بيدارزنى
Photo
🟣 برای آیدین، کودک شریفه محمدی و سیروس فتحی
⚪️ مطلب ارسالی به بیدارزنی
«سلام آیدین جان، پسر خوب و درسخوان و فهمیدهی ما
این نامه را برای تو مینویسم، برای تو آیدین جان که فکر میکنم دیروز بدترین روز زندگی تو بود...دیروز که شاهد بازداشت پدر بودی، تنها پناه این شش ماه که مادر نبود، که مادر در زندان بود.
آیدینِ زیبا و باهوش و نازنین، تو که جان و جهان مادر و پدر هستی، دیشب را چگونه بی دستان گرم پدر به سر بردی؟ چه کسی را بوسیدی و شب بهخیر گفتی؟ در بستر، در همان لحظات تلخ پیش از خواب در آن دم که به آنچه بر سرت آمد میاندیشیدی، کدام تصویر را در ذهن مرور می کردی؟ تصویر مادر که یک پارچه مادری بود و مهر، نه فقط برای تو که برای همه، یا تصویر پدر که خوشنامی و مهر و صلابتش نسب از کوهها و جنگلهای گیلان برده است؟
شریفه را به یاد آوردی با آن چهرهی همیشه خندان، که با تمام خستگیهای همیشگی یک زن کارگر، به رشکبرانگیز ترین شکل، اسطورههای همیشه دور از دسترس مادری را به هماوردی میطلبید؟ او که نه خستگی کار، نه خشم از بیعدالتی، نه غم نان، مانع از این نمیشد که در برابر تو چهرهای همیشه خندان و مهربان باشد که بهجا با همان لبخندهای شیرین همیشگی، جدی باشد و محکم و سختگیر.
شریفه که وسط آن همه مشغله کار و زندگی، حواسش بود که استعدادهایت را بشناسد و پرورش دهد ... تا تو بتوانی به این خوبی شطرنج بازی کنی و کوهنوردی کنی... آیدین زیبا و نازنین دیشب در تنهایی هولناکی که به تو تحمیل شد، به چه اندیشیدی؟ تو که در تمام این چند ماه نبودن شریفه با همهی کوچکیات تلاش کردی محکم باشی و مغرور... حتا در همان روزهای اول، همان روزهای تلخی که به پدر گفته بودی کاش بگذارند شریفه شبها را به خانه بیاید....تا تو لااقل شبها آغوش گرم مادر را داشته باشی....حتیهمان روزها در برابر ما، یادت نمی رفت که صبور باشی و محکم.
پسرکم، آیدین جانم... تلخ است تلخ، میدانم، اما تو تنها کودکی نیستی که او را از آغوش گرم پدر و مادر بیرون کشیدهاند... داستان تو داستانی یگانه نیست عزیزکم، آنها که تبارشان به سیاهی و شب میرسد، آنها که بویی از عشق نبردهاند، در تمام عفونت این سالها بارها و بارها کودکان را از آغوش مادران و پدران محروم کردهاند.
آیدین جانم، در همهی این شش ماه پس از چندین ماه دوری و بی خبری، فقط توانستهای از پشت شیشه مادر را ببینی، لبخندهایش را و عشقی که برایت از پشت میلهها حواله میکرد.
حالا سیروس هم نیست ... کارگر شریفی که وسط همهی مشغلههای کارگریاش در تمام این چند ماه، هم پدر بود و هم مادر... حالا سیروس هم نیست، راستی این شبتباران از سیروس چه میدانند؟ از او که وجب به وجب قلههای پرشکوه گیلان و ایران را میشناسد؟ او که حضورش در سختترین برنامههای کوهنوردی، حضور امنیت است و آسایش؟ او که با همهی صلابتش چه زیبا شعر میخواند و چه مهربانانه غم خلق دارد.
آیدین جان میدانم سخت است ... سخت است ... سخت است .... اما تو پسر سیروس و شریفهای ... گرچه نه حق تو و نه حق هیچ کودکی است که چنین وحشیانه با واقعیت زندگیای که شبتباران برایمان ساختهاند آشنا شود، اما مقاومت کن، با همان لبخند همیشگی حتی اگر پشت آن بغضی سترگ را پنهان کرده باشی،
من به چشمهای بی قرار تو قول میدهم
ریشههای ما به آب
شاخههای ما به آفتاب میرسد
ما دوباره سبز میشویم».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
⚪️ مطلب ارسالی به بیدارزنی
«سلام آیدین جان، پسر خوب و درسخوان و فهمیدهی ما
این نامه را برای تو مینویسم، برای تو آیدین جان که فکر میکنم دیروز بدترین روز زندگی تو بود...دیروز که شاهد بازداشت پدر بودی، تنها پناه این شش ماه که مادر نبود، که مادر در زندان بود.
آیدینِ زیبا و باهوش و نازنین، تو که جان و جهان مادر و پدر هستی، دیشب را چگونه بی دستان گرم پدر به سر بردی؟ چه کسی را بوسیدی و شب بهخیر گفتی؟ در بستر، در همان لحظات تلخ پیش از خواب در آن دم که به آنچه بر سرت آمد میاندیشیدی، کدام تصویر را در ذهن مرور می کردی؟ تصویر مادر که یک پارچه مادری بود و مهر، نه فقط برای تو که برای همه، یا تصویر پدر که خوشنامی و مهر و صلابتش نسب از کوهها و جنگلهای گیلان برده است؟
شریفه را به یاد آوردی با آن چهرهی همیشه خندان، که با تمام خستگیهای همیشگی یک زن کارگر، به رشکبرانگیز ترین شکل، اسطورههای همیشه دور از دسترس مادری را به هماوردی میطلبید؟ او که نه خستگی کار، نه خشم از بیعدالتی، نه غم نان، مانع از این نمیشد که در برابر تو چهرهای همیشه خندان و مهربان باشد که بهجا با همان لبخندهای شیرین همیشگی، جدی باشد و محکم و سختگیر.
شریفه که وسط آن همه مشغله کار و زندگی، حواسش بود که استعدادهایت را بشناسد و پرورش دهد ... تا تو بتوانی به این خوبی شطرنج بازی کنی و کوهنوردی کنی... آیدین زیبا و نازنین دیشب در تنهایی هولناکی که به تو تحمیل شد، به چه اندیشیدی؟ تو که در تمام این چند ماه نبودن شریفه با همهی کوچکیات تلاش کردی محکم باشی و مغرور... حتا در همان روزهای اول، همان روزهای تلخی که به پدر گفته بودی کاش بگذارند شریفه شبها را به خانه بیاید....تا تو لااقل شبها آغوش گرم مادر را داشته باشی....حتیهمان روزها در برابر ما، یادت نمی رفت که صبور باشی و محکم.
پسرکم، آیدین جانم... تلخ است تلخ، میدانم، اما تو تنها کودکی نیستی که او را از آغوش گرم پدر و مادر بیرون کشیدهاند... داستان تو داستانی یگانه نیست عزیزکم، آنها که تبارشان به سیاهی و شب میرسد، آنها که بویی از عشق نبردهاند، در تمام عفونت این سالها بارها و بارها کودکان را از آغوش مادران و پدران محروم کردهاند.
آیدین جانم، در همهی این شش ماه پس از چندین ماه دوری و بی خبری، فقط توانستهای از پشت شیشه مادر را ببینی، لبخندهایش را و عشقی که برایت از پشت میلهها حواله میکرد.
حالا سیروس هم نیست ... کارگر شریفی که وسط همهی مشغلههای کارگریاش در تمام این چند ماه، هم پدر بود و هم مادر... حالا سیروس هم نیست، راستی این شبتباران از سیروس چه میدانند؟ از او که وجب به وجب قلههای پرشکوه گیلان و ایران را میشناسد؟ او که حضورش در سختترین برنامههای کوهنوردی، حضور امنیت است و آسایش؟ او که با همهی صلابتش چه زیبا شعر میخواند و چه مهربانانه غم خلق دارد.
آیدین جان میدانم سخت است ... سخت است ... سخت است .... اما تو پسر سیروس و شریفهای ... گرچه نه حق تو و نه حق هیچ کودکی است که چنین وحشیانه با واقعیت زندگیای که شبتباران برایمان ساختهاند آشنا شود، اما مقاومت کن، با همان لبخند همیشگی حتی اگر پشت آن بغضی سترگ را پنهان کرده باشی،
من به چشمهای بی قرار تو قول میدهم
ریشههای ما به آب
شاخههای ما به آفتاب میرسد
ما دوباره سبز میشویم».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 بررسی عکسها: ت (تعهد)، د (دادگاه)، نبود کارت شناسایی یعنی بازداشت
⚪️ متن ارسالی به بیدارزنی پیرامون بازداشت زنان دارای پوشش اختیاری توسط گشت ارشاد
«امروز از محدوده تئاتر شهر رد میشدم، مامورهای گشت رو دیدم و راهم رو برگردوندم، ولی با موتور افتادن دنبالم و فیلم میگرفتن.
سوار ون شدم. دختری خواهش میکرد: «مادرم بیماری اماس داره، بذارید حداقل بهش زنگ بزنم و بگم که دستگیر شدم»، ولی مامورها اولین کاری که میکنن، این هست که گوشیات رو ازت میگیرن و تو رو میفرستن ته ون.
چند نفر رو که شال سرشون بود رو میارن داخل. اونها یه لحظه شالشون افتاده و میگن که الان سر کردیم، چی از جون ما میخواین؟ ولی مامورها گوش نمیدن. فقط میخوان سریع ون رو پر کنن و ببرن.
مامورهای زن به مامورهای موتوری میگن: «ون دیگه جا نداره». موتوریها میگن: «خب چهارتایی بشینن».
هوا نزدیک سیدرجه است و ۱۲ تا زن بازداشتی رو توی یک ون علاوه بر دو تا مامور زن، جا دادن. یه خانم رو توی ولیعصر میبینم که سوار نمیشه، مامور مرد، موبایل زن دیگری رو از دستش میگیره و میبره.
⚪️ زن همچنان سوار ون نمیشه و موبایل پیش مامور مرد میمونه و با بی احترامی میگه: «گوشیش پیش منه، جد و آبادشون رو در میارم از امنیت».
به ما اعلام کرده بودند که ظرف نیم ساعت به کلانتری میرسیم اما این پروسه یک ساعت طول کشید. سه ساعتی جلوی کلانتری توی ون نشستیم و حتی اجازه ندادن تا پنجرهها رو باز کنیم. مامورها با خشونت، پنجرهها رو بهروی ما بستن و در هوای خفه ،کنار هم نشستیم.
در بین جمع، دانشجوهای ساکن خوابگاه هم داریم و از صبح، هیچی نخوردن و اونها رو مقابل خوابگاه دستگیر کردن.
⚪️ مامورها به ما اعلام میکنن که برق رفته و عکساتون رو هنوز چاپ نکردن و اجازه نمیدن داخل کلانتری بیاید. توی ون، آهنگهای علیزاده و موزیکهای شاد پاپ و … پخش میشه. برای مامورها، جلوی آدمهایی که نزدیک چهار ساعت هست که هیچی نخوردن، غذا میارن و توی هوای خفه ون، بوی غذا هم میپیچه. وقتی هم میریم داخل کلانتری، مامور زن به همکاراش گفت: «باید روزی ۱۲ تا بازداشتی تحویل بدیم، اگه بیشتر باشه که خوشحالترم میشن».
⚪️ سربازا باهم میگن: «دستور اومده روزی ۲۰۰ تا مستندات تحویل بدیم و دستور از بالا اومده».
▪️عکسهایی که از ما گرفتن رو چاپ میکنن و کلی اثر انگشت و امضا میگیرن و یک مامور مرد به عکسها نگاه میکنه و هرکدوم که حجاب داشته باشه مینویسه: تعهد (ت بالای پرونده) و هرکدوم بیحجاب بوده، دادگاه (د بالای پرونده) و اگر کارت شناسایی نداشته باشی میگه بازداشتگاه میمونی.
این جماعت از هیچ بازی روانیای دریغ نمیکنن...»
#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
⚪️ متن ارسالی به بیدارزنی پیرامون بازداشت زنان دارای پوشش اختیاری توسط گشت ارشاد
«امروز از محدوده تئاتر شهر رد میشدم، مامورهای گشت رو دیدم و راهم رو برگردوندم، ولی با موتور افتادن دنبالم و فیلم میگرفتن.
سوار ون شدم. دختری خواهش میکرد: «مادرم بیماری اماس داره، بذارید حداقل بهش زنگ بزنم و بگم که دستگیر شدم»، ولی مامورها اولین کاری که میکنن، این هست که گوشیات رو ازت میگیرن و تو رو میفرستن ته ون.
چند نفر رو که شال سرشون بود رو میارن داخل. اونها یه لحظه شالشون افتاده و میگن که الان سر کردیم، چی از جون ما میخواین؟ ولی مامورها گوش نمیدن. فقط میخوان سریع ون رو پر کنن و ببرن.
مامورهای زن به مامورهای موتوری میگن: «ون دیگه جا نداره». موتوریها میگن: «خب چهارتایی بشینن».
هوا نزدیک سیدرجه است و ۱۲ تا زن بازداشتی رو توی یک ون علاوه بر دو تا مامور زن، جا دادن. یه خانم رو توی ولیعصر میبینم که سوار نمیشه، مامور مرد، موبایل زن دیگری رو از دستش میگیره و میبره.
⚪️ زن همچنان سوار ون نمیشه و موبایل پیش مامور مرد میمونه و با بی احترامی میگه: «گوشیش پیش منه، جد و آبادشون رو در میارم از امنیت».
به ما اعلام کرده بودند که ظرف نیم ساعت به کلانتری میرسیم اما این پروسه یک ساعت طول کشید. سه ساعتی جلوی کلانتری توی ون نشستیم و حتی اجازه ندادن تا پنجرهها رو باز کنیم. مامورها با خشونت، پنجرهها رو بهروی ما بستن و در هوای خفه ،کنار هم نشستیم.
در بین جمع، دانشجوهای ساکن خوابگاه هم داریم و از صبح، هیچی نخوردن و اونها رو مقابل خوابگاه دستگیر کردن.
⚪️ مامورها به ما اعلام میکنن که برق رفته و عکساتون رو هنوز چاپ نکردن و اجازه نمیدن داخل کلانتری بیاید. توی ون، آهنگهای علیزاده و موزیکهای شاد پاپ و … پخش میشه. برای مامورها، جلوی آدمهایی که نزدیک چهار ساعت هست که هیچی نخوردن، غذا میارن و توی هوای خفه ون، بوی غذا هم میپیچه. وقتی هم میریم داخل کلانتری، مامور زن به همکاراش گفت: «باید روزی ۱۲ تا بازداشتی تحویل بدیم، اگه بیشتر باشه که خوشحالترم میشن».
⚪️ سربازا باهم میگن: «دستور اومده روزی ۲۰۰ تا مستندات تحویل بدیم و دستور از بالا اومده».
▪️عکسهایی که از ما گرفتن رو چاپ میکنن و کلی اثر انگشت و امضا میگیرن و یک مامور مرد به عکسها نگاه میکنه و هرکدوم که حجاب داشته باشه مینویسه: تعهد (ت بالای پرونده) و هرکدوم بیحجاب بوده، دادگاه (د بالای پرونده) و اگر کارت شناسایی نداشته باشی میگه بازداشتگاه میمونی.
این جماعت از هیچ بازی روانیای دریغ نمیکنن...»
#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from نقد
پیروزی سیاستِ زندان و شکنجه و گروگانگیری و آدمربایی بر ژست دروغین «دموکراسی» و دولت مبتنی بر قانون و استقلال قوهی قضایی:
معاملهی جمهوری اسلامی و دولت سوئد با موفقیت به آزادی شکنجهگر و زندانبانی به نام «حمید نوری» منجر شد. مبارک منادیان «دموکراسی» و «حقوق بشر»!
🖋@naghd_com
معاملهی جمهوری اسلامی و دولت سوئد با موفقیت به آزادی شکنجهگر و زندانبانی به نام «حمید نوری» منجر شد. مبارک منادیان «دموکراسی» و «حقوق بشر»!
🖋@naghd_com
بيدارزنى
Photo
🟣 گزارشی از آخرین وضعیت وریشه مرادی در زندان اوین
به گزارش خبرگزاری هرانا: «وریشه مرادی، زندانی سیاسی و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که به #بغی متهم است، علیرغم گذشت ۳۲۰ روز از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در زندان اوین بسر میبرد.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی گفت: «وریشه مرادی از بیماریهای متعددی از جمله درد مفاصل و کمر رنج میبرد و به سختی قادر به راه رفتن است. همچنین او از زمان بازداشت تاکنون با کاهش وزن شدیدی مواجه شده است. وی در سه ماه اخیر به دلیل بیماری، دو بار به بیمارستان خارج از زندان اعزام شده است، اما رسیدگی تخصصی صورت نگرفته و تنها پزشکان بیمارستان به معاینه وی اکتفا کرده اند. در صورتی که وریشه نیازمند رسیدگی تخصصی پزشکی اعم از فیزیوتراپی و آزمایشات متعدد است که این رسیدگی ها تاکنون انجام نشده است».
وریشه مرادی از اواسط اردیبهشت ماه سال جاری به دستور قاضی ابوالقاسم صلواتی، رئیس شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران از ملاقات و امکان برقراری تماس تلفنی با خانواده و وکیل محروم شده و کماکان با این محرومیتها مواجه است. همچنین، علیرغم ارجاع پرونده او به دادگاه انقلاب، تاکنون به پرونده وی رسیدگی نشده است».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
به گزارش خبرگزاری هرانا: «وریشه مرادی، زندانی سیاسی و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که به #بغی متهم است، علیرغم گذشت ۳۲۰ روز از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در زندان اوین بسر میبرد.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی گفت: «وریشه مرادی از بیماریهای متعددی از جمله درد مفاصل و کمر رنج میبرد و به سختی قادر به راه رفتن است. همچنین او از زمان بازداشت تاکنون با کاهش وزن شدیدی مواجه شده است. وی در سه ماه اخیر به دلیل بیماری، دو بار به بیمارستان خارج از زندان اعزام شده است، اما رسیدگی تخصصی صورت نگرفته و تنها پزشکان بیمارستان به معاینه وی اکتفا کرده اند. در صورتی که وریشه نیازمند رسیدگی تخصصی پزشکی اعم از فیزیوتراپی و آزمایشات متعدد است که این رسیدگی ها تاکنون انجام نشده است».
وریشه مرادی از اواسط اردیبهشت ماه سال جاری به دستور قاضی ابوالقاسم صلواتی، رئیس شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران از ملاقات و امکان برقراری تماس تلفنی با خانواده و وکیل محروم شده و کماکان با این محرومیتها مواجه است. همچنین، علیرغم ارجاع پرونده او به دادگاه انقلاب، تاکنون به پرونده وی رسیدگی نشده است».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from فراسوی کندوکاو
📣 شماره هفتم گاهنامهی #فراسوی_کندوکاو به زودی منتشر میشود.
در این شماره بر ضرورت افزایش حساسیت محیطزیستی در مدارس پرداختهایم و کوشیدیم نشان دهیم که بحران فعلی با مناسبات سرمایهداری چه نسبتی دارد و برای غلبه بر وضعیت موجود چرا باید رویکردی طبقاتی داشتهباشیم. همچنین به آموزش انتقادی به عنوان ابزاری برای غلبه بر جدا افتادگی کودکان از طبیعت اشاره نمودیم.
از تمام دوستانی که ما را در به ثمر رساندن این شماره یاری نمودند صمیمانه سپاسگزاری مینماییم.
#گاهنامهی_فراسوی_کندوکاو
🆔 @farasookandokav
در این شماره بر ضرورت افزایش حساسیت محیطزیستی در مدارس پرداختهایم و کوشیدیم نشان دهیم که بحران فعلی با مناسبات سرمایهداری چه نسبتی دارد و برای غلبه بر وضعیت موجود چرا باید رویکردی طبقاتی داشتهباشیم. همچنین به آموزش انتقادی به عنوان ابزاری برای غلبه بر جدا افتادگی کودکان از طبیعت اشاره نمودیم.
از تمام دوستانی که ما را در به ثمر رساندن این شماره یاری نمودند صمیمانه سپاسگزاری مینماییم.
#گاهنامهی_فراسوی_کندوکاو
🆔 @farasookandokav
Forwarded from فراسوی کندوکاو
فرانسوی کندوکاو - شماره هفتم.pdf
2.1 MB
⭕️ شماره هفتم گاهنامهی #فراسوی_کندوکاو منتشر شد.
فایل پی دی اف این شماره در بالا دسترس مخاطبان است. لطفا #کندوکاو را به دوستان خود معرفی نمایید و برای بهتر شدن نشریه با نظرات و مقالات خود ما را یاری نمایید.
#گاهنامهی_فراسوی_کندوکاو
🆔 @farasookandokav
فایل پی دی اف این شماره در بالا دسترس مخاطبان است. لطفا #کندوکاو را به دوستان خود معرفی نمایید و برای بهتر شدن نشریه با نظرات و مقالات خود ما را یاری نمایید.
#گاهنامهی_فراسوی_کندوکاو
🆔 @farasookandokav
بيدارزنى
Photo
🟣 برگزاری اولین جلسه دادگاه وریشه مرادی و دومین جلسه پخشان عزیزی در شعبات ۱۵ و۲۶ دادگاه انقلاب
به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان: «اولین جلسه دادگاه وریشه مرادی و دومین جلسه دادگاه پخشان عزیزی روز گذشته، ۲۷ خردادماه در دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شد.
⚪️ وریشه مرادی، عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) دیروز برای شرکت در جلسه رسیدگی به اتهامش از بند زنان زندان اوین به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران منتقل شد. اولین جلسه دادگاه وی در تاریخ ۲۱ فروردین به دلیل عدم حضور قاضی دوم لغو شده بود.
این فعال زن کورد که پیشتر از سوی شعبه ۵ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران به بغی متهم شده است، در جلسه دیروز دادگاه، اجازه دفاع از خود را نیافت.
قاضی ابوالقاسم صلواتی، حتی به وکلای او نیز اجازه دفاع نداد.
وریشه مرادی، از یک ماه پیش به دستور قاضی صلواتی از حق تماس و ملاقات با خانواده و وکلایش محروم شده است. او در تاریخ ۲۵ اردیبهشت نیز به دستور قاضی صلواتی برای بازجویی مجدد از بند زنان زندان اوین به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در این زندان منتقل و پس از سه روز به بند زنان بازگردانده شد. او و پخشان عزیزی در اعتراض به این انتقال به مدت دو روز دست به اعتصاب غذا زدند.
⚪️ همچنین دومین جلسه دادگاه پخشان عزیزی نیز دیروز در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی «ایمان افشاری» برگزار شد. اولین جلسه دادگاه وی به اتهام بغی در تاریخ ۸ خرداد در همین شعبه برگزار شده بود.
این فعال زن کورد در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای وزارت اطلاعات در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. چند تن از اعضای خانواده او نیز همزمان بازداشت و پس از چند روز بازجویی آزاد شدند.
او که در دوران بازداشت از حق داشتن وکیل محروم بود و برای اخذ اعترافات اجباری تحت فشار و شکنجه قرار داشت در تاریخ ۲۰ آذر ۱۴۰۲ از بند ۲۰۹ زندان اوین به بند زنان این زندان منتقل شد.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد و فارغالتحصیل مددکاری اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران، پیش از این نیز سابقه بازداشت توسط نیروهای امنیتی را داشته است. او اولین بار در تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۸۸ در گردهمایی اعتراضی دانشجويان کُرد دانشگاه تهران عليه اعدامهای سياسی در کوردستان، توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. وی پس از ۴ ماه بازداشت با قرار وثیقه آزاد و پس از مدتی از ایران خارج شد و طی سالهای اخیر در اقلیم کردستان عراق اقامت داشت.
وریشه مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ پس از انجام فعالیتهای سیاسی و تشکیلاتی در شهر کرمانشاه، زمانی که قصد بازگشت به سنندج را داشت، توسط نیروهای وزارت اطلاعات در ورودی این شهر بازداشت شد. او ۱۳ روز اول بازداشت را در بازداشتگاه این نهاد امنیتی در شهر سنندج گذراند و پس از آن به بند ۲۰۹ زندان اوین در تهران منتقل شد.
وی در این مدت برای انجام اعترافات اجباری تحت فشار و شکنجه قرار گرفت و در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۲ پس از تحمل ۵ ماه سلول انفرادی به بند زنان زندان اوین انتقال یافت».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان: «اولین جلسه دادگاه وریشه مرادی و دومین جلسه دادگاه پخشان عزیزی روز گذشته، ۲۷ خردادماه در دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شد.
⚪️ وریشه مرادی، عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) دیروز برای شرکت در جلسه رسیدگی به اتهامش از بند زنان زندان اوین به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران منتقل شد. اولین جلسه دادگاه وی در تاریخ ۲۱ فروردین به دلیل عدم حضور قاضی دوم لغو شده بود.
این فعال زن کورد که پیشتر از سوی شعبه ۵ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران به بغی متهم شده است، در جلسه دیروز دادگاه، اجازه دفاع از خود را نیافت.
قاضی ابوالقاسم صلواتی، حتی به وکلای او نیز اجازه دفاع نداد.
وریشه مرادی، از یک ماه پیش به دستور قاضی صلواتی از حق تماس و ملاقات با خانواده و وکلایش محروم شده است. او در تاریخ ۲۵ اردیبهشت نیز به دستور قاضی صلواتی برای بازجویی مجدد از بند زنان زندان اوین به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در این زندان منتقل و پس از سه روز به بند زنان بازگردانده شد. او و پخشان عزیزی در اعتراض به این انتقال به مدت دو روز دست به اعتصاب غذا زدند.
⚪️ همچنین دومین جلسه دادگاه پخشان عزیزی نیز دیروز در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی «ایمان افشاری» برگزار شد. اولین جلسه دادگاه وی به اتهام بغی در تاریخ ۸ خرداد در همین شعبه برگزار شده بود.
این فعال زن کورد در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای وزارت اطلاعات در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. چند تن از اعضای خانواده او نیز همزمان بازداشت و پس از چند روز بازجویی آزاد شدند.
او که در دوران بازداشت از حق داشتن وکیل محروم بود و برای اخذ اعترافات اجباری تحت فشار و شکنجه قرار داشت در تاریخ ۲۰ آذر ۱۴۰۲ از بند ۲۰۹ زندان اوین به بند زنان این زندان منتقل شد.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد و فارغالتحصیل مددکاری اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران، پیش از این نیز سابقه بازداشت توسط نیروهای امنیتی را داشته است. او اولین بار در تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۸۸ در گردهمایی اعتراضی دانشجويان کُرد دانشگاه تهران عليه اعدامهای سياسی در کوردستان، توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. وی پس از ۴ ماه بازداشت با قرار وثیقه آزاد و پس از مدتی از ایران خارج شد و طی سالهای اخیر در اقلیم کردستان عراق اقامت داشت.
وریشه مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ پس از انجام فعالیتهای سیاسی و تشکیلاتی در شهر کرمانشاه، زمانی که قصد بازگشت به سنندج را داشت، توسط نیروهای وزارت اطلاعات در ورودی این شهر بازداشت شد. او ۱۳ روز اول بازداشت را در بازداشتگاه این نهاد امنیتی در شهر سنندج گذراند و پس از آن به بند ۲۰۹ زندان اوین در تهران منتقل شد.
وی در این مدت برای انجام اعترافات اجباری تحت فشار و شکنجه قرار گرفت و در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۲ پس از تحمل ۵ ماه سلول انفرادی به بند زنان زندان اوین انتقال یافت».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 محرومیت مریم جلالحسینی از حق درمان، در زندان کچویی کرج
به گزارش خبرگزاری هرانا: «مریم جلالحسینی، زندانی سیاسی از رسیدگی مناسب پزشکی در زندان کچویی کرج محروم مانده است.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: «مریم چندین ماه است که از مشکلات جسمانی و بیماری کلیوی رنج میبرد و نیازمند درمان تخصصی است. با این وجود، از اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان و رسیدگی پزشکی مناسب محروم مانده است».
همچنین اعزام این زندانی به مرخصی درمانی را نیز منوط به قرار وثیقه سنگین دانستهاند که خانواده مریم جلالحسینی قادر به تامین آن نیستند. این امر به افزایش نگرانیهای آنها را در خصوص وضعیت جسمانی این زندانی منجر شده است.
مریم جلالحسینی اوایل شهریورماه سال گذشته، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و نهایتا در تاریخ ششم شهریورماه، به زندان کچویی کرج منتقل شد.
جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات وی در تاریخ سیزدهم دی ۱۴۰۲، در شعبه اول دادگاه انقلاب کرج به ریاست قاضی سید موسی آصف الحسینی، برگزار شد.
⚪️ وی مدتی بعد توسط شعبه مذکور از بابت اتهاماتی همچون “اغوا و تحریک مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر به قصد برهم زدن امنیت کشور، تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و تشکیل گروه با هدف بر هم زدن امنیت کشور” به ۶ سال زندان و ۲ سال تبعید به شهرستان ایلام محکوم شد».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
به گزارش خبرگزاری هرانا: «مریم جلالحسینی، زندانی سیاسی از رسیدگی مناسب پزشکی در زندان کچویی کرج محروم مانده است.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: «مریم چندین ماه است که از مشکلات جسمانی و بیماری کلیوی رنج میبرد و نیازمند درمان تخصصی است. با این وجود، از اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان و رسیدگی پزشکی مناسب محروم مانده است».
همچنین اعزام این زندانی به مرخصی درمانی را نیز منوط به قرار وثیقه سنگین دانستهاند که خانواده مریم جلالحسینی قادر به تامین آن نیستند. این امر به افزایش نگرانیهای آنها را در خصوص وضعیت جسمانی این زندانی منجر شده است.
مریم جلالحسینی اوایل شهریورماه سال گذشته، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و نهایتا در تاریخ ششم شهریورماه، به زندان کچویی کرج منتقل شد.
جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات وی در تاریخ سیزدهم دی ۱۴۰۲، در شعبه اول دادگاه انقلاب کرج به ریاست قاضی سید موسی آصف الحسینی، برگزار شد.
⚪️ وی مدتی بعد توسط شعبه مذکور از بابت اتهاماتی همچون “اغوا و تحریک مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر به قصد برهم زدن امنیت کشور، تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و تشکیل گروه با هدف بر هم زدن امنیت کشور” به ۶ سال زندان و ۲ سال تبعید به شهرستان ایلام محکوم شد».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 گزارشی از آخرین وضعیت نجات انورحمیدی، معلم و زندانی سیاسی محبوس در زندان سپیدار اهواز
نجات انورحمیدی، از معلمان آموزش و پرورش و زندانی سیاسی که در حال سپری کردن دوران محکومیت ۱۵ سالهی خود در زندان سپیدار اهواز میباشد، از رسیدگی پزشکی مناسب و اعزام به بیمارستان محروم مانده است.
نجات انور حمیدی، در اسفند ۹۷ برای اجرای حکم ۱۵ سال حبس به زندان سپیدار اهواز منتقل شد. وی در طول دوران حبس حتی یک روز مرخصی استعلاجی هم نداشته است.
این معلم زندانی از اختلال در عملکرد تیروئید، فشار خون، چربی خون و سردرد مزمن رنج میبرد. او همچنین از ناحیه هر دو چشم دچار آب مروارید است و به دلیل عدم رسیدگی دچار خونریزی هم شده است.
⚪️ نجات انورحمیدی، معلم ۶۸ ساله اهل آبادان و دارای چهار فرزند، از سال ۹۷ در زندان بهسر میبرد و به اتهام «هواداری از سازمان مجاهدین خلق» و «تبلیغ علیه نظام» در شعبهی چهار دادگاه انقلاب اهواز به ۱۵ سال حبس محکوم شده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
نجات انورحمیدی، از معلمان آموزش و پرورش و زندانی سیاسی که در حال سپری کردن دوران محکومیت ۱۵ سالهی خود در زندان سپیدار اهواز میباشد، از رسیدگی پزشکی مناسب و اعزام به بیمارستان محروم مانده است.
نجات انور حمیدی، در اسفند ۹۷ برای اجرای حکم ۱۵ سال حبس به زندان سپیدار اهواز منتقل شد. وی در طول دوران حبس حتی یک روز مرخصی استعلاجی هم نداشته است.
این معلم زندانی از اختلال در عملکرد تیروئید، فشار خون، چربی خون و سردرد مزمن رنج میبرد. او همچنین از ناحیه هر دو چشم دچار آب مروارید است و به دلیل عدم رسیدگی دچار خونریزی هم شده است.
⚪️ نجات انورحمیدی، معلم ۶۸ ساله اهل آبادان و دارای چهار فرزند، از سال ۹۷ در زندان بهسر میبرد و به اتهام «هواداری از سازمان مجاهدین خلق» و «تبلیغ علیه نظام» در شعبهی چهار دادگاه انقلاب اهواز به ۱۵ سال حبس محکوم شده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 نرگس محمدی به یک سال حبس دیگر محکوم شد
مصطفی نیلی، وکیل دادگستری با انتشار مطلبی در این خصوص اعلام کرد: «براساس رای صادره از شعبه ٢٩ دادگاه انقلاب تهران نرگس محمدی از بابت اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به یک سال حبس دیگر محکوم شد».
به گفته وی: «از جمله مصادیق و دلایل صدور این حکم، صحبتهای نرگس محمدی در مورد دینا قالیباف، نامه او در مورد تحریم انتخابات مجلس و نامه به پارلمانهای سوئد و نروژ است».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
مصطفی نیلی، وکیل دادگستری با انتشار مطلبی در این خصوص اعلام کرد: «براساس رای صادره از شعبه ٢٩ دادگاه انقلاب تهران نرگس محمدی از بابت اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به یک سال حبس دیگر محکوم شد».
به گفته وی: «از جمله مصادیق و دلایل صدور این حکم، صحبتهای نرگس محمدی در مورد دینا قالیباف، نامه او در مورد تحریم انتخابات مجلس و نامه به پارلمانهای سوئد و نروژ است».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 احضار مجدد محمد حبیبی به دادگاه انقلاب شهریار
محمد حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران ، مجددا به دادگاه انقلاب احضار شد .
این فعال صنفی معلمان که در فروردین ماه سال ۱۴۰۲ بخاطر اعتراض به مسمومیت های سریالی دانش آموزان بازداشت شده بود ، در دی ماه همان سال به اتهام اجتماع و تبانی در دادگاه انقلاب شهریار محاکمه شد و مجددا برای همان پرونده به همان دادگاه احضار شده است .
محمد حبیبی در تاریخ نهم تیرماه باید در شعبه دوم دادگاه انقلاب شهریار حاضر شده و مجددا محاکمه شود .
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
محمد حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران ، مجددا به دادگاه انقلاب احضار شد .
این فعال صنفی معلمان که در فروردین ماه سال ۱۴۰۲ بخاطر اعتراض به مسمومیت های سریالی دانش آموزان بازداشت شده بود ، در دی ماه همان سال به اتهام اجتماع و تبانی در دادگاه انقلاب شهریار محاکمه شد و مجددا برای همان پرونده به همان دادگاه احضار شده است .
محمد حبیبی در تاریخ نهم تیرماه باید در شعبه دوم دادگاه انقلاب شهریار حاضر شده و مجددا محاکمه شود .
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🟣 احضار عاطفه رنگریز به شعبه اول بازپرسی دامغان
عاطفه رنگریز، مترجم و فعال حقوق زنان، با دریافت ابلاغیهای به شعبه اول بازپرسی دادسرای دامغان احضار شد.
بر اساس احضاریهای که روز گذشته توسط شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب دامغان صادر و به عاطفه رنگریز ابلاغ شده، از وی خواسته شده است تا ظرف مدت پنج روز از زمان درج احضاریه در سامانه ابلاغ، جهت دفاع از اتهامات «تشکیل گروه به قصد بر هم زدن امنیت کشور»، «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب در فضای مجازی» به قصد تشویش اذهان عمومی، در این شعبه حاضر شود.
⚪️ عاطفه رنگریز در صفحهی اینستاگرام خود، اتهام «تشکیل گروه» را پروندهسازی جدید اطلاعات دانست و اعلام کرد که تا کنون از این اتهام، هیچ گونه اطلاعی نداشته است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
عاطفه رنگریز، مترجم و فعال حقوق زنان، با دریافت ابلاغیهای به شعبه اول بازپرسی دادسرای دامغان احضار شد.
بر اساس احضاریهای که روز گذشته توسط شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب دامغان صادر و به عاطفه رنگریز ابلاغ شده، از وی خواسته شده است تا ظرف مدت پنج روز از زمان درج احضاریه در سامانه ابلاغ، جهت دفاع از اتهامات «تشکیل گروه به قصد بر هم زدن امنیت کشور»، «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب در فضای مجازی» به قصد تشویش اذهان عمومی، در این شعبه حاضر شود.
⚪️ عاطفه رنگریز در صفحهی اینستاگرام خود، اتهام «تشکیل گروه» را پروندهسازی جدید اطلاعات دانست و اعلام کرد که تا کنون از این اتهام، هیچ گونه اطلاعی نداشته است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 مریم بایرامیان، زندانی محبوس در زندان تبریز، به دو سال حبس محکوم شد
به گزارش خبرگزاری هرانا: «مریم بایرامیان، زندانی محبوس در زندان تبریز، توسط دادگاه انقلاب این شهر به دو سال حبس محکوم شد.
بر اساس حکمی که اخیرا توسط دادگاه انقلاب تبریز صادر شده، وی از بابت اتهامات «توهین به مقامات»و «اقدام علیه امنیت ملی» به دو سال حبس محکوم شده است.
مریم بایرامیان در تاریخ هجدهم خرداد سال گذشته در جریان سخنرانی ابراهیم رئیسی در تبریز، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان تبریز منتقل شد.
مریم بایرامیان، چهل و پنج ساله، مادر دو فرزند و تنها سرپرست خانواده است».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
به گزارش خبرگزاری هرانا: «مریم بایرامیان، زندانی محبوس در زندان تبریز، توسط دادگاه انقلاب این شهر به دو سال حبس محکوم شد.
بر اساس حکمی که اخیرا توسط دادگاه انقلاب تبریز صادر شده، وی از بابت اتهامات «توهین به مقامات»و «اقدام علیه امنیت ملی» به دو سال حبس محکوم شده است.
مریم بایرامیان در تاریخ هجدهم خرداد سال گذشته در جریان سخنرانی ابراهیم رئیسی در تبریز، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان تبریز منتقل شد.
مریم بایرامیان، چهل و پنج ساله، مادر دو فرزند و تنها سرپرست خانواده است».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani