🟣 #بیدارزنی : فقر، کولبری و شرایط مرگبار مهاجرت، سوژهی تئاتر خیابانی مریوان
پانزدهمین جشنواره تئاتر خیابانی مریوان با آثاری شاخص پیرامون معیشت کارگران در کردستان، زندگی کولبران و مهاجرتهای منجر به مرگ در حال برگزاری است.
نمایش" ژانی ئاو" کاری از دانشآموختگان تئاتر بانه با موضوع مهاجرت اجباری نیروهای کار در داخل آب #دریاچه_زریبار اجرا شد.
▪️ویدئو: نمایش خیابانی «دروشکەی برسیەکان» با موضوع فقر و معیشت کارگران در کردستان، پانزدهمین جشنواره تئاتر خیابانی مریوان، ۱۴۰۰
@bidarzani
پانزدهمین جشنواره تئاتر خیابانی مریوان با آثاری شاخص پیرامون معیشت کارگران در کردستان، زندگی کولبران و مهاجرتهای منجر به مرگ در حال برگزاری است.
نمایش" ژانی ئاو" کاری از دانشآموختگان تئاتر بانه با موضوع مهاجرت اجباری نیروهای کار در داخل آب #دریاچه_زریبار اجرا شد.
▪️ویدئو: نمایش خیابانی «دروشکەی برسیەکان» با موضوع فقر و معیشت کارگران در کردستان، پانزدهمین جشنواره تئاتر خیابانی مریوان، ۱۴۰۰
@bidarzani
Forwarded from ديدبان آزار
🔻روی آوردن مردان انگلیسی به کنشگری علیه خشونت جنسیتمحور پس از قتل دو زن
🔶مردان در برابر خشونت مسئولیت دارند
🔹دیدبان آزار: متخصصان میگویند قتل سارا اورارد و سابینا نسا در انگلیس، به نقطه عطفی برای مسئولیتپذیری مردان در ارتباط با خشونت مردانه تبدیل شده است. سازمان «فراتر از برابری» در طی دو هفته پس از قتل سارا اورارد، با ۱۵۰ مرد داوطلب که تقاضای همکاری داشتند، مواجه شده است. پیش از آن میانگین پیوستن مردان به این تشکل، دو مرد در یک هفته بوده است.
🔹دنیل گینس مدیر اجرایی این سازمان میگوید روزبهروز مردان بیشتری متوجه میشوند که برای مقابله با خشونت، این که صرفا خودشان آدم خوبی باشند و خشونت نکنند، کافی نیست و تمامی مردان در مقابل خشونت مسئولند. گینس ادامه میدهد: «من هرگز مردی را ندیدم که وقتی پای شوخیهای ضدزن و جنسیتزده به میان میآید، مشارکت یا سکوت نکرده باشد. این رفتار به شوخیکننده مشروعیت میدهد و نگرشهای جنسیتزده را عادیسازی میکند و در نهایت همین نگرشهاست که به خشونت علیه زنان منجر میشود. خشونت یک طیف است و این شوخیهای بهظاهر بامزه و بیخطر، یک سر این طیف قرار میگیرد.»
🔹«مایکل کونروی»، بنیانگذار یک گروه محلی به نام «مردان عمل»، هم معتقد است: «من ممکن است به شخصه "مرد خوبی" باشم و هرگز خشونت نکنم. اما خشونت مردانه مربوط به شخص من نیست. مسئلهای جمعی است و ما همگی در مقابلش مسئولیت داریم. ما مردان هرکدام به نوعی تا خرخره در نگرشهای زنستیزانه شریکیم. پس همه موظفیم که فعالانه علیه وضع موجود فعالیت کنیم.»
🔹«دیوی تامپسون»، مدیر کارزار خیریه «روبان سفید اسکاتلند» گفت: «بسیاری از مردان میدانند که در ساعات تاریک شب و در گذرگاههای خلوت، اگر با فاصله کم پشت یک زن راه بروند ممکن است موجب ارعاب او شوند و به همین دلیل حواسشان به این موارد هست و مسیر خود را تغییر میدهند یا سرعتشان را کم میکنند. اما این اقدامات فردی کافی نیست و بار مسئولیت را از دوش آنها برنمیدارد. باید برای ایجاد فضایی تلاش کنیم که حضور یک مرد در مجاورت زن در مکانهای تاریک و خلوت رعب و وحشت ایجاد نکند.» تامپسون ادامه میدهد: «مردان باید فضاهای اجتماعی را برای مردان زنستیزی که گمان میکنند رفتارهایشان پذیرفته است، تنگ کنند. وقتی فضا از آنها گرفته شود بالاخره متوجه میشوند که رفتارهایشان عادی و مقبول نیست.»
🔹جیمز مککان، همبنیانگذار سازمان «پروژه مردان فمینیست» میگوید: «ما چارهای به جز پا به عرصه فعالیت گذاشتن نداریم. ما باید مسئولیت بپذیریم و برای تغییر تلاش کنیم.»
🔹سازمان «پروژه مردان فمینیست»، پس از به راه افتادن جنبش میتو و با هدف درگیر کردن مردان پایهگذاری شده است. این سازمان کارگاه آموزشی برای مردان برگزار میکند و برای آنها از جامعهپذیری مردسالارانه، نرمها و نقشهای جنسیتی، مردانگی سمی و ضرورت بازبینی در مردانگی غالب میگوید. البته برگزارکنندگان این کارگاهها تاکید دارند که بازبابینی در مردانگیهای مرسوم و غلبه بر سالها جامعهپذیری، فرایندی ساده و کوتاهمدت نیست اما تلاش میکنند که مردان را بر منفعتی که از مردسالاری میبرند واقف کنند و به آنها نشان بدهند که چگونه هنجارهای مردسالارانه را بازتولید میکنند، حتی اگر به طور مستقیم مرتکب خشونت علیه زنان نشده باشند.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را از لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1848/
🔶مردان در برابر خشونت مسئولیت دارند
🔹دیدبان آزار: متخصصان میگویند قتل سارا اورارد و سابینا نسا در انگلیس، به نقطه عطفی برای مسئولیتپذیری مردان در ارتباط با خشونت مردانه تبدیل شده است. سازمان «فراتر از برابری» در طی دو هفته پس از قتل سارا اورارد، با ۱۵۰ مرد داوطلب که تقاضای همکاری داشتند، مواجه شده است. پیش از آن میانگین پیوستن مردان به این تشکل، دو مرد در یک هفته بوده است.
🔹دنیل گینس مدیر اجرایی این سازمان میگوید روزبهروز مردان بیشتری متوجه میشوند که برای مقابله با خشونت، این که صرفا خودشان آدم خوبی باشند و خشونت نکنند، کافی نیست و تمامی مردان در مقابل خشونت مسئولند. گینس ادامه میدهد: «من هرگز مردی را ندیدم که وقتی پای شوخیهای ضدزن و جنسیتزده به میان میآید، مشارکت یا سکوت نکرده باشد. این رفتار به شوخیکننده مشروعیت میدهد و نگرشهای جنسیتزده را عادیسازی میکند و در نهایت همین نگرشهاست که به خشونت علیه زنان منجر میشود. خشونت یک طیف است و این شوخیهای بهظاهر بامزه و بیخطر، یک سر این طیف قرار میگیرد.»
🔹«مایکل کونروی»، بنیانگذار یک گروه محلی به نام «مردان عمل»، هم معتقد است: «من ممکن است به شخصه "مرد خوبی" باشم و هرگز خشونت نکنم. اما خشونت مردانه مربوط به شخص من نیست. مسئلهای جمعی است و ما همگی در مقابلش مسئولیت داریم. ما مردان هرکدام به نوعی تا خرخره در نگرشهای زنستیزانه شریکیم. پس همه موظفیم که فعالانه علیه وضع موجود فعالیت کنیم.»
🔹«دیوی تامپسون»، مدیر کارزار خیریه «روبان سفید اسکاتلند» گفت: «بسیاری از مردان میدانند که در ساعات تاریک شب و در گذرگاههای خلوت، اگر با فاصله کم پشت یک زن راه بروند ممکن است موجب ارعاب او شوند و به همین دلیل حواسشان به این موارد هست و مسیر خود را تغییر میدهند یا سرعتشان را کم میکنند. اما این اقدامات فردی کافی نیست و بار مسئولیت را از دوش آنها برنمیدارد. باید برای ایجاد فضایی تلاش کنیم که حضور یک مرد در مجاورت زن در مکانهای تاریک و خلوت رعب و وحشت ایجاد نکند.» تامپسون ادامه میدهد: «مردان باید فضاهای اجتماعی را برای مردان زنستیزی که گمان میکنند رفتارهایشان پذیرفته است، تنگ کنند. وقتی فضا از آنها گرفته شود بالاخره متوجه میشوند که رفتارهایشان عادی و مقبول نیست.»
🔹جیمز مککان، همبنیانگذار سازمان «پروژه مردان فمینیست» میگوید: «ما چارهای به جز پا به عرصه فعالیت گذاشتن نداریم. ما باید مسئولیت بپذیریم و برای تغییر تلاش کنیم.»
🔹سازمان «پروژه مردان فمینیست»، پس از به راه افتادن جنبش میتو و با هدف درگیر کردن مردان پایهگذاری شده است. این سازمان کارگاه آموزشی برای مردان برگزار میکند و برای آنها از جامعهپذیری مردسالارانه، نرمها و نقشهای جنسیتی، مردانگی سمی و ضرورت بازبینی در مردانگی غالب میگوید. البته برگزارکنندگان این کارگاهها تاکید دارند که بازبابینی در مردانگیهای مرسوم و غلبه بر سالها جامعهپذیری، فرایندی ساده و کوتاهمدت نیست اما تلاش میکنند که مردان را بر منفعتی که از مردسالاری میبرند واقف کنند و به آنها نشان بدهند که چگونه هنجارهای مردسالارانه را بازتولید میکنند، حتی اگر به طور مستقیم مرتکب خشونت علیه زنان نشده باشند.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را از لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1848/
هرس واچ | دیدبان آزار
مردان در برابر خشونت مسئولیت دارند
متخصصان میگویند قتل سارا اورارد و سابینا نسا در انگلیس، به نقطه عطفی برای مسئولیتپذیری مردان در ارتباط با خشونت مردانه علیه زنان تبدیل شده است. تشکلهای مقابله با خشونت علیه زنان با خیل عظیمی از مردان داوطلب همکاری مواجه شدهاند و میگویند باید از
بيدارزنى
Photo
📌 پرونده ویژه: ۲۵ نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان
#بیدارزنی : صحبت از ایستادگی و پایان دادن به خشونت علیه زنان، ما را با مجموعهای از عوامل سیاسی، نهادهای قانونگذار و اجرایی، تعاریف ایدئولوژیک از «زن» و «حقوق زن» و پیوند آن با گزارههای مذهبی و سنتی روبهرو میسازد.
طی سالهای گذشته، افزایش رویهی «زنکشی»، «قتلهای موسوم به قتل ناموسی» و «خودسوزی و خودکشی زنان به دلیل فقر و خشونت»، سرآمدی بر دیگر وجوه خشونت علیه زنان بوده است. جنایاتی که یکی از نمودهای افزایش خشونت بیحد قضایی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی علیه زنان است. در این میان آمار بالای اجبار به ازدواج کودکان و گسترش حداکثری فقر، حق تحصیل، حق کودکی و حق زندگی کودکان را با نابودی مطلق روبهرو کرده است. از ابتدای سال ۹۹ تا به امروز، رویهی «خشونتهای ناموسی» و «خودسوزی و خودکشی زنان به دلیل فقر، آزار و تبعیض» با شدتی حداکثری در جریان است و اخبار آن به تیتر ثابت هفتگی و یا بعضا روزانه تبدیل شده است. هر سال بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ زن در ایران با بهانههایی نظیر دفاع از آبروی خانواده، کشته میشوند. فاجعهای که امسال با افزایش این آمار در جریان است.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، بررسیهای یک مطالعه درباره شیوع خشونت خانگی علیه زنان در پنج شهر تهران، مشهد، تبریز، شیراز و اهواز نشان داده است که حدود ۷۷ درصد از زنان حداقل یک نوع خشونت را دوران قرنطینه همهگیری کرونا تجربه کردهاند. بررسیهای این مطالعه نشان داد که از بین پنج هزار و ۳۱۷ زن، چهار هزار و ۱۰۷ نفر (۷۷.۲ درصد) حداقل یکی از انواع خشونت را در دوران قرنطینه تجربه کرده بودند که از این میان، ۹۱.۲ درصد «خشونت روانی»، ۶۵.۸ درصد «خشونت جسمی»، ۴۲.۶ درصد «خشونت جنسی» و ۳۸.۲ درصد خشونت منجر به «صدمه» را تجربه کردند.
در ایران، آمار دقیقی از میزان آزارهای خیابانی در دست نیست، اما طبق آخرین گزارش خبرگزاری ایمنا در تاریخ ۲۲ آذر ۱۳۹۹، مزاحمت توسط اتومبیلهای شخصی ۹۲ درصد، مزاحمت کلامی ۹۰ درصد، مزاحمت لمسی ۷۵ درصد و مزاحمت لمسی در وسایل نقلیه ۶۳ درصد به ترتیب دارای بیشترین فراوانی هستند.
همچنین ایران، دارای رتبهی نخست خودسوزی زنان در خاورمیانه است. معاون پزشکی و آزمایشگاهی سازمان پزشکی قانونی، مسعود قادی پاشا، آمار خودکشی در سال ۹۸ را ۵۱۴۳ مورد اعلام کرده است که این تعداد نسبت به سال ۹۷، بیش از ۸ درصد افزایش داشته است. از این تعداد ۱۵۱۷ مورد مربوط به زنان بوده است.
طبق گزارشات متعدد از طرحهای بررسی خشونت خانگی علیه زنان در ایران، در بیش از ۱۸ استان کشور، اعمال محدودیتهایی نظیر منع ارتباط با دوستان و اعضای خانواده، ادامهی تحصیل، حق اشتغال زنان و مجموع فعالیتهایی که به رشد اجتماعی، فکری و فرهنگی زنان مربوط میشود، توسط همسر، پدر و قیمْ سلب و با ممانعت همراه شده است.
در این میان، خشونت قضایی و اعمال قوانین نابرابر و تبعیضآمیز در کشور، جان زنان را بازیچهی اجرایی شدن این مفاد جنسیتزده کرده و مجموع خشونتگران در نقشهای خانوادگی، اجتماعی و سیاسی، زیر چتر حمایتی این قوانین قرار میگیرند. اینها در حالی است که خبررسانی فقر و خشونت در شهرها و روستاها از سوی حاکمیت، بسیار «امنیتی» جلوه داده میشود و همزمان با افزایش تبعیضها، زنکشیها، خودسوزیهای زنان و خودکشی کودکان و نوجوانان، پرداخت موردی به این فجایع، بهعنوان تنها واکنش دولت و نهادهای ذیربط مطرح میشود.
▪️بهمناسبت ۲۵ نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان و بنا بر ضرورت پرداخت به این موارد، قصد داریم که در سایت بیدارزنی، پروندهای را به بررسی انواع موارد خشونت علیه زنان اختصاص دهیم. از شما مخاطبان سایت بیدارزنی نیز میخواهیم ما را در این راه یاری کنید و مطالب و تجربیات خود در این زمینه را برای ما ارسال و با خوانندگان این رسانه به اشتراک بگذارید.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
#بیدارزنی : صحبت از ایستادگی و پایان دادن به خشونت علیه زنان، ما را با مجموعهای از عوامل سیاسی، نهادهای قانونگذار و اجرایی، تعاریف ایدئولوژیک از «زن» و «حقوق زن» و پیوند آن با گزارههای مذهبی و سنتی روبهرو میسازد.
طی سالهای گذشته، افزایش رویهی «زنکشی»، «قتلهای موسوم به قتل ناموسی» و «خودسوزی و خودکشی زنان به دلیل فقر و خشونت»، سرآمدی بر دیگر وجوه خشونت علیه زنان بوده است. جنایاتی که یکی از نمودهای افزایش خشونت بیحد قضایی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی علیه زنان است. در این میان آمار بالای اجبار به ازدواج کودکان و گسترش حداکثری فقر، حق تحصیل، حق کودکی و حق زندگی کودکان را با نابودی مطلق روبهرو کرده است. از ابتدای سال ۹۹ تا به امروز، رویهی «خشونتهای ناموسی» و «خودسوزی و خودکشی زنان به دلیل فقر، آزار و تبعیض» با شدتی حداکثری در جریان است و اخبار آن به تیتر ثابت هفتگی و یا بعضا روزانه تبدیل شده است. هر سال بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ زن در ایران با بهانههایی نظیر دفاع از آبروی خانواده، کشته میشوند. فاجعهای که امسال با افزایش این آمار در جریان است.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، بررسیهای یک مطالعه درباره شیوع خشونت خانگی علیه زنان در پنج شهر تهران، مشهد، تبریز، شیراز و اهواز نشان داده است که حدود ۷۷ درصد از زنان حداقل یک نوع خشونت را دوران قرنطینه همهگیری کرونا تجربه کردهاند. بررسیهای این مطالعه نشان داد که از بین پنج هزار و ۳۱۷ زن، چهار هزار و ۱۰۷ نفر (۷۷.۲ درصد) حداقل یکی از انواع خشونت را در دوران قرنطینه تجربه کرده بودند که از این میان، ۹۱.۲ درصد «خشونت روانی»، ۶۵.۸ درصد «خشونت جسمی»، ۴۲.۶ درصد «خشونت جنسی» و ۳۸.۲ درصد خشونت منجر به «صدمه» را تجربه کردند.
در ایران، آمار دقیقی از میزان آزارهای خیابانی در دست نیست، اما طبق آخرین گزارش خبرگزاری ایمنا در تاریخ ۲۲ آذر ۱۳۹۹، مزاحمت توسط اتومبیلهای شخصی ۹۲ درصد، مزاحمت کلامی ۹۰ درصد، مزاحمت لمسی ۷۵ درصد و مزاحمت لمسی در وسایل نقلیه ۶۳ درصد به ترتیب دارای بیشترین فراوانی هستند.
همچنین ایران، دارای رتبهی نخست خودسوزی زنان در خاورمیانه است. معاون پزشکی و آزمایشگاهی سازمان پزشکی قانونی، مسعود قادی پاشا، آمار خودکشی در سال ۹۸ را ۵۱۴۳ مورد اعلام کرده است که این تعداد نسبت به سال ۹۷، بیش از ۸ درصد افزایش داشته است. از این تعداد ۱۵۱۷ مورد مربوط به زنان بوده است.
طبق گزارشات متعدد از طرحهای بررسی خشونت خانگی علیه زنان در ایران، در بیش از ۱۸ استان کشور، اعمال محدودیتهایی نظیر منع ارتباط با دوستان و اعضای خانواده، ادامهی تحصیل، حق اشتغال زنان و مجموع فعالیتهایی که به رشد اجتماعی، فکری و فرهنگی زنان مربوط میشود، توسط همسر، پدر و قیمْ سلب و با ممانعت همراه شده است.
در این میان، خشونت قضایی و اعمال قوانین نابرابر و تبعیضآمیز در کشور، جان زنان را بازیچهی اجرایی شدن این مفاد جنسیتزده کرده و مجموع خشونتگران در نقشهای خانوادگی، اجتماعی و سیاسی، زیر چتر حمایتی این قوانین قرار میگیرند. اینها در حالی است که خبررسانی فقر و خشونت در شهرها و روستاها از سوی حاکمیت، بسیار «امنیتی» جلوه داده میشود و همزمان با افزایش تبعیضها، زنکشیها، خودسوزیهای زنان و خودکشی کودکان و نوجوانان، پرداخت موردی به این فجایع، بهعنوان تنها واکنش دولت و نهادهای ذیربط مطرح میشود.
▪️بهمناسبت ۲۵ نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان و بنا بر ضرورت پرداخت به این موارد، قصد داریم که در سایت بیدارزنی، پروندهای را به بررسی انواع موارد خشونت علیه زنان اختصاص دهیم. از شما مخاطبان سایت بیدارزنی نیز میخواهیم ما را در این راه یاری کنید و مطالب و تجربیات خود در این زمینه را برای ما ارسال و با خوانندگان این رسانه به اشتراک بگذارید.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
📌برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه
|یک: چیستی و چرایی|
✍🏽 مهسا غلامعلیزاده
#بیدارزنی: خشونت علیه زنان (Violence against Women) یکی از مهمترین و شایعترین موارد نقض حقوق بشر در دنیاست؛ امری که وابسته به مختصات زمانی و مکانی ویژهای نیست و به صورت مستمر و مداوم در جغرافیاهای مختلف در حال وقوع است. در سال ۱۹۶۰ میلادی با دستور رهبر دیکتاتور جمهوری دومینیکن، سه فعال حقوق زنان این کشور به قتل رسیدند. در سالهای بعد فعالان حقوق زنان این روز را روز افزایش آگاهی نسبت به خشونت علیه زنان در نظر گرفتند و در نهایت در سال ۱۹۹۹ سازمان ملل متحد، ۲۵ نوامبر را به صورت رسمی، روز پایان دادن به خشونت علیه زنان اعلام کرد. به مناسبت این روز، معمولا این ماه به نوامبر نارنجی شناخته میشود؛ ماهی که در آن کشورهای مختلف برای آگاهیرسانی در ارتباط با انواع خشونت علیه زنان و راههای پایان دادن به آن، دست به اقداماتی با کموکیف متفاوت میزنند.
به این مناسبت، در این یک ماه طی سی یادداشت، از سی بزنگاهِ حقوقی که در کمین نقضِ حقوق زنان نشستهاند، میگوییم. بدیهی است مسائل زنان محدود به این موارد نیست و علل و عواملی که در این نوشتهها میآیند تنها روایتگر بخشی از حقیقت موجود هستند. این یادداشتها، با رویکردی انتقادی، نظام حقوقی ایران را بررسی میکنند. در این نوشتهها، تکیهی اصلی بر خلاها و نواقص قانونی است. به تعبیر بهتر خشونت قانونی به معنای عام آن مورد نقد و نظر ماست؛ اینکه قانونگذار به عنوان متولی اصلی تدوین و تنظیم قوانین عادلانه و منصفانه، چه اندازه در انجام این رسالت موفق بوده و در نهایت خروجی این فرایند چه مقدار از تبعیض و خشونت علیه زنان دور ایستاده، نقطهی مرکزی پرداخت این نوشتههاست.
با این مقدمه در نخستین یادداشت از چیستیِ خشونت علیه زنان میگوییم.
آنچه در تعریف خشونت (Violence) اهمیت دارد، استفاده از زور یا اجبار است. همچنین آسیبزا بودن نتیجهی خشونت نیز مهم است. به زبان ساده هر رفتاری که بدون رضایت دیگری، نسبت به او صورت گیرد و منجر به آسیب و ضرر در انواع مختلف آن شود، خشونت تلقی میشود. بدیهی است زور لزوما به مفهوم استفاده از نیروی فیزیکی نیست و اعم از انواع نرم و سخت این مفهوم است. از سوی دیگر آسیب وارد شده نیز دارای طیف متنوعی با شدت و ضعف متفاوت است.
به طور خلاصه اگر یک نفر یا یک گروه یا یک سیستم در مورد موضوعی مرتبط با ما چه به صورت مستقیم چه غیرمستقیم، رضایت ما را تماما نادیده بگیرد یا به بیان سادهتر چیزی را بر ما تحمیل کند، مرتکب خشونت علیه ما شده است.
در مورد زنان، خشونت مورد اشاره مبتنی بر جنسیت است؛ به این معنا که زنان تنها به این خاطر که زن هستند، هدف رفتارهایی قرار میگیرند که اساسا آنها را به عنوان افراد بشر نادیده میگیرد و در نهایت نیز به انواع آسیبهای جسمی، روانی، عاطفی، اقتصادی، حقوقی و ... نسبت به آنها منتهی میشود.
نکتهی قابل توجه در این زمینه، فراگیر بودن خشونت یا اختصاصی نبودن آن است؛ در حقیقت اگرچه با اختلاف زنان قربانی اصلی و اولیهی خشونت جنسیتمحور هستند اما دیگر گروههای حاضر در جوامع مثل مردان، کودکان و دگرباشان نیز از تیر این آسیبها در امان نبوده و نیستند. به همین دلیل است که علاوه بر اهمیت حقوق زنان به عنوان یک موضوع مستقل، تاثیرگذاری این پدیده بر سایر مسائل اجتماعی نیز ما را به تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان تشویق میکند.
یک ماه فرصت کمی برای بازاندیشی در باورها و رفتارهایمان نیست. هدف از نوشتن این یادداشتها، تلنگر به عادات و عرفهایی است که گاه در مقام یک قانونِ تبعیضآمیز ما را از تامل و تفکر دربارهی چیستی و چراییشان بازداشتهاند. قرار است در این کوتاهنوشتهها، بیش از آنکه پاسخهای مفصل و تحلیلی در اختیار مخاطب قرار بگیرد، روحیهی پرسشگری آنها تحریک شود.
بد نیست کمی در آنچه تا کنون حقیقت مطلق میپنداشتیم، تردید کنیم!
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
یک ماه؛ سی بزنگاه
|یک: چیستی و چرایی|
✍🏽 مهسا غلامعلیزاده
#بیدارزنی: خشونت علیه زنان (Violence against Women) یکی از مهمترین و شایعترین موارد نقض حقوق بشر در دنیاست؛ امری که وابسته به مختصات زمانی و مکانی ویژهای نیست و به صورت مستمر و مداوم در جغرافیاهای مختلف در حال وقوع است. در سال ۱۹۶۰ میلادی با دستور رهبر دیکتاتور جمهوری دومینیکن، سه فعال حقوق زنان این کشور به قتل رسیدند. در سالهای بعد فعالان حقوق زنان این روز را روز افزایش آگاهی نسبت به خشونت علیه زنان در نظر گرفتند و در نهایت در سال ۱۹۹۹ سازمان ملل متحد، ۲۵ نوامبر را به صورت رسمی، روز پایان دادن به خشونت علیه زنان اعلام کرد. به مناسبت این روز، معمولا این ماه به نوامبر نارنجی شناخته میشود؛ ماهی که در آن کشورهای مختلف برای آگاهیرسانی در ارتباط با انواع خشونت علیه زنان و راههای پایان دادن به آن، دست به اقداماتی با کموکیف متفاوت میزنند.
به این مناسبت، در این یک ماه طی سی یادداشت، از سی بزنگاهِ حقوقی که در کمین نقضِ حقوق زنان نشستهاند، میگوییم. بدیهی است مسائل زنان محدود به این موارد نیست و علل و عواملی که در این نوشتهها میآیند تنها روایتگر بخشی از حقیقت موجود هستند. این یادداشتها، با رویکردی انتقادی، نظام حقوقی ایران را بررسی میکنند. در این نوشتهها، تکیهی اصلی بر خلاها و نواقص قانونی است. به تعبیر بهتر خشونت قانونی به معنای عام آن مورد نقد و نظر ماست؛ اینکه قانونگذار به عنوان متولی اصلی تدوین و تنظیم قوانین عادلانه و منصفانه، چه اندازه در انجام این رسالت موفق بوده و در نهایت خروجی این فرایند چه مقدار از تبعیض و خشونت علیه زنان دور ایستاده، نقطهی مرکزی پرداخت این نوشتههاست.
با این مقدمه در نخستین یادداشت از چیستیِ خشونت علیه زنان میگوییم.
آنچه در تعریف خشونت (Violence) اهمیت دارد، استفاده از زور یا اجبار است. همچنین آسیبزا بودن نتیجهی خشونت نیز مهم است. به زبان ساده هر رفتاری که بدون رضایت دیگری، نسبت به او صورت گیرد و منجر به آسیب و ضرر در انواع مختلف آن شود، خشونت تلقی میشود. بدیهی است زور لزوما به مفهوم استفاده از نیروی فیزیکی نیست و اعم از انواع نرم و سخت این مفهوم است. از سوی دیگر آسیب وارد شده نیز دارای طیف متنوعی با شدت و ضعف متفاوت است.
به طور خلاصه اگر یک نفر یا یک گروه یا یک سیستم در مورد موضوعی مرتبط با ما چه به صورت مستقیم چه غیرمستقیم، رضایت ما را تماما نادیده بگیرد یا به بیان سادهتر چیزی را بر ما تحمیل کند، مرتکب خشونت علیه ما شده است.
در مورد زنان، خشونت مورد اشاره مبتنی بر جنسیت است؛ به این معنا که زنان تنها به این خاطر که زن هستند، هدف رفتارهایی قرار میگیرند که اساسا آنها را به عنوان افراد بشر نادیده میگیرد و در نهایت نیز به انواع آسیبهای جسمی، روانی، عاطفی، اقتصادی، حقوقی و ... نسبت به آنها منتهی میشود.
نکتهی قابل توجه در این زمینه، فراگیر بودن خشونت یا اختصاصی نبودن آن است؛ در حقیقت اگرچه با اختلاف زنان قربانی اصلی و اولیهی خشونت جنسیتمحور هستند اما دیگر گروههای حاضر در جوامع مثل مردان، کودکان و دگرباشان نیز از تیر این آسیبها در امان نبوده و نیستند. به همین دلیل است که علاوه بر اهمیت حقوق زنان به عنوان یک موضوع مستقل، تاثیرگذاری این پدیده بر سایر مسائل اجتماعی نیز ما را به تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان تشویق میکند.
یک ماه فرصت کمی برای بازاندیشی در باورها و رفتارهایمان نیست. هدف از نوشتن این یادداشتها، تلنگر به عادات و عرفهایی است که گاه در مقام یک قانونِ تبعیضآمیز ما را از تامل و تفکر دربارهی چیستی و چراییشان بازداشتهاند. قرار است در این کوتاهنوشتهها، بیش از آنکه پاسخهای مفصل و تحلیلی در اختیار مخاطب قرار بگیرد، روحیهی پرسشگری آنها تحریک شود.
بد نیست کمی در آنچه تا کنون حقیقت مطلق میپنداشتیم، تردید کنیم!
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
📌 ردگیری دلارها، نقشهنگاریِ فمینیسم استعماری:
تأمین مالی تعلیم «دموکراسی» برای زنان در عراق توسط آمریکا
✍🏽 شهرزاد مجاب، برگردان: ارغوان شریفی
#بیدارزنی: من در این فصل، برنامههای تعلیم «دموکراسی» در عراق را به عنوان رویهی ایدئولوژیک «بازسازی پساجنگی» یک قدرت امپریالیستی تحلیل میکنم و استدلال میکنم که یک تحلیل دقیق پداگوژی، رویه و سیاست برنامههای تعلیم «دموکراسی» ما را به مکانهای ناروشنی هدایت میکند که در آنجا ایدهها و رویههای آموزش بزرگسالان با روابط سلطهی امپریالیستی همگرا میشود.
▪️ردگیری دلارها، نقشهنگاریِ فمینیسم استعماری:
▪️تأمین مالی تعلیم «دموکراسی» برای زنان در عراق توسط آمریکا
من در سال ۱۹۹۷ در نشست شبکهی زنان در مناطق منازعه شرکت کردم؛ کنسرسیومی از محققان، کنشگران، سمنها (انجیاوها)، نمایندگان سازمانهای مربوط به سازمان ملل متحد، آژانسهای کمک انساندوستانه و گروههای حقوق بشری. هریک از ما که در نقاط مختلف دنیا ساکن بودیم، تلاش میکردیم تا درکی از تجربههای زنان از جنگ، نظامیسازی و خشونت بدهیم. در میانهی راه معارفهی شرکتکنندگان، زنی که یکی از سمنهای حاضر را نمایندگی میکرد، اظهارات خود را با خونسردی اینگونه آغاز کرد: «… پیش از آنکه جلوتر برویم، میخواهم از زنی که خود را آموزگار بزرگسالان میداند، بپرسم که این به چه معناست و یک آموزگار بزرگسالان چه کاری انجام میدهد؟» من از این پرسش شگفتزده و البته متحیر شدم و نهایت تلاش خود را کردم تا ماهیت «نا روشن» این رشته را توضیح دهم.
زن نماینده سخنان من را قطع کرد و این بار با صدای خشمناکی گفت: در سازمان من، ما با محصولات مشاورهای پر زرق و برق اشباع شدهایم که همگی ادعا میکنند از اصول و فلسفهی آموزش بزرگسالان برای ارائه برنامههای تعلیمی در مورد حل منازعات، آموزش صلح، تیمسازی، تصمیمگیری مشارکتی، ایجاد اجماع در اجتماعات جنگزده، مأموریتهای مشارکتی حقیقتیاب حقوق بشری، ارزیابی نیازهای جامعه، برنامهریزی، سنجش و موارد دیگر استفاده میکنند. به طور خلاصه، او در فکر این بود که آموزش بزرگسالان با «مدیریت منازعات در مناطق جنگی» چه ارتباطی دارد. این مواجهه مرا در ابتدای مسیر کشف و جستجوی مکانها و فضاهای جدیدی قرار داد که آموزش بزرگسالان در آنها همصدا با امپریالیسم عمل میکند تا شرایط ایدئولوژیک را برای تداوم مناسبات اجتماعی سرسپردگی را ایجاد کند.
جنگهای ایالات متحده در عراق و افغانستان فرصتی برای مطالعهی روابط بین امپریالیسم و آموزش بزرگسالان در یک بستر معاصر و انضمامی فراهم کرد. پروژهی آمریکایی «تغییر رژیم» سال ۲۰۰۳ در عراق خشن و ویرانگر بود و به خشونت و ویرانی بیشتری منجر شد. این جنگ تا به امروز ادامه یافته است و صحبت در مورد بازسازی پساجنگی دشوار به نظر میرسد. در واقع ایالات متحده چندین پروژه را از (باز)تعلیم نیروهای امنیتی و مسلح گرفته تا «تعلیم دموکراسی» کنشگران زن نخبه آغاز کرده است.
تحلیل من بر مبنای رویکرد مارکسیستی ماتریالیسم دیالکتیکی و تاریخی انجام شده که کار آموزگارانی مانند آلمن، آو، کولی، ریکوفسکی و یانگمن مفصلبندی شده است. تحلیل فمینیستی مارکسیستیِ مناسبات اجتماعی امپریالیستی جنسیتیشده و نژادیشده، هستهی مفهومی این فصل را تشکیل میدهد.
#فمینیسم_استعماری #امپریالیسم #اینترسکشنالیتی #مارکسیسم_فمینیسم #خاورمیانه
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43179
@bidarzani
تأمین مالی تعلیم «دموکراسی» برای زنان در عراق توسط آمریکا
✍🏽 شهرزاد مجاب، برگردان: ارغوان شریفی
#بیدارزنی: من در این فصل، برنامههای تعلیم «دموکراسی» در عراق را به عنوان رویهی ایدئولوژیک «بازسازی پساجنگی» یک قدرت امپریالیستی تحلیل میکنم و استدلال میکنم که یک تحلیل دقیق پداگوژی، رویه و سیاست برنامههای تعلیم «دموکراسی» ما را به مکانهای ناروشنی هدایت میکند که در آنجا ایدهها و رویههای آموزش بزرگسالان با روابط سلطهی امپریالیستی همگرا میشود.
▪️ردگیری دلارها، نقشهنگاریِ فمینیسم استعماری:
▪️تأمین مالی تعلیم «دموکراسی» برای زنان در عراق توسط آمریکا
من در سال ۱۹۹۷ در نشست شبکهی زنان در مناطق منازعه شرکت کردم؛ کنسرسیومی از محققان، کنشگران، سمنها (انجیاوها)، نمایندگان سازمانهای مربوط به سازمان ملل متحد، آژانسهای کمک انساندوستانه و گروههای حقوق بشری. هریک از ما که در نقاط مختلف دنیا ساکن بودیم، تلاش میکردیم تا درکی از تجربههای زنان از جنگ، نظامیسازی و خشونت بدهیم. در میانهی راه معارفهی شرکتکنندگان، زنی که یکی از سمنهای حاضر را نمایندگی میکرد، اظهارات خود را با خونسردی اینگونه آغاز کرد: «… پیش از آنکه جلوتر برویم، میخواهم از زنی که خود را آموزگار بزرگسالان میداند، بپرسم که این به چه معناست و یک آموزگار بزرگسالان چه کاری انجام میدهد؟» من از این پرسش شگفتزده و البته متحیر شدم و نهایت تلاش خود را کردم تا ماهیت «نا روشن» این رشته را توضیح دهم.
زن نماینده سخنان من را قطع کرد و این بار با صدای خشمناکی گفت: در سازمان من، ما با محصولات مشاورهای پر زرق و برق اشباع شدهایم که همگی ادعا میکنند از اصول و فلسفهی آموزش بزرگسالان برای ارائه برنامههای تعلیمی در مورد حل منازعات، آموزش صلح، تیمسازی، تصمیمگیری مشارکتی، ایجاد اجماع در اجتماعات جنگزده، مأموریتهای مشارکتی حقیقتیاب حقوق بشری، ارزیابی نیازهای جامعه، برنامهریزی، سنجش و موارد دیگر استفاده میکنند. به طور خلاصه، او در فکر این بود که آموزش بزرگسالان با «مدیریت منازعات در مناطق جنگی» چه ارتباطی دارد. این مواجهه مرا در ابتدای مسیر کشف و جستجوی مکانها و فضاهای جدیدی قرار داد که آموزش بزرگسالان در آنها همصدا با امپریالیسم عمل میکند تا شرایط ایدئولوژیک را برای تداوم مناسبات اجتماعی سرسپردگی را ایجاد کند.
جنگهای ایالات متحده در عراق و افغانستان فرصتی برای مطالعهی روابط بین امپریالیسم و آموزش بزرگسالان در یک بستر معاصر و انضمامی فراهم کرد. پروژهی آمریکایی «تغییر رژیم» سال ۲۰۰۳ در عراق خشن و ویرانگر بود و به خشونت و ویرانی بیشتری منجر شد. این جنگ تا به امروز ادامه یافته است و صحبت در مورد بازسازی پساجنگی دشوار به نظر میرسد. در واقع ایالات متحده چندین پروژه را از (باز)تعلیم نیروهای امنیتی و مسلح گرفته تا «تعلیم دموکراسی» کنشگران زن نخبه آغاز کرده است.
تحلیل من بر مبنای رویکرد مارکسیستی ماتریالیسم دیالکتیکی و تاریخی انجام شده که کار آموزگارانی مانند آلمن، آو، کولی، ریکوفسکی و یانگمن مفصلبندی شده است. تحلیل فمینیستی مارکسیستیِ مناسبات اجتماعی امپریالیستی جنسیتیشده و نژادیشده، هستهی مفهومی این فصل را تشکیل میدهد.
#فمینیسم_استعماری #امپریالیسم #اینترسکشنالیتی #مارکسیسم_فمینیسم #خاورمیانه
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43179
@bidarzani
بیدارزنی
ردگیری دلارها، نقشهنگاریِ فمینیسم استعماری- شهرزاد مجاب - بیدارزنی
با رد فمینیسم استعماری ایالات متحده، باید زنستیزی مردسالارهای بومی را در کنار نژادپرستی و جنسگرایی قدرتهای امپریالیستی به چالش کشید.
🟣 ایران در شاخص « زنان، صلح و امنیت» از بین ۱۷۰ کشور، در رتبه ۱۲۵ قرار گرفت
در فهرست شاخص سالانه «زنان، صلح و امنیت» برای سال ۲۰۲۲ - ۲۰۲۱ که از سوی دانشگاه جورجتاون و انستیتو تحقیقات صلح اسلو منتشر شد، ایران در رتبه ۱۲۵ از ۱۷۰ کشور قرار گرفت.
▪️بر پایه این گزارش، در ششماه اول همهگیری کرونا خشونت علیه زنان در ایران از سوی شریک زندگی از ۵۴ به ۶۵ درصد رسید.
#خشونت_علیه_زنان
@bidarzani
در فهرست شاخص سالانه «زنان، صلح و امنیت» برای سال ۲۰۲۲ - ۲۰۲۱ که از سوی دانشگاه جورجتاون و انستیتو تحقیقات صلح اسلو منتشر شد، ایران در رتبه ۱۲۵ از ۱۷۰ کشور قرار گرفت.
▪️بر پایه این گزارش، در ششماه اول همهگیری کرونا خشونت علیه زنان در ایران از سوی شریک زندگی از ۵۴ به ۶۵ درصد رسید.
#خشونت_علیه_زنان
@bidarzani
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه
|دو: بگذارید کودکی کنم!|
ازمتن: «مادربزرگم تعریف میکرد هنوز پریود نمیشد که شوهرش دادند. اولین فرزندش را سر زمین کشاورزی به دنیا آورد. زمان برداشت برنج، در حالی که شکم بزرگش را با شال بسته و تا کمر خم شده بود، احساس میکند وقتش رسیده است. شرمگین از بدن و زنانگیاش بدون اینکه دیگران را خبر کند، خود را کنار آبی میرساند. با کمی تلاش بچه را بیرون میآورد، سر و وصورتش را تمیز میکند و روسریاش را مچاله کرده و داخل تنکهاش میگذارد تا آن خونِ شوم، بیآبرویش نکند. بچه را کمی شیر میدهد و با عجله او را پشتش میبندد و سر کار برمیگردد. این بچه یک ماه هم دوام نمیآورد و میمیرد. مادربزرگم سیزده مرتبه باردار شده و نه فرزند دارد. برایم با لبخندی کجکی و تلخ گفت که هر سال کمتر از دو ماه شکمش خالی بوده است.
کودکهمسری به معنای ازدواج افراد زیر ۱۸ سال، از موارد فاحش نقض حقوق بشر است. مهمترین دلیل مخالفت با این پدیده، محرومیت از کودکی به عنوان اساسیترین مرحلهی زندگی افراد برای رشد و توسعهی فردی-اجتماعی است. مقاومت نظام حقوقی ما در برابر تعیین سن کودکی به صورت صریح و شفاف، منجر به تبعاتی جبرانناپذیر در حوزههای مختلف شده است. اینکه کودک در یک سنی میتواند ازدواج کند اما اهلیت کافی برای رای دادن ندارد یا اینکه رضایتش برای رابطهی جنسی در یک سنی صحیح تلقی میشود اما در همان سن، صلاحیت ثبت شکایت ندارد، نشاندهندهی آشفتگی حقوقی و فقدان معیار واحد برای تشخیص کودکی است. در واقع ما با نظامی روبهرو هستیم که بدون در نظر گرفتن منافع عالیهی کودکان، هر جا که میلش بکشد و نفع غیر اقتضا کند، سن کودکی را بالا و پایین میبرد.
کودکهمسری اگر چه مختص دختران نیست، اما آثار این پدیده بر دختران بسیار بیشتر و عمیقتر است. بارداری زودهنگام میتواند سلامت جسمی آنها را به خطر انداخته و حتی موجب مرگشان شود».
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/2Y8Fx4h
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
یک ماه؛ سی بزنگاه
|دو: بگذارید کودکی کنم!|
ازمتن: «مادربزرگم تعریف میکرد هنوز پریود نمیشد که شوهرش دادند. اولین فرزندش را سر زمین کشاورزی به دنیا آورد. زمان برداشت برنج، در حالی که شکم بزرگش را با شال بسته و تا کمر خم شده بود، احساس میکند وقتش رسیده است. شرمگین از بدن و زنانگیاش بدون اینکه دیگران را خبر کند، خود را کنار آبی میرساند. با کمی تلاش بچه را بیرون میآورد، سر و وصورتش را تمیز میکند و روسریاش را مچاله کرده و داخل تنکهاش میگذارد تا آن خونِ شوم، بیآبرویش نکند. بچه را کمی شیر میدهد و با عجله او را پشتش میبندد و سر کار برمیگردد. این بچه یک ماه هم دوام نمیآورد و میمیرد. مادربزرگم سیزده مرتبه باردار شده و نه فرزند دارد. برایم با لبخندی کجکی و تلخ گفت که هر سال کمتر از دو ماه شکمش خالی بوده است.
کودکهمسری به معنای ازدواج افراد زیر ۱۸ سال، از موارد فاحش نقض حقوق بشر است. مهمترین دلیل مخالفت با این پدیده، محرومیت از کودکی به عنوان اساسیترین مرحلهی زندگی افراد برای رشد و توسعهی فردی-اجتماعی است. مقاومت نظام حقوقی ما در برابر تعیین سن کودکی به صورت صریح و شفاف، منجر به تبعاتی جبرانناپذیر در حوزههای مختلف شده است. اینکه کودک در یک سنی میتواند ازدواج کند اما اهلیت کافی برای رای دادن ندارد یا اینکه رضایتش برای رابطهی جنسی در یک سنی صحیح تلقی میشود اما در همان سن، صلاحیت ثبت شکایت ندارد، نشاندهندهی آشفتگی حقوقی و فقدان معیار واحد برای تشخیص کودکی است. در واقع ما با نظامی روبهرو هستیم که بدون در نظر گرفتن منافع عالیهی کودکان، هر جا که میلش بکشد و نفع غیر اقتضا کند، سن کودکی را بالا و پایین میبرد.
کودکهمسری اگر چه مختص دختران نیست، اما آثار این پدیده بر دختران بسیار بیشتر و عمیقتر است. بارداری زودهنگام میتواند سلامت جسمی آنها را به خطر انداخته و حتی موجب مرگشان شود».
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/2Y8Fx4h
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
Telegraph
برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه |دو: بگذارید کودکی کنم!| نویسنده: مهسا غلامعلیزاده مادربزرگم تعریف میکرد هنوز پریود نمیشد که شوهرش دادند. اولین فرزندش را سر زمین کشاورزی به دنیا آورد. زمان برداشت برنج، در حالی که شکم بزرگش را با شال بسته و تا کمر خم شده بود، احساس میکند…
🟣 بنا بر آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری زنان ۱۸ تا ۳۵ ساله در تابستان امسال به ۳۱ درصد رسیده است.
به گزارش ایسنا، مطابق با آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری زنان ۱۸ تا ۳۵ ساله که در سه ماهه نخست امسال ۲۷.۸ درصد بود؛ در تابستان سال جاری به ۳۱ درصد رسیده است.
#حق_اشتغال_زنان
#نابرابری_و_تبعیض
@bidarzani
به گزارش ایسنا، مطابق با آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری زنان ۱۸ تا ۳۵ ساله که در سه ماهه نخست امسال ۲۷.۸ درصد بود؛ در تابستان سال جاری به ۳۱ درصد رسیده است.
#حق_اشتغال_زنان
#نابرابری_و_تبعیض
@bidarzani
📌برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه
|سه: مادری، انتخابی است!|
یکی از آشنایان تعریف میکرد وقتی برای اولین بار تست بارداریاش مثبت شده، ساعتها برای این اتفاق ناخواسته گریه کرده است. درحالی که یک زندگی شاد کنار همسرش داشته و هر دو در مسیر رسیدن به اهداف شخصیشان قرار داشتند و احساس موفقیت و خوشبختی میکردند، باز با این حادثهی ناغافل، شوکه و غمگین شده است. هر دو میدانستند چقدر این بچه را نمیخواهند و بارها در این ارتباط باهم صحبت کرده بودند. آنها معتقد بودند ناخواسته بودن در این جهان درد بزرگی است و از سوی دیگر خودشان را آمادهی پذیرش نقشِ به غایت دشوار والدگری نمیدیدند. با بغض برایم میگفت ماجرا آنجا برایش دشوارتر میشود که دکتر زنان به خودش اجازه میدهد با توجه به شرایط به قول او ایدهآل این زوج، نه تنها آنها را به نگهداشتن بچه ترغیب کند بلکه به آنها اینطور بفهماند که هیچ راهی ندارند و ناچارند کودک را به دنیا بیاورند. زن میدانست که کودک را نمیخواهد و به هیچ وجه آمادگی لازم برای مادر شدن را ندارد اما انگار مورد سرزنش همهی دنیا بود. میترسید این درد را با کسی به اشتراک بگذارد. از اینکه میتواند راهی امن و سالم برای سقط جنینش پیدا کند یا نه، مطمئن نبود. به زبان ساده او نمیتوانست برای بدنش تصمیم بگیرد. او به عنوان مالک بلامنازع بدنش، نمیتوانست بدون نگرانی و عذاب وجدان و ترس از مجازات، برای زندگی شخصی خودش تصمیمگیری کند. گویا باید به همه از پدر و مادرش گرفته تا قانون و مجریانش جواب بدهد و در آخر هم برچسب خودخواهی و مجرمیت را تا ابد به پیشانی بچسباند.
جرمانگاری سقط جنین در قانون مجازات اسلامی از یک سو و تبلیغات گستردهی ایدئولوژیک در راستای تقدس مادرانگی و افزایش جمعیت از سوی دیگر، نشانگر نگاه ابزاری نظام حقوقی به زن و بدن زنانه است. در حقیقت گویی این نظام، برای بدنِ زنانه کارکرد دیگری جز حمل نسل آینده، متصور نیست. ممنوعیت سقط جنین به طور مطلق در اسناد حقوق بشری، از انواع نقض حقوق بشر قلمداد میشود. این موضوع ارتباط مستقیمی با حق بر بدن یا به تعبیر بهتر خودمختاری افراد دارد. به این معنا که تنها تصمیمگیرنده برای یک بدن، صاحب آن بدن است نه اطرافیان، قوانین و یا عرفهای خانوادگی-اجتماعی. از سوی دیگر این موضوع با حق بر حریم خصوصی افراد نیز در ارتباط است؛ با این توضیح که تصمیمگیری برای والد شدن، امری توافقی و خصوصی میان زوجین است و دخالت بیرونی از سوی نهادهای قدرت در این امر، نقض حریم خصوصی افراد تلقی میشود.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3mGBtBz
@bidarzani
یک ماه؛ سی بزنگاه
|سه: مادری، انتخابی است!|
یکی از آشنایان تعریف میکرد وقتی برای اولین بار تست بارداریاش مثبت شده، ساعتها برای این اتفاق ناخواسته گریه کرده است. درحالی که یک زندگی شاد کنار همسرش داشته و هر دو در مسیر رسیدن به اهداف شخصیشان قرار داشتند و احساس موفقیت و خوشبختی میکردند، باز با این حادثهی ناغافل، شوکه و غمگین شده است. هر دو میدانستند چقدر این بچه را نمیخواهند و بارها در این ارتباط باهم صحبت کرده بودند. آنها معتقد بودند ناخواسته بودن در این جهان درد بزرگی است و از سوی دیگر خودشان را آمادهی پذیرش نقشِ به غایت دشوار والدگری نمیدیدند. با بغض برایم میگفت ماجرا آنجا برایش دشوارتر میشود که دکتر زنان به خودش اجازه میدهد با توجه به شرایط به قول او ایدهآل این زوج، نه تنها آنها را به نگهداشتن بچه ترغیب کند بلکه به آنها اینطور بفهماند که هیچ راهی ندارند و ناچارند کودک را به دنیا بیاورند. زن میدانست که کودک را نمیخواهد و به هیچ وجه آمادگی لازم برای مادر شدن را ندارد اما انگار مورد سرزنش همهی دنیا بود. میترسید این درد را با کسی به اشتراک بگذارد. از اینکه میتواند راهی امن و سالم برای سقط جنینش پیدا کند یا نه، مطمئن نبود. به زبان ساده او نمیتوانست برای بدنش تصمیم بگیرد. او به عنوان مالک بلامنازع بدنش، نمیتوانست بدون نگرانی و عذاب وجدان و ترس از مجازات، برای زندگی شخصی خودش تصمیمگیری کند. گویا باید به همه از پدر و مادرش گرفته تا قانون و مجریانش جواب بدهد و در آخر هم برچسب خودخواهی و مجرمیت را تا ابد به پیشانی بچسباند.
جرمانگاری سقط جنین در قانون مجازات اسلامی از یک سو و تبلیغات گستردهی ایدئولوژیک در راستای تقدس مادرانگی و افزایش جمعیت از سوی دیگر، نشانگر نگاه ابزاری نظام حقوقی به زن و بدن زنانه است. در حقیقت گویی این نظام، برای بدنِ زنانه کارکرد دیگری جز حمل نسل آینده، متصور نیست. ممنوعیت سقط جنین به طور مطلق در اسناد حقوق بشری، از انواع نقض حقوق بشر قلمداد میشود. این موضوع ارتباط مستقیمی با حق بر بدن یا به تعبیر بهتر خودمختاری افراد دارد. به این معنا که تنها تصمیمگیرنده برای یک بدن، صاحب آن بدن است نه اطرافیان، قوانین و یا عرفهای خانوادگی-اجتماعی. از سوی دیگر این موضوع با حق بر حریم خصوصی افراد نیز در ارتباط است؛ با این توضیح که تصمیمگیری برای والد شدن، امری توافقی و خصوصی میان زوجین است و دخالت بیرونی از سوی نهادهای قدرت در این امر، نقض حریم خصوصی افراد تلقی میشود.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3mGBtBz
@bidarzani
Telegraph
برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه |سه: مادری، انتخابی است!| نویسنده: مهسا غلامعلیزاده یکی از آشنایان تعریف میکرد وقتی برای اولین بار تست بارداریاش مثبت شده، ساعتها برای این اتفاق ناخواسته گریه کرده است. درحالی که یک زندگی شاد کنار همسرش داشته و هر دو در مسیر رسیدن به…
بيدارزنى
Photo
🟣 طرح ارتجاعی «جوانی جمعیت» و کنترل بدن زنان
این گزارش به جمعآوری وسایل رایگان پیشگیری از بارداری از خانههای بهداشت در جهت افزایش جمعیت پرداخته که زندگی بسیاری از زنان را در مناطق کمبرخوردار تحتتأثیر قرار داده؛ چند بهورز و پزشک که بیشتر در مناطق محروم خدمت میکنند به «زنان امروز» از این تاثیرها میگویند.
یکی از ماماها میگوید تمام آموزشهای پیشگیری از بارداری هم ممنوع شده و حتی گفتهاند نباید عکس یا پوستری که درباره پیشگیری از بارداری به مردم آموزش میدهد بر دیوارهای مراکز درمانی و خانههای بهداشت باشد.
این ماما میگوید بر اساس دستورالعمل وزارت بهداشت به آنها اعلام شده که به زنان بالای ۳۵ سال بگویند یک سال بعد از زایمان و به زنان زیر ۳۵ سال بگویند شش ماه بعد از زایمان باردار شوند.
اما حامد برکاتی، مدیرکل دفتر سلامت جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با زنان امروز، معتقد است افزایش جمعیت با اقداماتی مثل ممنوع کردن ارائه رایگان وسایل پیشگیری از بارداری حاصل نخواهد شد: «موقعی که اقلام رایگان از سیستم حذف شد نرخ باروری ما ۱/۸ درصد بود. امروز کمتر از ۱/۷ درصد است و با همین سرعت کاهش پیدا میکند.»
بهورز خانه بهداشت دشتستان بوشهر میگوید بعضی از زنانی که حالا به خانههای بهداشت میآیند تا شاید بتوانند کاری برای جلوگیری از بچهدار شدنشان بکنند از بارداریهای متوالی خستهاند. میثم گنجعلی، پزشک زابلی هم میگوید که میزان بارداری در سنین خیلی پایین و بالا در سیستان و بلوچستان زیاد است: «مثلاً مادرانی داریم که با ۱۸ سال سن زایمان چهارم یا پنجمشان را انجام میدهند، یا مادرانی ۱۲ ساله داریم.»
آنطور که بهورز یکی از روستاهای گیلان میگوید، پیش از ابلاغ دستورالعمل وزارت بهداشت به خانههای بهداشت، گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال برای بارداری زنان در نظر گرفته شده بود، اما حالا گروه سنی ۱۰ تا ۵۴ سال برای بارداری اعلام شده است. اما حامد برکاتی میگوید دستورالعمل این نیست که بگوییم برای ترویج بارداری سن ۱۰ سال در نظر گرفته شود. زنان ۱۰ تا ۵۴ سال گروهیاند که میشود به آنها مشاوره داد. و هر کسی مراجعه کند و مشاوره بخواهد، به شرط اینکه متأهل باشد، به او مشاوره داده میشود.
امیرحسین بانکیپور، رئیس کمیسیون ویژه جمعیت و تعالی خانواده مجلس، در گفتگو با زنان امروز، آمار روزانۀ سقط جنین را در ایران نزدیک به دوهزار مورد میداند، یعنی سالانه ۷۰۰ هزار مورد. به گفته او قانون جوانی جمعیت میخواهد جلوی این سقطها را بگیرد.
و یکی از ماماها که سالها در خانه بهداشت کار کرده میگوید هزینه سقط جنین بالاست: «قبلاً با ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان میشد سقط کرد، اما الان ۶ تا ۷ میلیون تومان هزینه میبرد. چون برای مطبها هم درباره سقط جنین جرمانگاری شده است، بسیاری از دکترها دیگر این کار را انجام نمیدهند.»
#طرح_جوانی_جمعیت
#کنترل_بدن_زنان
#حق_باروری_آگاهانه
#حق_سقط_جنین_امن
▪️گزارش الهه محمدی در مجله «زنان امروز»
@bidarzani
این گزارش به جمعآوری وسایل رایگان پیشگیری از بارداری از خانههای بهداشت در جهت افزایش جمعیت پرداخته که زندگی بسیاری از زنان را در مناطق کمبرخوردار تحتتأثیر قرار داده؛ چند بهورز و پزشک که بیشتر در مناطق محروم خدمت میکنند به «زنان امروز» از این تاثیرها میگویند.
یکی از ماماها میگوید تمام آموزشهای پیشگیری از بارداری هم ممنوع شده و حتی گفتهاند نباید عکس یا پوستری که درباره پیشگیری از بارداری به مردم آموزش میدهد بر دیوارهای مراکز درمانی و خانههای بهداشت باشد.
این ماما میگوید بر اساس دستورالعمل وزارت بهداشت به آنها اعلام شده که به زنان بالای ۳۵ سال بگویند یک سال بعد از زایمان و به زنان زیر ۳۵ سال بگویند شش ماه بعد از زایمان باردار شوند.
اما حامد برکاتی، مدیرکل دفتر سلامت جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با زنان امروز، معتقد است افزایش جمعیت با اقداماتی مثل ممنوع کردن ارائه رایگان وسایل پیشگیری از بارداری حاصل نخواهد شد: «موقعی که اقلام رایگان از سیستم حذف شد نرخ باروری ما ۱/۸ درصد بود. امروز کمتر از ۱/۷ درصد است و با همین سرعت کاهش پیدا میکند.»
بهورز خانه بهداشت دشتستان بوشهر میگوید بعضی از زنانی که حالا به خانههای بهداشت میآیند تا شاید بتوانند کاری برای جلوگیری از بچهدار شدنشان بکنند از بارداریهای متوالی خستهاند. میثم گنجعلی، پزشک زابلی هم میگوید که میزان بارداری در سنین خیلی پایین و بالا در سیستان و بلوچستان زیاد است: «مثلاً مادرانی داریم که با ۱۸ سال سن زایمان چهارم یا پنجمشان را انجام میدهند، یا مادرانی ۱۲ ساله داریم.»
آنطور که بهورز یکی از روستاهای گیلان میگوید، پیش از ابلاغ دستورالعمل وزارت بهداشت به خانههای بهداشت، گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال برای بارداری زنان در نظر گرفته شده بود، اما حالا گروه سنی ۱۰ تا ۵۴ سال برای بارداری اعلام شده است. اما حامد برکاتی میگوید دستورالعمل این نیست که بگوییم برای ترویج بارداری سن ۱۰ سال در نظر گرفته شود. زنان ۱۰ تا ۵۴ سال گروهیاند که میشود به آنها مشاوره داد. و هر کسی مراجعه کند و مشاوره بخواهد، به شرط اینکه متأهل باشد، به او مشاوره داده میشود.
امیرحسین بانکیپور، رئیس کمیسیون ویژه جمعیت و تعالی خانواده مجلس، در گفتگو با زنان امروز، آمار روزانۀ سقط جنین را در ایران نزدیک به دوهزار مورد میداند، یعنی سالانه ۷۰۰ هزار مورد. به گفته او قانون جوانی جمعیت میخواهد جلوی این سقطها را بگیرد.
و یکی از ماماها که سالها در خانه بهداشت کار کرده میگوید هزینه سقط جنین بالاست: «قبلاً با ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان میشد سقط کرد، اما الان ۶ تا ۷ میلیون تومان هزینه میبرد. چون برای مطبها هم درباره سقط جنین جرمانگاری شده است، بسیاری از دکترها دیگر این کار را انجام نمیدهند.»
#طرح_جوانی_جمعیت
#کنترل_بدن_زنان
#حق_باروری_آگاهانه
#حق_سقط_جنین_امن
▪️گزارش الهه محمدی در مجله «زنان امروز»
@bidarzani
🟣 #بیدارزنی : گرافیتی با موضوع پایان خشونت علیه زنان در هندوراس
طبق گزارش یونیسف، حدود ۱۵ میلیون دختر نوجوان در فاصله سنی ۱۵ تا ۱۹ سال در هندوراس، کامرون و بنگلادش از خشونتهای جنسی به اشکال مختلف مورد آسیب قرار میگیرند. همچنین آمار بالای زنکشی و آزارهای خیابانی، طیف وسیعی از فمینیستهای تگوسیگالپا (پایتخت هندوراس) را با محوریت مبارزه، مقاومت و پایان دادن به اشکال مختلف خشونت علیه زنان، متحد کرده است.
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
طبق گزارش یونیسف، حدود ۱۵ میلیون دختر نوجوان در فاصله سنی ۱۵ تا ۱۹ سال در هندوراس، کامرون و بنگلادش از خشونتهای جنسی به اشکال مختلف مورد آسیب قرار میگیرند. همچنین آمار بالای زنکشی و آزارهای خیابانی، طیف وسیعی از فمینیستهای تگوسیگالپا (پایتخت هندوراس) را با محوریت مبارزه، مقاومت و پایان دادن به اشکال مختلف خشونت علیه زنان، متحد کرده است.
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
Forwarded from تاریخ طبقه کارگر
در چنین روزی، ۱۳ آبان ۱۳۹۱، ستار بهشتی کارگر و وبلاگنویس به قتل رسید. پلیس فتا ستار را در تاریخ ۹ آبان به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکهی اجتماعی و فیسبوک» بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل کرد. او که در بازجویی به شدت توسط پلیس فتا شکنجه شد، به علت آسیبهای ناشی از همان شکنجهها درگذشت و پیکر او در گورستان رباط کریم به خاک سپرده شد. گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، برای دادخواهی فرزند خود و حمایت از فعالین سیاسی و مدنی و خانوادههای کشتهشدگان وقایع مختلف سیاسی مشغول مقاومت و کنشگری است.
@TarTaKar
@TarTaKar
🟣 به گزارش خبرگزاری هرانا، در سالروز کشته شدن ستار بهشتی؛ گوهر عشقی و سحر بهشتی، مادر و خواهر ستار بهشتی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند.
بنا بر این گزارش، ماموران امنیتی ساعت ۲۲:۲۰ دقیقه چهارشنبه دوازدهم آبانماه با «یورش» به منزل سحر بهشتی ضمن بازرسی و جمع آوری لوازم ارتباطی آنان، «اعضای خانواده» ستار بهشتی را بازداشت کردند. همچنین مصطفی اسلامی همسر سحر بهشتی که به رفتار ماموران با همسر و مادر همسرش اعتراض کرده بود، نیز «مورد ضرب وشتم شدید قرار» گرفت و بازداشت شده است.
همچنین بنا بر گزارش خبرگزاری هرانا، ۷ نفر از فعالان مدنی، روز گذشته بر سر مزار ستار بهشتی واقع در آرامستان “امام زاده محمد تقی” شهرستان رباط کریم گرد هم آمده بودند که پس از بازگشت، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
@bidarzani
بنا بر این گزارش، ماموران امنیتی ساعت ۲۲:۲۰ دقیقه چهارشنبه دوازدهم آبانماه با «یورش» به منزل سحر بهشتی ضمن بازرسی و جمع آوری لوازم ارتباطی آنان، «اعضای خانواده» ستار بهشتی را بازداشت کردند. همچنین مصطفی اسلامی همسر سحر بهشتی که به رفتار ماموران با همسر و مادر همسرش اعتراض کرده بود، نیز «مورد ضرب وشتم شدید قرار» گرفت و بازداشت شده است.
همچنین بنا بر گزارش خبرگزاری هرانا، ۷ نفر از فعالان مدنی، روز گذشته بر سر مزار ستار بهشتی واقع در آرامستان “امام زاده محمد تقی” شهرستان رباط کریم گرد هم آمده بودند که پس از بازگشت، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
@bidarzani
🟣 با سبد معیشت ۱۱ میلیون و ۴۷۹ هزار تومانی، دستمزد ۱۴۰۰ (آن هم در صورت وجود اشتغال و ضمانت پرداخت حقوق) فقط تا ۱۰ روز ماه کافی است
دادههای رسمی مرکز آمار نشان میدهد که نرخ تورم دوازده ماهه منتهی به مهرماه ١٤٠٠ برای خانوارهای کشور به عدد ٤٥,٤ درصد رسیده است.
به گزارش ایلنا، بیشترین نرخ تورم دوازده ماهه مربوط به استان ایلام (٥٣.٣ درصد) و کمترین آن مربوط به استان قم (٤٠.٩ درصد) است. در مهرماه ١٤٠٠ عدد شاخص کل برای خانوارهای کشور به ٣٦٤,١ رسید که نسبت به ماه قبل ٣.٧ درصد افزایش داشته است. در این ماه بیشترین نرخ تورم ماهانه خانوارهای کشور مربوط به استانهای گیلان و کرمان بوده است.
در این میان، نرخ سبد معیشت خانوار در مهرماه به یازده میلیون و ۴۷۹ هزار تومان رسیده است؛ این محاسبات نشان میدهد که هزینه خوراکیها به تنهایی به مرز حداقل دستمزد ۴ میلیون تومانی رسیده است؛ در واقع حداقل مزد و مستمری فقط برای تامین هزینههای خوراکی یک خانوار متوسط ۳.۳ نفره کفاف میدهد، آنهم به شرطی که تنها یک وعده غذای گرم روزانه مصرف کنند و دو وعده (صبحانه و شام) را به غذای سرد و اصطلاحاً سردستی اکتفا نمایند.
@bidarzani
دادههای رسمی مرکز آمار نشان میدهد که نرخ تورم دوازده ماهه منتهی به مهرماه ١٤٠٠ برای خانوارهای کشور به عدد ٤٥,٤ درصد رسیده است.
به گزارش ایلنا، بیشترین نرخ تورم دوازده ماهه مربوط به استان ایلام (٥٣.٣ درصد) و کمترین آن مربوط به استان قم (٤٠.٩ درصد) است. در مهرماه ١٤٠٠ عدد شاخص کل برای خانوارهای کشور به ٣٦٤,١ رسید که نسبت به ماه قبل ٣.٧ درصد افزایش داشته است. در این ماه بیشترین نرخ تورم ماهانه خانوارهای کشور مربوط به استانهای گیلان و کرمان بوده است.
در این میان، نرخ سبد معیشت خانوار در مهرماه به یازده میلیون و ۴۷۹ هزار تومان رسیده است؛ این محاسبات نشان میدهد که هزینه خوراکیها به تنهایی به مرز حداقل دستمزد ۴ میلیون تومانی رسیده است؛ در واقع حداقل مزد و مستمری فقط برای تامین هزینههای خوراکی یک خانوار متوسط ۳.۳ نفره کفاف میدهد، آنهم به شرطی که تنها یک وعده غذای گرم روزانه مصرف کنند و دو وعده (صبحانه و شام) را به غذای سرد و اصطلاحاً سردستی اکتفا نمایند.
@bidarzani
🟣 کنفرانس بین المللی مارکسیسم و فمینیسم
کنفرانس بین المللی فمینیست مارکسیستی در تاریخ ۱۱ـ۱۳ نوامبر، به صورت آنلاین و رایگان و با حضور فمینیست ها و پژوهشگرانی چون سیلویا فدریچی، نانسی فریزر، تیتی باتاچاریا، لورنا کابنال،کریستین دلفی، آنا سیسیلیا دینرستین، فریگا هاگ، اوچی کوریل، ژوول فاکت، الزا دورلن و دیلار دیریک برگزار خواهد شد.
ایده کنفرانس بینالمللی مارکسیستی-فمینیستی ابتدا توسط بخش فمینیستی مؤسسه نظریه انتقادی برلینر به منظور گفتگو پیرامون جامعهشناس و فیلسوف آلمانی فریگا هاگ به وجود آمد و از آن زمان تا کنون بهطور مداوم دنبال شده است. این کنفرانس برای اولین بار در سال ۲۰۱۵ در آلمان، سپس در سال ۲۰۱۶ در وین و برای سومین کنگره خود در سال ۲۰۱۸ در سوئد برگزار شد. چهارمین کنگره از این سری کنفرانس های بین المللی به صورت آنلاین (در زووم و لایو فیس بوک) در تاریخ های ۱۱، ۱۲ و ۱۳ نوامبر ۲۰۲۱ برگزار خواهد شد.
لینک دسترسی به سایت کنفرانس (به روزرسانی خواهد شد) :
https://marxfemconference.com/
collective98@riseup.net
@collective98
@bidarzani
کنفرانس بین المللی فمینیست مارکسیستی در تاریخ ۱۱ـ۱۳ نوامبر، به صورت آنلاین و رایگان و با حضور فمینیست ها و پژوهشگرانی چون سیلویا فدریچی، نانسی فریزر، تیتی باتاچاریا، لورنا کابنال،کریستین دلفی، آنا سیسیلیا دینرستین، فریگا هاگ، اوچی کوریل، ژوول فاکت، الزا دورلن و دیلار دیریک برگزار خواهد شد.
ایده کنفرانس بینالمللی مارکسیستی-فمینیستی ابتدا توسط بخش فمینیستی مؤسسه نظریه انتقادی برلینر به منظور گفتگو پیرامون جامعهشناس و فیلسوف آلمانی فریگا هاگ به وجود آمد و از آن زمان تا کنون بهطور مداوم دنبال شده است. این کنفرانس برای اولین بار در سال ۲۰۱۵ در آلمان، سپس در سال ۲۰۱۶ در وین و برای سومین کنگره خود در سال ۲۰۱۸ در سوئد برگزار شد. چهارمین کنگره از این سری کنفرانس های بین المللی به صورت آنلاین (در زووم و لایو فیس بوک) در تاریخ های ۱۱، ۱۲ و ۱۳ نوامبر ۲۰۲۱ برگزار خواهد شد.
لینک دسترسی به سایت کنفرانس (به روزرسانی خواهد شد) :
https://marxfemconference.com/
collective98@riseup.net
@collective98
@bidarzani
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه
|چهار: حجاب اجباری؛ تطهیر جامعه یا تحقیر زنان؟|
حراستهای دادگاه چشمهای تیزی دارند، مثل یک دستگاه فوق حرفهای همه چیز را در کسری از ثانیه میبینند. در فاصلهی کنار زدن پردهی در اول تا رسیدن به در دوم، سرجمع سه قدم هم نمیشود. در آن شلوغی پررفتوآمد دادگاهها، آدم با خودش فکر میکند چه کسی مرا نگاه میکند. اینجاست که صدای حراستیها جواب سوالت را میدهد. یا میگویند روسریات را بکش جلو، یا دکمههای مانتوات را ببند، یا چرا مچ پاهایت بیرون است، و این قبیل واکنشها! جلسه هر لحظه ممکن است شروع شود. شب را از اضطراب چنین روزی نخوابیدهای و حالا باید اینطور بیمعنا، سوالپیچ شوی! خیلی وقتها با یک چَشم گفتنِ الکی بیخیال میشوند. اما دیدهایم زمانهایی را که تا پوششت را به حد و اندازهی مطلوبشان نرسانی، اجازهی عبور نمیدهند.
این چند خط تنها بخشِ کوچکی از تحقیرِ هر روزهی زنان در یکی از ادارات رسمی این کشور است. صبح زود و وقت غروب هم ندارد...
این اواخر شاهد بودیم که پیامکها رندومی و بدون ضبط و ثبت دوربینها ارسال شده بود و هیچ دلیلی برای اثبات جرم نزد مدعیان وجود نداشت. از سوی دیگر پلیس امنیت اخلاقی صلاحیت احضار متهمان را ندارد. مطابق نص صریح قوانین احضار فقط و فقط توسط دادسرا یا دادگاه ممکن است. همچنین این رویه مخالفتی آشکار با اصل شخصی بودن مجازات، اصلی پذیرفته شده در تمام نظامهای حقوقی دنیا، دارد؛ به این معنا که پیامک اعلام جرم برای صاحب خودرو ارسال میشود در حالی که در بسیاری از موارد خود وی مرتکب این جرم کذایی نشده است. همچنین ارسال پیامک دوم مبنی بر توقیف خودرو نیز امری عجیب، شگفتانگیز و برخلاف اصول دادرسی کیفری است. چطور ممکن است نهادی که اساسا صلاحیت ورود به این جرم را ندارد، بدون مدرک مشخص، شخصی غیر از مجرم را احضار کند و پس از ده روز بدون تشکیل هیچ جلسهی رسمی و طی تشریفات قانونی، مجازاتی نظیر توقیف خودرو را بر وی تحمیل کند؟
اینجاست که میتوان گفت حجاب بیش از آنکه یک موضوع شرعی باشد، امری امنیتی است و تلاشهای مذبوحانهی این سالها برای تحمیل حجاب به زنان، در راستای قدرتنمایی سیاسی و ایدئولوژیک بوده است. در حقیقت متولیان تعمیق فرهنگ حجاب به دنبال تحقیر عمومی زنان و استمرار سرکوب آنها هستند. به تعبیر خودشان حجاب نخستین سنگری است که اگر شکست خورد، تندادن به سایر مسائل اجتنابناپذیر میشود.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3nUH2vS
@bidarzani
یک ماه؛ سی بزنگاه
|چهار: حجاب اجباری؛ تطهیر جامعه یا تحقیر زنان؟|
حراستهای دادگاه چشمهای تیزی دارند، مثل یک دستگاه فوق حرفهای همه چیز را در کسری از ثانیه میبینند. در فاصلهی کنار زدن پردهی در اول تا رسیدن به در دوم، سرجمع سه قدم هم نمیشود. در آن شلوغی پررفتوآمد دادگاهها، آدم با خودش فکر میکند چه کسی مرا نگاه میکند. اینجاست که صدای حراستیها جواب سوالت را میدهد. یا میگویند روسریات را بکش جلو، یا دکمههای مانتوات را ببند، یا چرا مچ پاهایت بیرون است، و این قبیل واکنشها! جلسه هر لحظه ممکن است شروع شود. شب را از اضطراب چنین روزی نخوابیدهای و حالا باید اینطور بیمعنا، سوالپیچ شوی! خیلی وقتها با یک چَشم گفتنِ الکی بیخیال میشوند. اما دیدهایم زمانهایی را که تا پوششت را به حد و اندازهی مطلوبشان نرسانی، اجازهی عبور نمیدهند.
این چند خط تنها بخشِ کوچکی از تحقیرِ هر روزهی زنان در یکی از ادارات رسمی این کشور است. صبح زود و وقت غروب هم ندارد...
این اواخر شاهد بودیم که پیامکها رندومی و بدون ضبط و ثبت دوربینها ارسال شده بود و هیچ دلیلی برای اثبات جرم نزد مدعیان وجود نداشت. از سوی دیگر پلیس امنیت اخلاقی صلاحیت احضار متهمان را ندارد. مطابق نص صریح قوانین احضار فقط و فقط توسط دادسرا یا دادگاه ممکن است. همچنین این رویه مخالفتی آشکار با اصل شخصی بودن مجازات، اصلی پذیرفته شده در تمام نظامهای حقوقی دنیا، دارد؛ به این معنا که پیامک اعلام جرم برای صاحب خودرو ارسال میشود در حالی که در بسیاری از موارد خود وی مرتکب این جرم کذایی نشده است. همچنین ارسال پیامک دوم مبنی بر توقیف خودرو نیز امری عجیب، شگفتانگیز و برخلاف اصول دادرسی کیفری است. چطور ممکن است نهادی که اساسا صلاحیت ورود به این جرم را ندارد، بدون مدرک مشخص، شخصی غیر از مجرم را احضار کند و پس از ده روز بدون تشکیل هیچ جلسهی رسمی و طی تشریفات قانونی، مجازاتی نظیر توقیف خودرو را بر وی تحمیل کند؟
اینجاست که میتوان گفت حجاب بیش از آنکه یک موضوع شرعی باشد، امری امنیتی است و تلاشهای مذبوحانهی این سالها برای تحمیل حجاب به زنان، در راستای قدرتنمایی سیاسی و ایدئولوژیک بوده است. در حقیقت متولیان تعمیق فرهنگ حجاب به دنبال تحقیر عمومی زنان و استمرار سرکوب آنها هستند. به تعبیر خودشان حجاب نخستین سنگری است که اگر شکست خورد، تندادن به سایر مسائل اجتنابناپذیر میشود.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3nUH2vS
@bidarzani
Telegraph
برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه |چهار: حجاب اجباری؛ تطهیر جامعه یا تحقیر زنان؟| نویسنده: مهسا غلامعلیزاده حراستهای دادگاه چشمهای تیزی دارند، مثل یک دستگاه فوق حرفهای همه چیز را در کسری از ثانیه میبینند. در فاصلهی کنار زدن پردهی در اول تا رسیدن به در دوم، سرجمع سه…
▫️ مارکسیسم و فمینیسم
نوشتهی: مارتا ای. خیمهنس
ترجمهی: فرزانه راجی
4 نوامبر2021
🔸 فمینیسم همانا مبارزه با تبعیض جنسیتی، یا اقدامات و ایدئولوژیهای تبعیضآمیز اجتماعی است که منجر به برتری مردان و ستم بر زنان میشود. تبعیض جنسیتی بهعنوان شکلی از ستم اجتماعی پدیدهای مدرن نیست. به نقل از مارکس و انگلس میتوان تصریح کرد که تاریخِ تمامی جوامعِ تاکنون موجود، تاریخ مبارزات طبقاتی و مبارزات جنسیتی است زیرا وجود طبقات پیشفرضِ مالکیت خصوصی بر ابزار تولید، تکهمسری و بنابراین تبعیض جنسیتی است. وجود تبعیض جنسیتی در سراسر تاریخ، به سادگی ویژگی جهانشمولِ همهی جوامع یا ماحصل تفاوتهای ذاتی بین دوجنس مسلم انگاشته شده است. این امر همچنین توضیح میدهد که چرا امروز زنان برای فهمیدن مظاهر فعلی این تبعیض در صدد درک ریشههای تاریخی آن هستند. در علوم اجتماعی تفهیم تبعیض جنسیتی بستگی دارد به مفروضات اساسی دربارهی طبیعت انسان، جامعه و روابطشان که مبنای نظریههای رایج دربارهی جامعه و رفتار اجتماعی هستند؛ نظریههایی که براساس تاکیدشان بر طبیعتِ انسان یا جامعه، متفاوت میشوند. اگر اولویت با ذات انسان باشد، افراد دارای صفاتی ذاتی همچون خودخواهی، رقابتجویی و منفعتطلبی تلقی میشوند. در نتیجه روابط و نهادهای اجتماعی بهعنوان ماحصل این صفات فردی مورد توجه قرار میگیرند. مردان و زنان در این بافتار واجد صفات ذاتیای در نظر گرفته میشوند که آنها را از یکدیگر متفاوت میکند. به عنوان مثال، درحالی که مردان پرخاشگر، قوی، ابزارگرا و غیرهاند، زنان ضعیف، مطیع، احساساتی، تغذیهکننده و غیره هستند. تفاوتهای جنسیتی در قدرت و مشارکت اجتماعی همچون پیامدهای این تفاوتهای ذاتی بین دو جنس تصور میشوند. وقتی تاکید بر جامعه باشد، افراد به عنوان لوحهایی سفید و خالی تلقی میشوند، ماحصل فرآیند اجتماعپذیری که آنان را در واقعیتِ اجتماعی اجباری و قدرتمند ادغام میکند. تبعیض جنسیتی در این بافتار به عنوان ماحصل سازمان اجتماعی پدید میآید؛ مردان و زنان متفاوتند و قدرت و مشارکت اجتماعی متفاوت دارند زیرا جامعهپذیری آنان متفاوت است. بنابراین الگوهای جامعهپذیری بر حسب نیازهای اجتماعی و/ یا تمایزِ فرایندهایِ کارکردی و تقسیم کار توضیح داده میشوند.
🔸علوم اجتماعی از دیدگاه مارکسیستی، تبیینهای ایدهآلیستی و ماتریالیستیِ متضادی دربارهی تبعیض جنسیتی ارائه میکنند که مانع ترکیب آنها در تبیینهایی نمیشود که هردو عامل اجتماعی و فردی را در نظر بگیرد. مارکسیسم از دوگانگی بین صفات ذاتی و اکتسابی فراتر میرود و بهجای آن این مفهوم را مطرح میکند که «انسان مجموعهی مناسبات اجتماعی است.»
🔸 این مفهوم، اساس نظریهی مارکسیستی دربارهی طبیعت انسان است؛ مفهومی که طبیعت تکافتادهی انسان را نفی کرده و وحدت لاینفک بین افراد و محیطهای طبیعی و اجتماعی آنان را تایید میکند. مارکسیسم مطرح میکند که نه افراد را میتوان جداگانه بررسی کرد نه محیط طبیعی و اجتماعیشان، همچون چیزهایی فینفسه که با یکدیگر «تعامل» دارند یا «علت» و «معلول» دیگری هستند. کانون نظری از انتزاعات «اشخاص» و «محیط» (طبیعی و اجتماعی) به فرآیندهایی تغییر جهت میدهد که بهواسطهی آنها افراد، طبیعت و جامعه به اشکال عینی مشخص خود دست مییابند. این فرآیندها تاریخاً مشخصاند و میتوان آنها را برای اهداف تحلیلِ علمی تشخیص داد. کلیدِ فهم تبعیض جنسیتی در این بافتار مبتنی است بر کاوشِ شکلهای تاریخاً خاص آن درون شیوههای مشخص تولید. بنابراین، امروزه پیشفرضِ درک و مفهومسازیِ تبعیض جنسیتی همانا درکِ جایگاه آن درون شیوهی تولید سرمایهداری است.
🔸 این فصل ادای سهمی است در تکوینِ تحلیلی مارکسیستی از ریشههای سرمایهدارانهی تبعیض جنسیتی و معنا و مفهوم تغییرات در وضعیت کنونی و آینده زنان براساس آنچه این تجزیه و تحلیل نشان میدهد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2AT
#مارتا_ای_خیمهنس #فرزانه_راجی
#فمینیسم #مارکسیسم #سرمایهداری
🖋@naghd_com
@bidarzani
نوشتهی: مارتا ای. خیمهنس
ترجمهی: فرزانه راجی
4 نوامبر2021
🔸 فمینیسم همانا مبارزه با تبعیض جنسیتی، یا اقدامات و ایدئولوژیهای تبعیضآمیز اجتماعی است که منجر به برتری مردان و ستم بر زنان میشود. تبعیض جنسیتی بهعنوان شکلی از ستم اجتماعی پدیدهای مدرن نیست. به نقل از مارکس و انگلس میتوان تصریح کرد که تاریخِ تمامی جوامعِ تاکنون موجود، تاریخ مبارزات طبقاتی و مبارزات جنسیتی است زیرا وجود طبقات پیشفرضِ مالکیت خصوصی بر ابزار تولید، تکهمسری و بنابراین تبعیض جنسیتی است. وجود تبعیض جنسیتی در سراسر تاریخ، به سادگی ویژگی جهانشمولِ همهی جوامع یا ماحصل تفاوتهای ذاتی بین دوجنس مسلم انگاشته شده است. این امر همچنین توضیح میدهد که چرا امروز زنان برای فهمیدن مظاهر فعلی این تبعیض در صدد درک ریشههای تاریخی آن هستند. در علوم اجتماعی تفهیم تبعیض جنسیتی بستگی دارد به مفروضات اساسی دربارهی طبیعت انسان، جامعه و روابطشان که مبنای نظریههای رایج دربارهی جامعه و رفتار اجتماعی هستند؛ نظریههایی که براساس تاکیدشان بر طبیعتِ انسان یا جامعه، متفاوت میشوند. اگر اولویت با ذات انسان باشد، افراد دارای صفاتی ذاتی همچون خودخواهی، رقابتجویی و منفعتطلبی تلقی میشوند. در نتیجه روابط و نهادهای اجتماعی بهعنوان ماحصل این صفات فردی مورد توجه قرار میگیرند. مردان و زنان در این بافتار واجد صفات ذاتیای در نظر گرفته میشوند که آنها را از یکدیگر متفاوت میکند. به عنوان مثال، درحالی که مردان پرخاشگر، قوی، ابزارگرا و غیرهاند، زنان ضعیف، مطیع، احساساتی، تغذیهکننده و غیره هستند. تفاوتهای جنسیتی در قدرت و مشارکت اجتماعی همچون پیامدهای این تفاوتهای ذاتی بین دو جنس تصور میشوند. وقتی تاکید بر جامعه باشد، افراد به عنوان لوحهایی سفید و خالی تلقی میشوند، ماحصل فرآیند اجتماعپذیری که آنان را در واقعیتِ اجتماعی اجباری و قدرتمند ادغام میکند. تبعیض جنسیتی در این بافتار به عنوان ماحصل سازمان اجتماعی پدید میآید؛ مردان و زنان متفاوتند و قدرت و مشارکت اجتماعی متفاوت دارند زیرا جامعهپذیری آنان متفاوت است. بنابراین الگوهای جامعهپذیری بر حسب نیازهای اجتماعی و/ یا تمایزِ فرایندهایِ کارکردی و تقسیم کار توضیح داده میشوند.
🔸علوم اجتماعی از دیدگاه مارکسیستی، تبیینهای ایدهآلیستی و ماتریالیستیِ متضادی دربارهی تبعیض جنسیتی ارائه میکنند که مانع ترکیب آنها در تبیینهایی نمیشود که هردو عامل اجتماعی و فردی را در نظر بگیرد. مارکسیسم از دوگانگی بین صفات ذاتی و اکتسابی فراتر میرود و بهجای آن این مفهوم را مطرح میکند که «انسان مجموعهی مناسبات اجتماعی است.»
🔸 این مفهوم، اساس نظریهی مارکسیستی دربارهی طبیعت انسان است؛ مفهومی که طبیعت تکافتادهی انسان را نفی کرده و وحدت لاینفک بین افراد و محیطهای طبیعی و اجتماعی آنان را تایید میکند. مارکسیسم مطرح میکند که نه افراد را میتوان جداگانه بررسی کرد نه محیط طبیعی و اجتماعیشان، همچون چیزهایی فینفسه که با یکدیگر «تعامل» دارند یا «علت» و «معلول» دیگری هستند. کانون نظری از انتزاعات «اشخاص» و «محیط» (طبیعی و اجتماعی) به فرآیندهایی تغییر جهت میدهد که بهواسطهی آنها افراد، طبیعت و جامعه به اشکال عینی مشخص خود دست مییابند. این فرآیندها تاریخاً مشخصاند و میتوان آنها را برای اهداف تحلیلِ علمی تشخیص داد. کلیدِ فهم تبعیض جنسیتی در این بافتار مبتنی است بر کاوشِ شکلهای تاریخاً خاص آن درون شیوههای مشخص تولید. بنابراین، امروزه پیشفرضِ درک و مفهومسازیِ تبعیض جنسیتی همانا درکِ جایگاه آن درون شیوهی تولید سرمایهداری است.
🔸 این فصل ادای سهمی است در تکوینِ تحلیلی مارکسیستی از ریشههای سرمایهدارانهی تبعیض جنسیتی و معنا و مفهوم تغییرات در وضعیت کنونی و آینده زنان براساس آنچه این تجزیه و تحلیل نشان میدهد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2AT
#مارتا_ای_خیمهنس #فرزانه_راجی
#فمینیسم #مارکسیسم #سرمایهداری
🖋@naghd_com
@bidarzani
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
مارکسیسم و فمینیسم
نوشتهی: مارتا ای. خیمهنس ترجمهی: فرزانه راجی دو گزینهی مورد بحث، گزینههایی تاریخیاند که اهمیت آنها در بستر رشد آگاهی و مبارزهی فمینیستی در کشوری معین و در زمانی مشخص بهتر درک خواهد شد. رشد …