This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این نصیحت واقعا به دردت میخوره🥰
ولی چهقدر زیباست این شعر...، بیا سرنوشت بسازیم واسه هم🌱♥️
ولی چهقدر زیباست این شعر...، بیا سرنوشت بسازیم واسه هم🌱♥️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای غربت چشمانت
برای دل پر دردت
دلتنگم
بعد از من
چه کسی خواهد دید
غم و رنج نهفته ی نهانت را ....
هاشمی
برای دل پر دردت
دلتنگم
بعد از من
چه کسی خواهد دید
غم و رنج نهفته ی نهانت را ....
هاشمی
شیرینتر از این چیست که با قندِ لبِ دوست
دور از غم و اندوه جهان چای بنوشی...
محمد اسماعیلی
دور از غم و اندوه جهان چای بنوشی...
محمد اسماعیلی
هر چه
به جز خيالِ او
قصد حريمِ دل كند
دَر نگشايمش به رو،
از دَرِ دل، برانمش...
مولانا
به جز خيالِ او
قصد حريمِ دل كند
دَر نگشايمش به رو،
از دَرِ دل، برانمش...
مولانا
وقتی که حرف رفتنت حسرت به جانم می دهد
چشمم خبر از وسعت درد نهانم میدهد
گفتی که مجبوری و من اجبار را فهمیده ام
تاوان اجبار تو را صبر و توانم میدهد؟
روزی برای دخترت تعریف کن حال مرا
آخر کسی از نسل تو مرهم نشانم می دهد
گفتی چه آمد بر سرت گفتم که تو گفتم که تو ...
نام تو هر جا میرسد لکنت زبانم میدهد
صد سال باید بگذرد تا من فراموشت کنم
اصلا بگو داغ تو تا آنجا امانم میدهد؟
هنگام دفنم آمدی بین جماعت دیدمت
در حین تلقین بغض تو دارد تکانم میدهد
#هادی_معراجی
چشمم خبر از وسعت درد نهانم میدهد
گفتی که مجبوری و من اجبار را فهمیده ام
تاوان اجبار تو را صبر و توانم میدهد؟
روزی برای دخترت تعریف کن حال مرا
آخر کسی از نسل تو مرهم نشانم می دهد
گفتی چه آمد بر سرت گفتم که تو گفتم که تو ...
نام تو هر جا میرسد لکنت زبانم میدهد
صد سال باید بگذرد تا من فراموشت کنم
اصلا بگو داغ تو تا آنجا امانم میدهد؟
هنگام دفنم آمدی بین جماعت دیدمت
در حین تلقین بغض تو دارد تکانم میدهد
#هادی_معراجی
عشق را شب زندهداریها خوش است
رنج را، امیدواریها خوش است
خوبرویان را نگاه ِ دلنواز
عاشقان را بیقراریها خوش است.
#فریدون_مشیری
رنج را، امیدواریها خوش است
خوبرویان را نگاه ِ دلنواز
عاشقان را بیقراریها خوش است.
#فریدون_مشیری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
و خداوند ناز خود را در دختر تجلی کرد:)
ای نازترین ناز خدا؛
روزت مبارک♥️🌱
ای نازترین ناز خدا؛
روزت مبارک♥️🌱
Alcohol Ep03
Telegram: @Pen_Musix
در آغوشم بگیر؛ آنگونه که
ابرها، آسمان را
مادری، فرزندش را
سربازی، نامه اش را و
خدا، بنده اش را..!
منصور نادری
ابرها، آسمان را
مادری، فرزندش را
سربازی، نامه اش را و
خدا، بنده اش را..!
منصور نادری
دلتنگ توأم مجال آغوش بده
نیش از همه خورده ام، مرا نوش بده
بعضی جملات، گفتنی نیست عزیز
گاهی به سکوتِ من بیا گوش بده
#علی_نصر_اصفهانی
نیش از همه خورده ام، مرا نوش بده
بعضی جملات، گفتنی نیست عزیز
گاهی به سکوتِ من بیا گوش بده
#علی_نصر_اصفهانی
از دل دیوانهام دیوانهتر دانی که کیست
من که دائم در علاج این دل دیوانهام..
صائب تبریزی
من که دائم در علاج این دل دیوانهام..
صائب تبریزی
شخصیت هایی در من اند
که همدیگر را زخمی می کنند
همدیگر را می کشند
همدیگر را در خرابه های روحم خاک می کنند
من اما
با تمام شخصیت هایم دوستت دارم...!
گروس عبدالملکیان
که همدیگر را زخمی می کنند
همدیگر را می کشند
همدیگر را در خرابه های روحم خاک می کنند
من اما
با تمام شخصیت هایم دوستت دارم...!
گروس عبدالملکیان
نازی است تو را در سر، کمتر نکنی دانم
دردی است مرا در دل، باور نکنی دانم
خیره چه سراندازم بر خاک سر کویت
گر بوسه زنم پایت، سر برنکنی دانم
خاقانی
دردی است مرا در دل، باور نکنی دانم
خیره چه سراندازم بر خاک سر کویت
گر بوسه زنم پایت، سر برنکنی دانم
خاقانی
من در واقع
چیز زیادی ندارم
به تو بدهم
چای هست اگر مینوشی
من هستم اگر عشق میورزی
راه هست اگر رهگذری...
#عاشیق_ویسل
چیز زیادی ندارم
به تو بدهم
چای هست اگر مینوشی
من هستم اگر عشق میورزی
راه هست اگر رهگذری...
#عاشیق_ویسل
وقتی که چنین دست به دامان شرابم
پیداست که چشمان تو کردهست خرابم
از شمع وجودم چه به جا مانده به جز اشک؟
هم معنی بیهودگیام، نقش بر آبم !
هر چند شبیهیم، دریغا که به هر حال
تو چشمهی جوشانی و من موج سرابم
سوگند به یکتایی چشمان تو ای دوست
یک عمر نیامد احدی جز تو به خوابم
بین من و دریا، نفسی بیش نماندهست
افسوس که هرگز نشکستهست حبابم
#حسین_دهلوی
پیداست که چشمان تو کردهست خرابم
از شمع وجودم چه به جا مانده به جز اشک؟
هم معنی بیهودگیام، نقش بر آبم !
هر چند شبیهیم، دریغا که به هر حال
تو چشمهی جوشانی و من موج سرابم
سوگند به یکتایی چشمان تو ای دوست
یک عمر نیامد احدی جز تو به خوابم
بین من و دریا، نفسی بیش نماندهست
افسوس که هرگز نشکستهست حبابم
#حسین_دهلوی
کم سو شده چشمانِ من از گریهیِ بسیار
من ماندهام و یادِ تو و حسرت دیدار...
محرم زمانی
من ماندهام و یادِ تو و حسرت دیدار...
محرم زمانی
📕 داستان
نوجوانی که احساس ناامیدی شدیدی می کرد به یک کارگردان سینما مراجعه کردو گفت:من می خواهم بازیگر شوم.
کارگردان از او پرسید:چه نقشی را می توانی اجرا کنی؟
نوجوان گفت:نقش یک آدم بدبخت و فلاکت زده را.
کارگردان گفت:متاسفم .من در فیلم خودم به یک نوجوان خوشبخت و با نشاط نیاز دارم . اگر تمایل داشته باشی می توانی آن نقش را بازی کنی .اما یک شرط دارد.
نوجوان پرسید:شرطش چیست؟
کارگردان گفت:شرطش این است که به مدت یک ماه نقش آدم های خوش بخت را تمرین کنی.
نوجوان یک ماه نقش خوش بخت ها را به خود گرفت . مثل آن ها فکر کرد ، مثل آن ها راه رفت ، مثل آن ها زندگی کرد. در آخر ماه او به کارگردان مراجعه کرد و گفت:من دیگر برای بازیگری در سینما علاقه ای ندارم.یک ماه تمرین برای من کافی بود که بدانم زندگی خود نیز بازی است و من بازیگر ، می خواهم در بقیه عمرم نقش خوش بخت ها را بازی کنم.
فقط به موفقیت فکر کن
نوجوانی که احساس ناامیدی شدیدی می کرد به یک کارگردان سینما مراجعه کردو گفت:من می خواهم بازیگر شوم.
کارگردان از او پرسید:چه نقشی را می توانی اجرا کنی؟
نوجوان گفت:نقش یک آدم بدبخت و فلاکت زده را.
کارگردان گفت:متاسفم .من در فیلم خودم به یک نوجوان خوشبخت و با نشاط نیاز دارم . اگر تمایل داشته باشی می توانی آن نقش را بازی کنی .اما یک شرط دارد.
نوجوان پرسید:شرطش چیست؟
کارگردان گفت:شرطش این است که به مدت یک ماه نقش آدم های خوش بخت را تمرین کنی.
نوجوان یک ماه نقش خوش بخت ها را به خود گرفت . مثل آن ها فکر کرد ، مثل آن ها راه رفت ، مثل آن ها زندگی کرد. در آخر ماه او به کارگردان مراجعه کرد و گفت:من دیگر برای بازیگری در سینما علاقه ای ندارم.یک ماه تمرین برای من کافی بود که بدانم زندگی خود نیز بازی است و من بازیگر ، می خواهم در بقیه عمرم نقش خوش بخت ها را بازی کنم.
فقط به موفقیت فکر کن