🟣 مژگان باقری، معلم و از اعضای کانون صنفی معلمان فارس همراه با شش تن دیگر از معلمان و اعضای این کانون (ایرج رهنما، بهنام محمدی، رمضان ابونصری، مراد نوشادی، حسام الدین مظلومی و مرتضی رشیدی) آزاد شد.
مژگان باقری که پیشتر در روز پنجشنبه ۲۲ اردیبهشتماه در شیراز بازداشت شده بود، امروز ۱۳ تیر ۱۴۰۱ آزاد شد.
@kashowra
@bidarzani
مژگان باقری که پیشتر در روز پنجشنبه ۲۲ اردیبهشتماه در شیراز بازداشت شده بود، امروز ۱۳ تیر ۱۴۰۱ آزاد شد.
@kashowra
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 دیالکتیک مارکسیستیِ فمینیستی برای قرن بیستویکم
✍🏽 نانسی هارتسوک
برگردان: سارا امیریان
مقالهی پیشرو یکی از مهمترین آثار «نانسی هارتسوک» (۲۰۱۵ _ ۱۹۴۳)، استاد علوم سیاسی و مطالعات زنان و همچنین مطالعات جنسیت در دانشگاه واشنگتن است که پیشتر توسط «وبسایت کارگاه دیالکتیک» ترجمه و منتشر شده است.
از متن: «پرسشهای اساسی برای من بدین قرارند:
۱) مارکسیسم با اینحال چهچیزی دربارهی تحلیل سیاسی و پراتیک سیاسی میتواند به نظریهپردازان فمینیست بیاموزد؟ و مهمتر این که:
۲) چگونه میتوانیم این ابزارها و بصیرتها، بهویژه تفکر دیالکتیکی، را برای آفرینش نظریههای عدالت و تغییر اجتماعی (نظریههایی که به دغدغههای حاضر بپردازند) بهکار ببندیم؟ یا بهبیان دیگر، چگونه مارکسیسم را بهسان فمینیسم بازتسخیر [و از آنِ خود] کنیم؟
در اینجا میخواهم قطعاتی از دو متن بنیادی مارکسیستی را بهمنزلهی راهنمای خودم در نظر بگیرم. قطعهی نخستْ تز یازدهم دربارهی فویرباخ است: «فیلسوفان تنها جهان را به شیوههای گوناگون تفسیر میکنند، مساله اما تغییر آن است».
قطعهی دوم، فرازی از مرثیهی ستایشآمیز انگلس بر مزار مارکس است. انگلس در آنجا چنین اظهار داشت که «مارکس قانون حرکت ویژهای که بر شیوهی تولید سرمایهداریِ کنونی و نیز جامعهی بورژوازیِ برآمده از این شیوهی تولیدْ حاکم است را کشف و شناسایی کرده است».
اما آنچه برای منظور من مهمتر است این واقعیت است که انگلس گفتهی خود را چنین ادامه میدهد: «این حتی نیمی از حقیقت دربارهی او نیست…. مارکس پیش از همهی اینها یک انقلابی بود». بنابراین، او بر اهمیت میراث سیاسی مارکس تاکید میکند، و بر نقش او به مثابهی یک انقلابی، که به دگرگونسازی جهان بهنفع طبقهی کارگر متعهد بود.
▪️از دید من، فرازهای نقلشده این نکته را یادآوری میکنند که مارکسیسم اساسا [نظریهای] معطوف به برساختن جنبشهایی برای تغییر اجتماعی است؛ جنبشهایی که این واقعیت را بازشناسی کنند که بیعدالتی و سلطهْ [اموری] نظاممند (سیستماتیک) هستند. این جنبشها، بهمنظور پشتیبانی از بینشها و مبارزاتِ انبوه کسانی که سرکوب و استثمار شده و بهحاشیه رانده میشوند، بهطور توامانْ نیازمند سازماندهیِ سیاسی و تحلیل نظریاند.
▪️[اما] بازتسخیر مارکسیسم همچون فمینیسم به چه معناست؟ برای من محوریترین معنای این پرسش آن است که رهنمودها و رویههای روششناختی و معرفتشناسانهای که به باور من در این نظریه یافت میشود را جذب و اقتباس کنیم و [سپس] آنها را در جهتهای تازهای به کار ببندیم. این امر بهمعنای آن است که تفکر دیالکتیکی را همچون رویکردی قابل کاربست در بسیاری از حوزههای زندگی اجتماعی تلقی کنیم. درحالیکه من بیشترِ نقد مارکس بر سرمایهداری و کالاییسازی فزآیندهی حوزههای هرچه بیشتری از حیات اجتماعی را مجابکننده تلقی میکردم، کانون توجه من در آن زمان، مشخصاً فهم موقعیت زنان بود. من در مسیر این باور میاندیشیدم که فمینیسم مجموعهای از برداشتهای ویژه دربارهی موقعیت زنان نیست، بلکه درعوضْ شیوهای از تحلیل است که میتواند بهطور مفیدی نهفقط برای مطالعهی زنان، بلکه برای مطالعهی جامعه بهمنزلهی یک کل نیز بهکار بسته شود».
#پراتیک_انقلابی #مارکسیسم_فمینیسم
ادامهی متن را در وبسایت کارگاه دیالکتیک بخوانید:
https://kaargaah.net/?p=254
@kdialectic
@bidarzani
✍🏽 نانسی هارتسوک
برگردان: سارا امیریان
مقالهی پیشرو یکی از مهمترین آثار «نانسی هارتسوک» (۲۰۱۵ _ ۱۹۴۳)، استاد علوم سیاسی و مطالعات زنان و همچنین مطالعات جنسیت در دانشگاه واشنگتن است که پیشتر توسط «وبسایت کارگاه دیالکتیک» ترجمه و منتشر شده است.
از متن: «پرسشهای اساسی برای من بدین قرارند:
۱) مارکسیسم با اینحال چهچیزی دربارهی تحلیل سیاسی و پراتیک سیاسی میتواند به نظریهپردازان فمینیست بیاموزد؟ و مهمتر این که:
۲) چگونه میتوانیم این ابزارها و بصیرتها، بهویژه تفکر دیالکتیکی، را برای آفرینش نظریههای عدالت و تغییر اجتماعی (نظریههایی که به دغدغههای حاضر بپردازند) بهکار ببندیم؟ یا بهبیان دیگر، چگونه مارکسیسم را بهسان فمینیسم بازتسخیر [و از آنِ خود] کنیم؟
در اینجا میخواهم قطعاتی از دو متن بنیادی مارکسیستی را بهمنزلهی راهنمای خودم در نظر بگیرم. قطعهی نخستْ تز یازدهم دربارهی فویرباخ است: «فیلسوفان تنها جهان را به شیوههای گوناگون تفسیر میکنند، مساله اما تغییر آن است».
قطعهی دوم، فرازی از مرثیهی ستایشآمیز انگلس بر مزار مارکس است. انگلس در آنجا چنین اظهار داشت که «مارکس قانون حرکت ویژهای که بر شیوهی تولید سرمایهداریِ کنونی و نیز جامعهی بورژوازیِ برآمده از این شیوهی تولیدْ حاکم است را کشف و شناسایی کرده است».
اما آنچه برای منظور من مهمتر است این واقعیت است که انگلس گفتهی خود را چنین ادامه میدهد: «این حتی نیمی از حقیقت دربارهی او نیست…. مارکس پیش از همهی اینها یک انقلابی بود». بنابراین، او بر اهمیت میراث سیاسی مارکس تاکید میکند، و بر نقش او به مثابهی یک انقلابی، که به دگرگونسازی جهان بهنفع طبقهی کارگر متعهد بود.
▪️از دید من، فرازهای نقلشده این نکته را یادآوری میکنند که مارکسیسم اساسا [نظریهای] معطوف به برساختن جنبشهایی برای تغییر اجتماعی است؛ جنبشهایی که این واقعیت را بازشناسی کنند که بیعدالتی و سلطهْ [اموری] نظاممند (سیستماتیک) هستند. این جنبشها، بهمنظور پشتیبانی از بینشها و مبارزاتِ انبوه کسانی که سرکوب و استثمار شده و بهحاشیه رانده میشوند، بهطور توامانْ نیازمند سازماندهیِ سیاسی و تحلیل نظریاند.
▪️[اما] بازتسخیر مارکسیسم همچون فمینیسم به چه معناست؟ برای من محوریترین معنای این پرسش آن است که رهنمودها و رویههای روششناختی و معرفتشناسانهای که به باور من در این نظریه یافت میشود را جذب و اقتباس کنیم و [سپس] آنها را در جهتهای تازهای به کار ببندیم. این امر بهمعنای آن است که تفکر دیالکتیکی را همچون رویکردی قابل کاربست در بسیاری از حوزههای زندگی اجتماعی تلقی کنیم. درحالیکه من بیشترِ نقد مارکس بر سرمایهداری و کالاییسازی فزآیندهی حوزههای هرچه بیشتری از حیات اجتماعی را مجابکننده تلقی میکردم، کانون توجه من در آن زمان، مشخصاً فهم موقعیت زنان بود. من در مسیر این باور میاندیشیدم که فمینیسم مجموعهای از برداشتهای ویژه دربارهی موقعیت زنان نیست، بلکه درعوضْ شیوهای از تحلیل است که میتواند بهطور مفیدی نهفقط برای مطالعهی زنان، بلکه برای مطالعهی جامعه بهمنزلهی یک کل نیز بهکار بسته شود».
#پراتیک_انقلابی #مارکسیسم_فمینیسم
ادامهی متن را در وبسایت کارگاه دیالکتیک بخوانید:
https://kaargaah.net/?p=254
@kdialectic
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 برای معلمان دربند (جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی، رسول بداقی)
✍🏽 اشعار ارسالی «کوکب بداغیپگاه، معلم مطالبهگر ایذه» به بیدارزنی
▪️بند اول) تقدیم به محمد حبیبی
حوالی ساعت مهر است
لبخند را با تمامی مینگریست
آنهنگام که زندگی به درختی خسیس جادو شد
باغبان زخمهای بدناش را به شمارش مینشیند
آمدهام با واژههای غریب برای فصلهایم قدم بزنم و برای ترانههای باد پیغام.
شبنمهای این حوالی تو را خوب میشناسند و برایت تمام قد ایستاده دست میزنند و سرود پیروزی میخوانند.
▪️بند ب) تقدیم به رسول بداقی
اینجا دنیای تاریکی و نادانیست و هیچ نوری وجود ندارد، دانشی یافت نمیشود،
مسخ در انبساط فکری، به قول شاعر: "هوا بس ناجوانمردانه سرد است".
مرا از این نیستی برهانید اما چرا؟
چگونه، چطور، آیا؟
و در نهایت کسی از راه میرسد، رسول و پیام آور بدان که چرا، چگونه، چطور
زیرا از الف آبادی و نون همان نان که پدر داد
آردش را از گندمزار دانایی آورده است،
آنقدر در کتاب کلاس اولم بادام کاشتم تا شکوفه دانایی دهد و حرمت سفرهی کوکب خانم را میدانم
یک تصمیم کبری گرفتم که یاد بگیرم و بدانم معلم، پیامبر زمان من است که چون شمع میسوزد و محفل علم را نور میبخشد...
گذشت و ایثار را در لبخند و چشمان مهربانش به عبادت نشستم و
خواستم تا تمام قطرههایی که در باران آمد بر دستانش بوسه زنم و در یادگیری مانند ژاله، زیادهروی کنم.
▪️بند ج) تقدیم به جعفر ابراهیمی
تمام راه را دویدم که بگویم
سلام
شاگردانت با یک دنیا شور و اشتیاق، وضوی عشق گرفتهاند پای تک درخت حیاط مدرسه، چشم به راه دیدار شما هستند
درس کوچه می خوانند، میرقصند، نقاشی میکشند و با هم زمزمه میکنند:
آقا اجازه
"ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست"
آقا اجازه
حقوق کودک زیر سوال رفته
و معجزهای به نام خنداندن کودکان خیابانی وجود ندارد
دلمان گرفته
حقوق بشر، کودک کار، تحصیل رایگان فرزندان ایران را مرور می کردیم
و دختری که ملتمسانه گلهایش را میفروخت،
حسرت بازیهای کودکی در دلهایمان بود،
راز تلخی که فقط شما میدانستید
آقا اجازه قول میدهم
نقشهای پر اندوه را دور میریزم
نقاشی میکشم
معلمی با موهای فرفری و لبخند عمیق...
میخندم
میرقصم
کتاب میخوانم
و میسازم
ایرانم را.
@bidarzani
✍🏽 اشعار ارسالی «کوکب بداغیپگاه، معلم مطالبهگر ایذه» به بیدارزنی
▪️بند اول) تقدیم به محمد حبیبی
حوالی ساعت مهر است
لبخند را با تمامی مینگریست
آنهنگام که زندگی به درختی خسیس جادو شد
باغبان زخمهای بدناش را به شمارش مینشیند
آمدهام با واژههای غریب برای فصلهایم قدم بزنم و برای ترانههای باد پیغام.
شبنمهای این حوالی تو را خوب میشناسند و برایت تمام قد ایستاده دست میزنند و سرود پیروزی میخوانند.
▪️بند ب) تقدیم به رسول بداقی
اینجا دنیای تاریکی و نادانیست و هیچ نوری وجود ندارد، دانشی یافت نمیشود،
مسخ در انبساط فکری، به قول شاعر: "هوا بس ناجوانمردانه سرد است".
مرا از این نیستی برهانید اما چرا؟
چگونه، چطور، آیا؟
و در نهایت کسی از راه میرسد، رسول و پیام آور بدان که چرا، چگونه، چطور
زیرا از الف آبادی و نون همان نان که پدر داد
آردش را از گندمزار دانایی آورده است،
آنقدر در کتاب کلاس اولم بادام کاشتم تا شکوفه دانایی دهد و حرمت سفرهی کوکب خانم را میدانم
یک تصمیم کبری گرفتم که یاد بگیرم و بدانم معلم، پیامبر زمان من است که چون شمع میسوزد و محفل علم را نور میبخشد...
گذشت و ایثار را در لبخند و چشمان مهربانش به عبادت نشستم و
خواستم تا تمام قطرههایی که در باران آمد بر دستانش بوسه زنم و در یادگیری مانند ژاله، زیادهروی کنم.
▪️بند ج) تقدیم به جعفر ابراهیمی
تمام راه را دویدم که بگویم
سلام
شاگردانت با یک دنیا شور و اشتیاق، وضوی عشق گرفتهاند پای تک درخت حیاط مدرسه، چشم به راه دیدار شما هستند
درس کوچه می خوانند، میرقصند، نقاشی میکشند و با هم زمزمه میکنند:
آقا اجازه
"ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست"
آقا اجازه
حقوق کودک زیر سوال رفته
و معجزهای به نام خنداندن کودکان خیابانی وجود ندارد
دلمان گرفته
حقوق بشر، کودک کار، تحصیل رایگان فرزندان ایران را مرور می کردیم
و دختری که ملتمسانه گلهایش را میفروخت،
حسرت بازیهای کودکی در دلهایمان بود،
راز تلخی که فقط شما میدانستید
آقا اجازه قول میدهم
نقشهای پر اندوه را دور میریزم
نقاشی میکشم
معلمی با موهای فرفری و لبخند عمیق...
میخندم
میرقصم
کتاب میخوانم
و میسازم
ایرانم را.
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی: شعار، همان شعار است: «مرگ بر استبداد، زندهباد آزادی»
کمتر از یک هفته از دستور «علی خامنهای» بر ضرورت اجرای حکم قانون الهی «امر به معروف و نهی از منکر» به مدیران قوه قضاییه میگذرد. طی این دستور، محمد هادی ایمانیه، استاندار فارس، کارکنان «بدحجاب» ادارهها و سازمانها را تهدید کرد و گفت: «زنانی که نمیتوانند در چارچوب حرکت کنند، مرخصی بدون حقوق بگیرند تا زمانی که بتوانند به قوانین احترام بگذارند». این دستورعمل پس از دستگیری دهها نوجوان دختر اسکیتسوار در شیراز و پلمپ بیش از ۲۰ کافه در این شهر انجام شد.
به موزارات همین فرمان، معاون دادستان مشهد با ارسال نامهای به فرمانداری مشهد از او خواست که ارائه خدمات به افراد «بدحجاب» را در «ادارهها و بانکها» ممنوع کنند.
▪️«جلوگیری از ضربه خوردن نظام» و «خدای امسال، همان خدای دهه شصت است»، دو نکتهی برجستهی سخنرانی اخیری بود که ذیل این «فرمان»، کنترل بیشتر بدن زنانه و سیاستهای منزویسازی و سرکوب زنان، پیش میرود. این رویه دیگر به «حجاب اجباری» معطوف نیست و به رصد تصاویر پروفایل کارمندان در صفحات مجازی نیز کشیده شده است.
به پنجشنبه ۱۷ اسفند ۵۷ بازگردیم. یعنی زمانی که برای نخستینبار، زنان کارمند، پرستار و کارگر در تمامی ادارهجات و سازمانها، با درب بسته به روی خود مواجه شدند. ناصر مهاجر و مهناز متین در کتاب «خیزش زنان ایرانی در اسفند ۵۷» جزئیات بسیار دقیقی از این روز را به ثبت رساندند:
«بسیاری از زنان کارمند به محل کار خود نرفتند، بخش بزرگی از آنان، برآنند که تا ظهر، خود را به دانشگاه تهران برسانند و در اعتراض به حجاب اجباری، با دیگر زنان راهپیمایی کنند. بسیاری از زنانی که امروز سرکار رفتند، درهای وزارتخانه را بسته دیدند و از ماموران و نگهبانان شنیدند: «زنان لخت پذیرفته نمیشوند، به خانه بروید و با لباس مناسب برگردید». کشمکش میان زنان و ماموران به بیرون راندن زنان از محل کار، میانجامد. زنان کارمند در هر ارگان، با مشورت جمعی مقابل اداره، بر ضرورت اعتراض و راهپیمایی دسته جمعی، تاکید میکنند. کارمندان دفاتر هواپیمایی هما به اعتراضات پیوستند. پرستاران و پزشکان و کارگران بیمارستانهای هزار تختخوابی، زنان کارمند ادارهی مخابرات ۱۱۸ و...خود را به تجمع دیگر زنان در محدوده دانشگاه تهران میرسانند:
⚪️ «نه روسری، نه توسری، استقلال، آزادی»
⚪️ «مرگ بر استبداد، زندهباد آزادی».
تظاهرات زنان با حملهی قماش خط امامی و ضرب و شتم زنان همراه میشود: «حزب فقط حزبالله، یا روسری یا توسری».
نیروهای حزبالله به زنان کارمندی که از پنجرهی دفترهایشان، زنان معترض را تشویق میکردند، عورت خود را نشان میدادند و فریاد میزدند که: «شماها چادر نمیخواین، این رو میخواین». توهین و تحقیر و آزار و اذیت حزباللهیها و اوباش، زنان را از راهپیمایی بازنمیدارد، بلکه برعکس، بر شمارش آنها میافزاید...نیروهای خط امام در خیابانهای اصلی و میدانها حی و حاضرند، ناگهان یک دختر دانشآموز از میان جمع زنان بیرون آمد گفت: «در بهار آزادی، جای آزادی خالی».
▪️عدم پذیرش حجاب اجباری و روسری سر نکردن از سوی زنان تا سال ۶۰ ادامه داشت و در ۱۸ مرداد ۱۳۶۲ بود که مادهی ۱۰۲ قانون مجازات اسلامی و ۷۴ ضربه شلاق برای زنان بیحجاب به تصویب رسید.
طی تمام این سالها، زنان علیه سیاستهای منزویسازی زنان، اشتغال و حقوق نابرابر، قوانین ضد زن و مفاد ارتجاعی، اعمال خشونت سیستماتیک در خانه و خیابان، حجاب اجباری و ...به «مبارزهای بیوقفه و هر روزه» پرداختند. طی ماههای گذشته، #تبعات_طرح_جوانی_جمعیت، دامنهی خود را به اولویت زنان دارای فرزند و متاهل نسبت به دیگر زنان مجرد شاغل و یا بیفرزند کشانده است و حالا نیز، دستور «بیرون کردن زنان کارمند مگر با حجاب اجباری» در اسفند ۵۷ و دهه ۶۰، به تهدید اخراج و یا مرخصی بدون حقوقِ «اسلامیتر کردن همان حجاب اجباری» انجامیده است. وضعیتی که با همپوشانی فقر، بیکاری، حاشیهراندگی و گلوله به وقت اعتراض، زندگی را ناممکن و مبارزه را به تنها راه ادامهی حیات، بدل کرده است.
@bidarzani
کمتر از یک هفته از دستور «علی خامنهای» بر ضرورت اجرای حکم قانون الهی «امر به معروف و نهی از منکر» به مدیران قوه قضاییه میگذرد. طی این دستور، محمد هادی ایمانیه، استاندار فارس، کارکنان «بدحجاب» ادارهها و سازمانها را تهدید کرد و گفت: «زنانی که نمیتوانند در چارچوب حرکت کنند، مرخصی بدون حقوق بگیرند تا زمانی که بتوانند به قوانین احترام بگذارند». این دستورعمل پس از دستگیری دهها نوجوان دختر اسکیتسوار در شیراز و پلمپ بیش از ۲۰ کافه در این شهر انجام شد.
به موزارات همین فرمان، معاون دادستان مشهد با ارسال نامهای به فرمانداری مشهد از او خواست که ارائه خدمات به افراد «بدحجاب» را در «ادارهها و بانکها» ممنوع کنند.
▪️«جلوگیری از ضربه خوردن نظام» و «خدای امسال، همان خدای دهه شصت است»، دو نکتهی برجستهی سخنرانی اخیری بود که ذیل این «فرمان»، کنترل بیشتر بدن زنانه و سیاستهای منزویسازی و سرکوب زنان، پیش میرود. این رویه دیگر به «حجاب اجباری» معطوف نیست و به رصد تصاویر پروفایل کارمندان در صفحات مجازی نیز کشیده شده است.
به پنجشنبه ۱۷ اسفند ۵۷ بازگردیم. یعنی زمانی که برای نخستینبار، زنان کارمند، پرستار و کارگر در تمامی ادارهجات و سازمانها، با درب بسته به روی خود مواجه شدند. ناصر مهاجر و مهناز متین در کتاب «خیزش زنان ایرانی در اسفند ۵۷» جزئیات بسیار دقیقی از این روز را به ثبت رساندند:
«بسیاری از زنان کارمند به محل کار خود نرفتند، بخش بزرگی از آنان، برآنند که تا ظهر، خود را به دانشگاه تهران برسانند و در اعتراض به حجاب اجباری، با دیگر زنان راهپیمایی کنند. بسیاری از زنانی که امروز سرکار رفتند، درهای وزارتخانه را بسته دیدند و از ماموران و نگهبانان شنیدند: «زنان لخت پذیرفته نمیشوند، به خانه بروید و با لباس مناسب برگردید». کشمکش میان زنان و ماموران به بیرون راندن زنان از محل کار، میانجامد. زنان کارمند در هر ارگان، با مشورت جمعی مقابل اداره، بر ضرورت اعتراض و راهپیمایی دسته جمعی، تاکید میکنند. کارمندان دفاتر هواپیمایی هما به اعتراضات پیوستند. پرستاران و پزشکان و کارگران بیمارستانهای هزار تختخوابی، زنان کارمند ادارهی مخابرات ۱۱۸ و...خود را به تجمع دیگر زنان در محدوده دانشگاه تهران میرسانند:
⚪️ «نه روسری، نه توسری، استقلال، آزادی»
⚪️ «مرگ بر استبداد، زندهباد آزادی».
تظاهرات زنان با حملهی قماش خط امامی و ضرب و شتم زنان همراه میشود: «حزب فقط حزبالله، یا روسری یا توسری».
نیروهای حزبالله به زنان کارمندی که از پنجرهی دفترهایشان، زنان معترض را تشویق میکردند، عورت خود را نشان میدادند و فریاد میزدند که: «شماها چادر نمیخواین، این رو میخواین». توهین و تحقیر و آزار و اذیت حزباللهیها و اوباش، زنان را از راهپیمایی بازنمیدارد، بلکه برعکس، بر شمارش آنها میافزاید...نیروهای خط امام در خیابانهای اصلی و میدانها حی و حاضرند، ناگهان یک دختر دانشآموز از میان جمع زنان بیرون آمد گفت: «در بهار آزادی، جای آزادی خالی».
▪️عدم پذیرش حجاب اجباری و روسری سر نکردن از سوی زنان تا سال ۶۰ ادامه داشت و در ۱۸ مرداد ۱۳۶۲ بود که مادهی ۱۰۲ قانون مجازات اسلامی و ۷۴ ضربه شلاق برای زنان بیحجاب به تصویب رسید.
طی تمام این سالها، زنان علیه سیاستهای منزویسازی زنان، اشتغال و حقوق نابرابر، قوانین ضد زن و مفاد ارتجاعی، اعمال خشونت سیستماتیک در خانه و خیابان، حجاب اجباری و ...به «مبارزهای بیوقفه و هر روزه» پرداختند. طی ماههای گذشته، #تبعات_طرح_جوانی_جمعیت، دامنهی خود را به اولویت زنان دارای فرزند و متاهل نسبت به دیگر زنان مجرد شاغل و یا بیفرزند کشانده است و حالا نیز، دستور «بیرون کردن زنان کارمند مگر با حجاب اجباری» در اسفند ۵۷ و دهه ۶۰، به تهدید اخراج و یا مرخصی بدون حقوقِ «اسلامیتر کردن همان حجاب اجباری» انجامیده است. وضعیتی که با همپوشانی فقر، بیکاری، حاشیهراندگی و گلوله به وقت اعتراض، زندگی را ناممکن و مبارزه را به تنها راه ادامهی حیات، بدل کرده است.
@bidarzani
🟣 فرامین «خدای دههی شصت» ادامه دارد: «زنان بدحجاب» حق ورود به مترو مشهد را ندارند
معاون دادستان مشهد با انتشار و ارجاع نامهای به فرماندار این شهر خواستار «منع ورود زنان بد حجاب به مترو» شد.
در متن نامه اعلام شده است: «مراتب جلوگیری از ورود بانوان فاقد حجاب شرعی به شهردار ابلاغ شده و فرمانده نیروی انتظامی جهت برخورد با مجرمین اعلام آمادگی کرده است و کوتاهی مامورین که منجر به پذیرش وضعیت مجرمانه و ترویج ابتذال باشد، ترک فعلی است که بر طبق ماده ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی قابل پیگرد قضایی است.»
#سرکوب_سیستماتیک_زنان
#نابرابری_و_تبعیض
@bidarzani
معاون دادستان مشهد با انتشار و ارجاع نامهای به فرماندار این شهر خواستار «منع ورود زنان بد حجاب به مترو» شد.
در متن نامه اعلام شده است: «مراتب جلوگیری از ورود بانوان فاقد حجاب شرعی به شهردار ابلاغ شده و فرمانده نیروی انتظامی جهت برخورد با مجرمین اعلام آمادگی کرده است و کوتاهی مامورین که منجر به پذیرش وضعیت مجرمانه و ترویج ابتذال باشد، ترک فعلی است که بر طبق ماده ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی قابل پیگرد قضایی است.»
#سرکوب_سیستماتیک_زنان
#نابرابری_و_تبعیض
@bidarzani
Forwarded from پریستار
بيدارزنى
Photo
چگونه پرستاران و ماماها میتوانند به انتخاب بهترین روش پیشگیری از بارداری کمک کنند؟
🔵 در ایالاتمتحده #پرستاران و #ماما ها بیشترین مراجعه برای چگونگی انتخاب #روشهای_پیشگیری_از_بارداری را دارا هستند. بهطور مثال در جورجیا این رقم ۶۰ درصد است. در حقیقت پرستاران و ماماها نقش اساسی برای مقابله با اطلاعات گمراه کننده و نادرستی که اقوام، آشنایان و #رسانههای_جمعی در خصوص روشهای پیشگیری از بارداری ارائه میدهند، را دارا هستند.
سن، وضعیت سلامتی، تغییرات ایجاد شده در #رابطه_جنسی، تغییر در اولویتهای سبک زندگی از جمله عواملی هستند که نیاز #زنان و افرادی که قادر به باردار شدن هستند، به چگونگی انتخاب روشهای پیشگیری از بارداری را در طول سالهای باروری آنها نشان میدهند. پرستاران باید اطلاعات دقیق و درستی در خصوص میزان شکست انواع روشهای پیشگیری از بارداری به زنان و همه افرادی که میتوانند باردار شوند، ارائه بدهند.
هنگام مشاوره، پرستاران باید دفعات رابطه جنسی افراد را حتما در نظر بگیرند. به طور مثال زنانی که دارای رابطه جنسی کامل به دفعات هستند باید از روشهایی استفاده کنند که بیشترین محافظت در برابر بارداری را برای آنها فراهم میکنند. این روشها شامل انواع ایمپلنتها، IUD و داروهای #ضدبارداری خوراکی هستند.
پرستاران همچنین باید به مراجعین خود این مشاوره را بدهند که درصورت بروز بارداری ناخواسته چه واکنشی داشته باشند و چه راههایی پیش روی آنها وجود دارد. این مشاوره میتواند به افراد برای انتخاب روشی که برای پیشگیری از بارداری انتخاب میکنند بسیار کمک کند.
پرستاران و ماماها همچنین به مراجعین خود باید در خصوص بیماریهای مقاربتی و چگونگی محافظت در برابر این بیماریها مشاوره بدهند. پرستاران همچنین میتوانند با مراجعین خود در خصوص اهمیت برانگیختگی و راحتی با بدنشان در هنگام رابطه جنسی صحبت کنند.
سابقه سلامت نیز از عوامل مهم در انتخاب روش پیشگیری از بارداری برای زنان و افرادی است که میتوانند باردار شوند. به طور مثال زنان و افراد بالای ۳۵ سال که سیگاری هستند و زنانی که #سرطان_پستان دارند نباید از قرصهای ضدبارداری استفاده کنند. ایمپلنتها برای افراد مبتلا به بیماریهای کبدی، دارای خونریزیهای بدون دلیل واژینال یا مبتلا به سرطان پستان مناسب نیستند.
پرستاران و ماماها باید به مراجعین خود بگویند که روشهای پیشگیری از بارداری زمانی میتوانند موثر باشند که به درستی انتخاب شده باشند. پرستاران و ماماها همچنین باید در خصوص #سلامت_جنسی و چگونگی استفاده از راههای پیشگیری از بارداری به #نوجوانان #آموزش دهند.
@pareestar
🔵 در ایالاتمتحده #پرستاران و #ماما ها بیشترین مراجعه برای چگونگی انتخاب #روشهای_پیشگیری_از_بارداری را دارا هستند. بهطور مثال در جورجیا این رقم ۶۰ درصد است. در حقیقت پرستاران و ماماها نقش اساسی برای مقابله با اطلاعات گمراه کننده و نادرستی که اقوام، آشنایان و #رسانههای_جمعی در خصوص روشهای پیشگیری از بارداری ارائه میدهند، را دارا هستند.
سن، وضعیت سلامتی، تغییرات ایجاد شده در #رابطه_جنسی، تغییر در اولویتهای سبک زندگی از جمله عواملی هستند که نیاز #زنان و افرادی که قادر به باردار شدن هستند، به چگونگی انتخاب روشهای پیشگیری از بارداری را در طول سالهای باروری آنها نشان میدهند. پرستاران باید اطلاعات دقیق و درستی در خصوص میزان شکست انواع روشهای پیشگیری از بارداری به زنان و همه افرادی که میتوانند باردار شوند، ارائه بدهند.
هنگام مشاوره، پرستاران باید دفعات رابطه جنسی افراد را حتما در نظر بگیرند. به طور مثال زنانی که دارای رابطه جنسی کامل به دفعات هستند باید از روشهایی استفاده کنند که بیشترین محافظت در برابر بارداری را برای آنها فراهم میکنند. این روشها شامل انواع ایمپلنتها، IUD و داروهای #ضدبارداری خوراکی هستند.
پرستاران همچنین باید به مراجعین خود این مشاوره را بدهند که درصورت بروز بارداری ناخواسته چه واکنشی داشته باشند و چه راههایی پیش روی آنها وجود دارد. این مشاوره میتواند به افراد برای انتخاب روشی که برای پیشگیری از بارداری انتخاب میکنند بسیار کمک کند.
پرستاران و ماماها همچنین به مراجعین خود باید در خصوص بیماریهای مقاربتی و چگونگی محافظت در برابر این بیماریها مشاوره بدهند. پرستاران همچنین میتوانند با مراجعین خود در خصوص اهمیت برانگیختگی و راحتی با بدنشان در هنگام رابطه جنسی صحبت کنند.
سابقه سلامت نیز از عوامل مهم در انتخاب روش پیشگیری از بارداری برای زنان و افرادی است که میتوانند باردار شوند. به طور مثال زنان و افراد بالای ۳۵ سال که سیگاری هستند و زنانی که #سرطان_پستان دارند نباید از قرصهای ضدبارداری استفاده کنند. ایمپلنتها برای افراد مبتلا به بیماریهای کبدی، دارای خونریزیهای بدون دلیل واژینال یا مبتلا به سرطان پستان مناسب نیستند.
پرستاران و ماماها باید به مراجعین خود بگویند که روشهای پیشگیری از بارداری زمانی میتوانند موثر باشند که به درستی انتخاب شده باشند. پرستاران و ماماها همچنین باید در خصوص #سلامت_جنسی و چگونگی استفاده از راههای پیشگیری از بارداری به #نوجوانان #آموزش دهند.
@pareestar
🟣 بیخبری، شکنجه است
۲۵ روز از اعتصاب غذای «رضا شهابی» و ۱۶ روز از اعتصاب غذای «حسن سعیدی» میگذرد.
طی یک ماه گذشته، «جعفر ابراهیمی»، «محمد حبیبی» و دیگر معلمان بازداشت شده همراه با «آنیشا اسداللهی» و «کیوان مهتدی» از حق ملاقات و حق تماس تلفنی نیز محروم شدند و زیر فشارهای پروندهسازیهای جدید امنیتی قرار دارند.
صبح امروز ۱۶ تیرماه ۱۴۰۱، خانوادههای بازداشتشدگان، باز هم به دادسرای اوین مراجعه کردند که با سلب مسئولیت ساختاری و عدم پاسخ بازپرس زندان اوین مواجه شدند.
بدیهی است که مسئولیت حفظ جان و سلامت هر یک از بازداشت شدگان بر عهدهی حاکمیت، قوه قضاییه، سازمان امور زندانها و مسئولان زندان اوین است که متکی بر سناریو سازی و پروندهسازی امنیتی توسط بازجویان، به شکنجهی همزمان آنان و خانوادههایشان میپردارند.
▪️اطلاعرسانی از صفحهی اینستاگرام «سمانه عابدینی» همسر جعفر ابراهیمی
@bidarzani
۲۵ روز از اعتصاب غذای «رضا شهابی» و ۱۶ روز از اعتصاب غذای «حسن سعیدی» میگذرد.
طی یک ماه گذشته، «جعفر ابراهیمی»، «محمد حبیبی» و دیگر معلمان بازداشت شده همراه با «آنیشا اسداللهی» و «کیوان مهتدی» از حق ملاقات و حق تماس تلفنی نیز محروم شدند و زیر فشارهای پروندهسازیهای جدید امنیتی قرار دارند.
صبح امروز ۱۶ تیرماه ۱۴۰۱، خانوادههای بازداشتشدگان، باز هم به دادسرای اوین مراجعه کردند که با سلب مسئولیت ساختاری و عدم پاسخ بازپرس زندان اوین مواجه شدند.
بدیهی است که مسئولیت حفظ جان و سلامت هر یک از بازداشت شدگان بر عهدهی حاکمیت، قوه قضاییه، سازمان امور زندانها و مسئولان زندان اوین است که متکی بر سناریو سازی و پروندهسازی امنیتی توسط بازجویان، به شکنجهی همزمان آنان و خانوادههایشان میپردارند.
▪️اطلاعرسانی از صفحهی اینستاگرام «سمانه عابدینی» همسر جعفر ابراهیمی
@bidarzani
🟣 #بیدارزنی: بعدازظهر روز شنبه ۱۴ تیر ۱۳۵۹، حدود ۳ هزار نفر از طیفهای گستردهی زنان در اعتراض به حجاب اجباری در اطراف کاخ نخستوزیری، دست به تجمع اعتراضی زدند و شعارهایی نظیر:
⚪️ آزادگی، فرهنگ ماست، خاموش ماندن، ننگ ماست
⚪️ حجاب اجباری، ملغی باید گردد
⚪️ بیکاری و گرانی با «حجاب» حل نمیشود و
⚪️ زنانْ زحمتکشاند، زحمتکشانْ آزاداند، را سر دادند.
گزارش این تجمع از حضور گستردهی زنان فعال در سازمانهای سیاسی، کارمندان، کارگران، دانشجویان، دانشآموزان، وکلا و سایر زنان معترض به حجاب اجباری در روزنامهی اطلاعات، مورخ یکشنبه ۱۵ تیرماه ۵۹، با جعل و وارونهسازی، اینگونه تیتر زده شد:
«رقاصه کابارهها و اشراف در تظاهرات علیه پوشش اسلامی».
▪️حکومت نوپای جمهوری اسلامی در خلال تظاهرات زنان معترض به حجاب اجباری طی سالهای ۵۷ تا ۶۲، بارها با تحقیرِ زنان شاغل در کابارهها و ارزشگذاری ایدئولوژیک از تعریف زن و حدود او، از «رقاصهای کابارهها» به عنوان پستترین مرتبهی زن در جامعه استفاده کرده است. از سوی دیگر، اتهام بیاساس طرفداری از «اشراف» نیز، به اکثریت زنان مخالف حجاب اجباری در تظاهرات، اطلاق میشد.
@bidarzani
⚪️ آزادگی، فرهنگ ماست، خاموش ماندن، ننگ ماست
⚪️ حجاب اجباری، ملغی باید گردد
⚪️ بیکاری و گرانی با «حجاب» حل نمیشود و
⚪️ زنانْ زحمتکشاند، زحمتکشانْ آزاداند، را سر دادند.
گزارش این تجمع از حضور گستردهی زنان فعال در سازمانهای سیاسی، کارمندان، کارگران، دانشجویان، دانشآموزان، وکلا و سایر زنان معترض به حجاب اجباری در روزنامهی اطلاعات، مورخ یکشنبه ۱۵ تیرماه ۵۹، با جعل و وارونهسازی، اینگونه تیتر زده شد:
«رقاصه کابارهها و اشراف در تظاهرات علیه پوشش اسلامی».
▪️حکومت نوپای جمهوری اسلامی در خلال تظاهرات زنان معترض به حجاب اجباری طی سالهای ۵۷ تا ۶۲، بارها با تحقیرِ زنان شاغل در کابارهها و ارزشگذاری ایدئولوژیک از تعریف زن و حدود او، از «رقاصهای کابارهها» به عنوان پستترین مرتبهی زن در جامعه استفاده کرده است. از سوی دیگر، اتهام بیاساس طرفداری از «اشراف» نیز، به اکثریت زنان مخالف حجاب اجباری در تظاهرات، اطلاق میشد.
@bidarzani
🟣 احضار مریم رحمانی، فعال حقوق زنان به شعبه ٢٦ دادگاه انقلاب
مریم رحمانی در پست اینستاگرامی خود از ابلاغیهای مبنی بر حضور در روز دوشنبه ٢٠ تیرماه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب جهت رسيدگی به اتهامهای انتسابی (تبليغ علیه نظام و نشر اکاذیب) خبر داد.
این پرونده در پی تفتیش منزل وی در روز ۲۴ شهریور ۱۴۰۰، هم زمان با تفتیش خانههای برخی دیگر از فعالان حقوق زنان از جمله نفیسه محمدپور، سارا صحرانورد فرد و آيدا جودكى تشکیل شده است.
@bidarzani
مریم رحمانی در پست اینستاگرامی خود از ابلاغیهای مبنی بر حضور در روز دوشنبه ٢٠ تیرماه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب جهت رسيدگی به اتهامهای انتسابی (تبليغ علیه نظام و نشر اکاذیب) خبر داد.
این پرونده در پی تفتیش منزل وی در روز ۲۴ شهریور ۱۴۰۰، هم زمان با تفتیش خانههای برخی دیگر از فعالان حقوق زنان از جمله نفیسه محمدپور، سارا صحرانورد فرد و آيدا جودكى تشکیل شده است.
@bidarzani