💐 به سوی حق 💐
527 subscribers
3.91K photos
542 videos
166 files
6.43K links
‎ ﷽

این کانال در راستای آگاه سازی روشن دلان وتذکره پرچمداران علم وعرفان ،در باب شریعت و طریقت و اصول منهج طُرق
اربعه اهل سنّت و جماعت فعالیت می‌نماید

برای تبادلات به ایدی زیرمراجعه فرماید
@Ahmad4972
Download Telegram
#هــــفـــــت_شــــهــــر_عــــشـــــق

ادامه‌ی داستان #منطق‌الطیر

#قسمت_نهم (پایانی) ⬇️

👈🏻 پرندگان وقتی سخنان #هدهد را می‌شنوند، می‌فهمند که راه #سیمرغ بازیچه نیست و رفتن به این راه از گروهی ناتوان برنمی‌آید. بسیاری از تصور سختی راه همان‌جا می‌میرند. بقیه به راه می‌افتند و سال‌ها ره می‌سپارند و سختی بسیار می‌بینند. عده‌ای از تشنگی و حوادث مختلف می‌میرند. تعدادی از حرارت آفتاب , پر و بالشان می‌سوزد و نابود می‌شوند یا طعمه‌ی درندگان می‌گردند. برخی مشغول تماشای #عجایب راه شده و از ادامه‌ی مسیر باز می‌مانند. از صدها هزار پرنده فقط #سی مرغ بی‌بال و پر، رنجور و غم زده به پیشگاه #سیمرغ می‌رسند و آنجا را محلی غیرقابل توصیف و #نورانی‌تر از هزاران خورشید و ماه و ستاره می‌بینند.
پرندگان خود را در برابر آن #عظمت، حقیر و ناچیز می‌یابند و چون قطره‌ای در آن اقیانوس #جلال و شکوه محو می‌شوند.

مدتی می‌گذرد تا هنگامی که یکی از مقربان #سیمرغ به دیدارشان می‌آید و می‌بیند #سی مرغ بال و پر ریخته و نیمه‌جان، گیج و حیران منتظرند.
می‌پرسد: « از کجا آمده‌اید و چه می‌خواهید؟ »
آنان می‌گویند: « ما پرندگانی هستیم که به اینجا آمدیم تا #سیمرغ پادشاه ما باشد. هزاران مرغ بودیم و از راه دور به امید دیدار #سیمرغ، فقط #سی مرغ زنده به اینجا رسیدیم. آرزو داریم که ‌آن بزرگوار ما را به‌ #حضور بپذیرد و به لطف در ما نظری کند. »

آن مقرب #سیمرغ می‌گوید: « هزاران هزار چون شما در مقابل عظمت او ذره‌ای ناچیز است. شما باشید یا نباشید او #پادشاه مطلق و جاودان خواهد بود. مشتی پرنده‌ی حقیر در برابر او چه ارزشی دارد؟ »

#پرندگان از این سخن #دل‌شکسته می‌شوند و می‌گویند: « حقارت و خواری شایسته‌ی کسی نیست که به محضر او آمده است. اگر ما نمی‌توانیم به #وصال او برسیم حداقل می‌توانیم چون پروانه در آتش #عشقش بسوزیم. »

سرانجام آنان چون در عشق #سیمرغ می‌میرند و سر تا پا درد می‌شوند و با این‌که #استغنای کامل #حضرت‌دوست بی‌نیاز از آنان است؛ اما لطفش شامل حالشان می‌گردد و فرستاده‌ای از سوی #سیمرغ می‌آید و صفحه‌ای پیش رویشان می‌گذارد تا در آن بنگرند.
آنها می‌بینند هر چه در این راه گفته‌اند و انجام داده‌اند در این صفحه #نوشته شده است.
آنان از #خطایا و #اشتباهاتشان شرمنده شده و با #آتش حیا و شرمندگی آن سیاهی‌ها از وجودشان پاک می‌شود. سپس آنچه کرده‌اند و نکرده‌اند از #لوح سینه‌شان محو می‌گردد.

ناگهان آفتاب #قرب و نزدیکی به #سیمرغ در پیش چشمشان روشن شده و چهره‌ی #سیمرغ را می‌بینند. اما آنچه مایه‌ی حیرت و شگفتی‌شان می‌شود این است در آینه‌ی وجود او #سیمرغ همان #سی مرغ است. یعنی فرقی بین آن #سی مرغ با #سیمرغ نیست. مرغان چون با تعجب علت این #یگانگی را می‌پرسند خطاب می‌آید: «شما چون تمام آلودگی‌های وجودتان را پاک کردید، چون آینه شدید که از خود نقشی ندارد. شما فقط منعکس کننده‌ی شمایل #معشوق هستید.»

در پایان آنان چون سایه‌ای که در نور آفتاب ناپدید می‌شود در وجود او محو می‌گردند. پس دیگر نه #رهروئی می‌ماند و نه #رهبری . فقط #راه است. . .

🔚 پــــایـــــان


🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq