This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی : سرود برابری
زمزمهی این سرود، نه مختص تاریخی تقویمی که بهموازات ایستادگی و مبارزهی مستمر زنان، در تمامی روزهای سال در جریان است. رهایی، تحقق برابری، رفع تبعیض و ملغیسازی تمامی آپارتایدهای جنسیتی، اقتصادی، سیاسی و نژادی، جز با ایستادن علیه هر نوعی از «ارتجاع» و ایمان به حق تعیین سرنوشت، میسر نمیشود.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#هشت_مارس
@bidarzani
زمزمهی این سرود، نه مختص تاریخی تقویمی که بهموازات ایستادگی و مبارزهی مستمر زنان، در تمامی روزهای سال در جریان است. رهایی، تحقق برابری، رفع تبعیض و ملغیسازی تمامی آپارتایدهای جنسیتی، اقتصادی، سیاسی و نژادی، جز با ایستادن علیه هر نوعی از «ارتجاع» و ایمان به حق تعیین سرنوشت، میسر نمیشود.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#هشت_مارس
@bidarzani
📌 گفتگو با مادران دادخواه آبان ۹۸
🟣 ما از «مادران داغدار» به «مادران آبان» و پس از آن به «مادران دادخواه» تبدیل شدیم
🟡 (پروندهی ویژهی بررسی ۴ دهه دادخواهی زنان در ایران)
#بیدارزنی: در حکومتهای دیکتاتوری سراسر دنیا، مادران نقشی مهم در افشای جنایتها و آگاه کردن جامعه جهانی نسبت به شرایط موجود داشتند. دیکتاتورها با کشتن یا زندانی کردن مردم، جبهه بزرگ و قدرتمندی از مادران و خانواده را در مقابل خود به وجود می آورند که به دلیل شرایط خاصی که دارند با ترس و سرکوب و ارعاب به عقب رانده نمیشوند.
سمبل مقاومت آنها مادران میدان «مایو» آرژانتین بودند که در اعتراض به ناپدید شدن فرزندانشان در سال ۱۹۷۷ به پاخاستند و بیش از سه دهه بر سنگفرشهای میدان مایو با روسریهای کوچک سفید و قاب عکسهایی از فرزندانشان تجمع کردند. هر چند سه نفر اصلی از تشکیلدهندگان این جمع هم ناپدید شدند اما این سرکوبها مانع ادامه حرکت مادران نشد. بلکه در پیگیریهایی که برای فرزندانشان انجام میدادند متوجه وجود کمپهای کاراجباری شدند و آنها را نیز افشا کردند. آنها بدون هیچ قدرتی توانستند توجه جامعه جهانی را به این قتل ها و فجایع جلب کنند و نماد دادخواهی در مقابل دیکتاتورهای دنیا شدند.
در ایران نیز در دورههای مختلف از سال ۶۷ (خاوران) تا ۹۸ و پس از آن، بعد از هر کشتار یا اعدام، جمعی از مادران و یا خانوادههای کشتهشدگان شکل گرفت که هر چند با سرکوب حداکثری حکومت روبهرو شد، اما نقش بسیار مهمی را در زنده نگه داشتن جنایت و دادخواهی بر عهده داشتهاند. مادران دادخواه آبان نیز کمتر از دو سال است که برای دادخواهی خون فرزندانشان که دراعتراض به افزایش قیمت بنزین به خیابان آمده بودند، مشغول به فعالیت هستند. این مادران مانند مادران نسلهای پیشین در دنیا، گریه و زاری را پایان دادهاند و پا به میدان دادخواهی گذاشتهاند و مبارزهای طولانی و جانفرسا را آغاز کردهاند.
آنها میگویند گرایش به هیچ جریان سیاسی ندارند و تنها در مسیر دادخواهی گام برمیدارند و در کنار مادران دادخواه نسلهای پیشین ایستادهاند.
▪️اما آیا مسیر دادخواهی تنها متعلق به مادرانی است که فرزندانشان را در مسیر مبارزه از دست دادهاند؟ نقش کنشگران اجتماعی، نهادهای مدنی و فعالیتهای سیاسی در پروسه دادخواهی چیست؟ این فعالان تا کجا توانستهاند از مادران دادخواه حمایت کنند و اساسا در سالهای آتی چه وظیفهای دارند؟ چگونه جمعی از مادرانی که هیچگونه فعالیت و آگاهی سیاسی نداشتند موفق به تشکیل جمع و سازماندهی برای دادخواهی شدهاند؟
▪️ما برای پاسخ با سوالاتمان با نسلهای مختلف مادران دادخواه به گفتگو نشستیم. متنی که در ادامه میآید، مربوط به گفتگو با سه تن از مادرانی است که فرزندانشان در آبان ۹۸ کشته شدند. «محبوبه رمضانی» مادر جاوید نام پژمان قلیپور، «مهستی محمدی» مادر جاوید نام مهدی دائمی و «رحیمه یوسفزاد» مادر جاوید نام نوید بهبودی در این گفتگو با ما همراه شدند تا با اهداف و نظرات آنان آشنا شویم و پاسخ سوالاتمان را بیابیم.
#جنبش_مادران_دادخواه #اعتراضات_سراسری_آبان_۹۸
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43831
@bidarzani
🟣 ما از «مادران داغدار» به «مادران آبان» و پس از آن به «مادران دادخواه» تبدیل شدیم
🟡 (پروندهی ویژهی بررسی ۴ دهه دادخواهی زنان در ایران)
#بیدارزنی: در حکومتهای دیکتاتوری سراسر دنیا، مادران نقشی مهم در افشای جنایتها و آگاه کردن جامعه جهانی نسبت به شرایط موجود داشتند. دیکتاتورها با کشتن یا زندانی کردن مردم، جبهه بزرگ و قدرتمندی از مادران و خانواده را در مقابل خود به وجود می آورند که به دلیل شرایط خاصی که دارند با ترس و سرکوب و ارعاب به عقب رانده نمیشوند.
سمبل مقاومت آنها مادران میدان «مایو» آرژانتین بودند که در اعتراض به ناپدید شدن فرزندانشان در سال ۱۹۷۷ به پاخاستند و بیش از سه دهه بر سنگفرشهای میدان مایو با روسریهای کوچک سفید و قاب عکسهایی از فرزندانشان تجمع کردند. هر چند سه نفر اصلی از تشکیلدهندگان این جمع هم ناپدید شدند اما این سرکوبها مانع ادامه حرکت مادران نشد. بلکه در پیگیریهایی که برای فرزندانشان انجام میدادند متوجه وجود کمپهای کاراجباری شدند و آنها را نیز افشا کردند. آنها بدون هیچ قدرتی توانستند توجه جامعه جهانی را به این قتل ها و فجایع جلب کنند و نماد دادخواهی در مقابل دیکتاتورهای دنیا شدند.
در ایران نیز در دورههای مختلف از سال ۶۷ (خاوران) تا ۹۸ و پس از آن، بعد از هر کشتار یا اعدام، جمعی از مادران و یا خانوادههای کشتهشدگان شکل گرفت که هر چند با سرکوب حداکثری حکومت روبهرو شد، اما نقش بسیار مهمی را در زنده نگه داشتن جنایت و دادخواهی بر عهده داشتهاند. مادران دادخواه آبان نیز کمتر از دو سال است که برای دادخواهی خون فرزندانشان که دراعتراض به افزایش قیمت بنزین به خیابان آمده بودند، مشغول به فعالیت هستند. این مادران مانند مادران نسلهای پیشین در دنیا، گریه و زاری را پایان دادهاند و پا به میدان دادخواهی گذاشتهاند و مبارزهای طولانی و جانفرسا را آغاز کردهاند.
آنها میگویند گرایش به هیچ جریان سیاسی ندارند و تنها در مسیر دادخواهی گام برمیدارند و در کنار مادران دادخواه نسلهای پیشین ایستادهاند.
▪️اما آیا مسیر دادخواهی تنها متعلق به مادرانی است که فرزندانشان را در مسیر مبارزه از دست دادهاند؟ نقش کنشگران اجتماعی، نهادهای مدنی و فعالیتهای سیاسی در پروسه دادخواهی چیست؟ این فعالان تا کجا توانستهاند از مادران دادخواه حمایت کنند و اساسا در سالهای آتی چه وظیفهای دارند؟ چگونه جمعی از مادرانی که هیچگونه فعالیت و آگاهی سیاسی نداشتند موفق به تشکیل جمع و سازماندهی برای دادخواهی شدهاند؟
▪️ما برای پاسخ با سوالاتمان با نسلهای مختلف مادران دادخواه به گفتگو نشستیم. متنی که در ادامه میآید، مربوط به گفتگو با سه تن از مادرانی است که فرزندانشان در آبان ۹۸ کشته شدند. «محبوبه رمضانی» مادر جاوید نام پژمان قلیپور، «مهستی محمدی» مادر جاوید نام مهدی دائمی و «رحیمه یوسفزاد» مادر جاوید نام نوید بهبودی در این گفتگو با ما همراه شدند تا با اهداف و نظرات آنان آشنا شویم و پاسخ سوالاتمان را بیابیم.
#جنبش_مادران_دادخواه #اعتراضات_سراسری_آبان_۹۸
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43831
@bidarzani
بیدارزنی
ما از مادران داغدار به مادران آبان و پس از آن به مادران دادخواه تبدیل شدیم - بیدارزنی
مادران دادخواه آبان مانند مادران نسلهای پیشین پا به میدان دادخواهی گذاشتهاند و مبارزهای طولانی و جانفرسا را آغاز کردهاند.
🟣 بیانیهی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان، بهمناسبت هشت مارس
از متن: «در آخرین حادثه بینالمللی و در حمله روسیه به اوکراین، شاهد آن هستیم که اولین قربانیان زنان و کودکان هستند. اگرچه همواره جنگ در هر نقطه و هر زمان، جنگ میان قدرتمندان است، آنان برای منافعی جنگ به پا میکنند که اکثریت مردم در آن سهمی و سودی ندارند. اگرچه جنگ در دنیا و بهویژه در خاورمیانه، نتیجه تقابل منافع غرب و آمریکا و متحدانش ازیکطرف و منافع روسیه و متحدانش در دیگر سو است و نمیتوان نقش جنگافروزی قدرتهای منطقه ازجمله #ترکیه، #ایران، #عربستان و #اسراییل را نادیده گرفت و باید باکلیت سیاستهای جنگ افروزانه مخالفت نمود، اما در این شرایط تاریخی باید تجاوز روسیه به اوکراین را محکوم نمود چرا که هر جنگ، جنگ علیه کودکان و زنان و زحمتکشان است.
ما خواهان فیصله جنگ در تمام دنیا بهویژه در اوکراین هستیم و انتظار داریم نهادهای مستقل جهانی از قربانیان جنگ بهویژه زنان و کودکان حمایت نمایند.
اما تمام تحولات به موارد فوق محدود نمیگردد. در ایران در یک سال گذشته با فشار به فعالان زن، سرکوب جنبش زنان افزایشیافته است، اما این سرکوبها مانع کنشگری زنان در عرصههای اجتماعی و سیاسی نشده است. در جنبش معلمان، زنان معلم در قامت پیشتازان جنبش ظاهر شدند و از احضارها و بازجوییها نهراسیدند. با اینکه تعدادی از زنان در زندان بودند اما این موجب ترس زنان نشد و تشدید سرکوب نتوانست نقش مثبت و پیشرو معلمان زن را به حاشیه ببرد».
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#هشت_مارس
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3MyKaZz
@kashowra
@bidarzani
از متن: «در آخرین حادثه بینالمللی و در حمله روسیه به اوکراین، شاهد آن هستیم که اولین قربانیان زنان و کودکان هستند. اگرچه همواره جنگ در هر نقطه و هر زمان، جنگ میان قدرتمندان است، آنان برای منافعی جنگ به پا میکنند که اکثریت مردم در آن سهمی و سودی ندارند. اگرچه جنگ در دنیا و بهویژه در خاورمیانه، نتیجه تقابل منافع غرب و آمریکا و متحدانش ازیکطرف و منافع روسیه و متحدانش در دیگر سو است و نمیتوان نقش جنگافروزی قدرتهای منطقه ازجمله #ترکیه، #ایران، #عربستان و #اسراییل را نادیده گرفت و باید باکلیت سیاستهای جنگ افروزانه مخالفت نمود، اما در این شرایط تاریخی باید تجاوز روسیه به اوکراین را محکوم نمود چرا که هر جنگ، جنگ علیه کودکان و زنان و زحمتکشان است.
ما خواهان فیصله جنگ در تمام دنیا بهویژه در اوکراین هستیم و انتظار داریم نهادهای مستقل جهانی از قربانیان جنگ بهویژه زنان و کودکان حمایت نمایند.
اما تمام تحولات به موارد فوق محدود نمیگردد. در ایران در یک سال گذشته با فشار به فعالان زن، سرکوب جنبش زنان افزایشیافته است، اما این سرکوبها مانع کنشگری زنان در عرصههای اجتماعی و سیاسی نشده است. در جنبش معلمان، زنان معلم در قامت پیشتازان جنبش ظاهر شدند و از احضارها و بازجوییها نهراسیدند. با اینکه تعدادی از زنان در زندان بودند اما این موجب ترس زنان نشد و تشدید سرکوب نتوانست نقش مثبت و پیشرو معلمان زن را به حاشیه ببرد».
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#هشت_مارس
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3MyKaZz
@kashowra
@bidarzani
Telegraph
هشت مارس، روز جهانی زن مبارک باد!
امسال در حالی به استقبال هشت مارس، روز جهانی زن میرویم که زنان در ایران و جهان برای دستیابی به حقوق خود با ساختارهای مردسالار و سرمایهسالار در حال مبارزه هستند. ساختاری که زن را جنس دوم تلقی میکند و به زنان با نگاهی کالایی و مصرفی نگاه میکند. فراتر از…
🟣 گزارش ارسالی به بیدارزنی
«امروز به مناسبت هشتم مارس، تصمیم گرفتیم روبروی تئاتر شهر، به یاد قربانیان #زنکشی دور هم جمع شویم و به قوانین ضد زن اعتراض کنیم. آنچه داشتیم روسریهایی بود که نشانهای بود از سرکوب چندین ساله و شمعهایی که به یاد کشتهشدگان روشن کردیم.
این تجمع با خشونت پلیس و تهدیدهای لباس شخصیها به هم خورد. شمعها و گلها نیز توسط نیروهای انتظامی جمع شد. زنانی که در تجمع بودند هریک تا جایی که توانستند مقاومت کردند و سعی داشتیم بتوانیم مدت زمان بیشتری کنار هم و در خیابان بمانیم، ولی با هجوم وحشیانه پلیس، ماموران لباس شخصی و اطلاعات، این تجمع نیز همچون تجمعهای پیشین زنان برخورد شد.
در جریان حملهی ماموران، #امیرعباس_آذرم_وند همراه با ضرب و شتم بازداشت شده است».
@bidarzani
«امروز به مناسبت هشتم مارس، تصمیم گرفتیم روبروی تئاتر شهر، به یاد قربانیان #زنکشی دور هم جمع شویم و به قوانین ضد زن اعتراض کنیم. آنچه داشتیم روسریهایی بود که نشانهای بود از سرکوب چندین ساله و شمعهایی که به یاد کشتهشدگان روشن کردیم.
این تجمع با خشونت پلیس و تهدیدهای لباس شخصیها به هم خورد. شمعها و گلها نیز توسط نیروهای انتظامی جمع شد. زنانی که در تجمع بودند هریک تا جایی که توانستند مقاومت کردند و سعی داشتیم بتوانیم مدت زمان بیشتری کنار هم و در خیابان بمانیم، ولی با هجوم وحشیانه پلیس، ماموران لباس شخصی و اطلاعات، این تجمع نیز همچون تجمعهای پیشین زنان برخورد شد.
در جریان حملهی ماموران، #امیرعباس_آذرم_وند همراه با ضرب و شتم بازداشت شده است».
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
📌 روایت یکی از بازنشستگان معترض از تبعیضهای جنسیتی
این خاطره، در چمدانی که میخواهم با خود به قرن بعدی ببرم، جایی ندارد …
🟣 پروندهی ویژهی هشتمارس
▪️این یک روایت است از تبعیض جنسیتی در ایران از نسلی که انقلاب و جنگ را پشت سر گذاشت.
#بیدارزنی: زنی هستم درآستانهی فصل دوم زندگیم. دراین فصل پیش رو با نیم قرن تجربه دخترانگی، همسری و مادری برای شما حرفهای زیادی دارم.
تو اون سالها، سالهای انقلاب و بعدش جنگ در یک خانوادهی هشت نفره زندگی میکردم، با پدر و مادرم و چهار برادر و دو خواهر. وضع زندگی چندان خوبی نداشتیم. حسرت نداشتن کتاب و اسباببازی و خیلی سرگرمیهایی که دخترای امروزی دارند رو حتی در رویا هم آرزو نکردیم. نه بلد بودیم آرزو کنیم و نه کسی صدامون رو میشنید. خونه، مدرسه و همهی اطراف زندگیم نسبت به گذشته داشت تغییر میکرد. کلاسهای درسمون بهخاطر تشیع پیکر شهدا پشت سرهم تعطیل میشد. بهترین روزهای زندگیمون رو که باید کودکی میکردیم سرصف نان وگاز و … سپری میشد.
محکوم بودیم به کارِ خانه، بلند نخندیدن، اعتراض نکردن، نداشتن جایگاه در خانه و لحاظ نشدن به دلیل ناخواسته بودن و دختر بودن. مادرمان درخانه نقش مادریاش تنها و تنها به کمک در امورات منزل، کشاورزی و دامداری و تمکین مطلق از مرد زندگی و مادرشوهری که بعد چندین زایمان سخت فقط همین یک پسر را ازخدا گرفته بود...»
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#هشت_مارس
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43789
@bidarzani
این خاطره، در چمدانی که میخواهم با خود به قرن بعدی ببرم، جایی ندارد …
🟣 پروندهی ویژهی هشتمارس
▪️این یک روایت است از تبعیض جنسیتی در ایران از نسلی که انقلاب و جنگ را پشت سر گذاشت.
#بیدارزنی: زنی هستم درآستانهی فصل دوم زندگیم. دراین فصل پیش رو با نیم قرن تجربه دخترانگی، همسری و مادری برای شما حرفهای زیادی دارم.
تو اون سالها، سالهای انقلاب و بعدش جنگ در یک خانوادهی هشت نفره زندگی میکردم، با پدر و مادرم و چهار برادر و دو خواهر. وضع زندگی چندان خوبی نداشتیم. حسرت نداشتن کتاب و اسباببازی و خیلی سرگرمیهایی که دخترای امروزی دارند رو حتی در رویا هم آرزو نکردیم. نه بلد بودیم آرزو کنیم و نه کسی صدامون رو میشنید. خونه، مدرسه و همهی اطراف زندگیم نسبت به گذشته داشت تغییر میکرد. کلاسهای درسمون بهخاطر تشیع پیکر شهدا پشت سرهم تعطیل میشد. بهترین روزهای زندگیمون رو که باید کودکی میکردیم سرصف نان وگاز و … سپری میشد.
محکوم بودیم به کارِ خانه، بلند نخندیدن، اعتراض نکردن، نداشتن جایگاه در خانه و لحاظ نشدن به دلیل ناخواسته بودن و دختر بودن. مادرمان درخانه نقش مادریاش تنها و تنها به کمک در امورات منزل، کشاورزی و دامداری و تمکین مطلق از مرد زندگی و مادرشوهری که بعد چندین زایمان سخت فقط همین یک پسر را ازخدا گرفته بود...»
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#هشت_مارس
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43789
@bidarzani
بیدارزنی
روایت تبعیض جنسیتی - این خاطره در چمدانی که میخواهم ... - بیدارزنی
این مطلب، روایت تبعیض جنسیتی یکی از معلمان مبارز است که در دورههای مختلف زندگی در نسل خود با آن مواجه بوده است.
📌تاریخ سیاسی زنان یا این رزم مشترک…
✍🏽 زهره اسدپور
#بیدارزنی: «پرونده تو کلارا از این هم سنگینتر است. به من گفتهاند که در برنامههای عصرانه که محل مطالعه و گفتوگو با زنان کارگر است ابتدا مشکلات جنسی و زناشویی مطرح میشود. میگویند این مسایل محور برنامهی آموزش سیاسی شما است. نمیتوانستم آنچه را میشنوم باور کنم. نخستین دولت دیکتاتوری پرولتاریا در نبرد با نیروهای ضد انقلابی سراسر جهان است. وضعیت در آلمان به تنهایی نیازمند بالاترین سطح وحدت میان تمامی نیروهای انقلابی کارگری است تا بتوانند ضد انقلابی را که علیه آنها جریان دارد را عقب برانند. و در چنین موقعیتی زنان فعال کمونیست به بحث درباره مسایل جنسی و شکلهای زناشویی در “گذشته و حال و آینده” مشغول اند و مهمترین وظیفه خود را روشن کردن زنان کارگر درباره این گونه مسائل می دانند.»
آنچه در بالا آمد بخشی از گفتگوی مشهور کلارا زتکین با لنین است که در کتاب درآمدی جامع بر نظریههای فمینیستی به قلم رزمری تانگ آمده است. در این کتاب که از قضا یکی از بهترین کتابهای نظری فمینیستی ترجمه شده به فارسی است، پیش و پس از این نقل قول اشاره میشود که «فمینیستها از لنین دل خوشی ندارند» زیرا «زتکین را به خاطر داشتن دغدغههای زنان ملامت میکرد» و البته زتکین گویا بیتوجه به ملامتهای لنین به کار خود ادامه میداد. تحلیلها و نظریهپردازیهایی از این دست قرار است در خدمت دوگانهی خواستهای زنان و خواستهای طبقاتی قرار بگیرد. انقلابیونی «کورجنس» که از حضور زنان در انقلاب جز ایفای نقش حامی و پشتیبان و حداکثر پیاده نظام چیزی نمیخواهند و از این رو است که باید زنان بیهیچ امیدی به انقلاب و «مردان» انقلابی، از شرکت در انقلاب و جنبشی که خواستههای زنان را نمایندگی نمیکند، احتراز جویند.
اما این روایت غالب، همهی واقعیت نیست. شاید بتوان با قاطعیت گفت کتاب «تاریخ سیاسی زنان» اثر تونی کلیف که با ترجمهی نیکزاد زنگنه توسط نشر افکار منتشر شده، از معدود آثاری است که میکوشد نشان دهد چگونه مرور تاریخ چند صد سالهی مبارزه طبقاتی این دوگانه موهوم را برملا میکند و نشان میدهد که بسیاری از زنان مبارز فراتر از آن عمل کرده و از قضا نتایج ارزشمندی نیز در این مسیر کسب کردهاند.
#تاریخ_سیاسی_زنان #معرفی_کتاب
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43897
@bidarzani
✍🏽 زهره اسدپور
#بیدارزنی: «پرونده تو کلارا از این هم سنگینتر است. به من گفتهاند که در برنامههای عصرانه که محل مطالعه و گفتوگو با زنان کارگر است ابتدا مشکلات جنسی و زناشویی مطرح میشود. میگویند این مسایل محور برنامهی آموزش سیاسی شما است. نمیتوانستم آنچه را میشنوم باور کنم. نخستین دولت دیکتاتوری پرولتاریا در نبرد با نیروهای ضد انقلابی سراسر جهان است. وضعیت در آلمان به تنهایی نیازمند بالاترین سطح وحدت میان تمامی نیروهای انقلابی کارگری است تا بتوانند ضد انقلابی را که علیه آنها جریان دارد را عقب برانند. و در چنین موقعیتی زنان فعال کمونیست به بحث درباره مسایل جنسی و شکلهای زناشویی در “گذشته و حال و آینده” مشغول اند و مهمترین وظیفه خود را روشن کردن زنان کارگر درباره این گونه مسائل می دانند.»
آنچه در بالا آمد بخشی از گفتگوی مشهور کلارا زتکین با لنین است که در کتاب درآمدی جامع بر نظریههای فمینیستی به قلم رزمری تانگ آمده است. در این کتاب که از قضا یکی از بهترین کتابهای نظری فمینیستی ترجمه شده به فارسی است، پیش و پس از این نقل قول اشاره میشود که «فمینیستها از لنین دل خوشی ندارند» زیرا «زتکین را به خاطر داشتن دغدغههای زنان ملامت میکرد» و البته زتکین گویا بیتوجه به ملامتهای لنین به کار خود ادامه میداد. تحلیلها و نظریهپردازیهایی از این دست قرار است در خدمت دوگانهی خواستهای زنان و خواستهای طبقاتی قرار بگیرد. انقلابیونی «کورجنس» که از حضور زنان در انقلاب جز ایفای نقش حامی و پشتیبان و حداکثر پیاده نظام چیزی نمیخواهند و از این رو است که باید زنان بیهیچ امیدی به انقلاب و «مردان» انقلابی، از شرکت در انقلاب و جنبشی که خواستههای زنان را نمایندگی نمیکند، احتراز جویند.
اما این روایت غالب، همهی واقعیت نیست. شاید بتوان با قاطعیت گفت کتاب «تاریخ سیاسی زنان» اثر تونی کلیف که با ترجمهی نیکزاد زنگنه توسط نشر افکار منتشر شده، از معدود آثاری است که میکوشد نشان دهد چگونه مرور تاریخ چند صد سالهی مبارزه طبقاتی این دوگانه موهوم را برملا میکند و نشان میدهد که بسیاری از زنان مبارز فراتر از آن عمل کرده و از قضا نتایج ارزشمندی نیز در این مسیر کسب کردهاند.
#تاریخ_سیاسی_زنان #معرفی_کتاب
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43897
@bidarzani
بیدارزنی
درهمتنیدگی مبارزه طبقاتی و زنان در کتاب تاریخ سیاسی زنان - زهره اسدپور - بیدارزنی
کتاب «تاریخ سیاسی زنان» اثر تونی کلیف موهوم بودن دوگانهسازی مبارزه طبقاتی و مبارزه زنان را در تاریخ مبارزات سیاسی زنان برملا میکند.
📌 بزرگداشت هشت مارس روز جهانی زن در ایران ۱۴۰۰
#بیدارزنی: طی روزهای گذشته در برخی از شهرهای ایران فعالان حقوق زنان به مناسبت ۸ مارس در فضای عمومی جمع شدند و این روز را گرامی داشتند.
گزارش این تجمعات در شهرهای مختلفِ #کردستان، #رشت و #تهران با درج بیانیههای کُردی و فارسی «ژیوانو»، در دسترس است.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#هشت_مارس
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43817
@bidarzani
#بیدارزنی: طی روزهای گذشته در برخی از شهرهای ایران فعالان حقوق زنان به مناسبت ۸ مارس در فضای عمومی جمع شدند و این روز را گرامی داشتند.
گزارش این تجمعات در شهرهای مختلفِ #کردستان، #رشت و #تهران با درج بیانیههای کُردی و فارسی «ژیوانو»، در دسترس است.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#هشت_مارس
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43817
@bidarzani
بیدارزنی
بزرگداشت هشت مارس روز جهانی زن در ایران ۱۴۰۰ - بیدارزنی
جمعی از فعالان زنان با پلاکاردهایی در دست به مناسب هشت مارس روز جهانی زن در تهران جمع شدند و این روز را در فضای عمومی گرامی داشتند.
Forwarded from صدای ماهی سیاه (BFV)
غزاله مقدم پناهجوی ساکن ترکیه به دلیل شرکت در مراسم #روز_جهانی_زن بازداشت شده و در معرض خطر دیپورت به ایران قرار دارد.
@Blackfishvoice
@Blackfishvoice
Forwarded from صدای ماهی سیاه (BFV)
#غزاله_مقدم میتوانست #هشت_مارس را از پشت تلفن همراه یا کامپیوتر دنبال کند. اما با علمِ به سوابق کثیفِ پلیس ترکیه در پناهجوستیزی در تظاهرات #روز_جهانی_زن در ترکیه شرکت کرد.
او در جریان تظاهرات توئیتهایی مینوشت و اطلاعرسانی میکرد که این کار به مذاقِ پانترکهای #زن_ستیز خوش نیامد. آنها گرای او را به پلیس ترکیه دادند و نوشتند: "این زن به دنبال قیام شورش دولت ترکیه است. او را به ایران بازگردانید."
@Blackfishvoice
او در جریان تظاهرات توئیتهایی مینوشت و اطلاعرسانی میکرد که این کار به مذاقِ پانترکهای #زن_ستیز خوش نیامد. آنها گرای او را به پلیس ترکیه دادند و نوشتند: "این زن به دنبال قیام شورش دولت ترکیه است. او را به ایران بازگردانید."
@Blackfishvoice
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روایتهای زندان از ازدواج کودکان
نرگس محمدی، آتنا دائمی، عسل محمدی، عاطفه رنگریز، لیلا حسین زاده و عالیه مطلب زاده، زندانیان سیاسی، در این گزارش تصویری با توجه به تجریهای که به خاطر تبعید به زندانهای عمومی داشتهاند از وضعیت زنان زندانی در بندهای عمومی روایت میکنند که قربانی قوانین ضد زن بودهاند: زنان مجرم به همسرکشی ، زنانی که با انواع جرائم در نهایت قربانی کودک همسری بودهاند. روایتها و مشاهداتی که در جامعه مدنی و رسانه کمتر به آن پرداخته شده است .
ما زندانیان سیاسی، با شهادت خود به تبعات کودکهمسری در زندانها تلاش میکنیم، نشان دهیم با چه فاجعه بزرگی روبرو هستیم که حکومت در شکلگرفتن، حفظ و گسترش آن نقش اساسی داشته است.
از دیگر اعضای جامعه بهویژه زنانی که در برهههایی در کنار زنان جرائم عمومی در زندانها بودهاند، دعوت میکنیم تا آنها هم از موارد مشابهای که دیدهاند بگویند تا این فاجعهی اجتماعی تبدیل به دغدغه عمومی شود و مقاومتی جمعی علیه آن شکل بگیرد.
#از_کودک_همسری_بگو
#روز_جهانی_زن
@bidarzani
نرگس محمدی، آتنا دائمی، عسل محمدی، عاطفه رنگریز، لیلا حسین زاده و عالیه مطلب زاده، زندانیان سیاسی، در این گزارش تصویری با توجه به تجریهای که به خاطر تبعید به زندانهای عمومی داشتهاند از وضعیت زنان زندانی در بندهای عمومی روایت میکنند که قربانی قوانین ضد زن بودهاند: زنان مجرم به همسرکشی ، زنانی که با انواع جرائم در نهایت قربانی کودک همسری بودهاند. روایتها و مشاهداتی که در جامعه مدنی و رسانه کمتر به آن پرداخته شده است .
ما زندانیان سیاسی، با شهادت خود به تبعات کودکهمسری در زندانها تلاش میکنیم، نشان دهیم با چه فاجعه بزرگی روبرو هستیم که حکومت در شکلگرفتن، حفظ و گسترش آن نقش اساسی داشته است.
از دیگر اعضای جامعه بهویژه زنانی که در برهههایی در کنار زنان جرائم عمومی در زندانها بودهاند، دعوت میکنیم تا آنها هم از موارد مشابهای که دیدهاند بگویند تا این فاجعهی اجتماعی تبدیل به دغدغه عمومی شود و مقاومتی جمعی علیه آن شکل بگیرد.
#از_کودک_همسری_بگو
#روز_جهانی_زن
@bidarzani
Forwarded from نقد
▫️ دیدگاه مارکسیسم ساختارگرا دربارهی ستم بر زنان
▫️بهمناسبت 8 مارس روز جهانی زن
نوشتهی: مارتا ای. خیمهنس
ترجمهی: فرزانه راجی
7 مارس 2022
🔸 فمینیسم مدرن موجبِ پیدایش مجموعهای از آثار رشدیابنده شده است که با بهرهگیری از علوم اجتماعی و نظریههای مارکسیستی، درصدد تعیین منشاء ستم بر زنان، دلایل تداوم آن در طی تاریخ؛ عمکردهای آن در جامعهی معاصر و شرایطی است که منجر به نابودی آن میشود. ترکیب طبقاتی ناهمگن، نژادی و قومیِ جنبش زنان و همچنین تفاوت در آموزش دانشگاهی نویسندگان منفرد، در شکافهای سیاسی درون جنبش و در ناهمگونی نظری و روششناختی این نوشتهها بازتاب یافتهاند. مهمتر از آن، این نوشتهها بهعنوان تولیدات فکریِ سرچشمهگرفته از یک بزنگاه تاریخاً خاص سیاسی و ایدئولوژیک، تحت تاثیر هژمونی مفروضات ایدهآلیستی و تجربیای قرار داشتهاند که شالودهی دیدگاههای عرفِ جاری جهان، پارادایمهای علوم اجتماعی و تفاسیر غالب از مارکسیسم بودند. درواقع ظاهراً روایتهای ایدهآلیستی از مارکسیسم (یعنی هگلی، پدیدارشناختی، اومانیستی، اگزیستانسیالیستی، روانشناختی، ارادهگرایی) در میان محافل دانشگاهی و غیردانشگاهی فمینیستی، مارکسیستی، و غیرمارکسیستی در ایالات متحده قابل قبولتر و قابل احترامتر بودهاند. از سوی دیگر، آن نوع تحولات نظری که مدعی حفظ دیدگاه ماتریالیستی دیالکتیکیِ مارکسیسم کلاسیک هستند و بر بُعد غیرسوبژکتیو فرآیندهای اجتماعی تاکید میکنند عموماً نادیده گرفته و با اتهام جبرگرایی اقتصادی، اقتصادگرایی یا کارکردگرایی مورد نقد قرار گرفته و رد شدهاند.
🔸 یک مورد جالب در این زمینه که ماهیت عوامل حاکم بر تولیدات فکری در ایالات متحده امروزه را پُررنگ میکند غیاب مارکسیسم ساختارگرا در نظریهی فمینیسم امریکایی است. نه دانشمندانِ علوم اجتماعیِ غیرمارکسیست برای برساخت نظریه به دنبال ایدههای جدید بودند و نه به نظر میرسد که فمینیستهای موافق با مارکسیسم، مارکسیسم ساختارگرا را آنقدر قانعکننده یافتهاند تا کمی آن را موردملاحظه قرار دهند.
🔸 بررسی عوامل تعیینکنندهی تاریخی پیچیدهی این بزنگاه نظری از حوصلهی این فصل خارج است، که قصد آن در درجه اول پژوهشی است دربارهی موضوعیت بالقوهی مارکسیسم ساختارگرا برای بسط و توسعهی نظریهای مارکسیستی دربارهی ستم بر زنان تحت سرمایه. جولیت میچل، فمینیست مشهور، یکبار پیشنهادی ارائه کرد که از جانب اکثر فمینیستهای دیگری که درصدد توسعهی تحلیلی مارکسیستی از ستم بر زنان بودند، مورد قبول واقع شد: «ما باید پرسشهای فمینیستی بپرسیم، اما تلاش کنیم به پاسخهای مارکسیستی برسیم.» به نظر من تنها راه برای رسیدن به پاسخهای مارکسیستی، طرح پرسشهای مارکسیستی است. به همین منظور، مارکسیسم ساختارگرا ابزارهای مفهومی مهمی برای تدوین پرسشهای مارکسیستی و شرح و بسط واکاویهای مارکسیستی از موضوعات مشخص ارائه میدهد: واکاویهایی که از کاربرد مقولههای مارکسیستیِ منفک از منطقِ نظریه و روششناسی مارکسیستی فراتر میروند.
🔸 در بخش اول این فصل، خلاصهای از رهآوردهای نظری و روششناختی مارکسیسم ساختارگرا ارائه میدهم. در بخش دوم، برخی از گزارههای نظری جامعهشناختی و فمینیستی را مورد بررسی انتقادی قرار خواهم داد، و در بخش سوم، بینشهای نظری و روششناختی بهدست آمده از طرح مسئلهی ستم برزنان در پرتو مارکسیسم ساختارگرا را ارائه میدهم. با اینکه مارکسیسم ساختارگرا نیز معاف از مسئله نیست، بحث من این است که گنجاندن سنجیدهی بینشهای اصلی آن در واکاوی ستم بر زنان، درک ما را از پشتوانههای ساختاری و شرایط لازم برای غلبه بر آنها ارتقاء میبخشد.
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2Rs
#هشت_مارس #فمینیسم
#مارتا_ای_خیمهنس #فرزانه_راجی
#مارکسیسم #نابرابری_جنسیتی #ساختارگرایی
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️بهمناسبت 8 مارس روز جهانی زن
نوشتهی: مارتا ای. خیمهنس
ترجمهی: فرزانه راجی
7 مارس 2022
🔸 فمینیسم مدرن موجبِ پیدایش مجموعهای از آثار رشدیابنده شده است که با بهرهگیری از علوم اجتماعی و نظریههای مارکسیستی، درصدد تعیین منشاء ستم بر زنان، دلایل تداوم آن در طی تاریخ؛ عمکردهای آن در جامعهی معاصر و شرایطی است که منجر به نابودی آن میشود. ترکیب طبقاتی ناهمگن، نژادی و قومیِ جنبش زنان و همچنین تفاوت در آموزش دانشگاهی نویسندگان منفرد، در شکافهای سیاسی درون جنبش و در ناهمگونی نظری و روششناختی این نوشتهها بازتاب یافتهاند. مهمتر از آن، این نوشتهها بهعنوان تولیدات فکریِ سرچشمهگرفته از یک بزنگاه تاریخاً خاص سیاسی و ایدئولوژیک، تحت تاثیر هژمونی مفروضات ایدهآلیستی و تجربیای قرار داشتهاند که شالودهی دیدگاههای عرفِ جاری جهان، پارادایمهای علوم اجتماعی و تفاسیر غالب از مارکسیسم بودند. درواقع ظاهراً روایتهای ایدهآلیستی از مارکسیسم (یعنی هگلی، پدیدارشناختی، اومانیستی، اگزیستانسیالیستی، روانشناختی، ارادهگرایی) در میان محافل دانشگاهی و غیردانشگاهی فمینیستی، مارکسیستی، و غیرمارکسیستی در ایالات متحده قابل قبولتر و قابل احترامتر بودهاند. از سوی دیگر، آن نوع تحولات نظری که مدعی حفظ دیدگاه ماتریالیستی دیالکتیکیِ مارکسیسم کلاسیک هستند و بر بُعد غیرسوبژکتیو فرآیندهای اجتماعی تاکید میکنند عموماً نادیده گرفته و با اتهام جبرگرایی اقتصادی، اقتصادگرایی یا کارکردگرایی مورد نقد قرار گرفته و رد شدهاند.
🔸 یک مورد جالب در این زمینه که ماهیت عوامل حاکم بر تولیدات فکری در ایالات متحده امروزه را پُررنگ میکند غیاب مارکسیسم ساختارگرا در نظریهی فمینیسم امریکایی است. نه دانشمندانِ علوم اجتماعیِ غیرمارکسیست برای برساخت نظریه به دنبال ایدههای جدید بودند و نه به نظر میرسد که فمینیستهای موافق با مارکسیسم، مارکسیسم ساختارگرا را آنقدر قانعکننده یافتهاند تا کمی آن را موردملاحظه قرار دهند.
🔸 بررسی عوامل تعیینکنندهی تاریخی پیچیدهی این بزنگاه نظری از حوصلهی این فصل خارج است، که قصد آن در درجه اول پژوهشی است دربارهی موضوعیت بالقوهی مارکسیسم ساختارگرا برای بسط و توسعهی نظریهای مارکسیستی دربارهی ستم بر زنان تحت سرمایه. جولیت میچل، فمینیست مشهور، یکبار پیشنهادی ارائه کرد که از جانب اکثر فمینیستهای دیگری که درصدد توسعهی تحلیلی مارکسیستی از ستم بر زنان بودند، مورد قبول واقع شد: «ما باید پرسشهای فمینیستی بپرسیم، اما تلاش کنیم به پاسخهای مارکسیستی برسیم.» به نظر من تنها راه برای رسیدن به پاسخهای مارکسیستی، طرح پرسشهای مارکسیستی است. به همین منظور، مارکسیسم ساختارگرا ابزارهای مفهومی مهمی برای تدوین پرسشهای مارکسیستی و شرح و بسط واکاویهای مارکسیستی از موضوعات مشخص ارائه میدهد: واکاویهایی که از کاربرد مقولههای مارکسیستیِ منفک از منطقِ نظریه و روششناسی مارکسیستی فراتر میروند.
🔸 در بخش اول این فصل، خلاصهای از رهآوردهای نظری و روششناختی مارکسیسم ساختارگرا ارائه میدهم. در بخش دوم، برخی از گزارههای نظری جامعهشناختی و فمینیستی را مورد بررسی انتقادی قرار خواهم داد، و در بخش سوم، بینشهای نظری و روششناختی بهدست آمده از طرح مسئلهی ستم برزنان در پرتو مارکسیسم ساختارگرا را ارائه میدهم. با اینکه مارکسیسم ساختارگرا نیز معاف از مسئله نیست، بحث من این است که گنجاندن سنجیدهی بینشهای اصلی آن در واکاوی ستم بر زنان، درک ما را از پشتوانههای ساختاری و شرایط لازم برای غلبه بر آنها ارتقاء میبخشد.
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2Rs
#هشت_مارس #فمینیسم
#مارتا_ای_خیمهنس #فرزانه_راجی
#مارکسیسم #نابرابری_جنسیتی #ساختارگرایی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
دیدگاه مارکسیسم ساختارگرا دربارهی ستم بر زنان
بهمناسبت 8 مارس روز جهانی زن نوشتهی: مارتا ای. خیمهنس ترجمهی: فرزانه راجی روابط سرمایهداری و طبقهی کارگر در بازتولید فیزیکی و اجتماعی در تمام صورتبندیهای اجتماعی سرمایهداری تحت محدودیتهای…
بيدارزنى
Photo
📌 بخشهایی از گفتگو با مادران دادخواه آبان ۹۸ که در روز جهانی زن، منتشر شد:
🟣 ما از «مادران داغدار» به «مادران آبان» و پس از آن به «مادران دادخواه» تبدیل شدیم
🟡 (پروندهی ویژهی بررسی ۴ دهه دادخواهی زنان در ایران)
از متن:
▪️مادران ۸۸ دستبند سبز را استفاده میکردند که در واقع حمایت از جناح سیاسی مورد نظرشان بود. اما شما دستبد آبی دادخواهی که نماد بینالمللی دادخواهی است را انتخاب کردید. چگونه به این نماد رسیدید؟
__ این نماد رنگ بینالمللیش به آبی میخورد ولی ما بخاطر اینکه ما را به جایی نچسپانند مقداری رنگش را تغییر دادیم که سورمهای شد تا به هیچ حزب و جایی متصل نشویم. بگوییم این مال ماست و ربطی به هیچ کس دیگری ندارد.
▪️آیا تلاش کردهاید تا دستبند آبی را در میان مادران نسلهای گذشته ببرید و به اتحاد برسید؟
__ اولین کسی که این دستنبد را به دستش بستم #گوهر_عشقی بود. روز کارگر خانه گوهر عشقی رفتیم و احساس کردم اولین دستنبدی که باید بسته شود به دستان این مادر است. چون من گوهر عشقی را سنبل شجاعت میدانم و خیلی احترام خاصی برای ایشان قائلم. غیر از مادران آبان به دست گوهر عشقی بسته شد. سر مزار مطهر مصطفی بودیم که دست #مادر_مصطفی این دستبند را بستم. دست مادران آبان ۹۸ هم دست به دست چرخیده شد. یک سری که مادر دادخواه نبودند هم از ما حمایت کردند و این دستنبد را به دستشان بستند. دست مادر #نوید_افکاری هم من این نماد را بستم.
▪️یکی از مادران آبانماه (مادر پژمان قلیپور) اعلام کرده بود که ما تا پیش از کشته شدن فرزندمان خبر نداشتیم که سال ۶۷ یا ۸۸ چه خبر بوده. از طرفی در خلال قیام خوزستان در تیر ۱۴۰۰ حضور همین مادران را در حمایت از حق مطالبهگری و اعتراض به کشتار معترضان در میدان آزادی شاهد بودیم. این حساسیت اجتماعی و سیاسی و خوانش جمعی در امر دادخواهی را چطور میبینید؟
__ اولین شعارهای ما این بود: «از تهران تا خوزستان اتحاد اتحاد»، «آبان فرزند ندارد خوزستان آب ندارد». این دو تا از شعارهای ما بود وقتی قاب عکس فرزندانمان را در دستانمان گرفته بودیم. ما تا قبل از ۹۸ خالی از سیاست بودیم. ۹۸ که بچههایمان کشته شدند من خودم فکر میکنم رسالتی به گردنم افتاده که باید این کار را انجام دهم. همهی این بچهها رفتند که ایران را دریابند. بحثشان تهران، کرج یا شیراز نبود، بحثشان ایران بود.
▪️انتظار شما از مردم یا نهادهای حقوق بشری چیست؟
__ انتظار داریم که صدای ما باشند از ما حمایت کنند و نگویند که بچههایتان چرا رفتند؟ بچه من بخاطر اعتراض به قیمت بنزین رفت. بخاطر حق مردم بیرون رفت و کشته شد. مردم ما را در خیابان میبینند و میگویند بچه این بود بانک را آتش زد و کشتنش. بچههای ما رفتند که مردم با سختی زندگی نکنند و در رفاه باشند. میگویند چرا در خانه نگهش نداشتید و فرزندتان را بیرون فرستادید. مگر فرزند من کودک بود؟ پسر ۲۳ ساله را چطور خانه نگه میداشتم. بچه من به خیابان رفته بود جایی که در آن بزرگ شده بود و به آن تعلق داشت. من سالها در آن خیابان زندگی کردم. چه شد یک روز همهی آن خیابان را آتش زدند و بچههای ما را کشتند.
#جنبش_مادران_دادخواه #اعتراضات_سراسری_آبان_۹۸
▪️ادامهی متن در وبسایت بیدارزنی در دسترس است.
@bidarzani
🟣 ما از «مادران داغدار» به «مادران آبان» و پس از آن به «مادران دادخواه» تبدیل شدیم
🟡 (پروندهی ویژهی بررسی ۴ دهه دادخواهی زنان در ایران)
از متن:
▪️مادران ۸۸ دستبند سبز را استفاده میکردند که در واقع حمایت از جناح سیاسی مورد نظرشان بود. اما شما دستبد آبی دادخواهی که نماد بینالمللی دادخواهی است را انتخاب کردید. چگونه به این نماد رسیدید؟
__ این نماد رنگ بینالمللیش به آبی میخورد ولی ما بخاطر اینکه ما را به جایی نچسپانند مقداری رنگش را تغییر دادیم که سورمهای شد تا به هیچ حزب و جایی متصل نشویم. بگوییم این مال ماست و ربطی به هیچ کس دیگری ندارد.
▪️آیا تلاش کردهاید تا دستبند آبی را در میان مادران نسلهای گذشته ببرید و به اتحاد برسید؟
__ اولین کسی که این دستنبد را به دستش بستم #گوهر_عشقی بود. روز کارگر خانه گوهر عشقی رفتیم و احساس کردم اولین دستنبدی که باید بسته شود به دستان این مادر است. چون من گوهر عشقی را سنبل شجاعت میدانم و خیلی احترام خاصی برای ایشان قائلم. غیر از مادران آبان به دست گوهر عشقی بسته شد. سر مزار مطهر مصطفی بودیم که دست #مادر_مصطفی این دستبند را بستم. دست مادران آبان ۹۸ هم دست به دست چرخیده شد. یک سری که مادر دادخواه نبودند هم از ما حمایت کردند و این دستنبد را به دستشان بستند. دست مادر #نوید_افکاری هم من این نماد را بستم.
▪️یکی از مادران آبانماه (مادر پژمان قلیپور) اعلام کرده بود که ما تا پیش از کشته شدن فرزندمان خبر نداشتیم که سال ۶۷ یا ۸۸ چه خبر بوده. از طرفی در خلال قیام خوزستان در تیر ۱۴۰۰ حضور همین مادران را در حمایت از حق مطالبهگری و اعتراض به کشتار معترضان در میدان آزادی شاهد بودیم. این حساسیت اجتماعی و سیاسی و خوانش جمعی در امر دادخواهی را چطور میبینید؟
__ اولین شعارهای ما این بود: «از تهران تا خوزستان اتحاد اتحاد»، «آبان فرزند ندارد خوزستان آب ندارد». این دو تا از شعارهای ما بود وقتی قاب عکس فرزندانمان را در دستانمان گرفته بودیم. ما تا قبل از ۹۸ خالی از سیاست بودیم. ۹۸ که بچههایمان کشته شدند من خودم فکر میکنم رسالتی به گردنم افتاده که باید این کار را انجام دهم. همهی این بچهها رفتند که ایران را دریابند. بحثشان تهران، کرج یا شیراز نبود، بحثشان ایران بود.
▪️انتظار شما از مردم یا نهادهای حقوق بشری چیست؟
__ انتظار داریم که صدای ما باشند از ما حمایت کنند و نگویند که بچههایتان چرا رفتند؟ بچه من بخاطر اعتراض به قیمت بنزین رفت. بخاطر حق مردم بیرون رفت و کشته شد. مردم ما را در خیابان میبینند و میگویند بچه این بود بانک را آتش زد و کشتنش. بچههای ما رفتند که مردم با سختی زندگی نکنند و در رفاه باشند. میگویند چرا در خانه نگهش نداشتید و فرزندتان را بیرون فرستادید. مگر فرزند من کودک بود؟ پسر ۲۳ ساله را چطور خانه نگه میداشتم. بچه من به خیابان رفته بود جایی که در آن بزرگ شده بود و به آن تعلق داشت. من سالها در آن خیابان زندگی کردم. چه شد یک روز همهی آن خیابان را آتش زدند و بچههای ما را کشتند.
#جنبش_مادران_دادخواه #اعتراضات_سراسری_آبان_۹۸
▪️ادامهی متن در وبسایت بیدارزنی در دسترس است.
@bidarzani
Forwarded from نقد
▫️ مارکس دربارهی جنسیت و خانواده
▫️ خلاصهای از کتابی با همین عنوان
بهمناسبت 8 مارس روز جهانی زن
نوشتهی: هتر براون
ترجمهی: رویا دارابی
9 مارس 2022
🔸 بسیاری از محققین فمینیست در بهترین حالت پیوندی مبهم با مارکس و مارکسیسم داشتهاند. یکی از مهمترین حوزههای مناقشه، رابطهی مارکس/انگلس است.
مطالعات جورج لوکاچ، ترل کارور، و دیگران تفاوتهای معناداری را میان مارکس و انگلس دربارهی دیالکتیک و همچنین شماری مسائل دیگر نشان دادهاند. من با تکیه بر این مطالعات، تفاوتهای آنها را در رابطه با جنسیت و نیز خانواده کاویدهام. این امر بهویژه برای بحثهای جاری اهمیت دارد، زیرا تعدادی از محققان فمینیستْ مارکس و انگلس را به دلیل آنچه جبرگرایی اقتصادی میدانند آماج انتقاد قرار دادهاند. با این حال، لوکاچ و کارور به درجهی جبرگرایی اقتصادی نزد این دو، بهعنوان تفاوت مهمی اشاره میکنند. هر دو، انگلس را تکپایهانگارتر و علمباورتر از مارکس میدانند. رایا دونایفسکایا یکی از معدود افرادی است که دربارهی مسئلهی جنسیت، مارکس و انگلس را از هم جدا میکند، همزمان که به همین ترتیب به ماهیت تکپایهانگار و جبرگرایانهی موضع انگلس، در مقابلِ درک دیالکتیکی ظریفتر مارکس از روابط جنسیتی اشاره میکند. در سالهای اخیر بحث چندانی از نوشتههای مارکس دربارهی جنسیت و خانواده شکل نگرفته است، اما در دهههای 1970 و 1980، این نوشتهها موضوع بحثهای زیادی بود. در تعدادی از موارد، محققان فمینیستی مانند نانسی هارتسوک و هایدی هارتمن عناصر نظریه کلی مارکس را با اشکال روانکاوانه یا سایر اشکال نظریهی فمینیستی ترکیب کردند. این محققان نظریهی مارکس را نسبت به جنسیت کوربین و همچنین نیازمند نظریهای تکمیلی برای درک روابط جنسیتی قلمداد کردند. با این حال، آنها ماتریالیسم تاریخی مارکس را بهعنوان نقطهی شروعی برای فهم تولید حفظ کردند. علاوه بر این، تعدادی از فمینیستهای مارکسیست نیز از اواخر دههی 1960 تا 1980 بهویژه در حوزهی اقتصاد سیاسی مشارکت نظری داشتهاند.
🔸 بسیاری در دههی 1990 و پس از آن نظریهی نظامهای دوگانهی مردسالاری و سرمایهداری ــ پدرسالاری سرمایهدارانه ــ را که شکل رایج فمینیسم سوسیالیستی در دهههای 1970 و 1980 بود، همچون پروژهای شکستخورده تلقی میکردند. در هر صورت، سقوط کمونیسم در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی احتمالاً بر محبوبیت فمینیسم سوسیالیستی تأثیر منفی داشته است. همانطور که آیریس یانگ قبلاً استدلال کرده بود، نظریهی سیستمهای دوگانه نابسنده بود زیرا بر دو نظریهی کاملاً متفاوت از جامعه مبتنی بود ــ یکی با توسعهی پویای تاریخی جامعه، عمدتاً از نظر اجتماعی، اقتصادی و فنآوری سر و کار دارد و دیگری مبتنی بر یک دیدگاه روانشناختیِ ایستا است. آشتیدادن این دو نظریه به دلیل این تفاوتهای گسترده بسیار دشوار است. با این حال، نقدهای آنها به آنچه جبرگرایی، مقولههای کوربین نسبت به جنسیت و تأکید بر تولید به بهای نادیدهگرفتن بازتولید نزد مارکس میدانستند، نقطهی شروعی فراهم کرد برای بررسی مجدد من از آثار مارکس با استفاده از واکاوی متنی دقیق ــ که در کنار آثار فمینیستهای مارکسیست که در بالا ذکر شد قرار میگیرد.
🔸 از لحاظ تاریخی، رابطهی مارکسیسم با فمینیسم در بهترین حالت رابطهای ضعیف بوده است، آن هم اغلب به دلیل جای خالی بحث دربارهی جنسیت و مسائل سنتی زنان نزد بسیاری از مارکسیستها. علاوه بر این، حتی در جاییکه به جنسیت و خانواده پرداخته شده است، این مطالعات تمایل دارند که استدلال کمتر ظریف و اقتصادمحورتر انگلس را دنبال کنند. با این حال، من فکر میکنم آثار مارکس در مورد جنسیت و خانواده تفاوتهای قابلتوجهی را با آثار انگلس نشان میدهد. پرسشهای مهمی در رابطه با ارزش احتمالی دیدگاههای مارکس در مورد جنسیت و خانواده پابرجاست: مارکس چه چیزی به بحثهای فمینیستی معاصر ارائه میدهد؟ آیا امکان وجود یک فمینیسم مارکسیستی وجود دارد که در واکاوی جامعهی سرمایهداری معاصر دربارهی جنسیت به جبرگرایی اقتصادی یا طبقهی ممتاز درنیفتد؟
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2RM
#هشت_مارس #فمینیسم
#هتر_براون #رویا_دارابی
#مارکس #جنسیت #خانواده
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ خلاصهای از کتابی با همین عنوان
بهمناسبت 8 مارس روز جهانی زن
نوشتهی: هتر براون
ترجمهی: رویا دارابی
9 مارس 2022
🔸 بسیاری از محققین فمینیست در بهترین حالت پیوندی مبهم با مارکس و مارکسیسم داشتهاند. یکی از مهمترین حوزههای مناقشه، رابطهی مارکس/انگلس است.
مطالعات جورج لوکاچ، ترل کارور، و دیگران تفاوتهای معناداری را میان مارکس و انگلس دربارهی دیالکتیک و همچنین شماری مسائل دیگر نشان دادهاند. من با تکیه بر این مطالعات، تفاوتهای آنها را در رابطه با جنسیت و نیز خانواده کاویدهام. این امر بهویژه برای بحثهای جاری اهمیت دارد، زیرا تعدادی از محققان فمینیستْ مارکس و انگلس را به دلیل آنچه جبرگرایی اقتصادی میدانند آماج انتقاد قرار دادهاند. با این حال، لوکاچ و کارور به درجهی جبرگرایی اقتصادی نزد این دو، بهعنوان تفاوت مهمی اشاره میکنند. هر دو، انگلس را تکپایهانگارتر و علمباورتر از مارکس میدانند. رایا دونایفسکایا یکی از معدود افرادی است که دربارهی مسئلهی جنسیت، مارکس و انگلس را از هم جدا میکند، همزمان که به همین ترتیب به ماهیت تکپایهانگار و جبرگرایانهی موضع انگلس، در مقابلِ درک دیالکتیکی ظریفتر مارکس از روابط جنسیتی اشاره میکند. در سالهای اخیر بحث چندانی از نوشتههای مارکس دربارهی جنسیت و خانواده شکل نگرفته است، اما در دهههای 1970 و 1980، این نوشتهها موضوع بحثهای زیادی بود. در تعدادی از موارد، محققان فمینیستی مانند نانسی هارتسوک و هایدی هارتمن عناصر نظریه کلی مارکس را با اشکال روانکاوانه یا سایر اشکال نظریهی فمینیستی ترکیب کردند. این محققان نظریهی مارکس را نسبت به جنسیت کوربین و همچنین نیازمند نظریهای تکمیلی برای درک روابط جنسیتی قلمداد کردند. با این حال، آنها ماتریالیسم تاریخی مارکس را بهعنوان نقطهی شروعی برای فهم تولید حفظ کردند. علاوه بر این، تعدادی از فمینیستهای مارکسیست نیز از اواخر دههی 1960 تا 1980 بهویژه در حوزهی اقتصاد سیاسی مشارکت نظری داشتهاند.
🔸 بسیاری در دههی 1990 و پس از آن نظریهی نظامهای دوگانهی مردسالاری و سرمایهداری ــ پدرسالاری سرمایهدارانه ــ را که شکل رایج فمینیسم سوسیالیستی در دهههای 1970 و 1980 بود، همچون پروژهای شکستخورده تلقی میکردند. در هر صورت، سقوط کمونیسم در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی احتمالاً بر محبوبیت فمینیسم سوسیالیستی تأثیر منفی داشته است. همانطور که آیریس یانگ قبلاً استدلال کرده بود، نظریهی سیستمهای دوگانه نابسنده بود زیرا بر دو نظریهی کاملاً متفاوت از جامعه مبتنی بود ــ یکی با توسعهی پویای تاریخی جامعه، عمدتاً از نظر اجتماعی، اقتصادی و فنآوری سر و کار دارد و دیگری مبتنی بر یک دیدگاه روانشناختیِ ایستا است. آشتیدادن این دو نظریه به دلیل این تفاوتهای گسترده بسیار دشوار است. با این حال، نقدهای آنها به آنچه جبرگرایی، مقولههای کوربین نسبت به جنسیت و تأکید بر تولید به بهای نادیدهگرفتن بازتولید نزد مارکس میدانستند، نقطهی شروعی فراهم کرد برای بررسی مجدد من از آثار مارکس با استفاده از واکاوی متنی دقیق ــ که در کنار آثار فمینیستهای مارکسیست که در بالا ذکر شد قرار میگیرد.
🔸 از لحاظ تاریخی، رابطهی مارکسیسم با فمینیسم در بهترین حالت رابطهای ضعیف بوده است، آن هم اغلب به دلیل جای خالی بحث دربارهی جنسیت و مسائل سنتی زنان نزد بسیاری از مارکسیستها. علاوه بر این، حتی در جاییکه به جنسیت و خانواده پرداخته شده است، این مطالعات تمایل دارند که استدلال کمتر ظریف و اقتصادمحورتر انگلس را دنبال کنند. با این حال، من فکر میکنم آثار مارکس در مورد جنسیت و خانواده تفاوتهای قابلتوجهی را با آثار انگلس نشان میدهد. پرسشهای مهمی در رابطه با ارزش احتمالی دیدگاههای مارکس در مورد جنسیت و خانواده پابرجاست: مارکس چه چیزی به بحثهای فمینیستی معاصر ارائه میدهد؟ آیا امکان وجود یک فمینیسم مارکسیستی وجود دارد که در واکاوی جامعهی سرمایهداری معاصر دربارهی جنسیت به جبرگرایی اقتصادی یا طبقهی ممتاز درنیفتد؟
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2RM
#هشت_مارس #فمینیسم
#هتر_براون #رویا_دارابی
#مارکس #جنسیت #خانواده
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
مارکس دربارهی جنسیت و خانواده
بهمناسبت 8 مارس روز جهانی زن نوشتهی: هتر براون ترجمهی: رویا دارابی از لحاظ تاریخی، رابطهی مارکسیسم با فمینیسم در بهترین حالت رابطهای ضعیف بوده است، آن هم اغلب به دلیل جای خالی بحث دربارهی جنس…
📌 معلمان زن؛ بغضهای فروخورده و پیشگامی در اعتراضات معلمان
🟣 پرونده ویژهی گفتگو با زنان معلم (بخش اول)
#بیدارزنی: جنبش معلمان از دهه ۸۰ فراز و فرودهای بسیاری را طی کرده و درون آن گروههای مختلفی از معلمان رسمی (استخدامی) و غیررسمی تا معلمان بازنشسته به اعتراض برخاستهاند. در ماههای اخیر این جنبش به یکی از پر تحرکترین اعتراضات عمومی تبدیل شده و ویژگی خاص آن را میتوان حضور پررنگ زنان در صفوف این مبارزه دانست. به نظر میرسد خواستههای این جنبش به تدریج رو به خواستههایی فراتر از مطالبات معیشتی رفته است از نابرابری نظام آموزشی و خصوصیسازی آموزش گرفته تا ازدواج کودکان و کار کودکان.
در حال حاضر گفتمانِ درون شبکههای اجتماعی این جنبش، خواستههایی فراتر از معیشت معلمان را ترویج میکند که تبلور آن را میتوان در بیانیه «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران» و بیانیه کانون صنفی معلمان استان بوشهر به مناسبت هشت مارس و نوشتههای معلمان فعال در کانونهای صنفی درباره مطالبات زنان معلم مشاهده کرد.
▪️به همین مناسبت با جمعی از معلمان زن – خانمها الف. س. و ه. خ. و ز. م. بازنشسته از #تهران، م. ر. با پانزده سال سابقه تدریس و ح. ص. با بیست سال سابقه تدریس از #البرز، پ. الف. با شش سال سابقه تدریس از #کردستان، ب. ک. بازنشسته از #قزوین، ف. ر. با ۱۷ سال سابقهی تدریس از #خوزستان- که فعال صنفی هستند یا در اعتراضات اخیر حضور داشتهاند به گفتگو نشستیم.
▪️در بخش اول این گفتگو از آنها پرسیدیم خواستههای زنان معلم، دغدغهها و نگرانیهای آنها چیست؟ زنان که بیش از نیمی از جمعیت معلمان را تشکیل میدهند چه جایگاهی در سازماندهی و تصمیمگیری دارند؟ و در بخش دوم رابطهای میان خواستههای جنبش معلمان با مسائل دانشآموزان از جمله ترک تحصیل و ازدواج دختران را جویا شدیم.
#اعتراضات_سراسری_معلمان #زنان_معلم
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43921
@bidarzani
🟣 پرونده ویژهی گفتگو با زنان معلم (بخش اول)
#بیدارزنی: جنبش معلمان از دهه ۸۰ فراز و فرودهای بسیاری را طی کرده و درون آن گروههای مختلفی از معلمان رسمی (استخدامی) و غیررسمی تا معلمان بازنشسته به اعتراض برخاستهاند. در ماههای اخیر این جنبش به یکی از پر تحرکترین اعتراضات عمومی تبدیل شده و ویژگی خاص آن را میتوان حضور پررنگ زنان در صفوف این مبارزه دانست. به نظر میرسد خواستههای این جنبش به تدریج رو به خواستههایی فراتر از مطالبات معیشتی رفته است از نابرابری نظام آموزشی و خصوصیسازی آموزش گرفته تا ازدواج کودکان و کار کودکان.
در حال حاضر گفتمانِ درون شبکههای اجتماعی این جنبش، خواستههایی فراتر از معیشت معلمان را ترویج میکند که تبلور آن را میتوان در بیانیه «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران» و بیانیه کانون صنفی معلمان استان بوشهر به مناسبت هشت مارس و نوشتههای معلمان فعال در کانونهای صنفی درباره مطالبات زنان معلم مشاهده کرد.
▪️به همین مناسبت با جمعی از معلمان زن – خانمها الف. س. و ه. خ. و ز. م. بازنشسته از #تهران، م. ر. با پانزده سال سابقه تدریس و ح. ص. با بیست سال سابقه تدریس از #البرز، پ. الف. با شش سال سابقه تدریس از #کردستان، ب. ک. بازنشسته از #قزوین، ف. ر. با ۱۷ سال سابقهی تدریس از #خوزستان- که فعال صنفی هستند یا در اعتراضات اخیر حضور داشتهاند به گفتگو نشستیم.
▪️در بخش اول این گفتگو از آنها پرسیدیم خواستههای زنان معلم، دغدغهها و نگرانیهای آنها چیست؟ زنان که بیش از نیمی از جمعیت معلمان را تشکیل میدهند چه جایگاهی در سازماندهی و تصمیمگیری دارند؟ و در بخش دوم رابطهای میان خواستههای جنبش معلمان با مسائل دانشآموزان از جمله ترک تحصیل و ازدواج دختران را جویا شدیم.
#اعتراضات_سراسری_معلمان #زنان_معلم
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43921
@bidarzani
بیدارزنی
زنان معلم؛ بغضهای فروخورده و پیشگامی در اعتراضات معلمان - بیدارزنی
با زنان معلم درباره خواستههای متفاوت زنان معلم، موانع و محدودیتهایشان برای مشارکت و تصمیمگیر در فعالیتهای صنفی گفتگو کردیم.
🟣 بازداشت هاله صفرزاده، علیرضا ثقفی، سها مرتضایی، سمانه مرادی و الهام صالحی در مراسم یادبود صمد شعبانی
بهگزارش هرانا، در جریان برگزاری مراسم یادبود صمد شعبانی، شاعر و نویسنده در کرج و با ورود پلیس امنیت کرج به محل برگزاری مراسم، دستکم ۲۰ تن از حاضرین بازداشت شدند. از میان بازداشت شدگان، سها مرتضایی، علیرضا ثقفی، هاله صفرزاده، الهام صالحی و سمانه مرادی به مکان نامعلومی منتقل شده و باقی بازداشت شدگان ساعاتی بعد با اخذ تعهد آزاد شدند.
@bidarzani
بهگزارش هرانا، در جریان برگزاری مراسم یادبود صمد شعبانی، شاعر و نویسنده در کرج و با ورود پلیس امنیت کرج به محل برگزاری مراسم، دستکم ۲۰ تن از حاضرین بازداشت شدند. از میان بازداشت شدگان، سها مرتضایی، علیرضا ثقفی، هاله صفرزاده، الهام صالحی و سمانه مرادی به مکان نامعلومی منتقل شده و باقی بازداشت شدگان ساعاتی بعد با اخذ تعهد آزاد شدند.
@bidarzani