بيدارزنى
4.36K subscribers
5.45K photos
1.25K videos
176 files
4.23K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
🟣 عباس دریس یکی از بازداشت‌شدگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ به اعدام محکوم شده است. پس از اعلام حکم، همسر وی در پی سکته قلبی، جان خود را از دست داد.

▪️از صفحه‌ی ۱۵۰۰ تصویر


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 قتل ناموسی یک زن ۳۳ ساله توسط برادرانش در روستای باوهریز سنندج


به گزارش سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، غروب روز جمعه ۱۲ آذر، یک زن جوان با هویت «سحر مرادی» ۳۳ ساله به دست برادرهای خود به نام‌های حمید و امید مرادی در روستای باوهریز (باباریز) از توابع سنندج به قتل رسید. به گفته یک منبع مطلع، سحر مرادی که مادر دو فرزند بوده و همسرش را دو سال پیش از دست داده بود، به دلیل ارتباط با فرد دیگری توسط برادرهای خود با ضربات چاقو به قتل رسیده است. سحر حضانت فرزندان خود را بر عهده داشته است.

روز چهارشنبه ۱۰ اسفندماه برادران سحر او را به اتهام رابطه با فردی دیگر به شدت کتک‌ زدند و او به دلیل شدت جراحات به بیمارستان کوثر سنندج منتقل شد. سحر مرادی روز جمعه از بیمارستان ترخیص و به منزل مادرش شببو رضایی بازگشته بود که همانجا توسط برادرهایش با ضربات چاقو به قتل رسید. هه‌نگاو پیش‌تر گزارش داده بود که روز شنبه ۱۳ آذر ماه بدون هیچگونه مراسمی جسد سحر مرادی در روستای زادگاهش به خاک سپرده شده است. تا زمان تنظیم این خبر هیچ یک از قاتلان توسط نیروهای انتظامی بازداشت نشده‌اند.

با استناد به گزارشی که هه‌نگاو هفته گذشته منتشر کرده بود، از ۲۵ نوامبر ۲۰۲۰ تا ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱ دست‌کم ۴۴ زن در شهرهای مختلف کُردستان به قتل رسیده‌اند که ۱۱ مورد آن معادل ۲۵ درصد قتل ناموسی بوده است.

#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان


@RadioZamaneh
@bidarzani
🟣 گزارشی از دادخواهان خاوران


از متن: «حمید نوری در پنجمین روز بازخواست از وی در چهارشنبه یکم دسامبر (۱۰ آذر) در پاسخ دادستان با بی‌شرمی تمام در مورد خاوران و گورهای جمعی و مادران خاوران گفت: «پیش از دستگیری در این باره نشنیده بودم و در این مدت چیزهایی درباره این داستان ساختگی خواندم و فهمیدم برای هر چیز آن هم داستان دیگری ساخته اند. کمونیست‌ها با گروه «م» سر همه‌ چیز اختلاف دارند. گروه «م» می‌گوید ما را می‌برند بهشت زهرا، کمونیست‌ها هم جایی را ساخته‌اند به اسم «خاوران» و من تمام مصاحبه‌ها و فیلم‌های شان را دیده‌ام. نقل قول می‌دهم. آنها می‌گویند ما رفتیم و قبرها را کندیم و جنازه‌ها را دیدیم و بدن‌های عزیزان مان را دیدیدم. خوب چرا فیلم نگرفتید؟ شما که از همه چیز فیلم دارید… همه‌اش ساختگی و دروغ است.» بی‌شرمی و وقاحت این جنایت کاران حد و مرزی ندارد. 

حتی در آن شرایط سخت سال ۱۳۶۷ که امکانات رسانه‌ای بسیار محدود بود و علیرغم سرکوب‌های مداوم نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و حمله به گردهمایی‌های خانواده‌ها در خاوران و خانه‌ها، مادران و خانواده‌های خاوران یکی از گورهای جمعی در خاوران را شکافتند و از آن عکس گرفتند و رسانه‌ای کردند و هم خبر تجمع اعتراضی خود در پنجم دی ماه ۱۳۶۷ در مقابل دادگستری و نامه به حسن حبیبی وزیر وقت دادگستری را به نشریات خارج از کشور رساندند و منتشر و پخش شد. 

درست در همین روزها در ۳۳ سال پیش نیز ساک های عزیزان ما را در «آذر ماه ۱۳۶۷»، پس از چند ماه بی‌خبری به خانواده‌ها در لوناپارک و کمیته‌های مختلف تهران و شهرستان‌ها تحویل دادند. ساک‌هایی که برخی هیچ نشانه‌ای از عزیزان ما در آن نبود، نه دست خطی، نه وصیت‌نامه‌ای،‌ نه عکسی و نه لباس‌هایی که بوی تن شان را بدهد.

پیکر نازنین شان را نیز به ما خانواده‌ها تحویل ندادند و با بی‌شرمی تمام نگفتند که آن‌ها را در کدام گورستان بی نام و نشان به خاک سپرده‌اند، ولی با پیگیری‌های فراوان و رفت و آمدهای مداوم مادران و خانواده‌های خاوران به زندان‌ها و بهشت زهرا و گرفتن خبرهایی غیر رسمی و شفاهی از مسئولان حکومتی و هم چنین خبرهایی از خانواده‌ها که هر روز در مراسم‌هایشان شرکت می‌کردیم، «خاوران» را یافتیم و در آنجا گردهم آمدیم و مراسم گرفتیم و سرکوب هم شدیم.

برخی از ما نیز از تیرماه ۱۳۶۰ که حکومت اسلامی خاوران را برای فعالان سیاسی کشته شده چپ در نظر گرفته و آن را «لعنت آباد» نامیده یود، برای گرامی داشت و زنده نگاه داشتن یاد عزیزان مان با سختی‌های بسیار به خاوران رفت و آمد داشتیم. پیکیر کشته شدگان پیش از کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ را نیز به خانواده‌ها تحویل ندادند و تنها شماره‌هایی بر دیوار خاوران نوشته و به خانواده‌ها گفته بودند که چند قدم به جلو بروید تا عزیز خود را بیابید و برخی خانواده‌ها چندین گور را کندند تا پیکر عزیز خود را یافتند که در تخریب های مداوم خاوران در طی این سال‌ها نمی‌دانیم بر سر استخوان‌های عزیزان ما چه آورده اند. برخی از همین خانواده‌ها شاهد گورهای جمعی کنده شده در خاوران در تابستان ۱۳۶۷ بوده‌اند.

▪️ادامه‌ی متن را در وبسایت اخبار روز بخوانید:


https://www.akhbar-rooz.com/134240/1400/09/14/


@bidarzani
🟣 تایید حکم ۵ سال حبس تعزیری لیلا حسین‌زاده در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر تهران


▪️از صفحه‌ی توییتر امیر رئیسیان

@bidarzani
🟣 پرونده‌سازی امنیتی و احضار فرزانه انصاری‌فر، خواهر «فرزاد انصاری‌فر» از معترضان جان‌باخته‌ی اعتراضات سراسری آبان به ۹۸ به دادگاه انقلاب ماهشهر


▪️از صفحه‌ی اینستاگرام فرزانه انصاری‌فر

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 اکنون برای نجات جان زندانیان دیگر می‌جنگم

برگردان: رها عسگری‌زاده

⚠️ هشدار: متن زیر حاوی مواردی مانند تجاوز، خشونت علیه افراد ترنس و خشونت علیه زندانیان است.


از متن: «جنبش من‌هم جلوی چشمانم گسترش پیدا کرد. متوجه شدم که این جنبش نمی‌تواند در زندان بوجود بیاید، چون حرف زدن می‌تواند به قیمت جانت تمام شود. سپس به آدم‌هایی که پشت سرم در آن جهنم جا گذاشته بودم فکر کردم، آدم‌هایی که دوست داشتم. افراد #ترنس در زندان، با شدیدترین خشونت‌ها مواجهند. من شنیدم که سرپرست حفاظت زندان به یک مرد ترنس بازمانده تجاوز گفته است: «مورد تجاوز قرار گرفتی چون لازم بود به تو یادآوری شود که با اندام جنسی زنانه به دنیا آمده‌ای و آن عضو با همین هدف ساخته شده است.»

ماموران زندان، اغلب زندانیان ترنس را تشویق به خودکشی می‌کنند - ممکن است تیغی را از زیر در سلول یک زن ترنس به داخل سٔر بدهند یا کیسه‌ای قرص، داخل وسایل یک مرد ترنس جاگذاری کنند. به دنبال آن بی‌امان به زندانی می‌گویند خودش را بکشد. همین‌جا در جورجیا، در طی یک سال ۱۱ فرد ترنس و جنسیت نامنطبق جان خود را ازدست‌داده‌اند. به نظر می‌آید مأموران تلاش می‌کنند با افزودن به مرگ‌های داخل زندان، این رقم را بالا ببرند. مأموران، قفل در سلول یک زن ترنس را باز می‌گذارند تا زندانیان دیگر بتوانند دسترسی آسان به او داشته باشند و روی اینکه زن تا صبح زنده می‌ماند یا نه شرط می‌بندند. این زنان، ۲۰ بار در روز با ۷ دقیقه و ۳۴ ثانیه‌‌ای که من تجربه کردم، روبرو می‌شوند. من قلبم را وقف این هدف کردم و در سال 2016 سازمانی را جهت مبارزه برای امنیت و مراقبت درمانی زندانیان ترنس، تاسیس کردم».

#زندانیان_کوئیر #افراد_ترنس #LGBTQ

ادامه‌ی متن را در وبسایت دیدبان آزار بخوانید:


https://harasswatch.com/news/1868/

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 عضو کمیسیون بهداشت مجلس: در ایران سالانه تا ۵۰۰ هزار سقط جنین غیرقانونی انجام می‌شود

محمدعلی محسنی بندپی عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس آمار‌ "سقط‌ جنین غیرقانونی" در ایران را سالانه  ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار سقط اعلام کرد.

او با اعلام اینکه میزان سقط جنین قانونی در کشور هشت تا ۱۲ هزار مورد در سال است، گفت: «اگر ۱۰ درصد سقط‌های غیرقانونی را کنترل کنیم به اندازه پنج برابر سقط‌های قانونی است که عدد خیلی بزرگی است.»

باشگاه خبرنگاران جوان در گزارش خود آورده است که "در سال ۱۳۷۴ برای اولین بار وزارت بهداشت آمار سقط جنین را ۸۴ هزار عدد در سال اعلام کرد که در سال ۹۲ این آمار به ۲۵۰ هزار عدد در سال افزایش پیدا کرد."

امیرحسین بانکی‌پورفرد، رئیس کمیسیون ویژه "جمعیت و تعالی خانواده" مجلس در آبان ماه اعلام کرده بود که در ایران روزانه هزار و ۳۰۰ سقط جنین غیرقانونی انجام می‌شود.


▪️همه‌ی اینها درحالی‌ست که به موازات طرح‌هایی نظیر #جوانی_جمعیت و پروپگاندای حاکمیت در ترویج فرزندآوری، #حق_سقط_جنین_امن و #باروروی_آگاهانه زنان، بیش از پیش از آنان سلب شده است. جمع‌آوری وسایل پیشگیری از خانه‌های بهداشت روستاها و شهرها و تضییع حق کودکان و ترویج ازدواج آنان، گام‌هایی از این دست است. در این میان، به صورت روزانه، سقط جنین در مراکز ناامن و زیرزمینی و یا هزینه‌ی بالای داروهای سقط جنین، تنها گزینه‌ی موجود زنان است. وضعیتی که در کنار احتمال بروز بیماری‌ها و تروماهای متعدد، بعضا جان زنان بسیاری را نیز با خطر مرگ روبه‌رو می‌کند.

#حق_بر_بدن


@bidarzani
‏۱۵ آذر ‎روز دختران شین‌آباد است. ۱۵ آذر ۱۳۹۱ ‎ آتش سوزی مدرسه دخترانه روستای شین‌آباد پیرانشهر رخ داد که ۲۹دانش‌آموز دچار سوختگی شدند و دو‌ نفر جان‌باختند.این روز برای یادآوری دانش‌آموزان جان‌باخته و آسیب‌دیده در آتش‌سوزی مدارس است که پیش و پس از شین‌آباد نیز بارها تکرار شد.

#دختران_شین_آباد



از حساب توئیتر "روزها"


@Blackfishvoice
🟣 #بیدارزنی : علی‌رغم آنکه آمار دانش‌آموزان محروم از تحصیل، طی پاندمی کرونا بیش از ۴ میلیون نفر عنوان شده است، اما تجمیع کودکان ساکن مناطق فرودست در هر یک از شهرها و روستاها، رقمی بیش از آمار آموزش و پرورش را نشان خواهد داد.

در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۰، محمود علی‌گو رئیس اورژانس اجتماعی کشور در برنامه تلویزیونی با موضوع «کودکان کار و خیابان» گفت: «۴ هزار کودک تهرانی، زباله‌گرد هستند».

طی سال‌های گذشته، با وجود آنکه آمار منطقه‌ای و شهری تعداد کودکان کار از سوی کمیسیون آمار و‌ پژوهش مجلس، سازمان شهرداری و مرکز آمار ایران، حدودی و کلی عنوان شده است، اما به همین نسبت، آمار بیش از ۷ میلیون کودک کار در ایران، خود حاکی از عمق تبعیض، فساد سیستماتیک و چرخش گستره‌ی فقر، نابرابری و فقدان دورنمایی از آینده برای کودکانی است که با ازدواج اجباری، محرومیت از تحصیل و ورود به استثمار کاری مواجه هستند.

#حق_کودکی
#نابرابری_و_تبعیض

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 مرگ یک کارگر زن در کارگاه شیرینی‌پزی قم در پی عدم ایمنی بالابر


خبرگزاری دولتی کار ایران (ایلنا) از جان باختن یک زن کارگر ۳۶ ساله در یک کارگاه قنادی در قم خبر داده است. هویت این کارگر «کابلی» اعلام شده است.

▪️به گزارش ایلنا او در روز ۸ آذرماه ۱۴۰۰ هنگامی که می‌خواست سوار بالابر بشود و در حالی که یک پای وی داخل کابین و یک پای دیگر بیرون آن مانده بود، بر اثر پاره شدن ناگهانی سیم بکسل نگهدارنده، تعادل خود را از دست داده و به همراه کابین به طبقه پایین سقوط می‌کند و بر اثر اصابت سر با کف بالابر جان خود را از دست می‌دهد.

▪️یک منبع کارگری به این خبرگزاری گفت: بالابری که موجب مرگ یک کارگر شد «۱۴ سال پیش نصب شده و گفته می‌شود استاندارهای لازم ایمنی رابرای حمل بار و جابجایی کارگران نداشته است».

بر اساس اعلام مقام‌های دولتی سالانه دستکم ۷۰۰ کارگر در نقاط مختلف ایران بر اثر حوادث کار جانشان را از دست می‌دهند و بالغ بر ۱۳ هزار کارگر نیز در جریان حوادث کار مصدوم می‌شوند. شمار واقعی مصدومان و جان باختگان ناشی از حوادث کار از آمارهای اعلام شده بیشتر است.

#زنان_کارگر #فقدان_ایمنی #نابرابری_و_تبعیض


@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 ۱۶ آذر بر آزادی‌خواهان مبارک

حداقل ۱۷۱۸ دانشجو در در دهه ۶۰ اعدام شدند؛ این ویدیو یاد و نام برخی از آنها را زنده نگه میدارد:

این مشت با ما سخن می گوید!

«با صدایی‌ پر از خار و زخم‌
با صدایی‌ پر از جراحتهای‌ تجربه‌
نعره‌ میکشم‌
آیا دریای‌ خار و خون‌ را میبینی‌؟
باحنجره‌ای‌ خونین‌
نعره‌ کشیدم‌
آیاصدای‌ زخم‌ راشنیدی‌؟»


▪️کاری از «یاد روز نامه»

#روز_دانشجو
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم


@bidarzani
Forwarded from ديد‌بان آزار
«دیگر هیچ جایی برای زنان امن نیست»
بازماندگان خشونت‌ جنسیت‌محور در افغانستان رها شده‌اند

عفو بین‌الملل اعلام کرد که پس از تسلط طالبان در افغانستان، خدمات ضروری برای زنان و دخترانی که از خشونت مبتنی بر جنسیت رنج می‌برند مانند خانه‌های امن، از بین رفته است. طی ۲۶ مصاحبه‌ای که عفو بین‌الملل با بازماندگان خشونت مبتنی بر جنسیت در ولایات بادغیس، بامیان، دایکندی، هرات، کابل، کندز، ننگرهار، پکتیکا، سرپل و تخار داشت، مشخص شده که با بازشدن زندان‌ها و آزادی زندانیان، بسیاری از محکومان جرایم خشونت جنسی/جنسیتی نیز آزاد شده‌اند.

‌«زینت» زنی است که پیش از انتقال به خانه امن، طور مرتب توسط همسر و برادرش مورد آزار و اذیت و ضرب‌و‌شتم قرار می‌گرفت. با رسیدن طالبان او و چند زن دیگر فرار کردند و هنوز هم به طور مخفیانه زندگی می‌کنند. او می‌گوید: «ما فقط با لباس‌هایی که پوشیده بودیم آمدیم. بخاری نداریم و گرسنه می‌خوابیم. برادرم و شوهرم دشمنان من هستند. اگر من و بچه‌هایم را ببیند، ما را می‌کشند. حالا هم مطمئن هستم که به دنبال من هستند، زیرا می‌دانند خانه امن بسته شده است.»
در چنین شرایطی بسیاری از بازماندگان و همچنین کارکنان مراکز عفو بین‌الملل همچون خانه‌های امن، وکلا، قضات، مقامات دولتی و سایر افرادی که در خدمات حفاظتی دخیل هستند، اکنون در معرض خطر خشونت و مرگ قرار دارند. اگنس کالامار، دبیر کل عفو بین‌الملل با ابراز نگرانی نسبت به این موضوع گفت: «بازماندگان خشونت جنسیت‌محور اساساً در افغانستان رها شده‌اند. شبکه حمایتی‌شان از بین رفته است و پناهگاه‌های آنها ناپدید شده است.»

پیش از تسلط طالبان در افغانستان بسیاری از زنان آسیب‌دیده به شبکه‌های سراسری حمایت از بازماندگان خشونت جنسی/جنسیتی دسترسی داشتند و از این طریق می‌توانستند مشاوره‌ و خدمات حقوقی و پزشکی دریافت کنند. سیستمی که از نظر یوناما، یکی از کارکنان این مراکز، امکانی برای زنان آسیب‌دیده بود: «در محیطی که از هر ۱۰ زن، ۹ نفرشان شکلی از خشونت جنسیت‌محور را تجربه کرده‌آند، چنین امکانی می‌توانست مقابل وقوع مشکلات دیگر را بگیرد. شایع ترین موارد خشونت مبتنی بر جنسیت شامل ضرب‌و‌شتم، تجاوز جنسی، اشکال مختلف خشونت فیزیکی و ازدواج اجباری است. بازماندگان اغلب نیاز به درمان فوری پزشکی داشتند. ما موردی داشتیم که مردی ناخن‌های انگشتان همسرش را کنده بود.»

با به دست گرفتن کنترل افغانستان توسط طالبان، سیستم خدمات حمایتی از بین رفت. خانه‌های امن بسته شد و بسیاری از آنها توسط اعضای طالبان غارت و تصاحب شدند. در برخی موارد، اعضای طالبان کارکنان را مورد آزار و اذیت یا تهدید قرار می دادند.

یکی از مدیران خانه امن که در حال حاضر با برخی از بازماندگان مخفی شده است، به عفو بین‌الملل گفت: «ما مکان مناسبی نداریم. نمی‌توانیم بیرون برویم و خیلی می‌ترسیم. لطفا ما را از اینجا بیرون بیاورید. در غیر این صورت باید منتظر کشته شدن ما باشید.»

با پیشروی طالبان، آنها به طور سیستماتیک زندانیانی را آزاد کردند که بسیاری از آنها به خاطر جرایم جنسی محکوم شده بودند. شهادت شاهدان و همچنین گزارش‌های معتبر رسانه‌ها نشان می‌دهد که اعضای طالبان مسئول باز شدن و آزادی این زندانیان هستند هرچند سخنگوی طالبان این موضوع را در گفتگو با عفو بین‌الملل رد و تاکید کرد که دولت قبلی زندان‌ها را باز کرده است.

حالا دیگر هیچ جایی برای زنان امن نیست. این را یکی از روانشناس‌های فعال در این مراکز می‌گوید: «در گذشته، زنان می توانستند به وزارت امور زنان مراجعه کنند. آنها می‌توانستند به تنهایی بروند و خشونت را گزارش کنند. اما اکنون که زنان بدون محرم (ولی مرد) اجازه ندارند جایی بروند، این کار را واقعاً پیچیده می‌کند. طالبان هم اساسا چیزی درباره نحوه مواجهه با خشونت جنسی و بازماندگان آن نمی‌داند.»

#دیدبان_آزار
@harasswatch
بيدارزنى
Photo
🟣 احضار پروین محمدی برای تحمل یک سال حبس

✍🏽 پروین محمدی

«امروز ۱۶ آذر ۱۴۰۰ ( روز دانشجو، روز مقاومت و ایستادگی مقابل زور و ظلم ) برای من پیامکی مبنی بر « آخرین یادآوری برای مشاهده ابلاغیه الکترونیک 140068100051225735 اقدام نمایید» از طرف قوه قضائیه ارسال شد.

با مراجعه به سامانه ثنا از ابلاعیه‌ای که در تاریخ ۹ آذر ۱۴۰۰ صادر شده بود مطلع شدم‌. در این ابلاغیه ۵ روز برای اینکه خودم را به اجرای احکام جهت تحمل یک سال زندان معرفی کنم وقت داده شده است. البته حکم مشابهی در آذر ماه سال گذشته نیز ابلاغ شد که طی آن حکم جلب و ممنوع الخروج بودنم صادر گردیده بود. این حکم را در حالی صادر کرده‌اند که در این خصوص نه بازداشت و بازجویی شده‌ام و نه از روند برگزاری دادگاه و صدور حکم با وجود در دسترس بودن، مطلع شده‌ام.

چیزی که من متوجه شده‌ام این است که از ۵ سال پیش(سال ۹۶) پرونده‌ای را بدون ثبت در سامانه ثنا و یا احضار و اطلاع من تشکیل داده و سپس حکم یک سال زندان برایم صادر کرده‌اند.

این حکم را با اتهام "تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی" و مصادیق زیر صادر کرده اند:
۱- اسفند سال ۹۵ سخنرانی در جمع محدود بازنشستگان تامین اجتماعی (بدون انتشار عمومی ) بر سر موضوع زنده زنده سوخته شدن کارگران پلاسکو و آتش نشانی و انتقاد از عملکرد فوق العاده ضعیف شهرداری

۲- مصاحبه با رسانه ها حول موضوع فوق

این چه نظامی است که قوه قضائیه آن با دستور نیروهای امنیتی، حتی به خود زحمت طی شدن روند پرونده‌سازی علیه یک کارگر را با همان قوانین خودشان هم نمی‌دهد و برای به سکوت کشاندن معترضین وضعیت موجود همگی آتش به اختیارند و دست به هر کاری میزنند. این چه نظامی است که صحبت کردن از فجایع اتفاق افتاده با اسناد و مدارک مسجل، تبلیغ علیه آن نظام محسوب میشود؟ همه نظام‌های سیاسی با عملکرد، جهت گیری، تصمیمات و قوانینی که دارند نشان میدهند چه ماهیتی دارند. نظامی که کارگر و معلم و مزدبگیران طلب کار دستمزد را به جرم مطالبه‌گری و خبرنگار را به جرم افشاگری و فعال محیط زیست را به جرم هشدار خطر زیست محیطی به زندان و سرکوب، تهدید و محکوم میکند و کشاورزان را در خوزستان و اصفهان به جرم مطالبه آب به گلوله می بندد، خود در مقابل دیدگان میلیون‌ها انسان می‌گوید چه نظامی است. چنین نظامی به هیچ تبلیغی علیه خود نیاز ندارد.


▪️منبع: صفحه اینستاگرام پروین محمدی

@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 تجمع اعتراضی دانشجویان پزشکیِ دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد

روز گذشته، ۱۶ آذرماه، همزمان با روز دانشجو، این تجمع در اعتراض به تبعیض پرداخت کارانه در حیاط دانشگاه برگزار شد. پیش از این نیز، پزشکان و دانشجویان، علیه سیاست‌های تبعیض‌آمیز این دانشگاه دست به تجمعات اعتراضی زدند.

@bidarzani