بيدارزنى
4.37K subscribers
5.45K photos
1.25K videos
176 files
4.23K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
تجاوز و کودک آزاری؛ خودکشی دختر ۱۵ ساله به دنبال بارداری ناخواسته

یک دختر ۱۵ ساله به دنبال تجاوز و بارداری ناخواسته، از طریق حلق‌آویز کردن دست به خودکشی زده و جان خود را از دست داد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.
به نقل از رکنا، دختر ۱۵ ساله به دنبال تجاوز و بارداری ناخواسته خودکشی کرد.
بر اساس این گزارش، آصف ۳۲ ساله طی یک سناریوی عاشقانه رزیتا ۱۵ ساله را وارد رابطه کرده و با وعده عاشقانه که با یکدیگر زندگی رویایی را در آینده خواهند داشت و از خواهر او جدا می شود قربانی را وارد رابطه پنهانی کرده و در آخر بارداری ناخواسته رزیتا از دامادشان او را وادار به خودکشی و دار زدن خود کرد.
به گفته خانواده دختر نوجوان، آن ها که با جسد آویزان دخترشان مواجه شدند با نامه ای رو به رو شدند که در آن قربانی دامادشان را متهم کرده بود.
با شکایت خانواده به اداره پلیس و بازگشایی پرونده تجاوز آصف متهم تحت بازجویی قرار گرفت و بدون قرار وثیقه راهی زندان شد./هرانا


@bidarzani
«کرونا باشد یا نه، کسی به فکر زنان شاغل نیست»

نسیم روشنایی

زنان بسیاری نیز که در اقتصاد غیررسمی فعالیت دارند یا قراردادهای موقت دارند در بحران کرونا کمک دولتی نخواهند گرفت. سیاست‌گذاری دولتی و حمایت‌ها نیز طوری تدوین می‌شوند که زنان را به خانه‌داری یا کار در کارگاه‌های خانگی تشویق کنند.

«اگر به کارم باز نگردم همین مشتری‌هایی را هم که دارم از دست می‌دهم و همه می‌روند سراغ یک ناخن‌کار دیگر. از کرونا می‌ترسم اما نمی‌توانم با جیب خالی تا ابد در خانه بنشینم.» این‌ها گفته‌های دختری است که در آرایشگاهی در جنوب تهران، بدون قرارداد و بیمه تامین اجتماعی، به‌صورت درصدی کار می‌کند. 

#زنان_و_کرونا

@bidarzani
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/501466&rhash=eec6b76cb50965

🔴در انتهای این پست با لمس دکمه instant view در تلفن‌همراه و یا تبلت خود این مقاله را به صورت کامل مطالعه کنید🔴
وکیل کانون صنفی معلمان از احضار #جعفر_ابراهیمی خبر داد

#حسین_تاج، وکیل جعفر ابراهیمی (فعال صنفی معلمان) در تماس با خبرنگار ایلنا گفت: در احضاریه‌ای که به دست ما رسیده است، جعفر ابراهیمی باید به همراه وکیل و وثیقه در شعبه بازپرسی رسانه حاضر شود. این احضاریه مربوط به یک پرونده جدید است و ربطی به بازداشت دی ماه ندارد و علت احضار به‌ صورت دقیق مشخص نیست.

او افزود: براساس احضاریه باید در بازپرسی شماره 9 رسانه حاضر شویم./ ایلنا



@kasenfi
@bidarzani
🔻تن‌فروشی در تهران کرونا زده

✍🏼مرضیه حسینی

شیوع کرونا و اتخاذ سیاست‌های سخت‌گیرانه برای مبارزه با این ویروس از طرف دولت‌های جهان، ضربه سختی به اقتصاد کشورها وارد آورده است. کسب و کارهای غیرقانونی و سیاه هم از این رویه مستثنی نبوده‌اند.

از جمله این فعالیت‌های سیاه اقتصادی، تجارت سکس و تن فروشی است؛ کرونا هزاران کارگر جنسی را بیکار کرده و ضربه سختی به تجارت سکس و گردش مالی آن به ویژه در کشورهایی چون تایلند وارد کرده است.

در کشور‌هایی مانند انگلستان و ژاپن که روسپی‌گری علی‌رغم قبح اخلاقی آن به عنوان یک شغل تلقی می‌شود، برخی دولت‌ها حمایت‌های معیشتی کرونا را به کارگران جنسی نیز تعمیم داده‌اند. استدلال می‌شود که از آنجا که بسیاری از روسپیان سرپرست خانوار بوده و منبع درآمد دیگری ندارند، بیکاری آن‌ها زندگی‌شان را به مخاطره انداخته و ممکن است آن‌ها را وادار کند برای کسب درآمد به اعمال مجرمانه متوسل شوند.

در ایران از آنجا که تن‌فروشی عملی مجرمانه به حساب می‌آید، وضعیت متفاوت است. علی‌رغم تابو و جرم بودن روسپی‌گری در ایران تعداد نامعلومی از زنان به تن‌فروشی مشغول‌اند.

در ایران الگو‌های تن‌فروشی به دلیل غیررسمی بودن، پنهان بودن و... متفاوت با کشور‌های دیگر است و در نتیجه زیست روسپیان و تأثیر کرونا بر بازار سیاه سکس هم با آن چه در سایر کشور‌ها رخ داده، متفاوت است.

گزارش حاضر بنا ندارد روسپیگری را به مثابه یک آسیب اجتماعی واکاود و به ویژگی‌های روسپیان و روسپی‌گری در ایران اشاره کند، بلکه می‌کوشد در قالب یک گزارش میدانی، تصویری از تأثیر شیوع کرونا بر وضعیت تن‌فروشی در تهران ارائه نماید. این گزارش به شیوه نقطه‌ای انجام شده و مبتنی بر روش تحقیق کمی و کیفی نیست، بنابراین قابل تعمیم به کل ایران و حتی کل تهران نمی‌باشد.

در انتهای این گزارش با سعید مدنی جامعه شناس و استاد دانشگاه در مورد این مقوله مصاحبه کوتاهی به عمل آمده است.

📝۲۷ اسفند زیر پل سیدخندان
ساعت حدوداً یازده شب است، خیابان‌های همیشه زنده تهران خلوت‌اند و پرنده در آن‌ها پر نمی‌زند، زیر پل بر خلاف همیشه شلوغ نیست، چند ماشین با چراغ‌های روشن ایستاده‌اند اما از زنان تن فروش خبری نیست. شیشه‌های ماشین پژو پایین است و موزیک تندی با صدای بلند پخش می‌شود، دو سرنشین ماشین در حالی که بلند بلند می‌خندند به زیر پل می‌رسند، ترمز می‌کنند و به اطرافشان نگاهی می‌اندازند.

پس از گذشت مدتی کوتاه زنی با مو‌های بلوند روشن، شلوار فسفری شب رنگ و رژ لب قرمز تند که وزش باد لباسش را به کناری می‌زد به سمتشان می‌آید. زن چند دقیقه‌ای با دو سرنشین جوان ماشین چانه می‌زند و بعد سوار می‌شود.

📝اینجا سکس حراج است
اسمش افروز شش دانگ است، خودش می‌گوید شش دانگ مال آن روز‌هایی است که در کار حمل مواد حرفه‌ای بوده و هنوز به این ذلت نیفتاده بوده است که مجبور شود برای پول یک وعده مواد، تن فروشی کند.

افروز می‌گوید: «دور میدون شوش و هرندی و اون طرفا، همه جور زنی پیدا می‌شه، اما کلاً قیمتشون پایینه دیگه، چون بیشترشون معتادن و هزارجور بیماری دارند، ایدز که رو شاخشه، البته مرد‌هایی هم که اینورا سراغ ما‌ها میان آدم حسابی نیستن که! اینا داغون‌ترین [...] باز‌های شهرن که میان اینجا! با ۵ تومان ۱۰ تومن حتی ۲ تومن کارشون انجام می‌دن و می‌رن. البته اینکه می‌گم کارشون، به خونه و مکان نمی‌رسه‌ها! همون جا تو ماشین سر و تهش رو هم می‌آرن! برا این که هم از ایدز می‌ترسن هم این که بیشتر راننده‌هایی هستن که میان رد بشن از اینجا، حالا یه هوس چند دقیقه‌ای هم می‌کنن! زن‌ها هم، چون دربدر موادن با هر قیمتی راضی می‌شن، یه سری هم مرد‌هایی هستن که خودشون معتاد و ایدزی‌ان. اینا همه تلاششون رو می‌کنند که پول ندن و زورکی هم شده کارشون رو بکنند، اما اگر موفق نشن با یه وعده مواد یا یه پول کم، تمومش می‌کنن.

📝هَپی ماساژ ساعتی ۷۰۰ هزار

در که باز می‌شود گرمای مطبوعی همراه با رایحه عود به صورتت می‌خورد، نور چراغ‌ها کم و موسیقی ملایم زیبایی در حال پخش است، فضای سالن با سبد‌های گل خشک و مجسمه‌های کوچک چوبی تزیین شده است. چند خانم بسیار خوش اندام و زیبا که لباس‌های کمی به تن دارند در حال رفت و آمد به اتاق‌ها هستند، مدیر سالن و استاد آموزش مردجوانی است که به همراه دوستانش در حال خوردن چایی اند.

📎متن کامل این گزارش و گفت‌وگوی کامل با سعید مدنی را در INSTENT VIEW بخوانید.
https://telegra.ph/%D8%AA%D9%86%E2%80%8C%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%A7-%D8%B2%D8%AF%D9%87-04-29
@didarnews1

@Sahamnewsorg
@bidarzani
سها مرتضایی پس از رأی دادگاه تجدید نظر، برای اجرای حکم احضار شد!


سها مرتضایی فعال صنفی و دبیر اسبق شورای صنفی دانشگاه تهران که در جریان دادگاه بدویِ مرتبط با بازداشت دیماه ٩۶، به اتهام اجتماع و تبانی و اقدام علیه امنیت کشور‌ به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده بود، اخیرا در دادگاه تجدیدنظر، حکم ایشان به یکسال حبس تغییر یافته و اکنون نیز برای اجرایی شدن حکم احضار شده است.

وی همچنین در تکمیل این حکم، به دو سال محرومیت از هرگونه فعالیت در احزاب و دسته‌جات سیاسی و صنفی و رسانه‌ای محکوم شده است.

این فعال صنفی دانشجویی همچنین در آبانماه ۹۸(در خوابگاه دانشگاه تهران) نیز توسط نهادهای امنیتی و اطلاعاتی بازداشت شده بود که به دلیل طولانی شدن این بازداشت، دست به اعتصاب غذا زد. گفتنی است به جهت این بازداشت، پرونده ی دیگری برای ایشان گشوده شده که فعلا دادگاه آن تشکیل نشده است.

سها مرتضایی سال گذشته نیز به بهانه‌ ی واهیِ نقص در پرونده، ستاره‌دار شد و علی رغم کسب رتبه 10، از ورود به مقطع دکتری باز ماند که موجب تحصن یک‌ماهه ی وی در صحن دانشگاه تهران در اعتراض به این امر گردید.

@senfi_uni_ir
@bidarzani
🔶مبارزه با آزار جنسی ضرورت جنبشی طبقه کارگر است

✍🏻نویسنده: الکس پرس
برگردان: سعید نادری

🔹لیندا گوردون در مقاله‌ای درباره آزار جنسی توضیح می‌دهد که چرا آزار جنسی سدی در برابر همبستگی و اتحاد طبقه کارگر و مانعی برای اتحاد میان چپ‌گرایان است: «از نقطه‌‌نظر سوسیالیستی و فمینیستی، هیچ مسئله‌ عمومی‌ای مهم‌تر از آزار جنسی نیست. به چالش کشیدن مسئله آزار جنسی و تبدیل کردن آن به امری غیرقابل پذیرش، امکان درهم شکستن یکی از موانع اصلی اتحاد در میان کسانی که امکان ایجاد تغییرات اجتماعی رادیکال را دارند، فراهم می‌کند.»

🔹اگر بپذیریم که آزار جنسی می‌تواند برای یک جنبش آسیب‌زا باشد، وجه دیگر مسئله، ظرفیت گسترده بسیج‌سازی کارگران حول مسئله آزار جنسی است؛ مسئله‌ای که کارگران را به سوی مشارکت در سازماندهی کمپین‌ها سوق می‌دهد.

🔹حالا دیگر مباحث حول مسئله آزار جنسی به عنوان یک امر اخلاقی برای جنبش کارگری مطرح نیست، بلکه جنبش کارگری به ‌عنوان مسئله‌‌ای استراتژیک به دنبال مقابله با آزار است. کمپین «برای ۱۵ دلار بجنگ» نمایندگی اعضایی از اتحادیه را بر عهده داشت که در محل‌های کار با دستمزد پایین مشغول به ‌کار هستند. کارگرانی که عمدتا زن و مهاجر هستند. اگر رهبری چنین کمپینی در اختیار مردان آزارگر قرار داشته باشد، بعید است که مقوله آزار جنسی در امر سازماندهی حائز اهمیت تلقی شود.

🔹اگر شما در حال تلاش برای ایجاد یک اتحادیه کارگری در محل کاری با دستمزد پایین، مانند شرکت‌های فست‌فود هستید و آزار جنسی در محل کار را به مثابه ظرفیتی برای متشکل کردن کارگران تلقی نمی‌کنید، فرصت‌‌های بزرگی را از دست خواهید داد.
قدرت جریان افشای واینستین ناشی از فرصتی است که برای قربانیان فراهم شد تا نام خشونتگر را علنی به زبان بیاورند و اظهاراتشان جدی گرفته شود. آنچه لازم است ایجاد مکانیزم‌هایی است که به تمام قربانیان آزار جنسی، نه فقط افراد برخوردار و دارای قدرت اقتصادی و اجتماعی، فرصت دهد تا در مورد آزار صحبت کنند و اطمینان داشته باشند که عواقبی مانند انتقام‌جویی در انتظارشان نخواهد بود.

🔹اگر بتوانیم از توجه عمومی و عظیم بوجود آمده نسبت به آزار جنسی در ماه‌های اخیر، در راستای وسعت بخشیدن به فهم خود از خشونت جنسی به عنوان مسئله‌ای توامان طبقاتی و جنسیتی بهره ببریم، اگر آزار جنسی را به مثابه فرصتی برای سازماندهی جنبش‌های خود فهم کنیم -که البته در عین حال می‌تواند موانعی بر سر تلاش‌هایمان ایجاد کند-، بدعت و سنتی افتخارآمیز رقم زده‌ایم.


@bidarzani
@harasswatch

متن کامل را از لینک زیر بخوانید:

http://harasswatch.com/news/1501
می‌گوید: من اولین باره که همچین کاری می‌کنم، شاخه‌ها رو از قلبش شروع کردم به سوزن زدن.
می‌گوید: مامانم سرکارگرِ زمین بود و همیشه آرزو داشت که ای کاش کارگر کارخانه بود، این زن خیلی حس مامانم رو داره.
می‌گوید: می‌دونم چه چیزی رو می‌خوام سوزن بزنم. بدون این که سرش رو بالا بیاره، تنها کلمه‌ای می‌گه و غرقِ سوزن زدن می‌شه.
می‌گوید: خیلی نمی‌دونم چی می‌شه، هرچی به ذهنم می‌رسه می‌دوزم.
می‌گوید: به چیزی فکر نکردم و از سوزن زدن به آتیش‌ها شروع کردم.
می گوید: من نمی‌تونم کلمات رو بزرگ بنویسم، خوش‌خط نیستم، خودت بنویس، چطور باید سوزن بزنم؟ با چه رنگی؟
می‌گوید: جنگل رو چطوری بنویسم؟ کجای پارچه بنویسم؟
می‌گوید: چطور باید تکه‌ها را به هم وصل کنم؟
می‌گوید: صبح روشن از آفتاب تصویر می‌گیریم.
 
برای رسیدن به «فردا»، «یک می، روز جهانی کارگر»
جمعی همراه بودند و این‌ها تجربیاتی است که در مواجهه با فرایندِ انتخاب عکس‌ها و پارچه‌ها و سوزن‌ها و قیچی‌ها و نخ‌ها و رنگ‌ها شکل گرفتند و به خلقِ اثری جمعی رسید.


* شعرِ روی پارچه، ترجمه‌ی ترانه‌ی «کلمتی حره» است.

#روز_جهانی_کارگر
#اول_ماه_می


@Janngalll
@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حکایت ۷۲۱ روز زندان

روایتی از دستگیری تا اخراج


تبریک روز معلم به #محمد_حبیبی و خانم #خدیجه_پاک‌ضمیر به خاطر استقامت و پایداری در این روزهای سخت.


@kasenfi
@bidarzani
روزهای هولناك زنان كارگر

مريم رحمانی

ديگری: عـلاوه بـر اشـتغال بـه کار پاره وقـت، عـده‌ای از زنـان شـاغل مجبــور بــه تــرک کار یــا تعویــض شــغل خــود شــده‌اند. از مجمـوع زنانـی کـه در پنـج سـال منتهـی بـه ۹۴ شـغل خــود را تــرک کرده‌انــد، حــدود ۴۲ درصــد بــه دلیــل پاییــن بــودن دســتمزد و ۱۵درصــد بــه علــت ناپایــداری وضعیــت شـغلی مجبـور بـه ایـن اقـدام شـده اند کـه بـه تفکیـک ۱۷ درصـد موقتـی بـودن کار، ۹/۴ درصـد تعطیلـی دائمـی محـل کار، ۰/۳ درصـد فصلـی بـودن کار، و ۲۱/۹ درصد اخـراج یـا تعدیــل نیــروی کار را دلیــل آن اعــلام کرده انــد. بنابرایــن زنــان، در نتیجــە شــرایط تحول یابنــدە اقتصــادی و سیاسـت های اجتماعـی دولـت، عـلاوه بـر خـروج از بـازار کار، جابه‌جایـی در میـان بخش‌هـای اقتصـادی و اجبـار بـه تـرک یـا تفویـض شـغل، به سـوی کارهایـی سـوق داده شـده‌اند که در شـرایط بد اقتصادی بیشـترین ریـزش و ناپایـداری را تجربه می کننـد، ماننـد کارهـای پاره وقـت، قـراردادی یـا موقـت.


#زنان_كارگر
#روز_جهانی_کارگر

@bidarzani
@Digari_ir

https://bit.ly/2Sp3T3L
📖 انگار لال شده بودم

کتابی درباره کودکان کارگر افغانستانی در تهران که به نظرم خواندنش هم برای هر کس که به‌نوعی با کودکان کار سروکار دارد مفید است و هم همه ما که هر روز تعدادی از آنها را پشت چهارراه‌ها یا خم‌شده توی سطل زباله‌ها می‌بینیم. سپیده سالاروند، نویسنده کتاب، از دوستان عزیز من است و در این سال‌ها شاهد بودم که چطور رابطه نزدیکی با این بچه‌ها برقرار کرده و عملاً جزئی از خانواده‌شان شده. کتاب حاصل تجربه کار سپیده در خانه کودک ناصرخسرو و گود زباله سعید است (پایان‌نامه کارشناسی‌ارشدش هم بوده)./بهمن دارالشفایی

انگار لال شده بودم؛ یک مردم‌نگاری از کودکان کارگر افغانستانی در تهران
/نویستده: سپیده سالاروند
نشر خرد سرخ

#معرفي_كتاب
@bidarzani
اینجا رادیو نان و گل‌های سرخ است.

در این روزها که اضطرار جهان اهمیت و مادیت کارهای بازتولیدی را بیش از هر زمان دیگری بر ما آشکار کرده،

ما پرستاران و کارگرانی را می‌بینیم که خلاف جهت این سیستم سرمایه‌دار و مردسالار و سودمحور همچنان به راه زندگی می‌روند و نیز رنج و استثمار مضاعف مادران و زنان خانه‌دار را می‌بینیم که با تلنبار کارهایی دست به گریبان شده‌اند که دولت‌ها از انجام آن‌ها سر باز زده‌اند.

در چنین روزهایی از کار مادری و مراقبتی حرف می‌زنیم. به این امید که بیشتر بشنویم از کار رایگان و ارزان و کارگران نامرئی.

#مادری
#کار_خانگی
#روز_جهانی_کارگر
#پادکست

@bidarzani
https://t.me/breadnroses_pod/35
«صدای قلب سرخمان است که گندم را نان می‌کند.»*

-تقدیم به فعالان جنبش زاد ZAD در فرانسه که علیه اِشغال زمین ها مبارزه کردند.
-تقدیم به کارگران نساجی که در سال ۱۹۶۰ در لبنان، دست سوگند برای پیگیری مطالباتشان بالا بردند.
-تقدیم به کارگران زنی که در سازماندهی اعتصابات کارگری در سال ۱۹۶۴ در ترکیه پیشتاز بودند.
-تقدیم به کودکانی که در سال ۲۰۱۳ در دهلی نو در هند، برای تصویب منع و نظارت بر کار کودک تجمع کردند.
-تقدیم به دستفروشان مهاجر آفریقایی در سال ۲۰۱۵ در اسپانیا، که با پلیس درگیر شدند و مقاومت کردند.
-تقدیم به هلن بولیک خواننده‌ی گروپ یوروم که در سال ۲۰۲۰ با دست نکشیدن از اعتصاب در ترکیه جان باخت.
-تقدیم به تمام مردمانی که در آبان ۱۳۹۸ در ایران، برای بازپس گرفتن زندگی خود جانشان را دادند.
-و تقدیم به تمام کارگرانی که در تمامی سرزمین‌ها با مقاومت خود جهانی را زیر و رو می‌کنند.

#یک_می_روز_جهانی_کارگر
*شعار برگرفته از یکی از اشعار شهرزاد (کبری سعیدی)، شاعری کمتر شناخته شده در روزگار ماست.



@Janngalll
@bidarzani
گرافیتی در تهران به مناسبت #روز_جهانی_کارگر

#کارخانگی


@bidarzani
علی جلالیان پدر زینب جلالیان در پاسخ به تماس شبکه حقوق بشر کردستان در مورد آخرین وضعیت این زندانی سیاسی زن گفت: «روز ۱۰ اردیهشت‌ ماه از طریق تماس یکی از همبندی‌های زینب مطلع شدیم که نیروهای امنیتی بدون اطلاع قبلی زینب را از زندان خوی برده‌اند. ما فورا از ماکو که محل زندگی ماست به خوی رفتیم و از مسئولان زندان سراغ دخترم را گرفتیم که پاسخ درستی به ما ندادند. یعنی تایید کردند که نیروهای امنیتی او را برده‌اند اما نگفتند کجا! هر چند احتمال دادند که شاید او را برای رسیدگی به پرونده‌ جدیدی به تهران برده باشند.»

ادامه این مطلب:

http://kurdistanhumanrights.net/fa/?p=12889

@bidarzani
📌«شاد» و ناشادی‌هایش به بهانه روز معلم (١٢ اردیبهشت)


بسیاری از معلم‌ها و دانش آموزان در فضای مجازی و به اصطلاح به صورت «آن لاین» و از طریق برنامه‌های تلویزیونی و نرم افزار «شاد» و «بله» و... آموزش را دنبال می‌کنند. در این شیوه آموزش، قشر بزرگی از کودکان ِ اقشار محروم جامعه به راحتی از چرخه‌ی آموزش حذف و ناپدید می‌شوند.

هرچند معلمان به مدرسه نمی‌روند، اما شدت و ساعات کار همه‌ی آن‌ها افزایش یافته، زمان استراحت‌شان به شدت کاسته شده، تقریبا تمام جنبه‌های زندگی آنان تحت تاثیر این شیوه‌ی کار قرار گرفته و برنامه‌های کاری با برنامه‌های خانوادگی تداخل پیدا کرده است. وظایفی به کار معلمان افزوده شده که بسته به نوع مدرسه (خصوصی یا دولتی) و مکان جفرافیایی مدرسه (شهرهای بزرگ یا کوچک، دور افتاده یا مناطق شهری، بالای شهر یا پایین و حاشیه شهرها)، ممکن است تا حدی متفاوت باشد: نگاه کردن برنامه‌ی تلویزیون، مشورت کردن با همکاران هم پایه برای انتخاب نوع و طراحی تکالیف و گذاشتن آن در کانال یا سایت مدرسه، ارسال تکالیف برای دانش آموزان یا مدیر تا بعد از نظارت و بازبینی در اختیار شاگردان قرار داده شود، گرفتن تکالیف انجام شده، بررسی، اصلاح و ارسال بازخورد برای تک تک آنان. انجام همه‌ی این کارها با سرعت پایین اینترنت و قطع و وصل‌های دائمی آن، به عذابی بزرگ تبدیل شده است.

مشکلات پیش روی معلمان در شرایط کنونی را می توان به چند دسته تقسیم کرد:

مشکلات با اداره و مدیران
با اولیای دانش آموزان
با دانش آموزان
با خانواده خود
معمولا مدیران آموزش و پرورش فقط برای اینکه کاری کرده باشند و کارنامه کاری خوبی ارائه دهند و احیانا پاداش‌های کلان بگیرند، بدون توجه به بسترسازی مناسب، از معلم انتظار تهیه‌ی فایل آموزشی دارند، انتظار دارند کتاب‌ها را به پایان برسانند و…
از آنجا که وزیر آموزش و پرورش استفاده از «شبکه شاد» را اولویت اصلی وزارتخانه برای پایان سال تحصیلی عنوان می‌کند، بسیاری از معلمان می‌ترسند که با نصب نرم افزار‌های نامطمئن داخلی، از جمله «شاد»، حریم و اطلاعات شخصی خود در گوشی‌هایشان حفظ نشود و این ناامنی، بار روانی مضاعفی را بر آنان تحمیل می‌کند.

مسوولان بدون توجه به واقعیات موجود، فقط انتظار تشکیل کلاس‌های آن لاین را دارند، و با صدور بخشنامه‌های پی‌درپی خواستار اطاعت هستند، بدون آنکه خود اقدامی جدی در جهت رفع کاستی‌ها انجام دهند.
کاستی‌هایی نظیر بی‌کیفیت بودن پیام‌رسان‌های داخلی، ممنوعیت پیام‌رسان‌های خارجی، سرعت پایین اینترنت و… .آن‌ها حتا به این نکته‌ی ساده توجه نمی‌کنند که اگر قرار است آموزش مجازی صورت گیرد، باید گوشی و اینترنت به عنوان ابزار کار مناسب برای این شیوه‌ی آموزش، از طریق اداره‌ی آموزش و پرورش در اختیار معلم‌ها قرار گیرد.

بخشی از مقاله زنان آرزم


@bidarzani
@Shbazneshasteganir
https://t.me/Shbazneshasteganir/7000
📌زنان؛ آسیب‌دیدگان اصلی کرونا در حوزه‌ی صنایع‌دستی

📝گزارش اختصاصی بیدارزنی

@bidarzani

📍اوایل اردیبهشت است. بیشتر از دو ماه می‌شود که از اعلام رسمی خبر گسترش ویروس کرونا و همه‌گیری بیماری گذشته است. دو ماهی که چنان کش آمده انگار دو سال است گرفتارش هستیم. دو ماهی که طی آن انسان‌های زیادی یا کار خود را از دست دادند یا خودخواسته متوقفش کردند، اما بی‌تردید تبعات این بیکاری بازی زمانی بسیار‌ بزرگتری از عمر آن‌ها را متأثر خواهد کرد.

📍مشکلات بازار صنایع‌دستی در روزگار کرونایی

اولین تأثیر اعمال محدودیت‌ها با لغو رویدادها و نمایشگاه‌ها در اسفندماه و ادامه‌ی آن در فروردین روی داد؛ زمانی که هنرمندانی که به تولید صنایع‌دستی اشتغال دارند از ارتباط حضوری با مخاطبانشان محروم شدند.


📍فروش آنلاین؛ تهدید یا فرصت؟

با محدودیت در فروش محصولات خانگی به‌صورت حضوری، تنها عرصه‌ی عرضه‌ی کالا اینترنت شده است؛ اما آیا این عرصه برای زنان تولیدکننده که بسیاری از آن‌ها در مناطق محروم زندگی می‌کنند و بسیاری از آن‌ها مهارت و ابزار کافی برای رقابت با دیگر کالاها را در فروش اینترنتی ندارند عرصه‌ی عادلانه و برابری است؟


📍مشکلات تولید در محدودیت رفت و آمد

تولیدکنندگان با مشکلاتی طی تولید مواجه‌اند؛ از تأمین مواد اولیه و سرمایه گرفته تا جمع شدن در کارگاه تولیدی و فشار خانواده‌ها برای تعطیل یا محدود کردن کار.
بیتا در کرمان یکی از مشکلات عروسکخانه را تأمین مواد اولیه برای تولید می‌داند زیرا جاهایی که مایحتاج موردنیاز آن‌ها را تأمین می‌کرده‌اند حالا بسته هستند.

📍بیمه و تسهیلات دولتی

دریا (سیستان و بلوچستان) از آنجا که شرکت ثبت‌شده‌ای نداشته هیچ‌وقت نتوانسته سوزن دوزهایی که با او کار می‌کنند را بیمه کند. او می‌گوید «می‌دانم که دولت قبلاً بیمه‌‌ی تأمین اجتماعی به زنان هنرمند صنایع‌دستی‌کار اختصاص می‌داد. آن زمان ۷۰ درصد حق بیمه را دولت می‌داد و ۳۰ درصد را سوزن‌دوزها می‌دادند اما شنیده‌ام که دیگر چنین بیمه‌ای در کار نیست.» او می‌گوید دولت نه تنها آن‌ها را بیمه نکرده بلکه هیچ‌وقت هیچ کمکی به آن‌ها نکرده است. «آن‌ها همیشه می‌گویند کارهایتان را بدهید تا در نمایشگاه‌ها به فروش برسانیم و حرف‌هایی از این قبیل، اما آن‌قدر دردسر دارد و مراحل اداری‌اش زیاد است و آن‌قدر برو و بیا دارد که از پس کارها برنمی‌آیم و ترجیح می‌دهم دنبالش نروم.

#زنان_و_کرونا
#صنایع_دستی

ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️

https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29921&rhash=3ec4f87be6d7d1
بيدارزنى pinned «📌زنان؛ آسیب‌دیدگان اصلی کرونا در حوزه‌ی صنایع‌دستی 📝گزارش اختصاصی بیدارزنی @bidarzani 📍اوایل اردیبهشت است. بیشتر از دو ماه می‌شود که از اعلام رسمی خبر گسترش ویروس کرونا و همه‌گیری بیماری گذشته است. دو ماهی که چنان کش آمده انگار دو سال است گرفتارش هستیم.…»
🔸خشونت خانگی علیه زنان خیلی حاد نیست/ لایحه تامین امنیت زنان به مجلس دهم نمی‌رسد

معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به خبرآنلاین می‌گوید :
▫️میزان خشونت خانگی در ایران در مقایسه با آمارهای جهانی در دوران شیوع کرونا چندان حاد و شدید نیست حتی وضعیت ما از وضعیت متوسط جهانی از لحاظ شیوع خشونت‌های خانگی بهتر است. البته اینکه چه میزان از این خشونت‌ها هم اطلاع رسانی می‌شود، جای بحث و بررسی دارد.

▫️ابتکار دلیل ارسال نشدن لایحه تامین امنیت زنان به مجلس را لوایح معطل مانده در کمیسیون لوایح دولت می‌داند و می‌گوید این لایحه به مجلس دهم نخواهد رسید.
#خشونت_خانگی


https://www.khabaronline.ir/news/1383510
@bidarzani
پرونده‌سازی جدید در زندان؛ امتناع چندباره آتنا دائمی از حضور در جلسه دادگاه

آتنا دائمی، کنشگر مدنی محبوس در زندان اوین امروز یک بار دیگر از بابت پرونده‌ای که مجددا در دوران حبس علیه وی گشوده شده به صورت شفاهی به شعبه ۲۴ دادگاه انقلاب تهران احضار شد. خانم دائمی امروز شنبه ۱۳ اردیبهشت به دلیل شیوع بیماری کرونا در کشور، عدم رعایت فاصله زمانی قانونی بین تاریخ ابلاغ و تاریخ دادگاه و همچنین عدم دسترسی به وکیل از حضور در جلسه دادگاه خودداری کرد. وی پیشتر در تاریخ ۳۰ فروردین و ۲۱ اسفندماه ۹۸ نیز به دلایل مشابه از مراجعه به دادگاه خودداری کرده بود. آتنا دائمی در دیماه ۹۸ به مدت ۱۵ روز از بند زنان زندان اوین به بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. این انتقال در پی تحصن هشت تن از زنان زندانی سیاسی در بند زنان زندان اوین به مناسبت چهلمین روز و در همراهی با خانواده‌های داغدار اعتراضات سراسری آبان ماه صورت گرفته بود.

امروز شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹، آتنا دائمی، کنشگر مدنی محبوس در زندان اوین یک بار دیگر از بابت پرونده‌ای که مجددا در دوران حبس علیه وی گشوده شده به صورت شفاهی به شعبه ۲۴ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمدرضا عموزاد احضار شد.

اتهامات خانم دائمی در این پرونده که با شکایت سازمان اطلاعات سپاه علیه وی گشوده شده “اجتماع و تبانی در جهت بر هم زدن امنیت کشور”، “تبلیغ علیه نظام” و “اخلال در نظم زندان” عنوان شده است.
دادگاه درخصوص مصداق اتهام “اجتماع و تبانی در جهت بر هم زدن امنیت کشور” به تحصن چند روزه (دیماه ۹۸) در بند زنان زندان اوین به مناسبت چهلمین روز و در همراهی با خانواده‌های داغدار اعتراضات سراسری آبان، در خصوص اتهام “تبلیغ علیه نظام” به صدور بیانیه‌ها و نوشتن نامه‌های منتسب به وی، در خصوص اتهام “اخلال در نظم زندان” به برقرای جشن، بزم و پایکوبی در مراسم سوگواری امام حسین، استناد کرده است.

این اتهامات در حالی مطرح شده که خانم دائمی این اتهامات را از پایه بی‌اساس خوانده و مدعی شده به عنوان مثال در خصوص دلایل انتساب اخلال در نظم زندان هیچگونه جشنی در آن ایام از طرف وی و دیگر هم‌بندیان او برپا نشده است./هرانا
#آتنا_دائمی

@bidarzani