بيدارزنى
4.01K subscribers
5.24K photos
1.23K videos
174 files
4.19K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
ایمیل:
bidarzani@gmail.com
Download Telegram
🟣 #ملیکا_سمساریان یکی از زنان معترض در نخستین روزهای قیام #زن_زندگی_آزادی بابل است. او در تاریخ ۳۰ شهریورماه پس از بارها ضرب‌وشتم توسط پاسیارهای زن و نیروهای امنیتی، بازداشت و‌ به زندان متی‌کلای بابل منتقل شد.

طی ۴۷ روز گذشته علی‌رغم پایان بازجویی‌ها از آزادی و پذیرش تودیع قرار وثیقه‌ی او نیز جلوگیری کردند.

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 سفر چرا؟ بمان و پس بگیر


تجمع امروز ۱۷ آبان‌ماه دانشجویان دانشگاه #شریف با همراهی تعدادی از اساتید این دانشگاه، در سالن جباری، با هم‌خوانی #سرود_زن در اعتراض به ممنوع‌الورودی دانشجویان و حمایت از دانشجویان دربند #محمد_ملانوری، #علی_عالمی_آرانی، #فریبرز_کهن‌زاد، #محمدابراهیم_واعظی، #امیررضا_چرچی و #محمد_مصطفایی.

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
🔴 داود رضوی، فعال کارگری که ۴۳ روز است در زندان اوین باز داشت می باشد ۱۷ آبان ماه طی تماس تلفنی کوتاهی به خانواده خود اطلاع داد که قرار بازداشت موقت ایشان یک ماه دیگر تمدید شده است و همچنان تحت بازجویی می باشد.

خانواده آقای رضوی در روز یکشنبه ۱۵ آبان ماه موفق به ملاقات حضوری با این فعال کارگری در سالن ملاقات کچویی شدند. ملاقات حضوری خانواده ی ایشان در حضور دو‌ مامور رخ داده است.

داود رضوی، عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و‌حومه، در تاریخ ۵ مهر ماه امسال توسط ماموران امنیتی بازداشت شد و‌ به سلول انفرادی در بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل گردید. ایشان اکنون در بند ۲۴۰ زندان اوین و در سلول ۵ نفره و در شرایط نامناسبی بازداشت می باشد.

همچنین رضا شهابی و حسن سعیدی، دو عضو سرشناس دیگر سندیکای کارگران شرکت واحد، از اردیبهشت ماه امسال کماکان در زندان اوین محبوس هستند و احکام ناعادلانه علیه این فعالین‌کارگری در دادگاههایی بدون حضور آنها صادر شده است.

اعضای زندانی سندیکا ⁩آزاد باید گردند!

کلیه فعالین کارگری، معلمی، دانشجویی، دانش آموزی، و فعالین جنبش زنان، معترضین بازداشتی و زندانیان سیاسی آزاد باید گردند.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و‌ حومه
۱۸ آبان ۱۴۰۱

https://t.me/vahedsyndica
https://www.instagram.com/vahedsyndica/
https://twitter.com/VahedSyndicate
www.vahedsyndica.com 
vsyndica@gmail.com
🔴 جاده‌ی زاهدان-تهران و چهلم خدانور

✍🏾 مراد روحی


جایی در نزدیکی‌های معدن طلای انجیرک زندگی می‌کنند، عده‌ی زیادی از آن‌ها سوختبر هستند و عده‌ای دیگر کپرنشین. طرح توسعه‌ی سواحل مکران از رگ گردن به آن‌ها نزدیک‌تر است، آب اما از هوتک‌ها می‌کشند برای شرب. کودکان‌شان را تمساح‌های هوتک می‌بلعند و بزرگانشان را سرداران و ژنرال‌های مرکز. کسی اما اگر جان به در برد، دار و طناب و شکنجه و ابد برای او محفوظ خواهد بود. خیلی‌هاشان شناسنامه ندارند، خیلی‌هاشان یک روز خدا نیست که خبر اعدام یکی از نزدیکانشان را نشنوند. ژنرال‌های می‌آیند، زمین‌هایشان را مصادره می‌کنند و در آن توپ و مسلسل و زندان و شکنجه‌گاه می‌کارند. شرکت‌ها می‌آیند، آن‌ها نیز زمین‌هایشان را از دست‌شان در می‌آورند، و آن‌ها را آواره می‌کنند در سرزمین خودشان. قاضی‌های پرکاری هم هم به این‌جا می‌آیند، نه برای دادوری اما، که برای صدور احکام اعدام.

جاده‌های آن بسته بسته دلارِ معادن و بنادر و منابع‌ را به سمت تهران پمپاژ می‌کنند. جاده‌ها اما در مسیر برگشت با خود سیم خاردار می‌آورند و دوشکا و گلوله‌های جنگی و میله‌های بلند پرچم و دستبد‌. چه بی‌انصاف و چه بی‌مرام هستند جاده‌هایی که ختم به تهران می‌شوند! صدسال آزرگار است که محتوای رفت و برگشت محموله‌های این‌ جاده‌ها تغییری نکرده‌ است. تا جلوتر آمده‌ایم، و تا محموله‌های غارت‌شده گرانبها‌تر و گرانقیمت‌تر شده‌اند، مرمی و سرب محموله‌های مسیر برگشت هم قوی‌تر، سنگین‌تر، برنده‌تر و کشنده‌تر شده است. این‌جا یک شکارگاه تمام عیار است برای الیت حاکم مرکز؛ الیتی که از محل شکاری در اینجا و دیگر شکارگاه‌های اطراف و اکناف ایران کرد کیسه‌ها انباشت از زر و سیم و امروز یا دارد آن سوی اقیانوس‌ها پرچم‌اش را در چشم آزادی‌خواهان فرو می‌کند، و یا در محمودیه و ولنجک دارد هول هولکی آخرین شکارهایش را به «کریپتو» تبدیل می‌کند، چمدان می‌بندد و ویزاهای وی‌آی‌پی برای لندن و ونکوور و لس‌آنجلس می‌گیرد و همزمان دارد هم به خون‌های دلمه بسته‌ی شیرآباد می‌خندد و هم به شاخ و شانه کشیدن‌های دیپلمات‌های شیک پوشی که هر روز لیست جدیدی از تحریم علیه جمهوری اسلامی و مقامات نظامی و امنیتی آن اعلام می‌کنند. آن‌ها نیک می‌دانند که در شکارگاه‌هایشان آنقدر اندوخته‌اند که سبیل نداشته‌ی دیپلمات‌ها را خوب چرب بکنند. نیز سرنوشت شکارچیان پیش از انقلاب ۵۷ و سرگذشت برادران سفرکرده‌شان در آن ایام به آن‌ها می‌گوید که می‌شود آنقدر با خود ببرند که برای چهار دهه و حتی بیشتر هم کفایت بکند.

آری بلوچستان به درازای صد سال شکارگاهی با برکت بوده است برای الیت حاکم، مردمان‌اش اما اینبار بدجوری علیه منطق شکار شوریده‌اند. آن میله و پرچمی که خدانور را به آن دستبند کردند، دیگر نمی‌تواند نشان فتح‌ را برافراشته نگاه دارد و قانون جنگل را بازتولید کند. جمعه‌های خونین بلوچستان، شورشی رهایی‌بخش است علیه بنیان‌های این میله و این پرچم و منطق شکارگری و غارتگری آن. زیاد هستند کسانی که امروز همدلی می‌کنند با درد بلوچستان، اما شاید پاسخ به این سوال در میانه‌ی این سوگواری آسان نباشد: آیا این همدلی کردن‌ها تا آن‌جا پیش خواهد رفت که شورش بلوچستان علیه محتوای رفت و برگشت جاده‌‌ی زاهدان-تهران را تا انتها و بدون اما و اگر به رسمیت بشناسد و با آن همرزمی و همسنگری بکند؟

bit.ly/3UFSJoR

#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#قادین_یاشام_آزادلیق
#جنین_زند_آجویی
#امرأة_حياة_حرية
#زن_زیویش_أزأیي
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
#Aýal_durmuş_erkinlik
#Women_Life_Freedom


🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانش‌آموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇

🆔
@kashowra

دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇

@kashowranews
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی: امروز چهلمین روز قتل #خدانور_لجعی است. خدانور یکی از بی‌شمار انسان شریف و اسیر شده در چپاول و محرومیت‌های سیستماتیک سیستان و بلوچستان است. او متولد ۱۳۷۴ و ساکن محله‌ی شیرآباد #زاهدان بود که حتی از حق شناسنامه نیز محروم بود. تمام عمر، مدارک هویتی نداشت، یک #ناشهروند در ساحت جمهوری اسلامی که برای حق اوراق هویتی، آموزش، معیشت و حق زندگی همچون دیگر ساکنان این جغرافیا جنگید.

خدانور در یک پروسه‌ی چند مرحله‌ای دستگیر، شکنجه و کشته شد. نخست با پرونده‌سازی امنیتی و بستن دستان او برای ساعت‌ها به یک میله و ضرب و شتم، سپس با گلوله‌ی ماموران امنیتی و قتل وی در بیمارستان. آنها عامدانه وی را معالجه نکردند تا جان بسپارد.

از خدانور، چند ویدئوی رقص بلوچی منتشر شده است که همگی حاکی از شور زندگی او بود. خدانور یک مادر دادخواه دارد و یک شیرآباد و زاهدان که قلب همگی آنان برای او می‌تپد. اگر ستم، چپاول و غارت سیستماتیک سیستان و بلوچستان چه در دوره‌ی #پهلوی و چه حاکمیت #جمهوری_اسلامی در هیئت یک انسان درآید، بی‌شک تجسم پیکره‌ی خدانور لجعی و هزاران جان شریف همانند او خواهد شد.

باشد که قیام #زن_زندگی_آزادی ، گام‌های نخست انقلابی برای «تحقق حق تعیین سرنوشت» و رهایی تمامی اقوام تحت ستم باشد.

#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
#ژن_ژیان_ئازادی

@bidarzani
#خبر

🟥◾️پرفورمنس اعتراضی دانشجویان دانشگاه هنر تبریز برای خدانور لجه‌ای، از کشته‌شدگان زاهدان، مقابل ساختمان بسیج این دانشگاه.

۱۸ آبان ۱۴۰۱
#دانشگاه_هنر_تبریز
#اعتراضات_دانشجویی
#هفتمین_هفته_اعتراضات_دانشجویی

3⃣1⃣7⃣6⃣
🆔@senfi_uni_iran
🟣 برگزاری یادبود چهلم برای #خدانور_لجعی و دیگر جان‌باختگان #زاهدان، امروز چهارشنبه ۱۸ آبان‌ماه، «دانشکده حقوق دانشگاه تهران»

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
Forwarded from نقد
▫️ قیام ژینا و گشایش چشم‌اندازهای هنری:
▫️ سینما پس از جمهوری اسلامی

نوشته‌ی: آرش اسدی

9 نوامبر 2022

🔸 خیزش انقلابی ژینا با گذر از هفته‌ی هشتم، برای نخستین بار احتمال، امکان، تصور یا رویای «روزی پس از جمهوری اسلامی» را در چشم‌انداز جامعه‌ی ایران قرار می‌دهد. دست‌کم می‌توان در عالم نظر، جهانی بدون رژیم ولایت فقیه را تصور کرد. به میزان ظلم‌هایی که این دستگاه ستم اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک بر تاریخ معاصر ایران روا کرد، به شمار بی‌شمار زندگی‌ای که جمهوری اسلامی تباه کرد، اکنون می‌توان برای نخستین بار، به همان تعداد بی‌شمار، دلایلی امیدبخش برای ترسیم رویای جهانِ پس از رژیم ولایت فقیه داشت.

🔸 روایت و بیان آن‌چه بر زندگی‌های ما رفته است، بخشی از پروژه‌ی بدیل خواهد بود. بیان خواست‌ها، آرزوها، رویاها و حتی کابوس‌های از دست رفته، از طریق زبان هنر، تنها نفی نظم مسلط جمهوری اسلامی نیست، ارزندگی آن در طرح خلاقانه‌ی جهانی نوینی است که می‌تواند روزی در دسترس قرار گیرد. به پاس هر زندگی‌ای که رژیم نابود کرد، به یاد هر تک لبخند یا گریه، می‌توان گستره‌ای عظیم از امکانات خلاقانه برای بدیل این رژیم به وجود آورد. ساخت آینده، ساخت فردای بدون جمهوری اسلامی، می‌تواند بازتاب خود را در تمام این روایت‌ها بیابد. هنر ضرورتاً وادی مجزایی از زیست روزمره نیست، کالای تجملی نیست که تنها در اختیار عده‌ی قلیلی باشد. قیام ژینا برای نخستین بار امکان ایجاد چشم‌اندازهای متعددی را در برابر هنر قرار داده است. تولید و تکثیر ایده‌های درخشان هنری، در همین چند هفته خود گویای اهمیت اندیشیدن به وضعیت و جایگاه آینده‌ی هنر است. با امحای تدریجی دستگاه سرکوبْ فرصت شکوفایی هنری پیش می‌آید، فرصتی که تا پیش از قیام ژینا چندان در افق دید نبود.

🔸 تداوم و تعمیق خیزش و تکمیل انقلاب، ما را با یک سوال ساده، دست‌کم در یک زمینه‌ی خاص مواجه می‌کند: هنر پس از این تجربه‌ی مهیب، تجربه‌ای که هنوز فرصت تولید زبانی برای بیان کافی و وافی آن ایجاد نشده است، چگونه می‌تواند خود را از خوناب رژیم جمهوری اسلامی بشوید؟ آیا اساساً ممکن است انباشت دهه‌ها پلشتی‌ای‌ را که تارک «هنر ایرانی» را نیز دربرگرفته بود، با تغییری در قوانین فراموش کرد و به پیش رفت؟ آیا مشخصاً سینما پس از جمهوری اسلامی تداوم سینمایِ پیش از انقلاب آتی خواهد بود؟ یا یک سوال حاشیه‌ای، چه بیان سینمایی‌ای، کدام زبان هنری، قادر به تصویر و توصیف آن‌چه بر ما رفت خواهد بود؟ کدام شکل‌ تجربی سینمایی قادر خواهد بود حتا گوشه‌ای از دهشتِ هول و سیلاب بلایی را که روزگاری جمهوری اسلامی نام داشت توصیف کند؟ چنین هنری چه نسبتی با پیش از خیزش انقلابی ژینا خواهد داشت؟ و چه سرنوشتی پیشاروی هنرمندانی خواهد بود که مستقیم و غیرمستقیم وابسته‌ی حکومت هستند؟ عده‌ای از اینان اگر طناب دار به گردن نوید افکاری نینداختند اما با ساخت فیلم و تولید پروپاگاندا برای رژیم، جمهوریِ طناب دار را توجیه کردند، حرمت انسان را با هنر خود به منتهای تباهی و حقارت بردند، آیا باید فراموش کنیم؟ آن هم به طور دسته جمعی؟

🔸 در این نوشته ابتدا در اشاره‌ای گذرا کلیتی از جریان سینمایِ رسمی ایران طرح می‌شود، سپس به نسبت خیزش انقلابی ژینا و بقا یا امحای جناح بااعتبارِ سینمایِ رسمی ایران، که از آن با عنوان «سینمای کارمندانِ بانک» یاد می‌کنیم، پرداخته می‌شود. در آخر به مسئولیت فردی هنرمند یا مشخصاً در این مورد خاص سینماگر اشاره می‌شود. در این متن، هر نوع ارجاع به ایدئولوژی جمهوری اسلامی، با در نظر گرفتن تمامیت آن به عنوان ساختاری نظامی، سرمایه‌داری و مذهبی پیش فرض گرفته شده است. پرواضح است که هرگونه بحث و اندیشه، یا بنا نهادن شکل سینماییِ متفاوت از جریان رو به افول کنونی، تنها در پروسه‌ای جمعی و از خلال کنش و گفت‌وگویی جمعی حاصل می‌شود و خارج از توان و موضوعیت این نوشته است...

🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3fD



#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی
#خیزش_انقلابی #هنر_انقلاب
#سینما #آرش_اسدی

👇🏼

🖋@naghd_com‏ ‏
🟣 #نیوشا_گودرزی دانشجوی گرافیک دانشگاه آزاد تهران واحد سوهانک روز ۲آبان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و اکنون در زندان قرچک ورامین به سر می‌برد.

از وضعیت فعلی و نهاد بازداشت کننده ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست.

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
🟣 الهام افکاری، توسط نیروهای امنیتی در شیراز بازداشت شد

الهام افکاری، خواهر داخواهِ نوید افکاری توسط نیروهای امنیتی در شیراز بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

سعید افکاری با انتشار مطلبی در صفحه شخصی خود نوشت: “خواهرم الهام افکاری در شیراز بازداشت شد و خبری از شوهرش و دختر سه ساله‌اش لیانا نداریم.”

#زنان_دادخواه
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 #پریسا_بنی‌اسد دانشجوی دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران ورودی ۹۹، بعد از احضار به حراست خوابگاه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.

این بازداشت در تاریخ سه شنبه ۱۰ آبان اتفاق افتاده است و وی از آن تاریخ در بند ۲۰۹ اوین به سر می‌برد.

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
🟣 بازداشت مشعل علمداری در نورآباد ممسنی

مشعل علمداری، متولد ۱۳۶۸ از روز یکشنبه ۱۵ آبان در بازداشت نیروهای امنیتی به سر می‌برد. از محل نگهداری وی اطلاعاتی در دست نیست.

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
🟣 نگذاریم انقلابمان به بیراهه رود

✍🏽 نویسنده: یک فعال حقوق زنان از زاهدان

«متن ارسالی به بیدارزنی»


پس از گذشت حدود پنجاه روز از شروع انقلاب ۱۴۰۱ و چهل روز از کشتار جمعه خونین زاهدان،اولین بیانیه جوانان محلات زاهدان، برای دعوت به گردهمایی منتشر شد. متنی شگفت‌انگیز که توجه به نکات مندرج در آن در فضای کنونی اهمیت بسیار دارد؛ نکاتی که بسی فراتر از سهل‌انگاری به نظر می‌آید.

برای همین لازم دانستم به عنوان یک زاهدانی، توضیحی بر آن متن بدهم، چراکه کوچکترین اشتباهی می‌تواند ما را به بیراهه  ببرد (به گواه تاریخ و آنچه در ۵۷ تجربه کردیم).

۱) مهمترین و آشکارترین قسمت حیرت‌انگیز این بیانیه آنجاست که با رمز ژینا و در راستای سایر اعتراضات کشور شعار #نان_کار_آزادی را جایگزین #زن_زندگی_آزادی  و به عنوان شعار تجمع زاهدان معرفی می کند.
در مورد شعار زن، زندگی،آزادی و بی‌نیازی این شعار به ادامه یا تغییر آن مطالب بسیار ارزنده‌ای نگاشته شده. ولی لازم می‌دانم تاکید کنم که با توجه به مردسالاری مضاعف در این نقطه از سرزمین‌مان که به دلیل پیچیدگی مسائل قومیتی، بی‌عدالتی‌های اقتصادی، فرهنگی و آموزشی و... تا مغز استخوان زندگی رسوخ کرده است، الزام شعار زن، زندگی، آزادی بیشتر احساس می‌شود. کما اینکه بسیاری از زنان بلوچ با نوشته‌ها و فیلم‌های ارسالی خود درخواست برابری جنسیتی و شکسته شدن حصارهای مردسالاری را با صدای رسا اعلام کرده‌اند.
بدون شک منظور از آزادی در شعار «نان، کار، آزادی» آزادی انسانهاست. ولی در فرهنگ جاری واقعیت این است که وسعت دنیای انسانی به نوع مذکر می‌رسد و زن‌ها تلویحا فاقد حقوق و توانایی‌ها تلقی و در بسیاری موارد از گردونه‌ی انسانی حذف می‌شوند. شعار زن، زندگی، آزادی در واقع وسعت دادن معنای انسان است فارغ از جنس، قوم یا نژاد و جامعه ما شدیدا نیازمند این انقلاب اجتماعی و فرهنگی‌ست.
از طرفی وقتی در این انقلاب تاکید بر این است که از شعارهای سکسیستی و جنسیت‌زده استفاده نشود، نشان‌دهنده اهمیت و حساسیت شعارها در این پروسه است. پس تغییر شعار نه تنها هیچ توجیهی ندارد که خطرناک است.

۲) نکته دوم در این بیانیه درخواست حمایت از «برادران بلوچ» است که سالها مورد سرکوب و خفقان بوده‌اند.
در شرایط فعلی که در یک انقلاب زنانه هستیم بکار بردن لفظ «برادران بلوچ» به جای «مردم بلوچ» یا«زنان و مردان بلوچ» قابل چشم‌پوشی نیست.
در جمعه خونین زاهدان زنان، مردان و کودکان بسیاری به شهادت رسیدند یا زخمی شدند، ظلم سالهاست که بر دوش همه‌ی این مردم است. استفاده از ترکیب «برادران بلوچ»، تغییر شعار زن، زندگی، آزادی را هدفمند و ناامید کننده جلوه می‌دهد.

۳) واما نکته سوم -که شاید اگر دو مورد قبلی نبود قابل اغماض و چشم‌پوشی بود- محل گردهمایی مردمی در روز جمعه و بعد از نماز جمعه اهل سنت در عیدگاه است.
نماز جمعه یک آیین دینی و مذهبی‌ست و عیدگاه اهل سنت هم یک محل دینی و مذهبی محسوب می‌شود. جامعه ایران در حال حاضر در انقلابی بر علیه حکومت دینی قیام کرده و خواستار جدایی دین از سیاست و در نظر گرفته شدن دین به عنوان یک امر شخصی‌ست. به همین دلیل صلاح آنست که تجمعات در مکان‌هایی که رنگ و بوی دینی و مذهبی ندارند شکل بگیرد (تا کنون در زاهدان محل برگزاری اکثر تجمعات در جلوی دانشگاه‌ها بوده).
حضور در یک مکان و زمان که دربردارنده‌ی ارزش دینی است می‌تواند تامل برانگیز باشد. قطعا حق همشهریان مسلمان سنی ماست که بعد از نماز جمعه تجمع کنند. ولی حداقل توقع از نویسندگان این بیانیه این است که تجمعات را به یک مکان سوم هدایت کنند. تا نقطه تلاقی اعتراضات شود و اتحاد اجتماعات به وجود آید.
در پایان نکته‌ای را لازم می‌دانم اضافه کنم. کافی‌ست نگاهی دقیق‌تر به آنچه بر گذشتگان‌مان رفته است بیاندازیم تا بدانیم چرا کوچک‌ترین الفاظ و شعارها و مکان‌های گردهمایی مهم به نظر می‌آید. چرا افرادی که در رژیم پهلوی برای انقلاب ۵۷ زندان رفتند و شکنجه شدند، در رژیم ج.ا اعدام شدند؟ باید بدانیم «احترام به عقاید دیگران» با «در خدمت عقاید دیگران قرار گرفتن» تفاوت دارد.
و خطاب به همشهریان بلوچ خود می‌گویم کشته‌شدگان جمعه سیاه انسان‌های بیگناه بودند و ما هم داغداریم‌. ما همدرد شماییم، نه فقط برای جمعه خونین، برای تمام این سالها ظلم و تبعیض. و اکنون ما همراه شماییم برای دادخواهی و احترام به حقوق‌مان. اما نباید بگذاریم به بهانه اتحاد از آرمانهای اصلی انقلاب‌مان لحظه‌ای دور شویم.


▪️متن بیانیه مورد نقد نیز ضمیمه شده است.


متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3UNiVxE


@bidarzani
🟣 #صحرا_رضایی دانشجوی روزنامه‌نگاری دانشگاه علامه و اهل #افغانستان از روز ۲۶ مهرماه در دانشگاه مفقود شده است.

او که در مرخصی تحصیلی قرار داشت، طی تماسی از دانشگاه مبنی بر دریافت گذرنامه، به دانشگاه علامه مراجعه کرد و‌ اخرین تماس را با خانواده‌ی خود برقرار کرد. پس از آن یک تماس بدون صدا از تلفن همراه وی با برادر او گرفته می‌شود که نگرانی خانواده را شدت می‌بخشد.

تا کنون هیچ نهادی از وضعیت سلامت و محل نگهداری این دانشجو، گزارشی ارائه نداده است.

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
🟣 مرضیه زیاری، کنشگر فمینیست و مؤسس کمپین «امنیت نداشته زنان» از روز نهم آبان‌ماه توسط اطلاعات سپاه در منزلش واقع در آمل دستگیر شده و چهار روز است که اجازه‌ تماس با خانواده را ندارد. آخرین اطلاعات از مرضیه زیاری، او را به ربودن و آزار فرزند خردسالش تهدید کرده‌ و تحت شکنجه‌ روانی قرار داده‌اند. در آخرین تماسی که این فعال حقوق زنان با همسرش داشته لحنش با لحن معمول او متفاوت بوده و در پی تماس آخر و تداوم بی‌خبری، نگرانی از وضعیت سلامت او تشدید شده است. مرضیه زیاری حدود ساعت ۱۰ شب، دوشنبه نهم آبان، توسط نیروهای امنیتی شهر آمل، در منزل شخصی‌اش بازداشت شد. به گفته منابع آگاه به زمانه، نیروهای امنیتی با سه خودرو به درب منزلش رفته بودند، مرضیه در را باز نکرده بود، نیروها از دیوار خانه بالا رفته و مرضیه را مقابل چشم فرزند خردسالش بازداشت کرده بودند.

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣 ۱۹ آبان‌ماه، سالروز به قتل رسیدن دکتر رامین پوراندرجانی (۱۳۶۲ تبریز _ ۱۹ آبان ۱۳۸۸)، پزشک وظیفه‌ی نیروی انتظامی در #کهریزک است که در ساختمان بهداری نیروی انتظامی کشته شد.

او علی‌رغم احضارهای متعدد از سوی وزارت اطلاعات، هرگز حاضر نشد که چشم خود را بر مجموع شکنجه‌های جسمی و‌ روانی، تجاوز و قتل معترضان بازداشتی در شکنجه‌گاه کهریزک ببندد و علت مرگ آنان را بیماری «مننژیت» اعلام کند.

محسن روح‌الامینی، محمد کامرانی، امیر جوادی‌فر، رامین قهرمانی و احمد نجاتی‌کارگر با شکنجه‌های جسمی، خرد شدن ستون فقرات، کشیده شدن ناخن‌های پا، آسیب‌دیدگی جمجمه، از دست دادن کلیه‌ها و وجود لخته‌های خون در سر کشته شدند.

#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani