بيدارزنى
Photo
🟣 #دنیا_فرهادی، دانشجوی معماری دانشگاه آزاد اهواز، روز چهارشنبه ۱۶ آذر در مجاورت رودخانه کارون ناپدید شد و سپس جسد بیجان وی پیدا شد.
بنابه اخبار واصله دنیا روز ۱۶ آذر در اعتراضات دانشجویی حضور یافته و همان جا با بسیجیهای دانشگاه درگیری کلامی داشته است.
وی ساعت ۹ شب با یکی از دوستان خود که هویت او مشخص نیست قرار داشته و این را با تماسی به اطلاع مادر خود میرساند. وی ساعت ۱۰ شب نیز تماس ناموفقی با پدر خود داشته و پس از آن ناپديد شده است.
گفته میشود خانواده وی پس از آنکه نگران فرزند خود شدهاند گوشی وی را ردیابی کرده و متوجه میشوند کنار پل کارون آخرین محل حضور دنیا بوده است. پس از آنکه در محل حضور پیدا میکنند با خونی ریخته شده روی زمین مواجه میشوند. آزمایشها نشان داده است که خون متعلق به دنیا فرهادی بوده است.
تا چهار روز نیروهای امنیتی اجازه حضور غواص برای پیدا کردن دنیا در رود کارون را نمیدهند تا اینکه بعد از چهار روز جسد بیجان وی توسط ماهیگیرهای کوت عبداله پیدا شده و خانواده متوجه شدهاند دخترشان تیر خورده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
بنابه اخبار واصله دنیا روز ۱۶ آذر در اعتراضات دانشجویی حضور یافته و همان جا با بسیجیهای دانشگاه درگیری کلامی داشته است.
وی ساعت ۹ شب با یکی از دوستان خود که هویت او مشخص نیست قرار داشته و این را با تماسی به اطلاع مادر خود میرساند. وی ساعت ۱۰ شب نیز تماس ناموفقی با پدر خود داشته و پس از آن ناپديد شده است.
گفته میشود خانواده وی پس از آنکه نگران فرزند خود شدهاند گوشی وی را ردیابی کرده و متوجه میشوند کنار پل کارون آخرین محل حضور دنیا بوده است. پس از آنکه در محل حضور پیدا میکنند با خونی ریخته شده روی زمین مواجه میشوند. آزمایشها نشان داده است که خون متعلق به دنیا فرهادی بوده است.
تا چهار روز نیروهای امنیتی اجازه حضور غواص برای پیدا کردن دنیا در رود کارون را نمیدهند تا اینکه بعد از چهار روز جسد بیجان وی توسط ماهیگیرهای کوت عبداله پیدا شده و خانواده متوجه شدهاند دخترشان تیر خورده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 #نوشین_کشاورزنیا، پژوهشگر اجتماعی و فعال حقوق زنان به پنج سال حبس تعریزی محکوم شد.
نوشین کشاورزنیا، پژوهشگر اجتماعی و از بنیانگذاران «کار بدون آزار» در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام اجماع و تبانی به جهت اقدام علیه امنیت ملی به پنج سال زندان محکوم شد. کشاورزنیا در دادگاه بدوی که در روز ۲۱ شهریور به ریاست قاضی علی مظلوم برگزار شده بود، به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده بود که این حکم در دادگاه تجدیدنظر بدون هیچ تغییری تائید شده است.
او روز پنجم اردیبهشت ماه سال جاری، پس از احضار از سوی مقامات امنیتی، بازداشت و به زندان اوین منتقل و پس از دوازده روز با قرار وثیقه یکمیلیاردتومانی آزاد شده بود.
نوشین کشاورزنیا که از سال ۱۳۸۱ فعالیت در حوزه زنان را شروع کرده بود، در چندسال اخیر عمده فعالیتش بر آموزش زنان و مردان شاغل برای ایجاد محیطهای کاری امن و بهدور از آزار و خشونت متمرکز شده بود. در کیفرخواست ارائهشده در دادگاه اتهام او تلاش برای ایجاد نارضایتی و شورش عمومی از طریق توجه افکار عمومی به ماجرای خشونت و ایجاد مطالبه کاذب برابری جنسیتی مطرح شده بود.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
نوشین کشاورزنیا، پژوهشگر اجتماعی و از بنیانگذاران «کار بدون آزار» در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام اجماع و تبانی به جهت اقدام علیه امنیت ملی به پنج سال زندان محکوم شد. کشاورزنیا در دادگاه بدوی که در روز ۲۱ شهریور به ریاست قاضی علی مظلوم برگزار شده بود، به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده بود که این حکم در دادگاه تجدیدنظر بدون هیچ تغییری تائید شده است.
او روز پنجم اردیبهشت ماه سال جاری، پس از احضار از سوی مقامات امنیتی، بازداشت و به زندان اوین منتقل و پس از دوازده روز با قرار وثیقه یکمیلیاردتومانی آزاد شده بود.
نوشین کشاورزنیا که از سال ۱۳۸۱ فعالیت در حوزه زنان را شروع کرده بود، در چندسال اخیر عمده فعالیتش بر آموزش زنان و مردان شاغل برای ایجاد محیطهای کاری امن و بهدور از آزار و خشونت متمرکز شده بود. در کیفرخواست ارائهشده در دادگاه اتهام او تلاش برای ایجاد نارضایتی و شورش عمومی از طریق توجه افکار عمومی به ماجرای خشونت و ایجاد مطالبه کاذب برابری جنسیتی مطرح شده بود.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
⛔️تداوم بازداشت علی اسداللهی
#علی_اسداللهی شاعر، نویسنده و دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، در تاریخ ۳۰ آبان ماه در منزل خود دستگیر شد.
بنا بر گفتهی نزدیکان، وی از ابتدای دستگیری در سلول انفرادی به سر برده، مورد ضرب و شتم واقع شده و در این مدت تنها چند بار و هر بار برای مدت بسیار کوتاهی اجازهٔ تماس با بستگان خود را داشته است.
گفتنی است، وی پس از تحمل حدود ۵۰ روز انفرادی، پس از انتقال به فشافویه تنها یکبار اجازهی ملاقات با خانواده را پیدا کرده است.
#سرکوب_فراگیر
#دانشگاه_تهران
4⃣4⃣6⃣0️⃣
🆔@senfi_uni_iran
#علی_اسداللهی شاعر، نویسنده و دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، در تاریخ ۳۰ آبان ماه در منزل خود دستگیر شد.
بنا بر گفتهی نزدیکان، وی از ابتدای دستگیری در سلول انفرادی به سر برده، مورد ضرب و شتم واقع شده و در این مدت تنها چند بار و هر بار برای مدت بسیار کوتاهی اجازهٔ تماس با بستگان خود را داشته است.
گفتنی است، وی پس از تحمل حدود ۵۰ روز انفرادی، پس از انتقال به فشافویه تنها یکبار اجازهی ملاقات با خانواده را پیدا کرده است.
#سرکوب_فراگیر
#دانشگاه_تهران
4⃣4⃣6⃣0️⃣
🆔@senfi_uni_iran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 آزار خیابانی چیست؟ چگونه بر زیست روزمره زنان تاثیر میگذرد؟ چه رابطهای بین آزار خیابانی و توسعهی انسانی وجود دارد؟
▫️اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» چه تاثیری در احساس امنیت زنان ایرانی گذاشته است؟
▫️در این شماره از #رادیو_رحا روایتهایی از آزار زنان در فضاهای عمومی پیش از شهریور ۱۴۰۱ و پس از آن میشنوید.
کارشناس این شماره: جلوه جواهری
کارشناس پژوهش: فردوس شیخالاسلام
نویسنده: عطیه ملکزاهدی
طراح لوگو و کاور: سارا کریمی
موسیقی: مرسده غلامی
مدیر اجرایی: اسما صارمی
تهیه کننده: موسسه رحمان
و این، جای خالی نیلوفر حامدی است.
🔻لینک رادیو رحا در کستباکس:
https://castbox.fm/vb/562798222
@rahmaninstitute
@bidarzani
▫️اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» چه تاثیری در احساس امنیت زنان ایرانی گذاشته است؟
▫️در این شماره از #رادیو_رحا روایتهایی از آزار زنان در فضاهای عمومی پیش از شهریور ۱۴۰۱ و پس از آن میشنوید.
کارشناس این شماره: جلوه جواهری
کارشناس پژوهش: فردوس شیخالاسلام
نویسنده: عطیه ملکزاهدی
طراح لوگو و کاور: سارا کریمی
موسیقی: مرسده غلامی
مدیر اجرایی: اسما صارمی
تهیه کننده: موسسه رحمان
و این، جای خالی نیلوفر حامدی است.
🔻لینک رادیو رحا در کستباکس:
https://castbox.fm/vb/562798222
@rahmaninstitute
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
به یاد رُزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت، مبارزان قهرمان راه رهایی
▫️چه کسانی بودند سنگدلانی که در ۱۵ ژانویهی ۱۹۱۹ رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت را بزدلانه و پنهان در تاریکی شب کشتند؟ چه کسانی بودند تاریکاندیشانی که کوردلانه میخواستند با خاموشکردن چراغ زندگیِ این مشعلداران روشنایی، راه را بر مبارزهی رهاییبخش ببندند؟ آیا از آنها نامی در تاریخ باقی است؟ و اگر هست؛ جز با بدنامی و ننگ و رسوایی؟ از تبار آنها نیستند آیا جلادانی که امروز از سر ترس و ننگ و رسواییْ چهرههایشان را پشت نقابهای چرکین پنهان میکنند و طناب دار به گردن قهرمانان دلاور مبارزه برای رهایی میاندازند؟ از تبار آنها نیستند آیا اینانی که امروز بزدلانه و پنهان در تاریکی، زندانیانِ چشمبسته را شکنجه میکنند؟ آیا از اینان نیز نامی در تاریخ باقی خواهد ماند، جز به بدنامی و ننگ و رسوایی؟ و فقط زمانیکه باید با نامهای ننگینشان از پسِ پردهی دخمههای تاریکشان بیرون بیایند و به مادران و پدران و خواهران و برادران و فرزندان و همسران و رفیقان دادخواه پاسخ دهند؟ زمانیکه «دختران دشت، دختران آرزوهای بیکران» سلاح «آبایی»ها را صیقل دادهاند و بیچشمبند و در روشنایی روز چشم در چشمشان دوختهاند و از آنها پاسخ میخواهند؟
▫️چه زبون و حقیر بودند آن بدسگالان و چه زبونتر و حقیرتر هستند نوادگان مرگآیین امروزشان در برابر سرود پرغوغای زندگی که از ژرفای سینهی مبارزان راه رهایی فریاد میکشد.
ای کاش، ای کاش مبارزانی که امروز در دهلیزهای تاریک زندانها و شکنجهگاههای جمهوری اسلامی، این رژیم مرگ و رنج و تباهی، اسیرند، بهویژه زنان مبارز قهرمان، میتوانستند در گوشهی تنهاییِ دلگیرِ خود به نجوای رُزای قهرمان، به این غوغای رنگارنگ نور و شادی در سکوت، گوش کنند، زمانیکه مینوشت:
«اینجا، ساکت و بیکس دراز کشیدهام، پیچیده در تو-در-توی پیچانِ این پردهی سیاهِ ظلمتِ ملال و اسارتِ زمستان؛ و با همهی اینها، قلبم از زخمهی شعفی ناباورانه و ناشناخته میتپد، چنانکه گویی زیر پرتو درخشان نور آفتاب بر چمنزاری گلباران قدم میزنم. اینجا، در تاریکی، به زندگی لبخند میزنم، چنانکه گویی رازی سحرآمیز در دل دارم که میتواند به غمزهای، همهی این اهریمنیها و غمبارگیها را رسوا کند و آنها را به هیاهوی روشنی و شادی و خوشبختی بدل سازد. و غرقِ این حال و هوا، خودم در جستوجوی علت این شادیام، و چون هیچ علتی نمییابم، دوباره میخندم، اینبار بهخودم. بهنظر من، آن راز چیزی نیست جز خودِ زندگی؛ کافی است آدم خوب و دقیق نگاه کند: ژرفای ظلمت شبانه زیبا و دستنواز است همچون مخمل. و کافی است آدم خوب و دقیق گوش فرا دهد: خشخشِ شنِ نمناک زیر گامهای آرام و خستهی نگهبانِ شب، ترنم ترانهی کوچک و زیبایی از زندگی است.»
(رزا لوکزامبورگ، نامه به سونیا لیبکنشت، دسامبر ۱۹۱۷، زندان «برسلاو»)
📝متن کامل این نامه:
👉🏽 https://wp.me/p9vUft-1c6
@bidarzani
▫️چه کسانی بودند سنگدلانی که در ۱۵ ژانویهی ۱۹۱۹ رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت را بزدلانه و پنهان در تاریکی شب کشتند؟ چه کسانی بودند تاریکاندیشانی که کوردلانه میخواستند با خاموشکردن چراغ زندگیِ این مشعلداران روشنایی، راه را بر مبارزهی رهاییبخش ببندند؟ آیا از آنها نامی در تاریخ باقی است؟ و اگر هست؛ جز با بدنامی و ننگ و رسوایی؟ از تبار آنها نیستند آیا جلادانی که امروز از سر ترس و ننگ و رسواییْ چهرههایشان را پشت نقابهای چرکین پنهان میکنند و طناب دار به گردن قهرمانان دلاور مبارزه برای رهایی میاندازند؟ از تبار آنها نیستند آیا اینانی که امروز بزدلانه و پنهان در تاریکی، زندانیانِ چشمبسته را شکنجه میکنند؟ آیا از اینان نیز نامی در تاریخ باقی خواهد ماند، جز به بدنامی و ننگ و رسوایی؟ و فقط زمانیکه باید با نامهای ننگینشان از پسِ پردهی دخمههای تاریکشان بیرون بیایند و به مادران و پدران و خواهران و برادران و فرزندان و همسران و رفیقان دادخواه پاسخ دهند؟ زمانیکه «دختران دشت، دختران آرزوهای بیکران» سلاح «آبایی»ها را صیقل دادهاند و بیچشمبند و در روشنایی روز چشم در چشمشان دوختهاند و از آنها پاسخ میخواهند؟
▫️چه زبون و حقیر بودند آن بدسگالان و چه زبونتر و حقیرتر هستند نوادگان مرگآیین امروزشان در برابر سرود پرغوغای زندگی که از ژرفای سینهی مبارزان راه رهایی فریاد میکشد.
ای کاش، ای کاش مبارزانی که امروز در دهلیزهای تاریک زندانها و شکنجهگاههای جمهوری اسلامی، این رژیم مرگ و رنج و تباهی، اسیرند، بهویژه زنان مبارز قهرمان، میتوانستند در گوشهی تنهاییِ دلگیرِ خود به نجوای رُزای قهرمان، به این غوغای رنگارنگ نور و شادی در سکوت، گوش کنند، زمانیکه مینوشت:
«اینجا، ساکت و بیکس دراز کشیدهام، پیچیده در تو-در-توی پیچانِ این پردهی سیاهِ ظلمتِ ملال و اسارتِ زمستان؛ و با همهی اینها، قلبم از زخمهی شعفی ناباورانه و ناشناخته میتپد، چنانکه گویی زیر پرتو درخشان نور آفتاب بر چمنزاری گلباران قدم میزنم. اینجا، در تاریکی، به زندگی لبخند میزنم، چنانکه گویی رازی سحرآمیز در دل دارم که میتواند به غمزهای، همهی این اهریمنیها و غمبارگیها را رسوا کند و آنها را به هیاهوی روشنی و شادی و خوشبختی بدل سازد. و غرقِ این حال و هوا، خودم در جستوجوی علت این شادیام، و چون هیچ علتی نمییابم، دوباره میخندم، اینبار بهخودم. بهنظر من، آن راز چیزی نیست جز خودِ زندگی؛ کافی است آدم خوب و دقیق نگاه کند: ژرفای ظلمت شبانه زیبا و دستنواز است همچون مخمل. و کافی است آدم خوب و دقیق گوش فرا دهد: خشخشِ شنِ نمناک زیر گامهای آرام و خستهی نگهبانِ شب، ترنم ترانهی کوچک و زیبایی از زندگی است.»
(رزا لوکزامبورگ، نامه به سونیا لیبکنشت، دسامبر ۱۹۱۷، زندان «برسلاو»)
📝متن کامل این نامه:
👉🏽 https://wp.me/p9vUft-1c6
@bidarzani
Telegram
نقد
به یاد رُزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت، مبارزان قهرمان راه رهایی
🖋@naghd_com
🖋@naghd_com
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 همهچیز از نازکی پاره میشود، الّا ظلم که از کلفتی.
دیماه ۱۴۰۱، زندان اوین، متنخوانی از کتاب ۵۳ نفر بزرگ علوی، #کیوان_مهتدی
▪️«از صفحه توییتر آنیشا اسداللهی»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
دیماه ۱۴۰۱، زندان اوین، متنخوانی از کتاب ۵۳ نفر بزرگ علوی، #کیوان_مهتدی
▪️«از صفحه توییتر آنیشا اسداللهی»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 حرکت اعتراضی تعدادی از زنان نجفآباد علیه احکام ارتجاعی اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#قیام_علیه_اعدام
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
@bidarzani
#ژن_ژیان_ئازادی
#قیام_علیه_اعدام
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
@bidarzani
🟣 فاطمه (فروغ) جمال پور یکی از ۱۵ زن اعتصاب غذای جمعی در زندان کچوی، توسط شعبه ۱ دادگاه انقلاب کرج به ۵ سال حبس و ۲ سال تبعید به شهرستان بابل محکوم شد.
بر اساس این حکم که اخیرا توسط شعبه ۱ دادگاه انقلاب کرج صادر و به وی ابلاغ شده است، او از بابت اتهام “اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی” به ۵ سال حبس و ۲ سال تبعید به شهرستان بابل محکوم شده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
بر اساس این حکم که اخیرا توسط شعبه ۱ دادگاه انقلاب کرج صادر و به وی ابلاغ شده است، او از بابت اتهام “اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی” به ۵ سال حبس و ۲ سال تبعید به شهرستان بابل محکوم شده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
Forwarded from کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان
🛑 نزدیک به چهارماه از شروع اعتراضات در ایران گذشته و طی این مدت هزاران نفر دستگیر شدهاند. در میان دستگیرشدگان تعداد قابل توجهی با اتهامات سنگین نظیر «محاربه» و «افساد فی الارض» روبرو هستند. در چندین مورد مانند پرونده «مرگ مامور بسیجی در اکباتان»، پرونده «خیابان معالیآباد شیراز»، پرونده معترضان در «اشنویه»، هنوز حکمی صادر نشده است.
🔹در حال حاضر براساس گزارشهای منتشر شده و تحقیقات کمیته پیگیری دستکم چهارده تن از دستگیرشدگان اعتراضات، زیر حکم اعدام قرار دارند. از این چهاردهنفر حکم اعدام محمد بروغنی فعلا متوقف شده است.
🔹امیررئیسیان وکیل محمد قبادلو نیز اعلام کرده که برای موکلش درخواست اعاده دادرسی ثبت کرده و مطابق قانون به محض دریافت این درخواست، دیوان عالی باید دستور توقف اجرای اعدام را صادر کند، با این وجود هنوز خبری رسمی مبنی بر توقف حکم او منتشر نشده است.
🔹همچنین حکم اعدام شش نفر از دستگیرشدگان اعتراضات نیز در دیوان عالی کشور نقض شده است. سامان صیدی (یاسین)، حمید قرهحسنلو، سهند نورمحمدزاده، حسین محمدی، ماهان صدارت مرنی و رضا آریا زندانیانی هستند که با نقض حکمشان در دیوان عالی کشور، در انتظار محاکمه مجدد به سر میبرند.
🔹 در حال حاضر اسامی محکومان به اعدام به شرح زیر است:
کامبیز خروت، شعیب میربلوچزهی ریگی، منصور دهمرده، ابراهیم نارویی، مهدی محمدی فرد، عرشیا تکدستان، جواد روحی، صالح میرهاشمی، مجید کاظمی، سعید یعقوبی، محمد قبادلو، مهدی بهمن، منوچهر مهماننواز و محمد بروغنی.
🔹 برای خواندن شرح کامل وضعیت پرونده و شرایط بازداشت این افراد وارد لینک زیر شوید:
🟥 متن کامل در تلگراف
🆔@Followupiran
🔹در حال حاضر براساس گزارشهای منتشر شده و تحقیقات کمیته پیگیری دستکم چهارده تن از دستگیرشدگان اعتراضات، زیر حکم اعدام قرار دارند. از این چهاردهنفر حکم اعدام محمد بروغنی فعلا متوقف شده است.
🔹امیررئیسیان وکیل محمد قبادلو نیز اعلام کرده که برای موکلش درخواست اعاده دادرسی ثبت کرده و مطابق قانون به محض دریافت این درخواست، دیوان عالی باید دستور توقف اجرای اعدام را صادر کند، با این وجود هنوز خبری رسمی مبنی بر توقف حکم او منتشر نشده است.
🔹همچنین حکم اعدام شش نفر از دستگیرشدگان اعتراضات نیز در دیوان عالی کشور نقض شده است. سامان صیدی (یاسین)، حمید قرهحسنلو، سهند نورمحمدزاده، حسین محمدی، ماهان صدارت مرنی و رضا آریا زندانیانی هستند که با نقض حکمشان در دیوان عالی کشور، در انتظار محاکمه مجدد به سر میبرند.
🔹 در حال حاضر اسامی محکومان به اعدام به شرح زیر است:
کامبیز خروت، شعیب میربلوچزهی ریگی، منصور دهمرده، ابراهیم نارویی، مهدی محمدی فرد، عرشیا تکدستان، جواد روحی، صالح میرهاشمی، مجید کاظمی، سعید یعقوبی، محمد قبادلو، مهدی بهمن، منوچهر مهماننواز و محمد بروغنی.
🔹 برای خواندن شرح کامل وضعیت پرونده و شرایط بازداشت این افراد وارد لینک زیر شوید:
🟥 متن کامل در تلگراف
🆔@Followupiran
Telegraph
۱۴ نفر زیر حکم اعدام در ایران
🛑 نزدیک به چهارماه از شروع اعتراضات در ایران گذشته و طی این مدت هزاران نفر دستگیر شدهاند. در میان دستگیرشدگان تعداد قابل توجهی با اتهامات سنگین نظیر «محاربه» و «افساد فی الارض» روبرو هستند و در چندین مورد مانند پرونده «مرگ مامور بسیجی در اکباتان»، پرونده…
🟣 پزشکان از بە هوش آمدن #هستی_حسین_پناهی، قطع امید نمودند
به گزارش کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، بیشتر از دو ماە است کە هستی حسینپناهی، دانشآموز ۱۶ ساله، اهل روستای قروچای از توابع #دهگلان، استان#کردستان، در کُما بە سر می برد. روز ۱۹ آبان، هستی حسین پناهی، در اثر ضربهی باتوم به ناحیەی سر آسیب دیدە و به بیمارستان کوثر سنندج منتقل گردید. با توجه به سطح خیلی پائین هوشیاری و مابقی علائم حیاتی، پزشکان از به هوش آمدن هستی قطع امید و پیشنهاد ترخیص و نگهداری از هستی در منزل را دادهاند.
بنابر گزارشات منتشر شده از روزی ۱۹ آبان در دهگلان، ماموران با باتوم هستی و چند دانشآموز دیگر را مورد ضرب و شتم قرار میدهند؛ هستی حسینپناهی سعی میکند از دست نیروهای سرکوبگر فرار کند؛ سپس متوجه میشود که نیروهای امنیتی سرویس مدرسهاش را تعقیب میکنند خود را از ماشین در حال حرکت، با سرعت بسیار پایین، پرت میکند.
▪️بر اساس گزارشاتی غیرمستقیم از پروندەی پزشکی هستی، پزشکان علت مرگ مغزی را ضربەی مستقیم بە سر اعلام نمودەاند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
به گزارش کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، بیشتر از دو ماە است کە هستی حسینپناهی، دانشآموز ۱۶ ساله، اهل روستای قروچای از توابع #دهگلان، استان#کردستان، در کُما بە سر می برد. روز ۱۹ آبان، هستی حسین پناهی، در اثر ضربهی باتوم به ناحیەی سر آسیب دیدە و به بیمارستان کوثر سنندج منتقل گردید. با توجه به سطح خیلی پائین هوشیاری و مابقی علائم حیاتی، پزشکان از به هوش آمدن هستی قطع امید و پیشنهاد ترخیص و نگهداری از هستی در منزل را دادهاند.
بنابر گزارشات منتشر شده از روزی ۱۹ آبان در دهگلان، ماموران با باتوم هستی و چند دانشآموز دیگر را مورد ضرب و شتم قرار میدهند؛ هستی حسینپناهی سعی میکند از دست نیروهای سرکوبگر فرار کند؛ سپس متوجه میشود که نیروهای امنیتی سرویس مدرسهاش را تعقیب میکنند خود را از ماشین در حال حرکت، با سرعت بسیار پایین، پرت میکند.
▪️بر اساس گزارشاتی غیرمستقیم از پروندەی پزشکی هستی، پزشکان علت مرگ مغزی را ضربەی مستقیم بە سر اعلام نمودەاند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 یکشنبە ٢۵ دیماه ١۴٠١، میثم واحدی در حساب تویتر خود خبر داد که نیروهای امنیتی به محل کار خواهرش #محیا_واحدی عضو هیئت مدیره جمعیت امام علی یورش برده و بدون هیچ توضیحی، وی را دستگیر و وسایل الکترونیکی او را ضبط کردهاند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
Forwarded from نقد
▫️ جمعیت و سرمایهداری
نوشتهی: مارتا ای. خیمهنس
ترجمهی: فرزانه راجی
11 ژانویه 2023
🔸 مارکسیستها همیشه توسل به «افزایش جمعیت» یا «انفجار جمعیت» را خواه در مقامِ تبیین اصلیِ انبوه مشکلات ناشی از توسعهی سرمایهداری (مانند بیکاری، فقر گسترده، قحطی، آلودگی محیط زیست و غیره) و خواه همچون مانع اصلیِ غلبه بر این مشکلات، امری غیرعلمی و توجیهتراشی دانسته و رد کردهاند. از سوی دیگر، رد تحلیلهای مالتوسی و نئومالتوسی دربارهی رابطهی بین رشد جمعیت، رشد اقتصادی، و کیفیت زندگی، با تکوین یک چارچوب نظریِ مارکسیستیِ بدیل و جامع برای مطالعهی جمعیت همراه نبوده است. من قصد دارم از طریق پویش رابطهی بین شیوهی تولید سرمایهداری (ساختارها، فرآیندها و تضادهای آن) و باروری، مرگومیر و مهاجرت، به شرح و بسط چنین چارچوبی کمک کنم. به دلیل محدودیتهای تعیینشده برای موضوع، به تحلیل عوامل سیاسی، قانونی و ایدئولوژیک رابطهی بین شیوهی تولید و جمعیت نمیپردازم. این عناصر روبنایی و همچنین شرایط ملی و بینالمللیِ هر صورتبندی اجتماعی بیانگر تنوع جمعیتیِ موجود در صورتبندیهای اجتماعی سرمایهداری است. من تحلیل خود را به سطح شیوهی تولید محدود خواهم کرد تا نقطه آغازی نظری در روند توسعهی نظریهی مارکسیستی جمعیت ایجاد کنم. با توجه به «افزایش جمعیت»، استدلال خواهم کرد که اگر تغییرات کیفی در شیوهی تولید اتفاق بیفتد و بهجای انباشت سرمایه، ارضای نیازهای مردم به هدف تولید تبدیل شود، رشد جمعیت میتواند در آینده به مشکلی بزرگ تبدیل شود. برخلاف تصور رایج در میان مارکسیستها مبنی بر اینکه مسئله جمعیت «ببری کاغذی» است، استدلال خواهم کرد که دقیقا در دوران گذار سوسیالیستی است که رشد جمعیت به مسئلهای مهم تبدیل خواهد شد.
🔸 از دیدگاه مارکسیستی، درک کامل از الگوهای باروری مستلزم آن است که از این بحث فراتر برویم که آیا رفتار تولیدمثلی با اِعمال واقعی انتخاب مرتبط است (همانگونه که اقتصاددانان میگویند) یا برعکس، از لحاظ اجتماعی تعیین میشود. در اصل، این مستلزم توسعهی تحلیلی مارکسیستی از پروناتالیسم و تولیدمثل است. در محدودهی این مقاله من دستکم فضای نظری لازم برای تحلیل مارکسیستی این موضوعات را ایجاد خواهم کرد.
🔸 من بدینجهت به ارتباط مارکسیسم با مطالعهی جمعیتشناسی علاقهمند شدم که در زمانیکه روشهای جمعیتشناختی را مطالعه میکردم، فقر و «توسعهنیافتگی» امریکای لاتین به اشتباه عمدتاً به «افزایش جمعیت» نسبت داده میشد. امروزه به نظر میرسد توضیحات مالتوسی بیاعتبار شده است، با این وجود، تصمیم گرفتم این اظهارات انتقادی را نیز درج کنم، زیرا برای مارکسیستها و فمنیستهای مارکسیستی مهم است که واقعیت مادی فرآیندهای جمعیتی و تاثیرات آن بر سرکوبِ زنان، بر فرصتهای طبقات کارگر برای بقای اقتصادی، و بر مشکلات پیشروی گذار به آن شیوهی تولیدی که هدف اصلی فعالیت اقتصادی را نه منفعت خصوصی بلکه ارضای نیازهای انسانی قرار دهد، را در نظر بگیرند.
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3mM
#مارتا_ای_خیمهنس #فرزانه_راجی
#فمنیسم #مارکسیسم
#جمعیت #سرمایهداری
👇🏼
🖋@naghd_com
نوشتهی: مارتا ای. خیمهنس
ترجمهی: فرزانه راجی
11 ژانویه 2023
🔸 مارکسیستها همیشه توسل به «افزایش جمعیت» یا «انفجار جمعیت» را خواه در مقامِ تبیین اصلیِ انبوه مشکلات ناشی از توسعهی سرمایهداری (مانند بیکاری، فقر گسترده، قحطی، آلودگی محیط زیست و غیره) و خواه همچون مانع اصلیِ غلبه بر این مشکلات، امری غیرعلمی و توجیهتراشی دانسته و رد کردهاند. از سوی دیگر، رد تحلیلهای مالتوسی و نئومالتوسی دربارهی رابطهی بین رشد جمعیت، رشد اقتصادی، و کیفیت زندگی، با تکوین یک چارچوب نظریِ مارکسیستیِ بدیل و جامع برای مطالعهی جمعیت همراه نبوده است. من قصد دارم از طریق پویش رابطهی بین شیوهی تولید سرمایهداری (ساختارها، فرآیندها و تضادهای آن) و باروری، مرگومیر و مهاجرت، به شرح و بسط چنین چارچوبی کمک کنم. به دلیل محدودیتهای تعیینشده برای موضوع، به تحلیل عوامل سیاسی، قانونی و ایدئولوژیک رابطهی بین شیوهی تولید و جمعیت نمیپردازم. این عناصر روبنایی و همچنین شرایط ملی و بینالمللیِ هر صورتبندی اجتماعی بیانگر تنوع جمعیتیِ موجود در صورتبندیهای اجتماعی سرمایهداری است. من تحلیل خود را به سطح شیوهی تولید محدود خواهم کرد تا نقطه آغازی نظری در روند توسعهی نظریهی مارکسیستی جمعیت ایجاد کنم. با توجه به «افزایش جمعیت»، استدلال خواهم کرد که اگر تغییرات کیفی در شیوهی تولید اتفاق بیفتد و بهجای انباشت سرمایه، ارضای نیازهای مردم به هدف تولید تبدیل شود، رشد جمعیت میتواند در آینده به مشکلی بزرگ تبدیل شود. برخلاف تصور رایج در میان مارکسیستها مبنی بر اینکه مسئله جمعیت «ببری کاغذی» است، استدلال خواهم کرد که دقیقا در دوران گذار سوسیالیستی است که رشد جمعیت به مسئلهای مهم تبدیل خواهد شد.
🔸 از دیدگاه مارکسیستی، درک کامل از الگوهای باروری مستلزم آن است که از این بحث فراتر برویم که آیا رفتار تولیدمثلی با اِعمال واقعی انتخاب مرتبط است (همانگونه که اقتصاددانان میگویند) یا برعکس، از لحاظ اجتماعی تعیین میشود. در اصل، این مستلزم توسعهی تحلیلی مارکسیستی از پروناتالیسم و تولیدمثل است. در محدودهی این مقاله من دستکم فضای نظری لازم برای تحلیل مارکسیستی این موضوعات را ایجاد خواهم کرد.
🔸 من بدینجهت به ارتباط مارکسیسم با مطالعهی جمعیتشناسی علاقهمند شدم که در زمانیکه روشهای جمعیتشناختی را مطالعه میکردم، فقر و «توسعهنیافتگی» امریکای لاتین به اشتباه عمدتاً به «افزایش جمعیت» نسبت داده میشد. امروزه به نظر میرسد توضیحات مالتوسی بیاعتبار شده است، با این وجود، تصمیم گرفتم این اظهارات انتقادی را نیز درج کنم، زیرا برای مارکسیستها و فمنیستهای مارکسیستی مهم است که واقعیت مادی فرآیندهای جمعیتی و تاثیرات آن بر سرکوبِ زنان، بر فرصتهای طبقات کارگر برای بقای اقتصادی، و بر مشکلات پیشروی گذار به آن شیوهی تولیدی که هدف اصلی فعالیت اقتصادی را نه منفعت خصوصی بلکه ارضای نیازهای انسانی قرار دهد، را در نظر بگیرند.
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3mM
#مارتا_ای_خیمهنس #فرزانه_راجی
#فمنیسم #مارکسیسم
#جمعیت #سرمایهداری
👇🏼
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
جمعیت و سرمایهداری
نوشتهی: مارتا ای. خیمهنس ترجمهی: فرزانه راجی در طول این فصل من با تمرکز بر تحلیل رابطهی بین سرمایهداری و جمعیت، تاثیرات عملکرد شیوهی تولید را بر قلمروی اجتماعی-اقتصادی بررسی کردهام، قلمرویی …
Forwarded from نقد
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ چرا فمینیستها باید مخالف مجازات اعدام باشند
نوشتهی: سیلویا فدریچی
ترجمهی: کامران معتمدی ـ گلشن فیال
15 ژانویه 2023
🔸 در میان مسائل دنیای معاصر کماند مسائلی که فمینیستها به آن نپرداخته باشند؛ فقر، تبعیض نژادی، تخریب محیطزیست و جنگ تنها چند نمونه از مسائلیست که در مجموعهی آثار فمینیستی جای خود را دارند. در مقابل، اما اگر همین آثار را مرور کنیم حتی یک مقاله در مورد مجازات اعدام نمیتوان یافت. برای مثال، در یکی از شمارههای ویژه و اخیر هیپاتیا (که یک مجلهی مهم فلسفی فمینیستی است) با موضوع «زنان و خشونت» چندین مقاله به مسئلهی جنگ اختصاص دارد. اما تنها اشارهای گذرا به مجازات اعدام شده است آن هم در مقالهای از کلودیا کارت که نویسنده به نحوی دوپهلو امکان وضع حکم اعدام را بهعنوان مجازات تجاوز جنسی در جنگ متصور میشود و سپس نتیجهگیری میکند (بدون آنکه متاسفانه به استدلالها و پیامدهای آن پرداخته باشد) که زنان احتمالاً از چنین ایدهای حمایت نخواهند کرد.
🔸 در این نوشته نمیخواهم به این مسئله بپردازم که چرا فمینیستها در برابر مجازات اعدام ساکت بودهاند. قصد من در اینجا در واقع شکستن این سکوت است. هدفم مشخصاً این است که استدلال کنم دلایل متعددی وجود دارد که بر مبنای آن فمینیستها باید با مجازات اعدام مخالفت کنند. و برخی از این دلایل از نظام ارزشی نهفته در شیوهی کاربرد فمینیسم سرچشمه میگیرند. اشارهی من به آن تعهدی است که فمینیستها باید برای ارتقای ارزش زندگی انسانها در آن سهیم بشوند، درد دیگران را منبع رضایت خود قرار ندهند و تعهد متقابل خود و دیگری را به رسمیت بشناسند، تعهد به اینکه هر آسیب و تحقیر اعمالشده به دیگری به زخم واردشده به خود آدمی بدل میشود. همچنین به کارکرد سیاست فمینیستی به عنوان فعالیتی اشاره میکنم که وظیفهی آن زیر سؤال بردن همهی اشکال سلطه است و بنابراین باید نظام آپارتاید هستیشناختیای را که مجازات اعدام نهادینه میسازد، محکوم کند. منظورم از «آپارتاید هستیشناختی» این واقعیت است که مجازات اعدام به لحاظ هستیشناسی وجود دو نوع انسانیت متفاوت را مبنای خود قرار میدهد: از یک سو، شهروندان «معقول» که گویا اعدامها در راستای منفعت آنها انجام میشود و از دیگر سو، جنایتکاران وحشی که با آنها هر کاری میتوان کرد، چرا که آنها با رفتارشان ــ آنطور که همیشه به ما گفتهاند ــ خود را بیرون از مرزهای انسانیت ما قرار دادهاند.
🔸 با این حال، دلایل دیگری هم هست که چرا فمینیستها باید در حمایت از جامعهای عاری از طناب دار، صندلیهای برقی و تزریقات کشنده صحبت کنند. اول اینکه فمینیسم در پی تبیین نظام ارزشی نوینی است که زادهی تجربیات تاریخی زنان و متعهد به اعتراض به آن ارزشزدایی از زندگی است که مشخصهی سنت پدرسالارانهی ماست. از اینرو فمینیسم ناگزیر باید با مجازات اعدام مخالفت کند، چرا که در نهایت اعدام، همچون جنگ، یک آیین دولتی است که در آن زندگی و فعالیتهای زندگیبخش بیارزش و ارزشهای مردسالارانه ماندگار شدهاند. در واقع، اگر به فعالیتهای بازتولیدیِ مربوط به فرآیند تربیت کودک و نیز پیوندهای بین فرزندان و والدین کوچکترین توجهی شود، هرگز نمیتوان مجازات اعدام را حتی از دیدگاه ناپختهی قصاصگرایانه قابلقبول دانست. زیرا در این صورت، براساس نظام عدالت کیفری مجاز نخواهد بود زنانی نادیده گرفته شوند که زندگی بخشیده و کسانی را پرورش دادهاند که امروز محکوم به اعدامند؛ و هر بار که مرد یا زنی در صف اعدام جان میدهد، مادرش هم با او جان میسپارد. اگر قبول کنیم که فرزند ثمرهی زندگی مادرش، بدن او و کاری است که او برای فرزندش کرده، با اعدام فرزند مادر هم فنا میشود. با این حال، عواقب ویرانگر مجازات اعدام برای مادرانِ محکومان به چشم نمیآید. از درد آنها هرگز در دادگاه یا رسانهها حرفی به میان نمیآید و این در حالیست که این درد قاعدتاً فراتر از هر شکنجهایست که به ذهن بیاید، چرا که آنها نهفقط مجبورند با تصور مرگ قریبالوقوع فرزندشان با خود کلنجار بروند، بلکه مجبورند وحشت خود را روزها و گاه سالها در سینهی خود نگاه دارند و بعد از آن، با این اعدام به «زندگی» خود ادامه دهند و تا پایان عمر وحشت این تجربه را تاب بیاورند...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3mZ
#سیلویا_فدریچی #فمینیسم
#کامران_معتمدی #گلشن_فیال #اعدام
👇🏼
🖋@naghd_com
▫️ چرا فمینیستها باید مخالف مجازات اعدام باشند
نوشتهی: سیلویا فدریچی
ترجمهی: کامران معتمدی ـ گلشن فیال
15 ژانویه 2023
🔸 در میان مسائل دنیای معاصر کماند مسائلی که فمینیستها به آن نپرداخته باشند؛ فقر، تبعیض نژادی، تخریب محیطزیست و جنگ تنها چند نمونه از مسائلیست که در مجموعهی آثار فمینیستی جای خود را دارند. در مقابل، اما اگر همین آثار را مرور کنیم حتی یک مقاله در مورد مجازات اعدام نمیتوان یافت. برای مثال، در یکی از شمارههای ویژه و اخیر هیپاتیا (که یک مجلهی مهم فلسفی فمینیستی است) با موضوع «زنان و خشونت» چندین مقاله به مسئلهی جنگ اختصاص دارد. اما تنها اشارهای گذرا به مجازات اعدام شده است آن هم در مقالهای از کلودیا کارت که نویسنده به نحوی دوپهلو امکان وضع حکم اعدام را بهعنوان مجازات تجاوز جنسی در جنگ متصور میشود و سپس نتیجهگیری میکند (بدون آنکه متاسفانه به استدلالها و پیامدهای آن پرداخته باشد) که زنان احتمالاً از چنین ایدهای حمایت نخواهند کرد.
🔸 در این نوشته نمیخواهم به این مسئله بپردازم که چرا فمینیستها در برابر مجازات اعدام ساکت بودهاند. قصد من در اینجا در واقع شکستن این سکوت است. هدفم مشخصاً این است که استدلال کنم دلایل متعددی وجود دارد که بر مبنای آن فمینیستها باید با مجازات اعدام مخالفت کنند. و برخی از این دلایل از نظام ارزشی نهفته در شیوهی کاربرد فمینیسم سرچشمه میگیرند. اشارهی من به آن تعهدی است که فمینیستها باید برای ارتقای ارزش زندگی انسانها در آن سهیم بشوند، درد دیگران را منبع رضایت خود قرار ندهند و تعهد متقابل خود و دیگری را به رسمیت بشناسند، تعهد به اینکه هر آسیب و تحقیر اعمالشده به دیگری به زخم واردشده به خود آدمی بدل میشود. همچنین به کارکرد سیاست فمینیستی به عنوان فعالیتی اشاره میکنم که وظیفهی آن زیر سؤال بردن همهی اشکال سلطه است و بنابراین باید نظام آپارتاید هستیشناختیای را که مجازات اعدام نهادینه میسازد، محکوم کند. منظورم از «آپارتاید هستیشناختی» این واقعیت است که مجازات اعدام به لحاظ هستیشناسی وجود دو نوع انسانیت متفاوت را مبنای خود قرار میدهد: از یک سو، شهروندان «معقول» که گویا اعدامها در راستای منفعت آنها انجام میشود و از دیگر سو، جنایتکاران وحشی که با آنها هر کاری میتوان کرد، چرا که آنها با رفتارشان ــ آنطور که همیشه به ما گفتهاند ــ خود را بیرون از مرزهای انسانیت ما قرار دادهاند.
🔸 با این حال، دلایل دیگری هم هست که چرا فمینیستها باید در حمایت از جامعهای عاری از طناب دار، صندلیهای برقی و تزریقات کشنده صحبت کنند. اول اینکه فمینیسم در پی تبیین نظام ارزشی نوینی است که زادهی تجربیات تاریخی زنان و متعهد به اعتراض به آن ارزشزدایی از زندگی است که مشخصهی سنت پدرسالارانهی ماست. از اینرو فمینیسم ناگزیر باید با مجازات اعدام مخالفت کند، چرا که در نهایت اعدام، همچون جنگ، یک آیین دولتی است که در آن زندگی و فعالیتهای زندگیبخش بیارزش و ارزشهای مردسالارانه ماندگار شدهاند. در واقع، اگر به فعالیتهای بازتولیدیِ مربوط به فرآیند تربیت کودک و نیز پیوندهای بین فرزندان و والدین کوچکترین توجهی شود، هرگز نمیتوان مجازات اعدام را حتی از دیدگاه ناپختهی قصاصگرایانه قابلقبول دانست. زیرا در این صورت، براساس نظام عدالت کیفری مجاز نخواهد بود زنانی نادیده گرفته شوند که زندگی بخشیده و کسانی را پرورش دادهاند که امروز محکوم به اعدامند؛ و هر بار که مرد یا زنی در صف اعدام جان میدهد، مادرش هم با او جان میسپارد. اگر قبول کنیم که فرزند ثمرهی زندگی مادرش، بدن او و کاری است که او برای فرزندش کرده، با اعدام فرزند مادر هم فنا میشود. با این حال، عواقب ویرانگر مجازات اعدام برای مادرانِ محکومان به چشم نمیآید. از درد آنها هرگز در دادگاه یا رسانهها حرفی به میان نمیآید و این در حالیست که این درد قاعدتاً فراتر از هر شکنجهایست که به ذهن بیاید، چرا که آنها نهفقط مجبورند با تصور مرگ قریبالوقوع فرزندشان با خود کلنجار بروند، بلکه مجبورند وحشت خود را روزها و گاه سالها در سینهی خود نگاه دارند و بعد از آن، با این اعدام به «زندگی» خود ادامه دهند و تا پایان عمر وحشت این تجربه را تاب بیاورند...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3mZ
#سیلویا_فدریچی #فمینیسم
#کامران_معتمدی #گلشن_فیال #اعدام
👇🏼
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
چرا فمینیستها باید مخالف مجازات اعدام باشند
نوشتهی: سیلویا فدریچی ترجمهی: کامران معتمدی ـ گلشن فیال آنچه این بیانیه از ما میخواهد فراموش نکنیم این است که وقتی این مردان و زنانی که دولت قصد کشتنشان را دارد، فرزندان زنانی مثل ما هستند، مس…
🟣 #سارا_سیاهپور فعال صنفی معلمان تهران و البرز که در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۱ توسط اطلاعات سپاه ثارلله مقابل منزل خود بازداشت شده بود، روز دوشنبه ۱۲ دیماه، بهصورت تلفنی به شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب (به ریاست قاضی صلواتی) احضار و در دادگاهی بدون حضور وکیل و کاملا فرمالیته محاکمه و در تاریخ بیستوششم دیماه، حکم زیر به ایشان ابلاغ شد:
۱- پنج سال زندان به اتهام اجتماع و تبانی
۲- یک سال زندان، برای فعالیت تبلیغی علیه نظام و محکومیت تکمیلی
۳- دو سال ممنوع الخروج از کشور
۴- دو سال ممنوعیت عضویت در احزاب، گروهها و دستجات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی
به گزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، این رای بیست روز پس از ابلاغ، در دادگاه تجدید نظر تهران قابل تجدید نظر است.
لازم به ذکر است که تاریخ دادگاه و تاریخ تنظیم حکم هر دو در یک روز یعنی روز دوازدهم دیماه است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
۱- پنج سال زندان به اتهام اجتماع و تبانی
۲- یک سال زندان، برای فعالیت تبلیغی علیه نظام و محکومیت تکمیلی
۳- دو سال ممنوع الخروج از کشور
۴- دو سال ممنوعیت عضویت در احزاب، گروهها و دستجات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی
به گزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، این رای بیست روز پس از ابلاغ، در دادگاه تجدید نظر تهران قابل تجدید نظر است.
لازم به ذکر است که تاریخ دادگاه و تاریخ تنظیم حکم هر دو در یک روز یعنی روز دوازدهم دیماه است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 #سهیلا_مطاعی، فعال حقوق زنان که در روز ۲۱ آبان برای بار دوم دستگیر شده بود، توسط شعبه دو دادگاه انقلاب دهگلان به تحمل ۳ سال و ۱۰ ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
او اولینبار در روز ۹ مهر دستگیر شد و در تاریخ ۲۵ مهر با قرار وثیقه از زندان آزاد شده بود.
براساس حکم صادر شده او از بابت اتهام (اخلال در نظم عمومی) بە تحمل ۱۸ ماه حبس تعزیری، به اتهام (فعالیت تبلیغی علیه نظام) به ۱۵ ماه حبس تعزیری، از بابت اتهام (نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی) به تحمل ۱۳ ماه حبس تعزیری، به اتهام (تمرد علیه ماموران امنیتی حین انجام وظیفه) به تحمل ۵ ماه حبس تعزیری و از بابت اتهام (تبلیغ علیه نظام به نفع گروهکها و سازمانهای مخالف نظام) هم به تحمل ۹ ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
براساس گزارشها او هماکنون در بند کانون اصلاح و تربیت شهر سنندج نگهداری میشود و دادگاه وی به صورت #آنلاین برگزار شد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
او اولینبار در روز ۹ مهر دستگیر شد و در تاریخ ۲۵ مهر با قرار وثیقه از زندان آزاد شده بود.
براساس حکم صادر شده او از بابت اتهام (اخلال در نظم عمومی) بە تحمل ۱۸ ماه حبس تعزیری، به اتهام (فعالیت تبلیغی علیه نظام) به ۱۵ ماه حبس تعزیری، از بابت اتهام (نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی) به تحمل ۱۳ ماه حبس تعزیری، به اتهام (تمرد علیه ماموران امنیتی حین انجام وظیفه) به تحمل ۵ ماه حبس تعزیری و از بابت اتهام (تبلیغ علیه نظام به نفع گروهکها و سازمانهای مخالف نظام) هم به تحمل ۹ ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
براساس گزارشها او هماکنون در بند کانون اصلاح و تربیت شهر سنندج نگهداری میشود و دادگاه وی به صورت #آنلاین برگزار شد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
Forwarded from کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان
🛑 گزارشی از سرکوب در سیستان و بلوچستان
🔹سیستان و بلوچستان طی اعتراضات اخیر خونینترین صحنههای کشتار را به خود دیده و بازداشتیهای زیادی داشته است. به دلایل متعدد، از جمله دسترسی دشوار به ابزارهای ارتباطی و اینترنت، و همچنین عدم اطلاعرسانی خانوادهها در نتیجه تهدیدهای نهادهای امنیتی، اعلام آمار دقیق و وضعیت بازداشتشدگان در استان سیستان و بلوچستان امکانپذیر نیست.
🔹با وجود این کمیته پیگیری با استفاده از اطلاعاتی که جمعآوری کرده، دریافته است که سیستان و بلوچستان بعد از تهران، کردستان و آذربایجان غربی بیشتر تعداد بازداشتی را از ابتدای اعتراضات تاکنون داشته است.
🔹کمیته پیگیری تاکنون توانسته است هویت ۲۷۸ نفر از معترضین بازداشتشده در این استان را احراز کند که در بین آنها ۲۰۷ شهروند، ۴۷ کودک (زیر ۱۸ سال)، ۲۰ دانشجو و ۴ فعال مدنی حضور دارند. از ۴۷ کودک بازداشت شده، دست کم ۳نفر از آنها به نامهای بسمالله براهویی، اسماعیل سرگلزایی و ابراهیم سرگلزایی، بیشناسنامه هستند.
🔹همچنین براساس گزارشهای مقامات رسمی جمهوری اسلامی، تاکنون دستکم ۸۰۰ نفر در این استان بازداشت شدهاند. علی مصطفوی، رییس کل دادگستری سیستان و بلوچستان، روز ۱۷ آبان ۱۴۰۱ تعداد دستگیرشدگان این استان را ۶۲۰ نفر اعلام کرد که به گفته او از بین آنها برای ۲۵۲ نفر پرونده تشکیل شده و ۳۶۸ نفر با وثیقه یا تعهد آزاد شدند. او در ۲۴ آبان تعداد دستگیرشدگان را نزدیک به ۷۰۰ نفر اعلام کرد و گفت که از میان آنها ۴۰۰ نفر آزاد شدهاند.
🔹ادارهکل اطلاعات سیستان و بلوچستان نیز در روز ۱۴ دی ماه طی اطلاعیهای اعلام کرد که بیش از «۱۰۰ نفر از اراذل اوباش و سارقان مسلح و اتباع بیگانه غیرمجاز» در زاهدان دستگیر شدند.
🔺افراد بدونشناسنامه
🔹به دلیل تعداد بالای افراد بیشناسنامه در استان سیستان بلوچستان و با توجه به اخبار منتشره توسط مقامات رسمی و منابع محلی، میتوان گفت تعداد بیشناسنامهها در میان بازداشتیها بالاست. همین مساله (نداشتن سند هویتی)، پیگیری وضعیت این بازداشتیها را بسیار دشوار کرده است. نداشتن اوراق هویتی، ثبت و پیگیری وضعیت آنان را چه در نهادهای قضایی و چه نهادهای امنیتی، مشکلتر از سایر بازداشتشدگان میکند و خانوادههای این افراد در نهایت فقط با پادرمیانی ریشسفیدان قبایل میتوانند از وضعیت آنان باخبر شوند. در این وضعیت نهادهای قضایی و امنیتی دست بازتری برای اجرای روندهای قضایی غیرعادلانه و تبعیضآمیز که به رویهای معمول در کشور بدل شده است، دارند.
🔹از سوی دیگر این افراد بدون شناسنامه در زمان بازداشت به بهانهی «غیرایرانی بودن» تهدید به اخراج از کشور میشوند. به گفته کمپین فعالان بلوچ در آذرماه، یک کودک بلوچ توسط نیروهای اداره اطلاعات در منطقه شیرآباد زاهدان بازداشت شد. هویت این کودک «خالد بارانزهی»، ۱۵ ساله، و فاقد شناسنامه و اهل منطقه شیرآباد زاهدان عنوان شده است. او به همراه دوستانش هنگام بازی در خیابان دستگیر شد، اما بعد از مدتی همه به جز خالد آزاد شدند. ماموران اداره اطلاعات اعلام کردند که وی به زودی از طریق مرز به افغانستان فرستاده میشود. هر چند در نهایت این اتفاق رخ نداد، اما این نگرانی و شکنجه روانی دایم در مورد بازداشتشدگان بدون اوراق هویتی وجود دارد.
🔹همچنین به گفتهی یک منبع آگاه در این استان طی چند ماه اخیر، افراد با شناسنامهای که در حاشیهی شهرها بازداشت شدند، هم تهدید به «منع خدمات» شدهاند. به این معنا که این افراد تهدید میشوند که شناسنامهشان ضبط شده و بدینترتیب امکان بهرهمندی از خدمات ارائهشده به یک شهروند ایرانی را نخواهند داشت.
🔺کشتن در خیابان، اعدام، زندان
🔹در اعتراضات اخیر، سیستان و بلوچستان، بالاترین آمار کشته شدهها را داشته است. در روز ۷ مهرماه معروف به «جمعهی خونین»، و در پی فراخوانی برای اعتراض به «قتل مهسا امینی» و همچنین «تجاوز به دختر ۱۵ ساله بلوچ توسط فرمانده انتظامی چابهار»، بیش از ۹۰ نفر از جمله یک زن ۸۸ ساله کشته شدند. کمپین فعالان بلوچ و سایت «حالوش» آمار کشتهشدگان در این استان را بیش از ۱۰۰ نفر اعلام کردهاند که از بین آنها ۱۶ نفر کودک هستند.
🔹همچنین در ۴ ماه گذشته و از شروع اعتراضات، حکومت احکام اعدام ۹۰ شهروند بلوچ را که پیش از اعتراضات اخیر بازداشت شده بودند، اجرا کرده است.
🔹پیگیری اخبار رسمی و غیررسمی منتشر شده از جریان دادگاههای دستگیرشدگان اعتراضات اخیر نشان میدهد که تا این لحظه حداقل چهار نفر از شهروندان بلوچ بازداشتشده در استان سیستان و بلوچستان حکم اعدام دریافت کردهاند.
متن کامل گزارش را در لینک زیر بخوانید:
✅ متن کامل در تلگراف
🆔@Followupiran
🔹سیستان و بلوچستان طی اعتراضات اخیر خونینترین صحنههای کشتار را به خود دیده و بازداشتیهای زیادی داشته است. به دلایل متعدد، از جمله دسترسی دشوار به ابزارهای ارتباطی و اینترنت، و همچنین عدم اطلاعرسانی خانوادهها در نتیجه تهدیدهای نهادهای امنیتی، اعلام آمار دقیق و وضعیت بازداشتشدگان در استان سیستان و بلوچستان امکانپذیر نیست.
🔹با وجود این کمیته پیگیری با استفاده از اطلاعاتی که جمعآوری کرده، دریافته است که سیستان و بلوچستان بعد از تهران، کردستان و آذربایجان غربی بیشتر تعداد بازداشتی را از ابتدای اعتراضات تاکنون داشته است.
🔹کمیته پیگیری تاکنون توانسته است هویت ۲۷۸ نفر از معترضین بازداشتشده در این استان را احراز کند که در بین آنها ۲۰۷ شهروند، ۴۷ کودک (زیر ۱۸ سال)، ۲۰ دانشجو و ۴ فعال مدنی حضور دارند. از ۴۷ کودک بازداشت شده، دست کم ۳نفر از آنها به نامهای بسمالله براهویی، اسماعیل سرگلزایی و ابراهیم سرگلزایی، بیشناسنامه هستند.
🔹همچنین براساس گزارشهای مقامات رسمی جمهوری اسلامی، تاکنون دستکم ۸۰۰ نفر در این استان بازداشت شدهاند. علی مصطفوی، رییس کل دادگستری سیستان و بلوچستان، روز ۱۷ آبان ۱۴۰۱ تعداد دستگیرشدگان این استان را ۶۲۰ نفر اعلام کرد که به گفته او از بین آنها برای ۲۵۲ نفر پرونده تشکیل شده و ۳۶۸ نفر با وثیقه یا تعهد آزاد شدند. او در ۲۴ آبان تعداد دستگیرشدگان را نزدیک به ۷۰۰ نفر اعلام کرد و گفت که از میان آنها ۴۰۰ نفر آزاد شدهاند.
🔹ادارهکل اطلاعات سیستان و بلوچستان نیز در روز ۱۴ دی ماه طی اطلاعیهای اعلام کرد که بیش از «۱۰۰ نفر از اراذل اوباش و سارقان مسلح و اتباع بیگانه غیرمجاز» در زاهدان دستگیر شدند.
🔺افراد بدونشناسنامه
🔹به دلیل تعداد بالای افراد بیشناسنامه در استان سیستان بلوچستان و با توجه به اخبار منتشره توسط مقامات رسمی و منابع محلی، میتوان گفت تعداد بیشناسنامهها در میان بازداشتیها بالاست. همین مساله (نداشتن سند هویتی)، پیگیری وضعیت این بازداشتیها را بسیار دشوار کرده است. نداشتن اوراق هویتی، ثبت و پیگیری وضعیت آنان را چه در نهادهای قضایی و چه نهادهای امنیتی، مشکلتر از سایر بازداشتشدگان میکند و خانوادههای این افراد در نهایت فقط با پادرمیانی ریشسفیدان قبایل میتوانند از وضعیت آنان باخبر شوند. در این وضعیت نهادهای قضایی و امنیتی دست بازتری برای اجرای روندهای قضایی غیرعادلانه و تبعیضآمیز که به رویهای معمول در کشور بدل شده است، دارند.
🔹از سوی دیگر این افراد بدون شناسنامه در زمان بازداشت به بهانهی «غیرایرانی بودن» تهدید به اخراج از کشور میشوند. به گفته کمپین فعالان بلوچ در آذرماه، یک کودک بلوچ توسط نیروهای اداره اطلاعات در منطقه شیرآباد زاهدان بازداشت شد. هویت این کودک «خالد بارانزهی»، ۱۵ ساله، و فاقد شناسنامه و اهل منطقه شیرآباد زاهدان عنوان شده است. او به همراه دوستانش هنگام بازی در خیابان دستگیر شد، اما بعد از مدتی همه به جز خالد آزاد شدند. ماموران اداره اطلاعات اعلام کردند که وی به زودی از طریق مرز به افغانستان فرستاده میشود. هر چند در نهایت این اتفاق رخ نداد، اما این نگرانی و شکنجه روانی دایم در مورد بازداشتشدگان بدون اوراق هویتی وجود دارد.
🔹همچنین به گفتهی یک منبع آگاه در این استان طی چند ماه اخیر، افراد با شناسنامهای که در حاشیهی شهرها بازداشت شدند، هم تهدید به «منع خدمات» شدهاند. به این معنا که این افراد تهدید میشوند که شناسنامهشان ضبط شده و بدینترتیب امکان بهرهمندی از خدمات ارائهشده به یک شهروند ایرانی را نخواهند داشت.
🔺کشتن در خیابان، اعدام، زندان
🔹در اعتراضات اخیر، سیستان و بلوچستان، بالاترین آمار کشته شدهها را داشته است. در روز ۷ مهرماه معروف به «جمعهی خونین»، و در پی فراخوانی برای اعتراض به «قتل مهسا امینی» و همچنین «تجاوز به دختر ۱۵ ساله بلوچ توسط فرمانده انتظامی چابهار»، بیش از ۹۰ نفر از جمله یک زن ۸۸ ساله کشته شدند. کمپین فعالان بلوچ و سایت «حالوش» آمار کشتهشدگان در این استان را بیش از ۱۰۰ نفر اعلام کردهاند که از بین آنها ۱۶ نفر کودک هستند.
🔹همچنین در ۴ ماه گذشته و از شروع اعتراضات، حکومت احکام اعدام ۹۰ شهروند بلوچ را که پیش از اعتراضات اخیر بازداشت شده بودند، اجرا کرده است.
🔹پیگیری اخبار رسمی و غیررسمی منتشر شده از جریان دادگاههای دستگیرشدگان اعتراضات اخیر نشان میدهد که تا این لحظه حداقل چهار نفر از شهروندان بلوچ بازداشتشده در استان سیستان و بلوچستان حکم اعدام دریافت کردهاند.
متن کامل گزارش را در لینک زیر بخوانید:
✅ متن کامل در تلگراف
🆔@Followupiran
Telegraph
شناسنامه به مثابه ابزاری برای شکنجه
🛑 گزارشی از سرکوب در سیستان و بلوچستان سیستان و بلوچستان طی اعتراضات اخیر خونینترین صحنههای کشتار را به خود دیده و بازداشتیهای زیادی داشته است. به دلایل متعدد، از جمله دسترسی دشوار به ابزارهای ارتباطی و اینترنت، و همچنین عدم اطلاعرسانی خانوادهها در…
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سرودِ "پائیز ۱۴۰۱"
برای #محسن_شکاری
کاری از هنرمندان گمنام داخل کشور
#هنر_برای_انقلاب #قیام_علیه_اعدام #سیدمحمد_حسینی #محمدمهدی_کرمی #مجیدرضا_رهنورد #جمهوری_اعدام #زن_زندگی_آزادی #علیه_سکوت #ژینا_امینی
@Blackfishvoice1
برای #محسن_شکاری
کاری از هنرمندان گمنام داخل کشور
#هنر_برای_انقلاب #قیام_علیه_اعدام #سیدمحمد_حسینی #محمدمهدی_کرمی #مجیدرضا_رهنورد #جمهوری_اعدام #زن_زندگی_آزادی #علیه_سکوت #ژینا_امینی
@Blackfishvoice1
🟣 شنبه شب، ۵آذر، جسم بیجان #عاطفه_نعامی، یکی از زنان همراه خیزش «زن، زندگی، آزادی» در آپارتمانش در محله عظیمیه کرج پیدا شد. پیکر او در حالی که دچار «انفساد» شده بوده، در بالکن منزلش زیر یک پتو، با شلنگی متصل به شیر گاز در نزدیکی دهانش، پیدا شده است.
روز دوشنبه نیز ماموران امنیتی او را عجولانه و با فریب اعضای خانواده، تنها با حضور چند تن از زنان خانواده، در آرامستان کرج به خاک سپردند.
هنوز گزارش دقیقی از سوی پزشکی قانونی درباره نحوه مرگ عاطفه نعامی صادر نشده است، اما «محمد امین نعامی»، برادر عاطفه نعامی در مصاحبه با ایرانوایر گفته است: «این «صحنهسازی» است و عاطفه نه اصولا به خودکشی فکر میکرده و نه در این روزها که فعالانه به خیزش زنان ایران پیوسته بوده، وقت خودکشی برای او بوده است.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
روز دوشنبه نیز ماموران امنیتی او را عجولانه و با فریب اعضای خانواده، تنها با حضور چند تن از زنان خانواده، در آرامستان کرج به خاک سپردند.
هنوز گزارش دقیقی از سوی پزشکی قانونی درباره نحوه مرگ عاطفه نعامی صادر نشده است، اما «محمد امین نعامی»، برادر عاطفه نعامی در مصاحبه با ایرانوایر گفته است: «این «صحنهسازی» است و عاطفه نه اصولا به خودکشی فکر میکرده و نه در این روزها که فعالانه به خیزش زنان ایران پیوسته بوده، وقت خودکشی برای او بوده است.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani