📌خشونت علیه زنان در محل کار
✍ بنفشه جمالی
@bidarzani
🔸گفتن یک جوک ساده سکسیستی، آزار و اذیت فیزیکی یا آزار و اذیت روانی همه و همه انواع خشونتی هستند که میلیونها زن در سراسر جهان بهطور مداوم در محل کار خود با آن روبهرو هستند. اکثر زنان از ترس از دادن شغل یا از ترس انتقام، آزار و اذیتی که در محل کار خود میبینند را گزارش نمیکنند. بر اساس آمارهای رسمی، ۳۵ درصد زنان بالای ۱۵ سال – حدود ۸۱۸ میلیون زن در سراسر جهان- حداقل یک نوع از انواع خشونت فیزیکی یا جنسی را در خانه، در جامعه و یا در محل کار خود تجربه کردهاند. اگرچه مردان هم میتوانند در محل کار مورد آزار و اذیت قرار بگیرند، اما نظام مردسالاری و کلیشههای نابرابری جنسیتی در روابط مبتنی بر قدرت، زنان را بیشتر در معرض اینگونه خشونتها قرار میدهد.
🔸آزار و اذیت جنسی یکی از رایجترین خشونتها علیه زنان در محل کار است. نکته قابلتوجه این است که بر اساس تحقیقات انجامشده در سال ۲۰۱۴ توسط سازمان حقوق بنیادی در اروپا، ۷۴ تا ۷۵ درصد زنانی که دارای مدارج بالای تحصیلی و در پستهای بالای مدیریتی هستند آزار و اذیت جنسی را در طول زندگی حرفهای خود تجربه کردهاند.
🔸علیرغم تمامی اطلاعرسانیها، همچنان بسیاری از زنان از ترس از دست دادن شغلشان از گزارش دادن آزار و اذیت در محیط کار سرباز میزنند. بر اساس گزارش اعلامشده از سوی سازمان حقوق بنیادی اروپا ۳۲ درصد از گزارشهای اعلامشده، در خصوص خشونتهای جنسیاز سوی همکاران یا مشتریان بوده است. شکایتهای اعلامشده در خصوص آزار و اذیت کارفرمایان تنها ۴ درصد بوده است. این بدان معناست بیشتر زنان از ترس از دست دادن شغلشان نسبت به آزار و اذیت کارفرماهای خود سکوت میکنند.
ادامه مطلب را از لینک زیر بخوانید:
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/28825&rhash=3ec4f87be6d7d1
✍ بنفشه جمالی
@bidarzani
🔸گفتن یک جوک ساده سکسیستی، آزار و اذیت فیزیکی یا آزار و اذیت روانی همه و همه انواع خشونتی هستند که میلیونها زن در سراسر جهان بهطور مداوم در محل کار خود با آن روبهرو هستند. اکثر زنان از ترس از دادن شغل یا از ترس انتقام، آزار و اذیتی که در محل کار خود میبینند را گزارش نمیکنند. بر اساس آمارهای رسمی، ۳۵ درصد زنان بالای ۱۵ سال – حدود ۸۱۸ میلیون زن در سراسر جهان- حداقل یک نوع از انواع خشونت فیزیکی یا جنسی را در خانه، در جامعه و یا در محل کار خود تجربه کردهاند. اگرچه مردان هم میتوانند در محل کار مورد آزار و اذیت قرار بگیرند، اما نظام مردسالاری و کلیشههای نابرابری جنسیتی در روابط مبتنی بر قدرت، زنان را بیشتر در معرض اینگونه خشونتها قرار میدهد.
🔸آزار و اذیت جنسی یکی از رایجترین خشونتها علیه زنان در محل کار است. نکته قابلتوجه این است که بر اساس تحقیقات انجامشده در سال ۲۰۱۴ توسط سازمان حقوق بنیادی در اروپا، ۷۴ تا ۷۵ درصد زنانی که دارای مدارج بالای تحصیلی و در پستهای بالای مدیریتی هستند آزار و اذیت جنسی را در طول زندگی حرفهای خود تجربه کردهاند.
🔸علیرغم تمامی اطلاعرسانیها، همچنان بسیاری از زنان از ترس از دست دادن شغلشان از گزارش دادن آزار و اذیت در محیط کار سرباز میزنند. بر اساس گزارش اعلامشده از سوی سازمان حقوق بنیادی اروپا ۳۲ درصد از گزارشهای اعلامشده، در خصوص خشونتهای جنسیاز سوی همکاران یا مشتریان بوده است. شکایتهای اعلامشده در خصوص آزار و اذیت کارفرمایان تنها ۴ درصد بوده است. این بدان معناست بیشتر زنان از ترس از دست دادن شغلشان نسبت به آزار و اذیت کارفرماهای خود سکوت میکنند.
ادامه مطلب را از لینک زیر بخوانید:
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/28825&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
خشونت علیه زنان در محل کار / بنفشه جمالی - بیدارزنی
خشونت فیزیکی، آزار و اذیت روانی و آزار و اذیت جنسی از انواع خشونت علیه زنان در محیطهای کاری است. در سالهای اخیر خشونتهای سیستماتیک مانند لطمه زدن به اعتبار و آبروی فرد قربانی، طرد کردن او، محول کردن وظایف غیر مرتبط و ناکارآمد و تحمیل این شرایط به او، شکاف…
🔴 بهزادی، وکیل دادگستری در گفتوگو با امتداد: وضعیت جسمانی نرگس محمدی، در شرایط هشدار قرار دارد/نامه پزشکان متخصص بیمارستان را تقدیم مقام قضایی کردهام
📌امتداد- محمد جعفری: نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و زنان در حالی در بند زنان اوین در وضعیت جسمانی خطرناک قرار گرفته که همچنان با درخواست برگزاری کمیسیون پزشکی قانونی، مرخصی، اعزام به بیمارستان تخصصی و بحث آزادی مشروط وی موافقت نشده است.
📌در همین رابطه، محمود بهزادی، کارشناس حقوقی و وکیل نرگس محمدی، ضمن اشاره به وضعیت وخیم جسمانی وی در گفتوگو با امتداد اظهار داشت:
📌وضعیت جسمانی نرگس محمدی با توجه به آمبولی ریه و رشد تومور در مری، شرایط وخیمی را برای وی ایجاد کرده که بسیار نگران کننده است. به گونهای که اکنون در زندان برای مقابله با آمبولی ریه، به جای وارفارین، آسپرین به او داده میشود و این روند درمانی در شرایط هشدار قرار دارد.
📌 چندی پیش نیز پزشکان متخصص، کیسه صفرای محمدی را برداشتند و به رغم اینکه باید پس از عمل، ۴ روز در بیمارستان تخصصی تحت مراقبت قرار میگرفت، تنها یک روز بعد به زندان باز گردانده شد.
📌بنده شخصا نامههای جداگانهای را برای دادیار و رئیس اجرای احکام و نیز، وزارت اطلاعات نوشته و صراحتا عنوان کردهام که جان موکلم در خطر قرار دارد.
📌اکنون هم در شرایط فعلی، نامه پزشکان متخصص بیمارستان را تقدیم مقام قضایی کرده و درخواست انتقال به بیمارستان را دادهام که همچنان منتظر پاسخ این درخواست نیز هستیم. این نامه حدود ۲ هفته قبل به بازپرس پرونده و اجرای احکام تقدیم شده و از وزارت اطلاعات هم خواستهایم که با توجه به وضعیت خاص موکلم، به عنوان ضابط قضایی به مسئله ورود کنند.
📌با توجه به این که موکل من، بیش از دوسوم از دوران محکومیت خود را سپری کرده، میتواند برای آزادی مشروط از ماده ۵۸ استفاده کند و درخواست این مسئله نیز به مقام قضایی منعکس شده است. به هر حال امیدوارم که دادستان با این درخواست موافقت کند.
📌در عین درخواست مرخصی، چندین بار نیز به زندان و اجرای احکام مراجعه داشتم که بر اساس پیگیریهای بهعمل آمده، ظاهرا رئیس بهداری، گزارش وضعیت موکلم را به دادیار ارسال نکرده و این مقام قضایی از هر گزارشی، اظهار بیاطلاعی میکند.
📌اکنون پرشک متخصص زندان، صراحتا عنوان کرده که عدم تحمل کیفری شامل حال نرگس محمدی میشود و ادامه درمان با وضعیت فعلی، جان بیمار را به خطر خواهد انداخت.
📌 با درخواست اعزام نرگس محمدی به مرکز درمانی تخصصی موافقت نشده است، رئیس بهداری زندان باید صراحتا عدم بضاعت امکانات پزشکی زندان برای درمان موکلم را اعلام کند تا شاهد اعزام وی به بیمارستان تخصصی باشیم و با این حال تعلل در اعلام این مسئله صورت گرفته است.
📌آئیننامه زندانها در این باره متاسفانه به سال ۸۴ برمیگردد و حتی به رغم اجرای قانون آئین دادرسی جدید از سال ۹۴، همچنان شاهد استناد زندان به آئین نامه قدیم هستیم و هنوز آئیننامه جدید تدوین نشده است.
📌 از زمان حبس موکلم در زندان زنجان، دادستان این شهر صراحتا عنوان کرد که امکانات درمانی لازم برای وی وجود ندارد و با این حال، شرایط محمدی از آن دوره با مشکلات متعدد مواجه شده است. ما ۳ سال است که برای استفاده از بحث عدم تحمل کیفری برای موکلم درخواست تشکیل کمیسیون پزشکی قانونی دادهایم که متاسفانه این درخواست نیز، تاکنون اجابت نشده است.
goo.gl/44DgKX
@emtedadnet
📌امتداد- محمد جعفری: نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و زنان در حالی در بند زنان اوین در وضعیت جسمانی خطرناک قرار گرفته که همچنان با درخواست برگزاری کمیسیون پزشکی قانونی، مرخصی، اعزام به بیمارستان تخصصی و بحث آزادی مشروط وی موافقت نشده است.
📌در همین رابطه، محمود بهزادی، کارشناس حقوقی و وکیل نرگس محمدی، ضمن اشاره به وضعیت وخیم جسمانی وی در گفتوگو با امتداد اظهار داشت:
📌وضعیت جسمانی نرگس محمدی با توجه به آمبولی ریه و رشد تومور در مری، شرایط وخیمی را برای وی ایجاد کرده که بسیار نگران کننده است. به گونهای که اکنون در زندان برای مقابله با آمبولی ریه، به جای وارفارین، آسپرین به او داده میشود و این روند درمانی در شرایط هشدار قرار دارد.
📌 چندی پیش نیز پزشکان متخصص، کیسه صفرای محمدی را برداشتند و به رغم اینکه باید پس از عمل، ۴ روز در بیمارستان تخصصی تحت مراقبت قرار میگرفت، تنها یک روز بعد به زندان باز گردانده شد.
📌بنده شخصا نامههای جداگانهای را برای دادیار و رئیس اجرای احکام و نیز، وزارت اطلاعات نوشته و صراحتا عنوان کردهام که جان موکلم در خطر قرار دارد.
📌اکنون هم در شرایط فعلی، نامه پزشکان متخصص بیمارستان را تقدیم مقام قضایی کرده و درخواست انتقال به بیمارستان را دادهام که همچنان منتظر پاسخ این درخواست نیز هستیم. این نامه حدود ۲ هفته قبل به بازپرس پرونده و اجرای احکام تقدیم شده و از وزارت اطلاعات هم خواستهایم که با توجه به وضعیت خاص موکلم، به عنوان ضابط قضایی به مسئله ورود کنند.
📌با توجه به این که موکل من، بیش از دوسوم از دوران محکومیت خود را سپری کرده، میتواند برای آزادی مشروط از ماده ۵۸ استفاده کند و درخواست این مسئله نیز به مقام قضایی منعکس شده است. به هر حال امیدوارم که دادستان با این درخواست موافقت کند.
📌در عین درخواست مرخصی، چندین بار نیز به زندان و اجرای احکام مراجعه داشتم که بر اساس پیگیریهای بهعمل آمده، ظاهرا رئیس بهداری، گزارش وضعیت موکلم را به دادیار ارسال نکرده و این مقام قضایی از هر گزارشی، اظهار بیاطلاعی میکند.
📌اکنون پرشک متخصص زندان، صراحتا عنوان کرده که عدم تحمل کیفری شامل حال نرگس محمدی میشود و ادامه درمان با وضعیت فعلی، جان بیمار را به خطر خواهد انداخت.
📌 با درخواست اعزام نرگس محمدی به مرکز درمانی تخصصی موافقت نشده است، رئیس بهداری زندان باید صراحتا عدم بضاعت امکانات پزشکی زندان برای درمان موکلم را اعلام کند تا شاهد اعزام وی به بیمارستان تخصصی باشیم و با این حال تعلل در اعلام این مسئله صورت گرفته است.
📌آئیننامه زندانها در این باره متاسفانه به سال ۸۴ برمیگردد و حتی به رغم اجرای قانون آئین دادرسی جدید از سال ۹۴، همچنان شاهد استناد زندان به آئین نامه قدیم هستیم و هنوز آئیننامه جدید تدوین نشده است.
📌 از زمان حبس موکلم در زندان زنجان، دادستان این شهر صراحتا عنوان کرد که امکانات درمانی لازم برای وی وجود ندارد و با این حال، شرایط محمدی از آن دوره با مشکلات متعدد مواجه شده است. ما ۳ سال است که برای استفاده از بحث عدم تحمل کیفری برای موکلم درخواست تشکیل کمیسیون پزشکی قانونی دادهایم که متاسفانه این درخواست نیز، تاکنون اجابت نشده است.
goo.gl/44DgKX
@emtedadnet
🔻دهها هزار زن از کشورهای جنوب آسیا هر سال برای ازدواج به چین انتقال مییابند.
⚠️ قاچاق گسترده زنان جنوب آسیا برای ازدواج با مردان چینی
▫️به گزارش خبرگزاری فرانسه این زنان در حالی برای ازدواج از کشورهایی همچون ویتنام، کامبوج، لائوس و میانمار به چین منتقل میشوند که شمار زنان در این کشور به دلیل اجرای سیاست تک فرزندی در گذشته کاهش زیادی یافته است.
▫️بنا به آمارها تنها در استانهای جنوبی چین ۱۰ هزار زن اهل کامبوج زندگی میکنند.
▫️انتقال این زنان به چین به تجارتی پرسود تبدیل شده است. سازمان ملل متحد هر زنی را که برای ازدواج پول دریافت کند یا مورد خرید و فروش قرار گیرد قربانی قاچاق انسان میداند.
@bidarzani
@meidaandotcom
⚠️ قاچاق گسترده زنان جنوب آسیا برای ازدواج با مردان چینی
▫️به گزارش خبرگزاری فرانسه این زنان در حالی برای ازدواج از کشورهایی همچون ویتنام، کامبوج، لائوس و میانمار به چین منتقل میشوند که شمار زنان در این کشور به دلیل اجرای سیاست تک فرزندی در گذشته کاهش زیادی یافته است.
▫️بنا به آمارها تنها در استانهای جنوبی چین ۱۰ هزار زن اهل کامبوج زندگی میکنند.
▫️انتقال این زنان به چین به تجارتی پرسود تبدیل شده است. سازمان ملل متحد هر زنی را که برای ازدواج پول دریافت کند یا مورد خرید و فروش قرار گیرد قربانی قاچاق انسان میداند.
@bidarzani
@meidaandotcom
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌در یک آزمایش اجتماعی از سوی سازمان مردمنهاد ابعاد در لبنان، زنی در بیروت در خیابان میایستد و ادعا میکند به او تجاوز شده است.
واکنشهای مردم به این زن واقعا تکاندهنده است.
@bidarzani
این فیلم توسط یک دوربین مخفی گرفته شده است. زنی که اجرای این آزمایش را به عهده دارد با یک تیشرت و دامن گریان و پریشان راه میرود و عابران به او نزدیک میشوند و از او میپرسند که چه اتفاقی برایش افتاده و وقتی متوجه میشوند که به او تجاوز شده واکنشهای شوکهکنندهای نشان میدهند. هیچ کدام از عابران به پلیس تلفن نمیکند و یا در جستجوی متجاوز نیست. زنی آزاردیده را نصیحت میکند که به کسی چیزی نگو! دعوت به سکوتش میکنند. به خاطر پوشیدن دامن سرزنشش میکنند و حتی مردی او را معتاد به مواد مخدر مینامد. طوری با وی رفتار میشود که گویی او مقصر است و اشتباه از او بوده. طراحان این آزمایش میگویند که انتظار مشاهده سرزنش شدن آزاردیده توسط مردم را داشتهاند ولی نه در این مقیاسی که فیلم گواه آن است. هرچند این یک نمایش است اما واکنش مردم کاملا حقیقی است.
#دیدبان_آزار
واکنشهای مردم به این زن واقعا تکاندهنده است.
@bidarzani
این فیلم توسط یک دوربین مخفی گرفته شده است. زنی که اجرای این آزمایش را به عهده دارد با یک تیشرت و دامن گریان و پریشان راه میرود و عابران به او نزدیک میشوند و از او میپرسند که چه اتفاقی برایش افتاده و وقتی متوجه میشوند که به او تجاوز شده واکنشهای شوکهکنندهای نشان میدهند. هیچ کدام از عابران به پلیس تلفن نمیکند و یا در جستجوی متجاوز نیست. زنی آزاردیده را نصیحت میکند که به کسی چیزی نگو! دعوت به سکوتش میکنند. به خاطر پوشیدن دامن سرزنشش میکنند و حتی مردی او را معتاد به مواد مخدر مینامد. طوری با وی رفتار میشود که گویی او مقصر است و اشتباه از او بوده. طراحان این آزمایش میگویند که انتظار مشاهده سرزنش شدن آزاردیده توسط مردم را داشتهاند ولی نه در این مقیاسی که فیلم گواه آن است. هرچند این یک نمایش است اما واکنش مردم کاملا حقیقی است.
#دیدبان_آزار
▫️انتقال #سپیده_قلیان به دادستانی شوش
▫️با گذشت ۳۰ روز ازبازداشت سپیده قُلیان در جریان اعتراضات کارگران نیشکر #هفت_تپه، ساعتی پیش او توسط نیروهای امنیتی به دادگستری شوش و دفتر دادستان این شهر منتقل شد
▫️هنوز مشخص نیست که دادستانی با تبدیل قرار بازداشت، دستور آزادی سپیده قلیان را صادر می کند، یا قرار بازداشت این فعال مدنی را تمدید خواهد کرد.
@Farsi_Iranwire
▫️با گذشت ۳۰ روز ازبازداشت سپیده قُلیان در جریان اعتراضات کارگران نیشکر #هفت_تپه، ساعتی پیش او توسط نیروهای امنیتی به دادگستری شوش و دفتر دادستان این شهر منتقل شد
▫️هنوز مشخص نیست که دادستانی با تبدیل قرار بازداشت، دستور آزادی سپیده قلیان را صادر می کند، یا قرار بازداشت این فعال مدنی را تمدید خواهد کرد.
@Farsi_Iranwire
وکیل مدافع #نرگس_محمدی فعال مدنی و روزنامهنگار زندانی:
- موکلم چهارشنبه از زندان به کمیسیون پزشکی قانونی منتقل میشود تا وضعیت بیماری او بررسی شود
- در صورتی که کمیسیون معتقد باشد موکلم به خاطر بیماری توانایی تحمل کیفر را ندارد، باید از زندان بیرون بیاید./ایرنا
@bidarzani
- موکلم چهارشنبه از زندان به کمیسیون پزشکی قانونی منتقل میشود تا وضعیت بیماری او بررسی شود
- در صورتی که کمیسیون معتقد باشد موکلم به خاطر بیماری توانایی تحمل کیفر را ندارد، باید از زندان بیرون بیاید./ایرنا
@bidarzani
📌مادران پارک لاله:
چرخه ی آزادی کشی بیداد می کند! چه باید کرد؟
@bidarzani
• مادران پارک لاله در بیانیه ی مشروحی تحلیل خود از وضعیت فعلی کشور را منتشر کرده اند ...
http://www.iran-chabar.de/article.jsp?essayId=90496
@AkhbarRouz
چرخه ی آزادی کشی بیداد می کند! چه باید کرد؟
@bidarzani
• مادران پارک لاله در بیانیه ی مشروحی تحلیل خود از وضعیت فعلی کشور را منتشر کرده اند ...
http://www.iran-chabar.de/article.jsp?essayId=90496
@AkhbarRouz
www.iran-chabar.de
چرخه ی آزادی کشی بیداد می کند! چه باید کرد؟
📌چرا حرکت «دختران خیابان انقلاب» گسترش نیافت
✍ نوشین احمدی خراسانی
@bidarzani
🔸شکل آرام تغییر مستمر حجاب طی چهل سال گذشته، از حجاب به «بدحجابی»، از بدحجابی به «کمحجابی»، و از کمحجابی به «حجاب الصاقی» روشی است که به نظر میرسد با ویژگیهای جامعهی ما تاحدودی منطبق بوده است. چرا که اساساً «تحمیل نوع پوشش» از سوی مراجع رسمی، موضوعی بوده است که در حافظهی تاریخی مردم ما قدمت و سابقه دارد، و این سابقه نشان میدهد که برخورد آمرانه و از بالا به مسئلهی پوشش زنان، و همزمان، حرکتهای اعتراضی رادیکال و انفجاری در مقابل آن، در تاریخ ما کامروا نبوده است، چه در زمان کشف حجاب و چه پس از انقلاب سال ۵۷.
🔸واقعیت این است که مردم نه لزوماً به خود حجاب بلکه بر «تحمیل» آن از سوی مراجع رسمی مقاومت نشان میدهند. همانطور که پیش از انقلاب و در جریان جنبش ضدشاه، پوشیدن حجاب به نوعی، مقاومت علیه «تحمیل» بود (تحمیلی که بخشی از مردم آنرا در حافظهشان از زمان کشف حجاب رضاشاه به کل دوران پهلوی تعمیم داده بودند و البته روحانیت نیز با ساخته و پرداختهکردن گفتمان کشف حجاب، به تعمیم دادنِ واقعهی کشف حجاب تا زمان انقلاب کمک میکرد). به همین سبب بود که حتا نیروهای سکولار نیز به این «مقاومت آرام» در جنبش ضدشاه پیوستند؛ و همبستگی گستردهی پوشیدنِ حجاب، بهویژه در سالهای منتهی به انقلاب، در میان گروههای مختلف مذهبی و غیرمذهبی بسط یافت. امروز نیز به نظر میرسد هستهی اصلی مقاومت، علیه «تحمیل» است. چه بسا به همین دلیل است که میبینیم حتا بخش بزرگی از نیروهای دینباور نیز در همبستگی با این جنبش مقاومت علیه تحمیل حجاب، با نیروهای سکولار همدلی و توافق دارند، و به طور روزافزون «حجاببرداری» در میان آنان نیز افزایش یافته است. حتا از نسل جوان به نسل میانی، هم تعمیم یافته است. زیرا حجاب اجباری، تحمیلی است که کثرت و تنوع نوع پوشش را در میان مردمان رنگارنگ ایران با تفسیرهای گوناگونشان از دین و مذهب و سبک زندگی مورد علاقهشان، عملاً نادیده میگیرد و از این منظر، به «هویت» آنان نیز صدمه میزند. برای باورمندان به دین نیز جامعهی مذهبی وقتی میتواند معنا داشته باشد که با ارزشها و سبکهای مختلف دینورزی خاص خودشان (دین مردمی) هماهنگ باشد و نه این که مثلاً در مورد «پوشش مذهبی» برای تمامی شهروندان جامعه، از بالا توسط دین دولتی، بخشنامه صادر شود.
🔸منظور از آوردن این مثالها و نکتهها آن است که جنبش آرام و پیوستهای که حول انتقاد به حجاب اجباری طی چهار دهه در جریان است، موفق شده گروههای مختلف مذهبی و غیرمذهبی مردم را با خود همراه کند، چرا که اساساش بر مقاومت در برابر «تحمیل»، و سیاستاش، سیاست روزمره است. اما حرکت دختران خیابان انقلاب که هر چند میتوانست گسترش یابد، با نحوهی گفتمان سیاسی که گرداگرد آن شکل گرفت، ضرورت این همبستگی میان نیروهای مردمی (مردمان مذهبی و سکولار) را در برابر تحمیل حجاب، نادیده گرفت.
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/425026&rhash=eec6b76cb50965
✍ نوشین احمدی خراسانی
@bidarzani
🔸شکل آرام تغییر مستمر حجاب طی چهل سال گذشته، از حجاب به «بدحجابی»، از بدحجابی به «کمحجابی»، و از کمحجابی به «حجاب الصاقی» روشی است که به نظر میرسد با ویژگیهای جامعهی ما تاحدودی منطبق بوده است. چرا که اساساً «تحمیل نوع پوشش» از سوی مراجع رسمی، موضوعی بوده است که در حافظهی تاریخی مردم ما قدمت و سابقه دارد، و این سابقه نشان میدهد که برخورد آمرانه و از بالا به مسئلهی پوشش زنان، و همزمان، حرکتهای اعتراضی رادیکال و انفجاری در مقابل آن، در تاریخ ما کامروا نبوده است، چه در زمان کشف حجاب و چه پس از انقلاب سال ۵۷.
🔸واقعیت این است که مردم نه لزوماً به خود حجاب بلکه بر «تحمیل» آن از سوی مراجع رسمی مقاومت نشان میدهند. همانطور که پیش از انقلاب و در جریان جنبش ضدشاه، پوشیدن حجاب به نوعی، مقاومت علیه «تحمیل» بود (تحمیلی که بخشی از مردم آنرا در حافظهشان از زمان کشف حجاب رضاشاه به کل دوران پهلوی تعمیم داده بودند و البته روحانیت نیز با ساخته و پرداختهکردن گفتمان کشف حجاب، به تعمیم دادنِ واقعهی کشف حجاب تا زمان انقلاب کمک میکرد). به همین سبب بود که حتا نیروهای سکولار نیز به این «مقاومت آرام» در جنبش ضدشاه پیوستند؛ و همبستگی گستردهی پوشیدنِ حجاب، بهویژه در سالهای منتهی به انقلاب، در میان گروههای مختلف مذهبی و غیرمذهبی بسط یافت. امروز نیز به نظر میرسد هستهی اصلی مقاومت، علیه «تحمیل» است. چه بسا به همین دلیل است که میبینیم حتا بخش بزرگی از نیروهای دینباور نیز در همبستگی با این جنبش مقاومت علیه تحمیل حجاب، با نیروهای سکولار همدلی و توافق دارند، و به طور روزافزون «حجاببرداری» در میان آنان نیز افزایش یافته است. حتا از نسل جوان به نسل میانی، هم تعمیم یافته است. زیرا حجاب اجباری، تحمیلی است که کثرت و تنوع نوع پوشش را در میان مردمان رنگارنگ ایران با تفسیرهای گوناگونشان از دین و مذهب و سبک زندگی مورد علاقهشان، عملاً نادیده میگیرد و از این منظر، به «هویت» آنان نیز صدمه میزند. برای باورمندان به دین نیز جامعهی مذهبی وقتی میتواند معنا داشته باشد که با ارزشها و سبکهای مختلف دینورزی خاص خودشان (دین مردمی) هماهنگ باشد و نه این که مثلاً در مورد «پوشش مذهبی» برای تمامی شهروندان جامعه، از بالا توسط دین دولتی، بخشنامه صادر شود.
🔸منظور از آوردن این مثالها و نکتهها آن است که جنبش آرام و پیوستهای که حول انتقاد به حجاب اجباری طی چهار دهه در جریان است، موفق شده گروههای مختلف مذهبی و غیرمذهبی مردم را با خود همراه کند، چرا که اساساش بر مقاومت در برابر «تحمیل»، و سیاستاش، سیاست روزمره است. اما حرکت دختران خیابان انقلاب که هر چند میتوانست گسترش یابد، با نحوهی گفتمان سیاسی که گرداگرد آن شکل گرفت، ضرورت این همبستگی میان نیروهای مردمی (مردمان مذهبی و سکولار) را در برابر تحمیل حجاب، نادیده گرفت.
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/425026&rhash=eec6b76cb50965
t.me
چرا حرکت «دختران خیابان انقلاب» گسترش نیافت
نوشین احمدی خراسانی − چرا برای نسل جوان، بهرغم آنکه حق انتخاب پوشش حتا از دایرهی حق و حقوق، فراتر رفته و به «نیازی هویتی» نیز تبدیل و چنین همهگیر شده است، باز هم حرکت دختران خیابان انقلاب نتوانست فراگیر شود؟
✅نازنین زاغری درخواست آزادی مشروط کرد
📌 وکیل مدافع نازنین زاغری تبعه ایرانی - انگلیسی که به پنج سال حبس محکوم شده و اکنون نیز مشغول تحمل کیفر است، از تقاضای موکلش از دادستانی تهران مبنی بر موافقت با آزادی مشروط خبر داد.
#امتداد
@emtedadnet
📌 وکیل مدافع نازنین زاغری تبعه ایرانی - انگلیسی که به پنج سال حبس محکوم شده و اکنون نیز مشغول تحمل کیفر است، از تقاضای موکلش از دادستانی تهران مبنی بر موافقت با آزادی مشروط خبر داد.
#امتداد
@emtedadnet
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌زنان و جنگ
@bidarzani
فیلم زیدا، فیلمی درباره مواجهه زنان با جنگ: براساس قوانین جنگ این حق خانواده هاست که از سرنوشت افراد مفقود شده خانواده خود در طول جنگ باخبر شوند.
ترجمه و صداگذاری از بیدارزنی
@bidarzani
فیلم زیدا، فیلمی درباره مواجهه زنان با جنگ: براساس قوانین جنگ این حق خانواده هاست که از سرنوشت افراد مفقود شده خانواده خود در طول جنگ باخبر شوند.
ترجمه و صداگذاری از بیدارزنی
▫️ #سپیده_قلیان که همراه با کارگران #هفت_تپه بازداشت شده بود بعد از یک ماه بازداشت با قرار وثیقه وثیقهی ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شد
Forwarded from خاکستر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📍امروز ۱۸ دسامبر، روز جهانی مهاجرت است. روزی به احترام میلیونها نفر که کشور خود را به امید یافتن زندگی بهتر ترک کرده اند.
🔻 ٤٨ درصد از مهاجران را زنان تشكيل مى دهند.
@bidarzani
متن زیر نوشته یکی از زنان مهاجر ایرانی در امریکاست:
دلی که آرام ندارد
🔻دوست یعنی درک و حرف مشترک. شادی و خاطرات مشترک. درد مشترک. از اوشین، تا پرین. از اندی تا شجریان. دوست کسیست که به حریم شخصی ما راه داشته باشد. راه دادن افراد به این دایره قرمز، حداقل برای من، راحت نیست. آشنایی و گذر از این حریم با آدمهایی که دغدغههای زندگیشان در بازی محلی بسکتبال و بیسبال و لاتاری آخر هفته خلاصه میشود آسان نیست.
@womenwatcher
ادامه مطلب در مجله تابلو:
https://tableaumag.com/1393/01/%D8%AF%D9%84%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF/
🔻 ٤٨ درصد از مهاجران را زنان تشكيل مى دهند.
@bidarzani
متن زیر نوشته یکی از زنان مهاجر ایرانی در امریکاست:
دلی که آرام ندارد
🔻دوست یعنی درک و حرف مشترک. شادی و خاطرات مشترک. درد مشترک. از اوشین، تا پرین. از اندی تا شجریان. دوست کسیست که به حریم شخصی ما راه داشته باشد. راه دادن افراد به این دایره قرمز، حداقل برای من، راحت نیست. آشنایی و گذر از این حریم با آدمهایی که دغدغههای زندگیشان در بازی محلی بسکتبال و بیسبال و لاتاری آخر هفته خلاصه میشود آسان نیست.
@womenwatcher
ادامه مطلب در مجله تابلو:
https://tableaumag.com/1393/01/%D8%AF%D9%84%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF/
حالم را می فهمی؟!
نمیخواستم تبعید را زیسته باشم
بیگانگی را !
تنهایی را !
اما رفیق
بگو،پیش از این
من در کدام خیابان وطن جا ماندهام ؟
✍مریم شیشه گر/ یک پناهجو
نمیخواستم تبعید را زیسته باشم
بیگانگی را !
تنهایی را !
اما رفیق
بگو،پیش از این
من در کدام خیابان وطن جا ماندهام ؟
✍مریم شیشه گر/ یک پناهجو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌اجتماع بازنشستگان در تهران
@bidarzani
@bidarzani
📌چهگوارای سقط جنین
@bidarzani
🔸یک صبح گرم تابستانی ژوئیه ۱۹۶۶ چند خبرنگار جلوی ساختمان فدرال سنفرانسیسکو منتظر ایستاده بودند. زن ریز جثه با خروار کاغذهایی که زیربغل زده بود، راس ساعت ۹ صبح که وعده داده بود، جلوی ساختمان رسید. با ادب و متانت با خبرنگاران سلام و احوالپرسی کرد. زن از قبل به تمام روزنامههای محلی و روزنامههای ایالت کالیفرنیا نامه فرستاده و گفته بود که در این روز مشخص، راس ساعت ۹ جلوی ساختمان فدرال خواهد بود.
🔸 زن حتا به مقامهای پلیس محلی هم خبر داده بود که او آنجاست تا اعتراض کند، علیه ممنوعیت حق سقط جنین. اطلاعرسانی به پلیس کاری بود که از نظر خیلیها «دیوانگی» محسوب میشد. ولی او اتفاقا میخواست که پلیس او را بازداشت کند. مدتها بود به این نتیجه رسیده بود که در راه مبارزه برای قانونی شدن حق سقط جنین، باید چند نفری بازداشت و دادگاهی شوند.
🔸دادگاه را به صحنهی سخنرانی غرا علیه دخالت دولت در حق زن بر بدن خود تبدیل کنند و بعد هم راهی دادگاه عالی شوند تا در آنجا بتوانند این قانون را ملغی کنند. زن، به «چهگوارای سقط جنین» معروف بود. اسم او پت ماجینیس بود.
🔸پت ماجینیس، کارمند یک آزمایشگاه پزشکی بود. بنیانگذار سازمان کوچک «جمعیت دفاع از سقط جنین» بود. سازمان کوچکی که در اتاقخواب آپارتمان کوچک خود در سنفرانسیسکو به همراه روئنا گورنر و لانا فلان راه انداخت. سازمانی که در همان زمان از هر سازمان دیگری که علیه ممنوعیت حق سقط جنین فعالیت میکرد، رادیکالتر بود. ماجینس و سازمان کوچک او دنبال این نبودند که برای مثال حق سقط جنین در ۴ ماه اول بارداری آزاد شود یا قوانین دچار اصلاح شود. این سازمان میخواست تمام قوانین سقط جنین را از بیخ و بن ممنوع کند. خواستهاش روشن بود:« از اساس به دولت هیچ ربطی ندارد که برای بدن زن قانون بگذارد. ما خواهان اصلاح قانون نیستیم، خواهان حذف کامل دخالت قانون در حق زن بر بدن خود است.» ماجینیس تاکید داشت که تنها سوالی که باید پزشک یا ماما قبل سقط جنین از زن بپرسد یک چیز است:« دلت میخواهد این جنین را سقط کنی یا نه.» باقی از جمله اینکه پدر بچه کیست، نظر پدر بچه چیست، چرا باردار شدی و … مطلقا ربطی به هیچکس نداشت. باوری که حتا امروز هم برای عده زیادی «رادیکال» محسوب میشود، چه رسد به دههی ۱۹۶۰ میلادی!
🔸پت ماجینس اما در آن روز تابستانی مشخص، به عنوان یک کنشگر مستقل و نه از طرف سازمانشان فعالیت میکرد. او از ۶ هفته قبل کارزار «پخش اعلامیه» را در سنفرانسیسکو آغاز کرده بود. اعلامیههایی که فقط دربارهی لزوم آزادی سقط جنین نبود، بلکه توصیههایی عملی هم داشت که اگر زنی هیچ دکتر و پرستار و مامایی را پیدا نکرد که حاضر باشد غیرقانونی عمل سقط جنین را انجام دهد، خودش دست به کار شود تا با انجام بعضی کارها تلاش کند تا جنین را سقط کند.
🔸پت از اولین روزی که کارزار پخش اعلامیهاش را شروع کرد، هر روز به پلیس دقیق خبر میداد که در آن روز خاص در چه محلههایی اعلامیه پخش خواهد کرد. او فعالانه به دنبال آن بود که پلیس بازداشتاش کند تا بتواند خواستههای رادیکال سازمان و باورهایش را در صحن علنی دادگاه فریاد کند. پلیس هم که میدانست او به دنبال بازداشت است، عامدانه از بازداشت ماجینس سر باز میزد.
🔸در آن صبح گرم تابستانی، پت با شجاعت تمام تصمیم گرفته بود درست جلوی در ساختمان فدرال سنفرانسیسکو اعلامیه پخش کند. برای همین به خبرنگاران هم اطلاع داده بود. در همان حال که داشت اعلامیه پخش میکرد، ناگهان مردی به اسم گری بنتلی که کارمند ادارهی بایگانی بود جلوی دوربین خبرنگاران جلو آمد و با صدای رسا رو به ماجینس گفت:«من بنا به قانون وظیفه شهروندی شما را به اتهام زیر پا گذاشتن ماده ۱۸۸ قانون مصوب شهرداری و پلیس بازداشت میکنم.»
🔸پلیس مجبور شد با بیمیلی تمام در محل حاضر شود و پت را بازداشت کند. حتا همان وقت که او را سوار ماشین پلیس میکردند، مدام تاکید داشتند که پلیس او را بازداشت نکرده و این فقط در پاسخ به شکایت شهروندی است! برای ماجینیس فرقی نداشت. تلاش او نتیجه داد و بالاخره بازداشت شد. بازداشتی که قبل هر چیز منجر به این شد که با شکایت علیه شهرداری و پلیس و دعوی را به دادگاه عالی ایالت کشاندن، همین قانون شبیه «نهی از منکر» را ملغی کنند که شهروندی اجازه داشت دخالت کند و شهروند دیگری را در عمل بازداشت کند.
ادامه مطلب:
https://bit.ly/2SZbRyl
@FarnazSeifi
@bidarzani
🔸یک صبح گرم تابستانی ژوئیه ۱۹۶۶ چند خبرنگار جلوی ساختمان فدرال سنفرانسیسکو منتظر ایستاده بودند. زن ریز جثه با خروار کاغذهایی که زیربغل زده بود، راس ساعت ۹ صبح که وعده داده بود، جلوی ساختمان رسید. با ادب و متانت با خبرنگاران سلام و احوالپرسی کرد. زن از قبل به تمام روزنامههای محلی و روزنامههای ایالت کالیفرنیا نامه فرستاده و گفته بود که در این روز مشخص، راس ساعت ۹ جلوی ساختمان فدرال خواهد بود.
🔸 زن حتا به مقامهای پلیس محلی هم خبر داده بود که او آنجاست تا اعتراض کند، علیه ممنوعیت حق سقط جنین. اطلاعرسانی به پلیس کاری بود که از نظر خیلیها «دیوانگی» محسوب میشد. ولی او اتفاقا میخواست که پلیس او را بازداشت کند. مدتها بود به این نتیجه رسیده بود که در راه مبارزه برای قانونی شدن حق سقط جنین، باید چند نفری بازداشت و دادگاهی شوند.
🔸دادگاه را به صحنهی سخنرانی غرا علیه دخالت دولت در حق زن بر بدن خود تبدیل کنند و بعد هم راهی دادگاه عالی شوند تا در آنجا بتوانند این قانون را ملغی کنند. زن، به «چهگوارای سقط جنین» معروف بود. اسم او پت ماجینیس بود.
🔸پت ماجینیس، کارمند یک آزمایشگاه پزشکی بود. بنیانگذار سازمان کوچک «جمعیت دفاع از سقط جنین» بود. سازمان کوچکی که در اتاقخواب آپارتمان کوچک خود در سنفرانسیسکو به همراه روئنا گورنر و لانا فلان راه انداخت. سازمانی که در همان زمان از هر سازمان دیگری که علیه ممنوعیت حق سقط جنین فعالیت میکرد، رادیکالتر بود. ماجینس و سازمان کوچک او دنبال این نبودند که برای مثال حق سقط جنین در ۴ ماه اول بارداری آزاد شود یا قوانین دچار اصلاح شود. این سازمان میخواست تمام قوانین سقط جنین را از بیخ و بن ممنوع کند. خواستهاش روشن بود:« از اساس به دولت هیچ ربطی ندارد که برای بدن زن قانون بگذارد. ما خواهان اصلاح قانون نیستیم، خواهان حذف کامل دخالت قانون در حق زن بر بدن خود است.» ماجینیس تاکید داشت که تنها سوالی که باید پزشک یا ماما قبل سقط جنین از زن بپرسد یک چیز است:« دلت میخواهد این جنین را سقط کنی یا نه.» باقی از جمله اینکه پدر بچه کیست، نظر پدر بچه چیست، چرا باردار شدی و … مطلقا ربطی به هیچکس نداشت. باوری که حتا امروز هم برای عده زیادی «رادیکال» محسوب میشود، چه رسد به دههی ۱۹۶۰ میلادی!
🔸پت ماجینس اما در آن روز تابستانی مشخص، به عنوان یک کنشگر مستقل و نه از طرف سازمانشان فعالیت میکرد. او از ۶ هفته قبل کارزار «پخش اعلامیه» را در سنفرانسیسکو آغاز کرده بود. اعلامیههایی که فقط دربارهی لزوم آزادی سقط جنین نبود، بلکه توصیههایی عملی هم داشت که اگر زنی هیچ دکتر و پرستار و مامایی را پیدا نکرد که حاضر باشد غیرقانونی عمل سقط جنین را انجام دهد، خودش دست به کار شود تا با انجام بعضی کارها تلاش کند تا جنین را سقط کند.
🔸پت از اولین روزی که کارزار پخش اعلامیهاش را شروع کرد، هر روز به پلیس دقیق خبر میداد که در آن روز خاص در چه محلههایی اعلامیه پخش خواهد کرد. او فعالانه به دنبال آن بود که پلیس بازداشتاش کند تا بتواند خواستههای رادیکال سازمان و باورهایش را در صحن علنی دادگاه فریاد کند. پلیس هم که میدانست او به دنبال بازداشت است، عامدانه از بازداشت ماجینس سر باز میزد.
🔸در آن صبح گرم تابستانی، پت با شجاعت تمام تصمیم گرفته بود درست جلوی در ساختمان فدرال سنفرانسیسکو اعلامیه پخش کند. برای همین به خبرنگاران هم اطلاع داده بود. در همان حال که داشت اعلامیه پخش میکرد، ناگهان مردی به اسم گری بنتلی که کارمند ادارهی بایگانی بود جلوی دوربین خبرنگاران جلو آمد و با صدای رسا رو به ماجینس گفت:«من بنا به قانون وظیفه شهروندی شما را به اتهام زیر پا گذاشتن ماده ۱۸۸ قانون مصوب شهرداری و پلیس بازداشت میکنم.»
🔸پلیس مجبور شد با بیمیلی تمام در محل حاضر شود و پت را بازداشت کند. حتا همان وقت که او را سوار ماشین پلیس میکردند، مدام تاکید داشتند که پلیس او را بازداشت نکرده و این فقط در پاسخ به شکایت شهروندی است! برای ماجینیس فرقی نداشت. تلاش او نتیجه داد و بالاخره بازداشت شد. بازداشتی که قبل هر چیز منجر به این شد که با شکایت علیه شهرداری و پلیس و دعوی را به دادگاه عالی ایالت کشاندن، همین قانون شبیه «نهی از منکر» را ملغی کنند که شهروندی اجازه داشت دخالت کند و شهروند دیگری را در عمل بازداشت کند.
ادامه مطلب:
https://bit.ly/2SZbRyl
@FarnazSeifi
Telegraph
چهگوارای سقط جنین
یک صبح گرم تابستانی ژوئیه ۱۹۶۶ چند خبرنگار جلوی ساختمان فدرال سنفرانسیسکو منتظر ایستاده بودند. زن ریز جثه با خروار کاغذهایی که زیربغل زده بود، راس ساعت ۹ صبح که وعده داده بود، جلوی ساختمان رسید. با ادب و متانت با خبرنگاران سلام و احوالپرسی کرد. زن از قبل…
مطلب رسیده به کانال بیدارزنی
📌معلولیت و نیاز جنسی
✍نگار کریمی
🔸معلولیت به ناتوانی در انجام تمام یا قسمتی از
فعالیتهای عادی زندگی فردی یا اجتماعی به علت وجود نقصی مادرزادی یا اکتسابی در قوای جسمانی یا روانی اطلاق میشود.
🔸انواع معلولیتهای جسمی شامل موارد زیر است:
📍معلولیتهای حواسی، معلولیتهای حرکتی، معلولیت احشای داخلی.
🔸علل معلولیتها به شرح ذیل است:
معلولیتهای اکتسابی، معلولیتهای مادرزادی،
عوامل دوران بارداری، عوامل هنگام زایمان.
🔸اکثر مردم فکر میکنند که معلولیت زندگی جنسی انسان را به پایان میرساند، اما واقعیت چیز دیگری است. وقتی یک فرد از معلولیت رنج میبرد، کارکردهای جنسی او به پایان نمیرسد، صدها راه وجود دارد که شخص با استفاده از آنها میتواند رابطه جنسی و لذت جنسی را تجربه کند.
🔸باورهای نادرستی در رابطه با نیاز جنسی معلولین وجود دارد، همچون اینکه معلولان نیاز جنسی ندارند، معلولان از نظر جنسی جذاب نیستند، نیازهای مهمتری از نیاز جنسی دارند، دانش آموزان معلول نیاز به آموزش جنسی ندارند.
🔸با حالتی مستأصل میگوید. خواهری ۲۷ ساله دارم که دچار معلولیت جسمی است، من متوجه نیازهای جنسی او هستم، عذاب میکشم که کمکی از دستم بر نمیآید. در جامعه پذیرای او نیستند، چطور میتوانم از خانواده مذهبیام بخواهم برای او اسباببازی جنسی تهیه کنند
🔸آموزش مسائل پزشکی و ابزارهای کمکی همچون اسباببازیهای جنسی از مهمترین عوامل بهحساب میآیند، که متأسفانه دسترسی به آنها در ایران دشوار و گاهاً امکان پذیر نیست.
🔸آموزش جنسی در مدارس ایران نامعمول است، و چنین آموزشهایی برای افراد معلول نیز وجود ندارد. نوجوانها اطلاعات زیادی رابطه با مسائل جنسی از شیوههای مختلف از جمله اینترنت به دست میآورند، اما افراد معلول حتی چنین چیزی را در دست ندارند و نیاز به آن ضروری است.
📌معلولیت و نیاز جنسی
✍نگار کریمی
🔸معلولیت به ناتوانی در انجام تمام یا قسمتی از
فعالیتهای عادی زندگی فردی یا اجتماعی به علت وجود نقصی مادرزادی یا اکتسابی در قوای جسمانی یا روانی اطلاق میشود.
🔸انواع معلولیتهای جسمی شامل موارد زیر است:
📍معلولیتهای حواسی، معلولیتهای حرکتی، معلولیت احشای داخلی.
🔸علل معلولیتها به شرح ذیل است:
معلولیتهای اکتسابی، معلولیتهای مادرزادی،
عوامل دوران بارداری، عوامل هنگام زایمان.
🔸اکثر مردم فکر میکنند که معلولیت زندگی جنسی انسان را به پایان میرساند، اما واقعیت چیز دیگری است. وقتی یک فرد از معلولیت رنج میبرد، کارکردهای جنسی او به پایان نمیرسد، صدها راه وجود دارد که شخص با استفاده از آنها میتواند رابطه جنسی و لذت جنسی را تجربه کند.
🔸باورهای نادرستی در رابطه با نیاز جنسی معلولین وجود دارد، همچون اینکه معلولان نیاز جنسی ندارند، معلولان از نظر جنسی جذاب نیستند، نیازهای مهمتری از نیاز جنسی دارند، دانش آموزان معلول نیاز به آموزش جنسی ندارند.
🔸با حالتی مستأصل میگوید. خواهری ۲۷ ساله دارم که دچار معلولیت جسمی است، من متوجه نیازهای جنسی او هستم، عذاب میکشم که کمکی از دستم بر نمیآید. در جامعه پذیرای او نیستند، چطور میتوانم از خانواده مذهبیام بخواهم برای او اسباببازی جنسی تهیه کنند
🔸آموزش مسائل پزشکی و ابزارهای کمکی همچون اسباببازیهای جنسی از مهمترین عوامل بهحساب میآیند، که متأسفانه دسترسی به آنها در ایران دشوار و گاهاً امکان پذیر نیست.
🔸آموزش جنسی در مدارس ایران نامعمول است، و چنین آموزشهایی برای افراد معلول نیز وجود ندارد. نوجوانها اطلاعات زیادی رابطه با مسائل جنسی از شیوههای مختلف از جمله اینترنت به دست میآورند، اما افراد معلول حتی چنین چیزی را در دست ندارند و نیاز به آن ضروری است.
📌«کابوسهای بیروت»
غادة السمان
ترجمهی احسان موسوی خلخالی
@bidarzani
آن روز صبح وقتی از ماشین پیاده شدم و ــ تا اطلاع ثانوی ــ صحیح و سالم وارد خانه شدم، نمیدانستم این آخرین باری است که تا چندین روز دیگر میتوانم خانه را ترک کنم... و همان لحظه که در را پشت سرم میبندم، دارم آن را به روی زندگی و امید میبندم... و زندانیِ کابوسی طولانی میشوم ــ سخت طولانی.
با برادرم به خانه برگشتهام تا با هم نقش زندانیان را بازی کنیم... اگر میدانستیم، در راه بازگشت چیزی برای خوردن میگرفتیم... اگر میدانستیم شاید برنمیگشتیم... و اگر... و اگر... و «اگر» را در خاک پشیمانی کاشتیم و «ای کاش» درو کردیم!...
کجا زندگی میکنم؟ این سؤال یادآور واقعیتی وحشتناک بود. وسط میدان جنگ زندگی میکنم، بی هیچ سلاحی و بیآنکه کاری از دستم برآید، جز همین کشیدن قلم بر کاغذ و به جا گذاشتن سطرهایی لرزان مانند رد خونین مجروحی که در پنبهزار سپید سینهخیز میرود...
goo.gl/8cGeKr
@neypub
غادة السمان
ترجمهی احسان موسوی خلخالی
@bidarzani
آن روز صبح وقتی از ماشین پیاده شدم و ــ تا اطلاع ثانوی ــ صحیح و سالم وارد خانه شدم، نمیدانستم این آخرین باری است که تا چندین روز دیگر میتوانم خانه را ترک کنم... و همان لحظه که در را پشت سرم میبندم، دارم آن را به روی زندگی و امید میبندم... و زندانیِ کابوسی طولانی میشوم ــ سخت طولانی.
با برادرم به خانه برگشتهام تا با هم نقش زندانیان را بازی کنیم... اگر میدانستیم، در راه بازگشت چیزی برای خوردن میگرفتیم... اگر میدانستیم شاید برنمیگشتیم... و اگر... و اگر... و «اگر» را در خاک پشیمانی کاشتیم و «ای کاش» درو کردیم!...
کجا زندگی میکنم؟ این سؤال یادآور واقعیتی وحشتناک بود. وسط میدان جنگ زندگی میکنم، بی هیچ سلاحی و بیآنکه کاری از دستم برآید، جز همین کشیدن قلم بر کاغذ و به جا گذاشتن سطرهایی لرزان مانند رد خونین مجروحی که در پنبهزار سپید سینهخیز میرود...
goo.gl/8cGeKr
@neypub