بيدارزنى
4.36K subscribers
5.45K photos
1.25K videos
176 files
4.23K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
🟣 «محبوبه رمضانی» و «رحیمه یوسف‌زاد» مادران دادخواه معترضان جان‌باخته پژمان قلی‌پور و نوید بهبودی، ساعتی پیش آزاد شدند.


▪️منبع: ۱۵۰۰ تصویر


#مادران_دادخواه
#اعتراضات_سراسری_آبان_خونین۹۸

@bidarzani
بيدارزنى
🟣 «نازی زندیه» و «سپیده رشنو» هر دو دانشجوی رشته نقاشی در مقطع کارشناسی دانشگاه الزهرا، «ملیکا قراگزلو» دانشجوی روزنامه‌نگاری دانشگاه علامه و «سوری بابایی چگینی»، همگی به جرم مخالفت با #حجاب_اجباری ، طی روزهای گذشته توسط نهادهای امنیتی بازداشت و تحت بازجویی…
🟣 نازی زندیه، دانشجوی نقاشی دانشگاه الزهرا با تودیع وثیقه از زندان اوین آزاد شد

به گزارش خبرگزاری هرانا، نازی زندیه که روز ۲۶ تیرماه با حمله ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت شده بود، با تودیع وثیقه از بند ۲۰۹ زندان اوین آزاد شد. او یکی از معترضان بازداشت شده‌ی روزهای اخیر، علیه حجاب و پوشش اجباری است.

#نه_به_حجاب_اجباری

@bidarzani
Forwarded from نقد
▫️ تاملاتی درباره‌ی تقاطع‌گرایی

نوشته‌ی: مارتا ای. خیمه‌نس
ترجمه‌ی: فرزانه راجی

26 ژوئیه 2022

🔸 اصطلاح «تقاطع‌گرایی» به تلاقی ستم‌های ناشی از هویت‌های پیچیده و تجارب منحصربه‌فرد اشاره دارد. گزارش‌های فمینیستی ریشه‌های آن را تا تجربه‌ی زنان سیاه‌پوست ایالات متحده و سایر زنان رنگین‌پوست، و اندیشه‌ی فمینیست سیاه، به‌ویژه بیانیه‌ی Combahee River Collective ردیابی می‌کنند: «ما معتقدیم سیاست‌های جنسی در دوران پدرسالاری در زندگی زنان سیاه‌پوست به همان‌ اندازه‌ی سیاست‌های طبقاتی و نژادی فراگیر است. هم‌چنین برای ما جدا کردن ستم نژادی از ستم طبقاتی و ستم جنسی دشوار است زیرا در زندگی‌مان اغلب به‌طور هم‌زمان تجربه می‌شوند.» این هم‌چنین نوعی تعمیم‌دهی استعاره‌ای است که پژوهش‌گرِ حقوقی، کیمبرله کرنشاو (که حسن شهرتش به‌واسطه‌ی ابداع این اصطلاح است)، برای به تصویر کشیدن وضعیت کارگران زن سیاه‌پوست استفاده کرد؛ زنانی که نمی‌توانستند از کارفرمای خود برای تبعیض، به‌عنوان کارگران زن سیاه‌پوست شکایت کنند زیرا دادگاه‌ها تبعیض را یا بر اساس جنسیت به رسمیت می‌شناختند یا نژاد و نه براساس هردو. کرنشاو استدلال کرد که نه جنسیت و نه نژاد به تنهایی نمی‌توانست مسئول تجربه‌ی آن‌ها از ستم باشد زیرا آن‌ها در «تقاطع» جنسیت و نژاد قرار داشتند.

🔸 به‌رغم مرتبه‌ی ممتاز آن هم‌چون «مهم‌ترین رهاورد نظریِ تاریخِ فمینیسم»، تا آن جا که من می‌دانم، هیچ نظریه‌‌ی دقیق و پذیرفته‌‌شده‌ای درباره‌ی تقاطع وجود ندارد. درباره‌ی ایده‌های کلیدی تقاطع‌گرایی توافق وجود دارد، اما فمینیست‌ها در چگونگی مفهوم‌سازی روابط بین محورهای نابرابری در سطح کلانِ تحلیل، و روش‌هایی که این محورها هویت‌ها و تجارب افراد را شکل می‌دهند، با هم تفاوت دارند. معنی اصطلاحاتی هم‌چون «درهم‌تنیده»، «تقابل»، «هم‌‌ساخت»، «هم‌سازمان»، «تشکیل متقابل»، و غیره خودپیدا نیست. این روابط فرضی در چه سطحی از تحلیل مرتبط هستند؟ آیا طبقه، جنسیت، نژاد، توانایی و غیره در سطوح خرد، کلان یا فردیِ تحلیل «به‌طور متقابل هم‌ساخت»، «هم‌ساز» و غیره هستند؟ اگر چنین است، این امر به‌طور انضمامی چگونه کار می‌کند؟ آیا هویت‌های پیچیده در درجه‌ی اول تأثیرات مشارکت آگاهانه‌ی افراد در «محورهای سرکوب»ِ ظاهراً متقاطع است، یا تأثیرات گفتمان، یا تعامل بین این دو؟ و منظور از این‌که می‌گوییم محورهای نابرابری متقاطع هستند چیست؟ آیا محورها تلاقی می‌کنند و افراد در تقاطع‌ها شکل‌ می‌گیرند، یا تقاطع فقط استعاره‌ای برای این واقعیت است که در هر جامعه‌ای همه دارای ویژگی‌های خاصی، هم‌چون جنسیت و سن هستند، و این‌که همه‌ی ما در نهادهای اجتماعی مختلفی شرکت داریم ــ بنابراین نقش‌های اجتماعی و شغلی متعدد و متفاوتی را ایفا می‌کنیم ــ و در جایی از ترتیبِ رتبه‌بندی که محورهای اصلی نابرابری را تقسیم می‌کند قرار گرفته‌ایم؟ اگر چنین است، تقاطع‌گرایی در نهایت در چه جنبه‌هایی مبتنی بر نوعی بدیهی‌گوییِ جامعه‌شناختی نیست؟ هویت‌ها چه تفاوتی با نقش‌های اجتماعی دارند؟

🔸 مانند همه‌ی نظریه‌ها، تقاطع‌گرایی نیز محصول زمان خود است. اثرات جهانی شدن ــ آواره کردن میلیون‌ها کارگر، آغاز مهاجرت مردان، زنان و کودکان از کشورهای جنگ‌زده و مستعمرات سابق به کشورهای سابقاً استعمارگر ــ در حال تغییر شرایط مادی و اجتماعی زندگی، هم‌چنین آگاهی پژوهش‌گران و کنش‌گران است. چنین تغییراتی در نهایت باعث رشد نظریه‌هایی خواهد شد که هدفشان فراتر رفتن از محدودیت‌های تقاطع‌گرایی است. نظریه‌هایی که پیوندهای سازگانی بین «محورهای شاخص سرکوب» را به روش‌هایی که ممکن است ماتریالیسم تاریخی را دربربگیرد یا نگیرد، نظریه‌پردازی خواهند کرد. نظریه‌ی بازتولید اجتماعی احتمالاً چنین نظریه‌ای است. گزینه‌ی دیگر این است که تشدید بهره‌کشی ــ بازنمودیافته در تمرکز ثروت و درآمد در رأس و رشد ارتش ذخیره کارِ ملی و فراملی ــ که در حال حاضر در ایالات متحده طبقه‌ی کارگر را وارد گفتمان سیاسی و رسانه‌های جمعی کرده است ــ ممکن است در نهایت علاقه‌ی گسترده به مارکسیسم در دهه‌های ١٩٦٠ و ١٩٧٠ در میان کنش‌گران، دانشجویان و دانشگاهیان را بازگرداند. در حال حاضر تجدید علاقه‌ای به مارکسیسم و فمینیسم وجود دارد؛ این‌که این تجدید علاقه مستلزم از بین رفتن تقاطع‌گرایی، ادغام آن با نسخه‌ای ایده‌آلی از مارکسیسم، با تأکید بر ستم‌های نژادی، جنسیتی وسایر ستم‌ها، و در عین حال به‌حداقل رساندن اثرات تعیین‌کننده‌ی قدرت طبقاتی و مناسبات طبقاتی، یا بازگشتی به ماتریالیسم تاریخی است، برعهده‌ی نسل‌های جوان است که تصمیم بگیرند.

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:‏

https://wp.me/p9vUft-346

#مارتا_ای_خیمه‌نس #فرزانه_راجی
#تقاطع‌گرایی #فمینیسم #مارکسیسم

👇🏽

🖋@naghd_com
بيدارزنى
Photo
🟣 پرونده‌سازی جدید وزارت اطلاعات علیه مریم اکبری‌منفرد

مریم اکبری‌منفرد، زندانی سیاسی که بیش از ۱۳ سال است بدون یک روز مرخصی در زندان به سر می‌برد، در یک پرونده‌سازی جدید توسط وزارت اطلاعات به «تبلیغ علیه نظام» متهم شده است.

مریم اکبری‌منفرد، زندانی سیاسی که دوران محکومیت خود را در زندان سمنان سپری می‌کند، طی پرونده‌ای جدید که توسط وزارت اطلاعات علیه او تشکیل شده، در دو مرحله به دادگاه سمنان احضار شده است. به گزارش هرانا، وی به دلیل عدم رعایت فاصله زمانی قانونی بین تاریخ ابلاغ و تاریخ احضار و نیز عدم ارسال ابلاغیه به وکیل، از حضور در جلسات دادگاه خودداری کرده است.

یک منبع آگاه در رابطه پرونده جدیدی که علیه مریم اکبری‌منفرد تشکیل شده به هرانا گفته است:

«به تازگی وزارت اطلاعات علیه مریم اکبری‌منفرد پرونده‌سازی جدیدی کرده است و برای روز شنبه ۲۵ تیر ابلاغیه حضور در دادگاه سمنان از بابت رسیدگی به اتهام «تبلیغ علیه نظام» برای او صادر شده بود. خانم اکبری منفرد به دلیل این‌که وکیل‌شان احضاریه را دریافت نکرده بود از رفتن به دادگاه انصراف داد. مجدداً ابلاغیه‌ای برای حضور در دادگاه برای روز سه‌شنبه ۲۸ تیر صادر شد که به دلیل عدم رعایت فاصله زمانی قانونی بین تاریخ ابلاغ و تاریخ احضار، آقای حسین تاج وکیل خانم اکبری منفرد نسبت به احضاریه اعتراض کرده و دادگاه را لغو می‌کند.»

به گفته این منبع آگاه زمانی که مریم اکبری‌منفرد در دادگاه حضور پیدا کرده است، به او گفته شده باید درخواست وکیل را دوباره ثبت کند و مریم اکبری‌منفرد نیز در اعتراض به این موضوع از «امضای هر برگه‌ای امتناع کرده» است: «این پرونده‌سازی جدید در حالی صورت گرفته که وکیل و خانواده و حتی خود خانم اکبری‌منفرد از دلیل این اتهام بی‌اطلاع هستند.»

مریم اکبری‌منفرد در حال حاضر بیش از ۱۳ سال است که بدون یک روز مرخصی در زندان به سر می‌برد. این زندانی سیاسی از بیماری کبد چرب رنج می‌برد و کماکان از رسیدگی پزشکی محروم است.

پیش‌تر حسین تاج، وکیل مدافع این زندانی سیاسی، ضمن اشاره به تداوم محرومیت موکلش از حداقلی‌ترین ظرفیت‌ تسهیلات قانونی، از درخواست اعاده دادرسی مجدد برای پرونده‌ این زندانی سیاسی خبر داده بود. به گفته او درخواست اعاده دادرسی پیشین او که بر مبنای لایحه قبلی بوده، به‌دنبال اعمال تغییراتی در قانون، مورد بی‌توجهی مراجع قضایی قرار گرفته است.

#زنان_زندانی_سیاسی

@bidarzani
🟣 صدور حکم «مریم رحمانی»، فعال حقوق زنان

بر اساس رای شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی افشاری، مریم رحمانی به ۲ سال حبس (که به مدت ۵ سال تعلیق شده است)، پرداخت ۱۵ میلیون تومان جریمه‌ی نقدی و مجازات‌های تکمیلی نظیر نگارش پژوهش ۷۰ صفحه‌ای پیرامون‌ «حب وطن»، حضور فصلی در دفتر پیگیری ضابطین در ایام تعلیق و کسب اجازه از مقام قضایی برای هر بار خروج از کشور در زمان تعلیق، محکوم شده است.

این پرونده با شکایت سپاه ثارالله و یورش ماموران در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۴۰۰ در منزل شخصی وی، تشکیل شد.

@bidarzani
🟣 #بیدارزنی: برای ژن، ژیان، ئازادی


(زن، زندگی و آزادی) به‌عنوان گزاره‌ای تعیین‌کننده، تاریخ‌ساز و پیش‌رونده، حالا ۱۰ روزی است که نه در قالب یک «شعار» بلکه یک مطالبه‌ی فراگیر، آن‌هم با ضرورت ایستادگی علیه سرکوب، ارتجاع و بازپس‌گیری حق زندگی برابر و شرافتمندانه، مورد مطالبه قرار گرفته است.

قتل «مهسا/ژینا امینی» توسط ماموران نیروی سرکوبگر ناجا در بخش «گشت ارشاد»، رانه‌ی اصلی #اعتراضات_سراسری اخیر شده است. اعتراضاتی سراسری که پیش از این، علی‌رغم عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی،‌ اجتماعی و گستردگی فساد، چپاول و سرکوب سیستماتیک حاکمیت، این‌بار در پیوند با مطالبه‌ی رهایی زنان از چنگال ارتجاع و انقیاد و بیش از ۴ دهه خشونت سیستماتیک علیه زنان قرار گرفته است.

«بیدارزنی» به‌عنوان رسانه‌‌ی گروهی از کنشگران حقوق زنان که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کند، پس از وقفه‌ای کوتاه مدت، با ایمان به تحقق برابری، رهایی و حق تعیین سرنوشت، فعالیت خود را از سر گرفته است.


#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#مهسا_امینی

@bidarzani
🟣 #بیدارزنی : اعتراضات سراسری اخیر، از منظر گستردگی جمعیت، استفاده از تجارب پیشین حضور در خیابان توسط توده‌های مردم، دفاع مشروع در برابر نیروهای سرکوبگر و عقب راندن نیروهای ضدشورش، همچنین پیوند این اعتراضات با تجمع #دانشجویان و اعلام اعتصاب از سوی دانشجویان دانشگاه‌های مختلف، #اساتید و فراخوان اعتصاب شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی #فرهنگیان، بسیار حائز اهمیت است.

طی روزهای گذشته، علی‌رغم تسخیر خیابان و محلات توسط معترضان در شهرهای مختلف و تداوم اعتراضات برحق مردم، بازداشت‌هایی گسترده در استان‌های مختلف، از جمله کردستان، تهران، گیلان و شهرهایی کوچک اما سراسر معترض نظیر #اشنویه به‌وقوع پیوسته است.

🔵 ««««صدها معترض بی‌نام و نشان»»»»، فعالان حقوق زنان، دانشجویان، روزنامه‌نگاران، وکلا، سایر فعالان سیاسی و مدنی در این رسته قرار می‌گیرند.

در شرایط موجود، علی‌رغم اهمیت پوشش دستاوردها و تحلیل پیش‌روی اعتراضات، پرداخت به وضعیت بازداشت شدگان نیز بسیار ضروری است. از این منظر، رسیدگی به این مهم، با هدف و مطالبه‌ی آزادی فوری و بی‌قید و شرط آنان صورت می‌پذیرد. لازم به ذکر است که رسانه‌های حقوق‌بشری و ارگان‌های خبری ویژه‌ی سایر تشکل‌های صنفی به پوشش دقیق‌تر و جامع‌تر تمامی طیف بازداشت‌شدگان روزهای اخیر، پرداخته‌اند.




▪️ژینا مدرس‌گرجی، فعال حقوق زنان، کانون‌اصلاح و تربیت سنندج

▪️لیلا پاشایی، فعال حقوق زنان، سنندج

▪️کژال وطنپور، فعال حقوق زنان، ایلام

▪️منیره محمدی، فعال حقوق زنان، سنندج

️ملیکا کاوندی، فعال حقوق زنان، بیجار

▪️بهار زنگی‌بند، فعال حقوق زنان، سنندج

▪️شادی اصلانی، فعال حقوق زنان و معلم، سنندج

▪️لیلا عباسی، معلم و فعال فرهنگی، بیجار

▪️الهه محمدی، خبرنگار و فعال حقوق زنان، تهران

▪️تفتیش منزل و ضبط وسایل الکترونیکی

نیلوفر حامدی، خبرنگار و‌ فعال حقوق زنان، تهران

▪️ مریم کریم‌بیگی، فعال مدنی و از دادخواهان جنبش اعتراضی ۸۸، تهران

▪️گلرخ ایرایی، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق، تهران

▪️المیرا بهمنی، فعال حقوق زنان، رشت


#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت

@bidarzani
🟣 ساعاتی پیش، هزاران زن کرد در روژاوا (کردستان سوریه) در همبستگی با اعتراضات سراسری ایران و قتل #مهسا_امینی دست به تجمع اعتراضی زدند. آنها با سر دادن شعار تاریخی «ژن، ژیان، ئازادی» و بریدن گیسوها و سوزاندن چادرهایشان، از مبارزات برحق زنان ایران، حمایت کردند.
شعار زن، زندگی، آزادی، همان شعاری است که همراه با مبارزه‌ی زنان کرد به پیروزی آنان در برابر نیروهای تروریستی داعش انجامید.

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت

@bidarzani
Forwarded from نقد
▫️ زن، زندگی، آزادی: دستاوردها و چشم‌اندازها

23 سپتامبر 2022

🔸 شعار مرکزی و عامل ‌وحدت‌بخش خیزش کنونی در عبارت زیبای «زن، زندگی، آزادی» (ژن، ژیان، ئازادی) تبلور یافته است. این شعار که ریشه در تاریخ مبارزات رهایی‌بخش در خاورمیانه به‌ویژه منطقه‌ی کردستان دارد، گویی چکیده‌ی تضادهای دیرینه‌ای است که بخش اعظم مردم ایران در خلال چهل و چهار سال حکومت اسلامی با آن مواجه بودند. خواست مبارزه با تبعیض علیه زنان که در شکل‌های گوناگون مطرح می‌شود در واقع یکی از اصیل‌ترین مطالبات کل جامعه‌ی ایران چه مرد و چه زن از ابتدای انقلاب بهمن ۵۷ تا به امروز است. این خواست با مبانی اساسی تفکر و دیدگاه ایدئولوژیک حکومت اسلامی در تضادی اساسی قرار دارد و مخالفت با آزادی زنان یکی از مهم‌ترین ارکان هویت حاکمان را تشکیل می‌دهد. اما این مخالفت فقط در بعدی حقوقی مطرح نیست که با اعطای برخی حقوق ظاهری به زنان رفع شود. هویت زن به عنوان نماد مخالفت با کلیت نظام اسلامی در واقع انواع پیش‌فرض‌های دیگری را پیش می‌کشد: حذف حجاب اجباری به معنای انتخاب نوع پوشش و نوع سبک زندگی و در یک کلام پذیرش حق زنان بر تن و سرنوشت خویش است؛ اعطای برابری حقوقی به زنان در ازدواج و طلاق و ارث و نظایر آن به معنای به لرزه درآوردن ارکان ایدئولوژیک و دینی حاکمان است. آزادی زنان در کشوری مانند ایران هم‌چون بمبی عمل می‌کند که تمامی مناسبات عقب‌مانده‌ی اجتماعی را می‌ترکاند.

🔸 فاصله‌ی موج‌های جنبش سیاسی در چند سال اخیر کوتاه و کوتاه‌تر شده‌اند. اگر از موج جنبش سبز در سال ۸۸ تا خیزش دی 96 هشت سال طول کشید، اکنون ما با تغییری کاملاً مشهود در فاصله‌ی موج‌ها روبه‌روییم: 1396، ۱۳۹۸، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱. ویژگی تعیین‌کننده و سرشت بارز این موج‌ها این است که شکست مقطعی نمی‌تواند به خفقان پی‌گیر و افت عملی جنبش سیاسی در درازمدت بیانجامد. در واقع حرکت موج‌ها مدام تکمیل‌کننده‌ی هم هستند و اگر در یک چشم‌انداز کوتاه بنگریم، گویی خطی ممتد است از موج‌های پیاپی که به‌رغم سرکوب شدید و قهرآمیز ادامه یافته‌اند. در این صورت در صورت تداوم این وضعیت این امکان عینی و واقعی مطرح می‌شود که ما با نوعی جنبش مردمی روبه‌رو باشیم که به تدریج پیکار خود را با نظام حاکم در فواصل کوتاهی تمدید می‌کند تا روزی برسد که این جنبش لحظه‌ای هم سکوت نکند و سرانجام در هیأت یک انقلاب سیاسی به میدان آید. بنابراین مهم‌ترین دستاورد این است که اولاً یک نسل معین شاهد چند جنبش به هم پیوسته است و در نتیجه به‌سادگی تجارب خود را منتقل می‌کند. دیگر با وضعیتی روبه‌رو نیستیم که یک جنبش رخ می‌دهد و سرکوب می‌شود و افراد شرکت‌کننده در طول زمان انگیزه‌‌ی سیاسی خود را از دست می‌دهند. ثانیاً شکست دیگر در این‌جا معنایی نمی‌یابد بلکه فقط فراز و فرود یک جنبش است. اما آن‌گاه چه چیزی عامل تداوم آن است؟ سویه‌ی سلبی خیزش کنونی، نفی نظام حاکم‌ و سازوکارهای آن، بی‌تردید نیروی محرک تعیین‌کننده‌ی جنبش است. اما سویه‌ی ایجابی خیزش کنونی در کجاست؟

🔸 جنبش چپ ایران در شکل‌های سازمانی و غیرسازمانی خود همواره به یک تز مهم و تعیین‌کننده معتقد بوده‌اند: جنبش‌های خودبه‌خودی بدون داشتن رهبری ناگزیر نابود می‌شوند. در این پیش‌فرض اصل اساسی وجود سازمان یا حزبی است که عملاً توان و قدرت سازمان‌دهی را دارد. اما وضعیت کنونی چه چیزی را نشان می‌دهد: مردم در عمل متوجه شده‌اند که جز نیروی خودشان هیچ نیرویی نمی‌تواند آنان را سازمان دهد. این پدیده ابداً جدید نیست. ما از جنبش ۸۸ تا به امروز پیوسته شاهد این وضعیت بودیم. این تجربه در آگاهی مردمی که به دفعات به خیابان‌ها می‌ریزند حک شده است. اکنون پرسش این است: اگر رژیم حاکم از حل معضلات پیش روی خود ناتوان باشد، اگر جنبش‌های اعتراضی چون رشته‌ نخی پیاپی رخ دهند و اگر مکانیسم رفرم و حتی عقب‌نشینی هم بی‌فایده باشد، و اگر این عدم سازماندهی از بالا تداوم داشته باشد، آیا این امکان وجود ندارد که این جنبش‌ها ناگزیر شوند که از درون خود کانون‌های سازمان‌دهی به وجود آورند؟ یعنی آیا امکان‌پذیر نیست که این جنبش که بر بستر تضادهای ژرف چهل‌وچندساله با نظام سیاسی حاکم شکل‌ گرفته خود کانون‌های خود را بیافریند؟

🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3af

#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#جنبش_مردمی
#Jîn_Jîan_Azadî
#Mahsa_Amini

👇🏼

🖋@naghd_com
🚧 مصونیت در اعتراضات خیابانی
(
یک ارزیابی به روزشده)

این روزها نوجوانان زیادی برای اولین بار به قطار اعتراضات خیابانی پیوسته‌اند. نباید بگذاریم این ذخایر استعداد و خلاقیت و جسارتِ در حال شکوفایی، زیر چکمه‌های سرکوبگران رژیم له شوند. چرا که می‌دانیم مبارزه برای انقلاب، یک جنگ خیابانیِ یکبار برای همیشه نیست؛ یک جنگ بلندمدت است که آگاهانه باید آن را با بیشترین نتیجه و کمترین هزینه همراه کنیم. به همین دلیل هم در این مطلب با اتکا به ارزیابی میدانی جدیدتری از وضعیت، تصمیم به نشر مهم‌ترین نکات ضروری و به روزشده برای حفظ امنیت تظاهرکنندگان گرفته‌ایم.

👈🏾برای مطالعه کامل مطلب بر Instant-View کلیک کنید.
بيدارزنى
Photo
🟣 آخرین وضعیت #اعتصاب دانشجویان در دانشگاه‌ها و لغو کلاس‌ها از سوی اساتید


تاکنون دست کم دانشجویان ۳۰ دانشگاه با انتشار بیانیه‌هایی هم‌کلاسی‌های خود را به عدم شرکت در کلاس‌ها فراخواندند که فهرست آن به شرح زیر است:


۱. دانشگاه تهران
۲. دانشگاه علامه طباطبایی
۳. دانشگاه گیلان
۴. دانشگاه کردستان
۵. دانشگاه صنعتی سهند تبریز
۶. دانشگاه چمران اهواز
۷. دانشگاه هنر تهران
۸. دانشگاه علوم توانبخشی تهران
۹. دانشگاه سوره
۱۰. دانشگاه علم و صنعت
۱۱. دانشگاه نوشیروانی بابل
۱۲. دانشگاه پلی‌تکنیک
۱۳. دانشگاه شهید بهشتی
۱۴. دانشگاه شریف
۱۵. دانشگاه بوعلی سینای همدان
۱۶. دانشگاه علم و فرهنگ
۱۷. دانشگاه خوارزمی کرج
۱۸. دانشگاه مازندران
۱۹. دانشگاه علم و فناوری مازندران
۲۰. دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی
۲۱. دانشگاه الزهرا
۲۲. دانشگاه فردوسی مشهد
۲۳. دانشگاه هنر اسلامی تبریز
۲۴. دانشگاه بین‌المللی قزوین
۲۵.دانشگاه علوم پزشکی مازندران
۲۶.دانشگاه محقق اردبیلی
۲۷.دانشجویان داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران
۲۸. دانشگاه دامپزشکی تهران
۲۹. دانشگاه هنر دامغان
۳۰. دانشگاه شهید مدنی آذربایجان

برخی از اساتید نیز که تاکنون اعلام کرده اند کلاس‌های خود را برگزار نمی‌کنند:

(بنابر آخرین اطلاعات منتشرشده توسط شورای صنفی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران و روزنامه شریف)

۱. مریم کشکولی‌نیا (استاد دانشکده تجسمی پردیس هنرهای زیبا)
۲. پدرام محمدی (دانشکده هنرهای نمایشی)
۳. حمیدرضا پاسوار (استاد مدعو دانشکده‌ی هنرهای نمایشی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران)
۴. مژگان خالقی (استاد مدعو دانشکده‌ی هنرهای نمایشی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران)
۵. جمعی از اساتید گروه موسیقی دانشگاه تهران
۶. علی شریفی زارچی (استاد دانشکده کامپیوتر دانشگاه شریف)
۷. شهرام خزائی (استاد دانشکده علوم ریاضی دانشگاه شریف)
۸. سهراب راهوار (استاد دانشکده فیزیک شریف)
۹. سیروس عسگری (استاد دانشکده مهندسی مواد)
۱۰. نصرت‌الله حکمت (استاد دانشگاه بهشتی)
۱۱. فرشاد عسکری‌کیا (استاد سینما و عکاسی دانشگاه سوره)

🔵 منبع: شورای صنفی دانشجویان کشور و دانشجویان متحد

#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani
🟣 کمیته‌ی پیگیری وضعیت بازداشت‌شدگان اعتراضات سراسری شهریور ۱۴۰۱

در این رسانه، مطالبی پیرامون راهنمای کاربردی برای خانواده‌های بازداشت شدگان، همچنین به‌روزرسانی لیست معترضان بازداشت شده درج می‌شود:

«این کمیته توسط چندتن از فعالان برای پیگیری وضعیت بازداشت‌شدگان اعتراضات اخیر شکل گرفته. ما در این کانال اسامی دستگیرشدگان، وضعیت آنها و مطالب مفید برای شرکت‌کنندگان در اعتراضات و خانواده‌های بازداشت‌شدگان را نشر می‌دهیم»


Committee.followupiran@gmail.com
https://t.me/Followupiran


@Followupiran
@bidarzani
🟣 #بیدارزنی: بازداشت سارا صنیعی مجسمه‌ساز و آشپز

براساس اطلاعات رسیده به بیدارزنی، مامورین امنیتی سوم مهرماه با مراجعه به خانه سارا صنیعی مجسمه ساز و آشپز پس از بازرسی خانه و توقیف اموال شخصی او، سارا صنیعی را بازداشت و به محل نامعلومی برده‌اند.

به گفته خانواده خانم صنیعی تا امروز هیچ خبری از او ندارند و سارا با آنها تماسی نداشته است.

#مهسا_امینی
#اعتصابات_سراسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#ژن_ژیان_ئازادی

@bidarzani
🟣 از سودان تا ایران

حمایت زنان سودانی از مبارزات زنان ایران و جنبشی که با خون #مهسا_امینی و مطالبه‌ی #ژن_ژیان_ئازادی گره خورده است.

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#زن_زندگی_آزادی

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 صداهای یک انقلاب فمینیستی را در ایران بشنوید

▪️بیانیه‌ی جودیت‌باتلر، ژاک رانسی‌یر، سارا احمد، شیلا بن‌حبیب، اَلنکا زوپانچیچ، و صدها فمینیست دانشگاهی دیگر


روز ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲ مهسا (ژینا) امینی، یک زن ایرانی کُردِ ۲۲ساله را پلیس امنیت اخلاقی جمهوری اسلامی ایران وحشیانه کُشت. بعد دستگیری به‌خاطر حجاب به‌اصطلاح «نامناسب» چندین بار به سرش کوبیده بودند.
این فقط یکی از انبوهِ جنایت‌های حکومتی بوده که حاکمیت مبتنی بر آپارتاید جنسیتی ایران عامدانه و ‌به‌شکلی نظام‌مند مرتکب شده. از زمان وقوع این قتل حکومتی تا همین الان، مردم بسیاری شهرهای ایران درگیر اعتراضات بوده‌اند.

این خیزش، خیزشی به وسعت کل کشور، علیه نه‌فقط قتل وحشیانه‌ی مهسا بلکه در مخالفت با اساس حکومت اسلامی بوده. خواسته‌ی معترضان رسا و‌ روشن است: پایان دادن به حاکمیت حکومتی مذهبی که جلوه‌ای از خشونت چندجانبه‌اش علیه به‌حاشیه‌رانده‌شدگان جامعه به‌روشنی در مرگ مهسا هویداست.

در برابر این وحشت‌افکنی و سرکوب، ما شاهد انقلابی فمینیستی در ایران هستیم که جرقه‌اش را خشم از قتل مهسا (ژینا) امینی زد. معترضان با الهام از آن‌چه کُردها گفتند، شعار می‌دهند «زن، زندگی، آزادی».

خیزش‌های مردمی، بدن‌های بی‌حجاب رقصان، و معترضانی که نمادهای حجاب را آتش می‌زنند به‌مدد ارتش‌هایی از ترول‌ها که حکومت پشتیبان‌شان است، قطع‌های مکرر اینترنت، گازهای اشک‌آور، دستگیری‌های گسترده، و کشتار وحشیانه با خشونت تمام سرکوب می‌شوند.
اما دورتادور دنیا گروهی وسیع‌تر از دانشگاهیان و فعالان سیاسی و اجتماعی عمدتاً در برابر آن‌چه در ایران دارد می‌گذرد، هنوز ساکت‌اند. بحران ایران بین دو دیدگاه تقلیل‌دهنده اما مسلط و مستقر در رسانه‌ها و هم‌چنین جوامع دانشگاهی گیر افتاده.

از یک ‌طرف تاریخ دیرپای سرکوب استعماری همپای ظهور تازه‌ی گفتمان‌های بیگانه‌هراسانه، نژادپرستانه و ضد حقوق زنان و اقلیت‌های جنسی در غرب، مسایلی چندوجهی چون حجاب را به «مسئله‌هایی فرهنگی» تقلیل داده‌اند.
مشخصاً همین قضیه مانع شده تا چهره‌هایی مترقی در کشورهای جهان‌اولی قاطع و رسا با مبارزات مردم خاورمیانه و دیگر کشورهای مسلمان همراه شوند، بی‌ترس از این‌که موضع‌گیری‌شان خوراک تبلیغاتی ایدئولوژی‌های ضد حقوق زنان و اقلیت‌های جنسی در غرب بشود.
از طرف دیگر یک رویکرد به‌اصطلاح مترقی اما نوشرق‌نگرانه هم هست که آینده و عاملیت ساکنان کشورهای غیرغربی، به‌خصوص مردمان خاورمیانه و شمال افریقا را ندیده گرفته. این دیدگاه‌ها موجب شده مقاومت‌های فمینیستی و دگرباشانه‌ی ایرانیان نه مطالعه و نه از منظر سیاسی جدی گرفته شود.

سرکوب لایه‌لایه و مبارزات‌شان ناشناخته مانده و به چشم نمی‌آیند مگر آن‌که مبارزات‌شان را گره بزنند به مسائل موردتوجه غربی‌ها یا خودشان را با آن‌چه نوشرق‌نگران انتظار دارند، تطبیق دهند.

⚪️ علیه و ورای این گرایش‌های تقلیل‌دهنده، ما، گروهی از فعالان دانشگاهی فمینیست، از جمعیت‌های فمینیستی بین‌المللی می‌خواهیم برای ایجاد همبستگی‌ای فراملیتی با زنان و به‌حاشیه‌رانده‌شدگان در ایران به ما بپیوندند.
جایگاه مبارزات خواهران ما در ایران در متن تحول تاریخی مناسبات قدرت در جوامع به‌اصطلاح اسلامی و بحران معاصر مرتبط با مناسبات بازتولید ‌اجتماعی در نظام سرمایه‌داری جهانی است.
تأکید ما بر برنامه‌ای دگرباش‌فمینیست‌محور، ضدسرمایه‌داری و ضدفاشیستی است که مبارزات هم‌پیمانان‌مان در ایران را به مسائلی مختص جوامع جهان‌اولی تقلیل نمی‌دهد. به‌عکس، ما باید این مبارزات را قطعه‌ای از یک زنجیره ببینیم و با تصدیق این‌که مبارزات ما مبارزاتی مشترک است نبرد را ادامه دهیم. لازمه‌ی ایجاد و حفظ چنین زنجیره‌ای پذیرفتن ماهیت مشترک مبارزاتی است که زنان و دیگر به‌حاشیه‌رانده‌شدگان دارند در کشورهایی چون ایران و زیر سیطره‌ی حکومت اسلامی کنونی‌اش تجربه می‌کنند.
حالا حیاتی‌تر از همیشه است که همبستگی فراملیتی مؤثری نشان بدهیم‌ با زنان و دیگر به‌حاشیه‌رانده‌شدگان در ایران.


https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSdz9B-jlyN60PjoStPSOiVWtvwefeLddCxdkCI5uwvnAWujOg/viewform


▪️ترجمه: بهرنگ رجبی، از صفحه‌ی توییتر مترجم.

#ژن_ژیان_ئازادی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

@bidarzani