بيدارزنى
4.22K subscribers
5.33K photos
1.24K videos
174 files
4.2K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
ایمیل:
bidarzani@gmail.com
Download Telegram
🟣 دو زن در شهرهای ارومیه و خوی با انگیزه ناموسی توسط پدر و همسر سابق خود به قتل رسیدند


به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اعتماد، یک زن با انگیزه ناموسی در ارومیه به قتل رسید.
در این گزارش در خصوص قتل این زن آمده است: “در تاریخ نهم اردیبهشت ماه سال جاری یک زن بیست و چهار ساله به نام «شیروان.ه» و اهل روستای صفاییه خوی با انگیزه ناموسی به قتل رسید. در جریان این حادثه پسرعموی شیروان نیز به دلیل ارتباطی که با شیروان داشت، کشته شد.”

⚪️ همچنین یک زن با انگیزه ناموسی توسط شوهر سابق خود به قتل رسید.

بر اساس این گزارش، “در تاریخ سیزدهم اردیبهشت، یک زن به نام «غزال.م» اهل روستای راژان از توابع ارومیه توسط همسر سابق خود مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به قتل رسیده است”.

#ژن_ژیان_ئازادی
#قتل‌های_ناموسی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
🟣 #بیدارزنی: #سپیده_فرهان زندانی سیاسی سابق و از‌ بازداشت‌شدگان اعتراضات دی‌ماه ۹۶ درگذشت.

پیکر بی‌جان سپیده فرهان (فرح‌آبادی)، زندانی سیاسی سابق، فعال مدنی و از معترضان دی‌ماه ۱۳۹۶، روز جمعه ۱۹ خرداد در منزل شخصی‌اش در کرج پیدا شد علت مرگ هنوز مشخص نیست.

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 «متنی برای سپیده فرهان»


✍🏽 شکیبا عسگرپور


یک) جیوانی باتیستا نقاش قرن هجدهم، نقاشی‌ای از سنت روک به‌تصویر کشیده است: «من از این زخم، نجات پیدا کردم».
سنت روک، در دوران طاعون سیاه به کمک بیماران شتافت، پس از ابتلا به طاعون او را از شهر بیرون کردند. بعد از بهبود باز به شهر بازگشت، اما در پی تغییر چهره بر اثر عوارض بیماری، کسی او را به خاطر نیاورد و به جرم بیگانگی با مردمان، محکوم به زندان شد. سنت روک در نقاشی‌های به‌جای مانده، همواره در حال نشان دادن زخم طاعون پای خود است. اشاره‌ای همیشگی به ظلم‌های متحمل شده و حقانیتی که رنج او خود گواه آن بود.

دو) دی ماه ۹۶، یکی از نقاط عطف خیزش تهیدستان و مطرودین شهری و روستایی در کلیت تاریخ مبارزات آنان در حدفاصل سال ۷۰ تا زمان فعلی است. این اعتراضات، مجرایی برای مرئی‌سازی و ابراز خشمِ هیچ‌بودگانی بود که به واسطه‌ی "خشم مشروع" خود، نظم مسلط و جنونِ سرکوب را به‌لرزه درآورده و در خیابان‌ها و دانشگاه‌ها مرئی و نمایان شدند. از دختران خیابان انقلاب تا تمامی کارگران، دانشجویان، بی‌ثبات‌کاران و بی‌شمار جان‌باختگان این خیزش، همگی به سیاسی‌ترین وجه ممکن با عاملیت و سوژگی سیاسی، مشقِ تعیین حق سرنوشت کردند. اگر این خیزش‌های شهری را مادیت‌یافتگی سیاست ورزیِ تمامی این مطرودان در نظر بگیریم، آنگاه درخواهیم یافت که بازنمود تناقضات ساختاری حاکمیت و فقر حداکثری بر جامعه با افول هر جنبش، هرگز نابود نشد. ایستادن علیه نظامی از فقر، فساد و سرکوب، خشونت و ارتجاع، پیشتر تبعات خود را از خانه تا خیابان متکثر کرده بود و هر زندانی، گواهی تاریخی از مبارزه است.

سه) روال آزادی زندانیان (خاصه سیاسی) بدین‌صورت است که خانواده و جمعی از رفقا بعد از مراحل اداری و صدور نامه‌ی آزادی با دسته‌های گل و جمعیت‌های چند نفره، پشت درب زندان، منتظر خروج زندانی خود می‌مانند. شادیِ این مورد به‌ویژه در زمانی‌ست که آزادی، در پی بازداشت موقت نیست و تهیه‌ی وثیقه‌های کمرشکن، هنوز رمقی را برای نزدیکان باقی گذاشته است.
عصر روز دوشنبه ۱۴ تیرماه ۱۴۰۰ درب زندان قرچک ورامین باز شد و تو، بی‌اینکه ضرورتی بر اطلاع رسانی را احساس کنی، تنها و با ساکی در دست با اولین تاکسی به خانه برگشتی. از آنجا بود که به وکیل، رفقای نزدیک و چند دوست آواره و تبعیدی در نقاط مختلف خبر دادی: «دیگه نگهم نداشتن بابا، گفتن آزادی» و خندیدی.

از ۱۲دی ماه ۹۶ که عاصی و متعهد، نعره و فریادت در میان خشم مابقی دانشجویان معترض و مردمِ بُریده از فقر و سرکوب، حل شد تا فردای آزادی و آخرین ساعات زندگی‌ات، زندان و مصائب زندان را به دوش کشیدی. و مگر آزادی با بیرون آمدنِ از زندان حاصل می‌شود؟ در دادگاه‌های بدوی و تجدیدنظرت شرکت نکردی، قضات دادگاه انقلاب، در نبود تو برایت حکم بریدند. قاضی احمدزاده ۶ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق صادر کرد که در تجدیدنظر به ۲ سال حبس تعزیری تبدیل شد...تو لجباز بودی، سرسخت بودی، جان‌سخت بودی، از نگارش هر نامه و تلاشی برای تقلیل ماه‌های حبس بیزار بودی. از حق یک‌سوم گذران حبس و آزادی آن استفاده نکردی و با پای مجروح، با تن کتک خورده زیر شوکر و باتومِ ضد شورش قرچک در روز سیاه ۲۳ آذر ۹۹ باز هم حبس کشیدی. آخر، تو و هم‌بندی‌هایت مانع از ربایش گلرخ ایرایی از بند شده بودی. تو همانی بودی که پیشتر به دستور نگارش نامه‌ی آزادی مشروط از سوی وزارت اطلاعات، «نه» گفته بودی. «نه»ی تو به اطلاعات، منجر به تبعیدت به قرچک شد. ماندی، ماندی، ماندی...حبس کشیدی تا زمانی که اعلام کردند تمام شد: آزادی.

چهار) آزادی‌ات حاصل شد. اما درهم‌تنیدگی وضعیت نابه‌سامان سیاسی، اقتصادی و هر آنچه چشمان ناباورت را نگران‌تر می‌کرد، تو را به مهاجرت وا داشت. مهاجرتی از سر استیصال، با شرایط اسف‌بار ۱۰ ساعت کار در کارخانه تولید پوشاکی در غربت... ایستادی، جنگیدی تا زندگی کنی. به ایران بازگشتی. ژینا را کشتند، قیام شد. خواهران، برادران و کودکان‌مان را کشتند، چشمان نظاره‌گر بی‌شماری را کور کردند و اعدام کردند و شعله‌های قیام همه‌جا سرکشید. برای بقا جنگیدی، زندگی را ناممکن دیدی، زنده نماندی و برای همیشه رفتی.

پنج) سپیده فرهان از فعالان سیاسی متعهد و زندانیان سیاسی سابق، عصر جمعه ۱۹ خردادماه‌ از میان ما رفت. او در زمره‌ی فعالین بی‌ادعایی بود که ایستادگی و فعالیت به دور از روند سلبریتی‌‌بودگی سیاسی را همواره چون اصلی بنیادین در نظر داشت. او چه در زمان بازداشت چه پس از آن، راوی و صدای زندانیان سیاسی و غیرسیاسی بی‌شماری بود. نگاه موشکافانه‌ی وی از تحلیل شرایط سرکوب خاصه در زندان‌ها در گزارشات و مصاحبه‌های او برجای مانده است.
سپیده فرهان، راوی طاعون زمانه‌اش بود. او زخم‌های خود را از یاد نبرد، بلکه هر زخم، اشاره‌ای همیشگی به ظلم متحمل شده و حقانیتی شد که رنج‌اش گواه آن بود.

یادت سرخ و جاویدان
@bidarzani
تحصن همچنان ادامه دارد! تهدید و فشار مضاعف بر دانشجویان

بنا بر گزارشات واصله، حدود ۵۰ نفر از دانشجویان دانشگاه هنر حوالی ساعت ۵ عصر در پردیس باغ ملی این دانشگاه در اعتراض به اجباری شدن مقنعه، دست به تحصن زدند که پس از گذشت بیش از ۷ ساعت همچنان ادامه دارد.

در ساعات اولیه تحصن رئیس حراست این دانشگاه، دانشجویان را به باز کردن درهای دانشگاه به روی مامورین امنیتی تهدید کرد. اما دانشجویان به تحصن خود تا بدین لحظه ادامه داده‌اند.

در حال حاضر وضعیت این دانشجویان مساعد نیست. آب دانشگاه قطع شده‌است و به دیگر دانشجویان اجازه‌ی رساندن آب و غذا و حتی استفاده از سرویس بهداشتی به این دانشجویان داده‌ نمی‌شود. حضور پرتعداد نیروهای حفاظت فیزیکی در داخل دانشگاه و حضور همزمان نیروهای لباس شخصی در خارج از دانشگاه فشار مضاعفی بر دانشجویان وارد کرده‌است.

مسئولیت صدمات وارده به دانشجویان متحصن بر عهده‌ی حراست این دانشگاه است.


#دانشگاه_هنر
#اعتراضات_دانشجویی
4⃣8⃣7⃣0⃣
🆔@senfi_uni_iran
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سپیده فرهان،
گلویِ سرخِ اعتراض و سرودخوانِ آزادی

(نسخه‌ی کم‌حجم)


تعهد به پرنسیب سیاسی و ایمان و باور به فعالیت سیاسیِ به دور از روند سلبریتی شدگی و بوق و کرنای رسانه‌ای، همچون دُرّی نایاب در زمانه‌ی فعلی است. این مهم، خاصه یکی از اسلوب‌های همیشگی و ارزش‌های نیروهای چپ به درازای تاریخ مبارزات سیاسی چپ بوده است.
سپیده فرهان عصر روز جمعه ۱۹ خردادماه از میان ما رفت. زنی سرشار از زندگی و تجسمِ مقاومت که دقیقه‌ای هم‌رنگ بازار رسانه‌های حقوق بشری و «پابلیک فیگور سیاسی بودن» نشد. ما در صدای ماهی سیاه یاد رفیق مبارز و متعهدمان را تا همیشه و به نام آزادی، زنده نگاه خواهیم داشت.



@Blackfishvoice1
Forwarded from نقد
▫️ نقش پویایی خواست‌ها
▫️ پیرامون «منشور»ها و «برنامه»ها


14 ژوئن 2023

نوشته‌ی: کمال خسروی

🔸 تحلیل مشخص از شرایط مشخص به معنای عزیمت از وضع موجود نیست، عزیمت از امر مشخص است. تعّیناتی که هم‌راهی، هم‌هنگامی و هم‌دوسی‌شان به امر مشخص در مقام مشخصِ اندیشیده هویت می‌بخشند، فقط مرکب از امور واقع نیستند. در ترکیب تعیّناتِ امر مشخصْ هم امور واقع دخیل‌اند، هم فرانمودهایی که خود را هم‌چون امر واقع می‌نمایانند و هم، مهم‌تر از هر چیز دیگر، گرایش‌های رو به زوال یا به ‌سوی بالندگی، و بالقوگی‌های رو به انکشاف. جای‌گزین‌ کردن وضع موجود به‌جای امر مشخص و عزیمت از آن با ادعای «واقع‌بینی»، نه فقط به ابتذالِ سطحی‌نگری فرو می‌افتد و خودْ به جزئی ایدئولوژیک در ترکیب امر مشخص بدل می‌شود، بلکه مهم‌تر از هر چیز دیگر، گرایش‌ها و بالقوگی‌های پویای امر واقع را نادیده می‌گیرد. بی‌گمان بزرگ‌ترین دشواری تحلیل امر مشخص، تشخیص امور واقع از گرایش‌های پویای آن است. این‌جاست که خطاها ممکن، بسا گریزناپذیر، می‌شوند. یگانه راه تشخیص و تمایز گرایش‌ها و بالقوگی‌ها، تاریخیتِ امر مشخص است، بی‌آن‌که تاریخیت به دام تاریخ و تاریخی‌گری افتد: چه در استناد به پیشینه و چه در عطف به پیش‌گوییِ غایت‌شناختی. کشف هم‌دوسی‌های بنیادینِ امر مشخص، و از آن‌جا، استنتاج چیزی که بتوان آن ‌را منطق ویژه‌ی موضوعِ ویژه نامید، کاری است دشوار و نه همواره قرین کام‌یابی. از این‌ رو، چه در طرح تعیّن‌ها و چه در نقد واکاوی‌ها چاره‌ای جز تلاش و فروتنی نیست.

🔸 معضل فراهم‌آوری، تدوین و صورت‌بندی مواد «منشور»ها و «برنامه»ها و تناقضات صوری و محتواییِ مواد آن‌ها در اساس ناشی از همین تنش بین تعین ناظر بر امر واقع و تعین معطوف به گرایش و بالقوگی در چارچوب یک بند یا بین بندهاست. حتی تناقضاتی صوری از این دست که روشن نیست ماده‌ای از منشور یا برنامه به‌مثابه‌ی «خواسته» صورت‌بندی شده یا به‌عنوان «فرمان»، یعنی روشن نیست که این ماده، صورت‌بندی «خواسته»ای از یک مرجع قدرت (نهادین، سیاسی یا اقتصادی) است یا فرمانی برنامه‌ای برای وضع یا برنهادن موقعیتی نهادین‌، ‌سیاسی یا اقتصادی، از این تنش منشاء می‌گیرند که نقطه‌ی عزیمت آن‌ها بین وضع جاری امور یا بالقوگی‌های تحول و تطور آن در نوسان است. همین نوسان بین «خواسته» و «فرمان» است که به تناقضات صوری دیگر راه می‌برد. مثلاً موجب می‌شود بندها یا موادی از منشور به‌مثابه‌ی «حداقل» توصیف شوند، در حالی ‌که بنا بر ترکیب بانیان منشور، شکل «حداکثر» آن‌ها قابل تصور نیست. یا موادی به‌مثابه‌ی «فرمان» طرح می‌شوند، در حالی‌ که ضامن اجرایی یا نیروی سیاسی و اجتماعی پشتوانه‌ی آن‌ها به‌روشنی تعریف نشده ‌است. معضل از یک ‌سو تلاش برای تقلیل‌ نیافتن و محدود نماندن به به‌اصطلاح «واقع‌بینی» و سطح موجود «خواست»هاست، و از سوی دیگر، فاصله‌ گرفتن از خیال‌پردازی‌های سیاسی و اجتماعی‌ای که از افق مبارزه‌ی سیاسی فراتر می‌روند یا چیزی جز تکرار کلیشه‌های بی‌هوده و بی‌محتوا نیستند. حل این کشاکش از یک ‌سو مستلزم به ‌رسمیت ‌شناختن مشروعیت منشورها و برنامه‌های مترقیِ متفاوت و گاه متناقض، و از سوی دیگر، گفت‌وگوی انتقادی بین آن‌ها و پیرامون آن‌هاست.

🔸 تلاش جُستار پیش‌ِ رو کاوش در سرشت خواست‌ها و ژرف‌کاوی در معیارهای تمایز تعینات ناظر بر امر واقع و بر گرایش‌ها و ادای سهمی در این گفت‌وگوی انتقادی است. هدفْ واکاوی و نقدِ چالشی است که رویکرد چپ انقلابی در کشاکش و تنش بین «وضع موجود» و چشم‌انداز رهایی با آن روبه‌روست و پیش‌نهادن معیار تازه‌ای برای سرشت‌نشان خواست‌های جنبش انقلابی، هم‌راه با طرح نمونه‌وار صورت‌بندی برخی خواست‌ها بر پایه‌ی این معیار.


🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3wn

#کمال_خسروی
#قدرت_انقلابی #مبارزه‌_طبقاتی #چپ_رادیکال
#منشور #برنامه_حداقل

👇🏽

🖋@naghd_com
ضرب و شتم شدید دانشجویان متحصن در دانشگاه هنر

بنا بر اخبار واصله حدود ساعت ۲:۳۰ بامداد دانشجویان متحصن در دانشگاه هنر توسط حمزه‌ برزویی کوتنایی، رئیس حراست این، دانشگاه مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته‌اند. همچنین حال چند تن از دانشجویان وخیم گزارش شده‌است.
با وجود فشار و تهدید‌های مدوام حراست دانشجویان هنوز در دانشگاه هستند و اجازه‌ی خروج به دانشجویان داده نمی‌شود.

پیش از این هم حراست دانشگاه مانع از رساندن آب و غذا به دانشجویان و استفاده از سرویس‌های بهداشتی شده بود. همچنین حراست تهدید کرده‌است که به مامورین لباس شخصی اجازه ورود خواهد داد.

#دانشگاه_هنر
#اعتراضات_دانشجویی
4⃣8⃣7⃣1⃣
🆔@senfi_uni_iran
بيدارزنى
Photo
🟣 حجاب اجباری زنان را می‌کشد: روایت جان‌باختن زهرا قرباغی، کارگر کارگاه تولید لوله پولیکا


حجاب اجباری یک عامل ناامن‌کننده در فضاهای کارگری است. تاکنون چند زن به دلیل حجاب اجباری جان خود را در محیط‌های کاری از دست داده‌اند. این روایتی درباره زهرا قرباغی است:


⚪️ زهرا قرباغی، کارگر ۲۶ ساله، متولد روستای تقی آباد سالار از توابع شهر فیروزه در استان خراسان رضوی، از مدتی پیش به‌همراه همسرش، ابوالفضل و دو فرزند خردسالش، برای کار در یک کارگاه تولید لوله‌های پولیکا به نیشابور نقل مکان کرده بود. او روز یک‌شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، به‌دلیل گیر کردن شال (حجاب اجباری) در دستگاه دکلِ تزریق پلاستیک، جان خود را از دست داد و یک‌روز بعد در روستای زادگاهش به‌خاک سپرده شد.

این روایت، خلاصه‌ای از زندگی و مرگ یک زن کارگر در نیشابور است که توسط زمانه احراز هویت شده است.
یک منبع نزدیک به این کارگر جان‌باخته در نیشابور که نخواست نامش فاش شود، درباره چگونگی جان‌باختن زهرا قرباغی به زمانه می‌گوید:

▪️زهرا همیشه با مقنعه باید سرکار حاضر می‌شد اما آن روز برای اینکه فرزند خود را به دکتر ببرد، مرخصی ساعتی گرفت و یک ربع مانده به پایان شیفت کاری به کارگاه بازگشت. زهرا با عجله به سرکار خود برگشت و فرصت نداشت تا شال خود را با مقنعه عوض کند.
به‌گفته این منبع مطلع، شال زهرا ناگهان داخل دستگاه تزریق پلاستیک گیر کرد و سر او کاملا متلاشی شد. همسر کارفرما هم همان‌موقع در کارگاه بود که با دیدن این صحنه غش کرد. پس از جان‌باختن این کارگر جوان، به‌دنبال تماس با مرکز ۱۱۰، مأموران انتظامی به کارگاه آمده و بعد از تنظیم صورت‌جلسه، کارگاه را پلمپ کردند.

برپایه اعلام رسانه‌های دولتی در ایران، رضا علیزاده، جانشین فرمانده انتظامی شهرستان نیشابور، روز یک‌شنبه ۱۴ خرداد ماه، از تشکیل پرونده قضائی برای این رویداد خبر داده است.
یکی از منابع مطلع اما در رابطه با آغاز روند قضائی این پرونده به زمانه می‌گوید:

کارفرما در برابر مأموران انتظامی اعلام کرد که تا فیلم دوربین‌های مداربسته بازبینی نشود، هیچ‌ چیزی را نمی‌پذیرد. یک روز بعد و به‌دنبال شکایت خانواده زهرا قرباغی، پس از بررسی فیلم دوربین‌ها توسط قاضی دادگاه، کارفرما، "اتفاقی بودن حادثه" را تأیید و پرداخت غرامت نقدی را قبول کرد.

این منبع نزدیک به زهرا قرباغی، درباره وضعیت بیمه این کارگر جان‌باخته به زمانه می‌گوید:
زهرا پیش از این در یک تالار پذیرایی مشغول به‌کار بود و همسرش هم در یک مبل‌شویی کار می‌کرد. او قبلا بیمه نداشت و کارفرمای تولید لوله پولیکا برای زهرا بیمه رد نکرده بود و فقط کارگاه خودش را بیمه کرده بود.

طبق تحقیقات انجام شده، در منطقه صنعتی کریم‌آباد، واقع در بلوار رسالت در شهرستان نیشابور، شمار زیادی کارگاه غیر مجاز، عمدتا برای تبدیل ضایعات پلاستیک به لوازم پلاستیکی نظیر لوله‌های آبیاری، جعبه‌های میوه و تولید کلید و پریز وجود دارد که اکثر کارگران شاغل در این کارگاه‌ها، فاقد بیمه و با حداقل دستمزد مشغول به‌کار هستند. همچنین پرس و جوها نشان می‌دهد درصد بالایی از این کارگران، زن هستند که کارفرمایان برای پرداخت دستمزد کمتر، آنها را استخدام کرده‌اند.

▪️برپایه اعلام منابع نزدیک به خانواده زهرا قرباغی، برادر ۱۶ ساله این زن کارگر هم که زیر سن قانونی و احتمالا بدون بیمه در پروژه در حال ساختِ «پدیده شاندیز» مشغول به‌کار بوده، به‌دلیل سقوط از ارتفاع، جان خود را از دست داده است.

⚪️ منبع: زمانه

#ژن_ژیان_ئازادی
#زنان_کارگر
#تبعیض_سیستماتیک
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
🟣 ممنوعیت سقط جنین باعث مرگ زن جوانی در نیشابور شد

به گزارش‌خبرگزاری‌های وابسته به جهموری اسلامی، دیروز زن ۳۰ ساله‌ای که مادر دو فرزند بوده است، پس از اقدام به ختم خودخواسته بارداری سومش در منزل، در اثر خونریزی زیادِ پس از مصرف قرص، جان خود را از دست داد.

پیرو اعلام این خبر، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی نیشابور از یک طرف گفته است که عوارض ناشی از سقط جنین توسط افراد فاقد صلاحیت و در مکان‌های غیرمجاز، بسیار خطرناک است و در اکثر موارد، خونریزی و عفونت ناشی از سقط غیرایمن، جان مادر را تا سر حد مرگ تهدید می کند و از طرف دیگر گفته است که اقدام به سقط جنین بدون مجوزهای قانونی جرم است و برای مجرمین اشد مجازات در نظر گرفته خواهد شد.

⚪️ طرح جوانی جمعیت، سیاست‌های فرزندآوری حاکمیت و‌ به‌تبع آن، ممنوعیت و جرم‌انگاری #حق_سقط_جنین جان زنان، افراد ترنس و نان‌باینری بسیاری را روزانه می‌گیرد. فاجعه‌ای از خشونت سیستماتیک علیه زنان که در کنار سایر آپارتایدهای جنسیتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تنها بخشی از ستم‌های جاری و‌ روزانه علیه زنان است.

#ژن_ژیان_ئازادی
#حقوق_باروری_آگاهانه
#حق_سقط_جنین_امن

@bidarzani
🟣 روز گذشته، ۲۴ خرداد قرار بازداشت موقت ژینا مدرس گرجی، روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان مجددا به مدت ۱۰ روز تمدید شد. وی در تاریخ ۲۱ فروردین برای بار دوم طی قیام ژینا بازداشت شد.

شبکه حقوق بشر کردستان پیشتر در تاریخ ۲۰ اردیبهشت از انتقال ژینا مدرس گرجی به بند عمومی زندان زنان کانون اصلاح و تربیت سنندج خبر داده بود. این فعال حقوق زنان یک ماه نخست بازداشت خود را در سلول انفرادی این زندان گذرانده و روزانه برای بازجویی به اداره اطلاعات سنندج منتقل شده است.

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 هنگامه چوبین، مادر دادخواه آرتین رحمانی، به دادسرا احضار شد

آرتین رحمانی، کودک ۱۷ ساله‌ای بود که در ۲۵ آبان ۱۴۰۱ و‌ در خلال قیام ژینا در ایذه به‌ضرب گلوله‌ی ماموران امنیتی کشته شد.

بر اساس برگه احضاریه، این مادر دادخواه برای روز ۲۷ خردادماه به دادسرا احضار شده است.
هنگامه چوبین در حساب کاربری توییتر خود نوشته است:

«من مادر آرتین رحمانی پیانی به جرم #دادخواهی از خون به ناحق ریخته پسرم و برادرم که چندین ماه است بدون تفهیم اتهام در زندان محبوس کرده‌اند به دادسرا احضار شدم. در اینجا اعلام می‌کنم که احضار به دادسرا نه در منِ دست از جان شسته رعب و وحشتی ایجاد می‌کند و نه خللی در عزم و اراده راسخم در جهت بیان حقیقتِ شب بیست و پنج آبان ماه شهرستان ایذه. نیک می‌دانم که این راهی که در آن گام گذاشتم، پایانش جان سپردنم در راه آزادی و عدالت است…»


⚪️ آرتین رحمانی، نوجوان متولد ۱۳۸۴ در جریان اعتراضات ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در ایذه، بر اثر شلیک گلوله نیروهای امنیتی جان خود را از دست داد.
فواد چوبین، دایی آرتین رحمانی نیز ۲۲ فروردین سال جاری توسط نیروهای امنیتی در ایذه بازداشت شد. او در دوران بازداشت به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.

هنگامه چوبین پیش‌تر نیز از تحت فشار گذاشتن برادر خود برای گرفتن اعتراف اجباری خبر داده بود.

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
#مادران_دادخواه

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 استعار‌ه‌ی جهنم در زندان قرچک به واقعیت تبدیل شده است

⚪️ گزارش ارسالی به #بیدارزنی


«امروز بیست‌‌وپنجم خردادماه، پنجمین روزی است که تعدادی از بندهای زندان قرچک به سیستم سرمایشی (کولر) دسترسی ندارند. تحمل فضای داخل بندها بسیار دشوار بوده و حضور در هواخوری نیز به سبب گرمای طاقت‌فرسا ناممکن است.
رعایت بهداشت شخصی برای همه‌ی زندانیان عملا ناممکن شده، شرایط بند و اقلام بهداشتی موجود، جواب‌گو نیستند و تعداد حمام‌های سالم و قابل‌استفاده پاسخ‌گوی تعداد زندانیان بندهایی که سیستم سرمایشی ندارند، نیست. اقلام بهداشتی مانند مام، با کیفیت بسیار پایین عرضه می‌شود و آن هم گاهی با تعداد کم.

شرایط در این روزها به نحوی است که زندانیان متوسل به استفاده از بطری‌های یخ‌زده‌ی آب شده‌‌اند و بطری‌های یخ‌زده را روی تن و صورت‌شان می‌گذارند تا از گرمازدگی جلوگیری کنند؛ اما تعداد یخچال‌های موجود و سالم هم جواب‌گوی یخ‌زدن تعداد بطری‌های آب موردنیاز نیست.

اگر پیش‌تر، استعاره‌ی جهنم را برای توصیف شرایط زندان قرچک به کار می‌بردیم، در ۵روز گذشته این استعاره به واقعیت قرچک تبدیل شده است.

▪️این در حالی است که دو هفته‌ی گذشته و در روز بازدید سه‌ساعته‌ی مقامات خارجی _ متشکل از ۳۶ سفیر و دیپلمات و نماینده سازمان‌های بین‌المللی _ که با هدف نشان دادن خدمات و تسهیلات متنوع و بی‌شائبه به زندانیان زن و آشنایی بازدیدکنندگان با اصول زندانبانی اسلامی انجام شد، تمامی فضاهایی که به بازدیدکنندگان نشان دادند، مجهز به وسایل سرمایشی بودند، وسایلی که پس از بازدید به انبار زندان انتقال داده شدند!
همچنین سال گذشته نیز ۱۲ عدد کولرگازی توسط خیرین خریداری و به زندان تحویل داده شد که این کولرها در اتاق‌های مسئولان زندان نصب شدند؛ همان اتاق‌هایی که در ماه‌های اخیر به کمک مبالغ دریافتی از خیرین نوسازی، عریض‌تر و مجهزتر شدند.

پیش‌تر و به هنگام حضور زندانیان سیاسی در بند هشت این زندان، امکان اطلاع‌رسانی درخصوص وضعیت اسفناک تاحدی ممکن بود؛ اما امروز به سبب نبود هیچ زندانی تریبون‌داری در قرچک، زندانیان این زندان در سکوت خبری با مشکلات بی‌شمارشان دست به گریبانند و به‌نوعی رها شده‌اند:

صدای زندانیان بی‌صدای زندان زنان قرچک باشیم.»


#ژن_ژیان_ئازادی
#زندان_قرچک_ورامین
#تبعیض_سیستماتیک

@bidarzani
🟣 امروز تولد مجیدرضا رهنورد است

مجیدرضا رهنورد، متولد ۲۶ خرداد ۷۸، ورزشکار و از بازداشت‌شدگان قیام ژینا، به فاصله‌ی ۲۳ روز از زمان بازداشت، با حکم دادگاه انقلاب مشهد در ۲۱ آذر سال گذشته اعدام شد. مجیدرضا رهنورد در محرومیت کامل از حقوق قضایی و حق دسترسی به وکیل و با اخذ اعترافات اجباری و دست شکسته و آثار مشهود شکنجه‌ بر تن خود، به دار آویخته شد. معترضی سرافراز که خواهان شادی جمعی و زندگی بود.

#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم


@bidarzani
🟣 به‌گزارش شورای صنفی دانشجویان کشور: «بنا بر اطلاعات بدست آمده و در ادامه سرکوب گسترده دانشجویان، #مهشید_اسحاقی، دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ارشد فلسفه هنر دانشگاه هنر تهران که به تازگی از پایان نامه خود دفاع کرده بود، در ۹ خرداد توسط نیروهای امنیتی در شهرکرد بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است.
بنا بر اطلاعات رسیده، وی پس از انتقال به بند ۲۰۹ به مدت ۱۰ روز در  انفرادی محبوس بوده است. تا بدین لحظه اطلاعاتی از اتهامات او در دست نیست.»

⚪️ تصویری از این دانشجو منتشر نشده است.


#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 سالن‌های مطالعه‌ی دانشکده‌ی حقوق و‌ علوم‌سیاسی دانشگاه تهران، تفکیک جنسیتی شد

⚪️ خبر ارسالی به #بیدارزنی :

«طی حرکتی سرکوب‌گرایانه از جانب محمدصادق کوشکی، چهره‌ی اصول‌گرایی که در خصوص اعدام‌های اخیر موضع‌گیری‌های نقدبرانگیزی داشته، سالن‌های مطالعه‌ی دانشکده‌ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران تفکیک جنسیتی شد.

این در حالی‌ست که پیش از این، محمد صادق کوشکی، معاون فرهنگی دانشکده، اقداماتی در راستای پرونده‌سازی، تعلیق و تهاجم‌های کلامی و فیزیکی به دانشجویان این دانشکده داشته است.
متاسفانه هیچ کدام از این اقدامات، از جانب ابراهیم متقی، ریاست دانشکده مورد پیگیری واقع نشده است.

ما در خصوص ادامه فشارها بر دانشکده‌ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ابراز نگرانی می‌کنیم.»


#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری

@bidarzani
.
🟥بیانیه دانشجویان دانشگاه تهران در اعلام همبستگی با دانشجویان دانشگاه هنر

«هرکجا قدرت هست، مقاومت هم هست»

در ادامه روند سرکوب و قدرت‌نمایی حاکمیت بر دانشگاه و دانشگاهیان پس از قیام ژینا، دانشگاه هنر تهران در قانونی جدید از اعلام اجباری بودن پوشش مقنعه برای دانشجویان دختر خبر داد، اقدامی که در پی آن دانشجویان این دانشگاه دست به تحصنی اعتراضی زدند که تا ساعاتی از نیمه‌شب ادامه یافت و با سرکوبی شدید از سوی دانشگاه با همکاری حراست و نیروهای امنیتی مواجه شد.
ما دانشجویان دانشگاه تهران، ضمن حمایت از دانشجویان دانشگاه هنر و اعلام هم‌بستگی با آنان، اقدام مسئولان این دانشگاه را که هدفی جز قدرتنمایی‌‌ای پوشالی ندارند، به شدت محکوم می‌کنیم و اعلام می‌داریم سیاست سرکوب حداکثری که به صورت هماهنگ در دانشگاه‌ها در آستانه به پایان رسیدن سال تحصیلی شدت گرفته هم‌چون دیگر اشکال سرکوب در نهایت شکست خواهد خورد. بر ما آشکار است که هدف از اعمال فشارهای بیشتر در قالب قانون بر دانشجویان، آن هم درست در آستانه خالی شدن دانشگاه، مقدمه‌سازی‌ای است برای پادگانی‌تر کردن دانشگاه‌ها از آغاز سال تحصیلی پیش رو، با این گمان که پایان این سال تحصیلی به معنای پایان فعالیت‌های دانشجویی و سکوت دانشجویان است. اما هشدار می‌دهیم همانطور که اکنون در مقابل این قوانین سکوت نمی‌کنیم، تا آخرین لحظه حضور در دانشگاه در مقابل تمامی این اقدامات سرکوبگرانه می‌‌ایستیم، حتی در صورت عدم حضور مستقیم در دانشگاه نیز به مقاومت ادامه خواهیم داد و با بازگشت به دانشگاه در سال جدید نیز به هیچ وجه از راه آمده در این چند ماه به عقب بازنمی‌گردیم و جلوی سرکوب دانشگاه خواهیم ایستاد.

مقاومت ما زنده است و زنده خواهد ماند.

#بیانیه
#دانشگاه_تهران
#دانشگاه_هنر
4⃣8⃣7⃣8⃣
🆔@senfi_uni_iran