی حبسمحور در جنبشهای فمینیستی شده است. جنبشهایی که در گذشته حول مبارزه برای عدالت اقتصادی و رهایی، سازماندهی میشدند. چرخش حبسمحور، به جای تلاش برای دستیابی به پیشنیازهای ضروری در راستایی رهاییبخشی فمینیستی، افق فمینیسم را به امر فردی و تادیبی محدود میکند و نه به امر جمعی و توزیعی.
🔹سوق دادن انرژی جنبش به سوی سیستم عدالت کیفری، به شکلگیری قدرتی که ما برای ریشهکن کردن خشونت جنسی نیاز داریم منجر نمیشود: بلکه ما را با سیستمی که از اساس با ایده رهاییبخشی ناسازگار است متحد میسازد.
🔹در آمریکا آمار زندانی کردن بهویژه از میان افراد رنگینپوست بسیار بالا است. و ما میدانیم معنای پافشاری بر جرمانگاری گسترده و اجرای قوانین چیست: محبوس کردن افراد بیشتری از طبقه کارگر و فرودست در حالی که افراد در جایگاه قدرت و فرادست، عموما بدترین مرتکبین هستند.
🔹در رفتار پلیس، الگویی به اثبات رسیده از ارتکاب به تجاوز و خشونت جنسی علیه افراد بازداشتشده وجود دارد. سوءرفتار جنسی، در لیست سوءرفتارهای رایج پلیس، در مرتبه دوم قرار گرفته است. تحقیقی که بوفالو نیوز در سال 2015 انجام داده نشان میدهد که در هر پنج روز، یک افسر پلیس به سوءرفتار جنسی متهم میشود. با توجه به این آمارها، قدرتمندسازی پلیس برای مقابله با خشونت جنسیتمحور، غیرقابل دفاع است.
🔹بازمانده خشونت جنسی محق است در جستوجوی عدالت، امنیت و در صورت تمایل جبران خسارت، به سیستم عدالت کیفری متوسل شود. اما امروز مترقیترین کنشگران، نقصان سیستم عدالت کیفری را به رسمیت میشناسند. و البته غبرقابل انکار است که عموما مقامات و مسئولان دولتی هستند که پاسخ به تمامی معضلات اجتماعی را در حبس و بازداشت پیدا میکنند و نه فمینیستها. در مقام یک جنبش، ما موظفیم نسبت به تاریخچه جنبش فمینیستی در مواجهه و همدستی با نظام عدالت کیفری آگاه باشیم، تا حرفها و کنشهایمان دستمایه توجیه سیاستهایی که با آن مخالفیم، قرار نگیرد.
منبع: vox
#دیدبان_آزار
@bidarzani
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
http://harasswatch.com/news/1563/
✍🏻نویسنده: الکس پرس
برگردان: غنچه قوامی
🔹«الیزابت برنشتاین»، استاد جامعهشناسی و مطالعات جنسیت در دانشگاه بارنارد، اولین کسی بود که تعبیر فمینیسم حبسمحور را در مقاله خود به کار برد. تعریف او از فمینیسم حبسمحور در واقع عدم توجه به ضرورت هدف قرار دادن شرایط اقتصادیای است که خشونت مبتنی بر جنسیت را تقویت و تشدید میکند. برنشتاین معتقد است نئولیبرالیسم منجر به چرخشی حبسمحور در جنبشهای فمینیستی شده است. جنبشهایی که در گذشته حول مبارزه برای عدالت اقتصادی و رهایی، سازماندهی میشدند. چرخش حبسمحور، به جای تلاش برای دستیابی به پیشنیازهای ضروری در راستایی رهاییبخشی فمینیستی، افق فمینیسم را به امر فردی و تادیبی محدود میکند و نه به امر جمعی و توزیعی.
🔹سوق دادن انرژی جنبش به سوی سیستم عدالت کیفری، به شکلگیری قدرتی که ما برای ریشهکن کردن خشونت جنسی نیاز داریم منجر نمیشود: بلکه ما را با سیستمی که از اساس با ایده رهاییبخشی ناسازگار است متحد میسازد.
🔹در آمریکا آمار زندانی کردن بهویژه از میان افراد رنگینپوست بسیار بالا است. و ما میدانیم معنای پافشاری بر جرمانگاری گسترده و اجرای قوانین چیست: محبوس کردن افراد بیشتری از طبقه کارگر و فرودست در حالی که افراد در جایگاه قدرت و فرادست، عموما بدترین مرتکبین هستند.
🔹در رفتار پلیس، الگویی به اثبات رسیده از ارتکاب به تجاوز و خشونت جنسی علیه افراد بازداشتشده وجود دارد. سوءرفتار جنسی، در لیست سوءرفتارهای رایج پلیس، در مرتبه دوم قرار گرفته است. تحقیقی که بوفالو نیوز در سال 2015 انجام داده نشان میدهد که در هر پنج روز، یک افسر پلیس به سوءرفتار جنسی متهم میشود. با توجه به این آمارها، قدرتمندسازی پلیس برای مقابله با خشونت جنسیتمحور، غیرقابل دفاع است.
🔹بازمانده خشونت جنسی محق است در جستوجوی عدالت، امنیت و در صورت تمایل جبران خسارت، به سیستم عدالت کیفری متوسل شود. اما امروز مترقیترین کنشگران، نقصان سیستم عدالت کیفری را به رسمیت میشناسند. و البته غبرقابل انکار است که عموما مقامات و مسئولان دولتی هستند که پاسخ به تمامی معضلات اجتماعی را در حبس و بازداشت پیدا میکنند و نه فمینیستها. در مقام یک جنبش، ما موظفیم نسبت به تاریخچه جنبش فمینیستی در مواجهه و همدستی با نظام عدالت کیفری آگاه باشیم، تا حرفها و کنشهایمان دستمایه توجیه سیاستهایی که با آن مخالفیم، قرار نگیرد.
منبع: vox
#دیدبان_آزار
@bidarzani
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
http://harasswatch.com/news/1563/
هرس واچ | دیدبان آزار
جنبش مقابله با خشونت جنسی باید از فمینیسم مجازاتمحور اجتناب کند
«قانون اساسی ما مجازات متوحشانه و غیرمتعارف را مجاز نمیداند، اگرنه اجازه میدادم عدهای آنچه که این مرد با دیگران کرد را بر سرش بیاورند.» این جملات را قاضی رزماری آکویلینا، که ریاست جلسه محاکمه لری نصار را به عهده داشت بیان کرده است. لری نصار پزشکی
🔹مینا راد منتقد و نویسنده برای گذراندن دوران محکومیتاش به زندان قرچک ورامین منتقل شد.
@bidarzani
https://www.instagram.com/p/CFpKCAXAHlT/?igshid=vvgrdpzerqd9
@bidarzani
https://www.instagram.com/p/CFpKCAXAHlT/?igshid=vvgrdpzerqd9
📌روایت بیست و ششم
📍یک آذر ۸۹ بود. چیزی نمانده که ۱٠ سال شود؛ اما زخمش هنوز هم تازه است. شاید، نه مثل روز اول؛ اما همیشه جایی هست که به آن برگردم. که بترسم و برگردم پشت سرم را نگاه کنم... سالی که وارد دانشکده شدم، یکی از پرآشوبترین و سختترینها بود.
📍روزی نبود که در دانشکده اعتصاب، تریبون آزاد یا تجمع اعتراضی نباشد. هـ را پیش از ورود من به دانشکده (مهر ۸۸) گرفته بودند. وقتی آزاد شد، تازه دیدمش. پسر خوش بر و رویی بود که با نزدیکترین دوستِ من «س» رابطهای شروع کرد (تاریخ دقیقش یادم نیست).
📍من خوشحال بودم برای س. فکر میکردم لابد آدم خوبی نصیبش شده. خودم هم با رابطهی نهچندان خوبم، در چالش بودم (ولی دستکم آن زمان، هنوز داشتمش).
📍واقعیت این است که بعد از این همه سال، جزئیات زیادی از یادم رفته؛ اما چیزهای زیادی هم همچنان در ذهنم مانده. «هـ» چند باری «س» را به خاطر اینکه باکره نبود، تحقیر میکرد. دقیق یادم نیست سر چه ماجرایی، اما س مدام نگران بود که هـ رسوایش کند و به اصطلاح «آبرویش را ببرد» (شاید همین بکارت). یکی دو بار با هم بیرون رفته بودیم. من، س که دوست نزدیکم بود، هـ که دوستپسرش محسوب میشد و «ش» هم که دوستِ هـ بود.
📍در همین بیرون رفتنها بود که هـ سعی کرد به بهانه مشکلات در رابطهاش با س به من نزدیک شود. یک دو بار بعد از این ماجرا کافهی نزدیک دانشکده رفتیم تا درباره مسائلش با من صحبت کند. من هم نگران س بودم و واقعا دوست داشتم کاری کنم. ۱۹سالم بود فقط... چیزی نمیفهمیدم...
📍تا اینکه یک آذر ۸۹ هـ مرا به خانه ش دعوت کرد تا با هم غذایی بخوریم و صحبت کنیم. اینطور یادم مانده که قرار بود س هم بعدا به ما ملحق شود. تاریخ دقیق هم از این جهت یادم مانده که بعد از اینکه از آنجا بیرون آمدیم، اعلام شد مجله چلچراغ توقیف شده (که همان یک بار بود).
📍یادم هست من ش را هم دیدم. آنجا با هم سلام و علیکی کردیم و بعد من و هـ وارد اتاقی شدیم تا با هم صحبت کنیم. اینجا بود که به زور به من نزدیک شد. هر چه مقاومت کردم نشد...
📍این ترس همچنان در من آنقدر جدی است که هنوز هم میترسم کسی مرا از پشت حتی بغل کند چه برسد به اینکه بتوانم در این حالت سکس داشته باشم... وجودم سراسر نفرت از او شد.
📍 یادم نیست که بعد از این ماجرا، در خانه ش را دیدم یا نه. فقط یادم هست که «س» هم نیامده بود.
📍فردای آن روز نامهای کاغذی برای س نوشتم. خیلی سخت بود. اما دقیقا همه چیز را مو به مو شرح دادم برایش. اما او در واکنش، رابطهاش را با من قطع کرد: «تو میخوای هـ رو از من بگیری. به من حسودی میکنی...»
📍 من ماندم با بدن و روحی آسیبدیده و از دست دادن تنها دوستِ نزدیکم در دانشکده. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم هیچوقت هیچ دوستی دیگر از آن دانشکده نداشته باشم (هر چند فقط به یک نفر و یک نفر ماجرا را تعریف کردم. او هم باورم نکرد. این را وقتی فهمیدم که بعد از این همه سال به او پیام دادم. گفت هیچوقت باورم نکرده. اما اینکه حالا بعد از ده سال همچنان هم همان را میگویم، یعنی چیزی بوده و بابت ناباوریاش «شرمگین» است. البته که او را بخشیدم...). دیگر با هیچ دختری دوست نشدم. هیچ دختری دوستِ نزدیکِ من نشد...
📍حالا این را میدانم که هـ خارج از کشور دکترا میخواند؛ س ازدواج کرده و از ش هم هیچ خبری ندارم. من؟ حالم خوب که هست... ولی...
#تجاوز
#آزارجنسی
@bidarzani
📍یک آذر ۸۹ بود. چیزی نمانده که ۱٠ سال شود؛ اما زخمش هنوز هم تازه است. شاید، نه مثل روز اول؛ اما همیشه جایی هست که به آن برگردم. که بترسم و برگردم پشت سرم را نگاه کنم... سالی که وارد دانشکده شدم، یکی از پرآشوبترین و سختترینها بود.
📍روزی نبود که در دانشکده اعتصاب، تریبون آزاد یا تجمع اعتراضی نباشد. هـ را پیش از ورود من به دانشکده (مهر ۸۸) گرفته بودند. وقتی آزاد شد، تازه دیدمش. پسر خوش بر و رویی بود که با نزدیکترین دوستِ من «س» رابطهای شروع کرد (تاریخ دقیقش یادم نیست).
📍من خوشحال بودم برای س. فکر میکردم لابد آدم خوبی نصیبش شده. خودم هم با رابطهی نهچندان خوبم، در چالش بودم (ولی دستکم آن زمان، هنوز داشتمش).
📍واقعیت این است که بعد از این همه سال، جزئیات زیادی از یادم رفته؛ اما چیزهای زیادی هم همچنان در ذهنم مانده. «هـ» چند باری «س» را به خاطر اینکه باکره نبود، تحقیر میکرد. دقیق یادم نیست سر چه ماجرایی، اما س مدام نگران بود که هـ رسوایش کند و به اصطلاح «آبرویش را ببرد» (شاید همین بکارت). یکی دو بار با هم بیرون رفته بودیم. من، س که دوست نزدیکم بود، هـ که دوستپسرش محسوب میشد و «ش» هم که دوستِ هـ بود.
📍در همین بیرون رفتنها بود که هـ سعی کرد به بهانه مشکلات در رابطهاش با س به من نزدیک شود. یک دو بار بعد از این ماجرا کافهی نزدیک دانشکده رفتیم تا درباره مسائلش با من صحبت کند. من هم نگران س بودم و واقعا دوست داشتم کاری کنم. ۱۹سالم بود فقط... چیزی نمیفهمیدم...
📍تا اینکه یک آذر ۸۹ هـ مرا به خانه ش دعوت کرد تا با هم غذایی بخوریم و صحبت کنیم. اینطور یادم مانده که قرار بود س هم بعدا به ما ملحق شود. تاریخ دقیق هم از این جهت یادم مانده که بعد از اینکه از آنجا بیرون آمدیم، اعلام شد مجله چلچراغ توقیف شده (که همان یک بار بود).
📍یادم هست من ش را هم دیدم. آنجا با هم سلام و علیکی کردیم و بعد من و هـ وارد اتاقی شدیم تا با هم صحبت کنیم. اینجا بود که به زور به من نزدیک شد. هر چه مقاومت کردم نشد...
📍این ترس همچنان در من آنقدر جدی است که هنوز هم میترسم کسی مرا از پشت حتی بغل کند چه برسد به اینکه بتوانم در این حالت سکس داشته باشم... وجودم سراسر نفرت از او شد.
📍 یادم نیست که بعد از این ماجرا، در خانه ش را دیدم یا نه. فقط یادم هست که «س» هم نیامده بود.
📍فردای آن روز نامهای کاغذی برای س نوشتم. خیلی سخت بود. اما دقیقا همه چیز را مو به مو شرح دادم برایش. اما او در واکنش، رابطهاش را با من قطع کرد: «تو میخوای هـ رو از من بگیری. به من حسودی میکنی...»
📍 من ماندم با بدن و روحی آسیبدیده و از دست دادن تنها دوستِ نزدیکم در دانشکده. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم هیچوقت هیچ دوستی دیگر از آن دانشکده نداشته باشم (هر چند فقط به یک نفر و یک نفر ماجرا را تعریف کردم. او هم باورم نکرد. این را وقتی فهمیدم که بعد از این همه سال به او پیام دادم. گفت هیچوقت باورم نکرده. اما اینکه حالا بعد از ده سال همچنان هم همان را میگویم، یعنی چیزی بوده و بابت ناباوریاش «شرمگین» است. البته که او را بخشیدم...). دیگر با هیچ دختری دوست نشدم. هیچ دختری دوستِ نزدیکِ من نشد...
📍حالا این را میدانم که هـ خارج از کشور دکترا میخواند؛ س ازدواج کرده و از ش هم هیچ خبری ندارم. من؟ حالم خوب که هست... ولی...
#تجاوز
#آزارجنسی
@bidarzani
🔹یاسمین حنیفه طباطبایی، فعال سیاسی روز یکشنبه ۶ مهرماه در پی احضار به شعبه ۱ اجرای احکام دادسرای اوین بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت ۶ ماهه خود به قرنطینه بند زنان زندان اوین منتقل شد.
🔹خانم حنیفه طباطبایی آبانماه ۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و مدتی بعد با تودیع قرار وثیقه آزاد شد. وی نهایتا توسط دادگاه انقلاب تهران به حبس، محرومیت های اجتماعی و انجام کار اجباری در خانه سالمندان محکوم شد./هرانا
@bidarzani
🔹خانم حنیفه طباطبایی آبانماه ۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و مدتی بعد با تودیع قرار وثیقه آزاد شد. وی نهایتا توسط دادگاه انقلاب تهران به حبس، محرومیت های اجتماعی و انجام کار اجباری در خانه سالمندان محکوم شد./هرانا
@bidarzani
📌رنجنامه پدر نرگس محمدی: دست از آزار و اذیت دخترم بردارید.
♦️در دی ماه سال ۹۸در پی تحصن دخترم به کشتار مردم در خیابان، با تعرض وضرب و شتم رییس زندان و مامورین،وی را به زندان زنجان تبعید کردید با دیدن کبودیهای بدنش در اتاق ملاقات به عصایم تکیه دادم وسه بار خدایم را صدا کردم.
♦️وقتی توسط زندانی محکوم به قصاص به تعرض جنسی و مرگ تهدید شد شبهای جهنمی را تا صبح پلک روی هم نگذاشتم، پدر پیر وناتوان و بیماری که کاری از دستش برنمیآید خداوندم را به کمک طلبیدم.
♦️شبی که تلویزیون کرونای دخترم و همبندی هایش را دروغ خواند خدا را شاهد و حاضر خواندم. همواره دخترم را به صبوری در برابر ظلم ظالمان توصیه کردهام، اما گویا حکومت صبر و شکیبایی دخترم را برنمیتابد و در شبهای اخیر دو بار با توهین و تحقیر از سرس جاده بلند کرده و مانع عبادت او شدهاند.
♦️کلام امام علی (ع) را به یاد می آورم: من بر شمشیرها صبورم ولی بر زنجیرها صبر نمیکنم. حرفم با حکومت این است شاید جسم دخترم را در قفس کنید ولی نمیتوانید روحش را به زنجیر بکشید و آرمانش را سست کنید دست از آزار و اذیت دخترم بردارید البته من به رنج زندانهای دخترم صبورم اما معترضم و برایش طلب خیر میکنم .
کریم محمدی مهرماه ۱۳۹۹
#نرگس_محمدی
@bidarzani
@taghirahmani
♦️در دی ماه سال ۹۸در پی تحصن دخترم به کشتار مردم در خیابان، با تعرض وضرب و شتم رییس زندان و مامورین،وی را به زندان زنجان تبعید کردید با دیدن کبودیهای بدنش در اتاق ملاقات به عصایم تکیه دادم وسه بار خدایم را صدا کردم.
♦️وقتی توسط زندانی محکوم به قصاص به تعرض جنسی و مرگ تهدید شد شبهای جهنمی را تا صبح پلک روی هم نگذاشتم، پدر پیر وناتوان و بیماری که کاری از دستش برنمیآید خداوندم را به کمک طلبیدم.
♦️شبی که تلویزیون کرونای دخترم و همبندی هایش را دروغ خواند خدا را شاهد و حاضر خواندم. همواره دخترم را به صبوری در برابر ظلم ظالمان توصیه کردهام، اما گویا حکومت صبر و شکیبایی دخترم را برنمیتابد و در شبهای اخیر دو بار با توهین و تحقیر از سرس جاده بلند کرده و مانع عبادت او شدهاند.
♦️کلام امام علی (ع) را به یاد می آورم: من بر شمشیرها صبورم ولی بر زنجیرها صبر نمیکنم. حرفم با حکومت این است شاید جسم دخترم را در قفس کنید ولی نمیتوانید روحش را به زنجیر بکشید و آرمانش را سست کنید دست از آزار و اذیت دخترم بردارید البته من به رنج زندانهای دخترم صبورم اما معترضم و برایش طلب خیر میکنم .
کریم محمدی مهرماه ۱۳۹۹
#نرگس_محمدی
@bidarzani
@taghirahmani
اعتراض پرستاران بیمارستان روحانی #بابل به عدم دریافت مطالبات
دوشنبه ۷ مهرماه ، کادر پرستاری بیمارستان روحانی بابل در اعتراض به عدم پرداخت اضافه کاری و کارانه با حضور در محوطه بیمارستان، خواستار پاسخگویی رئیس دانشگاه شدند. آنها وضعیت خود را برای خبرنگارانی که در محل حاضر شده بودند، تشریح کردند.
@bidarzani
@zan_j
دوشنبه ۷ مهرماه ، کادر پرستاری بیمارستان روحانی بابل در اعتراض به عدم پرداخت اضافه کاری و کارانه با حضور در محوطه بیمارستان، خواستار پاسخگویی رئیس دانشگاه شدند. آنها وضعیت خود را برای خبرنگارانی که در محل حاضر شده بودند، تشریح کردند.
@bidarzani
@zan_j
🗒یادداشت احمدرضا حائری از زندان فشافویه در خصوص حضور معاون حقوق بشر قوه قضائیه در زندان
📌روز جمعهای که گذشت، رئیس سازمان زندانها و معاون حقوق بشرقوه قضاییه جهت بازدید به زندان بزرگ آمدند و وارد تیپ ۵ اندرزگاه ۲ و سالن ۲ شدند. جایی که محل نگهداری زندانیان امنیتی و سیاسی است. ما نیز به نمایندگی از زندانیان مسائل و مشکلات را مطرح کردیم. یکی از مسائل مطرح شده مربوط به حوزه بهداشت بود. گفتیم که وسایل بهداشتی مانند ماسک و مواد ضدعفونی یا پیدا نمیشود و یا بسیار کم است.
📌برخلاف روایت اخبار ۲۰:۳۰ تلویزیون که مشاهده کردیم در زندان اوین درها و دیوارها را ضدعفونی میکنند، اینجا از این خبرها نیست. حتی ماسکهایی هم که توسط زندانیان تولید میشود، در داخل زندان عرضه نمیشود. مسائلی نظیر وجود ساس و حشرات موذی معضل دیگری برای زندانیان است.
📌موضوع تفکیک جرائم را نیز مطرح کردیم. با توجه به اینکه حدود یکسال از افتتاح این بند میگذرد و با وجود معترضان حوادث آبانماه و سایر زندانیان سیاسی به عنوان بند سیاسی-امنیتی تعریفشده، انتظار این بود که تفکیک جرائم رعایت شود.
📌یکی دیگر از موضوعات مطرحشده عدم دسترسی به کتاب بود که گفتند به دلیل شرایط کرونا، کتاب و سایر محصولات فرهنگی در دسترس نیست. ما نیز پیشنهاد دادیم مسأله کتاب که بسیار برای این بند مهم است، با ایجاد کتابخانهای در داخل بند و تسهیل ورود کتاب از بیرون زندان به داخل پیگیری شود.
📌بحث دیگر مربوط به برخورد سربازان بود. از مقامهای مسئول خواسته شد تمهیداتی اندیشیده شود تا سربازان با زندانیان برخورد مناسبی داشته باشند و دیگر شاهد روایاتی نظیر توهین و فحاشی به زندانیان شاهد نباشیم!
📌از دیگر موضوعات مطرحشده عدم دسترسی به وکیل برای زندانیان اعتراضات آبان بود که زندانیان با آقای باقریکنی به عنوان معاون حقوق بشر قوه قضاییه درباره این مسأله صحبت کردند. بسیاری از این معترضان در هنگام رسیدگی به پروندهشان وکیل نداشتند و درخواست اعاده دادرسی خود را مطرح کرده اند. معاون حقوق بشر قوه قضائیه نیز قول پیگیری داد.
📌موضوع گران فروشیهای فاحش شرکت حامی نیز در داخل زندان مطرح شد. متاسفانه قیمت اقلامی که این شرکت درون زندان به فروش می رساند، بسیار بیشتر از بیرون است. از آنجا که زندانی نیز نمیتواند چیزی از بیرون به داخل زندان بیاورد، نوعی انحصار برای این شرکت ایجاد شده است.
📌راهکاری در این رابطه ارائه شد و زندانیان خواستند تا سازمانی مانند تعزیرات حکومتی بر عرضه فروشگاههای حامی نظارت کند. تفاوت فاحش قیمتهای این شرکت در اینجا به دلیل ناچاری زندانیان، ظلم غیرقابل دفاعی است که به زندانیان و خانواده آنها میرود. برای نمونه، اجازه نمیدهند که زندانیان از بیرون زندان، لباسی به داخل بیاورند. در نهایت زندانی مجبور است لباس بیکیفیتی را به قیمت بسیار بالاتر تهیه کند. این موضوع جزو مسائلی است که رئیس سازمان زندانها میتواند طی مصوبهای آن را حل کند و اجازه ورود وسایل افراد را به زندان صادر کند.
📌بحث دیگر مربوط به آب آشامیدنی زندان بود. آب این منطقه شور است و قابل آشامیدن نیست. برای اینکه این مشکل حل شود عدهای درخواست دستگاه آب شیرینکن کردهاند.
📌این زندان ۵ تیپ و دهها سالن دارد دو سه سالن در اینجا است که مربوط به زندانیان مالی است و تقریبا به ظاهر آن رسیدهاند، کف آن را فرش کرده و دستگاه آب شیرینکن برایش گذاشتهاند. همه این کارها نیز توسط خود زندانیان آنجا انجام شده است. از مسئولین خواسته شد وضعیت این دو بند را ملاک خوب بودن وضع کلی زندان قرار ندهند و اگر رسانهها از زندان بزرگ تهران تصویری پخش کردند، تنها از این دو سه بند مالی نباشد./منبع: امتداد
پن: #محمدحبیبی معلم زندانی در تیپ پنج زندان تهران بزرگ؛ زندانی است.
✅برای خواندن متن کامل این یادداشت روی"INSTANT" بزنید:
https://bitn.ir/QxKtM
🆔 @edalatxah
📌روز جمعهای که گذشت، رئیس سازمان زندانها و معاون حقوق بشرقوه قضاییه جهت بازدید به زندان بزرگ آمدند و وارد تیپ ۵ اندرزگاه ۲ و سالن ۲ شدند. جایی که محل نگهداری زندانیان امنیتی و سیاسی است. ما نیز به نمایندگی از زندانیان مسائل و مشکلات را مطرح کردیم. یکی از مسائل مطرح شده مربوط به حوزه بهداشت بود. گفتیم که وسایل بهداشتی مانند ماسک و مواد ضدعفونی یا پیدا نمیشود و یا بسیار کم است.
📌برخلاف روایت اخبار ۲۰:۳۰ تلویزیون که مشاهده کردیم در زندان اوین درها و دیوارها را ضدعفونی میکنند، اینجا از این خبرها نیست. حتی ماسکهایی هم که توسط زندانیان تولید میشود، در داخل زندان عرضه نمیشود. مسائلی نظیر وجود ساس و حشرات موذی معضل دیگری برای زندانیان است.
📌موضوع تفکیک جرائم را نیز مطرح کردیم. با توجه به اینکه حدود یکسال از افتتاح این بند میگذرد و با وجود معترضان حوادث آبانماه و سایر زندانیان سیاسی به عنوان بند سیاسی-امنیتی تعریفشده، انتظار این بود که تفکیک جرائم رعایت شود.
📌یکی دیگر از موضوعات مطرحشده عدم دسترسی به کتاب بود که گفتند به دلیل شرایط کرونا، کتاب و سایر محصولات فرهنگی در دسترس نیست. ما نیز پیشنهاد دادیم مسأله کتاب که بسیار برای این بند مهم است، با ایجاد کتابخانهای در داخل بند و تسهیل ورود کتاب از بیرون زندان به داخل پیگیری شود.
📌بحث دیگر مربوط به برخورد سربازان بود. از مقامهای مسئول خواسته شد تمهیداتی اندیشیده شود تا سربازان با زندانیان برخورد مناسبی داشته باشند و دیگر شاهد روایاتی نظیر توهین و فحاشی به زندانیان شاهد نباشیم!
📌از دیگر موضوعات مطرحشده عدم دسترسی به وکیل برای زندانیان اعتراضات آبان بود که زندانیان با آقای باقریکنی به عنوان معاون حقوق بشر قوه قضاییه درباره این مسأله صحبت کردند. بسیاری از این معترضان در هنگام رسیدگی به پروندهشان وکیل نداشتند و درخواست اعاده دادرسی خود را مطرح کرده اند. معاون حقوق بشر قوه قضائیه نیز قول پیگیری داد.
📌موضوع گران فروشیهای فاحش شرکت حامی نیز در داخل زندان مطرح شد. متاسفانه قیمت اقلامی که این شرکت درون زندان به فروش می رساند، بسیار بیشتر از بیرون است. از آنجا که زندانی نیز نمیتواند چیزی از بیرون به داخل زندان بیاورد، نوعی انحصار برای این شرکت ایجاد شده است.
📌راهکاری در این رابطه ارائه شد و زندانیان خواستند تا سازمانی مانند تعزیرات حکومتی بر عرضه فروشگاههای حامی نظارت کند. تفاوت فاحش قیمتهای این شرکت در اینجا به دلیل ناچاری زندانیان، ظلم غیرقابل دفاعی است که به زندانیان و خانواده آنها میرود. برای نمونه، اجازه نمیدهند که زندانیان از بیرون زندان، لباسی به داخل بیاورند. در نهایت زندانی مجبور است لباس بیکیفیتی را به قیمت بسیار بالاتر تهیه کند. این موضوع جزو مسائلی است که رئیس سازمان زندانها میتواند طی مصوبهای آن را حل کند و اجازه ورود وسایل افراد را به زندان صادر کند.
📌بحث دیگر مربوط به آب آشامیدنی زندان بود. آب این منطقه شور است و قابل آشامیدن نیست. برای اینکه این مشکل حل شود عدهای درخواست دستگاه آب شیرینکن کردهاند.
📌این زندان ۵ تیپ و دهها سالن دارد دو سه سالن در اینجا است که مربوط به زندانیان مالی است و تقریبا به ظاهر آن رسیدهاند، کف آن را فرش کرده و دستگاه آب شیرینکن برایش گذاشتهاند. همه این کارها نیز توسط خود زندانیان آنجا انجام شده است. از مسئولین خواسته شد وضعیت این دو بند را ملاک خوب بودن وضع کلی زندان قرار ندهند و اگر رسانهها از زندان بزرگ تهران تصویری پخش کردند، تنها از این دو سه بند مالی نباشد./منبع: امتداد
پن: #محمدحبیبی معلم زندانی در تیپ پنج زندان تهران بزرگ؛ زندانی است.
✅برای خواندن متن کامل این یادداشت روی"INSTANT" بزنید:
https://bitn.ir/QxKtM
🆔 @edalatxah
Telegraph
یادداشت احمدرضا حائری از زندان فشافویه در خصوص حضور معاون حقوق بشر قوه قضائیه در زندان
احمدرضا حائری: روز جمعهای که گذشت، رئیس سازمان زندانها و معاون حقوق بشرقوه قضاییه جهت بازدید به زندان بزرگ آمدند و وارد تیپ ۵ اندرزگاه ۲ سالن ۲ شدند. جایی که محل نگهداری زندانیان امنیتی و سیاسی است. ما نیز به نمایندگی از زندانیان مسائل و مشکلات را مطرح…
#اختصاصی
✅پدر امیر حسین مرادی صبح امروز خودکشی کرد
📌به گزارش امتداد، پدر امیرحسین مرادی که فرزندش به عنوان یکی از متهمان بازداشتی پس از آبان ۹۸ به اعدام محکوم شده است، صبح امروز در منزل شخصی خودکشی کرد.
📌طبق گفته مادر امیرحسین مرادی به امتداد، طی این مدت فشار زیادی بر خانواده بوده است. از سویی تماس هایی از خارج از کشور داشتند که اگر در خصوص پرونده پسرتان پیش از این سکوت کنید، او نیز اعدام خواهد شد و از سوئی آنها نگران هر اقدامی بودهاند که موجب افزایش احتمال اجرای حکم فرزندشان شود.
📌همچنین از زمانی که به دستور رییس قوه قضاییه حکم اعدام امیرحسین مرادی متوقف شد، کماکان این خانواده در بلاتکلیفی به سر برده و فشار بسیاری بر روی آنها خصوصا پدر خانواده بوده است.
📌بنا بر گفته ی مادر امیرحسین مرادی، صبح امروز جنازه پدر در زیر زمین خانه پیدا شده و از صبح نیز نیروهای امنیتی در خانه حضور دارند و چند ساعتی بوده که تعدادی خبرنگار منتسب به صدا و سیما در حیاط خانه حضور داشتند که خواهان گفت و گو بوده و اکنون از خانه خارج شده اند.
📌وی ادامه داد که فشار وارده بر خانواده امیرحسین مرادی به قدری زیاد بوده که پدر امیرحسین تا لحظه اخر و مرتبا درباره پسرش صبحت میکرده و آرزو داشته یک روز دوباره همگی بر سر یک سفره بنشینند. او بشدت نگران پسر خود بوده و به خاطر شرایط پسرش تحت فشار بوده است.
@bidarzani
@emtedadnet
✅پدر امیر حسین مرادی صبح امروز خودکشی کرد
📌به گزارش امتداد، پدر امیرحسین مرادی که فرزندش به عنوان یکی از متهمان بازداشتی پس از آبان ۹۸ به اعدام محکوم شده است، صبح امروز در منزل شخصی خودکشی کرد.
📌طبق گفته مادر امیرحسین مرادی به امتداد، طی این مدت فشار زیادی بر خانواده بوده است. از سویی تماس هایی از خارج از کشور داشتند که اگر در خصوص پرونده پسرتان پیش از این سکوت کنید، او نیز اعدام خواهد شد و از سوئی آنها نگران هر اقدامی بودهاند که موجب افزایش احتمال اجرای حکم فرزندشان شود.
📌همچنین از زمانی که به دستور رییس قوه قضاییه حکم اعدام امیرحسین مرادی متوقف شد، کماکان این خانواده در بلاتکلیفی به سر برده و فشار بسیاری بر روی آنها خصوصا پدر خانواده بوده است.
📌بنا بر گفته ی مادر امیرحسین مرادی، صبح امروز جنازه پدر در زیر زمین خانه پیدا شده و از صبح نیز نیروهای امنیتی در خانه حضور دارند و چند ساعتی بوده که تعدادی خبرنگار منتسب به صدا و سیما در حیاط خانه حضور داشتند که خواهان گفت و گو بوده و اکنون از خانه خارج شده اند.
📌وی ادامه داد که فشار وارده بر خانواده امیرحسین مرادی به قدری زیاد بوده که پدر امیرحسین تا لحظه اخر و مرتبا درباره پسرش صبحت میکرده و آرزو داشته یک روز دوباره همگی بر سر یک سفره بنشینند. او بشدت نگران پسر خود بوده و به خاطر شرایط پسرش تحت فشار بوده است.
@bidarzani
@emtedadnet
بيدارزنى
Photo
✍مریم جمشیدی
📝چند وقتی از حذف عکس دختران از روی جلد کتاب ریاضی سوم دبستان میگذرد، ماجرایی که وقتی با اعتراضات مردم در شبکههای اجتماعی و پیشنهادهایی مانند تهیۀ پرینت عکس مریم میرزاخانی به جای جلد مورد نظر همراه شد، مسئولان را به پاسخگویی واداشت و شلوغ بودن طرح! را علت این حذف بیان کردند و در آخر مجبور به عذرخواهی شدند.
گویا این حذف و تحقیر زنان ادامه دارد تا جایی که راهش را به کتاب «مدیریت خانواده و سبک زندگی» پایه دوازدهم دختران باز کرده است.
در صفحات این کتاب، نمونههای آشکاری از تبعیض جنسیتی (مقایسه نکردن آزادی های فردی پسر و دختر) ازدواج به هر قیمتی (برای اینکه دختر را ترشی! نیندازند) تسریع در ازدواج ( دیر شدن و افسردگی گرفتن)، و بالاخره کار خانگی که وظیفه ابدی دختران و زنان و امری پیشپاافتاده و آسان شمرده شدهاست، به چشم میخورد.
در حال حاضر اسم این کتاب را باید آموزش ازدواج و خانهداری و اطاعت از همسر گذاشت زیرا مؤلفان آن گرفتار افکار و سنتهای بدوی بوده و زن را فقط برای خانه و در خانه میخواهند.
زنانی که آزادیهای فردی کمتر از مردان بخواهند و ازدواج، خانهداری، شوهرداری، و فرزندداری اولویت اول و آخر آنها باشد.
دخترانی که در این پایه تحصیل میکنند باید خود را برای کنکور و پذیرش در دانشگاه آماده کنند؛ به جای خواندن این کتاب که با مضامین تحقیرآمیز و پر از اشکال مختلف تبعیض جنسیتی و اصرار به ازدواج و تحمیل کارخانگی به عنوان کاری زنانه به آنان همراه است، باید درس مستقل بودن، شجاعت و اعتماد به نفس داشتن و همچنین راهکارهایی برای جلوگیری و مقابله با مشکلات احتمالی آموزش داده شود.
#تبعیض_جنسیتی
#آموزش
✅مطلب ارسالی به کانال بیدارزنی
@bidarzani
📝چند وقتی از حذف عکس دختران از روی جلد کتاب ریاضی سوم دبستان میگذرد، ماجرایی که وقتی با اعتراضات مردم در شبکههای اجتماعی و پیشنهادهایی مانند تهیۀ پرینت عکس مریم میرزاخانی به جای جلد مورد نظر همراه شد، مسئولان را به پاسخگویی واداشت و شلوغ بودن طرح! را علت این حذف بیان کردند و در آخر مجبور به عذرخواهی شدند.
گویا این حذف و تحقیر زنان ادامه دارد تا جایی که راهش را به کتاب «مدیریت خانواده و سبک زندگی» پایه دوازدهم دختران باز کرده است.
در صفحات این کتاب، نمونههای آشکاری از تبعیض جنسیتی (مقایسه نکردن آزادی های فردی پسر و دختر) ازدواج به هر قیمتی (برای اینکه دختر را ترشی! نیندازند) تسریع در ازدواج ( دیر شدن و افسردگی گرفتن)، و بالاخره کار خانگی که وظیفه ابدی دختران و زنان و امری پیشپاافتاده و آسان شمرده شدهاست، به چشم میخورد.
در حال حاضر اسم این کتاب را باید آموزش ازدواج و خانهداری و اطاعت از همسر گذاشت زیرا مؤلفان آن گرفتار افکار و سنتهای بدوی بوده و زن را فقط برای خانه و در خانه میخواهند.
زنانی که آزادیهای فردی کمتر از مردان بخواهند و ازدواج، خانهداری، شوهرداری، و فرزندداری اولویت اول و آخر آنها باشد.
دخترانی که در این پایه تحصیل میکنند باید خود را برای کنکور و پذیرش در دانشگاه آماده کنند؛ به جای خواندن این کتاب که با مضامین تحقیرآمیز و پر از اشکال مختلف تبعیض جنسیتی و اصرار به ازدواج و تحمیل کارخانگی به عنوان کاری زنانه به آنان همراه است، باید درس مستقل بودن، شجاعت و اعتماد به نفس داشتن و همچنین راهکارهایی برای جلوگیری و مقابله با مشکلات احتمالی آموزش داده شود.
#تبعیض_جنسیتی
#آموزش
✅مطلب ارسالی به کانال بیدارزنی
@bidarzani
📌تجاوز جنسی، نژادپرستی و افسانهی متجاوز سیاه
✍🏾نویسنده: آنجلا دیویس
✍🏽 برگردان: جلوه جواهری
@bidarzani
📝مقدمه مترجم: این مقاله پیش از این در کتابی با عنوان «مجموعه مقالاتی درباره گرهگاه جنسیت و دیگر نظامهای سلطه»، توسط نشر شیرازه در سال ۱۳۹۴ منتشر شده است.
در طول ماه گذشته روایاتی از آزارجنسی، تعرض و تجاوز جنسی به بیدارزنی ارسال و منتشر شد. همزمان روایتهای دیگری در رسانهها و شبکههای اجتماعی متفاوت از جمله کانالها و صفحههای شخصی منتشر شد. موضوعی که متفاوت از پیش بود، نوع روایتگری بود. این بار روایتها با اسامی میآمد و در واقع به نوعی در خلا برخورد درست قانونی با این مسئله (بیقانونی یا قانون بد) افراد خود قلم به دست گرفته بودند و نام کسی که آنها را آزار دیده بود افشا میکردند. برخی از اسامی افراد مطرح جامعه بودند برخی نیز چندان مشهور نبودند صرفا نویسنده یا فعال اجتماعی بودند.
🔺در موضوع تعرض و تجاوز جنسی توزیع نابرابر قدرت و تبعیض یکی از عوامل مهمی است که نباید نادیده بگیریم. به جای آنکه نگاهها به سمت کسی که فرد را آزار داده متمرکز شود باید به فکر اصلاح ساختارهایی باشیم که به تبعیض دامن زده و خشونت و آزار را به نوعی ترویج میکند. به جای تنبیه شخصی به دنبال ترمیم باشیم و صورت مسئله را به راحتی پاک نکنیم. نکتهای که به نظر من کمتر به آن بها داده شد، شکافتن این مسئله و دلایل آن بود. در واقع در برخی روایتها به سرعت نوک پیکانها به سمت کسی که بهعنوان آزارگر معرفی شده بود رفت.
🔺 در رویکرد عدالت ترمیمی به سه جزء اصلی بزه/بزهکار/ و بزه دیده با هم نگاه میشود. در این صورت وقتی بزهی بررسی میشود عوامل مرتبط با آن نیز دیده میشود. در این صورت باید دید چرا به یکباره جرمی در جامعه زیاد میشود. چه شرایط پیشینی منجر به گسترش آن شده، چطور میشود از وقوع آن پیشگیری کرد.
📍بارزترین نشانههای زوال اجتماعی زمانی بهعنوان مسائل جدی شناخته میشوند که همهگیر شده باشند و راهحلی را بطلبند. تجاوز به عنف یکی از این موارد است. تجاوز جنسی در ایالاتمتحده آمریکای امروز، یکی از جرائم خشونتآمیزی است که بهسرعت در حال گسترش است. اکنون این مسئله، پس از دورههای طولانیِ سکوت در برابر آن، به عنوان یکی از اختلالات مهم جامعهی سرمایهداری امروز، به حالت انفجاری درآمده است.
#تجاوز
#آزارجنسی
ادمه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏽
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30447&rhash=3ec4f87be6d7d1
✍🏾نویسنده: آنجلا دیویس
✍🏽 برگردان: جلوه جواهری
@bidarzani
📝مقدمه مترجم: این مقاله پیش از این در کتابی با عنوان «مجموعه مقالاتی درباره گرهگاه جنسیت و دیگر نظامهای سلطه»، توسط نشر شیرازه در سال ۱۳۹۴ منتشر شده است.
در طول ماه گذشته روایاتی از آزارجنسی، تعرض و تجاوز جنسی به بیدارزنی ارسال و منتشر شد. همزمان روایتهای دیگری در رسانهها و شبکههای اجتماعی متفاوت از جمله کانالها و صفحههای شخصی منتشر شد. موضوعی که متفاوت از پیش بود، نوع روایتگری بود. این بار روایتها با اسامی میآمد و در واقع به نوعی در خلا برخورد درست قانونی با این مسئله (بیقانونی یا قانون بد) افراد خود قلم به دست گرفته بودند و نام کسی که آنها را آزار دیده بود افشا میکردند. برخی از اسامی افراد مطرح جامعه بودند برخی نیز چندان مشهور نبودند صرفا نویسنده یا فعال اجتماعی بودند.
🔺در موضوع تعرض و تجاوز جنسی توزیع نابرابر قدرت و تبعیض یکی از عوامل مهمی است که نباید نادیده بگیریم. به جای آنکه نگاهها به سمت کسی که فرد را آزار داده متمرکز شود باید به فکر اصلاح ساختارهایی باشیم که به تبعیض دامن زده و خشونت و آزار را به نوعی ترویج میکند. به جای تنبیه شخصی به دنبال ترمیم باشیم و صورت مسئله را به راحتی پاک نکنیم. نکتهای که به نظر من کمتر به آن بها داده شد، شکافتن این مسئله و دلایل آن بود. در واقع در برخی روایتها به سرعت نوک پیکانها به سمت کسی که بهعنوان آزارگر معرفی شده بود رفت.
🔺 در رویکرد عدالت ترمیمی به سه جزء اصلی بزه/بزهکار/ و بزه دیده با هم نگاه میشود. در این صورت وقتی بزهی بررسی میشود عوامل مرتبط با آن نیز دیده میشود. در این صورت باید دید چرا به یکباره جرمی در جامعه زیاد میشود. چه شرایط پیشینی منجر به گسترش آن شده، چطور میشود از وقوع آن پیشگیری کرد.
📍بارزترین نشانههای زوال اجتماعی زمانی بهعنوان مسائل جدی شناخته میشوند که همهگیر شده باشند و راهحلی را بطلبند. تجاوز به عنف یکی از این موارد است. تجاوز جنسی در ایالاتمتحده آمریکای امروز، یکی از جرائم خشونتآمیزی است که بهسرعت در حال گسترش است. اکنون این مسئله، پس از دورههای طولانیِ سکوت در برابر آن، به عنوان یکی از اختلالات مهم جامعهی سرمایهداری امروز، به حالت انفجاری درآمده است.
#تجاوز
#آزارجنسی
ادمه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏽
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30447&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
تجاوز جنسی، نژادپرستی و افسانهی متجاوز سیاه
دیویس بر لزوم اتخاذ یک استراتژی موثر در برابر تجاوز جنسی تاکید دارد و معتقد است مبارزه علیه نژادپرستی باید موضوع پیوسته جنبش ضد تجاوز باشد.
📌اتحاد مردان عليه خشونت و آزارجنسی
✍آيدا جودكی
📍تغییر گسترده فرهنگی با افراد آغاز میشود، به این معنا که وقتی مردان در زندگی روزمره خود با رفتارهای مشکلآفرین روبرو میشوند، باید واکنش نشاندهند و به نحوی اعتراض کنند. همانطور که در خبرنامه کانورسیشن گزارش شده، در مواردی که خشونت و آزار در محیطی عمومی رخ داده، دخالت ناظران باعث شده که مسئولیت جلوگیری از آن خشونت، صرفا برعهده قربانی/ بازمانده نباشد بلکه جامعۀ بزرگتر مسئول و متعهد باشد [جلوگیری از خشونت و آزار مسئولیتی اجتماعی است.]
#خشونت_عليه_زنان
#ازارجنسی
@bidarzani
@Digari_ir
https://bit.ly/2Gaqf5D
✍آيدا جودكی
📍تغییر گسترده فرهنگی با افراد آغاز میشود، به این معنا که وقتی مردان در زندگی روزمره خود با رفتارهای مشکلآفرین روبرو میشوند، باید واکنش نشاندهند و به نحوی اعتراض کنند. همانطور که در خبرنامه کانورسیشن گزارش شده، در مواردی که خشونت و آزار در محیطی عمومی رخ داده، دخالت ناظران باعث شده که مسئولیت جلوگیری از آن خشونت، صرفا برعهده قربانی/ بازمانده نباشد بلکه جامعۀ بزرگتر مسئول و متعهد باشد [جلوگیری از خشونت و آزار مسئولیتی اجتماعی است.]
#خشونت_عليه_زنان
#ازارجنسی
@bidarzani
@Digari_ir
https://bit.ly/2Gaqf5D
دیگری
اتحاد مردان علیه خشونت و آزار جنسی
تحقیقاتی که توسط هاروارد بیزینس ریویوانجام شده، نشان میدهد بسیاری از مردان در مبارزه با آزار و اذیت در محیط خصوصی میتوانند به عنوان متحد اقدام کنند اما از ابراز حمایت یا مداخله در محیطهای…
📌قرار بازداشت فرانک جمشیدی تمدید شد
قرار بازداشت یکی از اعضای جمعیت سبز کُردستان برای بار سوم تمدید شد.
روز دوشنبە ٧ مهر ٩٩ (٢٨ سپتامبر ٢٠٢٠)، قرار بازداشت فرانک جمشیدی از فعالین زیستمحیطی کُرد برای بار سوم از سوی شعبە ٢ بازپرسی دادگاه عمومی و انقلاب سنندج بە ریاست قاضی شالگردی تمدید شد.
تمدید قرار بازداشت فرانک جمشیدی در حالی است کە پیشتر بە خانوادە وی اعلام شدە بود کە روز سەشنبە ٨ مهر ماه قرار بازداشتش تبدیل بە قرار وثیقە خواهد شد.
فرانک جمشیدی روزها جهت بازجویی بە ادارە اطلاعات و شبها نیز بە کانون اصلاح و تربیت (معروف بە زندان زنان) سنندج منتقل می شود.
اتهامات مطروحە علیە این فعال زیست محیطی “اقدام علیە امنیت ملی” و “تبلیغ علیە نظام” اعلام شدە است.
#فرانک_جمشیدی روز یکشنبە ٨ تیر ٩٩ (٢٨ ژوئن ٢٠٢٠) از سوی نیروهای ادارە اطلاعات سنندج بازداشت شد.
@bidarzani
@HENGAW_NEWS
قرار بازداشت یکی از اعضای جمعیت سبز کُردستان برای بار سوم تمدید شد.
روز دوشنبە ٧ مهر ٩٩ (٢٨ سپتامبر ٢٠٢٠)، قرار بازداشت فرانک جمشیدی از فعالین زیستمحیطی کُرد برای بار سوم از سوی شعبە ٢ بازپرسی دادگاه عمومی و انقلاب سنندج بە ریاست قاضی شالگردی تمدید شد.
تمدید قرار بازداشت فرانک جمشیدی در حالی است کە پیشتر بە خانوادە وی اعلام شدە بود کە روز سەشنبە ٨ مهر ماه قرار بازداشتش تبدیل بە قرار وثیقە خواهد شد.
فرانک جمشیدی روزها جهت بازجویی بە ادارە اطلاعات و شبها نیز بە کانون اصلاح و تربیت (معروف بە زندان زنان) سنندج منتقل می شود.
اتهامات مطروحە علیە این فعال زیست محیطی “اقدام علیە امنیت ملی” و “تبلیغ علیە نظام” اعلام شدە است.
#فرانک_جمشیدی روز یکشنبە ٨ تیر ٩٩ (٢٨ ژوئن ٢٠٢٠) از سوی نیروهای ادارە اطلاعات سنندج بازداشت شد.
@bidarzani
@HENGAW_NEWS
📌روایت بیست و هفتم
۱-بعد از ۴سال کلنجار با خودم سرانجام تصمیم گرفتم روی این زخم کهنه را باز کنم. سال ۲٠۱۶ نزدیکترین دوستم «میم»، در بخش بیماران سرطانی بیمارستانی در لندن با مرگ دست به گریبان بود. من که از کشور دیگری برای پرستاری از او که در غربت و تنها بود به لندن رفته بودم، صبحها از سحر در بیمارستان و بر بالین او کارم زاری بود و شبها برای جان گرفتن به خانه کوچک او که بدون او خالی مانده بود پناه میبردم.
۲- ف.ط همان روزها به بهانه ترمیم رفاقت سابقش با میم به «عیادت» میآمد و از همانجا سلسله طولانی و عذابآور آزارهای جنسی و تعرضهایش شروع شد. او که در آن تاریخ راننده اوبر بود، ساعات عیادتش را جوری تنظیم میکرد تا مرا برای برگشت به خانه همراهی کند. من هم کرایه راه را بدون احتساب درصد اوبر به او پرداخت میکردم تا زیر دینش نباشم. ابتدا به حساب اینکه روزگاری دوست «میم» بوده و خود «میم» هم در تلاش لحظه به لحظهاش برای بقا امکان تصحیح اشتباه مرا نداشت، این همزمانی را به حساب انسانیت گذاشتم.
۳-اما همین جابهجاییهای کوتاه از بیمارستان تا خانه، دستاویزی شد تا ابتدا آزارش را با تعریف و تحسین از زیبایی شروع کند و بعد لحنش را تغییر دهد و با حرفهای دوپهلو برای مقاصد دیگری دان بپاشد. من که از او شناخت چندانی نداشتم، و روزهایی که «میم» ساعتها پشت هم زیر تیغ عملهای پیاپی بود، چشمهایم از درد اشک باز نمیشد، به چراغ ماشینها خیره میشدم و صدایی را که مدام و مثل وزوزی طولانی سعی داشت از دیوار اندوه من عبور کند نمیشنیدم.
#تجاوز
#آزارجنسی
⚡️⚡️ادامه روایت را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%85-09-30
۱-بعد از ۴سال کلنجار با خودم سرانجام تصمیم گرفتم روی این زخم کهنه را باز کنم. سال ۲٠۱۶ نزدیکترین دوستم «میم»، در بخش بیماران سرطانی بیمارستانی در لندن با مرگ دست به گریبان بود. من که از کشور دیگری برای پرستاری از او که در غربت و تنها بود به لندن رفته بودم، صبحها از سحر در بیمارستان و بر بالین او کارم زاری بود و شبها برای جان گرفتن به خانه کوچک او که بدون او خالی مانده بود پناه میبردم.
۲- ف.ط همان روزها به بهانه ترمیم رفاقت سابقش با میم به «عیادت» میآمد و از همانجا سلسله طولانی و عذابآور آزارهای جنسی و تعرضهایش شروع شد. او که در آن تاریخ راننده اوبر بود، ساعات عیادتش را جوری تنظیم میکرد تا مرا برای برگشت به خانه همراهی کند. من هم کرایه راه را بدون احتساب درصد اوبر به او پرداخت میکردم تا زیر دینش نباشم. ابتدا به حساب اینکه روزگاری دوست «میم» بوده و خود «میم» هم در تلاش لحظه به لحظهاش برای بقا امکان تصحیح اشتباه مرا نداشت، این همزمانی را به حساب انسانیت گذاشتم.
۳-اما همین جابهجاییهای کوتاه از بیمارستان تا خانه، دستاویزی شد تا ابتدا آزارش را با تعریف و تحسین از زیبایی شروع کند و بعد لحنش را تغییر دهد و با حرفهای دوپهلو برای مقاصد دیگری دان بپاشد. من که از او شناخت چندانی نداشتم، و روزهایی که «میم» ساعتها پشت هم زیر تیغ عملهای پیاپی بود، چشمهایم از درد اشک باز نمیشد، به چراغ ماشینها خیره میشدم و صدایی را که مدام و مثل وزوزی طولانی سعی داشت از دیوار اندوه من عبور کند نمیشنیدم.
#تجاوز
#آزارجنسی
⚡️⚡️ادامه روایت را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%85-09-30
Telegraph
روایت بیست و هفتم
۱-بعد از ۴سال کلنجار با خودم سرانجام تصمیم گرفتم روی این زخم کهنه را باز کنم. سال ۲٠۱۶ نزدیکترین دوستم «میم»، در بخش بیماران سرطانی بیمارستانی در لندن با مرگ دست به گریبان بود. من که از کشور دیگری برای پرستاری از او که در غربت و تنها بود به لندن رفته بودم،…
📌نگرانی در مورد وضعیت سلامتی زینب جلالیان پس از انتقال به زندان کرمانشاه
#زینب_جلالیان زندانی سیاسی کُرد پس از ۳ ماه نگهداری در در سلول انفرادی زندان کرمان روز سهشنبه ۱ مهر به زندان کرمانشاه منتقل شده است.
وی پیش از آن در تاریخ ۱۰ اردیبهشت امسال به طور ناگهانی و بدون ارائه هیچ دلیلی ابتدا از زندان خوی به زندان قرچک ورامین و پس از دو ماه در حالی که در اعتراض به نگهداری خود در این زندان در اعتصاب غذا بود مجددا به زندان کرمان منتقل شده بود.
یک منبع مطلع به پرونده زینب جلالیان در گفتوگو با شبکه حقوق بشر کردستان از وضعیت سلامتی این زندانی سیاسی پس از ابتلا به «کرونا» ابراز نگرانی کرد و گفت: «ریههای خانم جلالیان پس از ابتلا به کرونا در زندان قرچک و عدم رسیدگی پزشکی دچار آسیب جدی شده است و در این مدت به صورت مداوم سرفه میکند و دچار مشکل شدید تنفسی شده است. در این مدت همچنین به دلیل التهاب چشم راست وضعیت بینایی وی نیز بار دیگر دچار مشکل شده است.»
این منبع در ادامه اظهار داشت از زمان انتقال زینب جلالیان به زندانهای کرمان و کرمانشاه به دلیل بستن دستبند و پابند به این زندانی و بر زمین کشیدن وی توسط ماموران امنیتی، مچ دست و پای وی به شدت مصدوم شده و همچنان نشانهیهای زخم و کبودی روی دست و پای او مشهود است.»
شبکه حقوق بشر کردستان همچنین مطلع شده است در تاریخ ۲ مهر ماه هنگام انتقال زینب جلالیان به زندان کرمانشاه به دلیل وضعیت وخیم سلامتی او، مسئولین زندان زنان کرمانشاه ابتدا از تحویل وی خودداری کرده بودند که در نهایت با دخالت دادستان دادگاه عمومی و انقلاب کرمانشاه وی را قبول کردند.
زندان زنان کرمانشاه در محل کانون اصلاح و تربیت این شهر قرار دارد و با تراکم جمعیتی بالا دارای امکانات بهداشتی و پزشکی بسیار محدودی است و نگهداری زینب جلالایان در این زندان با توجه به وضعیت بیماری وی و نیاز مبرم به خدمات پزشکی نگرانیها را نسبت به وضعیت سلامتی وی افزایش میدهد.
@bidarzani
http://kurdistanhumanrights.org/fa/?p=14261
#زینب_جلالیان زندانی سیاسی کُرد پس از ۳ ماه نگهداری در در سلول انفرادی زندان کرمان روز سهشنبه ۱ مهر به زندان کرمانشاه منتقل شده است.
وی پیش از آن در تاریخ ۱۰ اردیبهشت امسال به طور ناگهانی و بدون ارائه هیچ دلیلی ابتدا از زندان خوی به زندان قرچک ورامین و پس از دو ماه در حالی که در اعتراض به نگهداری خود در این زندان در اعتصاب غذا بود مجددا به زندان کرمان منتقل شده بود.
یک منبع مطلع به پرونده زینب جلالیان در گفتوگو با شبکه حقوق بشر کردستان از وضعیت سلامتی این زندانی سیاسی پس از ابتلا به «کرونا» ابراز نگرانی کرد و گفت: «ریههای خانم جلالیان پس از ابتلا به کرونا در زندان قرچک و عدم رسیدگی پزشکی دچار آسیب جدی شده است و در این مدت به صورت مداوم سرفه میکند و دچار مشکل شدید تنفسی شده است. در این مدت همچنین به دلیل التهاب چشم راست وضعیت بینایی وی نیز بار دیگر دچار مشکل شده است.»
این منبع در ادامه اظهار داشت از زمان انتقال زینب جلالیان به زندانهای کرمان و کرمانشاه به دلیل بستن دستبند و پابند به این زندانی و بر زمین کشیدن وی توسط ماموران امنیتی، مچ دست و پای وی به شدت مصدوم شده و همچنان نشانهیهای زخم و کبودی روی دست و پای او مشهود است.»
شبکه حقوق بشر کردستان همچنین مطلع شده است در تاریخ ۲ مهر ماه هنگام انتقال زینب جلالیان به زندان کرمانشاه به دلیل وضعیت وخیم سلامتی او، مسئولین زندان زنان کرمانشاه ابتدا از تحویل وی خودداری کرده بودند که در نهایت با دخالت دادستان دادگاه عمومی و انقلاب کرمانشاه وی را قبول کردند.
زندان زنان کرمانشاه در محل کانون اصلاح و تربیت این شهر قرار دارد و با تراکم جمعیتی بالا دارای امکانات بهداشتی و پزشکی بسیار محدودی است و نگهداری زینب جلالایان در این زندان با توجه به وضعیت بیماری وی و نیاز مبرم به خدمات پزشکی نگرانیها را نسبت به وضعیت سلامتی وی افزایش میدهد.
@bidarzani
http://kurdistanhumanrights.org/fa/?p=14261
KHRN
نگرانی در مورد وضعیت سلامتی زینب جلالیان پس از انتقال به زندان کرمانشاه | شبکە حقوق بشر کردستان
بنا به اطلاع شبکه حقوق بشر کردستان، زینب جلالیان، زندانی سیاسی کُرد پس از ۳ ماه نگهداری در در سلول انفرادی زندان کرمان روز سهشنبه ۱ مهر به زندان کرمانشاه…
📌جایزه نوبل آلترناتیو برای نسرین ستوده
🔹کمیته جایزه نوبل آلترناتیو: «پایداری نسرین ستوده برای احقاق حقوق مدنی و مبارزاتش با سرکوب او را به یک شخصیت نمادین برای تحقق عدالت در ایران تبدیل کرده است.»
🔹ستوده در طی نزدیک به ۵۰ روز اعتصاب غذا در اعتراض به تداوم حبس زندانیان سیاسی در دوران همهگیری ویروس کرونا، بهدلیل عوارض ناشی از این اقدام چند بار به بهداری زندان یا بیمارستان منتقل شد. خانواده این زندانی سیاسی بارها اعلام کرده بودند که او در طول دوران اعتصاب غذا از رسیدگی پزشکی لازم محروم مانده است.
@bidarzani
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/541781&rhash=eec6b76cb50965
🔹کمیته جایزه نوبل آلترناتیو: «پایداری نسرین ستوده برای احقاق حقوق مدنی و مبارزاتش با سرکوب او را به یک شخصیت نمادین برای تحقق عدالت در ایران تبدیل کرده است.»
🔹ستوده در طی نزدیک به ۵۰ روز اعتصاب غذا در اعتراض به تداوم حبس زندانیان سیاسی در دوران همهگیری ویروس کرونا، بهدلیل عوارض ناشی از این اقدام چند بار به بهداری زندان یا بیمارستان منتقل شد. خانواده این زندانی سیاسی بارها اعلام کرده بودند که او در طول دوران اعتصاب غذا از رسیدگی پزشکی لازم محروم مانده است.
@bidarzani
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/541781&rhash=eec6b76cb50965
رادیو زمانه
جایزه نوبل آلترناتیو برای نسرین ستوده
کمیته جایزه نوبل آلترناتیو: «پایداری نسرین ستوده برای احقاق حقوق مدنی و مبارزاتش با سرکوب او را به یک شخصیت نمادین برای تحقق عدالت در ایران تبدیل کرده است.»