بيدارزنى
4.02K subscribers
5.14K photos
1.22K videos
173 files
4.18K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
ایمیل:
bidarzani@gmail.com
Download Telegram
🟣 کار و‌ ساعت کاری یکسان است، اما دستمزد، نابرابر و جنسیتی است

«این آگهی یک فروشگاه مواد غذایی در رشت است. ساعت کاری بین ۸ تا ۱۰ ساعته. وقتی که پرسیدم چرا حقوق خانم کمتره؟ گفتند چون کار مردان سنگین‌تره! گرچه خانم‌ها هم باید در این فروشگاه، بارهای سنگین رو بلند و جابه‌جا کنند، فرقی نداره!»

▪️ارسالی از مخاطبان بیدارزنی


#اشتغال_زنان #نابرابری_و_تبعیض

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 اعتراض و ممانعت از دریافت جیره‌ی غذا در زندان زنان کرمانشاه

تهدید به محرومیت از تماس و ملاقات برای زندانیان و ضرب‌و‌شتم و پرونده‌سازی جدید علیه «سهیلا حجاب»


زنان زندانی در بند زنان کانون اصلاح و تربیت کرمانشاه در اعتراض به کیفیت پایین غذا از روز دوشنبه ۱۱ بهمن‌ماه از تحویل گرفتن سهمیه غذا خودداری کرده‌اند. در پی این رخداد سهیلا حجاب، علاوه بر ضرب و شتم به پرونده سازی جدید و سایر زندانیان به محرومیت از تماس و ملاقات تهدید شده‌اند.

این امر در اعتراض به کیفیت پایین غذا در روزهای اخیر صورت گرفته است. در جریان این اعتراض سهیلا حجاب توسط رئیس حفاظت زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و مسئولان زندان علاوه بر تهدید او به پرونده سازی، سایر زندانیان را به محرومیت از تماس و ملاقات تهدید کردند.

یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: «روز اول سهیلا حجاب غذای سوخته زندان را پیش رئیس زندان برد و گفت ببینید خود شما میتوانید این غذای سوخته و بی کیفیت را بخورید؟ در مقابل رئیس زندان و افسرنگهبانی میگویند بودجه نداریم و غذا همین است. سهیلا حجاب در بازگشت به بند با تزئینات به مناسبت دهه فجر روبرو میشود و میگوید به جای صرف هزینه برای تبلیغات این هزینه رو برای غذای زندانیها انجام بدید. بین افسر نگهبانی و سهیلا درگیری لفظی پیش آمده و رییس حفاظت زندان به نام لیلا حسینی نیا وارد شده و در واکنش به اعتراضات خانم حجاب ضربه ای قفسه سینه او زده و با آینه به صورت او میکوبد.»

این منبع در ادامه افزود: «سایر زندانیان در حمایت از سهیلا وارد کریدور شده و میگویند در حالی که بوی غذایتان از اتاق افسرنگهبانی می آید ما گرسنه هستیم و ناچار نان و ماست میخوریم.»

به گفته این منبع مطلع نهایتا در پی این رخداد مسئولان زندان گزارشی علیه سهیلا حجاب در خصوص ترغیب به شورش تهیه کرده و سایر زندانیان را تهدید کرده اند اگر گزارش را امضا نکنند از تماس و ملاقات محروم خواهند شد. همچنین ظهر روز گذشته ماموران اطلاعات با حضور در زندان خانم حجاب را تهدید به انتقال مجدد و پرونده سازی کرده اند.

#زندان_زنان_کرمانشاه
#نابرابری_و_تبعیض
#زنان_زندانی_سیاسی

@bidarzani
🟣 مصدومیت ۱۱ زن کارگر شهرک صنعتی حسن‌رود انزلی در پی حادثه‌ی رانندگی مینی‌بوس حمل کارگران

به‌گزارش رئیس اورژانس و مدیریت حوادث استان گیلان، ساعت ۷ صبح روز گذشته بر اثر برخورد مینی‌بوس با تریلی پارک شده، ۱۱ نفر از زنان کارگر این شهرک، مصدوم و به دو مرکز درمانی در شهرهای رشت و انزلی منتقل شدند.

▪️زنان کارگر در شهرک‌های صنعتی، علاوه بر ساعات کار طولانی و دریافت حداقل دستمزد و مغایر با نرخ مصوب وزارت کار، همواره با بی‌ثباتی شغلی روبه‌رو هستند. افزایش فقر و کوچکتر شدن سبد معیشت خانوار کارگری، زنان کارگر را به سازش‌پذیری بیشتر با انواع تبعیض‌ها و محرومیت‌ها در محیط کار وادار میکند و کوچکترین صدای اعتراض آنان با اخراج و جایگزین کردن یک نیروی کار و محروم دیگر، همراه می‌شود.

#زنان_کارگر #اشتغال_زنان #نابرابری_و_تبعیض


@bidarzani
🟣 جهنمی به‌نام زندان قرچک ورامین/ کوچکترین اعتراض برابر با اعمال محدودیت‌های بیشتر است

صبا کردافشاری به مدت سه ماه از اعزام به مرخصی محروم شد

صبا کردافشاری، به دلیل اعتراض به «نبود آب جوش» برای استفاده زندانیان، توسط شورای انضباطی زندان، ۳ ماه از اعزام به مرخصی محروم شد. این حکم در حالی صادر شده که خانم کردافشاری از بیماری زخم معده و خونریزی آن رنج میبرد و نیاز به مرخصی درمانی دارد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، این حکم توسط شورای انضباطی زندان و به دلیل اعتراض خانم کردافشاری نسبت به نبود آب جوش در زندان قرچک ورامین صادر شده است. جلسه شورای انضباطی حدود ۴۰ روز پیش با درخواست «صغری خدادادی» سرپرست زندان و بدون حضور صبا کردافشاری تشکیل شده بود و وی به تازگی از حکم این شورا مطلع شده است.

#زنان_زندانی_سیاسی #نابرابری_و_تبعیض

@bidarzani
🟣 قربانی کودک همسری؛ همسرش سر بریده او را در شهر چرخاند


امروز شنبه ۱۶ بهمن‌ماه، یک دختر نوجوان ۱۷ ساله در اهواز، با انگیزه ناموسی توسط همسر و برادر همسرش به قتل رسید. در این رابطه ویدئویی در شبکه های اجتماعی منتشر شده که در آن فرد قاتل، سر بریده همسرش را مقابل چشمان مردم در شهر می‌چرخاند. بنابر این گزارش، ساعت ۱۵ امروز مرد جوانی در میدان کسایی خشیار اهواز سر بریده همسرش را برای چند لحظه در مقابل مردم به نمایش گذاشت و سپس از آن مکان متواری شد.

به‌گزارش هرانا، پس از گزارش این جنایت، ماموران پلیس در صحنه با پیکر دختر ۱۷ ساله ای مواجه شدند که داخل یک خانه سرش از بدن جدا شده و جسد وی در مکان دیگری رها شده بود. تحقیقات بیشتر نشان داد، دختر جوان پس از فرار به ترکیه توسط همسرش به ایران بازگردانده شده و به دست همسر و برادرهمسرش که هر ۲ پسر عموی او بودند به قتل رسیده است.

⚪️ فاجعه‌ی زن‌کشی و روند عادی‌سازی از آن تا جایی پیش رفته است که شنیع‌ترین جنایات وارد آمده علیه زنان، نظیر خشونت و قتل هر روزانه‌ی زنان، بریدن سر با داس و چرخاندن در شهر نیز کم‌کم به تیتری ثابت بدل می‌شود. در چنین گستره‌ای از وضع قوانین نابرابر و جنسیت‌زده، ماهیت ضد زن حاکمیت و تخصیص بودجه‌های کلان جهت پروپگاندای «ناموس انگاری زنان» و‌ «غیرت مردانه»، تنها خشونت علیه زنان ارتقا پیدا کرده و صورت دهشتناک‌تری به خود خواهد گرفت. چرا که‌ «رومینا»های سر بریده شده، تنها در هویت و نام شهرشان متفاوت هستند.


▪️ما از بازنشر تصویرِ مثله‌سازی بدن این کودک به‌دست همسرش، خودداری می‌کنیم.

#قتل_های_ناموسی #زن_کشی #نابرابری_و_تبعیض
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت


@bidarzani
🔶 توقیف خبرگزاری رکنا در پی انتشار فیلم قاتلی با سر بریده همسرش


هیات نظارت بر مطبوعات ایران با اکثریت آرا رای به توقیف پایگاه خبری «رکنا» داد و گفت، پرونده را به دادگاه مطبوعات ارسال خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، هیات نظارت بر مطبوعات ‌به دلیل انتشار فیلم قتل زن ۱۷ ساله در اهواز رای به توقیف رکنا داده است.
یک مرد جوان اهوازی روز گذشته ۱۶ بهمن (۵ فوریه) همسرش را به قتل رساند و سر بریده شده او را با خوشحالی در خیابانی در این شهر چرخاند. خبرگزاری رکنا از این حادثه دهشتناک گزارش و تصویر منتشر کرده بود.
هیات نظارت بر مطبوعات می‌گوید در پاسخ به مطالبات به‌حق مردمی برای جلوگیری از انتشار تصاویر خشونت‌آمیز و مغایر با سلامت روانی جامعه، پایگاه خبری "رکنا" توقیف شد.
مدیر مسئول رکنا می‌گوید این ویدئو پیش از انتشار در تلگرام پخش شده بود.

#قتل_ناموسی #زن_کشی

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 جان زندانیان در زندان زنان قرچک ورامین در خطر است!

روایتی از داخل زندان…


در زندان زنان قرچک ورامین کرونا دارد اپیدمی می‌شود. پانزده نفر از پرسنل مبتلا شده‌اند. الان هم از بندهای مختلف هر کس که حالش بد است و او را به بهداری زندان می‌برند، تست کرونایش مثبت می‌شود.
کرونا به بند ۸ زنان سیاسی قرچک هم آمده. یک نفر از زندانیان در بند ۸ (فروغ تقی پور) تستش مثبت شده. این زندانی آسم و مشکل تنفسی دارد.
همه آنهایی که تست‌شان ‌مثبت شده منتقل می‌شوند به باشگاه زندان. محیط باشگاه سرد است و نه تختخوابی دارد، نه امکاناتی، نه ویتامینی، نه دارویی، نه رسیدگی خاصی. با این وضعیت معلوم نیست چه اتفاقی خواهد افتاد و بسیاری اینجا مبتلا خواهند شد!
چند روز پیش دوز سوم واکسن به عده‌ای از زندانیان تزریق شد اما به همه تزریق نشده. چون فضای زندان بسته‌ست و مثلن وقتی غذا از آشپزخانه زندان می‌خواهد به بند ۸ یا بندهای دیگر برسد، سرد می‌شود و تصور کنید یکی از آنها آلوده باشد چه اتفاقی می‌افتد! اینجا چون وسیله گرم کننده برای گرم کردن مجدد غذا وجود ندارد اگر ویروسی باشد امکان از بین رفتنش صفر است.
با این وضعیت احتمالا همه در بند ۸ زنان سیاسی و حتی در بندهای دیگر مبتلا می‌شوند. هر چقدر هم ما ماسک بزنیم نمی‌شود با این ترافیک زندانی‌ها شرایط را کنترل کرد. تازه اقدام شده تا الکل و مواد ضد عفونی کننده در اختیار زندانی‌ها بگذارند. و در واقع مسئله هوای آلوده‌‌ست نه سطوح. موضوع، هوا و غذای نامناسب و نداشتن ویتامین و دارو و یک سرم عادی است که در زندان قرچک ورامین خبری از آنها نیست!
در چنین شرایط حاد و خطرناک برای حفظ جان و سلامتی زندانیان و رفع نگرانی خانواده‌ها اولین اقدام اعطای مرخصی به آنهاست.

#زنان_زندانی_سیاسی #حق_درمان_برابر
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 عالیه اقدام دوست بازداشت شد

عالیه اقدام دوست ، فعال اجتماعی امروز دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۹ بوسیله‌ی پلیس امنیت فومن به اتهام تبلیغ علیه نظام در خانه‌ی خود بازداشت شد.

این فعال صنفی که پیشتر ۹ سال در زندان به سر برده هم اکنون در سن ۶۹ سالگی با حکم شعبه‌ی ۲ دادسرای فومن به نیابت از دادسرای مقدس اوین بازداشت شده است.

عالیه اقدام دوست معلم آموزش و پرورش بود که پس از انقلاب ۱۳۵۷ اخراج شده و از سال ۶۲ تا ۶۸ به دلیل فعالیت سیاسی در زندان بوده‌است.

در ۲۲ خرداد ۱۳۸۵ نیز او را به جرم شرکت در تجمع اعتراضی به قوانین تبعیض‌آمیز علیه زنان در میدان هفت تیر تهران دستگیر و به سه سال حبس قطعی محکوم و از بهمن ۸۷ تا دی ۹۰ بدون یک روز مرخصی در زندان اوین زندانی کردند.

وی در نامه‌ای درباره‌ ورود به فعالیت در حوزه زنان می‌گوید: «من از کودکی طعم تبعیض را چشیده و در طول دوران زندگی‌ام نیز بارها با نابرابری قوانین مواجه شده بودم، به‌طور مثال زمانی که قصد داشتم از همسرم جدا شوم قوانین طلاق تمام حقوق من به عنوان یک انسان را نادیده می‌گرفت در حالی که همسرم می‌توانست بدون هیچ دلیل موجهی از من جدا شود. اما این که چگونه وارد فعالیت در حوزهٔ زنان شدم روایت دیگریست. من همیشه پیگیر اخبار زنان و فعالیت‌های گروه‌های مختلف بودم اما تجمع ۲۲ خرداد اولین باری بود که به دلیل اعتقاد جدی‌ام به تغییر قوانین تعیض‌آمیز پا به این حوزه گذاشتم و متأسفانه در همان روز نیز دستگیر شدم. البته برابری جنسیتی تنها خواسته و دغدغه من نیست، من خواسته‌های دیگری نیز دارم که در جهت آن‌ها نیز فعالیت می‌کنم. همان‌طور که در نامه‌ام از زندان نیز نوشته بودم بحث تبعیض طبقاتی، افزایش نرخ تورم و بیکاری، کاهش خدمات بهداشتی، گسترش اعتیاد، فقر و فحشا و افزایش نابسامانی‌های اقتصادی مخصوصاً با بالا رفتن پرداخت حق‌السهم مردم از جمله دغدغه‌های جدی من است که همواره سعی کردم در فعالیت‌هایم مورد توجه قرار دهم.»

وی بار دیگر در تجمع معلمان مقابل سازمان برنامه و بودجه در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۹۷ بازداشت شد. این تجمع برای طرح مطالبات و افزایش دستمزد بالاتر از خط فقر و مقابله با خصوصی‌سازی آموزش کشور شکل گرفت. او همراه پنج معلم بازداشت‌ شده دیگر در این تجمع، به تحمل ۹ ماه حبس تعزیری محکوم شد. وی درباره شرکت خود در این تجمع گفته است: «در هر تجمعی که مربوط به حقوق زنان، معلمان و کارگران باشد، حق دارم شرکت کنم؛ چون اولا زن هستم، دوم این ¬که در دوره‌ای معلم و نماینده فرهنگیان بوده‌ام و مدتی هم در کارخانه مزدا کار کرده‌¬ام. هم زن هستم، هم معلم و هم کارگر. پس طبق قانون می‌توانم در مورد حقوق صنفی خود در چنین تجمعاتی شرکت کنم.»

#زنان_زندانی_سیاسی #همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
@bidarzani
Forwarded from سایه ها
مجموعه‌ی «صدایی که نمی‌شنویم»، روایت‌های تبعیض از رویکرد اینترسکشنال
گردآورنده: زهرا باقری‌شاد

مجموعه‌ی «صدایی که نمی‌شنویم»، روایت‌هایی است به قلم آنها که در جامعه‌ی ایران تبعیض و ستم چندگانه را تجربه کرده‌اند؛ روایت‌هایی از خودسوزی زنان بلوچ بـه‌خاطر ازدواج اجباری و فشـار هنجارهای ناموسی، مشكلات سياسی زنان دانشجو، خشـونت اجتماعی و قضایی علیه مردان همجنسگرا، مسائل زنان همجنسگرا، ظلم و ستم علیه بهاييان، رنج كودكان عـرب، موقعيت آسيب‌پذيرتر زندانيان سياسی غيرفارس، رنج زنان روسـتايی و زنان دارای معلوليت و تبعيض عليه مهاجران افغانستانی.
این مجموعه، مجموعه‌ای است از صداهای کمترشنیده‌شده! نویسندگان این روایت‌ها در نوشتن قصه‌هایشان شجاع بوده‌اند و این شجاعت در روايت رنج و ستم، ستودنی اسـت.

«صدایی که نمی‌شنویم» به همت «زهرا باقری‌شاد» گردآوری و در سال ۱۴۰۰ در #نشر الکترونیک سایه‌ها منتشر شده است.

برای دسترسی به این مجموعه، روی لینک زیر کلیک کنید و در بازنشر این صداها سهیم باشید:
http://sayeha.org/ap4065
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
☑️ خانه ادبیات معاصر
@saaayehaaa
اعمال فشار به نسرین جوادی برای اجرای حکم

نسرین جوادی (اعظم خضری جوادی) از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران طی ابلاغیه‌ای توسط شعبه ۱ اجرای احکام دادسرای ناحیه ۳۳ تهران برای اجرای حکم طویل‌المدت ۷ سال زندان احضار شده است.

همزمان و برای اِعمال فشار بیشتر ابلاغیه‌ای نیز برای وثیقه‌گذار وی صادر شده است که چنانچه ظرف مدت یکماه نسرین جوادی برای اجرای حکم مراجعه نکند وثیقه‌ی وی ضبط خواهد شد.

اِعمال فشار به نسرین جوادی برای اجرای حکم سنگین ۷ سال زندان در حالی صورت می‌گیرد که وی به دلیل کهولت سن و بیماری‌های متعدد و مصرف داروهای مکرر ناتوان از تحمل زندان است و درخواست عدم توانایی تحمل حبس و گواهی‌های پزشکی توسط وکیل او به دادگاه ارائه شده است.

نسرین جوادی کارگر سابق شرکت تجهیزات پزشکی و بازنشسته تأمین اجتماعی است که در تجمع روز جهانی کارگر سال ۹۸ مقابل مجلس دستگیر شد و پس از ۲۹ روز بازداشت به قید وثیقه آزاد گردید. سپس توسط قاضی افشاری در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به اتهام اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت کشور، اخلال در نظم و آسایش عمومی و ‌تبلیغ علیه نظام در مجموع به ۷ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد و این حکم در دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور هم عیناً تأیید شده است.

مصادیق اتهامات واهی که علیه نسرین جوادی مطرح گردیده است شرکت در مراسم روز جهانی کارگر و حضور در تجمعات و گلکشتهای کارگری و بازنشستگان برای دفاع از مطالبات صنفی است.


@ettehad
🟣 خاموش نباش، صدایت را بلند کن

توییت «تیم‌ملی فوتبال زنان ملوان بندر انزلی» در واکنش به قتل فجیع #مونا_حیدری

#زن_کشی #قتل‌های_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت

@bidarzani
🟣 در پی مخالفت با انجام عمل‌های بازتایید جنسیت؛ خودکشی یک جوان ترنس در مریوان

«ریبوار ابراهیمی»، جوان ترنس ۲۰ ساله‌ی ساکن مریوان، تمامی تلاش خود را برای انجام عمل تغییر جنسیت انجام داده بود.
به‌گزارش هرانا، یک منبع مطلع در این خصوص به این خبرگزاری گفت: «خانواده ریبوار برای اخذ تایید مجوز شرعی عمل بازتایید جنسیت نزد یک روحانی اهل سنت مراجعه کردند و پس از مخالفت او با این مساله، فشار زیادی روی ریبوار وارد شد. از طرفی او برای آشکار نکردن هویت جنسی‌ خود هم تحت فشار بود که نهایتا منجر به خودکشی‌اش از طریق خوردن قرص شد.»

#LGBTQ
#حقوق_جامعه‌ی_کوئیر #ترنس‌ها

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 طی سه روز گذشته، در کنار بهت و وحشت جمعی از یک فاجعه‌ی دیگر قتل ناموسی زنان، شاهد تایید و تقویت ریشه‌های خشونت علیه زنان از طیف‌های مختلف نیز بودیم.

مورد اول، مهر تایید همیشگی بر «غیرت مردانه»‌ی سه‌گانه‌ی «همسر، پدر، عمو»ی #مونا_حیدری و پاک کردن صورت مسئله‌ی جنایت، از سوی حاکمیت و رسانه‌های وابسته به آن بود. در گزارش منتشر شده از خبرگزاری فارس، مثله‌سازی تن این کودک، ذیل «خدشه‌دار شدن غیرت همسر» جا زده شد و پدر این کودک نیز از «صدور گواهی رشد از دادگاه» برای روادید عقد و ‌ازدواج او در ۱۲ سالگی گفت. نشریه‌ی سازندگی متعلق به‌طیف اصلاح‌طلب با مدیر مسئولی «محمد قوچانی»، بریدن سر یک کودک‌همسر و کودک مادرِ تحت خشونت را «عشق کور» نامید تا علاوه بر سیاسی‌زدایی از روند قانونی گستره‌ی اعمال خشونت علیه زنان، تمامی این فاجعه‌ی هولناک را به «هیجانات یک شوهر عاشق» تقلیل دهد. در این بین، رسته‌ی سومی با اتکا بر قومیتی خواندن سطح زن‌کشی، باز هم چشم خود را بر گستردگی خشونت علیه زنان بستند و با رویکردی فاشیستی، تقاطعِ جنسیت، اتنیک، طبقه و نژاد را نادیده گرفتند. این همان دیدگاهی است که سایر زن‌کشی‌ها در کلان‌شهرها را این‌بار با تکیه بر «غیرت مردانه‌ی یک مرد فارس» فهم و معنا می‌کند.

▪️طی ساعات گذشته، یکی از آخرین تصاویر مونا حیدری در ترکیه منتشر شده است. او در کنار پدر خود به آرامش رسیده است و چهره‌اش خندان است، چرا که از زبان پدر خود، صحبت‌هایی مبنی بر حمایت و پایان خشونت خانگی را شنیده است. او از عمق جنایت آتی عمو، همسر و پدر خود بی‌اطلاع است. رنج منجمد شده در این تصویر، ستم‌های تقاطعی تحمیل شده بر زیست این کودک و وجود بی‌پناهی حتی در جغرافیایی دیگر، بسیار ویران‌گر است. آیا مکتوب کردن نگاه فروغ فرخزاد، خشم ما از انتخاب و ادای واژگان را تسهیل خواهد کرد؟

«من از جهان بی‌تفاوتی فکرها و حرف‌ها و صداها می‌آیم

و این جهان به لانه‌ی مارانْ مانند است

و این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمی‌ست

که همچنان که تو را می‌بوسند

در ذهن خود طناب دار تو را می بافند...



#زن_کشی #قتل_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت

@bidarzani
Forwarded from نقد
🔹 نوشته‌های دریافتی 🔹

▫️ گفتمان بندگی داوطلبانه
▫️ نقد و بررسی نظریه اتین دولا بواتسی

جنبش موفق آزادیخواهی زنان ایران به ما چه می‌آموزد؛ نه گفتن به ستم، ستمگر، و ستمگری

‏9 فوریه 2022

🔸 اتین دولا بواتسی نظریه‌پرداز قرن شانزده فرانسه متعلق به جنبش اومانیسم (انسانیت‌گرایی – معتقد به پتانسیل و عاملیت فردی و اجتماعی انسان‌ها) در دوره پیشاروشنگری اروپاست. نظریه «گفتمان بندگی داوطلبانه» بواتسی که در یک جزوه کوتاه بیست صفحه‌ای نوشته شده است، بدلیل نوگرایی در طرح و پاسخ صریح به یکی از مهم‌ترین معضلات فردی و اجتماعی انسان، بین روشنفکران عصر خود از محبوبیت خاصی برخوردار شد. علی‌رغم این حقیقت که این نظریه درواقع یک کیفرخواست رادیکال تمام‌عیار علیه قدرت مطلقه و سلطه‌گریِ اشراف و کلیسا در فرانسه بود، بواتسی معتقد است اگر انسان‌ها تحت سلطه دیگری هستند تنها بدین دلیل است که آن‌ها این سلطه بر خود را داوطلبانه می‌پذیرند. گفتمان اومانیستی بواتسی که بررسی دلایل «عملی و روانی و شبه‌روشنفکری» فرد برای پذیرش سلطه و ستم‌گری از سوی حاکمیت سیاسی است، پیش‌زمینه مناسبی برای شناخت و کاربرد اجتماعی – تاریخی نظریات پیچیده‌تر در این حوزه، نظیر (از خود) «بیگانگی» کارل مارکس، و یا نظریه تفوق «هژمونیک» ایدئولوژی طبقه حاکم آنتونیو گرامشی، و حتی نظریه انسداد خودآگاهی «رضایت ساختگی» آنارشیست‌های معاصر نظیر نوآم چامسکی خواهد بود.

🔸 اصطلاح بندگی داوطلبانه ترکیب دو کلمه با معانی متناقض است و برای فهم دقیق از منطق و دلایل بواتسی باید دقیقا نشان داد که این بندگی داوطلبانه چه چیزی است و چه چیزی نیست. مقوله بندگی داوطلبانه چیزی شبیه پدیده تواب‌سازی نظام استبداد دینی – نظامی ایران در دهه شصت یعنی وضعیتی که در آن زندانی در حین بندگی با زندانبان خود رابطه روانی ایجاد می‌کند که خود ناشی از یکسری شرایط خاص، یعنی عدم توازنی که بین قدرت موجود بین کسی‌که زندانی می‌گیرد و اسیر شده و رابطه همدلی آگاهانه یک زندانی با اصطلاحا دلبسته او یعنی بازجو – زندانبان برقرار می‌شود، نیست. آن بندگی داوطلبانه که بواتسی درباره‌ی آن صحبت می‌کند اشتیاق و تمایل‌داشتن به بندگی نیست بلکه آن‌چیزی که مورد نظر اوست پدیده‌ای پیچیده‌تر و حتی وحشتناک‌تر است. بندگی داوطلبانه در این‌جا ازدست دادن آزادی خود در قبال تبدیل آن با یک راحتی و آرامش مادی – روانی است. بندگی داوطلبانه همانا یافتن منفعتی برای بنده‌نمودن خود است، یعنی بدست‌آوردن منافع متعددی که در برابر آن‌ها خود را زیر چکمه قدرت قرار می‌دهیم.

🔸 تئوری رهایی‌بخشی بواتسی برمبنای یک منطق ساده است، که معروف به رابطه ارباب و رعیت است، که نشان می‌دهد که ستم‌گر نیاز بیش‌تری به ستمدیده دارد تا ستمدیده به ستم‌گر؛ به بیانی دیگر، قدرت حاکمه نیاز بیش‌تری به انسان‌ها دارد تا انسان‌ها به حاکمیت. و این همان تناقضی است که بواتسی را به این اندیشه می‌رساند که آزادی انسان با عمل ستیزه‌جویی غیرعقلانی متحقق نمی‌شود، بلکه با توقف عمل به بندگی و خدمت‌گزاری برای قدرت حاکمه است که آزادی خردمندانه متحقق می‌شود... چیزی‌که بواتسی به آن عمیقا معتقد است همانا بازپس‌گرفتن قدرت توسط انسان خردمند است، لیکن این قدرت خردمند شبیه خشونت‌ورزی یا زورگویی نیست، این قدرت همانند راهی عقلانی – عملی برای حل مشکلات فردی و اجتماعی است. او معتقد است در ماهیت انسان قدرتی است همانند استحکام اندیشه و احساس خردمند انسانی؛ به بیانی دیگر، قدرت بمثابه یک توانایی که انسان بسادگی بتواند در مقابل استبداد و ستم‌گر نه بگوید. این نه گفتن همراه با عصبانیت یا فریاد یا خود و دیگران را به آب و آتش زدن نیست، فقط یک نه گفتنِ خردمند است، همانند آن‌چه امروز ما در جنبش زنان ایران می‌بینیم.

🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید: ‏

‎‌‎ https://wp.me/p9vUft-2O9



#اتین_دولا_بواتسی #داریوش_راد
#قدرت_سیاسی #هژمونی #گرامشی #ایدئولوژی

👇🏽

🖋@naghd_com‏ ‏
🟣#بیانیه_کانون_صنفی_معلمان_ایران در #محکومیت_قتل_فجیع_مونا_حیدری ، کودک همسر اهوازی


به نام خداوند جان و خرد

در شرایط اقتصادی اسفناک حاکم بر زندگی مردم ایران و در حالیکه هر روز شاهد خبرهایی از خودکشی معلمان، کارگران بازنشستگان و دیگر اقشار فرودست جامعه هستیم، تصاویر هولناک فاجعه اهواز، جامعه در حال تلاطم ایرانی را با شوکی دیگر مواجه ساخت.

بنا بر آمارهای غیر رسمی، دست کم شصت زن در استان خوزستان، طی دو سال گذشته قربانی قتل‌های ناموسی بوده‌اند که در هیچ کدام از آنها عاملان جنایت مجازات نشده‌اند.

از طرف دیگر گسترش خشونت، فساد و بزهکاری در شرایط کنونی، به جایی رسیده است که بنا بر نظر پژوهشگران اجتماعی، سن فحشا در دختران به دوازده سالگی و سن دزدی در پسران به هفت سالگی رسیده است.

اگر چه امروز دیگر این آمارها بخشی عینی از زندگی هر روزه مردمان این سرزمین است، اما جنایت اهواز پرده دیگری از این انحطاط رو به گسترش را نمایان ساخت.

اینکه شوهری با سر بریده همسرش در کوچه و خیابان به اغوای تماشاگرانش بپردازد، نمادی از یک جامعه عقب مانده نیست، به عبارت دیگر بدویت محض است.!!
این دقیقا همان چیزی است که سالها است پژوهشگران حوزه های اجتماعی و سیاسی هشدار آن را می دهند، یعنی فروپاشی جامعه ایرانی.

📌 بر همین اساس کانون صنفی معلمان ایران لازم می‌داند نکات زیر را به سمع و نظر مردم ایران و بویژه فرهنگیان شریف برساند :

یک) قتل مونا حیدری کودک همسر اهوازی بدون بسترسازی قوانین زن ستیزانه کنونی امکان پذیر نیست. اینکه کودکی در سن دوازده سالگی با اصرار خانواده و بدون اینکه از حمایت های قانونی بهره مند شود، تن به ازدواج اجباری میدهد، سرآغاز وقایعی است که در نهایت به چرخاندن سر بریده اش در کوچه و خیابان منجر می شود.
قوانین عقب مانده کنونی، بیشترین آسیب ها را به زنان جامعه ایرانی وارد می سازد و به هیچ عنوان نه با خواست ملت، نه با عرف جامعه و نه با نگرش امروزی زنان ایرانی همخوانی ندارد.
از طرف دیگر این قوانین زن ستیزانه فرصت لازم را برای برخی مردان روان پریش فراهم می‌سازد که با آسودگی خاطر دست به جنایت علیه زنانی بزنند که به عنوان خواهر، مادر یا همسر، نخواسته‌اند در چارچوب باورهای ارتجاعی و سنتی حاکم زندگی کنند.
مسئولیت تداوم چنین قوانین عقب مانده‌ای مستقیما بر عهده کلیت حاکمیت کنونی در ایران است.

دو) علاوه بر قوانین زن ستیز، ریشه دیگر تداوم چنین جنایاتی، فرهنگ ارتجاعی و سنت های زن ستیزانه در برخی مناطق ایران است. آنچه که بیش از هر چیز می تواند، مانع از تداوم چنین فرهنگی در نسلهای بعدی شود، آموزش های مدرن، نوین و انسانی است .دقیقا از همین رهگذر است که تشکل‌های صنفی فرهنگیان سال‌هاست که نقد به آموزش ایدئولوژیک را جزئی از مطالبات خود بر می شمارند. از همین زاویه مسئولیت معلمان در جهت آموزش ارزش‌های انسانی به کودکان مهم و تعیین کننده است. این مهم اگر چه باوجود سیطره آموزش ایدئولوژیک در مدارس ایران کاری دشوار و پر هزینه است، با این وجود برای جلوگیری از تکرار فجایعی همچون قتل مونا حیدری لازم و ضروری است. در نتیجه وظیفه معلمان و جامعه فرهنگیان در جلوگیری از چنین فجایعی از این زاویه غیر قابل کتمان است.

سه) معلمان زن در طی یک دهه اخیر نشان داده‌اند که در صف مطالبه گری و حق خواهی پیشگام جنبش معلمان هستند. حضور گسترده زنان معلم در فعالیت های صنفی، دفاع از مطالبات زنان در جامعه ایرانی را به عنوان یکی از وظایف تشکل‌های صنفی فرهنگیان برجسته می سازد. در نتیجه کانون‌ها و انجمن های صنفی معلمان، علاوه بر اینکه به لحاظ ماهیتی موظف به مقابله با هر نوع بی عدالتی در جامعه هستند، به لحاظ کارکردی باید نقش زنان معلم در انسجام بخشی و پیشروی جنبش معلمان را در نظر گیرند. بر این اساس مقابله با ساختار های زن ستیزانه در شرایط کنونی جامعه ایرانی از وظایف تشکل‌های صنفی فرهنگیان است.

📌 در پایان، کانون صنفی معلمان ایران ضمن محکومیت قتل فجیع مونا حیدری، کودک همسر اهوازی و عرض تسلیت به همه زنان ایرانی که در همه این سال‌ها زیر فشار قوانین زن ستیزانه زندگی کرده اند، اعلام می دارد که مسئولیت مرگ مونا حیدری و دیگرانی همچون مونا، با حاکمیتی است که در تداوم ، تثبیت و اجرای این قوانین عقب مانده اصرار دارد و علاوه بر آن با گفتمان‌سازی حول ارزش‌های ارتجاعی همچون ناموس و غیرت، به دفاع از جنایتکاران می‌پردازد.


کانون صنفی معلمان ایران
۱۴۰۰/۱۱/۲۱


@kasenfi
@bidarzani