بيدارزنى
4.36K subscribers
5.45K photos
1.25K videos
176 files
4.23K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
بيدارزنى
Photo
📌برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی‌ بزنگاه
|یک: چیستی و چرایی|

✍🏽 مهسا غلامعلی‌زاده

#بیدارزنی: خشونت علیه زنان (Violence against Women) یکی از مهم‌ترین و شایع‌ترین موارد نقض حقوق بشر در دنیاست؛ امری که وابسته به مختصات زمانی و مکانی ویژه‌ای نیست و به صورت مستمر و مداوم در جغرافیاهای مختلف در حال وقوع است. در سال ۱۹۶۰ میلادی با دستور رهبر دیکتاتور جمهوری دومینیکن، سه فعال حقوق زنان این کشور به قتل رسیدند. در سال‌های بعد فعالان حقوق زنان این روز را روز افزایش آگاهی نسبت به خشونت علیه زنان در نظر گرفتند و در نهایت در سال ۱۹۹۹ سازمان ملل متحد، ۲۵ نوامبر را به صورت رسمی، روز پایان دادن به خشونت علیه زنان اعلام کرد. به مناسبت این روز، معمولا این ماه به نوامبر نارنجی شناخته می‌شود؛ ماهی که در آن کشورهای مختلف برای آگاهی‌رسانی در ارتباط با انواع خشونت علیه زنان و راه‌های پایان دادن به آن، دست به اقداماتی با کم‌وکیف متفاوت می‌زنند.
به این مناسبت، در این یک ماه طی سی یادداشت، از سی بزنگاهِ حقوقی که در کمین نقضِ حقوق زنان نشسته‌اند، می‌گوییم. بدیهی است مسائل زنان محدود به این موارد نیست و علل و عواملی که در این نوشته‌ها می‌آیند تنها روایتگر بخشی از حقیقت موجود هستند. این یادداشت‌ها، با رویکردی انتقادی، نظام حقوقی ایران را بررسی می‌کنند. در این نوشته‌ها، تکیه‌ی اصلی بر خلاها و نواقص قانونی است. به تعبیر بهتر خشونت قانونی به معنای عام آن مورد نقد و نظر ماست؛ اینکه قانون‌گذار به عنوان متولی اصلی تدوین و تنظیم قوانین عادلانه و منصفانه، چه اندازه در انجام این رسالت موفق بوده و در نهایت خروجی این فرایند چه مقدار از تبعیض و خشونت علیه زنان دور ایستاده، نقطه‌ی مرکزی پرداخت این نوشته‌هاست.
با این مقدمه در نخستین یادداشت از چیستیِ خشونت علیه زنان می‌گوییم.
آنچه در تعریف خشونت (Violence) اهمیت دارد، استفاده از زور یا اجبار است. همچنین آسیب‌زا بودن نتیجه‌ی خشونت نیز مهم است. به زبان ساده هر رفتاری که بدون رضایت دیگری، نسبت به او صورت گیرد و منجر به آسیب و ضرر در انواع مختلف آن شود، خشونت تلقی می‌شود. بدیهی است زور لزوما به مفهوم استفاده از نیروی فیزیکی نیست و اعم از انواع نرم و سخت این مفهوم است. از سوی دیگر آسیب وارد شده نیز دارای طیف متنوعی با شدت و ضعف متفاوت است.
به طور خلاصه اگر یک نفر یا یک گروه یا یک سیستم در مورد موضوعی مرتبط با ما چه به صورت مستقیم چه غیرمستقیم، رضایت ما را تماما نادیده بگیرد یا به بیان ساده‌تر چیزی را بر ما تحمیل کند، مرتکب خشونت علیه ما شده است.
در مورد زنان، خشونت مورد اشاره مبتنی بر جنسیت است؛ به این معنا که زنان تنها به این خاطر که زن هستند، هدف رفتارهایی قرار می‌گیرند که اساسا آن‌ها را به عنوان افراد بشر نادیده می‌گیرد و در نهایت نیز به انواع آسیب‌های جسمی، روانی، عاطفی، اقتصادی، حقوقی و ... نسبت به آن‌ها منتهی می‌شود.
نکته‌ی قابل توجه در این زمینه، فراگیر بودن خشونت یا اختصاصی نبودن آن است؛ در حقیقت اگرچه با اختلاف زنان قربانی اصلی و اولیه‌ی خشونت جنسیت‌محور هستند اما دیگر گروه‌های حاضر در جوامع مثل مردان، کودکان و دگرباشان نیز از تیر این آسیب‌ها در امان نبوده و نیستند. به همین دلیل است که علاوه بر اهمیت حقوق زنان به عنوان یک موضوع مستقل، تاثیرگذاری این پدیده بر سایر مسائل اجتماعی نیز ما را به تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان تشویق می‌کند.
یک ماه فرصت کمی برای بازاندیشی در باورها و رفتارهایمان نیست. هدف از نوشتن این یادداشت‌ها، تلنگر به عادات و عرف‌هایی است که گاه در مقام یک قانونِ تبعیض‌آمیز ما را از تامل و تفکر درباره‌ی چیستی و چرایی‌شان بازداشته‌اند. قرار است در این کوتاه‌نوشته‌ها، بیش از آنکه پاسخ‌های مفصل و تحلیلی در اختیار مخاطب قرار بگیرد، روحیه‌ی پرسش‌گری آن‌ها تحریک شود.
بد نیست کمی در آنچه تا کنون حقیقت مطلق می‌پنداشتیم، تردید کنیم!

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر


@bidarzani
📌 ردگیری دلارها، نقشه‌نگاریِ فمینیسم استعماری:

تأمین مالی تعلیم «دموکراسی» برای زنان در عراق توسط آمریکا

✍🏽 شهرزاد مجاب، برگردان: ارغوان شریفی


#بیدارزنی: من در این فصل، برنامه‌های تعلیم «دموکراسی» در عراق را به عنوان رویه‌ی ایدئولوژیک «بازسازی پساجنگی» یک قدرت امپریالیستی تحلیل می‌کنم و استدلال می‌کنم که یک تحلیل دقیق پداگوژی، رویه و سیاست برنامه‌های تعلیم «دموکراسی» ما را به مکان‌های ناروشنی هدایت می‌کند که در آن‌جا ایده‌ها و رویه‌های آموزش بزرگسالان با روابط سلطه‌ی امپریالیستی همگرا می‌شود.

▪️ردگیری دلارها، نقشه‌نگاریِ فمینیسم استعماری:

▪️تأمین مالی تعلیم «دموکراسی» برای زنان در عراق توسط آمریکا

من در سال ۱۹۹۷ در نشست شبکه‌ی زنان در مناطق منازعه شرکت کردم؛ کنسرسیومی از محققان، کنشگران، سمن‌ها (ان‌جی‌اوها)، نمایندگان سازمان‌های مربوط به سازمان ملل متحد، آژانس‌های کمک‌ انسان‌دوستانه و گروه‌های حقوق بشری. هریک از ما که در نقاط مختلف دنیا ساکن بودیم، تلاش می‌کردیم تا درکی از تجربه‌های زنان از جنگ، نظامی‌سازی و خشونت بدهیم. در میانه‌ی راه معارفه‌ی شرکت‌کنندگان، زنی که یکی از سمن‌های حاضر را نمایندگی می‌کرد، اظهارات خود را با خونسردی این‌گونه آغاز کرد: «… پیش از آن‌که جلوتر برویم، می‌خواهم از زنی که خود را آموزگار بزرگسالان می‌داند، بپرسم که این به چه معناست و یک آموزگار بزرگسالان چه کاری انجام می‌دهد؟» من از این پرسش شگفت‌زده و البته متحیر شدم و نهایت تلاش خود را کردم تا ماهیت «نا روشن» این رشته را توضیح دهم.

زن نماینده سخنان من را قطع کرد و این بار با صدای خشمناکی گفت: در سازمان من، ما با محصولات مشاوره‌ای پر زرق و برق اشباع شده‌ایم که همگی ادعا می‌کنند از اصول و فلسفه‌ی آموزش بزرگسالان برای ارائه برنامه‌های تعلیمی در مورد حل منازعات، آموزش صلح، تیم‌سازی، تصمیم‌گیری مشارکتی، ایجاد اجماع در اجتماعات جنگ‌زده، مأموریت‌های مشارکتی حقیقت‌یاب حقوق بشری، ارزیابی نیازهای جامعه، برنامه‌ریزی، سنجش و موارد دیگر استفاده می‌کنند. به طور خلاصه، او در فکر این بود که آموزش بزرگسالان با «مدیریت منازعات در مناطق جنگی» چه ارتباطی دارد. این مواجهه مرا در ابتدای مسیر کشف و جستجوی مکان‌ها و فضاهای جدیدی قرار داد که آموزش بزرگسالان در آن‌ها هم‌صدا با امپریالیسم عمل می‌کند تا شرایط ایدئولوژیک را برای تداوم مناسبات اجتماعی سرسپردگی را ایجاد کند.

جنگ‌های ایالات متحده در عراق و افغانستان فرصتی برای مطالعه‌ی روابط بین امپریالیسم و آموزش بزرگسالان در یک بستر معاصر و انضمامی فراهم کرد. پروژه‌ی آمریکایی «تغییر رژیم» سال ۲۰۰۳ در عراق خشن و ویرانگر بود و به خشونت و ویرانی بیشتری منجر شد. این جنگ تا به امروز ادامه یافته است و صحبت در مورد بازسازی پساجنگی دشوار به نظر می‌رسد. در واقع ایالات متحده چندین پروژه را از (باز)تعلیم نیروهای امنیتی و مسلح گرفته تا «تعلیم دموکراسی» کنشگران زن نخبه آغاز کرده است.

تحلیل من بر مبنای رویکرد مارکسیستی ماتریالیسم دیالکتیکی و تاریخی انجام شده که کار آموزگارانی مانند آلمن، آو، کولی، ریکوفسکی و یانگمن مفصل‌بندی شده است. تحلیل فمینیستی مارکسیستیِ مناسبات اجتماعی امپریالیستی جنسیتی‌شده و نژادی‌شده، هسته‌ی مفهومی این فصل را تشکیل می‌دهد.


#فمینیسم_استعماری #امپریالیسم #اینترسکشنالیتی #مارکسیسم_فمینیسم #خاورمیانه


ادامه‌ی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/43179


@bidarzani
🟣 ایران در شاخص « زنان، صلح و امنیت» از بین ۱۷۰ کشور، در رتبه ۱۲۵ قرار گرفت

در فهرست شاخص سالانه «زنان،‌ صلح و امنیت» برای سال ۲۰۲۲ - ۲۰۲۱ که از سوی دانشگاه جورج‌تاون و انستیتو تحقیقات صلح اسلو منتشر شد، ایران در رتبه ۱۲۵ از ۱۷۰ کشور قرار گرفت.

▪️بر پایه این گزارش، در شش‌ماه اول همه‌گیری کرونا خشونت علیه زنان در ایران از سوی شریک زندگی از ۵۴ به ۶۵ درصد رسید.

#خشونت_علیه_زنان

@bidarzani
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان‌ دادن به خشونت علیه زنان

یک ماه؛ سی بزنگاه
|دو: بگذارید کودکی کنم!|

ازمتن: «مادربزرگم تعریف می‌کرد هنوز پریود نمی‌شد که شوهرش دادند. اولین فرزندش را سر زمین کشاورزی به دنیا آورد. زمان برداشت برنج، در حالی که شکم بزرگش را با شال بسته و تا کمر خم شده بود، احساس می‌کند وقتش رسیده است. شرمگین از بدن و زنانگی‌اش بدون اینکه دیگران را خبر کند، خود را کنار آبی می‌رساند. با کمی تلاش بچه را بیرون می‌آورد، سر و وصورتش را تمیز می‌کند و روسری‌اش را مچاله کرده و داخل تنکه‌اش می‌گذارد تا آن خونِ شوم، بی‌آبرویش نکند. بچه را کمی شیر می‌دهد و با عجله او را پشتش می‌بندد و سر کار برمی‌گردد. این بچه یک ماه هم دوام نمی‌آورد و می‌میرد. مادربزرگم سیزده مرتبه باردار شده و نه فرزند دارد. برایم با لبخندی کجکی و تلخ گفت که هر سال کمتر از دو ماه شکمش خالی بوده است.

کودک‌همسری به معنای ازدواج افراد زیر ۱۸ سال، از موارد فاحش نقض حقوق بشر است. مهم‌ترین دلیل مخالفت با این پدیده، محرومیت از کودکی به عنوان اساسی‌ترین مرحله‌ی زندگی افراد برای رشد و توسعه‌ی فردی-اجتماعی است. مقاومت نظام حقوقی ما در برابر تعیین سن کودکی به صورت صریح و شفاف، منجر به تبعاتی جبران‌ناپذیر در حوزه‌های مختلف شده است. اینکه کودک در یک سنی می‌تواند ازدواج کند اما اهلیت کافی برای رای دادن ندارد یا اینکه رضایتش برای رابطه‌ی جنسی در یک سنی صحیح تلقی می‌شود اما در همان سن، صلاحیت ثبت شکایت ندارد، نشان‌دهنده‌ی آشفتگی حقوقی و فقدان معیار واحد برای تشخیص کودکی است. در واقع ما با نظامی روبه‌رو هستیم که بدون در نظر گرفتن منافع عالیه‌ی کودکان، هر جا که میلش بکشد و نفع غیر اقتضا کند، سن کودکی را بالا و پایین می‌برد.
کودک‌همسری اگر چه مختص دختران نیست، اما آثار این پدیده بر دختران بسیار بیشتر و عمیق‌تر است. بارداری زودهنگام می‌تواند سلامت جسمی آن‌ها را به خطر انداخته و حتی موجب مرگشان شود».


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/2Y8Fx4h

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر


@bidarzani
🟣 بنا بر آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری زنان ۱۸ تا ۳۵ ساله در تابستان امسال به ۳۱ درصد رسیده است.

به گزارش ایسنا، مطابق با آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری زنان ۱۸ تا ۳۵ ساله که در سه ماهه نخست امسال ۲۷.۸ درصد بود؛ در تابستان سال جاری به ۳۱ درصد رسیده است.

#حق_اشتغال_زنان
#نابرابری_و_تبعیض

@bidarzani
📌برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه
|سه: مادری، انتخابی است!|

یکی از آشنایان تعریف می‌کرد وقتی برای اولین بار تست بارداری‌اش مثبت شده، ساعت‌ها برای این اتفاق ناخواسته گریه کرده است. درحالی که یک زندگی شاد کنار همسرش داشته و هر دو در مسیر رسیدن به اهداف شخصی‌شان قرار داشتند و احساس موفقیت و خوشبختی می‌کردند، باز با این حادثه‌ی ناغافل، شوکه و غمگین شده است. هر دو می‌دانستند چقدر این بچه را نمی‌خواهند و بارها در این ارتباط باهم صحبت کرده بودند. آن‌ها معتقد بودند ناخواسته بودن در این جهان درد بزرگی است و از سوی دیگر خودشان را آماده‌ی پذیرش نقشِ به غایت دشوار والد‌گری نمی‌دیدند. با بغض برایم می‌گفت ماجرا آنجا برایش دشوارتر می‌شود که دکتر زنان به خودش اجازه می‌دهد با توجه به شرایط به قول او ایده‌آل این زوج، نه تنها آن‌ها را به نگهداشتن بچه ترغیب ‌کند بلکه به آن‌ها اینطور بفهماند که هیچ راهی ندارند و ناچارند کودک را به دنیا بیاورند. زن می‌دانست که کودک را نمی‌خواهد و به هیچ وجه آمادگی لازم برای مادر شدن را ندارد اما انگار مورد سرزنش همه‌ی دنیا بود. می‌ترسید این درد را با کسی به اشتراک بگذارد. از اینکه می‌تواند راهی امن و سالم برای سقط جنینش پیدا کند یا نه، مطمئن نبود. به زبان ساده او نمی‌توانست برای بدنش تصمیم بگیرد. او به عنوان مالک بلامنازع بدنش، نمی‌توانست بدون نگرانی و عذاب وجدان و ترس از مجازات، برای زندگی شخصی خودش تصمیم‌گیری کند. گویا باید به همه از پدر و مادرش گرفته تا قانون و مجریانش جواب بدهد و در آخر هم برچسب خودخواهی و مجرمیت را تا ابد به پیشانی بچسباند.


جرم‌انگاری سقط جنین در قانون مجازات اسلامی از یک سو و تبلیغات گسترده‌‌ی ایدئولوژیک در راستای تقدس مادرانگی و افزایش جمعیت از سوی دیگر، نشانگر نگاه ابزاری نظام حقوقی به زن و بدن زنانه است. در حقیقت گویی این نظام، برای بدنِ زنانه کارکرد دیگری جز حمل نسل آینده، متصور نیست. ممنوعیت سقط جنین به طور مطلق در اسناد حقوق بشری، از انواع نقض حقوق بشر قلمداد می‌شود. این موضوع ارتباط مستقیمی با حق بر بدن یا به تعبیر بهتر خودمختاری افراد دارد. به این معنا که تنها تصمیم‌گیرنده‌ برای یک بدن، صاحب آن بدن است نه اطرافیان، قوانین و یا عرف‌های خانوادگی-اجتماعی. از سوی دیگر این موضوع با حق بر حریم خصوصی افراد نیز در ارتباط است؛ با این توضیح که تصمیم‌گیری برای والد شدن، امری توافقی و خصوصی میان زوجین است و دخالت بیرونی از سوی نهادهای قدرت در این امر، نقض حریم خصوصی افراد تلقی می‌شود.


#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3mGBtBz


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 طرح ارتجاعی «جوانی جمعیت» و کنترل بدن زنان


‏این گزارش به جمع‌آوری وسایل رایگان پیشگیری از بارداری از خانه‌های بهداشت در جهت افزایش جمعیت پرداخته که زندگی بسیاری از زنان را در مناطق کم‌برخوردار تحت‌تأثیر قرار داده؛ چند بهورز و پزشک که بیشتر در مناطق محروم خدمت می‌کنند به «زنان امروز» از این تاثیرها می‌گویند.

‏یکی از ماماها می‌گوید تمام آموزش‌‌های پیشگیری از بارداری هم ممنوع شده و حتی گفته‌اند نباید عکس یا پوستری که درباره پیشگیری از بارداری به مردم آموزش می‌دهد بر دیوارهای مراکز درمانی و خانه‌های بهداشت باشد.
این ماما می‌گوید بر اساس دستورالعمل وزارت بهداشت به آنها اعلام شده که ‏به زنان بالای ۳۵ سال بگویند یک سال بعد از زایمان و به زنان زیر ۳۵ سال بگویند شش ماه بعد از زایمان باردار شوند.
اما حامد برکاتی، مدیرکل دفتر سلامت جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با زنان امروز، معتقد است افزایش جمعیت با اقداماتی مثل ممنوع کردن ارائه رایگان وسایل پیشگیری از بارداری ‏حاصل نخواهد شد: «موقعی که اقلام رایگان از سیستم حذف شد نرخ باروری ما ۱/۸ درصد بود. امروز کمتر از ۱/۷ درصد است و با همین سرعت کاهش پیدا می‌کند.»

بهورز خانه بهداشت دشتستان بوشهر می‌گوید بعضی از زنانی که حالا به خانه‌های بهداشت می‌آیند تا شاید بتوانند کاری برای جلوگیری از ‏بچه‌دار شدنشان بکنند از بارداری‌های متوالی خسته‌اند. میثم گنجعلی، پزشک زابلی هم می‌گوید که میزان بارداری در سنین خیلی پایین و بالا در سیستان و بلوچستان زیاد است: «مثلاً مادرانی داریم که با ۱۸ سال سن زایمان چهارم یا پنجمشان را انجام میدهند، یا مادرانی ۱۲ ساله داریم.»

‏آن‌طور که بهورز یکی از روستاهای گیلان می‌گوید، پیش از ابلاغ دستورالعمل وزارت بهداشت به خانه‌های بهداشت، گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال برای بارداری زنان در نظر گرفته شده بود، اما حالا گروه سنی ۱۰ تا ۵۴ سال برای بارداری اعلام شده است. اما حامد برکاتی می‌گوید دستورالعمل این نیست که ‏بگوییم برای ترویج بارداری سن ۱۰ سال در نظر گرفته شود. زنان ۱۰ تا ۵۴ سال گروهی‌اند که می‌شود به آنها مشاوره داد. و هر کسی مراجعه کند و مشاوره بخواهد، به شرط اینکه متأهل باشد، به او مشاوره داده می‌شود.

امیرحسین بانکی‌پور، رئیس کمیسیون ویژه جمعیت و تعالی خانواده مجلس، ‏در گفتگو با زنان امروز، آمار روزانۀ سقط جنین را در ایران نزدیک به دوهزار مورد می‌داند، یعنی سالانه ۷۰۰ هزار مورد. به گفته او قانون جوانی جمعیت می‌خواهد جلوی این سقط‌ها را بگیرد.
و یکی از ماماها که سالها در خانه بهداشت کار کرده می‌گوید هزینه سقط جنین بالاست: ‏«قبلاً با ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان می‌شد سقط کرد، اما الان ۶ تا ۷ میلیون تومان هزینه می‌برد. چون برای مطب‌ها هم درباره سقط جنین جرم‌انگاری شده است، بسیاری از دکترها دیگر این کار را انجام نمی‌دهند.»

#طرح_جوانی_جمعیت
#کنترل_بدن_زنان
#حق_باروری_آگاهانه
#حق_سقط_جنین_امن

▪️گزارش الهه محمدی در مجله «زنان امروز»


@bidarzani
🟣 #بیدارزنی : گرافیتی با موضوع پایان خشونت علیه زنان در هندوراس

طبق گزارش یونیسف، حدود ۱۵ میلیون دختر نوجوان در فاصله سنی ۱۵ تا ۱۹ سال در هندوراس، کامرون و بنگلادش از خشونت‌های جنسی به اشکال مختلف مورد آسیب قرار می‌گیرند. همچنین آمار بالای زن‌کشی و آزارهای خیابانی، طیف وسیعی از فمینیست‌های تگوسیگالپا (پایتخت هندوراس) را با محوریت مبارزه، مقاومت و پایان دادن به اشکال مختلف خشونت علیه زنان، متحد کرده است.

#بیست_و_پنج_نوامبر

@bidarzani
در چنین روزی، ۱۳ آبان ۱۳۹۱، ستار بهشتی کارگر و وبلاگ‌نویس به قتل رسید. پلیس فتا ستار را در تاریخ ۹ آبان به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکه‌ی اجتماعی و فیس‌بوک» بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل کرد. او که در بازجویی به شدت توسط پلیس فتا شکنجه شد، به علت آسیب‌های ناشی از همان شکنجه‌ها درگذشت و پیکر او در گورستان رباط کریم به خاک سپرده شد. گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، برای دادخواهی فرزند خود و حمایت از فعالین سیاسی و مدنی و خانواده‌های کشته‌شدگان وقایع مختلف سیاسی مشغول مقاومت و کنشگری است.


@TarTaKar
🟣 به گزارش خبرگزاری هرانا، در سالروز کشته شدن ستار بهشتی؛ گوهر عشقی و سحر بهشتی، مادر و خواهر ستار بهشتی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده‌اند.

بنا بر این گزارش، ماموران امنیتی ساعت ۲۲:۲۰ دقیقه چهارشنبه دوازدهم آبان‌ماه با «یورش» به منزل سحر بهشتی ‌ضمن بازرسی و جمع آوری لوازم ارتباطی آنان، «اعضای خانواده» ستار بهشتی را بازداشت کردند. همچنین مصطفی اسلامی همسر سحر بهشتی که به رفتار ماموران با همسر و مادر همسرش اعتراض کرده بود، نیز «مورد ضرب و‌شتم شدید قرار» گرفت و بازداشت شده است.

همچنین بنا بر گزارش خبرگزاری هرانا، ۷ نفر از فعالان مدنی، روز گذشته بر سر مزار ستار بهشتی واقع در آرامستان “امام زاده محمد تقی” شهرستان رباط کریم گرد هم آمده بودند که پس از بازگشت، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

@bidarzani
🟣 با سبد معیشت ۱۱ میلیون و ۴۷۹ هزار تومانی، دستمزد ۱۴۰۰ (آن هم در صورت وجود اشتغال و ضمانت پرداخت حقوق) فقط تا ۱۰ روز ماه کافی است

داده‌های رسمی مرکز آمار نشان می‌دهد که نرخ تورم دوازده ماهه منتهی به مهرماه ١٤٠٠ برای خانوارهای کشور به عدد ٤٥,٤ درصد رسیده است.

به گزارش ایلنا، بیشترین نرخ تورم دوازده ماهه مربوط به استان ایلام (٥٣.٣ درصد) و کمترین آن مربوط به استان قم (٤٠.٩ درصد) است. در مهرماه ١٤٠٠ عدد شاخص کل برای خانوارهای کشور به ٣٦٤,١ رسید که نسبت به ماه قبل ٣.٧ درصد افزایش داشته است. در این ماه بیشترین نرخ تورم ماهانه خانوارهای کشور مربوط به استان‌های گیلان و کرمان بوده است.

در این میان، نرخ سبد معیشت خانوار در مهرماه به یازده میلیون و ۴۷۹ هزار تومان رسیده است؛ این محاسبات نشان می‌دهد که هزینه خوراکی‌ها به تنهایی به مرز حداقل دستمزد ۴ میلیون تومانی رسیده است؛ در واقع حداقل مزد و مستمری فقط برای تامین هزینه‌های خوراکی یک خانوار متوسط ۳.۳ نفره کفاف می‌دهد، آنهم به شرطی که تنها یک وعده غذای گرم روزانه مصرف کنند و دو وعده (صبحانه و شام) را به غذای سرد و اصطلاحاً سردستی اکتفا نمایند.

@bidarzani
🟣 کنفرانس بین المللی مارکسیسم و فمینیسم

کنفرانس بین المللی فمینیست مارکسیستی در تاریخ ۱۱ـ۱۳ نوامبر، به صورت آنلاین و رایگان و با حضور فمینیست ها و پژوهشگرانی چون سیلویا فدریچی، نانسی فریزر، تیتی باتاچاریا، لورنا کابنال،کریستین دلفی، آنا سیسیلیا دینرستین، فریگا هاگ، اوچی کوریل، ژوول فاکت، الزا دورلن و دیلار دیریک برگزار خواهد شد.

ایده کنفرانس بین‌المللی مارکسیستی-فمینیستی ابتدا توسط بخش فمینیستی مؤسسه نظریه انتقادی برلینر به منظور گفتگو پیرامون جامعه‌شناس و فیلسوف آلمانی فریگا هاگ به وجود آمد و از آن زمان تا کنون به‌طور مداوم دنبال شده است. این کنفرانس برای اولین بار در سال ۲۰۱۵ در آلمان، سپس در سال ۲۰۱۶ در وین و برای سومین کنگره خود در سال ۲۰۱۸ در سوئد برگزار شد. چهارمین کنگره از این سری کنفرانس های بین المللی به صورت آنلاین (در زووم و لایو فیس بوک) در تاریخ های ۱۱، ۱۲ و ۱۳ نوامبر ۲۰۲۱ برگزار خواهد شد.

لینک دسترسی به سایت کنفرانس (به روزرسانی خواهد شد) :
https://marxfemconference.com/


collective98@riseup.net
@collective98

@bidarzani
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه

|چهار: حجاب اجباری؛ تطهیر جامعه یا تحقیر زنان؟|

حراست‌های دادگاه چشم‌های تیزی دارند، مثل یک دستگاه فوق حرفه‌ای همه چیز را در کسری از ثانیه می‌بینند. در فاصله‌ی کنار زدن پرده‌ی در اول تا رسیدن به در دوم، سرجمع سه قدم هم نمی‌شود. در آن شلوغی پررفت‌وآمد دادگاه‌ها، آدم با خودش فکر می‌کند چه کسی مرا نگاه می‌کند. اینجاست که صدای حراستی‌ها جواب سوالت را می‌دهد. یا می‌گویند روسری‌ات را بکش جلو، یا دکمه‌های مانتوات را ببند، یا چرا مچ پاهایت بیرون است، و این قبیل واکنش‌ها! جلسه هر لحظه ممکن است شروع شود. شب را از اضطراب چنین روزی نخوابیده‌ای و حالا باید اینطور بی‌معنا، سوال‌پیچ شوی! خیلی وقت‌ها با یک چَشم گفتنِ الکی بیخیال می‌شوند. اما دیده‌ایم زمان‌‌هایی را که تا پوششت را به حد و اندازه‌ی مطلوبشان نرسانی، اجازه‌ی عبور نمی‌دهند.
این چند خط تنها بخشِ کوچکی از تحقیرِ هر روزه‌ی زنان در یکی از ادارات رسمی این کشور است. صبح زود و وقت غروب هم ندارد...

این اواخر شاهد بودیم که پیامک‌ها رندومی و بدون ضبط و ثبت دوربین‌ها ارسال شده بود و هیچ دلیلی برای اثبات جرم نزد مدعیان وجود نداشت. از سوی دیگر پلیس امنیت اخلاقی صلاحیت احضار متهمان را ندارد. مطابق نص صریح قوانین احضار فقط و فقط توسط دادسرا یا دادگاه ممکن است. همچنین این رویه مخالفتی آشکار با اصل شخصی بودن مجازات، اصلی پذیرفته شده در تمام نظام‌های حقوقی دنیا، دارد؛ به این معنا که پیامک اعلام جرم برای صاحب خودرو ارسال می‌شود در حالی که در بسیاری از موارد خود وی مرتکب این جرم کذایی نشده است. همچنین ارسال پیامک دوم مبنی بر توقیف خودرو نیز امری عجیب، شگفت‌انگیز و برخلاف اصول دادرسی کیفری است. چطور ممکن است نهادی که اساسا صلاحیت ورود به این جرم را ندارد، بدون مدرک مشخص، شخصی غیر از مجرم را احضار کند و پس از ده روز بدون تشکیل هیچ جلسه‌ی رسمی و طی تشریفات قانونی، مجازاتی نظیر توقیف خودرو را بر وی تحمیل کند؟
اینجاست که می‌توان گفت حجاب بیش از آنکه یک موضوع شرعی باشد، امری امنیتی است و تلاش‌های مذبوحانه‌ی این سال‌ها برای تحمیل حجاب به زنان، در راستای قدرت‌نمایی سیاسی و ایدئولوژیک بوده است. در حقیقت متولیان تعمیق فرهنگ حجاب به دنبال تحقیر عمومی زنان و استمرار سرکوب آن‌ها هستند. به تعبیر خودشان حجاب نخستین سنگری است که اگر شکست خورد، تن‌دادن به سایر مسائل اجتناب‌ناپذیر می‌شود.


#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:


https://bit.ly/3nUH2vS


@bidarzani
▫️ مارکسیسم و فمینیسم

نوشته‌ی: مارتا ای. خیمه‌نس
ترجمه‌ی: فرزانه راجی

‏4 نوامبر2021‏

🔸 فمینیسم همانا مبارزه با تبعیض جنسیتی، یا اقدامات و ایدئولوژی‌های تبعیض‌آمیز اجتماعی است که منجر به برتری مردان و ستم بر زنان می‌شود. تبعیض جنسیتی به‌عنوان شکلی از ستم اجتماعی پدیده‌‌ای مدرن نیست. به نقل از مارکس و انگلس می‌توان تصریح کرد که تاریخِ تمامی جوامعِ تاکنون موجود، تاریخ مبارزات طبقاتی و مبارزات جنسیتی است زیرا وجود طبقات پیش‌فرضِ مالکیت خصوصی بر ابزار تولید، تک‌همسری و بنابراین تبعیض جنسیتی است. وجود تبعیض جنسیتی در سراسر تاریخ، به سادگی ویژگی جهانشمولِ همه‌ی جوامع یا ماحصل تفاوت‌های ذاتی بین دوجنس مسلم انگاشته شده است. این امر هم‌چنین توضیح می‌دهد که چرا امروز زنان برای فهمیدن مظاهر فعلی این تبعیض در صدد درک ریشه‌های تاریخی آن هستند. در علوم اجتماعی تفهیم تبعیض جنسیتی بستگی دارد به مفروضات اساسی درباره‌ی طبیعت انسان، جامعه و روابط‌شان که مبنای نظریه‌های رایج درباره‌ی جامعه و رفتار اجتماعی هستند؛ نظریه‌هایی که براساس تاکیدشان بر طبیعتِ انسان یا جامعه، متفاوت می‌شوند. اگر اولویت با ذات انسان باشد، افراد دارای صفاتی ذاتی هم‌چون خودخواهی، رقابت‌جویی و منفعت‌طلبی تلقی می‌شوند. در نتیجه روابط و نهادهای اجتماعی به‌عنوان ماحصل این صفات فردی مورد توجه قرار می‌گیرند. مردان و زنان در این بافتار واجد صفات ذاتی‌ای در نظر گرفته می‌شوند که آن‌ها را از یکدیگر متفاوت می‌کند. به عنوان مثال، درحالی که مردان پرخاشگر، قوی، ابزارگرا و غیره‌اند، زنان ضعیف، مطیع، احساساتی، تغذیه‌کننده و غیره‌ هستند. تفاوت‌های جنسیتی در قدرت و مشارکت اجتماعی هم‌چون پیامدهای این تفاوت‌های ذاتی بین دو جنس تصور می‌شوند. وقتی تاکید بر جامعه باشد، افراد به عنوان لوح‌هایی سفید و خالی تلقی می‌شوند، ماحصل فرآیند اجتماع‌پذیری که آنان را در واقعیتِ اجتماعی اجباری و قدرتمند ادغام می‌کند. تبعیض جنسیتی در این بافتار به عنوان ماحصل سازمان اجتماعی پدید می‌آید؛ مردان و زنان متفاوتند و قدرت و مشارکت اجتماعی متفاوت دارند زیرا جامعه‌پذیری آنان متفاوت است. بنابراین الگوهای جامعه‌پذیری بر حسب نیازهای اجتماعی و/ یا تمایزِ فرایندهایِ کارکردی و تقسیم کار توضیح داده می‌شوند.

🔸علوم اجتماعی از دیدگاه مارکسیستی، تبیین‌های ایده‌آلیستی و ماتریالیستیِ متضادی درباره‌ی تبعیض جنسیتی ارائه می‌کنند که مانع ترکیب آن‌ها در تبیین‌هایی نمی‌شود که هردو عامل اجتماعی و فردی را در نظر بگیرد. مارکسیسم از دوگانگی بین صفات ذاتی و اکتسابی فراتر می‌رود و به‌جای آن این مفهوم را مطرح می‌کند که «انسان مجموعه‌ی مناسبات اجتماعی‌ است.»

🔸 این مفهوم، اساس نظریه‌ی مارکسیستی درباره‌ی طبیعت انسان است؛ مفهومی که طبیعت تک‌افتاده‌ی انسان را نفی کرده و وحدت لاینفک بین افراد و محیط‌های طبیعی و اجتماعی آنان را تایید می‌کند. مارکسیسم مطرح می‌کند که نه افراد را می‌توان جداگانه بررسی کرد نه محیط طبیعی و اجتماعی‌شان، هم‌چون چیزهایی فی‌نفسه‌ که با یکدیگر «تعامل» دارند یا «علت» و «معلول»‌ دیگری هستند. کانون نظری از انتزاعات «اشخاص» و «محیط» (طبیعی و اجتماعی) به فرآیندهایی تغییر جهت می‌دهد که به‌واسطه‌ی آن‌ها افراد، طبیعت و جامعه به اشکال عینی مشخص خود دست می‌یابند. این فرآیندها تاریخاً مشخص‌اند و می‌توان آن‌ها را برای اهداف تحلیلِ علمی تشخیص داد. کلیدِ فهم تبعیض‌ جنسیتی در این بافتار مبتنی است بر کاوشِ شکل‌های تاریخاً خاص آن درون شیوه‌های مشخص تولید. بنابراین، امروزه پیش‌فرضِ درک و مفهوم‌سازیِ تبعیض جنسیتی همانا درکِ جایگاه آن درون شیوه‌ی تولید سرمایه‌داری است.

🔸 این فصل ادای سهمی است در تکوینِ تحلیلی مارکسیستی از ریشه‌های سرمایه‌دارانه‌ی تبعیض جنسیتی و معنا و مفهوم تغییرات در وضعیت کنونی و آینده زنان براساس آنچه این تجزیه و تحلیل نشان می‌دهد...

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:‏

https://wp.me/p9vUft-2AT

#مارتا_ای_خیمه‌نس #فرزانه_راجی
#فمینیسم #مارکسیسم #سرمایه‌داری

🖋@naghd_com

@bidarzani
🟣 فیلمی دربرابر ناقص‌سازی جنسی زنان


«زنان همه عزادارند و به دلیل پیامدهای ناشی از بریدن اندام تناسلی آگاه و متحد شده‌اند و وقتی بزرگان برمی‌گردند با فریاد «مثله‌سازی اندام جنسی بس است» از آنها استقبال می‌کنند».

▪️موولاد (حفاظت جادویی) فیلمی از نویسنده و کارگردان سنگالی، عثمان سمبن است که در سال ۲۰۰۴ منتشر شد. این فیلم به موضوع مثله‌سازی اندام جنسی زنان (female genital mutilation) می پردازد، یک عمل رایج در تعدادی از کشورهای آفریقایی، از مصر تا نیجریه و در برخی نقاط ایران از جمله مناطقی از جنوب، جنوب غربی و غرب ایران.

این فیلم محصول مشترک شرکت‌هایی از چندین کشور فرانسوی زبان بود: سنگال، فرانسه، بورکینافاسو، کامرون، مراکش و تونس. فیلم که در روستای دورافتاده جریسو، بورکینافاسو فیلمبرداری شده است و روایت آن در مخالفت با این عمل است، زنی روستایی به نام کول را به تصویر می‌کشد که از moolaadé (حفاظت جادویی) برای محافظت از دخترش و گروهی از دختران جوان‌تر استفاده می‌کند. او با مخالفت اهالی روستا مواجه است که معتقد به لزوم بریدن اندام تناسلی زنانه هستند که به آن «تطهیر» می‌گویند. این آخرین فیلم سمبن قبل از مرگش در سال ۲۰۰۷ بود.

کول دومین زن از سه همسر شوهرش است، مردی معتدل و آرام‌تر از بسیاری دیگر از ساکنان روستا. دخترش آماساتو نامزد کرده است بدون انجام عمل ناقص‌سازی اندام جنسی‌اش که در سنت محلی پیش نیاز ازدواج تلقی می‌شود. همین موضوع باعث تحقیر او توسط روستاییان شده است. به همین دلیل آماساتو درخواست می‌کند که اندام تناسلی‌اش را قطع کنند تا موقعیت اجتماعی و پذیرش ازدواجش را تضمین کند. کول به دخترش توضیح می‌دهد که نمی‌خواهد او به سرنوشت کول دچار شود. اولین دلیل او این است که عمل پیامدهای ناگوار زیادی دارد و می‌تواند کشنده باشد. دلیل بزرگتر این است که کول قبل از آماساتو دو بارداری ناموفق داشت که باعث درد شدید جسمی و روحی او شد و تقریباً کشنده بود. دلیل دیگر آمیزش جنسی دردناک بدون هیچ لذت جنسی بود. در صحنه‌ای نشان می دهد که چطور آمیزش جنسی با همسرش برای او دردناک است و او مدام انگشت حلقه‌اش را که نماد ازدواجش است، گاز می‌گیرد و حتی وقتی از انگشتش خون می‌آید جرأت گفتن یک کلمه را ندارد...


فیلم با زیرنویس فارسی را می توانید از این پست دانلود کنید: ‌ https://t.me/Film_Quarterly/1861


ادامه‌ی متن در لینک زیر:

https://bit.ly/3mJ1e4m


@bidarzani
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان

یک ماه؛ سی بزنگاه

|پنج: من تنها مالک بدنم هستم!|


مالکیت بر بدن به معنای دارا بودن قدرت و اراده‌ی تصمیم‌گیری برای بدن خود بدون ترس از خشونت یا دور از سلطه‌ی دیگری، یکی از حقوق مسلم تمام افراد بشر است. قوانین و عرف‌هایی نظیر ناقص‌سازی اندام جنسی، عدم دسترسی و نداشتن حق استفاده از روش‌های پیشگیری از بارداری، آزمایش بکارت، نداشتن حق سقط جنین و پوشش اجباری همگی مستقیما حق بر بدن افراد را زیر سوال می‌برند. مطابق گزارش صندوق جمعیت ملل متحد(UNFPA) نیمی از زنان دنیا قدرت تصمیم‌گیری نسبت به بدنشان را ندارند! برای نمونه در ۲۰ کشور دنیا زنان مجبورند با متجاوز خود ازدواج کنند و یا اینکه در ۴۳ کشور دنیا تجاوز در ازدواج جرم‌انگاری نشده است.
بدن ما با هر ساختار و گرایش جنسی، جز سکس بی‌شمار کارکرد دیگر دارد. سکس تنها یکی از قابلیت‌های این پیکره است. هر فرد دارای مالکیت تام و مطلقه نسبت به بدن خود است. به کارگیری سویه‌ی جنسی بدن تنها و تنها در اختیار صاحب آن بدن است. تقلیل و انحصار بدن زنانه به دنیای سکس و لذت‌های جنسی، به نوعی دلالت بر بردگی بدن زنانه دارد. در این فرایند بدن زنان به سان یک نمایشِ خیابانیِ رایگان، مدام در معرض قضاوت، تشویق و یا سرزنش دیگران است؛ گویی زن ناخواسته بدنش را به دوش می‌کشد و دیگران را به این تئاتر تحمیلی دعوت می‌کند.
در این جریان صنعت زیبایی، دنبال کردن الگوهایی ثابت از زیبایی را تشویق و حتی تکلیف می‌کند. زنان گرفتار یک رقابت اجباری در راستای سکسی‌تر شدن می‌شوند. سلطه بر بدن‌ها به عنوان نقض حق خودمختاری افراد مانند سایر انواع خشونت، مردان و دگرباشان را نیز تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. معیارهای دیکته‌شده‌ی زیبایی و متمرکز کردن افکار بر بعدِ جنسی و سکسی بدن انسان، همه را درگیر یک فرایند فرسایشی می‌کند؛ در این فرایند همه قربانی هستند.

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3mMNSUD


#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر

@bidarzani
🟣 فروزان صافی یکی از فعالان حقوق زنان کشته شده به دست طالبان

چندی پیش ‏چهار زن جوان از فعالان جامعه مدنی در شهر مزار شریف از سوی طالبان تیرباران شدند. جسدهای این زنان از گودالی در شهرک خالد بن ولید در مرکز شهر مزار شریف پیدا شد.

یک فعال زنان ۲۹ ساله و مدرس اقتصاد به نام فروزان صافی در شمال افغانستان مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شده است. به نظر می‌رسد این اولین مرگ شناخته شده یک مدافع حقوق زنان از زمان به قدرت رسیدن طالبان از تقریباً سه ماه پیش باشد.

ریتا، خواهر فروزان که پزشک است، می‌گوید:

«جسد فروزان پس از ناپدید شدن او در ۲۰ اکتبر، در سردخانه شهر مزارشریف شناسایی شد. ما او را از روی لباسش شناختیم. گلوله ها صورت او را از بین برده بودند. زخم‌های گلوله‌ای روی سر، قلب، سینه، کلیه‌ها و پاهای او وجود داشت، زخم‌هایی غیر قابل شمارش.»

زهرا، یکی دیگر از سازمان‌دهندگان تظاهرات که به دلیل نگرانی‌های امنیتی با نام مستعار با گاردین صحبت کرده، می‌گوید که در آخرین تظاهرات در مزارشریف علیه حکومت طالبان با فروزان همراه‌ بوده است.

منبع: رادیو زمانه

#طالبان #ارتجاع

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان

یک ماه؛ سی بزنگاه

|شش: زنان علیه زنانگی|

نویسنده: مهسا غلامعلی‌زاده

به جرأت می‌توان گفت یکی از تلخ‌ترین روایت‌های خشونت علیه زنان که این اواخر تیتر رسانه‌ها شد، قصه‌های هولناکی بود که #سپیده_قلیان از بند نسوان زندان بوشهر تعریف کرد. این قصه‌ها تنها گوشه‌ای از فاجعه‌ای است که در زندان‌‌های زنان اتفاق می‌افتد. به قول سپیده قلیان زندان برای زنان جایی نزدیک به آخر دنیاست. خشونت به شکلی عریان اعمال می‌شود و هر صدا و اعتراضی با خشونتی دوچندان خفه می‌شود. به قول برادرم که سرباز زندان است، گویی "زندان خدا ندارد!"
اما چرا؟ چرا زنان متهم، محکوم و زندانی خشونتی بیشتر از مردان موصوف به این صفات را تجربه می‌کنند؟
زنانگی از گذشته با صفاتی نظیر معصومیت، ملایمت، نرمی و مظلومیت گره خورده است؛ در حقیقت زنِ خوب زنی است که به سمت گناه یا جرم نمی‌رود، کارهای خشن و سخت انجام نمی‌دهد و همیشه در برابر دیگریِ زورگو، سرش پایین است. تفکیک صفات و الگوهای رفتاری بر اساس جنسیت، همان جریان کلیشه‌سازی است.
در این میان، کلیشه‌های مرتبط با سکس، اعتیاد و ارتکاب جرم بسیار مهم و قابل توجه هستند؛ این کلیشه‌ها به زبان ساده ساحت سکس، اعتیاد و جرم را ساحتی مردانه می‌دانند. به تعبیر بهتر، سکس و روابط آزاد جنسی‌، اعتیاد به مواد و الکل یا ارتکاب انواع جرایم از سوی مردان، امری پذیرفته شده است. اینجا منظور از پذیرش، بدون مجازات بودن این اعمال نیست؛ در حقیقت جامعه چنین مردانی را قضاوت ارزشی نمی‌کند. به این معنا که این رفتارها، چیزی از مردانگی مردان کم نمی‌کنند. این در حالی است که زنان به محض ورود به این عرصه‌ها، منزلت و اعتبار زنانه‌شان خدشه‌دار می‌شود. زنانی که به دنبال تعدد روابط جنسی هستند، زنانی که به مواد مخدر روی می‌آورند و زنانی که مرتکب جرم می‌شوند، زنان بی‌ارزشی هستند که نه تنها لایق مجازات بلکه سزاوار سرزنش و مستحق طرد از جامعه‌ی انسانی خواهند بود.
جرم‌شناسان فمینیست معتقدند زنان مجرم دو برابر مردان مجرم متحمل فشار اجتماعی می‌شوند. چرا که زنان با ارتکاب جرم تنها قوانین اجتماعی را نقض نکرده‌اند بلکه اساسا قواعد طبیعت را نادیده گرفته‌اند؛ قواعدی که بر معصومیت و بی‌گناهی زنان استوار است. در واقع زنان مجرم صرفا افرادی که مرتکب جرم شده‌اند و باید متحمل مجازات شوند، نیستند! این زنان علاوه بر شهروندِ جنایتکار، مادری فاسد، همسری یاغی و دختری سرکش هستند. بنابراین شایسته است از تمام گروه‌های انسانی طرد شوند؛ چیزی که سپیده قلیان به وضوح درباره‌ی ارتباط زندانیان با خانواده‌هایشان گفت، موید این موضوع است.
ما زن‌ها به صرف زن بودن مورد انواع خشونت قرار می‌گیریم! تصور کنید اگر کمی از این چهارچوب تنگِ ارزشیِ مردانه بیرون بزنیم و معتاد یا مرتکب جرم شویم چه اندازه قربانی خشونت خواهیم بود!
اعتیاد جرم نیست، تعدد روابط جنسی از نتایج حق بر بدن افراد است و ارتکاب جرم مابه‌ازای سنگینی به نام مجازات کیفری در قوانین دارد. بنابراین هیچ یک از این سه گروه مستحق ستم مضاعف نیستند. این افراد به عنوان انسان دارای حقوق و حرمتی هستند که نقض و هتک آن‌‌ها عین خشونت‌ورزی است. معتادان و مجرمان اعم از مردان و زنان دارای حقوق انسانی هستند. تا زمانی که به خشونت علیه انسان‌ها و نقض حرمت انسانی آن‌ها حساس نباشیم و به سادگی آن‌ها را به دلیل کنش‌هایی که دارند لایق خشونت بدانیم، چرخه‌ی خشونت متوقف نمی‌شود!
روایات سپیده را بخوانیم و لحظه‌ای آنچه بر سر زندانیان می‌آید را تصور کنیم؛ هیچ انسانی شایسته‌ی این اعمال و این حجم از خشونت نیست.

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر

@bidarzani