📌نقشهای جنسیتی و راندن زنان به پستوی خانه! از مجلس مشروطه تا مجلس یازدهم
✍مرضیه حسینی
@bidarzani
🔺اظهارات سمیه محمودی نمایندهی مجلس یازدهم در خصوص پاسخ هیئت رئیسهی مجلس به درخواست زنان نماینده برای حضور در فراکسیونهای مجلس و پستهای مدیریتی، مبنی بر بازگشت زنان به خانه، جلوهای دیگر از دوگانهی سختجان و دیرپای فرهنگ – طبیعت و اعتقاد به تعلق مردان و زنان به حوزههای جداگانهی عمومی و خصوصی است. باور به نقشهای سنتی زنان و این انگاره که زن به دلیل طبیعت زنانهاش در زادن و پروریدن، متعلق به عرصهی خصوصی است و مرد مسئولیت حضور در عرصهی عمومی و مدیریت و ادارهی امور را بر عهده دارد، مفهومی است که حداقل از زمان مشروطه به این سو نقش مهمی در تضییع حقوق زنان و کوتاه کردن دست آنها از فرصتهای برابر شغلی داشته است.
📍اظهارات هیئت رئیسهی مجلس، تداوم مفهوم مادریت جدید
🔺تن دادن به مفهوم تقسیم کار جنسیتی و مادریت جدید به معنی مادر و همسری تحصیلکرده و آگاه به مسائل روز که لزوما مشارکتی در امور سیاسی و اجتماعی ندارد، توسط فمینیستهای اولیه از زمان مشروطه با هدف متقاعد کردن حاکمیت برای تن دادن به حقوق آموزشی – فرهنگی زنان و اشتغال آنها در پارهای از مشاغل زنانه مطرح شد. اتخاذ این رویکرد در آن زمان و متأثر از فضای عصر قاجاری قابل فهم است.
📍سوءاستفاده دولتمردان از مادریت مدنظر زنان
🔺از همان زمان مشروطه، ساختار مردسالار نظام سیاسی که در پیوند با فضای زنستیز اجتماعی قرار داشت، کوشید با تاکید بر نقشهای سنتی زنان آنان را در پستوی خانه نگاه دارد.
#کار_خانگی
#تقسیم_کار_جنسیتی
👈🏽ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏿
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30234&rhash=3ec4f87be6d7d1
✍مرضیه حسینی
@bidarzani
🔺اظهارات سمیه محمودی نمایندهی مجلس یازدهم در خصوص پاسخ هیئت رئیسهی مجلس به درخواست زنان نماینده برای حضور در فراکسیونهای مجلس و پستهای مدیریتی، مبنی بر بازگشت زنان به خانه، جلوهای دیگر از دوگانهی سختجان و دیرپای فرهنگ – طبیعت و اعتقاد به تعلق مردان و زنان به حوزههای جداگانهی عمومی و خصوصی است. باور به نقشهای سنتی زنان و این انگاره که زن به دلیل طبیعت زنانهاش در زادن و پروریدن، متعلق به عرصهی خصوصی است و مرد مسئولیت حضور در عرصهی عمومی و مدیریت و ادارهی امور را بر عهده دارد، مفهومی است که حداقل از زمان مشروطه به این سو نقش مهمی در تضییع حقوق زنان و کوتاه کردن دست آنها از فرصتهای برابر شغلی داشته است.
📍اظهارات هیئت رئیسهی مجلس، تداوم مفهوم مادریت جدید
🔺تن دادن به مفهوم تقسیم کار جنسیتی و مادریت جدید به معنی مادر و همسری تحصیلکرده و آگاه به مسائل روز که لزوما مشارکتی در امور سیاسی و اجتماعی ندارد، توسط فمینیستهای اولیه از زمان مشروطه با هدف متقاعد کردن حاکمیت برای تن دادن به حقوق آموزشی – فرهنگی زنان و اشتغال آنها در پارهای از مشاغل زنانه مطرح شد. اتخاذ این رویکرد در آن زمان و متأثر از فضای عصر قاجاری قابل فهم است.
📍سوءاستفاده دولتمردان از مادریت مدنظر زنان
🔺از همان زمان مشروطه، ساختار مردسالار نظام سیاسی که در پیوند با فضای زنستیز اجتماعی قرار داشت، کوشید با تاکید بر نقشهای سنتی زنان آنان را در پستوی خانه نگاه دارد.
#کار_خانگی
#تقسیم_کار_جنسیتی
👈🏽ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏿
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30234&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
نقشهای جنسیتی و راندن زنان به پستوی خانه! از مجلس مشروطه تا مجلس یازدهم - بیدارزنی
در جوامعی مانند ایران که مردسالاری در تمام سطوح اعمال میشود، کلیشههای جنسیتی که ریشه در سنتهای فرهنگی و اجتماعی جوامع داشته و نقش مهمی نیز در رویههای قضایی و حقوقی زنستیز ایفا میکنند، عاملی مهم در عدم مشارکت سیاسی موثر زنان در سطوح مختلف مانند نمایندگی…
زنان تا چه اندازه در عرصههای مدیریتی حضور دارند؟
🔹 با گسترش نفوذ زنان در همه عرصهها از جمله اقتصادی و سیاسی در جهان، نمیتوان فعالیتهای نیمی از جامعه در عرصههای مدیریتی را محدود کرد.
🔹 تقسیم عادلانه قدرت در تمامی عرصهها میان زنان و مردان نه تنها ضامن پیشبرد دموکراسی بوده، بلکه حق مسلم شهروندی هر دو جنسیت است.
🔹 دارا بودن سهم برابر برای تأثیرگذاری در عرصه سیاسی نیز یکی از حقوق مسلم آنهاست./ایمنا
#زنان
@bidarzani
🔹 با گسترش نفوذ زنان در همه عرصهها از جمله اقتصادی و سیاسی در جهان، نمیتوان فعالیتهای نیمی از جامعه در عرصههای مدیریتی را محدود کرد.
🔹 تقسیم عادلانه قدرت در تمامی عرصهها میان زنان و مردان نه تنها ضامن پیشبرد دموکراسی بوده، بلکه حق مسلم شهروندی هر دو جنسیت است.
🔹 دارا بودن سهم برابر برای تأثیرگذاری در عرصه سیاسی نیز یکی از حقوق مسلم آنهاست./ایمنا
#زنان
@bidarzani
📌ماجرای دختر کوهدشتی که با ضربه پتک پدر به کما رفت
🔸یکی از همسایهها: «زن بیچاره گریه میکرد و میگفت بالاخره کار خودش را کرد. در گریههایش گفت که قبلا هم برای پول و اختلاف سر مسائل مالی قصد داشته آنها را به قتل برساند، اما موفق نشده و این بار هم در خواب به سراغشان رفته بود. به هر حال بعد از این اتفاق مرد خانواده خودش را هم کشت.»
🔸خشونت خانوادگی اینبار گریبان دختر بیست ساله کوهدشتی را گرفت. بار دیگر یک دختر جوان قربانی خشم ناگهانی پدرش شده و حالا روی تخت بیمارستان با مرگ دستوپنجه نرم میکند. این دختر بیست ساله در دعوایی خانوادگی با ضربه پتک به سرش به حالت کما رفت.
🔸پدر این خانواده قصد داشت پس از کشتن دخترش، همسرش را نیز به قتل برساند اما صدای فریاد کمک این زن مانع یک جنایت دیگر شد. با این حال پدر خانواده وقتی دید که موفق به قتل همسرش نمیشود با قرص برنج به زندگی خود پایان داد.
🔸ساعت ۵ صبح روز سهشنبه بود. صدای فریاد یک زن در خانهای در کوهدشت همسایگان را وحشتزده کرد. زن میانسالی فریاد میزد و از مردم کمک میخواست. آن خانه در پشت مسجد امیرالمومنین کوهدشت خبر از جنایت میداد.
🔸با حضور همسایگان زن میانسال وحشتزده از آنان درخواست کمک کرد. مرتب میگفت دخترم را کشت. این زن که فریاد میزد و گریه میکرد، به همسایگان گفت که شوهرش دخترشان را زخمی کرده و قصد دارد او را نیز به قتل برساند. بنابراین بلافاصله موضوع به اورژانس و پلیس اطلاع داده شد.
🔸عوامل انتظامی و نیروهای اورژانس خیلی زود خود را به محل حادثه رساندند. دختر جوان که بهشدت زخمی شده بود، بلافاصله به بیمارستان منتقل شد. زن میانسال همچنان اشک میریخت و شوکه بود. او به مأموران پلیس گفت: «شوهرم اعتیاد دارد. او چند بار تا حالا به من و دخترم حمله کرده، این بار هم به سراغمان آمد تا ما را به قتل برساند. او با پتک به سر دخترم ضربه زد بعد به سراغ من آمد که توانستم فرار کنم و موضوع را به همسایهها بگویم.»
🔸با این اظهارات، مأموران پلیس به سراغ مرد خانواده رفتند. این مرد که حال و روز مناسبی نداشت با دیدن مأموران گفت که قرص خورده و به زودی خواهد مرد؛ او ادعا کرد که قرص برنج خورده است.
🔸بلافاصله او نیز به بیمارستان منتقل شد ولی نتوانست دوام بیاورد و جان خود را از دست داد. این در حالی بود که تحقیقات درباره این جنایت خانوادگی از سوی پلیس ادامه یافت. زن میانسال در حالی که خودش هم کمی آسیب دیده بود، در تحقیقات بعدی گفت: «نمیدانم چرا این مرد این کار را کرد. او به علت اینکه در دام اعتیاد افتاده بود و شیشه مصرف میکرد، دست به چنین کاری زد و درنهایت زندگی من و دخترم را نابود کرد.»
🔸یکی از همسایگان این خانواده در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» در حالی که نمیخواست نامش فاش شود، ماجرای آن صبح را این چنین روایت کرد: «این خانواده سالهاست که در این خانه زندگی میکنند. مرد خانواده کارمند بازنشسته شهرداری بود؛ اتفاقا وضع مالی بدی نداشتند ولی او چند وقتی میشد که در دام شیشه گرفتار شده بود. از وقتی معتاد شد، خانوادهاش را مرتب اذیت میکرد. چند باری شنیدیم که به جان همسر و دخترش افتاده و آنها را کتک زده بود. آن روز هم وقتی صدای فریادهای آنها را شنیدیم، خود را مقابل خانهشان رساندیم. زن بیچاره گریه میکرد و میگفت بالاخره کار خودش را کرد.
🔸در گریههایش گفت که قبلا هم برای پول و اختلاف سر مسائل مالی قصد داشته آنها را به قتل برساند، اما موفق نشده و این بار هم در خواب به سراغشان رفته بود. به هر حال بعد از این اتفاق مرد خانواده خودش را هم کشت. گویا او هنگام قتل شیشه مصرف کرده بود و در حالت طبیعی خودش نبوده، اما وقتی دخترش را زخمی میکند و به حالت طبیعی برمیگردد، دست به خودکشی میزند. حالا هم از بیمارستان شنیدهایم که حال این دختر اصلا خوب نیست و به کما رفته است.»
🔸در حال حاضر پلیس تحقیقات خود را برای این پرونده همچنان ادامه میدهد تا زوایای پنهان این ماجرای تلخ آشکار شود.
🔷در سال جاری شاهد پروندههای زیادی بودیم که در آن دختران جوان پدر خانواده شدند؛ نام رومینا اشرفی و ریحانه عامری برای همه مردم کشور آشناست.
🔸دخترانی که در یک لحظه و به دلایل مختلف قربانی خشم پدر شدند، زندگی کوتاهشان به پایان رسید و تمام آرزوهایشان با عصبانیت پدر به زیر خاک رفت.
🔹حدیث یازده ساله در خوی، مینا اشرفی در تالش و ریحانه عامری در کرمان به دست پدرانشان کشته شدند و حالا نیز دختر کوهدشتی روی تخت بیمارستان در جدال با مرگ است.
✅منبع: روزنامه شهروند
#قتل_ناموسی
#زن_کشی
@bidarzani
🔸یکی از همسایهها: «زن بیچاره گریه میکرد و میگفت بالاخره کار خودش را کرد. در گریههایش گفت که قبلا هم برای پول و اختلاف سر مسائل مالی قصد داشته آنها را به قتل برساند، اما موفق نشده و این بار هم در خواب به سراغشان رفته بود. به هر حال بعد از این اتفاق مرد خانواده خودش را هم کشت.»
🔸خشونت خانوادگی اینبار گریبان دختر بیست ساله کوهدشتی را گرفت. بار دیگر یک دختر جوان قربانی خشم ناگهانی پدرش شده و حالا روی تخت بیمارستان با مرگ دستوپنجه نرم میکند. این دختر بیست ساله در دعوایی خانوادگی با ضربه پتک به سرش به حالت کما رفت.
🔸پدر این خانواده قصد داشت پس از کشتن دخترش، همسرش را نیز به قتل برساند اما صدای فریاد کمک این زن مانع یک جنایت دیگر شد. با این حال پدر خانواده وقتی دید که موفق به قتل همسرش نمیشود با قرص برنج به زندگی خود پایان داد.
🔸ساعت ۵ صبح روز سهشنبه بود. صدای فریاد یک زن در خانهای در کوهدشت همسایگان را وحشتزده کرد. زن میانسالی فریاد میزد و از مردم کمک میخواست. آن خانه در پشت مسجد امیرالمومنین کوهدشت خبر از جنایت میداد.
🔸با حضور همسایگان زن میانسال وحشتزده از آنان درخواست کمک کرد. مرتب میگفت دخترم را کشت. این زن که فریاد میزد و گریه میکرد، به همسایگان گفت که شوهرش دخترشان را زخمی کرده و قصد دارد او را نیز به قتل برساند. بنابراین بلافاصله موضوع به اورژانس و پلیس اطلاع داده شد.
🔸عوامل انتظامی و نیروهای اورژانس خیلی زود خود را به محل حادثه رساندند. دختر جوان که بهشدت زخمی شده بود، بلافاصله به بیمارستان منتقل شد. زن میانسال همچنان اشک میریخت و شوکه بود. او به مأموران پلیس گفت: «شوهرم اعتیاد دارد. او چند بار تا حالا به من و دخترم حمله کرده، این بار هم به سراغمان آمد تا ما را به قتل برساند. او با پتک به سر دخترم ضربه زد بعد به سراغ من آمد که توانستم فرار کنم و موضوع را به همسایهها بگویم.»
🔸با این اظهارات، مأموران پلیس به سراغ مرد خانواده رفتند. این مرد که حال و روز مناسبی نداشت با دیدن مأموران گفت که قرص خورده و به زودی خواهد مرد؛ او ادعا کرد که قرص برنج خورده است.
🔸بلافاصله او نیز به بیمارستان منتقل شد ولی نتوانست دوام بیاورد و جان خود را از دست داد. این در حالی بود که تحقیقات درباره این جنایت خانوادگی از سوی پلیس ادامه یافت. زن میانسال در حالی که خودش هم کمی آسیب دیده بود، در تحقیقات بعدی گفت: «نمیدانم چرا این مرد این کار را کرد. او به علت اینکه در دام اعتیاد افتاده بود و شیشه مصرف میکرد، دست به چنین کاری زد و درنهایت زندگی من و دخترم را نابود کرد.»
🔸یکی از همسایگان این خانواده در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» در حالی که نمیخواست نامش فاش شود، ماجرای آن صبح را این چنین روایت کرد: «این خانواده سالهاست که در این خانه زندگی میکنند. مرد خانواده کارمند بازنشسته شهرداری بود؛ اتفاقا وضع مالی بدی نداشتند ولی او چند وقتی میشد که در دام شیشه گرفتار شده بود. از وقتی معتاد شد، خانوادهاش را مرتب اذیت میکرد. چند باری شنیدیم که به جان همسر و دخترش افتاده و آنها را کتک زده بود. آن روز هم وقتی صدای فریادهای آنها را شنیدیم، خود را مقابل خانهشان رساندیم. زن بیچاره گریه میکرد و میگفت بالاخره کار خودش را کرد.
🔸در گریههایش گفت که قبلا هم برای پول و اختلاف سر مسائل مالی قصد داشته آنها را به قتل برساند، اما موفق نشده و این بار هم در خواب به سراغشان رفته بود. به هر حال بعد از این اتفاق مرد خانواده خودش را هم کشت. گویا او هنگام قتل شیشه مصرف کرده بود و در حالت طبیعی خودش نبوده، اما وقتی دخترش را زخمی میکند و به حالت طبیعی برمیگردد، دست به خودکشی میزند. حالا هم از بیمارستان شنیدهایم که حال این دختر اصلا خوب نیست و به کما رفته است.»
🔸در حال حاضر پلیس تحقیقات خود را برای این پرونده همچنان ادامه میدهد تا زوایای پنهان این ماجرای تلخ آشکار شود.
🔷در سال جاری شاهد پروندههای زیادی بودیم که در آن دختران جوان پدر خانواده شدند؛ نام رومینا اشرفی و ریحانه عامری برای همه مردم کشور آشناست.
🔸دخترانی که در یک لحظه و به دلایل مختلف قربانی خشم پدر شدند، زندگی کوتاهشان به پایان رسید و تمام آرزوهایشان با عصبانیت پدر به زیر خاک رفت.
🔹حدیث یازده ساله در خوی، مینا اشرفی در تالش و ریحانه عامری در کرمان به دست پدرانشان کشته شدند و حالا نیز دختر کوهدشتی روی تخت بیمارستان در جدال با مرگ است.
✅منبع: روزنامه شهروند
#قتل_ناموسی
#زن_کشی
@bidarzani
📍خلود متولد ۱۳۷۷، دانشجوی کشاورزی. جرمش عضویت در یک گروه تلگرامی بود... او هم مدتی از اهواز به ۲۰۹منتقل شده بود. از آنجا به زندان قرچک ورامین. خلود مدتی در بند۵ زندان قرچک بود و گاهی با هم درباره بچههای قرچک صحبت
میکردیم. خلود دوست صهباست."
📍صهبا چهرهای ریز و سبز دارد، دماغی کوچک وسربالا وموهایی مشکی و وز. وقتی میخندد.. شیطنت از صورتش بیرون میزند. صهبا متولد ۱۳۷۸ است. همکلاسی خلود بوده و گاهی شعر عربی مینوشته. صهبا را آخرینبار در سالن ملاقات، باچادر سفیدی درآغوش پدرش دیدم.
✅روایت سپیده قلیان از زنان زندانی عرب
تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکند
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
📍خلود متولد ۱۳۷۷، دانشجوی کشاورزی. جرمش عضویت در یک گروه تلگرامی بود... او هم مدتی از اهواز به ۲۰۹منتقل شده بود. از آنجا به زندان قرچک ورامین. خلود مدتی در بند۵ زندان قرچک بود و گاهی با هم درباره بچههای قرچک صحبت
میکردیم. خلود دوست صهباست."
📍صهبا چهرهای ریز و سبز دارد، دماغی کوچک وسربالا وموهایی مشکی و وز. وقتی میخندد.. شیطنت از صورتش بیرون میزند. صهبا متولد ۱۳۷۸ است. همکلاسی خلود بوده و گاهی شعر عربی مینوشته. صهبا را آخرینبار در سالن ملاقات، باچادر سفیدی درآغوش پدرش دیدم.
✅روایت سپیده قلیان از زنان زندانی عرب
تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکند
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
📢📢📢
📰 #پیشخوان_خبر
📍مصطفی نیلی، یکی از وکلای #سعید_تمجیدی و #محمد_رجبی، نیز نوشت: «امروز پیرو تعیین وقت قبلی و با مساعدت اجرای احکام برای مطالعه پرونده موکلین به دادسرای ناحیه ۳۳ رفتیم و شروع به مطالعه پرونده کردیم». او در عین حال خبر داد که «پرونده براساس تشریفات آیین دادرسی کیفری به اجرای احکام فرستاده شده است».
📍وکیل #امیرحسین_مرادی: به وکلا اجازه ورود به پرونده سه محکوم به اعدام اعتراضات آبان داده شد. بابک پاکنیا، وکیل امیرحسین مرادی، خبر داد روز چهارشنبه اجازه ورود وکلا به پرونده سه محکوم به اعدام اعتراضات آبان داده شده است.
📍#کارگران_نیشکر_هفت_تپه در سی و یکمین روز از اعتصابشان با راهپیمایی در سطح شهر شوش خواستار آزادی چهار کارگر بازداشتی روز گذشته شدند.
📍یوسف بهمنی، ابراهیم عباسی منجزی، محمد خنیفر و مسلم چشم خاور ۴ نفر از فعالین کارگری هفت تپه با قید کفالت آزاد شدند. این شهروندان روز گذشته توسط نیروهای امنیتی در مقابل فرمانداری شهرستان شوش بدون ارائه حکم قضایی بازداشت شدند.
📍#معصومه_سلیمانی دارنده مدال برنز جهان در کشتی آلیش، حق شرکت در انتخابات هیئت کشتی استان لرستان را ندارد. او بیست و پنجم آبان در جریان اعتراضات سراسری دستگیر شد و ۳۲ شب را بدون حق ملاقات در زندان مرکزی لرستان به سر برد. معصومه سلیمانی برای ارائه برنامههای مدون خود در دفتر کریمی رئیس اداره ورزش و جوانان استان لرستان حضور یافته اما در پاسخ گفتهاند تایید صلاحیت نامزدها خارج از اختیار مسئولین ورزشی است.
📍 شماری از #بازنشستگان_تامین_اجتماعی شهرهای ایلام، اراک، مشهد، اصفهان، بجنورد، کرج، تهران، اهواز، تبریز و کرمانشاه و بسیاری دیگر از شهرها در مقابل اداره کل تامین اجتماعی این شهرستان ها دست به تجمع اعتراضی زدند. بازنشستگان اصلیترین مطالبات خود را افزایش عادلانه مستمریها، همسانسازی حقوق، ارتقای سطح خدمات درمانی و بینیازی از بیمه تکمیلی و توجه به معیشت و رفاه بازنشستگان عنوان کردند.
📍#علیرضا_علینژاد، متهم سیاسی محبوس در زندان اوین توسط شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب تهران به ۸ سال حبس تعزیری محکوم شد.
📍پروین رمضانی اولین مربی تیم ملی فوتسال زنان ایران در ۶۵ سالگی پس از طی سال ها رنج بیماری، امروز در اهواز درگذشت. او استاد دانشگاه و عضو هیات علمی سابق دانشگاه شهیدچمران اهواز به مدت ۱۱ سال نیز هدایت تیم ملی فوتسال بانوان را برعهده داشت. تیمی که آغازگر راه رشد فوتسال زنان ایران بود.
📍#کارگران کارخانه #قند_تربت_جام حدود ۹ ماه هست که حقوقی دریافت نکردهاند.
📍در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۱۹۹ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری به ۱۳ هزار و ۴۱۰ نفر رسید.
📍استانهای آذربایجانهای شرقی و غربی، ایلام، بوشهر، خراسان رضوی، خوزستان، زنجان، کردستان، کرمانشاه، گلستان، مازندران و هرمزگان در وضعیت قرمز قرار دارند. استانهای تهران، فارس، اردبیل، اصفهان، البرز، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، کرمان، کهگیلویه و بویر احمد، لرستان، همدان، یزد و خراسان شمالی نیز در وضعیت هشدار قرار دارند.
@bidarzani
📰 #پیشخوان_خبر
📍مصطفی نیلی، یکی از وکلای #سعید_تمجیدی و #محمد_رجبی، نیز نوشت: «امروز پیرو تعیین وقت قبلی و با مساعدت اجرای احکام برای مطالعه پرونده موکلین به دادسرای ناحیه ۳۳ رفتیم و شروع به مطالعه پرونده کردیم». او در عین حال خبر داد که «پرونده براساس تشریفات آیین دادرسی کیفری به اجرای احکام فرستاده شده است».
📍وکیل #امیرحسین_مرادی: به وکلا اجازه ورود به پرونده سه محکوم به اعدام اعتراضات آبان داده شد. بابک پاکنیا، وکیل امیرحسین مرادی، خبر داد روز چهارشنبه اجازه ورود وکلا به پرونده سه محکوم به اعدام اعتراضات آبان داده شده است.
📍#کارگران_نیشکر_هفت_تپه در سی و یکمین روز از اعتصابشان با راهپیمایی در سطح شهر شوش خواستار آزادی چهار کارگر بازداشتی روز گذشته شدند.
📍یوسف بهمنی، ابراهیم عباسی منجزی، محمد خنیفر و مسلم چشم خاور ۴ نفر از فعالین کارگری هفت تپه با قید کفالت آزاد شدند. این شهروندان روز گذشته توسط نیروهای امنیتی در مقابل فرمانداری شهرستان شوش بدون ارائه حکم قضایی بازداشت شدند.
📍#معصومه_سلیمانی دارنده مدال برنز جهان در کشتی آلیش، حق شرکت در انتخابات هیئت کشتی استان لرستان را ندارد. او بیست و پنجم آبان در جریان اعتراضات سراسری دستگیر شد و ۳۲ شب را بدون حق ملاقات در زندان مرکزی لرستان به سر برد. معصومه سلیمانی برای ارائه برنامههای مدون خود در دفتر کریمی رئیس اداره ورزش و جوانان استان لرستان حضور یافته اما در پاسخ گفتهاند تایید صلاحیت نامزدها خارج از اختیار مسئولین ورزشی است.
📍 شماری از #بازنشستگان_تامین_اجتماعی شهرهای ایلام، اراک، مشهد، اصفهان، بجنورد، کرج، تهران، اهواز، تبریز و کرمانشاه و بسیاری دیگر از شهرها در مقابل اداره کل تامین اجتماعی این شهرستان ها دست به تجمع اعتراضی زدند. بازنشستگان اصلیترین مطالبات خود را افزایش عادلانه مستمریها، همسانسازی حقوق، ارتقای سطح خدمات درمانی و بینیازی از بیمه تکمیلی و توجه به معیشت و رفاه بازنشستگان عنوان کردند.
📍#علیرضا_علینژاد، متهم سیاسی محبوس در زندان اوین توسط شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب تهران به ۸ سال حبس تعزیری محکوم شد.
📍پروین رمضانی اولین مربی تیم ملی فوتسال زنان ایران در ۶۵ سالگی پس از طی سال ها رنج بیماری، امروز در اهواز درگذشت. او استاد دانشگاه و عضو هیات علمی سابق دانشگاه شهیدچمران اهواز به مدت ۱۱ سال نیز هدایت تیم ملی فوتسال بانوان را برعهده داشت. تیمی که آغازگر راه رشد فوتسال زنان ایران بود.
📍#کارگران کارخانه #قند_تربت_جام حدود ۹ ماه هست که حقوقی دریافت نکردهاند.
📍در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۱۹۹ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری به ۱۳ هزار و ۴۱۰ نفر رسید.
📍استانهای آذربایجانهای شرقی و غربی، ایلام، بوشهر، خراسان رضوی، خوزستان، زنجان، کردستان، کرمانشاه، گلستان، مازندران و هرمزگان در وضعیت قرمز قرار دارند. استانهای تهران، فارس، اردبیل، اصفهان، البرز، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، کرمان، کهگیلویه و بویر احمد، لرستان، همدان، یزد و خراسان شمالی نیز در وضعیت هشدار قرار دارند.
@bidarzani
📌سريالهای"جم" و بازتوليد خشونت خانگی
✍🏽آزاده بروجردی
🔹در هر سه سریال یادشده مردانگی و دوست داشتن زن پیوندی تنگاتنگ با آنچه غیرتی شدن مرد شناخته میشود، دارد. هر سه سریال به حال و هوای امروزی ترکیه میپردازند و ما مثلاً با مردان امروزی جامعه روبرو هستیم اما همه این مردها با پایگاههای مختلف اجتماعی همانند هم رفتاری بهشدت زنستیز و خشونت گر با زنانی که با آنها در ارتباط خونی یا عاطفی هستند، دارند (مادر، خواهر، همسر ،دختر و دوستدختر). در همه این سریالها مردان قهرمان یا ضدقهرمان داستان در حال کنترل زنان خود هستند.
🔹در سریالهای ترکی معمولاً همیشه زنی بهغایت بدجنس و ظالم وجود دارد و بخش زیادی از داستان روی دسیسههای او برای حفظ موقعیت و قدرتش در خانه میگذرد. زنان بهگونهای سیاه به تصویر کشیده میشوند که هیچگونه همدلی توسط مخاطب علیه خشونت مرد بر روی او در مخاطب عامهپسند برنینگیزند... اما آنچه در این سریال بسیار بارز است رفتار خشونت گر مردان علیه زنان خانواده است. آگاه کارا چای سمبل پدر مقتدر خانواده است که تلاش دارد اعضای خانوادهاش را دورهم نگاه دارد.
🔹همه سریالهای ترکی که از شبکههای جم پخششده است به اشکال مختلف بازتولیدکننده خشونت خانگی هستند و بهجاست که گردانندگان شبکههای ماهوارهای دقت بیشتری در انتخاب این سریالها داشته باشند و به سمت استفاده از فیلمهایی بروند که نگاه برابری به زنان دارند و موجبات قتل آنان را در جامعه فراهم نمیکنند. بیشک رسانه در عصر حاضر عنصری بهغایت تأثیرگذار است. بازتولید خشونت خانگی در سریالها همدستی کارگردان، بازیگران... همچنین گردانندگان شبکههای ماهوارهای در زنکشی است.
#خشونت_عليه_زنان
#خشونت_خانگی
@bidarzani
@Digari_ir
ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️
https://bit.ly/38USP5o
✍🏽آزاده بروجردی
🔹در هر سه سریال یادشده مردانگی و دوست داشتن زن پیوندی تنگاتنگ با آنچه غیرتی شدن مرد شناخته میشود، دارد. هر سه سریال به حال و هوای امروزی ترکیه میپردازند و ما مثلاً با مردان امروزی جامعه روبرو هستیم اما همه این مردها با پایگاههای مختلف اجتماعی همانند هم رفتاری بهشدت زنستیز و خشونت گر با زنانی که با آنها در ارتباط خونی یا عاطفی هستند، دارند (مادر، خواهر، همسر ،دختر و دوستدختر). در همه این سریالها مردان قهرمان یا ضدقهرمان داستان در حال کنترل زنان خود هستند.
🔹در سریالهای ترکی معمولاً همیشه زنی بهغایت بدجنس و ظالم وجود دارد و بخش زیادی از داستان روی دسیسههای او برای حفظ موقعیت و قدرتش در خانه میگذرد. زنان بهگونهای سیاه به تصویر کشیده میشوند که هیچگونه همدلی توسط مخاطب علیه خشونت مرد بر روی او در مخاطب عامهپسند برنینگیزند... اما آنچه در این سریال بسیار بارز است رفتار خشونت گر مردان علیه زنان خانواده است. آگاه کارا چای سمبل پدر مقتدر خانواده است که تلاش دارد اعضای خانوادهاش را دورهم نگاه دارد.
🔹همه سریالهای ترکی که از شبکههای جم پخششده است به اشکال مختلف بازتولیدکننده خشونت خانگی هستند و بهجاست که گردانندگان شبکههای ماهوارهای دقت بیشتری در انتخاب این سریالها داشته باشند و به سمت استفاده از فیلمهایی بروند که نگاه برابری به زنان دارند و موجبات قتل آنان را در جامعه فراهم نمیکنند. بیشک رسانه در عصر حاضر عنصری بهغایت تأثیرگذار است. بازتولید خشونت خانگی در سریالها همدستی کارگردان، بازیگران... همچنین گردانندگان شبکههای ماهوارهای در زنکشی است.
#خشونت_عليه_زنان
#خشونت_خانگی
@bidarzani
@Digari_ir
ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️
https://bit.ly/38USP5o
Telegraph
سریالهای «جم»ش و بازتولید خشونت خانگی
دیگری: این روزها که جامعه ایران در شوک قتلهای ناموسی به سر میبرد میتوان بهجز تحیر در برابر آنچه رخ میدهد میتوانیم به دلایلی نیز که خشونت خانگی را بازتولید میکند بپردازیم تا با مداقه در این عوامل و دلایل در آیندهای نهچندان دور بتوانیم به کاهش این…
📌 احکام اعدام معترضین شرکت کننده در خیزش آبان ۹۸ باید فورا لغو شود
دستگاه قضایی حکومت به ریاست صلواتی قاضی پرسابقه در صدور احکام اعدام زندانیان سیاسی، حکم اعدام برای سه جوان معترض، مبارز و حق طلب به نامهای امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی به جرم شرکت در خیزش توده ای آبان ۹۸ صادر کرده است. این حکم ضد بشری توسط دیوان عالی کشور تایید گردیده است.
در اصفهان نیز ۸ نفر و در بعضی از شهرهای دیگر افرادی به همین جرم به اعدام محکوم شده اند.
حکومت که به گفته سران و مقاماتش، خود را در مقابل تامین معیشت مردم ناتوان و به زانو درآمده می بیند، راهی غیر از دست بردن به خشونت، کشتار و اعدام معترضان به نابسامانی اقتصادی، گرانی، فقر و گرسنگی را در مقابل خود نمی بیند.
قتل عام هزاران انسان معترض به افزایش یک شبه سه برابری قیمت بنزین در آبان ۹۸ و بازداشت و شکنجه و زندانی نمودن هزاران نفر دیگر طی سه روز، وحشت دستگاههای حکومتی از گسترش آن اعتراضات مردمی بود که خود را در قالب حمله خونین به معترضین نشان داد. وحشتی که قبل از خیزش آبان ۹۸از زبان سران به همدیگر هشدار داده می شد و بعد از آن کشتار، امروزه با نگرانی سراسيمگی بیشتر از زبانشان جاری است.
هشدارهای امنیتی مقامات به همدیگر که حتی از طرف وزیر بهداشت برای آماده باش به فرماندهان امنیتی، انتظامی و رئیس دولت برای مقابله با خیزشهای میلیونی گرسنگان داده می شود، نشان از آن است که کشتار خونین آبان ۹۸ با تمام ابعاد جنایتکارانه اش نتوانسته است، مردم به جان آمده را ساکت و منکوب کند. هشدارهای مقامات جدی هستند! زیرا خشم و نفرت ده ها میلیون انسان به فقر و گرسنگی کشانده شده که عامدانه بی دارو و درمان به دست بلای کشنده ویروس کرونا سپرده شده و هر روز خیلی از انسانها را قتل عام می کند، جدی است. علاوه بر این زخم ناشی از قتل و کشتار هزاران کودک، نوجوان، جوان و میانسال توسط تفنگ بدستان سرکوبگر همچنان بر جسم و روان جامعه چنگ می کشد. مردمی که هم اینک نیز به خاطر شانه خالی کردن دولت و حکومت در قبال مسولیت تامین معیشت دوران کرونایی و تامین دارو و درمان برای مبتلایان به کرونا، هر روز عزیزان جانباخته خود را روانه قبرستان می کنند و به عزایشان می نشینند، آرام نخواهند نشست و نظارهگر نخواهند ماند.
صدور احکام اعدام برای این سه جوان، اقدامی جنایتکارانه به قصد مرعوب کردن مردم و پیشگیری از وقوع شورش های گرسنگان است که سران و مقامات مدام با اضطراب و دلهره به همدیگر هشدارش را می دهند.
این احکام باید وسیعا مورد اعتراض واقع گردند و خواهان لغو فوری آن و آزادی بلافاصله و بدون قید و شرط امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی، محمد رجبی و دیگر زندانیان سیاسی محکوم به اعدام شد.
۲۴ تیر ۹۹
۱- اتحاد بازنشستگان ایران
۲- انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه
۳- سندیکای نقاشان البرز
۴- شورای بازنشستگان ایران
۵- گروه کارگران و معلمان ۱۹ اسفند
۶- گروهی از فعالین کارگری سقز
۷-گروهی از فعالین لغو کار کودکان
۸-تشکل مستقل دانشجویان پیشرو دانشگاه اصفهان
۹-دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
۱۰-دانشجویان دانشگاه آزاد نجف آباد اصفهان
۱۱-جمعی از دانشجویان دانشگاههای مشهد
۱۲-جمعی از دانشجویان دانشگاه های هنر تهران
۱۳-بازنشستگان فلزکار مکانیک
۱۴-گروه شورای همبستگی کارگری
@bidarzani
@isfahanuni97
دستگاه قضایی حکومت به ریاست صلواتی قاضی پرسابقه در صدور احکام اعدام زندانیان سیاسی، حکم اعدام برای سه جوان معترض، مبارز و حق طلب به نامهای امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی به جرم شرکت در خیزش توده ای آبان ۹۸ صادر کرده است. این حکم ضد بشری توسط دیوان عالی کشور تایید گردیده است.
در اصفهان نیز ۸ نفر و در بعضی از شهرهای دیگر افرادی به همین جرم به اعدام محکوم شده اند.
حکومت که به گفته سران و مقاماتش، خود را در مقابل تامین معیشت مردم ناتوان و به زانو درآمده می بیند، راهی غیر از دست بردن به خشونت، کشتار و اعدام معترضان به نابسامانی اقتصادی، گرانی، فقر و گرسنگی را در مقابل خود نمی بیند.
قتل عام هزاران انسان معترض به افزایش یک شبه سه برابری قیمت بنزین در آبان ۹۸ و بازداشت و شکنجه و زندانی نمودن هزاران نفر دیگر طی سه روز، وحشت دستگاههای حکومتی از گسترش آن اعتراضات مردمی بود که خود را در قالب حمله خونین به معترضین نشان داد. وحشتی که قبل از خیزش آبان ۹۸از زبان سران به همدیگر هشدار داده می شد و بعد از آن کشتار، امروزه با نگرانی سراسيمگی بیشتر از زبانشان جاری است.
هشدارهای امنیتی مقامات به همدیگر که حتی از طرف وزیر بهداشت برای آماده باش به فرماندهان امنیتی، انتظامی و رئیس دولت برای مقابله با خیزشهای میلیونی گرسنگان داده می شود، نشان از آن است که کشتار خونین آبان ۹۸ با تمام ابعاد جنایتکارانه اش نتوانسته است، مردم به جان آمده را ساکت و منکوب کند. هشدارهای مقامات جدی هستند! زیرا خشم و نفرت ده ها میلیون انسان به فقر و گرسنگی کشانده شده که عامدانه بی دارو و درمان به دست بلای کشنده ویروس کرونا سپرده شده و هر روز خیلی از انسانها را قتل عام می کند، جدی است. علاوه بر این زخم ناشی از قتل و کشتار هزاران کودک، نوجوان، جوان و میانسال توسط تفنگ بدستان سرکوبگر همچنان بر جسم و روان جامعه چنگ می کشد. مردمی که هم اینک نیز به خاطر شانه خالی کردن دولت و حکومت در قبال مسولیت تامین معیشت دوران کرونایی و تامین دارو و درمان برای مبتلایان به کرونا، هر روز عزیزان جانباخته خود را روانه قبرستان می کنند و به عزایشان می نشینند، آرام نخواهند نشست و نظارهگر نخواهند ماند.
صدور احکام اعدام برای این سه جوان، اقدامی جنایتکارانه به قصد مرعوب کردن مردم و پیشگیری از وقوع شورش های گرسنگان است که سران و مقامات مدام با اضطراب و دلهره به همدیگر هشدارش را می دهند.
این احکام باید وسیعا مورد اعتراض واقع گردند و خواهان لغو فوری آن و آزادی بلافاصله و بدون قید و شرط امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی، محمد رجبی و دیگر زندانیان سیاسی محکوم به اعدام شد.
۲۴ تیر ۹۹
۱- اتحاد بازنشستگان ایران
۲- انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه
۳- سندیکای نقاشان البرز
۴- شورای بازنشستگان ایران
۵- گروه کارگران و معلمان ۱۹ اسفند
۶- گروهی از فعالین کارگری سقز
۷-گروهی از فعالین لغو کار کودکان
۸-تشکل مستقل دانشجویان پیشرو دانشگاه اصفهان
۹-دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
۱۰-دانشجویان دانشگاه آزاد نجف آباد اصفهان
۱۱-جمعی از دانشجویان دانشگاههای مشهد
۱۲-جمعی از دانشجویان دانشگاه های هنر تهران
۱۳-بازنشستگان فلزکار مکانیک
۱۴-گروه شورای همبستگی کارگری
@bidarzani
@isfahanuni97
پادکست دانشگاه ما شماره هفتم
<unknown>
🔷این پادکست از روایات ارسالی دانشجویانی تهیه شده است که در تجمعات آبان و دی ماه دانشگاه های تهران، اصفهان و نوشیروانی بابل حضور داشتند.
🔷 با توجه به اینکه تا کنون چنین روایاتی از اعتراضات منتشر نشده است، تصمیم گرفتیم آنهارا بصورت پادکست منتشر کنیم.
✅روایت دانشگاه اصفهان به کوشش «دانشجویان پیشرو دانشگاه اصفهان» تهیه شده است.
#پادکست
@bidarzani
@Daneshgah_ma
🔷 با توجه به اینکه تا کنون چنین روایاتی از اعتراضات منتشر نشده است، تصمیم گرفتیم آنهارا بصورت پادکست منتشر کنیم.
✅روایت دانشگاه اصفهان به کوشش «دانشجویان پیشرو دانشگاه اصفهان» تهیه شده است.
#پادکست
@bidarzani
@Daneshgah_ma
📌 نوزایشِ سازمانِ «معلمانِ گچ بهدست»
🔺 فرایندِ سازمانیابی معلمان – بخش اول ۱۳۸۵-۱۳۷۷
✍نوشتهی: فرنگیس بختیاری
🔸این تحقیق، پیشکشِ معلمان عزیز و تشکلهای صنفی آنها، که سکونِ حاکم در تشکلگراییِ ِمستقلِ و پایدارِ کارگری را پس از چند دهه شکستند. پیشکشِ فعالان صنفی که با گردننهادن به اعدام، زندان، شکنجه، تبعید و اخراج، چون مبارزان انقلابی دهه ۵۰، بر فضای ترس و ارعاب غلبه میکنند. پیشکشِ آنها که با نوشتن و نقدکردن در جایگاه یک معلم، به جنبش معلمان اعتباری نوین بخشیدهاند. پیشکشِ بازنشستگان که خود را بازایستادگان نامیدهاند. و پیشکشِ صمد بهرنگی که مبارزه در جایگاه اجتماعی یک معلم را نهادینه کردهاست.
🔸 در راستای پاسخی محدود بهضرورت «خاذنهایی برای حفظ و ذخیره و استفادهی بجا» از تجربهیِ زیستهی سازمانیابی و ظرفیتهای ضدسرمایهدارانهی جنبشهای کارگری اخیِر ایران، و در ادامه مقالاتِ انسان آبان این بار به واکاوی پیشینه سازمانیابی در جنبش معلمان با تمركز بر دو دهه اخير پرداختهايم. جنبشی که از نقطه نظر کمیت و وزن اجتماعی، شامل قشری وسیع از کارگرانِ مولد در سراسر کشور است. معلمان، بیش از ۱۵ میلیون دانشآموز پشتِ سر خود دارند و از شهرهای بزرگ تا روستاها، با این جمعیت جوان، هر روز در ارتباطی فعال هستند. آنها ـ بهروایت یک معلم بازنشسته – اختصاراً، بانفوذترین کلام، گستردهترین ارتباط، موثرترین اراده را در بین کارگران دارند. اعتراض و اعتصاب آنها وسیعاً و بلاواسطه در جامعه منعکس و در زندگی غالب مردم، دانشآموزان و خانوادههای آنان، مطرح و مورد بحث واقع میشود. بههمین جهت، شکل و ماهیت مبارزه طبقاتی آنها بازتابی گسترده در اقشار دیگرِ کارگری دارد. معلمان از اولین اقشار کارگری در ایران بودند که از اواخر دهه ۷۰، سازمانیابی مستقل از قدرت را مجدداً شروع و مستمر و رونده ادامه دادهاند. آنها بدون فراشدهای ناممکن و موقت، با محوریت بُعد اقتصادی مبارزه، بر امکان سازمانیابی مستقل، استوار و محکم پای فشردند، در برابر اخراج دستگیری، اعدام و تبعید دست از مبارزه برنداشتند و موفق شدند عمدتاً در ۲ دهه گذشته، پایدارترین تشکل مستقل کارگری را، با ساختاری متمرکز و غیرمتمرکز ایجاد کنند. تشکلی با شکلِ سندیکایی متداول و شناخته شده، که به چانهزنی مزد قناعت نکرد و در اوجهای جنبش کارگری، از مرزهای سندیکایی پا فراتر گذاشته است. تشکلی زایندهِ پراتیکِ خودگسترِ کارگران ایران، که ویژه اینگونه نظامهای تمامیتخواه و شرایط تاریخی مشخص ایران است.
🔸فرآیندِ سازمانیابی معلمان، واکاوی زایش و رشد آن در دو دهه گذشته، به صورت تحلیل انضمامی از وضعیت انضمامی، موضوع این مقاله در چند بخش است. بخش نخست به نوزایشِ تشکیلاتِ معلمانی میپردازد که با شروع اعتراضاتِ پساجنگ در دهه ۷۰ و در ضدیت با معلمان وابسته به قدرت، به «معلمِ گچ بهدست» مشهور شدند. کارگرانی که تنها دارائیشان نیروی کار و گچِ دستشان بود و از رانتهای حکومتی (بسیجی، امنیتی، اصلاحطلبی، اصولگرایی، ) نیز اندوختهای نداشتند. این بخش، وقایع مهمِ تشکلیابی معلمان را، تا نیمه دوم دهه ۸۰ پوشش میدهد. بخش دوم به افت جنبش معلمان و ایستادگی فعالان آنها، از نیمه دوم دهه ۸۰ تا نیمه اول دهه ۹۰ اختصاص دارد. بخش سوم در نیمه اول دهه ۹۰ با گسترش اینترنت همزمان میگردد. فعالیت معلمان اعم از رسمی و غیررسمی در این دهه بهصورت غیر متمرکز، متکثر و افقی در همزیستی با تشکلهای متمرکز، تغییری نوین در سازمانیابی کارگران بهوجود آوردهاست که میتواند نمونهای موفق برای اقشار دیگر جنبش کارگری باشد. بخش چهارم بر موقعیت و ظرفیت ضدسرمایهدارانه تشکلگرایی معلمان، پس از جنبش دیماه ۹۶ تمرکز دارد.
#جنبش_معلمان
#جنبش_کارگری
@bidarzani
@naghd_com
🔹 بخش نخست این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1As
🔺 فرایندِ سازمانیابی معلمان – بخش اول ۱۳۸۵-۱۳۷۷
✍نوشتهی: فرنگیس بختیاری
🔸این تحقیق، پیشکشِ معلمان عزیز و تشکلهای صنفی آنها، که سکونِ حاکم در تشکلگراییِ ِمستقلِ و پایدارِ کارگری را پس از چند دهه شکستند. پیشکشِ فعالان صنفی که با گردننهادن به اعدام، زندان، شکنجه، تبعید و اخراج، چون مبارزان انقلابی دهه ۵۰، بر فضای ترس و ارعاب غلبه میکنند. پیشکشِ آنها که با نوشتن و نقدکردن در جایگاه یک معلم، به جنبش معلمان اعتباری نوین بخشیدهاند. پیشکشِ بازنشستگان که خود را بازایستادگان نامیدهاند. و پیشکشِ صمد بهرنگی که مبارزه در جایگاه اجتماعی یک معلم را نهادینه کردهاست.
🔸 در راستای پاسخی محدود بهضرورت «خاذنهایی برای حفظ و ذخیره و استفادهی بجا» از تجربهیِ زیستهی سازمانیابی و ظرفیتهای ضدسرمایهدارانهی جنبشهای کارگری اخیِر ایران، و در ادامه مقالاتِ انسان آبان این بار به واکاوی پیشینه سازمانیابی در جنبش معلمان با تمركز بر دو دهه اخير پرداختهايم. جنبشی که از نقطه نظر کمیت و وزن اجتماعی، شامل قشری وسیع از کارگرانِ مولد در سراسر کشور است. معلمان، بیش از ۱۵ میلیون دانشآموز پشتِ سر خود دارند و از شهرهای بزرگ تا روستاها، با این جمعیت جوان، هر روز در ارتباطی فعال هستند. آنها ـ بهروایت یک معلم بازنشسته – اختصاراً، بانفوذترین کلام، گستردهترین ارتباط، موثرترین اراده را در بین کارگران دارند. اعتراض و اعتصاب آنها وسیعاً و بلاواسطه در جامعه منعکس و در زندگی غالب مردم، دانشآموزان و خانوادههای آنان، مطرح و مورد بحث واقع میشود. بههمین جهت، شکل و ماهیت مبارزه طبقاتی آنها بازتابی گسترده در اقشار دیگرِ کارگری دارد. معلمان از اولین اقشار کارگری در ایران بودند که از اواخر دهه ۷۰، سازمانیابی مستقل از قدرت را مجدداً شروع و مستمر و رونده ادامه دادهاند. آنها بدون فراشدهای ناممکن و موقت، با محوریت بُعد اقتصادی مبارزه، بر امکان سازمانیابی مستقل، استوار و محکم پای فشردند، در برابر اخراج دستگیری، اعدام و تبعید دست از مبارزه برنداشتند و موفق شدند عمدتاً در ۲ دهه گذشته، پایدارترین تشکل مستقل کارگری را، با ساختاری متمرکز و غیرمتمرکز ایجاد کنند. تشکلی با شکلِ سندیکایی متداول و شناخته شده، که به چانهزنی مزد قناعت نکرد و در اوجهای جنبش کارگری، از مرزهای سندیکایی پا فراتر گذاشته است. تشکلی زایندهِ پراتیکِ خودگسترِ کارگران ایران، که ویژه اینگونه نظامهای تمامیتخواه و شرایط تاریخی مشخص ایران است.
🔸فرآیندِ سازمانیابی معلمان، واکاوی زایش و رشد آن در دو دهه گذشته، به صورت تحلیل انضمامی از وضعیت انضمامی، موضوع این مقاله در چند بخش است. بخش نخست به نوزایشِ تشکیلاتِ معلمانی میپردازد که با شروع اعتراضاتِ پساجنگ در دهه ۷۰ و در ضدیت با معلمان وابسته به قدرت، به «معلمِ گچ بهدست» مشهور شدند. کارگرانی که تنها دارائیشان نیروی کار و گچِ دستشان بود و از رانتهای حکومتی (بسیجی، امنیتی، اصلاحطلبی، اصولگرایی، ) نیز اندوختهای نداشتند. این بخش، وقایع مهمِ تشکلیابی معلمان را، تا نیمه دوم دهه ۸۰ پوشش میدهد. بخش دوم به افت جنبش معلمان و ایستادگی فعالان آنها، از نیمه دوم دهه ۸۰ تا نیمه اول دهه ۹۰ اختصاص دارد. بخش سوم در نیمه اول دهه ۹۰ با گسترش اینترنت همزمان میگردد. فعالیت معلمان اعم از رسمی و غیررسمی در این دهه بهصورت غیر متمرکز، متکثر و افقی در همزیستی با تشکلهای متمرکز، تغییری نوین در سازمانیابی کارگران بهوجود آوردهاست که میتواند نمونهای موفق برای اقشار دیگر جنبش کارگری باشد. بخش چهارم بر موقعیت و ظرفیت ضدسرمایهدارانه تشکلگرایی معلمان، پس از جنبش دیماه ۹۶ تمرکز دارد.
#جنبش_معلمان
#جنبش_کارگری
@bidarzani
@naghd_com
🔹 بخش نخست این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1As
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
نوزایشِ سازمانِ «معلمانِ گچ بهدست»
فرایندِ سازمانیابی معلمان: 1385-1377– بخش اول نوشتهی: فرنگیس بختیاری در هر ۴ بخش نوشتاری که در پیش داریم، علاوه بر مستندکردن فرآیند سازمانیابی معلمان، هدف آن است که نشان دهیم در کشوری که بهجز م…
فرزانه انصاریفر دیشب در جریان اعتراضات #بهبهان بازداشت شد. برادرش، فرزاد انصاری در اعتراضات #آبان۹۸ کشته شد.
@bidarzani
@bidarzani
📌فراخوان مقاله با موضوع علم، قدرت و جسیت در ایران
⭕️همزمان با سومین سالگرد فقدان دکتر مریم میرزاخانی
📍دهمین شماره مجله آزادی اندیشه به موضوع سهم زنان در آموزش عالی و تولید علم در ایران و تاثیر آن بر رابطه قدرت در مناسبات جنسی و جنسیتی در درون جامعه ایران میپردازد. اهمیت طرح این موضوع در متن جامعه ایران بیش از هر چیز به شرایط ویژه این کشور و حضور یک حکومت دینسالار و محدودکننده فعالیتهای اجتماعی زنان و همزمان پیشرفتهای چشمگیر زنان در آموزش عالی و در پژوهشهای علمی باز میگردد. در برخی نظریههای جامعهشناسی مربوط به موازنه جنسیتی قدرت در جامعه و تحولات آن در دهههای اخیر به نوع رابطه هر یک از جنسها با قلمرو دانش و تولید علمی توجه شده است. در این مطالعات “زنانه” شدن آموزش عالی، پژوهش و گفتمان علمی از جمله در رابطه با اشکال واقعی یا نمادین قدرت در جامعه مورد بررسی قرار میگیرد...
🗞نشریه آزادی اندیشه
@bidarzani
https://azadiandisheh.com/updates/2490
⭕️همزمان با سومین سالگرد فقدان دکتر مریم میرزاخانی
📍دهمین شماره مجله آزادی اندیشه به موضوع سهم زنان در آموزش عالی و تولید علم در ایران و تاثیر آن بر رابطه قدرت در مناسبات جنسی و جنسیتی در درون جامعه ایران میپردازد. اهمیت طرح این موضوع در متن جامعه ایران بیش از هر چیز به شرایط ویژه این کشور و حضور یک حکومت دینسالار و محدودکننده فعالیتهای اجتماعی زنان و همزمان پیشرفتهای چشمگیر زنان در آموزش عالی و در پژوهشهای علمی باز میگردد. در برخی نظریههای جامعهشناسی مربوط به موازنه جنسیتی قدرت در جامعه و تحولات آن در دهههای اخیر به نوع رابطه هر یک از جنسها با قلمرو دانش و تولید علمی توجه شده است. در این مطالعات “زنانه” شدن آموزش عالی، پژوهش و گفتمان علمی از جمله در رابطه با اشکال واقعی یا نمادین قدرت در جامعه مورد بررسی قرار میگیرد...
🗞نشریه آزادی اندیشه
@bidarzani
https://azadiandisheh.com/updates/2490
📌اجازه ندهیم دههی شصت تکرار شود!
دستگیری و صدور احکام سنگین زندان و شکنجه و مستندسازیها در چند سال اخیر با هدف سرکوب جنبشهای مردمی شکل گرفت اما نتوانست تغییری در شرایط بوجود بیاورد. هرچه فشارهای معیشتی و تنگناهای اقتصادی و اجتماعی شدت میگیرد به همان نسبت نیز پاسخگویی حاکمان خشنتر میشود، زیرا آنها برحسب منافع طبقاتیشان راهکاری به جز سرکوب مردم نمیشناسند.
در کنار سرکوب بیامان حاکمان، اصلاحطلبان هم فقط توانستند رسالت تاریخی خود را انجام دهند: ثابت کنند رژیم اصلاحشدنی نیست.
بهگونهای که امروز وعده و وعیدهای رنگارنگ و موج سواری آنها نیز کاملا رنگ باخته و خاکسترشان را باد با خود برده است. حال حاکمیت کاملا رو بازی میکند و به شکل آشکار و رخ به رخ در مقابل مردم ایستاده و صراحتا اعلام میکند که «هیچ پاسخی به جز زور در چنته ندارد و مردم هم باید با این اوضاع کنار بیایند!»
همهی نهادهای در قدرت یکصدا و همسو، عملا خواهان توقف هرگونه حرکت اعتراضی مردم هستند و گرچه هر تجمع اعتراضی با گسیل نیروهای امنیتی و دستگیری فعالین مواجه است اما گویا اینها کافی نبوده و از دید حاکمیت سمبهی پر زورتری لازم است، بنابراین آخرین تیر ترکش و آخرین سنگر باقیمانده برای آنان همانا توسل به شیوههای حذف فیزیکی مردم و صدور احکام اعدام است.
اعدامهای روزهای اخیر و همچنین تایید احکام سه تن از معترضان آبانماه جز شاخ و شانه کشیدن حاکمیت برای ٩٩ درصدیها نبوده است. این افراد باید قربانی شوند تا دیگران مهر سکوت بر لب بزنند و خانهنشین شوند.
اعدام مردی به بهانه نوشیدن مشروب، اعدام عجولانهی دو زندانی کُرد، سرکوب و ضرب و شتم اعتراضات کارگران نیشکر هفتتپه، ضرب و شتم بازداشتشدگان تا حد مرگ، شوهای مشمئز کنندهی تلویزیونی که یادآور تفتیش عقاید قرون وسطی است، ربودن فعالان سیاسی و اجتماعی و تهدید خانوادهها به عدم اطلاع رسانی، احضار و دستگیری کسانی که مدتها زیر حکم و خارج از زندان به سر میبردند و بالاخره تایید حکم اعدام سه تن از معترضان آبان که تا همین چند هفته قبل حتی از اعلام تعداد کشته شدگان این اعتراضات طفره میرفتند، همه و همه نشان از استیصال و درماندگی حاکمان دارد.
شرایط زندگی مردم بسیار نابسامان است: فقر و بیکاری بیداد میکند، گرانی امان مردم را بریده، خبر مرگ و میر هر روزهی مردم و کادر درمانی در اثر کرونا مردم را به وحشت انداخته و هیچ امیدی به بهبود اوضاع ندارند.
گرسنگی و بیخانمانی و نداشتن کورسویی برای آینده، موتور محرکهی خشم و اعتراض مردم است. نبود آزادیها و تبعیض و خشونت آشکار و وقیحانه علیه زنان و سایر لایهها، اقلیتها و طبقات اجتماعی در شرایطی که بهرهکشی و فساد بیداد میکند محرک وجود جنبشهایی است که درس بزرگی از تاریخ گرفتهاند: «زندگی فقط نفس کشیدن نیست!»
این خشم انباشته شده و هر دم افزون، از چشم حاکمان مخفی نیست. اما نه توان و نه ارادهی بهبود اوضاع را دارند، به همین جهت تنها راهکارشان ایجاد رعب و وحشت و خفقان بیشتر است که این خود نیز بر آتش خشم مردم میافزاید. آنچیزی که باعث شده حاکمان چنین بیپروا به جنگ مردم بروند ترس از فوران این خشم است. خشمی که گوشهای از آن در فضای مجازی آنان را به تکاپو انداخت تا فعلا دستور توقف اعدام سه معترض آبان ماه را بدهند.
ما نیز به عنوان صدایی از درون جنبش زنان و همصدا با سایر جنبشهای مردمی، مخالفت صریح خود را با هرگونه سرکوب، بازداشت، شکنجه، زندان و اعدام به هر دلیل و تحت هر عنوانی اعلام میکنیم و همگام با سایر جنبشها و مدافعان آزادی، عدالت و برابری در سراسر جهان علیه خشونت و سرکوب بیامان و سازمانیافتهی حاکمان، مبارزه کرده و اجازه نخواهیم داد دههی شصت بار دیگر تکرار شود.
✅منبع: رادیوزمانه
✍🏽زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
٢٦ تیرماه ١٣٩٩
@bidarzani
@etehad_bazn
دستگیری و صدور احکام سنگین زندان و شکنجه و مستندسازیها در چند سال اخیر با هدف سرکوب جنبشهای مردمی شکل گرفت اما نتوانست تغییری در شرایط بوجود بیاورد. هرچه فشارهای معیشتی و تنگناهای اقتصادی و اجتماعی شدت میگیرد به همان نسبت نیز پاسخگویی حاکمان خشنتر میشود، زیرا آنها برحسب منافع طبقاتیشان راهکاری به جز سرکوب مردم نمیشناسند.
در کنار سرکوب بیامان حاکمان، اصلاحطلبان هم فقط توانستند رسالت تاریخی خود را انجام دهند: ثابت کنند رژیم اصلاحشدنی نیست.
بهگونهای که امروز وعده و وعیدهای رنگارنگ و موج سواری آنها نیز کاملا رنگ باخته و خاکسترشان را باد با خود برده است. حال حاکمیت کاملا رو بازی میکند و به شکل آشکار و رخ به رخ در مقابل مردم ایستاده و صراحتا اعلام میکند که «هیچ پاسخی به جز زور در چنته ندارد و مردم هم باید با این اوضاع کنار بیایند!»
همهی نهادهای در قدرت یکصدا و همسو، عملا خواهان توقف هرگونه حرکت اعتراضی مردم هستند و گرچه هر تجمع اعتراضی با گسیل نیروهای امنیتی و دستگیری فعالین مواجه است اما گویا اینها کافی نبوده و از دید حاکمیت سمبهی پر زورتری لازم است، بنابراین آخرین تیر ترکش و آخرین سنگر باقیمانده برای آنان همانا توسل به شیوههای حذف فیزیکی مردم و صدور احکام اعدام است.
اعدامهای روزهای اخیر و همچنین تایید احکام سه تن از معترضان آبانماه جز شاخ و شانه کشیدن حاکمیت برای ٩٩ درصدیها نبوده است. این افراد باید قربانی شوند تا دیگران مهر سکوت بر لب بزنند و خانهنشین شوند.
اعدام مردی به بهانه نوشیدن مشروب، اعدام عجولانهی دو زندانی کُرد، سرکوب و ضرب و شتم اعتراضات کارگران نیشکر هفتتپه، ضرب و شتم بازداشتشدگان تا حد مرگ، شوهای مشمئز کنندهی تلویزیونی که یادآور تفتیش عقاید قرون وسطی است، ربودن فعالان سیاسی و اجتماعی و تهدید خانوادهها به عدم اطلاع رسانی، احضار و دستگیری کسانی که مدتها زیر حکم و خارج از زندان به سر میبردند و بالاخره تایید حکم اعدام سه تن از معترضان آبان که تا همین چند هفته قبل حتی از اعلام تعداد کشته شدگان این اعتراضات طفره میرفتند، همه و همه نشان از استیصال و درماندگی حاکمان دارد.
شرایط زندگی مردم بسیار نابسامان است: فقر و بیکاری بیداد میکند، گرانی امان مردم را بریده، خبر مرگ و میر هر روزهی مردم و کادر درمانی در اثر کرونا مردم را به وحشت انداخته و هیچ امیدی به بهبود اوضاع ندارند.
گرسنگی و بیخانمانی و نداشتن کورسویی برای آینده، موتور محرکهی خشم و اعتراض مردم است. نبود آزادیها و تبعیض و خشونت آشکار و وقیحانه علیه زنان و سایر لایهها، اقلیتها و طبقات اجتماعی در شرایطی که بهرهکشی و فساد بیداد میکند محرک وجود جنبشهایی است که درس بزرگی از تاریخ گرفتهاند: «زندگی فقط نفس کشیدن نیست!»
این خشم انباشته شده و هر دم افزون، از چشم حاکمان مخفی نیست. اما نه توان و نه ارادهی بهبود اوضاع را دارند، به همین جهت تنها راهکارشان ایجاد رعب و وحشت و خفقان بیشتر است که این خود نیز بر آتش خشم مردم میافزاید. آنچیزی که باعث شده حاکمان چنین بیپروا به جنگ مردم بروند ترس از فوران این خشم است. خشمی که گوشهای از آن در فضای مجازی آنان را به تکاپو انداخت تا فعلا دستور توقف اعدام سه معترض آبان ماه را بدهند.
ما نیز به عنوان صدایی از درون جنبش زنان و همصدا با سایر جنبشهای مردمی، مخالفت صریح خود را با هرگونه سرکوب، بازداشت، شکنجه، زندان و اعدام به هر دلیل و تحت هر عنوانی اعلام میکنیم و همگام با سایر جنبشها و مدافعان آزادی، عدالت و برابری در سراسر جهان علیه خشونت و سرکوب بیامان و سازمانیافتهی حاکمان، مبارزه کرده و اجازه نخواهیم داد دههی شصت بار دیگر تکرار شود.
✅منبع: رادیوزمانه
✍🏽زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
٢٦ تیرماه ١٣٩٩
@bidarzani
@etehad_bazn
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زهرا محمدی، شهروند اهل سنندج، که اخیرا از بابت اتهام “تشکیل دسته و جمعیت به قصد برهم زدن امنیت ملی” به ده سال حبس محکوم شده است میگوید در دوران بازداشت در ارتباط با فعالیتهای "انجمن نوژین" در خصوص آموزش زبان مادری و برگزاری سمینار و مراسم ها بازجویی شده است.
زهرا محمدی میگوید: من اعلام میکنم که حامی ما مردم و تلاش خودمان بود، حامی ما باورمان بود که تک به تک باور داریم زبان مادری حق هر فردی است که به دنیا میآید و باید به زبان مادری خودش بخواند و بنویسد. هر نهاد و ارگانی که سعی میکنند ما را متهم کنند که برای جای خاصی کار کردهایم ما از آنها سند و مدرک میخواهیم و به صراحت میگویم مدارکشان باید روشن و شفاف باشد.
زهرا محمدی، از اعضای “انجمن فرهنگی نوژین” است که در زمینه تلاش برای حفظ محیط زیست کردستان، مهار آتشسوزی جنگلها و مراتع این استان و آموزش زبان کردی فعالیت دارد./هرانا
@bidarzani
زهرا محمدی میگوید: من اعلام میکنم که حامی ما مردم و تلاش خودمان بود، حامی ما باورمان بود که تک به تک باور داریم زبان مادری حق هر فردی است که به دنیا میآید و باید به زبان مادری خودش بخواند و بنویسد. هر نهاد و ارگانی که سعی میکنند ما را متهم کنند که برای جای خاصی کار کردهایم ما از آنها سند و مدرک میخواهیم و به صراحت میگویم مدارکشان باید روشن و شفاف باشد.
زهرا محمدی، از اعضای “انجمن فرهنگی نوژین” است که در زمینه تلاش برای حفظ محیط زیست کردستان، مهار آتشسوزی جنگلها و مراتع این استان و آموزش زبان کردی فعالیت دارد./هرانا
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🔖زنان زندانی سیاسی در اوین:
مژگان کاوسی، مترجم و محقق در تاریخ ۲۹ آبان ماه ۹۸، در جریان اعتراضات سراسری سال گذشته موسوم به “اعتراضات آبان ماه” توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در نوشهر بازداشت و پس از سه هفته از بازداشتگاه یکی از نهادهای امنیتی در ساری به بند زنان زندان نوشهر منتقل شد. خانم کاوسی نهایتا در تاریخ ۲۸ آذرماه ۹۸ با تودیع قرار وثیقه آزاد شد.
خانم کاووسی در مرحله بدوی توسط دادگاه انقلاب نوشهر از بابت اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به شش ماه حبس تعزیری، به اتهام “عضویت در گروههای مخالف نظام” ۳۳ ماه حبس و برای اتهام “تحریک مردم جهت بر هم زدن نظم و امنیت کشور” به تحمل ۳۰ ماه حبس تعزیری محکوم شد. مژگان کاوسی در مرحله تجدیدنظر و با اعتراض دادستان با افزایش میزان محکومیت مواجه شد. وی از بابت اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به ۷ ماه و ۱۵ روز حبس و برای اتهام “تحریک مردم جهت بر هم زدن نظم و امنیت کشور” به ۳۶ ماه حبس تعزیری و به اتهام “عضویت در گروههای مخالف نظام” به ۳۳ ماه حبس محکوم شد.
با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد از بابت اتهام “تحریک مردم جهت بر هم زدن نظم و امنیت کشور” و ۳۶ ماه حبس تعزیری برای وی قابل اجرا است.
وی سرانجام ۳۰ اردیبهشت ۹۹ بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت خود به زندان نوشهر منتقل شد. حکم جلب مژگان کاوسی، پیشتر بدون طی موازین قانونی توسط شعبه ۲ اجرای احکام شهرستان نوشهر صادر شد. صدور حکم جلب او در حالی بود که خانم کاوسی به دادگاه تردد داشت و در انتظار ابلاغیه واحد اجرای احکام به سر می برد.
این زندانی خردادماه امسال از زندان نوشهر به زندان اوین منتقل شده بسر میبرد.
مژگان کاوسی، فرزند اکبر، محقق، مترجم و از باورمندان به آیین یارسان است. کتاب “انفال و سرگذشت تیمور، تنها بازمانده از گورهای جمعی زنان و کودکان انفال شده” در سال ۹۸ با ترجمه مژگان کاوسی در انتشارات توکلی تهران چاپ شده است./هرانا
#مژگان_کاووسی
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
مژگان کاوسی، مترجم و محقق در تاریخ ۲۹ آبان ماه ۹۸، در جریان اعتراضات سراسری سال گذشته موسوم به “اعتراضات آبان ماه” توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در نوشهر بازداشت و پس از سه هفته از بازداشتگاه یکی از نهادهای امنیتی در ساری به بند زنان زندان نوشهر منتقل شد. خانم کاوسی نهایتا در تاریخ ۲۸ آذرماه ۹۸ با تودیع قرار وثیقه آزاد شد.
خانم کاووسی در مرحله بدوی توسط دادگاه انقلاب نوشهر از بابت اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به شش ماه حبس تعزیری، به اتهام “عضویت در گروههای مخالف نظام” ۳۳ ماه حبس و برای اتهام “تحریک مردم جهت بر هم زدن نظم و امنیت کشور” به تحمل ۳۰ ماه حبس تعزیری محکوم شد. مژگان کاوسی در مرحله تجدیدنظر و با اعتراض دادستان با افزایش میزان محکومیت مواجه شد. وی از بابت اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به ۷ ماه و ۱۵ روز حبس و برای اتهام “تحریک مردم جهت بر هم زدن نظم و امنیت کشور” به ۳۶ ماه حبس تعزیری و به اتهام “عضویت در گروههای مخالف نظام” به ۳۳ ماه حبس محکوم شد.
با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد از بابت اتهام “تحریک مردم جهت بر هم زدن نظم و امنیت کشور” و ۳۶ ماه حبس تعزیری برای وی قابل اجرا است.
وی سرانجام ۳۰ اردیبهشت ۹۹ بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت خود به زندان نوشهر منتقل شد. حکم جلب مژگان کاوسی، پیشتر بدون طی موازین قانونی توسط شعبه ۲ اجرای احکام شهرستان نوشهر صادر شد. صدور حکم جلب او در حالی بود که خانم کاوسی به دادگاه تردد داشت و در انتظار ابلاغیه واحد اجرای احکام به سر می برد.
این زندانی خردادماه امسال از زندان نوشهر به زندان اوین منتقل شده بسر میبرد.
مژگان کاوسی، فرزند اکبر، محقق، مترجم و از باورمندان به آیین یارسان است. کتاب “انفال و سرگذشت تیمور، تنها بازمانده از گورهای جمعی زنان و کودکان انفال شده” در سال ۹۸ با ترجمه مژگان کاوسی در انتشارات توکلی تهران چاپ شده است./هرانا
#مژگان_کاووسی
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
🌞صبحبخیر
🌱به این فکر میکنم که کاش گیاه میبودم، برگ داشتم جوونه میزدم و امید میدادم ...
تصویرسازی: مرجیلا
@bidarzani
🌱به این فکر میکنم که کاش گیاه میبودم، برگ داشتم جوونه میزدم و امید میدادم ...
تصویرسازی: مرجیلا
@bidarzani
📌زنان در صنعت پوشاک، رهایی یا استثمار؟
✍فائزه موسوی
@bidarzani
🔹از لحاظ تاریخی همواره برابری جنسیتی در محیط کار و استخدام زنان با دستمزد برابر با مردان، این پتانسیل را داشت که یکی از مهمترین دستاوردهای رهایی زنان شمرده شود. گرچه این رویکرد در مواردی دستاوردهای غیرقابل انکاری داشته اما آیا میتوان با استناد به آن همواره ورود زنان به محیط کار را نشان از برابری و رهایی دانست؟ به راستی چرا کارفرمایان به استخدام زنان رو میآورند؟ کارفرمایانی که این بار علاوه بر پشتیبانی قدرت و سرمایه، همراهی فمینیست ها را هم با خود دارند.
🔸آنچه میخوانید ترجمهایست با کمی تغییر از مطالب وبسایتهای fashionrevolution.org و cleanclothes.org که به وضعیت کارگران صنعت پوشاک میپردازند که بیشترشان را زنان تشکیل میدهند. در این یادداشت سعی شده وضعیت این زنان با نگاهی کلی به پدیدهی استخدام زنان توسط کارفرمایان مورد بررسی قرار بگیرد.
🔷از سری ادعاهای پر آب و تاب فمینیسم لیبرال، افزایش فرصتها در جامعه برای زنان به خصوص در محیط کار است. هنوز هم ارقام و نمودارهای زیادی در رابطه با افزایش استخدام زنان میبینیم که مدعی پیش بردن مسیر استقلال و راهی برای توانمندسازی زنان هستند. از لحاظ تاریخی، همواره برابری جنسیتی در محیط کار و استخدام زنان با دستمزد برابر، این پتانسیل را داشت که یکی از مهمترین راههای رهایی زنان شمرده شود.
🔹گرچه این رویکرد در مواردی دستاوردهای غیرقابل انکاری داشته اما آیا میتوان با استناد به آن همواره ورود زنان به محیط کار را نشان از برابری و رهایی دانست؟ برای مثال صنعت پوشاک که زنان ۸۰٪ از جمعیت کارگرانش راتشکیل میدهند نیز در زمره این دستاوردها قرار میگیرند؟ و اگر نه آیا میلیونها نفر باید در جهت دفاع از دستاوردهایی ناچیز، نادیده گرفته شوند؟
#زنان_کارگر
#صنعت_پوشاک
👈🏽ادامه مطلب در INSTANT VIEW را بخوانید👇🏾
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30238&rhash=3ec4f87be6d7d1
✍فائزه موسوی
@bidarzani
🔹از لحاظ تاریخی همواره برابری جنسیتی در محیط کار و استخدام زنان با دستمزد برابر با مردان، این پتانسیل را داشت که یکی از مهمترین دستاوردهای رهایی زنان شمرده شود. گرچه این رویکرد در مواردی دستاوردهای غیرقابل انکاری داشته اما آیا میتوان با استناد به آن همواره ورود زنان به محیط کار را نشان از برابری و رهایی دانست؟ به راستی چرا کارفرمایان به استخدام زنان رو میآورند؟ کارفرمایانی که این بار علاوه بر پشتیبانی قدرت و سرمایه، همراهی فمینیست ها را هم با خود دارند.
🔸آنچه میخوانید ترجمهایست با کمی تغییر از مطالب وبسایتهای fashionrevolution.org و cleanclothes.org که به وضعیت کارگران صنعت پوشاک میپردازند که بیشترشان را زنان تشکیل میدهند. در این یادداشت سعی شده وضعیت این زنان با نگاهی کلی به پدیدهی استخدام زنان توسط کارفرمایان مورد بررسی قرار بگیرد.
🔷از سری ادعاهای پر آب و تاب فمینیسم لیبرال، افزایش فرصتها در جامعه برای زنان به خصوص در محیط کار است. هنوز هم ارقام و نمودارهای زیادی در رابطه با افزایش استخدام زنان میبینیم که مدعی پیش بردن مسیر استقلال و راهی برای توانمندسازی زنان هستند. از لحاظ تاریخی، همواره برابری جنسیتی در محیط کار و استخدام زنان با دستمزد برابر، این پتانسیل را داشت که یکی از مهمترین راههای رهایی زنان شمرده شود.
🔹گرچه این رویکرد در مواردی دستاوردهای غیرقابل انکاری داشته اما آیا میتوان با استناد به آن همواره ورود زنان به محیط کار را نشان از برابری و رهایی دانست؟ برای مثال صنعت پوشاک که زنان ۸۰٪ از جمعیت کارگرانش راتشکیل میدهند نیز در زمره این دستاوردها قرار میگیرند؟ و اگر نه آیا میلیونها نفر باید در جهت دفاع از دستاوردهایی ناچیز، نادیده گرفته شوند؟
#زنان_کارگر
#صنعت_پوشاک
👈🏽ادامه مطلب در INSTANT VIEW را بخوانید👇🏾
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30238&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
زنان در صنعت پوشاک، رهایی یا استثمار؟
اکثر جمعیت کارگران پوشاک، حدود ۸۰٪، زنان هستند. این رقم اتفاقی نیست و مستقیما به شرایط کار آنها مرتبط است. ۹۳٪ از برندها مزد کافی برای امرار معاش پرداخت نمیکنند. تا زمانی که پدیدهی استثمار وجود داشته باشد زنان به خصوص در کشورهای فقیرتر اهداف راحتتری برای…