بيدارزنى
Photo
🟣 آخرین وضعیت «شریفه محمدی» در بازداشت، در گفتوگوی «شبکه شرق» با همسرش
سیروس فتحی، همسر شریفه محمدی، یکی از زنان بازداشتی در رشت، در گفتوگو با «شبکه شرق» با اشاره به آخرین وضعیت همسرش در بازداشت، اظهار کرد: «۱۴ آذر بود که مأموران اقدام به بازداشت همسرم، شریفه محمدی کردند. از آن روز ما تقریبا هیچ خبری از او نداریم. از آن زمان تا امروز، فقط ۲ بار تماس گرفته است. یکبار همان روز اول بود که از زندان تماس گرفتند و گفتند حال همسرت بد شده، اورژانس آمده و برایش دارو نوشته، بیا و برو داروها را تهیه کن. من چون بچه کوچکم خواب بود، کمی طول کشید تا بتوانم اینکار را بکنم که دوباره تماس گرفتند و گفتند داروها تهیه شد. فردای آن روز، شریفه تماس گرفت و گفت حالش بهتر است.»
همسر شریفه محمدی، از زنان بازداشتی در گیلان، تصریح کرد: «سهشنبه هفته گذشته من به ملاقات دادستان کل رفتم. در آنجا ماجرا را شرح دادم، او کتبا نوشت که به نزد بازپرس پرونده بروم. با این نوشته، بازپرس من را به دفترش راه داد. بازپرس آن روز به من گفت که شریفه محمدی ممنوع الملاقات است ولی به زندان گفته که اگر نیاز بود، به او اجازه تماس بدهند. من گفتم که تماس تلفنی حق قانونی اوست. بازپرس هم گفت که به زندان گفته که اجازه تماس بدهند. همان روز و بعد از خروج من از دفتر بازپرس، شریفه محمدی برای بار دوم پس از حدود ۲۰ روز بازداشت، بالاخره تماس گرفت و با مادر و فرزند کوچکش صحبت کرد.»
فتحی با بیان اینکه «شریفه محمدی فردی خوشنام در گیلان است و گفت: «ما اطلاعی از چرایی این بازداشت و عدم آزادی او به قید وثیقه نداریم. اما امروز که برایش لباس به زندان برده بودم، به من گفتند که شریفه محمدی ممنوع الملاقات است.»
⚪️ منبع: شرق
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
سیروس فتحی، همسر شریفه محمدی، یکی از زنان بازداشتی در رشت، در گفتوگو با «شبکه شرق» با اشاره به آخرین وضعیت همسرش در بازداشت، اظهار کرد: «۱۴ آذر بود که مأموران اقدام به بازداشت همسرم، شریفه محمدی کردند. از آن روز ما تقریبا هیچ خبری از او نداریم. از آن زمان تا امروز، فقط ۲ بار تماس گرفته است. یکبار همان روز اول بود که از زندان تماس گرفتند و گفتند حال همسرت بد شده، اورژانس آمده و برایش دارو نوشته، بیا و برو داروها را تهیه کن. من چون بچه کوچکم خواب بود، کمی طول کشید تا بتوانم اینکار را بکنم که دوباره تماس گرفتند و گفتند داروها تهیه شد. فردای آن روز، شریفه تماس گرفت و گفت حالش بهتر است.»
همسر شریفه محمدی، از زنان بازداشتی در گیلان، تصریح کرد: «سهشنبه هفته گذشته من به ملاقات دادستان کل رفتم. در آنجا ماجرا را شرح دادم، او کتبا نوشت که به نزد بازپرس پرونده بروم. با این نوشته، بازپرس من را به دفترش راه داد. بازپرس آن روز به من گفت که شریفه محمدی ممنوع الملاقات است ولی به زندان گفته که اگر نیاز بود، به او اجازه تماس بدهند. من گفتم که تماس تلفنی حق قانونی اوست. بازپرس هم گفت که به زندان گفته که اجازه تماس بدهند. همان روز و بعد از خروج من از دفتر بازپرس، شریفه محمدی برای بار دوم پس از حدود ۲۰ روز بازداشت، بالاخره تماس گرفت و با مادر و فرزند کوچکش صحبت کرد.»
فتحی با بیان اینکه «شریفه محمدی فردی خوشنام در گیلان است و گفت: «ما اطلاعی از چرایی این بازداشت و عدم آزادی او به قید وثیقه نداریم. اما امروز که برایش لباس به زندان برده بودم، به من گفتند که شریفه محمدی ممنوع الملاقات است.»
⚪️ منبع: شرق
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣مژگان باقری، معلم و فعال صنفی با پابند الکترونیکی حبس خانگی شد
به گزارش کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی، در تاریخ سوم دیماه ١۴٠٢، مژگان باقری از فعالین صنفی معلمان استان فارس که برای اجرای حکم ۲ سال حبس خود در زندان عادلآباد به سر میبرد، با پابند الکترونیکی حبس خانگی شد.
پابند الکترونیکی از ابزارهای بیشرمانه حاکمیت است که با استفاده از آن، علاوه بر تحمیل هزینه و فشار مضاعف بر اشخاص، آنها را در خانههایشان زندانی میکند. این در حالی است که فعالین صنفی همواره به شکلی قانونی نسبت به سوء مدیریت حکام اعتراض کردهاند، اما با اتهامات بیاساس روانه زندانها میشوند. حاکمان عملا ضعف و ناتوانی خود را در اداره امور با سرکوب گسترده جبران میکنند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
به گزارش کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی، در تاریخ سوم دیماه ١۴٠٢، مژگان باقری از فعالین صنفی معلمان استان فارس که برای اجرای حکم ۲ سال حبس خود در زندان عادلآباد به سر میبرد، با پابند الکترونیکی حبس خانگی شد.
پابند الکترونیکی از ابزارهای بیشرمانه حاکمیت است که با استفاده از آن، علاوه بر تحمیل هزینه و فشار مضاعف بر اشخاص، آنها را در خانههایشان زندانی میکند. این در حالی است که فعالین صنفی همواره به شکلی قانونی نسبت به سوء مدیریت حکام اعتراض کردهاند، اما با اتهامات بیاساس روانه زندانها میشوند. حاکمان عملا ضعف و ناتوانی خود را در اداره امور با سرکوب گسترده جبران میکنند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 شعاردهی و سرودخوانی زندانیان زن اوین، در اعتراض به بازدید مقامات قوه قضاییه از بند زنان
⚪️ روز چهارشنبه ۶ دیماه، زنان زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در اعتراض به ورود مقامات قوه قضاییه به بند، با شعار «مرگ بر جمهوری اسلامی»، سرودخوانی و فریاد نام «محسن شکاری» بهعنوان اولین زندانی اعدام شده در خلال ژینا، اعتراض خود را اعلام کردند.
بنا بر گزارشاتی که امروز در حسابهای نرگس محمدی و گلرخ ایرایی در شبکههای اجتماعی منتشر شده: «روز چهارشنبه ۶ دیماه، چند مقام قضایی، از جمله ایمان افشاری و محمدرضا عموزاد، روسای شعبههای۲۶ و ۲۸ دادگاه انقلاب، علی قناعتکار، سرپرست دادسرای امنیت و علی القاصی مهر، رئیس دادگستری تهران، از زندان اوین بازدید کردند و گروهی از زندانیان سیاسی زن با اطلاع از این موضوع شروع به اعتراض کردند.
بر این مبنا زندانبانان و محافظان مقامهای قضایی با زندانیان درگیریهای پیدا کردهاند و میخواستند مانع از رویارویی زنان معترض با قاضیان شوند.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
⚪️ روز چهارشنبه ۶ دیماه، زنان زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در اعتراض به ورود مقامات قوه قضاییه به بند، با شعار «مرگ بر جمهوری اسلامی»، سرودخوانی و فریاد نام «محسن شکاری» بهعنوان اولین زندانی اعدام شده در خلال ژینا، اعتراض خود را اعلام کردند.
بنا بر گزارشاتی که امروز در حسابهای نرگس محمدی و گلرخ ایرایی در شبکههای اجتماعی منتشر شده: «روز چهارشنبه ۶ دیماه، چند مقام قضایی، از جمله ایمان افشاری و محمدرضا عموزاد، روسای شعبههای۲۶ و ۲۸ دادگاه انقلاب، علی قناعتکار، سرپرست دادسرای امنیت و علی القاصی مهر، رئیس دادگستری تهران، از زندان اوین بازدید کردند و گروهی از زندانیان سیاسی زن با اطلاع از این موضوع شروع به اعتراض کردند.
بر این مبنا زندانبانان و محافظان مقامهای قضایی با زندانیان درگیریهای پیدا کردهاند و میخواستند مانع از رویارویی زنان معترض با قاضیان شوند.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 محاکمهی محبوبه رمضانی و رحیمه یوسفزاده، دو تن از مادران دادخواه آبان خونین ۹۸
محبوبه رمضانی، مادر پژمان قلیپور و رحیمه یوسفزاده مادر نوید بهبودی از جانباختگان آبان ۹۸ در شعبه دوم دادگاه شهریار محاکمه شدند.
بنا بر اطلاعرسانی پیمان قلیپور، فرزند محبوبه رمضانی: «اتهام این دو مادر دادخواه، عضویت در گروه مادران دادخواه و تبلیغ علیه نظام بوده است.»
⚪️ بعد از کشتار دههی شصت و اعدام هزاران زندانی سیاسی چپ، عدهای از مادران خاوران دور هم جمع و دادخواهِ خون فرزندانشان شدند. طی دهههای سرکوب پس از آن نیز هر کشتاری در کشور منجر به تشکیل جمعی جدید و مادرانی دادخواه شد که هرکدام برچسب سال یا قیامی را بر دوش دارند.
⚪️ پس از کشتار معترضان در آبان خونین ۹۸ و ایجاد فضای خفقان دوچندان پس از آن، تنها چند مادر، پرچم دادخواهی در دست گرفتند و هر ماه از خانهای به خانهی دیگر و از مزاری به مزار دیگر رفتند. مادر پژمان قلیپور و نوید بهبودی دو نفر از آنان بودند. آنها که نگذاشتند آبان ۹۸ فراموش شود و اعلام کردند که: «آبان ادامه دارد».
سال گذشته در یکی از همین دورهمیهای مادران، این دو مادر دادخواه بازداشت و پس از دوهفته از زندان اوین آزاد شدند.
حالا اما همان جمعهای مادران دادخواه، مصداق عضویت در گروههای معاند شده است و این مادران به پای میز محاکمه کشانده شدند.
⚪️ طی روزهای اخیر، خانوادههای دادخواه بسیاری، تحت عناوین مختلف بازداشت و یا محکوم شدند. حکومت، علنا اعلام کرده که دادخواهی جرم محسوب میشود و اگر چند مادر در قالب یک جمع، خواستههایشان را پس از کشتار ناحق فرزندانشان در خیابان، عنوان کنند، چیزی جز انباشت پروندهسازی امنیتی و زندان، در انتظارشان نیست، این رویه از سرکوب علیه مادران و خانوادههای دادخواه خاوران تا به امروز، ادامه دارد.
▪️دادخواهی نه تنها جرم نیست، بلکه یک وظیفه است. هر جا خونی به ناحق بر زمین ریخته شده، عدهای به دادخواهی برخاستهاند. مادران دادخواه آبان، مانند دیگر مادران دادخواه چهار دههی گذشته، حق دادخواهی دارند و حکومت موظف است تا درباره کشته شدن فرزندانشان در خیابان به آنها پاسخگو باشد.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
محبوبه رمضانی، مادر پژمان قلیپور و رحیمه یوسفزاده مادر نوید بهبودی از جانباختگان آبان ۹۸ در شعبه دوم دادگاه شهریار محاکمه شدند.
بنا بر اطلاعرسانی پیمان قلیپور، فرزند محبوبه رمضانی: «اتهام این دو مادر دادخواه، عضویت در گروه مادران دادخواه و تبلیغ علیه نظام بوده است.»
⚪️ بعد از کشتار دههی شصت و اعدام هزاران زندانی سیاسی چپ، عدهای از مادران خاوران دور هم جمع و دادخواهِ خون فرزندانشان شدند. طی دهههای سرکوب پس از آن نیز هر کشتاری در کشور منجر به تشکیل جمعی جدید و مادرانی دادخواه شد که هرکدام برچسب سال یا قیامی را بر دوش دارند.
⚪️ پس از کشتار معترضان در آبان خونین ۹۸ و ایجاد فضای خفقان دوچندان پس از آن، تنها چند مادر، پرچم دادخواهی در دست گرفتند و هر ماه از خانهای به خانهی دیگر و از مزاری به مزار دیگر رفتند. مادر پژمان قلیپور و نوید بهبودی دو نفر از آنان بودند. آنها که نگذاشتند آبان ۹۸ فراموش شود و اعلام کردند که: «آبان ادامه دارد».
سال گذشته در یکی از همین دورهمیهای مادران، این دو مادر دادخواه بازداشت و پس از دوهفته از زندان اوین آزاد شدند.
حالا اما همان جمعهای مادران دادخواه، مصداق عضویت در گروههای معاند شده است و این مادران به پای میز محاکمه کشانده شدند.
⚪️ طی روزهای اخیر، خانوادههای دادخواه بسیاری، تحت عناوین مختلف بازداشت و یا محکوم شدند. حکومت، علنا اعلام کرده که دادخواهی جرم محسوب میشود و اگر چند مادر در قالب یک جمع، خواستههایشان را پس از کشتار ناحق فرزندانشان در خیابان، عنوان کنند، چیزی جز انباشت پروندهسازی امنیتی و زندان، در انتظارشان نیست، این رویه از سرکوب علیه مادران و خانوادههای دادخواه خاوران تا به امروز، ادامه دارد.
▪️دادخواهی نه تنها جرم نیست، بلکه یک وظیفه است. هر جا خونی به ناحق بر زمین ریخته شده، عدهای به دادخواهی برخاستهاند. مادران دادخواه آبان، مانند دیگر مادران دادخواه چهار دههی گذشته، حق دادخواهی دارند و حکومت موظف است تا درباره کشته شدن فرزندانشان در خیابان به آنها پاسخگو باشد.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 انتقال شریفه محمدی، فعال کارگری از زندان لاکان رشت به زندان سنندج
با گذشت سه هفته از بازداشت و بیخبری از وضعیت شریفه محمدی، فعال کارگریِ محبوس در زندان لاکان رشت، امروز او از زندان سنندج با خانوادهاش تماس گرفته است.
شریفه محمدی، چهاردهم آذرماه در حال رفتن به محل کار خود بازداشت شد. طی ۲۶ روز بازداشت، او تنها دو بار با خانواده تماس داشته است. بازپرس شعبه ۴ دادسرای رشت، همسر او را برای پیگیری پروندهاش نپذیرفته و مانع ورود او به دادسرا شده است.
سیروس فتحی همسر این فعال کارگری در صفحه شخصی خود از تماس امروز شریفه محمدی از زندان سنندج خبر داده و از وضعیت بلاتکلیف پرونده او ابراز نگرانی کرده است.
⚪️ این انتقال بدون هرگونه اطلاعرسانی به خانواده و وکیل این زندانی صورت گرفته است که با تضییع حقوق اساسی او همراه بوده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
با گذشت سه هفته از بازداشت و بیخبری از وضعیت شریفه محمدی، فعال کارگریِ محبوس در زندان لاکان رشت، امروز او از زندان سنندج با خانوادهاش تماس گرفته است.
شریفه محمدی، چهاردهم آذرماه در حال رفتن به محل کار خود بازداشت شد. طی ۲۶ روز بازداشت، او تنها دو بار با خانواده تماس داشته است. بازپرس شعبه ۴ دادسرای رشت، همسر او را برای پیگیری پروندهاش نپذیرفته و مانع ورود او به دادسرا شده است.
سیروس فتحی همسر این فعال کارگری در صفحه شخصی خود از تماس امروز شریفه محمدی از زندان سنندج خبر داده و از وضعیت بلاتکلیف پرونده او ابراز نگرانی کرده است.
⚪️ این انتقال بدون هرگونه اطلاعرسانی به خانواده و وکیل این زندانی صورت گرفته است که با تضییع حقوق اساسی او همراه بوده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 محکومیت مجدد مریم اکبری منفرد به سه سال حبس قطعی
به گزارش کمیتهی پیگیری وضعیت بازداشتشدگان: «مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی که هماکنون پانزدهمین سال حبساش را در زندان سمنان میگذراند، مجددا به سه سال زندان قطعی محکوم شد. او در تیرماه گذشته به اتهامهای «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور»، «نشر اکاذیب»، «توهین به رهبری»، «تشویق مردم به برهم زدن نظم عمومی کشور» در دادسرای اوین مورد تفهیم اتهام قرار گرفته بود.
مصداق این اتهامها نامههای دادخواهانه او از درون زندان در مورد اعدامهای دهه شصت و بیانیههایش در جریان جنبش زن، زندگی، آزادی بوده است.
مریم اکبری منفرد روز نهم دیماه سال ۱۳۸۸ توسط ماموران وزارت اطلاعات دستگیر شد. او سپس توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به اتهام «محاربه» به پانزده سال زندان محکوم شد و از آنزمان تاکنون بدون یک روز مرخصی در زندان بوده است.
او در اسفندماه ۱۳۹۹ درحالی که دوازدهمین سال حبساش را پشت سر میگذاشت بطور ناگهانی از زندان اوین به زندان سمنان منتقل شد و از آنزمان در این زندان به سر میبرد.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@Bidarzani
به گزارش کمیتهی پیگیری وضعیت بازداشتشدگان: «مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی که هماکنون پانزدهمین سال حبساش را در زندان سمنان میگذراند، مجددا به سه سال زندان قطعی محکوم شد. او در تیرماه گذشته به اتهامهای «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور»، «نشر اکاذیب»، «توهین به رهبری»، «تشویق مردم به برهم زدن نظم عمومی کشور» در دادسرای اوین مورد تفهیم اتهام قرار گرفته بود.
مصداق این اتهامها نامههای دادخواهانه او از درون زندان در مورد اعدامهای دهه شصت و بیانیههایش در جریان جنبش زن، زندگی، آزادی بوده است.
مریم اکبری منفرد روز نهم دیماه سال ۱۳۸۸ توسط ماموران وزارت اطلاعات دستگیر شد. او سپس توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به اتهام «محاربه» به پانزده سال زندان محکوم شد و از آنزمان تاکنون بدون یک روز مرخصی در زندان بوده است.
او در اسفندماه ۱۳۹۹ درحالی که دوازدهمین سال حبساش را پشت سر میگذاشت بطور ناگهانی از زندان اوین به زندان سمنان منتقل شد و از آنزمان در این زندان به سر میبرد.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@Bidarzani
🟣 محکومیت مهناز طراح به چهار سال و چهار ماه حبس
مهناز طراح، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، توسط شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران مجموعا به چهار سال و چهار ماه حبس محکوم شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا: «مهناز طراح بابت اتهام اجتماع و تبانی به سه سال و هشت ماه حبس و از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به تحمل هشت ماه زندان محکوم شده است که در مجموع سه سال زندان در خصوص احکام وی قابل اجرا خواهد بود.
این زندانی سیاسی در تاریخ بیست و دوم آبان ماه، توسط نیروهای امنیتی در یکی از خیابانهای تهران همراه با اعمال خشونت بازداشت شد. او نهایتا در تاریخ سوم آذرماه، از بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین به بند عمومی این زندان منتقل شد و اوایل آذرماه سال جاری، در شعبه سوم بازپرسی دادسرای اوین مورد تفهیم اتهام قرار گرفت.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
مهناز طراح، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، توسط شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران مجموعا به چهار سال و چهار ماه حبس محکوم شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا: «مهناز طراح بابت اتهام اجتماع و تبانی به سه سال و هشت ماه حبس و از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به تحمل هشت ماه زندان محکوم شده است که در مجموع سه سال زندان در خصوص احکام وی قابل اجرا خواهد بود.
این زندانی سیاسی در تاریخ بیست و دوم آبان ماه، توسط نیروهای امنیتی در یکی از خیابانهای تهران همراه با اعمال خشونت بازداشت شد. او نهایتا در تاریخ سوم آذرماه، از بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین به بند عمومی این زندان منتقل شد و اوایل آذرماه سال جاری، در شعبه سوم بازپرسی دادسرای اوین مورد تفهیم اتهام قرار گرفت.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from نقد
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ بازخوانی جنبش ژینا در پرتو اعتصاب گروه ملی فولاد اهواز
3 ژانویه 2024
نوشتهی: شیرین کمانگر
🔸 همهی بخشها و خطوط تولیدی گروه ملی فولاد اهواز از ۲ دی ماه ۱۴۰۲ به مدت ۸ روز متوالی دست به اعتصاب و تجمع اعتراضی زدهاند. البته اعتصاب کارگران این بخش صنعتی موضوع تازهای نیست و کارگران گروه ملی در ماهها و سالهای گذشته بارها در اعتراض به محقق نشدن مطالباتشان که شامل رفع ممنوعیت ورود به شرکت کارگران تعلیقشده و بازگشت به کار کارگران اخراجی، همسانسازی دستمزدها مطابق دریافتی شرکتهای مشابه، اجرای کامل و فوری طرح طبقهبندی مشاغل، قراردادی شدن کلیهی کارگران شفق، برکناری مدیرعامل و خلع مالکیت از بانک ملی و مشارکت کارگران در امر مدیریت شرکت است، اعتصاب کردهاند. هدف از این نوشته بررسی نسبت خیزش ژینا با مطالبات کارگران و همچنین نگاه انتقادی است به موضعگیری طیفی از جریان سیاسی چپ در خصوص اعتراضهای کارگری در اثنای قیام ژینا که به سبب دوری آن از مطالبات و مبارزات کارگری، نتوانست در جهت ایجاد اتحاد و خلق همبستگی حرکت کند. به عبارت دیگر، این نوشته کوششی است در جهت صورتبندی پرسشهایی در خصوص جنبش سراسری که در اثنای قیام و پس از آن مطرح نشدند.
🔸 بررسی اعتصابات گروه ملی نه تنها میتواند درسهای آموزندهای در خصوص پیشرو بودن اعتراضهای کارگران در بر داشته باشد، بلکه فاصله یا شکاف میان ایدههای مطرح شده در طول قیام ژینا در نسبت با مطالبههای طبقهی کارگر را بهخوبی نشان میدهد. آنچه در ویدئوهای منتشر شده در کانال تلگرامی«صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد» جلب توجه میکند، برگزاری مجمع عمومی در محل تجمع به منظور تبادلنظر جمعی پیرامون خواستههای کارگران و چگونگی ادامهی اعتصاب است... مشارکت جمعی و فعال کارگران در گفتوگو و تصمیمگیری، نمونهی عینی تمرین دموکراسی مستقیم در محل کار است که عمل تصمیمگیری را از انحصار نمایندگان، «نخبه»ها، و متخصصان بیرون میکشد و به خود کارگران منتقل میکند. این تجمع در انحصار یک فرد یا نماینده نیست، بلکه با ارادهی جمعی کارگران و اتحاد عمل حاصل شده که در خصوص ایدهها و برنامههای آتی در جهت تحقق خواستههایشان هماندیشی میکنند. اما این گفتوگو صرفاً به ساحت ایدهپردازی، تامل، و تفکر محدود نمیشود بلکه شکل عملی به خود میگیرد و به راهپیمایی اعتراضی، توقف تولید، اخراج کردن کارفرما، به چالش کشیدن حق مالکیت بر وسایل تولید، طرح حق مشارکت کارگران در استخدام و اخراج و شفافیت ترازنامه مالی شرکت منجر میشود. این گفتوگوی جمعی در واقع خلق شکل جدیدی از قدرت سیاسی دمکراتیک و عادلانه است که کارگران مستقیماً در تعیین تصمیمهای سرنوشتساز مشارکت دارند. تمام جریانهای سیاسی که از دموکراسی، آزادی بیان، گفتوگو و مشارکت عمومی دفاع میکنند و علیه سلطه و اقتدار موضعگیری میکنند باید نسبت به این نمونه از تمرین دموکراسی مستقیم در محل کار هوشیار باشند و فعالانه از آن حمایت کنند.
🔸 نمیتوان اعتصابهایی را که حول خواستهای اقتصادی شکل میگیرد از ابعاد سیاسی و اجتماعی آنها تفکیک کرد. برای هر روشنفکر چپ، باید این موضوع بسیار روشن باشد که مفهوم «اقتصاد سیاسی» به وضوح بیانگر درهمتنیدگی مناسبات اقتصادی با سازوکارها و نظم سیاسی مسلط است. اعتصاب حول خواست صنفی، معیشتی و اقتصادی، اعتراض به سیاستهای حاکمیت در فقیرسازی و تحمیل محرومیت گسترده بر بخش بزرگی از جامعه است. به این اعتبار، اعتصابهای حول عوامل اقتصادی بهمثابهی محرکی برای تقابل با حاکمیت و سیاستهای اقتصادی آن عمل میکند. گسترش اعتصابها با خواستهای معیشتی و اقتصادی، واجد چند کارکرد بسیار پراهمیت است: نه تنها این اعتصابها برای خود کارگران تمرین قدرتگیری است، خودباوری ناشی از اتحاد و همبستگی درونی به دنبال دارد و آنها را برای اعتصابهای سراسری آماده میکند بلکه به تقویت روحیهی مبارزه جمعی، و پر کردن فاصله و خلاء بین خیابان و محیط کار و تداوم مبارزهی عمومی میانجامد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3RJ
#شیرین_کمانگر
#فولاد_اهواز #اعتصاب #قیام_ژینا #جنبش_کارگری
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ بازخوانی جنبش ژینا در پرتو اعتصاب گروه ملی فولاد اهواز
3 ژانویه 2024
نوشتهی: شیرین کمانگر
🔸 همهی بخشها و خطوط تولیدی گروه ملی فولاد اهواز از ۲ دی ماه ۱۴۰۲ به مدت ۸ روز متوالی دست به اعتصاب و تجمع اعتراضی زدهاند. البته اعتصاب کارگران این بخش صنعتی موضوع تازهای نیست و کارگران گروه ملی در ماهها و سالهای گذشته بارها در اعتراض به محقق نشدن مطالباتشان که شامل رفع ممنوعیت ورود به شرکت کارگران تعلیقشده و بازگشت به کار کارگران اخراجی، همسانسازی دستمزدها مطابق دریافتی شرکتهای مشابه، اجرای کامل و فوری طرح طبقهبندی مشاغل، قراردادی شدن کلیهی کارگران شفق، برکناری مدیرعامل و خلع مالکیت از بانک ملی و مشارکت کارگران در امر مدیریت شرکت است، اعتصاب کردهاند. هدف از این نوشته بررسی نسبت خیزش ژینا با مطالبات کارگران و همچنین نگاه انتقادی است به موضعگیری طیفی از جریان سیاسی چپ در خصوص اعتراضهای کارگری در اثنای قیام ژینا که به سبب دوری آن از مطالبات و مبارزات کارگری، نتوانست در جهت ایجاد اتحاد و خلق همبستگی حرکت کند. به عبارت دیگر، این نوشته کوششی است در جهت صورتبندی پرسشهایی در خصوص جنبش سراسری که در اثنای قیام و پس از آن مطرح نشدند.
🔸 بررسی اعتصابات گروه ملی نه تنها میتواند درسهای آموزندهای در خصوص پیشرو بودن اعتراضهای کارگران در بر داشته باشد، بلکه فاصله یا شکاف میان ایدههای مطرح شده در طول قیام ژینا در نسبت با مطالبههای طبقهی کارگر را بهخوبی نشان میدهد. آنچه در ویدئوهای منتشر شده در کانال تلگرامی«صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد» جلب توجه میکند، برگزاری مجمع عمومی در محل تجمع به منظور تبادلنظر جمعی پیرامون خواستههای کارگران و چگونگی ادامهی اعتصاب است... مشارکت جمعی و فعال کارگران در گفتوگو و تصمیمگیری، نمونهی عینی تمرین دموکراسی مستقیم در محل کار است که عمل تصمیمگیری را از انحصار نمایندگان، «نخبه»ها، و متخصصان بیرون میکشد و به خود کارگران منتقل میکند. این تجمع در انحصار یک فرد یا نماینده نیست، بلکه با ارادهی جمعی کارگران و اتحاد عمل حاصل شده که در خصوص ایدهها و برنامههای آتی در جهت تحقق خواستههایشان هماندیشی میکنند. اما این گفتوگو صرفاً به ساحت ایدهپردازی، تامل، و تفکر محدود نمیشود بلکه شکل عملی به خود میگیرد و به راهپیمایی اعتراضی، توقف تولید، اخراج کردن کارفرما، به چالش کشیدن حق مالکیت بر وسایل تولید، طرح حق مشارکت کارگران در استخدام و اخراج و شفافیت ترازنامه مالی شرکت منجر میشود. این گفتوگوی جمعی در واقع خلق شکل جدیدی از قدرت سیاسی دمکراتیک و عادلانه است که کارگران مستقیماً در تعیین تصمیمهای سرنوشتساز مشارکت دارند. تمام جریانهای سیاسی که از دموکراسی، آزادی بیان، گفتوگو و مشارکت عمومی دفاع میکنند و علیه سلطه و اقتدار موضعگیری میکنند باید نسبت به این نمونه از تمرین دموکراسی مستقیم در محل کار هوشیار باشند و فعالانه از آن حمایت کنند.
🔸 نمیتوان اعتصابهایی را که حول خواستهای اقتصادی شکل میگیرد از ابعاد سیاسی و اجتماعی آنها تفکیک کرد. برای هر روشنفکر چپ، باید این موضوع بسیار روشن باشد که مفهوم «اقتصاد سیاسی» به وضوح بیانگر درهمتنیدگی مناسبات اقتصادی با سازوکارها و نظم سیاسی مسلط است. اعتصاب حول خواست صنفی، معیشتی و اقتصادی، اعتراض به سیاستهای حاکمیت در فقیرسازی و تحمیل محرومیت گسترده بر بخش بزرگی از جامعه است. به این اعتبار، اعتصابهای حول عوامل اقتصادی بهمثابهی محرکی برای تقابل با حاکمیت و سیاستهای اقتصادی آن عمل میکند. گسترش اعتصابها با خواستهای معیشتی و اقتصادی، واجد چند کارکرد بسیار پراهمیت است: نه تنها این اعتصابها برای خود کارگران تمرین قدرتگیری است، خودباوری ناشی از اتحاد و همبستگی درونی به دنبال دارد و آنها را برای اعتصابهای سراسری آماده میکند بلکه به تقویت روحیهی مبارزه جمعی، و پر کردن فاصله و خلاء بین خیابان و محیط کار و تداوم مبارزهی عمومی میانجامد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3RJ
#شیرین_کمانگر
#فولاد_اهواز #اعتصاب #قیام_ژینا #جنبش_کارگری
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
بازخوانی جنبش ژینا
در پرتو اعتصاب گروه ملی فولاد اهواز نوشتهی: شیرین کمانگر برای خنثیکردن همدستی نهادهای امنیتی، اجرایی و کارفرمایان در سرکوب اعتراضها و مطالبههای بهحق کارگران، حمایت فعال دانشجویان، دانشآموزان…
بيدارزنى
Photo
🟣 مادر توکلی (ربابه کلباسی) آخرین بازمانده از نسل مادران دادخواه در دو حاکمیت پهلوی و جمهوریاسلامی، درگذشت
مادر توکلی، پس از مقاومت، ایستادگی و فریاد دادخواهی در دو رژیم استبدادی، روز پنج دیماه سال جاری در مشهد درگذشت.
حمید توکلی فرزند وی همراه با سعید آریان (داماد و همسر شهین توکلی) از اعضای سازمان چریکهای فدایی خلق، در اسفند ۱۳۵۰ پس از مدت کوتاهی از دستگیری، اعدام شدند. پیش از آن شهین توکلی فرزند دیگر وی، در روز سوم خرداد ۱۳۵۰ همزمان با جانبختن رفیق فدایی، «امیر پرویز پویان» در تهران دستگیر شد. او در دادگاه، به پنج سال حبس محکوم شد. حبسی که بنا به شرایط سیاسی کشور، تمدید میشد. در سال ۱۳۵۵، سیمین توکلی، دختر کوچکتر مادر توکلی و از اعضای سازمان چریکهای فدایی خلق، توسط ماموران ساواک در خیابان به ضرب گلوله جان سپرد.
پس از ۶ سال و نیم تحمل حبس شهین توکلی و پس از روی کار آمدن حاکمیت جمهوری اسلامی، وی مجددا در سال ۱۳۶۱ بازداشت و تا ۱۳۶۵ در زندان مشهد محبوس شد.
شهین توکلی که در زندان نیز دادخواهی خانواده و پیگیری وضعیت تنها فرزند خود و سعید آریان (صمد) را عهدهدار بود، مابقی عمر را با تبعات آثار شکنجه، سل و بیماریهای قلبی در مشهد بهسر کرد. او تا مهر ۱۴۰۰ که در قید حیات بود، همواره از دادخواهان استوار جنبش دادخواهی ایران بود.
مادر توکلی که مصائب اعدام و زندان فرزندان و داماد خود را بهدوش میکشید، در تمامی سالهای گذشته، درب منزلش بهروی دادخواهان خاوران و خانوادههای جانباختگان و مبارزان علیه استبداد، گشوده بود.
⚪️ درگذشت مادر توکلی، بهعنوان آخرین نسل از مادران دادخواه هر دو حاکمیت پهلوی و جمهوریاسلامی، اگرچه دردناک اما حاوی میراثی از دادخواهی است.
⚪️ مادر توکلی، نظیر مادر شایگان (فاطمه سعیدی) و یا مادر زیبرم، مادر آلآقا، مادر پنجهشاهی، مادر سلاحی، مادر کلانتری و… که دادخواه فرزندان خود در حاکمیت پهلوی و یا نظیر دیگر مادران در هر دو حکومت پهلوی و جمهوریاسلامی بودند، مشعلدار جنبشی هستند که پیروی از آن لازمه و اساس مبارزهی مستمر با هر نوع شکلی از استبداد، ارتجاع و خفقان است.
⚪️ دادخواهی نه یک رویهی شخصی و مختص خانوادههای مبارزان و جانباختگان، بلکه وظیفهای عمومی است، رویهای که گستردگی و اتحاد حول آن، خود، زایشگر آزادی، دستیابی به حق تعیین سرنوشت و ایمان و باور به انقلاب مداوم است. وضعیتی که هیچ استبدادی به امر مطلقه بدل نشده و هیچ جنایتی با سرکوب دولتی و نظامی، در خفا نماند. از همینرو، دادخواهی، اساس مبارزهای مستمر برای تحقق عدالت و آزادی است.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#مادران_دادخواه
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
مادر توکلی، پس از مقاومت، ایستادگی و فریاد دادخواهی در دو رژیم استبدادی، روز پنج دیماه سال جاری در مشهد درگذشت.
حمید توکلی فرزند وی همراه با سعید آریان (داماد و همسر شهین توکلی) از اعضای سازمان چریکهای فدایی خلق، در اسفند ۱۳۵۰ پس از مدت کوتاهی از دستگیری، اعدام شدند. پیش از آن شهین توکلی فرزند دیگر وی، در روز سوم خرداد ۱۳۵۰ همزمان با جانبختن رفیق فدایی، «امیر پرویز پویان» در تهران دستگیر شد. او در دادگاه، به پنج سال حبس محکوم شد. حبسی که بنا به شرایط سیاسی کشور، تمدید میشد. در سال ۱۳۵۵، سیمین توکلی، دختر کوچکتر مادر توکلی و از اعضای سازمان چریکهای فدایی خلق، توسط ماموران ساواک در خیابان به ضرب گلوله جان سپرد.
پس از ۶ سال و نیم تحمل حبس شهین توکلی و پس از روی کار آمدن حاکمیت جمهوری اسلامی، وی مجددا در سال ۱۳۶۱ بازداشت و تا ۱۳۶۵ در زندان مشهد محبوس شد.
شهین توکلی که در زندان نیز دادخواهی خانواده و پیگیری وضعیت تنها فرزند خود و سعید آریان (صمد) را عهدهدار بود، مابقی عمر را با تبعات آثار شکنجه، سل و بیماریهای قلبی در مشهد بهسر کرد. او تا مهر ۱۴۰۰ که در قید حیات بود، همواره از دادخواهان استوار جنبش دادخواهی ایران بود.
مادر توکلی که مصائب اعدام و زندان فرزندان و داماد خود را بهدوش میکشید، در تمامی سالهای گذشته، درب منزلش بهروی دادخواهان خاوران و خانوادههای جانباختگان و مبارزان علیه استبداد، گشوده بود.
⚪️ درگذشت مادر توکلی، بهعنوان آخرین نسل از مادران دادخواه هر دو حاکمیت پهلوی و جمهوریاسلامی، اگرچه دردناک اما حاوی میراثی از دادخواهی است.
⚪️ مادر توکلی، نظیر مادر شایگان (فاطمه سعیدی) و یا مادر زیبرم، مادر آلآقا، مادر پنجهشاهی، مادر سلاحی، مادر کلانتری و… که دادخواه فرزندان خود در حاکمیت پهلوی و یا نظیر دیگر مادران در هر دو حکومت پهلوی و جمهوریاسلامی بودند، مشعلدار جنبشی هستند که پیروی از آن لازمه و اساس مبارزهی مستمر با هر نوع شکلی از استبداد، ارتجاع و خفقان است.
⚪️ دادخواهی نه یک رویهی شخصی و مختص خانوادههای مبارزان و جانباختگان، بلکه وظیفهای عمومی است، رویهای که گستردگی و اتحاد حول آن، خود، زایشگر آزادی، دستیابی به حق تعیین سرنوشت و ایمان و باور به انقلاب مداوم است. وضعیتی که هیچ استبدادی به امر مطلقه بدل نشده و هیچ جنایتی با سرکوب دولتی و نظامی، در خفا نماند. از همینرو، دادخواهی، اساس مبارزهای مستمر برای تحقق عدالت و آزادی است.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#مادران_دادخواه
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
Forwarded from ديدبان آزار
#شریفه_محمدی، فعال کارگری از تاریخ ۱۴ آذرماه در رشت بازداشت شده است. علیرغم تعیین وثیقه و تامین آن توسط خانواده، بازپرس شعبه چهار دادسرای عمومی رشت از پذیرش وثیقه و آزادی او خودداری کرده است. همسر شریفه محمدی برایش نوشته است:
«در جایی خوانده بودم که از یک زندانی پرسیدند چیزی لازم داری برایت بیاوریم، در جواب گفته بود برایم نامه بنویسید. عزیز دلم، شریفه جان، میدانم که ممنوع الملاقات هستی و حتی اجازه تلفن هم نداری، با این وصف من برایت مینویسم و امیدوارم به دستت برسد و خوشحالت کند. امروز ۱۵ روز از بازداشت تو میگذرد، آیدین و من هرلحظه چشمانتظار دیدن روی ماهت و شنیدن صدایت هستیم. شب اول دستگیریات از بازداشتگاه تماس گرفتند و گفتند که حالت خوب نیست. اورژانس برایت دارو نوشت تا من بروم و تهیه کنم.
تا امروز که برایت مینویسم به همه مراجع سر زدهام و کسی پاسخ درستی از علت بازداشتت به من نداده است. هرروز که مراجعه میکنم جوابهای سربالا میدهند و میگویند ده روز دیگر بیا. حتی بازپرس از روبروشدن با من خودداری میکند. از چند روز پیش دیگر مرا به دادسرا هم راه نمیدهند. نمیدانم چرا به تو اجازه تلفن نمیدهند. یقین دارم که هیچ کار خلافی انجام ندادهای، تو انسان مهربان، پرتلاش و زحمتکشی هستی، تا زندگی خوبی برای خودت و خانوادهات بسازی. تو هیچ جرمی مرتکب نشدهای، جز تلاش برای زندگی بهتر و انسانی.
یادم میآید سالها پیش چقدر برای جمعآوری سابقه پدرت تلاش کردی. پیرمرد ۴۰ سال، در شهرهای مختلف تحت شرایط سخت کارگری کرده بود و بیمهاش را کامل رد نکرده بودند. میدانم از آن روز با خودت عهد بستهای که هرکجا حقی از دوستان و آشنایانت ضایع شد، پیگیری کنی. عزیز دلم، این را خوب میدانم که زمستان تمام میشود و روسیاهی برای زغال خواهد ماند. من و آیدین بیصبرانه منتظر دیدارت هستیم تا تو را در آغوش بگیریم.»
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
«در جایی خوانده بودم که از یک زندانی پرسیدند چیزی لازم داری برایت بیاوریم، در جواب گفته بود برایم نامه بنویسید. عزیز دلم، شریفه جان، میدانم که ممنوع الملاقات هستی و حتی اجازه تلفن هم نداری، با این وصف من برایت مینویسم و امیدوارم به دستت برسد و خوشحالت کند. امروز ۱۵ روز از بازداشت تو میگذرد، آیدین و من هرلحظه چشمانتظار دیدن روی ماهت و شنیدن صدایت هستیم. شب اول دستگیریات از بازداشتگاه تماس گرفتند و گفتند که حالت خوب نیست. اورژانس برایت دارو نوشت تا من بروم و تهیه کنم.
تا امروز که برایت مینویسم به همه مراجع سر زدهام و کسی پاسخ درستی از علت بازداشتت به من نداده است. هرروز که مراجعه میکنم جوابهای سربالا میدهند و میگویند ده روز دیگر بیا. حتی بازپرس از روبروشدن با من خودداری میکند. از چند روز پیش دیگر مرا به دادسرا هم راه نمیدهند. نمیدانم چرا به تو اجازه تلفن نمیدهند. یقین دارم که هیچ کار خلافی انجام ندادهای، تو انسان مهربان، پرتلاش و زحمتکشی هستی، تا زندگی خوبی برای خودت و خانوادهات بسازی. تو هیچ جرمی مرتکب نشدهای، جز تلاش برای زندگی بهتر و انسانی.
یادم میآید سالها پیش چقدر برای جمعآوری سابقه پدرت تلاش کردی. پیرمرد ۴۰ سال، در شهرهای مختلف تحت شرایط سخت کارگری کرده بود و بیمهاش را کامل رد نکرده بودند. میدانم از آن روز با خودت عهد بستهای که هرکجا حقی از دوستان و آشنایانت ضایع شد، پیگیری کنی. عزیز دلم، این را خوب میدانم که زمستان تمام میشود و روسیاهی برای زغال خواهد ماند. من و آیدین بیصبرانه منتظر دیدارت هستیم تا تو را در آغوش بگیریم.»
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
🟣 تشکیل پرونده قضایی برای مریم جوادی دانشجوی حقوق دانشگاه سپنزای رم
به گزارش کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان: «مریم جوادی، دانشجوی حقوق دانشگاه سپینزای رُم که سال گذشته برای ملاقات با خانواده به ایران سفر کرده بود با تشکیل پرونده قضایی مواجه شده است.
اتهامات مریم جوادی《تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی، اغوا یا تحریک مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر به قصد بر هم زدن امنیت کشور》عنوان شده است.
حدود یک سال پیش، بعد از ورود او به ایران تلفن همراه و پاسپورتاش در فرودگاه ضبط و در طی اقامتش در کشور چندینبار بازجویی شد. در نهایت پس از بازپسگیری پاسپورت توانست مجددا به محل تحصیل خود در ایتالیا برگردد. حال پس از گذشت حدود یک سال با اتهامات متعدد و پرونده قضایی مواجه شدهاست.
دادگاه این دانشجو در تاریخ ۱۸ بهمن در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب بصورت غیابی برگزار خواهد شد.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
به گزارش کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان: «مریم جوادی، دانشجوی حقوق دانشگاه سپینزای رُم که سال گذشته برای ملاقات با خانواده به ایران سفر کرده بود با تشکیل پرونده قضایی مواجه شده است.
اتهامات مریم جوادی《تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی، اغوا یا تحریک مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر به قصد بر هم زدن امنیت کشور》عنوان شده است.
حدود یک سال پیش، بعد از ورود او به ایران تلفن همراه و پاسپورتاش در فرودگاه ضبط و در طی اقامتش در کشور چندینبار بازجویی شد. در نهایت پس از بازپسگیری پاسپورت توانست مجددا به محل تحصیل خود در ایتالیا برگردد. حال پس از گذشت حدود یک سال با اتهامات متعدد و پرونده قضایی مواجه شدهاست.
دادگاه این دانشجو در تاریخ ۱۸ بهمن در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب بصورت غیابی برگزار خواهد شد.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 اعدام، قتل عمد حکومتی است، جان مجاهد کورکور و رضا رسایی در خطر است
حکم اعدام مجاهد کورکور و رضا رسایی، دو نفر از بازداشتشدگان قیام ژینا در دیوان عالی تایید شده است.
مجاهد کورکور از بازداشتشدگان قیام ژینا در ایذه است. او که به اتهام قتل «کیان پیرفلک» بازداشت شده است، پس از ماهها شکنجه و اعتراف اجباری به اعدام محکوم شده است. این در حالی است که زینب مولایی و همسر وی، بارها اعلام کردند که عامل قتل فرزندشان و تیراندازی به خودروی آنها در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ماموران امنیتی بودهاند.
رضا (غلامرضا) رسایی، ۳۴ ساله، از اقلیتهای قومی و مذهبی کُرد و یارسان، در خلال قیام ژینا بازداشت و مهرماه سال جاری توسط شعبه دوم دادگاه کیفری یک کرمانشاه به اعدام محکوم شده است.
⚪️ از سال گذشته تا کنون، هفت نفر از بازداشتشدگان قیام ژینا به نامهای محسن شکاری، مجیدرضا رهنورد، محمدمهدی کرمی، سید محمد حسینی، صالح میرهاشمی، سعید یعقوبی و مجید کاظمی در کنار تعداد بسیاری از زندانیان سیاسی بلوچ، اعدام شدند.
پس از صدور احکام، گلعنبر کورکور، مادر مجاهد کورکور و مادر رضا رسایی، با ضبط ویدئوهایی، خواهان حمایتهای مردمی و متوقفسازی احکام صادره علیه فرزندان خود شدند.
▪️اعدام (برای هر نوع اتهام و جرایمی) قتل عمد حکومتی و رانهی اصلی تثبیت سرکوب و تداوم حکمرانی، به مدد ارعاب و کشتار در جامعه است.
جان دو بازداشتی دیگر قیام ژینا در خطر است، صدایشان باشیم.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
حکم اعدام مجاهد کورکور و رضا رسایی، دو نفر از بازداشتشدگان قیام ژینا در دیوان عالی تایید شده است.
مجاهد کورکور از بازداشتشدگان قیام ژینا در ایذه است. او که به اتهام قتل «کیان پیرفلک» بازداشت شده است، پس از ماهها شکنجه و اعتراف اجباری به اعدام محکوم شده است. این در حالی است که زینب مولایی و همسر وی، بارها اعلام کردند که عامل قتل فرزندشان و تیراندازی به خودروی آنها در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ماموران امنیتی بودهاند.
رضا (غلامرضا) رسایی، ۳۴ ساله، از اقلیتهای قومی و مذهبی کُرد و یارسان، در خلال قیام ژینا بازداشت و مهرماه سال جاری توسط شعبه دوم دادگاه کیفری یک کرمانشاه به اعدام محکوم شده است.
⚪️ از سال گذشته تا کنون، هفت نفر از بازداشتشدگان قیام ژینا به نامهای محسن شکاری، مجیدرضا رهنورد، محمدمهدی کرمی، سید محمد حسینی، صالح میرهاشمی، سعید یعقوبی و مجید کاظمی در کنار تعداد بسیاری از زندانیان سیاسی بلوچ، اعدام شدند.
پس از صدور احکام، گلعنبر کورکور، مادر مجاهد کورکور و مادر رضا رسایی، با ضبط ویدئوهایی، خواهان حمایتهای مردمی و متوقفسازی احکام صادره علیه فرزندان خود شدند.
▪️اعدام (برای هر نوع اتهام و جرایمی) قتل عمد حکومتی و رانهی اصلی تثبیت سرکوب و تداوم حکمرانی، به مدد ارعاب و کشتار در جامعه است.
جان دو بازداشتی دیگر قیام ژینا در خطر است، صدایشان باشیم.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 تایید حکم بازنشستگی اجباری و تقلیل گروه لیدا اسماعیلی
به گزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان: «لیدا اسماعیلی از فعالین صنفی معلمان البرز و گیلان که پیشتر توسط هیات تخلفات البرز به بازنشستگی پیش از موعد و تقلیل گروه محکوم شده بود، در ۲۹ آذرماه به وی ابلاغ شد.
هیات تخلفات وزارت آموزش و پرورش در یک سال اخیر به صورت ویژه، همدست نهاد امنیتی به پاکسازی گسترده فعالین صنفی روی آورده است.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
به گزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان: «لیدا اسماعیلی از فعالین صنفی معلمان البرز و گیلان که پیشتر توسط هیات تخلفات البرز به بازنشستگی پیش از موعد و تقلیل گروه محکوم شده بود، در ۲۹ آذرماه به وی ابلاغ شد.
هیات تخلفات وزارت آموزش و پرورش در یک سال اخیر به صورت ویژه، همدست نهاد امنیتی به پاکسازی گسترده فعالین صنفی روی آورده است.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 صدور نخستین حکم ابطال پروانه فعالیت درمانی برای سقط جنین غیرقانونی در قم
بیش از دو سال از تصویب و اجرای قانون «جوانی جمعیت و حمایت از خانواده» میگذرد، که یکی از تبعات آن، مجازات سنگین برای کسانی است که به هر نحوی اقدام به سقط جنین غیرقانونی میکنند. طبق ماده ۵۶ این قانون «سقط جنین ممنوع بوده و از جرائم دارای جنبه عمومی است و مستوجب مجازات دیه، حبس و ابطال پروانه پزشکی است.»
ختم خودخواستهی بارداری همواره در کشور جرم محسوب میشده است و زنان برای پایان دادن به بارداری با موانعی چون قانون، شرع و ساختار سنتی جامعه روبرو هستند، اما شدت و ضعف برخورد با آن، بر اساس سیاستهای وقت هر دولت متغیر بوده است. علاوه بر زنان باردار، پزشکان، ماماها، پرستاران و هر نیرویی از کادر درمان نیز که به نوعی در سقط جنین مشارکت داشته باشد، با چالشهای امنیتی و پیگرد قانونی مواجه میشود.
از زمان تصویب قانونی که به زعم حکومت قرار است منجر به افزایش جمعیت جوان کشور شود، توزیع دولتی رایگان و یارانهای وسایل جلوگیری از بارداری ممنوع شده، فروش داروهای پیشگیری نیاز به دستور پزشک دارد و شرایط جایگذاری تجهیزات ضدبارداری در بدن زنان توسط پزشک و ماما به شدت محدود شده است. در چنین وضعیتی طبعا تعداد زنانی که قصد پایان دادن به بارداریهای ناخواسته را دارند افزایش خواهد داشت. از آنجایی که برای گرفتن مجوز سقط جنین قانونی محدودیتهای شدیدی اعمال میشود، تعداد واجدین چنین شرایطی نیز بسیار کم است. دبیر قرارگاه طرح «نفس» -مرکزی حکومتی برای مقابله با سقط جنین- ۳۱ تیرماه خبر داد که روزانه هزار نفر و سالانه ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار سقط «غیرقانونی» در کشور رخ میدهد. او افزود «از ۱۰۰۰ سقط جنینی که روزانه در کشور رخ میدهد، فقط حدود ۱۰ مورد قانونی است.»
بر اساس اعلام وزارت بهداشت نیز بیش از ۸۰ درصد سقط جنینهای غیرقانونی در خارج از مراکز درمانی و عمده آنها در خانهها و با قرصهای خونریزیدهنده صورت میگیرد. این در حالیست که مصرف این داروها خارج از محیط بیمارستانی ممکن است با آسیبهای جبرانناپذیر و خطرات جدی از جمله از دست دادن جان زنان همراه شود که حتی خود وزارت بهداشت نسبت به «فاجعهبار بودن» آمار سقط جنین غیرقانونی در خارج از مراکز درمانی هشدار داده است.
طی ماههای گذشته با جرمانگاریِ هرچه بیشتر سقط جنین، اخبار نگرانکنندهای مبنی بر پلمپ مطبها و مراکز درمانی مرتبط با آن و حتی بازداشت کسانی که در اینباره به زنان کمک میکنند روبرو بودهایم.
۱۳ آبان سال جاری، «معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد از پلمپ مطب یک متخصص زنان و زایمان در شهر یزد به دلیل وجود داروهای غیرقانونی سقط جنین و تدارک مقدمات انجام سقط خبر داد.»
۳ دی نیز «روابط عمومی اداره کل اطلاعات گیلان از دستگیری ۱۰ نفر از سرشاخهها و نفرات اصلی شبکه سقط جنین گیلان خبر داد» و اضافه کرد که در بین بازداشتیها، افراد دولتی و ماما و اشخاص حقیقی حضور دارند.
همچنین در ۱۲ دی، خبرگزاری فارس نوشت: «معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی تبریز گفت: امسال ۷ مطب که در زمینه سقطهای جنایی فعالیت داشتند با دستور دادستانی و با همکاری پلیس اماکن پلمب و به مراجع قانونی ارجاع شدند.»
پیش از این نیز همین خبرگزاری در ۱۲ خرداد به نقل از معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز گفت که پس از اطلاع از وقوع تخلف در یک مرکز غیرقانونی سقط جنین در اهواز، جنینی را که در شرف مرگ بود نجات دادند و مادر باردار به بیمارستان انتقال یافت.»
۳۰ مهر ۱۳۹۹ دانشگاه علوم پزشکی قم نیز اعلام کرد «یک مطب مامایی به دلیل انجام سقط غیر قانونی جنین در قم با همکاری پلیس آگاهی و با حکم مراجع قضایی استان پلمب و مامای متخلف نیز دستگیر شد.» امروز، ۱۶ دی، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی قم به شناسایی یک واحد درمانی «متخلف» اشاره کرد و گفت: «مرجع قضایی پس از بررسی مستندات، حکم ابطال پروانه فعالیت فرد خاطی را صادر کرد که این نخستین ابطال پروانه فعالیت درمانی برای سقط جنین غیرقانونی در استان است.»
اجرای قانون جرمانگاری سقط جنین، دامنه تبعیض به زنان را گستردهتر از قبل میکند و موجب طبقاتیتر شدن جامعه میشود. در شرایطی که زنان حق دسترسی به امکانات و شرایط ایمن در محیطهای درمانی استاندارد برای ختم بارداری ندارند، وادار به سقط جنین با روشهای پرریسک در محیطهای نا ایمن میشوند.
⚪️ میزان چالشهایی که بر سر راه زنان طبقه فرودست و نابرخوردار از شبکههای حمایتی وجود دارد، بیشتر است. عدم دسترسی آنها به هر شکلی از خدمات خصوصی پزشکی علاوه بر ایجاد آسیبهای روانی، با امکان ابتلا به انواع عوارض جسمانی از جمله شوک عفونی، صدمه به رحم، سوراخ شدن مثانه و یا روده، خونریزی شدید و مرگ در حین سقط جنین در خانه همراه است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بیش از دو سال از تصویب و اجرای قانون «جوانی جمعیت و حمایت از خانواده» میگذرد، که یکی از تبعات آن، مجازات سنگین برای کسانی است که به هر نحوی اقدام به سقط جنین غیرقانونی میکنند. طبق ماده ۵۶ این قانون «سقط جنین ممنوع بوده و از جرائم دارای جنبه عمومی است و مستوجب مجازات دیه، حبس و ابطال پروانه پزشکی است.»
ختم خودخواستهی بارداری همواره در کشور جرم محسوب میشده است و زنان برای پایان دادن به بارداری با موانعی چون قانون، شرع و ساختار سنتی جامعه روبرو هستند، اما شدت و ضعف برخورد با آن، بر اساس سیاستهای وقت هر دولت متغیر بوده است. علاوه بر زنان باردار، پزشکان، ماماها، پرستاران و هر نیرویی از کادر درمان نیز که به نوعی در سقط جنین مشارکت داشته باشد، با چالشهای امنیتی و پیگرد قانونی مواجه میشود.
از زمان تصویب قانونی که به زعم حکومت قرار است منجر به افزایش جمعیت جوان کشور شود، توزیع دولتی رایگان و یارانهای وسایل جلوگیری از بارداری ممنوع شده، فروش داروهای پیشگیری نیاز به دستور پزشک دارد و شرایط جایگذاری تجهیزات ضدبارداری در بدن زنان توسط پزشک و ماما به شدت محدود شده است. در چنین وضعیتی طبعا تعداد زنانی که قصد پایان دادن به بارداریهای ناخواسته را دارند افزایش خواهد داشت. از آنجایی که برای گرفتن مجوز سقط جنین قانونی محدودیتهای شدیدی اعمال میشود، تعداد واجدین چنین شرایطی نیز بسیار کم است. دبیر قرارگاه طرح «نفس» -مرکزی حکومتی برای مقابله با سقط جنین- ۳۱ تیرماه خبر داد که روزانه هزار نفر و سالانه ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار سقط «غیرقانونی» در کشور رخ میدهد. او افزود «از ۱۰۰۰ سقط جنینی که روزانه در کشور رخ میدهد، فقط حدود ۱۰ مورد قانونی است.»
بر اساس اعلام وزارت بهداشت نیز بیش از ۸۰ درصد سقط جنینهای غیرقانونی در خارج از مراکز درمانی و عمده آنها در خانهها و با قرصهای خونریزیدهنده صورت میگیرد. این در حالیست که مصرف این داروها خارج از محیط بیمارستانی ممکن است با آسیبهای جبرانناپذیر و خطرات جدی از جمله از دست دادن جان زنان همراه شود که حتی خود وزارت بهداشت نسبت به «فاجعهبار بودن» آمار سقط جنین غیرقانونی در خارج از مراکز درمانی هشدار داده است.
طی ماههای گذشته با جرمانگاریِ هرچه بیشتر سقط جنین، اخبار نگرانکنندهای مبنی بر پلمپ مطبها و مراکز درمانی مرتبط با آن و حتی بازداشت کسانی که در اینباره به زنان کمک میکنند روبرو بودهایم.
۱۳ آبان سال جاری، «معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد از پلمپ مطب یک متخصص زنان و زایمان در شهر یزد به دلیل وجود داروهای غیرقانونی سقط جنین و تدارک مقدمات انجام سقط خبر داد.»
۳ دی نیز «روابط عمومی اداره کل اطلاعات گیلان از دستگیری ۱۰ نفر از سرشاخهها و نفرات اصلی شبکه سقط جنین گیلان خبر داد» و اضافه کرد که در بین بازداشتیها، افراد دولتی و ماما و اشخاص حقیقی حضور دارند.
همچنین در ۱۲ دی، خبرگزاری فارس نوشت: «معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی تبریز گفت: امسال ۷ مطب که در زمینه سقطهای جنایی فعالیت داشتند با دستور دادستانی و با همکاری پلیس اماکن پلمب و به مراجع قانونی ارجاع شدند.»
پیش از این نیز همین خبرگزاری در ۱۲ خرداد به نقل از معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز گفت که پس از اطلاع از وقوع تخلف در یک مرکز غیرقانونی سقط جنین در اهواز، جنینی را که در شرف مرگ بود نجات دادند و مادر باردار به بیمارستان انتقال یافت.»
۳۰ مهر ۱۳۹۹ دانشگاه علوم پزشکی قم نیز اعلام کرد «یک مطب مامایی به دلیل انجام سقط غیر قانونی جنین در قم با همکاری پلیس آگاهی و با حکم مراجع قضایی استان پلمب و مامای متخلف نیز دستگیر شد.» امروز، ۱۶ دی، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی قم به شناسایی یک واحد درمانی «متخلف» اشاره کرد و گفت: «مرجع قضایی پس از بررسی مستندات، حکم ابطال پروانه فعالیت فرد خاطی را صادر کرد که این نخستین ابطال پروانه فعالیت درمانی برای سقط جنین غیرقانونی در استان است.»
اجرای قانون جرمانگاری سقط جنین، دامنه تبعیض به زنان را گستردهتر از قبل میکند و موجب طبقاتیتر شدن جامعه میشود. در شرایطی که زنان حق دسترسی به امکانات و شرایط ایمن در محیطهای درمانی استاندارد برای ختم بارداری ندارند، وادار به سقط جنین با روشهای پرریسک در محیطهای نا ایمن میشوند.
⚪️ میزان چالشهایی که بر سر راه زنان طبقه فرودست و نابرخوردار از شبکههای حمایتی وجود دارد، بیشتر است. عدم دسترسی آنها به هر شکلی از خدمات خصوصی پزشکی علاوه بر ایجاد آسیبهای روانی، با امکان ابتلا به انواع عوارض جسمانی از جمله شوک عفونی، صدمه به رحم، سوراخ شدن مثانه و یا روده، خونریزی شدید و مرگ در حین سقط جنین در خانه همراه است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from نقد
▫️ مارکسیسم، نظریهپردازی سکسوالیته و سیاست جنسی
7 ژانویه 2024
نوشتهی: پل رینولدز
ترجمهی: فرزانه راجی
🔸 مارکسیسم بهوضوح در تحولات مرتبط با مطالعهی سکسوالیته و سیاستِ هویت و جهتگیریِ جنسی از دههی 1970 غایب بوده است. دخالتگریها و بحثهای سیاسیِ اساسی در این حوزه از سوی طیف متنوعی از جامعهشناسان، مورخان و نظریهپردازان فرهنگی است که مواضع متفاوتی پیرامون بحثهای معاصر بین نظریهی دگرباش و ساختگرایی اجتماعی در خصوص ساختِ اجتماعی و فرهنگیِ سکسوالیته در جامعه اتخاذ میکنند. برخلافِ سایر حوزههای نظریهپردازی دربارهی جامعه که میتوان ادعا کرد مارکسیسم با تمرکز بر تحلیلِ ساختاری مناسبات اجتماعی (طبقاتی)، شرایط مادی مناسبات تولید، فرآیندهای کالاییسازی و استثمارِ سرمایهدارانهی ارزش نیرویکار و سیاستِ قدرتِ ایدئولوژیک و سرکوبگر بهعنوان مبنایی برای سرکوب طبقاتی و بیگانگیْ خطوط نظریهپردازی رادیکالی را شکل داده است، این غیبت هم قابلتوجه و هم مشکوک است.
🔸 نوشتههای مرتبط با سیاستِ جنسیت از عناصر موجود در زبانِ مارکسیسم بهعنوان استعاره در راهبردهای حقوق جنسی و عدالت اجتماعی استفاده کردهاند و همهنگام آشکارا با نظریه و سیاست مارکسیستی بهعنوان «بخشی از مشکل» دشمنی کردهاند. بخش عمدهی این زبان همان زبان واکاویهای گرامشی است ــ ایدئولوژی، فرهنگ و هژمونی ــ که با تصاحب آن از سوی پسامارکسیستها و کسانی که «چرخش فرهنگی» در تحلیلهای اجتماعی را دنبال میکنند، خود مشکلساز میشود. کسانی که رویکردی مبتنی بر مفاهیم و ایدههای مارکسیستی اتخاذ میکنند، مانند دیوید ایوانز، تمایل دارند بر محدودیتهای شهروندی جنسی در سرمایهداری تأکید کنند، نه بر دامنهی شهروندی جنسی، برابری و عدالت از طریق مبارزهی طبقاتی. نیکولا فیلد به طور متناوب دربارهی همبستگی طبقاتی بهعنوان مبنایی برای امتناع و سیاسی کردنِ مبارزات برای برابری و عدالت بحث میکند، اما از موضعی که در آن منافع مشترک و مبارزات مرکزی قاطعانه از طریق واکاوی طبقاتی بیان میشوند. هر دو رویکرد، در بحث گستردهترِ سیاست جنسی و شهروندی صداهایی در اقلیت هستند و این پرسش اجتنابناپذیر را برمیانگیزند که نظریهها و مقولههای مارکسیستی چه سهمی میتوانند در تحلیل هویت، روابط، رفتار، مقررات و تفاوت جنسی داشته باشند. آیا زمینهای برای مشارکت معنادار مارکسیسم در مطالعاتِ رهاییِ اجتماعیِ تنوع جنسی وجود دارد؟
🔸 نظریه و سیاست مارکسیستی در نظریه و سیاستِ سکسوالیته سهمی دارد. سهم آن در ارزش انتقادی مقولههایِ مارکسیستی در واکاوی گرایش جنسی و ارزشها، حقوق و عدالت اجتماعی در جوامع معاصر است. فهرست چهار حوزهای که در ادامه میآید، شکل توسعهنیافتهای است که بر اساس آن این احتمالها بنا شده است. اولاً، تمرکز انتقادی بر فرهنگ، کالاسازی و مصرف که متأثر از مارکسیسم است، بیشک زمینهای مستحکم و بارور برای نقد گفتمانهای معاصر حقوق جنسی، عدالت و فضا در جوامع معاصر است.
ثانیاً، مارکسیستها میتوانند در قالب برداشتی ماتریالیستی از تاریخْ چارچوب انتقادی گستردهتری برای درک سکسوالیته ارائه دهند.
این رویکرد به نکتهی سوم منتهی میشود: اینکه هنوز باید از گستره و عمق نظریهی مارکسیستی در پژوهش و گشودن زمینهای پرثمر برای مطالعات سکسوالیته استفاده کرد... رگههایی غنی از پژوهشگری مارکسیستی وجود دارد که برای پروراندن دیدگاههای انتقادی پیرامون سکسوالیته چندان کندوکاو نشده است.
سرانجام اینکه مارکسیستها در خصوص رهایی و سیاست مبارزه هنوز حرفی برای گفتن دارند. هژمونی، هرچند استفادهی نادرست از یک مفهوم است، هنوز بهعنوان یک چارچوب مفهومیِ مفید هم برای درک استراتژیهای سلطه و هم استراتژیهای مقاومت باقی میماند.... نظریهپردازی مبارزه برای حقوق، آزادیها و عدالت اجتماعی برای افرادِ دارای سکسوالیتههای متفاوت با استفاده از برداشتی ماتریالیستی از تاریخِ سیاست جنسی، سیاست همبستگی جمعی و درک قدرتِ هژمونیکِ تعصبِ جنسی تقویت میشود...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3S1
#پل_رینولدز #فرزانه_راجی #نقد_پدرسالاری #سکسوالیته #سیاست_جنسی
👇🏽
🖋@naghd_com
7 ژانویه 2024
نوشتهی: پل رینولدز
ترجمهی: فرزانه راجی
🔸 مارکسیسم بهوضوح در تحولات مرتبط با مطالعهی سکسوالیته و سیاستِ هویت و جهتگیریِ جنسی از دههی 1970 غایب بوده است. دخالتگریها و بحثهای سیاسیِ اساسی در این حوزه از سوی طیف متنوعی از جامعهشناسان، مورخان و نظریهپردازان فرهنگی است که مواضع متفاوتی پیرامون بحثهای معاصر بین نظریهی دگرباش و ساختگرایی اجتماعی در خصوص ساختِ اجتماعی و فرهنگیِ سکسوالیته در جامعه اتخاذ میکنند. برخلافِ سایر حوزههای نظریهپردازی دربارهی جامعه که میتوان ادعا کرد مارکسیسم با تمرکز بر تحلیلِ ساختاری مناسبات اجتماعی (طبقاتی)، شرایط مادی مناسبات تولید، فرآیندهای کالاییسازی و استثمارِ سرمایهدارانهی ارزش نیرویکار و سیاستِ قدرتِ ایدئولوژیک و سرکوبگر بهعنوان مبنایی برای سرکوب طبقاتی و بیگانگیْ خطوط نظریهپردازی رادیکالی را شکل داده است، این غیبت هم قابلتوجه و هم مشکوک است.
🔸 نوشتههای مرتبط با سیاستِ جنسیت از عناصر موجود در زبانِ مارکسیسم بهعنوان استعاره در راهبردهای حقوق جنسی و عدالت اجتماعی استفاده کردهاند و همهنگام آشکارا با نظریه و سیاست مارکسیستی بهعنوان «بخشی از مشکل» دشمنی کردهاند. بخش عمدهی این زبان همان زبان واکاویهای گرامشی است ــ ایدئولوژی، فرهنگ و هژمونی ــ که با تصاحب آن از سوی پسامارکسیستها و کسانی که «چرخش فرهنگی» در تحلیلهای اجتماعی را دنبال میکنند، خود مشکلساز میشود. کسانی که رویکردی مبتنی بر مفاهیم و ایدههای مارکسیستی اتخاذ میکنند، مانند دیوید ایوانز، تمایل دارند بر محدودیتهای شهروندی جنسی در سرمایهداری تأکید کنند، نه بر دامنهی شهروندی جنسی، برابری و عدالت از طریق مبارزهی طبقاتی. نیکولا فیلد به طور متناوب دربارهی همبستگی طبقاتی بهعنوان مبنایی برای امتناع و سیاسی کردنِ مبارزات برای برابری و عدالت بحث میکند، اما از موضعی که در آن منافع مشترک و مبارزات مرکزی قاطعانه از طریق واکاوی طبقاتی بیان میشوند. هر دو رویکرد، در بحث گستردهترِ سیاست جنسی و شهروندی صداهایی در اقلیت هستند و این پرسش اجتنابناپذیر را برمیانگیزند که نظریهها و مقولههای مارکسیستی چه سهمی میتوانند در تحلیل هویت، روابط، رفتار، مقررات و تفاوت جنسی داشته باشند. آیا زمینهای برای مشارکت معنادار مارکسیسم در مطالعاتِ رهاییِ اجتماعیِ تنوع جنسی وجود دارد؟
🔸 نظریه و سیاست مارکسیستی در نظریه و سیاستِ سکسوالیته سهمی دارد. سهم آن در ارزش انتقادی مقولههایِ مارکسیستی در واکاوی گرایش جنسی و ارزشها، حقوق و عدالت اجتماعی در جوامع معاصر است. فهرست چهار حوزهای که در ادامه میآید، شکل توسعهنیافتهای است که بر اساس آن این احتمالها بنا شده است. اولاً، تمرکز انتقادی بر فرهنگ، کالاسازی و مصرف که متأثر از مارکسیسم است، بیشک زمینهای مستحکم و بارور برای نقد گفتمانهای معاصر حقوق جنسی، عدالت و فضا در جوامع معاصر است.
ثانیاً، مارکسیستها میتوانند در قالب برداشتی ماتریالیستی از تاریخْ چارچوب انتقادی گستردهتری برای درک سکسوالیته ارائه دهند.
این رویکرد به نکتهی سوم منتهی میشود: اینکه هنوز باید از گستره و عمق نظریهی مارکسیستی در پژوهش و گشودن زمینهای پرثمر برای مطالعات سکسوالیته استفاده کرد... رگههایی غنی از پژوهشگری مارکسیستی وجود دارد که برای پروراندن دیدگاههای انتقادی پیرامون سکسوالیته چندان کندوکاو نشده است.
سرانجام اینکه مارکسیستها در خصوص رهایی و سیاست مبارزه هنوز حرفی برای گفتن دارند. هژمونی، هرچند استفادهی نادرست از یک مفهوم است، هنوز بهعنوان یک چارچوب مفهومیِ مفید هم برای درک استراتژیهای سلطه و هم استراتژیهای مقاومت باقی میماند.... نظریهپردازی مبارزه برای حقوق، آزادیها و عدالت اجتماعی برای افرادِ دارای سکسوالیتههای متفاوت با استفاده از برداشتی ماتریالیستی از تاریخِ سیاست جنسی، سیاست همبستگی جمعی و درک قدرتِ هژمونیکِ تعصبِ جنسی تقویت میشود...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3S1
#پل_رینولدز #فرزانه_راجی #نقد_پدرسالاری #سکسوالیته #سیاست_جنسی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
مارکسیسم، نظریهپردازی سکسوالیته و سیاست جنسی
نوشتهی: پل رینولدز ترجمهی: فرزانه راجی نظریهها و مقولههای مارکسیستی چه سهمی میتوانند در تحلیل هویت، روابط، رفتار، مقررات و تفاوت جنسی داشته باشند. آیا زمینهای برای مشارکت معنادار مارکسیسم در …
بيدارزنى
Photo
🟣 شهلا لاهیجی، فعال جنبش زنان و موسس انتشارات روشنگران درگذشت
شهلا لاهیجی متولد سال ۱۳۲۱ از زنان پیشگام در حوزه نشر، پژوهش و فرهنگ بود. وی از اولین امضاکنندگان «کمپین یک میلیون امضا» برای تغییر قوانین تبعیضآمیز علیه زنان و از زنان پیشرو در عرصه برابریخواهی و تحقق حقوق زنان بود. او پس از امضای بیانیه کمپین و پیوستن به آن، همواره در مصاحبهها و عملکردش نیز از این کمپین دفاع کرده و یکی از حامیان جنبش زنان ایران بود.
شهلا لاهیجی از پیشگامان نشر و پژوهش در حوزه زنان پس از انقلاب بود. نشر بسیاری از کتابها در ایرانِ پس از انقلاب با مقاومت و تلاشهای مستمر او ممکن شد. در سال ۱۳۶۲ انتشارات روشنگران را تاسیس کرد و همچنین بنیانگذار موسسه پژوهشی مرکز مطالعات زنان بود. او در طی چهاردهه فعالیت در حوزه نشر، از مؤثرترین زنانی بود که بهرغم محدودیتها و سانسور گسترده، در زمینهی مطالعات زنان کتاب منتشر میکرد.
او در سال ۲۰۰۱ موفق به دریافت «جایزه آزادی نوشتن» از انجمن جهانی قلم (پِن) شد.
بیشک زنانی چون شهلا لاهیجی با تلاشهایشان راه را برای پیشروی زنان در جامعه هموار کردند. چنانچه در جایی از کتاب بهار جنبش زنان، نوشتهی نوشین احمدی خراسانی آمده است: «اولین گردهمایی که در رابطه با زنان پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ شکل گرفت و توانست زنان از گروههای گوناگون را گرد هم آورد، جمع زنان ناشر بود. این جمع صنفی/مدنی در اوایل سال ۱۳۷۶، به پیشنهاد و همت شهلا لاهیجی شکل گرفت...»
⚪️ ما در گروه بیدارزنی، این ضایعه را به خانواده شهلا لاهیجی، همکاران و اهالی فرهنگ، فعالین حقوق زنان و تمام مردم ایران تسلیت میگوییم. اگرچه جای او در نشر ایران و جنبش زنان خالی خواهد ماند، امیدواریم روزی در ایرانی آزاد و برابر شاهد پیشرفت و آزادی زنان سرزمینمان باشیم.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
شهلا لاهیجی متولد سال ۱۳۲۱ از زنان پیشگام در حوزه نشر، پژوهش و فرهنگ بود. وی از اولین امضاکنندگان «کمپین یک میلیون امضا» برای تغییر قوانین تبعیضآمیز علیه زنان و از زنان پیشرو در عرصه برابریخواهی و تحقق حقوق زنان بود. او پس از امضای بیانیه کمپین و پیوستن به آن، همواره در مصاحبهها و عملکردش نیز از این کمپین دفاع کرده و یکی از حامیان جنبش زنان ایران بود.
شهلا لاهیجی از پیشگامان نشر و پژوهش در حوزه زنان پس از انقلاب بود. نشر بسیاری از کتابها در ایرانِ پس از انقلاب با مقاومت و تلاشهای مستمر او ممکن شد. در سال ۱۳۶۲ انتشارات روشنگران را تاسیس کرد و همچنین بنیانگذار موسسه پژوهشی مرکز مطالعات زنان بود. او در طی چهاردهه فعالیت در حوزه نشر، از مؤثرترین زنانی بود که بهرغم محدودیتها و سانسور گسترده، در زمینهی مطالعات زنان کتاب منتشر میکرد.
او در سال ۲۰۰۱ موفق به دریافت «جایزه آزادی نوشتن» از انجمن جهانی قلم (پِن) شد.
بیشک زنانی چون شهلا لاهیجی با تلاشهایشان راه را برای پیشروی زنان در جامعه هموار کردند. چنانچه در جایی از کتاب بهار جنبش زنان، نوشتهی نوشین احمدی خراسانی آمده است: «اولین گردهمایی که در رابطه با زنان پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ شکل گرفت و توانست زنان از گروههای گوناگون را گرد هم آورد، جمع زنان ناشر بود. این جمع صنفی/مدنی در اوایل سال ۱۳۷۶، به پیشنهاد و همت شهلا لاهیجی شکل گرفت...»
⚪️ ما در گروه بیدارزنی، این ضایعه را به خانواده شهلا لاهیجی، همکاران و اهالی فرهنگ، فعالین حقوق زنان و تمام مردم ایران تسلیت میگوییم. اگرچه جای او در نشر ایران و جنبش زنان خالی خواهد ماند، امیدواریم روزی در ایرانی آزاد و برابر شاهد پیشرفت و آزادی زنان سرزمینمان باشیم.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani