بيدارزنى
4.18K subscribers
5.29K photos
1.23K videos
174 files
4.2K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
ایمیل:
bidarzani@gmail.com
Download Telegram
در چنین روزی، ۱۳ آبان ۱۳۹۱، ستار بهشتی کارگر و وبلاگ‌نویس به قتل رسید. پلیس فتا ستار را در تاریخ ۹ آبان به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکه‌ی اجتماعی و فیس‌بوک» بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل کرد. او که در بازجویی به شدت توسط پلیس فتا شکنجه شد، به علت آسیب‌های ناشی از همان شکنجه‌ها درگذشت و پیکر او در گورستان رباط کریم به خاک سپرده شد. گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، برای دادخواهی فرزند خود و حمایت از فعالین سیاسی و مدنی و خانواده‌های کشته‌شدگان وقایع مختلف سیاسی مشغول مقاومت و کنشگری است.


@TarTaKar
🟣 به گزارش خبرگزاری هرانا، در سالروز کشته شدن ستار بهشتی؛ گوهر عشقی و سحر بهشتی، مادر و خواهر ستار بهشتی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده‌اند.

بنا بر این گزارش، ماموران امنیتی ساعت ۲۲:۲۰ دقیقه چهارشنبه دوازدهم آبان‌ماه با «یورش» به منزل سحر بهشتی ‌ضمن بازرسی و جمع آوری لوازم ارتباطی آنان، «اعضای خانواده» ستار بهشتی را بازداشت کردند. همچنین مصطفی اسلامی همسر سحر بهشتی که به رفتار ماموران با همسر و مادر همسرش اعتراض کرده بود، نیز «مورد ضرب و‌شتم شدید قرار» گرفت و بازداشت شده است.

همچنین بنا بر گزارش خبرگزاری هرانا، ۷ نفر از فعالان مدنی، روز گذشته بر سر مزار ستار بهشتی واقع در آرامستان “امام زاده محمد تقی” شهرستان رباط کریم گرد هم آمده بودند که پس از بازگشت، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

@bidarzani
🟣 با سبد معیشت ۱۱ میلیون و ۴۷۹ هزار تومانی، دستمزد ۱۴۰۰ (آن هم در صورت وجود اشتغال و ضمانت پرداخت حقوق) فقط تا ۱۰ روز ماه کافی است

داده‌های رسمی مرکز آمار نشان می‌دهد که نرخ تورم دوازده ماهه منتهی به مهرماه ١٤٠٠ برای خانوارهای کشور به عدد ٤٥,٤ درصد رسیده است.

به گزارش ایلنا، بیشترین نرخ تورم دوازده ماهه مربوط به استان ایلام (٥٣.٣ درصد) و کمترین آن مربوط به استان قم (٤٠.٩ درصد) است. در مهرماه ١٤٠٠ عدد شاخص کل برای خانوارهای کشور به ٣٦٤,١ رسید که نسبت به ماه قبل ٣.٧ درصد افزایش داشته است. در این ماه بیشترین نرخ تورم ماهانه خانوارهای کشور مربوط به استان‌های گیلان و کرمان بوده است.

در این میان، نرخ سبد معیشت خانوار در مهرماه به یازده میلیون و ۴۷۹ هزار تومان رسیده است؛ این محاسبات نشان می‌دهد که هزینه خوراکی‌ها به تنهایی به مرز حداقل دستمزد ۴ میلیون تومانی رسیده است؛ در واقع حداقل مزد و مستمری فقط برای تامین هزینه‌های خوراکی یک خانوار متوسط ۳.۳ نفره کفاف می‌دهد، آنهم به شرطی که تنها یک وعده غذای گرم روزانه مصرف کنند و دو وعده (صبحانه و شام) را به غذای سرد و اصطلاحاً سردستی اکتفا نمایند.

@bidarzani
🟣 کنفرانس بین المللی مارکسیسم و فمینیسم

کنفرانس بین المللی فمینیست مارکسیستی در تاریخ ۱۱ـ۱۳ نوامبر، به صورت آنلاین و رایگان و با حضور فمینیست ها و پژوهشگرانی چون سیلویا فدریچی، نانسی فریزر، تیتی باتاچاریا، لورنا کابنال،کریستین دلفی، آنا سیسیلیا دینرستین، فریگا هاگ، اوچی کوریل، ژوول فاکت، الزا دورلن و دیلار دیریک برگزار خواهد شد.

ایده کنفرانس بین‌المللی مارکسیستی-فمینیستی ابتدا توسط بخش فمینیستی مؤسسه نظریه انتقادی برلینر به منظور گفتگو پیرامون جامعه‌شناس و فیلسوف آلمانی فریگا هاگ به وجود آمد و از آن زمان تا کنون به‌طور مداوم دنبال شده است. این کنفرانس برای اولین بار در سال ۲۰۱۵ در آلمان، سپس در سال ۲۰۱۶ در وین و برای سومین کنگره خود در سال ۲۰۱۸ در سوئد برگزار شد. چهارمین کنگره از این سری کنفرانس های بین المللی به صورت آنلاین (در زووم و لایو فیس بوک) در تاریخ های ۱۱، ۱۲ و ۱۳ نوامبر ۲۰۲۱ برگزار خواهد شد.

لینک دسترسی به سایت کنفرانس (به روزرسانی خواهد شد) :
https://marxfemconference.com/


collective98@riseup.net
@collective98

@bidarzani
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه

|چهار: حجاب اجباری؛ تطهیر جامعه یا تحقیر زنان؟|

حراست‌های دادگاه چشم‌های تیزی دارند، مثل یک دستگاه فوق حرفه‌ای همه چیز را در کسری از ثانیه می‌بینند. در فاصله‌ی کنار زدن پرده‌ی در اول تا رسیدن به در دوم، سرجمع سه قدم هم نمی‌شود. در آن شلوغی پررفت‌وآمد دادگاه‌ها، آدم با خودش فکر می‌کند چه کسی مرا نگاه می‌کند. اینجاست که صدای حراستی‌ها جواب سوالت را می‌دهد. یا می‌گویند روسری‌ات را بکش جلو، یا دکمه‌های مانتوات را ببند، یا چرا مچ پاهایت بیرون است، و این قبیل واکنش‌ها! جلسه هر لحظه ممکن است شروع شود. شب را از اضطراب چنین روزی نخوابیده‌ای و حالا باید اینطور بی‌معنا، سوال‌پیچ شوی! خیلی وقت‌ها با یک چَشم گفتنِ الکی بیخیال می‌شوند. اما دیده‌ایم زمان‌‌هایی را که تا پوششت را به حد و اندازه‌ی مطلوبشان نرسانی، اجازه‌ی عبور نمی‌دهند.
این چند خط تنها بخشِ کوچکی از تحقیرِ هر روزه‌ی زنان در یکی از ادارات رسمی این کشور است. صبح زود و وقت غروب هم ندارد...

این اواخر شاهد بودیم که پیامک‌ها رندومی و بدون ضبط و ثبت دوربین‌ها ارسال شده بود و هیچ دلیلی برای اثبات جرم نزد مدعیان وجود نداشت. از سوی دیگر پلیس امنیت اخلاقی صلاحیت احضار متهمان را ندارد. مطابق نص صریح قوانین احضار فقط و فقط توسط دادسرا یا دادگاه ممکن است. همچنین این رویه مخالفتی آشکار با اصل شخصی بودن مجازات، اصلی پذیرفته شده در تمام نظام‌های حقوقی دنیا، دارد؛ به این معنا که پیامک اعلام جرم برای صاحب خودرو ارسال می‌شود در حالی که در بسیاری از موارد خود وی مرتکب این جرم کذایی نشده است. همچنین ارسال پیامک دوم مبنی بر توقیف خودرو نیز امری عجیب، شگفت‌انگیز و برخلاف اصول دادرسی کیفری است. چطور ممکن است نهادی که اساسا صلاحیت ورود به این جرم را ندارد، بدون مدرک مشخص، شخصی غیر از مجرم را احضار کند و پس از ده روز بدون تشکیل هیچ جلسه‌ی رسمی و طی تشریفات قانونی، مجازاتی نظیر توقیف خودرو را بر وی تحمیل کند؟
اینجاست که می‌توان گفت حجاب بیش از آنکه یک موضوع شرعی باشد، امری امنیتی است و تلاش‌های مذبوحانه‌ی این سال‌ها برای تحمیل حجاب به زنان، در راستای قدرت‌نمایی سیاسی و ایدئولوژیک بوده است. در حقیقت متولیان تعمیق فرهنگ حجاب به دنبال تحقیر عمومی زنان و استمرار سرکوب آن‌ها هستند. به تعبیر خودشان حجاب نخستین سنگری است که اگر شکست خورد، تن‌دادن به سایر مسائل اجتناب‌ناپذیر می‌شود.


#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:


https://bit.ly/3nUH2vS


@bidarzani
▫️ مارکسیسم و فمینیسم

نوشته‌ی: مارتا ای. خیمه‌نس
ترجمه‌ی: فرزانه راجی

‏4 نوامبر2021‏

🔸 فمینیسم همانا مبارزه با تبعیض جنسیتی، یا اقدامات و ایدئولوژی‌های تبعیض‌آمیز اجتماعی است که منجر به برتری مردان و ستم بر زنان می‌شود. تبعیض جنسیتی به‌عنوان شکلی از ستم اجتماعی پدیده‌‌ای مدرن نیست. به نقل از مارکس و انگلس می‌توان تصریح کرد که تاریخِ تمامی جوامعِ تاکنون موجود، تاریخ مبارزات طبقاتی و مبارزات جنسیتی است زیرا وجود طبقات پیش‌فرضِ مالکیت خصوصی بر ابزار تولید، تک‌همسری و بنابراین تبعیض جنسیتی است. وجود تبعیض جنسیتی در سراسر تاریخ، به سادگی ویژگی جهانشمولِ همه‌ی جوامع یا ماحصل تفاوت‌های ذاتی بین دوجنس مسلم انگاشته شده است. این امر هم‌چنین توضیح می‌دهد که چرا امروز زنان برای فهمیدن مظاهر فعلی این تبعیض در صدد درک ریشه‌های تاریخی آن هستند. در علوم اجتماعی تفهیم تبعیض جنسیتی بستگی دارد به مفروضات اساسی درباره‌ی طبیعت انسان، جامعه و روابط‌شان که مبنای نظریه‌های رایج درباره‌ی جامعه و رفتار اجتماعی هستند؛ نظریه‌هایی که براساس تاکیدشان بر طبیعتِ انسان یا جامعه، متفاوت می‌شوند. اگر اولویت با ذات انسان باشد، افراد دارای صفاتی ذاتی هم‌چون خودخواهی، رقابت‌جویی و منفعت‌طلبی تلقی می‌شوند. در نتیجه روابط و نهادهای اجتماعی به‌عنوان ماحصل این صفات فردی مورد توجه قرار می‌گیرند. مردان و زنان در این بافتار واجد صفات ذاتی‌ای در نظر گرفته می‌شوند که آن‌ها را از یکدیگر متفاوت می‌کند. به عنوان مثال، درحالی که مردان پرخاشگر، قوی، ابزارگرا و غیره‌اند، زنان ضعیف، مطیع، احساساتی، تغذیه‌کننده و غیره‌ هستند. تفاوت‌های جنسیتی در قدرت و مشارکت اجتماعی هم‌چون پیامدهای این تفاوت‌های ذاتی بین دو جنس تصور می‌شوند. وقتی تاکید بر جامعه باشد، افراد به عنوان لوح‌هایی سفید و خالی تلقی می‌شوند، ماحصل فرآیند اجتماع‌پذیری که آنان را در واقعیتِ اجتماعی اجباری و قدرتمند ادغام می‌کند. تبعیض جنسیتی در این بافتار به عنوان ماحصل سازمان اجتماعی پدید می‌آید؛ مردان و زنان متفاوتند و قدرت و مشارکت اجتماعی متفاوت دارند زیرا جامعه‌پذیری آنان متفاوت است. بنابراین الگوهای جامعه‌پذیری بر حسب نیازهای اجتماعی و/ یا تمایزِ فرایندهایِ کارکردی و تقسیم کار توضیح داده می‌شوند.

🔸علوم اجتماعی از دیدگاه مارکسیستی، تبیین‌های ایده‌آلیستی و ماتریالیستیِ متضادی درباره‌ی تبعیض جنسیتی ارائه می‌کنند که مانع ترکیب آن‌ها در تبیین‌هایی نمی‌شود که هردو عامل اجتماعی و فردی را در نظر بگیرد. مارکسیسم از دوگانگی بین صفات ذاتی و اکتسابی فراتر می‌رود و به‌جای آن این مفهوم را مطرح می‌کند که «انسان مجموعه‌ی مناسبات اجتماعی‌ است.»

🔸 این مفهوم، اساس نظریه‌ی مارکسیستی درباره‌ی طبیعت انسان است؛ مفهومی که طبیعت تک‌افتاده‌ی انسان را نفی کرده و وحدت لاینفک بین افراد و محیط‌های طبیعی و اجتماعی آنان را تایید می‌کند. مارکسیسم مطرح می‌کند که نه افراد را می‌توان جداگانه بررسی کرد نه محیط طبیعی و اجتماعی‌شان، هم‌چون چیزهایی فی‌نفسه‌ که با یکدیگر «تعامل» دارند یا «علت» و «معلول»‌ دیگری هستند. کانون نظری از انتزاعات «اشخاص» و «محیط» (طبیعی و اجتماعی) به فرآیندهایی تغییر جهت می‌دهد که به‌واسطه‌ی آن‌ها افراد، طبیعت و جامعه به اشکال عینی مشخص خود دست می‌یابند. این فرآیندها تاریخاً مشخص‌اند و می‌توان آن‌ها را برای اهداف تحلیلِ علمی تشخیص داد. کلیدِ فهم تبعیض‌ جنسیتی در این بافتار مبتنی است بر کاوشِ شکل‌های تاریخاً خاص آن درون شیوه‌های مشخص تولید. بنابراین، امروزه پیش‌فرضِ درک و مفهوم‌سازیِ تبعیض جنسیتی همانا درکِ جایگاه آن درون شیوه‌ی تولید سرمایه‌داری است.

🔸 این فصل ادای سهمی است در تکوینِ تحلیلی مارکسیستی از ریشه‌های سرمایه‌دارانه‌ی تبعیض جنسیتی و معنا و مفهوم تغییرات در وضعیت کنونی و آینده زنان براساس آنچه این تجزیه و تحلیل نشان می‌دهد...

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:‏

https://wp.me/p9vUft-2AT

#مارتا_ای_خیمه‌نس #فرزانه_راجی
#فمینیسم #مارکسیسم #سرمایه‌داری

🖋@naghd_com

@bidarzani
🟣 فیلمی دربرابر ناقص‌سازی جنسی زنان


«زنان همه عزادارند و به دلیل پیامدهای ناشی از بریدن اندام تناسلی آگاه و متحد شده‌اند و وقتی بزرگان برمی‌گردند با فریاد «مثله‌سازی اندام جنسی بس است» از آنها استقبال می‌کنند».

▪️موولاد (حفاظت جادویی) فیلمی از نویسنده و کارگردان سنگالی، عثمان سمبن است که در سال ۲۰۰۴ منتشر شد. این فیلم به موضوع مثله‌سازی اندام جنسی زنان (female genital mutilation) می پردازد، یک عمل رایج در تعدادی از کشورهای آفریقایی، از مصر تا نیجریه و در برخی نقاط ایران از جمله مناطقی از جنوب، جنوب غربی و غرب ایران.

این فیلم محصول مشترک شرکت‌هایی از چندین کشور فرانسوی زبان بود: سنگال، فرانسه، بورکینافاسو، کامرون، مراکش و تونس. فیلم که در روستای دورافتاده جریسو، بورکینافاسو فیلمبرداری شده است و روایت آن در مخالفت با این عمل است، زنی روستایی به نام کول را به تصویر می‌کشد که از moolaadé (حفاظت جادویی) برای محافظت از دخترش و گروهی از دختران جوان‌تر استفاده می‌کند. او با مخالفت اهالی روستا مواجه است که معتقد به لزوم بریدن اندام تناسلی زنانه هستند که به آن «تطهیر» می‌گویند. این آخرین فیلم سمبن قبل از مرگش در سال ۲۰۰۷ بود.

کول دومین زن از سه همسر شوهرش است، مردی معتدل و آرام‌تر از بسیاری دیگر از ساکنان روستا. دخترش آماساتو نامزد کرده است بدون انجام عمل ناقص‌سازی اندام جنسی‌اش که در سنت محلی پیش نیاز ازدواج تلقی می‌شود. همین موضوع باعث تحقیر او توسط روستاییان شده است. به همین دلیل آماساتو درخواست می‌کند که اندام تناسلی‌اش را قطع کنند تا موقعیت اجتماعی و پذیرش ازدواجش را تضمین کند. کول به دخترش توضیح می‌دهد که نمی‌خواهد او به سرنوشت کول دچار شود. اولین دلیل او این است که عمل پیامدهای ناگوار زیادی دارد و می‌تواند کشنده باشد. دلیل بزرگتر این است که کول قبل از آماساتو دو بارداری ناموفق داشت که باعث درد شدید جسمی و روحی او شد و تقریباً کشنده بود. دلیل دیگر آمیزش جنسی دردناک بدون هیچ لذت جنسی بود. در صحنه‌ای نشان می دهد که چطور آمیزش جنسی با همسرش برای او دردناک است و او مدام انگشت حلقه‌اش را که نماد ازدواجش است، گاز می‌گیرد و حتی وقتی از انگشتش خون می‌آید جرأت گفتن یک کلمه را ندارد...


فیلم با زیرنویس فارسی را می توانید از این پست دانلود کنید: ‌ https://t.me/Film_Quarterly/1861


ادامه‌ی متن در لینک زیر:

https://bit.ly/3mJ1e4m


@bidarzani
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان

یک ماه؛ سی بزنگاه

|پنج: من تنها مالک بدنم هستم!|


مالکیت بر بدن به معنای دارا بودن قدرت و اراده‌ی تصمیم‌گیری برای بدن خود بدون ترس از خشونت یا دور از سلطه‌ی دیگری، یکی از حقوق مسلم تمام افراد بشر است. قوانین و عرف‌هایی نظیر ناقص‌سازی اندام جنسی، عدم دسترسی و نداشتن حق استفاده از روش‌های پیشگیری از بارداری، آزمایش بکارت، نداشتن حق سقط جنین و پوشش اجباری همگی مستقیما حق بر بدن افراد را زیر سوال می‌برند. مطابق گزارش صندوق جمعیت ملل متحد(UNFPA) نیمی از زنان دنیا قدرت تصمیم‌گیری نسبت به بدنشان را ندارند! برای نمونه در ۲۰ کشور دنیا زنان مجبورند با متجاوز خود ازدواج کنند و یا اینکه در ۴۳ کشور دنیا تجاوز در ازدواج جرم‌انگاری نشده است.
بدن ما با هر ساختار و گرایش جنسی، جز سکس بی‌شمار کارکرد دیگر دارد. سکس تنها یکی از قابلیت‌های این پیکره است. هر فرد دارای مالکیت تام و مطلقه نسبت به بدن خود است. به کارگیری سویه‌ی جنسی بدن تنها و تنها در اختیار صاحب آن بدن است. تقلیل و انحصار بدن زنانه به دنیای سکس و لذت‌های جنسی، به نوعی دلالت بر بردگی بدن زنانه دارد. در این فرایند بدن زنان به سان یک نمایشِ خیابانیِ رایگان، مدام در معرض قضاوت، تشویق و یا سرزنش دیگران است؛ گویی زن ناخواسته بدنش را به دوش می‌کشد و دیگران را به این تئاتر تحمیلی دعوت می‌کند.
در این جریان صنعت زیبایی، دنبال کردن الگوهایی ثابت از زیبایی را تشویق و حتی تکلیف می‌کند. زنان گرفتار یک رقابت اجباری در راستای سکسی‌تر شدن می‌شوند. سلطه بر بدن‌ها به عنوان نقض حق خودمختاری افراد مانند سایر انواع خشونت، مردان و دگرباشان را نیز تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. معیارهای دیکته‌شده‌ی زیبایی و متمرکز کردن افکار بر بعدِ جنسی و سکسی بدن انسان، همه را درگیر یک فرایند فرسایشی می‌کند؛ در این فرایند همه قربانی هستند.

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3mMNSUD


#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر

@bidarzani
🟣 فروزان صافی یکی از فعالان حقوق زنان کشته شده به دست طالبان

چندی پیش ‏چهار زن جوان از فعالان جامعه مدنی در شهر مزار شریف از سوی طالبان تیرباران شدند. جسدهای این زنان از گودالی در شهرک خالد بن ولید در مرکز شهر مزار شریف پیدا شد.

یک فعال زنان ۲۹ ساله و مدرس اقتصاد به نام فروزان صافی در شمال افغانستان مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شده است. به نظر می‌رسد این اولین مرگ شناخته شده یک مدافع حقوق زنان از زمان به قدرت رسیدن طالبان از تقریباً سه ماه پیش باشد.

ریتا، خواهر فروزان که پزشک است، می‌گوید:

«جسد فروزان پس از ناپدید شدن او در ۲۰ اکتبر، در سردخانه شهر مزارشریف شناسایی شد. ما او را از روی لباسش شناختیم. گلوله ها صورت او را از بین برده بودند. زخم‌های گلوله‌ای روی سر، قلب، سینه، کلیه‌ها و پاهای او وجود داشت، زخم‌هایی غیر قابل شمارش.»

زهرا، یکی دیگر از سازمان‌دهندگان تظاهرات که به دلیل نگرانی‌های امنیتی با نام مستعار با گاردین صحبت کرده، می‌گوید که در آخرین تظاهرات در مزارشریف علیه حکومت طالبان با فروزان همراه‌ بوده است.

منبع: رادیو زمانه

#طالبان #ارتجاع

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان

یک ماه؛ سی بزنگاه

|شش: زنان علیه زنانگی|

نویسنده: مهسا غلامعلی‌زاده

به جرأت می‌توان گفت یکی از تلخ‌ترین روایت‌های خشونت علیه زنان که این اواخر تیتر رسانه‌ها شد، قصه‌های هولناکی بود که #سپیده_قلیان از بند نسوان زندان بوشهر تعریف کرد. این قصه‌ها تنها گوشه‌ای از فاجعه‌ای است که در زندان‌‌های زنان اتفاق می‌افتد. به قول سپیده قلیان زندان برای زنان جایی نزدیک به آخر دنیاست. خشونت به شکلی عریان اعمال می‌شود و هر صدا و اعتراضی با خشونتی دوچندان خفه می‌شود. به قول برادرم که سرباز زندان است، گویی "زندان خدا ندارد!"
اما چرا؟ چرا زنان متهم، محکوم و زندانی خشونتی بیشتر از مردان موصوف به این صفات را تجربه می‌کنند؟
زنانگی از گذشته با صفاتی نظیر معصومیت، ملایمت، نرمی و مظلومیت گره خورده است؛ در حقیقت زنِ خوب زنی است که به سمت گناه یا جرم نمی‌رود، کارهای خشن و سخت انجام نمی‌دهد و همیشه در برابر دیگریِ زورگو، سرش پایین است. تفکیک صفات و الگوهای رفتاری بر اساس جنسیت، همان جریان کلیشه‌سازی است.
در این میان، کلیشه‌های مرتبط با سکس، اعتیاد و ارتکاب جرم بسیار مهم و قابل توجه هستند؛ این کلیشه‌ها به زبان ساده ساحت سکس، اعتیاد و جرم را ساحتی مردانه می‌دانند. به تعبیر بهتر، سکس و روابط آزاد جنسی‌، اعتیاد به مواد و الکل یا ارتکاب انواع جرایم از سوی مردان، امری پذیرفته شده است. اینجا منظور از پذیرش، بدون مجازات بودن این اعمال نیست؛ در حقیقت جامعه چنین مردانی را قضاوت ارزشی نمی‌کند. به این معنا که این رفتارها، چیزی از مردانگی مردان کم نمی‌کنند. این در حالی است که زنان به محض ورود به این عرصه‌ها، منزلت و اعتبار زنانه‌شان خدشه‌دار می‌شود. زنانی که به دنبال تعدد روابط جنسی هستند، زنانی که به مواد مخدر روی می‌آورند و زنانی که مرتکب جرم می‌شوند، زنان بی‌ارزشی هستند که نه تنها لایق مجازات بلکه سزاوار سرزنش و مستحق طرد از جامعه‌ی انسانی خواهند بود.
جرم‌شناسان فمینیست معتقدند زنان مجرم دو برابر مردان مجرم متحمل فشار اجتماعی می‌شوند. چرا که زنان با ارتکاب جرم تنها قوانین اجتماعی را نقض نکرده‌اند بلکه اساسا قواعد طبیعت را نادیده گرفته‌اند؛ قواعدی که بر معصومیت و بی‌گناهی زنان استوار است. در واقع زنان مجرم صرفا افرادی که مرتکب جرم شده‌اند و باید متحمل مجازات شوند، نیستند! این زنان علاوه بر شهروندِ جنایتکار، مادری فاسد، همسری یاغی و دختری سرکش هستند. بنابراین شایسته است از تمام گروه‌های انسانی طرد شوند؛ چیزی که سپیده قلیان به وضوح درباره‌ی ارتباط زندانیان با خانواده‌هایشان گفت، موید این موضوع است.
ما زن‌ها به صرف زن بودن مورد انواع خشونت قرار می‌گیریم! تصور کنید اگر کمی از این چهارچوب تنگِ ارزشیِ مردانه بیرون بزنیم و معتاد یا مرتکب جرم شویم چه اندازه قربانی خشونت خواهیم بود!
اعتیاد جرم نیست، تعدد روابط جنسی از نتایج حق بر بدن افراد است و ارتکاب جرم مابه‌ازای سنگینی به نام مجازات کیفری در قوانین دارد. بنابراین هیچ یک از این سه گروه مستحق ستم مضاعف نیستند. این افراد به عنوان انسان دارای حقوق و حرمتی هستند که نقض و هتک آن‌‌ها عین خشونت‌ورزی است. معتادان و مجرمان اعم از مردان و زنان دارای حقوق انسانی هستند. تا زمانی که به خشونت علیه انسان‌ها و نقض حرمت انسانی آن‌ها حساس نباشیم و به سادگی آن‌ها را به دلیل کنش‌هایی که دارند لایق خشونت بدانیم، چرخه‌ی خشونت متوقف نمی‌شود!
روایات سپیده را بخوانیم و لحظه‌ای آنچه بر سر زندانیان می‌آید را تصور کنیم؛ هیچ انسانی شایسته‌ی این اعمال و این حجم از خشونت نیست.

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر

@bidarzani
🟣 مختصری درباره‌ی Fem Washing


@bidarzani
@dastadast
🟣 یک زن کارگر کارخانه «نساجی کویر سمنان» به‌دلیل گیر کردن مقنعه در دستگاه ریسندگی جان خود را از دست داد.

خبرگزاری دولتی کار ایران (ایلنا)، هویت این زن کارگر را مرضیه طاهریان، ۲۱ ساله گزارش کرد و به نقل از منابع آگاه نوشت که این کارگر شامگاه شنبه ۱۵ آبان در کارخانه ریسندگی «نساجی کویر سمنان» دچار حادثه شده و گیرکردن سرش در دستگاه ریسندگی به مرگ او منجر شده است. بر پایه این گزارش علت دقیق حادثه هنوز در دست بررسی است.
به گزارش زمانه، مدیرعامل شرکت شهرک‌های صنعتی سمنان هم مرگ این کارگر را تأیید کرد و به صدا و سیما جمهوری اسلامی گفت که او به دلیل «خفگی» جان باخته است. این مقام مسئول توضیح بیشتری در باره این حادثه نداد. ایران از جمله کشورهای پرخطر برای کارگران است و سالانه در گزارش‌های رسمی مرگ هزار کارگر بر اثر حوادث کاری گزارش می‌شود. گزارش‌های رسمی تنها حوادث کاری را شامل می‌شوند که به پزشکی قانونی و نهادهای انتظامی گزارش شده است.

#زنان_کارگر
#فقدان_ایمنی

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه /مهسا غلامعلی‌زاده


🏳‍🌈هفت: با هم در کنار دگرباشان


زمانی که #علی_فاضلی‌منفرد توسط برادرانش سلاخی شد، به یاد دارم که چطور بیمارگونه سراغ نظرات زیر پست آن خبر رفتم و از حجم خشونتِ جاری در کلام و باور آدم‌ها شوکه شدم؛ کم نبودند افرادی که بی‌واهمه گفته بودند اگر برادر یا فرزند آن‌ها نیز مثل علی بود، بلاهایی بدتر را سر آن‌‌ها می‌آوردند. یک پسر ۲۰ ساله، بی‌رحمانه توسط خانواده‌اش کشته می‌شود و شنوندگان این خبر به جای اعلام انزجار از قاتلان و دلیل قتل، مقتول را سزاوار بدتر از مرگ می‌دانند.

قتل علی با عنوان قتل ناموسی در بسیاری از رسانه‌ها بازتاب پیدا کرد و نگرانی فعالان حقوق بشر و نیز جامعه‌ی دگرباشان را برانگیخت. شاید از خودمان بپرسیم تفاوت قتل رومینا با قتل علی چیست؟ چطور هر دو تحت عنوان قتل ناموسی قرار گرفتند؟ مگر ناموس مساوی با زنان یک خانواده و یک جامعه نبود؟
پاسخ این است که هیچ تفاوتی بین این دو قتل وجود ندارد؛ هر دو ریشه در نظام سلطه‌جوی مردسالاری دارند. مردسالاری پیوند عمیقی با حقیقت دگرجنس‌گرایی در دنیا دارد. چنین اعتقادی هویت‌، گرایش و روابط انسان‌ها را محصور در یک مدل ثابت می‌بیند. مطابق معمول نیز، این باور را مساوی با ذات بشر و تنها حقیقت تاریخ می‌انگارد. در نتیجه هر شخصی را که از این چهارچوبِ طبیعی خارج باشد یا بیرون بزند، قابل درمان و در غیر اینصورت مستحق مرگ و نیستی می‌داند. از آنجا که ناموس همان شرفِ یک نظام مردسالار است، هر کسی که بتواند ذره‌ای این شرافت را لکه‌دار کند محکوم به زوال است. بنابراین مرد یا زنِ همجنس‌گرا، تنها به دلیل متفاوت بودن با نظام سلطه، به سادگی هر چه تمام‌تر کشته می‌شود.

در این نقطه اما، آنچه تا حدی توان ایستادن در برابر چنین باورهای سهمگینی را دارد، قانون و نظام حقوقی است. مطابق اسناد حقوق بشری، همه‌ی افراد فارغ از گرایش جنسی یا هویت جنسیتی‌شان، دارای حقوقی مسلم و بدیهی از جمله حق حیات و بقا هستند. به تبع قوانین بین‌المللی، دولت‌ها مکلف‌ به تدوین و تصویب قوانینی هستند که نه تنها ناقض حقوق بشر نباشد بلکه جلوتر از آن، ناقضان حقوق بشر را مجازات کند. در ایران اما قوانین خودشان نه تنها سوار بر موج خشونت هستند که اساسا یکی از محکم‌ترین ریشه‌های حمله به دگرباشان قلمداد می‌شوند.
قانون مجازات اسلامی صراحتا در ماده ۲۳۷، همجنسگرایی را جرمی موجب شلاق می‌داند؛ این حکم ناظر بر رفتارهایی نظیر لمس و بوسه است. اما رابطه‌ی جنسی میان دو مرد برای مفعول اعدام و برای فاعل صد ضربه شلاق به همراه دارد و رابطه‌ی جنسی دو زن هر دو را محکوم به صد ضربه شلاق می‌کند.

تقسیم‌بندی هویت جنسی انسان‌ها به دو گروه زن و مرد، یک امر سنتی و دور از واقعیت است. افراد دارای گرایشات جنسی متفاوت و نیز هویت‌های جنسیتی مختلف هستند. برخلاف باور عمومی، این موضوعات لزوما هم جبری نیستند؛ به این معنا که برخی از افراد به هر دلیلی، کاملا آزادانه و فارغ از قیود هورمونی، تصمیم می‌گیرند هویت جنسیتی خود را انتخاب کنند. ممکن است قصد این گروه از افراد مبارزه با کلیشه‌های رایج یا هر انگیزه‌ی دیگری باشد. چیزی که اهمیت دارد به رسمیت شناختن حقوق افراد و احترام به تفاوت‌هاست. امری که در وهله‌ی اول از قوانین یک کشور متمدن انتظار می‌رود و در گام بعد از شهروندان آن کشور.
اگر آغوشمان را کمی برای پذیرش آدم‌های متفاوت باز کنیم، هم خودمان هم دیگران دنیای زیباتر و امن‌تری را تجربه می‌کنیم. تا روزی که قانون ما به حقوق بدیهی افراد روی خوش نشان دهد، ما به عنوان افرادی آزادی‌خواه و برابری‌طلب، دیکتاتوری‌های عریض و طویل زیر سقف خانه‌هایمان را ساقط کنیم!

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر

@bidarzani
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه

|هشت: بی‌ناموس؛ فحاشی به زنان یا مردان؟|

از متن: «اینکه در واکنش به قتل‌های ناموسی، به دلیل فاجعه‌آمیز و وحشتناک بودن آن‌ها تصمیم بگیریم با نقد این قتل‌ها، همچنان از مفهوم ناموس دفاع کنیم، چیزی از روحیه‌ی زن‌ستیزانه‌ی ما کم نمی‌کند؛ بسیاری در بازتعریف مفهوم ناموس معتقدند دفاع از ناموس تا سر حد قتل دیگری، پذیرفته نیست. می‌گویند ناموس‌پرستی یعنی عشق و علاقه به زنان نه کشتن آن‌ها با قمه و طناب! این مدعیان به جای مخالفت و مبارزه با اصل ماجرا، به شدت محافظه‌کارانه تلاش می‌کنند کمی از مواضع خشن خود عقب بکشند تنها برای اینکه باقی بمانند. در واقع این نگاهِ ظاهرا انسان‌دوستانه، در تلاش است صحنه‌ی حقیقی ناموس‌پرستی را از خون مقتولان این راه پاک کند اما همچنان بر صحنه یک‌تنه بتازد.
اما باید همینجا ایستاد و با صدای رسا فریاد زد اساس فرهنگ ناموس‌پرستی، ضدزن و نقض عریان حقوق زنان است. اینکه دخالت در پوشش، کنترل روابط جنسی زنان خانواده یا رفت‌وآمد آن‌ها را به حق و حمایت از زنان تلقی کنیم و تنها قتل‌های خشن را از این سیستم مستثنی کنیم، چیزی جز تلاشی مذبوحانه در راستای حفظ و استمرار فرهنگ زن‌ستیز ناموسی نیست!
هیچکس حق ندارد برای چند و چون زندگی دیگری تصمیم‌گیری کند؛ چه پدر باشد، چه برادر و چه شوهر! تحمیل باورها و عقاید خود به دیگری با بهانه‌ی مصلحت آن فرد، عین خشونت و انکار تمامیت و حرمت اوست. اینکه زنان را صرفا به این خاطر که زن هستند مجبور به پذیرش گمانه‌زنی‌ها و خرافاتِ مردسالارانه‌ی خود کنیم، اینکه به خودمان اجازه دهیم درباره نحوه‌ی پوشش زنان، انتخاب دوستانشان، زندگی جنسی‌شان یا هر موضوعی که تنها و تنها مرتبط به آن‌هاست، نظر دهیم، اینکه عشق و علاقه به زنان اطرافمان را در محدود و محصور کردن آن‌ها به اَشکال مختلف، معنا کنیم، همه و همه یک چیز می‌گویند؛ با هر بهانه و ریشه‌ای که باشند؛ زنان اینطور دوست داشته باشند یا مردانگی اینطور اقتضا کند؛ هر دلیلی پشت رفتارهایمان باشد فرقی نمی‌کند.رفتار ما یک پیام دارد:
«ما ناقضان بزرگ حقوق بشر و حقوق زنان هستیم!»


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3bPYU5h


#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر


@bidarzani
🟣 مه‌لقا ملاح «مادر محیط زیست ایران» چشم از جهان فروبست

او موفق شد شعبه‌های «جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست» را در ۱۶ استان کشور هم گسترش دهد و در چند سال گذشته ملاح منزل شخصی‌اش را به دفتر کار جمعیت و پاتوق طرفداران محیط زیست تبدیل کرد.

مه‌لقا ملاح دو دهه اخیر عمرش را در «جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست» صرف آموزش زنان خانه‌دار و معلمان مدارس برای آشنایی با محیط زیست و ضرورت حفظ سرزمین کرد. 

او آموزش‌های زیست محیطی را در خانواده‌ها، محله‌ها، نهادهای آموزشی ـ از مهدکودک‌ها گرفته تا دانشگاه‌ها- و حتی آموزش مسئولان و مدیران را ضروری می‌دانست. به نظر ملاح این آموزش‌ها به توانمندسازی تمامی اقشار جامعه در زمینه‌ حفظ محیط زیست می‌انجامد. یکی از فعالیت‌های او در راستای آگاهی‌رسانی انتشار نشریه «فریاد زمین» بود.

اعتراض به پروژه احداث بزرگراه تهران – شمال که بنیاد مستضعفان آن را به عهده گرفته بود نیز یکی از اقدامات مه‌لقا ملاح برای حفاظت از محیط زیست بود.

منبع: زمانه

@bidarzani
🟣 سهم زنان در/ از بازارکار ایران

✍🏽 فرزانه راجی

زنان ایران در بازار کار و عرصه‌ی تولید، توزیع و خدمات برحسب موقعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و جغرافیایی خود شرایط بسیار متفاوتی را تجربه می‌کنند که لازم است وضعیت آنان به‌طور جداگانه وبرحسب این شرایط بررسی شود.

از متن: ▪️زنان چادرنشین: زنان در جامعه و خانواده عشایری (چادرنشین) از فعال‌ترین زنان هستند و تمامی طول روز و تا پاسی از شب و در تمامی فصول به کار و فعالیتی مشغولند که مستقیم و غیرمستقیم بر اقتصاد جامعه و خانواده تاثیرگذار است. زنان در بخش‌‌های اساسی تولیدِ در جامعه عشایری، یعنی تولید سیاه‌چادرها، محصولات دامی و کشاورزی، صنایع دستی و تامین سوخت و انرژی نقشی محوری دارند، با اینکه این محوریت به آن‌ها نقشی پویا و در برخی حوزه‌های خُرد نقشی تصمیم‌گیرنده داده است اما چه در جامعه و چه در خانواده وظایفی به مراتب بیشتر از مردان و حقوقی بسیار کمتر از آنان دارند. نه در تصمیم‌گیری‌های کلان نقشی دارند، نه دستمزدی دریافت می‌کنند و نه لزوما سهمی در حساب بانکی مردان خود دارند. وظایف زنان در این جوامع شامل نگهداری و مراقبت از دام‌ها، تهیه و تولید انواع محصولات دامی که کاری صرفا زنانه است، شراکت فعال در کارهای کشاورزی، ساخت صنایع دستی و بافتن سیاه‌چادرها با ابتدایی‌ترین تکنولوژی‌‌ها و در دسترس‌ترین مواد اولیه است که نقشی اساسی در اقتصاد جامعه و خانواده دارد؛ و افزون برهمه این‌ها ایفای نقش همسری و مادری که برای زنان عشایر بواسطه محدودیت‌های زندگی عشیره‌‌ای و کوچ‌های سالانه، بسیار طاقت‌فرساتر است و سختی کار آنان را می‌توان در رخسارشان دید.

نرخ بیسوادی در میان زنان عشایر ٦٣ درصد است چرا که دختران عشایر در مدارس سیار عشایری تنها امکان آموزش دوره ابتدایی را دارند، مجبورند شغل و حرفه مادران خود را دنبال کنند و همچون مادران خود خیلی زود تن به ازدواج بدهند.

عدم اسکان ایل در منطقه‌ای ثابت مانع دسترسی این زنان به خدمات آموزشی و بهداشتی، به ویژه در حوزه‌ آموزش‌های مربوط به پیشگیری از بارداری و زایمان می‌شود، زنان اغلب فرزندان بسیاری به دنیا می‌آورند و آمار مرگ و میر زنان در هنگام زایمان در بین این زنان نسبتا بالاست.

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:


https://bit.ly/3H82oOO


#اشتغال_زنان #اشتغال_غیررسمی
#نابرابری_و_تبعیض

@bidarzani