🔵🔴علت عمده اصرار چین بر همراهی با امارات علیه جزایر سه گانه ایران:
« در نیمه اول ۲۰۲۳
حجم مبادلات تجاری #چین با #امارات ۴۷ میلیارد دلار ، با کشورهای جنوبی خلیج فارس ۱۶۸ میلیارد دلار و با #ایران ۷.۵۵ میلیارد دلار بوده که نسبت به مدت مشابه سال قبل اش، ۸ درصد کاهش نشان می دهد.»
✍ محمد حسین خوشوقت
T.me/bestdiplomacy
« در نیمه اول ۲۰۲۳
حجم مبادلات تجاری #چین با #امارات ۴۷ میلیارد دلار ، با کشورهای جنوبی خلیج فارس ۱۶۸ میلیارد دلار و با #ایران ۷.۵۵ میلیارد دلار بوده که نسبت به مدت مشابه سال قبل اش، ۸ درصد کاهش نشان می دهد.»
✍ محمد حسین خوشوقت
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
ایرانی حکم کسی را داشته که یک قدحِ چینیِ گرانبها زیرِ بغلش بوده و همهی سرمایهاش همان بوده، میترسیده که اگر بیفتد این قدح بشکند؛ به هر قیمت خواسته است آن را نگاه دارد. از اینرو دست به عصا راه میرفته. با خود نگفته: «یا زنگیِ زنگ یا رومیِ روم»، با خود نگفته: «مرگ یکبار، شیون یکبار»! این قدح عبارت بوده است از «موجودیّت ایرانی» که او میخواسته است حفظ کند، برای حفظِ این امانت خود را به هر آب و آتشی زده. به هر رنگی که لازم بوده درآمده و از همینروست که در تاریخِ ایران بهترین انسانها دیده شدهاند و بدترین نیز. میتوان دریافت که راه چقدر ناهموار و پُرخطر بوده است و ایرانی میبایست شخصیّتِ دوگانه به خود بگیرد: هم در راه باشد و هم در بیراه؛ هم همراه باشد و هم حریف. تمام نیروی این ملّتِ نگونبخت در طیّ تاریخ به این نحو مصرف شده است؛ این که هم خود باشد و هم آنچه به آن واداشته میشده است، باشد. "دینامیسمِ" فرهنگیِ او نیز از همین خصوصیّت سرچشمه میگیرد.
فرهنگِ ایران، فرهنگِ ناشی از دوگانگی و مقاومت است و به همین سبب توانسته فرهنگی بسیار نیرومند از آب درآید.
#ایران_و_تنهاییاش
کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
فرهنگِ ایران، فرهنگِ ناشی از دوگانگی و مقاومت است و به همین سبب توانسته فرهنگی بسیار نیرومند از آب درآید.
#ایران_و_تنهاییاش
کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴دفاع مسعود #پزشکیان از فدرالیسم!
این دیدگاه خطرناک همیشه پشت صحنه بود
حالا با نامزدی ریاست جمهوری وی به روی صحنه آمده است!
فدرالیسم برای ایران خطرناک است
فدرالیسم برای کشورهایی است که اساسا ملت نبوده اند
اما #ملت_ایران از کهن ترین ملتهای جهان است
فدرالیسم نه تنها دعوای قومیتی را از بین نخواهد برد بلکه گسلهای قومیتی را در ایران فعال خواهد کرد
شگفت انگیز است که برخی اصلاح طلبانی
که بانام دغدغه ایران فعالیت میکنند هم حامی او شده اند
👈منافع ملی
👈امنیت ملی
👈و درک درست ملی بر هرجناح و حزبی ارجحیت دارد
بقول استاد اسلامی ندوشن
#ایران_را_از_یاد_نبریم
@bestdiplomacy
این دیدگاه خطرناک همیشه پشت صحنه بود
حالا با نامزدی ریاست جمهوری وی به روی صحنه آمده است!
فدرالیسم برای ایران خطرناک است
فدرالیسم برای کشورهایی است که اساسا ملت نبوده اند
اما #ملت_ایران از کهن ترین ملتهای جهان است
فدرالیسم نه تنها دعوای قومیتی را از بین نخواهد برد بلکه گسلهای قومیتی را در ایران فعال خواهد کرد
شگفت انگیز است که برخی اصلاح طلبانی
که بانام دغدغه ایران فعالیت میکنند هم حامی او شده اند
👈منافع ملی
👈امنیت ملی
👈و درک درست ملی بر هرجناح و حزبی ارجحیت دارد
بقول استاد اسلامی ندوشن
#ایران_را_از_یاد_نبریم
@bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴و #ایران میماند؛ #ایرانی هم میماند
پایداری ایرانی؛ از زبانِ #فریدون_گله
کارگردان و فیلمنامهنویس مطرح ایرانی
@bestdiplomacy
پایداری ایرانی؛ از زبانِ #فریدون_گله
کارگردان و فیلمنامهنویس مطرح ایرانی
@bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴تمدن #ایران دیرپاترین و پرافتخارترین تمدنی است که در سطح جهان پدید آمده است، آثار تمدنی پیش از تاریخ قبل از آنکه در تمدنهای بزرگ دیده شود در سرزمین ایران وجود داشته است.
حتی مغول های وحشی در فرهنگ ایران حل شدند....
#پاینده_ایران
@bestdiplomacy
حتی مغول های وحشی در فرهنگ ایران حل شدند....
#پاینده_ایران
@bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴دکلمه روانشاد استاد #حسین_منزوی در مورد ایران
ایران صدای خسته ام را بشنو ای #ایران
شکوای نای خسته ام را بشنو ای #ایران
@bestdiplomacy
ایران صدای خسته ام را بشنو ای #ایران
شکوای نای خسته ام را بشنو ای #ایران
@bestdiplomacy
آیا روز جمعه روز شکست حزب محافظه کار در انتخابات #بریتانیا و اصولگرایی رادیکال در #ایران است؟
۴۸ ساعت دیگه معلوم خواهد شد؟
@bestdiplomacy
۴۸ ساعت دیگه معلوم خواهد شد؟
@bestdiplomacy
Forwarded from عکس نگار
✅ روزهای روشن ایرانگرایی...
✍ رضا کدخدازاده
🔸 برخی از ایراندوستان را میبینم ناراحت و نگرانند. البته نگرانی برای هر فرد ایراندوستی، از اموریست که ساحتش «ز گهواره تا گور» است و باید هم باشد! اما امروز -دستکم در نیم قرن اخیر- بهترین روزهای جنبش #ایران_خواهی است. ظواهر را خیلی نباید جدی گرفت. عمیقتر باید نگریست. به قول مولوی «برون را ننگریم و قال را» بلکه باید «درون را بنگریم و حال را». به این باید اندیشید که جریانهای داخلی و خارجیِ مخالفِ #ایرانگرایی با وجود چندین دهه در اختیار داشتن تمامی منابع مادی و معنوی ممکن، امروز کمترین «ماهیِ» ممکن را از «مُرداب» بازیهای سیاسی خود صید میکنند.
🔸 پس، این روزها را باید روزهای روشنِ «آستانۀ» #وطن_خواهی دانست. کافیست چند دهه به عقب بازگردیم و از خود این سوال را بپرسیم: آیا یک درصد هم میشود احتمال داد که چندی بعد، همزمان، هم فردی با ذاتِ «#امت_گرایی» و هم فردی با ذات «#قومیت_گرایی» شعار انتخاباتیشان حول محور «ایران» باشد؟! آن زمان به احتمال بسیار فراوان پاسخ به این سوال منفی بود. اما امروز میبینیم که این امر فرخنده رخ داده؛ یکی با شعار «#یک_جهان_فرصت_یک_ایران_جهش» و یکی با شعار «#برای_ایران» در نظام «جمهوری اسلامی» روبروی هم صف کشیدند. این یعنی دستکم در ظاهر مجبور بودند که در برابر «نام ایران» قامت خم کنند. گویی این سرنوشتِ محتوم تمام افراد و جریانهایی است که به حق یا ناحق میخواهند در این مُلکِ گران، سری در سرها داشته باشند.
🔸 ایران و فرهنگ والا و ناب آن، مغولانِ بدوی را نیز سربراه کرد. همانها که با نام تیموچین و قوبلای از بیابانها به ایران سرازیر شدند و دیری نپایید که پس از چند سال غارت و خونخواری و پُشته از کُشته ساختن، در برابر نام و عظمت ایران قامت خم کردند و در نهایت از ایرانیان عصر خود ایرانیتر شدند و دستآخر خود را نیز انوشیروان نامیدند! پس اگر دشمنان ایرانزمین سالهاست که با حداکثر قوا و سلاحهای لبالب از تیغهای «زر و زور و تزویر» در برابر وطنخواهی صفآرایی کردهاند، «نام ایران» به تنهایی برای ایستادگی در برابر آنها کافیست. باری همین است که ایران را نباید یک نام، که واقعیتی نامبخش و هویتبخش دانست؛ حتی برای آنهایی که «ذاتاً» با ایران مشکل دارند!
#پاینده_ایران
✍ رضا کدخدازاده
🔸 برخی از ایراندوستان را میبینم ناراحت و نگرانند. البته نگرانی برای هر فرد ایراندوستی، از اموریست که ساحتش «ز گهواره تا گور» است و باید هم باشد! اما امروز -دستکم در نیم قرن اخیر- بهترین روزهای جنبش #ایران_خواهی است. ظواهر را خیلی نباید جدی گرفت. عمیقتر باید نگریست. به قول مولوی «برون را ننگریم و قال را» بلکه باید «درون را بنگریم و حال را». به این باید اندیشید که جریانهای داخلی و خارجیِ مخالفِ #ایرانگرایی با وجود چندین دهه در اختیار داشتن تمامی منابع مادی و معنوی ممکن، امروز کمترین «ماهیِ» ممکن را از «مُرداب» بازیهای سیاسی خود صید میکنند.
🔸 پس، این روزها را باید روزهای روشنِ «آستانۀ» #وطن_خواهی دانست. کافیست چند دهه به عقب بازگردیم و از خود این سوال را بپرسیم: آیا یک درصد هم میشود احتمال داد که چندی بعد، همزمان، هم فردی با ذاتِ «#امت_گرایی» و هم فردی با ذات «#قومیت_گرایی» شعار انتخاباتیشان حول محور «ایران» باشد؟! آن زمان به احتمال بسیار فراوان پاسخ به این سوال منفی بود. اما امروز میبینیم که این امر فرخنده رخ داده؛ یکی با شعار «#یک_جهان_فرصت_یک_ایران_جهش» و یکی با شعار «#برای_ایران» در نظام «جمهوری اسلامی» روبروی هم صف کشیدند. این یعنی دستکم در ظاهر مجبور بودند که در برابر «نام ایران» قامت خم کنند. گویی این سرنوشتِ محتوم تمام افراد و جریانهایی است که به حق یا ناحق میخواهند در این مُلکِ گران، سری در سرها داشته باشند.
🔸 ایران و فرهنگ والا و ناب آن، مغولانِ بدوی را نیز سربراه کرد. همانها که با نام تیموچین و قوبلای از بیابانها به ایران سرازیر شدند و دیری نپایید که پس از چند سال غارت و خونخواری و پُشته از کُشته ساختن، در برابر نام و عظمت ایران قامت خم کردند و در نهایت از ایرانیان عصر خود ایرانیتر شدند و دستآخر خود را نیز انوشیروان نامیدند! پس اگر دشمنان ایرانزمین سالهاست که با حداکثر قوا و سلاحهای لبالب از تیغهای «زر و زور و تزویر» در برابر وطنخواهی صفآرایی کردهاند، «نام ایران» به تنهایی برای ایستادگی در برابر آنها کافیست. باری همین است که ایران را نباید یک نام، که واقعیتی نامبخش و هویتبخش دانست؛ حتی برای آنهایی که «ذاتاً» با ایران مشکل دارند!
#پاینده_ایران
Forwarded from عکس نگار
✅ شش نکته دربارۀ انتخابات
✍ رضا کدخدازاده؛ ارومیه ۱۸ تیر ۱۴۰۳
1⃣ در بین دوستان و آشنایانم، شریفترین و درجهیکترین کسانی هستند که رای ندادند؛ برایم شریف و درجه یک میمانند. در بین دوستان و آشنایانم، شریفترین و درجهیکترین کسانی هستند که به #پزشکیان رای دادند. برایم شریف و درجه یک میمانند. در بین دوستان و آشنایانم، شریفترین و درجهیکترین کسانی هستند که به #جلیلی رای دادند. برایم شریف و درجه یک میمانند.
2⃣ شادباش میگویم؛ اول به یک «چیز» که پیروز انتخابات شد و بعد به رایدهندگان به پزشکیان! 😉 چون این پزشکیان نبود که پیروز شد، بلکه «چیزی» پیروز شد تحت عنوان «ترس از جلیلی»! ☺️ این را من نمیگویم، بلکه رحمتالله بیگدلی -از مشاوران و نزدیکترین افراد به پزشکیان- به آن اذعان کرده است. البته کلیتش را مزاح کردم و به همۀ آنهایی که به هر دلیلی -به جز منافع مادّی و قومیت- به پزشکیان رای دادند صمیمانه شادباش میگویم و یک پرچم ایران عزیز را در میان یک شاخه گُل رُز سرخ و یک قلب پر از مهر تقدیمشان میکنم: ❤️🇮🇷⚘️
3⃣ در بین دوستان و آشنایانم کسانی که قومیتی رای داده باشند، به عدد انگشتان یک دست هم نمیرسد. همین انگشتشمار هم برایم محترمند؛ چون رویکرد آنها علّت نیست؛ معلول است و هر ایرانیِ ایراندوستی، در این روزگار پر فتنه، خیلی نباید با معلول کار داشته باشد. البته حسابِ برخی مبلّغان خاصّ پزشکیان به ویژه جریان خبیث «اصلاحطلبان صندوقی» امری علیحده است که حالا حالاها با آنها کار خواهیم داشت!
4⃣ من در روزهای انتخابات دوست داشتم در پایان، نمایش وحدت و همدلی و همراهی #ملت_ایران در قالب یک «کنش حدّاکثری» نشان داده شود. چون معتقدم کنش یکسانِ «اکثریت» ملّت، پیام بسیار اثرگذارتری را از هر کنش دیگری میتواند در پی داشته باشد. پیامی که هم «خیر» آحاد ملّت در آن است و هم خیر کشور. خوشبختانه علیرغم تمامی «صحنهآرایی»های خطرناکی که شاهدش بودیم، تا حدود زیادی در نهایت همین هم شد.
5⃣ من در ایام انتخابات بیشتر در نقد پزشکیان نوشتم؛ چرا؟ چون طرفهای مقابل نیاز به نقد من و امثال من نداشتند! اما پزشکیان را با آن همه سوابق آشکارا تیره و تار -چه در زمینۀ سیاست و مدیریت و چه در زمینۀ اقدامات و اظهارات ضدّ وحدت ملّی- عدهای «کاسب انتخابات» به ویژه جریان خبیثِ #اصلاح_طلبان_صندوقی، میخواستند رنگ کنند و جای قناری به مردم تحویل دهند! این بود که خیلی تند و تیز در برابر این جریان ایستادم. البته که به خاطر برخی محدودیتها خیلی چیزها را واضح نمیشد گفت و انگشتشماری از دوستانم به اشتباه میافتادند و فکر میکردند برای تبلیغِ جلیلی است! از ارادتم به آنها هم کاسته نخواهد شد.
6⃣ #ایران_تو_بمان_غایت_مقصود_همین_است ... #پاینده_ایران ...
✍ رضا کدخدازاده؛ ارومیه ۱۸ تیر ۱۴۰۳
1⃣ در بین دوستان و آشنایانم، شریفترین و درجهیکترین کسانی هستند که رای ندادند؛ برایم شریف و درجه یک میمانند. در بین دوستان و آشنایانم، شریفترین و درجهیکترین کسانی هستند که به #پزشکیان رای دادند. برایم شریف و درجه یک میمانند. در بین دوستان و آشنایانم، شریفترین و درجهیکترین کسانی هستند که به #جلیلی رای دادند. برایم شریف و درجه یک میمانند.
2⃣ شادباش میگویم؛ اول به یک «چیز» که پیروز انتخابات شد و بعد به رایدهندگان به پزشکیان! 😉 چون این پزشکیان نبود که پیروز شد، بلکه «چیزی» پیروز شد تحت عنوان «ترس از جلیلی»! ☺️ این را من نمیگویم، بلکه رحمتالله بیگدلی -از مشاوران و نزدیکترین افراد به پزشکیان- به آن اذعان کرده است. البته کلیتش را مزاح کردم و به همۀ آنهایی که به هر دلیلی -به جز منافع مادّی و قومیت- به پزشکیان رای دادند صمیمانه شادباش میگویم و یک پرچم ایران عزیز را در میان یک شاخه گُل رُز سرخ و یک قلب پر از مهر تقدیمشان میکنم: ❤️🇮🇷⚘️
3⃣ در بین دوستان و آشنایانم کسانی که قومیتی رای داده باشند، به عدد انگشتان یک دست هم نمیرسد. همین انگشتشمار هم برایم محترمند؛ چون رویکرد آنها علّت نیست؛ معلول است و هر ایرانیِ ایراندوستی، در این روزگار پر فتنه، خیلی نباید با معلول کار داشته باشد. البته حسابِ برخی مبلّغان خاصّ پزشکیان به ویژه جریان خبیث «اصلاحطلبان صندوقی» امری علیحده است که حالا حالاها با آنها کار خواهیم داشت!
4⃣ من در روزهای انتخابات دوست داشتم در پایان، نمایش وحدت و همدلی و همراهی #ملت_ایران در قالب یک «کنش حدّاکثری» نشان داده شود. چون معتقدم کنش یکسانِ «اکثریت» ملّت، پیام بسیار اثرگذارتری را از هر کنش دیگری میتواند در پی داشته باشد. پیامی که هم «خیر» آحاد ملّت در آن است و هم خیر کشور. خوشبختانه علیرغم تمامی «صحنهآرایی»های خطرناکی که شاهدش بودیم، تا حدود زیادی در نهایت همین هم شد.
5⃣ من در ایام انتخابات بیشتر در نقد پزشکیان نوشتم؛ چرا؟ چون طرفهای مقابل نیاز به نقد من و امثال من نداشتند! اما پزشکیان را با آن همه سوابق آشکارا تیره و تار -چه در زمینۀ سیاست و مدیریت و چه در زمینۀ اقدامات و اظهارات ضدّ وحدت ملّی- عدهای «کاسب انتخابات» به ویژه جریان خبیثِ #اصلاح_طلبان_صندوقی، میخواستند رنگ کنند و جای قناری به مردم تحویل دهند! این بود که خیلی تند و تیز در برابر این جریان ایستادم. البته که به خاطر برخی محدودیتها خیلی چیزها را واضح نمیشد گفت و انگشتشماری از دوستانم به اشتباه میافتادند و فکر میکردند برای تبلیغِ جلیلی است! از ارادتم به آنها هم کاسته نخواهد شد.
6⃣ #ایران_تو_بمان_غایت_مقصود_همین_است ... #پاینده_ایران ...
از نامدارانِ تاریخ که بگذریم هزاران کس بودند که حتّی نامی از آنان برجای نمانده، مردانی که به مشقّت و گُمنامی در کنجِ عُزلتِ خود، یا به دربهدری، یا در سیاهچالها عمر به پایان بردند، لیکن در برابرِ ناروائیها زانو خم نکردند.
در تاریخِ هر کشورِ بزرگی فراوانند از این «شکست خوردگانِ فیروزمند».
هیچ روزگاری از این مردمان تهی نیست، مردانِ تنهارو و سرسخت، به منزل نرسیده، کام نیافته، که خوشبختیها و بلند پروازیها و تن پروریهای دیگران را به چشمِ تحقیر مینگرند و درونِ خود را از شعلهای مرموز و ناگفتنی روشن میدارند.
از بزرگانِ واقعیِ هر قوم که بگذریم به لطفِ این گمنامان است که زیباییهای روحِ انسانیّت زنده میماند و از دورانی به دورانِ دیگر انتقال مییابد.
کسانی که از دایرهی خور و خواب، پای فراتر نمینهند، یا از فرطِ درماندگی بر مقام تکیه میکنند و در پول سعادت میجویند، هیچگاه به این موهبت نمیرسند که دریابند با گردنِ افراخته و دلِ باروَر زندگی کردن چه لذّتی دارد.
#ایران_را_از_یاد_نبریم
(مقالهی فیروزیِ شکست خوردگان)
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@bestdiplomacy
در تاریخِ هر کشورِ بزرگی فراوانند از این «شکست خوردگانِ فیروزمند».
هیچ روزگاری از این مردمان تهی نیست، مردانِ تنهارو و سرسخت، به منزل نرسیده، کام نیافته، که خوشبختیها و بلند پروازیها و تن پروریهای دیگران را به چشمِ تحقیر مینگرند و درونِ خود را از شعلهای مرموز و ناگفتنی روشن میدارند.
از بزرگانِ واقعیِ هر قوم که بگذریم به لطفِ این گمنامان است که زیباییهای روحِ انسانیّت زنده میماند و از دورانی به دورانِ دیگر انتقال مییابد.
کسانی که از دایرهی خور و خواب، پای فراتر نمینهند، یا از فرطِ درماندگی بر مقام تکیه میکنند و در پول سعادت میجویند، هیچگاه به این موهبت نمیرسند که دریابند با گردنِ افراخته و دلِ باروَر زندگی کردن چه لذّتی دارد.
#ایران_را_از_یاد_نبریم
(مقالهی فیروزیِ شکست خوردگان)
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@bestdiplomacy
Forwarded from عکس نگار
📛 آروزی مرگ برای سرزمین مادری؟!
✍ رضا کدخدازاده
✅ در طول تاریخی درازدامن، بهترین فرزندان این مُلک برای حفظ «مرز و معیاری» که نامش #ایران_عزیز است، جان خود را فدا کردهاند. آخرین و ملموسترینش برای ما، تهاجم عراق بود. عراقی که هیچگاه حتی به شوخی هم نگفت که ترکتازیاش به «مرز و معیار» ایران، به خاطر حفظ و گسترش مرزهای اسلام بوده است! بلکه به صراحت میگفت هدفش گرفتن سرزمین ایران است که آن را «مُلک مجوسان» و خاری در چشم «الشعب العرب» میدانست. هشت سال جنگ تحمیلی؛ بیش از دویست هزار شهید و قریب یک میلیون جانباز، حاصل #دفاع_مقدس ایرانیان از همین «مرز و معیاری» بود که حالا جرثومههایی مانند #امیرحسین_ثابتی بر مجلسش تکیه زدهاند و مرگ آن را میخواهند! لابد وقتی شعار مرگ بر ایران میدهند نیز، مثل باقیِ شعارهای «مرگ بر»شان، مشتهای خود را گره میکنند و رگهای گردنشان هم قلمبه میشود. آه! چه روزهای تلخی بر این سرزمین میگذرد. ای کاش همهاش خواب باشد.
تنها دلخوشی ما امّا، بلاکشدن از سوی این جرثومههاست! که بیش باد و بیش باد و بیش باد...!
✍ رضا کدخدازاده
✅ در طول تاریخی درازدامن، بهترین فرزندان این مُلک برای حفظ «مرز و معیاری» که نامش #ایران_عزیز است، جان خود را فدا کردهاند. آخرین و ملموسترینش برای ما، تهاجم عراق بود. عراقی که هیچگاه حتی به شوخی هم نگفت که ترکتازیاش به «مرز و معیار» ایران، به خاطر حفظ و گسترش مرزهای اسلام بوده است! بلکه به صراحت میگفت هدفش گرفتن سرزمین ایران است که آن را «مُلک مجوسان» و خاری در چشم «الشعب العرب» میدانست. هشت سال جنگ تحمیلی؛ بیش از دویست هزار شهید و قریب یک میلیون جانباز، حاصل #دفاع_مقدس ایرانیان از همین «مرز و معیاری» بود که حالا جرثومههایی مانند #امیرحسین_ثابتی بر مجلسش تکیه زدهاند و مرگ آن را میخواهند! لابد وقتی شعار مرگ بر ایران میدهند نیز، مثل باقیِ شعارهای «مرگ بر»شان، مشتهای خود را گره میکنند و رگهای گردنشان هم قلمبه میشود. آه! چه روزهای تلخی بر این سرزمین میگذرد. ای کاش همهاش خواب باشد.
تنها دلخوشی ما امّا، بلاکشدن از سوی این جرثومههاست! که بیش باد و بیش باد و بیش باد...!
برای در مسیر قرار دادنِ جامعه، لااقل رعایتِ این پنج اصل ضروری مینماید:
۱. احساس امنیّت و ثبات
۲. امید به آینده
۳. احساس قاعدهمندی که مبتنی باشد بر رعایتِ نسبیِ عدالت اجتماعی
۴. روی داشتن به علم، یعنی توجّه به گرایشهای طبیعیِ ذاتِ انسان
۵. تنظیم جمعیّت و مسالمت با طبیعت.
#ایران_چه_حرفی_برای_گفتن_دارد
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
۱. احساس امنیّت و ثبات
۲. امید به آینده
۳. احساس قاعدهمندی که مبتنی باشد بر رعایتِ نسبیِ عدالت اجتماعی
۴. روی داشتن به علم، یعنی توجّه به گرایشهای طبیعیِ ذاتِ انسان
۵. تنظیم جمعیّت و مسالمت با طبیعت.
#ایران_چه_حرفی_برای_گفتن_دارد
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 ایرانی کیست؟
بخش نخست؛
ایرانی یک بارِ سنگینِ فرهنگ بر پشت دارد که به آسانی نمیتواند خود را از آن جدا کند. این فرهنگ تنها کتابها و بناها و ظرفهایی که از زیر خاک بیرون میآیند و قالیها و الحانِ موسیقی نیست، بلکه فرهنگِ بسیار غنیِ عامّه نیز هست که عبارت باشد از قصّهها و ترانهها و آداب و رسوم و مَثَلها تا برسد به نوع تفکّر و شیوهی زندگی.
زمانی که سعدِ وقّاص اسلام را به ایران آورد، به صورتی نبود که امروز هست. در طیّ این هزار و چند صد سال، هزاران تن از بهترین استعدادها، از بهترین ایرانیان، کسانی چون محمّد جُریر طبری و سنایی و مولوی و شیخ بهایی و رضا عبّاسی و آنها که مساجد اصفهان را ساختند و کسانی که آن همه کتابها را به خطّ نغز نوشتند و تذهیب کردند و خلاصه فرزندانِ برگزیدهی ایران، که همگی مسلمان و معتقد بودند و در عین حال به ایرانی بودن و زبان و فرهنگِ خود مینازیدند، این بنای بزرگِ تمدّن ایرانِ اسلامی را گذاردهاند که در دنیا به آن تمدّن شاخص باشد و همه او را به این تاریخ و این کتابها و این هنرها و دستاوردها بشناسند. و اگر این تمدّنها و فرهنگ نبود، ایران هم میشد کشوری مانند کویت*، منتهی قدری پهناورتر و آبادتر. همین شاخصیّتِ فرهنگی بوده است که مانع شده است تا ایران در قلمرو بزرگ خلافت بنیامیّه و بنیعبّاس و بعد عثمانیها، مستهلک گردد و باز هم خیال میکنم همین شاخصیّتِ فرهنگی کمک کرد تا ایران دورانِ پُر تلاطمِ قرنِ نوزدهم را که «قرنِ گسترش استعمار» است، پشت سر بگذارد و یک سرزمینِ مستعمره نشود. در حالی که کشورهای همسایهی او و کشورهای مشابه او به استعمار درآمدند، ایران یک استقلال ظاهری نگه داشت هرچند به حکمِ "ضعفِ شرقیِ" خود از استثمار در امان نماند. اگر روزی مطالعهی عمیق برای کشفِ علل صورت گیرد، خواهند دید که فرهنگ و تمدّن ایران در این میان خالی از نقش نبوده است.
«ایــران» که با کشورهای دیگرِ اسلامی به کلّی متفاوت است، میتواند با آنان همدردی، همراهی و دوستی داشته باشد، ولی نمیتواند شبیه به آنها بشود. با آنان دین مشترک و میراثِ آئینیِ مشترک دارد امّا در کنار آن یک تمدّن ایرانی هم دارد که هویّتِ خاص و سیمای خاص به او میبخشد.
#ایران_و_تنهاییاش
..............................
* خوانندگان گرامی در نظر داشته باشید که استاد اسلامی ندوشن این مقاله را در سال ۱۳۵۸ نوشتهاند.
..............................
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
بخش نخست؛
ایرانی یک بارِ سنگینِ فرهنگ بر پشت دارد که به آسانی نمیتواند خود را از آن جدا کند. این فرهنگ تنها کتابها و بناها و ظرفهایی که از زیر خاک بیرون میآیند و قالیها و الحانِ موسیقی نیست، بلکه فرهنگِ بسیار غنیِ عامّه نیز هست که عبارت باشد از قصّهها و ترانهها و آداب و رسوم و مَثَلها تا برسد به نوع تفکّر و شیوهی زندگی.
زمانی که سعدِ وقّاص اسلام را به ایران آورد، به صورتی نبود که امروز هست. در طیّ این هزار و چند صد سال، هزاران تن از بهترین استعدادها، از بهترین ایرانیان، کسانی چون محمّد جُریر طبری و سنایی و مولوی و شیخ بهایی و رضا عبّاسی و آنها که مساجد اصفهان را ساختند و کسانی که آن همه کتابها را به خطّ نغز نوشتند و تذهیب کردند و خلاصه فرزندانِ برگزیدهی ایران، که همگی مسلمان و معتقد بودند و در عین حال به ایرانی بودن و زبان و فرهنگِ خود مینازیدند، این بنای بزرگِ تمدّن ایرانِ اسلامی را گذاردهاند که در دنیا به آن تمدّن شاخص باشد و همه او را به این تاریخ و این کتابها و این هنرها و دستاوردها بشناسند. و اگر این تمدّنها و فرهنگ نبود، ایران هم میشد کشوری مانند کویت*، منتهی قدری پهناورتر و آبادتر. همین شاخصیّتِ فرهنگی بوده است که مانع شده است تا ایران در قلمرو بزرگ خلافت بنیامیّه و بنیعبّاس و بعد عثمانیها، مستهلک گردد و باز هم خیال میکنم همین شاخصیّتِ فرهنگی کمک کرد تا ایران دورانِ پُر تلاطمِ قرنِ نوزدهم را که «قرنِ گسترش استعمار» است، پشت سر بگذارد و یک سرزمینِ مستعمره نشود. در حالی که کشورهای همسایهی او و کشورهای مشابه او به استعمار درآمدند، ایران یک استقلال ظاهری نگه داشت هرچند به حکمِ "ضعفِ شرقیِ" خود از استثمار در امان نماند. اگر روزی مطالعهی عمیق برای کشفِ علل صورت گیرد، خواهند دید که فرهنگ و تمدّن ایران در این میان خالی از نقش نبوده است.
«ایــران» که با کشورهای دیگرِ اسلامی به کلّی متفاوت است، میتواند با آنان همدردی، همراهی و دوستی داشته باشد، ولی نمیتواند شبیه به آنها بشود. با آنان دین مشترک و میراثِ آئینیِ مشترک دارد امّا در کنار آن یک تمدّن ایرانی هم دارد که هویّتِ خاص و سیمای خاص به او میبخشد.
#ایران_و_تنهاییاش
..............................
* خوانندگان گرامی در نظر داشته باشید که استاد اسلامی ندوشن این مقاله را در سال ۱۳۵۸ نوشتهاند.
..............................
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
دیپلماسی
🔵🔴 ایرانی کیست؟ بخش نخست؛ ایرانی یک بارِ سنگینِ فرهنگ بر پشت دارد که به آسانی نمیتواند خود را از آن جدا کند. این فرهنگ تنها کتابها و بناها و ظرفهایی که از زیر خاک بیرون میآیند و قالیها و الحانِ موسیقی نیست، بلکه فرهنگِ بسیار غنیِ عامّه نیز هست که…
🔵🔴ایرانی کیست؟
بخش دوّم؛
هر مذهبِ بزرگ، دینی است به اضافهی تمدّن. نمیتوان آن دین را گرفت و آن تمدّن را نادیده انگاشت. مسیحیّت ابتدا یک دین ساده بود و اکنون میراث فرهنگی آن حیرتآور است: کلیساها و نقشها و مجسّمهها و کتابخانهها و موسیقی و غیره... و این فرهنگ پیوند خورده است به فرهنگِ یونان و روم که مربوط به دورانِ اربابِ انواع است. اکنون تصوّر مسیحیّتی بکنیم که امثالِ میکل آنجلو و دانته و باخ و داستایفسکی و ماتیس در آن نبوده باشند، باقی میماند آیینِ تـرسـاییِ دِیر نشینی.
اسلام نیز در ایران با میراث هنگفتی از فرهنگ همراه است. بعضی از تفسیرهای قرآن با زیباترین انشای فارسی نوشته شده است. قرآنهای مُذَهَّب را اگر جمع کنند، گنجینهی بینظیری خواهد شد. آیا حساب شده است که چقدر نقدِ عمر و نورِ چشم بر سر این کارها گذارده شده است؟ از عرفان ایران و نیز از معماری مساجد و بقعهها و سایر مظاهر هنر مذهبی، دنیای بهشت آسایی برای ایرانی ساخته شده است که بیوجودِ آنها هرگز به عمقِ ایمانیای که رسیده است، نمیرسید.
اگر قرآن را که کتاب دینی ایرانیان است استثنا کنیم، چه کتابهایی را میتوانیم نام ببریم که در ده قرن اخیر همواره در زندگی مردم ایران حضور داشتهاند؟ شاهنامه است و مثنوی مولوی و سعدی و حافظ، و پس از آنها نظامی و سنایی و عطّار و ناصرخسرو و خواجه عبداللّه انصاری، و چند تفسیر و چند کتاب تاریخ و چند کتاب نثر (آثار فکری و فلسفیای که مخصوص خواص بوده است چون ابنسینا و رازی و بیرونی را کنار گذاردیم). کتابهای شعر و نثری که مجموع آنها از بیست تجاوز نمیکند، عصاره و چکیدهی فرهنگ ایران بعد از اسلام هستند، و در واقع میتوان گفت که همهی اندیشیدهها و دریافتهای قوم ایرانی در آنها جای گرفته است. این کتابها مضامین آنها هرچه باشد آیینهی تاریخ و تفکّرِ ایراناَند، و گرایشهای مردمِ این آب و خاک در آنها منعکس شده است، و به همراه آن حُسنها و عیبهایش.
اگر در نظر بیاوریم که دهها هزار کتاب، راجع به موضوعات مختلف در زبان فارسی نوشته شده است، ولی تنها همین چند کتاب در پیوندِ مستمر با مردم برقرار ماندهاند، به این نتیجه میرسیم که باید جوهر و جاذبهی فتورناپذیری در آنها باشد.
اکنون این سؤال پیش میآید که آنچه در این کتابها آمده است آیا بَدآموزانه است یا حاوی اندیشههای بلند؟ آنچه مسلّم است در طیّ این زمان دراز همهی آنها کتابهای ارزندهی اخلاقی شناخته شده بودند ولی امروز تلقّیِ ما نسبت به آنها چیست؟ این بستگی دارد به قابلیّتِ جذبِ ما. بستگی به آن دارد که ما تا چه اندازه از سِیرهای مختلفِ اندیشه نترسیم. نخواسته باشیم فقط دنیا را از یک بُعد و یک زاویه ببینیم، و مردم را عوام و محجور انگاریم که بگوییم نباید در بیش از یک خطّ فکری به جلو روند؛ و از این گذشته، بستگی به تواناییِ ما دارد در جُستنِ ریشهی اندیشهها و به قدرتِ تحلیل و روشنبینیِ ما.
#ایران_و_تنهاییاش
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
بخش دوّم؛
هر مذهبِ بزرگ، دینی است به اضافهی تمدّن. نمیتوان آن دین را گرفت و آن تمدّن را نادیده انگاشت. مسیحیّت ابتدا یک دین ساده بود و اکنون میراث فرهنگی آن حیرتآور است: کلیساها و نقشها و مجسّمهها و کتابخانهها و موسیقی و غیره... و این فرهنگ پیوند خورده است به فرهنگِ یونان و روم که مربوط به دورانِ اربابِ انواع است. اکنون تصوّر مسیحیّتی بکنیم که امثالِ میکل آنجلو و دانته و باخ و داستایفسکی و ماتیس در آن نبوده باشند، باقی میماند آیینِ تـرسـاییِ دِیر نشینی.
اسلام نیز در ایران با میراث هنگفتی از فرهنگ همراه است. بعضی از تفسیرهای قرآن با زیباترین انشای فارسی نوشته شده است. قرآنهای مُذَهَّب را اگر جمع کنند، گنجینهی بینظیری خواهد شد. آیا حساب شده است که چقدر نقدِ عمر و نورِ چشم بر سر این کارها گذارده شده است؟ از عرفان ایران و نیز از معماری مساجد و بقعهها و سایر مظاهر هنر مذهبی، دنیای بهشت آسایی برای ایرانی ساخته شده است که بیوجودِ آنها هرگز به عمقِ ایمانیای که رسیده است، نمیرسید.
اگر قرآن را که کتاب دینی ایرانیان است استثنا کنیم، چه کتابهایی را میتوانیم نام ببریم که در ده قرن اخیر همواره در زندگی مردم ایران حضور داشتهاند؟ شاهنامه است و مثنوی مولوی و سعدی و حافظ، و پس از آنها نظامی و سنایی و عطّار و ناصرخسرو و خواجه عبداللّه انصاری، و چند تفسیر و چند کتاب تاریخ و چند کتاب نثر (آثار فکری و فلسفیای که مخصوص خواص بوده است چون ابنسینا و رازی و بیرونی را کنار گذاردیم). کتابهای شعر و نثری که مجموع آنها از بیست تجاوز نمیکند، عصاره و چکیدهی فرهنگ ایران بعد از اسلام هستند، و در واقع میتوان گفت که همهی اندیشیدهها و دریافتهای قوم ایرانی در آنها جای گرفته است. این کتابها مضامین آنها هرچه باشد آیینهی تاریخ و تفکّرِ ایراناَند، و گرایشهای مردمِ این آب و خاک در آنها منعکس شده است، و به همراه آن حُسنها و عیبهایش.
اگر در نظر بیاوریم که دهها هزار کتاب، راجع به موضوعات مختلف در زبان فارسی نوشته شده است، ولی تنها همین چند کتاب در پیوندِ مستمر با مردم برقرار ماندهاند، به این نتیجه میرسیم که باید جوهر و جاذبهی فتورناپذیری در آنها باشد.
اکنون این سؤال پیش میآید که آنچه در این کتابها آمده است آیا بَدآموزانه است یا حاوی اندیشههای بلند؟ آنچه مسلّم است در طیّ این زمان دراز همهی آنها کتابهای ارزندهی اخلاقی شناخته شده بودند ولی امروز تلقّیِ ما نسبت به آنها چیست؟ این بستگی دارد به قابلیّتِ جذبِ ما. بستگی به آن دارد که ما تا چه اندازه از سِیرهای مختلفِ اندیشه نترسیم. نخواسته باشیم فقط دنیا را از یک بُعد و یک زاویه ببینیم، و مردم را عوام و محجور انگاریم که بگوییم نباید در بیش از یک خطّ فکری به جلو روند؛ و از این گذشته، بستگی به تواناییِ ما دارد در جُستنِ ریشهی اندیشهها و به قدرتِ تحلیل و روشنبینیِ ما.
#ایران_و_تنهاییاش
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴ایرانی کیست؟
بخش سوم؛
یک ملّت که خود را رها شده و آزاد بیابد، نباید از هیچ جنبهای از تبرُّز و غنای روحِ بشر بیم داشته باشد. ما اگر آن قدر شهامت داشته باشیم که با «چراها» روبهرو شویم، یعنی روشن کنیم که هر چیز به جای خود چرا به وجود آمده، یا چرا گفته شده است، دیگر دستخوشِ تقسیمبندیِ ساده انگارانهی «روا» و «ناروا» نخواهیم شد. همه چیز درس دهنده، روشن کننده، یا لااقل عبرتانگیز خواهد بود، هنگامی که ریشههایش را بشناسیم؛ ولی البتّه این وظیفه را داریم که در امرِ فرهنگ، زایدها و درجه دو و سهها و کمجانها را جدا بگذاریم و زندهها را در وهلهی اوّل جلو آوریم. فرهنگ نباید از دیدگاهِ خاصّی مورد تقسیمبندیِ "شایست" و "ناشایست" قرار گیرد. فرهنگ نمایانندهی همهی بُعدها و تلاشهای روحِ بشر است که بر اثر جزر و مدّ زمان، واکنشها و زایشهای مختلف داشته است. مهم آن است که یک قوم باروَر بماند و از کوشش و ثمربخشی باز نایستد، مهم آن نیست که آنچه خلق کرده است جوابگوی مستقیمِ یک طرز فکر باشد که چنین چیزی نمیتوانسته است تحقّق یابد.
سرمایههای فرهنگی عبارت است از همهی آنچه از گذشتهی ایران بر جای مانده، و حاکی از سازندگی و خلّاقیّتِ قوم ایرانی در طیّ این چند هزار سال زندگیِ خود است. نسلها میآیند و زندگی میکنند و میروند، آنچه بر جای میماند، یادگارهای حاصل از فعّالیّتِ مغز و بازوی آنهاست، که شایستگیِ بر جای ماندن داشته باشد. ما اگر فقط به زندگی امروز خود چشم بدوزیم و گذشته را نادیده بگیریم، نفیِ تاریخ و نفیِ ارزشهای انسانی کردهایم. اگر ما قابلیّت داریم که از زندگی کنونی خود بهره بگیریم، باید بنشینیم و تاریخ و تمدّنِ گذشتهی ایران را با دیدِ تازه و علمی و دقیق به مطالعه بگذاریم و از جریانهای خوب و بدِ آن پند بگیریم.
بارزترین صفتی که انسان را ممتاز کرده است عشق به دانش و کشفِ حقیقت و آفرینندگی بوده است که چون با طلبِ آزادی و عدالت همراه می شده کارنامهی زندگی او را میساخته. آثار تمدّنی و فرهنگی، چیزی نیست جز نمودارهای سِیر زندگیِ بشر که از خور و خواب در میگذشته و جوهرِ انسانیِ خود را به بروز میآورده است.
فرهنگِ ایران، ممزوجی است از فرهنگِ ایرانِ پیش از اسلام و ایرانِ بعدِ اسلام، که اوّلی در دوّمی مستحیل شده است، مانند فرهنگ هر کشور بزرگ کهنسال دیگری که با «فرهنگِ ممزوج» زندگی بکند، و هر دو را مردم ایران پدید آوردهاند. چگونه ما تشخیص میدهیم که در یک دوران مردم بهتر و به راه آمدهتر از دورانِ دیگر زندگی میکردهاند؟ با دیدنِ آثاری که ایجاد نمودهاند.
#ایران_و_تنهاییاش
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
بخش سوم؛
یک ملّت که خود را رها شده و آزاد بیابد، نباید از هیچ جنبهای از تبرُّز و غنای روحِ بشر بیم داشته باشد. ما اگر آن قدر شهامت داشته باشیم که با «چراها» روبهرو شویم، یعنی روشن کنیم که هر چیز به جای خود چرا به وجود آمده، یا چرا گفته شده است، دیگر دستخوشِ تقسیمبندیِ ساده انگارانهی «روا» و «ناروا» نخواهیم شد. همه چیز درس دهنده، روشن کننده، یا لااقل عبرتانگیز خواهد بود، هنگامی که ریشههایش را بشناسیم؛ ولی البتّه این وظیفه را داریم که در امرِ فرهنگ، زایدها و درجه دو و سهها و کمجانها را جدا بگذاریم و زندهها را در وهلهی اوّل جلو آوریم. فرهنگ نباید از دیدگاهِ خاصّی مورد تقسیمبندیِ "شایست" و "ناشایست" قرار گیرد. فرهنگ نمایانندهی همهی بُعدها و تلاشهای روحِ بشر است که بر اثر جزر و مدّ زمان، واکنشها و زایشهای مختلف داشته است. مهم آن است که یک قوم باروَر بماند و از کوشش و ثمربخشی باز نایستد، مهم آن نیست که آنچه خلق کرده است جوابگوی مستقیمِ یک طرز فکر باشد که چنین چیزی نمیتوانسته است تحقّق یابد.
سرمایههای فرهنگی عبارت است از همهی آنچه از گذشتهی ایران بر جای مانده، و حاکی از سازندگی و خلّاقیّتِ قوم ایرانی در طیّ این چند هزار سال زندگیِ خود است. نسلها میآیند و زندگی میکنند و میروند، آنچه بر جای میماند، یادگارهای حاصل از فعّالیّتِ مغز و بازوی آنهاست، که شایستگیِ بر جای ماندن داشته باشد. ما اگر فقط به زندگی امروز خود چشم بدوزیم و گذشته را نادیده بگیریم، نفیِ تاریخ و نفیِ ارزشهای انسانی کردهایم. اگر ما قابلیّت داریم که از زندگی کنونی خود بهره بگیریم، باید بنشینیم و تاریخ و تمدّنِ گذشتهی ایران را با دیدِ تازه و علمی و دقیق به مطالعه بگذاریم و از جریانهای خوب و بدِ آن پند بگیریم.
بارزترین صفتی که انسان را ممتاز کرده است عشق به دانش و کشفِ حقیقت و آفرینندگی بوده است که چون با طلبِ آزادی و عدالت همراه می شده کارنامهی زندگی او را میساخته. آثار تمدّنی و فرهنگی، چیزی نیست جز نمودارهای سِیر زندگیِ بشر که از خور و خواب در میگذشته و جوهرِ انسانیِ خود را به بروز میآورده است.
فرهنگِ ایران، ممزوجی است از فرهنگِ ایرانِ پیش از اسلام و ایرانِ بعدِ اسلام، که اوّلی در دوّمی مستحیل شده است، مانند فرهنگ هر کشور بزرگ کهنسال دیگری که با «فرهنگِ ممزوج» زندگی بکند، و هر دو را مردم ایران پدید آوردهاند. چگونه ما تشخیص میدهیم که در یک دوران مردم بهتر و به راه آمدهتر از دورانِ دیگر زندگی میکردهاند؟ با دیدنِ آثاری که ایجاد نمودهاند.
#ایران_و_تنهاییاش
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴تلاش برای حفظِ ایرانیّت:
ایران پس از شکستِ تیسفون، یکپارچگیِ ارضی و اقتدارِ امپراتوریِ خود را از دست داد، ولی در مقابل به اقتدارِ فرهنگیای دست یافت که پیش از آن هرگز نداشته بود، و از آن پس تا قرنها، یعنی بگوییم تا استقرار حکومت صفویه، قلمروِ ایران قلمروِ فرهنگی ماند و نه ارضی، که عادتاً محدودهی یک کشور به آن شناخته میشود. ایران از طاهریان تا صفویه به کجا گفته میشد؟ درست معلوم نبود. خراسان برای خود کشوری بود، و فارس و آذربایجان و ری و غیره و غیره نیز هر یک سرزمینی، چه بسا اوقات مجزّا و هر یک خود دارای حکومتی...
مردمانی که در محدودهی این جغرافیا زندگی میکردهاند، با همهی دوردستی فاصلهها و گاه اختلاف لهجه و زبان و گاه تفاوت آیین (شیعه و سنّی) و تفاوت اقلیم و تفاوت حکومت، تابعِ یک جریانِ مشترکِ ایرانیّت میشدند که اهمّ آن عبارت بود از زبانِ فارسیِ دَری (به عنوان زبان تفاهمِ کتابی و ادبی و فکری)، نوعی دریافت فرهنگی مشترک (از طریقِ مثلها، مواعظ رایج، و آثار بزرگ ادبی و قصّهها و ادبیات عامّه)، پایبندی به بعضی رسوم و آداب (چون نوروز و اعیاد مولود و فطر و مراسم عروسی و عزا) و به طور کلّی نوعی حافظهی تاریخیِ مشترک که از تاریخ افسانهای ایران ملهم شده بود، و نوعی چشمداشت مشابه از آینده که از مجموع تفکّر اسلامی_ایرانی سرچشمه میگرفت. خصیصهی فرهنگی ایرانی آن گشت که فرهنگِ ایرانِ اسلامی با فرهنگِ کهنِ ایران پیوند خورد و از همین جا قوم ایرانی از سایر سرزمینهای مشابه متمایز گشت. ایران دارای مکتبِ خاصّ فرهنگی گشت که با مکتبِ کشورهای دیگر متفاوت است، و همین مکتب که از آسیای مرکزی تا فارس را در بر میگرفت و وجه شاخصِ آن «زبان فارسی دری» بود تأثیر داده شد از یک سو به شبه قارّهی هند و کشمیر و از سوی دیگر به آسیای مرکزی و آسیای صغیر و در زمان فاطمیانِ مصر به مصر. زبان فارسی دوّمین زبان عالم اسلام گشت. با پدید آمدن زبان فارسی، مسیرِ تاریخیِ ایران تغییر کرد و استقلال فکری و فرهنگی، و بُعد سیاسی او تسجیل گشت.
در واقع تمدّن ایرانِ پیش از اسلام سنگینتر از آن بود و خصلتهای ایرانی ریشهدارتر، که با تغییرِ دین از میان برود. آنچه مربوط به مراسمِ پیچیده و مناسکِ زرتشتیگری بود ناپدید شد، ولی آنچه ریشههای ملّی داشت بر جای ماند.
اگر پرسیده شود که استعداد و هوش ایرانی، کوشش و عمرِ ایرانی، در چه راهی بیشتر از هر راه به کار افتاده است؟ من جواب خواهم داد: آن راه که بتواند ایرانی بماند. ایرانی در طیّ تاریخِ خود به خواریهای متعدّد تن در داده است، و از سوی دیگر ابا نداشته است که گاه به گاه جانِ خود را بر کفِ دست نهد، برای آنکه ایرانیّتش حفظ گردد، مانند کانگورو است که بچّهی خود را توی کیسهی شکمِ خود جای میدهد و با خود میکِشد.
ایرانی صبر بسیار داشته است، توهین و تجاوز خارجی را تحمّل میکرده، ولی بیجواب نمیگذارده است. حسابها در نزد او دیر و زود میشده، لیکن سوخت و سوز نمیشده! بر اساس همین شیوه بود که ابومسلم کارِ بنیامیّه را ساخت و خواجه نصیر کارِ بنیعبّاس را، و فردوسی کارِ سلطهی فرهنگیِ دمشق و بغداد را.
ایران اسلامی به این نتیجه رسید که به نژاد کسانی که بر او حکومت میکردهاند، کاری نداشته باشد، فرق نمیکرد که ترک باشد یا مغول و یا قزلباش. خون اهمّیّتی نداشت، مهم آن بود که این خون، رنگِ ایرانی به خود بگیرد، و حکمرانان بر وفقِ سلیقهی او حکم برانند، و به زبانِ او سخن بگویند، و فرهنگِ او را دوست بدارند.
تاریخِ این چهارده قرنِ اخیرِ ایران، تاریخِ تلاشِ فکری و فرهنگی بوده است، مصروف بر آنکه لطمهی مهاجم و خارجی به حدّاقل تنزّل داده شود، از میان تندبادِ حوادث و جنگها و غارتها، راهی به سوی «تداومِ ایـرانـیّت» بـاز بماند، و هیچ یک از این سوانح، نه یورش، نه اشغال، و نه این اواخر استثمارِ فرنگی، ریشهی آن را قطع نکند که در نظرِ ایرانی: تا ریشه در آب است، امیدِ ثمری هست...
#ایران_و_تنهاییاش
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
ایران پس از شکستِ تیسفون، یکپارچگیِ ارضی و اقتدارِ امپراتوریِ خود را از دست داد، ولی در مقابل به اقتدارِ فرهنگیای دست یافت که پیش از آن هرگز نداشته بود، و از آن پس تا قرنها، یعنی بگوییم تا استقرار حکومت صفویه، قلمروِ ایران قلمروِ فرهنگی ماند و نه ارضی، که عادتاً محدودهی یک کشور به آن شناخته میشود. ایران از طاهریان تا صفویه به کجا گفته میشد؟ درست معلوم نبود. خراسان برای خود کشوری بود، و فارس و آذربایجان و ری و غیره و غیره نیز هر یک سرزمینی، چه بسا اوقات مجزّا و هر یک خود دارای حکومتی...
مردمانی که در محدودهی این جغرافیا زندگی میکردهاند، با همهی دوردستی فاصلهها و گاه اختلاف لهجه و زبان و گاه تفاوت آیین (شیعه و سنّی) و تفاوت اقلیم و تفاوت حکومت، تابعِ یک جریانِ مشترکِ ایرانیّت میشدند که اهمّ آن عبارت بود از زبانِ فارسیِ دَری (به عنوان زبان تفاهمِ کتابی و ادبی و فکری)، نوعی دریافت فرهنگی مشترک (از طریقِ مثلها، مواعظ رایج، و آثار بزرگ ادبی و قصّهها و ادبیات عامّه)، پایبندی به بعضی رسوم و آداب (چون نوروز و اعیاد مولود و فطر و مراسم عروسی و عزا) و به طور کلّی نوعی حافظهی تاریخیِ مشترک که از تاریخ افسانهای ایران ملهم شده بود، و نوعی چشمداشت مشابه از آینده که از مجموع تفکّر اسلامی_ایرانی سرچشمه میگرفت. خصیصهی فرهنگی ایرانی آن گشت که فرهنگِ ایرانِ اسلامی با فرهنگِ کهنِ ایران پیوند خورد و از همین جا قوم ایرانی از سایر سرزمینهای مشابه متمایز گشت. ایران دارای مکتبِ خاصّ فرهنگی گشت که با مکتبِ کشورهای دیگر متفاوت است، و همین مکتب که از آسیای مرکزی تا فارس را در بر میگرفت و وجه شاخصِ آن «زبان فارسی دری» بود تأثیر داده شد از یک سو به شبه قارّهی هند و کشمیر و از سوی دیگر به آسیای مرکزی و آسیای صغیر و در زمان فاطمیانِ مصر به مصر. زبان فارسی دوّمین زبان عالم اسلام گشت. با پدید آمدن زبان فارسی، مسیرِ تاریخیِ ایران تغییر کرد و استقلال فکری و فرهنگی، و بُعد سیاسی او تسجیل گشت.
در واقع تمدّن ایرانِ پیش از اسلام سنگینتر از آن بود و خصلتهای ایرانی ریشهدارتر، که با تغییرِ دین از میان برود. آنچه مربوط به مراسمِ پیچیده و مناسکِ زرتشتیگری بود ناپدید شد، ولی آنچه ریشههای ملّی داشت بر جای ماند.
اگر پرسیده شود که استعداد و هوش ایرانی، کوشش و عمرِ ایرانی، در چه راهی بیشتر از هر راه به کار افتاده است؟ من جواب خواهم داد: آن راه که بتواند ایرانی بماند. ایرانی در طیّ تاریخِ خود به خواریهای متعدّد تن در داده است، و از سوی دیگر ابا نداشته است که گاه به گاه جانِ خود را بر کفِ دست نهد، برای آنکه ایرانیّتش حفظ گردد، مانند کانگورو است که بچّهی خود را توی کیسهی شکمِ خود جای میدهد و با خود میکِشد.
ایرانی صبر بسیار داشته است، توهین و تجاوز خارجی را تحمّل میکرده، ولی بیجواب نمیگذارده است. حسابها در نزد او دیر و زود میشده، لیکن سوخت و سوز نمیشده! بر اساس همین شیوه بود که ابومسلم کارِ بنیامیّه را ساخت و خواجه نصیر کارِ بنیعبّاس را، و فردوسی کارِ سلطهی فرهنگیِ دمشق و بغداد را.
ایران اسلامی به این نتیجه رسید که به نژاد کسانی که بر او حکومت میکردهاند، کاری نداشته باشد، فرق نمیکرد که ترک باشد یا مغول و یا قزلباش. خون اهمّیّتی نداشت، مهم آن بود که این خون، رنگِ ایرانی به خود بگیرد، و حکمرانان بر وفقِ سلیقهی او حکم برانند، و به زبانِ او سخن بگویند، و فرهنگِ او را دوست بدارند.
تاریخِ این چهارده قرنِ اخیرِ ایران، تاریخِ تلاشِ فکری و فرهنگی بوده است، مصروف بر آنکه لطمهی مهاجم و خارجی به حدّاقل تنزّل داده شود، از میان تندبادِ حوادث و جنگها و غارتها، راهی به سوی «تداومِ ایـرانـیّت» بـاز بماند، و هیچ یک از این سوانح، نه یورش، نه اشغال، و نه این اواخر استثمارِ فرنگی، ریشهی آن را قطع نکند که در نظرِ ایرانی: تا ریشه در آب است، امیدِ ثمری هست...
#ایران_و_تنهاییاش
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Forwarded from دیپلماسی
در افسانهها آمده است که #قُقنوس مرغی است خوشرنگ و خوش آواز که منقار او سیصد و شصت سوراخ دارد و بر کوه بلندی در مقابل باد نشیند و صداهای عجیب از منقار او برآید. گفتهاند که هزار سال عمر کند و چون سال هزارم به سر آید، و عمرش به آخر رسد، هیزم فراوانی گرد آورد و بر بالای آن نشیمن گیرد و سرودن آغاز کند و مست گردد و بال بر هم زند، بدانگونه که آتشی از بال او بجهد و در هیزم افتد و او در آتشِ خود بسوزد و از خاکسترش تخمی حادث گردد و از آن قُقنوسی دیگر پدید آید. گفتهاند که او را جفت نیست و موسیقی را از آواز او دریافتهاند.
بین افسانهی قُقنوس و سرگذشتِ ایران تشابهی میتوان دید. ایران نیز چون آن مرغِ شگفتِ بیهمتا، بارها در آتشِ خود سوخته است و باز از خاکسترِ خویش زائیده شده.
#ایران_را_از_یاد_نبریم
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@bestdiplomacy
بین افسانهی قُقنوس و سرگذشتِ ایران تشابهی میتوان دید. ایران نیز چون آن مرغِ شگفتِ بیهمتا، بارها در آتشِ خود سوخته است و باز از خاکسترِ خویش زائیده شده.
#ایران_را_از_یاد_نبریم
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@bestdiplomacy
تحولات منطقه خاورمیانه در شش ماه اخیر بخصوص برسمیت شناختن ادعای امارات در مورد #جزایر_سه_گانه برای اولین بار از سوی #آمریکا، #اتحادیه_اروپا، #روسیه و #چین یک پیام برای ایران و نه فقط حکومت ج.ا دارد
پیامی مبنی بر اینکه
💥 #ایران در خطر جدی است
«روسیه و چین در یکسال اخیر دو بار این ادعای امارات را مورد تایید قرار دادند»
T.me/bestdiplomacy
پیامی مبنی بر اینکه
💥 #ایران در خطر جدی است
«روسیه و چین در یکسال اخیر دو بار این ادعای امارات را مورد تایید قرار دادند»
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Forwarded from دیپلماسی
4_5794133937135552837.mp4
17.9 MB
فرهنگ #ایران_باستان
شواهدی در دست داریم که #افلاطون تحت تاثیر ایران باستان بوده است. در کتاب «شعاع اندیشه و شهود در فلسفه #سهروردی» نوشتهام
هر ایرانی کشورش را دوست میدارد. ایران (باستان) دارای فرهنگ بالا و حکمت توحیدی بوده است. یکی از اولین موحدان عالم #زردشت بوده است. اینکه میگویند دوگانه پرست بوده، بیخود میگویند.
کتیبه #کوروش نشانهای از فکر و فرهنگ ایرانی است. فردوسی اگر #شاهنامه را نمیسرود، زبان فارسی به تدریج از بین میرفت.
#فردوسی پدر من است. پدرِ فرهنگ من است. به پدری قبولش دارم.
دکتر #ابراهیم_دینانی
#هخامنشیان
@bestdiplomacy
شواهدی در دست داریم که #افلاطون تحت تاثیر ایران باستان بوده است. در کتاب «شعاع اندیشه و شهود در فلسفه #سهروردی» نوشتهام
هر ایرانی کشورش را دوست میدارد. ایران (باستان) دارای فرهنگ بالا و حکمت توحیدی بوده است. یکی از اولین موحدان عالم #زردشت بوده است. اینکه میگویند دوگانه پرست بوده، بیخود میگویند.
کتیبه #کوروش نشانهای از فکر و فرهنگ ایرانی است. فردوسی اگر #شاهنامه را نمیسرود، زبان فارسی به تدریج از بین میرفت.
#فردوسی پدر من است. پدرِ فرهنگ من است. به پدری قبولش دارم.
دکتر #ابراهیم_دینانی
#هخامنشیان
@bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در هیچ نقطهی کرهی خاک، خرابهای با این غربت و حشمت، و تا این حد گویا از خاموشی چون [تخت جمشید] دیده نشده است.
ما در اعتباری که هنوز داریم، نانِ تمدّنِ باستانیِ خود را میخوریم.
#ایران_و_تنهاییاش
#هشدار_روزگار
🔦کانال روانشاد دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@bestdiplomacy
ما در اعتباری که هنوز داریم، نانِ تمدّنِ باستانیِ خود را میخوریم.
#ایران_و_تنهاییاش
#هشدار_روزگار
🔦کانال روانشاد دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@bestdiplomacy