بيدارزنى
Photo
🟣 درخواست مجازات حبس ابد برای «حمید نوری» از سوی دادستانی سوئد
در روند جریان دادگاهها، دادستانی که امروز کیفرخواست را توضیح داد، اعلام کرد که حمید نوری باید حتی پس از پایان جلسات دادگاه هم در بازداشت بماند، چون آزاد شدن او تولید مشکل میکند و خطرناک است.
دادستانهای پرونده حمید نوری، متهم به دست داشتن در کشتار و اعدام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در سال ۶۷، در ارائه نهایی کیفرخواست خود از دادگاه تقاضای صدور حکم حبس ابد برای متهم کردند.
او جنایت علیه بشریت از نوع شدید (با توجه به تعداد قربانیان)، کشتار، شکنجه و زجر دادن روانی زندانیان را از جمله جرایم نوری دانست.
در جلسه دوم ارائه کیفرخواست نهایی حمید نوری که روز پنجشنبه ۲۸ آوریل/ هشتم اردیبهشت برگزار شد، دادستانها ابتدا به بیان موارد دیگر مورد نظرشان بر اساس شهادت شاهدان پرداختند و دادستانی که رشته کلام را به دست داشت، توضیح داد که دادستانی تصویر خوبی از آنچه در محدوده زمانی مورد نظر در زندان گوهردشت اتفاق افتاده، به دست آورده است.
او از ترکیب «کارخانه کشتار» برای زندان گوهردشت استفاده کرد و گفت که اعدامهای انجام شده در سال ۶۷ به یک سازماندهی مناسب نیاز داشته است.
▪️منبع: زمانه
@bidarzani
در روند جریان دادگاهها، دادستانی که امروز کیفرخواست را توضیح داد، اعلام کرد که حمید نوری باید حتی پس از پایان جلسات دادگاه هم در بازداشت بماند، چون آزاد شدن او تولید مشکل میکند و خطرناک است.
دادستانهای پرونده حمید نوری، متهم به دست داشتن در کشتار و اعدام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در سال ۶۷، در ارائه نهایی کیفرخواست خود از دادگاه تقاضای صدور حکم حبس ابد برای متهم کردند.
او جنایت علیه بشریت از نوع شدید (با توجه به تعداد قربانیان)، کشتار، شکنجه و زجر دادن روانی زندانیان را از جمله جرایم نوری دانست.
در جلسه دوم ارائه کیفرخواست نهایی حمید نوری که روز پنجشنبه ۲۸ آوریل/ هشتم اردیبهشت برگزار شد، دادستانها ابتدا به بیان موارد دیگر مورد نظرشان بر اساس شهادت شاهدان پرداختند و دادستانی که رشته کلام را به دست داشت، توضیح داد که دادستانی تصویر خوبی از آنچه در محدوده زمانی مورد نظر در زندان گوهردشت اتفاق افتاده، به دست آورده است.
او از ترکیب «کارخانه کشتار» برای زندان گوهردشت استفاده کرد و گفت که اعدامهای انجام شده در سال ۶۷ به یک سازماندهی مناسب نیاز داشته است.
▪️منبع: زمانه
@bidarzani
Forwarded from نقد
▫️ اول ماه مه: تولد یک روز تعطیل
✊🏼✊🏼 به مناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر
نوشتهی: اریک هابسبام
ترجمهی: حسن مرتضوی
28 آوریل 2022
🔸 مایکل ایگناتیف در مقالهای دربارهی عید پاک در آبزرور در سال 1990 چنین نوشته که «جوامع سکولار هرگز در ارائهی جایگزین برای مناسک مذهبی موفق نبودهاند.» او خاطرنشان کرد که انقلاب فرانسه «شاید رعایا را به شهروند تبدیل کرده باشد، ممکن است شعار آزادی، برابری و برادری را در نعل درگاه هر مدرسه حک کرده و صومعهها را به تاراج برده باشد، اما جز چهاردهم ژوئیه هرگز خدشهای بر تقویم قدیم مسیحی نزد.» موضوع کنونی من شاید تنها صدمهی انکارناپذیر جنبشی سکولار به تقویم مسیحی یا هر تقویم رسمی دیگری باشد، روزی تعطیل که نه در یک یا دو کشور، بلکه در سال 1990 رسماً در 107 کشور برقرار شد. بهعلاوه، این روز مناسبتی است که نه با قدرت دولتها یا فاتحان، بلکه توسط جنبشی کاملاً غیررسمی از مردان و زنان فقیر برقرار شده است. من از روز مه (May day) سخن میگویم، یا دقیقتر از روز اول ماه مه، جشنوارهی بینالمللی جنبش طبقهی کارگر که صدمین سالگرد آن باید در 1990 برگزار میشد، چرا که این روز در 1890 افتتاح شده است.
🔸 آنچه در واقع، اول ماه مه را ساخت، دقیقاً انتخابِ نماد بود و نه عقل عملی. عملِ متوقف کردن نمادین کار بود که اول ماه مه را به چیزی بیش از تظاهرات یا حتی مراسم بزرگداشت تبدیل کرد. در کشورها یا شهرهایی که احزاب، حتی علیه اتحادیههای مردد، بر اعتصاب نمادین پافشاری میکردند، اول ماه مه واقعاً به بخش مرکزی زندگی طبقهی کارگر و هویت کارگری تبدیل شد، هرچند در بریتانیا، بهرغم شروعی درخشان، هرگز واقعاً چنین نشد. زیرا خودداری از کارکردن در یک روز کاری، هم تصدیق قدرتِ طبقهی کارگر ــ که در واقع، تصدیق اصیل این قدرت ــ بود و هم جوهرهی آزادی یعنی نپذیرفتن اجبار کار و عرق جبین. این در واقع، انتخاب حضور در جمع خانواده و دوستان بود. بنابراین، هم حرکتی به نشانهی تصدیق طبقاتی و مبارزهی طبقاتی محسوب میشد و هم تعطیلات: نوعی پیشپرده برای زندگی خوبی که بعد از رهایی از کار فرا میرسد. و البته در شرایط سال 1890 جشن پیروزی نیز بود، همچون دور افتخار برندهای پیرامون استادیوم. در چنین شرایطی اول ماه مه سرشار از احساسات و امید بود.
🔸 برخلاف سیاست، که در آن روزها «کار مردان» بود، تعطیلات شامل زنان و کودکان نیز میشد. هم منابع بصری و هم منابع ادبی حضور و مشارکت زنان در اول ماه مه را از همان آغاز نشان میدهد. چیزی که آن را به نمایش طبقاتی واقعی تبدیل کرد، و اتفاقاً، مانند اسپانیا، به طور فزایندهای کارگرانی را که از نظر سیاسی با سوسیالیستها ارتباط نداشتند، جذب کرد، دقیقاً این بود که این روز به مردان محدود نبود، بلکه به خانوادهها تعلق داشت. زنانی که خودشان مستقیماً به عنوان کارگر مزدبگیر در بازار کار نبودند، یعنی اکثریت زنان متاهل طبقهی کارگر در تعدادی از کشورها، علناً بهواسطهی اول ماه مه با جنبش و طبقه یکسان گرفته میشدند. اگر زندگی شغلی کار مزدی عمدتاً به مردان تعلق داشت، امتناع از کارکردن برای یک روزْ سن و جنس را در طبقهی کارگر متحد کرد.
🔸 اگر اول ماه مه چیزی بیش از یک روز تعطیل نیست، روزی ــ به نقل از یک آگهی فرانسوی ــ که نیازی به مصرف قرص آرامبخش خاصی ندارید چرا که مجبور نیستید کار کنید، باز هم روز تعطیلی است خاص. شاید دیگر، عبارت غرورآفرینِ «روز تعطیلی خارج از همهی تقویمها» نباشد، چرا که این تعطیلی در اروپا به همهی تقویمها وارد شده است. در واقع، بیش از هر روز دیگری، به جز 25 دسامبر و اول ژانویه، کارکردن کنار گذاشته میشود، و از سایر رقبای مذهبی خود بسیار فاصله گرفته است. اما این روز تعطیل از پایین جامعه سر برآورد. این روز تعطیل را خودِ کارگران گمنامی شکل دادند که از طریق آن، خودشان را در سراسر خطوط شغلی، زبان و حتی ملیت به عنوان یک طبقهی واحد تشخیص دادند و به اختیار خود سالی یکبار تصمیم میگیرند کار نکنند و از اجبار اخلاقی، سیاسی و اقتصادی به کارکردن سر باز میزنند. همانطور که ویکتور آدلر در سال 1893 بیان کرد: «این معنای تعطیلات ماه مه، دستکشیدن از کار، است که دشمنانمان از آن میترسند. این چیزی است که آنها احساس میکنند انقلابی است.»
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2WU
#روز_جهانی_کارگر #اول_ماه_مه
#اریک_هابسباوم #حسن_مرتضوی
#مبارزه_طبقاتی #جنبش_کارگری
👇🏽
🖋@naghd_com
✊🏼✊🏼 به مناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر
نوشتهی: اریک هابسبام
ترجمهی: حسن مرتضوی
28 آوریل 2022
🔸 مایکل ایگناتیف در مقالهای دربارهی عید پاک در آبزرور در سال 1990 چنین نوشته که «جوامع سکولار هرگز در ارائهی جایگزین برای مناسک مذهبی موفق نبودهاند.» او خاطرنشان کرد که انقلاب فرانسه «شاید رعایا را به شهروند تبدیل کرده باشد، ممکن است شعار آزادی، برابری و برادری را در نعل درگاه هر مدرسه حک کرده و صومعهها را به تاراج برده باشد، اما جز چهاردهم ژوئیه هرگز خدشهای بر تقویم قدیم مسیحی نزد.» موضوع کنونی من شاید تنها صدمهی انکارناپذیر جنبشی سکولار به تقویم مسیحی یا هر تقویم رسمی دیگری باشد، روزی تعطیل که نه در یک یا دو کشور، بلکه در سال 1990 رسماً در 107 کشور برقرار شد. بهعلاوه، این روز مناسبتی است که نه با قدرت دولتها یا فاتحان، بلکه توسط جنبشی کاملاً غیررسمی از مردان و زنان فقیر برقرار شده است. من از روز مه (May day) سخن میگویم، یا دقیقتر از روز اول ماه مه، جشنوارهی بینالمللی جنبش طبقهی کارگر که صدمین سالگرد آن باید در 1990 برگزار میشد، چرا که این روز در 1890 افتتاح شده است.
🔸 آنچه در واقع، اول ماه مه را ساخت، دقیقاً انتخابِ نماد بود و نه عقل عملی. عملِ متوقف کردن نمادین کار بود که اول ماه مه را به چیزی بیش از تظاهرات یا حتی مراسم بزرگداشت تبدیل کرد. در کشورها یا شهرهایی که احزاب، حتی علیه اتحادیههای مردد، بر اعتصاب نمادین پافشاری میکردند، اول ماه مه واقعاً به بخش مرکزی زندگی طبقهی کارگر و هویت کارگری تبدیل شد، هرچند در بریتانیا، بهرغم شروعی درخشان، هرگز واقعاً چنین نشد. زیرا خودداری از کارکردن در یک روز کاری، هم تصدیق قدرتِ طبقهی کارگر ــ که در واقع، تصدیق اصیل این قدرت ــ بود و هم جوهرهی آزادی یعنی نپذیرفتن اجبار کار و عرق جبین. این در واقع، انتخاب حضور در جمع خانواده و دوستان بود. بنابراین، هم حرکتی به نشانهی تصدیق طبقاتی و مبارزهی طبقاتی محسوب میشد و هم تعطیلات: نوعی پیشپرده برای زندگی خوبی که بعد از رهایی از کار فرا میرسد. و البته در شرایط سال 1890 جشن پیروزی نیز بود، همچون دور افتخار برندهای پیرامون استادیوم. در چنین شرایطی اول ماه مه سرشار از احساسات و امید بود.
🔸 برخلاف سیاست، که در آن روزها «کار مردان» بود، تعطیلات شامل زنان و کودکان نیز میشد. هم منابع بصری و هم منابع ادبی حضور و مشارکت زنان در اول ماه مه را از همان آغاز نشان میدهد. چیزی که آن را به نمایش طبقاتی واقعی تبدیل کرد، و اتفاقاً، مانند اسپانیا، به طور فزایندهای کارگرانی را که از نظر سیاسی با سوسیالیستها ارتباط نداشتند، جذب کرد، دقیقاً این بود که این روز به مردان محدود نبود، بلکه به خانوادهها تعلق داشت. زنانی که خودشان مستقیماً به عنوان کارگر مزدبگیر در بازار کار نبودند، یعنی اکثریت زنان متاهل طبقهی کارگر در تعدادی از کشورها، علناً بهواسطهی اول ماه مه با جنبش و طبقه یکسان گرفته میشدند. اگر زندگی شغلی کار مزدی عمدتاً به مردان تعلق داشت، امتناع از کارکردن برای یک روزْ سن و جنس را در طبقهی کارگر متحد کرد.
🔸 اگر اول ماه مه چیزی بیش از یک روز تعطیل نیست، روزی ــ به نقل از یک آگهی فرانسوی ــ که نیازی به مصرف قرص آرامبخش خاصی ندارید چرا که مجبور نیستید کار کنید، باز هم روز تعطیلی است خاص. شاید دیگر، عبارت غرورآفرینِ «روز تعطیلی خارج از همهی تقویمها» نباشد، چرا که این تعطیلی در اروپا به همهی تقویمها وارد شده است. در واقع، بیش از هر روز دیگری، به جز 25 دسامبر و اول ژانویه، کارکردن کنار گذاشته میشود، و از سایر رقبای مذهبی خود بسیار فاصله گرفته است. اما این روز تعطیل از پایین جامعه سر برآورد. این روز تعطیل را خودِ کارگران گمنامی شکل دادند که از طریق آن، خودشان را در سراسر خطوط شغلی، زبان و حتی ملیت به عنوان یک طبقهی واحد تشخیص دادند و به اختیار خود سالی یکبار تصمیم میگیرند کار نکنند و از اجبار اخلاقی، سیاسی و اقتصادی به کارکردن سر باز میزنند. همانطور که ویکتور آدلر در سال 1893 بیان کرد: «این معنای تعطیلات ماه مه، دستکشیدن از کار، است که دشمنانمان از آن میترسند. این چیزی است که آنها احساس میکنند انقلابی است.»
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2WU
#روز_جهانی_کارگر #اول_ماه_مه
#اریک_هابسباوم #حسن_مرتضوی
#مبارزه_طبقاتی #جنبش_کارگری
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
اول ماه مه: تولد یک روز تعطیل
بهمناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر نوشتهی: اریک هابسبام ترجمهی: حسن مرتضوی آنچه در واقع، اول ماه مه را ساخت، دقیقاً انتخابِ نماد بود و نه عقل عملی. عملِ متوقف کردن نمادین کار بود که اول ماه م…
بيدارزنى
Photo
🟣 حیات جنگل سراوان و جان ساکناناش را ذره ذره میگیرند
مساحت حجم زباله در سراوان، آن هم بنا بر آمار صدا و سیما، حدود ۱۶ هکتار یا اندازهی ۲۰ زمین فوتبال است. روزانه ۱۲۰۰ تن زباله وارد سایت سراوان میشود.
وجود باران در این منطقه، چیزی جز افزایش شیرابههای این کوه عظیم زباله و جذب آن در آبهای زیرزمینی نیست! این فاجعه را میبایست در کنار تصاویر رمانتیزه شده از شهر بارانی رشت و تمامی گزارههایی که حقیقت موجود در دل جنگلهای سراوان را کتمان و ویترینی دستچین شده از جاذبههای توریستی ارائه میدهند، قرار داد. وجود باران برای ساکنین سراوان رشت، مصیبتی غیرقابل وصف است، چرا که عدد ۶ لیتر بر ثانیهی سرریز شیرابه به تالاب انزلی در روزهای آفتابی به ۱۵ لیتر بر ثانیه در روزهای بارانی میرسد.
مردم سراوان در سالهای ۹۵، ۹۶ و ۹۸، در اعتراض به نابودی محیطزیست، افزایش بیماریهای کشنده و مرگ تدریجی خود، جادهی سراوان را بستند. طی ۲۱ روز گذشته نیز با تحصن گسترده در منطقه، مانع از ورود زباله به سایت شدند که با حملهی ماموران انتظامی، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و با ساچمههایی در بدن، به مطالباتشان پاسخ داده شد.
#سراوان
#نابودی_محیطزیست
#جان_مردم_سراوان_در_خطر_است
▪️تصاویر و دادههای آماری از صفحهی اینستاگرام vazivesh
@birarzani
مساحت حجم زباله در سراوان، آن هم بنا بر آمار صدا و سیما، حدود ۱۶ هکتار یا اندازهی ۲۰ زمین فوتبال است. روزانه ۱۲۰۰ تن زباله وارد سایت سراوان میشود.
وجود باران در این منطقه، چیزی جز افزایش شیرابههای این کوه عظیم زباله و جذب آن در آبهای زیرزمینی نیست! این فاجعه را میبایست در کنار تصاویر رمانتیزه شده از شهر بارانی رشت و تمامی گزارههایی که حقیقت موجود در دل جنگلهای سراوان را کتمان و ویترینی دستچین شده از جاذبههای توریستی ارائه میدهند، قرار داد. وجود باران برای ساکنین سراوان رشت، مصیبتی غیرقابل وصف است، چرا که عدد ۶ لیتر بر ثانیهی سرریز شیرابه به تالاب انزلی در روزهای آفتابی به ۱۵ لیتر بر ثانیه در روزهای بارانی میرسد.
مردم سراوان در سالهای ۹۵، ۹۶ و ۹۸، در اعتراض به نابودی محیطزیست، افزایش بیماریهای کشنده و مرگ تدریجی خود، جادهی سراوان را بستند. طی ۲۱ روز گذشته نیز با تحصن گسترده در منطقه، مانع از ورود زباله به سایت شدند که با حملهی ماموران انتظامی، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و با ساچمههایی در بدن، به مطالباتشان پاسخ داده شد.
#سراوان
#نابودی_محیطزیست
#جان_مردم_سراوان_در_خطر_است
▪️تصاویر و دادههای آماری از صفحهی اینستاگرام vazivesh
@birarzani
Forwarded from Marxismstudies
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سیلویا فدریچی، پژوهشگر مارکسیست و نویسندهی کتاب " کالیبان و ساحره" از سرمایهداری، زنان و انباشت میگوید.
@Marxismstudies
@Marxismstudies
🟣 #بیدارزنی : مجموعه نقاشی «زندگی کاری کارگران کارخانه» از «مهرنوش بادپر»، حفرهی خالی تمرکز و رویتپذیری زوایای آشکار، اما نهان از ترکیببندیهای معمولِ نقاشی از طبقهی کارگر را پُر کرده است. زنان کارگر بستهبند (و روپوشهای سفید و سرمهای کارگران که خط تولید هر نیروی کار را در کنار استیصال روزمرهشان بهتصویر میکشد)، روایتگرِ «عُمری در کار» بودنِ این فیگورهاست. آنها انباشت سالیان کار را به دوش میکشند، حتی زمانی که سیگار میکشند، صورت خود را بند میاندازند، در صف دستشوییاند، در اتاق رئیس، خبرهای جدید را میشنوند و یا در انتظار رسیدن اتوبوس، پیر میشوند.
#روز_جهانی_کارگر
#یک_می
@bidarzani
#روز_جهانی_کارگر
#یک_می
@bidarzani
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
🔴 #خبر
امروز صبح چهار تن از اعضای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)، #علی_اکبر_باغانی، #رسول_بداقی، #محمد_حبیبی و #جعفر_ابراهیمی بازداشت شدند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
https://t.me/KSMtehran
امروز صبح چهار تن از اعضای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)، #علی_اکبر_باغانی، #رسول_بداقی، #محمد_حبیبی و #جعفر_ابراهیمی بازداشت شدند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
https://t.me/KSMtehran
Telegram
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
بازتابدهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
بازتابدهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
📌 نقش زنان معلم در مبارزه علیه خصوصیسازی آموزش در مکزیک
✍🏽 گردآوری و تنظیم: جلوه جواهری
🟣 تقدیم به معلمان مبارز در مکزیک و ایران که علیرغم تمامی مصائب پیشرو و سرکوب روزافزون به راهشان ادامه میدهند.
#بیدارزنی: در آستانه روز کارگر و روز معلم هستیم. شورای هماهنگی تشکل های معلمان طی بیانیه ای خواستار شرکت معلمان در تجمع روز ۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگر شده است. این چندمین تجمع سراسری معلمان در سال جاری است. از سال گذشته شاهد پیشروی دوباره جنبش معلمان در ایران هستیم؛ جنبشی که در سالهای اخیر از تمرکز بر خواستههای معیشتی معلمان پیشی گرفته است. این جنبش با ایستادگی بر خواستههای مشخص معیشتی، خواستار فقرزدایی و آموزش رایگان، یعنی مسائلی فراتر از خواستههای معطوف به خود است.
▪️پیشتازی زنان در حرکتهای اعتراضی معلمان در ایران یکی از ویژگیهای این جنبش شده است. یکی از دلایل آن میتواند جمعیت زنان شاغل در میان معلمان باشد که شغلی مناسب زنان در ایران قلمداد میشود. اما ایران تنها کشوری نیست که معلمان زن در آن پیشروی دارند. در جایی مثل مکزیک نیز زنان نقش ویژهای در پیشبرد جنبش معلمان آن ایفا میکنند. در آنجا علیرغم همهی تفاوتها با ایران، زنان معلم به دلایل مشابه، مانند بالابودن تعدادشان در میان جمعیت معلمان و خصوصیسازی آموزش که بیش از همه بر زنان تاثیر میگذارد؛ نقش عمدهای دارند اما کمتر در رهبری اتحادیهها حضور دارند. با این وجود بعد از اعتراضات جنبش معلمان در سال ۲۰۰۶ که این اعتراضات رنگ و بوی دیگری گرفت، زنان معلم توانستند نقش موثرتری در رهبری و سازماندهی جنبش ایفا کنند.
در این مطلب، به طور نمونه به حرکتهای اعتراضی زنان معلم مکزیکی در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۱۳ اشاره کردهام. نکته مهم اینکه معلمان مکزیک سابقه دههها مبارزه را در پرونده خود دارند و این مطلب به هیچ وجه نمیتواند روند این اعتراضات را به مخاطب نشان دهند، بلکه تنها اشارهای دارد به نقش زنان در بخشی از این اعتراضات.
▪️از متن: مبارزه معلمان مکزیک علیه خصوصیسازی افسارگسیخته
جنبش معلمان در مکزیک یکی از قدرتمندترین جنبشها علیه خصوصیسازی در دنیاست که از آموزش عمومی دفاع و با اصلاحات آموزشی ناشی از خصوصیسازی مقابله میکند. قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا ۱۹۹۳) بین کانادا، مکزیک و امریکا منجر به اصلاحات ساختاری و خصوصیسازی افسارگسیخته دولت مکزیک در تمامی نهادهای اجتماعی از جمله آموزش و پرورش و در نتیجه گسترش فقر و نابرابری شده است. خصوصیسازی آموزش و پرورش، در درجه اول به دلیل آنکه معیشت و کار معلمان و کارگرانِ این بخش را تحت تاثیر خود قرار داده است باعث اعتراض اتحادیههای معلمان و ایستادگی در مقابل این اصلاحات شد. (۲)
یکی از اتحادیههایی که مقابل اصلاحات دولتی ایستاد، هماهنگی ملی کارگران آموزش و پرورش (CNTE[۱]) است. این نهاد از قدرتمندترین اتحادیههای کارگران مکزیک است که در دسامبر سال ۱۹۷۹ توسط معلمان ایالات فقیرتر جنوبی مکزیک، به جای اتحادیهی هماهنگی ملی کارگران آموزش و پرورش (SNTE[۲]) تاسیس شد. اعضای این اتحادیه که با اتحادیههای دولتی یا «رسمی» موافق نبودند و علیه گرایشهای بوروکراتیک SNTE فشار میآوردند، ضمن حمایت از ارزشهای ایدئولوژیک مائوئیستی و مارکسیستی برای آموزش و اصلاحات، یک سازمان اتحادیهای کمتر سیستماتیک و مستقل از دولت را تشکیل دادند. بیشتر اعضای این سازمان را زنان تشکیل میدادند که اغلب از مناطق بومی در مرکز یا اطراف #چیاپاس بودند. اولین راهپیمایی CNTE که سراسری بود اما عمدتاً در شهر مکزیکو رخ داد، باعث افزایش حقوق معلمان شد....»
#روز_جهانی_کارگر
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#ملغی_سازی_آموزش_خصوصی #نئولیبرالیسم
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44086
@bidarzani
✍🏽 گردآوری و تنظیم: جلوه جواهری
🟣 تقدیم به معلمان مبارز در مکزیک و ایران که علیرغم تمامی مصائب پیشرو و سرکوب روزافزون به راهشان ادامه میدهند.
#بیدارزنی: در آستانه روز کارگر و روز معلم هستیم. شورای هماهنگی تشکل های معلمان طی بیانیه ای خواستار شرکت معلمان در تجمع روز ۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگر شده است. این چندمین تجمع سراسری معلمان در سال جاری است. از سال گذشته شاهد پیشروی دوباره جنبش معلمان در ایران هستیم؛ جنبشی که در سالهای اخیر از تمرکز بر خواستههای معیشتی معلمان پیشی گرفته است. این جنبش با ایستادگی بر خواستههای مشخص معیشتی، خواستار فقرزدایی و آموزش رایگان، یعنی مسائلی فراتر از خواستههای معطوف به خود است.
▪️پیشتازی زنان در حرکتهای اعتراضی معلمان در ایران یکی از ویژگیهای این جنبش شده است. یکی از دلایل آن میتواند جمعیت زنان شاغل در میان معلمان باشد که شغلی مناسب زنان در ایران قلمداد میشود. اما ایران تنها کشوری نیست که معلمان زن در آن پیشروی دارند. در جایی مثل مکزیک نیز زنان نقش ویژهای در پیشبرد جنبش معلمان آن ایفا میکنند. در آنجا علیرغم همهی تفاوتها با ایران، زنان معلم به دلایل مشابه، مانند بالابودن تعدادشان در میان جمعیت معلمان و خصوصیسازی آموزش که بیش از همه بر زنان تاثیر میگذارد؛ نقش عمدهای دارند اما کمتر در رهبری اتحادیهها حضور دارند. با این وجود بعد از اعتراضات جنبش معلمان در سال ۲۰۰۶ که این اعتراضات رنگ و بوی دیگری گرفت، زنان معلم توانستند نقش موثرتری در رهبری و سازماندهی جنبش ایفا کنند.
در این مطلب، به طور نمونه به حرکتهای اعتراضی زنان معلم مکزیکی در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۱۳ اشاره کردهام. نکته مهم اینکه معلمان مکزیک سابقه دههها مبارزه را در پرونده خود دارند و این مطلب به هیچ وجه نمیتواند روند این اعتراضات را به مخاطب نشان دهند، بلکه تنها اشارهای دارد به نقش زنان در بخشی از این اعتراضات.
▪️از متن: مبارزه معلمان مکزیک علیه خصوصیسازی افسارگسیخته
جنبش معلمان در مکزیک یکی از قدرتمندترین جنبشها علیه خصوصیسازی در دنیاست که از آموزش عمومی دفاع و با اصلاحات آموزشی ناشی از خصوصیسازی مقابله میکند. قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا ۱۹۹۳) بین کانادا، مکزیک و امریکا منجر به اصلاحات ساختاری و خصوصیسازی افسارگسیخته دولت مکزیک در تمامی نهادهای اجتماعی از جمله آموزش و پرورش و در نتیجه گسترش فقر و نابرابری شده است. خصوصیسازی آموزش و پرورش، در درجه اول به دلیل آنکه معیشت و کار معلمان و کارگرانِ این بخش را تحت تاثیر خود قرار داده است باعث اعتراض اتحادیههای معلمان و ایستادگی در مقابل این اصلاحات شد. (۲)
یکی از اتحادیههایی که مقابل اصلاحات دولتی ایستاد، هماهنگی ملی کارگران آموزش و پرورش (CNTE[۱]) است. این نهاد از قدرتمندترین اتحادیههای کارگران مکزیک است که در دسامبر سال ۱۹۷۹ توسط معلمان ایالات فقیرتر جنوبی مکزیک، به جای اتحادیهی هماهنگی ملی کارگران آموزش و پرورش (SNTE[۲]) تاسیس شد. اعضای این اتحادیه که با اتحادیههای دولتی یا «رسمی» موافق نبودند و علیه گرایشهای بوروکراتیک SNTE فشار میآوردند، ضمن حمایت از ارزشهای ایدئولوژیک مائوئیستی و مارکسیستی برای آموزش و اصلاحات، یک سازمان اتحادیهای کمتر سیستماتیک و مستقل از دولت را تشکیل دادند. بیشتر اعضای این سازمان را زنان تشکیل میدادند که اغلب از مناطق بومی در مرکز یا اطراف #چیاپاس بودند. اولین راهپیمایی CNTE که سراسری بود اما عمدتاً در شهر مکزیکو رخ داد، باعث افزایش حقوق معلمان شد....»
#روز_جهانی_کارگر
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#ملغی_سازی_آموزش_خصوصی #نئولیبرالیسم
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44086
@bidarzani
بیدارزنی
نقش زنان معلم در مبارزه علیه خصوصیسازی آموزش در مکزیک - بیدارزنی
این مطلب به نقش معلمان زن علیه خصوصیسازی آموزش و دلایل آنها برای حضور در اعتراضات جنبش معلمان مکزیک اشاره دارد.